رفع مشکلات مردم -
تعداد فیش :
131 ،
تعداد مقاله :
0
1395/08/12
1395/05/11
1395/01/18
1394/12/05
1394/01/01
1394/01/01
1393/07/29
1393/04/16
1392/12/06
1392/10/19
1392/06/06
1392/05/12
1392/03/08
1391/11/28
1391/07/19
1390/07/20
1390/01/08
1389/08/05
1389/07/27
1389/07/26
1389/07/10
1388/11/28
1388/11/06
1388/06/16
1388/04/15
1387/04/05
1387/03/21
1387/03/07
1387/03/07
1387/02/16
1387/02/15
1387/02/11
1387/02/04
1387/02/04
1386/06/04
1386/03/14
1386/02/08
1385/08/21
1385/08/19
1385/08/17
1385/07/09
1384/12/01
1384/07/17
1384/06/29
1384/05/28
1384/03/25
1384/03/14
1384/03/03
1384/02/25
1384/02/19
1384/02/17
1384/02/17
1384/02/13
1384/02/11
1384/02/11
1384/02/11
1383/04/15
1383/02/28
1382/10/26
1382/09/25
1382/09/17
1382/08/23
1382/07/21
1382/06/05
1382/06/05
1382/06/05
1382/01/27
1382/01/22
1381/12/18
1381/12/13
1381/12/13
1381/10/19
1381/09/15
1381/08/13
1381/08/13
1381/05/05
1381/05/05
1381/04/20
1381/03/07
1381/03/07
1381/02/11
1380/10/19
1380/10/12
1380/08/08
1380/06/05
1380/02/28
1380/02/11
1379/11/25
1379/10/19
1379/09/25
1379/09/25
1379/09/25
1379/08/30
1379/08/11
1379/07/14
1379/05/05
1379/03/29
1379/03/06
1379/02/06
1378/10/04
1378/10/04
1378/05/08
1378/03/04
1378/02/08
1378/01/01
1378/01/01
1378/01/01
1377/10/28
1377/09/23
1377/07/15
1376/12/02
1376/10/06
1376/07/24
1375/12/25
1375/06/08
1375/03/11
1373/12/14
1371/11/29
1370/12/01
1370/11/30
1369/10/13
1369/09/14
1369/05/23
1368/11/01
1368/10/06
1368/08/03
1368/06/09
1368/06/08
1368/05/12
1368/04/09
1368/03/24
اوّلاً طرف دروغگو است، فریبگر است، بدعهد است، خنجرازپشتبزن است، در همان حالی که دارد با یک دست دست میدهد، به قول خودشان یک مشت سنگ در دست دیگرش است که بزند به سر طرف مقابل. طرف، اینجور آدمی است. ثانیاً آمریکا میخواهد مشکلات ملّت ایران را حل کند؟ خود آمریکا دچار بحران است؛ این را چرا نمیگویند؟ این را همهی دستگاههای مهمّ قضاوتکنندهی در اینگونه مسائل در دنیا، حتّی خود آمریکاییها دارند میگویند. آمریکا دچار بحران است؛ بحران اقتصادی، بحران بینالمللی، بحران سیاسی، بحران اخلاقی؛ خودش دچار بحران است. امروز قرضهای دولت آمریکا تقریباً نزدیک به تولید ناخالص کلّ آمریکا است؛ این نشانهی بحران است، این را اقتصاددانها میگویند. میگویند هروقتی که دیون یک دولت نزدیک شد به تولید ناخالص یک دولت، این دولت در حال بحران است؛ این اقتصاد اقتصاد بحرانی است؛ امروز آمریکا اینجوری است. آن مقداری که بدهکار است، نزدیک به حدود شصت و چند درصد تولید ناخالص ملّیاش است؛ این میخواهد به چه کسی کمک بکند؟ این میخواهد بمَکد، این میخواهد بکَند تا خودش را ترمیم بکند؛ این میآید به اقتصاد کشوری کمک کند؟
[در موضوع] قاچاق، بنده به مسئولین گفتهام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی. خب معلوم است وقتیکه جنس خارجی وارد شد -چه از مبادی ورودی قانونی مثل گمرک و امثال اینها، چه از مبادی قاچاق که متأسّفانه خیلی هم زیاد است- تولید داخلی میخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش میآید که امروز هست: جوان ما بیکار میشود، اشتغال ما کم میشود، رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و با اروپا نمیشود حل کرد، اینها را خودمان باید حل بکنیم. اینها کارهایی است که به عهدهی خود ما است؛ راه این است.
کشور ظرفیّتهای زیادی دارد، [ظرفیّت] ابتکار زیادی دارد، این کشور هشتاد میلیونی -که البتّه جمعیّت آن میتواند به ۱۵۰ میلیون هم برسد و انشاءالله مسئولین همانطور که بارها تکرار کردهایم، کمک کنند که این تکثیر جمعیّت جوان که امروز خوشبختانه وجود دارد از بین نرود؛ نسل را متوقّف نکنند؛ جمعیّت کشور را بتدریج در طول سالها به پیری منتهی نکنند- این جمعیّت، این کشور، با این ظرفیّت، با این امکانات چهارفصلی که کشور ما دارد، میتواند از لحاظ مادّی پیشرفت کند، مشکلاتمعیشت مردم برطرف بشود؛ راهش این است. بنده به مسائل معیشت مردم خیلی فکر میکنم، خیلی دغدغهمندم نسبت به مسئلهی معیشت مردم امّا هرچه فکر میکنم، هرچه با کارشناسها و آدمهای وارد و مطّلع مشورت میکنم، میبینم جز این راهی وجود ندارد که ما قاطعاً تکیه کنیم به مسائل داخلی. اینکه تجّار خارجی بیایند و بروند و هیچ آبی هم از اینها گرم نشود -که تا حالا [هم] نشده- [چه فایده دارد]؟ الان حدود یکسال است مدام میآیند و میروند؛ کاری هم نکردهاند. اگر هم بخواهند کاری کنند، تصرّف بازار ایران است که درست به ضرر ما است. فایدهی آمد و رفت این هیئتها باید سرمایهگذاری باشد، باید ایجاد تولید باشد، باید در جاهایی که احتیاج داریم به فنّاوری جدید، [آوردن] فنّاوری جدید باشد؛ اینها باید باشد؛ اینها نیست یا کم است. این چیزها را بایستی مسئولین محترم رعایت کنند، دنبال کنند. اینکه ما گفتیم اقدام و عمل، البتّه حالا مشغولند، باید انشاءالله نتیجهی کار محسوس بشود، ملموس بشود که مردم حس کنند، لمس کنند؛ راه این است. حالا البتّه در زمینهی مسائل فرهنگی و مسائل معنوی حرف خیلی زیاد است، ما آنها را نمیخواهیم وارد بشویم، نمیخواهیم بحث بکنیم؛ بحثش در جای خود. بحث مسائل اقتصادی و مسائل معیشتی اینها است. اگر بخواهیم معیشت مردم اصلاح بشود، مشکلاتی که دارند، طبقاتی که وجود دارند، باید به این کارها توجّه بکنیم. یکی از مهمترین مسائل، جلوگیری از فساد داخلی است. این کاری که حالا مطرح شده و گفته شده است و مسئولین هم بحمدالله صریحاً اعلان کردهاند که جلوی این فسادها و این زیادهخواهیها و زیادهخوریها و این حقوقهای گزاف را میگیرند -که در بعضیجاها هم بحمدالله شد؛ در بعضی از بخشها و سازمانها که به ما گزارش دادند، این اقدام تحقّق پیدا کرد، عملی شد- بایستی فراگیر بشود، باید دنبال بشود، باید رها نشود این کار، جلوی فساد باید گرفته بشود. جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود؛ اشرافیگری بلای کشور است. وقتی اشرافیگری در قلّههای جامعه بهوجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آنوقت] شما میبینید فلان خانوادهای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافیگری فرهنگ شد، میشود این. جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت اشرافیگری باشد؛ کمااینکه اسلام اینجوری است. بنده از هر اقدامی که چه دولت، چه مجلس شورای اسلامی درجهت منافع مردم و گشایش امور مردم انجام بدهند، جدّاً دفاع میکنم و از آن حمایت میکنم. مهم این است که انسان احساس کند کاری دارد انجام میگیرد که برای منافع ملّی مفید و لازم است؛ اگر بنده در مورد هر موضوعی -چه آنچه مربوط به قوّهی مجریّه است، چه آنچه مربوط به قوّهی مقنّنه است، همچنین قوّهی قضائیّه- احساس کنم کاری دارد انجام میگیرد که در خدمت مردم و برای مردم است، جدّاً دفاع خواهم کرد؛ از همهی نیرو و توانی که در این بندهی ناچیز وجود دارد استفاده خواهم کرد برای حمایت از این کاری که به نفع مردم و برای رفع مشکلات مردم است.
ملّت ایران نه مجلس دولتی میخواهند، نه مجلس ضدّ دولتی میخواهند؛ ملّت ایران مجلسی میخواهند که به وظایف خودش آشنا باشد؛ بداند که چه بر عهدهی او است در قانون اساسی؛ متعهّد باشد، متدیّن باشد، شجاع باشد، مرعوب آمریکا نباشد؛ علاقهمند واقعی به پیشرفت کشور باشد، پیشرفت کشور را در تربیتِ علمیِ جوانانِ بااستعدادِ این کشور و این ملّت بداند. اینجور مجلسی را میخواهند؛ مجلسی که درد مردم را بشناسد، درد کشور را بشناسد، درصدد درمان و علاج آن دردها باشد -قانونگذاری یعنی این- مردم اینجور مجلسی را میخواهند. مجلس دولتی و مجلس ضدّ دولتی یعنی چه! اینها دوقطبیهای کاذب است. شما با یکایک ملّت ایران تماس بگیرید و بگویید آیا شما مجلسی میخواهید که دردهای کشور را، مشکلات کشور را، مشکلات مردم را بشناسد و بخواهد آن را حل کند یا مجلسی که طرفدار زید یا عمرو باشد. جواب چیست از طرف مردم؟ معلوم است که مردم آن اوّلی را میخواهند؛ برای مردم این مهم است؛
امروز وظیفهی همهی آحاد ملّت این است که از مسئولین کشور حمایت کنند و به مسئولین دولتی کمک کنند. این مخصوص این دولت نیست، مربوط به همهی دولتها است؛ دولتهایی هم که بعداً سرِ کار میآیند همین خصوصیّت را دارند. اوّلاً به خاطر اینکه همهی دولتها دغدغهی اصلی و اساسیشان حلّ مشکلات مردم است؛ البتّه ممکن است تواناییهای مختلفی داشته باشند و همه در یک ردیف نباشند؛ ثانیاً ممکن است که سلایق گوناگونی داشته باشند؛ امّا هدف در همهی این دولتها عبارت است از اینکه در دورهی مسئولیّت خود در حدّ توان خودشان بتوانند مشکلات کشور را حل کنند.
امروز یکی از نقدترین و بزرگترین چالشهای کشور مسئلهی اقتصاد ملّی است؛ اقتصاد. انتظار بهحقّ مردم ما، این است که از یک اقتصاد شکوفا برخوردار باشند، رفاه عمومی باشد، طبقهی ضعیف از وضعیّت غیرقابل قبول خارج بشود، از مشکلات نجات پیدا کند؛ اینها انتظارات مردم ما است و این انتظارات بهحق است؛ اقتصاد کشور نیازمند یک حرکت جدّی و یک کار بزرگ است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تلاشها و زحمات دولتهای قبلی عراق برای برقراری امنیت و حل مشکلات مردم، افزودند: ما خدمات بزرگ آقای نوری مالکی را برای عراق و منطقه فراموش نخواهیم کرد.
توصیهی سوّم [این است که] حرکت را براساس اصول انقلاب تنظیم کنید؛ از حاشیهسازی پرهیز کنید، به حلّ مشکلات مردم بپردازید.
... کشاورزی اهمّیّت حیاتی دارد. لازم است نگاه دولت و سیاستهای دولتی به بخش کشاورزی، نگاه حمایت باشد؛ همهجای دنیا هم همینجور است؛ از بخش کشاورزی بهوسیلهی دولتها حمایت میشود. آنوقت باید مشکلات موجود در بخش کشاورزی برطرف بشود؛ مشکلاتکشاورزان، مشکلات دامداران - که گاهی شکایتهایی هم به ما میشود - و انسان رنج میبرد از بعضی از مشکلاتی که برای اینها وجود دارد. ایشان مسائل اقتصادی و مشکلات ناشی از این مسائل را مهمترین موضوع کشور و مردم دانستند و افزودند: اگر سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، بطور جدی پیگیری و اجرا شوند، امید زیادی وجود دارد که رونق اقتصادی و اصلاح پایههای اقتصادی کشور در میانمدت محقق و بخشی از مشکلات مردم حل شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه هدف از برگزاری جلسه با سران سه قوه، بررسی راهکارهای تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است، خاطر نشان کردند: با ابلاغ این سیاستها، مردم اکنون منتظر اجرای آنها و تأثیرات مثبت ناشی از اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی هستند، بنابراین دولت، مجلس و قوه قضائیه باید بطور جدی وارد میدان شوند و وظایف مربوط به خود را، در هر بخش، پیگیری و اجرا کنند. ملّت ایران اگر بخواهد از مشکلات مادّی و معنوی خود - مشکلات اخلاقی، مشکلات اقتصادی - رهایی پیدا کند، باید به خود، به فکر خود، به ارادهی خود، به ایمان خود، به جوانهای خود، به شخصیّتهای خود تکیه کند و علاج کار را از خدای متعال بداند. و بدانید برادران عزیز، خواهران عزیز، قمیهای عزیز، همهی ملّت ایران! ملّت ایران نشان داده است که با تکیهی به خدای متعال از همهی این موانع عبور خواهد کرد و به هدف خواهد رسید.
در زمینهی اقتصاد خوشبختانه زیرساختهای زیادی امروز وجود دارد که اینها چند سال پیش وجود نداشت. در این ده دوازده سال اخیر، زیرساختهای زیادی در کشور بهوجود آمده که میتوان از اینها استفاده کرد. خب، آنچه که در درجهی اوّل در زمینهی اقتصاد لازم است، یکی ثبات و آرامش و خاموش کردن تلاطم عرصهی اقتصادی است، یعنی این تلاطمی که وجود دارد، چه تلاطم ذهنی مردم، چه آنچه در بازار وجود دارد، این را بایستی با تدبیر - که البتّه این بیشتر به سیاستهای شما و اظهارنظرهای شما و برخی از اقدامات سریع شما وابسته است - [حل کرد]. یک مسئله هم مسئلهی مهار تورّم است، یکی هم تأمین نیازهای اساسی مردم است؛ اینها چیزهای اولویّتداری است که بایستی در درجهی اوّل مورد توجّه قرار بگیرد؛ و تحرک بخشیدن به تولید ملی. اینها مسائل اساسی اقتصاد ما است؛ باید به اینها توجّه بکنید. البتّه مشکلات هست، برخی از این مشکلات را - یا بسیاری از آنها را - آقای دکتر روحانی بیان کردند؛ ما هم کموبیش آشنا هستیم با این مشکلات؛ میدانیم که اینها هست، باید ببینید که چگونه میتوان از این مشکلات خلاص شد و اگر توانستید انشاءالله این آرامش را در عرصهی اقتصاد بهوجود بیاورید و تورّم را مهار بکنید و مسئلهی تولید را تحرّک ببخشید، این شروعِ همین حماسهی اقتصادیای است که ما اوّلِ سال آن را مطرح کردیم و درخواست کردیم از مجموعهی ملّت و مجموعهی مسئولین. البتّه حماسهی اقتصادی کارِ شش ماه و یک سال و دو سال نیست؛ حرکت بلندمدّت لازم است. از دولت کنونی هم نه مردم، نه ما و نه هر انسان منصفی انتظار ندارد که حالا در کوتاهمدّت همهی این مشکلات را حل کند؛ نه، انتظار دارند که حرکت به سوی حل آغاز بشود و این را احساس کنند که یک حرکتی به سمت حلّ مشکلات هست و نگاه حکیمانهای و مدبّرانهای پشت سر قضایا هست،
وظیفهی مسئولان، وظیفهی سنگینی است. در نظام جمهوری اسلامی، پذیرش مسئولیت به معنای کامجوئی از قدرت نیست؛ به معنای قبول زحمات خدمت به مردم است؛ این معنای قبول زحمت است؛ معنای مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی این است. مسئولان تلاش میکنند، کار میکنند، زحمت میکشند، توان خودشان را به میدان میآورند تا بتوانند ازمشکلات مردم کم کنند، بتوانند کشور را به اهداف برسانند. ظرفیتهای کشور هم خوشبختانه بسیار زیاد است؛ زحمات متراکمی که گذشتگان کشیدند، آنها هم جزو ظرفیتهای این کشور است؛ از این ظرفیتها باید مسئولان محترم استفاده کنند.
البته من توصیه میکنم، هم مردم را به بردباری، هم مسئولین محترم را به شکیبائی و حوصله. نباید توقع داشت مشکلاتی که در سر راه مردم وجود دارد - چه در زمینهی اقتصادی، چه در هر زمینهی دیگری - در مدت کوتاهی برطرف شود. البته باید از خدای متعال درخواست کرد که به مسئولین توفیق دهد هرچه بتوانند، سریعتر کارها را پیش ببرند؛ اما طبیعت کارهای کلان در کشور، طبیعت زمانبر است. نظام جمهوری اسلامی ریشه دارد؛ این ریشه، مردمند. اجتماع مردم حول این نظام، مایهی عزت و برکت کشور و برکت نظام و برکت خود آن مردم است. مردم کمک میکنند به این که نظام عزت پیدا کند؛ خود این، عزت مردم است؛ خود این، مصونیت و امنیت مردم است؛ خود این، امکانی است برای حل همهی مشکلات مردم؛ این را باید دانست؛ این یک فرمول کلی است. بنابراین انتخابات که مظهر حضور مردم است، باید پرشور برگزار شود؛ همهی تلاش و همت مسئولان باید این باشد.
امسال شما دیدید در این راهپیمائی، مردم چه کردند. نمیشود گفت مردم از گرانی و مشکلات شکایتی ندارند؛ چرا، گرانی هست، مشکلات اقتصادی هست، مردم هم آن را لمس میکنند - مخصوصاً طبقات ضعیف - اما این موجب نشد که مردم بین خودشان و نظام اسلامی فاصله بیندازند. مردم میدانند که آن دست قدرتمندی که بتواند این مشکلات را حل کند، نظام اسلامی است؛ آن اسلام عزیز و اسلام مقتدر و مسئولانی است که به اسلام پایبندند؛ اینها میتوانند مشکلات را برطرف کنند. تسلیم شدن در مقابل دشمنان، مشکلی را برطرف نمیکند.
... توقع بنده از مسئولین این است که حالا که رفتار دشمن شدت پیدا کرده است، شما هم رفاقتهاتان را با هم شدت بدهید و بیشتر با هم باشید. تقوا، تقوا، تقوا، صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش، ملاحظهی مصالح کشور، متمرکز کردن همهی توان و نیرو برای حل مشکلات مردم و مشکلات کشور؛ این توقع ماست. امیدواریم انشاءاللّه این نصیحتِ خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولین محترم، بخصوص مسئولین بالا قرار بگیرد؛ به این مسئله پایبند باشند. در این استان، مثل استانهای دیگر، توجه مسئولین - چه نمایندگان مجلس، چه نمایندگان دولت - باید به رفع مشکلات مردم باشد؛ که در درجهی اول، همین مسئلهی تولید و بهکارگیری امکانات بومی است. مطمئناً در این استان، با وجود آب، با وجود زمین حاصلخیز، با وجود طبیعت مستعد کشاورزی، با وجود دامداری غنی که توانسته نیازهای بسیاری را در خارج از این استان هم برآورده کند، با وجود صنایعی که میتواند پائیندستیهای زیادی داشته باشد - صنایع بزرگی در این استان هست که پائیندستیهای این صنایع میتواند مورد توجه قرار بگیرد - اشتغال و تولید و شور و نشاط مردمی افزایش پیدا خواهد کرد. اینها چیزهائی است که باید مورد اهتمام مسئولین این استان باشد.
با توجه به این نقاط مثبت و برجسته، جوان این استان باید سرشار از امید و نشاط و میل به کار باشد. جوانهای استان توجه کنند و بدانند که در چه موقعیتی، در چه منطقهی حساس و دارای امتیازی زندگی میکنند. البته مشکلات وجود دارد، که انشاءاللَّه باید مسئولین همتهای خودشان را بگمارند بر رفع کامل مشکلات؛ که در رأس مشکلات این استان، مسئلهی اشتغال است. مسئلهی اشتغال در اینجا، از متوسط کشور، حساستر است و باید نسبت به امر اشتغال در این استان توجه ویژهای بشود.
در همین منطقهی عسلویه - در این دو تا مرکز مهم بشری و انسانی عسلویه و نخل تقی - مردم نیازهائی دارند. کمک به رفع این نیازها، جزو جهاد اقتصادی است؛ جزو کار بزرگ است. امروز ما با مدیران و مسئولان بخشهای مختلف، در زمینهی محیط زیست، هوای آلوده، مشکلات گوناگون، دربارهی این مردم، همین طور گفتگوهائی داشتیم. انشاءاللَّه باید این مسائل را دنبال کنند. باید مشکلات مردم حل شود. اینها همه اجزائی است از مجموعهی یک جهاد عظیم و همهجانبهی اقتصادی. با همکاری، همدلی، احساس برادری، احساس عمل للَّه و کار برای خدا، این ملت میتواند جایگاه شایستهی خود را پیدا کند.
گاهی یک مسئولی نمیتواند توقعی را که از او هست، انجام دهد. یک دستگاهی اعتباراتش کم است، امکاناتش کم است؛ مانعی ندارد؛ اگر چنانچه به قدر توان اما با روی خوش، با ابروی گشاده، با آغوش باز و صمیمانه با مردم برخورد شود، مردم خشنود میشوند، راضی میشوند. گاهی به دفتر ما در تهران مراجعاتی میشود. کسی درخواستی دارد، برای ما عملی نیست. میگویند بله، درخواست شما رسید، اما نمیتوانیم این کار را بکنیم؛ یا خلاف قانون است، یا مشکلات دیگری دارد. آن طرف میگوید من همین اندازه که شما به درخواست من توجه و رسیدگی کردید، راضیام؛ ولو این کار انجام نگرفته. مردم خشنود میشوند از اینکه مسئولان دردهای آنها را احساس کنند، غمگسار آنها باشند. البته تلاش هم بکنند و به قدر امکان، نیازهای آنها را برآورده کنند. عرض کردیم امکانات دولت محدود است. اینجور نیست که ما خیال کنیم همهی این کارهائی را که لازم است، دولت میتواند با دست باز انجام دهد؛ نه، از جهات مختلف محدودیتهای زیادی وجود دارد؛ اما همان مقداری که ممکن است، عمل کنیم و آنچه را که عمل میکنیم، با روی باز انجام دهیم. با مردم ابروگشاده باشیم؛ این از مهمترین کارهائی است که بر عهدهی ماست، بر عهدهی همهی مسئولین است.
کار مهم دیگر - که مخاطب و مسئول آن، دولت است - اهتمام به رفع عوامل نارضائی و مشکلساز برای مردم است: مسئلهی معیشت، مسئلهی اشتغال، مسئلهی سامانههای اداری، مسئلهی منصوبان دستگاهها - بخصوص در سطوح بالا - مسئلهی شهرداریها، مسئلهی نیروی انتظامی، که مباشراً و مستقیماً با مردم روبهرو هستند و میتوانند بسیاری از مشکلات مردم را برطرف کنند یا خدای نکرده نارضائیهائی به وجود بیاید. بنابراین دستگاهها در مسائل گوناگون، اهتمام و هماهنگی داشته باشند؛ هماهنگی و همافزائی داشته باشند؛ اختلاف وجود نداشته باشد؛ که این هم مربوط به دستگاههای دولتی است.
... مسئولین محترم در این شهر اگر برای یک چیزی با همدیگر اختلاف دارند، نباید بگذارند این اختلاف با زندگی مردم تماسی پیدا کند و مردم را دچار مشکل کند. دستگاههای مختلفی با هم اختلافاتی دارند که ممکن است به زندگی مردم تماس پیدا کند؛ اینها را من اینجا یادداشت کردهام، که دیگر ذکر نمیکنم؛ لیکن توصیهی کلی من این است که همه دست به دست هم بدهند؛ مسئولین دولتی با همکاری و همافزائی به مردم خدمت کنند؛ مردم هم با پشتیبانی از آنها و با این حضور عظیمی که خوشبختانه همیشه از خودشان نشان دادهاند، بتوانند کاری را که در این برههی از زمان در این کشور انجام گرفته است، به سرانجام برسانند و فوائد آن را به دنیای اسلام نشان دهند. رهبر انقلاب اسلامی در پایان اظهار امیدواری کردند خداوند متعال هر چه زودتر شرّ آمریکا را از عراق کوتاه کند تا مشکلات مردم این کشور بر طرف شوند.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر همکاریهای منطقه ای میان کشورهای دوست، اظهار امیدواری کردند همه گروههای عراقی همچون گذشته با اتکا به ارای آحاد مردم عراق، با همکاری و یکدلی، در جهت آبادانی عراق، حل مشکلات مردم این کشور و خروج اشغالگران گام بردارند.
