newspart/index2
زن مسلمان ایرانی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
زن مسلمان ایرانی

دنیای استکباریِ سرشار از جاهلیّت، در اشتباه است که خیال می‏کند ارزش و اعتبار زن به این است که خود را در چشم مردان آرایش کند تا چشمهای هرزه به او نگاه کنند و از او تمتّع گیرند و او را تحسین نمایند. بساط آن‏چیزی که امروز به‏عنوان «آزادی زن» در دنیا و از سوی فرهنگ منحطّ غربی پهن‏شده‏است، برپایه این است که زن را در معرض دید مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسی ببرند. مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسیله التذاذ مردان شوند. این، آزادی زن است؟ کسانی که در دنیای جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربی ادّعا می‏کنند طرفدار حقوق بشرند، در حقیقت ستمگران به زن هستند. زن را به چشم یک انسان والا نگاه کنید، تا معلوم شود که تکامل و حق او و آزادی او چیست. زن را به‏عنوان موجودی که می‏تواند مایه‏ای برای صلاح جامعه با پرورش انسانهای والا شود نگاه‏کنید، تا معلوم شود که حقّ زن چیست و آزادی او چگونه است. زن را به چشم آن عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر بگیرید؛ که خانواده اگرچه از مرد و زن تشکیل می‏شود و هر دو در تشکیل خانواده و موجودیت آن مؤثّرند، اما آسایش فضای خانواده، آرامش و سکونتی که در فضای خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاه‏کنند تا معلوم شود که او چگونه کمال پیدامی‏کند و حقوقش در چیست.
از روزی که اروپاییها، صنایع جدید را به‏وجود آوردند - در اوایل قرن نوزدهم که سرمایه‏داران غربی کارخانه‏های بزرگ را اختراع کرده‏بودند - و احتیاج به نیروی کار ارزان و بی‏توقّع و کم‏دردسر داشتند، زمزمه «آزادی زن» را بلند کردند؛ برای این‏که زن را از داخل خانواده‏ها به درون کارخانه‏ها بکشانند؛ به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفاده‏کنند، جیبهای خودشان را پرکنند و زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آنچه که به عنوان «آزادی زن» در غرب مطرح است، دنباله همان داستان و همان ماجراست. لذا ظلمی که در فرهنگ غربی به زن شده‏است و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بی‏سابقه‏است. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شده‏است، اما این ظلمِ عمومی و فراگیر و همه‏جانبه، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفی کردند و اسمش را «آزادی زن» گذاشتند! درحالی که به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن و نه آزادی زن بود. نه‏فقط در عرصه کار و فعالیت صنعتی و امثال آن، بلکه در عرصه هنر و ادبیّات هم به زن ظلم کردند. شما امروز، در داستانها، در رمانها، در نقّاشیها، در انواع کارهای هنری نگاه کنید، ببینید با چه دیدی به زن نگریسته‏می‏شود؟ آیا جنبه‏های مثبت و ارزشهای والایی که در زن هست، مورد توجّه قرار می‏گیرد؟ آیا آن عواطف رقیق، آن مهربانی و خوی مهرآمیزی که خدای متعال در زن به ودیعه گذاشته‏است - خوی مادری، روحیه نگهداری از فرزند و تربیت فرزند - مورد توجّه است یا جنبه‏های شهوانی و به تعبیر آنها عشقی؟ (که این تعبیر غلط و نادرستی است. این شهوت است نه عشق!) زن را این‏گونه خواستند پرورش و عادت دهند: به‏عنوان یک موجود مصرف‏کننده. مصرف کننده دست و دل‏باز و کارگر کم‏توقّع و کم‏طلب و ارزان.
اسلام اینها را برای زن ارزش نمی‏داند. اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آن‏جا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم می‏داند. یک کشور که نمی‏تواند از نیروی کار زنان در عرصه‏های مختلف بی‏نیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته‏باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه انسانها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبّر باشد. «فلا تخضعن بالقول»؛ در حرف‏زدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشته‏باشد. این، برای حفظ کرامت زن است. اسلام این را می‏خواهد و این الگوی زن مسلمان است.
شما ببینید وقتی زن مسلمان به فطرت و به اصل خود برمی‏گردد، چه معجزه عظیمی درست می‏کند! آن‏چنان که در انقلاب ما و در نظام اسلامی ما بحمداللَّه مشاهده شد و امروز هم مشاهده می‏شود. ما کجا آن قدرت و عظمت را از زنان دیده‏بودیم که امروز از مادران شهدا می‏بینیم؟ کجا ما آن فداکاریها را از زنان جوان دیده بودیم، که با فرستادن همسران محبوبشان به جبهه‏های جنگ، آنها با خاطر آسوده در این میدانها باشند؟ این، عظمت اسلام است که در چهره زنان انقلابی ما، در دوران انقلاب و امروز، بحمداللَّه آشکار است. تبلیغ نکنند که با حفظ حجاب، با حفظ عفّت، با خانه‏داری و با تربیت فرزند، انسان نمی‏تواند کسب علم کند. ما امروز بحمداللَّه چقدر زنان دانشمند و عالم در رشته‏های مختلف در جامعه‏مان داریم: دانشجویان کوشا و با استعداد و با ارزش، فارغ‏التّحصیلان سطح بالا، پزشکان ممتاز و طراز بالا! امروز در جمهوری اسلامی رشته‏های گوناگون علمی در اختیار خانمهاست؛ زنهایی که عفاف و عصمتشان را هم حفظ کردند، طهارت زنانه را هم حفظ کردند، حجاب را هم - به شکل کامل - حفظ کردند، به تربیت فرزند هم به شیوه اسلامی می‏رسند، شوهرداری را نیز همان‏طوری که اسلام گفته است انجام می‏دهند، فعّالیت علمی و سیاسی هم می‏کنند. الان در بین شما - مجموع خانمهایی که این‏جا تشریف دارید - عدّه زیادی هستند که فعّالیتهای سیاسی و اجتماعی دارند؛ آن هم فعّالیتهای ممتاز و برجسته؛ چه خانمهای مجرّد، چه خانمهایی که متأهّلند و همسران آنها افتخار می‏کنند و باید هم افتخار کنند که زنهایشان در میدانهای گوناگون پیشتازند. با روحیه اسلامی و در محیط اسلامی، زن می‏تواند به کمال واقعی خود برسد؛ دور از آن هرزگیها، دور از آن تجمّل‏گراییها و دور از پست‏شدن و حقیرشدن در مقابل مصرف.

من به خانمهای مسلمان، به خانمهای جوان و به خانمهای خانه‏دار عرض می‏کنم: سراغ این مصرف‏گرایی که غرب مثل خوره به‏جان جوامع دنیا و از جمله جوامع کشورهای درحال توسعه و کشورهای رو به پیشرفت و از جمله کشورما انداخته است، نروید. مصرف باید در حدّ لازم باشد، نه در حدّ اسراف. خانمهای کسانی که همسرانشان یا خودشان مسؤولیتهایی در بخشهای مختلف کشور دارند، باید از لحاظ دوری از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. باید برای دیگران درس باشند و نشان دهند که شأنِ زن مسلمان بالاتر از این حرفهاست که اسیر زر و زیور و جواهر آلات و از این قبیل شود. نمی‏خواهیم بگوییم اینها حرام است؛ می‏خواهیم بگوییم شأن زن مسلمان بالاتر از این است که در دورانی که بسیاری از مردم جامعه ما محتاج کمکند، کسانی بروند پول بدهند طلا بخرند، زینت‏آلات بخرند، وسایل زندگی رنگارنگ بخرند و در انواع و اقسام روشها و منشهای زندگی، اسراف کنند. اسراف، الگوی زن مسلمان نیست.

این، یکی از آن میدانهایی است که ما در مقابل دنیای استکباری مدّعی هستیم. من بارها به گویندگان و مبلّغین قضیه زن عرض کرده‏ام: این ما نیستیم که باید از موضع خودمان دفاع کنیم؛ این فرهنگ منحط غرب است که باید از خودش دفاع کند. آنچه را که ما برای زن عرضه می‏کنیم، چیزی است که هیچ انسان اندیشمند با انصافی نمی‏تواند منکر شود که «این برای زن خوب است.» ما زن را به عفّت، به عصمت، به حجاب، به عدم اختلاط و آمیزش بی‏حد و مرز میان زن و مرد، به حفظ کرامت انسانی، به آرایش نکردن در مقابل مرد بیگانه - برای آن‏که چشم او لذّت نبرد - دعوت می‏کنیم. این بد است؟ این کرامت زن مسلمان است. این کرامت زن است. آنهایی که زن را تشویق می‏کنند که خود را به گونه‏ای آرایش دهد که مردان کوچه و بازار به او نگاه کنند و غرایز شهوانی خودشان را ارضا کنند، باید از خودشان دفاع کنند که چرا زن را تا این حد پایین می‏آورند و تذلیل می‏کنند؟! آنها باید جواب بدهند. فرهنگ ما، فرهنگی است که انسانهای والا و اندیشمند غرب هم آن را می‏پسندند و رفتارشان همین‏طور است. در آن‏جا هم خانمهای عفیف و سنگین و متین و زنهایی که برای خودشان ارزشی قائلند، حاضرنیستند خودشان را برای ارضای غرایز شهوانی بیگانگان و هرزه‏چشمها وسیله‏ای قرار دهند. فرهنگ منحط غربی، از این قبیل زیاد دارد.

یکی از حرفهایی که می‏زنند، موضوع «حقوق بشر» است. آیا چیزی که غرب از آن دفاع می‏کند حقیقتاً حقوق بشر است؟ آنجا که حقوق یک میلیارد و اندی مسلمان، با اهانت به مقدّساتشان تضییع می‏شود، سردمداران حقوق بشر ساکتند و بلکه تشویق هم می‏کنند! می‏بینید امروز همه دستگاههای استکباری و نوکران و مزدوران قلم به‏دست و جیره‏خوارشان، در دفاع از انسان بی‏ارزشی که «آیات شیطانی» را در معرض دید مردم قرارداد، صف بسته‏اند؛ همان انسان مرتدّ ملحد، یعنی سلمان رشدی. این، دفاع از حقوق بشر است!؟ چرا آن‏جا که دویست میلیون مسلمان هندی، حقوقشان تضییع می‏شود و عبادتگاهشان به وسیله مشتی جاهل متعصّب و با تحریک دشمنان اسلام و مسلمین ویران می‏شود، از حقوق بشر دم نمی‏زنند؟!1371/09/25

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی