newspart/index2
آزادی / آزادی بیان/آزادی تفکر/آزادی مذهبی/آزادی‏‌‌خواهی/آزادمنشی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
آزادی

جوان، دچار شهوت‌رانی میشود و ایمان خودش را از دست میدهد. در اوایل کار، حتی همان جوان گریه میکند؛ امّا بتدریج او را همین‌طور میبرند. بچه مدرسه‌ایهای ما را، دبیرستانیهای ما را، حتی بچه‌های مدارس راهنمایی ما را، همین‌طور فاسد میکنند. افرادی را پیدا میکنند که مواد مخدّر و عکسهای ناجور به مدرسه میبرند. من میخواهم از شما سؤال کنم: اگر مدیر مدرسه‌ای، نسبت به فاسد شدن پانصد یا ششصد یا هزار نوجوانی که به دست او سپرده‌اند، حسّاس بود و گوش کسی را که وسیله دشمن قرار گرفته و داخل آن مدرسه هروئین آورده، پیچاند، ماباید به این مدیر مدرسه چه بگوییم؟ بگوییم: «آقا، شمابرخلاف آزادی عمل کردی؟ این چه روشی است؟ شما ضدّآزادی هستی؟!» این حرف درست است؟ این درست است که به مدیر یک مدرسه که میگوید «هزارتا جوان را دست من سپرده‌اند؛ من نمی خواهم فردا اینها را هروئینی تحویل مادران و پدرشان بدهم» بگویند: «نخیر! شما باید اجازه بدهی خودشان انتخاب کنند! هر کس نخواست، خودش نکِشد! تو برو در مضرّات هروئین حرف بزن!» این، یک بخشی از تهاجم فرهنگی است. نظام اسلامی را متّهم میکنند که «این مرام، نظامیاست و آزادی نمیدهد.» چطور ما آزادی نمیدهیم؟! شما در کدام کشور، این همه مجلّه و روزنامه و مطبوعات سراغ دارید؟ اینها همه‌اش مال دولت است؟ روزنامه‌های رسمی کشور، علناً و صریحاً، سیاستهای دولت را زیر سؤال میبرند و از آن انتقاد میکنند. دولت هم باکمال بزرگواری گوش میکند و جواب میدهد. اکنون در ایران مجلّاتی به چاپ میرسند که اگر کسی مختصر آشناییای با عناصر فرهنگی کشور از زمان گذشته داشته باشد و بداند هنرمندانِ شاهنشاهی چه کسانی هستند؛ قلم زنانِ شاهنشاهی چه کسانی هستند؛ مخلصین و چاکران دستگاههای شاهنشاهی چه کسانی هستند؛ مرعوبین دشمنان چه کسانی هستند؛ آمریکایی دوستان چه کسانی هستند؛ میداند که این مجلّات از کجاها پولش می‌آید! قابل حدس هست. ما هم بیخبر نیستیم. بنده هم بیخبر نیستم؛ دستگاه هم بیخبر نیست. اینها چاپ میشوند؛ کاری هم به کارشان نداریم. ما از این‌که مجلّه‌ای چهار کلمه حرف بنویسد، واهمه‌ای نداریم! ماهم مینویسیم.
آزادی مطبوعات، آن مقداری که در ایران هست، در کشورهای دیگر نیست. دستگاه، در ایران، در زمینه آزادی مطبوعات، مظلوم است. دلیلش هم این است که به این آقا آزادی داده شده؛ آن وقت آمده است مجلّه‌ای را، روزنامه‌ای را، پر کرده از انتقاد به دستگاه و در این انتقادها، مکرّر، مثل ترجیع‌بند، تکرار کرده که «به ما آزادی نمیدهند؛ به ما آزادی نمیدهند!» اگر آزادی نیست، شما چطور اینها را نوشته‌اید؟! امروز در این کشور، چه کسی را سیخ داغ کرده‌اند که «شما چرا فلان مطلب را نوشتید؟ چرا فلان روزنامه را منتشر کردید؟» بله؛ اگر کسی مجرم مطبوعاتی باشد -هرکس میخواهد، باشد- مجرم، مجرم است. هر کس جرمی را که قانون به عنوان جرم معیّن کرده مرتکب شود، البته مجازات خواهد شد. یکی از مجازاتها که هم در قانون پیش‌بینی شده، تعطیل روزنامه‌ای است که آن جرم در آن منعکس شده است. این، بحث دیگری است. لکن در حرف زدن، آزادی هست. همین که دستگاه حسّاس باشد، این را به عنوان این‌که «آزادی نیست»، میکوبند! توقّع دشمن این است که قلمزنانِ جریان فرهنگی وابسته به استکبار، هرچه میخواهند بنویسند و قلمزنانِ طرفدار نظام و جناح و جریان اسلامی، به آنها جواب ندهند! توقّعشان این است! اگر جواب دادند، میگویند: «آزادی نیست. شما ما را مرعوب کردید!» این، آن فضایی است که دشمن به وجود میآورد. یک عده ساده‌لوحند که فریب میخورند.1371/05/21

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی