newspart/index2
امر به معروف و نهی از منکر / قیام لله / امر به معروف/نهی از منکر
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
امر به معروف و نهی ‌از منکر عامل قوام حکومت اسلامی

امروز فقط جنگ نظامی نیست؛ اما همه تهاجمهای دیگر، باشدّت کم سابقه‌ای وجود دارد. در مقابل این تهاجم، این جامعه اسلامی، باید زنده، هوشیار، آسیب‌ناپذیر، پرامید، آماده مقاومت، آماده ضربه‌زدن و به صورتِ یک موجود زنده مقاوم بماند و مقاومت کند. این، چگونه ممکن است؟ این است که بنده موضوع امربه‌معروف ونهی‌ازمنکر را مطرح کردم. موضوع امر به معروف که موضوع جدیدی نیست. این، تکلیف همیشگی مسلمانان است. جامعه اسلامی، با انجام این تکلیف زنده می‌ماند. قوام حکومت اسلامی، با امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر است، که فرمود: اگر این کار نشود، آن وقت «لَیُسلِّطُنَّ اللَّه عَلَیْکم شِرارُکم فَیَدْعُوا خِیارُکُم فلا یُسْتَجابُ لَهُم»(1) قوام حکومت اسلامی و بقای حاکمیت اخیار، به این است که در جامعه امربه‌معروف ونهی‌ازمنکر باشد. امربه‌معروف فقط این نیست که ما، برای اسقاط تکلیف، دو کلمه بگوییم. آن هم در مقابل منکراتی که معلوم نیست از مهمترین منکرات باشند. وقتی یک جامعه را موظّف می‌کنند که آحادش باید دیگران را به معروف امر و از منکر نهی کنند، این به چه معناست؟ چه وقت ممکن است آحاد یک ملت آمر به معروف و ناهی از منکر باشند؟ وقتی که همه، به معنای واقعی در متن مسائل کشور حضور داشته باشند؛ همه کار داشته باشند به کارهای جامعه؛ همه اهتمام داشته باشند؛ همه آگاه باشند؛ همه معروف شناس و منکر شناس باشند. این، به معنای یک نظارت عمومی است؛ یک حضور عمومی است؛ یک همکاری عمومی است؛ یک معرفت بالا در همه است. امربه‌معروف، اینهاست.1371/05/07

1 )
الكافی ،كلینی ج  5 ص  56 ؛
تهذيب‏الأحكام،شیخ طوسی ج 6 ص 176 ؛
 مشكاةالأنوار، على بن حسن طبرسى‏ ص50 ؛ 
بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 97 ص  93 ؛

لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُسْتَعْمَلَنَّ عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ
ترجمه:
محمد بن عرفه گويد: از امام رضا (ع) شنيدم مى‏فرمود: بایستی كه به معروف امر و از منكر نهی كنید تا [اگر اینكار نكردید]افراد بد كردار بر شما مسلط خواهند شد و خوب هایتان دعا می كنند اما مستجاب نمى‏شوند
لینک ثابت
امر به معروف و نهی از منکر

