newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اعلان آزادی بشر متعلق به اسلام است

در اسلام و در آثار اسلامی مسئله‌ی آزادی دارای اهمیت زیادی است، با یک ابعاد بسیار وسیع و حتی وسیعتر از آنچه که امروز در دنیا مطرح است و در خطبه‌ی گذشته، من دو سه فراز از قرآن و حدیث را عرض کردم، امروز هم یک حدیث دیگر در این باره عرض میکنم و آن جمله‌ای است از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) که فرمود: «انّ ادم لم‌یلد عبدا و لا امة و انّ النّاس کلّهم احرار»؛(1) یعنی آدم، غلام و کنیز به دنیا نیامده است؛ همه‌ی انسانها آزادند. این یک جمله‌ی کوتاه و بسیار پرمعناست که همه‌ی آزادی‌هائی که امروز غرب و شرق و تمدنها و فرهنگهای جهانی از آن دم میزنند، در این وجود دارد و این افتخار، متعلق به ادیان است و متعلق به اسلام است که اعلان آزادی بشر را کرده‌اند.1365/10/05

1 )
الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج ‏8، ص 69 ح 26؛ بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج ‏32، ص 134.

أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ آدَمَ لَمْ يَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَحْرَارٌ وَ لَكِنَّ اللَّهَ خَوَّلَ‏ بَعْضَكُمْ بَعْضاً.
ترجمه:
اى مردم! هيچ يك از فرزندان آدم برده يا كنيز به دنيا نيامده است، مردمان همه آزادند، ليكن خداوند به برخى از شما نعمتى افزونتر بخشيد.
لینک ثابت
پیروی شهوات، از عوامل ضدآزادگی انسان

من دو، سه تا جمله از کلمات رهبران اسلام را اینجا برای شما عرض بکنم تا ببینید که اسلام به این آزادی که در حقیقت رهائی معنوی انسان است و آزادی از قیدها و زنجیرهای درونی بشر هست، چگونه نظر میکند و درباره‌ی او چی میگوید. یک جمله این است: «لا یسترقّنّک الطّمع و قد جعلک اللّه حرّا»؛(1) یعنی ای انسان، طمع و آز تو را اسیر نکند، برده نکند، در حالی که خدا تو را آزاد آفریده. آن آزادی‌ای که طمع او را سلب میکند و از بین میبرد، این چه جور آزادی است؟ طمع انسانی و آز و حرص انسانی، او را اسیر میکند. این ضد آزادی است، این در مقابل آزادی است. نمیشود انسان آزاد باشد، آزادیخواه باشد، خودش را آزاد بداند، اما اسیر بند طمع باشد. این خودش او را برده خواهد کرد.
یا این جمله‌ی دیگر؛ «من ترک الشّهوات کان حرّا»؛(2) آن کسی که شهوتهای خودش و هوسها و تمایلات نفسانی خودش را رها میکند، او آزاد و حر است. آن کسی که اسیر شهوات است، غرق در تمایلات نفسانی است، این چه آزادی‌ای دارد؟ این همان نقطه‌ای است که ملاحظه میکنید آزادی از بینش و دیدگاه اسلام را بکلی جدا میکند از آن آزادی‌ای که در بینش غرب هست. آنها میگویند اگر کسی اسیر تمایلات دل خودش هست و برده‌ی هوسها و شهوتهای خودش هست، این را آزاد بگذارید. این آزادی نیست، این اسارت است، این بردگی است. هیچ عاملی از بیرون نمیتواند یک انسان را آنجور برده کند که یک شهوت درونی، یک هوی‌ و هوس درونی او را برده میکند، او را اسیر میکند. لذا شما امروز می‌بینید در دنیا استعمارگران برای اسیر کردن ملتها، برای مطیع کردن شخصیتها حتی مبارزین، از این راه استفاده میکنند و آنها را در دام شهوت می‌اندازند. یکی از کارهائی که امروز دستگاه‌های جاسوسی دنیا مشغولند در همه جای دنیا، همین است؛ شخصیتهائی را که از اینها حساب میبرند، از اینها میترسند، فکر میکنند ممکن است براشان مزاحمتی ایجاد کنند، اینها را با تدابیر خاصی، با شیطنتهای خاصی هل میدهند - بدون اینکه خود اینها بفهمند - در دام یک امر شهوانی؛ در دام زن، در دام پول، در دامهای گوناگون اینها را می‌اندازند؛ آن انسانی که آنجور آزاد بود، آنجور فریاد میکشید، آنجور اظهار وجود میکرد، ناگهان می‌بینید مثل یک برده و اسیر، مثل یک غلام میشود مطیع آنها. پس شهوات اسیر کننده‌ی انسان است.
یک روایت دیگر؛ «من زهد فی الدّنیا اعتق نفسه و ارضی ربّه»؛(3) آن کسی که به جلوات دنیا و تمایلات دنیوی بی‌اعتنا باشد، او جان خودش را آزاد کرده، خدای خودش را خشنود کرده. یک روایت دیگر؛ «الحرّ حرّ علی جمیع احواله ان نابته نائبة صبر لها و ان تداکّت علیه المصائب لم تکسره»؛(4) انسان آزاد در همه حال آزاد است؛ اگر سختی‌ای به او رو بیاورد، تحمل میکند، صبر میکند؛ یعنی چه؟ یعنی زبون سختی‌ها نمیشود؛ زبون و اسیر و مقهور ترس و ناراحتی و مصیبت نمیشود. «و ان تداکّت علیه المصائب لم تکسره»؛ اگر مصیبتها از همه طرف بر او هجوم بیاورند و او را زیر فشار قرار بدهند، او نمیشکند. این را میگویند آزاد. این آن آزادی در مفهوم اسلامی است. این یک تفاوت بین مفهوم آزادی از نظر اسلام و مفهوم آزادی از نظر مکاتب غربی، که عبارت بود به طور خلاصه از اینکه: در اسلام آزادی فقط آزادی از قید و بندهای خارج از وجود انسان نیست، بلکه آزادی از قیدهای درونی انسان هم بزرگترین آزادی‌هاست و اگر کسی آن را داشته باشد و این را نداشته باشد، در حقیقت آزاد نیست.1365/10/05


1 )
غرر الحكم و درر الكلم، تمیمی آمدی، ص 753؛ عيون الحكم و المواعظ، علی بن محمد ليثی، ص 528.

لَا يَسْتَرِقَّنَّكَ‏ الطَّمَعُ‏ وَ قَدْ جَعَلَكَ‏ اللَّهُ‏ حُرّا.
ترجمه:
امام علی(علیه‌السلام) فرمودند: طمع، بند بردگى بر تو ننهد، [چرا] كه خداوند، تو را آزاد آفريده است.
2 )
تحف العقول، ابن شعبه حرّانی، ص 89؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏74، ص 237.

مَنْ تَرَكَ الشَّهَوَاتِ كَانَ حُرّاً.
ترجمه:
امام علی(علیه‌السلام) فرمودند: هر كس خواهشهای نفس را رها كند آزاده است.
3 )
غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، ص 640؛ عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، ص462.

مَنْ زَهِدَ فِي‏ الدُّنْيَا أَعْتَقَ‏ نَفْسَهُ‏ وَ أَرْضَى رَبَّهُ.
ترجمه:
امام علی(علیه‌السلام) فرمودند: هر كه در دنيا زهد بورزد، خود را [از اسارت دنیا] آزاد و پروردگارش را خشنود ساخت.
4 )
الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج ‏2، ص 89 ح 6؛ مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار، علی بن حسن طبرسی، ص 21 ؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏68، ص 69.

إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ إِنْ نَابَتْهُ نَائِبَةٌ صَبَرَ لَهَا وَ إِنْ تَدَاكَّتْ عَلَيْهِ الْمَصَائِبُ‏ لَمْ تَكْسِرْهُ وَ إِنْ أُسِرَ وَ قُهِرَ وَ اسْتُبْدِلَ بِالْيُسْرِ عُسْراً.
ترجمه:
ابو بصير گويد شنيدم امام صادق عليه السّلام ميفرمود: آزاد مرد در همه احوال آزاد مرد است اگر گرفتارى برايش پيش آيد، صبر كند، و اگر مصيبتها بر سرش ريزد، او را شكسته نكند، اگر چه اسير شود و مغلوب گردد و سختى جايگزين آسايشش شود.
لینک ثابت
مخالفت آنارشیستها با آزاذی مطلق

