آن نمایندهیی که وارد مجلس میشود، بایستی یک انسان صالح باشد؛ حالا در چه حدی از معرفت و علم و توانایی باشد، آن چیزهایی است که قانون معین کرده و مردم طبق آنچه که صلاحشان هست، انشاءالله تشخیص خواهند داد و تصمیمگیری خواهند کرد؛ لیکن شما به عنوان یک ابزار اطمینان، نگذارید که خدای ناکرده در این طریق اختلالی به وجود بیاید. اگر کسی فاسد است - فساد مالی، یا فسادهای گوناگون اخلاقی، یا فساد عقیدتی و سیاسی - اگر کسی فتنهگری میکند، نظام را تضعیف میکند و کارایی دستگاهها را از آنها میگیرد - به تعبیر رسایی که بین مردم رایج است: چوب لای چرخ دستگاه میگذارد - واقعا نمیتواند در آن تریبون به آن عظمت حضور پیدا کند؛ او نباید وارد مجلس بشود. آن کسانی که واقعا رفتار و اعمال و گفتار آنها حاکی از این است که برای خاطر هر انگیزهیی - یا به انگیزههای سیاسی، یا به انگیزههای شخصی و خصلتی - با نظام مقابله دارند، اینها نباید وارد مجلس بشوند؛ از این جهت بایستی خیلی رعایت کرد.این مسألهی فساد مالی و فساد اخلاقی و فتنهگرییی که عرض کردم، یک مسألهی جدی است. انسان کسانی را میبیند که وقتی در تریبونی قرار میگیرند، از آن تریبون برای فتنهگری استفاده میکنند؛ برایشان خلاف واقع گفتن و دروغ گفتن، بلکه مردم را بناحق تهییج کردن، حق را باطل و باطل را حق جلوه دادن، اهمیتی ندارد! واقعا اگر چنین کسانی باشند، باید جلوی آنها را گرفت و نباید گذاشت به مجلس راه پیدا کنند.1370/12/04
لینک ثابت
قاچاق، یک عنوان عام و وسیع و یک طیف است. مثلا یک وقت هست که یک نفر فرضا به خارج از کشور رفته و حالا آمده و یک دستگاه ضبط صوت هم با خودش آورده که مثلا قاچاق محسوب میشود؛ یا مثلا موقع خروج از کشور، فلان جنس را همراه خودش خارج کرده است. هرچند ورود و خروج آن اجناس طبق مقررات نبوده و البته این یک قانونشکنی و تخلف از قوانین است؛ اما معلوم نیست که این خیلی اهمیت داشته باشد که کسی را از صلاحیت بیندازد؛ بخصوص بعد از آنکه آثار توبه و انابه هم ظاهر بشود. اما یک وقت هست که یک نفر با یک باند قاچاق ارتباط دارد و اصلا کارش تمهید مقدمات و تسهیل طرق برای انجام قاچاق است؛ اینها یکسان نیستند. باید واقعا نگاه کرد، حدود را مشخص کرد و فهمید که صرف عنوان کافی نیست. یا مثلا یک نفر در یک معامله تخلف کوچکی داشته، اما یک نفر هم در امر معامله و تصرفات مالیش اصلا آدم فاسد و سوء استفادهچی است؛ بناحق به دست میآورد، بناحق خرج میکند و بناحق به این و آن میدهد؛ اینها فساد مالی است. بنابراین، کار اهمیت دارد و باید ضوابط را در این کار بشدت رعایت کرد. من در قضیهی انتخابات خبرگان هم خدمت آقایان عرض کردم که به نظر من مر قانون خیلی مهم است. البته شما اهل قانون هستید و میدانید که قانون زبان دارد؛ زبان قانون را باید دانست و حدود قانون را باید کشف کرد. گاهی اوقات کلمات و الفاظ برای بیان آن مغزها و محتوای حقیقی قانون کافی نیستند؛ قانونشناسی مثل شماها میتواند درک کند که واقعا قانون چه دارد میگوید.
1370/12/04
لینک ثابت
شورای نگهبان مطمئنترین دستگاه و ارگانی است که انقلاب به نظام کشور بخشیده است. ما برای اینکه به طور کلی از سلامت نظام مطمئن باشیم، مهمترین و رساترین و فعالترین و مؤثرترین مجموعهی ما همین شورای نگهبان است. در قانون اساسی ما، شورای نگهبان حتّی نقشی مهمتر از طراز اولی که در صدر مشروطیت گذاشته شد، دارد. اولاً طراز اول، به مسائل قانون اساسی و امثال اینها کاری نداشت؛ فقط به مسألهی شرع کار داشت؛ ثانیاً این کسانی که امروز در شورای نگهبان هستند، با مسائل کشور و مسائل انقلاب و مشکلاتی که بر سر راه انقلاب هست، واقفترند، تا آن کسانی که در آن روز میخواستند در نقش طراز اول کار کنند. البته دیدیم که در آن روز دشمنان اسلام و دشمنان آزادی ایران نتوانستند طراز اول را تحمل کنند و چه زود آنها را از صحنه خارج کردند؛ اول وجودشان را، بعد خودِ اعیانشان را بیاثر کردند و این ارگان را بکلی حذف کردند! بدون طراز اول، دهها سال مشروطیت ادامه پیدا کرد و شد آنچه شد: مشروطه به استبدادی از طراز استبدادهای درجهی اول تبدیل شد؛ یعنی از استبداد ناصرالدین شاهی بالاتر! هیچ کس نمیتواند بگوید که استبداد رضاخان از استبداد ناصرالدین شاه کمتر است؛ بلکه بلاشک بیشتر از آن است. ناصرالدین شاه در قضیهی تنباکو وقتی که حرکت مردم را دید، عقب نشست؛ اما رضاخان در سال 1314 هنگامی که حرکت مردم و علما را دید، حرکت مردم را سرکوب کرد و علما را دستگیر نمود و واقعهی مسجد گوهرشاد را پیش آورد! به اعتقاد ما، همهی اینها ناشی از عدم حضور طراز اول در آنجاست؛ والّا اگر علمای پیشبینی شدهی در متمم قانون اساسی - که همان طراز اول باشند - حضور میداشتند و میتوانستند نقش خودشان را ایفا کنند، ما امروز از آنچه که هستیم، خیلی جلوتر بودیم. خوشبختانه حضور امام(رضواناللَّهتعالیعلیه) در انقلاب، با آن قاطعیت و آن بصیرت و آن حزم و آن حکمتی که در ایشان بود، اجازه نداد که دشمنان بخواهند نسبت به شورای نگهبان همان کاری را بکنند که با طراز اول کردند.
امروز هم بحمداللَّه شورای نگهبان در اوج اقتدار قانونی و معنوی است؛ و هم در قضیهی قوانین، و هم در قضایای فرعی - از قبیل این قضیهیی که امروز شما به آن دچار هستید - مورد قبول مردم و مورد اعتماد و توجه دستگاهها و پشتیبان نظام است. هرکس که این موقعیت را برای شورای نگهبان نپسندد و با آن معارضه و مقابله بکند، آگاهانه و یا ناآگاهانه در همان خطی قرار گرفته که یک روز قبل از رضاخان و در زمان رضاخان، در راه حذف آن طراز اول اقداماتی انجام گرفت و نتایجی به بار آورد. شورای نگهبان در حرف و اقدام و کار خودش، امین و مؤتمن است و همه موظفند که به چشم امین به آن نگاه کنند. هر قاضی عادلی هم وقتی که قضاوت میکند، ممکن است یک نفر در دلش به او اعتراض داشته باشد - چون بین ماها عصمت که نیست - و آن اعتراض بحق هم باشد؛ اما حکم قاضی، حکم یک امین مؤتمن است و بایستی عملاً مورد اعتماد قرار بگیرد. امروز وضع شورای نگهبان اینطور است؛ هم در قوانین، هم در تصرفات اجرایی و شبه اجرایی - از این قبیلی که ما در باب انتخابات مشاهده میکنیم - بایستی مورد اعتماد و قبول و ائتمان مردم باشد و بحمداللَّه هست و هیچ کس نباید به خودش اجازه بدهد که از این موقعیت و مقام شامخ معنوییی که قانون برای شورای نگهبان معین کرده، حَطّی انجام بدهد و نسبت به آن خدشهیی وارد کند. با علم و معرفت و بصیرت به این موقعیت است که ما در باب تصرفات شورای نگهبان حرف میزنیم و نسبت به آن تصمیمگیری میکنیم.1370/12/04
