من یک روز در باب مسألهی تهاجم فرهنگی صحبت خواهم کرد. امروز نمیخواهم در آن باب صحبت کنم. اما متأسّفانه میبینم بعضی افراد در قضیهی تهاجم فرهنگی هم بیانصافی میکنند. قضیهی به این مهمّی را اصلاً به کلّی منکر میشوند و یا تفسیرها و تعبیرهایی میکنند که مورد نظر ما نیست. آن تفسیرها و تعبیرها برای هوچیگری خوب است. حال بماند که میآیند در رادیو و تلویزیون هم میگویند! من یک روز انشاءاللَّه دربارهی آن هم صحبت خواهم کرد و مجدّداً خواهم گفت که قضیهی تهاجم فرهنگی، جدّیتر از این حرفهاست. قضیهی تهاجم فرهنگی مهمتر از این حرفهاست که بخواهیم به این یک ذرّه، دو ذرّهها اکتفا کنیم، یا بخواهیم به خاطر حرف این و آن، از آن منصرف شویم. بنده به مناسبتهایی عرض کردهام که انسانِ عاقل و آگاه و بااراده، کسی است که از مجموعهی آنچه در اختیار اوست - از غذاها و موادی که برای بدنش لازم است - چیزهایی را میگزیند و داخل قالب بدن خود میکند که با بدن او مناسب و برای او لازم است و ضرری ندارد. برخلاف انسان بیهوش که گوشهای افتاده و خودش گزینش نمیکند. اگر طبیب مهربانی بالای سر فرد بیهوش باشد، مایعات و داروهای خوب را با سرم و آمپول و وسایلی از این قبیل، داخل بدن او میکند. اگر یک دشمن بالای سر آن فرد باشد، داروهای مُضر در این سرم یا آمپول میریزد و به بدن وی میرساند. غربیها، در تزریق فرهنگ خود به کشورهای جهان سوم، به این شیوهی دوم عمل کردهاند. ما میخواهیم مثل نوع اوّل عمل کنیم. ما میگوییم غرب از شرق بسیار استفاده کرده؛ همانطور که شرق هم از غرب بسیار استفاده کرده است. همهی ملّتها از هم بسیار استفاده میکنند. ما هم امروز میخواهیم هر چه را لازم داریم و برایمان مفید است، خودمان از تمدّن و فرهنگ غربی انتخاب کنیم و برای خودمان برداریم. شما غربیها چرا برخلاف میل ما، چیزهایی را که برایمان لازم است، نمیدهید؟! بهترین پیشرفتهای علمی ممنوع است؛ فناوری پیشرفته ممنوع است؛ علوم دقیق ممنوع است؛ نسخههای کمیاب ممنوع است. اما، بیحجابی آزاد است؛ مشروبات الکلی آزاد است؛ فیلمهای آموزشِ بدترین روشهای جنسی، آزاد و فراوان و زورکی است و اگر دمِ مرزها بند و بستی باشد - مثل اینجا - باید قاچاقی وارد کشور کنند! حرف ما این است.1373/09/27
لینک ثابت