آنچه که من احساس میکنم و شواهد بر آن گواهی میدهد، این است که امریکا و دستیارانش احساس میکنند که اسلام، بزرگترین مانع بر سر راه این جهانخواری است. لذا در نظم نوین جهانی و در منطق امریکایی، مبارزهی با اسلام، یک عنصر اساسی و اصلی است. بنا دارند با اسلام مبارزه کنند. بنا دارند نهضتهای اسلامی را، در هرجای عالم که ملتها بهپاخاستند، سرکوب کنند و هرجا حکومتی استبدادی و قدرت ظالمی در مقابل مسلمانان قرار گیرد، از آن دولت و قدرت ظالم، بیقید و شرط حمایت و تشویق کنند. به زبان، حرف دیگری میزنند، اما باطن قضیه این است. استکبار تحمل نمیکند که مسلمانان یکپارچه شوند. تحمل نمیکند که احساسات اسلامی، در میان ملتها رشد پیدا کند؛ چه در آسیا باشد، چه در آفریقا باشد و چه مخصوصاً در اروپا. خواهید دید که با مسلمانان بوسنی هرزگوین چه خواهند کرد. یقیناً روزی هم در اروپا، مسلمانان آلبانی و دیگر مسلمانانی که در کشورهای اروپایی هستند دچار سرنوشتهای تلخ و آزمایشهای دشواری خواهند بود. این، ناشی از همین سیاست است؛ سیاست اسلامزدایی. در آفریقا نهضتهای اسلامی به شدت مورد نفرت استکبار جهانی است. هرجا بیداری اسلامی احساس میشود، اینها نسبت به آن حساسند. زمزمه میکنند که در انتخابات ملتها باید شرکت کنند! بروند در کشورها و آنجا که انتخابات به راه میافتد، بر انتخابات نظارت کنند! اسم این کار را «نظارت بر انتخابات برای تضمین آزادی انتخابات» میگذارند؛ اما در معنا، این فکر برای این است که مبادا در نقطهای از عالم، مسلمانان از راه روشهای انتخابات و پارلمانی، بتوانند به حکومت برسند. همانطور که در الجزائر این کار شد و متأسفانه سرکوب گردید.1371/03/14
لینک ثابت