حرکت رودررو و چهرهبهچهره با مردم، رسم ما روحانیان بوده است و گروههای مردم نیز، همان گروههایی هستند که در محلههای مختلف شهرها و روستاها پراکندهاند. لذا، یک روحانی باید در حد کافی و لازمی، بالمواجهه با مردم حرف بزند و نیازهای دینی و عقدههای ذهنی آنها را دربارهی مسائل دینی، برطرف کند.
هیچ روشی جای این را نمیگیرد؛ اگرچه، اقدامات دیگر هم لازم است. حتی کتاب هم جای این کار بخصوص را نمیگیرد. و این، آن خصوصیتی است که ما در جامعهی دینی خودمان - در ایران - داشتهایم. در کشورهای دیگر، کمتر چنین روشی هست. حتی در کشور عراق هم، به این شکل نبوده که حالا بگوییم: «این، جزو خصوصیات جامعهی شیعی است.» در جامعهی ما، روحانیون در شهرها، در روستاها، بین عشایر و در همهی سطوح، در کویها و محلههای مختلف، با مردم روبهرو و مواجهند. با مردم حرف میزنند؛ با مردم حساب و کتاب دارند؛ سروکار امور مردم با آنهاست و خلاصه، مرجع درد دلها و بیان شبهههای ذهنی و مشکلات روحی مردم و غمگسار مردمند. این ارتباط، مخصوص کشور ماست که همیشه هم بوده است. ما باید آنچه را که در گذشته در زمینهی روحانی، یا به تعبیر رساتر، زمینههای ملایی و آخوندی داشتیم، تقویت کنیم. آنچه را که قبلاً بوده، نباید بگذاریم از دست برود؛ بلکه باید آن را بیشتر کنیم. در این زمینه، مشکلات فراوان است. اولاً باید روحانیون در همهجا حضور داشته باشند: در همهی محلهها، در همهی شهرهای کوچک و در همهی روستاها. این، وظیفهی علمای محترم شهرستانهاست که بروند از حوزهها کسانی را ببرند؛ و چهبسا که در حوزهها، کسانی برای این کار آماده باشند. فرض کنید در مرکز فلان استان، ملّای فعّالی هست. او مطّلع است که در این استان، شهری وجود دارد که ملّایی که عقد مردم را بخواند، مراسم عزا و جشن مردم را راه بیندازد، مشکلات مردم را حل کند و اولیات مردم را برای آنها بیان کند، ندارد. ما اینجا در مرکز، خبر نداریم. در حوزه هم که مرکز علمی است، ممکن است کسی خبر نداشته باشد. اما آن آقا، در آنجا، میداند. این روحانیان باید بلند شوند، بیایند به مراکز حوزهها - قم یا حتی مشهد و جاهای دیگر - و به هر زحمتی هست؛ به هر وسیلهای که هست؛ با هر کیفیتی هست، مدیریت حوزه را ببینند، کسانی را ببینند و افرادی را جمع کنند و ببرند. این، جزو کارهای واجب و لازم است.1371/11/29
لینک ثابت