لینک ثابت
قاچاق، یک عنوان عام و وسیع و یک طیف است. مثلا یک وقت هست که یک نفر فرضا به خارج از کشور رفته و حالا آمده و یک دستگاه ضبط صوت هم با خودش آورده که مثلا قاچاق محسوب میشود؛ یا مثلا موقع خروج از کشور، فلان جنس را همراه خودش خارج کرده است. هرچند ورود و خروج آن اجناس طبق مقررات نبوده و البته این یک قانونشکنی و تخلف از قوانین است؛ اما معلوم نیست که این خیلی اهمیت داشته باشد که کسی را از صلاحیت بیندازد؛ بخصوص بعد از آنکه آثار توبه و انابه هم ظاهر بشود. اما یک وقت هست که یک نفر با یک باند قاچاق ارتباط دارد و اصلا کارش تمهید مقدمات و تسهیل طرق برای انجام قاچاق است؛ اینها یکسان نیستند. باید واقعا نگاه کرد، حدود را مشخص کرد و فهمید که صرف عنوان کافی نیست. یا مثلا یک نفر در یک معامله تخلف کوچکی داشته، اما یک نفر هم در امر معامله و تصرفات مالیش اصلا آدم فاسد و سوء استفادهچی است؛ بناحق به دست میآورد، بناحق خرج میکند و بناحق به این و آن میدهد؛ اینها فساد مالی است. بنابراین، کار اهمیت دارد و باید ضوابط را در این کار بشدت رعایت کرد.1370/12/04
لینک ثابت
نمایندگان مجلس شورای اسلامی, مجلس شورای اسلامی
آن نماینده ای که وارد مجلس می شود، بایستی یک انسان صالح باشد.1370/12/04
لینک ثابت
نمایندگان مجلس شورای اسلامی, مجلس شورای اسلامی, سلامت جمهوری اسلامی
سلامت نظام، به سلامت مجلس وابسته است.این مجلس سالم و قوی و کارآمد و دارای اعضای مؤمن و منطبق با ضوابط، خواهد توانست پشتیبانی قانونی نظام را به شکل صحیحی انجام دهد.1370/12/04
لینک ثابت
نظام جمهوری اسلامی ایران, قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران, شورای نگهبان
صحت نظام ما به حفظ جهت اسلامی و رعایت قانون اساسی در آن است؛ و این با شورای نگهبان تأمین می شود.1370/12/04
لینک ثابت
ولایت فقیه, نظام جمهوری اسلامی ایران, ارکان نظام اسلامی
ضدیت با ولایت فقیه، یعنی ضدیت با اصیلترین و رکینترین اصول و ارکان نظام جمهوری اسلامی.1370/12/04
لینک ثابت
انتخابات مجلس شورای اسلامی
کار نظارت بر انتخابات، کار بسیار بااهمیتی است؛ زیرا که سلامت انتخابات، سلامت مجلس را به دنبال دارد؛ و سلامت مجلس، سلامت قوانین و مایههای کار را در کشور به دنبال دارد. یک دستگاه اجرایی هرچند هم که کارآمد باشد، اگر قوانینی که در اختیار آن قرار میگیرد، قوانین رسا و سالم و صحیحی نباشد، بالاخره در آن انحراف پیدا خواهد شد. صحت نظام ما به حفظ جهت اسلامی و رعایت قانون اساسی در آن است؛ و این با شورای نگهبان تأمین میشود. اگر سلامت نظام به این است که قوانین صحیحی باشد و اسلام در آن رعایت بشود، چنانچه خدای ناکرده مجلس نتواند قوانینِ آنچنانی را که منطبق با اسلام است، ارائه بکند و تصرفات مجلس، تصرفات خوب و درستی نباشد، بلاشک این در وضع دولت و ادارهی اجرایی کشور اثر خواهد گذاشت. بنابراین، سلامت نظام، به سلامت مجلس وابسته است. یک مجلس سالم و قوی و کارآمد و دارای اعضای مؤمن و منطبق با ضوابط، خواهد توانست پشتیبانیِ قانونی نظام را به شکل صحیحی انجام بدهد. بنابراین، شما که الان در آستانهی رعایت این ضوابط در انتخابات هستید، کار بسیار مهمی را انجام میدهید؛ لذاست که بایستی ضوابط را بدقت رعایت کنید.
آن نمایندهیی که وارد مجلس میشود، بایستی یک انسان صالح باشد؛ حالا در چه حدی از معرفت و علم و توانایی باشد، آن چیزهایی است که قانون معین کرده و مردم طبق آنچه که صلاحشان هست، انشاءاللَّه تشخیص خواهند داد و تصمیمگیری خواهند کرد؛ لیکن شما به عنوان یک ابزار اطمینان، نگذارید که خدای ناکرده در این طریق اختلالی به وجود بیاید. اگر کسی فاسد است - فساد مالی، یا فسادهای گوناگون اخلاقی، یا فساد عقیدتی و سیاسی - اگر کسی فتنهگری میکند، نظام را تضعیف میکند و کارایی دستگاهها را از آنها میگیرد - به تعبیر رسایی که بین مردم رایج است: چوب لای چرخ دستگاه میگذارد - واقعاً نمیتواند در آن تریبون به آن عظمت حضور پیدا کند؛ او نباید وارد مجلس بشود. آن کسانی که واقعاً رفتار و اعمال و گفتار آنها حاکی از این است که برای خاطر هر انگیزهیی - یا به انگیزههای سیاسی، یا به انگیزههای شخصی و خصلتی - با نظام مقابله دارند، اینها نباید وارد مجلس بشوند؛ از این جهت بایستی خیلی رعایت کرد.1370/12/04
لینک ثابت
کار نظارت بر انتخابات، کار بسیار بااهمیتی است؛ زیرا که سلامت انتخابات، سلامت مجلس را به دنبال دارد؛ و سلامت مجلس، سلامت قوانین و مایههای کار را در کشور به دنبال دارد. یک دستگاه اجرایی هرچند هم که کارآمد باشد، اگر قوانینی که در اختیار آن قرار میگیرد، قوانین رسا و سالم و صحیحی نباشد، بالاخره در آن انحراف پیدا خواهد شد. صحت نظام ما به حفظ جهت اسلامی و رعایت قانون اساسی در آن است؛ و این با شورای نگهبان تأمین میشود. اگر سلامت نظام به این است که قوانین صحیحی باشد و اسلام در آن رعایت بشود، چنانچه خدای ناکرده مجلس نتواند قوانینِ آنچنانی را که منطبق با اسلام است، ارائه بکند و تصرفات مجلس، تصرفات خوب و درستی نباشد، بلاشک این در وضع دولت و ادارهی اجرایی کشور اثر خواهد گذاشت. بنابراین، سلامت نظام، به سلامت مجلس وابسته است. یک مجلس سالم و قوی و کارآمد و دارای اعضای مؤمن و منطبق با ضوابط، خواهد توانست پشتیبانیِ قانونی نظام را به شکل صحیحی انجام بدهد. بنابراین، شما که الان در آستانهی رعایت این ضوابط در انتخابات هستید، کار بسیار مهمی را انجام میدهید؛ لذاست که بایستی ضوابط را بدقت رعایت کنید.1370/12/04
لینک ثابت
شورای نگهبان همچنان که واقعاً وسیلهی اعتماد عمومی بوده است، باید مظهر این اعتماد هم باشد. هرچه افراد از جهات و جناحهای مختلف بیشتر در انتخابات شرکت کنند، این برای نظام بهتر است؛ برای شورای نگهبان هم بهتر است. ما باید کاری کنیم که این امکان و وسیله برای ورود اشخاصِ بیشتر فراهم بشود. نباید طوری باشد که یک جریان، ولو در یک شهر خاص، احساس بکند که در این انتخابات وارد نیست؛ باید طوری باشد که در همه جا همه احساس کنند که میتوانند آن فرد مورد نظر خودشان را واقعاً آزادانه انتخاب بکنند؛ یعنی شورای نگهبان و حرکتی که در این مقطع انجام میدهد، باید مظهر و آینهی اعتماد عمومی باشد. البته من شخصاً به آقایان در حد اعلای اعتماد، اعتماد دارم. من شماها را از لحاظ اخلاقی و علمی، عادل و زکی و نزیه میدانم و مطمئنم که مصلحت هم آنطوری که هست، در ذهن آقایان واقعاً وجود دارد و ضوابط کاملاً رعایت خواهد شد؛ لیکن بههرحال اینها کلیاتی است که لازم است گفته بشود، تا برای عمل و موارد شبهه، وضع روشنی وجود داشته باشد.1370/12/04
