خانواده / خانواده در اسلام/خانواده در غرب/زن در اسلام/خانه/همسر
توانایی زن برای حل مشکلات خود در عرصه اجتماع
آنچه که مایلم اینجا عرض کنم، این است که فیالجمله نگاه اسلام به زن - به حیث جنس - یک نگاه فوقالعاده متعالی است. به نظر من خیلی از این مشکلات مربوط به بانوان، ناشی است از مشکلات حیات جمعی خانواده، به حیثی که زن در آن محور است. ما خلأهای قانونی و عادتی و سنتیِ عجیب و فراوانی داریم. گاهی اوقات خانمهائی با ما تماس میگیرند - یا از مجلس، یا از حوزه، یا از مراجعات گوناگون مردمی، یا از مراکز دیگر - و مشکلاتشان را میگویند؛ این مشکلات عمدتاً مربوط میشود به مشکلات داخل خانواده. اگر زن داخل خانواده امنیت روانی داشته باشد، امنیت اخلاقی داشته باشد، آسایش داشته باشد، سَکَن داشته باشد، حقیقتاً شوهر برای او لباس محسوب شود - همچنان که او لباس شوهر است –(1) و همچنان که قرآن خواسته، مودّت و رحمت بین اینها باشد، و اگر «و لهنّ مثل الّذی علیهن»(2) در خانواده رعایت شود - این چیزهائی که اصول کلی و اساسی است - آنگاه مشکلات بیرون خانواده برای زن قابل تحمل خواهد شد؛ اصلاً بر اینها فائق میآید. اگر زن در آسایشگاه خود، در سنگر اصلی خود، بتواند مشکلات خودش را کاهش بدهد، بلاشک در عرصهی اجتماع هم خواهد توانست.1390/10/14
لینک ثابت
مسئلهی زن و خانواده برای کشور، جزو مسائل درجهی یک است.1390/10/14
لینک ثابت
خانواده پایه و سلول اصلی در جامعه است.1390/10/14
لینک ثابت
جامعهی اسلامی، بدون بهرهمندی کشور از نهاد خانوادهی سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امکان ندارد پیشرفت کند.1390/10/14
لینک ثابت
خانواده، نقطهی ضعف غرب است.1390/10/14
لینک ثابت
در داخل خانواده، مرد نمای بیرونی است، زن نمای داخلی است.1390/10/14
لینک ثابت
زن در خانواده عنصر محوری است.1390/10/14
لینک ثابت
گویندگان محترمِ امشب دربارهی خانواده بسیار بحثهای خوبی کردند. حقیقتاً بحثها خوب بود. من اگر بخواهم داوری کنم، خواهم گفت که متوسطِ بحثها از سطح خوب بالاتر بود؛ حرفهای درست، آمارهای خوب، استنباطهای خوب، استنتاجهای خوب، از زوایای مختلف. یک قضیهی چندبعدی را، از هر بعدی، یک صاحبنظری، یک اندیشمندی بررسی کرد. نورافکنها را انداختید به پیکرهی این موضوع حساس و مهم. انسان میتواند این زوایا را ببیند. ما واقعاً استفاده کردیم.
بنابراین مسئلهی خانواده، مسئلهی بسیار مهمی است؛ پایهی اصلی در جامعه است، سلول اصلی در جامعه است. نه اینکه اگر این سلول سالم شد، سلامت به دیگرها سرایت میکند؛ یا اگر ناسالم شد، عدم سلامت به دیگرها سرایت میکند؛ بلکه به این معناست که اگر سالم شد، یعنی بدن سالم است. بدن که غیر از سلولها چیز دیگری نیست. هر جهازی، مجموعهی سلولهاست. اگر ما توانستیم سلولها را سالم کنیم، پس سلامت آن جهاز را داریم. مسئله اینقدر اهمیت دارد.