آزادی به معنای رها بودن از هر قید و بند و ندیدن مانع بر سر راه خود و اینکه هر کسی هر کاری که مایل هست و دوست میدارد، آن را بتواند انجام بدهد، این در هیچ یک از مکتبها و فرهنگها و نظرات فلسفی و اجتماعی، به صورت یک ارزش ذکر نشده. آزادی بی‌بند و بار، آزادی مطلق را هیچ کس در دنیا طرفداری نکرده و ممکن هم نیست. در جامعه‌ی بشری اگر ما فرض کنیم که یک انسان در هر کاری که مایل است انجام بدهد آزاد باشد و هیچ مانعی بر سر راه او نباشد، نفس این آزادی طبیعی است که آزادیِ بسیاری از مردم دیگر را محدود خواهد کرد؛ راحتی آنها را، امنیت آنها را، آزادی آنها را سلب خواهد کرد. بنابراین آزادی انسانیت و جامعه‌ی انسانی به صورت مطلق اصلاً نه ممکن است و نه کسی طرفدار اوست؛ حتی آنارشیستهائی که در قرن نوزدهم و بیستم در اروپا پیدا شدند و شعار آزادی از تمام قوانین اجتماعی و قیود اجتماعی را سر دادند، آنها هم باز یک حدودی و یک قیودی را بهش معتقد بودند و در عمل رعایت میکردند. خلاصه، آزادی به معنای مطلق یعنی اینکه انسان هر کاری که مایل بود، هر چیزی که اراده کرد، برایش مباح باشد، یله باشد، رها باشد، این نه منطقی است، نه ممکن است و نه هیچ کس در دنیا از آن طرفداری کرده.1365/10/05
لینک ثابت
جامعه اسلامی

بحثی كه از هفته‌ی گذشته به مناسبت وظائف دولت اسلامی و حكام مسلمین مطرح شد، یعنی بحث تأمین آزادی برای افراد جامعه، به اینجا رسید كه اصل تعبیر آزادی و مفهوم آزادی با همین عنوان و با همین تعبیر در اسلام دارای سابقه است. خطاست اگر كسی تصور كند كه مسئله‌ی آزادی و آزادی‌های اجتماعی و آزادی‌های فردی از غرب و از فرهنگ غربیان وارد كشور ما و جوامع اسلامی شده است؛ نه، در اسلام و در آثار اسلامی مسئله‌ی آزادی دارای اهمیت زیادی است، با یك ابعاد بسیار وسیع و حتی وسیعتر از آنچه كه امروز در دنیا مطرح است و در خطبه‌ی گذشته، من دو سه فراز از قرآن و حدیث را عرض كردم، امروز هم یك حدیث دیگر در این باره عرض میكنم و آن جمله‌ای است از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) كه فرمود: «انّ ادم لم‌یلد عبدا و لا امة و انّ النّاس كلّهم احرار»؛ یعنی آدم، غلام و كنیز به دنیا نیامده است؛ همه‌ی انسانها آزادند. این یك جمله‌ی كوتاه و بسیار پرمعناست كه همه‌ی آزادی‌هائی كه امروز غرب و شرق و تمدنها و فرهنگهای جهانی از آن دم میزنند، در این وجود دارد و این افتخار، متعلق به ادیان است و متعلق به اسلام است كه اعلان آزادی بشر را كرده‌اند.1365/10/05
لینک ثابت
صبر

[امام علی(ع) می فرمایند:] «من زهد فی الدّنیا اعتق نفسه و ارضی ربّه»؛ آن کسی که به جلوات دنیا و تمایلات دنیوی بیاعتنا باشد، او جان خودش را آزاد کرده، خدای خودش را خشنود کرده. روایت دیگر[از کافی]؛ «الحرّ حرّ علی جمیع احواله ان نابته نائبة صبر لها و ان تداکّت علیه المصائب لم تکسره»؛ انسان آزاد در همه حال آزاد است؛ اگر سختیای به او رو بیاورد، تحمل میکند، صبر میکند؛ یعنی چه؟ یعنی زبون سختیها نمیشود؛ زبون و اسیر و مقهور ترس و ناراحتی و مصیبت نمیشود. «و ان تداکّت علیه المصائب لم تکسره»؛ اگر مصیبتها از همه طرف بر او هجوم بیاورند و او را زیر فشار قرار بدهند، او نمیشکند. این را میگویند آزاد1365/10/05
لینک ثابت
آزادی

آزادی به معنای مطلق یعنی اینکه انسان هر کاری که مایل بود، هر چیزی که اراده کرد، برایش مباح باشد، یله باشد، رها باشد، این نه منطقی است، نه ممکن است و نه هیچ کس در دنیا از آن طرفداری کرده است.1365/10/05
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی