یک نکتهی دیگر، مسئلهی ارتباط صنعت و دانشگاه است، که یک مسئلهی قدیمی است. البته پانزده شانزده سال پیش - حالا خوب است تاریخچهاش را نگویم - این مسئله مطرح و دنبال شد و بالاخره به صورت یک فکر رائج درآمده که همه مایلند. خب، ما این کار را چگونه تحقق ببخشیم؟ صنایع ما اگر بخواهند از رقابتهای بازار عقب نمانند، به پیشرفت علمی و نوآوری احتیاج دارند. این نوآوری، زمینهاش در دانشگاههای ما، پژوهشکدههای ما، پژوهشگاههای ما کاملاً فراهم است. این پژوهشگاههائی که چند بار توصیه شد که در کنار دانشگاهها و وابستهی به دانشگاهها به وجود بیاید، میتواند یک بخشی را در اختیار صنایع بگذارد که آنها در این پژوهشگاهها شرکت کنند و از ناحیهی آنها نیازهای خودشان را برطرف کنند. این کاری است که هماهنگیاش در همین بخش دولتی میسر است. باید بنشینند برای این کار برنامهریزی کنند؛ هم برای صنعت خوب است، هم برای دانشگاه خوب است. دانشگاه وقتی ناظر به نیاز جامعه و نیاز بازار و بازار کار بود، طبعاً جهت خودش را پیدا میکند؛ شور و نشاط بیشتری هم پیدا میکند؛ البته برای دانشگاهها درآمدزا هم هست. صنعت هم وقتی متکی بود به نگاه نو و فکر نو و تولید علم و فناوری - که این در دانشگاهها تحقق پیدا میکند - طبعاً پیشرفت پیدا میکند. ما به این نیازمندیم؛ این هم بایستی حتماً انجام بگیرد.1390/07/13
لینک ثابت