حفظ نعمتهاى الهى مشکلتر است از به دست آوردن نعمتها. به دست آوردن نعمت خدا -چه نعمتهاى مادّى و چه نعمتهاى معنوى- یک کار است، امّا حفظ این نعمتها و تداوم دادن به این نعمت، چندین کار است. بعد از آنکه خداوند متعال نعمتهاى خودش را به فردى یا به ملّتى عطا کرد و داد، یک تلاش و زحمتى لازم است براى حفظ این نعمتها؛ چه این نعمت، نعمت مادّى باشد، مثل ثروت، مثل رفاه، مثل سلامتى و از این قبیل؛ و چه نعمت معنوى باشد، مثل عزّت، مثل استقلال، مثل آزادى، مثل ایمان، مثل روحیهی جهاد و مقاومت...
ما ملّت ایران نعمت بزرگى را به دست آوردیم که عبارت بود از نعمت جمهورى اسلامى و حاکمیّت دین و آزادى؛ آزادى از زورگویى قدرتهاى بزرگ. یک روزى بود در این کشور که سفیر آمریکا و سفیر انگلیس با سران کشور ملاقات میکردند و سیاست خارجى را، سیاست نفتى را، سیاستهاى اقتصادى را به آنها دیکته میکردند و خارج میشدند. روزى بر کشور ما گذشت در این صد سال اخیر -مخصوصاً در پنجاه شصت سال اخیر- که ملّت ایران در سرنوشت خود و تعیین آن، کمترین قدرت و ارادهاى نداشت. ملّت ما را تحقیر کردند؛ استقلالش را گرفتند؛ دانشمندان را در این کشور از بین بردند؛ ریشهی علم را و دانش را و پیشرفتهاى مادّى و معنوى را ضعیف کردند. ما به برکت اسلام توانستیم آن دوران سیاه را پایان بدهیم. ملّت ایران آزاد شد، مستقل شد، عزّت پیدا کرد، نام نیکْ در دنیا پیدا کرد، بر امور خود مسلّط شد. امروز کشور متعلّق به مردم است، دست مردم است، رئیسجمهور را مردم انتخاب میکنند، نمایندگان قانونگذار را خود مردم از قشرهاى مستضعف و متوسّط غالباً انتخاب میکنند. خودِ این ملّت توانستند با قدرت، با مقاومت، با توکّل به خدا، با جمع شدن پشت سرِ یک انسان بزرگ و یک رهبر بینظیر و با مبارزه و مجاهدت، خودشان را از آن وضعیّت برسانند به این وضعیّت. این نعمت خدا است؛ این خواست و ارادهی خدا بود. خداوند به ملّت ما پاداش داد و بعد از مقاومتها و مبارزات و جانفشانیها و فداکاریهاى زیاد، این عزّت را، این استقلال را، این تدیّن را، این ایمان را، این نظام اسلامى را به آنها بخشید.1368/06/01
لینک ثابت