مسئولیت مسئولین هم سنگین شد. مسئولان کشور، مسئولان قوای سه گانه، در مقابل این حرکت عظیم مردمی، در مقابل این هوشیاری خیره کنندهی مردم، مسئولیتشان سنگین شد. این مردم برای دفاع از کشورشان، انقلابشان و ارزشهایشان آماده هستند. خدمتگزاران جامعه باید با خضوع و احترام در مقابل این ملت، کارهایشان را با قدرت و با جدیت دنبال کنند، برای مردم کار کنند. در کشور گرفتاری هست، نابسامانی هست، مشکل هست؛ اما هیچ گرفتاریای، هیچ نابسامانیای، هیچ مشکلی نیست که با دست ارادهی متکی به ایمان، قابل برطرف کردن نباشد. انشاءاللَّه مسئولین کشور در قوای سه گانه، در بخشهای مختلف، خود آحاد مردم، هر کس به سهم خود، در نوبهی خود، کوشش خواهند کرد، این مشکلات را برطرف خواهند کرد.
در مقابل این جبههی دشمن، احساس حضور، احساس مسئولیت برای حضور، وظیفهی همه است. وظیفهی مسئولان، کار کردن، وقت را مغتنم شمردن برای خدمت، خدمت دادن به مردم، هر لحظهای را، هر ساعتی را مغتنم شمردن برای کار، که گرهها را باز کنند، مشکلات را برطرف کنند؛ و وظیفهی عمومی مردم در قبال مسئولین، اعتماد، همراهی، پشتیبانی و کمک است.
توصیه دوم ادامهی رویکردهای اساسىِ قبلی این دولت است؛ چون این دولت ادامهی دولت قبل است دیگر. شما رویکرد عدالت داشتید. از مسئلهی عدالت دست برندارید؛ این قضیهی عدالت را دنبال کنید. و مسئلهی فسادستیزی، حمایت از طبقات ضعیف، سادهزیستی، نگاه به مناطق دوردست و محروم، توجه به مشکلات گوناگون مردم. اینها اصولی است که اگر رعایت بشود و بر اینها پای فشرده بشود، هم خدا را راضی میکند، هم مردم را از هر مسئول و از هر نظامی خشنود و دلشاد میکند. اینها را ادامه بدهید.
... توصیهی پنجم که دنبالهی همینهاست، حل مشکلات اقتصادی مردم و کشور است. همین مسئلهی تورم که اشاره کردند - که مهمترینش تورم و اشتغال است - اینها مهمترین است. نکتهی بسیار خوبی توی بیانات آقای رئیس جمهور بود که من هم روی آن تکیه میکنم؛ دولت بایستی جوری برنامهریزی کند که از ناحیهی دولت، فشار تورمی روی مردم زیاد نشود. حالا یک وقت از ناحیهی بیرون است، یک وقت از ناحیهی بعضی از قوانین است. حالا مسئلهی خدمات را مطرح کردند. خوب، خیلی از خدمات به وسیلهی دولت انجام میگیرد؛ بسیاری از این خدماتی که میگوئید سهمش در تورم از سی درصد رسیده به هفتاد درصد، این خدمات را خود دولت دارد انجام میدهد. بنابراین، سهم خودتان را در ایجاد فشار تورمی کم کنید؛ هر چه که ممکن است. این جزو کارهای اساسی و مهم است. مسئولین هم، رئیس جمهور منتخب هم باید قدر این اقبال مردمی را بداند. شکر این توجهِ مردم، عبارت است از خدمت کامل و جامع برای حل مشکلات مردم؛ تلاش برای پیشبرد کشور و تلاش برای حفظ اتحاد ملت بزرگ ایران. اینها حقائقی است که وجود دارد. شما ملت ایران در این برههی از زمان کار بزرگی را انجام دادید، حرکت بزرگی را انجام دادید و خدای متعال به حول و قوهی خود به این حرکت برکت خواهد داد و پیش خواهد رفت.
یک نکتهی دیگر در کنار این، عبارت است از این که ما - یعنی مجموعهی قوهی قضائیه - همهی این فعالیتها را برای این انجام میدهیم که قوهی قضائیه بتواند جایگاه شایسته و سزاوار خود را در جامعهی اسلامی، در عمل مردم، در واقعیت زندگی، در ذهن مردم پیدا کند - که من در سالهای گذشته به این اشاره کردم، یا شاید مفصلاً در بعضی از سالها دربارهاش صحبت کردیم -مردم در کنار قوهی قضائیه احساس امنیت کنند. من یک بار عرض کردم، غایت مطلوب برای قوهی قضائیه در عرصهی عملی این است که وضع قوهی قضائیه به آنجا برسد که هر کسی در کشور، در جامعهی اسلامی احساس کرد که کسی میخواهد به او ظلم کند یا کسی به او ظلمی کرده است، تعدیای کرده است، دلخوش باشد به اینکه به قوهی قضائیه مراجعه میکنم و مشکل را برطرف میکنم. این احساس باید در مردم به وجود بیاید. همه احساس کنند که با مراجعهی به قوهی قضائیه به حق خودشان میرسند. این حالت باید در جامعهی اسلامی به وجود بیاید.
اگر در حل و فصل قضایائی که به قوهی قضائیه مراجعه میشود، مثلاً هشتاد درصد - ولو نه صد درصد - هم اینجور باشد که با رسیدگی دقیق، قاطع و عادلانه کار انجام بگیرد، این احساس تا حدود زیادی در مردم به وجود خواهد آمد که احساس کنند قوه قضائیه ملجأ آنهاست. این احساس باید به مردم دست دهد؛ یعنی مردم بفهمند که قوهی قضائیه متکفل استقرار عدالت است؛ این باید حاصل شود. همهی این مقدمات برای این است که این حالت در جامعه به وجود بیاید. اگر ما تدابیری اندیشیدیم، زحمتی کشیدیم، لیکن دیدیم این حالت ملجأ و پناه بودن در ذهنیت عمومی جامعهی ما به وجود نیامد، باید بدانیم یک جای کار عیب دارد، آن را باید بگردیم پیداکنیم، مشکل را برطرف کنیم. این آن چیزی است که معیار و ملاک عمل باید باشد و همه باید تلاش کنند. آنچه که به نظرم میآید که خیلی مهم است، این است که روی قانون و روی نظارت - که این دو موضوع اساسىِ وظایف مجلس هست - دوستان خیلی بایستی وقت بگذارند. قانون باید جامع باشد، باید کامل باشد، باید ماندگار باشد، باید کارشناسی شده باشد، باید گرهگشا باشد، باید ناظر به مشکلات زندگی مردم باشد. نمیگوییم قانونی که برای کوتاهمدت یک گرهای را باز میکند، لازم نیست، چرا؛ بعضی از قوانین هست که یک گره کوتاهمدت را باز میکند، چارهای هم نیست، بایستی این قانون گذاشته شود - اینجور قوانین هم داریم - لیکن طبع اکثری و طبیعی قوانین این است که ماندگار، قابل تطبیق با شرایط گوناگون، مفید، صریح، شفاف و غیر قابل تأویل باشد؛ در چارچوب همان حدود و اختیاراتی که قانون اساسی برای مجلس شورای اسلامی معین کرده.
مجلس هفتم با رویکرد ارزشی و شجاعانهی خود در مسائل جهانی و ملی، و با دفاع از حقوق ملت در برابر بیگانگان، و با تلاش در راه رفع مشکلات مردم و با حرمت نهادن به آرامش فضای سیاسی و پرهیز از آشفتهسازی و جنجالآفرینی، کارنامهی تحسینبرانگیزی به جای گذاشت.
هنر قانوننویسی و قانونگذاری، از برترینهای نمایندگی است. قانون باید کارآمد، روان، شفاف، روزآمد و با این حال با نگاه بلندمدت،دارای گسترهئی هرچه پهناورتر و قابل ماندگاری، و یکسره معطوف به نیازهای مردم و منافع عمومی باشد. نگرش جزئی، بخشی، شخصی و یا خدای نخواسته با نگاه لجاجتآمیز در قانونگذاری، بیسود و احیاناً زیانبار است. اولویتها باید ترجیح یابد، تناقض و تکرار در قوانین باید ریشهکن شود، و از خرد جمعی و کارشناسی در تدوین قوانین بیشترین بهره گرفته شود.
اشاره کردم به گذشتهی غیرتمند انقلابی مردم کازرون. به همین دلیل هم مردم کازرون و کلاً به یک معنا استان فارس، از نظر رژیم طاغوت یک استان مطلوب نبود؛ یک استان مغضوب به حساب میآمد. نگاه کنید به شیراز و ببینید تلاش فرهنگسازیهای طاغوتی را، تلاش استحاله را در آن دورهی طاغوت. این را مقایسه کنید با فعالیتهائی که یک دولت باید برای یک استانی مثل استان فارس انجام بدهد؛ از لحاظ عمرانی و آبادانی. میبینید که در رژیم طاغوت کأنه برای آبادانی این استان و ساخت زیربناهای لازم برای رشد این استان، توجهی نشده است. راههای استان مشکل دارند؛ آب استان مشکل داشته است، سدبندی، راهسازی، ایجاد صنایع بزرگ در سرتاسر این استان مورد غفلت قرار گرفته است. استانی در قلب کشور و با این عظمت تاریخی، از لحاظ راههای مواصلاتی و ارتباطی جزو استانهای عقبافتاده محسوب میشده است؛ نمیخواستند. نگاه به این استان و به طور کلی به مسائل کشور در دوران حاکمیت طاغوت، نگاه دلسوزانه، علاججویانه و معطوف به رفع مشکلات نبود. نگاه، نگاه دیگری بود؛ با محاسبات دیگری بود.
یکی از هدفهای من در سفرهائی که سالهای گذشته به استانهای مختلف کشور میکردم و در سفرها هم میگفتم، همین بود که دولتمردان را به توجه هر چه بیشتر به نقاط آسیبدیده و آسیبپذیر و محروم در کشور متوجه کنم؛ توجه آنها را به این نقاط جلب کنم. امروز خوشبختانه این مقصود حاصل شده است؛ یعنی یکی از برنامههای دولت خدمتگزار همین است که همهی استانها و همهی شهرها و شهرستانها را، به طور مستقیم زیر دید قرار میدهد؛
بخصوص این منطقه و این استان که امسال کمبود باران و نازلات آسمانی، برای کشاورز و دامدار و افرادی که چشمشان به آسمان است، مشکلاتی را به وجود آورده است و بیشتر هم به وجود خواهد آورد؛ من اطلاع دارم و به من گزارش دادند که دولت برای جبرانِ بخشی از مشکلات ناشی از خشکسالی تدابیری اندیشیده و برنامههائی پیشبینی کرده است و بودجههائی را گذاشتهاند. امیدواریم آنچه را که دولت با مقدورات خود تصویب کرده است، انشاءالله به بهترین وجهی اجرا بشود و مردم بهرهمند بشوند. البته دست دعا را هم به آسمان بلند داریم: از خدای متعال تفضلش، رحمتش و عنایتش را به این مردم مؤمن و به این سرزمینهای تشنه، طلب میکنیم؛ امیدواریم خدای متعال تفضل کند. ... اگر ما اسراف نکنیم، میتوانیم نیاز کشور را برآورده کنیم. یکی از چیزهایی که ما در این کشور نتوانستیم بر خودمان فائق بیاییم و اصلاح کنیم، مسئلهی اسراف است و یکی از موارد اسراف، اسراف در آب است؛ اتفاقاً کشور ما جزو مناطقی است که از لحاظ آب آن چنان غنی نیست؛ اما درصورتیکه اسراف نکنیم و روش کار را آن چنان که عاقلانه و درست است در پیش بگیریم، با همین آبِ موجود میتوانیم نیاز کشور را برآورده کنیم. اینها وظائف همهی مردم ایران است و دولت اسلامی موظف است که با ترتیب صحیح و با برنامهی درست، از این آمادگی ملت ایران استفاده کند و انشاءالله یکی پس از دیگری مشکلات را برطرف کنند. امروز دنیای غرب بیش از دیگران درگیر مشکلات اقتصادی است. خودشان اعلام میکنند بحران اقتصادیای که امروز از امریکا شروع شده است و بتدریج دارد گریبان اروپا را هم میگیرد و به بعضی از کشورهای دیگر هم سرایت میکند، در شصت سال گذشته - یعنی از بعد از جنگ بینالملل اول تا امروز - سابقه نداشته است. سازمان ملل در دنیا اعلام بحران غذائی کرده است. ملت ایران به فضل پروردگار و به لطف الهی مشکلاتش از بسیاری از همین کشورهای مدعی کمتر است و با همت مسئولین و همت مردم، باید بتوانند همین مشکلاتی را هم که وجود دارد، برطرف کنند؛ این همت همه را میطلبد.
مطلب دیگر، وظائفی است که مسئولان کشور در قبال کارگران دارند؛ همان طور که وزیر محترم(۱) اشاره کردند. این مسئولیتها، مسئولیتهای متنوعی است. خوشبختانه انسان میبیند و احساس میکند که این دولت، دولت کار است؛ خود عناصر اصلی دولت به معنای حقیقی کلمه، کارگری میکنند؛ دائم مشغولند، کار میکنند و تحرک نشان میدهند؛ کارهای پر اهمیت، کارهای پرارزش. یکی از این وظائف همین است که مشکلات جامعهی کارگری کشور را جستجو کنند و آنها را برطرف کنند. یکی از این مشکلات یقیناً وجود بیکاری و عدم اشتغال است. رونق دادن به اشتغال و تشویق کارآفرینان و ایجاد بنگاههای کاری هم یکی از این کارهای لازم است. این در منطق جمهوری اسلامی یک تلازم را نشان میدهد.
... مشکلات جامعهی کارگری - مسئلهی بیمهشان، مسئلهی مسکنشان، مسئلهی ارتباطاتشان با کارفرما، وظائف کارفرما در مقابل آنها، وظائف آنها در مقابل محیط کار - بایستی به طور دائم دنبال شود و اهمیت وجدان کار و اتقان کار بایستی مورد تأکید قرار بگیرد. این راه، راه روشنی است؛ این هدف، هدف مشخصی است؛ این ملت هم ملت اهل کار و اهل تلاشی است. نکتهی دوم، انتخاب نمایندگان صالح است، یا به تعبیر درستتر بگوئیم «نمایندگان اصلح»؛ کسانی که صالحترند؛ کسانی که به فکر مردمند؛ کسانی که برای مردم دل میسوزانند؛ کسانی که حاضرند با همکاران خودشان در دولت، در قوهی قضائیه، در بخشهای مختلف، دست به دست هم بدهند و با اتحاد و اتفاق، یک کار بزرگ انجام بدهند؛ اینجور افرادی را انتخاب کنند.
شما هم دولتی هستید که این دو خصوصیت را جزو شعارها و برنامههای عملکرد خودتان قرار دادهاید؛ هم به مردم امید میدهید، هم وعدهی عدالت میدهید. همان امید هم به خاطر این است که شما پرچم عدالت را بلند کردهاید و دم از عدالت میزنید. حقیقتاً هم خلأ امروز دنیا، بیش از همه چیز خلأ عدالت است. در کشور و جامعهی خود ما هم بیشترین چیزی که این جامعه تشنهی اوست، عبارت است از عدالت. وقتی ما به مشکلات، کمبودها، توقعات و انتظارات مردم و آرزوهای بلندی که در ذهن خود ما برای مردم هست، نگاه میکنیم، میبینیم تقریباً همهی اینها برمیگردد به مسئلهی تأمین عدالت؛ که اگر عدالت تأمین بشود، همهی این چیزها حل خواهد شد.
مردمی بودن است. مردمی بودن در نظام جمهوری اسلامی، یک شاخهی اصلی است؛ یعنی رأی مردم، هویت مردم، کرامت مردم، خواست مردم، از جملهی عناصر اصلی در نظام جمهوری اسلامی و این بنای مستحکم است. رأی مردم تعیینکننده است. نیازهای مردم، هدف اساسىِ دولتمردان و نظام جمهوری اسلامی است. این نیازها، هم نیازهای مادی است و هم نیازهای معنوی و اخلاقی و روحی.
در نظام جمهوری اسلامی همچنانیکه اقتصاد مردم اهمیت دارد، امنیت مردم هم اهمیت دارد؛ همچنانیکه امنیت جسم آنان دارای اهمیت است، امنیت اخلاق آنان هم دارای اهمیت است؛ همچنانیکه حفظ تشکیلات کشوری مهم است، حفظ نظام خانواده هم مهم است. جمهوری اسلامی در مقابل همهی این نیازهای مردم، خود را موظف میداند و مردم به معنای حقیقىِ کلمه، صاحب رأی و صاحب اختیارند؛ بر خلاف دمکراسی رائج در غرب؛ لیبرال دمکراسی شکستخوردهی رسوا شدهی غربی. دمکراسی غربی در حقیقت انتخاب مردم نیست، انتخاب زرسالاران است؛ حتی انتخاب بدنهی احزاب هم نیست، انتخاب سران و رهبران احزاب است. آنها هستند که حکومتها را میآورند و میبرند؛ آنها هستند که تصمیمهای بزرگ را میسازند. مردم در اکثر تصمیمهای بزرگ، برکنار از تصمیمگیری و تصمیمسازیاند؛ کسی هم به آنها اعتنا نمیکند. آنقدر هم آنها را گرفتار مشغله و کار میکنند که نمیتوانند و فرصت آن را پیدا نمیکنند که آنچه را که میخواهند، به زبان بیاورند. اعضاء این شوراها باید قدردان مشارکت مردم باشند که در این دوره بیش از گذشته نشان داده شد، و خود را وقف خدمتی کنند که بر زندگی روزمره ی اهالی شهر و روستا دارای تأثیری مستقیم و نزدیک است.
بنیاد این نهاد اجتماعی بر حل عملگرایانه ی مشکلات عینی و مشخص مردم در شهر و روستا است و هدف آن راحت تر و اخلاقی تر کردن زندگی شهروندی است. امروز بحمداللَّه قشرهای عمومی مردم - بخصوص مردم مستضعف - امیدوارند. این امیدواری نه به خاطر این است که مشکلات برطرف شده است؛ ممکن است برطرف کردن مشکلات، سالها طول بکشد. گاهی انجام کارهای بزرگ احتیاج دارد به گذشت یک دوره، دو دورهی عمر دولتها تا به نتیجه برسد؛ لیکن در عین حال مردم امیدوار و خوشحالند؛ چرا؟ چون احساس میکنند دارد کار میشود؛ در جهت رفع تبعیض و کمک به محرومان پیشرفت است؛ همین، دل مردم را خوشحال میکند. بنده هم تأکیدم همیشه - در طول این سالهای گذشته - به دولتها و مسئولان مختلف این بوده که کاری کنید چیزی از خود نشان بدهید که مردم بفهمند و قبول کنند که شما دارید کار میکنید و دارید به سمت اهداف حرکت میکنید. مردم ما، مردم بزرگواریاند.
یک مسئله، مسئلهی آبادانی و سازندگی دامغان است. ما نقاط مهم را در این سفرها به دولتهای محترم تذکر میدهیم. شهر شما شهر با استعدادی است؛ مشکلاتی هم با آن همراه است و مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند. سؤالاتی که دوستان ما قبل از سفر از مردم شهر کردند، به ما نشان داد که مشکل آب، مشکل بیکاری، مسئلهی اشتغال، مشکل بهداشت و درمان و برخی مشکلات دیگر، برای مردم این شهر جدی است. آنچه که من میتوانم عرض بکنم، این است که دولت محترم و رئیس جمهور محترم، با همهی توان، در حد ظرفیت کشور، در صدد رفع مشکلات است. یقیناً دولت محترم طی برنامهریزیهای کوتاه مدت و بلند مدت این مشکلات را مورد توجه قرار خواهد داد. این مشکلات باید بتدریج حل شود. با همت خود شما مردم، با همراهی و همکاری شما مردم و با حضور جوانان، بخصوص جوانان دانشجو - که در این استان، از جمله در این شهر دانشجویان زیادی حضور دارند - با استفاده از تخصصها و معرفتشان، بتوانند در باز کردن گرههای گوناگون همکاری کنند و شریک باشند.
آنچه مورد توجه مسئولان کشور است، سرعت بخشیدن به سازندگىِ همه جانبه ی کشور است؛ اما در کنار این معنا، محور اصلی شعارهای نظام اسلامی، استقرار عدالت، رسیدگی به مشکلات مردم، تسهیل زمینه های رشد و پیشرفت ملت ایران، و ساختن کشور آنچنان که مناسب حاکمیت اسلام و شعارهای اسلامی است، می باشد. این، آن چیزی است که مسئولان در پی آن هستند؛ این هدف بزرگی است و تلاش زیادی لازم دارد و بحمداللَّه امکان این تلاش هم هست و این تلاش شروع هم شده است؛ و چه در این دولت، و چه در دولتهای قبلی، خدمات فراوانی هم در این زمینه انجام گرفته؛ یعنی ملت و کشور به راه افتاده است.
ایشان با اشاره به جهتگیریهای دولت نهم برای خدمت به مردم افزودند: در شرایط کنونی که ارزشهای دینی و انقلابی، مردمیبودن و رعایت خیر و صلاح مردم از جهتگیریهای اصلی دولت به شمار میروند، بهترین فرصت برای خدمت به مردم به وجود آمده که باید از این فرصت با همهی توان بهره بُرد.
حضرت آیتالله خامنهای لازمهی استفاده از همهی توان برای خدمت به مردم را دوری از مسائل حاشیهای و دستهبندیهای سیاسی و خطی دانستند و افزودند: ضمن بهکارگیری توان مضاعف برای حل مشکلات مردم باید آنان را نیز در جریان اقدامات دولت قرار داد تا امید مردم بیش از پیش افزایش یابد. رهبر انقلاب اسلامی بررسی مشکلات مردم و سرعتبخشیدن برای برطرفکردن آنها را یادآور شدند و خاطرنشان کردند: در هفتههای اخیر، مسألهی گرانی و افزایش قیمتها به مردم بهویژه قشرهای کمدرآمد فشار زیادی وارد کرده است که دولت و مسئولان اقتصادی باید ضمن بررسی علل این مسأله، در جهت برطرفکردن آنها تلاش کنند. حضرت آیتالله خامنهای همچنین بر لزوم همکاری، همراهی و همدلی همهی گروههای فلسطینی برای ادامهی مسیر و حل مشکلات مردم فلسطین تأکید کردند.
یک جملهی دیگر این است که میفرماید: «انصف اللَّه و انصف الناس من نفسک و من خاصة اهلک و من لک فیه هوی من رعیتک». معنای «انصف الناس من نفسک» در عربی این است که داد مردم را از خودت بگیر. «انصف من نفسک» یعنی داد کسی را از خودت بگیر؛ خودت را در مقابل او محکوم کن؛ از خود به نفع دیگران بازخواست کن. حضرت در اینجا میگوید: «انصف اللَّه من نفسک»؛ داد خدا را از خود بگیر. معنای این جمله این است که در مقابل خدا کاملاً احساس مسؤولیت بکن و خودت را در قبال تکلیف الهی محکوم کن. اینطور نباشد که خیال کنی آنچه را که بر عهدهات بوده، به تمام و کمال انجام دادهای؛ نه، همیشه خودت را بدهکار و مدیون بدان. این در مورد خدا. آنوقت «انصف الناس من نفسک»؛ داد مردم را هم از خودت بستان؛ یعنی همیشه در قضاوتهای خودت مردم را حاکم و طلبگار و محِق بدان و خودت را بدهکار. البته این معنایش این نیست که در موردی هم که ظلم بخصوصی به تو دارد میشود، باز بگویی حق با من نیست؛ نه، این نگاهِ عمومی است. مردم مطالبات دارند، حرف میزنند، صدایشان بلند میشود، گاهی سر آدم داد میکشند؛ فرض بفرمایید در ادارهیی جمعی مراجعه میکنند و حرفی میزنند؛ اولین فکری که به ذهنت میرسد، این نباشد که اینها را تحریک کردهاند تا بیایند علیه من - که هیچ تقصیری ندارم - جنجال کنند؛ نه، اولین فکر این باشد که اینها مطالبهی بحقی دارند؛ من مسؤولم ببینم اینها چه میگویند.
بنابراین هم داد مردم را از خود بستان، هم «من خاصة اهلک»؛ از کسان نزدیک خودت؛ فرزند، برادر و قوم و خویش. «و من لک فیه هوی من رعیتک»؛ اگر در بین مردم قشر و جماعتی هستند که مورد حمایت خاص تو هستند، از آنها هم داد مردم را بگیر. شما به عنوان یک حاکم، یک رئیس یا یک وزیر، وقتی طرفدار قشری هستید، قهراً به آن قشر امکاناتی تعلق میگیرد و آن قشر تمکنی پیدا میکند که همین امکانِ تطاول آنها بر حقوق مردم را بهوجود میآورد؛ پس حواستان باشد. یک جملهی دیگر در این فرمانِ بسیار مهم این است که «و لیکن احب الامور الیک اوسطها فیالحق و اعمها فیالعدل و اجمعها لرضی الرعیة». فهرست کارهایی که انسان باید انجام دهد، یک چیز طولانی است و به همهی اینها هم نمیرسد. حضرت میفرماید: محبوبترین کاری که میخواهی انتخاب کنی، اولاً «اوسطها فیالحق» یعنی وسطتر باشد. وسط، یعنی میانهی افراط و تفریط؛ نه در آن افراط وجود داشته باشد، نه تفریط. حق هم درست همین است؛ هیچگاه نه در جهت افراط است، نه در جهت تفریط. «اوسطها فیالحق» یعنی بهطور کامل در آن رعایتِ حق بشود؛ یعنی دقیقاً در حد وسط بین افراط و تفریط باشد. ثانیاً «و اعمها فیالعدل» باشد؛ عدالتی که از آن ناشی میشود، سطح وسیعتری از مردم را فرا بگیرد. گاهی ممکن است کاری عادلانه باشد؛ اما کسانیکه از این عدل سود میبرند، جماعت محدودی باشند. ممکن است کاری ظلم هم نباشد، کار عادلانه و درستی هم باشد؛ اما دایرهی این کار، محدود باشد. یک وقت نه، انسان دایرهی وسیعی از کار را مورد اهتمام خودش قرار میدهد و جماعت کثیری از آن استفاده میکنند. حضرت میفرماید این کار پیش تو محبوبتر باشد. محبوبتر بودن هم طبعاً معنایش این است که اگر امر دایر شد بین این کار و یک کار دیگر، این را انتخاب کنی؛ یعنی همان اولویتها و تقدمهایی که ما همیشه میگوییم رعایت کنید. این، یکی از ملاکهای اولویتهاست. ثانیاً «و اجمعها لرضی الرعیة»؛ دیگر اینکه کاری که انتخاب میکنی، رضایت مردم را با خودش داشته باشد. «رعیت» به مردم اطلاق میشود؛ یعنی کسی که مراعات او لازم است. رعیت چیز بدی نیست. بعضیها خیال میکنند رعیت فحش است! رعیت یعنی کسی که مراعاتش لازم است؛ یعنی تودهی مردم و عامهی مردم. اصطلاح «ناس» و «رعیت» غالباً به قشر سواد مردم گفته میشود، نه گروههای خاص. تکیهی امیرالمؤمنین و پیغمبر و قرآن هم روی همین مجموعههای عمومی مردم است؛ همینیکه ما عوام مردم میگوییم؛ یعنی رعیت و تودهی مردم و سواد مردم؛ همین چیزی که خواص خاصِ خرج کنِ امروز با طرح آن در مسائل سیاسی و اجتماعی مخالفند و اسمش تودهگرایی و پوپولیسم است. اینکه جماعت و حزب و گروه و دستهی خاصی را انتخاب کنید و اینها بشوند محور تصمیمگیری و محور کار و طبعاً محور خیرات، خیلی خوشخیالی است؛ اینکه آدم خیال کند جماعت خاصی محور تصمیمگیریاند، کارها را آنها میکنند، انتصابها را آنها میکنند؛ اما وقتی نوبت تقسیم غنایم میشود، خودشان را زاهدانه کنار میکشند و میگویند نخیر، بروید بدهید به مردم، دیدیم و تجربه کردیم که اینطوری نیست؛ منطقاً هم اینگونه نیست. لذاست که در منطق علوی، نگاه و توجه به عامهی مردم است. گروههای خاص و قشرهای خاص و جماعتهایی که اسم خاص و عنوان خاصی پیدا میکنند و برای خودشان تشخص خاصی بهدست میآورند، مورد اعتبار نیستند؛ نه اینکه باید به اینها ظلم شود؛ نه، اینها هم مثل بقیهی مردم تشخصی ندارند؛ از نظر اسلام تعینی ندارند؛ لذا میگوید: «و اجمعها لرضی الرعیة»؛ باید رضایت عامهی مردم جلب شود. بعد حضرت استدلالی دارد که خیلی عجیب و جالب است. میفرماید: «فان سخط العامة یجحف برضی الخاصة»؛ ملاک و مناط و معیار و میزان کار، رضایت و عدم رضایت عامهی مردم است. چرا؟ چون اگر عامهی مردم نارضایی داشته باشند، رضایت و خشنودی گروههای خاص از تو بکلی پامال میشود و از بین میرود. ای بسا جماعتی به اسم روشنفکر و نخبگان سیاسی، طرفدار حکومت و حاکمی هستند، اما عامهی مردم ناراضیاند؛ این نارضایىِ عمومىِ مردم، خشنودی و رضایت آن جماعت ویژه را لگدمال میکند و از بین میبرد؛ کمااینکه دیدیم همین کار را کردند. عکس این هم صادق است؛ «و انّ سخط الخاصة یغتفر مع رضی العامة»؛ اما اگر مردم را راضی کردی و رضایت عمومی را به دست آوردی، سَخَط و ناخشنودی گروههای خاص قابل بخشش است؛ یعنی خیلی اهمیتی ندارد و خیلی تأثیری نمیگذارد؛ بنابراین بروید سراغ راضی کردن عموم مردم. آن وقت حضرت نگاه حکیمانهیی دارد. ما هم در همین مدتهایی که دستمان توی کار بوده، این را واقعاً دیدیم، لمس کردیم. اتکا به خدای متعال و اعتقاد به نگاه رئوفانه و پدرانهی حضرت بقیةاللَّه (ارواحنافداه) به ملت، این تأثیر بزرگ را در زندگی ما و در رفتار ما دارد که ما را با قوت قلب در مقابل امواج گوناگون وادار به استقامت میکند. نمیتوانند ملت ایران را شکست بدهند. به توفیق الهی، مسؤولان کشور، دولتمردان مؤمن و صبور، با پیگیری و تلاش باید بتوانند یکی پس از دیگری مشکلات این ملت را حل کنند؛ باید بتوانند سطح علمی و عملی این کشور را آنچنان بالا ببرند که بهکلی طمع دشمنان از این ملت و از این کشور قطع بشود.
مردم هم مشکلات زیادی دارند و منتظر هم هستند. اما من عرض میکنم با شناختی که از مردم دارم و با ارتباطات زیادی که در طول این سالها با متن مردمداشتهام، میدانم که مردم اهل انصافند؛ اینطور نیست که حل مشکلات متراکم را در مدت کوتاهی بخواهند. بعضیها در گوشه و کنار حرفی میزنند و یا چیزی مینویسند؛ اینها حرف آنهاست؛ حرف مردم نیست. بحمداللَّه دست دولت باز است؛ اختیارات رئیس جمهور بسیار وسیع است؛ بودجهی کشور هم در اختیار رئیس جمهور است. انشاءاللَّه یک دولت قوی و کارآمد سر کار بیاید؛ با ایمان، با انگیزه، با تقوا، با مراقبت از خود، با نظارت مجلس و دستگاههای نظارتی، با قوانین پیشرفته و خوب، با قوهی قضاییهی حاضر یراق و آمادهی به کار در مقابل تخلفات، تا در مدتی که قانون به آنها فرصت داده است، بتوانند کارهایی را که به مردم وعده دادهاند و در این مدت میشود انجام داد، انجام دهند؛ کارهای درازمدت را هم در این مدت پایهگذاری کنند.
بنده مثل همیشه متضرعانه از خداوند متعال مسألت میکنم که این ملت را به حرکتی که خیر و صلاح او در آن هست، هدایت کند؛ او را دستگیری کند و آن چیزی که برای این کشور و این ملت مایهی عزت، صیانت و رفع مشکلات است، پیش بیاورد. بنده مثل همیشه به فضل و کرم الهی هم بسیار امیدوارم. خدا را شکر که یک لحظه اطمینان به لطف و فضل الهی از ما سلب نشده است.
... مردم از دعواهای سیاسی و اختلافات سیاسی و من خوبم و تو بدی خستهاند؛ مردم این چیزها را دوست نمیدارند. در کشور کارهای زیادی هست که باید انجام بگیرد؛ کارهای زیادی هم انجام گرفته است. مشکلات فراوانی وجود دارد که باید برطرف شود؛ گرههایی هست که باید باز شود. در کشور باید فساد ریشهکن شود؛ تبعیض نباشد؛ به طبقهی مستضعف و محروم - بخصوص مستضعفینِ بیدست و پا - بهطور ویژه توجه شود؛ اینها وظایف اسلامی ماست؛ وظایفی است که قانون اساسی بر دوش همهی مسئولان کشور گذاشته است؛ هیچکس نمیتواند خود را از این کارها برکنار بدارد. دعواهای لفظی، شعارهای لفاظیگونه، اسم از مفاهیم مبهم و بیسروته آوردن، مشکل مردم را حل نمیکند؛ مردم احتیاج دارند به اینکه در میدان عمل و کار، با لجنهایی که نمیگذارد این دریاچهی مصفا طراوت لازم را داشته باشد، مبارزه شود. کسی که سر کار میآید - هر کس باشد، هر شعاری داده باشد، هر حرفی در مقام ادعا به مردم زده باشد - اولین وظیفهاش این است که برای گرهگشایی مشکلات مردم آستین همت بالا بزند؛ همکاران خودش را از کسانی که مؤمن به حق مردم و مؤمن به کارآیی نظام جمهوری اسلامی هستند، انتخاب کند؛ وارد میدان عمل شود و برای مردم کار کند. انتخابات یک حادثهی مهم است؛ چون مردم اختیار کشور را برای مدت چهار سال به دست انسانی خواهند داد؛ و اوست که میتواند در این مدت بودجه و درآمد و نیروی انسانی و سازمانهای کشور را بهکار بگیرد؛ یا درست، یا خدای نکرده نادرست؛ یا کامل، یا خدای نکرده ناقص؛ یا همراه با صحت عمل، یا خدای نکرده دچار شائبههای سوءعمل؛ یا با توجه به نیازهای مردم، متوجه به باز کردن گرههای زندگی مردم، متوجه به رفع مشکلات انبوهی که وجود دارد، یا خدای نکرده بیاعتنایی به اینها. پس انتخابات از این جهت بسیار مهم است که ملت ایران میخواهد ادارهی کشور را برای چهار سال به دست انسانی بسپرد که از لحاظ قانونی اختیارات بسیار وسیعی دارد، امکانات بینظیری در اختیار دارد و میتواند ملت و کشور را چهار سال و یا حتّی بیش از چهار سال جلو ببرد؛ و میتواند متوقف نگه دارد یا خدای نکرده به عقب برگرداند.
امروز کشور برای کار، میدان وسیعی است. مدیران کارآمد اگر بیایند کار و تلاش کنند و نشاط به خرج دهند، میدان برای کار خیلی باز است. ما میتوانیم بسیاری از مشکلات مادی جامعه را برطرف کنیم. خوشبختانه در دولتهای قبلی زیربناهای خوبی در کشور فراهم شده و کارهای خوبی صورت گرفته است - این را من بارها گفتهام - این کارها را باید به زندگی مردم وصل کنند؛ کاری کنند که مردم طعم شیرین خدماتی را که در کشور انجام میگیرد، بچشند؛ در هیچ نقطهیی از کشور فقر نباشد - عدالت برقرار باشد - فساد نباشد و افراد مفسد از دستگاههای تصمیمگیر طرد شوند و امکان دخالت پیدا نکنند؛ اینها چیزهایی است که ما باید مورد توجه قرار دهیم. مطمئن باشید وقتی نیت من و شما خیر باشد و بخواهیم برای خدا کار کنیم و از خدای متعال کمک بخواهیم و آنچه در وسع داریم، انجام دهیم، یقیناً خدای متعال نتیجهی شیرین را لطف خواهد کرد و به حول و قوهی الهی در این آزمایش بزرگ هم ملت ایران سرافراز بیرون خواهد آمد.
افزودند: آثار این کارها هنوز در زندگی مردم بم ملموس نیست که باید در این جهت، فکری اساسی کرد تا مردم حاصل کارهای انجامشده را مشاهده و لمس کنند.
ایشان رسیدگی به مشکلات زنان و کودکان بمی و آسیبدیدگان و معلولان زلزلهی بم، حل مشکل اصناف این شهر، احداث فضاهای آموزشی و مدیریت مسائل فرهنگی مردم بم را مهم خواندند و افزودند: پیشرفت کارها در بم به نگاه ویژهی دولت نیاز دارد و پشتیبانی و حمایت از ستاد بازسازی بم نباید در روال معمول تصمیمگیریها دچار کندی شود. حضرت آیتالله خامنهای همچنین تصمیمگیری سریع و جدی و شروع اقدامات لازم برای رسیدگی به زلزلهزدگان زرند را بسیار ضروری برشمردند و افزودند: باید مسألهی مقاومسازی را در سراسر کشور بسیار جدی بگیریم، به گونهای که حداقل در بخشی از محیط خانهها، فضایی کاملاً امن ایجاد شود. تلاش پیگیر برای رفع محرومیت از مناطق مختلف استان کرمان، سبککردن بار سنگینی که خشکسالی بر دوش مردم این استان گذاشته است و رفع ناامنیهایی که اشرار و قاچاقچیان در مناطقی از استان کرمان ایجاد میکنند، از دیگر محورهای مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بود. ایشان فعالیتهای اقتصادی در استان کرمان را وسیع و پرثمر دانستند و افزودند: نتایج این فعالیتها باید در معیشت مردم استان هم تأثیرگذار باشد. حضرت آیتالله خامنهای در همین زمینه افزودند: لازم است مؤسسههای خیریه و فعال در عرصههای مختلف صنعتی، تولیدی، عمرانی و دیگر عرصهها با تقبل اعتبار اجرای طرحهای مختلف، بخشی از حاصل کارها و فعالیتهایشان را مستقیماً صرف بهبود زندگی مردم کنند. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تصمیمات دیشب هیأت دولت برای جبران خسارات خشکسالی در مناطق مختلف کشور افزودند: استاندار فعال و همهی مدیران استان باید تصمیمات اتخاذشده برای بهبود وضع کرمان را تا نتیجهی نهایی پیگیری کنند.
ایشان مدیریت اسلامی را مدیریتی عادلانه و دلسوزانه خواندند و خاطرنشان کردند: تلاش بیوقفه برای حل مشکلات مردم و رفتار مهربانانه با مراجعهکنندگان به عنوان عمل صالح در پیشگاه خداوند دارای اجر و پاداش است. در نظام جمهوری اسلامی، تعیینکنندهی رتبهی انسانها، ارزشهای معنوی است؛ ((انّ اکرمکم عنداللَّه اتقیکم)). همهی دلها باید با اتکال به خدا در این جهتگیری همدل شوند. نظام جمهوری اسلامی، نظامی است برای مردم و برای رفع گرفتاریها و مشکلات مادی و معنوی انسانها. نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که باید در زیر سایهی پُرمهر آن هرگونه ناکامی و تلخکامی از قشرهای محروم برطرف شود و فاصلهی بین قشرهای مختلف جامعه کم گردد؛ یعنی قشرهایی که از لحاظ سطح زندگی پاییناند، بالا بیایند. ما نمیتوانیم ادعا کنیم به این مقصود رسیدهایم. ما نمیتوانیم خود را راضی و قانع کنیم که توانستهایم هدف اسلام را در اینباره برآورده کنیم و به آن دست یابیم. همین اندازه ادعا میکنیم و خدا را سپاس میگوییم که در این راه حرکت میکنیم؛ هدف ما این است.
اصلح یعنی چه کسی؟ یعنی کسی که همین هدفها را دنبال کند؛ یعنی کسی که همین دردها را بداند و حس کند؛ یعنی کسی که برای ریشهکنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد؛ یعنی کسی که به حال قشرهای محروم و مستضعف دل بسوزاند. اصلح کسی است که هم به ترقی و پیشرفت کشور و توسعهی اقتصادی و غیراقتصادی بیندیشد؛ هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آنچنان محو و مات نشود که از یاد قشرهای مظلوم و ضعیف غافل بماند. اصلح کسی است که به فکر معیشت مردم، دین مردم، فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد. اصلح کسی است که بتواند این بارِ عظیم را بر دوش بگیرد؛ هر کسی نمیتواند این بار را بر دوش بگیرد؛ نشاط و حوصله و همت و قدرتِ لازم و هوشمندی لازم دارد. البته هر کس صلاحیتش در مراکز قانونی تأیید شود، صالح است؛ اما باید در بین صالحها گشت و صالحتر را پیدا و او را انتخاب کرد. این، هنر شما مردم است.
امیدوارم انشاءاللَّه با تشکیل یک دولت قوی و کارآمد و با کفایت، راهی را که دولتهای قبل با دلسوزی و پشتکار رفتند، با قوتِ هرچه بیشتر ادامه دهد و مشکلات این منطقه و استان کرمان و همهی کشور ایران عزیز - بخصوص مناطق محروم - را برطرف کند. این، چیزی است که ملت ما از اسلام عزیز انتظار دارد؛ به آن دل بسته و امید بسته است و به حول و قوهی الهی این امیدِ مردم در سایهی اسلام و مردان مؤمن و با عزم و مسلمان برآورده خواهد شد. ایشان رسیدگی سریع و صحیح به نیازهای روحی مردم را ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: این کار باید با توجه کامل به مبانی دینی و ایمان عمیق مردم بم انجام شود.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین تلاش بیشتر برای حل مشکلات معیشتی مردم بم و رونقگرفتن کسب و کار در این شهر را خواستار شدند. آنچه امروز برای این کشور مهم است، این است که دستاوردهای مهمِ دوران بعد از پیروزی در جنگ تحمیلی تا امروز، بتواند به صورت محصول شیرینی، کام مردم را شیرین کند. با تلاشی که تا امروز انجام گرفته است، ملت ایران و مسؤولان کشور باید بتوانند آینده را همراه با برخورداری مردم از عدالت اجتماعی و رفاه و ادامهی پیشرفت در راههای گوناگون، بسازند. زیربناهای کشور خوب ساخته شده است؛ اما آنچه بهوجود آمده، باید زندگی مردم را از فقر و محرومیت نجات دهد. از آنچه انجام گرفته است، ملت باید بتواند بهرهبرداری کند. بیانصافی است اگر کسی تلاشهای گذشتهی دولتهای گوناگون و سالهای متمادىِ بعد از جنگ را ندیده بگیرد. کار متراکمی صورت گرفته است؛ لیکن برای اینکه این کارها زندگی عامهی مردم و همهی مناطق کشور را از منافع و برکات خود بهرهمند کند، یک سلسله کار دیگر هم لازم است. وضعیت خطیر و مهم ما به این مناسبت است.
باید حلقهی سازندگیها و تولیدها و پیشرفتها را به حلقهی زندگی مردم وصل کرد؛ مثل آبی که در پشت سدی جمع شده است و باید با کانالکشی، آن را سر مزرعهی مردم کشاند تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند. بنابراین، از این همه پیشرفتی که صورت گرفته است، باید کام مردم را شیرین کرد؛ این، تلاش و برنامهریزىِ بسیار مهمی لازم دارد. آنچه امروز کشور به آن احتیاج دارد، این است که برای رفع فقر و ریشهکنىِ فساد و برخوردار کردن عامهی مردم و مناطق گوناگون و همهی زوایای کشور از منافع و برکات پیشرفت کشور باید برنامهریزی شود؛ سیاستها و برنامهها باید ناظر به این هدف باشد. آنچه در درجهی اول اهمیت قرار دارد، این است که اهتمام همهی مردم، نخبگان مردم و مسؤولان گوناگونِ بخشهای مختلف این باشد که رئیسجمهوری انتخاب شود که بتواند گرههای زندگی مردم را در دوران کنونی باز کند؛ وظایف این دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل کند. انشاءاللَّه مردم کاری کنند که خدای متعال رئیسجمهوری با این تواناییها و با این رویکردها برای این کشور مقدر کند.
هر دوره خصوصیتی دارد و هر کدام از مسؤولان در دورههای گذشته کارهایی انجام دادند. امروز ما احتیاج داریم که در کشورمان تلاش و پیشرفت و رشد علمی و فناوری، همراه با عدالت اجتماعی و مبارزهی با فساد باشد. آنچه برای رئیسجمهور آینده بسیار مهم است، این است که با همهی وجود در پی کار و تلاش برای مردم باشد. لذا من در اول سال عرض کردم؛ آنچه کشور احتیاج دارد، رئیسجمهور بانشاط، مصمم، کاردان، توانا، پیگیر و با حوصله است؛ رئیسجمهوری که قدر مردم را بداند؛ با مردم صمیمی باشد؛ برای مردم مجاهدت کند؛ برای مردم کار و تلاش کند؛ ظرفیتهای کشور را آنچنان بهکار بگیرد که مردم بتوانند از این ظرفیتها در همهجا بهرهمند شوند؛ رئیسجمهوری که اعماق کشور و روستاهای دورافتاده برای او با تهران تفاوتی نداشته باشد؛ حق مردم شهرهای بزرگ و کوچک در نظر او یکسان باشد؛ بتواند برای رفع تبعیض و پُر کردن شکاف میان ثروتمندان و فقرا تلاش و کار کند؛ رئیسجمهوری شجاع، با تدبیر و مؤمن به هدفهای انقلاب و نظام باشد. هرچه انسان گزارشهای مسؤولان استان و مسؤولان بخشی را قبل از سفر مطالعه میکند، تکیه روی پیشرفتهاست - چه در زمینهی کشاورزی، چه در زمینهی صنعت، چه در زمینهی معدن و غیر اینها - و درست هم هست؛ این پیشرفتها اتفاق افتاده است؛ اما وقتی انسان به گزارشهای برخی از معتمدان و نمایندگان مردم نگاه میکند، تکیه روی مشکلات مردم و محرومیتهاست؛ این هم درست است. هر دو درست میگویند؛ پیشرفتهای خوبی در استان اتفاق افتاده است؛ اما این پیشرفتها نتوانسته است خلأهای فراوان در زندگی همهی بخشهای مردم استان را پُر کند؛ این معنایش این است که ما احتیاج داریم به کار؛ باید عرق بریزیم و تلاش و کار کنیم. این کار باید جهتدار باشد؛ جهت، عدالت؛ جهت، پُر کردن شکاف بین فقیر و غنی؛ جهت، بالا آوردن زندگی مردم محروم؛ مردمی که در دوران امتحانهای دشوار و سخت هم در صفوف اول و در مقابل خطرهای دشمن ایستادند و بعد از این هم همینطور خواهد بود.
ما در این سفر، مطالعهی نسبتاً جامع و وسیعی را انجام میدهیم. مسؤولان دولتی کمک میکنند و معمولاً در اینگونه سفرها، هم واقعیتها را در اختیار ما میگذارند تا آنها را ببینیم، و هم کمکهای دولتی را در اختیار میگذارند تا برخی از مشکلات مردم در حد مقدورات کشور برطرف شود. اما آنچه در این سفر من را نگران میکند، این است که ما امروز در پایان دورهی دولت قرار داریم. مسؤولان کنونی دولت، دورانی طولانی سر کار نخواهند بود؛ مسؤولانی هم که بعداً خواهند آمد، ممکن است از این مسأله غافل بمانند. من قبل از آمدن به کرمان، به آقای رئیسجمهور گفتم؛ الان هم به همهی مسؤولان - چه مسؤولان استانی، چه مسؤولان کشورىِ بخشی که مربوط به مسائل این استان خواهد بود - عرض میکنم؛ در دو سه ماه آیندهیی که از عمر دولت کنونی باقی است، تلاش کنند تصمیمهایی که در این سفر گرفته میشود، تبدیل به دستورالعملهای اجرایی کنند. کاری کنند که دولت آینده وقتی سر کار آمد، بداند دربارهی کرمان چه باید بکند و این تصمیمها را چگونه باید اجرا کند. قوه ی مجریه، قوه ی مقننه و قوه ی قضاییه در محدوده ی وظایف خودشان با همدلی حرکت کنند و با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. البته معنایش این نیست که قوه ی مقننه از قوه ی مجریه سؤال نکند، یا قوه ی قضاییه به خطای اشخاصی از قوای دیگر نپردازد؛ معنایش این است که هر کدام در محدوده ی وظایفِ خود صادقانه با قوای دیگر همکاری کنند؛ جهتگیری های خودشان را طوری تنظیم کنند که مکمل یکدیگر باشند؛ به اولویتهای کشور توجه کنند - در بخشهای مختلف کشور و در همین استان شما چیزهایی در اولویت قرار دارد؛ آنها را مقدم کنند؛ چیزهایی که ناظر به منافع عمومی و عدالت اجتماعی باشد - از طبقات ضعیف گره گشایی کنند و از اتلاف وقت و سرمایه پرهیز نمایند.
عده یی با جنجال و بحث، مدتی را صرف این کردند که ثابت کنند توسعه ی سیاسی بر توسعه ی اقتصادی مقدم است. این اتلاف وقت ملت است که بحث کنیم آیا توسعه ی سیاسی مقدم است یا توسعه ی اقتصادی. آنچه لازم است، آنچه مقدم است و آنچه بر گردن همه هست، رفع مشکلات مردم و پیشرفت دادن کشور است. این که ما بحثهای سیاسی و جنجالهای روزمره را وارد زندگىِ کارىِ مسؤولان و مردم بکنیم، هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمی کند. حق مردم است که از مسؤولانشان کار و تلاش و ابتکار و اقدام بموقع و رفتار مسؤولانه بخواهند؛ و وظیفه ی مسؤولان است که پاسخگو باشند و آنچه را که وظیفه ی آنهاست، انجام دهند. این، ضلع اول است؛ اما کافی نیست. برنامهریزی در صدا و سیما باید با جهتگیری به سمت وحدت ملی، ایجاد امید، نشان دادن افقهای روشنی که در پیش روی ملت ماست، شجاعت دادن به مجموعهی مبتکر و محقق و فنّان کشور، شجاعت دادن به ادارهکنندگان و مسؤولان و تصمیمگیران کشور در زمینههای مختلف، ترغیب مردم به حضور در صحنه - که حلال همهی مشکلات حضور و ارادهی مردمی و تصمیم مردمی است - باشد. البته جانمایهی همهی اینها هم ایمان قلبی و دینی است. اگر کسی دین را برای ارزش والای معنوىِ ذاتی خودش هم قبول نداشته باشد و نشناخته باشد، میتواند به دین به عنوان دارویی که میتواند مهمترین مشکلات اجتماعی یک ملت را علاج کند، تکیه کند. این را فقط ما که جمهوری اسلامی هستیم، نمیگوییم و فقط هم برای کشور ما نیست، بلکه امروز متفکران و نخبگان سیاسی و فکری دنیا هم به همین فکرها افتادهاند.
