دعا، وسیلهای در کنار وسایل دیگر است. به قول بزرگان از محققین و متفکرین ما، همچنان که در عالم وجود، خدای متعال دهها وسیله و سبب و علت قرار داده است، دعا هم یکی از سببهاست. در بسیاری از دعاها، حاجت و مقصود خواستن مطرح میشود. مثلًا فرض بفرمایید در همین دعای سحر ماه مبارک رمضان که دعای بسیار عالیالمضمونی هم هست، بعد از آنکه خدای متعال را به اسما و صفات سوگند میدهد، میگوید: دعا کن به آنچه که میخواهی و مقاصد خودت را از خدا بخواه. بعد از این همه قسم دادن خدای متعال، دعا مستجاب میشود. لذا در روایتی از امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام، نقل شده است که فرمود: «ادفعوا امواج البلاء علیکم بالدعاء قبل ورود البلاء؛» پیش از آنکه بلا بر شما وارد شود، با دعا، بلا را دفع کنید. اینها واقعیت است. این، البته بدان معنا نیست که هرچه شما خواستید و هرطور آن را با خدای متعال در میان گذاشتید، برآورده خواهد شد؛ نه. شرایطی دارد، آدابی دارد؛ مثل همهی اسباب عادی و مثل همهی خواستنها. اگر شما از دوستتان هم چیزی بخواهید، آداب و تشریفاتی دارد. ادب مخصوص دعا را باید به کار گرفت و عمدهترین آداب، این است که انسان به خدای متعال توجه کند و با همهی دل، از خدا بخواهد. هنگامی که قلب انسان رقیق میگردد و توجهی پیدا میشود، وقت دعاست. آن وقت اگر از خدا بخواهید، غالب این است که مقصود برآورده میشود. مگر مواردی که در علم الهی، مصالحی وجود دارد که آن مصالح را ما نمیدانیم و خدای متعال، به خاطر دعای من و شما مصالح عمومی آفرینش، یا مصالح یک ملت را به هم نمیریزد. آنجا که سر راه خواستهی ما، مصلحت بزرگی مانع نباشد و آنجا که توجه لازم را در حال دعا داشته باشیم، دعا مستجاب خواهد شد؛ یا زود و یا دیر. در روایات دارد، وقتی برای حاجاتی دعا میکنید، دعا و خواستهی خود را زیاد ندانید. یعنی هرچه مایل هستید و میخواهید، از خدا طلب کنید. نگویید «این زیاد است. کمتر بخواهم تا بشود.» ما از استکثار دعا منع شدهایم. یعنی دعا و مطلوب را، در مقابل پروردگار، زیاد نشمارید. از خدا، خواستههای بزرگ بخواهید و خدای متعال برآورده میکند. در امید به دعا را به روی خودتان نبندید و این راه و وسیلهای را که خدای متعال بین خود و بندگانش قرار داده است، بر روی خودتان مسدود نکنید. البته باز در روایات دارد: «النهی من الاستعجال فی الدّعاء.» یعنی در دعا عجله نکنید. اگر چیزی را خواستید و در زمانی که شما خواستید برآورده نشد، نگویید که خدای متعال دعای مرا مستجاب نکرد؛ نه. «الامور مرهونة باوقاتها.» در روایت دارد: بنی اسرائیل بعد از آنکه خدای متعال وعده داد آنان را نجات خواهد داد، چهل سال دعا کردند و بالاخره شد. کار بزرگی هم انجام شد. غرق فرعون و پیروزی موسی بر فرعون، امری نیست که چهل سال تلاش، برای آن زیاد باشد. عجله نکنید! با توجه، خدا را بخوانید و هرچه میخواهید از خدا بخواهید که در بعضی از دعاها، این معنا را دارد. در دعایی اینگونه وارد است که «الهی تموه الآمال قد خابت الّا لدیک و عواکف الهمم قد تعطلت الّا علیک». یعنی آرزوهای زیاد در هر دری و نزد هرکسی که مطرح گردد، مردود میشود، مگر در پیشگاه تو. در پیشگاه تو، خواستههای زیاد هم برآورده میشود.1371/12/07
لینک ثابت
زیاد نشمردن دعا و عجله نکردن در دعا ، دو آداب دعا
[آداب دعا]در روایات دارد، وقتی برای حاجاتی دعا میکنید، دعا و خواستهی خود را زیاد ندانید(1). یعنی هرچه مایل هستید و میخواهید، از خدا طلب کنید. نگویید «این زیاد است. کمتر بخواهم تا بشود.» ما از استکثار دعا منع شدهایم. یعنی دعا و مطلوب را، در مقابل پروردگار، زیاد نشمارید. از خدا، خواستههای بزرگ بخواهید و خدای متعال برآورده میکند. در امید به دعا را به روی خودتان نبندید و این راه و وسیلهای را که خدای متعال بین خود و بندگانش قرار داده است، بر روی خودتان مسدود نکنید. البته باز در روایات دارد:«النهی من الاستعجال فی الدعا.»(2) یعنی در دعا عجله نکنید. اگر چیزی را خواستید و در زمانی که شما خواستید برآورده نشد، نگویید که خدای متعال دعای مرا مستجاب نکرد؛ نه. «الامور مرهونة باوقاتها.»(3) در روایت دارد: بنی اسرائیل بعد از آنکه خدای متعال وعده داد آنان را نجات خواهد داد، چهل سال دعا کردند و بالاخره شد. (4)کار بزرگی هم انجام شد. غرق فرعون و پیروزی موسی بر فرعون، امری نیست که چهل سال تلاش، برای آن زیاد باشد. عجله نکنید! با توجه، خدا را بخوانید و هرچه میخواهید از خدا بخواهید که در بعضی از دعاها، این معنا را دارد. در دعایی این گونه وارد است که «الهی تموه الآمال قد خابت الّا لدیک و عواکف الهمم قد تعطلت الّا علیک».(5) یعنی آرزوهای زیاد در هر دری و نزد هر کسی که مطرح گردد، مردود میشود، مگر در پیشگاه تو. در پیشگاه تو، خواستههای زیاد هم برآورده میشود.1371/12/07
1 )
مكارم الأخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى ص 317 ؛
مستدركالوسائل، محدث نوری، ج 5 ، ص 206 ؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 90 ، ص 346 ؛
اطْلُبِ الْإِجَابَةَ عِنْدَ اقْشِعْرَارِ الْجِلْدِ وَ عِنْدَ إِفَاضَةِ الْعَبْرَةِ وَ عِنْدَ قَطْرِ الْمَطَرِ وَ إِذَا كَانَتِ الشَّمْسُ فِی كَبِدِ السَّمَاءِ أَوْ قَدْ زَاغَتِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفَتَّحُ فِيهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ يُرْجَى فِيهَا الْعَوْنُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ الْإِجَابَةُ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ قَالَ إِنَّ التَّضَرُّعَ وَ الصَّلَاةَ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَكَانٍ إِذَا كَانَ الْعَبْدُ سَاجِداً لِلَّهِ فَإِنْ سَالَتْ دُمُوعُهُ فَهُنَالِكَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ فَاغْتَنِمُوا فِی تِلْكَ السَّاعَةِ الْمَسْأَلَةَ وَ طَلَبَ الْحَاجَةِ وَ لَا تَسْتَكْثِرُوا شَيْئاً مِمَّا تَطْلُبُونَ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ أَكْثَرُ مِمَّا تَقْدِرُونَ وَ لَا تُحَقِّرُوا صَغِيراً مِنْ حَوَائِجِكُمْ فَإِنَّ أَحَبَّ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى أَسْأَلُهُم
ترجمه:
باريدن باران و رسيدن خورشيد بوسط آسمان بخواه، كه در اين ساعتها درهاى رحمت گشوده شود، و كمك فرشتگان و اجابت الهى مورد اميد است، و فرمود: زارى و نماز در نزد خدا چنانست كه: اگر در سجده اشك بنده جارى شود رحمت خدا فرود آيد، و آن دم را براى خواستن حاجت غنيمت دانيد و فرصت شمريد، و حاجت خود را براى خدا بزرگ مدانيد كه در نزد خدا بيش از قدرت شماست، و حوائج كوچك را ناچيز مشمريد كه محبوبترين مؤمن نزد خدا خواهنده ترين آنهاست.
2 )
الكافی،ثقة الاسلام كلینی ج2 ص 474 ؛
عدةالداعی، ابن فهد حلی، ص 154 ؛
وسائلالشيعة، شیخ حر عاملی، ج 7 ، ص 55 ؛
إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا دَعَا لَمْ يَزَلِ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِی حَاجَتِهِ مَا لَمْ يَسْتَعْجِل
ترجمه:
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: همانا چون بنده دعا كند خداى تبارك و تعالى در كار حاجت او است مادامى كه آن بنده شتاب نكند.
3 )
عوالی اللئالی،ابن ابی جمهور احسائی ، ج1ص293 ح 180؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 74 ص 166 ،
الأمور مرهونة بأوقاته
ترجمه:
4 )
تفسير العياشی ، محمد بن مسعود عیاشی ج 1 ، ص 305 ؛
مستدركالوسائل ، محدث نوری ، ج 13 ، ص 291 ؛
نعم الأرض الشام و بئس القوم أهلها، و بئس البلاد مصر أما إنها سجن من سخط الله عليه، و لم يكن دخول بنی إسرائيل مصر إلا من سخطه و معصيته منهم لله، لأن الله قال « ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِی كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ» يعنی الشام فأبوا أن يدخلوها فتاهوا فی الأرض أربعين سنة فی مصر و فيافيها ثم دخلوها بعد أربعين سنة ، قال و ما كان خروجهم من مصر و دخولهم الشام إلا من بعد توبتهم و رضاء الله عنهم
ترجمه:
از داود رقى نقل مىكند: از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود: پدرم مىفرمود: بهترين زمين سرزمين شام است و بدترين مردم اهل شام هستند و بدترين سرزمينها سرزمين مصر است كه خداوند آن را محلّ كسانى قرار داد كه مورد خشم قرار گرفتند، و خداى تعالى به بنى اسرائيل فرمان داد كه وارد سرزمين مقدس شام شوند، امّا آنها نافرمانى كردند و خداوند هم آنها را چهل سال در بيابان سرگردان نمود تا سرانجام توبه كردند و از مصر خارج شده و وارد شام شدند،
5 )
مصباح المتهجد، شیخ طوسی ص156؛
مصباح الكفعمی، كفعمی،ص53 ؛
بحار الانوار،مجلسی،ج92ص203 ؛
مفاتيحالجنان ، شیخ عباس قمی ص 33 ؛
... إلهی طموح الآمال قد خابت إلا لديك و معاكف الهمم قد تعطلت إلا عليك و مذاهب العقول قد سمت إلا إليك فأنت الرجاء و إليك الملتجأ يا أكرم مقصود و يا أجود مسئول هربت إليك بنفسی يا ملجأ الهاربين بأثقال الذنوب أحملها على ظهري ...
ترجمه:
خدايا! آرزوهاى بزرگ جز نزد تو محكوم به نوميدى شد و همت های همراه جز برای تو تعطیل شد راههاى خردها باز و بلند است جز به سوى تو (كه هرگز به تو دست نيابند) و تویی امید و پناهگاه به سوی توست ای گرامی ترین قصد شده و ای بخشنده ترین مسئول با جان خویش به سویت فرار كردم ای پناه فراركنندگان بار سنگین گناهان را بر پشت خویش می كشم.
لینک ثابت
در بسیاری از دعاها، حاجت و مقصود خواستن مطرح میشود. مثلاً فرض بفرمایید در همین دعای سحر ماه مبارک رمضان که دعای بسیار عالیالمضمونی هم هست، بعد از آنکه خدای متعال را به اسما و صفات سوگند میدهد، میگوید: دعا کن به آنچه که میخواهی و مقاصد خودت را از خدا بخواه(1). بعد از این همه قسم دادن خدای متعال، دعا مستجاب میشود. لذا در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، نقل شده است که فرمود: «ادفعوا امواج البلاء علیکم بالدعا قبل ورود البلاء؛(2)» پیش از آنکه بلا بر شما وارد شود، با دعا، بلا را دفع کنید. اینها واقعیت است. این، البته بدان معنا نیست که هرچه شما خواستید و هر طور آن را با خدای متعال در میان گذاشتید، برآورده خواهد شد؛ نه. شرایطی دارد، آدابی دارد؛ مثل همهی اسباب عادی و مثل همهی خواستنها.1371/12/07
1 )
الإقبال بالأعمال ، سید بن طاووس ج1 ص 76 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 184 ؛
أَنّه كتب إِلى أَبی الحسن الرِّضا عليه السلام يسأله أَن يصحّح له هذا الدُّعاء، فكتب إِليه: نعم، و هو دعاء أَبی جعفر عليه السلام بالأسحار فی شهر رمضان، قال أَبی: قال أَبو جعفر عليه السلام: لو يعلم النّاس من عظم هذه المسائل عند اللّٰه، و سرعة إِجابته لصاحبها، لاقتتلوا عليه و لو بالسّيوف، و اللّٰه يختصّ برحمته من يشاء. و قال أَبو جعفر عليه السلام: لو حلفت لبررت أَنّ اسم اللّٰه الأعظم قد دخل فيها، فإذا دعوتهم فاجتهدوا فی الدُّعاء فإنّه من مكنون العلم، و اكتموه إِلّا من أَهله، و ليس من أَهله المنافقون و المكذّبون و الجاحدون، و هو دعاء المباهلة، تقول: (...) وَ افْعَلْ بِی كَذا وَ كَذا. و تذكر حاجتك، فإنّك تعطاها إِنْ شاء اللّٰه تعالى
ترجمه:
2 )
الخصال، شیخ صدوق ج 2ص 610؛
وسائل الشیعه،عاملی،ج9ص402 ؛
بحار الانوار،مجلسی،ج78ص203 ؛
أن أمير المؤمنين ع علم أصحابه فی مجلس واحد أربعمائة باب مما يصلح للمسلم فی دينه و دنياه قال ع إن الحجامة تصحح البدن و تشد العقل و الطيب فی الشارب من أخلاق النبی ص و كرامة الكاتبين و السواك من مرضاة الله عز و جل و سنة النبی ص و مطيبة للفم و الدهن يلين البشرة و يزيد فی الدماغ و يسهل مجاری الماء و يذهب بالقشف و يسفر اللون و .... استنزلوا الرزق بالصدقة ادفعوا أمواج البلاء عنكم بالدعاء قبل ورود البلاء فو الذی فلق الحبة و برأ النسمة للبلاء أسرع إلى المؤمن من انحدار السيل من أعلى التلعة إلى أسفلها و من ركض البراذين سلوا الله العافية من جهد البلاء...
ترجمه:
... روزی را با صدقه فرود آورید، امواج بلا و مصیبت بر خود را قبل از ورود آن با دعا دفع كنید و قسم به خدایی كه دانه را شكافت و انسان را آفرید، بلا و مصیبت از فرود آمدن سیل از بالای تپه په پایینش و تاختن اسب های تاتاری ، سریعتر به مومن می رسد. از خداوند از مشقت بلا تندرستی بخواهید.
لینک ثابت
استجابت دعا هنگام رقیق شدن قلب
اگر شما از دوستتان هم چیزی بخواهید، آداب و تشریفاتی دارد. ادب مخصوص دعا را باید به کار گرفت و عمدهترین آداب، این است که انسان به خدای متعال توجه کند و با همهی دل، از خدا بخواهد. هنگامی که قلب انسان رقیق میگردد و توجهی پیدا میشود، وقت دعاست.(1) آن وقت اگر از خدا بخواهید، غالب این است که مقصود برآورده میشود. مگر مواردی که در علم الهی، مصالحی وجود دارد که آن مصالح را ما نمیدانیم و خدای متعال، به خاطر دعای من و شما مصالح عمومی آفرینش، یا مصالح یک ملت را به هم نمیریزد. آنجا که سر راه خواستهی ما، مصلحت بزرگی مانع نباشد و آنجا که توجه لازم را در حال دعا داشته باشیم، دعا مستجاب خواهد شد؛ یا زود و یا دیر.1371/12/07
1 )
الكافی، ثقة الاسلام كلینی ج2 ص 473 ؛
وسائلالشيعة، شیخ حر عاملی، ج 7 ، ص 53 ؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی، ج 90 ، ص 305 ؛
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَسْتَجِيبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ سَاهٍ فَإِذَا دَعَوْتَ فَأَقْبِلْ بِقَلْبِكَ ثُمَّ اسْتَيْقِنْ بِالْإِجَابَة
ترجمه:
سليمان بن عمرو گويد: شنيدم حضرت صادق عليه اسلام ميفرمود: خداى عز و جل اجابت نكند دعائى كه از روى دل غافل باشد، پس هر گاه دعا كردى بدل توجه كن و يقين داشته باش كه اجابت شود.
لینک ثابت
دعا وسیله ای برای انتقال و دریافت معارف اهلبیت(ع)
جهت دیگری که در دعا هست، این است که در دعاهایی که از ائمه علیهمالسّلام به ما رسیده است، درسهای بزرگی از معارف اسلام نهفته است. این صحیفهی سجادیه را اگر مطالعه کنید و جنبهی دعایی کلمات را ندیده بگیرید، هر دعای آن یک درس عالی از معارف اسلامی و قرآنی است. اگر کسی خطبهی امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، در توحید را که خطبهی اول نهجالبلاغه است، جلو خودش بگذارد، یا دعای اول صحیفهی سجادیه را که در تحمید است - حمد الهی است - جلو خودش بگذارد، میبیند این دو مثل همند و فرقی با هم ندارند. خطبهاند و درسند. امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، در مقابل جمعی از مردم ایستاده و معارف الهی را بیان کرده و امام سجاد علیهالصّلاةوالسّلام، دعا کرده و به زبان دعا، همان معارف را بیان فرموده است. یا دعای هشتم نهجالبلاغه - که من بعضی از فقراتش را یادداشت کردهام - یک درس اخلاقی است. کأنه خطبهای است که کسی بخواند، یا یک سخنرانی برای مردم بکند و لغزشگاههای اخلاقی را برای آنان بیان نماید.
امام سجاد علیهالصّلاةوالسّلام، این دعا را با این زبان بیان کرده است: «اللهم انی اعوذ بک من هیجان الحرص و سورة الغضب.» حرص، افزایش حرص، شدت خشم، غلبهی حسد، ضعف صبر، کمی قناعت، «شکاسة الخلق» بداخلاقی، «الحاح الشهوة» شهوترانی زیاد، «ملکة الحمیه» تعصبهای ناحق و جانبداریهای به ناحق، «استصغار المعصیه و استکبار الطاعه» گناه خود را کوچک دانستن و طاعت خود را بزرگ شمردن، «سوء الولایت لمن تحت ایدینا» ادارهی بد مجموعهای که در اختیار ما و زیر دست ماست، «ان نعضد ظالماً او نخذل ملهوفا» (1)به ظالمی کمک کردن و بیچارهای را یاری نرساندن. همهی این مطالب را امام سجاد علیهالصّلاةوالسّلام، در یک دعا، با این زبان بیان میکند، که خدایا، من به تو پناه میبرم از این چیزها. اینها درسهای اخلاقی است. دعاهای صحیفهی سجادیه، دعای ابوحمزهی ثمالی، دعای افتتاح، یا بقیهی دعاهای ماه رمضان - شب و روز جمعه و بقیهی اوقات - و تمام این دعاهایی که از ائمه علیهمالسّلام به ما رسیده است، پر است از معارف اسلامی دربارهی توحید، دربارهی نبوت، دربارهی حقوق، دربارهی وضع جامعه، دربارهی اخلاق، دربارهی حکومت و دربارهی همهی مسائلی که انسان احتیاج دارد از اسلام بداند. در این دعاها، برای ما مطالبی هست که به زبان دعا، معارف بیان شده است و ائمهی ما علیهمالسّلام، در دوران حاکمیت طواغیت، توانستهاند این معارف را از این راه به مردم برسانند. این هم یک دیدگاه دیگر در باب دعاست.1371/12/07
1 )
صحیفه سجادیه ،دعای 8 ؛
اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ، وَ شَكَاسَةِ الْخُلُقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ، وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ وَ مُتَابَعَةِ الْهَوَى، وَ مُخَالَفَةِ الْهُدَى، وَ سِنَةِ الْغَفْلَةِ، وَ تَعَاطِی الْكُلْفَةِ، وَ إِيثَارِ الْبَاطِلِ عَلَى الْحَقِّ، وَ الْإِصْرَارِ عَلَى الْمَأْثَمِ، وَ اسْتِصْغَارِ الْمَعْصِيَةِ، وَ اسْتِكْبَارِ الطَّاعَةِ. وَ مُبَاهَاةِ الْمُكْثِرِينَ، وَ الْإِزْرَاءِ بِالْمُقِلِّينَ، وَ سُوءِ الْوِلَايَةِ لِمَنْ تَحْتَ أَيْدِينَا، وَ تَرْكِ الشُّكْرِ لِمَنِ اصْطَنَعَ الْعَارِفَةَ عِنْدَنَا أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً
ترجمه:
بار خدايا، به تو پناه مىبرم از شر و شور آزمندى و شدت خشم و غلبه حسد و ناتوانى شكيبايى و اندك بودن قناعت و بدى خلق و خوى و اصرار شهوت و چيرگى عصبيت. بار خدايا، به تو پناه مىبرم از پيروى از هواى نفس و مخالفت با هدايت و فرو رفتن به خواب غفلت و اختيار تكلف و برترى دادن باطل بر حق و اصرار بر گناه و خرد شمردن گناه و بزرگ شمردن طاعت. بار خدايا، به تو پناه مىبرم از به خود باليدن توانگران و خوار داشتندرويشان و بد رفتارى با زيردستان و ناسپاسى در حق كسى كه به ما نيكى كرده است. بار خدايا، به تو پناه مىبرم از اينكه ستمگرى را يارى كنيم، يا ستمديدهاى را خوار بداريم
لینک ثابت
بی توجهی دستگاه طاغوت به زلزله زدگان جنوب خراسان
در رژیم طاغوت، هر جا اتفاقی میافتاد، بنده این توفیق و این شوق را داشتم که برای امداد بروم. الان شاید مشکل بشود برای مردم گفت که آن وقت، دستگاهها چطور رفتار میکردند: مثل دشمن! شیر و خورشید آن روز که مربوط به دستگاه طاغوت بود، مثل یک بیگانهی بیعاطفه، با حوادث برخورد میکرد. مگر این گونه که حالا میروند و با دل و جان کمک میکنند، به مردم کمک میکردند؟ در نقطهای از جنوب خراسان زلزله آمد؛ تا چندین سال بعد که بنده با آن محل رابطه داشتم و میرفتم و میآمدم، هنوز یک عده مردم زیر چادرهای پوسیدهی رنگورو رفته زندگی میکردند.
