متأسفانه کتابخوانی، جز در بین یک عده از اهل علم و اهل تحصیل و کسانی که به طور قهری با کتاب سر و کار دارند، یک کار رایج و روزمره به حساب نمیآید؛ در حالی که کتابخوانی باید مثل خوردن و خوابیدن و سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد بشود.1369/02/19
لینک ثابت
مسألهی کتاب، مسألهی خیلی مهمی است. ... متأسفانه کتابخوانی، جز در بین یک عده از اهل علم و اهل تحصیل و کسانی که به طور قهری با کتاب سر و کار دارند، یک کار رایج و روزمره به حساب نمیآید؛ در حالی که کتابخوانی باید مثل خوردن و خوابیدن و سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد بشود1369/02/19
لینک ثابت
چرا ما وقتی که یک کتاب خوب را نگاه میکنیم، میبینیم که مثلاً ده هزار نسخه از آن چاپ شده است؛ بعد اگر خیلی استقبال شده باشد، به چاپ دوم و سوم میرسد و مجموعاً چهل، پنجاه هزار نسخه در ظرف چند سال چاپ میشود؟ در حالی که کشور ما با بیش از پنجاه میلیون نفوس - که اگر بچهها و بیسوادان را از اینها خارج کنیم - شاید بیش از بیست میلیون نفر هستند که میتوانند از کتاب استفاده کنند. چرا باید پنج هزار، ده هزار و حداکثر پنجاه هزار نسخه کتاب چاپ بشود؟ اصلاً یعنی چه؟ معلوم میشود که در بین مردم ما، کتابخوانی رایج نیست. این، خیلی تأسفآور است.
من میگویم بایستی جوانان، پیران، مردان، زنان، شهریها، روستاییها و هر کسی که با کتاب میتواند ارتباط برقرار کند، باید کتاب را در جیبش داشته باشد و تا یکجا بیکار نشست - مثل اتوبوس، تاکسی، مطب پزشک، اداره، درِ دکان وقتی که مشتری نیست، در خانه به هنگام اوقات فراغت - کتاب را دربیاورد و بخواند1369/02/19
لینک ثابت
من از دستگاههای موظف برای این کارها - مثل سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد، دانشگاهها - خواهش میکنم که گروههای متخصص و افراد صاحبنظری را بگمارند، تا برای همهی قشرهای سنی و درجات تحصیلی و علمی و سوادىِ مختلف، کتاب معین و معرفی کنند و یا تهیه نمایند. این، جزو کارهای ماست.1369/02/19
لینک ثابت