newspart/index2
اقتدار علمی / اقتدار ملی/مرجعیت علمی / قدرت علمی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اقتدار در جهان امروز از آنِ دانش است

ما تأکید میکنیم روی علم. این تأکید، جدی است؛ تعارف نیست؛ از روی یک احساس کاذبِ تشریفاتیِ موسمی نیست؛ بلکه از یک تشخیص عمیق و محاسبه‌شده برمیخیزد. زورگوئی در دنیا زیاد است. زورگویان متکی به قدرتشان هستند. آن قدرت و آن ثروت و آن امکانات، برخاسته‌ی از دانش آنهاست. بدون دانش نمیشود مقابله کرد، نمیشود مواجهه کرد. من یک وقتی این حدیث را خوانده‌ام: «العلم سلطان»؛(1) علم عبارت است از اقتدار. علم، خودش یک اقتدار است. هر کس این اقتدار را داشت، میتواند حرکت کند؛ هر کسی، هر ملتی، هر جامعه‌ای که نداشت، مجبور است از اقتدار دیگران پیروی کند. بنابراین، این یک محاسبه‌ی دقیق است.1389/07/14

1 )
شرح‏ نهج‏البلاغة، ابن ابی الحدید ج20 ص 319 ؛

العلم سلطان من وجده صال به و من لم يجده صيل عليه
ترجمه:
دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش برد و هر كه آن را از دست بدهد بر او يورش برند
لینک ثابت
استعمارگری غرب در هند و آفریقا با سوء استفاده از قدرت علمی خود

