امروزه گرچه مغزهای علیل تحلیلگران مادّی، هنوز عاجز از فهم و تحلیل حوادث اسلامی در دهسال اخیر است و آنان بدرستی نمیتوانند بفهمند، كه چه شد كه پس از تلاش دویستسالهی استعمار در كشورهای اسلامی و پس از هزاران شیوهی موفق برای راندن اسلام از صحنهی زندگی و حتّی از صفحهی ذهن و دل مردم در این كشورها و مهمتر از آن، پس از قرنها بدآموزیِ قدرتهای استبدادی و ایادیِ آنان و پس از تحریفهای بیشماری كه به وسیلهی وعاظ السلاطین و آخوندهای درباری در دین پدید آمده و صفا و خلوص آن را مخدوش ساخته و به دارویی بیاثر و جسمی بیجان بدل كرده بود، امروز دوباره اسلام در قلب میهن اسلامی پروبال گشوده و سایهی رحمت خود را بر سرتاسر جهان اسلام گسترده و چون خورشیدی روشنگر در دل همهی مسلمین تافته و به آنان روح و نشاط و امید بخشیده است؟ و چگونه اسلام كه بتدریج به دست فراموشی سپرده میشد و هرگز هیچ امیدی را در دل جستجوگر انسانهای دردمند و بیتاب بر نمیانگیخت، اكنون به یگانه امید روشن ملتهای مسلمان، مخصوصاً جوانان و بیداردلان و دردمندان تبدیل یافته است؟ آری، فهم و تحلیل درست این حوادث شگفتآور، اگرچه برای مغزها و ذهنهای بیگانه از حقیقتِ اسلام و بیخبر از سرگذشتِ واقعی اسلام ناممكن است، لیكن برای صاحبان بصیرت،پاسخ در یك كلمه است: معجزهی انقلاب.1369/03/10
لینک ثابت