قوه قضائیه / عدالت/قضاوت/اطاله دادرسی/پرونده قضایی/دادگاه/دادسرا / نظام قضایی
در همه جاى عالم قوّهی قضائیّه ملاک و معیار سلامت جامعه است. اگر قوّهی قضائیّهی سالم و دقیق و دور از هرگونه عاملى غیر از عامل عدل و انصاف و مقرّرات اسلامى وجود داشته باشد، تمام دستگاههاى کشور بمرور اصلاح خواهند شد و جامعه اصلاح خواهد شد. ممکن نیست که در یک کشورى، دستگاه قضائىِ سالمِ بیعیبى وجود داشته باشد، مگر اینکه آن کشور بر اساس معیارهاى حاکم بر آن جامعه -که براى دستگاه قضائى معتبر است- به سلامت کامل خواهد رسید؛ حالا تا آن معیارها براى آن جامعه چه باشد. اگر دستگاه قضائى از آن سلامت برخوردار نباشد و اشکال داشته باشد، دستگاههاى دیگر، سالم هم باشند، بتدریج به فساد خواهند گرایید. این شأن دستگاه قضائى است.1368/04/07
لینک ثابت
اگر دستگاه قضائى از... سلامت برخوردار نباشد و اشکال داشته باشد، دستگاههاى دیگر، سالم هم باشند، بتدریج به فساد خواهند گرایید. این شأن دستگاه قضائى است.اسلام هم به همین دلیل بر روى قضا و قضاوت و قاضى و محکمه و مقدّمات کار و ابزار کار قضائى، حدّاکثر اهتمام را ورزیده. در تعالیم اسلامى شاید بر روى کمتر چیزى به قدر عدل در قضا و بقیّهی چیزهایى که مربوط به دستگاه قضائى است تکیه شده باشد؛ این هم که مسلّم است.1368/04/07
لینک ثابت
دستگاه قضائىِ ما درحقیقت یک دستگاه جدید است، زیرا حاکمیّت قوانین و مقرّرات اسلامى مسائل جدیدى را براى این دستگاه پیش آورده. و... برادرانى که در قوّهی قضائیّه هستند، تلاشها[ى فراوانى کردهاند] و زحمات فراوانى کشیدهاند. امّا در نظام اسلامىِ ما باید بر رشد و اعتلاء روزافزون دستگاه قضائى همّت گماشته بشود؛ یعنى به هیچ حدّى نباید قانع بود.1368/04/07
لینک ثابت
حقیقتاً دستگاه قضائى باید ملجأ و مأمن مردم بهحساب بیاید. خب، در جامعه کمبود هست، کسر هست، مشکلات براى مردم هست، درگیرى هست، کسانى هستند که به کسان دیگرى ظلم میکنند، یا به اموالشان، یا به عِرضشان، یا به جانشان یا به حیثیّتشان تعرّض میکنند؛ مشکلات در هر جامعهی بشرى قهراً وجود دارد. دستگاه قضائى باید آنچنان باشد که هر کسى در جامعه با هرگونه ظلمى از هر مقامى مواجه شد، خاطرش آسوده باشد؛ مثل فرزندى که پدر عاقلِ مهربانِ قویاى دارد، هر کسى به او اندک تعرّضى بکند، دلش قرص است؛ میگوید الان میروم به پدرم میگویم و او انتقام من را خواهد گرفت، حقّ من را خواهد گرفت. بر تمام آحاد کشور، چنین روحیهاى بایستى نسبت به دستگاه قضائى حکمفرما باشد. اگر به کسى ظلم شد، او بداند که این ظلم قطعاً برطرف خواهد شد؛ چون به یک دستگاه عدل مراجعه میکند و آنها از او رفع ظلم خواهند کرد. واقعاً ملجأ و مأمن -یک چنین چیزى- باید باشد. این یک بُعد از ابعاد دستگاه قضائى است که مورد انتظار همه و مورد انتظار اسلام است، که انشاءالله حرکت دستگاه قضائى و تلاشهایى که دارد انجام میگیرد -که به همان طرف است و خواهد بود؛ ما شاهد هستیم- تلاشهاى خوبى است که انشاءالله باید دستگاه قضائى را به آن طرف ببرد.1368/04/07
لینک ثابت
یک بُعد از ابعاد دستگاه قضائى... که مورد انتظار همه و مورد انتظار اسلام است... حاکمیّت احکام و ارزشهاى اسلامى بر این دستگاه است؛ ملاکها و معیارهاى اسلامى، که قویترین و متقنترین و محکمترین ملاکها و معیارها براى ادارهی یک مجموعهی قضائى است. و ما نباید هم در مقابل هو و جنجال مخالفین و دشمنان و آن کسانى که هر نقطهی مثبتى هم در جامعهی اسلامى باشد مورد انتقاد قرار میدهند، دچار انفعال بشویم. بله، فرهنگ غربى، شیوهی قضائى اسلامى را قبول ندارد؛ خب، ما هم شیوهی قضائى آنها را قبول نداریم؛ وَ لآ اَنتُم عّْبِدونَ مآ اَعبُدُ × وَ لآ اَنَا عابِدٌ ما عَبَدتُم. آنها حاضر نیستند موازین قضائى مبتنى بر ارزشهاى اسلامى را درک کنند و بفهمند. اصلاً فرهنگ غربى اجازه نمیدهد که کسى ارزش معیارهاى قضائى را آنچنان که در اسلام هست، درک کند و بفهمد؛ ارزش بیّنه را، ارزش قسم را، ارزش حد را، ارزش تعزیر را، ارزش قضاى با خلق و خوى اسلامى را. در اسلام، قاضى جز هیبت قضاوت، هیبت دیگرى ندارد؛ مسلمانى است مثل بقیّهی مسلمانها، روى خاک مینشیند، با آنها برادرانه برخورد میکند. دنیا براى قاضى و براى محکمه و براى کار قضائى، ترتیب و آداب دیگرى دارند. ما در مقابل دنیا منفعل نمیشویم، منفعل نیستیم. ما به معیارهاى قضائى متقنى که در اسلام وجود دارد افتخار میکنیم، بر اساس همان معیارها هم حرکت میکنیم؛ معتقدیم همان قضاى اسلامى است که میتواند عدالت را در جامعهی اسلامى تأمین بکند.1368/04/07
لینک ثابت