ما تأكید میكنیم روی علم. این تأكید، جدی است؛ تعارف نیست؛ از روی یك احساس كاذبِ تشریفاتیِ موسمی نیست؛ بلكه از یك تشخیص عمیق و محاسبه‌شده برمیخیزد. زورگوئی در دنیا زیاد است. زورگویان متكی به قدرتشان هستند. آن قدرت و آن ثروت و آن امكانات، برخاسته‌ی از دانش آنهاست. بدون دانش نمیشود مقابله كرد، نمیشود مواجهه كرد. من یك وقتی این حدیث را خوانده‌ام: «العلم سلطان»؛ علم عبارت است از اقتدار. علم، خودش یك اقتدار است. هر كس این اقتدار را داشت، میتواند حركت كند؛ هر كسی، هر ملتی، هر جامعه‌ای كه نداشت، مجبور است از اقتدار دیگران پیروی كند. بنابراین، این یك محاسبه‌ی دقیق است.
خوب، این علم دو جور میتواند هدف داشته باشد: یك جور هدفی كه دارندگان كنونی علم در دنیا آن هدف را داشتند و دنبال كردند و آن هدف، هدفی است ناپاك و نامقدس. به ادعاها نگاه نكنید؛ واقعیت قضیه در پیشرفت علمی غرب، واقعیت بسیار تلخ و بسیار تأسف‌آوری است؛ واقعیتی است كه انسان به هیچ قیمتی حاضر نیست به سمت آن حركت كند. پیشرفت علم در دنیای غرب، چه از وقتی كه اساساً تحرك علمی غرب شروع شد - باید گفت تحرك فكری، كه مقدمه‌ی تحرك علمی بود - كه از قرن شانزدهم میلادی در ایتالیا و در انگلیس و در جاهای دیگر شروع شد، چه آن وقتی كه انقلاب صنعتی در قرن هجدهم ابتدا در انگلیس به وجود آمد؛ ایجاد كارخانجات بزرگ و ماشینهای عظیم كه بتدریج در طول چند ده سال این اتفاق افتاد، بعد تولید ثروت از این راه - حالا آنچه كه در خود آنجاها شد، چه حقوقی پایمال شد، چه فقرائی از بین رفتند، طبقه‌ای كه بر اثر این ماشینهای بزرگ به وجود آمد، چه ظلمهائی به مردم كردند، آنها بماند - بعد بتدریج گسترش این علم و فناوری در دیگر كشورهای اروپائی، به قیمت نابودی آزادی بسیاری از ملتها، تهدید هویت بسیاری از ملتها و وارد آمدن یك ظلم عظیم، همراه با سبعیت بر بسیاری از كشورها و ملتها تمام شد. آنها احساس كردند مواد اولیه لازم دارند، احساس كردند بازار فروش لازم دارند؛ این هم در كشورهای دیگر بود؛ لذا از این دانش استفاده كردند و در مقابل شمشیر و نیزه، توپخانه تولید كردند؛ بعد هم انگلیسی‌ها و هلندی‌ها و پرتغالی‌ها و فرانسوی‌ها و بعضی دیگر از كشورهای اروپائی راه افتادند رفتند به اطراف دنیا، آنقدر با ابزار علم و فناوری در دنیا فاجعه‌آفرینی كردند كه اگر اینها را جمع كنند، یك دائرةالمعارف عظیم خواهد شد با ده‌ها مجلد و گریه‌آور. ... فقط آمریكا هم نیست؛ آمریكا بعد ملحق شده.
شما ملاحظه كنید اینها در هند چه كردند، در چین چه كردند. در قرن نوزدهم، انگلیسی‌ها در هند فجایعی آفریدند كه من یقین دارم - شما جوانها كمتر هم به تاریخ و به این چیزها اهمیت میدهید - یك‌هزارمِ آنچه را كه اتفاق افتاده، شما در تبلیغات و در حرفها نشنیده‌اید. «نهرو» در كتابِ خودش مینویسد اینها آمدند هند. به گفته‌ی او، در دورانی كه هنوز انقلاب صنعتی نشده بود و ماشینهای بزرگ به وجود نیامده بود، شبه قاره‌ی هند از لحاظ صنعت، یكی از كشورهای پیشرفته‌ی دنیا بوده. اینها برای اینكه كار خودشان را پیش ببرند، صنعت هند را نابود كردند؛ طبقه‌ی متوسط هند را نابود كردند؛ پیدایش حركت به سمت دانش و صنعت را با انواع و اقسام تضییقها متوقف كردند؛ یك بیماری مزمن در كالبد یك ملت به وجود آوردند و تزریق كردند؛ كه هنوز كه هنوز است، بعد از گذشت تقریباً صد و پنجاه سال از شروع این كارها در هند، این بیماری در آنجا علاج نشده. شبیه این كار را در چین كردند؛ فجایعی كه در چین آفریدند، فشاری كه به ملت چین وارد كردند. اینها مال قرن نوزدهم است. در آفریقا چه كردند. به كمك علم، در خود قاره‌ی آمریكا چه فجایعی را آفریدند. در آفریقا و در آمریكای لاتین، چقدر انسانهای آزاد برده شدند؛ چقدر خانواده‌ها تارومار و نابود شدند. علم را اینجوری پیدا كردند.
بنابراین جهت علم عبارت بود از حركت به سمت ثروت، بدون رعایت ذره‌ای اخلاق و ایمان و معنویت. اروپائی‌ها همان وقت هم ادعای تمدن میكردند، اما رفتارشان از وحشی‌ترین قبائل در حملات گوناگون قبیله‌ای وحشیانه‌تر بوده. اینهائی كه عرض میكنم، شعار نیست؛ اینها هر كدامش سند، مدرك و تعبیرات دقیق دارد كه چه كار میكردند؛ كه الان مجال توضیح نیست. اگر من گوشه‌ای از آنها را میگفتم، میفهمیدید كه در آسیای شرقی، در آفریقا و در نقاط دیگر، به وسیله‌ی همین اروپائی‌ها و غربی‌ها و با ابزار علمِ آنها چه اتفاقی افتاده است. چون هدف، ثروت بود، بنابراین اخلاقی وجود نداشت، مذهبی وجود نداشت، خدائی وجود نداشت.
ما این علم را نمیخواهیم. این علم، آن وقتی كه رشد پیدا میكند و به منتها درجه میرسد، میشود مثل این چیزی كه امروز كشورهای غربی دارند؛ میشود بمب اتم، میشود این همه ظلم و ستم، میشود نابودی دموكراسی در مدعی‌ترین كشور دنیا از لحاظ دموكراسی - یعنی آمریكا - میشود اختلاف طبقاتی روزافزون و شكاف طبقاتی؛ میلیونها كارتن‌خواب، میلیونها زیر خط فقر در یك كشور ثروتمند و پیشرفته. این علم فایده‌ای ندارد. ما دنبال این علم نیستیم. نه تعلیمات انبیاء، نه تعلیمات اسلام، نه وجدان انسانی، ما را به این طریق سوق نمیدهد؛ هیچ شوقی در انسان نمی‌آفریند.
آن علمی كه ما میخواهیم، همراه با تزكیه است... اول، تزكیه است. تربیت دین، تربیت قرآن، تربیت اسلام این است. چرا اول تزكیه؟ برای اینكه اگر تزكیه نبود، علم منحرف میشود. علم یك ابزار است، یك سلاح است؛ این سلاح اگر در دست یك انسان بدطینت، بددل، خبیث و آدمكش قرار بگیرد، جز فاجعه چیز دیگری نمی‌آفریند؛ اما همین سلاح میتواند در دست انسان صالح، وسیله‌ی دفاع از انسانها، دفاع از حقوق مردم، دفاع از خانواده باشد. این علم را بایستی آن وقتی در دست گرفت كه با تزكیه همراه باشد.1389/07/14