من امروز یک مقدار در شهر گشتم و نقاط مختلف را به چشم دیدم. قبلاً از مسؤولان و از کسانی که سفارش شده بود بیایند اوضاع را از نزدیک ببینند، گزارشهایی گرفته بودم؛ اما دوست میداشتم از نزدیک ببینم، که امروز این توفیق دست داد و از نزدیک وضعیت را دیدم. خیلی کارهای خوبی شده، خیلی کارهای خوبی هم نشده است. اقدامات مفیدی انجام گرفته است؛ بعضی اقدامات هم که باید انجام گیرد، صورت نگرفته است. در این مرحله همه وظیفه داریم با یک نظم درست و سازماندهىِ صحیح، برای آسایش و تأمین نیازهای مردم هرچه میتوانیم، اقدام کنیم. تا الان آنچه مسؤولان انجام دادهاند، بسیار باارزش است. کارهای بزرگی شده است، لیکن نیازها بیش از اینهاست و کمبودها هنوز زیاد است. در این مرحله، وظیفه، رفع این کمبودهاست. در مرحله بعد - همانطور که قبلاً هم عرض کردیم و مسؤولان کشوری و استانی هم گفتهاند - انشاءاللَّه باید بم از میان این ویرانهها با عزّت و افتخار و استحکام سر بلند کند. اینها به همّت شما و همّت مسؤولان بسته است و همین کار هم خواهد شد.
من در همه سفرها قبل از ورود به هر شهری، نظرات مردم را از راه نظرخواهی و جستجو و گفتگو، چه با مسؤولان و چه با آحاد مردم بهدست میآورم. وقتی از مردم قزوین درباره انتظاراتشان از دولت سؤال میکنند، همان پاسخی را میدهند که در بسیاری از مناطق دیگرِ کشور هم پاسخ همین است. انتظارات مردم، رفع مشکلات اقتصادی، رفع مشکلات مربوط به جوانان - مسأله تحصیل و مسکن و ازدواج و بیکاری - رفع مسائل مربوط به گرانی و برطرف شدن مسائل مربوط به عمران شهری و روستایی است. انتظار از مسؤولان این است که به اندازه توانِ خود و امکانات کشور به نیازهای مردم برسند. این انتظار بجاست و من هم آن را تأیید میکنم. یکی از دلایل سفر ما به مناطق و شهرهای مختلف همین است. مقصود این است که با رفتن به هر شهر و استانی، مسائل آن شهر و استان یکبار دیگر با تفصیل و جزئیات برای مسؤولان کشور مطرح شود. مسؤولان در حال خدمتگزاریاند و قصد خدمتگزاری دارند. باید به آنها کمک کرد تا بتوانند این خدمات را هرچه بیشتر و سریعتر کنند.
یکی از بزرگترین چیزهایی که کام مردم را شیرین میکند، این است که ببینند، حس کنند و بیابند که مسؤولانِ امور آنها در پی خدمت صادقانه و پیگیرانه و عالمانه به آنها هستند. خودِ همین، مردم را خوشحال میکند. گاهی گفته میشود باید مردم را شاد و افسردگان را از افسردگی خارج کرد؛ این حرف درستی است. اگر کسانی به معنای حقیقی کلمه دنبال این موضوع هستند، راهش همین است؛ به مردم نشان دهند که در پی کار صادقانه و پیگیرانه و عالمانهاند. این بیش از همه چیز فضا را شادمانه خواهد کرد.
... امیدواریم انشاءاللَّه خدای متعال به شما کمک کند. ما هم وظیفه داریم به شما دعا کنیم و دعا میکنیم. توصیهای را هم که مطرح کردید، من با مسؤولان در میان میگذارم. امیدواریم با خدمات خود و با کار و تلاش صادقانه و مخلصانهای که انجام میدهید، بتوانید انشاءاللَّه روزبهروز بیشتر مردم را خرسند کنید. اینکه در را روی مردم باز میکنید تا بیایند با شما ملاقات کنند، کار بسیار مثبت، خوب و باارزشی است؛ این را حفظ کنید. البته این کار زحمت و دردسر دارد؛ لیکن این مؤونه را بر خودتان هموار کنید و زحماتش را به جان بخرید تا انشاءاللَّه از آثار نیک آن برخوردار شوید. از بزرگترین اجرهایی که خدای متعال نقداً به انسان میدهد، رضایت مردم است - البته اجرهای بزرگترِ بعدی به جای خود محفوظ - همین که مردم خوشحال و شادمان میشوند و از شما تشکّر میکنند. جوانان عزیز ما متوجهِ جریان فرهنگیای که میخواهند راه بیندازند، باشند؛ یعنی تزریق لاابالیگری و اباحیگری و کشاندن به هرزگی و بیاعتنایی به اخلاق منضبطِ دینی و اسلامی. هم جوانان، هم مسؤولان علمی، هم آموزش و پرورش و هم کسانی که به مسائل جوانان میپردازند باید مراقب این موارد باشند. امروز مبارزه با امریکا اینجاهاست. مبارزه با امریکا در میدان علم هم صدق میکند. آنجا هم از اینکه پیشرفت علمی داشته باشیم، ناراحتند. از پیشرفت علمیِ مردم ما ناراحتند؛ از پیشرفت اقتصادی مردم ما ناراحتند؛ از اینکه دولت بتواند خدمتی به مردم بکند و گرهای از مشکلات مردم باز شود، ناراحتند. هر کس به عقبماندگی علمی کمک کند، به نفع امریکا کار کرده است. هر کس کمک کند به اینکه دولت نتواند خدمات لازم را انجام دهد - چه قوه مجریه، چه قوه قضاییه و چه قوه مقننه - برای امریکا و در خدمت امریکا کار کرده است. هر کس فکرها و نظرات امریکاییها را در روزنامهها و تریبونها بیان کند، به نفع امریکا کار کرده است.
یکی از هدفهای عمده ما از این سفرها این است که توجّه مسؤولان کشور را به مناطقی که سفر میکنیم و نقاط حسّاس و مهمی که در آن مناطق وجود دارد، جلب کنیم تا هم مشکلات و هم گرهگشاییها را در خودِ آن مناطق مشاهده کنند. البته در همه مناطق کشور مشکلات وجود دارد؛ اما امکانات و کلید حلّ مشکلات هم در همان مناطق هست، که با همّت مسؤولان و مردم و همدستی و همکاری آنها، بسیاری از این گرهها باز خواهد شد. اینجا هم همینطور است. کسانی که مسؤولیتی به عهده دارند، باید به مسؤولیت خود در قبال این مردمِ مؤمن اهمیت بدهند و حقیقتاً دوره فعّالیت خود را دوره خدمت قرار دهند و برای مردم کار کنند. این موضوع، مخصوص این نقطه هم نیست؛ در همهجا باید همینطور باشد. در دو سه روز آینده، وزرای محترمِ مربوط به مسائل این استان به اینجا میآیند و نقاط اساسیای که مورد مطالعه قرار گرفته است، برای آنها مطرح خواهد شد و وظایفی برعهده هر کدام قرار خواهد گرفت تا انشاءاللَّه حرکتی جدّی برای استفاده از ظرفیّتهای باارزش این استان و حل مشکلات مردم شروع شود.
مسأله اساسیای که امروز کشور و ملت ما به آن احتیاج دارد، این است که مسؤولان کشور در یک جبهه واحد، تلاش متّحد و هماهنگی را برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم شروع کنند. البته گفتن این مطلب به این معنا نیست که این کار شروع نشده است؛ نخیر، مسؤولان دولتی و قوای مختلف تلاش میکنند و حقّاً زحمت میکشند؛ اما باید موانعِ پیشرفت کارها را شناخت و آنها را از سر راه برداشت. یکی از مهمترین موانعِ پیشرفت این است که مسؤولان و نخبگان و قشرهاییکه میتوانند روی ذهنهای دیگران اثر بگذارند، در شناخت مشکلات مردم اشتباه کنند و خواستههای مردم را درست نفهمند یا خواستههای مردم را به نقاط کمارزش و بیارتباط با زندگی واقعی مردم ربط دهند؛ این چیز بسیار بدی است. باید نخبگان، مسؤولان، برجستگان و کسانیکه میتوانند روی افکار مردم بهراحتی اثر بگذارند، به این نکته توجّه کنند. من در روزهای قبل از آمدن به زنجان، دو نظرخواهی را از مردم زنجان مطالعه کردم. یک نظرخواهی را مسؤولان خودِ استان انجام داده و از مردم پرسیده بودند که اگر فلانی به زنجان بیاید، حرف و خواسته شما از دولت و مسؤولان چیست و میخواهید چه چیزی را به رهبری منتقل کنید؟ یک نظرخواهی هم از مرکز - تهران - انجام گرفت. با اینکه این نظرخواهیها را دو دستگاه بیارتباط با هم انجام داده بودند، عجیب این است که نتایج آن بسیار به هم نزدیک است و بلکه در عمدهترین موارد، یکی است. وقتی از مردم میپرسند مشکل اصلی شما چیست، میگویند مشکل اصلی بیکاری، گرانی و مشکل معیشتی است. این نشاندهنده تشخیص درستی است که در سال گذشته و سال قبل از آن داده شد و به مسؤولان گفته شد که روی موضوع ایجاد اشتغال و برطرف کردن مشکلات معیشتی مردم کار کنید؛ مردم این را انتظار دارند. البته این مشکل، مخصوص زنجان نیست؛ بلکه در همه نقاط دیگر که مردم حرف و نظر خود را درباره مهمترین خواستههایشان مطرح کردهاند، همین مطالب را گفتهاند. در زمینه مسائل داخلی، نیازهای مردم این موضوعات است و مردم آن را از مسؤولان میخواهند. البته عدّهای هم پیدا میشوند که شعارهای سیاسىِ جنجالىِ بیمحتوا را جایگزین این مسائل میکنند. کارهایی که یک دولت باید انجام دهد، بهطور کلّی دو نوع است: یک نوع کارهای سازندگىِ اساسی است، یک نوع کارهایی است که برای تسهیل زندگی فعلی مردم مورد نیاز است. طبیعت و مقدّمات این دو کار با همدیگر تفاوت دارد. اگرچه آن کارِ نوع اوّل در نهایت به این نتیجه مطلوب از کارهای نوع دوم منتهی خواهد شد؛ یعنی شما که امروز چه در زمینه نفت، راه، صنعت، کشاورزی و چه در زمینه بازرگانی و ... تلاش میکنید، کارهای ماندگاری انجام میدهید که بالاخره سه، پنج یا ده سال دیگر در زندگی مردم منعکس خواهد شد و مردم نتیجه کار شما را بلاشک در سفره، خانه و جیب خودشان حس خواهند کرد؛ لیکن این کارها علیالعجاله کارهای بلندمدّت و سازنده قواره کلّی کشور است. اما نوع کار دوم، کارهای روزمرّه است که به نظر من ظرافتش بیشتر از کارهای اساسی و بنیادی است. روزمرّه که میگویم، به معنای آن روزمرّگی ضدّ ارزش نیست که بگوییم دچار روزمرّگی شدهایم؛ نه، بلکه منظور کارهای نقد است؛ آنچه که امروز احتیاج است که از حضور آن کار، برای پیشبرد کشور و رسیدن به اهداف استفاده کنیم.
مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهی است. این، پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود، بنده هم از این حرفها بلدم؛ اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم، حقیقتاً من که اینجا نشستهام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ یعنی هرچه اختیار دارم و هرچه تصرّف کنم، تصرّف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همینطور. ما برای عدالت و رفع تبعیض آمدهایم. ما آمدهایم جامعه را از مواهب الهی خودش - که مهمترین مواهب الهی در عدالت وجود دارد - و همچنین مواهب اخلاقی و معنوی برخوردار کنیم. البته معنای این حرف این نیست که ما از زندگی دنیایىِ مردم غفلت کنیم؛ نخیر، مگر میشود؟ اصلاً آخرت بدون دنیا نمیشود و امکان ندارد که انسان بخواهد به آن مواهب معنوی برسد و دنیای ویرانی هم داشته باشد. این کار، دلایل واضحی دارد که نمیخواهم آنها را تکرار کنم - مطالبی است که هم شما میدانید، هم من - باید دنیا را آباد کنیم و این کارها همه آباد کردن دنیاست؛ اما دنیای آبادِ دور از عدالت و دور از معنویت به درد نمیخورد. گیرم که رشدمان - به تعبیر غلط که گفته میشود نرخ رشد - آمد بالا و فرض بفرمایید درآمد سرانهمان دو برابر و سه برابر شد؛ اما عدالت در جامعه نبود؛ یعنی عمده این درآمد به یک بخش محدودی رسید و بخش عظیمی از مردم، محروم و گرسنه ماندند. این، کاری نیست که ما باید انجام دهیم؛ این، آن تکلیفی نیست که ما برعهده داریم. تکلیف ما این است که عدالت را در جامعه مستقر کنیم و این هم جز با مبارزه علیه فساد و افزونطلبی انسانهای مفتخوار و سوءاستفادهکن امکانپذیر نیست. بخشی از کار عدالت اینجا تنظیم میشود.
از کارهایی که لازم است برای مردم انجام گیرد، توصیه میکنم سعی کنید مردم را به آینده نظام و بهبودِ وضعیت خودشان امیدوار و به دلسوزی خودتان هم نسبت به آنها مطمئن کنید. مردم احساس کنند که مسؤولان کشور نسبت به آنها دلسوزند و مسائل آنها را درک میکنند. همین تلاش و اقدامی که دولت برای جلوگیری از گرانیها انجام داد، در مردم خیلی حُسنِ اثر بخشید و خیلی آنها خرسند و خوشحال شدند. درست است که هنوز کار به طور کامل انجام نگرفته و باز هم کارهای دیگری در این زمینه باید صورت گیرد؛ اما نفس اینکه دولت فوراً متوجّه شد، مهمّ است. بخشی جنسی را گران میکند، بخش دیگری هم همین کار را میکند و آنها توجّه به کلیّت مسأله و برآیند مجموع این گرانیها ندارند که بعد چه بر سرِمردم میآید و زندگىِ بخصوص قشرهای ضعیف چگونه به سمت منفی تحوّل پیدا میکند. دولت متوجّه شد و به میدان آمد؛ اظهارات خوب و تلاش خوبی انجام گرفت. اینها مطالبی است که به نظر من مفید است و باید به این نکات توجّه داشت.
اینجانب با قلبی مالامال از حزن و ماتم و با استغاثه به خداوند ذوالجلال والاکرام برای نصرت این مظلومان، همدردی، رسیدگی، همبستگی و اهتمام به رفع مشکلات حیاتی مردم شریف عراق را وظیفهای اسلامی و انسانی میدانم و از شما ملّت شریف میخواهم به این وظیفهی مهم اقدام کنید و به یاری برادران و خواهران مظلوم و ستمدیده خود بشتابید و کمکهای مالی و انسانی خود را برای امدادرسانی به طرز متناسب و محترمانه، بوسیلهی متصدیان این کار در اختیار آنان قرار دهید.
ما به نام اسلام حرف میزنیم و به نام اسلام عمل میکنیم. اگر ضعف و نقصی در کار ما باشد، زیان آن را فقط خود ما نمیبینیم، بلکه اسلام هم زیان میبیند و دشمن هم از همین نکته بسیار دقیق و ظریف حدّاکثر سوءاستفاده را میکند. مسؤولان نظام و مردان کارآمدِ جمهوری اسلامی توانایی آن را دارند که با امکانات وسیعی که این کشور دارد - چه امکانات انسانی کمنظیر و چه امکانات مادّی فوقالعاده ما - همه مشکلات کشور، نه فقط مشکلات اقتصادی بلکه مشکلات اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی را هم به بهترین شیوه حل کنند. مردانی که در رأس کارها هستند، همه این مشکلات را با جدیّت، با همّت، با همدلی و با پرداختن به مسائل اصلی میتوانند حل کنند و این کار باید مورد توجّه مسؤولان کشور قرار گیرد و ملت عزیز و آگاه و هوشمند و نجیب ما باید این را از مسؤولان کشور در بخشهای مختلف، چه قوّه مجریّه، چه قوّه قضاییّه، چه قوّه مقنّنه و چه نهادهای گوناگونی که وابسته به بخشی از تشکیلات حکومتی هستند، بخواهد. این وظیفه است و من عرض کردم که مسؤولان کشور، امسال را سال رقابت در این کار بدانند. این رقابت، حقّ است. این رقابت، درست است و مورد رضای خداست. «فاستبقوا الخیرات». رقابت هم به این است که هرکدام از بخشها، واحدهای گوناگونشان را در سرتاسر کشور به این مسابقه بزرگ فرا بخوانند. قوّه قضاییّه، دادگستریهای سرتاسر کشور را به این رقابت فرا بخواند تا پس از گذشت چند ماه یا یک سال بتوانند یک محاسبه و ارزیابی بکنند و ببینند که کدامیک از دادگستریهای کشور بیشتر توانسته است پاسخ شکایات مردم را بدهد، به دردهای آنها برسد، اطمینان آنها را جلب نماید و پروندهها را به بهترین وجه مختومه کند؛ این یک امتیاز بشود. هرکدام از وزارتهای مختلف، بخشهای گوناگونی را که در سرتاسر کشور دارند، به این رقابت دعوت کنند و آنها هم همین مقایسه را انجام دهند. خودِ مجموعه هیأت دولت بین وزارتخانههای مختلف همین مسابقه را برگزار کند، آنها را دعوت نماید و معلوم شود که در میان این بیست و چند وزارتخانه، کدام یک آمار صحیح و دقیق و روشنتری در خدمترسانی به مردم دارد و آن یک امتیاز باشد. این را به مردم هم بگویند. نمایندگان، چه افرادشان و چه مجموعههایشان، در داخل مجلس ببینند کدام طرح، کدام لایحه و کدام قانون برای مردم مفیدتر است و مشکلات و گرههای مردم را بهتر و زودتر باز میکند، آن را جلو بیندازند و در این کار با هم مسابقه دهند. این یک رقابت مشروع، صحیح و مرضىّ خداوند متعال میشود. مردم هم لمس میکنند و میفهمند که به آنها خدمت میشود. دستگاههای مختلف در کارهای مشترکشان همین رقابت را داشته باشند. قوّه مجریّه و قوّه قضاییّه و قوّه مقنّنه در مبارزه با فساد، در مبارزه با رشوهخواری و در مبارزه با افراد دارای نیّات سوء با هم رقابت کنند. رقابتِ صحیح این است. این رقابت، توصیه من است.
رهبر معظم انقلاب نقش منطقه آزاد چابهار را در رونق اقتصادی استان مهم برشمردند و با اشاره به لزوم استفاده از ظرفیت کامل ترانزیتی چابهار افزودند: ایجاد منطقه ویژه تجاری در زابل نیز میتواند به رونق استان و حل مشکلات مردم کمک کند.
ایشان فعال شدن سازمان عمران سیستان، توجه جدی به معادن استان، حمایت از صنایع دستی سیستان و بلوچستان و ایجاد صنایع کوچک در منطقه، رسیدگی به مسئله آبزیان، بهبود راههای استان از جمله راه زابل به نهبندان و بیرجند، احداث بنادر صیادی، رسیدگی به دامداری منطقه، آغاز طرح گازرسانی به استان، بهبود وضع بهداشت عمومی و احداث بازارچههای مرزی را از جمله راههای کاهش مشکلات معیشتی مردم و توسعه سیستان و بلوچستان خواندند. اگر کسانی هم که در شوراهای سراسر کشور انتخاب شدهاند، انشاءاللَّه به وظایف خود عمل کنند و از جنجال و غوغاگری سیاسی و پرداختن به اموری که وظایف آنها نیست، پرهیز کنند و به وظیفهی خود بپردازند - که وظیفهی آنها ادارهی امور شهرها و روستاها و رسیدن به مشکلات مردم در محدودهی وظایف خودشان است - بلاشک علاقهی مردم نسبت به این نهاد مهمّ جمهوری اسلامی که در قانون اساسی روی آن تأکید شده، بیشتر خواهد شد.
کسانیکه در شوراهای اسلامی انتخاب شدهاند، باید به اعتماد مردم پاسخ دهند و واقعاً از سیاسیکاری و کارهایی که اسلاف آنها بعضاً انجام دادند و مردم را از بعضی امور دلزده کردند، دوری گزینند؛ بهکار بپردازند و حقیقتاً به مردم نشان دهند که میخواهند برای آنها کار کنند. دولت و مجلس شورا و قوهی قضایّیه هم راه کسب محبوبیتشان در نظر مردم جز این چیز دیگری نیست. مردم، اسلام و نظام اسلامی را دوست میدارند. با تلقین دشمنان و با کار و میدانداری بازیگران سیاسی دنیا و دنبالهروىِ توپ جمعکنانشان در داخل، نمیشود نظر مردم را از نظام اسلامی برگرداند. شما به هر جای کشور بروید، همینطور است. وقتی شما به سیستان و بلوچستان و شهرهای دور از مرکز و سایر نقاط کشور میروید و نگاه میکنید، میبینید همینطور است؛ مردم از اعماق وجودشان نظام اسلامی را میخواهند؛ منتها از این نظام اسلامی توقّعاتی دارند و این توقّعات باید برآورده شود. این توقّعات، بحق هم هست؛ توقّع عدل و رفاه و پیشرفت در امور زندگی و برطرف شدن مشکلات و کم شدن شکافهای طبقاتی و برخوردار نشدن عزیزانِ بیجهت در میدان سیاست و ادارهی کشور را دارند. این توقّعات، توقّعات درستی است؛ همین چیزهایی است که اسلام به ما و مردم یاد داده؛ اینها تعلیمات اسلامی است. رفتار بزرگان صدر اسلام و کسانی که الگوی مردم و الگوی ما هستند، برای ما نقل شده؛ این جزو فرهنگ ملت ما در طول سالهای متمادی است. ما باید به این توقّعات عمل کنیم؛ حتّی اگر لازم است، باید بر خودمان سخت بگیریم و فشار بیاوریم تا بتوانیم آنچه را که بر عهدهی ماست، انجام دهیم و انشاءاللَّه بر مشکلات فائق آییم. مردم نظام را دوست دارند؛ ما هستیم که وظیفه داریم طبق موازین نظام اسلامی در همهی بخشها عمل کنیم.
حمله دشمن هم همیشه نظامی نیست. دشمن ممکن است حمله فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و حمله امنیتی کند یا در دستگاههای حسّاس نفوذ نماید. لذا ملت باید همیشه هشیار باشد. مسؤولان بهطور مضاعف بایستی هشیار باشند. بخصوص که امید دشمنان اسلام و این انقلاب به این بوده و به این است که مردم را از نظام اسلامی مأیوس کنند و اینطور قلمداد نمایند که نظام اسلامی نمیتواند. در حالیکه نظام اسلامی بهتر از همه نظامها میتواند مشکلات و گرهها را برطرف کند. نظام اسلامی بود که به این ملت که در طول قرنهای متمادی همواره زیر پنجه نظامهای استبدادی دست و پا میزد، آزادی داد بدون اینکه این آزادی حقوق عمومی و آسایش عمومی را از بین ببرد و پایمال کند.
همه باید خود را موظّف به مواسات بدانند. مواسات یعنی هیچ خانوادهای از خانوادههای مسلمان و هممیهن و محروم را با دردها و محرومیتها و مشکلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آنها رفتن و دست کمکرسانی به سوی آنها دراز کردن. امروز این یک وظیفه جهانی برای همه انسانهایی است که دارای وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند؛ اما برای مسلمانان، علاوه بر اینکه یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی است.
به همسایهها و فقرا رسیدگی کنید. یکی از عواملی که نمیگذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیه مصرفگرایی و تجمّل در جامعه است. برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبهروز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوّعتر خوردن، متنوّعتر پوشیدن و دنبال نشانههای مُد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجمّلات آن رفتن، تشویق شوند. چه ثروتها و پولهایی که در این راهها هدر میرود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، باز میماند! مصرفگرایی برای جامعه بلای بزرگی است. اسراف، روزبهروز شکافهای طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر میکند. یکی از چیزهایی که لازم است مردم برای خود وظیفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههای مسؤولِ بخشهای مختلف دولتی، بخصوص دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی - بهویژه صدا و سیما - باید وظیفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرفگرایی و تجمّلگرایی سوق ندهند؛ بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به اندازهی لازم مصرف کردن و اجتناب از زیادهروی و اسراف دعوت کنند و سوق دهند. مصرفگرایی، جامعه را از پای درمیآورد. جامعهای که مصرف آن از تولیدش بیشتر باشد، در میدانهای مختلف شکست خواهد خورد. ما باید عادت کنیم مصرف خود را تعدیل و کم کنیم و از زیادیها بزنیم. جوانان اجتماعات خانوادگی تشکیل دهند و کمکهای افراد خانواده را جمع کنند و در درجه اوّل به مصرف فقرا و نادارهای همان خانواده و فامیل برسانند و اگر نیازی نبود، به فقرای دیگر رسیدگی کنند. امروز در جامعه ما فقر وجود دارد. وظیفه ما به عنوان نظام اسلامی، ریشهکن کردن فقر در جامعه است. نباید در جامعه محرومیت باشد. این تکلیف ماست به عنوان دولت، به عنوان نظام اسلامی، به عنوان آحاد مردم. «کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته»؛ این وظیفه همه است. هر کدام به نحوی تجمّل و اسراف و زیادهروی را کم کنیم. این درس ماه رمضان است. این کار، همّت و گذشت و بصیرت و آگاهی میخواهد. از خدای متعال کمک بخواهیم. خانوادههای بسیاری هستند که نه از روی تنپروری و تن به کار ندادن، بلکه به معنای واقعی کلمه محروم و مستمندند. باید اینها را شناسایی و پیدا کنید - کار مشکلی هم نیست - و به اینها کمک نمایید. در مورد کشور عزیز و ملت شجاع و مقاوم ولی مظلوم ما، امریکاییها همه چیزها را تجربه کردهاند. این هم یک تجربه است که فریاد بکشند، تهدید کنند، بترسانند و در سایه ترساندن، کارهای خود را پیش ببرند. آنچه آنها در مورد کشور عزیز ما و شما ملت شجاع و مؤمن ایران - بخصوص شما جوانان - آرزو دارند، مجموعه چند چیز است که در کنار هم آن را دنبال میکنند: یکی این است که با ایجاد اختلاف و دلسردی و ناامیدی و خدای نکرده با خریدن بعضیها، عزم دولتمردان را برای اقدامات اساسی و سازنده در کشور متزلزل کنند و نگذارند دولت ایران - که یک دولت اسلامی است و پرچم اسلام را بلند کرده است - به مطالبات حقیقی و بحقّ مردم رسیدگی کند. نظامی که میخواهد سلطه خود را در کشور ما مثل گذشته دو مرتبه برقرار کند و پنجه خود را در جسم این ملت فرو ببرد، این یکی از کارهای لازم برای اوست. اگر در این کار موفّق شوند، نتیجه این خواهد شد که مردم را از نظام اسلامی دلسرد کنند. لذا میبینید در تبلیغات رسانهاىِ بسیار وسیع خود، به طور دائم تبلیغ میکنند که مردم به خواستههای خود نرسیدند و ناراضی و دلسردند.
مسؤولان هم باید بسیج دوم را بکنند؛ بسیج در راه خدمت. مسؤولان اجرایی کشور باید توانایی خود را در گشودن گرههای کار مردم نشان دهند. همین مسأله اشتغال را که از سال گذشته بارها گفته شد - امسال هم مکرّر گفته شده و دنبال شده و فعّالیتهایی هم بحمداللَّه شروع کردهاند - باید به سرانجامی برسانند. باید مبارزه با چپاولگرىِ مفسدان اقتصادی را - هرجا لانه کرده باشند - به طور جدّی دنبال و سفرههای فساد اقتصادی را جمع کنند. باید توانایی خود را در این کار نشان دهند؛ مردم این را متوقّعند و این توقّعی است بحق. تمام مسؤولان کشور - اعم از قوّه مجریّه، قوّه مقنّنه و قوّه قضایّیه - در این زمینهها مهمترین مسؤولیتهای خود را دارند؛ نگذارند دشمن امیدوار بماند.
پایه همه خیرات در جامعه، تقواست. تقوای فردی؛ یعنی هر کس بین خود و خدا سعی کند از جاده صلاح و حق تخطّی نکند و پا را کج نگذارد. تقوای سیاسی؛ یعنی هر کس که در کار سیاست است، سعی کند با مسائل سیاسی صادقانه و دردمندانه و از روی دلسوزی برخورد کند. سیاست به معنای پشت هم اندازی و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومی مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاست یعنی اداره درستِ جامعه؛ این جزو دین است. تقوای سیاسی، یعنی انسان در میدان سیاست، صادقانه عمل کند. تقوای اقتصادی؛ یعنی اگر هر کس برای گذران زندگی و ضمناً آباد کردن محیط خود مجبور است تلاش اقتصادی داشته باشد، راه درست را انتخاب کند. غصب کردن، حرامخوری، دستاندازی به مال دیگران - بخصوص به اموال عمومی - از دستاورد عمومی مردم به نفع جیب خود استفاده کردن و احیاناً زرنگیهایی که علیالظّاهر در چارچوب قانون هم میگنجد، اما خود انسان میداند که باطن آن چقدر فاسد و تباه است، اینها خلاف تقوای اقتصادی است. تقوای اجتماعی؛ یعنی برخورد با مردم در محیطهای مختلف - چه محیط کسب، چه محیط معاشرت، چه محیط خانواده، چه محیط مدرسه و دانشگاه، چه محیط اداری - همراه با انصاف و خدا ترسی و امانت و صداقت باشد. اگر این نمونهها در جامعه تحقّق پیدا کند و عملی شود، اکثرمشکلات مادّی و معنوی مردم برطرف خواهد شد. تقوا و پرهیزکاری، یعنی گستره وسیع عملهای خوب، اقدامهای خوب، فعلهای خوب و تَرکهای خوب.
دشمنان به چند چیز امید بستهاند که هم ملت ایران و هم عناصر سیاسی باید به آن توجّه کنند.
اوّلین هدف آنها این است که ملت را نسبت به نظام اسلامی دلسرد و ناامید کنند؛ بیشترِ تبلیغات و شایعهپراکنی آنها متوجّه به این هدف است. نقطه دومی که به آن امید بستهاند، این است که بتوانند اعتقادات و ایمان مردم را که موتور حرکت آنها در گردنههای سخت بوده است، خاموش کنند و از مردم بگیرند. هدف سوم این است تا آنجایی که میتوانند، کاری کنند کهمشکلات معیشتی مردم - که دستگاههای اجرایی و مسؤولان دولتی و غیره تلاش میکنند آنها را برطرف کنند - حل نشود. از یک طرف با شایعهپراکنی و تبلیغات سوء علیه نظام و انقلاب و امام و ارزشهای انقلابی، مردم را بدبین و ناامید کنند؛ از طرف دیگر با تلاشهای گوناگون مانع از اصلاح امور مردم شوند و نگذارند مشکلات مردم برطرف گردد؛ از یک طرف هم هر ضعفی که در کشور وجود داشته باشد - ولو ضعفهایی که مدیران اجرایی و دولتها دارند - آن را به نظام اسلامی نسبت دهند. ... امروز بزرگترین مبارزهی با آمریکا کار کردن در این کشور است؛ کار، کار، تلاش، مجاهدت برای اصلاح امور کشور. این بزرگترین مبارزهی با آمریکاست. چون آمریکاییها این را نمیخواهند. مسؤولان دولتی و بخشهای مختلف باید برای ایجاد اشتغال و مبارزه با فساد و باز کردن گرههای امور معیشت مردم و رونق دادن به اقتصاد کشور، حقیقتاً کار و تلاش کنند. هر کس در این زمینهها مجاهدت و کار کند، بزرگترین مبارزه را با آمریکا کرده است؛ چون آمریکاییها نمیخواهند گرههای این کشور و این ملت باز شود؛ آنها میخواهند این مشکلات بماند. مسؤولان دولتی باید فرصت کار را خیلی مغتنم بشمارند؛ فرصت حقیقی این است. تأمین کردن کشور در مقابل تهدید آمریکا به این است که مسؤولان دولتی هرچه میتوانند، برای مردم صادقانه کار کنند و این فرصت را مغتنم بشمارند. گاهی انسان از بعضیها میشنود که اسم فرصت را میآورند، اما مرادشان فرصت تسلیم در مقابل آمریکاست: آقا! فلان فرصت را از دست دادیم(!) چه فرصتی؟ تسلیم شدن در مقابل زورگویی و زیادهطلبىِ یک جهانخوار و یک قدرت متکبّر، هیچ افتخاری ندارد و هیچ وقت فرصت محسوب نمیشود. هر چیزی که برای این کار فرصت تلقّی شود، برای منافع ملی یک تهدید است؛ فرصت نیست. فرصت، یعنی فرصت کار برای مردم. فرصت، یعنی فرصتِ مقابله کردن با عوامل و ایادی و ابزارهای آمریکا و دشمنِ در داخل کشور. نمونهای از آن را شما ملاحظه کردید و از رسانهها شنیدید؛ اینها ایادی مرموز دشمنند. این همان چیزی است که من از هفت، هشت سال قبل مرتّب به مسؤولان فرهنگی هشدار داده و گفتهام که سرانگشتان دشمن برای تسخیر فرهنگی کشور و استحاله فکری مردم تلاش میکنند. الان ببینید اعترافها و حقایق آشکار میشود. امروزه برای رفع مشکلات مردم سه امر محوری وجود دارد، یکی تولید کار و اشتغال برای نسل جوان پراستعداد و پرشمار این کشور است که مشکلات زندگی را از دوش بخش مهمی از مردم ما بر میدارد، دوم مبارزه با فساد اقتصادی در دستگاهها است که اگر عزم همگانی بر آن قرار نگیرد همهی تلاشهای دولت کنونی و دولتهای قبلی را خنثی و دستاوردهای نظام مقدس ما را ضایع میسازد و فاصله طبقاتی را عمیق و منابع محدود ملّی را به خورد متجاوزان به حقوق ملت میدهد. سوم و از همه مهمتر وحدت ملّی و یکصدایی مسئولان و خواص است که اگر مخدوش شود هیچ حرکت سازنده به سامان نمیرسد.
از بیانات جناب آقای «کرّوبی» هم تشکّر میکنیم؛ بیانات خوب و مفیدی داشتند. لازم است همین آمارها به اطّلاع مردم برسد و در دل آنها این اطمینان و آرامش به وجود آید که نمایندگانشان دلسوزانه در پی حلّ مشکلات آنها هستند. بنابراین گفتن این چیزها را لازم بدانید و در ارائه این گزارشها به مردم امساک نکنید؛ این برای فضای جامعه و آرامش دلهای مردم بسیار مؤثّر و مفید است. همچنین لازم میدانم از تلاش دوستان در مجلس و بخصوص زحمات توانفرسای رئیس محترم مجلس - جناب آقای کرّوبی - تشکّر کنم. ما شاهد بارهای سنگین و طاقتفرسایی هستیم که بر دوش ایشان و بقیه دوستان در مجلس وجود دارد.
استقلال اقتصادی کشور نیز در کنار کارایىِ بخشهای اقتصادی، بسیار مهمّ است. در گزارش هم اشاره شد که بحمداللَّه در بخشهای اقتصادی، قانونگذاریهای زیادی شده است. البته من الان از تفاصیل قانونگذاریها استحضاری ندارم. نفس اهتمام به این مسأله، مهمّ است. امروز این باید جزو مسائل اساسی ما به حساب آید. مردم در زمینههای اقتصادی، مشکلات فراوانی دارند. یکی از مشکلات عبارت است از شکاف اقتصادی و تبعیض در مسائل اقتصادی و برخورداریهای ناروا در مقابل محرومیتهای سخت و سنگین. این، مردم را آزار میدهد. بیش از فقر، تبعیض برای مردم گزنده است. در قوانین، شما باید اینها را مراعات کنید؛ با قانون میتوانید جلوِ اینها را تا حدّ زیادی بگیرید. البته قانون، همه چیز نیست؛ باید مدیریّت اجرایىِ خوب حتماً وجود داشته باشد تا قانون کارایىِ خود را نشان دهد؛ لیکن قانون هم سهم بسیار زیادی دارد.
هزینه کردن اعتبارات و پولهای کشور در جاهای غیرلازم و تشریفاتی و زیادی، حرام است. امروز پرداختن به کارهایی که به جنبههای عملی زندگی مردم ارتباطی ندارد، یک کار مسرفانه است. اینکه بعضیها فضای کشور را آنقدر سیاسی کنند که مسائل اصلی کشور تحتالشّعاع قرار گیرد، یک غفلت بزرگ است. البته گروه معدودی این غفلت را عمداً انجام میدهند؛ آنها خیانت میکنند؛ یک عده هم غفلت میکنند. هر روز مسأله سیاسىِ جدیدی را در کشور ایجاد کردن - به مجلس شورای اسلامی نگاه میکنیم، یک طور؛ به مجموعههای گوناگون دیگر نگاه میکنیم، یک طور - و ذهنها و فکرها را از کاری که باید برای مردم انجام گیرد، منصرف کردن، هیچ مصلحت نیست. همه باید ذهنهای خود را به کارهایی که برای پیشرفت و حلّ مشکلات کشور لازم است - مسائل معیشتی مردم، مسائل اقتصادی مردم، مسأله اشتغال - منعطف کنند. دستگاهها باید به هم کمک کنند و این کارها را انجام دهند. کار صورت میگیرد، اما باید شتاب بیشتری پیدا کند و همهجانبه شود.
امروز یکی از مهمترین مسائل ما، مبارزه با فساد است. این را باید همه مسؤولان کشور بفهمند. فساد یعنی چه؟ فساد یعنی اینکه کسانی با زرنگی، با قانوندانی، با زبان چرب و نرم و با چهره حقبهجانب، به جان بیتالمال این ملت بیفتند و کیسههای خود را پُر کنند. این کار چند ضرر دارد: یکی اینکه خزانه این کشور که باید صرف مردم شود - صرف ساختن پُل و راه و سد و آبرسانی و آباد کردن روستاها و سامان دادن به زندگی مردم شود - به جیب یک نفر یا یک جمع خاص میرود. وقتی شما میبینید یک نفر آدم در طول مدت کوتاهی - سه، چهار سال - دهها میلیارد تومان از پول بیتالمال را در صندوق شخصی خود قرار میدهد، معنایش چیست؟ معنایش این است، آن پولی که با آن میشد مثلاً هزار روستا را آباد کرد که مردم از زندگی لذّت ببرند و مزه فقر را نچشند، مزه زندگی راحت را بچشند، یک نفر بتواند با زرنگی، با زبان چرب و نرم، با چهرهی حقبهجانب و با استفاده از کمک افراد غافل، همه این پولها را به چنگ آورد. بنابراین اوّلین ضرر این است که بیتالمال خالی میشود و پول مردم به جیب یک شخصِ طمّاع و حریص و خودخواه و زیادهطلب میرود.
امروز مهمترین امید دشمنان ملت ایران و نظام اسلامی و انقلاب یک چیز است و آن این است که دولت و نظام جمهوری اسلامی نتواند خواستههای طبیعی ملت را برآورده کند. همه تلاش سیاسی و تبلیغاتىِ آنها تا امروز خنثی و بیاثر شده است. چشمِ امید دوختهاند که نظام اسلامی نتواند نیازهای مردم را برآورده کند، تا بگویند نظام اسلامی و اسلام نمیتواند؛ تا همان کسانی که دهها سال بر این مملکت حکمرانىِ همراه با ظلم و فساد کردند، دوباره به پشتیبانی قدرتهای چپاولگر بتوانند این کشور را در کام خود ببلعند. میخواهند نگذارند نظام اسلامی کار کند. راهِ نگذاشتن چیست؟ در درجه اوّل، ایجاد اختلاف و تضعیف نیروهایی است که میخواهند برای استقلال و سربلندی این کشور کار کنند. ایجاد فساد - که فساد در ارکان هر جامعهای به وجود بیاید، در حرکت آن اختلال ایجاد میکند - و نابود کردن منابع کشور، جزو کارهایی است که دشمن روی آنها برنامهریزی میکند. همیشه در هر جمعیت و هر کشوری عناصری پیدا میشوند که دشمن بتواند روی اینها سرمایهگذاری کند و اینها را مثل ابزارِ خود در دست گیرد؛ مسؤولان و مردم باید هوشیار باشند.
به مشکل آب کشاورزی، مشکل صنایع نسّاجی و دیگر مشکلاتی که وجود دارد، اشاره کردند. از همه این مشکلات، گزارشهایی برای من فراهم شده است. جمعی از وزرای محترم و اعضای هیأت دولت در این سفر حضور دارند. برنامه آنها این است که همه این مشکلات را - که البته برای دولت هم معلوم بوده است - بازنگری و ملاحظه کنند و هر کاری که در وسع دولت است، انجام گیرد. البته ما تأکید و سفارش کردهایم و با مسؤولان صحبت کردهایم، باز هم انشاءاللَّه دنبال خواهیم کرد، تا در حد مقدورات کنونی کشور، مشکلات برطرف شود. البته همه این مشکلات، با پیگیری مسؤولان و صبر و تحمّلی که لازمه روحیه بلند مردم مسلمان ماست، برطرف خواهد شد.
آخرین نصیحت من - که مهمترینش هم هست - توجه به معنویّت و اخلاق است. عزیزان من! همه شما - پیرتان، جوانتان، روحانیتان، غیر روحانیتان، بخشهای اقتصادیتان، بخشهای فرهنگیتان، بخشهای مربوط به جهات انسانی - باید خودتان را سرباز دین بدانید و همّت شما این باشد که مردم متدیّن شوند. البته اعتقاد من این است که بخشهای اقتصادی ما اگر میخواهندمردم متدیّن شوند، معاش مردم را تأمین کنند؛ چون «من لامعاش له لامعادله». اگر بخشهای اقتصادی دولت، معاش مردم را تأمین کردند، مردم متدیّن خواهند شد.
دو چیز از همه مهمتر است که انشاءاللَّه در فردای رأیگیری، هر کس با انتخاب اکثریت مردم، بهسلامت و با عافیت و امنیّت و آرامش رأی آورد و رئیسجمهورِ قانونی این کشور شد، در برنامهریزیها باید به این دو چیز اهمیت بدهد: یکی از این دو چیز عبارت است از گشایش اقتصادی و ایجاد غنا در کشور - رفع مشکلات و اصلاح امور اقتصادی - دیگری ارتقاء فرهنگ دینی.
... همه اینها متوقّف به این است که دستگاه ادارهکننده اینها از توانایی مالی برخوردار باشد. متوقّف بر این است که آحاد مردم در کشور - که میخواهند پشتیبان دولت باشند - احساس گشایش اقتصادی کنند. پس مسأله اقتصادی در امنیّت و فرهنگ و عزّت و برجستگی حرف سیاسی در کشور و در حضور جهانی تأثیرگذار است. مسأله اقتصادی بسیار مهم است. در اسلام پرداختن به امور اقتصادی مردم جزو اوجب واجباتِ حکومتهاست. پیغمبر اکرم - طبق روایت - فرمود: «کاد الفقر ان یکون کفرا». مضمون این حرف، آن است که ما آمدهایم به مردم ایمان بدهیم؛ اگر نتوانی نانشان را بهراحتی به دستشان برسانی، ایمانشان از آنها گرفته خواهد شد. واقع قضیه هم همین است. مسأله فقرزدایی و روان کردن کار اقتصادی در کشور، از جمله مسائل بسیار مهم است؛ مسألهای است که هر کس انشاءاللَّه رئیسجمهور شد، باید گشایش و پیشرفت امور اقتصادی کشور و بر طرف کردن مشکلات مردم را سرلوحه برنامههای خود قرار دهد. همیشه به مسؤولان کشور توصیه کردهام، امروز هم توصیه میکنم که در مسائل کشور و گشودن گرههای مردم باید جدّی باشند و این را کار اصلىِ خود بدانند. اگر مسؤولان کشور در هر نقطهای - چه در مرکز و چه در شهرستانها - کار اصلی خود را رسیدگی به مشکلات مردم بدانند؛ سرگرمیهای سیاسی و پرداختن به مسائل شعاری، دلهای آنها را به این طرف و آن طرف نکشاند و نیروهای آنها را به هدر ندهد و هرز نبرد؛ مجموعه کاری، کابینه کاری، وزیر کاری و مدیر کاری داشته باشیم؛ و اگر آن ایمان با این احساس مسؤولیت همراه شود، همه مشکلات قابل حلّ است.
مملکت ما را هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ وضع زندگی مردم، دهها سال عقب نگه داشته بودند. با همه اینها، بیداری و نشاط و سرزندگی ناشی از انقلاب اسلامی و امیدی که همین ایمان اسلامی به تکتک دلهای مردم داد، در کشور تحوّل ایجاد کرده است. کسانی که اوضاع دانشگاه و صنعت و مسائل علمی و تجربی کشور و اوضاع زندگی مردم را، آن روز و امروز، مشاهده و با هم مقایسه میکنند، درمییابند که انقلاب به برکت ایمان اسلامی و به برکت استفاده از حضور مردم در صحنه، توانسته است زندگی را در کشور ما با تحوّل همراه کند. ما از قافله زندگی، فرسنگها عقب افتاده بودیم؛ دور از همه پیشرفتهای زندگی بودیم؛ فقط قشر مرفّهی استفادهکننده و مصرفکننده محصولات خارجی بودند؛ اما آنچه که به برکت انقلاب ایجاد شده، کشور را در جادّه ترقّی و تعالی انداخته؛ راه تحوّل را باز کرده؛ دلها را امیدوار کرده و پایههای علمی و فکری را مستحکم کرده است؛ ... من اوّلِ سال به همه گفتم، اقتدار ملت ایران هنگامی تأمین خواهد شد که دستگاههای مسؤول کشور با هم همکاری کنند. اگر در جایی نقطهای هست که برای سرنوشت کشور و ملت خطراتی را با خود دارد، مسؤولیتِ همه مسؤولان کشور است که با نهایتِ احساس مسؤولیت و باکمال اتّکال و اتّکاء به خدا و با قدرتی که ملت به دست آنها داده است، با آن نقطه برخورد کنند. همکاری بین سه قوّه، یکی از شرایط اصلی برای رفع مشکلات عمومی مردم است. ناهماهنگیهایی که گاهی دیده میشود، به ضرر مردم است. من بههیچوجه نپسندیدم که وقتی قوّه قضاییّه بر اساس احساس قانونی مسألهای را تشخیص میدهد و اقدام میکند، قوّه مقنّنه در مقابل او قد علم کند! معنی ندارد. ممکن است دستگاهی در کشور بر اساس مسؤولیتِ خود تشخیص دهد که در امری اقدام کند و دستگاه دیگری نداند که آن دستگاه بر اساس چه مصلحتی این کار را کرده است. این کاملاً ممکن است؛ اما این نباید موجب شود که هر دستگاهی اگر کار دستگاه دیگری را درست نفهمید، آشکارا و علنی با آن دستگاه برخورد کند! اینکه معنی ندارد. اگر این روال بخواهد در کشور ادامه پیدا کند، هماهنگی قوا مختل خواهد شد. قوا باید با هم هماهنگ عمل کنند. مسائل سیاسی نباید جلوِ چشمهایی را که باید در مسائل کشور دقیق باشند، بگیرد و آنها را از فهم و شناخت حقیقت غافل کند. همه باید با هم همکاری کنند تا اقتدار ملت ایران تأمین شود. من گاهی در سفرهایی که به استانها میکنم، میبینم بعضی از استانداران و مسؤولان، برنامههای بسیار خوبی دارند و تلاشهای بسیار خوبی در بخشهای استانی میکنند. در داخل دولت و ردههای بالای دولت هم تلاشهای فراوانی وجود دارد. اگر با روشنبینیای که موجب میشود هر کاری بموقع انجام گیرد و در آن تأخیر نشود و با پیگیری و به کار گرفتن عناصر شایسته و مناسب، بسیاری از کارها دنبال گردد، میتوانند مشکلات اقتصادی مردم را هم حل کنند. مسأله ایجاد اشتغال و مبارزه با فسادهایی که در گوشه و کنار وجود دارد، اموری است که همه از عهده مسؤولان نظام برمیآید و میتوانند این کار را انجام دهند. همه ما باید به خدای متعال توکّل کنیم و از او کمک بخواهیم و به هدایت او امیدوار باشیم و وارد میدان کار شویم. هیچ کس نباید به خود اجازه دهد که از نیرو و توانش چیزی کم بگذارد. همهی تلاش و نیرو را باید گذاشت.
هرجایی که این جرأت همراه با ایمان بود، ما پیشرفت داشتهایم. نهادهای انقلابی اینگونه بودند. نهادهای انقلابی به خاطر اتّکای به نفس، به خاطر جرأت در اقدام، به خاطر توکّل به خدا، به خاطر باور به نیروی ذاتی خود، در هرجا وارد شدهاند، توانستهاند کارِ خوب انجام دهند. نیروهای مؤمنی که در میدان دفاع هشت ساله، آن همه ابتکار بهخرج دادند - چه سپاه پاسداران، چه نیروهای مؤمن ارتش، چه این بسیج عظیم مردمی - کارهای معجزهآسایی کردند. جهاد سازندگی نیز همینطور است. البته جهاد سازندگی با وزارت کشاورزی ادغام شده است؛ اما توقّع و انتظار این است که همان خصوصیات مثبت و قوی، همان تکیه به نیروی ذاتی خود - که یقیناً نیروهای مؤمن و متعهد وزارت سابق کشاورزی هم از آن استقبال میکنند - همان روحیهای که جهاد سازندگی را بهوجود آورد، این وزارت جدید را - که وزارت جهاد کشاورزی است - شکل دهد تا بتواند مشکلاتکشاورزی، مشکلات روستاها، مشکلات صنایع جنبی در روستاها و مشکل مهاجرت را حل کند. در همه بخشها - چه بخشهای اقتصادی، چه بخشهای فرهنگی - آن چیزی که میتواند گرهها را باز کند، حضور عناصر مؤمن، عازم، خودباور، متّکی به خدا و معتقد به مردم در رأس کار است. همینها میتوانند مشکلات اقتصادی را هم برطرف کنند. هرجا مشکلی برای ما باقی مانده، به خاطر این است که خودباوری و اتّکای به خدا و باور ایمان و محبت مردم در آنجا ضعیف شده است. مسؤولان - چه در مجلس و چه در دولت - نباید بگذارند این باورها در بخشهای فرهنگی و اقتصادی ضعیف شود.
در نظر امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام منصب حکومتی نباید وسیلهای برای راحتی و عیش و کسب دنیا برای خود باشد. این یک کاسبی مثل بقیه کاسبیها نیست؛ این یک مسؤولیت پذیری است. اشتغال به این مسؤولیت نمیتواند برای این باشد که انسان چیزی به دست آورد، مالی جمع کند، آینده خود و فرزندانش را از این راه تأمین کند و یا در دنیا خوش بگذراند. پس هدف از قبول مناصب دولتی در نظام جمهوری اسلامی و نظام اسلامی چه باید باشد؟ هدف باید اجرای عدالت، تأمین آسایش مردم، فراهم کردن زمینه جامعه انسانی برای شکفتن استعدادها، برای تعالی انسانها و برای هدایت و صلاح بنیآدم باشد.
حاکم نباید حکومت را برای خود وسیله اعاشه و زندگی و کسب درآمد و اندوختن ثروت قرار دهد، بلکه باید آن را یک مسؤولیت بداند. باری است بر دوش او؛ باید همه همّت خود را بگذارد که این بار را به منزل برساند.
نقطه محوری همین مسؤولیت هم رعایت حدود و حقوق مردم، رعایت عدالت در میان مردم، رعایت انصاف در قضایای مردم و تلاش برای تأمین امور مردم است. برای حاکم اسلامی، حوائج و نیازهای مردم اصل است. چند روز قبل از این، بنده در صحبتی به مسؤولان کشور همین را گفتم. یک روی مسأله مردمسالاری این است که مردم مسؤولان را انتخاب میکنند. آن روی دیگر این است که وقتی مسؤولان بر سرِ کار آمدند، همه همّتشان رفع نیازهای مردم و کار برای آنهاست. این معنا در کلمات امیرالمؤمنین موج میزند. در نامه به مالک اشتر از آن حضرت نقل شده است: «من ظلم عبادالله کان الله خصمه دون عباده و من خاصمه الله ادحض حجته و کان لله حربا»؛ اگر کسی به مردم ظلم کند، خدا طرف حساب اوست؛ خدا وکیل مدافع بندگان مظلوم در مقابل اوست؛ اصطلاحاً خصم اوست؛ «و کان لله حربا»؛ او در حال جنگ و مقابله با خداست. البته فرق نمیکند؛ اگرچه امیرالمؤمنین علیهالسّلام این نامهها را خطاب به استاندارانش - مالک اشتر، اشعثبنقیس، عثمانبنحنیف و دیگران - نوشته است؛ اما همه ردههای مسؤول که کاری در دستشان هست، مشمول این خطاب هستند. اگر حاکمان و صاحبمنصبان اسلامی بخواهند این وظایف را انجام دهند، به یک نقطه دیگر احتیاج دارند و آن، اخلاص و برای خدا کار کردن و با خدا رابطه خود را نگهداشتن است. مسؤول امور و صاحبِ منصب در نظام اسلامی، مسألهاش فقط مواجهه با مردم نیست؛ اگر با خدا متّصل نباشد، کارِ برای مردم و خدمت برای آنها - یعنی همان مسؤولیت اصلیای که دارد - لنگ خواهد ماند. پشتوانه این مأموریت و مسؤولیت، همین ارتباط با مردم است؛ لذا باز امیرالمؤمنین - طبق روایت نهجالبلاغه - در همین نامه به مالک اشتر میفرماید: «واجعل لنفسک فیما بینک و بین الله افضل تلک المواقیت»؛ اوقات خودت را که برای کارهای گوناگون صرف میکنی، بهترین و بانشاطترینش را بگذار برای خلوت بین خودت و خدا؛ یعنی حالت ارتباط با خدا و انابه به او و تضرّع را برای اوقات خستگی و کسالت نگذار. بعد میفرماید: «وان کانت کلّها لله»؛ اگرچه وقتی که تو صاحبِ منصب در حکومت اسلامی هستی، همه کارهایت متعلّق به خداست - به شرطی که «اذا صلحت فیها النّیّة و سلمت منها الرّعیّة»؛ نیّتت خالص باشد و کاری که مردم را بیازارد، از تو سر نزند - اما درعینحال در بین تمام این تلاشهایی که همهاش هم عبادت است، وقتی را بگذار برای اینکه بین خودت و خدا خلوت کنی. این چهره صاحبان مناصب در نظام اسلامی و در قاموس امیرالمؤمنین است. آنچه که ما از آن بزرگوار داریم، غالباً مربوط به دوران حکومت اوست؛ آنچه که از دوران بیست و پنج ساله مابین وفات پیغمبر و خلافت آن بزرگوار داریم، بسیار معدود است؛ آن چیزی هم که در مورد زندگی در دوران پیغمبر است، غالباً جهاد است و تحتالشّعاع نیّرِ اعظم وجود نبىّ اکرم است. بنابراین آنچه که از امیرالمؤمنین نقل میشود، بیشتر مربوط به همین دوران قریب پنج ساله حکومت اوست که از زبان یک حاکم، منش یک حاکم را ترسیم میکند و بخش اوّلِ آن مربوط به وظیفه مسؤولان است و خلاصه آن این است: مسؤول نظام اسلامی، مسؤولی است که برای مردم و در راه خداست؛ برای هوی و هوس و منافع شخصىِ خود نیست. به همه کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان هم عرض میکنیم که امروز وظیفه شرعی همه ملتها و دولتهاست که به آن جماعت مؤمن و آن ملت مظلوم کمک برسانند و آنها را وسط میدان، تنها رها نکنند. البته کمکهایی هم میشود که امیدواریم این کمکها به جای خود برسد و انشاءالله بتواند برای کم کردنِ آلام مردم فلسطین، مفید و مؤثّر واقع شود. از خداوند متعال میخواهیم که مشکلات اسلام و مسلمین و مشکلات مردم فلسطین را برطرف کند.
مقام معظم رهبری با تأکید بر این که در نظام اسلامی، مسؤولیت و مقام به عنوان یک فرصت برای خدمت به مردم و ادای تکلیف به شمار میرود خاطر نشان کردند: یکی از وجوه تمایز مسؤولان نظام اسلامی از نظامهای دیگر نحوه نگرش آنان به مقام و مسؤولیت و چگونگی استفاده از این فرصت است.
ایشان افزودند: استفاده از مقام و مسؤولیت برای اهداف مادی و برآورده کردن نیازهای دنیوی، یک انحراف و فساد است که اگر اصلاح نشود به نظام آسیب میرساند. حضرت آیتالله خامنهای یکی دیگر از ویژگیهای نظام مردمسالار دینی را بر خلاف نظامهای دموکراسی غربی، ترجیح منافعمردم بر منافع، گروهها و افراد خاص دانستند و تصریح کرد: در نظام اسلامی کشور متعلق به مردم و اصل، رضایت مردم است و نظام اسلامی بر خلاف نظامهای دیگر، نظام زورگویی، تحکم و تحمیل فکر و اندیشه بر مردم نیست. حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر لزوم ارتباط بیش از پیش مسؤولان با مردم و آشنایی با مشکلات آنان افزودند: مردمسالاری دینی دارای دو وجه است که یک وجه آن نقش مردم در تشکیل حکومت و انتخاب مسؤولان و وجه دیگر آن رسیدگی بهمشکلات مردم است که بر همین اساس مسؤولان باید مشکلات مردم را به طور جدی پیگیری و رسیدگی نمایند. رهبر معظم انقلاب اسلامی خدمتگزاری به مردم را در نظام اسلامی نعمتی بزرگ توصیف و خاطرنشان کردند: این عواطف جوشان و ارتباط صمیمی، عمیق و پرشکوه میان مردم و مسؤولان نظام که ناشی از ایمان دینی عمیق مردم و اعتقاد آنان به نظام دینی میباشد، سرمایه عظیمی است که در هیچ نوع حکومتی در دنیا وجود ندارد. مسؤولان باید به وظایف خودشان عمل کنند؛ نیازهای مردم را بفهمند، درک کنند و تأمین کنند. مشکلاتی که امروز در بین مردم وجود دارد - محرومیتها، نابسامانیها، تبعیضها و بیکاریها که تذکّر مشفقانه ما به مسؤولان دائماً درباره این چیزهاست - موانع راهند. برطرف کردن اینها هدف نیست؛ برطرف کردن اینها برای رسیدن به هدف لازم است. هدف عبارت است از ساختن کشوری که بتواند در دنیا الگو باشد؛ «لتکونوا شهداء علی النّاس». آن چنان بالا قرار گیرید که بتوانید ناظر بر همه عالم باشید؛ بر همه روشها، بر همه تمدّنها و مدنیّتها. این مراحلی دارد که من انشاءاللَّه در صحبتی خواهم گفت که ما الان در کدامیک از این مراحل هستیم. ما راهی را شروع کردیم، حسابی هم پیش آمدیم. برخلاف آن پنداری که دشمن میخواهد تلقین کند، این ملت، حسابی جلو رفته و به جاهای خوبی هم رسیده است؛ لیکن ادامه راه احتیاج دارد به اینکه این موانع برداشته شود. این فقر، این بیکاری، بعضی از این فسادهایی که گوشه و کنار مشاهده میشود، بعضی از این اختلافافکنیها و مخالفخوانیها و امثال اینها، مزاحم حرکت عظیم ملی است. اینها بایستی از سر راه برداشته شود تا این ملت بتواند پیش ببرد. انشاءاللَّه اگر این ملت بتواند همچنان که موانع و کوههای بزرگ را از سر راه خود برداشته است، این خارهای دامنگیر را هم از سر راه خود بردارد، بدانید ملت ایران و کشور ایران اسلامی عزیز و نظام مقدّس جمهوری اسلامی در آیندهای که برای شما جوانان انشاءاللَّه دیدنی و دستیافتنی است، در قلّه کشورهای جهان و تعیینکننده برای مسیر انسانها قرار خواهد گرفت.
امروز رؤسای کشور، بحمداللَّه همه به همین دعوت میکنند. رئیس جمهور هم همین را میگوید؛ رئیس قوّه قضایّیه هم همین را میگوید؛ رئیس مجلس هم همین را میگوید؛ برجستگان نظام، همه همین را میگویند. آنها میفهمند که اداره این کشور بزرگ با این جمعیت مؤمن، چه افتخار بزرگی است که خدا به آنها داده است. میدانند که اگر بتوانند به این نیروهای عظیم، به این ملت شجاع، به این ملت باوفا و به این مردمی که در طول این بیست سال هر جا که حضور آنها لازم بود، با قدرت حضور پیدا کردند، کمک کنند، مشکلات آنها را برطرف کنند، از منافع آنها دفاع کنند، از آرمان عزیز و بزرگ آنها - که حاکمیت قرآن و اسلام است - دفاع کنند، این افتخار بسیار بزرگی برای آنها خواهد بود؛ هم پیش خدای متعال، هم پیش فرشتگان خدا، هم پیشمردم تاریخ و هم پیش مردم امروز دنیا.
اگر فرض کنیم که رفع دشمنی ممکن باشد، فقط با اقتدار و عزّت و استقلال ایران ممکن است؛ نه با ذلّت، نه با احتیاج. اگر ایران اسلامی به همّت شما جوانها و به همّت این نسلِ رو به رشد امروز، مدارج علمی را طی کند و از لحاظ صنعت و صنعت برتر، فنآوری و فنآوری برتر و علمی که امروز مورد نیاز است، بتواند سهم وافری را به خودش اختصاص دهد که نتوانند به او زور بگویند؛ بتواند قدرت نظامی خودش و پایههای اقتصادی کشور را مستحکم کند، بتواند این محرومیتها را برطرفکند، بتواند از منابع سرشار و غنی این کشور در همه جا بهرهبرداری کند، بتواند معرفت سیاسی را در آحاد مردم بالا ببرد، آنوقت ممکن است دشمنی آنها کم شود. بنابراین اگر ممکن باشد، آن روز ممکن خواهد بود.
امروز در بعضی از گفتهها و اظهارات، راجع به شأن و شخصیّت و شرف و کرامت انسان در جامعه حرف زده میشود. این بلاشک از اصول اسلامی است؛ اما کدام نقض کرامت انسانی بالاتر از این که انسانی، رئیس عائلهای، پدر خانوادهای، در جامعهای که در آن همهچیز هم هست، نتواند اوّلیات زندگی فرزندان خودش را تأمین کند؟! کدام تحقیر از این بالاتر است؟! کدام نقض شخصیّت و شرف و کرامت انسانی از این بالاتر است؟! صبح تا شب کار کند، آخرش به من یا به شما یا به آن مسؤول دیگر نامه بنویسد که من دو ماه است به خانهام گوشت نبردهام! یک وقت در جامعه گوشت و میوه نیست، من و شما هم نمیخوریم؛ یک وقت در جامعه امکانات رفاهی نیست، من و شما هم استفاده نمیکنیم؛ یک وقت ایام عید که میشود، فرزندان من و شما هم لباس نو بر تن نمیکنند. در این حالت کسی احساس سرشکستگی نمیکند - البلیة اذا عمت طابت - اما وقتی همه چیز هست، وقتی کسانی در جامعه با استفاده از فرصتهای نامشروع توانستهاند برای خودشان آلاف و الوف و زندگیهای تجمّلی فراهم کنند، وقتی طبقاتی در جامعه هستند که برایشان پول خرج کردن هیچ اهمیتی ندارد، جمع کثیری از مردم که در بین آنها رزمندگان و عناصر نظامی و کارمندان دولت و معلمان و روستاییان و مردم مناطق محروم و دور و مناطق جنوب هستند، نتوانند نان و پنیر بچههایشان را فراهم کنند، کدام شکستن شخصیّت و شرف انسانی از این بالاتر است؟! شما میخواهید جواب چه کسی را بدهید؟ شما میخواهید دل چه کسی را خوش کنید؟ شما میخواهید چه کسی از شما راضی باشد؟
بله، مسأله معیشت قطعاً در اولویّت اوّل است. معیشت که نبود، دین هم نیست؛ اخلاق هم نیست؛ حفظ عصمت و عفت هم نیست؛ امید هم نیست. کسی را که به موقعیتی دست پیدا کرده، به خاطر این که برای رفع نابسامانی و فقر، تلاش و مجاهدت کند و شب و روزِ خودش را صرف نماید، ملامت نخواهند کرد. اولویّتها را پیدا کنید. مسائل اساسی جامعه اینهاست. عزیزان من! شما بدانید که دشمن شما، دشمن این انقلاب، دشمن این نظام، بُرندهترین حربهای که در اختیار خواهد داشت، فقر و گرفتاری اقتصادی مردم است. روی این مسأله باید فکر کرد. گرفتاریهای اقتصادی مردم، همین بیکاریای است که در کلمات شما تکرار میشود و درست هم هست؛ همین کمبودها و همین مشکلات فراوان است. البته فسادهای گوناگون، سوءاستفادههای گوناگون، تبعیضهای گوناگون، مشکلات اداری و مشکلات قضایی هم در کنارش هست. اولویّت اوّل برای شما این است که امید مردم را حفظ کنید. اولویّت اوّل این است که شکم مردم را سیر کنید. میشود نشست و حرفهای روشنفکری زد: اگر فلانطور نشود، فلانطور نخواهد شد؛ اگر چنین نشود، چنان نخواهد شد؛ اما باید دید واقعیت چیست. این مسؤولیتها امروز هست، فردا نیست. همه ما در گذریم. مجلس شورای اسلامی به فضل الهی پایدار بوده و پایدار خواهد ماند؛ لیکن ما که پایدار نیستیم؛ ما چهار روز در این جا هستیم و وظایفی داریم که آن وظایف را بایستی انجام دهیم. در درجه اوّل باید خدا را راضی کنیم. البته مردم را باید راضی و دل آنها را شاد کرد؛ اما در درجه اوّل این است که فکر محاسبه الهی را بکنیم. اکنون نمایندگان مجلس ششم را که در سال مزین بنام بلند امیر مؤمنان و پیشوای پرهیزکاران و دادگستران (علیه السلام) بر مسند قانونگذاری تکیه زدهاند، به نکات لازمی تذکر میدهیم:
1 ـ این بار نیز بیشتر دورههای گذشته، مجلس شورای اسلامی با اکثریتی همدل و هماهنگ با رئیس دولت آغاز میشود، بیشک این یک حادثهی تصادفی نیست، انتظار رفع مشکلات و تأمین نیازها از دولت مردم را بر گزینش نمایندگانی وادار میسازد که آنان را همراه و کمک کار دولت در برآمدن این مقصود تشخیص دادهاند. پس نخستین هدف برای نمایندگان باید این باشد که در قلمرو قانونگذاری، به گشودن گرهها و از میان برداشتن مشکلات زندگی مردم همت گمارند و هیچ انگیزهیی را بر آن مقدم ندارند. بیشک نباید متوقع بود که همهی مشکلات در زمانی کوتاه از میان برود. لیکن آنچه مردم را خرسند و خشنود میسازد مشاهدهی اهتمام و جدیت نمایندگان و لمس کردن آثار محسوس آن است و اگر این انتظار برآورده نشود، اعتماد آنان به برگزیدهی خود نیز دیری نخواهید پائید. 2 ـ در میان گرفتاریها و مشکلات عمومی، شناخت فوریتها و اولویتها، هنر بزرگ مجلس شورای اسلامی است. مشکلات عمومیتر، محسوستر، مرارتبارتر را باید جست و به رفع آنها همت گماشت، مسألهی اشتغال، مسألهی ارزش پول ملی، مسأله امنیت، مسألهی گرانی و مسایل چند دیگری هست که برای پرداختن به آن از همهی فرصتها باید بهره جست و زمان نمایندگی را که بسی زود گذر است، برای گشودن این گرهها باید مغتنم شمرد. خطای بزرگ آن است که این خواستههای حقیقی مردم به دست غفلت سپرده شود و خواستههای جناحی و حزبی و شخصی به جای مصالح ملی بنشیند. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به انتظارات مردم برای حل مسائل و مشکلات اقتصادی، شدت یافتن بحثها و جنجالهای سیاسی را مانعی بر سر راه اصلاح امور اقتصادی کشور ارزیابی کردند و افزودند: مباحثی همچون اولویت توسعه سیاسی یا اقتصادی، مدتها بخش اعظمی از وقت رسانههای مختلف را بخود اختصاص داد، اما کارگزاران و مسؤولان دولتی باید بدون توجه به این مباحث به دنبال اصلاح وضع اقتصادی مردم باشند، چرا که اگر مردم از مسائل اقتصادی و معیشتی، نارضایتی نداشته باشند، هیچ مسألهای آنها را به معارضه ترغیب و تشویق نمیکند اما اگر مردم مشکلات اقتصادی فراوان داشته باشند، هر قدر هم آزادی باشد، مردم از حکومت بر میگردند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به خوشحالی مردم و ایشان از ارائه طرح ساماندهی اقتصادی افزودند: همه امیدوار بودند که با طرح رئیس جمهور برای ساماندهی اوضاع اقتصادی، گامی در راه گرهگشایی از مشکلات مردم برداشته شود اما متأسفانه برخی از افراد مسؤول در اجرای آن کوتاهی کردند، آیا این کمک به دولت و رئیس جمهور است؟ در بن بستهای بزرگ، تقوای مسؤولان، برای آنها راه نجات پدید خواهد آورد: «و یرزقه من حیث لا یحتسب». این محاسبههای ما و شما که همیشه محاسبههای تمام نیست. پس، اصل قضیه تقواست. توصیه ما هم به تقواست؛ روزه این ماه هم کمک به تقواست. به مشکلات مردم باید براساس همین روحیه تقوا برسید.
من واقعاً خوشوقت شدم از اینکه دیدم آقای رئیس جمهور در بیانات خودشان مسأله مشکلات و گرفتاریهای اقتصادی مردم را با شما مسؤولان مطرح کردند. این حقیقتاً مهمّ است. مردم حقیقتاً مشکلات اقتصادی دارند؛ سختی دارند؛ نارسایی دارند. گرفتاریهای زیادی وجود دارد؛ خطر عمده این است که شما این را ندانید، که امیدوارم بدانید. گمانم شاید در بین مسؤولان ما بعضیها هستند که به گرفتاریها و مشکلات مردم درست توجّه ندارند، و الاّ برای رفع این مشکلات، تلاش مجدّانهتری میشد. هرچه که مسؤولان به مناقشات سرگرم باشند، از این رسیدگی به مشکلات بیشتر خواهند ماند. مسؤولان - فرقی نمیکند؛ مسؤولان دولتی، مسؤولان قوّه مقنّنه، مسؤولان قوّه قضایّیه؛ یعنی همه کسانی که دستاندر کار مسائل اداره کشورند - باید به آن مسؤولیت خودشان بپردازند و وجود خودشان را به آن بدهند. خوشبختانه مردم به اسلام و به نظام اسلامی و به عزم مسؤولان امیدوارند. خدا نکند که این امید، سستی و کاستی گیرد؛ نباید بگذارید. همهاش هم با گفتن نمیشود؛ باید در عمل نشان داد. همین «طرح ساماندهی اقتصادی» را که امیدهایی در مردم بهوجود آورد، باید تلاش کنید که اقدام شود. آن بخشهایی از برنامه که بیشتر ناظر به زندگی مردم است، باید تلاش کنید که عمل شود. برنامه سوم تقریباً خوشبختانه تصویب شد؛ ولی تنظیم برنامه، نوشتن برنامه و تصویب برنامه، یک مسأله است؛ تحقّق برنامه، یک مسأله دیگر است. این اهتمامی که به مسأله اشتغال در برنامه شده، باید تحقّق پیدا کند. همه باید دستبهدست هم دهند و تلاش کنند تا این قضیه تحقّق پیدا کند. بیکاری حقیقتاً معضل بزرگ و مشکل عظیمی است. به هرحال، امیدواریم که خداوند متعال کمک کند. در قرآن مکرّر درباره «سکینه» صحبت شده است و من هم پارسال جملاتی عرض کردم. این سکینه مسؤولان است که اتّفاقاً خودش را نشان داد. ما امسال - سالی که در اواخرش هستیم - حوادثی داشتیم که در آن سکینه مسؤولان کارساز بود. کمىِ درآمدهای اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات سیاسی را داشتیم؛ مشکلات امنیتی را داشتیم. دیدید که دشمنان در تابستان امسال در همین تهران حوادثی بهوجود آوردند. انسانها اگر از سکینه و آرامش و توکّل و اعتماد به خدا و اعتماد به آینده و اعتماد به آنچه که از مبانی حق در اختیار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اینطور حوادث دست و پایشان را گم میکنند؛ بخصوص اگر انسان بداند که این حوادث را دشمن برنامهریزی کرده است؛ که بعید هم نیست و قرائنی هم دارد. دشمن از بعد از رحلت امام یک برنامه ده ساله را طرّاحی کرد تا در طول ده سال آن را به نهایت برساند. شاید قضایای اقتصادی ما - ارزان شدن قیمت نفت - مسائل سیاسی، برخی از مسائل فرهنگی، بعضی از گرفتاریهای اقتصادی و بعضی از گرفتاریهای امنیتی، به این برنامهریزیها بیارتباط نباشد. اگر اینطور فرض کنیم، شواهدی دارد. این از سکینه مسؤولان - یعنی شما حضرات و دوستانی که اینجا هستید - اما سکینهی مردم چه؟ ملت هم به سکینه و آرامش احتیاج دارد. چگونه میشود این سکینه زبدگان را به سطح عموم مردم سرریز کرد؟ البته بسیاری از مردم، ایمان خوب و روشن و شفّافی دارند و عموم مردم نشان دادند که در مشکلات دارای یک اقتدار حقیقیاند؛ اقتداری که از دین و ایمان سرچشمه گرفته است؛ لیکن وقتی گروهی مسؤولیت اداره امور کشور و ملت را بر دوش میگیرند، نمیتوانند نسبت به این قضیه خود را برکنار بدانند. همه وظایف ما، در وظایف اقتصادی و سیاسی خلاصه نمیشود؛ ما در مقابل معنویات مردم هم مسؤولیت داریم. اگر مردم از لحاظ روحی و اخلاقی عقبگرد داشته باشند، نمیشود بگوییم در جامعه هیچکس مسؤول این نیست. حالا اگر بنا شد کسی مسؤول باشد، مسؤول کیست؟ یقیناً مسؤولان کشور نمیتوانند خودشان را بر کنار بدانند؛ هر کدام یکطور و بهنحوی مسؤولیت دارند. پس، مسؤولیتِ معنویات مردم هم بر دوش مدیران کشور در طبقات مختلف - از بالا تا پایین - است.
مسؤولان قدر این ملت را بدانند. رفع مشکلات این ملت را، هدف حقیقی و دائمی خودشان قرار دهند. هر چه تلاش میکنند، اگر این تلاش را مضاعف کنند، جا دارد. این مردم ارزشش را دارند که انسان برایشان همهی هستی خودش را مایه بگذارد. مسؤولان عزیز - دولت، مجلس، قوّه قضایّیه، نیروهای مسلّح، همه و همه - هرچه میتوانید، به این مردم خدمت و برای آنها کار کنید. این مردم خیلی باارزش و خیلی شریفند. بدانید که این نظام با اتّکای به این مردم، از هر کوهی استوارتر و محکمتر است.
عمده مشکلات ملتها - در هرجایی که ملتها رنجی بردهاند - به خاطر این بوده که مسؤولانِ دلسوزی که همّتشان فقط برطرف کردن مشکلات مردم باشد، در میان آنها یا نبودهاند و یا کم بودهاند. کسانی از شما که دوره جوانی را پشت سر گذاشتهاید و رژیم طاغوتی و فاسد پهلوی را به یاد دارید، میدانید تنها چیزی که مطرح نبود، خدمت به مردم بود. هر کسی وقتی مسؤولیتی پیدا میکرد، به فکر خود بود. انقلاب اسلامی آمد و آن بنای کج و معوج را دگرگون کرد. رئیس جمهور از خود مردم، نماینده مجلس از خودِ مردم، مسؤولان بخشهای مختلف در کنار مردم و از آحاد مردم، امروز هم که بحمداللَّه خدا به مسؤولان توفیق داد تا شوراها را با این سطح وسیع به وجود آوردند، شوراها هم در خدمت مردم. امروز شما چنین نعمتی را در اختیار دارید. قصدتان را برای خدا خالص کنید. عزیزان من! هیچ عبادتی بالاتر از خدمت به مردم نیست؛ چه در شهر، چه در بخش و چه در روستا. وظایفی که برای شوراها در قانون ذکر شده، همان وظایفی است که اگر شوراهای ما انشاءاللَّه بتوانند این وظایف را به طور کامل به انجام برسانند، بسیاری از مشکلات جاری مردم برطرف خواهد شد و این موارد را قانونگذاران با دقّت در قانون اساسی و در قانون عرفی معیّن کردهاند.
این کار، کار بزرگی است و از افتخارات نظام اسلامی است. اسلام اینگونه است. اسلام در ضمن اینکه احکام الهی و اراده الهی را در هدایت و صلاح انسانها دارای کمال تأثیر میداند، اراده انسان، حضور انسان و حضور آحاد مردم را هم در همه کارها پیشبینی کرده است. یک نمونه آن همین مسأله شوراست. خدای متعال در علائم مؤمنین میفرماید: «و امرهم شوری بینهم»؛ کارهایشان را با مشورت انجام میدهند. البته مشورت، با شکلهای مختلفی ممکن است انجام گیرد؛ این هم یک شکل از اَشکال مشورت است. در داخل شهر و در داخل بخش، مینشینید و با هم مشورت میکنید؛ نقصهای موجود و مشکلات موجود و آن چیزهایی را که مربوط به شوراهاست - البته ممکن است نقصهایی هم باشد که به وظایف شوراها مربوط نشود - رسیدگی و به آنها عمل میکنید؛ مثل این است که سرتاسر پیکر ایران اسلامىِ بزرگ، با نبضِ خون تازه انقلابی و اسلامی میزند و حرکت میکند. مسؤولان و شوراهای هر شهر و روستا، برای رفع مشکلات مردم، در همان شهر و روستا فکر میکنند. این خیلی فرصت خوبی است. پس با نام و یاد خدا، برای خدمت به خلق خدا نیّت کنید. خدای متعال را شکر گزاریم که در انتخابات شوراها یک نهاد دیگر برای خدمت به مردم تأسیس شد و ملت ایران یک گام دیگر به تحقق کامل قانون اساسی مترقی جمهوری اسلامی نزدیک گشت. اکنون که در سالروز پیام امام عزیز و در سالی که به نام گرامی آن یگانهی دوران نامگذاری شده، این نهاد اصیل آغاز به کار میکند، از صمیم قلب آرزو میکنم که شوراهای اسلامی شهر و روستا بتواند در سمت اهداف والا و انقلاب بنیانگذار نظام اسلامی تلاش و فعالیت کند و در چهارچوب تکالیف قانونی خود به رفع مشکلات مردم بپردازد.
... از آنجا که شوراها از مظاهر مشارکت مردمی و برای تسهیل امور مردم است، اعضاء محترم ارتباط دائمی خود با مردم و حضور در میان آنان و اطلاع از مشکلات آنان را وظیفهی مستمر خود بدانند و دسترسی مردم را به خود، آسان سازند. سالی که پشت سر گذاشتیم - مثل همیشه - سالی مشتمل بر شیرینیها و تلخیها بود. آنچه در طول این سال، بخصوص در نیمه دوم، برای ما تلخ بود - از لحاظ وضع زندگی و به خاطر وضع اقتصادی و گرانی - سختیها و فشارهایی بود که بر بعضی از قشرهای کشور، وارد میشد. امیدواریم خداوند متعال کمک کند که مسؤولان کشور با همّت والا و با تلاش خود و با کمک مردم بتوانند مشکلات زندگی، مشکلات اقتصادی و همه انواع مشکلات را از سر راه ملت ایران - بخصوص طبقات ضعیف - بردارند. انشاءاللَّه خدای متعال کمک خواهد کرد و توفیق خواهد داد و این گامها برداشته خواهد شد.
... من امیدوارم امسال که سال امام خمینی و زنده کننده یاد امام بزرگوار و فرصتی برای بررسی هرچه بیشتر در زندگی و خصوصیات و اهداف و غایات مورد نظر آن بزرگوار است، سال مبارکی برای ملت ایران و سال موفّقیتهای بزرگ برای مسؤولان کشور باشد؛ سالی باشد که انشاءاللَّه ما بتوانیم این راه روشن را با عزم قاطع و با فکر روشن، هرچه بهتر ادامه دهیم و پیش ببریم. از مسؤولان کشور هم میخواهم که خود را هرچه بیشتر با همین خصوصیات، تطبیق کنند؛ در خدمت مردم و برای مردم باشند و در رفع مشکلات مردم بکوشند. البته - بلاشک - مسؤولین دلسوز کشور، در همین راه قدم میگذارند و سیر میکنند و همین طور هم عمل خواهند کرد. من تأکید میکنم که هرچه بیشتر، همه وجود و همه توان خود را به کار ببرند. وظیفه بزرگِ امروزِ دولت چیست؟ وظیفه بزرگِ امروزِ دولت، برطرف کردن مشکلات زندگی مردم است؛ چه مشکلات اقتصادی که در درجه اوّل است و چه مشکلات دیگر که آنها هم مسائل مردم است. وظیفه اوّل و اساس تکلیف ما به عنوان مسؤول، خدمت به مردم است. مسؤولین کشور برای اینکه مشکلات زندگی مردم را برطرف کنند، بر سرِ کار آمدهاند. چگونه میتوانند این کار را بکنند؟ وقتی که فضا مناسب و محیط از تشنّج و غوغاگری، دور باشد و دست به یقهشدن در بین مردم نباشد. وحدت کلمه که باشد، فضا برای اقدام مسؤولین کشور، مناسب است.
متأسّفانه بخش عظیم بار مشکلات اقتصادی هم بر دوش طبقات پایین جامعه - مستضعفین و محرومین - است. مشکلات اقتصادی، بر روی طبقات ضعیف - کارمندان دولت، کارگران، اجزای نیروهای مسلّح و طلّاب علوم دینیّه - فشار میآورد! از همه هم بدتر، طلّاب عادّی حوزههای علمیهاند که مردم از وضع آنها خبر ندارند! فشار اقتصادی بر بعضی از کسبه ضعیف هم هست. خوب؛ این مشکلاتی که اینطور بر روی طبقات ضعیف فشار میآورد، از کجاست؟ یک علّت ندارد؛ علل گوناگونی دارد: اوّلاً وضع اقتصادی دنیا مؤثّر است. الان شما ببینید در بخشی از دنیا، یعنی همین آسیای شرقی، کشورهای فعّال که در سالهای اخیر، رونق اقتصادی پیدا کرده بودند، در این یک سالونیم قبل، بر اثر همین حوادث اقتصادی، یکباره به خاک سیاه نشستند. بحمداللَّه کشور ما از این آسیبها محفوظ و مصون بود؛ ولی کشورهایی مثل مالزی، اندونزی، کره جنوبی و امثال آنها آسیب جدّی دیدند. در بسیاری از کشورهای دنیا، امروز مشکلات اقتصادی حتّی در بعضی از کشورهای پیشرفته و صنعتی هم زیاد است؛ منتها کمپانیهای بزرگ جهانی خیر این مشکلات را میبرند! خیلی از مشکلات هم از ناحیه آنهاست. این یک علّت که طبعاً اثر میگذارد.
یک علّت دیگر، بعضی از مسامحههایی است که متأسّفانه بدون توجّه از طرف خود ما - بعضی مسؤولین اجرایی - در اجرائیّات کشور انجام میگیرد! یک علّت دیگر، اغراض بخصوصی است که نسبت به ایران اسلامی و ملت ایران اجرا میکنند. عقیده من این است که اصلاً بخش عمدهای از علل کاهش قیمت نفت، به این قضیه برمیگشت؛ منتها کاهش قیمت نفت فقط به ما ضربه نمیزد، به بعضی از کشورهای دیگر - دوستان خودشان - هم ضربه میزد! بالاخره آنقدر هم فشار زیاد شد که مجبور شدند عکسالعملی نشان دهند. البته مسؤولان جمهوری اسلامی ایران در این قضیه ترقّىِ مختصری که اخیراً قیمت نفت کرد، نقش زیادی داشتند. امیدواریم انشاءاللَّه همین تلاشها دنبال شود و به جاهای خوبی برسد. بیرحمی بعضی از کسانی هم که در داخل کشور، برخوردارند، بیتأثیر نیست. مجموع اینها مشکلاتی را به وجود میآورد. خوب؛ این مشکلات، قابل حلّ است یا نه؟ البته قابل حلّ است؛ ما سختتر از این مشکلات را هم توانستیم از سر بگذرانیم. ما با تکیه بر منابع کشور، با تکیه بر قوانین خوب، با اجرای دلسوزانه و با بینیاز کردن خودمان از بیرون از این مرزها میتوانیم خیلی از کارهای خوب را بکنیم و خیلی از مشکلات را برطرف سازیم. بهعلاوه، بعضی از کارهای دوران سازندگی بعد از جنگ، بتدریج آثار خود را نشان میدهد. اگر بعضی از کارهایی که در دوران سازندگی انجام گرفت و امروز هم بحمداللَّه دولت دنباله آن را انجام میدهد، نبود، نیاز ما به خارجِ کشور، خیلی بیشتر از اینها بود. همین روش را میتوانند دنبال کنند. ملت عزیز! بندگان مؤمن و صبور خدا! راه خدا و راه انقلاب و راه امام را پاس بدارید؛ پشت سر مسؤولان دلسوزتان، بزرگان و هادیان و راهنمایان، دست در دست یکدیگر حرکت کنید و نگذارید وحدت شما خدشهدار شود. آن کسانی هم که دوست میدارند به خاطر منافع کوتاهمدّت خودشان، موجی در این اقیانوس آرام به وجود آورند، و کاری میکنند که خاطرها آشفته شود، آنها هم بدانند که سودی نخواهند برد. این ملت، این جمعیت عظیم، این امّت دلاور و مجاهد فیسبیلاللَّه، به فضل پروردگار هدفش خداست، هدفش اسلام است، هدفش عزّت است، هدفش استقلال است و میداند که اینها با وحدت کلمه به دست خواهد آمد. به خدا توکّل کنید، دست در دست یکدیگر بگذارید و پشت سر مسؤولانتان حرکت کنید. یقیناً در جوّ آرامی که کشور داشته باشد - و بحمداللَّه از آن برخوردار است - مسؤولان کشور هم بهتر میتوانند به مشکلات مردم، به گرههای اقتصادی و به کارهایی که برعهده آنهاست، بپردازند و حرکت کنند. همه مظاهر وحدت را پاس بدارید و همه چیزهایی که وحدت را خدشهدار میکند، از شیطان بشمارید.
... ملت و مسؤولان متّحدند. یک جبهه واحد وجود دارد و آن، جبهه انقلاب و اسلام است. در داخل این جبهه، هر اختلاف سلیقهای هم باشد، اصل احترام به اسلام، احترام به قرآن، پاسداری از انقلاب، پاسداری از راه امام بزرگوار، پاسداری از عزّت و استقلال این کشور، تلاش برای آسوده کردن خاطر ملت و از بین بردن مشکلات، بر جای خود مستحکم و محفوظ است. این بحمداللَّه یک امر مشترک بین دلسوزان این کشور، بین مسؤولان قوا، بین رؤسای کشور، بین مسؤولان بخشهای مختلف است و همه آنها در این چیزها متّفق و متّحدند. همه مسؤولان کشور، یک مسؤولیت برعهده دارند. حفظ نظام الهی و اداره این کشور، اداره این مردم و رسیدن به مشکلات مردم، وظیفه اصلی اینهاست. باید با هم همکاری کنند و با هم همکاری میکنند. این که یک عدّه به رئیس جمهور اهانت کنند، یک عدّه به مجلس اهانت کنند، یک عدّه به قوّه قضایّیه اهانت کنند، این همان چیزی است که دشمن میخواهد؛ این همان حالتی است که دشمن دنبال ایجاد آن است.
بحمداللَّه در این بیست سالی که از انقلاب گذشته است، این مجموعه عظیم و این سازمان بزرگ - یعنی جهاد سازندگی - یکی از بهترین امتحانها را داده است. امروز هم بحمداللَّه وجود شما ذیقیمت و مغتنم است. باید این کارها را ادامه دهید. هم باید به سازندگی شهرها و روستاها بپردازید و هم به سازندگی انسانها مشغول شوید. در درون خودتان، مدیران لایق، اشخاص برجسته، دستهای کارآمد و مغزهای فعّال تربیت کنید. این کشور، هنوز سالهای متمادی به خدمات شما و به کار و تلاش مخلصانهتان احتیاج دارد. در این دورانی که دشمنان انقلاب، کمین گرفتهاند تا شاید بتوانند از برخی از مشکلات اقتصادی یا تعطیل بعضی از کارها، احیاناً نقطه ضعفی برای نظام، یا برای دولت و مسؤولینِ دلسوزِ خدمتگزار درست کنند، وظیفه همه و بخصوص شماست که تلاش خودتان را مضاعف کنید تا بتوانید با کار سازنده، مشکلات مردم را کم و به پیشرفت کشور کمک نمایید.
مقام معظم رهبری، احساسات پاک، شیفتگی و عشق و علاقه مردم هرمزگان و جزایر این استان به نظام اسلامی و امام (رض) را با وجود کمبودها و مشکلات پیش روی آنها ستایشبرانگیز خواندند و به مسؤولان اداری و اجرایی استان هرمزگان توصیه کردند که حل مشکلات این مردم خوب، دوستداشتنی و پیوندخورده به انقلاب و نظام اسلامی را مورد توجه ویژه خود قرار دهند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر ضرورت اجرای تصمیمات اتخاذ شده در جهت حل مشکلات فرمودند: با اجرای کارها و طرحهای پیشبینی شده و پیگیریهای لازم تردیدی نیست که مردم و بویژه فقرای استان هرمزگان از آن خیر و برکت خواهند برد و از همه مسؤولان ذیربط توقع و انتظار دارم که در انجام این کارها جدیت به خرج دهند. رهبر معظم انقلاب اسلامی از کشاورزی، صنایع تبدیلی و صیادی به عنوان سه بخش اصلی برای حل مشکلات استان هرمزگان یاد کردند و فرمودند: کشاورزی در این استان باید با حمایت دولت و با گرایش صادراتی مورد توجه قرار گیرد. و میتوان امیدوار بود که با حسن عمل در این بخش، تجارت سالم به آنسوی آبها تقویت شود و با برنامهریزی دقیق، پشتیبانی جدی و تلاش لازم، یک تحول اساسی برای استان به وجود آید. مقام معظم رهبری صنایع تبدیلی را مکمل بخش کشاورزی دانستند و با تأکید بر ضرورت استحصال مواد غذایی کشور از آبهای خلیج فارس فرمودند: حل مشکلات، راههای کاملا روشنی دارد و دولت نیز با جدیت و پشتکار وظایف خود را در پیمودن این راهها انجام میدهد، اما در عین حال نباید توقع داشت که دولت مشکلات را فردا حل کند. استانداران و مسؤولان استان باید با مردم ارتباط نزدیک داشته باشند، با تعیین وقت مقرر درها را به روی مردم باز بگذارند و خود را در معرض دید و دسترس مردم قرار دهند.
استانداران باید از مشکلات مردم مطلع باشند و برای این کار لازم است به صورت بیخبر به دستگاههای مختلف سرکشی کنند و در اجتماعات مردم و مراسم نمازهای جمعه حاضر شوند زیرا هنگامی که مردم وجود استاندار و مسؤولان دیگر را در فضای زندگی خود احساس کنند، به او نزدیک خواهند شد و رفتار دینی او را سرمشق زندگی خود قرار خواهند داد به مناسبت این سفر و قبل از آن، گزارشهایی هم در زمینه مسائل و مشکلات مردم داده شده است. اینجا هم، با مسؤولان و با بخشهای مختلف، گفتگو و استفسار خواهد شد و انشاءاللَّه مشکلاتْ شناسایی و به مسؤولان و برادران خدوم و زحمتکشمان در دولت منتقل خواهد گردید و پیگیری خواهد شد، تا به قدری که دولت خدمتگزار میتواند و در وسع اوست، این گرفتاریها برطرف شود. شهر کرج با جمعیت بیش از یک میلیون - که در طول بیست سال گذشته جمعیت آن بیش از پنج برابر افزایش پیدا کرده است - از لحاظ مسائل فرهنگی، مسائل بهداشت و درمان، ارتباطات و غیره احتیاج به خدماتی دارد که امیدواریم به فضل پروردگار با پیگیریهایی که خواهد شد، مسؤولان به وظایف خودشان در این زمینهها عمل کنند و از مردم عزیز و مؤمن و انقلابیای مانند شما قدردانی شود.
حضرت آیتالله خامنهای آنچه را که از پول، امکانات و قدرت امضاء در اختیار مسؤولان است، متعلق به مردم دانستند و فرمودند: ما انباردار و صندوقدار مجموعه مردم هستیم و وظیفه طبیعی و انسانی ما این است که برای تأمین نیازهای مردم و ارائه این خدمت به آنان، سر از پا نشناسیم، بنابراین مسؤولان نظام در هر ردهای که هستند، باید مسؤولیت خود را به عنوان فرصتی برای خدمت به مردم قدر بدانند، آن را همانند گوهری گرانبها برای خود حفظ کنند و تمام توان و نیروی خود را در جهت انجام هر چه بهتر آن بکار ببرند.
این، یک اصل هم هست که مردم بایستی در کارهای دولت، سهیم، شریک، همکار و مباشر کار باشند؛ لیکن نکته اساسی که در اینجا وجود دارد، این است که نوع دخالت مردم، نباید منجر به این شود که بعضی از قشرهای مردم یا بعضی از افراد زرنگ در میان مردم، سودهای کلان و بادآورده ببرند؛ در حالی که عدّه دیگری از مردم، در اوّلیات زندگی در بمانند. یعنی همان مسأله اساسی عدالت اجتماعی و رسیدگی به همه قشرها در بخشهای مختلف، باید مورد توجّه قرار گیرد. الان در بخشهای مختلف کشور، دولت در وزارتخانههای مختلف، یا طبق قانون، یا طبق سیاستهایی که در این وزارتخانه خاص وجود دارد - که خوب هم هست و ایرادی ندارد - هر کدام به نحوی مسائلشان را با مردم، هماهنگ و متوازن میکنند؛ لیکن حتماً باید توجّه کنید که از قِبَل امکانات و موجودی دولت - که متعلق به همه مردم است - این طور نشود که ثروتهای بادآوردهای به وجود آید و در مقابل، همچنان که لازمه وجود ثروت بادآورده در کشور است، عدّهای محروم بمانند.
تا وقتی کسانی در کشور وجود دارند که میتوانند از موجودیهای کشور، سودها و بهرههای بیحساب و کلان ببرند و ظاهرش این است که مثلاً در صورتهای قانونی هم معامله و اجاره و مقاطعهکاری و واسطهگری میکنند - یعنی علیالظّاهر شکل لباس قانونی دارد؛ اگر چه ممکن است باطنش هم بیقانونی باشد - بدون شک، فقر در کشور، ریشهکن نخواهد شد. چنین چیزی ممکن نیست. یعنی وجود امکانات بیش از حد در اختیار یک جمع معدود، نخواهد گذاشت که تولیدات و امکانات کشور، در دسترس بقیه مردم قرار گیرد. همین تورّمی هم که همیشه از آن مینالید و همه مینالند و حق هم هست؛ تا آخر ادامه پیدا خواهد کرد. بایستی در دستگاههای مختلف دولت، توجّه دقیقی شود که جلوِ استفادههای غیر منطقی و غیر صحیحِ منتهی و منجر به ثروتهای کلان، گرفته شود. اگر احیاناً قانونی هم وجود دارد که این قانون، از روی غفلت گذارده شده است، یا مقرّراتی در جایی وضع شده است که این نتیجه را میبخشد، چون این ضرر و عیب را دارد، باید حتّی آن قانون علاج شود و مجلس شورای اسلامی و هیأت دولت و بقیه بخشهای گوناگون، توجّه کنند که این را طوری علاج نمایند و نگذارند آن زمینه را فراهم کند. تمتّع قشرهای مختلف مردم از امکانات کشور، باید متعادل باشد. نبایستی طوری باشد که فاصلهها روز به روز زیادتر شود و عدّهای آن طور زندگی کنند. البته یک بخش عمده از این کار را هم، وزارت اقتصاد و دارایی و بخش مربوط به مالیات، میتواند تأمین کند: گرفتن مالیاتهای متناسب و بجا از کسانی که سودها و استفادههایی میبرند. این هم یک معنای دیگر است. در همین زمینه، توصیه دیگری به برادران عزیز دارم که این را حتماً در برنامه باید بگنجانید؛ چون در دوره سازندگی، بخشی از معایب اقتصادی به طور طبیعی هست. در همه جا هم همین طور بوده است. تورّم زیاد میشود و قدرت خرید، در بسیاری ازمردم کم میگردد. باید انشاءاللَّه برای حلّ این مشکلات اقتصادی به معنای خاص در کشور، تلاش مضاعفی در دولت انجام شود. مسأله تورّم، باید به شکلی حل شود. قدرت پول ملی، بایستی به تدبیرِ هر چه تمامتر، با دنبال گیری و تلاش هر چه بیشتر، تأمین شود. البته امیدوار هستیم که انشاءاللَّه آن روزی که نتایج کارهای شما بیشتر ظاهر شود و این کارهای زیربنایی به نتایج برسد، همین طور هم شود، در دراز مدت، این طور خواهد شد؛ لیکن نمیشود منتظر ماند و از راههای علاجی که در کوتاه مدت و میان مدّت میتواند دنبال شود، نباید غافل شد. همین ارزش پول ملی، کلید حلّ بسیاری از مشکلات کشور است و این ضعف قدرت خرید در طبقات پایین مردم و عدم توانایی آنها بر تأمین نیازهای زندگیشان، ناشی از این قضیه است، که انشاءاللَّه باید تلاش مضاعفی برای اینها انجام گیرد. در همین خصوص، ما توصیه همیشگی داشتیم که باز هم به شما برادران عزیز عرض میکنیم و توجّه و تذکّر میدهیم و آن، عبارت از اعتنای به ایثارگران در کارها و بخشهای مختلف و سپردن مسؤولیتهای گوناگون کشور به آنهاست. حقیقتاً امنیتی که امروز کشور دارد و بخشهای مختلف میتوانند با استفاده از این امنیت، کار و برنامهریزی و ابتکار کنند، کشور را بسازند و برای کشور و برای خودشان افتخارات به وجود آورند، ناشی از تلاش ایثارگران و همین جوانانی است که به میدانهای نبرد با دشمن رفتند. بعضی شهید شدند، که خانوادههای آنها هستند. بعضی مجروح شدند و جانبازان را تشکیل میدهند. بعضی هم بحمداللَّه سالمند، ایثارگران ما هستند. همین جوانان مؤمن نیروهای مسلّح، واقعاً تلاش کردند و زحمت کشیدند - چه نیروی نظامی و چه در بخش خودش نیروی انتظامی در مقابله با کسانی که مخلّ به امنیت کشور بودند - و همان طوری که امام یک وقت فرمودند: اگر این جوانان نبودند و این انقلاب پیروز نمیشد، حالا ماها این فرصت و این افتخار را نداشتیم که بخواهیم مسؤولان کشور باشیم و پیش خدای متعال، برای خودمان اجر، و پیش مردم و نزد تاریخ، برای خودمان افتخار درست کنیم. شما این خدمات را، به این مردم ارائه دهید. مجلس بر حسب طبیعت خود دارای رابطهایی نزدیک و مهم با دولت است. تنظیم صحیح این رابطه، یکی از مهمترین کارهای نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی است. تصویب قوانینی که دولت را موظف و قادر بر ادارهی صحیح امور نماید و سپس نظارت بر اجرای آن از راههای قانونی، نخستین وظیفهی مجلس است و این وظیفه مستلزم همکاری و همدلی میان مجلس با دولت و حمایت مجلس از دولت است. سلامت این رابطه باید بگونهایی باشد که دولت، مجلس را گرهگشای کارهای بزرگ بشناسد و از حکمت و مصلحتشناسی آن در اجرای وظائف دشوار خود بهره بگیرد. هم در وضع کنونی که دولت خدمتگزار با ریاست یکی از یاران برجستهی امام راحل و یکی از چهرههای درخشان انقلاب در حال انجام وظیفه است و هم در دولت بعدی که به فضل و هدایت الهی مسؤولیت ادارهی اجرایی کشور بر دوش شخصیت برجسته و برگزیدهی دیگری خواهد بود، همواره مجلس محترم باید همچون چشمی تیزبین و مغزی مصلحت شناس و سرانگشتی گرهگشا عمل کند تا دولت و مجلس هر یک در جایگاه خود بتوانند مشکلات مردم را حل کنند و کشور را به پیش ببرند و مجلس، زمینهساز و آسانکنندهی خدمات و
وظائف اجرایی دولت باشد. ... توصیهی اینجانب به نمایندگان محترم آن است که رابطهی خود را با تودههای مردم بخصوص قشرهای محروم برقرار و مستحکم سازند. این کار، هم نیازهای حقیقی مردم را به آنان نشان خواهد داد، هم اولویتها را مشخص خواهد کرد و هم اهمیت رعایت بیتالمال و حذف هزینههای غیرلازم را آشکار خواهد نمود و نمایندگان محترم را در ارائهی طریق به مسؤولان دولتی و نیز در عمل شخصی، از معرفت لازم برخوردار خواهد ساخت. حضرت آیتالله خامنهای اعلام موضع مجلس خبرگان در زمینه مسائل جهان اسلام را با رعایت برترین و قویترین پایههای مصلحتی مورد تأکید قرار دادند و فرمودند: روحانیون همیشه ملجأ فقرا و محرومین بودهاند و در واقع نماینده محرومین محسوب میشوند. لذا آنچه که مجموعه روحانیون میخواهند، رسیدگی به وضع محرومین است و اعضای مجلس خبرگان نیز به طور طبیعی همین جهتگیری و راه و روش را دنبال میکنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان برنامهریزی در جهت حل مشکلات طبقات محروم را سیاست مستمر و همیشگی دولت و مسئولین نظام اسلامی دانستند و فرمودند: نظام و دولت اسلامی از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون به طور قهری و طبیعی برای محرومان، نیازمندان و مظلومان کار کرده است و اینجانب نیز تا حد توان، پیوسته کمک به محرومان، مستمندان و از کار افتادهها و نیز حل مشکلات طبقات متوسط و پایینتر از آن را با جدیت دنبال کردهام . حرکت رودررو و چهرهبهچهره با مردم، رسم ما روحانیان بوده است و گروههای مردم نیز، همان گروههایی هستند که در محلههای مختلف شهرها و روستاها پراکندهاند. لذا، یک روحانی باید در حد کافی و لازمی، بالمواجهه با مردم حرف بزند و نیازهای دینی و عقدههای ذهنی آنها را دربارهی مسائل دینی، برطرف کند.
هیچ روشی جای این را نمیگیرد؛ اگرچه، اقدامات دیگر هم لازم است. حتی کتاب هم جای این کار بخصوص را نمیگیرد. و این، آن خصوصیتی است که ما در جامعهی دینی خودمان - در ایران - داشتهایم. در کشورهای دیگر، کمتر چنین روشی هست. حتی در کشور عراق هم، به این شکل نبوده که حالا بگوییم: «این، جزو خصوصیات جامعهی شیعی است.» در جامعهی ما، روحانیون در شهرها، در روستاها، بین عشایر و در همهی سطوح، در کویها و محلههای مختلف، با مردم روبهرو و مواجهند. با مردم حرف میزنند؛ با مردم حساب و کتاب دارند؛ سروکار امور مردم با آنهاست و خلاصه، مرجع درد دلها و بیان شبهههای ذهنی و مشکلات روحی مردم و غمگسار مردمند. این ارتباط، مخصوص کشور ماست که همیشه هم بوده است. ما باید آنچه را که در گذشته در زمینهی روحانی، یا به تعبیر رساتر، زمینههای ملایی و آخوندی داشتیم، تقویت کنیم. آنچه را که قبلاً بوده، نباید بگذاریم از دست برود؛ بلکه باید آن را بیشتر کنیم. در این زمینه، مشکلات فراوان است. اولاً باید روحانیون در همهجا حضور داشته باشند: در همهی محلهها، در همهی شهرهای کوچک و در همهی روستاها. این، وظیفهی علمای محترم شهرستانهاست که بروند از حوزهها کسانی را ببرند؛ و چهبسا که در حوزهها، کسانی برای این کار آماده باشند. فرض کنید در مرکز فلان استان، ملّای فعّالی هست. او مطّلع است که در این استان، شهری وجود دارد که ملّایی که عقد مردم را بخواند، مراسم عزا و جشن مردم را راه بیندازد، مشکلات مردم را حل کند و اولیات مردم را برای آنها بیان کند، ندارد. ما اینجا در مرکز، خبر نداریم. در حوزه هم که مرکز علمی است، ممکن است کسی خبر نداشته باشد. اما آن آقا، در آنجا، میداند. این روحانیان باید بلند شوند، بیایند به مراکز حوزهها - قم یا حتی مشهد و جاهای دیگر - و به هر زحمتی هست؛ به هر وسیلهای که هست؛ با هر کیفیتی هست، مدیریت حوزه را ببینند، کسانی را ببینند و افرادی را جمع کنند و ببرند. این، جزو کارهای واجب و لازم است. مسؤولان میخواهند کار و تلاش کنند؛ باید وضع قم برای آنها تشریح و به طور جدی دنبالگیری بشود، تا انشاءاللَّه این کارها در طول چند سال آینده به ثمر برسد. این مردم عزیز شایستگی خدمات زیادی دارند؛ نباید دیگر اینطور مشکلات ابتدایی در زندگی مردم قم وجود داشته باشد. امیدواریم که خداوند به شماها کمک کند تا کارها را خوب انجام بدهید.
یکی از مشکلات مردم - نه فقط مردم قم؛ اما مردم قم هم این مشکل را دارند - وضع ادارات است. مردم به ما که مراجعه میکنند، از وضع ادارات مینالند؛ حق هم دارند؛ چون بنده که دارم با شما حرف میزنم، از فضای زندگی مردم مطلعم؛ خود من همهی عمرم را در آن فضا تنفس کردهام؛ حالا هم از این فضا بیگانه نیستم. شماها خوبید؛ اما خوب بودن شما معنایش این نیست که آن مجموعهی تحت مدیریت شما هم صددرصد خوب است. طهارت شما معنایش این نیست که آن مجموعه، صددرصد طاهر است. باید برسید، باید دقت کنید؛ بخصوص باید نسبت به مراجعان و کار مردم اهتمام بورزید. هر جا که احساس شد مردم مثلاً از شهرداری، از بازرگانی، از فلان ادارهی مشخص، گلهیی دارند، تا آن اعماقش بروید، ببینید اشکال مردم چیست؛ آن را برطرف کنید. باید بنا را بر این بگذارید که ادارات روال صحیحی در کار داشته باشند. دستگاه اداری ما خیلی نرمتر و سریعتر و روانتر از این باید کار کند؛ اما چون آن شکل قدیمی وجود دارد - شکل اسلامی و جمهوری اسلامی که نیست؛ همان شکل سابق است؛ منتها ما عناصرش را عوض کردیم - خیلی روان نیست؛ باید روانش کنید. شما اگر بخواهید یک ماشین را روان کنید، چهکار میکنید؟ یک مقدار روغنکاری میکنید؛ یک مقدار پیچ و مهرههایش را جابهجا میکنید؛ بالاخره باید کاری بکنید. عمده این است که آن مدیر بالا سر این تشکیلات، با چشم نافذی تا آن اعماق تشکیلات را ببیند؛ از خطاها آسان نگذرد و اصل را بر راضی کردن مردم قرار بدهد. بههرحال امیدواریم که انشاءاللَّه همهی این مشکلات برطرف بشود و طوری باشد که همهی ما و شما بتوانیم پیش خدای متعال سرافراز باشیم که تلاش خودمان را کردیم و خدمت خودمان را انجام دادیم. ما میگوییم نه فقط انسانی که در این کشور هست - منتها نسبت به انسان این کشور، ما یک مسؤولیت فوریتر داریم - بلکه همهی مسلمین در عالم، به یک معنا عایلهی ما هستند. اگر از مسلمین هم فراغت پیدا کردیم، همهی گرسنگان دنیا - در صورتیکه محارب نباشند - عایلهی ما هستند؛ این مسأله، مسألهی اعتقادی است. کشورهای غربی و پیشرفتهی اقتصادی، نخواهند توانست بکلی فقر را برطرف کنند؛ اما جمهوری اسلامی در این جهت حرکت میکند و انشاءاللَّه به اینجا خواهد رسید. آمار بیسوادی بشدت پایین آمده است. آمار مشکلات طبقات پایین در مناطق گوناگون کشور، بشدت پایین آمده است؛ البته سطح زندگی بالا رفته و توقعات بیشتر شده است.
روستاها، چه در این منطقه و چه در مناطق دیگر، در گذشته مورد توجه قرار نگرفتند و به مشکلاتشان رسیدگی نشده است. انشاءاللَّه بایستی مسؤولان به مشکلات روستاها رسیدگی کنند. ما میخواهیم از این سفرِ به روستاهای منطقهی ایلام استفاده کنیم، برای اینکه توجه مسؤولان به روستاها بیشتر جلب شود.
بحمداللَّه دولت و مسؤولان کشور، انسانهای پاک و صالحی هستند. این کسانی که امروز در رأس کارند، به فکر مردمند و برای مردم کار و تلاش میکنند و میخواهند که مشکلات مردم را برطرف نمایند؛ خیلی هم زحمت میکشند و تلاش میکنند. انشاءاللَّه بایستی این زحمتکشیها و تلاشها به روستاها متوجه شود و مشکلات روستاییان هم برطرف گردد. وقتی ما گفتیم حکومت اسلامی، چیزهایی را در زندگی و وضع عامهی مردم، در نظام اجتماعی، در افکار و فرهنگ، در همهی مناسبات اجتماعی، از جمله در روش و منش کارگزار حکومت اسلامی، متعهد شدهایم. این حکومت اسلامی، معنای خاصی دارد. حکومت اسلامی، غیر از حکومت سلطنتی است؛ غیر از حکومت دنیایی است؛ غیر از حکومت طاغوتی است؛ غیر از سلطهی بر مردم است؛ غیر از زندگی به صورت اغتنام فرصت شهوات است، برای کسانی که دستشان میرسد و میتوانند. حکومت اسلامی، یعنی کارگزارانش برای اسلام و خدا کار میکنند، نه برای خود.
ما باید خودمان را به معنای واقعی کلمه - نه به معنای تعارفی کلمه - خدمتگزار مردم بدانیم. ما در هر سطحی از سطوح که هستیم، باید این فکر را که: «از امکاناتی که در اختیار ماست، میتوانیم برای تأمین خواستهها و هوسهای خود استفاده کنیم؛ پس بکنیم»، بکلی دور بیندازیم. مسؤولان کشور باید به معنای واقعی کلمه، از لحاظ زهد - یعنی بیرغبتی به زخارف دنیایی - سرمشق دیگران باشند؛ حد آن هم، حد ورع است. دانشگاه نظام جمهوری اسلامی، باید کسانی را تربیت بکند که تکیهی این نظام، به آنها باشد. یعنی این نظام، از لحاظ علمی و عملی و مدیریت و گشودن گرههای ریز و درشت بر سر راه زندگی این ملت، به آنها تکیه کند. مگر غیر از این است؟ دانشگاه برای چیست؟ مگر بیعلم، میشود زندگی کرد؟ میشود پیش رفت؟ میشود به حقوق ملی خود واقف شد، یا آن حقوق را به دست آورد، یا در راه آنها به مبارزاتِ درست دست زد؟ ملتی که علم ندارد، محکوم به عقب ماندگی و ذلت و بارکشی و بداخلاقی و دون و فرودستی در معادلات جهانی است.
آقایان! ضمناً در این شهرها و نقاط دوردست، گرفتاریهاى مردم خیلى زیاد است؛ مخصوصاً بعضى از استانها، مثل سیستان و بلوچستان، مثل هرمزگان، مثل استانهاى دوردست. مشکلات واقعاً غیر قابل تصوّر است. من بعضى از استانها که رفتم، میگویند که در استان ما [وضع] فلان چیز - مثلاً آب یا آذوقه یا اشتغال یا چه - حتّى از سیستان و بلوچستان [هم] بدتر است. این ناشى از این است که اینها آن استانِ بد را ندیدهاند و اطّلاعِ درست ندارند که میگویند. آدمى که همهی این استانها را دیده باشد، [میداند که] انصافاً بعضیها وضعشان خیلى بدتر، سختتر و توأم با فشار بیشترى است. بخصوص در این استانها، با حرکت در سطح استان، با نزدیک شدن به مردم، با نشستن در محیط زندگى خصوصى مردم - داخل خانهشان، داخل کپرشان، داخل چادرشان در آنجایى که چادر دارند - با مشکلات مردم آشنا بشوید و آنها را لمس کنید. هر کسى این [مشکلات] را لمس بکند، براى کار و تلاش - چه در حوزهی خودش، چه در رابطهی با دولت و مانند اینها - یک انگیزهی تمامنشدنى پیدا خواهد کرد. خداوند انشاءالله شما را موفّق بدارد. ما هم دعایتان میکنیم و از خدا میخواهیم که همهی برادران عزیزى که در دولت مشغول خدمت هستند، از جمله شما برادران وابستهی به وزارت کشور - چه استانداران و چه بقیّهی برادرانى که در وزارت هستند - انشاءالله مشمول توفیقات الهى و مشمول کمک الهى باشند و همه با هم بتوانیم جامعه و کشورى را بسازیم که حقیقتاً در چشم دیگران الگو باشد و این مشکلات مردم برطرف بشود.
دولت و ملت باید تلاش کنند. هر کدام از دستگاههای گوناگون دولتی باید تلاش مناسب خودشان را بکنند و بحمداللَّه میکنند. من شاهدم که دستگاههای دولتی تلاش خوبی را انجام میدهند. امروز، ما به تلاش در صحنهی داخلی و خارجی احتیاج داریم. در صحنهی داخلی، تلاش برای بازسازی کشور و رفع مشکلات مردم و زنده کردن ثروت خفته و خاموش این ملت و به میدان آوردن استعداد عجیبی که در این کشور وجود دارد، ضروری میباشد.
یک راه دیگر هم که از همه بدتر و خطرناکتر میباشد، این است که فکر رابطه با ملتها را از ذهن خود ما ملت ایران ببرند. یعنی از طرف ما رابطه را قطع کنند و به ملت ایران تلقین نمایند که شما به فکر خودتان باشید، به ملتهای دیگر و به دنیا چهکار دارید؟! خودتان را دریابید و بسازید و مشکلات خودتان را برطرف کنید. ممکن است این فکر در بعضی از افراد سادهلوح اثر هم بکند، غافل از اینکه مشکلات یک ملت انقلابی، با کارهای گوناگون و متنوعی برطرف میشود که یکی از آنها، همین حمایتهای جهانی است.
بسیاری از مشکلات، مشکلاتی است که دشمن بر ما تحمیل کرده و با دست او در کشور مشکل به وجود آمده است. اینطور نیست که ما به خودی خود، مشکل داشته باشیم. دشمنان خارج از این مرزها - نه دشمنان حقیری که احیاناً در داخل هستند - با محاصرهی اقتصادی و فشار و تحمیل جنگ و با بسیاری از کارهای دیگر، مشکلات را سازماندهی میکنند. اگر ملت ایران بخواهد مشکلات خود را برطرف بکند، کافی نیست که در داخل مرزها دور خودش بچرخد و به تک تک مشکلات و گرهها فکر کند و بیندیشد که چگونه باید آنها را باز کند. میباید توطئهی دشمن را در بیرون هم خنثی کند. در جبههی جهانی هم باید در مقابل دشمن قرار بگیرید و بهترین شیوه و طریق آن، عبارت از افکار عمومی ملتهاست. پس، ما نباید این رابطه را از این طرف قطع کنیم. البته، دشمن از این گونه تبلیغات دارد. اینجانب نیز جنابعالی را بهعنوان نمایندهی خویش در استان خراسان در کلیهی اموری که مربوط به ولىّامر مسلمین است و نیز در تصدی حل و فصلمشکلات مردم و بررسی مسایل مذهبی و سیاسی و اجتماعی آن استان منصوب میکنم.
شما خوب میدانید که در اسلام، مسؤولیت و تکلیف یک جانبه نیست. وقتی کسانی به معنای اسلامىِ حکومت - نه به معنای طاغوتی و رایج بین افکار و ذهنهای جاهلی - بر مردمی حکومت میکنند و مدیریت کشور را برعهده میگیرند و بار سنگین مسؤولیت را بر دوش میکشند، یک وظیفه و مسؤولیت طرفینی بین آنها و مردم بهوجود میآید. از امروز، شما حقی بر مردم دارید و مردم حقی بر شما دارند. حق مردم بر شما این است که با همهی وجود برای آنها کار کنید. این چیز تازهیی برای شما نیست. شما این امتحان را همیشه دادهاید و برای مردم کار کردهاید. این تذکّر در درجهی اول برای خود من و بعد هم برای شما و همهی کسانیکه مسؤولیتی بر دوش دارند، یک نصیحت است.
ما واقعاً باید با همهی وجود کار کنیم و هر چه ظرفیت و ابتکار در جسم و ذهنمان داریم، باید صرف ادارهی امور کشور و راهاندازی کار مردم به سوی یک زندگی اسلامی کنیم. زندگی اسلامی، به معنای توجه به معنویات و نه مادّیات نیست؛ همچنان که به معنای توجه به مادّیات و نه آرمانها و معنویات هم نیست. این کابینه اعلام کرده است که میخواهد انشاءاللَّه مشکلات مردم را در حد توان حل کند. جناب آقای رئیس جمهور اعلام کردند که کابینه، کابینهیی کاری است و قصدش انجام کارها در شعب مختلف با قدرت و قوّت است. این، آیندهی خوبی را نوید میدهد؛ ولی برخی گمان نبرند که گشودن گرههای امور ملتی که هشت سال جنگ را پشت سرگذاشته و فشارهای جهانی را تحمل کرده، به معنای دوری از معنویات و آرمانهاست. دشمن و بیگانگان، اینگونه وانمود میکنند که اگر یک مجموعه، برای ایجاد رفاه و حل مشکلات مردم کار میکند، لزوماً به معنای دور افتادن از معنویات و آرمانهاست! این، غلط است. این، تصور افراد ساده لوح و تغلیط و تسویل افراد مغرض است. اسلام، برای دنیا و آخرت مردم، برنامه و هدف دارد. مسؤولان ادارهی کشور موظفند همانقدر به امور مادّی مردم برسند که به امور معنوی میرسند. بیگانگان، اینگونه تبلیغ میکنند که اگر مجموعهیی میخواهد مشکلات مردم را حل کند و تولید را زیاد و معادن و صنایع را فعال نماید و کشاورزی را پربار کند و کارخانهها را با همهی ظرفیت به کار وابدارد، پس لابد این کار، به معنای فراموش کردن و یا ضعیف و کمرنگ نمودن آرمانها و معنویات و اهداف انقلاب است. این فکر، فکر دشمن است که میخواهد در ذهن مردم ما آن را القا کند و خیلی مایهی تأسف است که انسان مشاهده کند بعضی از افرادی که دوستند، غافلانه و سادهلوحانه، همان حرف دشمن را تکرار میکنند! دنیا و آخرت، رفاه و آرمان، با هم و در کنار هم قابل پیشرفت است. تصور اینکه جامعهی آرمانگرا به حل مشکلات مادّی و رفاهی نخواهد رسید، به معنای این است که بگوییم ادیان و مقدسات و معنویات و آرمانها، به فکر دنیا و زندگی مردم نیستند! این، خلاف صریح اسلام و همهی ادیان است. مطمئناً حرکت به سمت گشودن گرههای مردم و باز کردن راه به سمت یک زندگی مرفه و سالم و خوب، که مردم از فراوانی و ارزانی و دیگر امکانات استفاده کنند، یک وظیفهی اسلامی است که بر دوش همه - بخصوص بر دوش شما که مسؤولان و مدیران کشور هستید - است. این کار، عملی است و قطعاً جزو آرمانهای اسلامی و امام عزیزمان میباشد. جامعهی مؤمن و انقلابی، تعارض دنیای زودگذر و سهلالوصول با آرمانهای ماندگار و صعبالوصول را به نفع این دومین حل خواهد کرد. رسیدن به آرمانها دشوار است؛ ولی ملت ایران در برنامهریزیهای جامع و بلند مدت شما، انشاءاللَّه آرمانها و معنویات اسلامی خود را بهدست خواهد آورد. ما هم عجله نمیکنیم و مسؤولان کشور را دچار دستپاچگی نمیکنیم. انشاءاللَّه با صبر و حوصله و حواس جمع، در همهی بخشها برنامهریزی بکنید تا بخشهای اقتصادی و فرهنگی و بهداشت و درمان و خدمات و تولید و بخصوص بعضی از بخشهای ویژه - مثل کشاورزی و معدن - تکان حسابی بخورد. دین شما به مردم، حرکت با برنامهریزی است. ... مطلبی که باید مورد توجه همهی برادران کارگزار از دولت و مسؤولان قضایی و همهی بخشها قرارگیرد، رعایت عدالت و انصاف در همهی امور است. ما باید به سمتی برویم که برخلاف نظام طاغوت، امتیازات غلط و بیدلیل، حذف و ازاله شود و انشاءاللَّه همان عدل حقیقىِ اسلامی برقرار شود. قشرهای مظلوم و دورافتاده از مرکز و روستاییان و عشایر و کسانیکه مشکلات بیشتری دارند، قطعاً باید در اولویت برنامهریزیها قرار گیرند و این اولویت، نه فقط در بخش اقتصادی که در انواع و اقسام خدمات فرهنگی نیز باید باشد. بعضی خیال میکنند تا جنگ تمام شد، همهی مشکلاتِ جنگ از بین خواهد رفت. نه، مشکلات جنگ، باید بعد از جنگ برطرف بشود. برطرف کردن یک مشکل، بسیار طولانیتر از ایجاد مشکل خواهد بود. یک بمب میخورد و در یک لحظه، ساختمانی را ویران میکند. ما اگر بخواهیم همین ساختمان را دوباره سرپا کنیم، زمان زیادی لازم است. این همه ویرانیهایی که در جنگ به وجود آمد، این همه منابعی که تعطیل ماند، این همه منابعی که ضایع و خراب شد، این همه مشکلاتی که بر مردم وارد آمد، ترمیمش زمان زیادی لازم دارد. نباید عجله بخرج داد و زیاد طلبکاری کرد. این فکر را نباید القا کرد که به مجرد آنکه دولت تشکیل بشود، با فاصلهی کوتاهی همهی مشکلات برطرف خواهد شد. البته مشکلات، در زمان معقول و مناسب برطرف خواهد شد. برنامهریزی و تلاش و گرفتن همکاری از مردم و ابتکارات گوناگون لازم است تا انشاءاللَّه مشکلات برطرف بشود.
این جمله را هم مطرح کنم که علاج مشکلات ما در این است که سازندگی کشور را در کنار تأمین روحیهی انقلابی در مردم و حفظ همان صلابت و چهرهی باعظمت و هیبت انقلاب ببینیم. اگر به رفاه عمومی نیندیشیم و به سازندگی کشور فکر نکنیم، مطمئناً نظام جمهوری اسلامی نخواهد توانست الگو و تجربهی مطلوب را به دنیا ارایه بدهد. اگر در مسایل رفاه زندگی عمومی و ایجاد تسهیلات و رفع مشکلات غرق شویم، به طوری که جهتگیریهای انقلابی را به دست غفلت بسپریم، به ابهت و هیبت انقلاب ضربه زدهایم و جاذبهی آن را در دنیا مخدوش کردهایم و این، مطمئناً به کارایی ما ضربه خواهد زد. بنابراین، این دو در کنار هم مطرحند. البته، در مسایل داخلی و سازندگی، رفاه و رفع مشکلات و ایجاد سازندگی، تنها هدف نیست. در مسایل داخلی هم، تأمین عدالت اجتماعی و امنیت عمومی و رعایت طبقات ضعیف و محروم، یک رکن اصلی است؛ همچنانکه در سطح حرکت عمومی کشور، اخلاق و روحیات اسلامی و برادری و گذشت و ایثار و بقیهی خلقیات حسنهی اسلامی هم، باید مورد توجه قرار بگیرد. مسؤولیت دیگری که عشایر برعهده دارند، تولید و رفع نیاز بخشی از احتیاجات کشور است. عشایر از قدیم یک قشر تولیدکننده و مایهی برکت برای کشور بودهاند. در دورانی که مسؤولان نظام جمهوری اسلامی سعی در بازسازی کشور دارند، عشایر باید این توان را حفظ کنند و بالا ببرند. البته مسؤولان موظف هستند به امور عشایر برسند و مشکلات احتمالی آنها را برطرف کنند.
سومین نقطهی امید آنها مشخص میشود و آن، واقعیتهای دشوار اقتصادی و مشکلات مردم است، که آنها سعی میکنند این نکته را به اثبات رسانند که بالاخره مشکلات اقتصادی گریبان دستگاه را خواهد گرفت و نظام جمهوری اسلامی را به بنبست خواهد رساند و مردم را دچار سردی و خمودی خواهد کرد!
ما که نسبت به آرمانهای انقلاب و خط امام و اهداف اعلامشدهیی که مردم فداکار روی آنها پیمان خون بستند، همدل هستیم و اتفاق نظر داریم، باید تلاش کنیم این سه نقطهی امید دشمن به هیچ قیمت تحقق پیدا نکند. کسانی که با قلب آرام و مطمئن و پُر از سکینه - همان سکینهیی که بر قلب مقدس اماممان نازل شده بود - نسبت به اصول و اهداف و راه انقلاب و آرزوهای امام احساس دلسوزی میکنند، بایستی نقاط امید دشمن را کور کنند. ... توصیهی امام عزیزمان همیشه این بود که کاری کنید کارها برای مردم آسان شود و مشکلات مردم حل گردد. البته مشکلات اداری و اقتصادی وجود دارد، ولی اینها تأثیری در حرکت انقلابی مردم ندارد. همانطور که مشاهده کردید، مردم با اینکه مشکلات ناشی از جنگ و کمبودها را لمس میکردند، درعینحال ایمان و عشقشان را به امام و انقلاب و خط روشن آن حفظ کردند. ما نباید بگذاریم که مردم زیاد سختی بکشند. من برخلاف بعضی از تحلیلها، احتمال میدهم که دشمن برای اینکه مردم را از ادامهی این راه و این حضور مأیوس و پشیمان کند، حتّی مشکلات جدید اقتصادی را بر ما تحمیل نماید. هیچ بعید نیست مشکلاتی را برای فروش نفت، تهیهی مواد اولیه و کالاهای ضروری به وجود آورد، تا فشار را بر مردم زیاد کند. دولت و مجلس و مسؤولان باید دست به دست هم دهند و بهترین راهها و موفقترین شیوهها را جستجو کنند، تا مشکلات اقتصادی مردم کم شود؛ نمیگویم بکلی از بین برود؛ چون در کوتاهمدت، چنین چیزی میسور نیست.
نمودار
آخرین مقالات
|