یكی از حرفهای رائج این است: ما بر ایران فشار وارد میآوریم تا ایران به پای میز مذاكره برگردد. كدام میز مذاكره؟ كِی ایران مذاكرات در مورد مسائل گوناگون جهانی را، از جمله مسئلهی هستهای را ترك كرده بوده كه حالا برگردد؟! این یك تقلب و خدعهی تبلیغاتی است. ما تلاش میكنیم كه ایران به میز مذاكره برگردد! این، خدعه و تقلب تبلیغاتی است. همین را در دنیا هی تكرار میكنند، هی میگویند، هی میگویند. این تعبیرات اینقدر تكرار میشود كه به نظرم خود سیاستمداران غربی هم باورشان میآید كه واقعیت این است؛ در حالی كه آن كسی كه این شكل را، این جملهبندی را، این فرمول مطلب را اختراع میكند، مقصود دیگری دارد. او از ایران نمیخواهد كه به میز مذاكره برگردد؛ او میخواهد ایران هنگام مذاكره، در مقابل زورگوئیهای غربی تسلیم شود. خب، جواب از طرف ایران این است كه نخیر؛ شماها كوچكتر از آن هستید كه بتوانید یك ملت انقلابیِ مبارزِ بصیرِ آگاه را در مقابل خواستهها و مطامعِ خودتان به زانو دربیاورید. مشكل زورگوهای سیاسی غرب این نیست كه ایران بر سر قضیهی هستهای یا قضایای دیگر مذاكره نمیكند؛ نه، مشكل آنها این است كه ایران زیر بار حرف آنها نمیرود. و البته این مشكل باقی خواهد ماند؛ معلوم است.1391/07/25
لینک ثابت