newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
مذاکره با آمریکا

امریکا از مصادیق و مواردی است که ما ارتباط با او را قبول نداریم و رد می‌کنیم. سؤال می‌شود تا کی؟ پاسخ این پرسش را، هم امام(ره) و هم همه‌ی کسانی که دراین‌باره صحبت کرده‌اند، گفته‌اند: تا وقتی که سیاستهای مبنی بر زور و ظلم و فشار و خصومت با جمهوری اسلامی و حمایت از دشمنان جمهوری اسلامی و پشتیبانی بی‌قید و شرط از دولت صهیونیستی خاتمه پیدا کند. امام فرمودند: «تا وقتی که آدم بشود». یعنی این روشهای غلط را اصلاح بکند. البته، حقیقتاً ما در جبین آن کشتی، نور رستگاری هم نمی‌بینیم و هیاهوی رابطه و مذاکره هم، حرف مفتی است و هیچ‌کس هم نگفته است.

البته، تفاسیر خارجی می‌گوید که در ایران، بین مخالفان و موافقانِ این مسأله، شکاف وجود دارد! خیر، بحمداللَّه دشمنان ما در همه‌ی مسائل داخلی اشتباه می‌کنند و کج و غلط می‌فهمند. البته، این‌طور هم نیست که در همه جا غلط بفهمند. خیر، یک وقتهایی هم درست می‌فهمند که چه خبر است؛ منتها در مقام تبلیغات، مصلحت این است که روی شخصیتها و چهره‌ها و جریانها اظهاراتی بکنند که نفس آن اظهارات، برایشان مهم و مؤثر است وگرنه، اظهارات آنها حاکی از عقیده‌شان نیست. حال در این قضیه، چه از روی عقیده و چه - به قول ما طلبه‌ها - مصلحت در انشا باشد، خلاف واقع و ترفند است و ما آن را رد می‌کنیم.

آنها، بحمداللَّه هیچ چیز از مسائل داخلی ما را درست تشخیص نداده‌اند. این را هم درست تشخیص نمی‌دهند. در ایران، هیچ‌کس طرفدار و متمایل به مذاکره و ارتباط با امریکا نیست. این حرفهایی که گفته می‌شود، حرفهای دیگری است که اصلاً ربطی به رابطه و مذاکره ندارد. ما از امریکا طلبکاریم که باید آن را به ما پس بدهد. شکی نیست که اموال ما در آن‌جا مسدود است و بایستی آنها را باز کند و حق را به حقدار بدهد. طلب ما از امریکا و مسدود بودن اموالمان در آن‌جا، ربطی به ارتباط سیاسی ندارد. باید حق را به صاحبش بدهند.

غیر از این استثناها، ما در ایجاد ارتباط باز عمل می‌کنیم و هیچ شرطی جز ارتباط سالمِ مبتنی بر منافع طرفین و عدم ابتنا بر زورگویی و سلطه‌گری نداریم. اصل سیاسی و زیربنای «نه شرقی، نه غربی» ما هم به‌هرحال محفوظ است. بر اساس این اصل، سیاست ما تابع هیچ رکنی - نه شرق و نه غرب - نخواهد شد و این جزو اصول و مبانی ماست و هیچ شکی هم در این نیست و تغییرپذیر هم نیست. این، اصلاً سیاست نیست؛ بلکه مبنا و پایه‌ی نظام است و منافاتی هم با ارتباط ندارد. آقایان در این جهت حرکت بکنید و ارتباطات را بر مبنای تفکر و اعتقاد و راه اسلامی، مستحکم نمایید.1368/05/31