لینک ثابت
رضاخان در سال 1314 هنگامی که حرکت مردم و علما را دید، حرکت مردم را سرکوب کرد و علما را دستگیر نمود و واقعهی مسجد گوهرشاد را پیش آورد! به اعتقاد ما، همهی اینها ناشی از عدم حضور طراز اول در آنجاست؛ والّا اگر علمای پیشبینی شدهی در متمم قانون اساسی - که همان طراز اول باشند - حضور میداشتند و میتوانستند نقش خودشان را ایفا کنند، ما امروز از آنچه که هستیم، خیلی جلوتر بودیم. خوشبختانه حضور امام(رضواناللَّهتعالیعلیه) در انقلاب، با آن قاطعیت و آن بصیرت و آن حزم و آن حکمتی که در ایشان بود، اجازه نداد که دشمنان بخواهند نسبت به شورای نگهبان همان کاری را بکنند که با طراز اول کردند.
امروز هم بحمداللَّه شورای نگهبان در اوج اقتدار قانونی و معنوی است؛ و هم در قضیهی قوانین، و هم در قضایای فرعی - از قبیل این قضیهیی که امروز شما به آن دچار هستید - مورد قبول مردم و مورد اعتماد و توجه دستگاهها و پشتیبان نظام است. هرکس که این موقعیت را برای شورای نگهبان نپسندد و با آن معارضه و مقابله بکند، آگاهانه و یا ناآگاهانه در همان خطی قرار گرفته که یک روز قبل از رضاخان و در زمان رضاخان، در راه حذف آن طراز اول اقداماتی انجام گرفت و نتایجی به بار آورد. شورای نگهبان در حرف و اقدام و کار خودش، امین و مؤتمن است و همه موظفند که به چشم امین به آن نگاه کنند. هر قاضی عادلی هم وقتی که قضاوت میکند، ممکن است یک نفر در دلش به او اعتراض داشته باشد - چون بین ماها عصمت که نیست - و آن اعتراض بحق هم باشد؛ اما حکم قاضی، حکم یک امین مؤتمن است و بایستی عملاً مورد اعتماد قرار بگیرد. امروز وضع شورای نگهبان اینطور است؛ هم در قوانین، هم در تصرفات اجرایی و شبه اجرایی - از این قبیلی که ما در باب انتخابات مشاهده میکنیم - بایستی مورد اعتماد و قبول و ائتمان مردم باشد و بحمداللَّه هست و هیچ کس نباید به خودش اجازه بدهد که از این موقعیت و مقام شامخ معنوییی که قانون برای شورای نگهبان معین کرده، حَطّی انجام بدهد و نسبت به آن خدشهیی وارد کند. با علم و معرفت و بصیرت به این موقعیت است که ما در باب تصرفات شورای نگهبان حرف میزنیم و نسبت به آن تصمیمگیری میکنیم.1370/12/04
لینک ثابت
سلامت نظام، به سلامت مجلس وابسته است. یک مجلس سالم و قوی و کارآمد و دارای اعضای مؤمن و منطبق با ضوابط، خواهد توانست پشتیبانیِ قانونی نظام را به شکل صحیحی انجام بدهد. بنابراین، شما که الآن در آستانهی رعایت این ضوابط در انتخابات هستید، کار بسیار مهمی را انجام میدهید؛ لذاست که بایستی ضوابط را بدقت رعایت کنید.
