اینکه من گاهى در بعضى از صحبتها گفتهام که آنچه در اروپاى شرقى و در بعضى از جاهاى دنیا پیش آمد، متأثر از انقلاب ماست، یک حرف خطابى نبوده؛ این واقعیت است. مثلاً آنچه که در کشور رومانى، یا بعضى از کشورهاى دیگر اروپاى شرقى پیش آمد، عبارت از حضور مردم بود که در مقابل سلاح گرم، با جسم و جان خودشان به خیابانها آمده بودند. کاربرد سلاح گرم از طرف گروه حاکم، این خاصیت را دارد که اگر با جسم انسانها مواجه شد، جسم انسانها در صورت مقاومت، بر آن فایق خواهد آمد و پیروز خواهد شد. هیچ جاى دنیا هم، عکس این امکان ندارد.
در خفقانآمیزترین کشورها هم، اگر گروههاى مردم - که با جسم خودشان، به مقابلهى با تفنگها آمدهاند - فقط نوبتى چند مقاومت کنند و از میدان در نروند و از کشته شدن نترسند، پیروز خواهند شد؛ کمااینکه در جاهاى دیگر دنیا دیدیم همینطور پیروز شدند. آنجاهایى که پیروزى پیش نمىآید، به دلیل این است که مردم نمىآیند. مردم باید بیایند. آمدن گروهى از مردم، فایدهیى ندارد؛ باید آحاد مردم راه بیفتند؛ همانىکه شما در ایران دیدید. آنهایى که متخلف شدند، گروه و نبذى از مردم بودند. نمىشود گفت گروهى از مردم آمدند؛ نه، متن مردم آمدند. سایر کشورها هم از ایران یاد گرفتند.1369/03/07
لینک ثابت