لینک ثابت
صهیونیسم بین‌‏الملل

ما دچار یک جنگ تحمیلیِ ناخواسته در عالم دیپلماسی شدیم و آن، تمرکز فعالیت همه‏ی قدرتهای مخالف اسلام و حتّی دین- مثل صهیونیسم سیاسی که در رأس است و امریکا و ایادی و همپیمانهای او در سراسر دنیا و نیروهای خرده‏ریزی چون عناصر ضد انقلابی ایرانی مقیم خارج و مخالف با حضور اسلام در ایران- روی دیپلماسی ما بود. دستگاه دیپلماسی ما، یک‏تنه رویاروی همه‏ی این تمرکز بین‏المللی بود. بخصوص در سالهای آخر این هشت سال، برخی کشورها مشکل دیپلماتیک با ما نداشتند و تا حدی مناسبات و ارتباطاتی باهم داشتیم؛ ولی بر سر مسائل مبنایی- چون اسلام- مستقیم و غیر مستقیم و در مواقع حساس، ضربه‏ی خود را وارد می‏کردند.1368/05/31
لینک ثابت
تعامل با دنیا

مکرر گفته‌ام‌ که‌ سیاست‌ خارجی ما نسبت‌ به‌ گذشته‌ هیچ‌ تفاوتی نکرده‌ و نمیکند. ما در گذشته‌ هم‌ تصریح‌ کرده‌ایم‌ و الان‌ هم‌ میگوییم‌ که‌ برای ایجاد ارتباط سالم‌ و دور از تکلف‌ و تحمیل‌، آماده‌ایم‌ با هر کشوری ـ به‌جز چند استثنا که‌ دلایل‌ خاص‌ و واضح‌ خودش‌ را دارد ـ ارتباط داشته‌ باشیم‌. دولتهای استثنا شده‌، مثل‌ دولت‌ نامشروع‌ صهیونیستی است‌ که‌ در این‌ مراوده‌، اصولا در طرف‌ مقابل‌ کسی وجود ندارد و این‌که‌ هست‌، غیرقانونی است‌. انسان‌، توپ‌ را برای گرفتن‌ پرتاب‌ میکند و این‌ واقعیت‌ که‌ بر اساس‌ اعتباری غلط، تحقق‌ پیدا کرده‌ است‌، مثل‌ لاواقعیت‌ است‌ و وجود غیرقانونی او کالعدم‌ و نامشروع‌ میباشد. آفریقای جنوبی و امریکا هم‌، همین‌ وضعیت‌ را دارند.
البته‌، امریکا از مصادیق‌ و مواردی است‌ که‌ ما ارتباط با او را قبول‌ نداریم‌ و رد میکنیم‌. سؤال‌ میشود تا کی؟ پاسخ‌ این‌ پرسش‌ را، هم‌ امام‌(ره‌) و هم‌ همه‌ی کسانی که‌ دراین‌باره‌ صحبت‌ کرده‌اند، گفته‌اند: تا وقتی که‌ سیاستهای مبنی بر زور و ظلم‌ و فشار و خصومت‌ با جمهوری اسلامی و حمایت‌ از دشمنان‌ جمهوری اسلامی و پشتیبانی بیقید و شرط از دولت‌ صهیونیستی خاتمه‌ پیدا کند. امام‌ فرمودند: "تا وقتی که‌ آدم‌ بشود". یعنی این‌ روشهای غلط را اصلاح‌ بکند. البته‌، حقیقتا ما در جبین‌ آن‌ کشتی، نور رستگاری هم‌ نمیبینیم‌ و هیاهوی رابطه‌ و مذاکره‌ هم‌، حرف‌ مفتی است‌ و هیچ‌کس‌ هم‌ نگفته‌ است‌.1368/05/31

لینک ثابت
جنگ دیپلماسی

در یک محدوده‌ی کلیتر، این‌ ده‌ سال‌ را باید سالهای مبارزه‌ی سخت‌ و ظریف‌ دیپلماسی جمهوری اسلامی به‌حساب‌ آورد. این‌ مبارزه‌، از داخل‌ وزارت‌ امورخارجه‌ و کارهای تشکیلاتی این‌ وزارت‌ و تدوین‌ کلیات‌ و اصول‌ سیاست‌ خارجی شروع‌ میشده‌ و تا گزینش‌ و پیدا کردن‌ افراد برای فرستادن‌ به‌ خطوط مقدم‌ این‌ جبهه‌ ـ که‌ عمدتا کشورهای خارجی است‌ ـ و تغذیه‌ی آنها با تفکرات‌ و خطوط درست‌ و هدایت‌ پیدرپی نمایندگیها و سفارتخانه‌ها و موضعگیریهای ما در سراسر عالم‌ ـ که‌ حقیقتا مبارزه‌ی دشواری است‌ ـ ادامه‌ داشته‌ و دارد.
این‌ مبارزه‌، فقط یک مبارزه‌ی معمولی دیپلماتیک نیست‌. دیپلماسی، یک جنگ‌ است‌. شما این‌ را به‌خوبی میدانید و آن‌ را مثل‌ جنگهای نظامی و برخوردهای اقتصادی که‌ تاکتیک و عقب‌نشینی و حمله‌ و جابه‌جایی و فریب‌ جنگی دارد، لمس‌ کرده‌اید. همه‌ی دیپلماتهای دنیا مشغول‌ جنگند. ارزش‌ و تأثیر آن‌ جنگ‌ هم‌، گاهی از جنگهای نظامی کمتر نیست‌; بلکه‌ در مواردی هم‌ بیشتر است‌. البته‌، همیشه‌ این‌گونه‌ نیست‌. منظور من‌ از جنگ‌، یک مبارزه‌ی معمولی نیست‌; که‌ این‌ کار همه‌ی دیپلماتهاست‌.
ما دچار یک جنگ‌ تحمیلی ناخواسته‌ در عالم‌ دیپلماسی شدیم‌ و آن‌، تمرکز فعالیت‌ همه‌ی قدرتهای مخالف‌ اسلام‌ و حتی دین‌ ـ مثل‌ صهیونیسم‌ سیاسی که‌ در رأس‌ است‌ و امریکا و ایادی و هم‌پیمان‌های او در سراسر دنیا و نیروهای خرده‌ریزی چون‌ عناصر ضدانقلابی ایرانی مقیم‌ خارج‌ و مخالف‌ با حضور اسلام‌ در ایران‌ ـ روی دیپلماسی ما بود. دستگاه‌ دیپلماسی ما، یک تنه‌ رویاروی همه‌ی این‌ تمرکز بین‌المللی بود. بخصوص‌ در سالهای آخر این‌ هشت‌ سال‌، برخی کشورها مشکل‌ دیپلماتیک با ما نداشتند و تا حدی مناسبات‌ و ارتباطاتی با هم‌ داشتیم‌; ولی بر سر مسایل‌ مبنایی ـ چون‌ اسلام‌ ـ مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ و در مواقع‌ حساس‌، ضربه‌ی خود را وارد میکردند.
وقتی که‌ هر کس‌ با هر قدرت‌ و تشکیلاتی، به‌جهت‌ مخالفت‌ با اسلام‌ و جمهوری اسلامی، توان‌ خود را بر دیپلماسی ما متمرکز کرد، کار واقعا مشکل‌ و دشوار میشود. این‌ دیپلماسی، دیگر یک حرکت‌ معمولی در میدان‌ جنگ‌ نیست‌; بلکه‌ همچون‌ رزمنده‌یی است‌ که‌ در جنگ‌ پایش‌ را بسته‌اند و یا مسیر حرکتش‌ را گل‌ کرده‌ باشند.
در حقیقت‌، جنگ‌ دیپلماسی ما، یک جنگ‌ مضاعف‌ است‌. شما آقایانی که‌ در کشورهای مختلف‌ هستید، اگر یک نگاه‌ سطحی به‌ برخوردهایی که‌ از سوی رسانه‌ها و دیپلماتهای آن‌ کشور، در مقایسه‌ با دیپلماتهای مقیم‌ سایر کشورها با شما شده‌است‌، بیندازید; یک مبارزه‌ی پنهانی دایمی با تلاش‌ یک تشکیلات‌ بین‌المللی را به‌ نیکی درمییابید. تا وقتی پایبندی اسلامی ما محفوظ است‌، این‌ مبارزه‌ وجود دارد; گرچه‌ ممکن‌ است‌ در آینده‌ مجبور به‌ عقب‌نشینی شوند. این‌، ترسیم‌ دوره‌ی دشوار دیپلماسی ماست‌ که‌ گذرانده‌ایم‌.1368/05/31

