newspart/index2
اساتید دانشگاه / استادان دانشگاه/ مسئولان دانشگاه
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اساتید دانشگاه

عناصرى که در دانشگاه‌ها به کار گرفته میشوند، آنهایى که مؤثّرند و آنهایى که در مراکز حسّاس واقع میشوند واقعاً باید از کسانى باشند که این انقلاب را از بن دندان قبول داشته باشند. البتّه ما نمیخواهیم بگوییم هر استادى یا هر متخصّصى که از او در دانشگاه‌ها ‌-چه در کار تحقیق، چه در کار تدریس- استفاده میشود بایست یک انقلابىِ طراز اوّل باشد؛ نه، این کاملاً قابل قبول است که یک آدمى است که دانش وافرى دارد و انقلاب از دانش او استفاده میکند؛ ما بیش از دانش او چیزى از او نمیخواهیم؛ منتها در همین مورد هم انگیزه‌ی ضدّیّت با انقلاب باید در او وجود نداشته باشد؛ چون اگر داشت، این دانش در اختیار انقلاب قرار نخواهد گرفت. پس در مراکز حسّاس و سربندهاى اداره‌ی امور دانشگاهى ‌-چه اداره‌ی به معناى رسمى آن، چه اداره‌ی امور فکرى و تدریس و مانند اینها- آن کسانى که مسئول میشوند و کارهاى مهم دست آنها است، واقعاً از عناصر انقلابى باشند؛ در دیگران هم انگیزه‌ی ضدّیّت با انقلاب نباشد. و من عرض میکنم، اگر واقعاً در وجود کسى انگیزه‌ی مخالفت با انقلاب باشد، حضورش در دانشگاه ‌-در هر سطحى که باشد- مضر است؛ براى تحصیل هم مضر است. ما این را دیده‌ایم؛ من این را در بعضى از رشته‌هایى که میتوانستم درباره‌ی آنها قضاوت کنم، مشاهده کردم. استادى که توانایى تربیت شاگرد در آن رشته را دارد، بر اثر بی‌اعتنائى یا مخالفت با انقلاب، حتّى وقت نمیگذارد که دانشجو را در آن رشته تربیت کند؛ یعنى براى او تربیت دانشجوى انقلابى و دانشگاه انقلاب یک انگیزه نیست، بلکه نسبت به این قضیّه ضدّانگیزه دارد.1368/09/21
لینک ثابت
اساتید دانشگاه

دبستانها و دبیرستان‌هاى ما مشکلاتى دارند، نقایصى دارند؛ دانشگاه‌هاى ما از لحاظ کیفیّت ضعف [دارد]؛ اگرچه در این سالهاى اخیر یک مقدارى به کمّیّت توجّه شده ‌-ناگزیر هم بوده؛ چاره‌اى هم شاید نبوده- لکن پایین بودن کیفیّت در دانشگاه‌ها یک چیزى است که مورد قبول و آگاهى همه‌ی دست‌اندرکاران است؛ مشکلات مراکز تحقیقاتى ما و افسردگى محقّقین ما ‌-که آن نشاط لازم را براى کار تحقیقى ندارند- یکى از مشکلاتى است که الان وجود دارد؛ معلّمین و اساتید، چه در دانشگاه‌ها، چه در مدارس دچار مشکلات فراوان هستند ‌-آن شوق و انگیزه‌اى که یک نفر آدم را به سراغ تعلیم بکشاند، وابسته‌ی به چیزهاى گوناگونى است که بعضى از آنها انصافاً لَنگ است؛ مسائل مادّى تأثیر دارد؛ احترامات معنوى تأثیر دارد؛ حرمت گذاشتن براى استاد که در اسلام چقدر به آن اهمّیّت داده شده که شاگرد باید استاد را احترام بکند [تأثیر دارد]؛ اینها چیزهایى است که وجود دارد؛ خب، همه‌ی اینها نقایصى را به وجود آورده- علاوه بر اینکه ما کمّیّتاً هم استاد کم داریم، شاید آن تعدادى که داریم مثلاً یک خُرده بیشتر از نیمِ آن مقدارى است که احتیاج داریم؛ طبق آمارى که من دیدم، ما شاید چهل درصد استاد در دانشگاه‌ها کم داشته باشیم؛ وضع فضاى آموزشى مدارس و دانشگاه‌ها هم از همین قبیل است. یعنى این نقایص وجود دارد و هست.1368/09/21
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی