هنوز این سؤال هشداردهندهی او که: «آیا باید در خانهها نشست و با تحلیلهای غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القای روحیهی ناتوانی و عجز در مسلمانان، عملاً شیطان و شیطانزادگان را تحمل کرد؟»، وجدان مسلمانان غیور را برمیانگیزد و پاسخی از سر وارستگی و اخلاص میطلبد. و هنوز این سخن پیامبرگون او، دل و جان مشتاقان را تسخیر میکند که میگفت: «هیهات که امت محمّد (صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم)، سیرابشدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان، به مرگ ذلتبار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند؛ و هیهات که خمینی در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمّد(صلّیاللَّه علیهوالهوسلّم) و پیروان ابراهیم حنیف، ساکت وآرام بماند و نظارهگر صحنههای ذلت و حقارت مسلمانان باشد. قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بتپرستی است، ادامه میدهد». و خدا را شکر خمینی بزرگ تنها نماند و چنانکه او میگفت و میخواست: «بسیجیان جهان، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانشان سلب کردند».
هنوز این نوای شیرین و امیدبخش، دل مؤمنان را از فروغ حیات روشن میکند و خون امید و نشاط در پیکر امت اسلامی میدمد که: «مسلمانان جهان و محرومان سراسر گیتی، از این برزخ بیانتهایی که انقلاب اسلامی برای همهی جهانخواران آفریده است، احساس غرور وآزادی کنند و آوای آزادی وآزادگی را در حیات و سرنوشت خویش سر دهند و بر زخمهای خود مرهم گذارند، که دوران بنبست و ناامیدی وتنفس در منطقهی کفر بسر آمده است و گلستان ملتها رخ نموده است و امید که همهی مسلمانان، شکوفههای آزادی و نسیم عطر بهاری و طراوت گلهای محبت و عشق و چشمهسار زلال جوشش ارادهی خویش را نظاره کنند ...».1368/04/14
لینک ثابت