آن دستگاههایی که مباشر امور ادبیات هستند، باید اثبات کنند که ادبیات، فقط یک سرگرمی و یک امر تشریفاتی و زایدهیی در زندگی نیست؛ بلکه یک چیز ضروری است.1370/12/05
لینک ثابت
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
آن دستگاههایی که مباشر امور ادبیات هستند، باید اثبات کنند که ادبیات، فقط یک سرگرمی و یک امر تشریفاتی و زایدهیی در زندگی نیست؛ بلکه یک چیز ضروری است.1370/12/05 لینک ثابت ادب شما باید ادب فاخری باشد؛چون آن جا رادیوست.1370/12/05
بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران
لینک ثابت
ادب, صدا و سیما, رادیو جملههای برگزیده یک شعر، غیر از انسجام عرضی، انسجام طولی لازم دارد؛ حتّی در غزل. یکی از خصوصیاتی که برای غزل نقل میکنند، این است که ابیات آن به هم ربطی ندارد.1370/12/05 لینک ثابت جنبه های ارزشی را در ادبیات رعایت بکنید.1370/12/05 لینک ثابت ادبیات سلف ما همه اش در جهت ارزشهای الهی و اسلامی است.1370/12/05
بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران
لینک ثابت
ارزشهای فرهنگ اسلامی, ادبیات جملههای برگزیده حکمت فردوسی، حکمت الهی اسلامی است.1370/12/05
بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران
لینک ثابت
فردوسی توسی, حکمت فردوسی جملههای برگزیده موسیقی یکی از حقایق عالم است.1370/12/05 لینک ثابت رشد ادبیات انقلاب، خیلی بیشتر از رشد ادبیات معمولی ما در این دهها سال گذشته است.1370/12/05
بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران
لینک ثابت
ادبیات, انقلاب اسلامی, رشد ادبیات بعد از انقلاب اسلامی جملههای برگزیده انصافاً شعر انقلابی در ایران رشد پیدا میکند. انقلاب افقهای جدیدی را در مقابل چشم ما باز کرد و حقایقی را نشان داد و واقعاً شعر را از آن حالت ذهنی و تخیلیِ محض و غیرواقعی خارج کرد.1370/12/05
بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران
لینک ثابت
شعر, ادبیات, انقلاب اسلامی, شعر انقلاب, شعر واقعی جملههای برگزیده در شعر، عِدل بهآذین، ابتهاج است. ابتهاج شاعر خوبی است؛ شعر خوبی از او بخوانید؛ مانعی ندارد.1370/12/05 لینک ثابت آثار بزرگ هنری دنیا را نگاه کنید؛ بسیاری از آنها برروی قهرمانیهای ملتها متمرکزند؛ حتی آنجایی که شکست خوردند. در لشکرکشی ناپلئون به روسیه، دو نفر روایتگر بزرگ هنری، این ماجرا را روایت کردند: یکی فرانسوی است که ویکتور هوگوست؛ یکی روسی است - طرفِ شکست خورده، که اول کار شکست خورد - که تولستوی است. آن طرفِ پیروز طبعاً گزارشهایی را ممکن است بدهد؛ اما شما ببینید، در این کتابِ آن طرفِ شکست خورده، شکست را آنچنان تصویر میکند که مایه غرور و سربلندی ملت است. یعنی در حرکت ملت، آن نقاط ارزشمندی را که یک هنرمند میتواند ببیند، اینها را بیرون میکشد، برجسته میکند، رنگ و روغن میزند و جلوِ چشمها میگیرد.1370/12/05 لینک ثابت شما باید آدمهایی داشته باشید که بنشینند مثلاً کار جمالزاده، هدایت، چوبک و ... را واقعاً نقد کنند و نقاط قوّت و ضعفش را بگویند؛ این کار نباید همهی برنامهی شما را فرا بگیرد؛ باید بخشی از برنامه را بگیرد. شما خیال میکنید که شخصیت قاآنی از شخصیت جمالزاده خیلی بهتر بوده است؟ قاآنی، الدنگ زمان خودش بوده؛ اما جمالزاده بندهی خدا پیرمردی است که دارد نان خدا را میخورد و نفس میکشد! نه، محدودیتهای شما اینها نیست؛ شما محدودیتهای دیگری دارید. شما اگر محدودیتهای طبیعی نداشته باشید، اینها مشکلی نیست.1370/12/05 لینک ثابت حافظ هم همینطور است. در دیوان حافظ هم با اینکه سخن از می و معشوق و پیاله و این حرفهاست، درعینحال مردم بین آن اشعار و مفاهیم مذهبی منافاتی نمیدیدند؛ یعنی از اشعار حافظ واقعاً همان برداشت عرفانی را میکردند؛ اگرچه بنده به آن شدت قبول ندارم که همهی شعرهای حافظ عرفانی است.1370/12/05 لینک ثابت حافظ که آن غزلیات را میگفت - «دوش دیدم که ملائک درِ میخانه زدند»، یا «دوش میآمد و رخساره برافروخته بود» - غزلیاتش واقعی بود؛ تخیلی نبود. بنده اکثر غزلیات حافظ را عرفانی میدانم؛ یعنی حقیقتاً او دوش دیده بود که ملائک درِ میخانه زدند. او مکاشفه و درکی داشت و حقیقتی را میدید که آن حقیقت با زبانهای معمولی اصلاً قابل گفتن نیست. در زبان معمولی، هر تعبیری را بهکار ببرند، نمیتواند عظمت آن مفاهیم و حقایق را بیان کند، یا حتّی به آن اشارهیی بکند. اشعاری که امام میسرود، با توجه به همین مفاهیم و حقایق بود. امام خمینی، یک فقیهِ ورعِ مقدسِ آنطوری، میبینید که از خال لب و از کمان ابرو و امثال این واژهها حرف میزد؛ اینها اشعار واقعی است؛ اما این چیزی که در زمان ما از شعر حافظ تقلید میشود، پنداری است؛ چون شاعر اصلاً درک و حس نکرده و دارد به تقلید از شعر او شعر میگوید - ببینید کار تصنعی و تقلیدی، چهقدر بد از آب درمیآید1370/12/05 لینک ثابت مثلاً وقتی شعر آمیرزا حبیب خراسانی - «امروز امیر درِ میخانه تویی تو / فریادرس نالهی مستانه تویی تو» - را پخش میکنند، مرد و زن مسلمان معاصر ما احساس تقرب و معنویتی میکنند؛ این درست است؛ اگر اینطور نیست - یعنی شعری در عکس این جهت است، یا آهنگی در نقطهی مقابل این جهت است - آن را پخش نکنید؛ معیارها را رعایت کنید.1370/12/05 لینک ثابت اهمیت «جنگ و صلح» تولستوی، یا «دُن آرام» شولوخف، به خاطر این است که چفت و بند داستانی اینها خیلی محکم است؛ یعنی همه جای این داستان، صحیح پیش آمده است.1370/12/05 لینک ثابت |