لینک ثابت
اقتدار علمی

علم را برای خدمت، برای معنویت، برای پیشرفت فضائل انسانی، برای دفاع حقیقی از حقوق انسان باید فرا بگیریم. ثروت ملی و اقتدار ملی باید برای این باشد كه این ملت بتواند برخلاف سنت رائج جهان، پرچم عدالت را در دست بگیرد. به كسی زور نگوئیم؛ به مظلوم كمك كنیم؛ با ظالم مقابل و مواجه شویم؛ جلوی ظالم را بگیریم.
شما فكرش را بكنید؛ اگر توی این دنیائی كه سكه‌ی رائج عبارت است از ظلم و زورگوئی و استكبار و استعمار و استثمار ملتها، و هر كسی كه قدم در جاده‌ی دانش و علم و پیشرفت میگذارد، همین راه را دنبال میكند - یك عده‌ای زور میگویند، یك عده هم زور را میپذیرند؛ سلطه‌گر و سلطه‌پذیر، كه مجموعاً نظام سلطه را به وجود می‌آورند - یك ملتی قد علم كند، عالم باشد، قدرت داشته باشد، حرف برای زدن داشته باشد و بتواند صدای خودش را به دنیا برساند، دارای فناوری پیشرفته و ابزارهای گوناگون ارتباطی باشد، دارای قدرت تبلیغات باشد، دارای انسانهای با اعتماد به نفس بالا باشد و با این نظام سلطه مواجهه و مقابله كند؛ آنجائی كه همه دست به دست هم میدهند تا یك ملت را مظلوم كنند، زیر پا له كنند، او به دفاع از آن ملت سینه سپر كند، ببینید در دنیا چه اتفاق عجیبی رخ خواهد داد؛ وضع دنیا دگرگون خواهد شد.
برای این هدف كار كنید، علم را برای این فرا بگیرید، دنبال این باشید - این لازم است - والّا اگر روشی كه علم‌آموزان و صاحبان علم در دنیا در این دویست سال سیصد سال دنبال كردند، ما هم ته صف آنها بایستیم، راهی كه آنها رفتند، ما هم همان راه را برویم، این كه هنری نیست؛ این كه هدفی نیست كه انسان از جان خودش برای آن مایه بگذارد. ما بایستی راه جدیدی را باز كنیم. راه جدید این است كه یك ملتی با دارا بودن ابزار علم و اقتدار علمی - كه همه چیز دیگر را به دنبال خودش می‌آورد - انگیزه‌های الهی و ارزشهای الهی و اخلاق الهی را در دنیا عَلم كند و پرچمش را برافرازد. این، آن توقعی است كه ما از شما داریم.1389/07/14

لینک ثابت
اقتدار علمی

. ببینید، ما تأكید میكنیم روی علم. این تأكید، جدی است؛ تعارف نیست؛ از روی یك احساس كاذبِ تشریفاتیِ موسمی نیست؛ بلكه از یك تشخیص عمیق و محاسبه‌شده برمیخیزد. زورگوئی در دنیا زیاد است. زورگویان متكی به قدرتشان هستند. آن قدرت و آن ثروت و آن امكانات، برخاسته‌ی از دانش آنهاست. بدون دانش نمیشود مقابله كرد، نمیشود مواجهه كرد. من یك وقتی این حدیث را خوانده‌ام: «العلم سلطان»؛ علم عبارت است از اقتدار. علم، خودش یك اقتدار است. هر كس این اقتدار را داشت، میتواند حركت كند؛ هر كسی، هر ملتی، هر جامعه‌ای كه نداشت، مجبور است از اقتدار دیگران پیروی كند. بنابراین، این یك محاسبه‌ی دقیق است.1389/07/14
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی