همین دعاى کمیل. البته دعاى کمیل، فقط این زمزمه کردن و صدا به صدا انداختن نیست که انسان تباکى کند و اگر کسى با صداى خوش خواند، انسان دلش تکانى هم بخورد و گریهاش هم بیاید. اینکه دعاى کمیل نیست. نه اینکه بخواهم بگویم این هیچ فایدهاى ندارد؛ چرا، بالاخره این هم توجهى است. مرحلهاى است از توجه است. منتها، قضیه این نیست. قضیه این است که انسان والایى، در حد اعلاى رقت و نورانیت، در مقام مناجات با پروردگار، کلماتى را بر زبان آورده. این آقا - کمیل - هم که این کلمات را بر زبان آورده، جزو هنرمندترین انسانها در پیدا کردن کلمات زیباست. در حرف زدن معمولىاش نیز همینطور است. حالا شما ببینید گاهى ما مىخواهیم با خدا حرف بزنیم؛ آن جملهاش - حتى فارسىاش - هم درست به زبانمان نمىآید. حالا مفاهیمش که به ذهنمان نمىرسد، بماند! این بزرگوار، در آن حد اعلاى نورانیت و رقت و توجه و حضور، از بهترین و زیباترین کلمات، براى رساندن عالیترین مفاهیم دعا و تضرع، استفاده کرده است. خوب؛ اگر بخواهیم از این دعا استفاده کنیم، باید حداقل معناى این کلمات را بفهمیم.1371/05/19
لینک ثابت