حسین بن علی علیه‏السّلام، در بیانات خود فهماند که برای دنیای اسلام در چنین شرایطی، مبارزه با اصل قدرت طاغوتی و اقدام برای نجات انسانها از سلطه شیطانی و اهریمنی این قدرت، واجب‏ترین کارهاست. بدیهی است که حسین بن علی علیه‏السّلام، اگر در مدینه می‏ماند و احکام الهی را در میان مردم تبلیغ و معارف اهل بیت را بیان می‏کرد، عدّه‏ای را پرورش می‏داد. اما وقتی برای انجام کاری به سمت عراق حرکت می‏کرد، از همه این کارها بازمی‏ماند: نماز مردم را نمی‏توانست به آن‏ها تعلیم دهد؛ احادیث پیغمبر را نمی‏توانست به مردم بگوید؛ حوزه درس و بیان معارف او تعطیل می‏شد و از کمک به ایتام و مستمندان و فقرایی که در مدینه بودند، می‏ماند. این‏ها هرکدام وظیفه‏ای بود که آن حضرت انجام می‏داد. اما همه این وظایف را، فدای وظیفه مهم‏تر کرد. حتّی آن‏چنان که در زبان همه مبلّغین و گویندگان هست، زمان حجّ بیت‏اللَّه و در هنگامی که مردم برای حج می‏رفتند، این، فدای آن تکلیف بالاتر شد.
آن تکلیف چیست؟ همان‏طور که فرمود، مبارزه با دستگاهی که منشأ فساد بود: «اریدُ ان آمُرَ بالْمَعْروف وَ أَنْهی عَنِ الْمُنْکَر وَ اسیرَ بِسیرة جَدّی.» یا آن‏چنان که در خطبه دیگری در بین راه فرمود: «ایها النّاس! انَّ رَسول اللَّه، صلّی الله علیه و آله، قال مَنْ رأی سُلطاناً جائراً مُسْتَحِلّاً لِحُرُمِ اللَّه، ناکِثاً لِعَهْد اللَّه [تا آخر] فَلَمْ یُغَیِّر عَلَیْهِ بِفِعْلٍ و لا قَولٍ کانَ حَقّاً عَلَی الله انْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَه.» یعنی اغاره یا تغییر، نسبت به سلطان ظلم و جور؛ قدرتی که فساد می‏پراکند و دستگاهی که انسانها را به سمت نابودی و فنای مادّی و معنوی می‏کشاند. این، دلیل حرکت حسین بن علی علیه‏السّلام است که البته این را، مصداق امر به معروف و نهی از منکر هم دانسته‏اند؛ که در باب گرایش به تکلیف امر به معروف و نهی از منکر، به این نکات هم باید توجّه شود. لذاست که برای تکلیف اهمّ، حرکت می‏کند و تکالیف دیگر را و لو مهم فدای این تکلیف اهمّ می‏کند. تشخیص می‏دهد که امروز، کار واجب چیست؟ هر زمانی، یک حرکت برای جامعه اسلامی متعیّن است. یک دشمن و یک جبهه خصم، جهان اسلام و مسلمین را تهدید می‏کند. آن را باید شناخت. اگر در شناخت دشمن اشتباه کردیم، در جهتی که از آن جهت، اسلام و مسلمین خسارت می‏بینند و به آن‏ها حمله می‏شود، دچار اشتباه شده‏ایم. خسارتی که پیدا خواهد شد، جبران‏ناپذیر است. فرصتهای بزرگ از دست می‏رود.1371/05/07