حالا در این زلزلهی شمال - رودبار و بقیهی مناطق - اهالی آنجا، خود مردم آنجا میآیند و نقل میکنند که غالب مناطق وسیع زلزلهزده، از روز اول بهتر و زیباتر ساخته شده و در دسترس و اختیار مردم قرار گرفته است. این، تلاش مسؤولین است. این، تلاش دستاندرکاران است. امیدواریم خداوند آنها را موفق بدارد. اینها خدمتهایی است که بر عهده دارند و باید انجام دهند و تکلیف آنهاست. مردم هم انشاءاللَّه قدرشناس باشند.1371/12/07
لینک ثابت
نزد خدای متعال عذرخواهی و توبه و استغفار كردن، برای انسان یكی از مقاصد و هدفهاست.1371/12/07
لینک ثابت
استكبار جهانى با چشم غرهى عجيبى به جهان اسلام نگاه مىكند!1371/12/07
لینک ثابت
هرجا احساسات اسلامى هست، استكبار با خشم، بداخلاقى و بدرفتارى، با آنجا برخورد مىكند.1371/12/07
لینک ثابت
مدتهای مدید است که این ملت زیر فشار دائم قرار دارد. همهی کارهای زشتی که ممکن است نسبت به جمعیتی انجام گیرد، نسبت به اینها انجام میگیرد. جانشان را میگیرند، مالشان را غارت میکنند، خانهشان را خراب میکنند، سرزمینشان را تصرف میکنند، ناموسشان را مورد تجاوز قرار میدهند، و دیگر زشتی و بدیای نیست که نسبت به اینها انجام نگیرد. در دنیا هم نشستهاند تماشا میکنند و به نظر من وقت میگذرانند. هر روز کسی حرفی میزند و چیزی میگوید. یک روز اروپاییها حرفی میزنند، یک روز گردنکلفتهای آن طرف چیزی میگویند، یک روز سازمان ملل حرفی میزند، و همه هم پوچ. افسوس که ما دستمان نمیرسد از آن ملت دفاع کنیم! افسوس که جوانان مسلمان، در کشور قرآن و اسلام، نمیتوانند خود را برای دفاع، به آنجا برسانند! راهها بسته است؛ والّا متجاوزین میدیدند که قدرت اسلامی و غیرت اسلامی یعنی چه!1371/12/07
لینک ثابت
یک موضوع هم مسألهی افغانستان است. آنجا نیز همینطور. حوادث بسیار تلخی است. متأسفانه بلایی که امروز خود این آقایان و احزاب و گروهها بر سر افغانستان و ملت آن میآورند، در گذشته کمتر سراغ داریم که بر سر مردم افغانستان آورده شده باشد. به خاطر گروهگرایی، به خاطر تعصبات، به خاطر نبودن وحدت ملی، به خاطر اهمیت دادن به نژادها: این یکی نژاد سفید است، آن یکی نژاد زرد است، این یکی فارسزبان است، آن یکی پشتوست، این یکی شیعه است، آن یکی سنی است، این یکی رئیسش فلان آقاست، آن یکی رهبرش فلان کس است! وقتی گردانندگان امور یک ملت به این مسائل فکر کنند، ببینید آن ملت به چه روزی میافتد! این را در افغانستان مشاهده میکنید. رحمت خدا و نور بر روان آن مرد بزرگی که نگذاشت جامعهی ایران که چند برابر افغانستان جمعیت و وسعت دارد و زمینهها برای درگیری هم در آن وجود داشت، سرگرم این بازیچهها شود. من رئیسم، تو رئیسی، من رئیس این حزبم، تو رئیس آن گروهی، من زبانم ترکی است، تو زبانت فارسی است، آن یکی زبانش عربی است، آن یکی زبانش بلوچی است، آن یکی ترکمن است ... اینها را - آن مرد بزرگ و آن رهبر یگانه - از درون ذهنیات مردم برداشت و جارو کرد و از بین برد. اگرچه همیشه ملت ایران قدردان امام و انقلابش بوده است؛ اما هر چه از حوادث بیشتر میگذرد مسأله روشنتر میشود.1371/12/07
لینک ثابت
این صحیفهی سجادیه را اگر مطالعه کنید و جنبهی دعایی کلمات را ندیده بگیرید، هر دعای آن یک درس عالی از معارف اسلامی و قرآنی است. اگر کسی خطبهی امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، در توحید را که خطبهی اول نهجالبلاغه است، جلو خودش بگذارد، یا دعای اول صحیفهی سجادیه را که در تحمید است - حمد الهی است - جلو خودش بگذارد، میبیند این دو مثل همند و فرقی با هم ندارند. خطبهاند و درسند. امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، در مقابل جمعی از مردم ایستاده و معارف الهی را بیان کرده و امام سجاد علیهالصّلاةوالسّلام، دعا کرده و به زبان دعا، همان معارف را بیان فرموده است. یا دعای هشتم نهجالبلاغه - که من بعضی از فقراتش را یادداشت کردهام - یک درس اخلاقی است. کأنه خطبهای است که کسی بخواند، یا یک سخنرانی برای مردم بکند و لغزشگاههای اخلاقی را برای آنان بیان نماید.
