طبق آیهی قرآن كه فرمود: «و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمّة و نجعلهم الوارثین»، انسان میفهمد جهت حركت كلی ادیان الهی، به سمت رفع استضعاف و محرومیت است. این است كه اسلام و پرچم دین را، از پرچمهای فرهنگها و تمدنها و ایدئولوژیها و مكاتب گوناگون، به كلی متمایز میكند: سعی برای طبقهی محروم. امروز در دنیای سرمایهداری و كشورهایی كه زیر سلطهی استكبار جهانی است، حركت به سمت رشد پولداران و سرمایهداران است؛ و آنچه به فكر آن نیستند، طبقات محروم است. اگر یكوقت كمكی هم به محرومین بشود، برای این است كه بتوانند از آنها به نفع پولداران و سرمایهداران استفاده كنند. مبنای اقتصاد امروز دنیای سرمایهداری و استكبار، بر این است. در طول زمان هم، همیشه سلاطین و قدرتمندان و مستكبران، بر همین روال حركت كردهاند. اما اسلام این را نمیگوید. اسلام میخواهد محرومیت از روی زمین و بخصوص در جوامع اسلامی، برداشته شود. آنجا كه دین خدا حاكم است، باید محرومیت نباشد. انسانها باید از مواهب الهی برخوردار شوند، تا بتوانند در یك محیط مناسب و مساعد، خود را به كمال برسانند. عدل در جامعه باید مستقر شود. این، شعار اسلام است و شعاری است كه دنبال آن، عمل است و شعاری است كه برای تودههای مظلوم و محروم عالم، دارایجاذبه است. نه مثل آن سوسیالیستها و كسانی كه دم از طرفداری از محرومین میزدند؛ اما هفتاد سال كشورها و ملتها و جوامع را معطل كردند و روز به روز آنها را عقبتر راندند. نه مثل آنهایی كه خواستند ایمان دینی را از مردم بگیرند. انسانی كه ایمان دینی ندارد، امید روشن ندارد. انسانی كه ایمان دینی ندارد قدرت برخورد با مشكلات را، به صورت اساسی ندارد. در نیمهی راه میماند و از نیمهی راه برمیگردد. لذا شما دیدید آن كشورهایی كه هیئتهای حاكمهی آنها، بیدینی و الحاد و بیخدایی و تفكرات ماركسیستی را بر مردم خودشان تحمیل كردند، در نیمهی راه ماندند و از پا درآمدند و غرب غارتگر و استعمارگر بر آنها فائق و پیروز شد. اما اسلام اینگونه نیست. حركت اسلامی یك حركت دائمی است. مبارزهی اسلام برای زندگی نیكو و زیبا و عادلانهی انسان، یك حركت همیشگی است. برای همین است كه با اسلام دشمنند، و برای همین است كه هر روز كه میگذرد، توطئهای علیه اسلام و مسلمین، از چنتهی استكبار بیرون میآید.1371/07/15
لینک ثابت