مادر او فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) زن دیگری بود که مقامش از زینب کبری هم بالاتر بود. اینها زنان الگو و نمونهی اسلامند. زن امروز دنیا الگو میخواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمهی زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ و لو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلمانی که الگویش فاطمهی زهرا یا زینب کبری (علیهماالسّلام) باشد، این است.
اگر زن به فکر تجملات و خوشگذرانیها و هوسهای زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بیبنیاد و بیریشه باشد، نمیتواند آن راه را برود؛ باید این وابستگیها را که مثل تار عنکبوت بر پای یک انسان رهروست، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود؛ کمااینکه زن ایرانی در دوران انقلاب و در دوران جنگ همین کار را کرد، و انتظار این است که در همهی دوران انقلاب همین کار را بکند.
اما الگوی زن ایرانی در این راه، همان است که گفته شد؛ زینب الگوست. زینب زنی نبود که از علم و معرفت بیبهره باشد؛ بالاترین علمها و برترین و صافیترین معرفتها در دست او بود. همان «سکینهی کبرایی» که شما اسمش را در کربلا شنیدهاید، و دختر امام و برادرزاده و شاگرد زینب است کسانی که اهل تحقیق و کتابند، نگاه کنند او یکی از مشعلهای معرفت عربی در همهی تاریخ اسلام تا امروز است. کسانی که حتّی زینب و پدر زینب و پدر سکینه را قبول نداشتند و ندارند، اعتراف میکنند که سکینه (علیها سلام) یک مشعل معرفت و دانش است.
رفتن این راه، به معنای دور شدن از دانش و معرفت و بینش جهانی و روشنفکری و معلومات و آداب نیست؛ اینها ورای آنهاست. زن اسلامی، زنی است که راه را درست میرود؛ هدف را درست تشخیص میدهد و در این راه حاضر به فداکاری است. و چنین زنی عظمت میآفریند؛ همچنان که زنان ایران عظمت آفریدند؛ اینها تعارف نیست.
اگر زنان به انقلاب نپیوسته بودند، انقلاب پیروز نمیشد؛ جوانان برای پیوستن به صفوف انقلاب، از خانهها بیرون نمیآمدند؛ مادرانشان نمیگذاشتند، یا حد اقل آنها را تشویق نمیکردند. اگر زنان دل در گرو انقلاب نداشتند، مردان اینطور آزادنه در صفوف انقلاب جانفشانی نمیکردند. نقش زن در انقلاب، هم به طور مستقیم، و هم به طور غیر مستقیم، یک نقش برجسته و مجموعاً نقش اول است؛ در جنگ هم همینطور بود.
من با خانوادههای معظم شهدا دیدار و نشست و برخاست زیادی داشتهام. در کمتر خانوادهی شهیدی است که روحیهی مادر از روحیهی پدر بالاتر نباشد. در اغلب خانوادهها، روحیهی مادر شهید از روحیهی پدر شهید بالاتر است. این، یک چیز فوقالعاده است. این، نقش زنان مؤمن را در این انقلاب نشان میدهد؛ زنانی که برای پیروزی انقلاب و برای پیشرفت مقاصد انقلاب ایستادند و همه چیز را برای اهداف و آرمانهای الهی و اسلامی خود فدا کردند.
برای زن، این نقش درست است؛ اما آنچه که الگوی غربی و اروپایی است، نقطهی مقابل این است. این دو، باهم جمعشدنی نیست. در الگوی اروپایی زن، مسئله این نیست که آنها میخواهند زن عالم باشد، اما اسلام نمیخواهد زن عالم باشد؛ آنها میخواهند زن در مناصب اجتماعی و صحنهی اجتماعی باشد، ولی اسلام نمیخواهد؛ قضیه این نیست. اسلام زنان عالمهی بزرگی پرورش داده است. اگر امروز هم در جامعهی ما مشاهده کنید، میبینید که متخصصان زن، دانشمندان زن، پزشکان زن، محققان زن و هنرمندان بزرگ زن کم نیستند؛ انسانهای ارزشآفرین و صاحبفکر و مکتب در بین آنها هست. در صحنهی سیاسی و در قوای مجریه و مقنّنه هم همینطور است. در همهی بخشهای کشور، حضور زنان، حضور فعالی است. بین ما و آنها، بین تفکر و ارزشگذاری اسلامی و غربی، بحث بر سر اینها نیست؛ بحث بر سر چیز دیگری است.
الگوی غربیِ امروزِ اروپایی، برخاسته و زاییده از الگوی باستانی رومی و یونانی آنهاست. آن روز هم اینطور بود که زن وسیلهای برای تکیف و التذاذ مرد بود و همه چیز تحتالشعاع این بود، امروز هم این را میخواهند؛ حرف اصلی غربیها این است.
آنها با چه چیز زن مسلمان بیشتر دشمنند؟ با حجاب او. آنها با چادر و حجاب صحیح و متقن شما از همه چیز بیشتر دشمنند. چرا؟ چون فرهنگ آنها این را قبول ندارد. اروپاییها اینطورند؛ آنها میگویند هرچه را که ما فهمیدهایم، دنیا باید از ما تقلید کند! مایلند که جاهلیت خودشان را بر معرفت عالم غلبه بدهند. آنها میخواهند زن به سبک اروپایی را در جامعه رواج بدهند؛ که عبارت است از سبک مد و مصرف و آرایش در انظار عموم و ملعبه قرار دادن مسائل جنسی بین دو جنس؛ میخواهند این چیزها را به وسیلهی زنان رواج بدهند. هرجا با این هدفگیری غربیها مخالفت بشود، فریادشان بلند میشود! اینها کمطاقت هم هستند! همین مدعیان غربی، کمترین مخالفتی را با مبانی پذیرفتهی خودشان تحمل نمیکنند.1370/08/22
لینک ثابت