آن نمایندهیی که وارد مجلس میشود، بایستی یک انسان صالح باشد؛ حالا در چه حدی از معرفت و علم و توانایی باشد، آن چیزهایی است که قانون معین کرده و مردم طبق آنچه که صلاحشان هست، إن شاء اللّه تشخیص خواهند داد و تصمیمگیری خواهند کرد؛ لیکن شما به عنوان یک ابزار اطمینان، نگذارید که خدای ناکرده در این طریق اختلالی به وجود بیاید. اگر کسی فاسد است فساد مالی، یا فسادهای گوناگون اخلاقی، یا فساد عقیدتی و سیاسی اگر کسی فتنهگری میکند، نظام را تضعیف میکند و کارایی دستگاهها را از آنها میگیرد به تعبیر رسایی که بین مردم رایج است: چوب لای چرخ دستگاه میگذارد واقعاً نمیتواند در آن تریبون به آن عظمت حضور پیدا کند؛ او نباید وارد مجلس بشود. آن کسانی که واقعاً رفتار و اعمال و گفتار آنها حاکی از این است که برای خاطر هر انگیزهای یا به انگیزههای سیاسی، یا به انگیزههای شخصی و خصلتی با نظام مقابله دارند، اینها نباید وارد مجلس بشوند؛ از این جهت بایستی خیلی رعایت کرد.1370/12/04
لینک ثابت
اعتماد مردم به نظام اسلامی
امروز هم بحمداللَّه شورای نگهبان در اوج اقتدار قانونی و معنوی است؛ و هم در قضیهی قوانین، و هم در قضایای فرعی - از قبیل این قضیهیی که امروز شما به آن دچار هستید - مورد قبول مردم و مورد اعتماد و توجه دستگاهها و پشتیبان نظام است. هرکس که این موقعیت را برای شورای نگهبان نپسندد و با آن معارضه و مقابله بکند، آگاهانه و یا ناآگاهانه در همان خطی قرار گرفته که یک روز قبل از رضاخان و در زمان رضاخان، در راه حذف آن طراز اول اقداماتی انجام گرفت و نتایجی به بار آورد. شورای نگهبان در حرف و اقدام و کار خودش، امین و مؤتمن است و همه موظفند که به چشم امین به آن نگاه کنند. هر قاضی عادلی هم وقتی که قضاوت میکند، ممکن است یک نفر در دلش به او اعتراض داشته باشد - چون بین ماها عصمت که نیست - و آن اعتراض بحق هم باشد؛ اما حکم قاضی، حکم یک امین مؤتمن است و بایستی عملاً مورد اعتماد قرار بگیرد. امروز وضع شورای نگهبان اینطور است؛ هم در قوانین، هم در تصرفات اجرایی و شبه اجرایی - از این قبیلی که ما در باب انتخابات مشاهده میکنیم - بایستی مورد اعتماد و قبول و ائتمان مردم باشد و بحمداللَّه هست و هیچ کس نباید به خودش اجازه بدهد که از این موقعیت و مقام شامخ معنوییی که قانون برای شورای نگهبان معین کرده، حَطّی انجام بدهد و نسبت به آن خدشهیی وارد کند. با علم و معرفت و بصیرت به این موقعیت است که ما در باب تصرفات شورای نگهبان حرف میزنیم و نسبت به آن تصمیمگیری میکنیم.1370/12/04
لینک ثابت
اعتماد مردم به نظام اسلامی
شورای نگهبان همچنان که واقعاً وسیلهی اعتماد عمومی بوده است، باید مظهر این اعتماد هم باشد. هرچه افراد از جهات و جناحهای مختلف بیشتر در انتخابات شرکت کنند، این برای نظام بهتر است؛ برای شورای نگهبان هم بهتر است. ما باید کاری کنیم که این امکان و وسیله برای ورود اشخاصِ بیشتر فراهم بشود. نباید طوری باشد که یک جریان، ولو در یک شهر خاص، احساس بکند که در این انتخابات وارد نیست؛ باید طوری باشد که در همه جا همه احساس کنند که میتوانند آن فرد مورد نظر خودشان را واقعاً آزادانه انتخاب بکنند؛ یعنی شورای نگهبان و حرکتی که در این مقطع انجام میدهد، باید مظهر و آینهی اعتماد عمومی باشد. البته من شخصاً به آقایان در حد اعلای اعتماد، اعتماد دارم. من شماها را از لحاظ اخلاقی و علمی، عادل و زکی و نزیه میدانم و مطمئنم که مصلحت هم آنطوری که هست، در ذهن آقایان واقعاً وجود دارد و ضوابط کاملاً رعایت خواهد شد؛ لیکن به هر حال اینها کلیاتی است که لازم است گفته بشود، تا برای عمل و موارد شبهه، وضع روشنی وجود داشته باشد.1370/12/04
لینک ثابت
تبدیل مشروطه به استبداد رضاخان؛ نتیجه حذف طراز اول
شورای نگهبان مطمئنترین دستگاه و ارگانی است که انقلاب به نظام کشور بخشیده است. ما برای اینکه به طور کلی از سلامت نظام مطمئن باشیم، مهمترین و رساترین و فعالترین و مؤثرترین مجموعهی ما همین شورای نگهبان است. در قانون اساسی ما، شورای نگهبان حتّی نقشی مهمتر از طراز اولی که در صدر مشروطیت گذاشته شد، دارد. اولًا طراز اول، به مسائل قانون اساسی و امثال اینها کاری نداشت؛ فقط به مسألهی شرع کار داشت؛ ثانیاً این کسانی که امروز در شورای نگهبان هستند، با مسائل کشور و مسائل انقلاب و مشکلاتی که بر سر راه انقلاب هست، واقفترند، تا آن کسانی که در آن روز میخواستند در نقش طراز اول کار کنند. البته دیدیم که در آن روز دشمنان اسلام و دشمنان آزادی ایران نتوانستند طراز اول را تحمل کنند و چه زود آنها را از صحنه خارج کردند؛ اول وجودشان را، بعد خودِ اعیانشان را بیاثر کردند و این ارگان را بکلی حذف کردند! بدون طراز اول، دهها سال مشروطیت ادامه پیدا کرد و شد آنچه شد: مشروطه به استبدادی از طراز استبدادهای درجهی اول تبدیل شد؛ یعنی از استبداد ناصر الدّین شاهی بالاتر! هیچکس نمیتواند بگوید که استبداد رضا خان از استبداد ناصر الدّین شاه کمتر است؛ بلکه بلاشک بیشتر از آن است. ناصر الدّین شاه در قضیهی تنباکو وقتیکه حرکت مردم را دید، عقب نشست؛ اما رضا خان در سال 1314 هنگامی که حرکت مردم و علما را دید، حرکت مردم را سرکوب کرد و علما را دستگیر نمود و واقعهی مسجد گوهرشاد را پیش آورد! به اعتقاد ما، همهی اینها ناشی از عدم حضور طراز اول در آنجاست؛ و الّا اگر علمای پیشبینیشدهی در متمم قانون اساسی که همان طراز اول باشند حضور میداشتند و میتوانستند نقش خودشان را ایفا کنند، ما امروز از آنچه که هستیم، خیلی جلوتر بودیم.1370/12/04
لینک ثابت