لینک ثابت
دیپلماسی انقلابی

در یک محدوده‌ی کلیتر، این‌ ده‌ سال‌ را باید سالهای مبارزه‌ی سخت‌ و ظریف‌ دیپلماسی جمهوری اسلامی به‌حساب‌ آورد. این‌ مبارزه‌، از داخل‌ وزارت‌ امورخارجه‌ و کارهای تشکیلاتی این‌ وزارت‌ و تدوین‌ کلیات‌ و اصول‌ سیاست‌ خارجی شروع‌ میشده‌ و تا گزینش‌ و پیدا کردن‌ افراد برای فرستادن‌ به‌ خطوط مقدم‌ این‌ جبهه‌ ـ که‌ عمدتا کشورهای خارجی است‌ ـ و تغذیه‌ی آنها با تفکرات‌ و خطوط درست‌ و هدایت‌ پیدرپی نمایندگیها و سفارتخانه‌ها و موضعگیریهای ما در سراسر عالم‌ ـ که‌ حقیقتا مبارزه‌ی دشواری است‌ ـ ادامه‌ داشته‌ و دارد.
این‌ مبارزه‌، فقط یک مبارزه‌ی معمولی دیپلماتیک نیست‌. دیپلماسی، یک جنگ‌ است‌. شما این‌ را به‌خوبی میدانید و آن‌ را مثل‌ جنگهای نظامی و برخوردهای اقتصادی که‌ تاکتیک و عقب‌نشینی و حمله‌ و جابه‌جایی و فریب‌ جنگی دارد، لمس‌ کرده‌اید. همه‌ی دیپلماتهای دنیا مشغول‌ جنگند. ارزش‌ و تأثیر آن‌ جنگ‌ هم‌، گاهی از جنگهای نظامی کمتر نیست‌; بلکه‌ در مواردی هم‌ بیشتر است‌. البته‌، همیشه‌ این‌گونه‌ نیست‌. منظور من‌ از جنگ‌، یک مبارزه‌ی معمولی نیست‌; که‌ این‌ کار همه‌ی دیپلماتهاست‌.
ما دچار یک جنگ‌ تحمیلی ناخواسته‌ در عالم‌ دیپلماسی شدیم‌ و آن‌، تمرکز فعالیت‌ همه‌ی قدرتهای مخالف‌ اسلام‌ و حتی دین‌ ـ مثل‌ صهیونیسم‌ سیاسی که‌ در رأس‌ است‌ و امریکا و ایادی و هم‌پیمان‌های او در سراسر دنیا و نیروهای خرده‌ریزی چون‌ عناصر ضدانقلابی ایرانی مقیم‌ خارج‌ و مخالف‌ با حضور اسلام‌ در ایران‌ ـ روی دیپلماسی ما بود. دستگاه‌ دیپلماسی ما، یک تنه‌ رویاروی همه‌ی این‌ تمرکز بین‌المللی بود. بخصوص‌ در سالهای آخر این‌ هشت‌ سال‌، برخی کشورها مشکل‌ دیپلماتیک با ما نداشتند و تا حدی مناسبات‌ و ارتباطاتی با هم‌ داشتیم‌; ولی بر سر مسایل‌ مبنایی ـ چون‌ اسلام‌ ـ مستقیم‌ و غیرمستقیم‌ و در مواقع‌ حساس‌، ضربه‌ی خود را وارد میکردند.
وقتی که‌ هر کس‌ با هر قدرت‌ و تشکیلاتی، به‌جهت‌ مخالفت‌ با اسلام‌ و جمهوری اسلامی، توان‌ خود را بر دیپلماسی ما متمرکز کرد، کار واقعا مشکل‌ و دشوار میشود. این‌ دیپلماسی، دیگر یک حرکت‌ معمولی در میدان‌ جنگ‌ نیست‌; بلکه‌ همچون‌ رزمنده‌یی است‌ که‌ در جنگ‌ پایش‌ را بسته‌اند و یا مسیر حرکتش‌ را گل‌ کرده‌ باشند.
در حقیقت‌، جنگ‌ دیپلماسی ما، یک جنگ‌ مضاعف‌ است‌. شما آقایانی که‌ در کشورهای مختلف‌ هستید، اگر یک نگاه‌ سطحی به‌ برخوردهایی که‌ از سوی رسانه‌ها و دیپلماتهای آن‌ کشور، در مقایسه‌ با دیپلماتهای مقیم‌ سایر کشورها با شما شده‌است‌، بیندازید; یک مبارزه‌ی پنهانی دایمی با تلاش‌ یک تشکیلات‌ بین‌المللی را به‌ نیکی درمییابید. تا وقتی پایبندی اسلامی ما محفوظ است‌، این‌ مبارزه‌ وجود دارد; گرچه‌ ممکن‌ است‌ در آینده‌ مجبور به‌ عقب‌نشینی شوند. این‌، ترسیم‌ دوره‌ی دشوار دیپلماسی ماست‌ که‌ گذرانده‌ایم‌.
از کاری که‌ شما کردید، دو نتیجه‌ میتوان‌ گرفت‌: اول‌، پرورش‌ ذهنی و سیاسی خوبی که‌ بحمدالله‌ دستگاه‌ دیپلماسی پیدا کرده‌ است‌. اگرچه‌ به‌ قول‌ آقای دکترولایتی، از صفر شروع‌ کرده‌اید; ولی خوشبختانه‌ امروز نیروهای بسیار خوب‌ و زبده‌ با برجستگیها و درخشندگیهای خوب‌، در میان‌ شما یافت‌ میشوند. این‌ را باید قدر دانست‌. دوم‌، این‌ است‌ که‌ میدانداری سیاسی و موضعگیریهای وزارت‌ خارجه‌ در طول‌ این‌ چند سال‌، راه‌ صحیح‌ دیپلماسی انقلابی و اسلامی را ترسیم‌ کرده‌ است‌. به‌ همین‌ دلیل‌، همواره‌ مورد تأیید امام‌ و مسؤولان‌ هم‌ قرار میگرفت‌. یعنی اگر ما برای جامعه‌ی انقلابی و اسلامی، به‌ دیپلماسی انقلابی و اسلامی قایل‌ هستیم‌، باید در درجه‌ی اول‌ جهتگیری اسلامی حفظ شود و گستاخی و شجاعت‌ در مقابل‌ تهدیدهای دشمنان‌ و قدرتهای بزرگ‌ و نیز حاکمیت‌ عقل‌ و منطق‌ بر تصمیم‌گیریها و حرکات‌، مورد توجه‌ قرار بگیرد. این‌، خط درست‌ دیپلماسی است‌.
برای خیلیها که‌ بین‌ انقلابیگری و برخورد منطقی منافات‌ میبینند، عمل‌ انقلابی همراه‌ با تشکیلاتی منطقی و دقیق‌ و حساب‌ شده‌، قابل‌ جمع‌ نیست‌. ما مشاهده‌ میکنیم‌ که‌ اینها میتواند با هم‌ جمع‌ شود. انقلابیگری به‌ این‌ نیست‌ که‌ ما آن‌ جایی که‌ نباید پرخاش‌ کنیم‌، بیخودی پرخاش‌ کنیم‌. انقلابیگری به‌ آن‌ است‌ که‌ ما مواضع‌ اسلامی و انقلابی را قاطعانه‌ و بدون‌ رودربایستی و مرعوب‌ شدن‌ و خام‌ شدن‌ در مقابل‌ برخی از چهره‌های امیدبخش‌ کاذب‌، حفظ کنیم‌.
وقتی توانستیم‌ خط روشن‌ مواضع‌ انقلابی و اسلامی را دقیقا حفظ کنیم‌ و مرعوب‌ قدرتها نشویم‌ و با کسی رودربایستی نداشته‌ باشیم‌ و فریب‌ نخوریم‌، در حقیقت‌ به‌ ممشای انقلابی و اسلامی توجه‌ کرده‌ایم‌. خوشبختانه‌، در طول‌ این‌ هشت‌ سال‌، این‌ خط به‌ مرور رو به‌ سمت‌ تکامل‌ بوده‌ و محفوظ مانده‌است‌. لذا امام‌ بزرگوارمان‌(رضوان‌الله‌تعالیعلیه‌) ـ آن‌ شخصیت‌ حکیم‌ والای دوراندیش‌ نافذالبصیره‌ ـ با رضایت‌ از وزارت‌ خارجه‌ و خط کلی دیپلماسی، از ما جدا شدند و دنیا را ترک کردند. ما بارها احساس‌ رضایت‌ ایشان‌ را شنیده‌ بودیم‌.
این‌ نکته‌ را هم‌ اضافه‌ کنم‌ که‌ برادران‌ عزیز! هرچه‌ بر پایبندی به‌ اصول‌ اسلامی و روشهای آن‌ بیشتر تأکید بورزید، موفقتر خواهید بود. موفقیت‌ امروز دیپلماسی ما که‌ دنیا، و حتی مخالفان‌ ما، بدان‌ اذعان‌ دارند، در درجه‌ی اول‌ مدیون‌ تقید و پایبندی شما دست‌اندرکاران‌ است‌. این‌ را حفظ کنید. بخصوص‌ سفرای ما در نمایندگیهای خارجی، بر حفظ صددرصد تقیدات‌ و ظواهر اسلامی نسبت‌ به‌ خود و خانواده‌ها و همکارانشان‌ مراقبت‌ کنند و این‌ مسأله‌ را در گزینشها رعایت‌ نمایند. به‌هیچ‌ وجه‌ در این‌ مسأله‌ انعطاف‌ و نرمش‌ نشان‌ ندهید که‌ قوام‌ شخصیت‌ شما و شخصیت‌ دیپلماسی ما، به‌ این‌ است‌.
جایی که‌ ما پایبندی و اعتقاد دینی قوییی نشان‌ دهیم‌، دشمن‌ در ما چیزی از قدرت‌ را احساس‌ خواهد کرد که‌ چون‌ او را درست‌ نمیشناسد، ابهت‌ آن‌ در دلش‌ جای خواهد گرفت‌. چنین‌ اعتقاد و اقتداری ابهت‌ است‌; والا این‌ اقتدارهای معمولی و ظاهری ـ چون‌ پول‌ و ثروت‌ و علم‌ و تسلیحات‌ و ... ـ قابل‌ فهم‌ و تشخیص‌ است‌ و خیلیها هم‌ بیشتر از ما از آن‌ برخوردارند.1368/05/31

