در دورانی که مهمترین مسأله برای اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسّلام، مسأله ولایت و امامت بود، آنها در مقابلهی یک دنیای پرزرق و برقِ قوی و پرشکوه ظاهری و مادّی قرار داشتند. این دنیای کذا که درست نقطهی مقابل فکر امامت شیعی قرار داشت، دستگاه خلافت بنیامیّه و بنی عبّاس بود. خلفای اموی و عباسی، زر و زور، شکوه ظاهری و ابزارهای گوناگون داشتند. اصلاً تفکّر امامت و ولایت در مقابل ظاهر بینان، گم بود. فکر میکنید آنروز به چه وسیلهای توانستند این اندیشهی والا را حفظ کنند؟ به وسیلهی هنر شعر و شعرای اهل بیت. در همان روزهاست که امام معصوم از یک شاعر که یقیناً از لحاظ وزانت معنوی - وزن دینی، اعتقادی، علمی و تقوایی - یک صدم فلان صحابیاش نیست، چنان تجلیلی میکند که همه متحیّر و مبهوت میشوند. آن هنرمند شاعر، که امام آنقدر به او اهمیت میدهد، مگر کیست؟ فرضاً فرزدق یا کمیت است. مگر این هنرمندان شاعر چقدر برخوردار از معرفت و آگاهی و سوادند و چقدر نسبت به ائمّه آشنایی دارند؟ بسیار کمتر از زراره و محمّدبن مسلم و ابوبصیر و جمیل بن درّاج و دیگران و دیگران. ولی امام به آنها بیشتر اهمیت میدهد. چرا؟ چون ابزاری که شاعر در دست دارد و از آن برای حمل امانتِ ائمّه استفاده میکند، منحصر به فرد است. 1373/11/03
لینک ثابت