جامعهی اسلامی، بدون بهرهمندی کشور از نهاد خانوادهی سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امکان ندارد پیشرفت کند. بالخصوص در زمینههای فرهنگی و البته در زمینههای غیر فرهنگی، بدون خانوادههای خوب، امکان پیشرفت نیست. پس خانواده لازم است. حالا نقض نشود که شما میگوئید در غرب خانواده نیست، پیشرفت هم هست. آنچه که امروز در ویرانی بنیاد خانواده در غرب روزبهروز بیشتر دارد نمودارهایش ظاهر میشود، اینها اثرش را خواهد بخشید؛ هیچ عجلهای نباید داشت. حوادث جهانی و حوادث تاریخی اینجور نیست که زودبازده و زوداثر باشد؛ اینها بتدریج اثر خواهد گذاشت؛ کمااینکه تا حالا هم اثر گذاشته. آن روزی که غرب به این پیشرفتها دست پیدا کرد، در آنجا هنوز خانواده سر جای خودش بود؛ حتّی مسئلهی جنسیت با همان رعایتهای اخلاقىِ جنسی - البته نه به شکل اسلامی، بلکه به شکل خاص خودش - وجود داشت. اگر کسی با معارف غربی آشنا باشد، هم در اروپا و هم بعداً در آمریکا این را میبیند و مشاهده میکند. این مسئلهی رعایتهای اخلاقىِ دو جنس نسبت به یکدیگر، مسئلهی حیا، پرهیز از تهمت، اینها چیزهائی بود که آن روز وجود داشت. این بیبندوباریها و اباحیگریها بتدریج در آنجا به وجود آمده. آن روز یک زمینههائی فراهم شد و به اینجا رسید. وضع امروز هم فردای بسیار تلخ و سختی را برای آنها رقم میزند1390/10/14
لینک ثابت
جنسیت یک امر ثانوی است، یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد و معنائی پیدا نمیکند. حتّی کارهایشان با هم متفاوت است. «جهاد المرأة حسن التّبعّل»؛(9) یعنی ثواب مجاهدت آن جوانی را که رفته توی میدان جنگ و جان خودش را کف دستش گرفته، به خاطر این کار، به این زن میدهند؛ چون این کار هم زحمتش کمتر از آن نیست. البته شوهرداری خیلی سخت است. با توقعاتشان، با انتظاراتشان، با بداخلاقیهاشان، با صدای کلفتشان، با قد بلندترشان؛ خب، زنی بتواند با این شرائط، محیط خانه را گرم و گیرا و صمیمی و دارای سکینه و آرامش - سَکَن - قرار بدهد، خیلی هنر بزرگی است؛ این واقعاً جهاد است؛ این شعبهای از همان جهاد اکبری است که فرمودهاند؛ جهاد با نفس است.
حالا در مورد خانواده، حرف خیلی زیاد است. مسئلهی همسری، مسئلهی مادری، اینها همهاش باید تفکیک شود. زن در خانواده یک نقش همسری دارد؛ این نقش همسری، فوقالعاده است؛ ولو اصلاً مادریای وجود نداشته باشد. فرض کنید زنی است؛ یا مایل نیست به زایمان، یا به هر دلیلی امکان زایمان برایش وجود ندارد؛ اما همسر است. نقش همسری را نباید دستکم گرفت. ما اگر میخواهیم این مرد در داخل جامعه یک موجود مفیدی باشد، باید این زن در داخل خانه همسر خوبی باشد؛ والّا نمیشود.
ما در دوران مبارزه و بعد از دوران مبارزه، دوران پیروزی انقلاب، آزمایش کردیم؛ مردانی که همسران همراه داشتند، هم در مبارزه توانستند پایدار بمانند، هم بعد از انقلاب توانستند خط درست را ادامه بدهند. البته عکسش هم بود. من گاهی به این دخترها و پسرهائی که میآمدند خطبهی عقدشان را میخواندم - آن وقتهائی که میخواندم؛ حالا که توفیق ندارم - میگفتم خیلی از خانمها هستند که شوهرهاشان را اهل بهشت میکنند؛ خیلی خانمها هم هستند که شوهرانشان را اهل جهنم میکنند؛ دست آنهاست. البته مردها هم عیناً همین نقش را دارند. در باب خانواده، نقش مردها را هم بایستی نادیده نگرفت. بنابراین نقش همسری، یک نقش بسیار مهمی است. بعد هم نقش مادری است؛ که خب، اینجا مفصل بیاناتی کردند و خیلی بحث زیاد است1390/10/14
لینک ثابت
در خانواده هی گفته میشود نقش زن. دلیلش هم واضح است؛ چون زن در خانواده عنصر محوری است. اما اینجور نیست که مرد در خانواده وظیفه و مسئولیت و نقشی نداشته باشد. مردهای بیخیال، مردهای بیعاطفه، مردهای عیاش، مردهای قدرنشناس زحمات زن خانه، اینها به محیط خانه لطمه میزنند. مرد باید قدردان باشد. جامعه باید قدردان باشد. حتماً بایستی بر روی کار زنهای خانهدار ارزشگذاری ویژه بشود. بعضی میتوانستند بروند کار بگیرند، بعضی میتوانستند تحصیلات عالیه بکنند، بعضی تحصیلات عالیه هم داشتند - من دیدم زنانی را از این قبیل - گفتند ما میخواهیم این بچه را بزرگ کنیم، خوب تربیت کنیم، نرفتیم کار بگیریم. زن نرفته کار بگیرد، آن کار هم زمین نمانده؛ آن ده نفر دیگر رفتند آن کار را گرفتند. باید از اینجور زنی قدردانی شود. در بیاناتی که حضرات فرمودند، این بود که مثلاً بیمههائی برای اینها در نظر گرفته شود. بله، تأمین اقتصادیشان، بیمهشان، بقیهی چیزهائی که لازم است، باید در نظر گرفته شود.
فرزندان هم نقش دارند. یکی از مهمترین بخشهای خانواده، فرزندانند؛ نقش آنها هم احترام به والدین است. که دیگر حالا این هم داستان مفصلی است.1390/10/14
لینک ثابت