لینک ثابت
تعامل با دنیا

در ایران‌، هیچ‌کس‌ طرفدار و متمایل‌ به‌ مذاکره‌ و ارتباط با امریکا نیست‌. این‌ حرفهایی که‌ گفته‌ میشود، حرفهای دیگری است‌ که‌ اصلا ربطی به‌ رابطه‌ و مذاکره‌ ندارد. ما از امریکا طلبکاریم‌ که‌ باید آن‌ را به‌ ما پس‌ بدهد. شکی نیست‌ که‌ اموال‌ ما در آن‌جا مسدود است‌ و بایستی آنها را باز کند و حق‌ را به‌ حقدار بدهد. طلب‌ ما از امریکا و مسدود بودن‌ اموالمان‌ در آن‌جا، ربطی به‌ ارتباط سیاسی ندارد. باید حق‌ را به‌ صاحبش‌ بدهند.
غیر از این‌ استثناها، ما در ایجاد ارتباط باز عمل‌ میکنیم‌ و هیچ‌ شرطی جز ارتباط سالم‌ مبتنی بر منافع‌ طرفین‌ و عدم‌ ابتنا بر زورگویی و سلطه‌گری نداریم‌. اصل‌ سیاسی و زیربنای "نه‌ شرقی، نه‌ غربی" ما هم‌ به‌ هر حال‌ محفوظ است‌. بر اساس‌ این‌ اصل‌، سیاست‌ ما تابع‌ هیچ‌ رکنی ـ نه‌ شرق‌ و نه‌ غرب‌ ـ نخواهد شد و این‌ جزو اصول‌ و مبانی ماست‌ و هیچ‌ شکی هم‌ در این‌ نیست‌ و تغییرپذیر هم‌ نیست‌. این‌، اصلا سیاست‌ نیست‌; بلکه‌ مبنا و پایه‌ی نظام‌ است‌ و منافاتی هم‌ با ارتباط ندارد. آقایان‌ در این‌ جهت‌ حرکت‌ بکنید و ارتباطات‌ را بر مبنای تفکر و اعتقاد و راه‌ اسلامی، مستحکم‌ نمایید.1368/05/31

لینک ثابت
انقلابیگری

از کاری که‌ شما کردید، دو نتیجه‌ میتوان‌ گرفت‌: اول‌، پرورش‌ ذهنی و سیاسی خوبی که‌ بحمدالله‌ دستگاه‌ دیپلماسی پیدا کرده‌ است‌. اگرچه‌ به‌ قول‌ آقای دکترولایتی، از صفر شروع‌ کرده‌اید; ولی خوشبختانه‌ امروز نیروهای بسیار خوب‌ و زبده‌ با برجستگیها و درخشندگیهای خوب‌، در میان‌ شما یافت‌ میشوند. این‌ را باید قدر دانست‌. دوم‌، این‌ است‌ که‌ میدانداری سیاسی و موضعگیریهای وزارت‌ خارجه‌ در طول‌ این‌ چند سال‌، راه‌ صحیح‌ دیپلماسی انقلابی و اسلامی را ترسیم‌ کرده‌ است‌. به‌ همین‌ دلیل‌، همواره‌ مورد تأیید امام‌ و مسؤولان‌ هم‌ قرار میگرفت‌. یعنی اگر ما برای جامعه‌ی انقلابی و اسلامی، به‌ دیپلماسی انقلابی و اسلامی قایل‌ هستیم‌، باید در درجه‌ی اول‌ جهتگیری اسلامی حفظ شود و گستاخی و شجاعت‌ در مقابل‌ تهدیدهای دشمنان‌ و قدرتهای بزرگ‌ و نیز حاکمیت‌ عقل‌ و منطق‌ بر تصمیم‌گیریها و حرکات‌، مورد توجه‌ قرار بگیرد. این‌، خط درست دیپلماسی است‌. برای خیلیها که‌ بین‌ انقلابیگری و برخورد منطقی منافات‌ میبینند، عمل‌ انقلابی همراه‌ با تشکیلاتی منطقی و دقیق‌ و حساب‌ شده‌، قابل‌ جمع‌ نیست‌. ما مشاهده‌ میکنیم‌ که‌ اینها میتواند با هم‌ جمع‌ شود. انقلابیگری به‌ این‌ نیست‌ که‌ ما آن‌ جایی که‌ نباید پرخاش‌ کنیم‌، بیخودی پرخاش‌ کنیم‌. انقلابیگری به‌ آن‌ است‌ که‌ ما مواضع‌ اسلامی و انقلابی را قاطعانه‌ و بدون‌ رودربایستی و مرعوب‌ شدن‌ و خام‌ شدن‌ در مقابل‌ برخی از چهره‌های امیدبخش‌ کاذب‌، حفظ کنیم‌. وقتی توانستیم‌ خط روشن‌ مواضع‌ انقلابی و اسلامی را دقیقاً حفظ کنیم‌ و مرعوب‌ قدرتها نشویم‌ و با کسی رودربایستی نداشته‌ باشیم‌ و فریب‌ نخوریم‌، در حقیقت‌ به‌ ممشای انقلابی و اسلامی توجه‌ کرده‌ایم‌. خوشبختانه‌، در طول‌ این‌ هشت‌ سال‌، این‌ خط به‌ مرور رو به‌ سمت‌ تکامل‌ بوده‌ و محفوظ مانده‌است‌. لذا امام‌ بزرگوارمان‌ (رضوان‌الله‌تعالیعلیه‌) ـ آن‌ شخصیت‌ حکیم‌ والای دوراندیش‌ نافذالبصیره‌ ـ با رضایت‌ از وزارت‌ خارجه‌ و خط کلی دیپلماسی، از ما جدا شدند و دنیا را ترک کردند. ما بارها احساس‌ رضایت‌ ایشان‌ را شنیده‌ بودیم‌.
این‌ نکته‌ را هم‌ اضافه‌ کنم‌ که‌ برادران‌ عزیز! هرچه‌ بر پایبندی به‌ اصول‌ اسلامی و روشهای آن‌ بیشتر تأکید بورزید، موفقتر خواهید بود. موفقیت‌ امروز دیپلماسی ما که‌ دنیا، و حتی مخالفان‌ ما، بدان‌ اذعان‌ دارند، در درجه‌ی اول‌ مدیون‌ تقید و پایبندی شما دست‌اندرکاران‌ است‌. این‌ را حفظ کنید. بخصوص‌ سفرای ما در نمایندگیهای خارجی، بر حفظ صددرصد تقیدات‌ و ظواهر اسلامی نسبت‌ به‌ خود و خانواده‌ها و همکارانشان‌ مراقبت‌ کنند و این‌ مسأله‌ را در گزینشها رعایت‌ نمایند. به‌هیچ‌ وجه‌ در این‌ مسأله‌ انعطاف‌ و نرمش‌ نشان‌ ندهید که‌ قوام‌ شخصیت‌ شما و شخصیت‌ دیپلماسی ما، به‌ این‌ است‌.
جایی که‌ ما پایبندی و اعتقاد دینی قوییی نشان‌ دهیم‌، دشمن‌ در ما چیزی از قدرت‌ را احساس‌ خواهد کرد که‌ چون‌ او را درست‌ نمیشناسد، ابهت‌ آن‌ در دلش‌ جای خواهد گرفت‌. چنین‌ اعتقاد و اقتداری ابهت‌ است‌; والا این‌ اقتدارهای معمولی و ظاهری ـ چون‌ پول‌ و ثروت‌ و علم‌ و تسلیحات‌ و ... ـ قابل‌ فهم‌ و تشخیص‌ است‌ و خیلیها هم‌ بیشتر از ما از آن‌ برخوردارند.
چیزی که‌ در ما استثنایی است‌ و توجه‌ دنیا و احترام‌ دیگران‌ را جلب‌ میکند، همین‌ پایبندی ما به‌ یک فکر و اعتقاد الهی است‌ که‌ آن‌ را نشان‌ میدهیم‌. در راه‌ آن‌، هیچ‌گونه‌ رودربایستی و گذشت‌ و انعطاف‌ و معامله‌، وجود ندارد. این‌ اعتقاد و پایبندی را هر چه‌ ممکن‌ است‌ حفظ کنید و این‌ کار، با ظواهر و امانت‌ اسلامی و پایبندیهای شدید اسلامی تأمین‌ خواهد شد ولاغیر. این‌ معنا را خیلی رعایت‌ کنید. البته‌، من‌ بحمدالله‌ در موارد متعددی شاهد بوده‌ام‌ که‌ اینها رعایت‌ میشده‌ است‌. یعنی هر جا رفتیم‌، یا از نزدیک دیدیم‌ و یا مشاهدات‌ و خبر کسانی را که‌ فرستادیم‌، خوب‌ بوده‌ است‌; لیکن‌ هر چه‌ بیشتر رعایت‌ کنید و اصلا کوتاه‌ نیایید.1368/05/31

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام بزرگوارمان (رضوان ا‌لله‌ تعالى علیه)، که واقعاً بصیرت نافذ و دقیقى داشتند با رضایت از وزارت خارجه و خطّ کلّى دیپلماسىِ ما از ما جدا شدند و دنیا را ترک کردند.1368/05/31
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام بزرگوارمان (رضوان ا‌لله‌ تعالى علیه)، از وزارت خارجه و خطّ کلّى دیپلماسىِ ما راضى بودند، اظهار رضایت میکردند.1368/05/31
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی