ما باید از لحاظ اقتصادى هم بهطور کامل خودمان را از زیر نفوذ قدرتها خارج کنیم. یعنى ملّت ما باید بتواند بنا بر تشخیص خود و مصلحت خود، آن صنعتى را که لازم دارد، آن کالا و متاعى را که احتیاج دارد، در داخل کشور و با استفادهی از منابع کشور و امکانات کشور تولید کند و به وجود بیاورد. البتّه امروز ما براى این کار هنوز مشکلاتى داریم، ملّت ما هنوز به آن حد نرسیده است؛ بهخاطر اینکه در گذشته همهچیزِ این ملّت جورى بنا شده بود که وابسته باشد به همان قدرتها: صنعت ما که جاى خود دارد، صنعت دقیق ما که جاى خود دارد، علیرغم پیشرفتهاى علمى دنیا کارى کردند -بیگانگان از یک طرف، قدرتهاى حاکم بر کشور ما و آن خانوادههاى وابستهی ظالم از یک طرف [یعنى] رژیم منحطّ پهلوى و قبلیها- که حتّى کشاورزى این مملکت وابسته باشد؛ صنعت که هیچ؛ صنعت دقیق که هیچ. این ملّت باید بتدریج با ابتکار خود، با تلاش خود، با قوّت مدیریّتى که بر آن اِعمال میشود، با وحدتى که همهی مردم در جهت آزادى و استقلال دارند، با آشنایى مردم به توطئهها و ترفندهاى دشمن و تبلیغاتى که دشمن میکند براى اینکه ملّت را از این کار و از این راه باز بدارد، خلاصه با قوّت و قدرت باید به طرف این آزادى و استقلال کامل اقتصادى برود.البتّه مقدّمهی استقلال اقتصادى، استقلال سیاسى است. آن کشورهایى که از لحاظ سیاسى وابسته هستند، قادر نخواهند بود و اصلاً انگیزهی این را ندارند که این آزادى و استقلال اقتصادى را به دست بیاورند. بحمدالله [در ایران] استقلال سیاسى و آزادى سیاسى هست؛ دنبالهی آن، استقلال اقتصادى است؛ و بالاتر از همه، استقلال فرهنگى است؛ [یعنى رفتن] دنبال یک فرهنگ مستقل، و طرد نشانههاى فرهنگ منحط و فاسد غربى از جامعه. 1368/09/01
لینک ثابت