امروز ما در همسایگی خود با دیگر کشورها مسائلی داریم که این برنامهریزىِ بسیار هوشمندانهیی را میطلبد؛ هم در خراسان این مسأله هست، هم در آذربایجان این مسأله هست، هم در مازندران این مسأله هست؛ حتّی در مرزهای غربی ما به مناسبت عراق تا حدود زیادی این مسأله هست؛ هم در قسمت شرق ما و قسمت افغانستان این مسأله هست؛ منتها این شرق و غرب به حدت و فوریت مسائل شمال کشور - که عمدتاً شامل خراسان و مازندران و آذربایجان شرقی و غربی میشود - نیست. شما در خراسان برای مردم تاجیک - چه تاجیکهای شمال افغانستان که فارسی زبانند، چه مردم تاجیکستان که الان بعد از هفتاد، هشتاد سال دارند احساس فارسی بودن میکنند - برنامه پخش میکنید. هیجانی در آن مردم وجود دارد که میخواهند زبان فارسی را، زبان رودکی را - که متعلق به خودشان هم است - یا زبان شعرای برجسته و ادبای قدیمی ما را به خودشان نسبت دهند؛ این را شما باید توجه داشته باشید و جذب کنید. هرچه بشود برنامهی فارسىِ خوب پخش کنید، هرچه بشود بخصوص در آن منطقه از زبان فارسىِ صحیح و بدون غلط استفاده کنید، این به نفع ماست؛ یعنی به نفع همان هدفهایی است که عرض شد. حتّی در ازبکستان و ترکمنستان عدهیی فارسیزبان هستند؛ به مناسبت سیاستهایی که اتحاد جماهیر شوروی داشته، اینها تقسیم شدهاند. سمرقند و بخارا جزو تاجیکستان نیست؛ ولی زبانشان تاجیکی و فارسی است.فارسی زبانهایی که الان در منطقهی آسیای میانه هستند، متفرقند و در یک جا جمع نیستند. همینطور به طرف غرب که میرویم، زبان ترکىِ آذربایجانی اهمیت پیدا میکند. جمهوری آذربایجان جزو این کشور و این مجموعه بوده و به دلایلی حدود صدوپنجاه سال است که از ایران جدا شده است. انسان وقتی نگاه میکند، میبیند که آنها هدفهایی دارند، برای اینکه احساسات آذربایجانیهای این طرف را تحریک کنند. البته اصل اینهایند؛ همیشه فرع به اصل برمیگردد؛ همیشه جزء به کل برمیگردد؛ همیشه کوچکتر به بزرگتر جذب میشود؛ اما اینها میخواهند قضیه را بعکس کنند؛ بزرگتر را به کوچکتر جذب کنند!1370/12/07
لینک ثابت