لینک ثابت
امر به معروف و نهی از منکر

امروز علیه ما، تهاجم نظامی نیست. در هشت سال جنگ تحمیلی، دشمن علناً با ما صف‏آرایی داشت. ظاهر قضیه، عراق بود؛ اما پشتِ سرِ عراق، امریکا بود؛ پشت سرِ عراق، ناتو بود؛ پشت سرِ عراق، همه مرتجعین بودند. این را ما در تمام طول هشت سال جنگ، بارها و بارها گفتیم. خیلی‏ها حاضر نبودند باور کنند؛ ولی همان کسانی که عراق را در این مدّت تجهیز کردند، امروز اعتراف می‏کنند. جنگ، جنگی نظامی بود. در حقیقت همه دنیای استکبار و کفر، با اسلام در جمهوری اسلامی مبارزه می‏کرد. امروز فقط جنگ نظامی نیست؛ اما همه تهاجمهای دیگر، با شدّت کم سابقه‏ای وجود دارد. در مقابل این تهاجم، این جامعه اسلامی، باید زنده، هوشیار، آسیب‏ناپذیر، پرامید، آماده مقاومت، آماده ضربه زدن و به صورتِ یک موجود زنده مقاوم بماند و مقاومت کند. این، چگونه ممکن است؟ این است که بنده موضوع امر به معروف و نهی از منکر را مطرح کردم. موضوع امر به معروف که موضوع جدیدی نیست. این، تکلیف همیشگی مسلمانان است. جامعه اسلامی، با انجام این تکلیف زنده می‏ماند. قوام حکومت اسلامی، با امر به معروف و نهی از منکر است، که فرمود: اگر این کار نشود، آن وقت «لَیُسلِّطَنَّ اللَّه عَلَیْکم شِرارُکم فَیَدْعُوا خِیارُکُم فلا یُسْتَجابُ لَهُم». قوام حکومت اسلامی و بقای حاکمیت اخیار، به این است که در جامعه امر به معروف و نهی از منکر باشد. امر به معروف فقط این نیست که ما، برای اسقاط تکلیف، دو کلمه بگوییم. آن هم در مقابل منکراتی که معلوم نیست از مهم‏ترین منکرات باشند. وقتی یک جامعه را موظّف می‏کنند که آحادش باید دیگران را به معروف امر و از منکر نهی کنند، این به چه معناست؟ چه وقت ممکن است آحاد یک ملت آمر به معروف و ناهی از منکر باشند؟ وقتی‏که همه، به معنای واقعی در متن مسائل کشور حضور داشته باشند؛ همه کار داشته باشند به کارهای جامعه؛ همه اهتمام داشته باشند؛ همه آگاه باشند؛ همه معروف‏شناس و منکرشناس باشند. این، به معنای یک نظارت عمومی است؛ یک حضور عمومی است؛ یک همکاری عمومی است؛ یک معرفت بالا در همه است.
امر به معروف، این‏هاست. و الّا اگر ما امر به معروف را در یک دایره محدود، آن هم به وسیله افراد معلومی، زندانی کنیم، دشمن هم در تبلیغات خودش بنا می‏کند سمپاشی‏ کردن؛ که در ایران بناست از این به بعد، نسبت به زنهای بدحجاب، این‏طور عمل شود! این واجبِ به این عظمت را، که قوام همه چیز به آن است، بیاورند در دایره‏ای محدود، در خیابانهای تهران؛ آن هم نسبت به چند نفر زنی که وضع حجابشان مثلًا درست نیست. این است معنای امر به معروف؟! این است معنای حضور نیروهای مؤمن در صحنه‏های گوناگون جامعه؟! قضیه، بالاتر از این حرفهاست. تخلّفها یک اندازه و یک نوع نیست. تخلّفها، تخلّف‏های فردی نیست. بالاترین تخلّفها، آن تخلّفها و جرایمی است که پایه‏های نظام را سست می‏کند. نومید کردن مردم، نومید کردن دلهای امیدوار، کج نشان‏دادنِ راه راست، گمراه کردن انسانهای مؤمن و بااخلاص، سوءاستفاده کردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامی، کمک کردن به دشمن، مخالفت کردن با احکام اسلامی و تلاش برای به فساد کشاندن نسل مؤمن. امروز دست‏هایی تلاش می‏کنند تا فساد را به صورت نامحسوس نه آن طوری که شما در خیابان آن را ببینید و بفهمید و مشاهده کنید به شکلهای گروهکی، ترویج کنند و جوانان را به فساد بکشانند؛ پسرها را به فساد بکشانند؛ مردم را به بی‏اعتنایی بکشانند. منکرات این‏هاست؛ منکرات اخلاقی، منکرات سیاسی، منکرات اقتصادی. همه جا، جای نهی از منکر است. یک دانشجو هم، در محیط درس می‏تواند نهی از منکر کند. یک کارمند شریف هم، در محیط کار خود می‏تواند نهی از منکر کند. یک کاسب مؤمن هم، در محیط کار خود می‏تواند نهی از منکر کند. یک هنرمند هم، با وسایل هنری خود، می‏تواند نهی از منکر کند. روحانیون در محیطهای مختلف، یکی از مهم‏ترین عوامل نهی از منکر و امر به معروفند. نمی‏شود این واجبِ بزرگ الهی را در دایره‏های کوچک، محدود کرد. کار هم کار همه است. این‏طور نیست که مخصوص عدّه خاصی باشد. البته هرکس وظیفه‏ای دارد. من در پیام تشکّری که منتشر شد، عرض کردم: قشرهای مختلف، باید جایگاه خود را در امر به معروف و نهی از منکر، پیدا کنند. هرکس جایگاهی دارد. کجا باید نهی از منکر کنید؟ شما در مقابل کدام منکر می‏توانید مقاومت کنید و بایستید؟ کدام را می‏شناسید؟ کار، کار مردمی است. البته، علمای دین باید مردم را هدایت و راهنمایی کنند؛ کیفیّت نهی از منکر را بیان کنند و منکر را برای آن‏ها شرح دهند.
باید خطر را بشناسیم. باید نقاطی را که خطر، از آن نقاط جامعه اسلامی را تهدید می‏کند، درست بشناسیم. آن عبرتهای قضایای صدر اسلام را برای مردم و برای خودمان، باز کنیم. مهم‏ترین وظیفه‏ای که در صراطِ امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، این است که نیروهای مؤمن و آمر به معروف و ناهی از منکر و آن‏هایی که در نظام اسلامی انگیزه دارند، باید در صحنه باشند. همه جا باید حضور داشته باشند. حزب‏اللّهی بودن، یعنی آماده کار بودن برای انجام تکلیف الهی. این، یک ارزش است؛ یک ارزش انقلابی است.1371/05/07

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی