همان رژیمی که آنقدر نسبت به اسرا سختگیری کرده است، حالا برای مصلحت خود و برای فریب افکار عمومی مردم دنیا میگوید که مسألهی اسرا، یک مسألهی انسانی است و بیایید قبل از عقبنشینی، اسرا را مبادله کنیم!! کدام اسرا را مبادله کنید؟! اسرایی که ثبت نام نشدهاند؟ چندین هزار از اسرای ما در زندانها و اردوگاههای رژیم بعثی هستند که هنوز ثبت نام نشدهاند و صلیب سرخ این قدر شجاعت و بیطرفی نداشته که برود آنان را ثبت نام بکند. تعدادی از اسرای ما در آنجا ثبت نام شدهاند. آنها میگویند بیایید همهی اسرای عراقی در ایران را به ما بدهید و تعدادی از اسرای خود را بگیرید! با این پیشنهاد، بعداً ما باید دنبال عراق راه بیفتیم و چند سال التماس کنیم که ما چند هزار نفر دیگر آنجا اسیر داریم! آنها دلشان این گونه میخواهد.1368/08/24
لینک ثابت
مسأله این است که امروز شما در مقابل دنیایی که قدرتمندانش تصمیم گرفتهاند با اسلام مبارزه بکنند - چون از اسلام میترسند و از او ضربت خوردهاند - میخواهید اسلام را عزیز و زنده کنید. کار خیلی مهمی است. من به شما میگویم که بالاخره کارتان را پیش خواهید برد و سرانجام شما هستید که به کوری چشم کسانی که نمیتوانند ببینند، اسلام را عزیز خواهید کرد.
قدرتمندان دنیا و امپراتورهای زر و زور خیال نکنند که خواهند توانست با سختگیریهایی از قبیل آنچه که در اروپا و کشورهای اسلامی و جاهای دیگر علیه مسلمانها انجام میگیرد، اسلام را از صحنه خارج کنند. روز طلوع اسلام فرا رسیده و اسلام در صحنه ماندنی است. آن وقتی که میتوانستند اسلام را منزوی کنند، گذشت. سالهای متمادی اسلام را منزوی کردند و این انزوا بهقدری بود که دیگر از آن نمیترسیدند؛ چون خطری برایشان نداشت. اسلام فراری، اسلام مخفی شده، اسلامی که مسلمانهایش ننگشان میآید بگویند ما مسلمانیم و ننگشان میآمد در اول سخنرانیهایشان «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» بگویند، هیچ خطری برای استکبار ندارد.
نمایندگان جمهوری اسلامی، مردانه و قدرتمندانه، نام خدا را در تمام تریبونهای بزرگ دنیا عظمت بخشیدند و به آن افتخار کردند. آن وقت دیگران دیدند که از قافله عقب ماندهاند و لذا حالا بعضی از سران مسلمان وقتی میخواهند در جایی نطق کنند، اول کار «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» میگویند! خجالت میکشیدند «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» بگویند. اصلاً اسم خدا را نمیآوردند و ننگشان میآمد. اسلام این گونه در غربت بود.
بنابراین، از چنین اسلامی نمیترسیدند؛ همچنانکه از اسلام زراندوزانی مثل سعودی و امثال او نمیترسند. امریکا، از اسلامِ نوکرمآبهایی مثل بعضی از دولتهای دیگر نمیترسد - آن اسلام ترس ندارد - از آن اسلامی میترسد که اسلام ناب است، اسلام قرآنی است، اسلام جهاد و مبارزه و اسلام توکل به خداست؛ یعنی همان اسلامی که در دست مردم انقلابی ما و در دست شماست و دست جوانهایتان بود که رفتند و جنگیدند و شهید شدند. از این اسلام میترسند.1368/08/24
لینک ثابت
تجهیزاتی که امروز در اختیار دشمنان اسلام است، هیچوقت در طول تاریخ در اختیار دشمنان اسلام قرار نداشته است. مثلًا در دورهیی از صدر اسلام، خلفای ظالم و غاصب میخواستند نسبت به امیر المؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) سمپاشی کرده و در متن جامعهی اسلامی، علیه امیر المؤمنین و علیه اسلام ناب و علیه تفسیر صحیح قرآن تبلیغات کنند تا مردم را به راهی که خودشان مایلند، بکشانند. این کار را چگونه انجام میدادند؟ در چه مدتی و با چه وسایلی باید کسانی را به سرتاسر عالم میفرستادند؟ اینکه در عالم اسلام هرکسی برود جمعیتی را پیدا کند، خطبهیی بخواند، حرفی بزند و مطلبی را که حکام جور میخواهند، در اختیار مردم و اذهان آنان قرار بدهد، کاری مشکل بود. البته، کارِ مشکل را میکردند؛ اما طبیعتاً توفیقات آنها زیاد نبود.1368/08/24
لینک ثابت
امریکا، از اسلامِ نوکرمآبهایی مثل بعضی از دولتهای دیگر نمیترسد - آن اسلام ترس ندارد - از آن اسلامی میترسد که اسلام ناب است، اسلام قرآنی است، اسلام جهاد و مبارزه و اسلام توکل به خداست؛ یعنی همان اسلامی که در دست مردم انقلابی ما و در دست شماست و دست جوانهایتان بود که رفتند و جنگیدند و شهید شدند. از این اسلام میترسند.1368/08/24
لینک ثابت
حضرت امام حسین(علیه السلام)
شهادت، همیشه با ارزش است و فداکاری در راه خدا، همیشه کاری عظیم و ارجمند است؛ اما همین کار خوب و بزرگ، در برخی از شرایط و در بعضی از زمانها، بزرگتر و مهمتر و با ارزشتر است. مثلا در صدر اسلام، فداکاری واقعا ارزش مضاعف داشت. علت هم این بود که در آن دوران، اسلام مثل نهالی بود و اگر فداکاریها نمیبود، شاید دشمنان اسلام این نهال را میکندند. در زمان سیدالشهداء(علیهالصلاةوالسلام) آن فداکاری و شهادت بزرگ، ارزش مضاعف داشت؛ چون حقیقتا در آن روزها محصول زحمات پیامبر(ص) در حال از بین رفتن بود و فداکاری حسینبنعلی(ع) و یاران آن بزرگوار، مانع از چنین کاری شد.
بعضی از زمانها این گونه است که مجاهدت در راه خدا و شهادت در راه او، ارزش مضاعف دارد و دو برابر و چند برابر است. مثلاً یک ظرف آب گوارا که در حالت طبیعی هم با ارزش است، اما در یک تابستان گرم، آن هم برای انسانی که مدتی تشنگی کشیده، بخصوص اگر آن انسان بیمار هم بوده و در جایی باشد که آب در آنجا کم است، این یک ظرف آب گوارا چند برابر ارزش پیدا میکند. بنابراین، همه جا قیمتها یکسان نیست، بلکه شرایط متفاوت است.1368/08/24
لینک ثابت
گسترده شدن اسلام به علت استقامت پیامبر(ص) و اصحابش
زحمات و مجاهدتها و سختی کشیدنها و گرسنگی خوردنهای دهسالهی رسول اکرم(ص) و یارانش، باعث شد که نیم قرن بعد از رحلت آن حضرت، بیشتر از نیمی از دنیا در اختیار مسلمانان باشد.
سختیهای زیادی در زمان پیامبر تحمل شد. سرگذشت اصحاب صُفّه را که میدانید. لباس قرض دادن به یکدیگر را که شنیدهاید. آنها در آن زمان، با یک خرما در میدان جنگ مقاومت میکردند. نفر اول خرما را میمکید تا از شیرینی آن مقداری جان بگیرد، بعد از دهانش بیرون میآورد و به نفر دوم میداد و او هم میمکید و قدری او هم جان میگرفت و سپس خرمای دوبار مکیده را به نفر سومی میداد که او فرو بدهد. این گونه زندگی میکردند، اینطور سختی میکشیدند و اینطور کمبود داشتند. در ابتدای کار، فشار روی آنها از همه طرف زیاد بود. اول کار، همان پنج، شش ماه و یک سال اول نیست؛ پنج، شش ماه در عمر یک مسافرت، اول کار محسوب میشود، نه در عمر یک ملت و نه در عمر یک تاریخ نو. در عمر یک ملت، ده سال و بیست سال، چند روز محسوب میشود. در دوران پیامبر(ص)، مردم سختیها را تحمل کردند؛ اما بعد از آنکه پایه محکم شد، آن مجاهدتها و فداکاریها و اخلاصها و تربیتها، موجب شد که این حرکت آنچنان سریع ادامه پیدا کند که پنجاه سال بعد از رحلت پیامبر، بیشتر از نیم دنیا در اختیار مسلمانها باشد. در آن زمان چنین بود و امروز هم همان گونه است.1368/08/24
لینک ثابت
تبیین سیاست مزدورانه رژیم صدام در تبادل اسرا
ما میدانیم اینها[اسرای ایرانی]چهقدر مردانگی و قدرت نفس از خود نشان دادند و دشمن نتوانسته آنان را هضم کند. البته، روی اسرای عزیزمان در طول این چند سال سختگیریها و فشارهایی هم داشتند؛ ولی آنها مردند و مؤمنند و آن همه سختی را تحمل کردند و به خاطر اسلام ایستادگی نمودند.
همان رژیمی که آنقدر نسبت به اسرا سختگیری کرده است، حالا برای مصلحت خود و برای فریب افکار عمومی مردم دنیا میگوید که مسألهی اسرا، یک مسألهی انسانی است و بیایید قبل از عقبنشینی، اسرا را مبادله کنیم!! کدام اسرا را مبادله کنید؟! اسرایی که ثبت نام نشدهاند؟ چندین هزار از اسرای ما در زندانها و اردوگاههای رژیم بعثی هستند که هنوز ثبت نام نشدهاند و صلیب سرخ این قدر شجاعت و بیطرفی نداشته که برود آنان را ثبت نام بکند. تعدادی از اسرای ما در آنجا ثبت نام شدهاند. آنها میگویند بیایید همهی اسرای عراقی در ایران را به ما بدهید و تعدادی از اسرای خود را بگیرید! با این پیشنهاد، بعداً ما باید دنبال عراق راه بیفتیم و چند سال التماس کنیم که ما چند هزار نفر دیگر آنجا اسیر داریم! آنها دلشان این گونه میخواهد. مسألهی اسرا را بهعنوان یک مسألهی انسانی مطرح میکنند، در حالیکه از اوّلیترین و ابتداییترین خدماتی که باید نسبت به اسرا انجام بشود، خودداری کردند. حتّی اجازه ندادند که اسمهای آنان روی کاغذ بیاید و در لیستهای صلیب سرخ درج شود تا مشخص گردد اینها اسیرند. تعداد زیادی از مفقودان ما جزو اسرایند که رژیم عراق هیچ نام و نشانی از آنها نداده است. دستگاههای استکبار جهانی - همانهایی که در دوران جنگ دایماً از عراق حمایت کردند - امروز هم مسألهی اسرا را عَلَم کردهاند. ما به سرنوشت اسرا بیش از آنها علاقهمندیم. ما بیش از آنها مایلیم فرزندان و عزیزان ما که در اردوگاههای عراق هستند، برگردند. هیچکس بهقدر ما برای این کار دل نمیسوزاند و علاقه ندارد؛ اما ما نمیخواهیم فریب دشمن را بخوریم و دستخوش بازیچهی سیاسی سیاستمداران خبیثی بشویم که در تمام هشت سال جنگ، پشت سر عراق بودند و به او کمک کردند و حالا در این موقعیت هم میخواهند به او کمک کنند. بله، مسألهی اسرا مسألهی انسانی است؛ اما قدم اول برای حل این مسألهی انسانی آن است که عراق صادقانه بگوید چه تعداد اسیر ایرانی در دست دارد. صلیب سرخ که باید یک مؤسسهی بیطرف باشد، تاکنون این کار را انجام نداده است. البته، این هم بهخاطر مسلمان بودن ماست. ما در راه خدا و برای مسلمان بودن، از این چیزها زیاد تحمل کردهایم و باز هم تحمل میکنیم و سرانجام به فضل پروردگار، با استقامت خودمان دشمن را به زانو در خواهیم آورد.1368/08/24
لینک ثابت
نکتهى دوم این است که شما مسلمانان مؤمن و مقاوم توانستهاید در مقابل این نفرت و خشم و عداوتِ دیوانهوار قدرتها ایستادگى بکنید. ارزش این ایستادگى و مسلمانى و مسلمان ماندن، بیشتر از مسلمانىِ صد سال و پنجاه سال پیش است. این مسلمانى، مثل مسلمانىِ دوران صدر اسلام است؛ هم فضیلت و هم دردسرش بیشتر است. آن اسلامى که انسان، پنجاه سال یا شصت سال یا هفتاد سال در دنیا زندگى مىکرد و در تمام این مدّت، یک بار با دشمنان خدا مواجه نمىشد و به روى دشمنان خدا اخم نمىکرد و حتّى از طرف دشمنان خدا تلنگرى نمىخورد، اسمش اسلام بود. این مسلمانى، با مسلمانىِ جوان نورسیدهى ما که بیست سال یا بیست و پنج سال سن دارد و از ابتداى بلوغ که به شرف تکلیف مشرّف شده، در میدان جهاد با دشمنان خدا قرار گرفته و در میدان جنگ مقاومت و مجاهدت کرده، یا به شهادت رسیده و یا جانباز و اسیر شده است، از زمین تا آسمان فرق دارد.
مسلمانىِ جوانان امروز ما که در راه خدا مقاومت و مجاهدت و ایستادگى مىکنند، مثل مسلمانىِ جوانیهاى ابىذرغفارى و حنظلهى غسیلالملائکه و مصعببنعمیر است. مثل مسلمانىِ گذشتگان ما نیست که عمرى مسلمانِ خوب هم بودند - که خداى متعال یقیناً اجرشان را هم خواهد داد - نمازى مىخواندند، عبادتى مىکردند، کاسبىیى مىکردند و دنبال کار خودشان بودند؛ نه امر به معروف و نهى از منکرى بود، نه جهادى بود و نه مواجهه با دشمنان خدا. این کجا و آن کجا؟ این دو حالت با یکدیگر خیلى فرق دارد.
قدر مسلمانىِ دوران جهاد را باید دانست. البته، مقدارى هم سختى دارد، اما این سختى اول کار است. شما از دوران دهسالهى زندگى پر برکت رسول گرامى اسلام(ص) که در مدینه و در میان مسلمانها زندگى کردند، آگاهید و مىدانید که از اول تا آخر آن، جنگ و سختى و کمبود بود؛ اما اگر در جغرافیاى دنیا بنگرید، خواهیددید که همان مجاهدات دهسالهى پیامبر بود که پنجاه سال بعد از آن جنگها، حکومت پیامبر نصف بیشتر دنیاى آباد آنروز را فرا گرفت. این، همان ده سال بود که بهخاطر همان مجاهدتها اینگونه شد.
البته، بعدها آنطور که دوران پیامبر بود و انتظار مىرفت، ادامه نیافت و بعد از گذشت مدتى، وضعِ خوب، بد هم شد؛ اما در عین حال همان زحمات و مجاهدتها و سختى کشیدنها و گرسنگىخوردنهاى دهسالهى رسول اکرم(ص) و یارانش، باعث شد که نیم قرن بعد از رحلت آن حضرت، بیشتر از نیمى از دنیا در اختیار مسلمانان باشد.
سختیهاى زیادى در زمان پیامبر تحمل شد. سرگذشت اصحاب صُفّه را که مىدانید. لباس قرض دادن به یکدیگر را که شنیدهاید. آنها در آن زمان، با یک خرما در میدان جنگ مقاومت مىکردند. نفر اول خرما را مىمکید تا از شیرینى آن مقدارى جان بگیرد، بعد از دهانش بیرون مىآورد و به نفر دوم مىداد و او هم مىمکید و قدرى او هم جان مىگرفت و سپس خرماى دوبار مکیده را به نفر سومى مىداد که او فرو بدهد. این گونه زندگى مىکردند، اینطور سختى مىکشیدند و اینطور کمبود داشتند. در ابتداى کار، فشار روى آنها از همه طرف زیاد بود. اول کار، همان پنج، شش ماه و یک سال اول نیست؛ پنج، شش ماه در عمر یک مسافرت، اول کار محسوب مىشود، نه در عمر یک ملت و نه در عمر یک تاریخ نو. در عمر یک ملت، ده سال و بیست سال، چند روز محسوب مىشود.
در دوران پیامبر(ص)، مردم سختیها را تحمل کردند؛ اما بعد از آن که پایه محکم شد، آن مجاهدتها و فداکاریها و اخلاصها و تربیتها، موجب شد که این حرکت آنچنان سریع ادامه پیدا کند که پنجاه سال بعد از رحلت پیامبر، بیشتر از نیم دنیا در اختیار مسلمانها باشد. در آن زمان چنین بود و امروز هم همان گونه است.
در زمان ما، مجاهدت ارزش مضاعف دارد. منافقان و کسانىکه در دلهایشان مرض است، در زمان پیامبر نق مىزدند؛ امروز هم نق مىزنند و در زمان امام عزیز ما هم نق مىزدند. آنها در آن روزگار، سختیها و کمبودها و شدتها را بزرگ مىکردند؛ امروز هم بزرگ مىکنند. به حرف آنها نباید اعتنا کرد که بحمداللَّه مردم اعتماد نمىکنند.1368/08/24
لینک ثابت
قدرتمندان دنیا و امپراتورهای زر و زور خیال نکنند که خواهند توانست با سختگیریهایی از قبیل آنچه که در اروپا و کشورهای اسلامی و جاهای دیگر علیه مسلمانها انجام میگیرد، اسلام را از صحنه خارج کنند. روز طلوع اسلام فرا رسیده و اسلام در صحنه ماندنی است. آن وقتی که میتوانستند اسلام را منزوی کنند، گذشت.1368/08/24
لینک ثابت
امروز، در هر نقطهیی از عالم که سیاستها بخواهند بر مسلمانها فشار وارد کنند، به آسانی انجام میدهند. برای قدرتها آسان است که بر تودههای ضعیف و بیسلاح و بیدفاع، فشار وارد کنند. مثلاً میبینید که هزاران مسلمان در هند زیر فشار قرار میگیرند. دولت آنجا هم اگر نگوییم به دشمنان اسلام و مسلمین کمک میکند - که احتمال دارد کمک هم بکند - حداقل این است که آرام نشسته و تماشا میکند که اکثریتی، جمع مسلمانان را - با این که خیلی زیادند، اما در آن کشور اقلیتند - زیر فشار قرار بدهند، کشتار کنند، اهانت نمایند، کتک بزنند و آواره کنند. این، یک نمونه در کشورهای اسلامی است.
گروههای مسلمانی که برای دفاع از اسلام قیام میکنند، بهوسیلهی سردمداران آن کشورها به راحتی زیر فشار و شکنجه و زندان قرار میگیرند و قدرتهای جهانی هم از اینها - یعنی از دولتها - حمایت میکنند. مصر، امروز این گونه است. بسیاری از کشورهای دیگر در دنیا همین گونهاند. یک ملت مسلمان مانند ملت فلسطین را از شهر و خانه و کشورشان بیرون میکنند و قدرتهای بزرگ جهانی هم به این کار کمک مینمایند و بلکه خودشان آن را انجام میدهند. پس، میبینید که امروز تجهیزات و قدرت و امکانات دشمنان اسلام برای فشار آوردن روی مسلمانها و طرفداران اسلام، با گذشته خیلی تفاوت کرده است.
حالا در این شرایط، اگر ملتی برای دفاع از اسلام و برای عظمت دادن به آن قیام کند و در راه اعتلای اسلام مجاهدت نماید و از کسی و چیزی نترسد و در راه این مجاهدت به شهادت برسد، این قیام و مجاهدت و شهادت، از همیشهی تاریخ باارزشتر است و ملت ایران، بخصوص خانوادههای شهدا و عناصر شهید ما، امروز این امتیاز را داشته و دارند که برای اسلامی قیام کردند و خون و شهید دادند که دشمنان این اسلام در سطح عالم، به انواع سلاحها مجهزند.
ایستادگی در مقابل دشمنان مقتدرِ مسلطِ زورگوی ظالمِ پرروی گستاخ، کار بسیار بزرگ و با عظمتی است. این، همان کاری است که مردم ما کردند و عظمت ملت ما بهخاطر همین شهادت جوانان شما و شجاعت فرزندانتان بود.1368/08/24
لینک ثابت
روز طلوع اسلام فرا رسیده و اسلام در صحنه ماندنی است. آن وقتی که میتوانستند اسلام را منزوی کنند، گذشت. سالهای متمادی اسلام را منزوی کردند و این انزوا بهقدری بود که دیگر از آن نمیترسیدند؛ چون خطری برایشان نداشت. اسلام فراری، اسلام مخفی شده، اسلامی که مسلمانهایش ننگشان میآید بگویند ما مسلمانیم و ننگشان میآمد در اول سخنرانیهایشان «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» بگویند، هیچ خطری برای استکبار ندارد.
نمایندگان جمهوری اسلامی، مردانه و قدرتمندانه، نام خدا را در تمام تریبونهای بزرگ دنیا عظمت بخشیدند و به آن افتخار کردند. آن وقت دیگران دیدند که از قافله عقب ماندهاند و لذا حالا بعضی از سران مسلمان وقتی میخواهند در جایی نطق کنند، اول کار «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» میگویند! خجالت میکشیدند «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» بگویند. اصلاً اسم خدا را نمیآوردند و ننگشان میآمد. اسلام این گونه در غربت بود.
بنابراین، از چنین اسلامی نمیترسیدند؛ همچنانکه از اسلام زراندوزانی مثل سعودی و امثال او نمیترسند. امریکا، از اسلامِ نوکرمآبهایی مثل بعضی از دولتهای دیگر نمیترسد - آن اسلام ترس ندارد - از آن اسلامی میترسد که اسلام ناب است، اسلام قرآنی است، اسلام جهاد و مبارزه و اسلام توکل به خداست؛ یعنی همان اسلامی که در دست مردم انقلابی ما و در دست شماست و دست جوانهایتان بود که رفتند و جنگیدند و شهید شدند. از این اسلام میترسند.1368/08/24
لینک ثابت
هم خانوادههای شهدای عزیزمان و هم خانوادههای اسرای عزیزمان و هم جانبازان عزیزمان و خانوادههای گرامیشان، قدر خودشانرا بدانند و مطمئن باشند که عمل آنها امروز خیلی ارزش داشته و دارد و تأثیر زیادی برای عظمت اسلام داشته و خواهد داشت. البته، همهی مردم باید قدر این عزیزان را بدانند و دستگاههای دولتی و مردم معمولی باید آگاه باشند که شهید و خانوادهاش و جانباز و خانوادهاش و اسیر و خانوادهاش، جزو برجستهترین انسانها و شریفترین و عزیزترین آنها هستند و باید همان گونه هم با آنها معامله شود. البته، معاملهی خدا و آنچه خدا با شما خواهد کرد، از همه بالاتر و باارزشتر و ماندگارتر است.1368/08/24
لینک ثابت
مردانگی و قدرت نفس اسرای ایرانی
امریکا، از اسلامِ نوکرمآبهایی مثل بعضی از دولتهای دیگر نمیترسد - آن اسلام ترس ندارد - از آن اسلامی میترسد که اسلام ناب است، اسلام قرآنی است، اسلام جهاد و مبارزه و اسلام توکل به خداست؛ یعنی همان اسلامی که در دست مردم انقلابی ما و در دست شماست و دست جوانهایتان بود که رفتند و جنگیدند و شهید شدند. از این اسلام میترسند.
هر نفر از جوانان ما در جبهه، برای استکبار یک خطر محسوب میشد... خانوادههای اسرا هم باید به این آزادمردان و جوانان آزاده افتخار کنند. ما میدانیم اینها چهقدر مردانگی و قدرت نفس از خود نشان دادند و دشمن نتوانسته آنان را هضم کند. البته، روی اسرای عزیزمان در طول این چند سال سختگیریها و فشارهایی هم داشتند؛ ولی آنها مردند و مؤمنند و آن همه سختی را تحمل کردند و به خاطر اسلام ایستادگی نمودند.1368/08/24
لینک ثابت
امریکا، از اسلامِ نوکرمآبهایی مثل بعضی از دولتهای دیگر نمیترسد - آن اسلام ترس ندارد - از آن اسلامی میترسد که اسلام ناب است، اسلام قرآنی است، اسلام جهاد و مبارزه و اسلام توکل به خداست؛ یعنی همان اسلامی که در دست مردم انقلابی ما و در دست شماست و دست جوانهایتان بود که رفتند و جنگیدند و شهید شدند. از این اسلام میترسند1368/08/24
لینک ثابت
برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم
ایستادگی در مقابل دشمنان مقتدرِ مسلطِ زورگوی ظالمِ پرروی گستاخ، کار بسیار بزرگ و با عظمتی است. این، همان کاری است که مردم ما کردند و عظمت ملت ما بهخاطر همین شهادت جوانان شما و شجاعت فرزندانتان بود.1368/08/24
لینک ثابت
اگر یک ملّتى براى دفاع از اسلام و براى عظمت دادن به اسلام قیام بکند و در راه اعتلاء اسلام و عظمت اسلام مجاهدت بکند و از کسى و چیزى نترسد و در راه این مجاهدت به شهادت برسد، این قیام، این مجاهدت و این شهادت از همیشهی تاریخ باارزشتر است1368/08/24
لینک ثابت