من به خانمهای مسلمان، به خانمهای جوان و به خانمهای خانهدار عرض میکنم: سراغ این مصرفگرایی که غرب مثل خوره بهجان جوامع دنیا و از جمله جوامع کشورهای درحال توسعه و کشورهای رو به پیشرفت و از جمله کشورما انداخته است، نروید. مصرف باید در حدّ لازم باشد، نه در حدّ اسراف. خانمهای کسانی که همسرانشان یا خودشان مسؤولیتهایی در بخشهای مختلف کشور دارند، باید از لحاظ دوری از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. باید برای دیگران درس باشند و نشان دهند که شأنِ زن مسلمان بالاتر از این حرفهاست که اسیر زر و زیور و جواهر آلات و از این قبیل شود. نمیخواهیم بگوییم اینها حرام است؛ میخواهیم بگوییم شأن زن مسلمان بالاتر از این است که در دورانی که بسیاری از مردم جامعه ما محتاج کمکند، کسانی بروند پول بدهند طلا بخرند، زینتآلات بخرند، وسایل زندگی رنگارنگ بخرند و در انواع و اقسام روشها و منشهای زندگی، اسراف کنند. اسراف، الگوی زن مسلمان نیست.
این، یکی از آن میدانهایی است که ما در مقابل دنیای استکباری مدّعی هستیم. من بارها به گویندگان و مبلّغین قضیه زن عرض کردهام: این ما نیستیم که باید از موضع خودمان دفاع کنیم؛ این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع کند. آنچه را که ما برای زن عرضه میکنیم، چیزی است که هیچ انسان اندیشمند با انصافی نمیتواند منکر شود که «این برای زن خوب است.» ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بیحد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانی، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه -برای آنکه چشم او لذّت نبرد- دعوت میکنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایی که زن را تشویق میکنند که خود را به گونهای آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانی خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین میآورند و تذلیل میکنند!؟ آنها باید جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگی است که انسانهای والا و اندیشمند غرب هم آن را میپسندند و رفتارشان همینطور است. در آنجا هم خانمهای عفیف و سنگین و متین و زنهایی که برای خودشان ارزشی قائلند، حاضرنیستند خودشان را برای ارضای غرایز شهوانی بیگانگان و هرزهچشمها وسیلهای قرار دهند. فرهنگ منحط غربی، از این قبیل زیاد دارد.
یکی از حرفهایی که میزنند، موضوع «حقوق بشر» است. آیا چیزی که غرب از آن دفاع میکند حقیقتاً حقوق بشر است؟ آنجا که حقوق یک میلیارد و اندی مسلمان، با اهانت به مقدّساتشان تضییع میشود، سردمداران حقوق بشر ساکتند و بلکه تشویق هم میکنند! میبینید امروز همه دستگاههای استکباری و نوکران و مزدوران قلم بهدست و جیرهخوارشان، در دفاع از انسان بیارزشی که «آیات شیطانی» را در معرض دید مردم قرارداد، صف بستهاند؛ همان انسان مرتدّ ملحد، یعنی سلمان رشدی. این، دفاع از حقوق بشر است!؟ چرا آنجا که دویست میلیون مسلمان هندی، حقوقشان تضییع میشود و عبادتگاهشان به وسیله مشتی جاهل متعصّب و با تحریک دشمنان اسلام و مسلمین ویران میشود، از حقوق بشر دم نمیزنند(۸)!؟ چرا در بوسنی هرزگوین که میلیونها انسان در معرض سختترین عقوبتهای ظالمانه قرار گرفتهاند و قتلعام میشوند و بچهها میمیرند و زنها نابود میشوند و مریضها کشته میشوند، از حقوق بشر دفاع نمیکنند، یا حداکثر به یک اظهار زبانی اکتفا میکنند!؟ اگر به راستی طرفدار حقوق بشرند، چرا اینجاها مردهاند!؟ چرا در فلسطین که یک ملت را از خانه خودش آوارهکردند؛ زمینش را غصب کردند و امروز هم به هر مناسبتی فلسطینیها و طرفدارانشان را در لبنان و اردوگاههای فلسطینی رهانمیکنند و بمباران میکنند، کسانی که طرفدار حقوق بشرند، ساکت مینشینند؟ اینها طرفدار حقوق بشرند، یا دروغگو و فریبگرند!؟ حقوق بشر به شیوه فرهنگ غربی، ضدّ حقوق بشر، و حقوق ستمگران بر آحاد بشر است. این حقوق بشر، حقوق بشر نیست. ما طرفدار حقوق بشریم و اسلام طرفدار حقوق انسان است. هیچ مکتبی بهقدر اسلام، ارزش و کرامت انسان را والا نمیداند. یکی از اصول اسلامی که همیشه در تعریف و معرفی اسلام مطرحشدهاست، اصلِ «تکریم انسان» است. ما که منتظر نمینشینیم غربیها بیایند حقوق بشر را به ما یاد بدهند یا ما را توصیه به حفظ حقوق انسان کنند! ما خودمان، اوّل طرفدار حقوق انسان هستیم. منتها حقوق انسان در سایه اسلام قابل دفاع میشود و حقوق انسان به حساب میآید. اسلام است که بااحکام خود -همهگونه احکام: چه احکام قضایی و جزایی، و چه احکام مدنی و حقوق عمومی و مسائل سیاسی- از حقوق انسانها دفاعکردهاست؛ نه آنچه که در اختیار آنهاست، نه آنچه که آنها -به فریب- حقوق انسان به حساب آوردهاند و اسم گذاری کردهاند.
ما طرفدار حقوق بشریم و حقوق بشر را هم دنبال خواهیمکرد. کاری هم به گفته فلان کمیسیون سازمان ملل و فلان کمیته بینالمللی نداریم. ما خودمان، بهخاطر دستور اسلام، طرفدار حقوق انسان هستیم؛ چون از اصول اسلام است. منتها چیزی را که آنها مطرح میکنند، یک فریب و دروغ میدانیم. آن از طرفداریشان از حقوق زن، این از طرفداریشان از حقوق بشر! مستکبرین و مستبدّین و غارتگران عالم و بیاعتنایان به حقوق ملتها و نابودکنندگان منافع ملتهای ضعیف و اشغالگران سرزمینهای کشورهای ضعیف، امروز پرچم به اصطلاح دفاع از حقوق انسان و حقوق زن را دردست گرفتهاند! معلوم است که ملتهای مسلمان نمیتوانند به اینها اعتنا کنند. مهم این است که شما زنان مسلمان؛ بخصوص زنان جوان، دختران دانشجو، خانمهایی که به فعّالیتهای علمی و اجتماعی و سیاسی اشتغال دارید، این روش اسلامی را با جدّیت و اهتمام کامل دنبال کنید. تربیت اسلامی و انقلابی زن مسلمان، مایه افتخار و مباهات جمهوری اسلامی است. ما به زنان مسلمان خودمان افتخار میکنیم. در این راهپیماییها، وقتی دوربینها میرود روی چهره خانمهایی که با حجاب کامل، فرزندانشان را هم در بغل گرفتهاند و در شرایط دشوار به راهپیمایی آمدهاند، یا برای اعلام موضع سیاسی، یا در نماز جمعه شرکتکردهاند و یا برای کار عبادی، سیاسی به پای صندوقهای رأی رفتهاند، برای ما افتخار است. خانمهایی که در دانشگاهها مراتب عالیه را در راه تحصیل علم بهدست آوردهاند و یا در کنکورهای سراسری در رشتههای گوناگون رتبه اول و دوم شدهاند، وقتی در جامعه ما نمود پیدا میکنند، جمهوریاسلامی سربلند میشود و افتخار میکند. این، افتخاری است برای احکام نورانی اسلام که در این دوران، اینگونه مشغول سازندگی است و در جهانی که از همه طرف امواج تبلیغات غلط انحرافی در جریان است، زن مسلمان، با این شجاعت و استقلال رأی، خودش را میتواند نشان دهد. اینها از برکاتِ اسلام است.
محیط دانشگاهها بسیار مهمّ است. در محیط دانشگاهها، خانمهای دانشجو و استاد باید بکوشند روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنند. اجازه ندهید به کسانی -اگر خدای نکرده در دانشگاههای کشور هستند- که نسبت به حجاب اسلامی یا زنان و دانشجویان دخترِ مسلمان بیاحترامی کنند. اجازه ندهید که اینها بتوانند افکار فاسد را منتشر کنند. محیط دانشگاه باید محیط اسلامی باشد؛ محیطی برای رشد انسان طراز اسلام؛ انسانی که الگویش فاطمه زهرا سلاماللهعلیهاست. و این، برای آینده کشور فوقالعاده مهم است. مخصوصاً بعضی از دانشگاهها، مثل دانشگاه تربیت مدرّس که در حقیقت یک نهاد انقلابی است، عنایت بیشتری داشته باشند. من همیشه گفتهام: انتظاری که ما از دانشگاه تربیت مدرّس داریم، حتی از دانشگاههای دیگر ما بیشتر است. اگر چه امروز بحمدالله همه دانشگاهها در زیر سایه اسلام فعالیت میکنند؛ اما دانشگاه تربیت مدرّس، پرورده اسلام و مولود اسلام و انقلاب و ساختهشده با هدف تربیت استادان و مدرّسین عالیمقام اسلامی است. لذا انتظار از این دانشگاه، بیشتر از دانشگاههای دیگر است. توجّه مسؤولین به اینگونه مراکز هم باید توجّه شایسته و بایسته آنها باشد.1371/09/25
لینک ثابت