امام سجاد علیهالصّلاةوالسّلام، این دعا را با این زبان بیان کرده است: «اللهم انی اعوذ بک من هیجان الحرص و سورة الغضب.» حرص، افزایش حرص، شدت خشم، غلبهی حسد، ضعف صبر، کمی قناعت، «شکاسة الخلق» بداخلاقی، «الحاح الشهوة» شهوترانی زیاد، «ملکة الحمیه» تعصبهای ناحق و جانبداریهای به ناحق، «استصغار المعصیه و استکبار الطاعه» گناه خود را کوچک دانستن و طاعت خود را بزرگ شمردن، «سوء الولایت لمن تحت ایدینا» ادارهی بد مجموعهای که در اختیار ما و زیر دست ماست، «ان نعضد ظالماً او نخذل ملهوفا» به ظالمی کمک کردن و بیچارهای را یاری نرساندن. همهی این مطالب را امام سجاد علیهالصّلاةوالسّلام، در یک دعا، با این زبان بیان میکند، که خدایا، من به تو پناه میبرم از این چیزها. اینها درسهای اخلاقی است. دعاهای صحیفهی سجادیه، دعای ابوحمزهی ثمالی، دعای افتتاح، یا بقیهی دعاهای ماه رمضان - شب و روز جمعه و بقیهی اوقات - و تمام این دعاهایی که از ائمه علیهمالسّلام به ما رسیده است، پر است از معارف اسلامی دربارهی توحید، دربارهی نبوت، دربارهی حقوق، دربارهی وضع جامعه، دربارهی اخلاق، دربارهی حکومت و دربارهی همهی مسائلی که انسان احتیاج دارد از اسلام بداند. در این دعاها، برای ما مطالبی هست که به زبان دعا، معارف بیان شده است و ائمهی ما علیهمالسّلام، در دوران حاکمیت طواغیت، توانستهاند این معارف را از این راه به مردم برسانند. این هم یک دیدگاه دیگر در باب دعاست.1371/12/07
لینک ثابت
خود حرف زدن با پروردگار، خود تضرع کردن، با خدای متعال سخن گفتن، نزد خدای متعال عذرخواهی و توبه و استغفار کردن، برای انسان یکی از مقاصد و هدفهاست. این، بالاترین جنبههایی است که در دعا وجود دارد.1371/12/07
لینک ثابت
نزد خدای متعال عذرخواهی و توبه و استغفار کردن، برای انسان یکی از مقاصد و هدفهاست1371/12/07
لینک ثابت
در مورد حادثهی سیل که در چند استان کشور پیش آمد، .... این، امتحان الهی است. هم آنها بدانند و هم همهی ملت ایران بدانند که سیل و زلزله، به خودی خود بلا نیست. میتواند بلا باشد؛ میتواند رحمت باشد.1371/12/07
لینک ثابت
وقتی ما به درگاه حق متعال دعا میکنیم، در حقیقت وسیلهای برای رسیدن به حوائج خودمان میجوییم و راهی به سوی این حوائج میپیماییم و از آن استفاده میکنیم. این، یکگونه دعا کردن است: دعا برای گرفتن مقصود. اینطور نیست که کسی گمان کند همهی مقاصد، به وسیلهی ابزارها یا وسایل مادی برای انسانها قابل دسترسی است. بلکه چیزهایی را انسان با دعا باید به دست آورد. البته نه دعای تنها و دعای بدون عمل. هیچ فایدهای ندارد که انسان در عمل را ببندد و به دعا اکتفا کند. اما در کنار عمل، در کنار اقدام، در کنار به کار انداختن همت و تلاش، خواستن از خدا را نیز باید قرار بدهیم. این دعا، حاجات را برای انسان برآورده میسازد. لذا ملاحظه میکنید که پیغمبر اکرم صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم، در میدان جنگ، بعد از آنکه همهی کارها را انجام داده است، دعا هم میکند. بنابراین، یکی از وظایف ماست که دعا کنیم، تا از این راه به حاجات و اهداف و مقاصد خودمان نائل شویم1371/12/07
لینک ثابت