امروز در دنیا نظام سلطه حاکم است؛ این یک نظام جهانی است. تسلط نظام سلطه بر دنیا و زندگی بشر، دو طرف دارد: یک طرف، سلطهگرها که همان ابرقدرتهایند؛ و طرف دیگر، دولتهای سلطهپذیر هستند که دخالتهای وقیحانه و گستاخانهی ابرقدرتها را قبول میکنند؛ اینها هم خودشان شریک جرمند. در این میان، ملتها بیچاره هستند که از روی ناآگاهی و ضعف و یا بیهمتیِ خودشان پایمال میشوند و از بین میروند.
در وسط این جنگل وحش و غوغای سلطهگری که قدرتها با همدیگر بدند و از خودشان میترسند و حساب میبرند و آتشبس پنهانی را بین خود برقرار کردهاند تا دنیا را راحتتر تقسیم کنند و منابع کشورها را به غارت ببرند، ناگهان ملتی پیدا شده است که به آن قدرتها و وابستگانشان و به زورگوییها و دخالتها و قیمتگذاریشان، «نه» میگوید. این ملت روی پای خود ایستاده است و با شجاعت در چشم قدرتهای بزرگ نگاه میکند و میگوید من با شما و زورگوییهاتان دشمنم و مخالف سلطهطلبیتان هستم و تا آنجا که بتوانم، با شما مبارزه میکنم.
ملتی که اینگونه با شجاعت و بیاعتنا به قدرتها در مقابل آنها میایستد و با اتکاء به نفس حرف میزند، قاعدهاش این است که همهی قدرتها باهم متحد شوند و این ملت و نظامی که مردم ایران را اینطور ساخته است، از بین ببرند. اگر میبینیم ملت و نظام ما با این «نه» گفتنها و با این جرأتها و گستاخیها و با ضرباتی که علیه او وارد میکنند، نه فقط از بین نرفته، بلکه روز به روز قویتر هم شده است، به این دلیل میباشد که ملت ایران خیلی ریشهدار و مقتدر است. دنیا مجبور شده است جمهوری اسلامی و ملت ایران را با همین وضع تحمل کند و بپذیرد.1368/04/25
لینک ثابت