تحریم اقتصادی -
تعداد فیش :
343 ،
تعداد مقاله :
2
1403/05/07
1403/04/31
1403/02/05
1403/01/15
1402/11/10
1402/06/08
1402/01/16
1402/01/01
1401/11/10
1401/11/10
1401/10/19
1401/09/05
1401/08/28
1401/08/28
1401/07/11
1401/02/19
1401/01/23
1401/01/23
1401/01/01
1400/12/19
1400/11/28
1400/11/28
1400/11/10
1400/11/10
1400/09/21
1400/06/06
1400/05/06
1400/05/06
1400/03/26
1400/02/12
1400/02/12
1400/01/25
1400/01/01
1400/01/01
1400/01/01
1400/01/01
1399/12/30
1399/12/04
1399/11/19
1399/11/19
1399/10/19
1399/09/26
1399/09/04
1399/08/13
1399/08/13
1399/07/21
1399/06/02
1399/06/02
1399/06/02
1399/05/10
1399/05/10
1399/05/10
1399/05/10
1399/05/10
1399/05/10
1399/04/22
1399/02/17
1399/01/01
1398/11/19
1398/07/17
1398/07/10
1398/06/26
1398/05/30
1398/05/30
1398/05/30
1398/05/30
1398/05/22
1398/04/05
1398/03/08
1398/02/24
1398/02/04
1398/01/01
1398/01/01
1398/01/01
1398/01/01
1397/12/23
1397/12/23
1397/11/22
1397/11/22
1397/11/22
1397/11/22
1397/10/19
1397/10/19
1397/09/21
1397/08/12
1397/07/19
1397/06/16
1397/06/15
1397/06/07
1397/05/22
1397/05/22
1397/03/30
1397/03/14
1397/03/14
1397/03/07
1397/03/02
1397/03/02
1397/03/02
1397/03/02
1397/03/02
1397/02/10
1396/12/19
1396/11/29
1396/11/19
1396/11/16
1396/10/26
1396/10/26
1396/10/06
1396/10/06
1396/08/11
1396/08/10
1396/07/26
1396/07/26
1396/07/26
1396/06/26
1396/05/12
1396/03/22
1396/03/22
1396/03/17
1396/03/14
1396/03/14
1396/03/14
1396/02/20
1396/01/01
1395/11/27
1395/11/27
1395/11/19
1395/10/19
1395/10/19
1395/09/07
1395/08/12
1395/08/12
1395/07/28
1395/06/28
1395/05/11
1395/04/09
1395/03/29
1395/03/16
1395/03/14
1395/03/14
1395/03/14
1395/03/14
1395/03/14
1395/03/06
1395/03/06
1395/02/16
1395/02/13
1395/02/08
1395/01/11
1395/01/11
1395/01/11
1395/01/11
1395/01/01
1395/01/01
1395/01/01
1395/01/01
1395/01/01
1395/01/01
1394/12/20
1394/12/05
1394/11/28
1394/11/28
1394/11/19
1394/10/30
1394/10/30
1394/07/29
1394/07/29
1394/07/29
1394/04/13
1394/02/16
1394/02/16
1394/02/09
1394/01/30
1394/01/20
1394/01/01
1394/01/01
1394/01/01
1394/01/01
1393/12/21
1393/11/29
1393/11/29
1393/11/29
1393/11/29
1393/11/19
1393/11/19
1393/11/19
1393/10/17
1393/10/17
1393/09/06
1393/06/13
1393/06/13
1393/05/22
1393/04/16
1393/04/16
1393/04/11
1393/03/14
1393/03/14
1393/02/10
1393/02/10
1393/01/01
1393/01/01
1393/01/01
1392/12/20
1392/12/20
1392/12/20
1392/12/15
1392/11/29
1392/11/28
1392/11/28
1392/10/19
1392/10/19
1392/08/29
1392/08/29
1392/08/12
1392/08/12
1392/07/22
1392/06/26
1392/05/15
1392/05/06
1392/02/07
1392/01/01
1392/01/01
1392/01/01
1392/01/01
1392/01/01
1392/01/01
1392/01/01
1391/12/30
1391/12/30
1391/12/17
1391/12/17
1391/12/17
1391/12/17
1391/12/17
1391/11/28
1391/11/28
1391/11/28
1391/11/28
1391/11/28
1391/11/19
1391/10/27
1391/10/19
1391/07/24
1391/07/24
1391/07/23
1391/07/22
1391/07/20
1391/07/19
1391/07/12
1391/06/11
1391/06/11
1391/06/09
1391/05/08
1391/05/03
1391/05/03
1391/05/03
1391/05/03
1391/05/03
1391/04/21
1391/04/07
1391/03/14
1391/01/15
1391/01/01
1390/12/18
1390/12/12
1390/12/10
1390/11/14
1390/11/14
1390/11/14
1390/11/14
1390/11/14
1390/10/19
1390/10/19
1390/10/11
1390/08/11
1390/07/28
1390/07/25
1390/07/20
1390/06/06
1390/05/26
1390/05/26
1390/05/19
1390/05/16
1390/05/16
1390/05/16
1390/03/14
1390/01/14
1390/01/01
1389/11/27
1389/11/19
1389/11/15
1389/08/26
1389/08/19
1389/08/03
1389/07/27
1389/06/25
1389/06/25
1389/06/16
1389/05/31
1389/05/27
1389/05/27
1389/05/27
1389/05/27
1389/04/02
1389/04/02
1388/11/19
1388/11/06
1388/09/15
1388/05/05
1388/01/01
1388/01/01
1387/11/19
1387/09/17
1387/03/14
1387/02/15
1387/02/11
1387/01/01
1386/07/21
1386/06/23
1386/02/25
1386/01/01
1386/01/01
1385/03/29
1385/01/01
1384/10/19
1384/06/31
1383/12/05
1382/08/11
1382/05/15
1382/02/22
1382/02/22
1381/10/19
1379/09/29
1379/08/24
1378/01/01
1377/01/01
1376/10/26
1375/03/03
1375/02/12
1374/07/22
1374/07/05
1370/07/25
1369/03/10
اینجور نیست که ما بگوییم یک انگیزهی مخالفت و دشمنیای با بعضی از کشورها، مثلاً کشورهای اروپایی ــ که حالا من جزو اولویّتها[ی ارتباط با کشور] آنها را ذکر نکردم ــ داریم؛ نه. علّت اینکه کشورهای اروپایی را بنده به عنوان اولویّت ذکر نمیکنم، این است که اینها با ما این چندساله خوب رفتار نکردند؛ با ما خوب برخورد نکردند. در قضیّهی تحریمها، در قضیّهی نفت، در قضایای گوناگون، در عناوین جعلی مثل حقوق بشر و امثال اینها، با ما بد رفتار کردند؛ [اگر] این رفتار بد را نداشته باشند، البتّه آن [کشورها] هم جزو اولویّتهای ما است، آن هم جزو مواردی است که ارتباط با آنها برای ما دارای اولویّت است. البتّه چند کشور هستند که ما اذیّتهای آنها را، رفتار عنادآمیزشان را فراموش نمیکنیم.
در مسئلهی تحریم... مجلس میتواند حضور داشته باشد، واقعاً تأثیرگذار باشد. ما میتوانیم؛ هم میتوانیم تحریمها را به وسیلهی وسایل شرافتمندانه برطرف کنیم، هم بالاتر از برطرف کردن تحریمها خنثی کردن تحریمها است. بنده مکرّر این را گفتهام که برداشتن تحریم دست شما نیست ــ باید شما تدبیر بیندیشید یک جوری، دست طرف مقابل است ــ امّا خنثی کردن تحریم دست شما است؛ راههای خوبی وجود دارد برای خنثی کردن تحریم، بعضی از این راهها را هم رفتهایم، اثرش را هم دیدهایم؛ یعنی مسئولین دولتی رفتهاند، اثرش را هم دیدهایم، خیلی هم خوب بوده و میتوان این کار را کرد. مجالس در این زمینه ــ مجلس عزیز ما ــ میتوانند نقشآفرینی کنند.
وقتی راجع به مسائل اقتصادی صحبت میکنیم، نمیتوانیم راجع به تحریمها بیتفاوت باشیم. ما سالها است با تحریمهای شدید مواجهیم؛ تحریمهایی که خود تحریمکنندهها، یعنی عمدتاً آمریکاییها و به تبع آنها بعضی از اروپاییها، گفتند این تحریمهایی که نسبت به ایران انجام گرفته در تاریخ بیسابقه است! خودشان گفتند. خب، اوّلاً هدف از این تحریمها چیست؟ آنها یک اهدافی را ذکر میکنند، [ولی] دروغ میگویند؛ هدف، اینها نیست. بحث انرژی هستهای را مطرح میکنند، بحث سلاح هستهای را مطرح میکنند، بحث حقوق بشر را مطرح میکنند؛ مسئله اینها نیست. [میگویند] ما ایران را تحریم میکنیم به خاطر اینکه از تروریسم حمایت میکند! «تروریسم» کیست؟ مردم غزّه! مردم غزّه از نظر آن حضرات تروریستند! یک دولتِ خبیثِ جعلیِ غاصبِ بیرحمی، در ظرف شش ماه، نزدیک چهل هزار آدم را که چند هزار نفرشان کودکند، به قتل میرساند، قتلعام میکند، [امّا] او تروریست نیست، و آن مردمی که زیرِ بمبارانِ او هستند تروریستند! پس این بهانهها، بهانههای دروغین است؛ هدف از تحریم، این مسائل نیست.
هدف از تحریم در تنگنا گذاشتن ایران اسلامی است. میخواهند جمهوری اسلامی ایران را با تحریم در تنگنا بگذارند؛ که چه بشود؟ که از خطوط استعماری و استکباری آنها تبعیّت کند، تسلیم خواستههای زورمدارانه و توقّعات قدرتطلبانهی آنها بشود، سیاستهایش را تابع سیاستهای آنها بکند؛ هدف این است. حالا بعضی خیرخواهانه ــ نظرشان خیرخواهی است انشاءالله ــ مدام توصیه میکنند که «خب آقا با آمریکا مثلاً فلان[توافق را] کنید، یک چیزی میگویند گوش کنید»! خب توقّعات آنها که تمامی ندارد؛ توقّعات آمریکا که تمامی ندارد. چند سال قبل از این، همین جا داخل حسینیّه راجع به مسائل هستهای صحبت بود، بنده در صحبت عمومی گفتم آمریکاییها مشخّص کنند چه اندازه عقبنشینی هستهای اگر انجام بگیرد، آنها قانع میشوند؛ حاضر نیستند مشخّص کنند؛ معلوم است. قدمبهقدم میآیند تا میرسند به آنجایی که در یک کشور آفریقایی شمال آفریقا اتّفاق افتاد؛ یعنی تمام وسایل هستهای را جمع کنیم. یک کشور احتیاج دارد به انرژی هستهای [برای] مداوای هستهای و درمان هستهای ــ از این پیشرفتهای هستهای، صدها کارِ لازم در کشور انجام میگیرد ــ همهی اینها باید تعطیل بشود؛ آنها این را توقّع دارند. در زمینههای سیاسی، در زمینههای اقتصادی، در تدابیر کلّی کشور، آنها تبعیّت محض میخواهند. میگویند اصلاً در مقابل ما تسلیم بشوید؛ همان وضعی که بعضی از دولتها دارند که میبینید، میدانید؛ ثروتشان در اختیار آنها، آبرویشان در دست آنها، سیاستشان دنبالهرَوی از آنها؛ آنها این را میخواهند. خب معلوم است که نظام اسلامی، غیرت اسلامی، ملّت بزرگ و باسابقهی اسلامی محال است که تسلیم یک چنین زورگوییای بشود. بحث تحریمها این است. البتّه بله، تحریمها به اقتصاد کشور صدمه میزند؛ در این شکّی نیست، در این تردیدی نیست؛ یعنی بخشی از مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها است؛ در این تردید نیست؛ لکن یک نکتهای در کنار این وجود دارد و آن اینکه همین تحریمها موجب شکوفایی استعدادها در درون کشور میشود، همین تحریمها موجب بُروز ظرفیّتهای کشور میشود. ما امروز بسیاری از چیزهایی را که مجبور بودیم با هزینهی گزاف از دولتهای خارجی ــ بعضیشان دشمن ــ تهیّه کنیم و وارد کنیم، در داخل کشور میسازیم؛ چرا؟ برای خاطر اینکه مجبور شدیم؛ آنها به ما نفروختند، آنها راه را بستند، ما به خودمان مراجعه کردیم، در درون خودمان رشد کردیم. جوان ما و دانشمند ما توانست آن وسیلهای را که آنها با منّت و با قیمت گران به ما میفروختند، با قیمت ارزان در داخل تولید کند. یک ملّت زنده اینجور است؛ یک ملّت زنده از دشمنیِ دشمن هم برای خودش فرصت درست میکند. این توصیهی همیشگی ما است به جوانان عزیزمان، به مسئولان محترممان، به مردان و زنان غیور و متدیّنمان: از دشمنیِ دشمن برای خودتان فرصت درست کنید. حالا یک نمونهاش همین مسئلهی تسلیحات و پیشرفتهای تسلیحاتی است؛ دشمنان را متعجّب کرد که ایران در بحبوحهی تحریم بتواند سلاح پیشرفته، آن هم با این تعداد، به وجود بیاورد! بله، میتواند؛ بیشتر از این هم میتواند، بهتر از این هم میتواند، انشاءالله پیشرفتهتر از این هم میتواند. فقط هم سلاح نیست؛ حالا سلاح، خودش را یک جا نشان داد. در خیلی زمینهها همینجور است؛ ما امروز در زمینهی پزشکی، در زمینهی سلامت، با همهی گرفتاریهایی که وجود دارد، با همهی تحریمها، جزو پیشتازان هستیم. مسئلهی پزشکی ما در منطقهی خودمان که شاید نظیری نداشته باشد، در دنیا هم پزشکیمان جزو موارد برجسته است. در زمینههای صنعتی همینجور، در بخشهای گوناگون مهندسی همینجور. در یک جاهایی هم البتّه عقبیم؛ [اگر] همّت کنیم، در همهی جاها پیشرفت خواهیم کرد. حالا دشمن با بهانهی تروریسم و امثال اینها ما را تحریم میکند؛ این تحریمها هم اثرش بتدریج دارد کمرنگ میشود؛ چند سال تحریم کردند، دیدند فایدهای ندارد. منابع معتبر جهانی میگویند رشد تولید ناخالص ملّی ایران در این سال، از سال قبل بیشتر است؛ خب چرا بیشتر است؟ چون بیشتر کار میکنند، چون بهتر کار میکنند، چون تحریمها آنها را از پا درنمیآورد، چون دل به کمک بیرون از کشور و بیرون از مرزها نمیبندند. این را باید تقویت کرد؛ این روحیه را بایستی در کشور افزایش داد. ما در تولید بعضی از محصولات، در دنیا در درجههای بالا و اوّل قرار داریم ــ در تولید سیمان، در تولید فولاد ــ در حالی که اینهمه هم سختگیری جهانی هست، این تحریمها و این محدودیّتها و مانند اینها وجود دارد. با این محدودیّتها، آنهایی که کشور را مورد تحریم قرار دادهاند انتظار داشتند که تولید کشور یا بخوابد یا شبیه خوابیدن اتّفاق بیفتد. اینجور نشده؛ امروز تولید فولاد ما در سطح بسیار بالا است، رتبهی زیر ده است، سیمان همینجور، بعضی از محصولات صنعتی دیگر هم همینجور. اینها مربوط به ظرفیّتهای طبیعی کشور است که خیلی زیاد است.
به نظر بنده ظرفیّتهای انسانی از این هم مهمتر است؛ یعنی ما از لحاظ ظرفیّت انسانی [وضع خوبی داریم]. یک قلم، استعداد عمومی ملّت ایران است که بنده این را مکرّر گفتهام و این متّکی است به اسناد معتبر: متوسّط هوش ایرانی، از متوسّط هوش جهان بسیار بالاتر است؛ استعداد جوانهای ما، تواناییهای ما بالا است. همین هم هست که حالا دنیا را در موارد متعدّدی ــ مثلاً در تولیدات نظامی ــ شگفتزده میکند که اینها با اینکه اینهمه گرفتاری دارند، فرض بفرمایید که این تحریم هست، این محدودیّت هست، میتوانند یک چنین محصولات دفاعی را ــ حالا مثلاً فرض کنید در زمینهی دفاعی که دنیا روی آن حسّاس است ــ تولید کنند... البتّه موانعی هست؛ این موانع را باید در نظر داشته باشیم. بعضی از موانع بیرونی است؛ مثل همین تحریمها، تهدیدها، محدودیّتهای فراوانی که وجود دارد، سختگیریهایی که در کار تجارت ما، در به دست آوردن امکانات لازم برای تولید ما [هست]؛ سختگیری هست دیگر، سختگیریهای جدّی وجود دارد. من یک وقتی گفتم که یک تشکیلات ویژهای ایجاد میکنند برای اینکه مراقبت کند که ایران در کجا میخواهد سرمایهگذاری کند، با کجا دارد معامله میکند که بروند جلویش را بگیرند؛ یعنی چند سال است که یک چنین کارهایی دارد انجام میگیرد. این موانع وجود دارد. البتّه همین موانع را، هم میشود کم کرد، هم میشود کماثر کرد. بعضی از همین موانع، در کنار تأثیرات منفی، تأثیرات مثبت هم داشته. تولیدکنندگان و کارآفرینان کشور اینجا آمدند، در حسینیّه با بنده ملاقات داشتند، تعدادی ــ ده پانزده نفر ــ صحبت کردند؛ بعضی از اینها صریحاً گفتند که اگر چنانچه این تحریم نبود، ما این پیشرفت را نمیتوانستیم به دست بیاوریم؛ این را صریح اینجا گفتند؛ چون دستمان از بیرون کوتاه بود، به فکر خودمان، به تواناییهای خودمان فشار آوردیم، به اینجا رسیدیم؛ یعنی بنابراین گاهی هم همین موانع، اثر مثبت میبخشد و به کشور کمک میکند. ما البتّه مشکلات خارجی داریم، تحریم داریم، دشمنیهای گوناگون داریم، امّا همینها هم میتواند برای ما فرصت بشود. دیروز یکی از آقایانی که در نمایشگاه بود، به من گفت که ما را تحریم کردند، ما توانستیم به خودکفایی برسیم؛ ما را تهدید کردند، توانستیم به امنیّت برسیم. این نکتهی درستی است؛ اگرچه تحریم ضربهزننده است و بدون تردید مشکلدرستکن است، امّا از آن به عنوان یک فرصت هم میشود استفاده کرد؛ همینطور که کشور ما، جوانهای ما، مردم ما، فعّالان اقتصادی ما در یک جاهایی استفاده کردند و پیشرفت علمی پیدا کردیم. اگر به ما سلاح میفروختند، ما امروز در باب تسلیحات به اینجایی که رسیدهایم نمیرسیدیم. اگر ماهوارههای ما را از فضا یکییکی جدا نمیکردند و ما را از ماهوارهی فضائی محروم نمیکردند، ما امروز مثلاً فرض کنید که «ماهوارهی ثریّا» را به فضا نمیفرستادیم؛ یعنی دیگر احتیاج نداشتیم، آنجا بود. آن تحریم موجب شد که ما بتوانیم این کارها را انجام بدهیم. انشاءالله بتوانیم از این فرصتها روزبهروز و بیشازپیش استفاده کنیم.
مسئلهی معیشت خیلی مهم است. عرض کردم وقتی که مشکلاتی در باب معیشت به وجود میآید، مثل همین گرانیِ خانه و اجارهی خانه و مانند اینها که خب یک عدّهای را واقعاً مستأصل میکند، همهی کارهای خوبی که شما میکنید تحتالشّعاع قرار میگیرد؛ یعنی همهی اقدامات مثبتی که با این زحمت انجام میگیرد، با مشکلات در معیشت مردم از چشمها دور میماند؛ واقعاً حیف است! روی این کار کنید. عمدهی هدفِ تحریمهایی که تحمیل شده همین معیشت مردم است؛ یعنی خواستهاند معیشت مردم را گروگان بگیرند. باید برای خنثی کردن تحریمها تلاش کرد. حالا البتّه کارهایی انجام میگیرد، برای رفع تحریم مذاکراتی میشود، آنها به جای خود محفوظ و کارهای درستی هم هست، امّا در کنار آن باید خطّ موازی عبارت باشد از خنثی کردن تحریمها. یکی از مهمترین شاخصهای خنثی کردن تحریمها هم یقیناً این است که تورّم را کاهش بدهید؛ یعنی تلاش بشود بر روی کاهش رشد تورّم. حالا این مقداری که گفته شد که [تورّم] از فلان مقدار درصد به فلان مقدار رسیده، خوب است امّا کافی نیست؛ یعنی تداومِ رشدِ تورّمِ دورقمی در چند سالِ پیدرپی کاملاً چیز نامطلوبی است؛ باید کاری کنید که این تورّم هرچه ممکن است پایینتر بیاید. به من اینجور گزارش شد که برخی از کارها هست که تأثیرش در کاهش تورّم تأثیر نسبتاً سریعی است، از جمله به سرانجام رساندن کارهای نیمهکاره، این طرحهای نیمهتمامی که وجود دارد که خیلی هم زیاد است؛ اینها را اگر به سرانجام برسانید، تأثیر سریعی را در کاهش تورّم میگذارد، آنطوری که افراد صاحبنظر به ما گفتهاند. یا مسئلهی ناترازی بانکها که اشاره کردید، از این قبیل است. مقابلهی با این دلّالبازیها و واسطهبازیها؛ میوه در باغ با زحمتی که باغبان میکشد یک قیمت دارد، به وسیلهی دلّال میآید در جایگاه مصرف، گاهی قیمتش ده برابر یا بیشتر افزایش پیدا میکند. اینها را باید یک جوری علاج کرد که کمک فراوانی میکند به کاهش تورّم و به مسئلهی کمک به معیشت مردم.
امروز، به نظر من، آن تاختوتازی که زمان مغولها اتّفاق افتاد دارد تکرار میشود. البتّه نوع تاختوتاز این مغولهای جدید، مغولهای کراواتبسته و پاپیونزده و ادکلنزده و کت و شلوارپوشیده، با آن مغولها تفاوت دارد، امّا تاختوتاز است، دارند تاختوتاز میکنند... تحریم هم جزو تاختوتاز است؛ [مثل] تحریم دارویی. اگر کشورهای غربی بتوانند یک کشوری مثل ایران اسلامی را که دنبال استقلال و دنبال ایستادگی و استقامت است، از موادّ غذائیِ لازم هم محروم کنند میکنند؛ آنها همچنان که داروهای لازم را ممنوع کردند، آن وقتی که واکسن لازم داشتیم پولش را گرفتند [امّا] واکسنش را ندادند ــ در سال ۹۹ پول واکسن را گرفتند و به بهانههای مختلف واکسن را ندادند ــ شک نداشته باشید اگر چنانچه میتوانستند کاری کنند که غذای مردم، نان مردم داخل کشور نیاید و در کشور به وجود نیاید، حتماً میکردند؛ یعنی اینها اینجوری هستند. حالا آن قضیّهِی قحطی دهههای چندِ قرن هم که به جای خود محفوظ؛ این هم یکجور تهاجم است. علاوه بر این، صدها و هزاران رسانه را در خدمت دروغ و شایعه و انحراف و مانند اینها قرار دادند. الان یک مجموعهی تهاجم و تاختوتاز متنوّع، از نظامی گرفته تا اقتصادی، تا [جنگ] سخت، تا [جنگ] نرم، همهجور وجود دارد. خب، اینجا نقش شاعر چیست؟ من حرفم این است. شعرای ما در یک دورههایی درخشیدند؛ یعنی کاری را که باید میکردند کردند.
ما پیشرفتهایی پیدا کردهایم که من حالا گذرا به بعضی اشاره میکنم، و همهی این پیشرفتها در دوران تحریم بود، در دوران محاصرهی اقتصادی بود، در دوران شدیدترین فشارهای اقتصادیای بود که تا آن زمان اتّفاق افتاده بود؛ این را خود آمریکایی گفتند؛ آمریکاییها گفتند که فشار اقتصادیای که روی ایران گذاشتیم، در طول تاریخ بیسابقه است؛ راست میگویند، با همهی دروغگوییشان این حرف را راست گفتند؛ بیسابقهترین فشار اقتصادی بود. در چنین شرایطی ملّت ایران پیشرفت پیدا کرد. در حوزهی علم پیشرفت پیدا کرد، در حوزهی فنّاوری پیشرفت پیدا کرد، در بعضی از حوزههای علمی در ردیفهای اوّل دنیا قرار گرفت؛ یک جا جزو پنج کشور اوّل دنیا، یک جا جزو ده کشور اوّل دنیا، یک جا جزو سه کشور اوّل دنیا؛ در بین دویست کشور. پیشرفتهای علمی ما، پیشرفتهای فنّاوری ما اینجوری است؛ در نانو، در زیستفنّاوری، در بخشهای مختلف؛ در بخش سلامت، پیشرفتهای ایران از بسیاری از کشورهای پیشرفتهی دنیا بهتر بوده؛ در قضیّهی کرونا این قضیّه خودش را نشان داد؛ در بخش هستهای، در بخش هوافضا، در بخش دفاعی؛ که این [پیشرفت] بخش دفاعی را همهی آنها دارند میگویند و اعتراف میکنند؛ برای اینکه بتوانند یک آتویی علیه جمهوری اسلامی درست کنند، اعتراف میکنند که ایران از لحاظ دفاعی، از لحاظ تسلیحات جلو رفته. در بخش زیستفنّاوری، پیشرفت فراوان [داشتهایم]. دنیا ما را تحسین کرد، دانشمندانِ دنیا دانشمندانِ ما را تحسین کردند، دانشمندان جوان ما را تحسین کردند.
ما احتیاج داریم به رشد سریع و مستمر؛ علّت هم این است که عقبافتادگی داریم. ما در دههی ۹۰ به دلایل مختلف یک عقبماندگی و بهاصطلاح تعطیل نسبی مسائل اقتصادی داشتیم. نمیشود همه را منسوب کرد به ضعف مدیریّتها؛ نه، بخشی مربوط به عوامل خارجی و بیرونی است، بخشی مربوط به عوامل درونی است؛ مسئلهی تحریمها مؤثّر بود، مسئلهی کاهش ارزش نفت در یک برههای از زمان مؤثّر بود، مسئلهی تمرکز کشور بر روی مسئلهی هستهای که اقتصاد را شرطی کرد، مؤثّر بود؛ مسائل گوناگونی اینجوری مؤثّر بود؛ نتیجه این شد که ما یک دهه عقبماندگی داریم و شاخصهای منفی، زیاد داریم که آمار متقن مراکز رسمی است؛ یعنی اینها ادّعا نیست. شاخصها، شاخصهای منفی است در بخشهای مهمّی که البتّه من اینجا یادداشت هم کردهام، [ولی] نمیخواهم حالا وقت را به این بگذرانم. طبعاً جبران این عقبماندگی کار آسانی نیست؛ این طبعاً محتاج یک رشد مستمرّ پیدرپی اقتصادی است در میانمدّت؛ حالا بلندمدّت نگوییم. یعنی مثلاً ما اقلّاً هفت، هشت ده سال بایستی تلاش را پیگیر کنیم، متمرکز کنیم و با شرایط لازم پیش برویم.
یکی از توفیقات بنده در طول عمرم این بوده که مدّتی در ایرانشهر تبعید بودم و با مسائل ایرانشهر و بلوچستان و مانند اینها یک مقداری آشنا شدم. یک گوجهفرنگی برای من آوردند آنجا، در ایرانشهر که من دستم را باز کردم، پُر کرد دست من را. گوجهفرنگی پُر [کرد] دست من را؛ مثل یک طالبی، به قدر یک طالبی. این [جور] است. در همان ایرانشهر، به من خبر دادند که در یک مناطقی از اطرافِ ایرانشهر پنبهای تولید میشود رنگی؛ پنبهی سفید نیست، پنبهی رنگی است؛ مثلاً آبی یا سبز. یعنی کیفیّت محصولات ما اینجوری است. ما اینها را [باید] بتوانیم در دنیا مطرح کنیم. اگر چنانچه ما محصولمان را رقابتپذیر کنیم، یعنی هم کیفیّت بالا برود، هم قیمت پایین بیاید، تحریم دیگر اثر نمیکند.
یک مرکز معتبر آمریکایی... سندی را منتشر کرده که میگوید در دسامبر ۱۹۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما کارتر یک دستوری میدهد به سازمان سیا؛ دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید. این مال آن روز است؛ یعنی همان اوایل انقلاب، رئیسجمهور آمریکا دستور سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را ــ با خواب آشفتهای که لابد دیده ــ به سازمان سیا صادر میکند. آن وقت نکتهی جالب توجّه این است که ذکر میکند به چه وسیله ساقط کنید.
اوّلین نقطهای که ذکر میکند تبلیغات است... البتّه فقط تبلیغات نبود؛ تحریم هم بود، جاسوسی هم بود، نفوذ هم بود، زمینهسازی برای کودتای نظامی هم بود، از این چیزها هم بود، امّا اوّل تبلیغات را اسم میآورد، میگوید با تبلیغات. این تا امروز ادامه دارد؛ از سال ۷۹ میلادی ــ که میشود سال ۵۸ ــ تا امروز، ۴۳ سال است که این سیاست آمریکا ادامه دارد؛ سیاست هدفگیری سرنگونی جمهوری اسلامی. به چه وسیله؟ به وسیلهی تحریم، به وسیلهی نفوذ، به وسیلهی فشار حدّاکثری، به وسیلهی ایجاد اتّحادهای ضدّایرانی، ایرانستیزی، اسلامستیزی، شیعهستیزی؛ به این وسیلهها، و در رأسش به وسیلهی تبلیغات. الان ۴۳ سال است که آمریکاییها این کار را دارند میکنند و تا همین امروز این کار دارد انجام میگیرد. البتّه معلوم است که دشمن موفّق به نیّت شوم خودش نشد. جمهوریِ اسلامیِ آن سالها کجا، جمهوریِ اسلامیِ امروز با ریشههای محکمی که نه فقط در کشور، [بلکه] در منطقه دوانده کجا! استحکامی که امروز به فضل الهی و به حول و قوّهی الهی جمهوری اسلامی دارد، قابل مقایسهی با آن روز نیست؛ امّا اینها ضربه زدند به ما، این کارها حرکت ما را کُند کرد، ما میتوانستیم جلوتر از این باشیم. اینها جنایت کردند. هشت سال جنگ را بر ما تحمیل کردند؛ این جنایت است. خب کشوری که هشت سال همهی نیروهای خودش را متمرکز میکند برای دفاع از کشور، این نیروها میتوانست در سازندگی مصرف بشود، میتوانست کشور را پیش ببرد، میتوانست فقر را ریشهکن کند. فقط جنگِ تحمیلی نیست؛ فشار هست، تحریم هست؛ اینها همه مؤثّر است، اینها همه مؤثّر بوده. خباثتهایی کردند که حرکت جمهوری اسلامی را کُند کنند. یک عدّهای ادّعای فهم سیاسی هم میکنند لکن تحلیلهایشان در بعضی از روزنامهها یا در بعضی از بخشهای فضای مجازی واقعاً انسان را متأسّف میکند. میگویند برای اینکه بتوانید این اغتشاشها را که در این چند هفته راه انداختهاند در کشور، تمام کنید و ساکت کنید ــ حالا این را کسانی میگویند که مدّعی سیاستورزی و سیاستدانی و اطّلاع از اوضاع جهانند! ــ باید مشکلتان را با آمریکا حل کنید؛ این را صریح مینویسند! صریح مینویسند باید مشکلتان را با آمریکا حل کنید. یا میگویند باید صدای ملّت را بشنوید. من این دو تعبیر را دیدهام در نوشتهها: با آمریکا مشکلتان را حل کنید، صدای ملّت را بشنوید.
خب با آمریکا چه جوری مشکل حل میشود؟ این سؤال واقعی است، جدّی است. نمیخواهیم با هم دعوا کنیم؛ سؤال میکنیم: مشکل با آمریکا چه جوری حل میشود؟ با نشستن و مذاکره کردن و از آمریکا تعهّد گرفتن مشکل حل میشود؟ [اینکه] بنشینیم با آمریکا مذاکره کنیم، تعهّد بگیریم که شما باید فلان کارها را بکنید، فلان کارها را نکنید، مشکل حل میشود؟ در قضیّهی بیانیّهی الجزایر، سر قضیّهی آزادی گروگانها در سال ۶۰، شما نشستید با آمریکا صحبت کردید. بنده آن وقت نمایندهی مجلس بودم ــ البتّه در مجلس نبودم، در جبهه بودم، اهواز بودم ــ همان وقت اینجا در تهران همین حضرات نشستند به واسطهی الجزایر و بدون رودررویی با آمریکاییها صحبت کردند ــ البتّه مصوّبهی مجلس بود، کار غیر قانونیای نبود ــ قرارداد گذاشتند، تعهّدهای متعدّدی گرفتند که ثروتهای ما را آزاد کنید، تحریمهای ما را بردارید، در امور داخلی کشور ما دخالت نکنید، و ما هم از این طرف گروگانها را آزاد میکنیم. گروگانها را آزاد کردیم، آیا آمریکا به آن تعهّدات عمل کرد؟ آیا آمریکا تحریم را برداشت؟ آیا آمریکا ثروتهای مسدودشدهی ما را به ما پس داد؟ نه، آمریکا به تعهّد عمل نمیکند؛ خیلی خب، این هم مذاکره و نشستن با آمریکا. یا در برجام؛ گفتند که [اگر] شما فعّالیّت صنعتی هستهای را کم کنید ــ حالا جرئت نکردند بگویند تعطیلِ تعطیل ــ به این مقدار فروکاهی کنید، ما این کارها را انجام میدهیم؛ تحریمها را برمیداریم، این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم؛ کردند این کارها را؟ نکردند دیگر. مذاکره مشکل ما را با آمریکا حل نمیکند. مشکل غرب و استکبار با جمهوری اسلامی این است که جمهوری اسلامی دارد پیشرفت میکند، دارد رونق میگیرد، و این پیشرفت را همهی دنیا دارند میبینند و به آن اعتراف میکنند، و این برای غرب غیر قابل تحمّل است؛ این را حاضر نیست تحمّل کند؛ مشکل اینجا است. مشکل اینجا است که ایران دارد پیشرفت میکند. اگر ما پیشرفت نمیکردیم، اگر ما حضور قدرتمند در منطقه از خودمان نشان نمیدادیم، اگر ما در مقابل آمریکا و استکبار صدایمان میلرزید، حاضر بودیم زورگویی آنها و قلدری آنها را قبول بکنیم، این فشارها کمتر میشد. البتّه میآمدند تسلّط پیدا میکردند، امّا دیگر تحریم و این فشارها و این چالشهای این جوری کم میشد. هر وقت صدای قدرتمندیِ جمهوریِ اسلامی بلندتر بوده ــ چون در این سالها اوضاع مختلف بوده؛ خودتان میدانید ــ تلاش دشمن برای پنجه زدن به جمهوری اسلامی بیشتر بوده.
آن چیزی که واقعیّت جامعه است، این است که ما مشکلات داریم؛ مشکلات داریم. مهمترین مشکل ما هم امروز علیالعجاله مشکل اقتصادی است. میبینید بنده سالها است شعار سال را یک نکتهی اقتصادی قرار میدهم و از مسئولین درخواست میکنم که بروند سراغ حلّ این مشکل و پیگیری این نقطه. دههی ۹۰، از لحاظ اقتصادی دههی خوبی نبود برای ما. مشکلاتی برای ما به وجود آمد. اگر چنانچه همان نصیحتها را، همان کارهایی را که حالا بنا است انجام بدهند انشاءالله و انجام میدهند، آن روز انجام داده بودند، امروز وضع ما بهتر بود. بالاخره تحریم مؤثّر است، برخی از تدبیرها مؤثّر است، مدیریّتها مؤثّر است؛ همهی اینها مؤثّر است. من میبینم ــ حالا آنچه انسان مشاهده میکند ــ مسئولین واقعاً در تلاشند، جدّاً دارند تلاش میکنند، دارند کار میکنند، کارهایشان هم در موارد بسیاری مؤثّر است، در همین وضع اقتصادی هم مؤثّر است امّا خب مشکل اقتصادی هست. امروز البتّه کشورهای مختلف دنیا هم، مشکل اقتصادی را دارند، ما هم داریم. باید تلاش کنیم انشاءالله این مشکل را برطرف کنیم. این با همکاری مردم با مسئولین، همکاری ملّت با دولت، همنفَسی، همدلی، همافزایی انشاءالله پیش خواهد آمد و در زمینهی اقتصاد هم ملّت ایران به توفیق الهی مشتی به دهان دشمن خواهد زد.
انگیزهی دولتهای خارجی چیست؟ آنچه بنده احساس میکنم، انگیزهی آنها این است که احساس میکنند کشور در حال پیشرفت به سمت قدرت همهجانبه است و این را نمیتوانند تحمّل کنند؛ این را احساس میکنند، میبینند. میبینند که بحمدالله بعضی از گرههای قدیمی در حال گشوده شدن است. البتّه کشور خیلی مشکل دارد، بر بعضی از این مشکلات سالها گذشته، [امّا] حرکت جدّیای وجود دارد برای برطرف کردن این مشکلات، برای گشودن این گرهها. حرکت به سمت پیشرفت را میبینند که شتاب گرفته در کشور؛ این واقعیّتی است. در همهی بخشها یک حرکت شتابندهای را انسان مشاهده میکند، احساس میکند؛ این را آنها هم احساس میکنند. آنها نمیخواهند این اتّفاق بیفتد. میبینند که کارخانههای نیمهتعطیل به کار افتاده، میبینند که دانشبنیانها فعّال شدهاند، میبینند که تولیدات پیشرفته در بعضی از بخشها روزبهروز خود را دارد نشان میدهد، میبینند که کارهایی دارد انجام میگیرد که میتواند تهاجم تحریم را ــ که تنها اسلحهی دشمن فعلاً تحریم است ــ خنثی کند؛ این را مشاهده میکنند. برای اینکه این حرکت را متوقّف کنند، نشستهاند برنامهریزی کردهاند؛ برنامهریزی کردهاند برای دانشگاه، برنامهریزی کردهاند برای خیابان؛ برنامهریزی کردهاند؛ دشمن برنامهریزی کرده که دانشگاه تعطیل بشود، نسل جوان سرگرم بشوند، برای مسئولین کشور مسائل جدیدی به وجود بیاید؛ در شمال غرب کشور، در جنوب شرق کشور مسائلی به وجود بیاید؛ اینها همه سرگرمکننده است؛ اینها کارهایی است که برای این دارد ایجاد میشود و تحریک میشود که حرکت پیشروندهی کشور را متوقّف کنند.
از اوّل انقلاب این سیاست استکبار بود، و در این ده پانزده سال اخیر خیلی روشن [شد]؛ سیاستشان از کار انداختن تولید کشور بود؛ سیاست دشمن این بود. این تحریمها و این حرفها همه برای این بود که در کشور، تولید از کار بیفتد؛ تولید که از کار افتاد، کشور تهیدست و محتاج میشود، چشمش به دست این و آن است. هدف مهم و نهایی فشار اقتصادی، از کار انداختن تولید بود؛ کارگران ما در صف مقدّم ایستادند و نگذاشتند این اتّفاق بیفتد. اگر شما میبینید تولید کشور در یک مواردی در برخی از سالها حتّی بیشتر هم بوده، به معنای این است که کارگران ما در میدان اقتصادی، در صفوف مقدّم، ایستادند. بنده البتّه حقّ کارآفرینان را هم در نظر دارم؛ این جور نیست که آنها را ذیحق ندانیم ــ حالا بعد هم عرض خواهم کرد ــ لکن آن که در این زمینه ستون اصلی این خیمه بود کارگر بود.
یک فرصت مهمّی که در اختیار مسئولین کشور هست، همین شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا است که در دولت قبل تصویب شد و شروع شد و کارهای بزرگی را [انجام داد]. البتّه مسئولیّت ابتدائی و مهمّ اوّلیّهی این شورا، سه چهار کار اساسی بود که یکیاش اصلاح اساسی بودجه بود، یکی مسئلهی بانکها بود مثلاً که اینها باید دنبال بشود که ساختار بودجه اصلاح بشود؛ ساختار بودجه مشکلاتی دارد. و از اوّل یکی از وظایف این شورا، مدیریّت مقابلهی با تحریمها معیّن شد. از این ظرفیّت باید به طور کامل انشاءالله استفاده بشود، مسئولین سه قوّه با همکاری کامل، با صمیمیّت کامل ــ که خب الحمدلله هست، بینشان صمیمیّت وجود دارد ــ این را دنبال بکنند.
با وجود این تحریمی که علیه کشور ما شده ــ که خب تحریمی که برای ما وجود داشت و هنوز هم وجود دارد، تحریم بیسابقهای است؛ خودشان هم گفتهاند که از اوّل تاریخ، چنین تحریمی علیه هیچ کشوری نشده ــ اقتصاد ما شکست نخورد، بر خلاف پیشبینیهایی که خارجیها میکردند و میگفتند ایران ورشکسته خواهد شد؛ نخیر، اقتصاد سرپا ماند. تابآوری اقتصاد یک موفّقیّت بزرگ است.
علاوهی بر این، ما از خود تحریم استفاده کردیم؛ ملّت ما، مسئولین ما، مدیران ما از خود تحریم استفاده کردند، در یک موارد زیادی به خودکفائی رسیدیم. ما اگر تحریم نبودیم، مثلاً فرض بفرمایید وقتی کرونا آمد، خب میرفتیم از جاهای مختلف دنیا واکسن وارد میکردیم، دیگر به فکر تولید واکسن نمیافتادیم. امروز در پنج شش مرکز ــ که آقای رئیسجمهور هم گفتند ــ دارد واکسن تولید میشود؛ این یک افتخار است برای ملّت ایران، یک شرف است برای ملّت ایران. بله، از واکسنهای دیگران هم استفاده کردیم، باید هم میکردیم، اشکالی هم نداشت، امّا اینکه خود ما توانستیم حرکت کنیم [یک موفّقیّت است]. در موارد متعدّد زیادی ما به این خودکفائی رسیدهایم و به نوآوری رسیدهایم. در تلویزیون موارد زیادی را نشان میدهند که چهار پنج جوان مثلاً دُور هم جمع شدند، یک چیزی را تولید کردند، یک چیزی را که ارزبریِ زیاد داشته در داخل به وجود آوردند، کیفیّتش هم بهتر از آن خارجیها است، دارند نشان میدهند، جلوی چشم همه است، داریم میبینیم؛ اینها موفّقیّت یک ملّت است، اینها پیشرفت یک ملّت است. همین هم در زمینهی اقتصاد و در مورد اقتصاد است. در همین زمینهی اقتصاد، کشور ما با وجود تحریم، با وجود سختگیریها، دچار بدهکاری نشد. خیلی از کشورها را شما نگاه کنید ــ همسایه و غیر همسایهی ما ــ با اینکه نه تحریم بودند، نه این همه دشمنی داشتند، سیصد میلیارد، چهارصد میلیارد به بانک جهانی، به صندوق بینالمللی [پول]، به فلان کشور بدهکار شدند. بدهکاری ما نزدیک صفر است ــ صفر نیست، امّا نزدیک صفر است ــ این موفّقیّت کمی نیست؛ این خیلی مهم است. یعنی حتّی در همین زمینهی اقتصاد هم که حالا شاخصهای منفی متعدّدی وجود دارد، این شاخصها هم وجود دارد. اقتصاد کشور را با مسئلهی تحریمهای آمریکا یا امثال اینها گره نزنند؛ نگویند تا تحریم هست همین است؛ نه، با وجود تحریم آمریکاییها هم میشود در زمینهی اقتصاد پیشرفت کرد. خوشبختانه سیاستهای جدیدی که در کشور وجود دارد، نشان داد که این حرف درست است و همین کار را کردند؛ با وجود تحریمهای آمریکایی، هم میشود تجارت خارجی را رونق داد و افزایش داد که افزایش پیدا کرد، هم میشود وارد قراردادهای منطقهای شد که بحمدالله دولت توانست و وارد شد، هم میشود در قضیّهی نفت و برخی دیگر از مسائل اقتصادی به پیشرفتها و ارتقاهایی دست پیدا کرد، به وضعیّت بهتری رسید که بحمدالله اینها اتّفاق افتاده، با اینکه تحریم آمریکا هم سر جایش هست. البتّه بنده به هیچ وجه نمیگویم که دنبال رفع تحریم نباشیم؛ نه، بارها هم گفتهایم کسانی که دارند تلاش میکنند و کار میکنند در این زمینه، اشکالی ندارد، دنبال کنند؛ لکن اساس قضیّه این است که جوری حرکت کنیم، کشور را جوری اداره کنیم که تحریمها نتواند ضربهی اساسی و مهمّی به آن بزند. حالا تحریم ممکن است یک خدشههایی ایجاد بکند امّا نتواند یک ضرر بزرگ و زیان بزرگی را به اقتصاد کشور بزند؛ این به عهدهی مسئولین است که بایستی انشاءالله این را انجام بدهند. من امسال هم همان توصیه را میکنم، امسال هم عرض میکنم که [مسائل کشور] به تحریم گره زده نشود.
هیچ کدام از این بازوهای قدرت نباید به نفع بازوهای دیگر قطع بشود؛ به این توجّه داشته باشید. ما حق نداریم هیچ کدام از این عناصر قدرت را به خیال اینکه مثلاً با فلان عنصر دیگر منافی است، قطع کنیم؛ نخیر، همهی اینها باید با همدیگر به پیش برود که این هم ممکن است... مثلاً کوتاه آمدن در مقابل آمریکا یا هر قدرت دیگری برای اینکه از تحریم مصون بمانیم! یعنی آن بازوی سیاست خودمان و چانهزنی سیاسی را قطع کنیم، در مقابل اینها کوتاه بیاییم تا مثلاً فرض کنید که نبادا اگر یک خردهای سرسختی کردیم، تحریم را بر ما تحمیل کنند. اینها به نظر من خطاهایی است، اشتباهاتی است که البتّه بعضیها گفتهاند؛ این چیزها را در طول زمان داشتهایم؛ با استدلالهای سست، با استدلالهای قابل خدشه و دارای ایراد به صورت فکرپردازی در روزنامه و اینجا و آنجا از این حرفها گاهی زده شده؛ با اینکه همهی استدلالهای اینها ابطالپذیر بود و ابطال شد و اصرارشان فایدهای نداشت.
دنیا روزبهروز دارد به انرژی هستهای وابستهتر میشود، ما هم دیر یا زود نیاز مبرم پیدا میکنیم به انرژی هستهای صلحآمیز. امروز اگر چنانچه به فکر نباشیم، امروز اگر دنبال نکنیم، فردا دیر خواهد بود، دستمان خالی خواهد بود. آن وقتی که دنیا مسلّط بر تمام زوایای این مسئله باشد، آن روز برای ما حرکت کردن و پیش رفتن مشکل خواهد بود. لذا شما ملاحظه کنید ببینید جبههی دشمن روی مسئلهی انرژی هستهای ما چه تکیهی ظالمانهای دارد میکند! تحریم، به خاطر انرژی هستهای که میدانند هم صلحآمیز است. حالا اسم میآورند که [ایران] تا تولید بمب، فلان قدر فاصله دارد! اینها حرفهای مهمل و بیمعنا است؛ خودشان میدانند که ما دنبال این قضیّه نیستیم، دنبال سلاح هستهای نیستیم، ما دنبال بهرهمندی صلحآمیز از [انرژی] هستهای هستیم؛ این را فهمیدهاند، تشخیص میدهند. نمیخواهند ملّت ایران به این پیشرفت بزرگ و چشمگیر علمی دست پیدا کند و فشار میآورند، چون ملّت فردا به این احتیاج خواهد داشت و میخواهند این حرکت استمرار پیدا نکند. اگر ما در این مسائل مربوط به آینده و مربوط به بلندمدّت، امروز کوتاهی کردیم، فردا مشکل خواهیم داشت.
سفارش من به جوانهای عزیزمان این است که امروز ببینند دشمن در چه خطّی حرکت میکند، دشمن چه چیزی را هدف گرفته، نقطهی مقابل آن را عمل کنند و حرکت کنند. با نگاه من، آن طور که بنده اوضاع را مشاهده میکنم، دشمن ملّت را هدف گرفته، افکار عمومی را هدف گرفته، فکر جوانها را هدف گرفته؛ میلیاردها دلار دارند خرج میکنند، در این اتاقهای فکرشان -به اصطلاحِ خودشان اتاقهای فکر و گروههای اندیشهورز- دارند تلاش میکنند برای اینکه ملّت ایران را و بخصوص جوانها را از این راه برگردانند. و وسیلهای که آنها دنبال میکنند فعلاً دو وسیله است: یکی فشارهای اقتصادی است برای اینکه مردم را به تنگ بیاورند و از نظام اسلامی جدا کنند، یکی هم لجنپراکنی است؛ لجنپراکنیها، دروغپردازیها، تهمت زدنها، که به ارکان انقلاب تهمت میزنند، به ابعاض انقلاب تهمت میزنند، به مراکزی که در پیشرفت انقلاب تأثیر دارند تهمت میزنند. یک روز به مجلس شورای اسلامی، یک روز به شورای نگهبان، یک روز به سپاه؛ امروز نوبت سپاه است، به سپاه تهمت بزنند، لجنپراکنی کنند و در ضمن به شهید بزرگ و بزرگواری مثل شهید سلیمانی. اگر جرئت میکردند، از خشم مردم و عکسالعمل مردم نمیترسیدند، به امام هم اهانت میکردند؛ منتها خب جرئت نمیکنند و میدانند که عکسالعمل مردم تند است در مقابل این. بنابراین، این دو وسیله در اختیار دشمن است برای جدا کردن مردم از نظام؛ برای دستکاری کردن فکر مردم و اندیشهی مردم، دشمن این دو راه را در پیش گرفته: فشار اقتصادی -که یکی از طرقش همین تحریم و مانند اینها است- یکی هم لجنپراکنی و دروغپردازیهای رسانهای؛ یعنی دشمنیِ اقتصادی، دشمنیِ رسانهای. جوانها در مقابل اینها باید بِایستند؛ ملّت ایران باید در مقابل این دو حرکت بِایستد. فشار اقتصادی را با تلاش درونی، تلاش داخلی و با خنثی کردن تحریمها و البتّه تلاش دیپلماسی -همان طور که مشغولند برادران خوب ما- [باید خنثی کرد]؛ برادران انقلابی ما در زمینهی از بین بردن تحریمها و مجاب کردن طرف مقابل هم مشغول کارند که این هم خوب است، لکن کار عمده خنثی کردن تحریمها است از طریق ایجاد حرکت تولید داخلی و تحرّک اقتصادی داخلی. این دانشبنیانها خیلی مهمّند و حقیقتاً این حرکت اقتصاد دانشبنیان و شرکتهای دانشبنیانی که تولید شدهاند، حرکت مهمّی است؛ باید این را توسعه بدهند و گسترش بدهند. این از طرفی، و خنثی کردن حرکت رسانهای دشمن و لجنپراکنیهای دشمن [از طرف دیگر].
ما در آبان سال ۹۸، یک جلسهی مشابه این جلسه در همین جا داشتیم. اخیراً در همین هفتههای اخیر بعضی از آن دوستانی که در آن جلسه صحبت کرده بودند و حضور داشتند و شرح فعّالیّتهایشان را داده بودند، به من نامه نوشتند و هم توفیقاتی را که در این دو سال به دست آوردند به ما منعکس کردند، هم ناکامیهایشان را. در این دو سالی که از آن جلسه تا حالا گذشته، بحمدالله آن مجموعههای آن جلسه توفیقات خوبی داشتهاند، پیشرفتهای خوبی داشتهاند، ناکامیهایی هم داشتهاند؛ این ناکامیها بعضی مربوط میشود به همراهی نکردن دستگاههای اجرائی، [یعنی] کمکی دستگاههای دولتی که باید میکردند، نکردند؛ لذا آن فعّال اقتصادی نتوانسته کاری را که در نظر داشته و میتوانسته انجام بدهد انجام بدهد؛ بعضی هم به عوامل دیگری مربوط است از قبیل قاچاق و مانند اینها؛ البتّه مسئلهی تحریم هم در جای خودش تأثیرات قابل توجّهی در عایق شدن در برابر موفّقیّتها داشته.
آمارهای اقتصادی دههی ۹۰ -آمارهای اقتصاد کلان کشور- حقّاً و انصافاً خرسندکننده نیست: آمار مربوط به رشد تولید ناخالص داخلی، آمار مربوط به تشکیل سرمایه در کشور، آمار مربوط به تورّم، آمار مربوط به رشد نقدینگی؛ اینها خرسندکننده نیست. آمار مربوط به تأمین ماشینآلات به هیچ وجه مطلوب نیست، یا مسکن و امثال اینها. اینها حقایقی است که اگر مسئولین میتوانستند وضعیّت را در جهت این آمارها به شکل بهتری هدایت کنند، یقیناً وضع اقتصاد کشور امروز خیلی بهتر بود. خب، آثار این حقایق در زندگی مردم هم نمود پیدا کرده. اینکه دربارهی معیشت مردم اظهار نگرانی میکنیم، مربوط به همین چیزها است. عامل این مشکلات هم صرفاً تحریم نیست؛ البتّه تحریم بلاشک مؤثّر بوده امّا صرفاً تحریم نیست؛ بخش مهمّی ناشی از برخی تصمیمگیریهای غلط یا کمکاریها و امثال اینها است؛ میتوانست این جور نباشد... نمونههای موفّق هم در اقتصاد هستند؛ همین شماها، این کسانی که آمدند صحبت کردند، دوستانی که صحبت کردند، اینها نمونههای موفّقند دیگر؛ اینها از همین ظرفیّتهای موجود کشور استفاده کردند؛پس نمونههای موفّق بحمدالله داریم.
و بنگاههایی که منتظر رفع تحریم نماندند. یکی از نکاتی که در این صحبتها شما میتوانستید استفاده کنید -اگر چه [خودشان] تصریح نکردند امّا واقعیّت این است- [این است که] اینها هیچ کدام برای پیشرفت منتظر نماندند که تحریمها برداشته بشود یا مذاکرات فلان جا به یک نتیجهای برسد؛ نه، کار خودشان را کردند، تلاش خودشان را کردند و به این نتایج خوب هم رسیدند. این همان حرفی است که من همیشه تکرار میکنم که اقتصاد کشور و فعّالیّتهای اقتصادی کشور را شرطی نکنید؛ متوقّف به فلان قضیّهای که در اختیار ما نیست نکنید؛ همّت خودمان را، نیاز خودمان را به کار ببندیم. یک ارزش مضاعف هم برای پرستاری در ایران اسلامی هست و آن، این است که دشمنان مستکبر، مستکبرین عالم، از رنج ملّت ایران خوششان میآید! باور ندارید؟ دشمنان از رنج ملّت ایران خوششان میآید؛ دلیلش چیست؟ دلیلش بمبارانهای شیمیایی دوران دفاع مقدّس؛ هزاران جوان با بمباران شیمیایی دچار بیماریهای صعبالعلاج و غیر قابل علاج و دردناک شدند.
... بنابراین آنها از رنج ملّت ایران خوششان میآید. یا همین تحریم دارویی؛ خدا رحم کرد که دانشمندان جوان ما توانستند واکسن کرونا را تولید کنند. آنها دیدند اگر در بسته بماند و واکسن وارد نشود، خب خود ایران بیشتر تولید میکند. اگر چنانچه جوانهای ما، دانشمندان ما این واکسن را تولید نکرده بودند، معلوم نبود این واکسن چه جوری به دست ملّت ایران و مسئولین میرسید؛ از رنج ملّت ایران لذّت میبرند. در حلّ مشکلات اقتصادی دنبال راهحلهای موقّتی و مسکّن و مانند اینها نباید رفت، چون اینها گاهی اوقات مشکل را افزایش میدهد؛ این مسکّنها و علاجهای موقّت، گاهی مشکل را اضافه میکند؛ باید برای رفع این چالشها به راهحلهای اساسی پرداخت و شروع کرد به امید خدا، با توکّل به خدا و با صحّت عمل، با گامهای محکم انشاءالله پیش رفت. نکتهی بعد هم این است که حلّ این مشکلات اقتصادی را موکول به رفع تحریمها نکنید؛ رفع تحریمها در اختیار ما و شما نیست، در اختیار دیگران است. برنامهریزی برای رفع مشکلات را با فرض وجود تحریم انجام بدهید و برنامهریزی کنید که انشاءالله بتوان این کار را پیش برد. اینها با همّت و تدبیر خود شما و با کار جهادی خود شما بایستی انشاءالله حل بشود، و حل هم خواهد شد.
در [مورد] همین مذاکرات اخیر هم بد نیست یک جملهای گفته بشود؛ آقایان هم غالباً در جریان مسائل هستید. در همین مذاکراتی که اخیراً در جریان بود، خب این همه دیپلماتهای ما زحمت کشیدند، بعضی از دیپلماتهایمان واقعاً در این قضیّه خوب ظاهر شدند، [امّا] آمریکاییها بر سر موضع عنادآمیز خودشان محکم ایستادند و یک قدم جلو نیامدند. روی کاغذ یا در مقام وعده میگویند بله، ما تحریمها را برمیداریم، [امّا] برنداشتند و برنمیدارند هم؛ شرط میگذارند؛ میگویند اگر میخواهید تحریمها برداشته بشود، باید الان در همین توافق یک جملهای را بگنجانید که این جمله به معنای آن باشد که بعداً باید دربارهی این موضوعات با شما صحبت کنیم و توافق کنیم؛ اگر چنانچه این جمله را نگنجانید ما الان با همدیگر توافقی نخواهیم داشت. این جمله چیست؟ این جمله یک بهانهای است برای مداخلات بعدی؛ دربارهی خود برجام، تمدید برجام، دربارهی مسائل گوناگون، دربارهی موشک، دربارهی منطقه، که اگر شما بعداً گفتید که نه من در این مورد بحث نمیکنم یا مثلاً سیاست کشور اجازه نمیدهد یا مجلس اجازه نمیدهد، خواهند گفت خیلی خب شما نقض کردید، پس هیچ، توافق بیتوافق. الان روش اینها و سیاست اینها این است؛ کاملاً ناجوانمردانه و خباثتآلود برخورد میکنند و هیچ اِبائی هم از اینکه آنچه را قول دادند نقض کنند ندارند؛ هیچ.
در [مورد] همین مذاکرات اخیر هم بد نیست یک جملهای گفته بشود؛ آقایان هم غالباً در جریان مسائل هستید. در همین مذاکراتی که اخیراً در جریان بود، خب این همه دیپلماتهای ما زحمت کشیدند، بعضی از دیپلماتهایمان واقعاً در این قضیّه خوب ظاهر شدند، [امّا] آمریکاییها بر سر موضع عنادآمیز خودشان محکم ایستادند و یک قدم جلو نیامدند. روی کاغذ یا در مقام وعده میگویند بله، ما تحریمها را برمیداریم، [امّا] برنداشتند و برنمیدارند هم؛ شرط میگذارند؛ میگویند اگر میخواهید تحریمها برداشته بشود، باید الان در همین توافق یک جملهای را بگنجانید که این جمله به معنای آن باشد که بعداً باید دربارهی این موضوعات با شما صحبت کنیم و توافق کنیم؛ اگر چنانچه این جمله را نگنجانید ما الان با همدیگر توافقی نخواهیم داشت. این جمله چیست؟ این جمله یک بهانهای است برای مداخلات بعدی؛ دربارهی خود برجام، تمدید برجام، دربارهی مسائل گوناگون، دربارهی موشک، دربارهی منطقه، که اگر شما بعداً گفتید که نه من در این مورد بحث نمیکنم یا مثلاً سیاست کشور اجازه نمیدهد یا مجلس اجازه نمیدهد، خواهند گفت خیلی خب شما نقض کردید، پس هیچ، توافق بیتوافق. الان روش اینها و سیاست اینها این است؛ کاملاً ناجوانمردانه و خباثتآلود برخورد میکنند و هیچ اِبائی هم از اینکه آنچه را قول دادند نقض کنند ندارند؛ هیچ.
اگر ما کاهش حضور مردم را داشته باشیم، از آن طرف افزایش فشارهای دشمن را خواهیم داشت؛ یعنی اینها با همدیگر به معنای واقعی کلمه یک نسبت معکوسی دارند. اگر چنانچه ما در کشور افزایش [حضور] مردم را کم داشته باشیم، از آن طرف افزایش فراوان فشار دشمنان را خواهیم داشت. اگر ما بخواهیم فشارهای دشمنان [از قبیل] فشارهای اقتصادی مثل تحریم و امثال اینها از بین برود یا کاهش پیدا کند، راهش این است که حضور مردم در کشور افزایش پیدا کند و پشتوانهی مردمی به رخ دشمنان کشیده بشود.
در اینجا من باید یک هشداری بدهم به آن کسانی که موجب شدند کارخانهها به تعطیل کشانده بشود. متأسّفانه کارخانههای متعدّدی به تعطیل کشانده شدهاند که ما گزارشهای بعضیهایش را دیده بودیم، از بعضیها هم حالاها داریم بیشتر مطّلع میشویم. کسانی به خاطر منافع خودشان کارخانه را به یک شکلی میگیرند، بعد برای اینکه از زمین آن کارخانه استفاده کنند، کارگر را به یک شکلی اخراج میکنند و ابزار کارخانه و آلات کارخانه را به پول تبدیل میکنند، بعد هم زمین را نگه میدارند تا در فرصت مناسبی تبدیل کنند به ساختمان و ارزش افزودهی باطل و حرامی را برای خودشان در این زمینه به دست بیاورند، چه بدانند و چه ندانند، این در واقع یک خیانت است. بعضیها قصد خیانت ندارند و فقط قصد منافع شخصی خودشان را دارند، امّا این خیانت است؛ خیانت به استقلال کشور است، خیانت به اقتصاد کشور است، خیانت به مردم است و خیانت به کارگران است؛ این ضربهی به تولید است. وقتی که کارگر بیکار شد و کارخانه از کار افتاد، محصول آن کارخانه بایستی از خارج وارد بشود؛ آن وقت همین مشکلاتی که ما امروز در واردات داریم پیش میآید؛ علاوه بر اینکه منابع مالی کشور و منابع ارزی کشور باید برود خارج، با مشکلات تحریم و این حرفهایی که هست مواجه خواهیم شد. این [مسئله] هم به خاطر آن است که سرمایهی اصلی کشور را که سرمایهی تولید است، بعضیها تعطیل میکنند.
به نظر ما بهترین و موفّقترین کار برای خنثی کردن تحریمها همین تلاش واقعی -نه تلاش شعاری؛ تلاش واقعی- برای تقویت تولید ملّی است. اگر ما توانستیم تولید ملّی را درست تقویت کنیم، به معنای واقعی کلمه تقویت کردیم و دنبال کردیم، با برنامهریزی، با پیگیری این را دنبال کردیم، مطمئن باشید که تحریمها اوّل خنثی میشوند، بعد هم برطرف میشوند؛ یعنی طرف مقابل وقتی دید که کشور از تحریم ضربه نخورد و زنده شد و تلاش درونی او بیشتر شد، خودش ناگزیر میشود که تحریم را بردارد.
یک جمله هم راجع به این قضایای جاری این روزها، قضیّهی برجام و تحریمها و این حرفها عرض بکنیم که خب گفتگوهای زیادی هست. سیاست کشور را ما اعلام کردیم و به مسئولین هم گفتهایم؛ هم از نزدیک گفتیم، هم با نوشته گفتیم، هم در جلسات گفتیم، هم در صحبت عمومی گفتیم؛ سیاست کشور معلوم است که چه کار باید بکنند. خب حالا تشخیص مسئولین ما این است که برویم مذاکره کنیم تا همین سیاست را اِعمال کنیم؛ ما بحثی در این زمینه نداریم، منتها باید مراقبت بشود که مذاکره فرسایشی نباید بشود؛ نباید جوری باشد که طرفها بخواهند همین طور مدام این مذاکره را کش بدهند که این برای کشور ضرر دارد.
این را هم توجّه داشته باشید اینکه آمریکاییهای دائم اسم مذاکره را میآورند و مذاکرهی مستقیم با ایران را ما حاضریم و مانند این حرفها، این جور نیست که آمریکا بخواهد مذاکره کند تا اینکه یک حرف حقّی را قبول کند؛ نه، میخواهد مذاکره کند تا یک حرف باطلی را تحمیل کند! اصلاً کار او این جوری است، وَالّا اینکه حالا یک حرف حقّی را بشنوند، تصدیق کنند، قبول کنند، این جوری نیست؛ کما اینکه همین آقایان اروپاییها هم در بعضی از جلسات خصوصی که گزارشش را مسئولین ما، مأمورینِ ما به ما میدهند، اقرار میکنند که حق با ایران است. ما گفتیم که باید اوّل تحریمها برداشته بشود -چون ما خاطرجمع نیستیم به اینکه آنها وعده بدهند که تا حالا دهها بار به وعدههایشان عمل نکردهاند و ضدّ وعده عمل کردهاند، و حالا هم همین کار را خواهند کرد- لذا بایستی آنها کاری را که ما میگوییم اوّل انجام بدهند تا ما خاطرجمع بشویم که انجام گرفت، بعد ما آنچه تکلیفمان است انجام خواهیم داد. این مذاکرهکنندگان اروپایی گاهی در جلسات خصوصی تصدیق میکنند که همین سیاست، درست است و حق با ایران است امّا در مقام تصمیمگیری خب تابع آنها هستند و خودشان واقعاً هیچ استقلالی ندارند. آمریکا هم زورگو و تحمیلکننده است و مسئلهاش این است؛ بنابراین پیشنهادهایی هم که میکنند، غالباً پیشنهادهای متکبّرانه و تحقیرآمیزی است که حتّی قابل نگاه کردن نیست. سیاست کشور در باب تعامل با طرفهای برجامی و در باب خود برجام، صریحاً اعلام شده؛ از این سیاست هیچ تخطّی نباید کرد؛ این سیاستی است که اعلام شده، مورد اتّفاق هم بوده؛ یعنی این جور نیست که این سیاست، سیاست استثنائیای باشد در بین سیاست[های دیگر]؛ نه، این سیاستی است که مورد اتّفاق همه بوده. آن سیاست هم عبارت از این است که آمریکاییها باید تمام تحریمها را لغو کنند، بعد ما راستیآزمایی خواهیم کرد؛ اگر چنانچه به معنای واقعی کلمه لغو شده بود، آن وقت ما به تعهّدات برجامیمان برمیگردیم، یعنی بدون هیچ مشکلی به تعهّدات برخواهیم گشت؛ این سیاستِ قطعی است. قول آمریکاییها را [هم] معتبر نمیدانیم؛ اینکه بگویند ما برمیداریم و روی کاغذ بردارند، این فایدهای ندارد؛ عمل لازم است؛ باید در عمل تحریمها را بردارند، ما هم راستیآزمایی کنیم و مطمئن بشویم که تحریمها برداشته شده، آن وقت به تعهّداتمان عمل میکنیم.
حالا بعضی از آمریکاییها روی همان قرارداد برجام هم حرف دارند. شنیدم بعضی از آمریکاییها میگویند که امروز شرایط سال ۹۴ و ۹۵ که برجام امضا شد فرق کرده، تغییر کرده، پس باید برجام هم تغییر پیدا کند؛ بنده قبول دارم، بله، امروز شرایط نسبت به سال ۹۴ و ۹۵ تغییر کرده منتها به نفع آمریکا تغییر نکرده، به نفع ما کرده؛ شرایط تغییر کرده به نفع ایران نه به نفع شما! ایران از ۹۴ تا امروز خیلی قویتر شده، توانسته به خودش متّکی باشد و اعتماد به نفْس پیدا کرده؛ شما از ۹۴ تا حالا بیآبرو شدهاید! یک دولتی سر کار آمد در آمریکا که با حرفش، با عملش، با رفتارش و بعد هم با کنارهگیریاش کشور شما را مفتضح کرد. مشکلات اقتصادی، تمام مجموعهی کشور شما را فرا گرفته؛ یعنی این جور نیست [که به نفع شما باشد]. بله شرایط عوض شده، [امّا] به ضرر شما؛ اگر چنانچه بنا است برجام تغییر پیدا کند، باید به نفع ایران تغییر پیدا کند نه اینها. ما بحمدالله تحریمها را بیاثر کردیم؛ با شرکتهای دانشبنیان فراوان، حرکت عظیم جوانان، ابتکارهای گوناگون در این زمینه؛ انشاءالله همین راه را هم ادامه خواهیم داد، امّا شما روزبهروز گرفتارتر شُدید؛ تا امروز هم گرفتارید؛ معلوم نیست سرنوشت این رئیسجمهور هم چه جوری خواهد شد. خب ضمناً این را هم بگوییم؛ ما در این مطلبی که به عنوان راه حل پیشنهاد کردیم، عجله هم اصلاً نداریم. حالا بعضیها میگویند «آقا فرصت هست، فرصتسوزی نباید کرد»؛ بله ما هم معتقدیم که از فرصتها باید به موقع استفاده کرد و فرصتسوزی نباید کرد منتها عجله هم نباید کرد؛ عجله در مواردی خطرش و ضررش از فرصتسوزی بیشتر است؛ کما اینکه ما در قضیّهی برجام عجله کردیم؛ ما نباید عجله میکردیم؛ همهی کارهای آنها روی کاغذ بود، کارهای ما روی زمین بود؛ ما عجله کردیم کارهای خودمان را انجام دادیم، آنها هم کارشان را انجام ندادند، تعهّداتشان را انجام ندادند. البتّه این مسئلهی بسیار مهمّی است که ما توجّه داشته باشیم که صبر و حوصلهمان زیاد است و داریم کار خودمان را میکنیم؛ اگر چنانچه آنها همین سیاستی را که ما گفتیم قبول کردند و اِعمال کردند، خب همه چیز درست خواهد شد؛ [اگر] نکردند، به همین شکلی که امروز هست، بعد هم خواهد بود؛ اشکالی هم ندارد. [در مورد] این هم که ما میگوییم مثلاً فرض بفرمایید که اوّل آنها تحریم [را بردارند]، شنفتم یک عدّهای از این سیاسیّون دنیا و مانند اینها میگویند «آقا، این اوّل من، اوّل تو دیگر چه فرقی میکند؟ حالا شما میگویید اوّل آمریکا، آمریکا میگوید اوّل شما»؛ بحثِ اوّل من، اوّل تو نیست؛ بحث این است که ما زمان اوباما به آمریکاییها اطمینان کردیم و کارهایی را که باید بر اساس برجام انجام میدادیم انجام دادیم، [امّا] آنها تعهّد خودشان را انجام ندادند؛ یعنی روی کاغذ گفتند که تحریمها برداشته است، منتها عواملشان به هر شرکتی که خواست با ما قرارداد منعقد بکند گفتند «آقا این خطر دارد، این ریسک دارد و معلوم نیست چه خواهد شد»؛ یعنی طرف سرمایهگذار را ترساندند؛ این جوری اینها عمل کردند. ما به کار اینها اعتماد نداریم؛ تعهّد اینها برای ما ارزشی ندارد. یک کشوری با این خصوصیّات، با این همه ظرفیّت ]سرزمینی، انسانی و طبیعی[، اگر یک برنامهریزی درست اقتصادی داشته باشد و یک مدیریّت قوی هم بالاسرش باشد که این مدیریّت البتّه باید قوی و قادر بر حلّ مسائل باشد، مردمی باید باشد، ضدّفساد باید باشد میتواند به یک کشور پیشرفتهی اقتصادی تبدیل بشود و دیگر هیچ گونه ابزار تحریم در او اثر نکند. نه اینکه تحریمها برداشته بشود؛ میخواهد برداشته بشود، میخواهد نشود؛ وقتی که یک اقتصاد شکوفای پیشروندهای وجود داشت، دیگران اصلاً احساس احتیاج میکنند و تحریم معنا پیدا نمیکند.
توصیهی مؤکّد ما به مسئولان عزیز کشورمان -چه مسئولانی که الان سر کار هستند، چه آنهایی که بعداً خواهند آمد- این است که مسئلهی اقتصاد کشور را به رفع تحریم گره نزنند. حالا در این تبلیغات انتخاباتی هم بحث اقتصادی مطرح خواهد شد؛ اقتصاد کشور را معطّل و پادرهوا در انتظار تصمیمگیری دیگران قرار ندهند که [اگر] تحریم برداشته بشود ما این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم. فرض کنید تحریم باقی خواهد ماند؛ اقتصاد کشور را بر اساس ماندن تحریم برنامهریزی کنید؛ و میشود برنامهریزی کرد؛ چشمانتظار نباید باشید. یکی از مشکلات اقتصاد ما در این سه چهار سال اخیر همین بوده که مدام گفتیم تحریم [اگر] برداشته بشود، مثلاً فرض کنید این جوری میشود، تحریم [اگر] برداشته شد آن جوری خواهد شد، سرمایهگذاری خارجی [اگر] انجام بگیرد این جوری خواهد شد؛ این «اگر اگرها» اقتصاد را معطّل و سردرگم نگه میدارد و نبایستی بلاتکلیفی در اقتصاد به وجود بیاید، که این ضرر بزرگی است.
اوّلاً محاصرهی اقتصادی و تحریم که آمریکا علیه ما انجام داد و علیه بعضی از کشورهای دیگر هم انجام میدهد، یکی از جنایتهای بزرگ دولتها است. به مسئلهی تحریم به شکل یک کار سیاسی یا دیپلماسی نباید نگاه کرد؛ این واقعاً جنایت است. اینکه یک ملّتی را تحریم کنند که نتواند دارو وارد کند، نتواند ابزار پزشکی وارد کند، نتواند امکانات غذائی وارد کند -حالا ما الحمدلله گِلیم خودمان را از آب بیرون میکشیم و کشیدهایم، امّا بعضی از کشورها هستند که نمیتوانند این کار را بکنند- واقعاً جنایت بزرگی است و این جنایت از دولتی مثل آمریکا برمیآید که میتواند در یک روز ۲۲۰ هزار نفر را به قتل برساند؛(۴) این جنایت را بعضی از قدرتها از جمله آمریکا کردند. این را بدانید که تحریم و محاصرهی اقتصادی قطعاً یک جنایت بزرگ است؛ این مطلب اوّل.
با این وجود، تحریم برای کشور ما -که این جنایت نسبت به کشور ما انجام گرفت- یک منافعی هم داشت که توانست این تهدید را در واقع به فرصت تبدیل کند؛ یعنی جوانهای پُرتلاش ما همّت کردند و در بعضی از بخشهایی که کاملاً کالاها وابستهی به خارج بود، کشور را از خارج بینیاز کردند، یعنی در داخل تولید کردند؛ تولیدات داخلی. این باز غیر از مسئلهی جهش تولید است؛ این ایجاد فنّاوری در داخل کشور است؛ این در واقع اقدام به یک کار نو در داخل کشور است که گزارشها[یی] را گاهی در تلویزیون مشاهده میکنید که میگویند ما این کار را کردیم. محصولی درست میکنند که کشور را از خارج بینیاز میکنند و محصول آنها از نوع خارجیاش، هم مرغوبتر است، هم ارزانتر است و بعد هم ساختهی دست بچّههای خود ما است که انسان با رغبت تمام میتواند آن را مصرف کند و این وابستگی را در بخشهایی قطع کردند؛ این برای ما یک درس شد. اینکه الان در بعضی از برنامههای تلویزیون مشاهده میکنید که یک جوانی میآید میگوید من یا ما چند نفر این کار را کردیم یا این اقدام را کردیم، واقعاً برای ما یک درسی شد. ما در مقابلهی با تحریم دو راه میتوانیم برویم: یکی اینکه برویم سراغ تحریمکننده و از او خواهش کنیم، بگوییم «آقا شما ما را تحریم کردید، ما خواهش میکنیم که حالا مثلاً شما این تحریم را کم کنید یا بردارید»، او هم بگوید خیلی خب حرفی ندارم، این کارها را انجام بدهید -چند خواستهی استکباری روی میز بگذارد، بگوید این کارها را انجام بدهید- من یک مقدار از تحریم را کم میکنم؛ این یک راه است که در واقع راه ذلّت، راه انحطاط، راه عقبماندگی است. یک راه دیگر هم این است که نیروی داخلی خودمان را فعّال کنیم؛ ما تواناییهای خوبی داریم؛ این نیروها را فعّال کنیم و کالای تحریمی را در داخل تولید کنیم. آن طرفِ مقابل وقتی دید در داخل دارد این کالا تولید میشود، خودش به دست و پا میافتد؛ چون خود آنها سود میبرند از این تجارت کالا و از بازارهای کشورها -یک سود عمدهی دولتها این است- لذاست که خود این موجب میشود که تحریم یا برداشته بشود یا لغو بشود یا بیاثر بشود. بنابراین ملّت ما این راه دوّم را انتخاب کرده؛ یعنی واقعاً این جور است. من میبینم ملّت عزیز ما این راه دوّم را انتخاب کرده و موفّقیّتهای بزرگی هم به دست آورده که آخریاش همین موفّقیّتهای مربوط به مسئلهی کرونا است. ما اوّلی که کرونا آمد، اگر یادتان باشد، حتّی ماسک نداشتیم. امکانات برای اینکه مردم ماسک بزنند، به قدر کافی در اختیار کشور نبود؛ یا این مادّههای ضدّعفونیکننده در اختیار نبود. در داخل تلاش کردند، از لحاظ ماسک خودکفا شدیم. دیگران ماسک را [میدزدیدند] -این مربوط به اسفند اسبق، سال ۹۸ و فروردین سال ۹۹ است- ماسک را یک کشور اروپایی از چین خریده بود، یک کشورِ اروپاییِ دیگر آمد سر راه گرفت و دزدید و برداشت برد! یعنی مسئلهی ماسک در دنیا این جوری بود. ما خودمان [تولید کردیم]؛ جوانهای ما، مردم ما، در خانهها و در مسجدها ماسک یا موادّ ضدّعفونیکننده را تولید کردند؛ یعنی این واقعاً مظهر کامل قطع وابستگی به خارج بود. و همین طور پیش رفتیم تا رسیدیم به واکسن که امروز واکسن از راههای مختلف و در چند طریق بحمدالله در طریق تولید و آزمایش و به فعلیّت رسیدن است. این مایهی آبرو برای کشور شده؛ یعنی بعضی تحلیلگرهای خارجی که باانصاف هستند تحسین میکنند کشور ما را. این راه را ملّت ایران امتحان کردند و انشاءالله همین راه را دنبال خواهند رفت. هزاران جوان در شرکتهای دانشبنیان و غیر دانشبنیان، شرکتهای فعّال تولیدی در حال تولید کالاهای تحریمیاند که هم کیفیّتش بهتر است، هم همان طور که گفتیم ارزانتر است. در دانشهای دیگر هم همین جور؛ یعنی واقعاً ما در زمینهی استعداد جوانها هر چه بگوییم زیادی نیست و کم گفتهایم. در زمینهی دانشهای نوپدید، مثلاً دانش نانو، ما امروز در دنیا جزو کشورهای درجهی بالا در مسئلهی فنّاوری نانو و تولید نانوی هستیم و از لحاظ مقالات علمی، مقالات مرجع، مراکز علمی جهانی میگویند در ظرف این بیست سال گذشته -چون نانو دانش نوپدیدی است- مثلاً در سال ۲۰۰۱ ایران ده مقاله در باب نانو داشت، در سال ۲۰۲۰ دوازده هزار مقاله؛ یعنی ما در ظرف بیست سال از ده مقالهی علمی در باب نانو رسیدیم به دوازده هزار مقالهی علمی؛ یک چنین کارهایی بحمدالله در کشور دارد انجام میگیرد؛ اینها مهم است. در بخشهای دفاعی هم که میبینید؛ در بخشهای دفاعی هم روزبهروز الحمدلله پیشرفت کشور برجستهتر و درخشانتر و از نظر بعضی حیرتانگیزتر دارد میشود که این تولیدات دفاعی کشور ضریب امنیّت خارجی کشور را بالا میبرد؛ این خیلی مهم است برای کشور؛ یعنی «حصون الرّعیّة»؛(۵) در واقع اینها حصن و حصاری هستند برای امنیّت کشور. بنابراین، تهدید تحریم را که یک تهدید واقعی و یک جنایت حقیقی است، میتوان تبدیل کرد به فرصت؛ به این شکل که به ظرفیّتهای داخلی و نیروهای داخلی خودمان تکیه بکنیم. سال ۹۹ همچنین از جهتی سال بُروز تواناییهای ملّت ایران بود؛ هم در مقابلهی با همین آزمون بزرگ یعنی کرونا که انصافاً ملّت عزیز ما از مجموعههای درمانی و بهداشتی گرفته، تا محقّقین و دانشمندان، تا آحاد مردم، تا گروههای جهادی و خدمتگزار، توانایی بزرگی را از خودشان نشان دادند برای مدیریّت این حادثهی تلخ، آن هم با فشار حدّاکثری دشمن در زمان تحریم؛ با وجود تحریم، بسته بودن راههای گوناگون برای استفادهی از امکانات خارج از کشور، ملّت ما، دانشمندان ما، پزشکان ما، پرستاران ما، بهیاران ما، عوامل آزمایشگاهی ما و عوامل رادیولوژیستی ما -اینهایی که دستاندرکار درمان مردم بودند- انصافاً توانستند تجربهی بزرگی را به یادگار بگذارند و توانایی بزرگی از خودشان نشان بدهند؛ همچنین ملّت ایران توانایی خودش را نشان داد در مقابلهی با فشار حدّاکثری دشمن. دشمنان ما و در رأس آنها آمریکا در صدد بودند که ملّت ایران را با این فشار حدّاکثری به زانو دربیاورند. امروز خود آنها و رفقای اروپاییشان صریحاً میگویند که فشار حدّاکثری شکست خورده. ما میدانستیم شکست میخورد و عازم بودیم که دشمن را شکست بدهیم در این زمینه. میدانستیم ملّت ایران میایستد، ولی امروز خود آنها دارند اعتراف میکنند به اینکه این فشار حدّاکثری شکست خورده است.
فرض کنید نظام اسلامی با فشارهای شرطی دشمن مواجه میشود؛ مراد ما از فشار شرطی این است که یک فشاری را وارد میکنند، مثلاً تحریم را، بعد میگویند این را برمیداریم به شرط اینکه فلان کار انجام بگیرد -این جور نیست که آدم را بکلّی مأیوس کنند؛ میگویند برمیداریم امّا شرطش این است که این کار باید انجام بگیرد؛ این خب خیلی چیز خطرناکی است، خیلی چیز مهمّی است؛ این شرطها ممکن است که شرطهای بشدّت گمراهکننده و هلاککنندهای باشد- در یک چنین وضعی انسان چه کار باید بکنند؟ اینجا انسان متوجّه میشود که علاج این، «فَاستَقِم کَماٰ اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک»(۷) است؛ چون این مسئله، مسئلهی عمومی است، مسئلهی شخصی که نیست. [مثلاً] در قرآن وجوب صبر، وجوب استقامت برای خود شخص [پیغمبر] هست؛ مخاطبِ «وَ لِرَبِّکَ فَاصبِر»(۸) پیغمبر است و به مردم ربطی ندارد امّا این [مورد]، ارتباط به مردم دارد: فَاستَقِم کَماٰ اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛ همه باید استقامت کنید، همه باید بِایستید؛ یعنی یک حرکت جمعیِ صبر و استقامت را از ما میخواهد.
این خطای محاسباتی ]دشمن[ هنوز ادامه دارد، یعنی تا امروز هم آمریکاییها در زمینهی مسائل ایران دچار خطای محاسباتیاند و واقعاً دستگاه محاسباتیِ سیاسیشان کار نمیکند؛ نمیفهمند، مسائل ما را درک نمیکنند و ملّت ما را نمیشناسند؛ ملّت ایران را هنوز نمیشناسند و لذا پیدرپی خطا میکنند. آمریکاییها در قضیّهی فتنهی ۸۸ خطا کردند، رئیسجمهور دموکراتِ آن روز آمریکا(۳) رسماً پشت سر فتنهی ۸۸ ایستاد و از آن دفاع کرد، به خیال اینکه همه چیز را تمام خواهد کرد که خب خطای محاسباتی بود.
در قضیّهی تحریم هم همین جور است؛ با این تحریمهای شدید و به اصطلاح بیسابقه و همهجانبه که خودشان میگفتند در تاریخ چنین تحریمی وجود ندارد و راست هم میگفتند، خیال میکردند ایران را از پا درمیآورند؛ خب محاسبات غلط بود دیگر؛ خطای محاسباتی بود و امید بیهودهای داشتند. یکی از همان احمقهای درجهی اوّلی که یک وقتی در اینجا به آنها اشاره کردم،(۴) دو سه سال پیش گفته بود(۵) که «ما عید ژانویهی ۲۰۱۹ را در تهران جشن خواهیم گرفت»؛ امیدشان این بود که در عید ژانویهی ۲۰۱۹ بساط [جمهوری اسلامی] جمع شده و آنها میآیند اینجا جشن میگیرند. حالا خود آن شخص که به زبالهدان تاریخ رفت، رئیسش(۶) هم با لگد و با افتضاح از کاخ سفید اخراج شد و هر دو به زبالهدان تاریخ رفتند [امّا] جمهوری اسلامی بحمدالله سربلند ایستاده است. در قضیّهِی تحریمها؛ خب، امروز در دنیا حرف و حدیثهایی هست؛ هم اروپاییها یک چیزهایی میگویند، [هم] آمریکاییها یک چیزی میگویند. اوّلاً در جمهوری اسلامی هیچ کس گوشش بدهکار مُهملگوییهای مدّعیان بدون استحقاق -حالا چه در اروپا، چه در آمریکا- نیست؛ حرفهای مُهملی میزنند؛ کسی گوشش بدهکار حرفهای آنها نیست. ثانیاً اگر بخواهیم منطقی و مستدل صحبت بکنیم، آمریکا و سه کشور اروپایی که همهی تعهّدات برجامی را زیر پا گذاشتند، دیگر حق ندارند برای برجام شرط و شروط تعیین کنند. آنها به تعهّدات برجامیشان هیچ عمل نکردند؛ یک برههی بسیار کوتاهی در اوّل کار بعضی از تحریمها را -نه همهی تحریمها را- موقّتاً تعطیل کردند، دوباره برگشتند و بعد تحریمها را افزایش هم دادند؛ شاید دو برابر، سه برابر تحریمها را زیاد هم کردند. بنابراین آنها حق ندارند در این زمینه شرط و شروط معیّن کنند.
آن طرفی که حق دارد برای ادامهی کار برجام شرط معیّن کند ایران است. علّت هم این است که ایران از اوّل به تمام تعهّدات برجامی خودش عمل کرد، جمهوری اسلامی به تمامی تعهّدات برجامی عمل کرد؛ آنها نقض کردند. ما حق داریم برای ادامهی برجام شرط بگذاریم و این شرط را هم گذاشتیم و گفتیم و هیچ کس هم از آن عدول نخواهد کرد؛ و آن این است که اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی -که چند تعهّد آن را لغو کرده- برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلّاً لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهّدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتّفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت. بحث میکنند که آمریکا برگردد به برجام یا برنگردد. ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلاً مسئلهی ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبهی منطقی ما و مطالبهی عقلانی ما است، رفع تحریمها است؛ تحریمها باید برداشته بشود. این حقّ غصبشدهی ملّت ایران است؛ چه آمریکا، چه اروپا -که آویزان به آمریکا و دنبالهروِ آمریکا است- وظیفه دارند این حقّ ملّت ایران را اداء کنند. اگر تحریمها برداشته شد، خب آن برگشت آمریکا به برجام معنایی خواهد داشت -البتّه مسئلهی خسارتها هست که جزو مطالبات ما است و در مراحل بعدی دنبال خواهد شد- امّا اگر چنانچه تحریمها برداشته نشد، برگشت آمریکا به برجام ممکن است حتّی به ضرر ما تمام بشود؛ به نفع ما که نیست، [بلکه] به ضرر ما هم ممکن است باشد. البتّه بنده به مسئولین، هم در قوّهی مجریّه و هم در قوّهی مقنّنه، گفتهام که در این زمینهها با دقّت و رعایت کامل ضوابط پیش بروند و عمل کنند.
تصمیم مجلس و دولت در باب لغو تعهّدات برجامی، تصمیم درستی است؛ کاملاً تصمیم منطقی و عُقلایی و قابل قبولی است. وقتی طرفِ مقابل، تقریباً به هیچ کدام از تعهّدات خودش در برجام عمل نمیکند، معنی ندارد که جمهوری اسلامی به همهی تعهّدات خودش در برجام عمل کند؛ لذا از مدّتی پیش تدریجاً بعضی از تعهّدات را لغو کردند، اخیراً هم تعهّدات دیگری را کنار گذاشتند. و البتّه اگر چنانچه آنها به تعهّداتشان برگردند، ما هم به تعهّداتمان برمیگردیم؛ بنده از اوّل هم همین را گفتم. از اوّلی که برجام مطرح شد، بنده گفتم که تعهّد در مقابل تعهّد؛ متناظر، کار آنها در مقابل کار ما؛ هر کاری که ما بنا است بکنیم، باید طرف مقابل هم متناظر با آن کار را بکند؛ خب این اوّل کار انجام نگرفت، حالا بایستی انجام بگیرد. من قبلاً هم گفتهام،(۵) حالا هم تکرار میکنم: رفع تحریم دست دشمن است، و خنثیٰ کردن تحریم دست ما است؛ غیر از این است؟ ما که نمیتوانیم خودمان رفع تحریم کنیم، دشمن باید رفع تحریم کند امّا خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثیٰ کنیم. پس این مقدّم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم. البتّه نمیگویم دنبال رفع تحریم نباشیم؛ چرا، واقعاً اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم. البتّه چهار سال است تأخیر شده [یعنی] از سال ۹۵ بنا بوده همهی تحریمها یکباره برداشته بشود [امّا] تا الان نه فقط برداشته نشده، زیاد هم شده. تأخیر شده [امّا] اگر بتوانیم با روش درست، عاقلانه، با روش اسلامی و ایرانی، با روش عزّتمندانه تحریم را برطرف کنیم، باید برطرف کنیم. امّا به این نیندیشید؛ عمده به خنثیٰ کردن تحریم بیندیشید که دست شما است و شما میتوانید این کار را بکنید. و دنبال کنید، با همدیگر کار کنید، تلاش کنید؛ این توصیهی من است. من از مسئولین کشور حمایت میکنم [امّا] شرطش این است که به اهداف ملّت پایبند باشند.
رهبر انقلاب اسلامی نکته دوم خود را به موضوع تحریمها به عنوان یک واقعیت تلخ و جنایت آمریکا و شرکای اروپایی بر ضد ملت ایران اختصاص دادند و افزودند: این جنایت سالها است که بر ضد ملت ایران انجام میشود اما در سه سال اخیر شدت یافته است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه برای علاج تحریمها دو مسیر «خنثیسازی تحریمها و غلبه بر آنها» و «رفع تحریم» وجود دارد، افزودند: البته ما مسیر رفع تحریم را یکبار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجهای نرسید. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مسیر غلبه بر تحریمها و بیاثر کردن آنها گفتند: این مسیر ممکن است در ابتدای کار، سختیها و مشکلاتی داشته باشد اما خوشعاقبت است. اگر با تلاش و ابتکار و با سینه سپر کردن در مقابل مشکلات بتوانیم بر تحریمها غلبه کنیم و طرف مقابل بیاثر شدن تحریمها را ببیند، بهتدریج دست از تحریم برخواهد داشت. ما ظرفیتها و تواناییهای فراوانی برای بیاثر کردن تحریمها داریم، به شرط آنکه بخواهیم و همت کنیم و به دل مشکلات برویم. دشمنیشان با ما هم به خاطر این است که ما سلطهی ظالمانهی آنها را به رسمیّت نشناختهایم؛ یعنی چون زیر بار آنها نرفتهایم، چون سیاستهای آنها را در منطقه قبول نکردهایم، چون سیاستشان نسبت به فلسطین را رد کردهایم، چون سیاستهای ظالمانهی آنها را قبول نکردهایم، اینها با ما دشمنی میکنند و این دشمنی ادامه هم دارد. تنها راه برطرف کردن این دشمنی این است که ما اینها را مأیوس کنیم؛ یعنی بایستی ملّت ایران و دولت ایران و نظام جمهوری اسلامی کار را به جایی برسانند که طرف مقابل مأیوس بشود از اینکه بتواند ضربهی اساسی وارد بکند. باید قوی بشویم؛ این را من بارها عرض کردهام به ملّت عزیزمان و به مسئولین هم در جلسات کاری، در جلسات خصوصی، در نگاه عمومی، مکرّر مطرح کردهام. بایستی این ابزارهای قدرت را -قدرت واقعی، نه قدرت پوشالی- در خودمان تقویت کنیم، ملّت قوی بشود، کشور قوی بشود، [آنگاه] دشمن مأیوس خواهد شد. مردم البتّه انصافاً خوب ایستادگی کردهاند؛ در این مدّتی که این مشکلات تحریم و تبعات تحریم و مانند اینها بوده، مردم واقعاً خوب ایستادند، انصافاً ایستادگی کردند و مشکلات را تحمّل کردند و از خودشان استقامت نشان دادند.
خیلی از مشکلات کنونیِ ما ربطی هم به تحریم و مانند این چیزها ندارد؛ مربوط به خود ما است، مربوط به ناهماهنگیها است. این گرانیهای اخیر واقعاً توجیه ندارد؛ بسیاری از این گرانیهای اخیر واقعاً توجیه ندارد؛ باید علاج بشود و قابل علاج است؛ بایستی مسئولین با هماهنگی علاج کنند. شما نگاه که میکنید، گرانی از گوشت قرمز و گوشت مرغ و گوجه فرنگی بگیرید تا پوشک بچّه [وجود دارد]؛ خب گرانیهای اینها، گرانیهای بیدلیلی است، هیچ استدلالی پشت این گرانیها وجود ندارد؛ و جنس هم هست؛ هم وزارت صمت، هم مسئولین تعزیرات، هم بسیج، هم بعضی از دستگاههای دیگری که مرتبط با قضیّه هستند، [مثل] گمرک و دیگران، با همدیگر همکاری کنند و این مشکل را از جلوی پای مردم بردارند؛ همهی اینها قابل کنترل است. بنابراین با مدیریّت هماهنگ دستگاهها این مشکلات قابل برطرف شدن است.
این تحریمهای خباثتآمیز [آمریکا]، جنایت است به معنای واقعی کلمه. حالا ما مقاومت میکنیم، ما میایستیم و انشاءالله این فشار حدّاکثری او به روسیاهی حدّاکثری آمریکا منتهی خواهد شد؛ این کار را ما خواهیم کرد به توفیق الهی و او را پشیمان میکنیم از این کار، امّا اینها جنایت خودشان را دارند میکنند؛ یعنی کاری که آنها میکنند جنایت است. رئیسجمهور آمریکا اظهار خوشحالی میکند که بله، ما فشار حدّاکثری اقتصادی و تحریمهای حدّاکثری را اِعمال کردیم و اقتصاد ایران را دچار اختلال کردیم. اوّلاً این کار جنایت است و فقط آدمهای رذلی مثل شماها هستند که به جنایت افتخار میکنند؛ این افتخار ندارد؛ علیه یک ملّت دارید جنایت میکنید، افتخار هم میکنید! این اوّلاً. ثانیاً وضع خود شما خیلی بد است؛ آمریکا امروز با هزاران میلیارد دلار کسر بودجهای که دارد، با دهها میلیون بیخانمان و آواره و گرسنه و زیرخطّ فقری که در آمریکا وجود دارد -که آمارهای خودشان میگوید- وضع اقتصادی خوبی ندارد، روزبهروز هم وضع اقتصادیشان بدتر شده، بدهکاریهایشان بیشتر شده؛ این هم ثانیاً. و ثالثاً انشاءالله ما به کوری چشم شما مسئولین یاوهگو و رذل و خائن و جنایتکار آمریکا، با قدرت ایمان و عزم ملّی بر مشکلات فائق خواهیم آمد و اوضاع را انشاءالله سر و صورت خواهیم داد.
از همین تحریم هم ما برای مقاومسازی اقتصادمان استفاده خواهیم کرد؛ یعنی همین تحریم انشاءالله موجب خواهد شد که اقتصاد ما مقاومسازی بشود و بتوانیم یک اقتصاد مقاومتی به معنای واقعی کلمه را در کشور انجام بدهیم. اعلام شد که ۲۷ میلیارد دلار پول صادراتی است که برنگشته؛ خب این مسئلهی مهمّی است. البتّه گاهی اوقات این برنگشتن به خاطر یک عوامل منطقی است که برنمیگردد، امّا گاهی هم به خاطر این است که مثلاً فرض کنید این پول را، این ارز را این جناب، برده در فلان کشور زمین خریده، ملک خریده، آنجا رفته کارهایی مانند اینها کرده؛ این قابل قبول نیست. حالا گزارشهایی در این زمینه هست که در یکی از کشورهای همسایهی ما، بیشترین تعداد ملکی که خریداری شده، مربوط به ایرانیهایی است که آنجا ملک خریدهاند؛ خب این اصلاً قابل قبول نیست. یا اگر بخواهند این را صرف کنند برای واردات کالاهای غیر لازم، یا کالاهای لوکس و بکلّی غیر مورد انتفاع که نمونهاش را عرض کردم: یک گوشی تلفن لوکسی را از آمریکا آوردهاند و نیم میلیارد، پانصد میلیون یورو صرف این کار بشود؛ حالا تعجّب هم میکنم که چطور آنها که این همه تحریم میکنند ما را، این یکی را و امثال اینها را ما در تحریم نداریم؛ اینها واقعاً کارهایی است که قابل قبول نیست
تولید یک موانعی دارد؛ این جور نیست که انسان بتواند راحت به سمت افزایش تولید یا جهش تولید که ما گفتیم برود؛ موانعی هست؛ بروید سراغ این موانع، این موانع را برطرف کنید. ممکن است آقایان به ذهنشان بگذرد که خب موانع در اختیار ما نیست، مثلاً تحریم خارجی است؛ بله، بعضی از موانع این جوری است و تحت اختیار ما نیست؛ بحث حبس پولهای نفت ما، حبس امکانات ما، جلوگیری از فروش نفت ما در بخش مهمّی و مانع شدن از اینکه چیزهایی را وارد کنیم -ماشین لازم داریم، قطعات لازم داریم- در اختیار ما نیست، لکن بسیاری از موانع هم موانعی است که در درون کشور است و اینها بِجِد موجب مانع شدن از تولید و موجب جلوگیری از جهش تولید است؛ اینها را میشود برطرف کرد.
در مسائل اقتصادی کشور، اقتصاد کشور را مطلقاً به تحوّلات خارجی نباید پیوند زد؛ یعنی شما برنامهریزی اقتصادی را مطلقاً موکول و منوط نکنید به اینکه تحریمها برطرف بشود، یا کاهش پیدا کند؛ نه، فرض را بر این بگذارید که تحریمها بنا است دَه سال بماند. برنامهریزی اقتصادی بایستی بر اساس امکانات درونی و -همان طور که بارها گفتیم- درونزایی و به ظرفیّتهای داخلی تکیه کردن، انجام بگیرد. این درست نیست که مثلاً فرض کنید ما بگوییم اگر چنانچه انتخابات فلان کشور، فلان جور شد، مثلاً این جور میشود؛ نه نخیر، انتخابات آنجا هر جور میخواهد بشود. ما بایستی برنامهی اقتصادی کشور را با توجّه به مسائل درونی کشور، با توجّه به امکاناتِ خودمان برنامهریزی کنیم؛ واقعاً یک خطای راهبردی است که ما مسائل اقتصادی را منوط کنیم به تحوّلات خارجی.
تحریمی که آمریکاییها علیه ملّت ایران به کار گرفتهاند، قطعاً یک جنایت است؛ یعنی در این تردیدی نیست، یک جنایت بزرگی است که اینها علیه یک ملّت به کار میگیرند؛ حالا ظاهرش این است که علیه نظام جمهوری اسلامی است امّا در واقع علیه همهی ملّت ایران این جنایت را دارند اینها انجام میدهند. در این باره من چند نکته را میخواهم عرض بکنم؛ یک نکته این است که هدف اینها از این کار چیست؛ یک هدف کوتاهمدّت دارند، یک هدف میانمدّت دارند، یک هدف بلندمدّت دارند، و یک هدف جانبی.
هدف کوتاهمدّت آنها این است که مردم را به ستوه بیاورند؛ ملّت ایران به ستوه بیایند، خسته بشوند، آشفته بشوند و در مقابل دستگاه حکومت بِایستند؛ ... هدف میانمدّت آنها این است که با این تحریم از پیشرفت کشور مانع بشوند؛ عمدتاً پیشرفت علمی. اینها را گفتهاند، اینها حدسیّات من و تحلیل من نیست، اینها حرفهایی است که لابهلای اظهارات خودشان -چه سیاستمدارانشان، چه آنهایی که در اندیشکدهها دارند کار میکنند، اندیشکدههای سیاسی و امثال اینها- به زبان آوردهاند، اینها را گفتهاند.... هدف بلندمدّتشان هم به ورشکستگی کشاندن کشور است، به ورشکستگی کشاندن دولت است؛ یعنی متلاشی کردن اقتصاد کشور و فروپاشی اقتصاد کشور، که طبعاً اگر اقتصاد یک کشوری بکلّی از هم فرو پاشید و متلاشی شد، ادامهی حیات برای او ممکن نیست، هدف نهاییشان این است و میخواهند این کارها را هم بکنند. هدف جنبیای هم دارند که میخواهند به این وسیله رابطهی جمهوری اسلامی را با دستگاهها و نیروهای مقاومت در منطقه قطع کنند؛ چون میدانند جمهوری اسلامی هر چه بتواند به اینها کمک میکند، حمایت میکند؛ اینها میخواهند این رابطه را قطع کنند. اینها هدفهای دشمن است که اصلاً وارد شده برای اینکه این کارها را انجام بدهد؛ البتّه باید گفت «شتر در خواب بیند پنبهدانه»؛ دنبال این است که این سه هدف را -کوتاهمدّت، میانمدّت، بلندمدّت- در کنار هم انجام بدهد که الحمدلله ناکام شده. تحریم مشکلاتی ایجاد کرده؛ در این شکّی نیست. همهی مشکلات هم مربوط به تحریم نیست؛ مقداری مربوط به ضعفهای ما در مدیریّت کشور است، مقداری هم در این اواخر مربوط به کرونا است، مقداری هم مربوط به تحریم است؛ مشکلات هست؛ [مثل] وضع معیشت مردم که حالا من بعد برمیگردم به این قضیّه. مشکلاتی وجود دارد امّا آنچه آنها میخواستند نشده و نخواهد شد؛ آن چیزی که آنها در ذهنشان بوده نشده، این خواب آشفتهی این دشمن خبیث تعبیر نشده. اتّفاقاً همین تعبیر نشدن این خواب و تحقّق نیافتن مقاصد اینها را هم خودشان اعتراف میکنند؛ الان در خبرهای فراوانی که از جاهای متعدّدی -از غرب، از آمریکا، از اروپا- میرسد، و افرادی که در همین اندیشکدهها مشغول کارند، دارند اعتراف میکنند و میگویند فشار شدید تحریم و شدّت عملی که آمریکا به خرج داد، به مقصود نرسید و نتوانستند آن کاری که در مورد ایران میخواستند انجام بدهند انجام بدهند.
شکّی نیست که تحریم یک جنایتی است از طرف آمریکا، ضربهای است که آمریکا حواله کرده به ملّت ایران؛ لکن ایرانی زیرک از این حمله، از این دشمنی حُسن استفاده را کرده و سود برده؛ یعنی کارهایی کرده که به کوری چشم دشمن و بر خلاف نظر دشمن تحقّق پیدا کرده. مردم ما، جوانهای ما، مسئولین ما، دانشمندان ما، فعّالان سیاسی و اجتماعی ما این تحریم را وسیلهای قرار دادند برای اینکه اتّکاء به نفْس ملّی را افزایش دهند. میدانید دیگر که تحریمهای ثانویه یعنی آمریکا به همهی شرکتها، به همهی کشورها، به همهی افراد میگوید که شما حق ندارید مثلاً فلان جنسی را که ایران لازم دارد به او بدهید؛ خب طبعاً آن چیزی که ما لازم داریم از خارج بیاوریم، به دست ما نمیرسد؛ این موجب شد که کسانی در داخل، در موارد متعدّد -یک مورد و دو مورد نیست، صدها مورد است- وقتی که دیدند دستشان به خارج نمیرسد، به فکر بیفتند که در داخل تولید کنند.
تحریم اثر نکرد؛ یعنی به اهداف مورد نظر دشمن نرسید؛ دلیلش چیست؟ دلیلش کارهای مهمّی است که در دوران تحریم در کشور انجام گرفت؛ فرض بفرمایید، چند هزار شرکت دانشبنیان در کشور درست شد؛ این کار مهمّی است؛ پیدا است که حرکت علمی کشور و حرکت اقتصادی کشور با قدرت بیشتری در جریان است. ما قبل از این تحریمهای شدید، این چند هزار شرکت دانشبنیان را نداشتیم؛ یا فرض بفرمایید پالایشگاه ستارهی خلیج فارس که به وسیلهی سپاه درست شد؛ کار بسیار عظیمی است، کار بزرگی است؛ این در دوران تحریم انجام گرفت، و با وجود تحریم انجام گرفت، که مردم دنیا تعجّب میکنند؛ یا کارهای بسیار بزرگی که در بخشهای نظامی شده؛ یا کارهای بسیار بزرگی که در پارس جنوبی شده -در پارس جنوبی که منطقهی مهمّ گازی ما است، کارهایی انجام گرفته در حال تحریم- یا طرحهای عظیم اِحیای اراضی خوزستان و ایلام که یکی از کارهای مهم است؛ من نمیدانم اینها چقدر تبلیغ شده، چقدر به مردم گفته شده؛ کارهای بزرگی انجام گرفت در اِحیای زمینهای نیازمند زهکشی در ایلام و در خوزستان، عمدتاً در خوزستان و مقداری در ایلام؛ زمینهای زیادی اِحیا شد و مورد استفاده قرار گرفت. این کارها همه در دوران تحریم انجام گرفت.
به موازات تحریم -این را درست توجّه کنید- یک جریان تحریف هم هست؛ در کنارش یک جریان تحریف هست؛ تحریف حقایق، واژگون نشان دادن واقعیّات؛ چه واقعیّات کشور ما، چه واقعیّات مرتبط با کشور ما؛ این هم یکی از کارهایی است که آنها انجام میدهند. هدف از این تحریف دو چیز است، دو کار را میخواهند انجام بدهند: یکی، ضربه به روحیهی مردم است که حالا من عرض میکنم که چه جوری میخواهند به روحیهی مردم ضربه بزنند؛ یکی [هم] آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم است. این تحریف در این زمینهها است و با این دو هدف دارد انجام میگیرد. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند. الان هم ملاحظه میکنید که همین رؤسایشان، وزیرشان، رئیسشان، دیگران، خودشان را دارند خفه میکنند از بس به اینجا و آنجا سفر کنند، علیه ایران حرف بزنند، مصاحبه کنند، در هر قضیّهای اسم ایران را یک جوری بیاورند؛ واقعاً دارند خودشان را خفه میکنند، و این جریان تحریف است که وجود دارد.
تحریم قطعاً قابل علاج است امّا علاجش عقبنشینی نیست. علاجش چیست؟ علاج تحریم فقط و فقط تکیه بر تواناییهای ملّی است. باید این تواناییها را هر چه داریم نگه داریم، دنبال کشف تواناییهای جدید باشیم -که قطعاً هم تواناییهای ما زیاد است- و به آنها تکیه کنیم و آنها را اِحیا کنیم، جوانهای خودمان را وارد میدان بکنیم و ارکان اقتصاد مقاومتی را -یعنی درونزایی و برونگرایی- [دنبال کنیم.]
مشکلات اقتصادی که از آن تعبیر کردیم به بیماری، خب عمدهترینش تورّم است، کاهش ارزش پول ملّی است، گرانیهای بیمنطق است، مشکلات بنگاههای تولیدی است، وجود تحریمهای خارجی است -که نقش این تحریمها را نباید نادیده گرفت- و نتیجهی اینها هم سختیِ معیشتِ طبقاتِ پایین و متوسّط است. این بیماریها هست، لکن بنیهی کشور قوی است. چرا میگوییم بنیهی کشور قوی است؟ به خاطر ظرفیّتهای گستردهای که در کشور وجود دارد، که آقای قالیباف به بعضی از این ظرفیّتها اشاره کردند. بعضی از این ظرفیّتها طبیعی است، بعضی انسانی است. لذا میبینید به خاطر همین ظرفیّتها است که در دوران سختترین تحریمها و فشارهای همهجانبهای که علیه کشور در زمینهی اقتصاد به وجود میآید، کشور توانسته چند هزار شرکت دانشبنیان به وجود بیاورد، صدها طرح زیربنایی ایجاد کند، در همین دوران تحریم و با وجودِ کاهشِ درآمدِ نفت، کار بزرگی مثل ایجادِ پالایشگاهِ ستارهی خلیج فارس را انجام بدهد؛ یک حرکت به این بزرگی، و کارهای فراوان که در زمینهی مسائل نیرو، آب و برق انجام گرفته؛ افتتاحهای فراوانی دارد انجام میگیرد که شما میبینید اینها را؛ اینها واقعی است، اینها وجود دارد، دارد کار انجام میگیرد. در زمینهی صنایع نظامی، کارهای حیرتانگیز انجام میگیرد، در زمینهی مسائل فضائی [هم] همین جور. دشمنان ما، مخالفین ما، همان کسانی که این تحریمها را تحمیل کردهاند و امیدوار بودند که ایران را به خاطر این تحریمها به زانو دربیاورند، همانها دارند اقرار میکنند، اعتراف میکنند که نتوانستهاند و کشور سر پای خودش ایستاده؛ این نشاندهندهی این است که بنیهی کشور خیلی قوی است.
اگر ما در اقتصاد کشور، اقتصاد را به یک بدن انسان تشبیه بکنیم، سیستم دفاعی و امنیّتّبخشِ اقتصاد عبارت از تولید است؛ یعنی آن چیزی که میتواند ویروسهای مهاجم و میکروبهای مهاجم به اقتصاد را خنثیٰ بکند و آن را سالم نگه دارد تولید در کشور است. اگر ما همواره تولید خوب و مناسب و شایسته و رو به رشد در کشور داشته باشیم، در مقابل این ویروسهایی که طبیعتاً وجود دارند -که البتّه اقتصاد ما متأسّفانه دچار میکروبها و ویروسهای طبیعیِ متعدّدی است؛ ویروسهای دستساز هم هستند، مثل تحریم، مثل همین مسئلهی قیمت نفت؛ اینها حوادثی هستند که به اقتصاد ضربه میزنند- میتوانیم مقاومت بکنیم.
اگر ما بتوانیم تولید را راه بیندازیم و با توجّه به بازارِ وسیعِ خودِ کشور در داخل -اگر چه که تولید به فروش و به بازارهای خارجی احتیاج دارد، امّا ما هم ضمن اینکه میتوانیم با بازارهای خارجی ارتباط داشته باشیم، عمدهی بازار فروش ما داخل کشور است با این جمعیّت هشتاد میلیونی- اگر بشود تولید را انشاءالله حرکت بدهیم و پیش ببریم، مشکلات اقتصادی قطعاً تمام خواهد شد و این تحریمهایی که کردهاند به نفعِ ما تمام خواهد شد؛ تا الان البتّه ضررهایی داشته لکن سودهایی هم در کنارش وجود داشته؛ یعنی ما را وادار کرده به اینکه به فکر امکانات خودمان باشیم، به فکر تهیّهی لوازم زندگی و نیازهای کشور از طریق امکانات داخلی باشیم، که این برای ما خیلی مغتنم است و همین انشاءالله ادامه پیدا خواهد کرد.
ما از اوّل انقلاب دچار تحریم بودیم، در این چند سال اخیر تحریمها با شدّت بیشتری هم ادامه پیدا کرده -یعنی شدّت پیدا کرده- خودشان هم افتخار میکنند که اینها شدیدترین تحریم را علیه جمهوری اسلامی ترتیب دادهاند. این تحریم به معنای واقعی کلمه یک جنایت است؛ یک جنایت است که اینها دارند میکنند؛ یعنی یک تهدیدِ مهمّ محکوم از لحاظ افکار عمومی دنیا است؛ چون بحث سرِ تحریم خود آمریکا نیست؛ بحث سرِ تحریمِ زورکیِ دیگران به وسیلهی آمریکا است. یعنی مثلاً فرض بفرمایید دستگاههای گوناگون آمریکایی تلاش میکنند که با شرکتها، با کمپانیها، با اشخاص گوناگون، با دولتها دائم در تماس باشند که شما با ایران معامله نکنید؛ یعنی یک تحریم همهجانبه. خب حالا میتوانند یا نمیتوانند بحث دیگری است امّا آنها دارند این کار میکنند که این واقعاً یک حرکت جنایتکارانه است.
همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که تا کنون هم تا حدود زیادی فرصتهایی را برای ما به وجود آورده، بعد از این هم میتواند یک فرصت بزرگ را برای ما به وجود بیاورد. اگر ما مسئولین هوشیارانه عمل بکنیم، میتواند اقتصاد کشور را از اتّکاء به نفت نجات بدهد، بندِ نافِ اقتصاد را از نفت بِبُرد و قطع کند. عامل عمده و مهمّ مشکلات اقتصادی ما این است: وابستگی به نفت که موجب شده برای درآمد کشور، به نیروی داخل و جوشش داخلی، به استعدادهای گوناگون و ظرفیّتهای گوناگون داخلی توجّه چندانی نشود، خاطرمان جمع باشد که نفت میفروشیم، درآمد کشور تأمین خواهد شد؛ عامل عمدهی مشکلات کشور این است. اگر چنانچه ما بتوانیم این کار را انجام بدهیم، بهترین فرصت را از تهدید دشمن -یعنی از همین تحریم- توانستهایم برای خودمان به دست بیاوریم. کما اینکه آنها هم متوجّهند؛ این را هم عرض بکنیم. باهوشهایشان البتّه؛ آنهایی را که گیج و گمند و ملتفت نیستند کار نداریم؛ باهوشهایشان توجّه به این نکته دارند. در گزارشهایی بنده دیدم که توصیه میکنند که نگذارید ایران، اقتصاد بدون نفت را تجربه کند؛ بین خودهایشان این گفته میشود که نگذارید ایران، اقتصاد بدون نفت را تجربه کند. یک راه پشتیای درست کنید، حالا تحریمها را برنمیدارید، امّا یک راهی را پیدا کنید، درست کنید که ایران بکلّی منقطع نشود، چون اگر منقطع شد میرود سراغ اقتصاد غیرنفتی. آنها به این توجّه دارند و دنبالش میروند؛ ما مسئولین بایستی حواسمان جمع باشد. مسئولین کشور، بخصوص مسئولین اقتصادی باید حواسشان جمع باشد. یک نویسنده، یک دانشمند صهیونیست [دربارهی] یک موشکی که آن وقت ما آزمایش کرده بودیم، در یک نشریّهی صهیونیستی یک چیزی نوشته بود که برای من عین مقاله را آوردند؛ نوشته بود که من با ایران دشمنم امّا در مقابل این مردی که این موشک را ساخته سر تعظیم فرود میآورم؛ اینها با وجود تحریم، با وجود این همه مشکلات، بستهبودن درهای مراودات علمی، با وجود همهی اینها یک چنین شاهکاری را درست کردهاند؛ این قضاوت دشمنان ما است
تحریم -که عمدتاً تحریم فروش نفت [است] و این فشار حدّاکثری هم بیشتر معطوف به مسئلهی نفت است- بلاشک یک مشکلی است برای کشور، منتها مشکل کوتاهمدّت است؛ از این مشکل کوتاهمدّت یک سود بلندمدّت به دست میآید و آن، انقطاع از نفت است. چند روز قبل مسئولین دولتی اعلام کردند و گفتند که ما از فلان تاریخ -ظاهراً یک تاریخی را هم ذکر کردند- بودجه را از نفت منقطع میکنیم؛ این بسیار خبر خوبی است، این خیلی دستاورد بزرگی است.
حرف دولت کنونی آمریکا این است: میگوید که آقا با رودربایستی و با تعارف و مانند اینها نمیشود جمهوری اسلامی را به زانو درآورد، نمیشود او را به قبول و تواضع وادار کرد، بایستی فشار حدّاکثری وارد بیاوریم. فشار حدّاکثری هم همین است که مشاهده میکنید: انواع و اقسام تحریمهای گوناگون، مدام تهدید، مدام یاوهگوییهای مختلف در رسانهها و غیره؛ این فشارِ حدّاکثری است. امیدشان به این است که این فشار حدّاکثری تأثیر بگذارد. او میخواهد فشار حدّاکثری را به ثمر برساند هم برای رقبای داخلی خودش، هم برای اروپاییها، هم به عنوان یک سیاستِ قطعیِ رژیمِ ایالاتِ متّحده این را جا بیندازد که مواجههی با ایران فقط با فشار حدّاکثری [میسّر است].
در فرهنگ -این دوستانی که مرتبط با مسئلهی فرهنگ هستند جدّاً توجّه کنند- ما مواجه هستیم با یک حملهی همهجانبه؛ یک جبههی عظیمی از لحاظ فرهنگی دارند به ما تهاجم میکنند؛ این هم در خلال حرفهایشان هست، البتّه ما میدانستیم این حرف را، امّا حالا دیگر خودشان هم صریحاً میگویند که «غلبهی بر جمهوری اسلامی و غلبهی بر حاکمیّت اسلام، با جنگ نظامی و با تحریم اقتصادی موفّقیّتآمیز نیست، [بلکه] با کار فرهنگی و نفوذ فرهنگی موفّقیّتآمیز است؛ ذهنها را باید تغییر داد، روی مغزها باید کار کرد، هوسها را باید تحریک کرد»؛ این را الان صریح میگویند.
در فرهنگ -این دوستانی که مرتبط با مسئلهی فرهنگ هستند جدّاً توجّه کنند- ما مواجه هستیم با یک حملهی همهجانبه؛ یک جبههی عظیمی از لحاظ فرهنگی دارند به ما تهاجم میکنند؛ این هم در خلال حرفهایشان هست، البتّه ما میدانستیم این حرف را، امّا حالا دیگر خودشان هم صریحاً میگویند که «غلبهی بر جمهوری اسلامی و غلبهی بر حاکمیّت اسلام، با جنگ نظامی و با تحریم اقتصادی موفّقیّتآمیز نیست، [بلکه] با کار فرهنگی و نفوذ فرهنگی موفّقیّتآمیز است؛ ذهنها را باید تغییر داد، روی مغزها باید کار کرد، هوسها را باید تحریک کرد»؛ این را الان صریح میگویند.
این یک بلای بزرگی است برای کشور؛ یک راه درآمد راحتی است که نفت را از چاه بکشیم بیرون و برویم به یک قیمتی بفروشیم؛ یک درآمد مفت و آسان! از اوّل -از دورانهای قبل- به این شیوه عادت کردهایم؛ این به ضرر ما تمام شده، واقعاً به ضرر ما تمام شده. کشورهایی هستند که یک قطره نفت هم در آنها تولید نمیشود، [ولی] گشتند، راههای دیگری را پیدا کردند، راههای بهتری را پیدا کردند، به نفعشان تمام شد. نفت اختیارش دست ما نیست، دست تولیدکنندهی نفت نیست، میبینید دیگر؛ نه فقط [هنگام] مسئلهی تحریم -حالا تحریم یک چیز عارضی است- [حتّی] آن وقتی هم که تحریم نیست، نفت در اختیار مصرفکنندههای گردنکلفت متعارف دنیا است؛ اختیار نفت دست آمریکا و اروپا و اتباع اینها است، قیمتگذاری دست آنها است، کارهای گوناگون دست آنها است، توطئهها و حملههای آنها؛ ... بنابراین ما باید این را در کشور حل کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: اگر به نکات گفتهشده اهتمام جدی شود، تحریمها واقعاً به فرصت تبدیل میشود، همانگونه که در ماههای اخیر نیز چون واردات برخی کالاها دشوار شده، برخی مسئولان به شرکتهای دانشبنیان مراجعه کردهاند و مقداری از ظرفیتهای جوانان، شرکتهای دانشبنیان، جهاد دانشگاهی و مجموعههای تولیدی به کار گرفته شده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تحریمها و فشارهای گوناگون به جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون بخصوص در دوران هشت سال جنگ تحمیلی و مشکلات تأمین نیازهای اولیهی دفاعی، خاطرنشان کردند: بهرغم تحریمهای چهلساله، ملت ایران با ایستادگی و ایمان و جهاد اکنون به تواناییهای مهمی در زمینهی سلاحهای دفاعی خود دست یافته است.
اینکه میبینید در خبرگزاریهای خارجی از زبان سیاستمدارها و دیپلماتها و مانند اینها این روزها زیاد تکرار میشود که ایران را با فشار و تحریم و تهدید و مانند اینها نمیشود به زانو درآورد، این ناشی از قضایای یک ماه و دو ماه و شش ماه اخیر که نیست، [بلکه] ناشی از چهل سال حرکت ملّت ایران است. ملّت ایران از لاک توسریخوری و ذلّتی که به او تحمیل شده بود، خودش را با انقلاب خلاص کرد؛ این لاک را شکست، آمد بیرون.
... ملّت ایران مورد ظلم قرار گرفته -همین تحریمهای ظالمانه، ظلم بارزی است به ملّت ایران- ملّت ایران مظلوم واقع شده لکن ضعیف نیست؛ ملّت ایران مقتدر است. به فضل الهی، به حول و قوّهی الهی همهی مقاصدی که ملّت ایران برای خودش ترسیم کرده، با قوّت و اقتدار، خودش را به آن مقاصد خواهد رساند. همین مسئلهی وابستگی اقتصاد ما به نفت و نفتی بودنِ اقتصاد، دولتی بودنِ اقتصاد، مشکلات نظام مالیاتی، مشکلات نظام بودجهریزی، همهی اینها مشکلات است؛ و در همهی اینها ارتباط بین دستگاههای دولتی و دانشگاه یک امر لازمی است. [مثلاً] طرحهای شکستن تحریم. ما اوّلین کشوری در دنیا نیستیم که تحریم میشویم؛ کشورهای زیادی [بودهاند]؛ تحریم راه حل دارد؛ طرحهایی وجود دارد؛ در مواجههی با تحریم راه حلّ علمی وجود دارد؛ باید این راه حل را جُست؛ جستجو کرد، پیدا کرد و به مسئولین ارائه کرد. یا استفادهی مطلوب از تحریم؛ چون تحریم یک رنجی، مشکلاتی دارد امّا یک منافع و فوایدی هم دارد که ما را وادار میکند به اینکه به تواناییهای درونی خودمان مراجعه کنیم. پس بنابراین اینها کارهایی است که میشود انجام داد. یا همین «رونق تولید» که ما امسال به عنوان شعار سال مطرح کردیم، خب راهکار علمی دارد؛ اینها بایستی در دانشگاه بررسی بشود. برای این کار ارادهی محکم لازم است.
دشمنان ما و در رأسشان آمریکا به امید اینکه بلکه بتوانند از این راه به جمهوری اسلامی ضربهای وارد کنند، تحریمها را تشدید کردند؛ به قول خودشان تحریمهای بیسابقه. راست هم میگویند؛ این تحریمهایی که اینها بر جمهوری اسلامی تحمیل کردند بیسابقه است، منتها مهم این است که جمهوری اسلامی فلزّ محکمی دارد؛ این را بعضی از ناظرین جهانی هم گفتهاند که اگر این تحریمها و این فشارها به هر کشور دیگری وارد میشد، تأثیرات مهمّی روی آنها میگذاشت لکن جمهوری اسلامی به اتّکاء مردم، به توفیق الهی، به همّت مسئولینی که در گوشه و کنار کشور مشغول کارند، استحکام دارد وَالّا فشار [هست]
بارها افراد خیرخواه و دلسوز گفتهاند و بنده هم تأیید میکنم که تحریم در موارد بسیاری به سود کشور است، به سود ملّت ایران است، این را افراد دلسوز و علاقهمند و مطّلع بیان میکنند. بله، تحریم یک مشکلاتی را ایجاد میکند؛ تحریم مبادلات بانکی، تحریم نفتی و غیره ممکن است یک مشکلاتی را به وجود بیاورد امّا در نهایت به نفع کشور است. یکی از مسئولین کشور میگفت که در یک جلسهی خارجی، یک نفر از سیاستمداران خارجی به ما میگفت آقا! شما در دوران تحریم توانستید این همه سلاحهای مدرن تولید کنید؛ خیلی تواناییِ شما بالا است؛ با اینکه تحریم بودید توانستید یک چنین کارهای بزرگی انجام بدهید؛ اگر تحریم نبودید، چه کار میکردید. این آقا میگفت: به او گفتم اگر تحریم نبودیم، این کارها هیچ کدام انجام نمیگرفت؛(۳) درست هم گفته. تحریم موجب میشود که ما به خودمان مراجعه کنیم، دنبال تولید [برای تأمین] نیازها از درون خودمان باشیم، ابتکارات خودمان را شناسایی کنیم، بشناسیم.
اینکه گفتیم سال ۹۸ سال فرصتها است، در این باره من مقدار کمی توضیح بدهم: مشکل عمدهی کشور ما فعلاً مشکل اقتصادی است و مسئلهی معیشت قشرهای ضعیف؛ بخشی از این مشکل مربوط است به تحریم قدرتهای غربی یعنی آمریکا و اروپا؛ بخشی هم مربوط میشود به نقایص درونی خود ما، به ضعفهای مدیریّتی خود ما. هم تحریم میتواند فرصت باشد -که توضیح میدهم- و هم مشاهدهی این ضعفها و نقصها میتواند برای ما تجربههای گرانبهایی برای آینده و برای مدیریّت سالهای بعد کشور به وجود بیاورد؛ هر دوی اینها میتواند فرصت باشد.
امّا تحریم میتواند فرصت باشد؛ چرا؟ زیرا تجربه نشان داده است کشورهایی که از منابع طبیعی -مثل نفت- برخوردار هستند، هر وقت درآمدهایشان از ناحیهی این منابع کاهش پیدا میکند، اینها به فکر اجرای اصلاحات اقتصادی میافتند، انگیزه پیدا میکنند، انگیزهی اصلاحات پیدا میکنند، انگیزه پیدا میکنند که خودشان را از وابستگی نجات بدهند و اقدامات مناسبی را انجام میدهند. این مال وقتی است که درآمد حاصل از آن منابع طبیعی کاهش پیدا میکند؛ بعد که این منابع دوباره به حال اوّل برمیگردد و منابع مالیِ مورد استفادهی آنها افزایش پیدا میکند، از ادامهی کار اصلاحات غفلت میکنند، فراموش میکنند. پس فشارِ کاهش درآمد منابع طبیعی، این حُسن بزرگ را نه فقط برای ما، [بلکه] برای همهی کشورهای مشابه ما دارد که آنها را از وابستگی به این منبع طبیعی، از این تک محصولی بودن، از این اقتصاد نفتی -که یکی از بزرگترین مشکلات اقتصاد ما این است که نفتی است، وابسته به نفت است- نجات خواهد داد. ما از تحریم نباید بنالیم؛ از تحریمکنندهها هم -که آمریکا و اروپا هستند- توقّع زیادیای نباید داشته باشیم؛ حالا من بعداً در بخش [مربوط به] غرب خواهم گفت چرا؛ از اینها نمیشود توقّع داشت. ما باید بنشینیم طرحهای مقابلهی با تحریم را بررسی کنیم و به طور جدّی آنها را دنبال کنیم؛ وظیفهی ما این است؛ هم وظیفهی دستگاههای دولتی، هم وظیفهی بخشهای تحقیقاتیِ مربوط به قوّهی مقنّنه، و هم وظیفهی جوانهای ما و اصحاب فکر و اندیشه در کشور، بنشینند با آگاهی از مسائل کشور، راههای مقابلهی با تحریم را بررسی کنند، پیدا کنند؛ و راههای زیادی وجود دارد برای مقابلهی با تحریم و خنثیٰ کردن تحریم ظالمانه و خباثتآمیز دشمن. البتّه به من گزارش دادند که مسئولین بالای دولتی دارند این راهکارهای مقابلهی با تحریم را تدوین میکنند؛ باید در عمل و در اجرا، جدّیتر، فوریتر، و عملیتر وارد بشوند؛ مسائل را با تأخیر نبایستی انجام داد.
از اواسط قاجار، اروپاییها به ما ضربه زدند. در جنگهای ایران و روس، انگلیسها به ایران خیانت کردند؛ به عنوان واسطه وارد میدان شدند، امّا از پشت خنجر زدند. در قضیّهی امتیاز تنباکو، در قضیّهی امیرکبیر و رفتاری که با امیرکبیر کردند؛ فشارهای انگلیسها و سفارتخانههای اروپایی در تهران بود که پادشاه ابله قاجار را وادار کرد خون امیرکبیر را بریزد و او را که میتوانست ایران را متحوّل کند، کنار بگذارد. [همچنین] رفتار اروپاییها در روی کار آوردن حکومت دیکتاتوری رضاخان، رفتار اروپاییها و آمریکاییها در ساقط کردن دولت مصدّق، رفتار آنها در قضایای گوناگون اقتصادی و سیاسی و امنیّتی ما و رفتار آنها در قضیّهی جنگ تحمیلی و بعد هم رفتار آنها در قضیّهی تحریم؛ اینها را ما نباید از یاد ببریم. غربیها با ما همیشه همین جور رفتار کردهاند؛ نمیتوانیم به آنها هیچ امیدی داشته باشیم. در همین قضیّهی اخیر، در قضیّهی برجام، وظیفهی اروپاییها چه بود؟ خب یک قرارداد هفتجانبهای بسته شده بود -شش کشور و ایران این طرف؛ هفت کشور- یک طرف که آمریکا است خارج شد؛ وظیفهی طرفهای دیگر چه بود؟ وظیفهی اروپاییها این بود که میایستادند در مقابل آمریکا، میگفتند ما به تعهّد خودمان پایبندیم؛ تعهّد آنها این بود که تحریمها به طور کلّی برداشته بشود؛ باید محکم میایستادند، [امّا] با بهانههای مختلف نَایستادند. علاوه بر اینکه در مقابل آمریکا نَایستادند، خودشان هم در عین اینکه مدام به ما تأکید کردند و میکنند که «نبادا از برجام خارج بشوید»، عملاً از برجام خارج شدهاند؛ یعنی حتّی تحریمهای جدیدی را علیه ایران به وجود آوردهاند. این رفتار اروپاییها است؛ از اینها میشود توقّع داشت؟
سال پُرماجرایی را گذراندیم. در این سالی که گذشت، ملّت ایران به معنی واقعی خوش درخشید. دشمنان نقشهها کشیده بودند، نقشهها داشتند برای ملّت ایران. صلابت ملّت و بصیرت ملّت و همّت جوانان، نقشههای دشمنان را خنثی کرد. در مقابلِ تحریمهای شدید و به قول خودشان بیسابقهی آمریکا و اروپا، ملّت ایران، هم در عرصهی سیاسی، هم در عرصهی اقتصادی یک واکنش محکم و مقتدرانهای از خود نشان داد.
آنچه بنده میخواهم به عنوان موضوع مورد بحث عرض کنم، عبارت است از این مسئله: نوع مواجههی کشور و افراد مؤثّر کشور با چالشها، با حوادث؛ این را میخواهیم بحث کنیم. بالاخره هر کشوری، هر جامعهای حوادثی دارد؛ این حوادث بعضاً حوادث خوب است، بعضاً حوادث تلخ است، بعضاً فشار هست -فرض کنید ما دچار تحریمیم، دچار تهاجم فرهنگی هستیم و از این قبیل چیزها، یا بعضی از کشورها دچار تهاجم سخت و تهاجم نظامی هستند؛ حوادثی برای کشورها پیش میآید- گاهی هم پیشرفتهایی پیش میآید. نوع مواجههی با این حوادث خیلی مهم است که چه جور با این حوادث مواجه بشویم. بحث من و موضوعی که میخواهم عرض کنم، این است.
چند دوگانه را من عرض میکنم در این زمینه؛ یعنی نوع مواجهه به چند صورت میتواند تصویر بشود: گاهی مواجههی ما با این حوادث، مواجههی فعّال است، گاهی مواجههی انفعالی و مواجههی منفعل. فعّال یعنی اینکه وقتی با یک حادثهای روبهرو میشویم، نگاه کنیم ببینیم ما در قبال این حادثه -برای دفع آن، برای رفع آن، برای تضعیف آن، یک جاهایی برای تقویت آن- چه کار باید بکنیم؛ فکر کنیم و فعّال وارد میدان بشویم؛ این مواجههی فعّال. مواجههی انفعالی این است که وقتی یک حادثهی تلخی، سختی، مشکلی پیش میآید، بنا کنیم آه و ناله کردن، دائم به زبان آوردن، دائماً گفتن، مدام تکرار کردن؛ بدون اینکه یک تحرّکی در مقابل آن داشته باشیم. پس دو جور مواجهه داریم: مواجههی فعّال، مواجههی انفعالی. تهاجم حدّاکثری دشمن، به بسیج حدّاکثری نیروها احتیاج دارد. امروز تهاجم دشمن حدّاکثری است؛ یعنی از همهی امکانات و وسایلشان دارند استفاده میکنند؛ در درجهی اوّل آمریکاییها، در حاشیه و ذیل آنها صهیونیستها یعنی حکومت صهیونیستی؛ و در کنار و پشت سر آنها هم عموماً غربیها و همهی اروپاییها. حالا الان مثلاً فرض کنید در اروپا منع خرید نفت بعضی از کشورهای اروپا هم از طرف آمریکا برداشته شده امّا از ما نفت نمیخرند؛ خب این دشمنی است دیگر؛ یعنی این هیچ وجه دیگری ندارد؛ منتها این یک نوع دشمنی است، یک نوع خاصّ دشمنی است؛ بسیجِ حدّاکثری کردهاند؛ بارها آمریکاییها تکرار کردند که تحریمی که ما علیه ایران وضع کردیم، شدیدترین تحریم در طول تاریخ است، راست هم میگویند. بنده هم یک وقت در صحبت در جوابشان گفتم که شکستی هم که آمریکا در مقابل این قضیّه خواهد خورد، سختترین شکست در طول تاریخ است برای آمریکا انشاءالله؛(۳۰) اگر ما انشاءالله درست همّت کنیم و درست حرکت کنیم و پیش برویم. بنابراین بسیجِ همهی امکانات لازم است. در مقابل تهاجم حدّاکثری، بسیج حدّاکثریِ امکانات لازم است.
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصهی مدیریّت کرد؛ روحیه و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان، اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد
انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسههای دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کماثر و حتّی بیاثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.
بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است. دستاوردهای دانش و فنّاوری ما در این مدّت که ما را به رتبهی شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایهی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشتههای حسّاس و نوپدید به رتبههای نخستین ارتقاء داد، همهوهمه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمنساز، به رکوردهای بزرگ دست یافتهایم و این نعمت بزرگی است که بهخاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.
جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همهی راهحلها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راهحل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجهی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلتزدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئهی خارجی است که با صد زبان به تصمیمسازان و تصمیمگیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.
قیام مردم قم صفبندیِ دو دستگاه محاسباتی، صفبندی دو نظام معرفتی، صفبندی دو الگوی تحلیلی در مقابل یکدیگر را نشان داد: یکی نظام معرفتی لیبرالدموکراسیِ دروغینِ پایدرگِل غربی، یکی نظام معرفتیِ توحیدیِ اسلامی؛ تقابل دو دستگاه پیشبینی و تقویم و محاسباتی را نشان داد: آن دستگاه محاسباتی آمریکا که ایران را آن جور میبیند با آن محاسبات اوّل کار آمریکاییها که سنای آمریکا در اوّلین ماههای پیروزی انقلاب، ایران را تحریم کرد و بنا را بر این گذاشتند که تا پنج ماه دیگر، شش ماه دیگر، انقلاب اسلامی از بین خواهد رفت -این محاسبات آنها است- این هم دستگاه محاسباتی نظام اسلامی که امام بزرگوار گفت «صدای خُرد شدن استخوانهای مارکسیسم را دارم میشنوم»(۴) و یک سال بعد، دو سال بعد، همهی دنیا صدای خُرد شدن این استخوانها را شنیدند؛ مسئله این است.
تحریم فشارهایی را به یک ملّتی، به یک کشوری وارد میکند. تحریمی هم که علیه ملّت ایران راه انداختند، خود آمریکاییها با خوشحالی میگویند «در تاریخ سابقه ندارد»! بله، در تاریخ سابقه ندارد و انشاءالله شکستی هم که آمریکاییها در این قضیّه میخورند، در تاریخ بیسابقه خواهد بود. ملّت، دولت، مسئولین، همه، میتوانند کاری کنند که این تحریمها صددرصد به نفع کشور تمام بشود. همچنان که ما در دوران جنگ تحریم بودیم که سلاح انفرادی هم به ما نمیفروختند و یک وقتی گفتیم سیم خاردار هم به ما نمیفروختند،(۸) [امّا] همین محرومیّتها موجب شد استعدادهای داخلی به کار بیفتد و از لحاظ وضعیّت دفاعی به امروز برسیم که امروز در منطقه در سطح اوّلیم و از همه جلوتریم به توفیق الهی، و این به برکت تحریم بود؛ وَالّا اگر چنانچه از روز اوّل هرچه لازم داشتیم میرفتیم میخریدیم، به ما میدادند، پولهایمان را میگرفتند، به فکر نمیافتادیم که خودمان درست کنیم و به اینجا نمیرسیدیم. در همهی قضایا همین جور است؛ جوانهای ما به من میگویند -و این را ثابت هم میکنند؛ فقط صِرف ادّعا هم نیست- که هیچ وسیلهای که کشور به آن نیاز دارد، از قطعه و غیر قطعه وجود ندارد که ما نتوانیم بسازیم؛ همه چیز را میتوانیم بسازیم؛ راست هم میگویند؛ در مواردی امتحان هم کردیم، دیدیم همین جوری است که میگویند. ما یک چنین ظرفیّت انسانیای داریم. بایستی ما کاری کنیم که این تحریم وسیلهای بشود برای شکوفایی، وسیلهای بشود برای رسیدن به قلّهی ابتکار و کار در کشور. [باید] از محصول دیگران خودمان را بینیاز کنیم و دیگران را محتاج محصول خودمان بکنیم؛ این کاری است که میتواند انجام بگیرد.
ما به توفیق الهی از این مسائل مربوط به تحریم و مشکلات [عبور میکنیم]؛ البتّه مشکلاتی به وجود میآورد، مشکلاتی هست، الان هم وجود دارد [امّا] این مشکلات مال اوّل کار است؛ اگر دولت و ملّت مقاومت کنند، هوشیاری به خرج بدهند، کار و تلاش کنند، دامن همّت به کمر بزنند، ما مطمئنّاً از این مرحله با پیروزی عبور خواهیم کرد. همچنان که در جنگ تحمیلی با پیروزی عبور کردیم، صدّام به خاک سیاه نشست و به درک اسفل رفت و جمهوری اسلامی شکوفاتر شد، دشمنان ما هم، آنهایی که در آمریکا و در اروپا و در غرب علیه ما اقدام میکنند، به درک اسفل خواهند رفت و جمهوری اسلامی انشاءالله باقی خواهد ماند. نقشههای آمریکا در مورد ملّت ایران لو رفته؛ نقشهای که بتوانند آن را عمل بکنند و ضربه وارد کنند دیگر ندارند، هر کاری که میتوانستند کردهاند، نقشههای آیندهشان هم لو رفته است. هدف و نقشهی آمریکا با این کارهای اخیر -این کارهایی که در این یکی دو سال گذشته کردند که قلم درشتش تحریم همهجانبهی اقتصادی است- و کارهایی که دارند میکنند، توطئههایی که دارند میکنند که مأمورین مخصوصی برای مقابلهی با ایران میگذارند، به دشمنان گوناگون ایران -منافقین و امثال اینها- کمک میکنند، این است که بلکه بتوانند به کمک تحریم و به کمک کارهای ضدّامنیتّی و مانند اینها در جمهوری اسلامی، در کشور عزیز ایران اسلامی ما دو دستگی و اختلاف و جنگ داخلی و مشکلات ایجاد کنند؛ هدفشان این است، همهی تلاش خودشان را هم در این راه مصرف کردند.
دشمنیِ با آمریکا را فراموش نکنید؛ فریب لبخند دروغین و فضاحتبار دشمن را نخورید. گاهی میگویند که «ما با ملّت ایران مشکلی نداریم، مشکل ما با دولت جمهوری اسلامی است»؛ دروغ میگویند! دولت جمهوری اسلامی بدون تکیهی به این ملّت کارهای نیست. با ملّت دشمنند؛ با ملّتی که حضور خود و قوّت خود و ارادهی خود را در طول چهل سال از دست نداده است دشمنند؛ تحریمها علیه مردم است. دشمنیِ آمریکا را فراموش نکنید.
حضرت آیتالله خامنهای با تقسیم مشکلات اقتصادی به «چالشهای درونی و ساختاری اقتصاد کشور» و «مسائل ناشی از تحریمهای ظالمانهی آمریکا» افزودند: در مواجهه با هر یک از این دو بخش، راهحلهای خردمندانهای را به کار ببندید که نتیجهی آن، گرهگشایی پایدار از زندگی مردم و ناامید شدن دشمن از اثرگذاریِ حربهی تحریم باشد.
رهبر انقلاب اسلامی تحریم ایران، روسیه و ترکیه از جانب آمریکا را یک نقطهی اشتراک بسیار قوی برای گسترش همکاریها دانستند و افزودند: جمهوری اسلامی ایران و روسیه باید ضمن گسترش همکاریهای سیاسی و اقتصادی، توافقهای انجامگرفته در نشست تهران را با جدیت پیگیری کنند.
امروز جنگ ما کجا است؟ خب گفته میشود جنگ اقتصادی، درست هم هست. دشمن یک جنگ اقتصادی همهجانبهای را علیه ما شروع کرده. اتاق جنگ هم دارند، با دقّت هم دارند بررسی میکنند، مأمور دارند و دائم در حال تحرّکند؛ در این تردیدی نیست، یک چنین جنگی ما داریم، لکن یک جنگ دیگری هم هست که از آن جنگ، خیلی اوقات غفلت داریم؛ اهمّیّت آن جنگ، کمتر از جنگ اقتصادی نیست، بلکه گاهی زمینهساز تأثیر جنگ اقتصادی است؛ آن جنگ چیست؟ آن جنگ، جنگ رسانهای، جنگ فضاسازی عمومی، جنگ تبلیغاتی است؛ خیلی مهم است. بله، از قبل هم این وجود داشته، علیه ما تبلیغات، همیشه زیاد بوده؛ امروز وضعیّت، شدّت بیشتری پیدا کرده است؛ مثل جنگ اقتصادی، قبلاً تحریم بود، امروز شدّت پیدا کرده.
بنده قبلاً هم گفتهام، الان هم میگویم که ارتباط با اروپا باید ادامه کند. البتّه اروپا یک شکل نیست، جاهای مختلفش مختلفند، در یک چیزهایی مشترکند، در یک چیزهایی نه، جور دیگرند، روشهای مختلفی دارند. بههرحال با مجموعهی اروپا -کشورهای اروپایی، نه جامعهی اروپا- با کشورهای اروپایی بایستی ادامهی ارتباط باشد امّا قطع امید کنید از اینها؛ از اروپا قطع امید بکنید. اروپا جایی نیست که ما بتوانیم برای مسائل گوناگون خودمان از جمله همین مسئلهی برجام و مسائل اقتصادی و مانند اینها به آنها امید ببندیم؛ نه، اینها کاری نخواهند کرد؛ قطع امید [بکنید]. این قطع امید به معنای قطع رابطه نیست، به معنای قطع مذاکره نیست؛ به معنای این است که ما تصمیم خودمان را جور دیگری بگیریم، این است معنایش و نگاه شکآلود داشته باشید به وعدههای آنها؛ به هرچه وعده میدهند، با تردید نگاه کنید. الان هم که دارند بازی درمیآورند. به نظر من در این قضایای مربوط به برجام و تحریمها دارند شوخی میکنند؛ در واقع اینها یک رفتار مناسبی الان با ما ندارند.
مشکلات معیشتی، امروز چیزی است که آحاد مردم، همه آن را احساس میکنند؛ یک بخشی از مردم هم بشدّت و واقعاً زیر فشارند؛ گرانی هست؛ در مواد غذایی، گوشت، تخممرغ، مرغ، بقیّهی چیزهای لازم در زندگی، اجاره بهای مسکن، در وسایل منزل، وسایل دیگر و امثال اینها، گرانی فراوان است. خب اینها واقعاً فشار میآورد روی مردم؛ یک مشکلاتی است که وجود دارد؛ یا کاهش ارزش پول ملّی؛ اینها مشکلات اقتصادی کنونی کشور است.
کارشناسان اقتصادی کشور و بسیاری از مسئولین، متّفقند بر اینکه عامل این حوادث، تحریمهای خارجی نیست، عامل این حوادث، درونی است، مشکلات داخلی است. بسیاری از مسئولین هم این را بر زبان آوردهاند، گفتهاند. کارشناسها هم تقریباً -تا آنجایی که بنده مطّلع شدهام- متّفق بر این معنا هستند. نه اینکه تحریمها اثر ندارد؛ چرا، تحریمها هم اثر دارد؛ امّا عمدهی تأثیر، مربوط به عملکرد ماها است. اگر چنانچه این عملکردها بهتر از این باشد، با تدبیرتر از این باشد، بهنگامتر از این باشد، قویتر از این باشد که امروز هست، تحریمها اثر زیادی نمیگذارند؛ میشود علاج کرد و در مقابل تحریمها میشود ایستاد. بیشترِ مشکل، ناشی از مسائل درونی و داخلی خود ما است. حالا مثلاً فرض کنید در همین قضیّهی ارز و سکّه و این حرفهایی که این دو سه ماهه پیش آمد، خب، مبالغ زیادی -حالا گفتند مثلاً فرض بفرمایید هجده میلیارد دلار، اسکناس موجودِ ارز؛ برای کشور ما که در تهیّهی ارز مشکل داریم و ارزها و پولهای خودمان را هم نمیتوانیم از خارج وارد کشور کنیم و سخت است، هجده میلیارد رقم بالایی است- بر اثر بعضی از بیتدبیریها و بیتوجّهیها، آمد دست افرادی که از آن سوءاستفاده کردند. یک نفری یک کالایی را ثبت سفارش کرد، یک کالای دیگر آورد؛ یک چیزی را درخواست کرد برای یک مقصودی، ارز را در آنجا مصرف نکرد؛ گفت میخواهم مسافرت بروم، نرفت؛ ارز را، یا آوردند -یک تعداد معدودی- استفاده کردند، یا به قاچاقچی فروختند [و او] ارز را برداشت برد خارج، یا به کسی فروختند که آن را احتکار کرد و نگه داشت تا گران بشود و بیاید به قیمت دو برابر و سه برابر بفروشد و به ثروت بادآورده [برسد]؛ خب اینها مشکلات مدیریّتی است؛ این ربطی به تحریم ندارد. مسئولین محترم کشور، به این معنا اذعان دارند؛ قبول دارند که مشکلِ اینجوری هست؛ بنابراین بسیاری از مشکلات از این قبیل است. مشکلات، مربوط به نحوهی مدیریّت ما و نحوهی سیاستگذاریِ اجرایی ما است. اینهایی که تحلیل میکنند مسائل اقتصادی را و گاهی هم گزارش میکنند و به مسئولین عالیرتبهی کشور هم همین تحلیلها را منتقل میکنند، میگویند بله، علّت این مشکلاتی که در بازار پیش آمده و در محیط کسبوکار پیش آمده، این است که چون مثلاً بنا بوده دشمن تحریمها را از نیمهی مرداد یا از آبانماه شروع کند، فعّالان اقتصادی چون میدانستند، خودشان را جمعوجور کردند؛ خیلی خب، اگر فعّالان اقتصادی -که میدانستند بنا است تحریم بشود- خودشان را آماده کردند، مسئولین دولتی بیشتر باید خودشان را آماده میکردند برای مقابلهی با تحریم. عرض کردم، تحریم تأثیر کمتری دارد. حالا بعضی میگویند سی درصد، بعضی میگویند بیست درصد؛ بنده اندازه ندارم که بتوانم بگویم سی درصد یا بیست درصد، میدانم تأثیرش کمتر است. اگر واقعاً تحریم تأثیر دارد، خیلی خب، شماها که میدانستید بنا است تحریم بشود، خودتان را آماده میکردید؛ باید آماده کنید، باید آماده کنند؛ الان هم همینجور است، الان هم دیر نشده. اگر کسی بگوید دیر شده، اگر کسی بگوید ممکن نیست، بیخود گفته؛ یا جاهل است یا همینجوری حرف میزند؛ نخیر، دیر نیست. الان هم میتوانند تصمیمگیری کنند در مقابل اقدام خصمانه و خبیثانهی دشمن -که حالا به حساب آن هم میرسیم- و اقدامات لازم را انجام بدهند؛ این کاری است که میشود [کرد].
تجربهی اوّل این است که دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهّدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است؛ نه، دولت قبل هم که با ما نشست، صحبت کرد و وزیر خارجهاش ده روز، پانزده روز در اروپا پابند جلسات بود، آنها هم تقریباً همینجور [بودند]؛ حالا به شکل دیگری عمل کردند ولی نقض کردند؛ آنها هم تحریم کردند، آنها هم برخلاف تعهّدات خودشان عمل کردند. دولت آمریکا برخلاف تعهّدات خودش عمل میکند؛ این بارِ اوّل هم نیست؛ قضایای گوناگون قبلی هم همین را تأیید میکند. مجموعهی برخوردهایی که از اوّل با برجام کردند، به تعبیر حضرات دیپلماتهای ما، نقض روح و جسم برجام بود؛ این را دیپلماتهای محترم ما که خودشان این زحمت را کشیده بودند و واقعاً تلاش شبانهروزی کرده بودند برای مسئلهی برجام، بارها و مکرّر در زمانِ این دولت و در زمان دولت قبلِ آمریکا گفتند که برجام نقض شده؛ گاهی روح برجام و گاهی جسم برجام را نقض کردند. خب، دولتی با این خصوصیّات که به این راحتی معاهدهی بینالمللی را نقض میکند، بعد هم مثل آب خوردن زیر امضایش میزند و میگوید من از معاهده خارج شدم -با کارهای نمایشی تلویزیونی؛ امضایش را نشان میدهد که ما خارج شدیم از فلان [معاهده]- خب پیدا است که با این دولت لااقل جمهوری اسلامی نمیتواند تعامل کند. این جوابِ آن کسانی که بارهاوبارها به ما در طول زمان میگفتند چرا با آمریکا مذاکره نمیکنید، چرا با آمریکا تعامل نمیکنید؛ این جوابش. آمریکا البتّه با خیلی از کشورهای دیگر هم همینجور است؛ با دولتهای گوناگون دیگر هم همینجور است که آن موردِ بحث ما نیست؛ لااقل جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند، نمیتواند کار کند؛ این تجربهی اوّل.
... تجربهی دوّم؛ تجربهی دوّم، عمق دشمنی آمریکا با ایران و با جمهوری اسلامی است. دشمنی، دشمنیِ عمیق است، دشمنیِ سطحی نیست. مخالفت بر اساس و بر محور مسئلهای مثل مسئلهی اتمی نیست، این را همه فهمیدهاند؛ بحث، فراتر از اینها است. بحث این است که اینها با نظامی که در این منطقهی حسّاس سر بلند کرده، ایستاده، قد برافراشته، رشد کرده، با ظلمهای آمریکا مخالفت میکند، نسبت به آمریکا هیچگونه ملاحظهکاری نمیکند، روحیهی مقاومت را در منطقه توسعه میدهد، پرچم اسلام را در دست گرفته مخالفند؛ عمیقاً مخالفند. مسئلهی آنها این است که این نظام اسلامی و جمهوری اسلامی نباید باشد؛ نهفقط این نظام نباشد، [بلکه] آن مردمی که این نظام را حمایت میکنند یعنی ملّت ایران هم منفور سران حکومتهای آمریکایند. یکی از معاونان رئیسجمهور آمریکا -نه این رئیسجمهور، یکی از رؤسای جمهور قبلی- صریحاً گفت که ما باید ریشهی ملّت ایران را -نه ریشهی جمهوری اسلامی را- بکَنیم. خب، پس مسئلهی آمریکا با جمهوری اسلامی مسئلهی این نیست که حالا دعوای اینها مثلاً سرِ قضیّهی هستهای یا سرِ قضیّهی موشک یا مانند اینها باشد؛ نخیر، قضیّهی هستهای و موشک و امثال اینها هم یک داستان دیگری دارد یعنی تکیهی روی آنها -این را حالا شاید در ضمن صحبت عرض کردم- برای این است که عناصر مؤلّفهی قدرت جمهوری اسلامی را اینها میخواهند از بین ببرند. اینها مؤلّفات قدرت جمهوری اسلامی و اقتدار ملّت ایران است؛ از این جهت است که روی اینها تکیه میکنند. این هم این تجربه، و از این تجربه نمیشود صرفنظر کرد. یادمان باشد که آمریکا دشمن ملّت ایران و دشمن نظام جمهوری اسلامی است؛ [آن هم] دشمنیِ عمیق. بحث هستهای و اتمی و این حرفها نیست؛ بحثِ اصلِ نظام جمهوری اسلامی است. تجربهی سوّم؛ تجربهی سوّم این است که انعطاف در مقابل این دشمن -بهخاطر مصلحتسنجیهای موسمیای که خب ما در یک مواردی داریم- تیغ دشمنیِ او را کُند نخواهد کرد، بلکه او را گستاختر خواهد کرد؛ این هم یک تجربه است. فراموش نکنیم هر جایی که ما مقداری کوتاه آمدیم، آنها تندتر آمدند. همان رئیسجمهور شریری که خودش مجسّمهی شرارت بود -بوش دوّم-(۱۲) در مقابل انعطافهایی که دولت وقت نسبت به او نشان داده بود، ایران را محور شرارت نامید و با افتخار ایستاد، اسم محور شرارت را روی ایران گذاشت؛ [چون] در مقابل او انعطافهایی نشان داده شده بود. الان هم شما ملاحظه کنید؛ ما خب در مقابل خیلی از این تحریمهایی که اینها ایجاد کردند، کارهایی که کردند، خلافهایی که کردند، اعتراض کردیم امّا یک حرکت عملی قویای انجام ندادیم؛ [این] در واقع یک نوع هزینه پرداختن بود. در مقابل پرداختن این هزینهها، حالا شما میبینید که رئیسجمهور آمریکا(۱۳) و وزیر خارجهاش،(۱۴) گستاخ، طلبکارانه، وقیح، میآیند به میدان و حرف میزنند، طلبکاری میکنند؛ عقبنشینی در مقابل آنها، انعطاف در مقابل آنها هیچ تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد. اگر چنانچه فرض کنیم کسی هست که احساس میکند «خب، یک دشمنِ اینجوری را ما از سر باز کنیم، نگذاریم دشمنی کند»، راه جلوگیری از دشمنیِ او، انعطاف و کوتاه آمدن نیست؛ اگر میخواهید کاری کنید که او دشمنی نکند، خیلی خب، راهش را پیدا کنید، امّا این راهش نیست که ما در مقابل او کوتاه بیاییم و عقبنشینی کنیم. [این] البتّه مخصوص آمریکا هم نیست؛ غربیها عمدتاً همینجور هستند. ... یک تجربهی دیگر که این هم تجربهی مهمّی است، تجربهی همراهیِ اروپا با آمریکا در مهمترین موارد است. ما بنای دعوا کردن با اروپاییها را نداریم؛ با این سه کشور اروپایی بنای معارضه و مخالفت و بگومگو نداریم، امّا واقعیّتها را باید بدانیم. این سه کشور نشان دادهاند که در حسّاسترین موارد با آمریکا همراهی میکنند و دنبال آمریکا حرکت میکنند. حرکت زشت وزیر خارجهی فرانسه در جریان مذاکرات را همه یادشان هست؛ در بازی «پلیس بد و پلیس خوب» میگفتند او نقش «پلیس بد» را ایفا میکند؛ البتّه قطعاً با هماهنگی آمریکاییها بود؛ یا برخورد انگلیسها در قبال حقّ خرید کیک زرد که مسلّم شده بود و قطعی شده بود و در برجام پیشبینی شده بود که ما از یک مرکزی و محلّی کیک زرد تهیّه کنیم و بخریم و بیاوریم، [امّا] انگلیسها جلویش را گرفتند؛ یعنی اینها با آمریکا همکاری میکنند، همراهی میکنند؛ تاکنون اینجور بوده. این هم یک تجربه است؛ این را فراموش نکنیم. اینها در مقام حرف یک چیزهایی میگویند امّا در مقام عمل، تا الان ما ندیدهایم -یعنی به نظر من تا الان ما این را مشاهده نکردهایم؛ بنده یادم نمیآید- که اینها بهمعنای واقعی کلمه ایستاده باشند و در مقابل آمریکا از حق دفاع کرده باشند. یک تجربهی مهمّ دیگر در این قضایای برجام، این است که گره زدن حلّ مسائل کشور به برجام و امثال برجام یا به مسائل خارجی، یک خطای بزرگی است. ما نبایستی مسائل کشور را، مسائل اقتصادی کشور و مسائل گوناگون کشور را گره بزنیم به امری که از اختیار ما خارج است، در بیرون کشور تدبیر میشود و تصمیمگیری میشود. وقتی ما مسئلهی اقتصاد کشور را، کسبوکار کشور را به مسئلهی برجام گره میزنیم، نتیجه این میشود که صاحبان کار و سرمایه چند ماه باید منتظر بمانند تا ببینند خارجیها در مورد برجام چه تصمیمی میگیرند؛ چند ماه تأمّل کنند، صبر کنند، منتظر بمانند تا ببینند که آیا در توافق میمانند یا از توافق خارج میشوند؛ امضا میکنند یا امضا نمیکنند؛ بعد از آنکه امضا کردند، پابند امضا میمانند یا نمیمانند! مرتّب بایستی دستگاه فعّالِ اقتصادیِ مردمیِ کشور در انتظار رفتار خارجیها باشد. نمیتوانیم ظرفیّت کشور را معطّل توافق برجام بگذاریم؛ مدّتی معطّل اجرای برجام، مدّتی معطّل خروج و عدم خروج از برجام؛ آن هم در مقابل دشمنی مثل آمریکا. اینها بخشی از تجربههای ما است؛ این تجربهها را بایستی در نظر داشته باشیم تا تکرار نشود و از یک سوراخ دو بار گَزیده نشویم و در قضایای بعدی این تجربهها را بهطورکامل به کار ببندیم. خب، اگر چنانچه از این تجربهها استفاده نکردیم، به چیزهای کماهمّیّت دلمان را خوش کردیم [ضرر میکنیم]. همینطور که آقای در دورهی خود ما، چهل سال است که سختترین دشمنیها دارد با این ملّت میشود، که از این سختتر دیگر؟! واقعاً با هیچ ملّتی این اندازه خصمانه برخورد نشده؛ خصمانه و جامعالجهات. یک جبههی احزاب عجیبوغریبی مثل جنگ احزاب صدر اسلام در ابعاد چند میلیون برابر، علیه جمهوری اسلامی تشکیل شده، همهجور کاری که توانستهاند انجام دادهاند؛ تحریم کردهاند، تبلیغات کردهاند، جنگ کردهاند، توطئهی امنیّتی کردهاند؛ همهجور کاری که میتوانستند انجام دادهاند. شما امروزِ این ملّت را مقایسه کنید با چهل سال قبل، اوّل انقلاب؛ اقتدار این ملّت، عظمت این ملّت، پیشرفت این ملّت، علم این ملّت، حضور قوی بینالمللی این ملّت قابل مقایسهی با اوّل [نیست]. روزبهروز پیشرفت کرده؛ ملّت، این است. شما عصارهی فضایل این ملّتید؛ پس ببینید، بدانید چهجوری باید رفتار کنید. این ملّت، ملّتی است که باایمان است، باعلم است، بااعتمادبهنفس است، مستقل است، امتیازات خودش را میداند و بر این امتیازات پا میفشارد. چهل سال از انقلاب میگذرد. امروز نقشهی دشمن این سه چیز است: فشار اقتصادی، فشار روانی، و فشار عملی؛ هدف هر سه نوع فشارهای دشمن هم سیطرهی بر کشور عزیز ما ایران است، همچنانکه بر بعضی از کشورهای بدبخت روسیاه منطقه سیطره و تسلّط دارد.
فشار اقتصادی، تحریم است، جلوگیری از همکاری کشورها در زمینههای اقتصادی با ما است؛ این فشارها را وارد میکنند. نتیجهای که آنها میخواهند از فشار اقتصادی بگیرند، این را درست توجّه کنید! مسئلهی آنها از فشار اقتصادی و تحریم، صرفاً زیر فشار قرار دادنِ دستگاه دولت و حکومت نیست؛ میخواهند ملّت ایران را به ستوه بیاورند به خیال خودشان؛ میگویند ملّت ایران را به ستوه بیاوریم تا نظام اسلامی ناچار بشود تسلیم زورگوییهای ما بشود؛ هدفشان این است. نه ملّت را شناختند، نه نظام را شناختند؛ این فشار اقتصادی است با این هدف، که این هدف به توفیق الهی و به فضل الهی و با تلاش مسئولین و با همّت مردم، انشاءالله بکلّی ناکام خواهد ماند. یک جملهی کوتاه راجع به برجام بگویم. از برخی حرفهای بعضی از دولتهای اروپایی اینجور برمیآید که اینها توقّع دارند ملّت ایران، هم تحریمها را تحمّل کند و با تحریمها دستوپنجه نرم کند، و هم از فعّالیّت هستهای خود که نیاز قطعی آیندهی کشور است دست بکشد و این محدودیّتهایی را که بر او تحمیل کردهاند ادامه بدهد. من به این دولتها میگویم بدانند که این خواب آشفته، تعبیر نخواهد شد؛ ملّت ایران و دولت ایران، این را تحمّل نخواهند کرد که هم تحریم باشند، هم در محدودیّت هستهای و حبس هستهای قرار داشته باشند؛ این نخواهد شد.
ایجاد موانع عملی برای حرکت بهسمت آرمانها؛ مثل تحریم -هم تحریم مواد، هم تحریم فنّاوری- کارشکنیهای گوناگون، پیروزیها را شکست معرّفی کردن، ضعفهای کوچک را بزرگ جلوه دادن، ضعفهای مدیریّتی را منتسب به نظام کردن. فلان مدیرِ فلان تشکیلات یک ضعفی نشان میدهد، یک کار غلطی را فرضاً انجام میدهد، این را عَلم میکنند برای اینکه نظام جمهوری اسلامی را، نظام انقلابی را زیر سؤال ببرند! این کاری است که دشمن دارد میکند؛ باید بشدّت به آن توجّه داشته باشید.
انعطاف در مقابل این دشمن -بهخاطر مصلحتسنجیهای موسمیای که خب ما در یک مواردی داریم- تیغ دشمنیِ او را کُند نخواهد کرد، بلکه او را گستاختر خواهد کرد؛ این هم یک تجربه است. فراموش نکنیم هر جایی که ما مقداری کوتاه آمدیم، آنها تندتر آمدند. همان رئیسجمهور شریری که خودش مجسّمهی شرارت بود -بوش دوّم- در مقابل انعطافهایی که دولت وقت نسبت به او نشان داده بود، ایران را محور شرارت نامید و با افتخار ایستاد، اسم محور شرارت را روی ایران گذاشت؛ [چون] در مقابل او انعطافهایی نشان داده شده بود. الان هم شما ملاحظه کنید؛ ما خب در مقابل خیلی از این تحریمهایی که اینها ایجاد کردند، کارهایی که کردند، خلافهایی که کردند، اعتراض کردیم امّا یک حرکت عملی قویای انجام ندادیم؛ [این] در واقع یک نوع هزینه پرداختن بود. در مقابل پرداختن این هزینهها، حالا شما میبینید که رئیسجمهور آمریکا و وزیر خارجهاش، گستاخ، طلبکارانه، وقیح، میآیند به میدان و حرف میزنند، طلبکاری میکنند؛ عقبنشینی در مقابل آنها، انعطاف در مقابل آنها هیچ تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد.
همینطور که آقای رئیسجمهور گفتند واقعاً آمریکاییها در این قضیّه ]برجام[ از لحاظ اخلاقی، از لحاظ حقوقی، از لحاظ آبروی سیاسی در دنیا شکست خوردند؛ خب بله، آمریکا بیآبرو شد؛ این یک واقعیّتی است و در این تردیدی نیست امّا من میخواهم این را مطرح کنم که آیا ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه آمریکا بیآبرو بشود؟ هدف مذاکرهی ما این بود؟ ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه تحریمها برداشته بشود -و شما ملاحظه میکنید که بسیاری از تحریمها برداشته نشده، حالا هم دارند تهدید میکنند که تحریمهای چنینوچنان را بر ایران تحمیل خواهیم کرد؛ همان تحریمهای ثانویّهای را که با مصوّبهی برجام و با قطعنامهی شورای امنیّت سازمان ملل برداشته شد، همانها را دوباره میخواهند اینها برگردانند- هدف، این بود؟ یا گفته میشود مثلاً بین اروپا و آمریکا شکاف به وجود آمد؛ خب بله، ممکن است یک شکاف ظاهریِ کماهمّیّتی هم بینشان [به وجود آمده]، لکن ما برای این مذاکره نکردیم. ما مگر مذاکره کردیم که بین آمریکا و اروپا شکراب به وجود بیاید؟ ما مذاکره کردیم که تحریم برطرف بشود؛ شروع مذاکره برای این بود، ادامهی مذاکره برای این بود؛ و این باید تأمین بشود؛ اگر این تأمین نشد، بقیّهی چیزهایی که حاصل شده، ارزش زیادی را نخواهد داشت. و عرض کردم که [اروپاییها] مخالفت هم نمیکنند؛ اروپاییها دنبال آمریکا حرکت میکنند، به همدیگر کمک هم میکنند: وَ کَذالِکَ جَعَلنا لِکُـلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛اینها به هم کمک هم میکنند، به یکدیگر پیام هم میدهند، کمک هم میکنند، یکدیگر را تقویت روحی هم میکنند.
دشمن ما اتاق جنگ را برده است در وزارت خزانهداری؛ [اتاق] جنگ علیه ما به جای وزارت دفاع، وزارت خزانهداری آنها است، به شکل فعّال هم مشغولند. قبلاً هم همینجور بود؛ سال ۹۰ و ۹۱ [هم] که آن تحریمها را شروع کردند -به خیال خودشان تحریمهای فلجکننده که به کوری چشم آنها نتوانست جمهوری اسلامی را فلج کند- فعّال بودند؛ حتّی وزیر آمریکایی میرفت با یکایکِ رؤسای بانکهای مختلف در کشورهای مختلف تماس میگرفت؛ یعنی اینجور فعّال بودند؛ شبوروز مشغول بودند. من عرض میکنم اینجا هم بایست ستاد مقابلهی با شرارتِ این دشمن در مجموعهی اقتصادی تشکیل بشود؛ وزارت خارجه باید پشتیبانی کند، باید بهصورت همراه کمک کند لکن بایست در مرکز اقتصادی دولت این ستاد تشکیل بشود و این کار را دنبال کنند.
تجربهی اوّل این است که دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهّدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است؛ نه، دولت قبل هم که با ما نشست، صحبت کرد و وزیر خارجهاش ده روز، پانزده روز در اروپا پابند جلسات بود، آنها هم تقریباً همینجور [بودند]؛ حالا به شکل دیگری عمل کردند ولی نقض کردند؛ آنها هم تحریم کردند، آنها هم برخلاف تعهّدات خودشان عمل کردند. دولت آمریکا برخلاف تعهّدات خودش عمل میکند؛ این بارِ اوّل هم نیست؛ قضایای گوناگون قبلی هم همین را تأیید میکند. مجموعهی برخوردهایی که از اوّل با برجام کردند، به تعبیر حضرات دیپلماتهای ما، نقض روح و جسم برجام بود؛ این را دیپلماتهای محترم ما که خودشان این زحمت را کشیده بودند و واقعاً تلاش شبانهروزی کرده بودند برای مسئلهی برجام، بارها و مکرّر در زمانِ این دولت و در زمان دولت قبلِ آمریکا گفتند که برجام نقض شده؛ گاهی روح برجام و گاهی جسم برجام را نقض کردند. خب، دولتی با این خصوصیّات که به این راحتی معاهدهی بینالمللی را نقض میکند، بعد هم مثل آب خوردن زیر امضایش میزند و میگوید من از معاهده خارج شدم -با کارهای نمایشی تلویزیونی؛ امضایش را نشان میدهد که ما خارج شدیم از فلان [معاهده]- خب پیدا است که با این دولت لااقل جمهوری اسلامی نمیتواند تعامل کند.
هدف دشمن این است که آن احساس افتخاری را که ملّت ایران دارد، از او بگیرند؛ با شایعه، با دروغ، با درشت کردن ضعفها، با کوچک کردن موفّقیّتها و پیروزیها این احساس را بگیرند. ملّت ایران امروز یک احساس افتخاری دارد؛ احساس میکند مستقل است، ایستاده است، معتبر است، آبرومندِ در دنیا است، صاحب نفوذ در منطقه است، کارهای مهمّی را انجام داده و انجام میدهد و انجام خواهد داد؛ ملّت احساس افتخار میکنند، این احساس افتخار را میخواهند از ملّت بگیرند، سلب کنند، پیروزیها را شکست جلوه بدهند. ملّت و مسئولین ما به برکت انقلاب و به برکت خودباوری ناشی از انقلاب حقیقتاً نبوغ نشان دادهاند از خودشان. در طول این سالهای متمادی کارهای مهمّی انجام گرفته؛ اینهمه ما گرفتاری داشتیم، جنگ داشتیم، تحریم داشتیم؛ اینهمه گرفتاری وجود داشته، درعینحال شما ببینید در زمینهی کشاورزی، در زمینهی علم، در زمینهی فنّاوری، در زمینهی بهداشت و درمان، در ارتقاء سطح آگاهیهای عمومی، در زمینهی عزّت بینالمللی، در مورد مردمسالاری واقعی و صحیح و مورد اطمینان، در مورد خدمات گستردهی عمومی در سراسر کشور، چقدر کار در این کشور شده؛ حقیقتاً آنچه انجام گرفته است، بهمعنای حقیقی کلمه بسیار مهم و قابل اعتنا است.
دیروز اینجا یک نمایشگاه کوچکی از تولیدات داخلی درست کردند که بنده ببینم. من رفتم و چند ساعت مشغول دیدن این نمایشگاه بودم، کارهای شماها را دیدم. واقعاً باید دست هنرمند کارگر ایرانی را بوسید، باید دست شماها را بوسید! این تولیدِ داخلیِ باارزش ازلحاظ کیفیّت، با اینهمه گرفتاریای که ما داریم، با این تحریمها که جلوِ موادّ اوّلیّه را میگیرند، جلوِ ماشین پیشرفته را میگیرند، انواع و اقسام مشکلات را مستکبرین عالَم جلوِ پای ما میگذارند؛ درعینحال وقتی انسان به محصول نگاه میکند، میبیند عجب برجستگیای دارد! همه چیز [هم بود]! دیروز اینجا دهها شرکت، محصولات خودشان را -که همین کارهای دست شما است- آوردند اینجا ما دیدیم؛ از قُماش و کفش و لباس دوخته و وسایل زندگی و چینی و بلور بگیرید تا دارو و لوازم آرایش و وسایل خانه و یخچال و ابزار و لوازمتحریر و همه چیز، که اینجا دیروز به ما نشان دادند -که چند ساعت هم طول کشید- همه برجسته بود، همه ممتاز بود. انسان واقعاً در مقابلِ نیروی کارِ داخلی سر تعظیم فرو میآورد! آنوقت بنده که میگویم حمایت از کالای ایرانی، یک عدّهای یا باور نمیکنند یا تصدیق نمیکنند یا عمل نمیکنند! خب حمایت از کالای ایرانی یعنی حمایت از این کارگر، یعنی حمایت از نیروی کار، یعنی حمایت از تولید! این حمایت، همهجانبه است؛ هم مردم باید حمایت کنند، هم دولت باید حمایت کند؛ همه باید حمایت کنند.
با این حرکت راهیان نور، با این انگیزههایی که انسان در میدانهای مختلف، از جوانهای این کشور مشاهده میکند، دشمن در مقابل ملّت ایران، همچنانکه در این چهل سال نتوانسته است کاری انجام بدهد، بعد از این هم به توفیق الهی هیچ غلطی نمیتواند بکند. بله، اذیّتهایی میکنند؛ آزار میکنند، مسائل تحریم، مسائل اقتصادی، تبلیغات گوناگون، از این کارها هست، این کارها آزار میکند ملّت را امّا متوقّف نمیکند؛ وقتی اراده قوی است، وقتی تصمیمها جدّی است برای حرکت کردن، برای پیشرفت کردن، وقتی جوانها بصیرتِ لازم را دارند و دشمن را که در مقابل آنها است میشناسند، در شناخت دشمن اشتباه نمیکنند و تصمیم بر مقابلهی با دشمن را در خودشان ضعیف نمیکنند، دشمن نمیتواند حرکتی بکند، دشمن نمیتواند ضربهای بزند، دشمن نمیتواند این حرکت عظیم را متوقّف کند.
ما در آستانهی چهلسالگی پیروزی انقلابیم. چهل سال زمان زیادی نیست؛ در تاریخ یک ملّت، چهل سال چیز زیادی نیست، چیز کمی است. در این چهل سال، ملّت ما زحمت زیادی کشیدند؛ واقعاً بر روی سنگلاخ حرکت کردند؛ ما از سال اوّل -تقریباً از روز اوّل- تحریم بودیم و این تحریمها به شکلهای مختلف ادامه پیدا کرده است و زیاد شده است. همهی آنچه اتّفاق افتاده است -همهی این پیشرفتها- در حال تحریم اتّفاق افتاده است، یعنی ما تحریم بودیم و این پیشرفتها را انجام دادیم؛ این نشاندهندهی توانایی انقلاب و توانایی ملّت ایران است.
هدف دشمن این است که از این استمرار و استقامت جلوگیری کند؛ انواع و اقسام تلاشها را هم دارند میکنند برای همین [هدف]. از هر وسیلهای هم که بتوانند استفاده میکنند
... فقط هم تلاش در فضای مجازی و مانند اینها نیست، مثلاً تحریم؛ خب تحریم روی زندگی مردم اثر میگذارد؛ مشکلات اقتصادیای به وجود میآید که آمده، مردم هم همه دستشان به این مشکلات بند است، امّا درعینحال، عشق به انقلاب، علاقهی به انقلاب، پیوند با انقلاب و نظام اسلامی اینجور عکسالعملی را به وجود میآورد. یاد شهدا را باید گرامی داشت. این کشور و این نظام همچنان نیازمند ذکر و یاد شهدای عزیز ما است؛ همه به این نیازمندیم. با نام شهدا و یاد شهدا است که افتخاراتِ تولیدشدهی بهوسیلهی جمهوری اسلامی، خودش را نشان میدهد. جمهوری اسلامی یک نظامی است که در طول این سالهای متمادی در مقابل نظام جاهلیّت مدرن ایستادگی و مقاومت کرده است، لذا جاهلیّت مدرن با همهی ابزارهای خودش به دشمنی با او برخاسته؛ با ابزار سلاح نظامی، با سلاح فرهنگی، با ابزارهای نوپدید و جدید، با ابزار تحریم اقتصادی. همین جاهلیّت جدید -این باطل مستقرّ و سراسریای که در دنیا متأسّفانه وجود دارد- همه نوع ابزاری را علیه جمهوری اسلامی به کار برده است. همه علیه جمهوری اسلامی قیام کردند و نتوانستند جمهوری اسلامی را شکست بدهند؛ نتوانستند [آن را] وادار به عقبنشینی کنند؛ نتوانستند جمهوری اسلامی را از حرفهای خودش برگردانند که بگوید «من از این حرفم برگشتم، از این خواسته برگشتم»؛ نتوانستند. چرا نتوانستند؟ چون جمهوری اسلامی خیلی قوی است. علّت قوّت چیست؟ قوّت ایمانها و ایستادگیها. اینجا که میرسیم، شما میبینید آخرِ این زنجیرهی بسیار مهم، منتهی میشود به شهدا، به جانبازان، به فداکاران، به ایثارگران؛ به اینها منتهی میشود.
بایست دنیای اسلام تلاش کند تا جوانهایش را از لحاظ علمی پیش ببرد. این کار ممکن است؛ ما در اینجا این کار را انجام دادهایم؛ ما از لحاظ رتبهی علمی، درجات خودمان را بمراتب بالا آوردهایم. همهی این کارها را [هم] در دوران تحریم انجام دادهایم؛ ما سالهای متمادی است که تحریم هستیم از طرف قدرتهای متجاوز؛ [امّا] این تحریم به ما کمک کرد که بتوانیم شکوفایی خودمان را به دست بیاوریم، به فکر خودمان بیفتیم، به یاد خودمان بیفتیم، از نیروهای خودمان بهرهمند بشویم.
با ما جنگ اقتصادی کردند. فهمیدند که اقتصاد مهم است در کشور ما و سالهای متمادی است دارند با ما جنگ اقتصادی میکنند؛ این[جنگ] را به شدّت رساندند. امروز هم این جنگ اقتصادی ادامه دارد؛ تحریم، یکی از بخشهای جنگ اقتصادی با ما است. ما بحمدالله شکست نخوردیم، به زانو درنیامدیم و غلبه کردیم بر این مشکل. انشاءالله بعد از این هم غلبه خواهیم کرد و از تحریمها انشاءالله ابزاری برای شکوفایی خواهیم ساخت.
ما نشان دادیم که نخیر، میتواند یک ملّتی وجود داشته باشد که نه سلطهگر باشد و نه سلطهپذیر؛ نه خودش بخواهد به کسی زور بگوید و نه زیر بار هیچ زورگویی برود؛ ملّت ایران این را عملاً نشان داده؛ خب، در کتابها مینویسند؛ متفکّرین، تحلیلگران سیاسی از این حرفها میزنند؛ منتها کتاب و نوشته کجا، واقعیّت کجا! این واقعیّت را انقلاب به وجود آورد. انقلاب اسلامی ساختارشکنی کرد.
در مقابل این ساختارشکنی بیکار ننشستند؛ از روز اوّل دشمنیها شروع شد؛ تا امروز نزدیک به چهل سال است. در طول این چهل سال، انواع و اقسام دشمنیها -که حالا شماها دیگر میدانید؛ البتّه برای نسل نوپدید و جوان، این چیزها باید تبیین بشود- از جنگ، از تحریم، از فحش، از تهمت، از نفوذ، از توطئه، از کار امنیّتی، از کار فرهنگی، از ایجاد اختلاف داخلی، هر کاری میتوانستند با خرج کردن پول دریغ نکردند در ایران؛ در همهی موارد هم شکست خوردند. چهل سال دارد میگذرد. اگر بنا بود توطئههای آنها اثر بکند، تا حالا جمهوری اسلامی باید صد بار ساقط شده بود، باید به تعبیر رایج، هفت کفن پوسانده بود؛ [امّا] ما امروز چهل سال اقتدار داریم؛ ملّت ایران توانست چهل سال در مقابل دشمنیها و خباثتها و فشارها مقاومت کند و بر اینها فائق بیاید. امروز حقایق در مورد نیّات پلید دولت ایالات متّحدهی آمریکا علیه اسلام و مسلمین و جمهوری اسلامی آشکار شده.
[باید] کارهایی را که آنها میتوانند بکنند بدانیم؛ آنها تحریم میکنند، ما بایستی اقتصادمان را درونی کنیم، درونزا کنیم، اقتصاد مقاومتی کنیم تا تحریم اثر نکند. اقتصاد مقاومتی را مسئولان محترم جدّی بگیرند، به زبان اکتفا نکنند؛ اقتصاد مقاومتی با واردات بیرویّه نمیسازد، با ضعف تولید نمیسازد؛ تولید داخلی را قوی کنند. ادارات حکومتی و دولتی، محصول داخلی را بر محصول خارجیِ مشابه ترجیح بدهند. یک خریدار مهمّ بازار، دستگاههای دولتی هستند که همهچیز میخرند، همهچیز لازم دارند؛ آنچه تولید داخلی است، آن را ترجیح بدهند. مردم به تولید داخلی اقبال کنند. همهی اینها باطلالسّحر تحریم دشمن است بعضیها هستند که میگویند حالا یکجوری، مثلاً یکذرّه، با آمریکا کنار بیاییم، شاید دشمنیشان کم بشود؛ نه، حتّی به آنهایی هم که به آمریکا اعتماد کردند، به آمریکا امید بستند، به سراغ آمریکا رفتند برای کمک گرفتن، رحم نکردند؛ [مثل] چهکسی؟ دکتر مصدّق.(۴) دکتر مصدّق برای اینکه بتواند با انگلیسیها مبارزه کند و در مقابل انگلیسها بایستد به خیال خودش، رفت سراغ آمریکاییها؛ با آنها ملاقات کرد، مذاکره کرد و درخواست کرد؛ [به آنها] اعتماد کرد. کودتای بیستوهشتم مرداد نه بهوسیلهی انگلیس [بلکه] بهوسیلهی آمریکا در ایران انجام گرفت، علیه مصدّق. یعنی حتّی به امثال مصدّق هم اینها راضی نیستند؛ اینها نوکر میخواهند، سرسپرده میخواهند، توسریخور میخواهند؛ مثل چهکسی؟ مثل محمّدرضای پهلوی؛ اینجور آدمی میخواهند؛ که بر این کشورِ پُرنعمتِ پُربرکتِ ثروتمندِ حسّاسی که ازلحاظ موقعیّت جغرافیایی حسّاس است، ازلحاظ تواناییهای گوناگون حسّاس است، حکومت کند؛ یک نفری باشد دستبسته و تسلیم آنها؛ آمریکاییها این را میخواهند؛ اگر نشد، میشوند دشمن. در قضیّهی طبس دشمنی کردند و توسری خوردند؛ در زمینهی ساقط کردن هواپیمای مسافربری ما، دشمنی کردند؛ در زمینهی تحریمها از روز اوّل دشمنی کردند؛ امروز هم دارند دشمنی میکنند. در زمینهی خراب کردنِ مذاکرات هستهای و نتیجهی مذاکرات هستهای -بهاصطلاح برجام- نهایت خباثت را دارند عمل میکنند؛ دشمنند.
رهبر انقلاب اسلامی، همکاری برای مقابلهی مشترک با تحریمهای آمریکا بر ضد ایران و روسیه را مفید خواندند و افزودند: بدون توجه به تبلیغات منفی دشمنان برای تضعیف روابط کشورها، میتوانیم تحریمهای آمریکاییها را با روشهایی از جمله حذف دلار و جایگزین کردن پول ملی در معاملات اقتصادیِ دو یا چندجانبه، بیاثر و آمریکا را منزوی کنیم.
وابستگی سیاسی، همینطور که عرض شد، چیز خطرناکی است. وابستگی سیاسی، توسریخوری میآورد. «صیلَ عَلَیه» که در مورد علم گفته شده، در مورد وابستگی سیاسی سختتر از آن است؛ واقعاً «صیلَ عَلَیه» یعنی انسان، توسریخور میشود. یک ملّتی که از لحاظ سیاسی وابسته است، مجبور است توسریخوری را برای خودش بپذیرد؛ توسریخور خواهد شد. خب، گفتیم که پیشرفت علمی ضدّ این وابستگی است؛ حالا من میخواهم عرض بکنم که دشمن ما از اقتدار ما، از حرکت ما، از همین انگیزهای که شما برای پیشرفت علمی و پیشرفت کشور دارید، بشدّت عصبانی است؛ دشمن عصبانی است. دشمن هرجور که بتواند، از دور و نزدیک، وضع کشور را دقیقاً مورد مراقبت قرار داده و از افزایش اقتدار کشور بشدّت نگران است. خیلی روشن است برای همهی ناظران بینالمللی که ایرانِ امروز با ایرانِ چهل سال قبل، از زمین تا آسمان فرق کرده است. ما یک کشور و ملّت درجهی چند و عقبافتاده و محکومِ اوامرِ این و آن بودیم؛ [امّا] امروز یک کشور اثرگذار، متنفّذ و مشغول حرکت در جادّهی اقتدار [هستیم] -اقتدار علمی، اقتدار سیاسی- و داریم حرکت میکنیم؛ این کاملاً محسوس است. دشمن از این ناراحت و عصبانی است. البتّه دشمن اصلی هم، یعنی آن که در صحنه بیش از همه در مقابل ایران و ایرانی سینه سپر میکند، رژیم آمریکا است؛ بحث مردم آمریکا مطرح نیست. علّت هم همان است که اشاره شد؛ اینها سالهای متمادی صاحب این کشور بودند و همه چیز این کشور زیر دست اینها بوده، [امّا] انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی این را از اینها گرفته؛ لذا از روز اوّل عصبانی بودند و ناراحت بودند و تحریم کردند و توطئه کردند و درشتگویی کردند؛ مال امروز [هم] نیست، از روز اوّل این کارها شروع شد. آن روز، نه مسئلهی انرژی هستهای مطرح بود، نه مسئلهی موشک مطرح بود، نه مسئلهی نفوذ در منطقهی غرب آسیا -به قول آنها خاورمیانه- مطرح بود؛ این چیزها هم نبود امّا شروع کردند دعوا کردن؛ بهخاطر همین [از دست دادن سلطهشان]؛ روشن است. خب، ما توانستهایم سلطهی آمریکا را پس بزنیم، یعنی از سر این کشور، سلطهی آمریکا را بکلّی قطع کنیم؛ سلطهی سیاسی، سلطهی امنیّتی، سلطهی اقتصادی؛ دست آمریکا را قطع کردیم.
با وجود خصومتورزی آمریکا، قدرتمند شدهایم؛ این خیلی مهم است! این در دنیا خیلی چیز مهمّی است که ملّتها ببینند بدون قرار گرفتن زیر سایهی قدرتها هم یک ملّت ممکن است رشد کند و حرکت کند، بلکه با خصومت قدرتها هم میتواند رشد کند و حرکت کند و بِایستد و روی پای خودش جلو برود؛ این را ما عملاً نشان دادیم، این هم اینها را عصبانی میکند. ملّت ایران برای کشورها و برای ملّتها الگو شد که نشان بدهد میتوان در مقابل ابرقدرتها ایستادگی کرد و از آنها نترسید، و درعینحال پیش رفت. میدانید که این پیشرفتهای نظامی و همین موشک و همین چیزهایی که حالا اینها از آن اینقدر ناراحتند، همهی اینها در دوران تحریم اتّفاق افتاده، یعنی ما در تحریم بودیم، تحریم کامل! و آنچه اتّفاق افتاده، در این دوران اتّفاق افتاده؛ این است که آنها را متعجّب میکند و ناراحت میکند. یک گزارشی چند سال قبل از این، به من دادند که یک ژنرال اسرائیلی و صهیونیست، مال همین رژیم صهیونیست، در یک مقالهای نوشته بود -یک موشکی را آنوقت ما تازه آزمایش کرده بودیم، یکی از موشکهایی که آزمایش شد، چند سال قبل از این؛ این آدم خب وارد بود، میفهمید؛ اینها با ماهواره و مانند اینها میبینند، میفهمند، میتوانند درست ارزیابی کنند- من واقعاً تعجّب میکنم، حیرت میکنم که ایران توانسته این کار را انجام بدهد. من با ایران دشمنم امّا ایران را تحسین میکنم که توانسته این کار را انجام بدهد؛ با این تحریم سنگینی که رویَش هست، توانسته یک چنین کاری را انجام بدهد؛ مضمون حرفش این بود. این را خب دشمن دارد میبیند.
دولتهای اروپایی، مسئلهی برجام را تأکید کردهاند؛ او گفته بود که من پاره میکنم، چنین میکنم -یک غلطی کرده بود- اینها محکوم کردند، گفتند نه، نباید پاره کنید و اینها. خیلی خب، خوب است، یعنی این مقدارش را ما استقبال میکنیم و خوب [است]، لکن این کافی نیست که [فقط] به او بگویند شما برجام را پاره نکن! خب برجام به نفع آنها است؛ هم به نفع اروپاییها است، هم به نفع آمریکا است؛ طبیعی است که بخواهند پاره نشود؛ ما هم البتّه گفتهایم مادامیکه طرف پاره نکند، ما هم پاره نمیکنیم، امّا اگر پاره کرد، ما ریزریزش میکنیم! حالا قبلاً چیز دیگر گفته بودم. خب، بنابراین این مقدار خوب است؛ منتها کافی نیست.
اوّلاً اروپاییها باید در برابر اقدامهای عملیِ آمریکا بِایستند. اگر چنانچه او پاره نکرد امّا نقض کرد -مثلاً با همین تحریمها یا همین کارهایی که حالا اینها انتظار دارند که از کنگرهشان بیرون بیاید- باید اروپاییها بِایستند در مقابل او؛ فرانسه، آلمان. حالا از انگلیس که خیلی انتظاری هم نیست! باید بِایستند؛ اینکه بگویند ما مخالفیم، کافی نیست. شما ملاحظه کنید وقاحت سران نظام سلطه را! در همین قضیّهی مذاکرات هستهای و قرارداد هستهایِ موسوم به «برجام»، هر روز یک شرارتی از خودشان نشان میدهند، هر روز یک جلوهای از شیطنت خود نشان میدهند و اثبات میکنند صحّت فرمایش امام را که فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است. حقیقتاً خبیثترین شیطانها، رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است. شما جوانهای عزیز بدانید که مسئلهی تحریمها یک مسئلهی کاملاً روشن و حلشدهای است. ملّت ایران بهخاطر نیازهای صلحآمیز کشور، به دنبال فعّالیّت هستهای بوده و هست. ما تا چند سال دیگر احتیاج داریم به حدّاقل بیست هزار مگاوات نیروی برقی که از امکانات هستهای و از نیروی هستهای استفاده بشود و به دست بیاید. غیر از آن مقداری از انرژی که از دستگاههای غیرهستهای بهدست میآید، آنطوریکه متخصّصین ما و صاحبنظران ما محاسبه کردند، بیست هزار مگاوات از راه امکانات اتمی بایستی به دست بیاید؛ [لذا] نظام جمهوری اسلامی دنبال اقدام علمی و عملی در این راه حرکت کرد؛ یک کار مشروع، یک کار صحیح، یک کار بیضرر و بیخطر که هیچ ضرری، هیچ خطری برای هیچ ملّتی و هیچ کشوری نداشت. رژیم ایالات متّحدهی آمریکا که از پیشرفت علمی این ملّت و همهی ملّتهای دیگر نگران است و مایل به پیشرفت علمی نیست و اجازه نمیدهد ملّتها پیشرفت کنند -چه ازلحاظ علمی، چه ازلحاظ عملی، چه ازلحاظ اقتصادی- در مقابل این حرکتِ مشروع و صحیحِ جمهوری اسلامی، تحریمهای ظالمانهای را تحمیل کرد. مسئولین کشور به این نتیجه رسیدند که مذاکره کنند و از بخشی از این حقّ خود صرفنظر کنند، برای اینکه تحریمها برداشته بشود و این کار را کردند. امروز علیرغم همهی قرارها، همهی تعهّدها، همهی بحثهای فراوانی که انجام گرفته است، برخورد رژیم ایالات متّحدهی آمریکا با این مذاکرات و با نتیجهی مذاکرات، یک برخورد کاملاً ظالمانه، کاملاً قلدرمآبانه و کاملاً زورگویانه است. در مقابل این حرکت خصمانهی دشمن، ملّت ایران باید چهکار بکند؟ مسئولین باید چهکار کنند؟ مسئولین باید به سردمدارانِ رژیمِ فاسدِ ایالاتِ متّحدهی آمریکا اثبات کنند که به مردمِ خودشان متکّیاند و این مردم، یک ملّت مقتدر را تشکیل دادهاند؛ باید اثبات کنند که ملّت ایران به برکت اسلام، زیر بار زور نمیرود، در مقابل قدرتها کُرنش نمیکند؛ این را باید اثبات کنند، باید نشان بدهند. آمریکاییها باید بدانند ملّت ایران بر مواضع شرافتمندانه و قدرتمندانهی خود خواهد ایستاد. در کار مسائل مهمّی که به منافع ملّی کشور ارتباط دارد، عقبنشینی در قاموس جمهوری اسلامی ایران معنی ندارد. ما حرکتمان را قدرتمندانه ادامه خواهیم داد. دشمن باید این را احساس کند و بداند که زورگویی و قلدرمآبی، هرجای دیگر جواب بدهد، در جمهوری اسلامی ایران جواب نخواهد داد. جمهوری اسلامی ایران، راستقامت و مقتدر ایستاده است و چون الهامبخش ملّتهای دیگر است، بیشتر آماج دشمنی اینها است. مسئولین فاسد و مفسد و دروغگو و فریبکار ایالات متّحدهی آمریکا خجالت نمیکشند، وقیحانه میایستند و ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران را به دروغگویی متّهم میکنند. ملّت ایران صادقانه حرکت کرد، صادقانه عمل کرد، صادقانه پیشرفت کرد، راه خدا را صادقانه انتخاب کرد و این راه را صادقانه تا آخر به توفیق الهی خواهد پیمود. دروغگو شما هستید؛ دروغگو سردمداران نظام سلطهاند؛ دروغگو آن کسانی هستند که برای هیچ ملّتی نمیتوانند خوشبختی و سعادت را ببینند و منافع نامشروعِ خود را به هر قیمتی علیرغم منافع ملّتها مایلند تأمین کنند؛ آنها هستند که فریبگرند و دروغگو هستند. ملّت ایران محکم ایستاده است، این را بدانند؛ در قضیّهی برجام، هر حرکتِ غلطِ نظامِ سلطه با عکسالعمل جمهوری اسلامی روبهرو و مواجه خواهد شد. اینجا اهمّیّتِ امنیّت در منطقه را احساس میکنید؛ این امنیّتی که در منطقه نیست، در داخل کشور بحمدالله هست و این به برکت تلاش و مجاهدتِ شما جوانانِ مؤمن و مسئولان و مدیرانِ نیروهای مسئول در این رابطه است. امیدواریم خداوند کمک کند.
دشمن مشغول دشمنی است، کارهای گوناگونی انجام میدهد؛ منتها به فضل الهی، به توفیق پروردگار، ملّت ایران و مسئولان کشور آبدیده شدهاند.
ما را تحریم کردند؛ تحریم البتّه مشکلاتی را برای کشور به وجود میآورد، در این تردیدی نیست، لکن تحریمها موجب شد که ما چشممان بر روی امکانات خودمان باز شد. خیلی از ظرفیّتها را دارا بودیم، [امّا] نمیدانستیم، از آنها غافل بودیم. وقتی تحریم شدیم، به خود آمدیم؛ نگاه کردیم، ظرفیّتهای موجود داخلی را پیدا کردیم و از آنها استفاده کردیم. امروز علیرغم میل دشمن و خواست دشمن، ما قوی هستیم؛ ازلحاظ سیاسی قوی هستیم، ازلحاظ نظامی قوی هستیم، ازلحاظ امنیّتی قوی هستیم. امروز جمهوری اسلامی بمراتب قویتر و مقتدرتر از سالهای اوّل است، با وجود اینهمه تحریم، با وجود اینهمه دشمنی؛ معنایش این است که ما از ترفندی که دشمن علیه ما به کار بُرد، به نفع کشور و به نفع خودمان استفاده کردیم. دشمنیهای صریح دشمن، ما را مقاومتر کرد. نهفقط دشمنیهای صریح؛ بعضیها بصراحت دشمنی میکنند -مثل آنهایی که امروز سر کارند در آمریکا و بعضی جاهای دیگر- [امّا] دشمنیهای بعضیها بهصورت دست چدنی در دستکش مخملین است، که ما قبلاً عرض کردیم؛ آن هم دشمنی است. در مقابل این دشمنیها، ما به فضل پروردگار، به توفیق و هدایت الهی، مقاومتر شدیم؛ اعتمادبهنفسمان افزایش پیدا کرد. ما امروز بمراتب از سالهای اوّل قویتریم. راههای مقابلهی با دشمن را هم بلدیم. امروز به توفیق الهی، ملّت ایران راههای مقابلهی با ترفندهای دشمن را یاد گرفت؛ مسئولین بلدند، میدانند چهجور باید برخورد کنند با دشمن، که برخورد میکنند؛ امکانات هم بیشتر داریم، از دشمن و ترفندهای دشمن هم هیچ هراسی نداریم. امروز هم که مشاهده میکنید بعد از انتخابات ما، آمریکاییها، با وقاحت تمام، هم تحریم را افزایش دادند، هم بیشتر از همیشه بر طبل مخالفت و مبارزه و عناد و مانند اینها دارند میکوبند؛ اینجوری است دیگر. با توجّه به دشمنیها، با توجّه به وضعیّت، با توجّه به نیازها، با توجّه به اهداف بلندی که در مقابل ما است، باید یک فضای جدید ایجاد بشود. در ایجاد این فضای جدید -فضای همکاری، فضای کار و فضای تلاش برای هدف مشترک که آن عبارت است از پیشرفت کشور و اعتلاء نظام جمهوری اسلامی- همه سهیمند، همه شریکند. باید بتوانیم خودمان را به مقاصد نظام مقدّس جمهوری اسلامی، قدمبهقدم نزدیک کنیم. اینها مقاصدی است که در شعارهای جمهوری اسلامی از اوّل وجود داشته، امروز هم هست؛ باید خودمان را نزدیک کنیم به آنها. این [هدف] تلاشِ همه را میخواهد. اگر همه تلاش کردیم، میتوانیم بِایستیم، میتوانیم استقامت کنیم، میتوانیم دشمنمان را به زانو دربیاوریم؛ اگر همه با هم باشیم؛ این توصیهی همیشگی ما است. امروز هم من مجدّداً توصیه میکنم؛ همه بایستی مسئولین کشور را کمک کنند، همکاری کنند که بتوانند کار کنند؛ مسئولین کشور هم بایستی جانب مردم را بهمعنای واقعی کلمه رعایت کنند؛ مسئولان بخشهای مختلف هم باید با هم همکاری کنند. دأب بنده هم این است که همیشه از همهی دولتها که بر سر کار هستند حمایت میکنم؛ امروز هم همینجور است، بعد از این هم انشاءالله تا زنده هستیم همینجور خواهد بود.
من در صحبت اوّل سال، شاید مجملاً یک فهرستی از دستاوردهای کشور در زمینههای مختلف -در زمینههای زیرساختی، در زمینههای نیروی انسانی؛ در زمینههای گوناگون- گفتم؛ چون بعضی حاضر نیستند اینها را اقرار کنند، اعتراف کنند؛ [حتّی] بعضی از خود مسئولین هم غفلت میکنند از آنچه دستاورد انقلاب است. [اینکه] با این مسائلی که برای کشور پیش آمد، با اینهمه مشکلات، با تحمیل جنگ، با تحمیل تحریمهای کذائی، با دشمنیِ صریح و واضحِ قدرتهای مسلّط دنیا، کشور توانسته است این دستاوردها را به دست بیاورد، اینها نیست جز اینکه کشور احساس هویّت کرد؛ ملّت ایران هویّت خودش را فهمید، شناخت، احساس موجودیّت کرد، با قوّت و قدرت حرکت کرد؛ این احساس هویّت چنین حالتی را به انسان میدهد؛ این اعتمادبهنفس را به انسان میدهد.
جمهوری اسلامی توانست مقاومت بکند، توانست ایستادگی بکند. یعنی واقعاً از همهی ابزارها علیه جمهوری اسلامی استفاده شد. به قول این دوستان عزیز و جوانهای عزیز -که راجع به این حادثهی امروز صحبت کردند و خیلی خوب صحبت کردند- نسل امروز و تهرانیِ امروز هم ببیند که ترور یعنی چه؛ حرکت تروریستی چیست؛ چهجوری میشود که دو نفر، سه نفر، پنج نفر بهطور بیگناه مثلاً در یک حادثهای کشته میشوند و آنهایی که حمله میکنند چهکسانی هستند. این وضعیّت دو سه سال در کشور بهصورت وسیع و همهجایی استمرار داشت و حاکم بود. از این وسیله استفاده کردند، از جنگ استفاده کردند، از کودتا استفاده کردند، از تبلیغات استفاده کردند، از تحریم استفاده کردند، از همهی وسایل علیه این نظام، این انقلاب، این حرکت عظیم استفاده کردند، لکن موفّق نشدند؛ انقلاب موفّق شد، خودش را پیش بُرد، خودش را [به وضع جهان] تحمیل کرد، نظام اسلامی را به وجود آورد.
دههی ۶۰، دههی جنگ تحمیلی است. یعنی هشت سال از این دههی اوّل انقلاب و دههی حیات مبارک امام بزرگوار، صرف یک جنگ تحمیلیِ بر ملّت ایران شد؛ شما ببینید چقدر این دشوار است! دههی ۶۰ دههی سختترین تحریمها است؛ همهچیز را تحریم کردند؛ تحریمهای پیدرپی، علیه کشور، علیه مراکز اقتصادی ما، علیه دولت ما؛ و دههی افتخارات بزرگ است. دههی مبارزهی با تجزیهطلبی است؛ از اطراف کشور گروههایی را تحریک کردند، پول دادند، سلاح دادند، برای اینکه اینها را به جان نظام جمهوری اسلامی بیندازند و تجزیهطلبی کنند. دههی ۶۰، دههی یک چنین حوادث بزرگی است که در کشور اتّفاق افتاد.
دشمنان ما بیکار نیستند؛ عزیزان من، برادران و خواهران من! دشمنان بیکار نیستند. بله، تا امروز دشمنها نتوانستهاند لطمهی اساسی به ما بزنند؛ ما جلو رفتیم، ما پیشرفت کردیم، ما به کوری چشم دشمن توانستیم کارهای بزرگ انجام بدهیم، امّا دشمن در کمین است؛ شما ببینید وقاحت دشمن تا کجا است. رئیسجمهور آمریکا در یک نظام قبیلهایِ عقبماندهیِ منحطِّ محض میایستد در کنار رئیس قبیله و رقص شمشیر میکند، آنوقت به چهل میلیون رأی ملّت ایران در یک انتخابات آزاد ایراد میگیرد! دشمنانی با این وقاحت و با این حدّ از پردهدری و بیملاحظگی که میایستند در کنار قاتلینِ شب و روز مردم کوچه و بازار یمن، و اسم از حقوق بشر میآورند؛ دیگر از این وقاحت بالاتر! قریب دوسالونیم است که شب و روز دارند یمن را بمباران میکنند؛ نه مراکز نظامی یمن را، [بلکه] کوچه را، بازار را، مسجد را، بیمارستان را، خانههای مردم را؛ بیگناهان را میکُشند، زن و کودک و بچّه و بزرگ را به قتل میرسانند؛ آنوقت اینها میروند پهلوی آنها میایستند، با یکدیگر مغازله میکنند و اسم حقوق بشر میآورند و جمهوری اسلامی را بهخاطر حقوق بشر تحریم میکنند! دیگر وقاحت از این بالاتر؟ در مقابل یک چنین دشمنی ما احتیاج به قدرت بسیجکنندگی انقلاب داریم.
در مسائل داخلی، دولت محترم، به تولید و اشتغال اهمّیّت ویژه بدهند. بر طبق قانون اساسی، رئیسجمهور از امکانات بسیار گستردهای در کشور برخوردار است؛ خیلی از کارها را میتوانند انجام بدهند؛ از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیّتهای داخلی را بالفعل کنند، هیچ درنگی در عمل به وعدههایی که به مردم داده شده است صورت نگیرد. مسئولین را، مسئولان بخشهای مختلف را -حالا در دولت دوازدهم- جوری انتخاب بکنند که کارکن و فعّال و پایکار و توانا باشند؛ یعنی توانایی آنها بتواند کارها را انشاءالله پیش ببرد. اگر خدای نکرده در بخشهای مختلف -چه اقتصادی و چه غیراقتصادی- یک بخشی از خود ناکارآمدی نشان بدهد، این به حساب ناکارآمدی نظام گذاشته خواهد شد و این بیانصافی است؛ نظام کارآمد است؛ بخشهای مختلف باید بتوانند خودشان را پابهپای نظام پیش ببرند. [مسئولین] برای مقاومسازی کشور در قبال تحریمهای آمریکا، باید کشور را آماده کنند؛ کشور را مقاومسازی کنند. میبینید آمریکاییها با کمال وقاحت هر روزی یک حرف جدیدی [میزنند]، یک ساز جدیدی کوک میکنند؛ باید در مقابل آنچه آنها انجام میدهند، کشور مقاوم باشد و توانایی ایستادگی داشته باشد. این مقاومت اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و همهجانبه را مسئولین در نظر بگیرند.
اقتصاد قوی و مستقلّ کشور ما هم مایهی اقتدار ما است لذا با آن مخالفند. تحریم میکنند، برای اینکه اقتصاد را ضربه بزنند؛ تدابیر گوناگونی به کار میبندند که ای کاش اقتصاددانهای مؤمن ما بیایند برای مردم تشریح کنند تدابیری را که دشمنان ما در آن سوی مرزها به کار میبرند تا ما نتوانیم در داخل، اقتصاد محکم و مستقل و قوی داشته باشیم؛ چرا؟ چون اقتصاد مایهی اقتدار است و یک کشوری که اقتصاد محکمی دارد، این کشور یک وسیلهی اقتدار دارد.
دشمن در تبلیغات وسیع خود تلاش میکند که کمبودهای معیشتی و اقتصادی کشور را به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی نسبت بدهد؛ این نقشهی دشمن است. آنها میخواهند اینجور وانمود بکنند که نظام اسلامی قادر نبوده است و قادر نیست مشکل اقتصادی ملّت ایران را و مشکلات اساسی ملّت ایران را حل کند و گرهها را باز کند؛ یک سوءاستفادهی اینجوری میخواهند بکنند برای کوبیدن نظام اسلامی. این حرف ناشی از بغض و عداوت و کینهی آنها به نظام اسلامی است. این یک حرف خلاف واقع است، خدماتی که نظام اسلامی و جمهوری اسلامی به ایران و ملّت ایران در این مدّت کرده است، یک خدمات برجسته و فوقالعاده است. اگر وضع ملّت را و وضع کشور را مقایسه کنیم با قبل از دوران اسلامی یعنی در دوران طاغوت، آنوقت معلوم میشود که چه خدمات بزرگ و ارزشمندی را نظام اسلامی تقدیم کرده است. بله، ضعفهایی وجود دارد؛ این ضعفها مربوط به مدیریّت ماها است، این مربوط به کمبودها و ناتواناییهای مدیرانی است که در بخشهای مختلف مشغول کار بودهاند؛ امّا نظام اسلامی تواناییهایی را در خود پرورش داده و مدیرانی را تربیت کرده است که توانستهاند کارهای بسیار بزرگی را در طول این سی و چند سال برای کشور انجام بدهند؛ آنهم درحالیکه در این سی و چند سال، ملّت از همه طرف در فشار تحریم و فشار اقتصادی دشمنان بوده است.
اینجور نیست که مسئلهی ما فقط مسئلهی اقتصاد باشد؛ همه میدانند، بنده روی مسئلهی فرهنگ خیلی حسّاسیّت دارم، روی مسئلهی علم خیلی حسّاسیّت دارم لکن وقتیکه در زمانهای محدود اولویّتها را نگاه میکنیم، مسئلهی اقتصاد کشور در اولویّت اوّل قرار میگیرد؛ چون دشمن به این متوجّه است؛ امروز هم همان کارها را دارند میکنند؛ این را همه توجّه کنند. چه در دورهی دولت قبلی آمریکا، چه در دولت فعلی آمریکا، یکی از ترفندهای دشمن این بوده است که مرتّب تهدید کنند به جنگ؛ و [اینکه] گزینهی نظامی روی میز است و مانند اینها. آن مسئول اروپایی هم، به مسئولین ما میگوید که جنگ در ایران حتمی بود؛ اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود؛ دروغ محض! چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ [امّا] جنگ واقعی چیز دیگر است؛ جنگ واقعی جنگ اقتصادی است، جنگ واقعی تحریم است، جنگ واقعی گرفتن عرصههای کار و فعّالیّت و فنّاوری در داخل کشور است؛ این جنگ واقعی است.
ما که در سیاستها اعلام کردیم که کشور باید به رشد هشت درصد برسد، بعضی گفتند نمیشود! بعد متخصّصین و کارشناسها آمدند گفتند اگر ما ظرفیّتها را ملاحظه کنیم، رشد بیش از هشت درصد هم ممکن است در کشور اتّفاق بیفتد! نه رشدِ به معنای اینکه ما نفت بیشتر بفروشیم -البتّه این مفید است لکن این آن چیزی نیست که مورد نظر ما است- یعنی رشد تولید داخلی کشور، استحکام اقتصادی داخل کشور؛ یعنی همان اقتصاد مقاومتی که ما بارها تأکید کردهایم و تکرار کردهایم. آنوقت یک عدّهای میآیند روی کمبودها انگشت میگذارند، مبالغه میکنند، اغراق میکنند، پیشرفتها را نمیگویند، راهحلها را هم نمیگویند! اتّفاقاً اینها همان کسانی هستند که خودشان به دشمن گِرا دادند که ایران را تحریم کنند؛ گرای تحریم را اینها دادند. خود همینها بیش از همه -در داخل کمتر، در خارج بیشتر- روی نقاط ضعف تکیه میکنند.
حالا این آقا که تازه در ایالات متّحده [سرِ کار] آمده، میگوید شما باید از آمریکا متشکّر باشید، از دولت اوباما متشکّر باشید! چرا متشکّر باشیم؟ هیچ متشکّر هم نیستیم؛ [او هم در] همان تشکیلاتی بود که این تحریمهای سنگین را به نیّت فلج کردن جمهوری اسلامی و ملّت ایران، بر ملّت ایران تحمیل کردند؛ امیدشان این بود که فلج بکنند. البتّه به این امید نرسیدند و هرگز نخواهند رسید و هرگز هیچ دشمنی نمیتواند ایران را فلج کند. میگوید متشکّر باشید؛ نخیر، اصلاً متشکّر نیستیم. چرا متشکّر باشیم؟ به خاطر تحریمها؟
وزیر خارجهی خوشاخلاق! آمریکا در نامهی وداعیّهی خود توصیه میکند به دولت بعدی که به ایران سخت بگیرید، هرچه میتوانید سختگیری کنید، تحریمها را حفظ کنید، نگه دارید، بدانید با سختگیری میشود از ایران امتیاز گرفت کمااینکه ما گرفتیم -او میگوید- خب این دشمن است؛ حالا این دشمن، دشمن خندان است؛ یک دشمن بود که میآمد صریحاً میگفت که ایران محور شرارت است، او این را صریحاً نمیگوید امّا رفتار او همین رفتار است.
یکی از اهداف آنها از این تحریمها همین است که مردم را از نظام جدا کنند؛ مردم دچار مشکلات باشند؛ بیکاری باشد، رکود باشد، مشکلات گوناگون اقتصادی باشد؛ ما همینطور حرف بزنیم، مردم هم دچار مشکلات [باشند]. تحریم میکنند برای اینکه این کارها اتّفاق بیفتد و تحریم را هم که بظاهر برمیدارند، جوری برمیدارند که این مشکلات برطرف نشود. ما باید در مقابل چه کار کنیم؟ پادزهر ما این است که ما کاری کنیم که اقتصاد، اقتصاد قوی، مقاوم و پایدار [بشود]، یعنی همان «اقتصاد مقاومتی» که بارها گفتهایم و گفتهایم و گفتهایم. این هم از عوامل اقتدار کشور است. کشوری که اقتصاد قوی داشته باشد، پولش هم ارزش پیدا میکند، مسئولینش هم ارزش پیدا میکنند، مردمش هم اعتبار پیدا میکنند و دیگر نمیشود بر اینها تحمیل کرد. بارها گفتهایم که باید خودمان را از این مکیدن نفت و وابسته بودن به نفت بتدریج جدا کنیم و این را باید بتدریج کم کنیم. سیاست نفت و بالا پایین شدن نفت، دست دیگران است؛ نفت مال ما است امّا اختیارش دست دیگران است. باید بتوانیم اقتصاد کشور را مقاوم کنیم، جوری کنیم [که آن را] استحکام ببخشیم. این یکی از عوامل اقتدار است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به قضایای مذاکرات هستهای، افزودند: در این مذاکرات بحثهای فراوانی راجع به تحریمها شد اما اکنون در کنگرهی آمریکا مسئلهی تمدید تحریمها را مطرح میکنند و مدعی هستند که اینها تحریم نیست، بلکه تمدید است!
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: «شروع کردن یک تحریم» با «دوباره شروع کردن آن پس از پایان زمانش» فرقی نمیکند و این دومی نیز تحریم و نقض تعهدات قبلی از سوی طرف مقابل است. اینکه شنیدید امام این حرکت را انقلاب دوّم نامیدند، بیمعنا نیست؛ از ساعات اوّل پیروزی انقلاب بلکه حتّی قبل از انقلاب دشمن درصدد توطئه برآمد. آمریکاییها چند روز قبل از پیروزی انقلاب آدم فرستادند اینجا که شاید بتوانند یک کودتایی راه بیندازند و حرکت مردم را خنثی کنند که البتّه نتوانستند. بعد هم که انقلاب پیروز شد، انواع و اقسام تلاشها را کردند؛ چه تلاشهای سیاسی رسمی که سنای آمریکا از همان روزهای اوّل علیه جمهوری اسلامی موضع گرفت، اعلام خصومت کرد، اعلام تحریم کرد -که این راههای رسمی بود، راههای علنی بود- چه از راههای غیر علنی، که تماس گرفتند با عوامل خودشان، با مزدوران خودشان در داخل کشور که شاید بتوانند از حضور قومیّتهای مختلف برای ایجاد اختلاف در میان ملّت استفاده کنند، که تو دهنشان خورد.
[آمریکاییها] بعد از جنگ یک جور، قبل از شروع جنگ یک جور، در دوران جنگ یک جور، تا امروز یک جور، در قضیّهی برجام یک جور، بعد از برجام یک جور [دشمنی کردند]. چند روز قبل از این، همین آقای مذاکرهکنندهی آمریکایی صریحاً ایستاد و گفت -و در تلویزیون ما هم پخش شد- که ما بعد از برجام هم ایران را تحریم کردیم. آمریکا این است.
حالا آقایان آمریکاییها که با مسئولین ما دُور هم مینشینند، از حقیر گله میکنند که چرا اینقدر به ما بدبین است؛ خب من خوشبین باشم؟ با این وضعیّتی که شماها دارید، میشود به شماها خوشبین بود؟ همین چند روز اخیر، یکی از این حضرات راجع به تحریمهای ایران که صحبت شده، در یک برنامهای که در تلویزیون ما هم پخش شد، اعلان میکند که تا وقتیکه جمهوری اسلامی ایران طرفدار «مقاومت» در منطقه است و به مقاومت در منطقه کمک میکند، تحریمها معلوم نیست درست تکان بخورد؛ ببینید! این همان چیزی است که من بارها و بارها میگفتم؛ هم به مسئولین در جلسات خصوصی گفتم، هم در جلسات عمومیِ اینجا گفتم که [خیال میکنید اگر] شما در قبال مسئلهی هستهای عقبنشینی کنید، مسئلهی شما با آمریکا تمام میشود؟ نه آقا، قضیّهی موشک پیش میآید [که] چرا موشک دارید؛ از قضیّهی موشک مأیوس بشوند، قضیّهی مقاومت پیش میآید که چرا شما از حزبالله، از حماس، از فلسطین حمایت میکنید؛ این قضیّه را اگر حل کردید، عقبنشینی کردید، یک قضیّهی دیگر پیش میآید، [مثلاً] قضیّهی حقوق بشر پیش میآید؛ قضیّهی حقوق بشر را اگر حلّوفصل کردید و گفتید خیلی خب، ما در حقوق بشر طبق معیارهای شما عمل میکنیم، قضیّهی دخالت دین در دستگاه دولت [پیش میآید]؛ مگر ول میکنند شما را؟
حرکت ملت ایران با وجود انبوه فشارها، تحریمها و تهدیدها روزبهروز شفافتر و شجاعانهتر، و نهال پاک و مبارک انقلاب اسلامی هر روز تناورتر شده است.
گاهی دشمنان موانعی [برای پیشرفت] ایجاد میکنند. بله، عاقلانه است که انسان برود با تدبیر، این موانع را برطرف کند، امّا به دشمن اطمینان نمیشود کرد؛ یک نمونهاش همین مذاکرات هستهای و برجام است که امروز مسئولین دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اوّل تا آخر حضور داشتند، همینها دارند میگویند آمریکا نقض عهد کرده است، آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجهاش و دیگران، از پشت دارد تخریب میکند، مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این را مسئولین خود برجام دارند میگویند. این حرفی است که بنده البتّه از یک سال پیش و یکسالونیم پیش، مرتّب تکرار کردم که به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد -بعضیها سختشان بود قبول کنند- امّا امروز خود مسئولین ما [میگویند]. همین هفتهی گذشته، مسئولین محترم مذاکره[کنندهی] ما با طرفهایشان در اروپا جلسه داشتند؛ همین حرفها را مسئولین ما به آنها گفتند و آنها جواب نداشتند؛ گفتند شما این نقض عهد را کردید، این تخلّف را کردید، این کاری را که باید انجام میدادید انجام ندادید، از پشت سر اینجور تخریب کردید، آنها هم جوابی نداشتند بدهند؛ شش ماه هم از امضای برجام میگذرد، هیچ تأثیر محسوس و ملموسی هم در وضع معیشت مردم به وجود نیامده است؛ [درحالیکه] خب، برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود؛ برای اینکه تحریمهای ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟ خب برداشته نشده؛ حالا میگویند بتدریج، یواش یواش دارد درست میشود! مگر بحث سرِ یواش یواش بود؟ آن روز مسئولین، هم به ما میگفتند، هم به مردم میگفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهّدات خود را انجام میدهد، یکباره همهی تحریمها برداشته بشود؛ یعنی این مانعی که آمریکا سر راه ملّت ایران ظالمانه و خباثتآمیز به وجود آورده بود، برداشته بشود؛ خب حالا شش ماه از این موعد گذشته است، برداشته نشده؛ شش ماه برای یک مملکت هشتاد میلیونی زمان کمی است؟ در این شش ماه دولت محترم کم میتوانست کار بکند اگر چنانچه این خباثت آمریکاییها نبود؟ این برجام شد برای ما یک نمونه، یک تجربه. بنده سال گذشته در سخنرانی عمومی -یا سال گذشته بود یا یکسالونیم پیش بود؛ درست یادم نیست تاریخش-(۳) گفتم برجام و این مذاکرات هستهای، برای ما یک نمونه خواهد بود؛ ببینیم آمریکاییها چهکار میکنند؛ اینها که حالا با زبان چرب و نرم میآیند، گاهی نامه مینویسند، اظهار ارادت میکنند، اظهار همراهی میکنند، در جلسات مشورتی و مذاکرات که مینشینند، با زبان چرب و نرم با مسئولین ایرانی صحبت میکنند، خیلی خب ببینیم در عمل چهکار میکنند. حالا معلوم شد در عمل چهکار میکنند! در ظاهر وعده میدهند، با زبان چرب و نرم حرف میزنند امّا در عمل توطئه میکنند، تخریب میکنند، مانع از پیشرفت کارها میشوند؛ این شد آمریکا؛ این شد تجربه. حالا آمریکاییها میگویند بیایید دربارهی مسائل منطقه با شما صحبت کنیم! خب، این تجربه به ما میگوید این کار برای ما سمّ مهلک است.
این تجربه به ما نشان داد که ما در هیچ مسئلهای نمیتوانیم [با او] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم. انسان گاهی با دشمن هم حرف میزند امّا دشمنی که به حرف خودش پایبند باشد و انسان بتواند اعتماد کند که او به هر دلیلی زیر قول خود و زیر تعهّدات خود نخواهد زد. با این دشمن میشود حرف هم زد، بله؛ امّا وقتی ثابت شد که دشمن، دشمن نابکار است، دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابائی ندارد و نقض عهد میکند، بعد هم وقتی میگوییم آقا چرا [نقض عهد] کردی، باز لبخند میزند، باز زبان چرب و نرم را باز میکند و یک جوری توجیه میکند، با این [دشمن] نمیشود وارد مذاکره شد. اینکه بنده سالها است دائم تکرار میکنم که با آمریکا مذاکره نمیکنیم علّتش این است. این نشاندهندهی این است که [مشکلات] ما در این مسئله، در مسائل مربوط به منطقه، در مسائل گوناگونی که داریم، در مشکلاتی که با آمریکا و امثال آمریکا داریم، با مذاکره حل نمیشود؛ ما یک راهی باید خودمان انتخاب بکنیم، آن راهمان را برویم؛ بگذارید دشمن دنبال شما بدود، بگذارید دشمن دنبال شما بدود. مسئولین سیاسی و دیپلماسی ما صریحاً میگویند که آمریکاییها میخواهند همه چیز را بگیرند، [امّا] هیچچیز ندهند! [اگر] یک قدم شما عقب رفتی، یک قدم جلو میآیند. اینکه ما مدام میگوییم مذاکره نمیکنیم، [ولی] بعضیها میگویند آقا مذاکره که اشکالی ندارد، اشکال مذاکره این است: شما را از راه صحیح خودت منحرف میکند، امتیاز را از شما میگیرد -وقتی مذاکره کردید یعنی یک امتیازی بدهید، یک امتیاز بگیرید دیگر؛ معنای مذاکره این است دیگر؛ مذاکره، نشستن و گعده کردن و حرف زدن و گفت و شنود و خنده و شوخی که نیست، مذاکره یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر- و آنچه را باید بدهی از شما میگیرد، [امّا] آنچه را باید بدهد، به شما نمیدهد؛ زورگویی میکند؛ خب مستکبر یعنی همین، استکبار جهانی یعنی همین، یعنی زورگوییکردن، خودش را برتر دانستن، پایبند به حرف خود نبودن، خود را متعهّد ندانستن؛ این معنای استکبار است، وعدههایش را تخلّف میکند. خب امام بزرگوار ما فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛ واقعاً این تعبیر، تعبیر فوقالعادهای است. خدای متعال از قول شیطان نقل میکند که شیطان در قیامت به کسانی که از او متابعت کردهاند میگوید: اِنَّ اللهَ وَعَدَکُم وَعدَ الحَقِّ وَ وَعَدتُکُم فَاَخلَفتُکُم؛(۴) شیطان به پیروان خودش میگوید خدا وعدهی روراست درست به شما داده بود، شماها از وعدهی خدا پیروی نکردید، پابند نماندید؛ من وعدهی دروغی به شما دادم، شما دنبال من راه افتادید! من تخلّف وعده کردم، من وعده دادم به شما و تخلّف کردم؛ شیطان پیروان خودش را اینجور در قیامت ملامت میکند. بعد هم خدای متعال میفرماید از قول شیطان که به آنها میگوید که «فَلا تَلومونی وَلوموا اَنفُسَکُم»، من را ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید. این عیناً امروز منطبق است با آمریکا. حالا شیطان در قیامت این حرف را میزند، آمریکاییها امروز در دنیا این حرف را میزنند؛ وعده میدهند، عمل نمیکنند، تخلّف میکنند. امتیاز نقد را میگیرند، امتیاز نسیه را نمیدهند؛ وضع آمریکا این است. خب، پس به دیگران نباید اعتماد کرد. این حرفهایی که زده میشود در مورد مسائل کلان کشور و سیاستهای کلان کشور را جوانهای عزیز ما بنشینند رویش فکر کنند؛ اینها ناشی از تجربه است، ناشی از شناختن دشمن و شناختن وضع است. این حرفِ همینجوری نیست که انسان یک چیزی بگوید تا یکی هم بیاید آن طرف یک جوابی بدهد «که نخیر اینجوری نیست»؛ نه، اینها را جوانهای عزیز [دقّت کنند]. خوشبختانه ما جوانهای باهوش و بااستعداد در کشور خیلی داریم؛ بنشینند تحلیل کنند، آنوقت راه مشخّص خواهد شد. پیگیری حقوق پایمالشدهی ملت ایران به علت تحریمها، در دستور کار قضائی قرار گیرد.{...} تضییع حقوق ملت ایران بهواسطهی تحریمها، واقعیتی است که باید در سطح جهانی پیگیری قضائی شود.
آنطور که به من گزارش دادهاند و برای من نوشتهاند، یونسکو در ۲۰۱۵ [میلادی] -یعنی همان پارسال- یک گزارشی داده در مورد چشمانداز علم تا سال ۲۰۳۰؛ در این گزارش میگوید ایران به دنبال تبدیل اقتصاد منبعمحور به اقتصاد دانشمحور است. این همان نکتهای که ما روی آن مکرّر تکیه کردیم و امروز هم بعضی از آقایان اینجا اشاره کردند. بله، اقتصاد دانشمحور که بنده اینهمه تأکید میکنم بهخاطر این است. میگوید «تحریم مؤثّر بود؛ تحریم به ایران بهطور غیر مستقیم کمک کرد که به این فکر بیفتد که بایستی اقتصاد را دانشمحور کرد». گزارش یونسکو میگوید که اولویّتهای ایران در زمینهی مسائل علمی، سلولهای بنیادی است، هستهای است، هوافضا است، تبادل انرژی است، فنّاوری اطّلاعات است. همهی اینها را دارند در زیر ذرّهبین مطالعه میکنند، نگاه میکنند. این کارهایی که ما داریم انجام میدهیم کارهای مهمّی است.
واقعاً مسئلهی اقتصاد یک مسئلهی اصلی در کشور ما است؛ نه [فقط] امروز، که خب بنده پنج شش سال است که مرتّباً روی مسئلهی اقتصاد تکیه میکنم. من پنج شش سال قبل از این، در صحبت اوّل سال -عید- گفتم ما داریم تهدید میشویم از دو ناحیه و یکی -که شاید هم مهمتر بود- از ناحیهی اقتصاد است. واقعش هم همین است؛ آنوقت هنوز تحریمها نبود و اِعمال نشده بود. دشمن اقتصاد را بهعنوان یک حربهای علیه ما بهکار گرفته، ما هم شاید یکخرده ناشیگری کردیم و نشان دادیم که از این حربه خیلی میترسیم و ناراحتیم؛ [لذا] او بیشتر تشجیع شده و راه خودش را پیدا کرده.
حقیقت قضیّه عبارت است از همین که دشمنان ملّت ایران و دشمنان ایران اسلامی از خصوصیّت انقلابیگری واهمه دارند و نگرانند. در همین اواخر، در چند ماه قبل از این، یک سیاستمدار آمریکایی گفت: ایران بهخاطر انقلاب اسلامی تحریم است؛ اصل تحریم مربوط به انقلاب ۱۹۷۹ -یعنی انقلاب سال ۵۷- است! این یک حقیقت است.
عزیزان من! انقلاب، سرمایهی ممتاز و منحصربهفرد ملّت ما و کشور ما است. برای بهدست آوردن انقلاب هزینه دادهایم؛ هزینههای سنگینی هم پرداخت شده است امّا صدها برابرِ آن هزینهها، منافع وجود دارد؛ این یک تجارت پرسود است برای ملّت. بله، هشت سال جنگ هزینه بود، شورشها هزینه بود، تحریمها هزینه بود -اینها همه هزینهی انقلاب است- امّا صدها برابر این هزینهها، سود در این راه وجود دارد؛ هزینهها و منافع و سودها از اوّل با هم همراه بودند؛ هم هزینه دادیم، هم سود بردیم. در جنگ، جوانان ما رفتند و به شهادت رسیدند امّا ملّت و مجموعهی جوان کشور دستاوردهای بزرگی را از همان جنگ پرهزینه بهدست آوردند. از اوّل، این هزینهها و منافع با هم همراه بودهاند، منتها هرچه جلو آمدیم، هزینهها سبکتر و قابلتحمّلتر، امّا منافع کلانتر و بیشتر شده است.
این انقلاب با کودتا به وجود نیامد، با حرکت نظامی به وجود نیامد؛ مثل بعضی از انقلابها که یک عدّه افسر نظامی رفتند یک حکومتی را برداشتند، حکومت دیگری به جایش گذاشتند؛ نه، این انقلاب بهوسیلهی مردم به وجود آمد؛ با عزم مردم، با نیروی انقلاب مردم، با ایمان مردم به وجود آمد؛ با همین نیرو از خود دفاع کرد، با همین نیرو هم باقی ماند و ریشه دواند. این مردم بودند که نترسیدند؛ این مردم ایران عزیز بودند که ایستادگی کردند و مصداق این آیهی شریفه شدند: اَلَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعُوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم ایمانًا وَ قالُوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل. مدام تهدید شدیم، مدام گفتند حمله میکنیم، مدام گفتند تحریم میکنیم، مردم نه از تهدید نظامی ترسیدند، نه از تحریم ترسیدند، نه از تحریم فلج شدند؛ نترس، شجاع، سربلند، حرکت را ادامه دادند؛ از این پس هم باید همین باشد.
اینکه یک کشوری اقتصادش را ادغام کند در اقتصاد جهانی، افتخار نیست؛ این خسارت است، این ضرر است، این شکست است. در تحریم هم مقصود آنها یک هدف اقتصادی بود؛ تحریم هم که کردند ما را، خود آمریکاییها تصریح کردند که این تحریم برای فلج کردن اقتصاد ایران است. حالا مذاکرات هستهای هم که انجام گرفته است، به یک نتایجی منتهی شده است، اینجا هم باز هدفشان اقتصادی است؛ یعنی ازجملهی اهدافشان اقتصاد است؛ یعنی بلعیدن اقتصاد ایران بهوسیلهی هاضمهی اقتصاد بینالمللی و جهانی که سردمدار آن هم آمریکا است.
آمریکا بیستوهشتم مرداد را راه انداخت و حکومت ملّی را سرنگون کرد؛ آمریکا از اوّل انقلاب تا امروز دارد با ما دشمنی میکند؛ آمریکا در زمان طاغوت، ساواک را به راه انداخت که مایهی شکنجهی مردم و مبارزین [بود]؛ آمریکا در جنگ هشتساله به دشمن ما حدّاکثر کمک ممکن را کرد؛ آمریکا هواپیمای مسافربری ما را سرنگون کرد؛ آمریکا سکّوی نفتی ما را زد؛ آمریکا ما را تحریم کرد؛ اینها دشمنی نیست؟
مرحلهی دیگری از مقابله و معارضهی آنها، عبارت بود از حملهی نرم. حملهی نرم یک نوعش همین چیزهایی است که مشاهده کردید: تحریم اقتصادی، تبلیغات اغواگر و امثال اینها. اینها کارهایی است که دشمن از روز اوّل شروع کرد و ادامه داد؛ به خیال خودشان تحریمهای فلجکنندهای را نسبت به جمهوری اسلامی اعمال کردند؛ این هم اثر نکرد؛ این هم نتوانست؛ آنها میخواستند جمهوری اسلامی را با این تحریمها و با این محاصرهی اقتصادی فلج کنند، [ولی] جمهوری اسلامی فلج نشد. در همان دوران تحریم، کارهای بزرگی انجام گرفت؛ بنده در یک گزارشی خواندم از قول یک ژنرال وابسته به رژیم صهیونیستی که همان وقت در مجلّات خارجی منتشر شده بود؛ گفته بود من با ایران دشمنم، ایران را دوست نمیدارم امّا تحسین میکنم؛ اینها توانستند در عین تحریم فلان موشک را -یک موشکی آنوقت تازه آزمایش شده بود و اینها با ماهواره و امثال آن ردگیری کرده بودند و فهمیده بودند- به وجود بیاورند؛ من تحسین میکنم! در عین تحریم، در حال تحریم، بدون کمک دیگران و با فشارهای اقتصادی [این کارها شد]. یکی از [موارد] جنگ نرمی که انجام دادند، زدن عقبههای جمهوری اسلامی در برخی از کشورهای دیگر بود؛ که مجموعههایی را که جزو عقبههای جمهوری اسلامی محسوب میشدند و عمق راهبردی جمهوری اسلامی محسوب میشدند، تارومار کردند و در خیلی از کشورها زدند؛ یا تارومار کردند یا بالاخره به آنها ضربه زدند؛ این هم اثری نکرد و نتوانست؛ اینها هیچکدام راه به جایی نبرد. پس هم جنگ سختشان شکست خورد، هم جنگ نرمشان.
این اقتصاد مقاومتی که بنده دائماً تکرار میکنم و تأکید میکنم و خب بحمدالله دوستان، ستاد عملیّات و فرماندهی تشکیل دادهاند و کارهایی دارد انجام میگیرد که امیدواریم انشاءالله نتایجش را ببینیم روی زمین، همین است. در اقتصاد، اگر ما قوی شدیم و قدرتمند شدیم، دیگر تحریم معنی ندارد و تحریم یک کار زائدی میشود؛ اگر ما در داخل توانستیم اقتدار اقتصادی به دست بیاوریم، آنها خودشان میآیند به دریوزگی، میآیند دنبال ارتباط اقتصادی؛ نه [فقط] تحریم نمیکنند، بلکه اگر ما تحریم کنیم، آنها میآیند میگویند تحریم نکنید؛ طبیعت کار این است.
دیروز پریروز سخنگویان آمریکایی اعلام کردند که مخالفت ایران با سیاستهای آمریکا در منطقهی غرب آسیا -که آنها به آن میگویند خاورمیانه- موجب میشود که ما ایران را مثلاً تحریم کنیم یا با ایران مقابله کنیم. یعنی چه؟ یعنی ملّت ایران! شما که هشیارید، شما که بصیرید، شما که میفهمید در منطقه چه خبر است، عقب بکشید و اجازه بدهید ما کارهای خودمان را انجام بدهیم، هر کار میخواهیم انجام بدهیم؛ یعنی ادامهی شیطنتها. این وضعیّت جاهلیّت است و این جاهلیّت امروز وجود دارد.
نباید روابط ایران و کرهی جنوبی وابسته به تحریمها و تحت نفوذ و غرضورزی آمریکا قرار بگیرد، بلکه باید ارتباطات دو کشور، «مستمر، پایدار، قوی و صمیمی» باشد.
با کموزیادش، بنده صد بار گفتهام که به آمریکا نمیشود اعتماد کرد؛ حالا دارد کاملاً روشن میشود. روی کاغذ مینویسند که بروند بانکها با ایران معامله کنند -که این روی کاغذ است و ارزشی ندارد- امّا در عمل جوری در دل بانکها هراس میاندازند که آنها نزدیک نیایند؛ ایرانهراسی. میگوید که ایران یک کشور تروریست است و ما ممکن است مثلاً بهخاطر روشهای تروریستی [این] کشور، ایران را تحریم کنیم؛ خب، معنای این چیست؟ این پیام به بانکها است که حواستان جمع باشد؛ ایران ممکن است تحریم بشود؛ جلو نروید. روی کاغذ مینویسند: بانکها بروید معامله کنید، بخشنامه صادر میکنند امّا در عمل کاری میکنند که بانک جرئت نکند جلو بیاید، سرمایهدار خارجی جرئت نکند بیاید سرمایهگذاری کند؛ عملاً دارند این کار را میکنند. حالا خودشان از همهی تروریستها بدترند؛ خودشان به تروریستهای نامونشاندار کمک کردند، هنوز هم طبق اطّلاعات ما دارند کمک میکنند؛ آنوقت به ایران میگویند تروریست! طرف -جناب آمریکایی- میگوید که علّت اینکه سرمایهدارها و سرمایهگذارها نمیآیند در ایران سرمایهگذاری کنند اوضاع داخلی ایران است؛ اوضاع داخلی ایران چهاش است؟ در این منطقه امنتر از ایران کجا است؟ خود آمریکا امنتر از اینجا است؟ آمریکا که طبق آمارهای خودشان هر روز چند نفر از مردم کشته میشوند با ترور، امنتر از اینجا است؟ کشورهای اروپایی با این تظاهرات مردمی، با این مشکلات کارگری، با این مشکلات اقتصادی امنتر از اینجا هستند؟ [ایران،] کشوری امن، کشوری متّحد.
اوضاع داخلی ایران بهرغم دشمنان، به کوری چشم دشمنان، اوضاع بسیار خوبی است. وقتی مسئول آمریکایی میگوید که نظام تحریمهای ضدّ ایرانی از بین نرفته است، معنایش چیست؟ معنایش این است که سرمایهگذار خارجی بترسد و نزدیک نیاید؛ اینها دارند ایرانهراسی راه میاندازند. با صراحت دارند مردم را از ایران میترسانند برای اینکه کسی نزدیک نشود؛ این دشمن ما است. خب، این دشمن هست؛ ما برای هر فعّالیّتی که انجام میدهیم، باید وجود این دشمن را مفروض بگیریم. از مذاکره استفاده میکند، از مبادلات اقتصادی استفاده میکند، از تحریم اقتصادی استفاده میکند، از تهدید به جنگ و سلاح استفاده میکند؛ در مقابل همهی اینها بایستی نیروی دفاعی داشت.
بنده هم با گفتگوی سیاسی مخالف نیستم؛ البتّه نه با همه -استثناء دارد- بنده در سطح مسائل جهانی، با گفتگوی سیاسی موافقم؛ من در این زمینهها از زمان ریاست جمهوری حرف داشتم و دنبالگیری میکردم؛ اینجور وانمود نکنند که کأنّه ما اصلاً با گفتگوکردن و مانند آن مخالفیم؛ نخیر، ما، هم بیشتر از اینها موافقیم، هم در یک جاهایی بیشتر از اینها بلدیم این کارها را؛ میدانیم هم که چهجوری باید عمل کرد. دشمن از گفتگوی سیاسی هم استفاده میکند. باید مراقب بود.
پس، از مذاکره استفاده میکند، از مبادلات اقتصادی استفاده میکند، از تحریم اقتصادی استفاده میکند، از تهدید به جنگ و سلاح استفاده میکند؛ در مقابل همهی اینها بایستی نیروی دفاعی داشت. [امروز] روزگارِ همهچیز است. روزگار مذاکره هم هست؛ باید در مذاکره قوی بود و جوری باید مذاکره کرد که بعد سرمان کلاه نرود. اینکه ما مذاکره بکنیم، روی کاغذ بیاوریم، بنویسیم، امضا کنیم، بعد آنها هم بهحسبِ ظاهر یک کاری انجام بدهند منتها تحریمها برطرف نشود و تجارت راه نیفتد، پیدا است که یک اشکالی در آنجا هست؛ نباید بگذاریم این اشکالات به وجود بیاید و در آنجا هم باید خودمان را قوی کنیم. در اقتصاد درون کشور هم همینجور؛ ما گفتیم اقدام و عمل. گفتن بس است؛ «دو صد گفته چون نیمکردار نیست». وقتی زیاد هم تکرار کردیم و مدام گفتیم اقتصاد مقاومتی، از دهن هم میافتد؛ یعنی تکراری که شد، یک چیز کسالتباری هم میشود؛ عمل کنیم. غرض این است که کشور احتیاج دارد.
نظام اسلامی از روزی که متولّد شده تا امروز، دائم در معرض حملات سنگین بوده؛ حملات سنگین نظامی و تبلیغاتی و تحریم و امثال اینها و درعینحال، نظام اسلامی در این ۳۷ سال رشد کرده؛ یعنی یک روز نبوده است که توقّف پیدا کند؛ از همهجهت رشد پیدا کرده، از همهجهت قدرت پیدا کرده و عظمت پیدا کرده. دشمن امروز نگاه میکند و میبیند آن نهال باریک و نازکی که اوّل انقلاب بهوجود آمد، امروز به یک درخت تناور تبدیل شده که «تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها»؛ این را دارند جلوی چشمشان میبینند.
آنچه در این تحلیل مفقود است و نادیده گرفته شده است، چند مطلب است که من به یکی از آنها اشاره میکنم و آن این است که در همین توافقی هم که ما با آمریکاییها در قضیهی پنج بعلاوهی یک و مسئلهی هستهای کردیم، آمریکاییها به آنچه وعده داده بودند عمل نکردند و کاری را که باید میکردند انجام ندادند. بله، به تعبیر وزیر خارجهی محترم ما، روی کاغذ کارهایی را انجام دادند امّا از راههای انحرافی متعدّد، جلوی تحقّق مقاصد جمهوری اسلامی را گرفتند. شما نگاه کنید امروز در سرتاسر کشورهای غربی و کسانی که تحت تأثیر آنها هستند، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است، بازگرداندن ثروتهای ما در بانکهای آنها دچار مشکل است، معاملات گوناگون تجاریای که احتیاج به دخالت بانکها دارد دچار مشکل است؛ وقتی دنبال میکنیم، تحقیق میکنیم و میگوییم چرا اینجور است، معلوم میشود از آمریکاییها میترسند. آمریکاییها گفتهاند که ما تحریمها را برمیداریم و روی کاغذ هم برداشتند امّا از طرق دیگر جوری عمل میکنند که اثر رفع تحریمها مطلقاً بهوجود نیاید و تحقّق پیدا نکند. بنابراین، کسانی که امید میبندند به اینکه بنشینیم با آمریکا در فلان مسئله مذاکره کنیم و به یک نقطهی توافقی برسیم -یعنی ما یک تعهّدی بکنیم، طرف مقابل هم یک تعهّدی بکند- از این غفلت میکنند که ما ناگزیر باید به همهی تعهّدهای خود عمل کنیم [امّا] طرف مقابل با طُرق مختلف، با شیوههای مختلف، با خدعه، با تقلّب سر باز میزند و به تعهّدهایی که کرده است عمل نمیکند. این چیزی است که ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم میبینیم؛ یعنی خسارت محض.
من که میگویم «دشمن»، مقصودم دولت آمریکا است؛ تعارف هم نمیکنیم. البتّه آنها میگویند که ما دشمن شما نیستیم، ما دوست [شما هستیم]. پیام نوروزی به مردم ما دادهاند و برای جوانهای ما دلسوزی کردهاند؛ یا در کاخ سفید سفرهی هفتسین پهن میکنند! خب اینها بچّهگولزنی است؛ کسی اینها را باور نمیکند. از آنطرف تحریمها را حفظ میکنند، از آنطرف وزارت خزانهداری آمریکا با طرقی که خودشان دارند و خودشان اقرار کردهاند، جوری عمل میکند که شرکتهای بزرگ، بنگاههای بزرگ و بانکهای بزرگ جرئت نکنند نزدیک بیایند و با جمهوری اسلامی معامله کنند؛ از آنطرف این کارها را میکنند -تحریم میکنند و تهدید میکنند- که دشمنی محض است، از آنطرف هم در کاخ سفید سفرهی هفتسین پهن میکنند یا در پیام عید نوروز میگویند ما برای جوانهای ایرانی دنبال اشتغال هستیم! خب، کسی اینها را باور نمیکند. اینها ملّت ما را هنوز نشناختهاند؛ ملّت ایران را نشناختهاند. ملّت ایران ملّت فهیمی است، آگاه است، دشمنان خودش را میشناسد، شیوههای دشمنی را هم میشناسد. بله، ما با مردم آمریکا مشکلی نداریم؛ ما با هیچ ملّتی و با هیچ آحاد مردمی مشکل نداریم؛ ما با سیاستها کار داریم، با سیاستمدارها کار داریم؛ آنها دشمن هستند.
آمریکا به دلایل واضحی با ما دشمن است؛ همینطور که عرض کردیم، مرادمان سیاستمداران آمریکا و سیاستهای آمریکا است. در قضیهی برجام بدعهدی کردند و به تحریمهای دیگری ما را تهدید کردند. همینطور که گفتم، وزیر خزانهداری آمریکا بشدّت شبوروز مشغول کار است برای اینکه نگذارند که جمهوری اسلامی از نتایج برجام بهرهمند بشود. خب، اینها دشمنی است. مرتّباً تهدید میکنند و مرتّباً به تحریمهای بیشتر تهدید میکنند. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم چند ماه دیگر -هفت هشت ماه دیگر- شروع خواهد شد و تا نُه ماه دیگر این دولت فعلی آمریکا عوض خواهد شد و هیچ تضمینی وجود ندارد که این دولتی که بعداً بهوجود خواهد آمد، همین تعهّدات اندکی را هم که این دولت [فعلی] کرده است عمل بکند. الان نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا در سخنرانیهای انتخاباتیشان مسابقه گذاشتهاند در بدگویی به ایران؛ خب این دشمنی است دیگر؛ دشمنی که شاخودم ندارد. وقتی میگوییم آمریکا دشمن است، یک عدّهای منزعج(۴) میشوند که چرا میگویید دشمن؟ دشمن است؛ اینها دشمنی است. این هم یک واقعیت.(۵) توجّه کنید، فراموش نکنید که ما گفتهایم ملّت و دولت باید همدل و همزبان باشند؛ این را یادتان نرود. همه باید کار کنند و به دولت باید کمک کنند. اگر راهنماییای هم دارند، راهنمایی را به دولت بکنند. باید به دولت کمک کنند.
یکی از سه ابزار مؤثّر دشمن عبارت است از تحریم. دشمن احساس کرده است که کشور ما و ملّت ما از تحریم ضربه میبیند؛ متأسّفانه خود ما هم این برداشت را در او تقویت کردیم. یک جاهایی و در یک برههای دائم تحریم را بزرگ کردیم که آقا تحریم است، تحریم است، باید تحریم را برداریم، اگر تحریم باشد اینجور به ما ضربه میخورد و مانند اینها؛ از آنطرف هم برداشتن تحریمها را باز تقویت کردیم، بزرگ کردیم، بزرگنمایی کردیم که اگر تحریمها برداشته بشود این اتّفاق خواهد افتاد، آن اتّفاق خواهد افتاد؛ اتّفاقاتی که نیفتاد و اگر همینجور هم پیش برویم نخواهد افتاد. لکن دشمن احساس کرده است که با ابزار تحریم میتواند بر ملّت ایران فشار بیاورد؛ دشمن این را احساس کرده است. پس آنچه در مقابل ما امروز وجود دارد عمدتاً عبارت است از تحریم.
ما برای اینکه با تحریم مقابله کنیم چهکار باید بکنیم؟ اوّلِ صحبت عرض کردم که یک دوراهیای را دشمن نشان میدهد به ما؛ میگوید یا بیایید تسلیم آمریکا بشوید و هر چه او میگوید گوش کنید، یا فشار و تحریم ادامه پیدا میکند؛ این یک دوراهی است که گفتیم غلط و دروغ است، امّا یک دوراهی دیگری وجود دارد: یا بایستی مشکلات تحریم را تحمّل کنیم یا ایستادگی کنیم بهوسیلهی اقتصاد مقاومتی.(۶) خیلی خب، آمادگی شما خوب است، منتها برای اقتصاد مقاومتی، صِرف آمادگی کافی نیست؛ ما گفتیم «اقدام و عمل». البتّه دولت محترم در زمینهی اقتصاد مقاومتی کارهایی کردهاند؛ ما گفتیم یک ستاد فرماندهی تشکیل بدهید برای اقتصاد مقاومتی، تشکیل دادند و معاون اوّل رئیس جمهور محترم را در رأس آن گذاشتند؛ کارهایی هم کردند، گزارشش را هم به من دادند که من امروز در پیام اوّل سال به ملّت عزیزمان این را گفتم؛ منتها اینها کارهای مقدّماتی است. به من گزارش دادهاند که بر اثر فعّالیتهایی که انجام گرفته است، تراز بازرگانی مثبت شده یعنی صادرات غیر نفتیمان از وارداتمان بیشتر است؛ خب، این خبر بسیار خوبی است؛ یا اینکه مثلاً فرض بفرمایید واردات ما از سال گذشته کمتر شده است؛ اینها خبرهای خوبی است، منتها اینها کفایت نمیکند و کار با اینها تمام نمیشود؛ کارهای اساسی باید انجام بگیرد. من چند کار را اینجا ذکر کردهام که این کارها باید در زمینهی «اقدام و عمل» انجام بگیرد.
این ده نقطهی کار که اگرچنانچه اقدام و عمل بخواهد انجام بگیرد برای اقتصاد مقاومتی، این ده کار میتواند انجام بگیرد. البتّه کارهای دیگری هم میشود انجام داد که مسئولین نگاه میکنند و بررسی میکنند. بنده ده مورد را اینجوری پیشنهاد میکنم. این میشود جریان انقلاب، این میشود حرکت انقلابی در کشور، این میشود اقتصاد مقاومتیای که کشور را نجات خواهد داد. اگر این کارها را بکنیم، ما میتوانیم در مقابل آمریکا بِایستیم و تحریمهای او در ما اثر نکند. ما احتیاج نداریم از ارزشهای خودمان، از خطوط قرمز خودمان، از اصول خودمان صرفِنظر کنیم تا آمریکا نتواند ما را تحریم بکند؛ ما با دنبال کردنِ همین سیاست اقتصاد مقاومتی، بهمعنای عملی مسئله و اقدام عملی موضوع، میتوانیم کشور را مصونیتسازی کنیم؛ میتوانیم مصونیت بدهیم کشور را تا دیگر در مقابل تحریم به خودمان نلرزیم که ما را تحریم خواهند کرد. خب تحریم بکند؛ اگر اقتصاد مقاومتی شد، تحریم دشمن تأثیر قابل توجّهی نخواهد کرد. این میشود حرکت انقلابی و حرکت مؤمنی. آنوقت اگر ما این کارها را کردیم، مسئولین محترم دولتی آخر سال ۹۵ میتوانند بیایند گزارش بدهند که ما این چند هزار کارگاه و کارخانه و مزرعه و دامداری و امثال اینها را احیاء کردیم. میتوانند بیایند اینها را بگویند؛ میتوانند به مردم گزارش بدهند، مردم هم ببینند و حس کنند. وقتی مردم حس کردند، آنوقت اعتماد و اطمینان پیدا میکنند.
پیشرفت باید حقیقی باشد، عمیق باشد و متّکی به پایهها و استوانههای محکم داخلی باشد؛ این میشود پیشرفت؛ پیشرفت واقعی این است. دیروز شنیدم که این فرمانده محترم سپاه(۸) که در تلویزیون راجع به این موشکها و مانند اینها صحبت میکرده، گفته است که اگر تمام اطراف کشور ما را هم حصار بکشند که هیچچیزی وارد نشود و هیچچیزی خارج نشود، ما در ساخت این موشکها دچار مشکل نمیشویم؛ این یعنی پیشرفت. جوری بایستی حرکت بکنید که اگرچنانچه تحریم هم بکنند و فشار هم وارد بیاورند، پیشرفت شما متوقّف نشود [بلکه] آن دشمن احساس کند که نیاز دارد بیاید جلو. اگر بخواهیم این پیشرفت حقیقی انجام بگیرد، باید خصوصیّات انقلابیمان را حفظ کنیم، حرکت جهادیمان را حفظ کنیم، عزّت و هویّت ملّیمان را حفظ کنیم، هضم نشویم، و در هاضمهی خطرناک فرهنگی و اقتصادی جهانی هضم نشویم؛ اگر اینها را رعایت بکنیم، این درست خواهد شد.
نکتهی اوّل اهمّیّت خود این انتخابات است؛ صرفاً این نیست که ما میرویم پای صندوق رأی و یک برگهی رأیی به نام کسی و کسانی میاندازیم در صندوق؛ مسئله این است که انتخابات در کشور ما قد برافراشتن ملّی است؛ ملّت با انتخابات در مقابل دشمن سینه سپر میکند، عرضِ اندام میکند؛ اهمّیّت انتخابات این است. وقتی دشمن مشاهده میکند که بعد از ۳۷ سال با اینهمه فشار، با این تحریمهای ظالمانه، با این تبلیغات غرضآلود و خباثتبار نتوانسته است مانع مردم از بیعت با نظام بشود، عظمت این انقلاب در چشم او هیبت پیدا میکند، ملّت ایران عظمت پیدا میکند؛ انقلاب او عظمت پیدا میکند؛ انتخابات این است. انتخابات بهمعنای حمایت از عزّت ملّی و استقلال ملّی و بهمعنای ایستادگی ملّت ایران است.
برای دشمنان ملّت ایران اینکه یک ملّتی صریحاً بِایستد و بدون هیچگونه ملاحظهای نظرات قاطع خود را علیه استکبار بیان بکند و به دیگر ملّتها جرئت بدهد، قابل تحمّل نیست، لذا هرچه میتوانند دارند تلاش میکنند. این تلاش دشمن تا کِی ادامه خواهد داشت؟ تا وقتیکه شما ملّت ایران به آنچنان قدرتی دست پیدا کنید که بتوانید آنها را مأیوس کنید؛ همهی تلاش دشمن مصروف این میشود که مانع رسیدن شما به این مرحله بشود. همهی دعواهایی که شما ملاحظه کردید بر سر مسئلهی هستهای راه انداختند، حرفهایی که در باب حقوق بشر میزنند، تهدیدهایی که میکنند، تحریمهایی که کردند و باز هم تهدید میکنند که تحریم میکنیم، برای این است که این ملّت را در این راهی که پُرشتاب دارد حرکت میکند، از شتاب بیندازند و آن را متوقّف کنند؛ البتّه انگیزهی ملّت ایران انگیزهای است که با این چیزها کم نخواهد شد، کمرنگ نخواهد شد.
الان بر سر همین قضیّهی هستهای و این مذاکرات هستهای -که خب حرفها گفته شد، مطالب گفته شد و این جریان طولانی انجام گرفت- همین دو روز قبل از این، مجدّداً بار دیگر یک مسئول آمریکایی گفت ما کاری میکنیم که سرمایهداران و سرمایهگذاران بزرگ دنیا جرئت نکنند بروند ایران سرمایهگذاری کنند. دشمنی را میبینید! آمریکا این است. یکی از هدفهای کسانی که دنبال این مذاکرات بودند -و انصافاً هم تلاش کردند و زحمت کشیدند؛ این کسانی که این مذاکرات را انجام دادند، حقیقتاً زحمت کشیدند، عرق ریختند، واقعاً صرف وقت کردند- گشایش اقتصادی با سرمایهگذاری خارجیها بود؛ [امّا] امروز آمریکاییها جلوی همین را میگیرند. چندین بار تا حالا گفتهاند؛ باز دیروز پریروز، دو سه روز قبل از این، یکی دیگرشان مجدّداً گفت ما کاری میکنیم که سرمایهگذارها جرئت نکنند بروند ایران سرمایهگذاری کنند. اینکه بنده ده بار گفتم به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد، معنایش این است؛ اینکه میگوییم اینها غیر قابل اعتمادند، معنایش این است.
سیاستمداران آمریکایی اعتراض میکنند که چرا در راهپیماییهای ایران و در اجتماعات ایران، مردم میگویند «مرگ بر آمریکا». خب [وقتی] شما اینجوری عمل میکنید، میخواهید مردم ایران چه بگویند؟ این گذشتهی شما است، این سابقهی شما است، این [هم] رفتار امروز شما است. دشمنی شما حتّی بدون پردهپوشی است. بله، در دیدارهای خصوصی لبخند میزنند، دست میدهند، حرفهای چربونرم میزنند، زبان خوش به کار میبرند؛ [امّا] این مربوط به دیپلماسی دیدارهای خصوصی است؛ اهمّیّتی ندارد، ارزشی ندارد، تأثیری در واقعیّت ندارد. واقعیّت این است که قرارداد را ببندند، مذاکرات را بکنند، دو سال چکوچانه بزنند، بعد که قضایا تمام شد بگویند حالا ما نمیگذاریم، و تهدید کنند که میخواهیم تحریم جدید بگذاریم برای اینکه سرمایهگذار خارجی بترسد، واهمه کند و نزدیک نیاید؛ تصریح هم میکنند به این! آمریکا این است؛ در مقابل این دشمن نمیشود انسان چشم خود را ببندد، نمیشود انسان حمل بر صحّت بکند. این [دربارهی] وفای به عهدشان و قابل اعتماد نبودنشان. ملّت عزیز ایران! طرف شما یک چنین عنصری است؛ بیدار باید بود، هشیار باید بود. ما نمیخواهیم برای خودمان دردسر بیخودی درست کنیم؛ بعضیها نگویند شما مدام آمریکا را وادار میکنید و تحریک میکنید؛ نه، آمریکا تحریک نمیخواهد، آمریکا دشمن است. آمریکا یک روز صاحب ایران بوده است، انقلاب آمده این [کشور] را از دستش بیرون آورده است؛ از پا نمیخواهد بنشیند تا وقتیکه دوباره خودش را مسلّط بکند. آمریکا این است. از اوّل انقلاب، قدرتهای مادّیِ درجهی یک دنیا روبهروی نظام جمهوری اسلامی بودند و نتوانستند کاری بکنند. انقلاب وقتی در یک کشوری وارد بشود، طبیعت انقلاب این است که یک مقدار آشفتگی و نابسامانی بهوجود میآورد. اینها در آن روزهای نابسامانی اوّل، سعی کردند کشور را تجزیه کنند؛ سعی کردند کودتا کنند، نشد؛ جنگ تحمیلی را راه انداختند و هشت سال جنگ بر این مملکت تحمیل کردند؛ از همان روزهای اوّل تحریم کردند؛ این تحریمهایی که شما میبینید، دنبالهی تحریمهای اوّلی است و البتّه روزبهروز هم تشدید کردند. خب، کدام کشور میتواند ایستادگی کند؟ کدام کشور میتواند در مقابل اینهمه تهدید مقاومت کند؟ امّا نظام جمهوری اسلامی و ایران اسلامی مقاومت کرد؛ نه فقط خود را نگه داشت، خود را تقویت کرد. امروز قدرت جمهوری اسلامی با روزهای اوّل قابل مقایسه نیست؛ بهعنوان یک قدرت منطقهای، در یک مواردی یک قدرت جهانی؛ در یک مسائلی کشور شما یک قدرت جهانی است؛ در عِداد(۵) قدرتهای جهانی است؛ نظر و رأیش در برخی از مسائل عالم از نظر و رأی قدرتهای درجهی یک دنیا مؤثّرتر است؛ امروز اینجوری است؛ تبدیل شده به یک چنین چیزی. یعنی نصرت الهی آمد، «اِن تَنصُرُوا الله»ای که شما کردید، دنبالش «یَنصُرکُم» را آورد، خدا یاری کرد شما را؛ اگر خدا یاری نمیکرد نمیشد. این «اِن تَنصُرُوا الله» را ادامه باید داد.
راجع به مسئلهی برجام؛ خب این هم حادثهای بود، حادثهی بزرگ و مهمّی هم بود؛ حقّاً و انصافاً هم زحمت کشیدند؛ نهاینکه حالا همهی خواستههای ما برآورده شد؛ نه، امّا همان مقداری که از خواستههای جمهوری اسلامی برآورده شد، این برادران عزیز -وزیر محترم خارجه، هیئت مذاکرهکننده، شخص رئیسجمهور محترم- انصافاً خیلی تلاش کردند؛ ما میدیدیم دائم در حال تلاش و حرصوجوش و حرکت و فکر و دنبال [کردن] و نشستن و جلسات طولانی و بیخوابی و امثال اینها [بودند]؛ انشاءالله خدای متعال به همهی آنها اجر بدهد و کارهایشان مورد سپاس الهی قرار بگیرد؛ این به جای خود محفوظ؛ لکن یک عدّهای دارند اینجور وانمود میکنند که کأنّه این دستاوردهایی که حالا مثلاً پیدا شد، آمریکا یک لطفی کرد به ما که این تحریمها را مثلاً برداشت؛ اینجور نیست. یک عدّهای از این فرصت میخواهند استفاده کنند، باز چهرهی منحوس استکبار را بزک کنند؛ این خیلی خطرناک است. چه لطفی؟ جنابعالی زحمت کشیدی، پول جمع کردی و یک خانه ساختی؛ قلدر محلّه میآید کلید خانه را از دست شما میگیرد، مثلاً نصف خانه را تصرّف میکند، شما را زیر فشار قرار میدهد؛ بعد شما با زحمت، با تلاش، با نیروی فکری، با نیروی بدنی، با نیروی عمومی، با تبلیغات، کاری میکنی که او از خانه بیرون برود امّا دو اتاق را باز برای خودش نگه بدارد؛ اینکه از خانه بیرون رفت، غصبش را کم کرد، منّتی دارد؟ آمریکاییها اینجور هستند. ما انرژی هستهای را با تواناییهای خودمان، با فکر دانشمندانمان، با پشتیبانیهای دولتهای مختلف[مان] پیش بردیم، چهار شهید دادیم در این راه، به این نقطه رساندیم؛ شوخی است؟ کاری کردیم که دشمن که یک روز حاضر نبود یک سانتریفیوژ در این کشور بچرخد، حالا مجبور شده بهخاطر واقعیّتهای موجود، تحمّل کند که چند هزار سانتریفیوژ وجود داشته باشد. این لطفی از طرف آنها نیست؛ این تلاش ملّت ایران است، تلاش دانشمندان است. [آنها] تحریم کردند برای اینکه مردم را عصبانی کنند و به خیابان بکشانند. بنده این را چند سال پیش گفتم؛(۴) بعضیها گفتند این تحلیل است؛ بله، شاید آن روز تحلیل بود امّا امروز خبر است؛ خودشان گفتند؛ افراد متعدّدی از آنها در بیانات مختلف گفتند هدف ما این است که مردم را از نظام جمهوری اسلامی، از دولت جمهوری اسلامی عصبانی کنیم. میخواستند مردم را به خیابان بکشانند؛ [امّا] مردم ما ایستادند؛ این مقاومت مردم، این ایستادگی مردم پشتوانهی کار سیاسی و دیپلماسی و مذاکره و این حرفها شد. دشمن مجبور شد؛ همین مقداری که عقبنشینی کرد، بهخاطر این بود که ملّت از خودش اقتدار نشان داد؛ دولت جمهوری اسلامی از خودش اقتدار نشان داد، عزّت نشان داد. البتّه من شخصاً معتقدم که میشد ما از این بهتر هم انجام بدهیم، خب، بالاخره توان و فرصت و امکانات همین اندازه را اقتضا کرد، ولی همین اندازه پیشرفتی که انجام گرفت، کار قابل توجّهی است، کار مهمّی است و این بهخاطر پشتیبانی ملّت، بهخاطر اقتدار ملّی، بهخاطر اتّصال فراوان نظام جمهوری اسلامی با آحاد مردم و بدنهی مردم بود.
من بارها تذکّر دادهام این است که حالا که تحریمها برداشته شد، آیا مشکل اقتصاد کشور و معیشت مردم و سفرههای مردم با برداشتن تحریمها حل خواهد شد؟ نه، مدیریّت لازم است، برنامه لازم است. من، هم در زمان این دولت، هم در زمان دولت قبل که بخشی از تحریمهای مهم تازه شروع شده بود و بخشی هم در انتظار زمان بود که شروع بشود گفتم که مشکلات اقتصادی کشور ممکن است بیست درصد، سی درصد، چهل درصد مربوط باشد به تحریمها [امّا] بقیّه مربوط به مدیریّت ما است؛ ما باید مدیریّت کنیم، ما بایستی درست عمل کنیم و راه عمل هم اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی را همه تأیید کردند، همه تصدیق کردند، برایش برنامهریزی کردند -خوشبختانه دستگاههای دولتی، دوستان ما در دولت برنامههایی دارند برای پیگیری- بجد باید آن را پیگیری کنند و کشور را باید از لحاظ اقتصاد مقاوم کنند؛ وَالّا اگر چشم ما به تصمیم بیگانه باشد، به دست بیگانه باشد، به جایی نمیرسیم. نفت ما را امروز تقریباً به یکپنجمِ قیمت رساندهاند. نفت را که سرمایهی اصلی اقتصاد ما است متأسّفانه، تقریباً به یکپنجم قیمت رساندهاند. تازه همان ۱۰۰ دلار یا ۱۱۰ یا ۱۲۰ دلار هم قیمت واقعی نفت نبود؛ قیمت واقعی نفت از آن هم بیشتر است -این را هم من قبلها گفتهام-(۶) امّا همان [قیمتی] هم که بود، آن را تقریباً به یکچهارم یا به یکپنجم تقلیل دادهاند. اگر چشم انسان به دست دشمن باشد، این اتّفاقات زیاد میافتد. اینها تکانههای اجتنابناپذیری است که انسان در مقابلش اختیاری ندارد؛ ما باید اقتصاد را جوری بکنیم که در مقابل این تکانهها بتواند محکم بِایستد و تحت تأثیر قرار نگیرد.
از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.
از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.
در خاتمه همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هر چند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد. امید است که مراقبت شود که این مقصود با جدّیّت تمام دنبال شود و بخصوص به تقویت تولید ملّی توجّه ویژه صورت گیرد و نیز مراقبت فرمایید که وضعیّت پس از برداشته شدن تحریمها، به واردات بیرویّه نینجامد، و بخصوص از وارد کردن هرگونه مواد مصرفی از آمریکا جدّاً پرهیز شود.
همینطور که بعضی از دوستان در سخنرانیهای خودشان اشاره کردند، هدف دشمنان ملّت ایران این است که نگذارند این کشور و این ملّت به جایگاه شایستهی خودش، آن جایگاه تمدّنی، برسد؛ [چون] احساس کردهاند که این حرکت در کشور آغاز شده؛ تحریمها بهخاطر این است. بله، بنده هم عقیدهام این است که هدف تحریمها مسئلهی هستهای فقط نیست، مسئلهی حقوق بشر هم نیست، مسئلهی تروریسم هم نیست. گفتند چرا فلانی برای روضهی علیاصغر که روضهخوان خواند، گریه نکرد؟ گفت آن بنده خدا خودش صد علیاصغر سر بریده؛ این برای روضهی علیاصغر گریه میکند؟ اینها خودشان تروریستپرورند، اینها خودشان ضدّ حقوق بشرند؛ اینها دنبال این هستند که برای حقوق بشر به یک کشوری فشار بیاورند؟ مسئله این نیست؛ مسئله یک محاسبهی بسیار بالاتر و فراتر از این حرفها است؛ یعنی یک ملّتی، یک حرکتی، یک هویّتی بهوجود آمده است مبتنی بر منابعی و مبادیای درست نقطهی مقابل مبادی نظام استکبار و نظام ظلم و انظلام؛ نمیخواهند این به جایی برسد؛ ما در یکچنین موقعیّتی هستیم؛ ما در یکچنین جایگاهی هستیم. بایست حرکت بکنیم، باید تلاش کنیم. تحریمها هم البتّه زحمتهایی ایجاد میکند امّا میتواند مانع پیشرفت نشود؛ [باید] از ظرفیّتهایمان استفاده کنیم. و شما اساتید در این زمینه نقش دارید؛ و وزارت علوم و وزارتهای مربوط به مسئلهی دانش، نقشهای اساسی و مهمّی دارند؛ این نقشها را قدر بدانید و دنبال کنید و انشاءالله از خدای متعال هم کمک بخواهید. این آیهی شریفه را هم که دوستان خواندند -اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم-(۷) این وعدهی بیتخلّف الهی است.
در طول این ۳۵ سالی که گذشته است، همواره و همیشه هیبت این حرکت عظیم مردمی، چشم دشمنان جمهوری اسلامی را گرفته است. خیلی رجزخوانی کردند، هرچه توانستند تلاش کردند امّا ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی در نظر اینها هیبت داشته است؛ این هیبت را ما باید حفظ کنیم؛ این هیبت بایستی محفوظ بماند؛ واقعیّت هم هست، توهّم نیست. ما یک کشور بزرگ، یک ملّت هفتادوچند میلیونی، دارای سابقهی فرهنگی و تاریخی عمیق و اصیل بیش از بسیاری از نقاط عالم، دارای شجاعت، دارای عزم، ملّتی که از هویّت خود و از شخصیّت خود دفاع میکند [هستیم]؛ یک نمونهاش در هشت سال دفاع مقدّس ظاهر شد. در این هشت سال همهی قدرتمندان دنیا - شرق و غرب - و وابستگان آنها و مرتجعین و همه و همه، دست به هم دادند تا ملّت ایران را به زانو دربیاورند [امّا] نتوانستند. جا ندارد که این ملّت، هیبت و عظمت در چشم ناظران جهانی پیدا کند؟ این عظمت را باید حفظ کرد. ما نظامی هستیم که مسئولان سیاسی کشورهای گوناگون و آنهایی که خبر دارند، این را به ما گفتند؛ بعضی به ما گفتند - بعضی دلشان نیامده به ما بگویند و در جمعهای خودشان گفتند و خبرش به گوش ما رسیده است - که این تحریمهایی که اینها علیه ایران وضع کردهاند و این فشاری که علیه جمهوری اسلامی راه انداختهاند، علیه هر کشور دیگری بود، او را منهدم میکرد، متلاشی میکرد امّا به جمهوری اسلامی تکان هم نتوانسته وارد کند. این چیز کوچکی نیست؛ این خیلی حادثهی بزرگی است البتّه تبلیغات جهانی یک پوششی، یک پردهای، یک غباری همواره در مقابل مخاطبان خود قرار میدهد که نمیگذارد خیلیها واقعیّتها را ببینند؛ امّا درعینحال بسیاری از مردم دنیا، بسیاری از ملّتها بخصوص آنهایی که به ما نزدیکند، واقعیّتها را میبینند؛ و همهی مسئولین سیاسی دنیا واقعیّتها را میبینند؛ نگاه نکنید به حرفهایشان؛ همین رؤسا و مسئولان سیاسی و سخنگویان دستگاههای مختلف غرب و اروپا و آمریکا و دیگران که گاهی حرفهای بیربطی هم میزنند، همهی اینها در دلشان این عظمت را، این هیبت را، این اقتدار را، این لیاقت را برای ملّت ایران تصدیق میکنند و میبینند منتها در زبان جور دیگری عمل میکنند.
من مکرّر گفتهام راجع به این مذاکرات و [مسائل] هستهای و امثال اینها؛ حرف زیاد زدهایم و آنچه باید بگوییم، گفتهایم لکن همه توجّه داشته باشند - هم مسئولین سیاست خارجی ما، هم مسئولین گوناگون دیگر، هم نخبگان جامعه - یک ملّت اگر نتواند از هویّت خود، از عظمت خود، آنچنان که هست، در مقابل بیگانگان دفاع بکند، قطعاً توسری خواهد خورد؛ بروبرگرد ندارد. باید قدر شخصیّت و هویّت خود را دانست. دشمن تهدید میکند، همین چندروزه، دو نفر از مقامات رسمی آمریکا تهدید نظامی کردند؛(۷) حالا کار به آن افرادی که مسئولیّتهای خیلی مهم و حسّاسی ندارند، نداریم. من نمیفهمم مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟ مذاکره کنیم زیر شبح تهدید! مثل اینکه یک شمشیری بالای سر [ما باشد]. ملّت ایران اینجوری نیست؛ ملّت ایران مذاکرهی زیر سایهی تهدید را برنمیتابد. چرا تهدید میکنند؟ چرا غلط زیادی میکنند؟ میگوید اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حملهی نظامی به ایران بکنیم؛ اوّلاً که غلط میکنید؛ ثانیاً من در زمان رئیسجمهور قبلی آمریکا - آنوقت هم تهدید میکردند - گفتم دوران بزنودررو تمام شده؛(۸) اینجور نیست که شما بگویید میزنیم و درمیرویم؛ نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم. اینجور نیست که ملّت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملّت ایران تعرّضی بکند؛ ما دنبال خواهیم کرد. این معنا را همه توجّه داشته باشند؛ مذاکرهکنندگان ما هم توجّه داشته باشند؛ خطوط قرمز و خطوط اساسی که گفته شده است، همواره در نظرشان باشد که البتّه لابد هست، انشاءالله مورد نظرشان هست و از این خطوط عبور نخواهند کرد؛ امّا این معنا هم قابل قبول نیست که آنها مدام بنشینند تهدید بکنند. چه تهدیدی؟ شما به این مذاکرات کمتر از ما احتیاج ندارید؛ بله، ما دوست داریم تحریمها برداشته بشود امّا اگر تحریم هم برداشته نشود ما میتوانیم از طرق دیگری خودمان را اداره کنیم؛ این ثابت شده. یک روزی بنده این را مطرح کردم،(۹) امروز خوشبختانه میبینیم اقتصاددانها، مسئولین گوناگون، افراد وارد در مسائل اقتصادی کشور، همه دائماً این را تکرار میکنند؛ میگویند اینجور نیست که مسائل اقتصادی کشور وابستهی به این تحریمها باشد تا با برداشتن تحریمها، مشکلات اقتصادی برطرف بشود؛ نه، مشکلات اقتصادی با ارادهی خودمان، با نیّت خودمان، به دست خودمان، با تدابیر خودمان ممکن است برطرف بشود؛ چه تحریم باشد، چه نباشد. البتّه تحریم نباشد، آسانتر است؛ تحریم باشد یکقدری مشکلتر است امّا ممکن است. مسئلهی ما نسبت به مذاکرات یک چنین موضعی است. امّا دولت کنونی آمریکا به این مذاکرات نیاز واقعی دارد؛ اینها در کارنامهی خودشان، یک نقطهی اساسی که میتوانند مطرح کنند، این است که ما توانستیم جمهوری اسلامی ایران را بیاوریم سر میز مذاکره و فلان مطلب را به او تحمیل کنیم؛(۱۰) اینها احتیاج دارند به این. اگر احتیاج طرف مقابل به این مذاکرات بیشتر از ما نباشد - که حتماً هست - لااقل کمتر از ما نیست؛ چرا تهدید میکنند؟ بنده با مذاکراتی که در زیر شبح تهدید انجام بگیرد، موافق نیستم. بروند حرف بزنند، مذاکره کنند، به توافق برسند، اشکالی ندارد - البتّه درحالیکه آن خطوط اصلی را رعایت کرده باشند - لکن بههیچوجه تحمیل را قبول نکنند، زور را قبول نکنند، تحقیر را قبول نکنند، تهدید را قبول نکنند.
ممکن است بعضی بگویند این مسئلهی تولید که شما تکرار میکنید - و ما همیشه مرتّباً تکیه میکنیم روی مسئلهی تولید، هم در اظهارات عمومی، هم در جلسات با مسئولان - لوازمی دارد؛ با وضع کنونی که تحریم هست و فشارهای بینالمللی هست، رونق تولید و تقویت تولید تحقّق پیدا نخواهد کرد. بنده انکار نمیکنم که این تحریمهای ظالمانهای که دشمنان ملّت ایران و دشمنان انقلاب بر ملّت ایران تحمیل کردهاند تأثیر دارد؛ بلاشک بیتأثیر نیست، منتها این را من انکار میکنم که این تحریمها بتواند جلوی یک تلاش عمومی سازمانیافتهی برنامهریزیشده برای رونق تولید را بگیرد؛ این را من قبول ندارم. بنده نگاه میکنم به سطح کشور، میبینم در بخشهای مختلفی که اتّفاقاً در بعضی از این بخشها فشار دشمنان و تحریم و امثال ذلک شدیدتر هم بوده است، بهخاطر همّت مسئولان و کارگران و جوانان علاقهمند، تولید پیش رفته است. این را من دارم مشاهده میکنم و میبینم؛ جلوی چشم همه است. فرض بفرمایید در زمینهی صنایع نظامی؛ شما امروز را مقایسه کنید با پانزده سال قبل یا بیست سال قبل یا حتّی ده سال قبل، میبینید ما پیشرفتهای شگرفی داشتیم؛ پیشرفتهای عجیب و غریبی داشتیم در زمینهی تولید نظامی. این در حالی است که تحریمهای دشمنان در خصوص مسائل نظامی شدیدتر است؛ مالِ امسال و پارسال هم نیست؛ از خیلی قبلها چنین تحریمهایی - با فشار زیاد - وجود داشته است امّا ما پیشرفت کردیم. یا در زمینهی علوم زیستی، زیست فنّاوری، ما پیشرفتهای زیادی کردیم؛ درحالیکه همان محدودیّتها، همان تحریمها وجود داشته است. حتّی در بعضی از دانشگاههای معروف دنیا به دانشجوی ایرانی اجازه نمیدادند که در این رشتهها درس بخواند، تحقیق کند، پیشرفت کند، درعینحال کشور در این علوم پیشرفتهای بسیار برجسته و نمایانی کرده است که این را همه مشاهده میکنند. کسانی که اهل اطّلاعند و مایلند اطّلاع داشته باشند، چیزهای محرمانهای نیست؛ اینها را میتوانند اطّلاع پیدا کنند. یا در بعضی از علوم نو مثل فنّاوری نانو - که اینها جزو فنّاوریهای جدید دنیا است - هیچکس در دنیا به ما در این زمینهها کمک نمیکند و کمک نکرده است، بعد از این هم کمک نخواهند کرد ما جلو هستیم؛ عناصر ما، جوانهای ما، محقّقین ما، دانشمندان ما در این زمینهها دارند کار میکنند، تلاش میکنند، پیشرفتهای چشمگیری پیدا کردهاند. فرض بفرمایید در صنایع دانشبنیان؛ که در همین حسینیّه نمایشگاهی برگزار کردند(۳) و بنده با جوانان علاقهمند به این کار و بخشهای مختلف شرکتهای دانشبنیان از نزدیک آشنا شدم - البتّه گزارش داشتم، اطّلاع داشتم منتها از نزدیک هم با اینها آشنا شدیم - دارند کار میکنند، دارند تلاش میکنند، دارند پیش میروند. امروز ما در زمینهی شرکتهای دانشبنیان [نسبت] به دهسال پیش و پانزدهسال پیش خیلی پیشرفت کردهایم؛ اینها همه در حال تحریم اتّفاق افتاده است. بله، اگر تحریم ظالمانهی دشمنان وجود نداشت، ممکن بود ما در همین زمینهها بیشتر پیش برویم - این را انکار نمیکنیم - البتّه ممکن هم بود که بیتوجّهی کنیم، نگاه نکنیم به نیازهای کشور و از پول نفت و واردات و امثال این چیزها به اموری بپردازیم که پیشرفتِ تولید را برای کشور به وجود نیاورد؛ این هم ممکن بود. یکمقدار واقعاً باید به این توجّه کنیم که یک مقدار از پیشرفتهای ما بر اثر منع از بیرون بوده است؛ این را باید قدر بدانیم؛ ندادند، مجبور شدیم خودمان اقدام کنیم. وقتی راه واردات بیرویّه باز بشود و هرچه خواستید بیاورید، سهلگراییِ انسان، انسان را میکشاند به سمت تنبلی، بیکارگی. این هم یک طرف قضیّه است. بنابراین بنده تکیهای که روی مسئلهی تولید میکنم، نبایستی پاسخ داده بشود که تولید در شرایط تحریمِ سفت و سخت ممکن نیست؛ نه، ممکن است. هرکاری که شما تصمیم بگیرید انجام بدهید، همّت کنید، نیروهایتان را بیاورید در صحنه، از خدای متعال هم کمک بخواهید، هدایت بخواهید، شدنی است؛ این را ما امتحان کردیم.
یک خصوصیّت دیگری که باید نیروهای مسلّح ما به آن توجّه داشته باشند، خوشبختانه توجّه هم کردهاند و این کاملاً آشکار است، مسئلهی عمل به آیهی شریفهی «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم»(۳) است. معنای این آیه این است که غافلگیر نشوید؛ معنایش این است که اگر چنانچه دشمنی به شما حمله کرد، شما بر اثر کمبود امکانات، کمبود سلاح و مهمّات، کمبود آمادگی، خسارت تحمّل نکنید، که خسارت شما خسارت ملّت است، خسارت شما خسارت اسلام است. لذا عرض کردم پیشرفتهایی که تا امروز نیروهای مسلّح ما در این زمینه داشتهاند نمونه است. یعنی در سطح کشور با اینکه خوشبختانه کشور ما از لحاظ پیشرفتهای علمی و فنّاوری یک سطح قابل قبول و برجستهای در دنیا دارد، امّا در بین مجموعهی پیشرفتها، پیشرفتهای تسلیحاتی و پیشرفتهای نظامی ما جزو برترینها است. آن مقداری که ما در طول این سالها توانستهایم تجهیزات و امکانات کشور را پیش ببریم، در این فاصلهی زمانی، در این مقطع زمانی، با این فشارها، با این تحریم، با این کمبود منابع، یک کار بسیار فوقالعاده است؛ بسیار فوقالعاده است.
خوشبختانه نیروهای مسلّح در بخشهای مختلف، خودشان یا بالمباشره یا با برنامهریزی و با استفادهی از دستگاههای علمی و فنّاوری توانستهاند کارهای بزرگی بکنند و این کار باید ادامه پیدا کند. آنچه من تأکید میکنم این است که پیشرفتهای کشور در زمینههای تسلیحاتی و در زمینههای آمادگیهای رزمی باید همچنان طریق پیشرفت را ادامه بدهد؛ دشمنان ما این را نمیخواهند. امروز یکی از ابزارهای فشار تبلیغاتی بر جمهوری اسلامی همین مسئله است - مسئلهی موشکها، مسئلهی پهپادها، مسئلهی امکانات نظامی و همین چیزهایی که با هنر جوانان ما در داخل کشور بدون کمک گرفتن از این و آن بهوجود آمده است - میخواهند این نباشد، میخواهند این را متوقّف کنند. منطق صحیح عُقلایی با پشتوانهی آیهی قرآن به ما میگوید این راه را باید دنبال بکنید. مطلب بعدی که ما به مسئولین گفتیم و به مردم هم عرض میکنیم، این است که در این جزئیّات مذاکرات ــ که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است ــ اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها بهطور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق بهطور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.
یکی دیگر از فرصتها عبارت است از پیشرفتهای علمیای که در دوران تحریم بهوجود آمده است. یک وقت قدرتها و دولتها و پولها و سرمایههای جهانی و بینالمللی به کمک یک ملّتی میآیند؛ یکوقت همهی درها را بهروی یک ملّت میبندند، درعینحال آن ملّت میتواند در بخشهای مختلف کارهای بزرگ بکند. امروز شما این کارها را مشاهده میکنید؛ اینها را دستکم نباید گرفت. همین فاز دوازدهم پارس جنوبی که چند روز قبل از این بهوسیلهی رئیس جمهور افتتاح شد، یک طرح صنعتی بسیار بزرگ و پیچیده است که میتواند رشد اقتصادی کشور را و محصول تلاش عمومی کشور را بهصورت محسوسی افزایش بدهد. از این قبیل چیزها فراوان داریم. ملاحظه کردید در رزمایش نیروهای مسلّح، دستگاههایی وارد عرصه شدهاند که دشمنان از دیدن اینها تعجّب میکنند؛ این تعجّب را به زبان هم میآورند؛ نه اینکه ما تعجّب آنها را حدس بزنیم، خودشان میگویند که تعجّب میکنند؛ اینها همه در زمان تحریم اتّفاق افتاده است. این چیز کوچکی نیست، این فرصت بسیار بزرگی است، اینها را در طول سالهای متمادیِ تحریم – یعنی از سالهای ۸۹ و ۹۰ و ۹۱ و ۹۲ که این تحریمهایِ به گمان آنها فلجکننده بر کشور سایه میانداخته است – جوانهای ما انجام دادند، نیروهای مبتکر ما انجام دادند. این خیلی فرصت بزرگی برای کشور است؛ [پس] همین تحریمها هم فرصت است. من این را بعداً مختصراً عرض خواهم کرد که خود همین تحریمها به یک معنا فرصت است برای ملّت ایران؛ بله دشواریهایی بهوجود آورده است امّا این تحریم، میتواند فرصت باشد که در این زمینه عرض میکنم.البتّه چالشهایی هم داریم که دربارهی این چالشها هم امروز مقداری عرض خواهم کرد.
دشمنان ما صریحاً میگویند که هدفشان از فشارهای اقتصادی یک هدف سیاسی است. هدف آنها این است که مردم ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند؛(۱۱) توجّه بفرمایید؛ البتّه بله، «مرگ بر آمریکا»، چون آمریکا آن عامل اصلی این فشارها است و خودشان هم اصرار دارند بر اینکه متمرکز بشوند روی اقتصاد ملّت عزیزما. هدفشان چیست؟ هدف این است که مردم را در مقابل دستگاه قرار بدهند؛ این را صریحاً میگویند که میخواهیم فشار اقتصادی بیاوریم تا وضعیّت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی. این را صریحاً میگویند البتّه بدروغ گاهی ادّعا میکنند که طرفدار ملّت ایرانند که این دروغها را نمیشود باور کرد و نباید از دشمن باور کرد، لکن هدفشان همان هدف سیاسی است. میخواهند این امنیّتی که امروز در کشور ما هست را – که این امنیّت، در منطقهی غرب آسیا که ما در آن قرار داریم، بینظیر است؛ بحمدالله امروز نه در شرق ما، نه در غرب ما، نه در شمال ما، نه در جنوب ما، در هیچ کشوری امنیتّی مانند امنیّتی که امروز بر کشور ما و ملّت ما حاکم است، وجود ندارد – بهدست مردم از بین ببرند و مردم را وادار کنند به برهم زدن امنیّت؛ و حرکات اعتراضی را در کشور شروع کنند؛ دارند تحریک میکنند، دارند کار میکنند، دارند برنامهریزی میکنند. این کاری است که باجدّیّت و با شدّت بهدنبال آن هستند؛ خب این یک شرایط مهم است، این یک چالش بزرگ است. وقتی یک چنین چالشی در کشور وجود دارد، همهی نیروها باید در کنار هم قرار بگیرد، با هم کار کنند و مسئلهی اقتصاد را جدّی بگیرند.
تحریم تنها ابزار دشمن است، این را بدانند. تنها ابزار دشمن برای مقابلهی با ملّت ایران امروز عبارت است از تحریم؛ اگر ما درست عمل کنیم، با تدبیر عمل کنیم، تحریم میتواند بیاثر بشود. همچنانکه اشاره کردم، همین دستگاههای تولیدی و صنعتیای که امروز خوشبختانه دستگاههای دولتی آنها را افتتاح میکنند – ازجمله همین فاز دوازدهم پارس جنوبی که قبلاً اشاره کردم و همین پیشرفتهای نظامی و همین پارکهای علم و فنّاوری و امثال اینها – کارهایی است که میتواند اینجور تحریم را از بین ببرد؛ اثر تحریم را اوّل کاهش بدهد، بعد هم از بین ببرد. تحریم، مشکلتراش بود امّا برای ما برکاتی هم داشت. تحریم به ما نشان داد که باید به خودمان متّکی باشیم و به ما ثابت کرد که میتوانیم از نیروهای درونی خودمان استفاده کنیم. اگر مسئولین دولتی و آحاد مردم و بخصوص فعّالان بخشهای اقتصادی همّت بکنند، تلاش بکنند و دستگاههای رسانهای عمومی هم کمک بکنند – که حالا اشاره خواهم کرد – انشاءالله خواهیم دید که تحریم قادر نخواهد بود که ملّت ایران را از پیشرفت باز دارد.
آمریکاییها تکرار میکنند که «ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم» این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجهی مذاکرات؛ آن کسانی که دستاندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعهی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را برمیداریم! اینجوری نیست؛ همینطور که مسئولین ما صریحاً گفتهاند و رئیسجمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصلهای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.
مشکلاتی را هم که متوجّه ما میشود درست بشکافیم. حالا مثلاً فرض بفرمایید ما از تحریم صدمه دیدیم و آسیبهایی از تحریم به اقتصاد ما، به مسائل گوناگون ما وارد شده است؛ این آسیبها ناشی از چیست؟ انسان اگرچنانچه درست موشکافی کند، میبیند این آسیبها بیشتر ناشی از وابستگی ما به نفت است مثلاً؛ یا بیشتر ناشی از عدم حضور مردم در متن میدان اقتصادی است، [یعنی] دولتی کردن اقتصاد؛ بیشتر ناشی از اینها است. اگر ما نگاه کنیم و عامل اصلی را بشناسیم و آن عامل اصلی را بهنحوی علاج کنیم، تحریم یا بیاثر خواهد شد یا کماثر خواهد شد. اینکه دشمن میتواند ما را تحریم کند و مثلاً دست روی نفت ما بگذارد و این ما را آزار میدهد، بهخاطر این است که ما نفت را در زندگی خودمان و در اقتصاد خودمان عمده کردهایم؛ اینکه وقتی با دولت برخورد میکند، دستگاههای گوناگون دولتی مورد تحریم قرار میگیرند، بهخاطر این است که این دستگاهها متعلّق به دولتند. ما میتوانستیم در عرصهی اقتصادی، دستهای گوناگون مردمی را وارد بکنیم. آن اشتباهاتی که کردیم در اوایل انقلاب که همینطور اصرار کردیم بر اینکه همهچیز بایست متعلّق و در اختیار دولت باشد و چیزهای جزئیِ کوچک زندگی را هم ما سپردیم به دولت، خب نتیجهاش همین چیزها است؛ اینها را بایستی علاج کرد.
این را من به شما عرض بکنم: از بعد از تمام شدن جنگ، یعنی از سال ۶۷ که هشت سال دفاع مقدّس تمام شد، یک برنامهریزیِ عمومیِ قدرتهای استکباری وجود داشت برای اینکه نگذارند ایران اسلامی تبدیل بشود به یک قدرت اثرگذار اقتصادی در منطقه؛ سعی کردند، روی این کار کردند. خب، جنگ که تمام شد، ما شروع کردیم به برنامهریزی برای مسائل اقتصادی و پیشرفتها؛ مشغول برنامهریزی شدیم؛ اینها فهمیدند که اگر جلوی ایران را نگیرند،اگر چنانچه اخلالگری نکنند، دخالت نکنند، مزاحمت نکنند، ایران اسلامی با تواناییهای خود - که آن روز سایهی وجود شریف امام بزرگوار هم بر سر ما بود و حیات مبارک ایشان ادامه داشت - با تکیهی به اسلام، با تکیهی به مردم، تبدیل خواهد شد به یک قطب اقتصادی منطقهای و روی اقتصاد منطقه و اقتصاد بینالملل اثر خواهد گذاشت، [لذا] برنامهریزی شد برای اینکه نگذارند. اینها مربوط به مسائل هستهای نیست؛ پیش از قضایای هستهای - مسائل هستهای مثلاً فرض کنید دهسال، دوازده سال است که پیش آمده؛ اینها مربوط به قبل از مسائل هستهای است - مربوط به سال ۶۷ و ۶۸ و آن سالها است؛ دشمنان ما از آن روز شروع کردند به تلاش. کسانی که اهل اطّلاعند، میدانند که برنامههای غربیها و عمدتاً آمریکا شروع شد برای دُور زدن ایران: در خطوط انتقال نفت و گاز، ایران را دُور بزنند؛ در خطوط اصلی هوایی و زمینی و دریایی، ایران را دُور بزنند؛ در خطوط انتقال شبکههای فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات، ایران را دُور بزنند؛ یک نوع تحریم بیسروصدا؛ هر فعّالیّت اقتصادیِ مهمّی که ایران میخواهد انجام بدهد، طرفها را بترسانند. اینها اتّفاقاتی است که در این کشور افتاده است. افراد مدّعی و بیاطّلاع نیایند حرف بزنند و خیال کنند که خب هیچکاری کسی انجام نداده است؛ نه، خیلی تلاش شده است. دشمن برنامه داشت در این زمینه، و برنامهی خودش را قدمبهقدم تا امروز پیش برده است و عمل کرده است. آنچه شما مشاهده میکنید، برآیندِ تحرّکِ داخلی کشور و دشمنیِ دشمنان است. دشمن نباید فراموش بشود. در زمینهی اقتصاد، دشمن به معنای واقعیِ کلمه برنامهریزی کرد؛ بعضی جاها صریح وارد میدان شدند، بعضی جاها بدون صراحت وارد میدان شدند لکن خب اهل اطّلاع، ملتفت بودند، میفهمیدند که دشمن چهکار دارد میکند. دشمن کیست؟ آمریکا و چند کشور اروپاییِ دنبالهرو آمریکا. اینها مال امروز نیست.
اقتصاد مقاومتی برای کشور ضروری است؛ تحریم باشد هم لازم است، تحریم نباشد هم لازم است. آنروزی که تحریمی هم در این کشور وجود نداشته باشد، اقتصاد مقاومتی برای این کشور ضروری است، لازم است. اقتصاد مقاومتی یعنی ما بنای اقتصادی کشور را جوری تنظیم کنیم و ترتیب بدهیم که تکانههای جهانی در آن اثر نگذارد. یکروز عزا نگیریم که نفت از ۱۰۰ دلار رسید به ۴۵ دلار؛ یکروز عزا نگیریم که آمریکاییها ما را تهدید میکنند که فلانچیز و فلانچیز و فلانچیز را تحریم میکنیم یا عملاً تحریم بکنند؛ عزا نگیریم که اروپاییها کشتیرانیِ ما را تحریم کردند. اگر در کشور اقتصاد مقاومتی باشد، هیچکدام از این تکانههای بینالمللی نمیتواند به زندگی مردم آسیب وارد کند. اقتصاد مقاومتی یعنی این؛ یعنی در داخل کشور، ساختِ اقتصادی و بنای اقتصادی جوری باشد که از نیروهای مردم استفاده بشود، کمک واقعی گرفته بشود، برنامهریزی بشود، بنای اقتصادی استحکام پیدا کند - که من حالا مواردی را ذکر خواهم کرد که این کارها باید انجام بگیرد - تکیهی مسئولان کشور بر این باشد که حرکت اقتصادی کشور را اینجوری قرار بدهند. اگر این شد، شکوفایی خواهد شد؛ اگر این شد، از تهدید دشمن دیگر نمیترسیم، از تحریم دیگر تنمان نمیلرزد، از پایین افتادن قیمت نفت عزا نمیگیریم؛ این اقتصاد مقاومتی است.
ما در این سالها خیلی هشدار دادیم؛ مسئولین هم خیلی تلاش کردند امّا نه آن هشدارهایی که بنده دادم کافی است، نه آن تلاشی که مسئولین کردند کافی است؛ اینها کافی نیست. باید کار جدّی انجام بگیرد؛ مردم هم بایستی کمک کنند به دولت، به مسئولین، به قوّهی قضائیّه تا بتوانند این کارها را انجام بدهند. ما میتوانیم؛ ما در مقابل المشنگهای(۸) که دشمنان ما سر تحریم و این حرفها درمیآورند، میتوانیم ایستادگی کنیم؛ میتوانیم هدفهای آنها را ناکام بگذاریم. وقتی این کارها را نکنیم، این فعّالیّتها را نکنیم، آنوقت نتیجه همین میشود که حالا ملاحظه میکنید؛ دشمن مینشیند آنجا، برای برنامهی هستهای ما شرطوشروط معیّن میکند؛ بعد هم میگوید اگر این شرطوشروط را قبول نکردید، اینجور و آنجور تحریم میکنم؛ خب، همین میشود دیگر.
دشمن حدّاکثر استفاده را از حربهی تحریم دارد میکند؛ هدفشان هم این است که ملّت ایران را تحقیر کنند؛ هدفشان این است که این حرکت عظیمی را که فقط روی دوش ملّت ایران میتوانست انجام بگیرد، متوقّف کنند. حرکت انقلاب اسلامی، حرکت نظام اسلامی، حرکت بهسمت تمدّن نوین اسلامی را میخواهند متوقّف کنند؛ چون میدانند این حرکت درست نقطهی مقابل منافع سرمایهدارهای صهیونیست و کمپانیدارهای ظالم و خونخوار دنیا است. این را میفهمند و میبینند که این حرکت چطور در دنیا دارد توسعه پیدا میکند و ملّتها را متوجّه خودش میکند؛ میخواهند جلوی این را بگیرند. این تحریمها و این تهدیدها و این شرطوشروطکردنها بهخاطر این است. دولت زورگوی قلدر آمریکا که با همهی شکستهایی که در منطقه خوردهاند از زورگویی دست برنمیدارند، از اینطرف هم دنبالهروهای اروپاییاش باز تحریم جدید [اعمال میکنند].
ملّت ایران هم میتواند تحریم کند؛ این را بگوییم که اگر بنای بر تحریم باشد، در آینده این ملّت ایران است که آنها را تحریم خواهد کرد. بیشترین سهم گاز دنیا در اختیار ما است، مال ملّت ایران است؛ گازی که یک انرژی بسیار مهم و اثرگذاری است و دنیا به آن احتیاج دارد و همین اروپای بیچاره احتیاج به این گاز دارد، این گاز در اختیار ما است؛ ایران بیشترین سهم گاز موجود در دنیا را فعلاً - تا حدّ اکتشافات فعلی در ایران - دارد؛ مجموع نفت و گاز را هم که حساب کنیم، باز بیشترین اندازهی نفت و گاز بر روی هم را جمهوریاسلامیایران دارد؛ ما تحریم میکنیم آنها را در وقتی که مناسب باشد؛ و جمهوریاسلامی میتواند این کار را بکند. به فضل پروردگار، با همّت مردم، با همّت شما جوانها در همه جای کشور، در همهی بخشهای گوناگون دیگر هم شبیه همین فعّالیتهایی که فرماندهی محترم الان گفت که در نیروی هوایی انجام گرفته است، در یک سطح وسیعی، در همهی دستگاههای کشور در حال انجام است؛ آن هم در حال تحریم، آن هم درحالیکه دشمنان تحریم کردهاند؛ ما در علوم پیشرفت داریم، در فنّاوری پیشرفت داریم، در مسائل گوناگون اجتماعی پیشرفت داریم، در مسائل گوناگون بینالمللی پیشرفت داریم؛ تجربیات گوناگون، پیدرپی برای جمهوری اسلامی یک ذخیرهی ارزشمند دارد بهوجود میآورد. ما داریم جلو میرویم و پیشرفت میکنیم، علیرغم دشمن، به کوری چشم دشمن؛ آنها هستند که نتوانستند. آنها میخواستند این ریشه را قلع و قمع کنند، آنها حاضر نبودند نظام جمهوری اسلامی را تحمّل کنند [امّا] امروز مجبورند نظام جمهوری اسلامی را تحمّل کنند. در مسائل گوناگون هم با طرق مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی - انواع و اقسام ترفندها - هر ضربهای که بتوانند وارد میکنند لکن بی نتیجه است؛ جمهوری اسلامی، با قدرت در حال پیشرفت کردن است.
مسئولین ما و هیئت مذاکره[ کنندهی] ما و دولت ما همهی تلاششان را دارند میکنند که حربهی تحریم را از دست دشمن خارج کنند.
تلاش آنها برای این است که حربهی تحریم را از دست این دشمن غدّار بیرون بیاورند. البتّه اگر توانستند چه بهتر [امّا ]اگر نتوانستند همه بدانند، هم دشمنان ما بدانند، هم دوستان ما در دنیا بدانند، در داخل راهکارهای فراوانی وجود دارد که حربهی دشمن را کند میکند. اینجور نیست که تصوّر کنیم حربهی تحریم، بلاشک یک حربهی کاری است؛ نخیر، ما اگر همّت کنیم، ما اگر به داشتههای خودمان درست توجّه کنیم - که خب این روحیه بحمدالله هست - میتوان حربهی تحریم را کند کرد، ولو از دست دشمن نتوان خارج کرد. همهی آنچه هم قرارداد بسته میشود بین مسئولین ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیر قابل تفسیر و تأویل باشد. اینجور نباشد که طرف مقابل - که با دبّهکردن و چکوچانه زدن، کار خود را پیش میبرد - بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانهگیری کند، دبّه در بیاورد، کارها را مشکل بکند؛ نه، همهی اینها برای این است که سلاح و حربهی تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البتّه باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافقِ به این صورت[ بشود]؛ والّا اگرچنانچه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملّت ایران و مسئولین و دولت محترم و دیگران، راههای فراوانی دارند و یقینا باید آن راهها را طی کنند برای اینکه بتوانند حربهی تحریم را بیاثر کنند و کُند کنند.
دولتىها هم بدانند که آنچه میتواند آنها را بر انجام وظیفهى خودشان قادر کند تکیه بر نیروى داخلى است؛ تکیه بر نیروى مردم است. من بارها این را عرض کردم در جلسات عمومى و همچنین در جلسات خصوصى با مسئولین دولتى، نگاهشان به دست بیگانه نباشد. بله، امروز دشمنان براى ملّت ایران با تحریم مشکل درست کردند؛ خب، حالا اگر آمدند شرط برداشتن تحریم را یک چیزى قرار دادند که شما غیرتت نمیگنجد که آن را انجام بدهى؛ چه کار میکنید؟ شرط میگذارند دست از اسلام بردارید، دست از استقلال بردارید، دست از حرکت به سوى علم بردارید، دست از فلان پدیدهى افتخارآمیز بردارید تا ما تحریم را برداریم؛ شما چه کار میکنید؟ قطعاً قبول نمیکنید. یقیناً هیچ مسئولى در کشور قبول نمیکند که شرط برداشتن تحریمها، مثلاً فلان مسئلهى اساسى و فلان مسئلهى آرمانى باشد. البتّه دشمن فعلاً نمىآید با آرمانها، معارضهى صریح بکند؛ چرا، اگر ما عقبنشینى کردیم، بهصراحت هم میرسد؛ امّا امروز اینجور نیست که دشمن صریح بیاید با آرمانها معارضه بکند و شرط قرار بدهد لکن باید هوشیار بود؛ فهمید که این پیشنهاد، این حرف، این اقدام ازسوى دشمن با چه هدفى دارد انجام میگیرد. خب، هیچ مسئولى معلوم است که راضى نیست و موافق نیست که در مقابلِ دشمنان کوتاه بیاید و براى اینکه مثلاً تحریمها برداشته بشود یا کم بشود، از آرمانها دست بردارند؛ خیلى خب، حالا که اینجور است، پس شما بیایید کارى کنید که کشور در مقابل تحریمها مصونیّت پیدا کند؛ اقتصاد مقاومتى یعنى این. فرض را بر این بگذارید که دشمن، برداشتن تحریم را متوقّف به چیزى میکند که شما حاضر نیستید آن را قبول کنید - اینجور فرض کنید قضیّه را - کارى کنید که تحریم بىاثر بشود. بارها ما گفتهایم کارى کنید که وابستگى مالى کشور به نفت کم و کم و کمتر بشود؛ خب، شما ملاحظه میکنید در ظرف مدّت کوتاهى قیمت نفت را به نصف میرسانند. وقتى ما وابسته به نفت باشیم، مشکل براى ما درست میشود؛ این فکر را باید کرد. ازجملهى بزرگترین مسئولیّتهاى مسئولین کشور همین است که کارى کنند اگر دشمن دلش نخواست تحریم را بردارد، به رونق کشور و پیشرفت کشور و رفاه مردم ضربهاى وارد نشود؛ راه آن چیست. راه آن این است که مراجعه کنیم به درون کشور، به درون ملّت، از نیروهاى درونى کشور استفاده کنیم و راههایى وجود دارد؛ آدمهاى صاحبنظر، آدمهاى کارشناس و بااخلاص، گواهى میدهند که راههایى وجود دارد که انسان بتواند به خودش متّکى باشد. این وظیفهى مسئولین کشور و مسئولین دولتى است، چشم ندوزند به دست بیگانه؛ بیگانه یکوقت مایل است فشار وارد بیاورد، شما هرچه عقبنشینى کنید، مىآیند جلو؛ هرچه شما یک قدم عقب بروید، آنها یک قدم مىآیند جلو؛ دستگاه استکبار، دستگاه ترحّم و انصاف و انسانیّت و ملاحظه که نیست؛ هرچه شما عقب بروید، آنها جلو مىآیند. فکر اساسى بکنید.
فکر اساسى این است که کارى کنید که کشور از اَخم دشمن ضربه نبیند، از تحریم دشمن لطمه نخورد؛ و راههایى هست، کارهایى هست که میشود کرد؛ بعضى را هم کردهاند و موفّق بوده است و جواب داده است؛ میشود کارهایى کرد؛ میشود این حربه را از دست دشمن گرفت، والّا اگر چنانچه چشم ما به دست دشمن باشد که «آقا، اگر اینکار را نکردى تحریم باقى میماند» [فایدهاى ندارد]؛ کمااینکه آمریکایىها با کمال وقاحت دارند میگویند «اگر در قضیّهى هستهاى ایران کوتاه هم بیاید، تحریمها یکجا و همه برداشته نخواهد شد»، این را صریح دارند میگویند. این نشاندهندهى این است که به این دشمن نمیشود اطمینان کرد نمیشود اعتماد کرد. من با مذاکره کردن مخالف نیستم؛ مذاکره کنند؛ تا هروقت میخواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى نه به نقطههاى خیالى، آنچه لازم است این است.
با دلایل متعدّد هم میشود این را قطعى و مدلّل کرد که قصد واقعى استکبار و غرب در مقابل ایران، جلوگیرى از رشد و اقتدار ملّت ایران است؛ قصد واقعى این است که از عزّت روز افزون ملّت ایران جلوگیرى کنند؛ مسئلهى هستهاى یک بهانه است، بهانههاى دیگرى هم در کنار این هست. مسئلهى اصلى این است که استعدادهاى ملّت ایران بتدریج بُروز و ظهور پیدا کرده است، دارد پیشرفت میکند در همهى ابعاد؛ ابعاد سیاسى، ابعاد علمى، ابعاد گوناگون اجتماعى، و دارد اقتدار پیدا میکند، اینها از این ناراضىاند، از این ناراحتند، جلوى این را میخواهند بگیرند؛ تحریم و فشار هم به همین نیّت است، تحریم و فشار اقتصادى به خاطر همین است که بلکه بتوانند از تلاشهاى رو به گسترش ملّت ایران جلوگیرى کنند؛ لذا تحریم میکنند، فشار مىآورند، فشار اقتصادى مىآورند، البتّه خب فشار اقتصادى عامل مهمّى است.
عامل چهارم [بروز چالش در پایه فکری غرب برای مدیریت دنیا]، پناه بردن به استفادهى از زور و خشونت و سرکوب بود؛ انواع خشونتها، از جمله تحریم. دیده شد و در مقابل چشم مردم دنیا قرار گرفت که وقتى که اینها با یک کشورى، با یک ملتى مسئله پیدا میکنند و نمیتوانند غلبهى فرهنگى خودشان را بر این کشور تحمیل بکنند و سلطهى خودشان را تأمین بکنند، دست به زور میبرند و لشکرکشى میکنند؛ گاهى با لشکرکشى، گاهى با ترور، گاهى با راه انداختن جریانهاى تروریستى؛ که اینها همه در همین زمان خود ما در همین اواخر دیده شده و این در مقابل چشم مردم دنیا است: حملهى به کشورها، حملهى به عراق، حملهى به افغانستان، حملات گوناگون به شکلهاى مختلف به پاکستان و جاهاى دیگر. این هم یکى از آن چیزهایى است که نظام ارزشى غرب را به چالش کشیده.
این وضع منطقه و وضع جهان است و دلیلِ بر اینکه نظم قبلى جهانى دیگر قابل استمرار نیست که غربىها مدیریت جهان را به دست بگیرند. وضع جدیدى در حال شکلگیرى است که البته هنوز هم شکل نگرفته است.
ما اینجا باید چهکار کنیم؟ بهنظر ما دو مطلب، مهم است: مطلب اول این است که این واقعیتهایى که امروز مشاهده میکنیم، واژگونه تحلیل نشود، غلط تحلیل نشود، غلط فهمیده نشود، همچنان که هست فهمیده بشود؛ نه فقط در کشور ما [بلکه] در منطقهى آسیا، هنوز کسانى، کشورهایى، دولتهایى، شخصیتهایى، رجال سیاسىاى، جریانهایى وجود دارند که درک نمیکنند این واقعیتى را که بیان شد؛ اینها معتقدند که ما در مقابل غرب یک راه بیشتر نداریم، باید تسلیم غرب شد؛ حالا این تسلیم یا با طوع و رغبت است - یعنى پذیرش ارزشهاى غربى و تسلیم شدن در مقابل نظمى که آنها ابراز میکنند و توقعاتى که براى ادارهى جهان دارند - یا اگر چنانچه یک کشورى به طوع و رغبتْ تسلیم نشد، طرف آنها نرفت، با آنها همکارى نکرد، نسبت به خواستههاى اساسى آنها طوع و اطاعت نشان نداد، طبعاً مواجه خواهد شد با فشار؛ حالا فشار اقتصادى، فشار تحریم، فشار سیاسى، فشار نظامى؛ ناچار بایستى تسلیم شد، یا تسلیمِ آرام، یا تسلیمِ با سروصدا و مشکل! این تحلیل وجود دارد. این غلط است؛ این تحلیل تحلیل خطرناکى است؛ در کشور ما هم گوشهوکنار این تحلیلها وجود دارد. نه، اینجور نیست؛ همینطور که گفتیم، قدرت غربى بر این دو پایه بود - پایههاى اخلاقى و معنوى و ارزشى، و پایهى نظامى و سیاسى و امنیتى و عملى - هر دوى اینها متزلزل شده است. ما این واقعیت را باید درک کنیم. کار دومى که مهم است، این است که خودمان را آماده کنیم براى ایفاى نقش در پدید آوردن نظم جدید؛ کشور را آماده کنیم براى اینکه نقشآفرینى کند. و این هم ممکن نخواهد شد مگر با قوى کردن کشور؛ کشور را باید قوى کنیم. تقویت کشور متوقف است بر استفادهى از همهى ظرفیتها و توانایىهایى که ما در داخل کشور و در بیرون کشور داریم. توجه بکنیم که ظرفیتهاى ما و توانایىهاى ما، فقط آن چیزهایى نیست که ما در داخل داریم؛ ما در بیرون کشور هم ظرفیتهاى مهمى داریم؛ طرفدارانى داریم، عمق راهبردى داریم؛ در منطقه، در کشور؛ بعضى بهخاطر اسلام، بعضى بهخاطر زبان، بعضى بهخاطر مذهب شیعه؛ اینها عمق راهبردى کشور هستند؛ اینها جزو توانایىهاى ما هستند؛ از همهى این توانایىها باید استفاده کنیم. فقط هم در منطقه نیست، ما در آمریکاى لاتین عمق راهبردى داریم، در قسمتهاى مهمى از آسیا عمق راهبردى داریم، امکاناتِ استفاده داریم؛ از اینها بایستى استفاده کنیم، اینها کشور را قوى خواهد کرد. رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟
عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد. در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانهی بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند. البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قویتر و گاهی گزندهتر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها، به هیچ چیز کمک نمیکند. آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینهی تحریم هم، فایدهای نداشته است. البته در زمینهی ادامهی مذاکرات هستهای، منع نمیکنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود اما این، یک تجربهی ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است. این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم میکند و غربیها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دو گانگی جلوه میدهند. تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره آمریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد. آنچه ما امروز در مجموعهی رفتار دستگاه استکبار مشاهده میکنیم، همین است؛ هدف ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شما است. در میدانهای دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است. در میدانهای واقعی، تنها دو عامل مادّی در اختیار جبههی استکبار بوده و هست: یکی تهدید نظامی، یکی تحریم. استکبار غیر از این دو هیچ چیز در اختیار ندارد. از لحاظ قدرت منطق، قدرت استدلال، توانایی بر اثبات حقّانیّت، دست استکبار بسته است. تنها دو کار میتواند بکند: یکی تهدید نظامی است که مرتّب میکند، یکی هم تحریم؛ این دو هم علاج دارد. تحریم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتی بایستی خنثی کرد. این نکتهای که امروز رئیس جمهور محترم گفتند؛ قبلاً هم ایشان گفته بودند و این نکتهی کاملاً درستی است: برنامههای اقتصادی براساس و با فرض ماندن تحریمها بایستی برنامهریزی بشود و تعقیب بشود و تحقّق پیدا بکند. فرض کنیم که این تحریمها ذرّهای و سرِ سوزنی کم نخواهد شد؛ که حالا خود آنها هم همین را میگویند. آنها هم میگویند که تحریمها دست نخواهد خورد، حتّی از حالا شروع کردند که اگر در زمینهی هستهای هم به توافق برسیم، معنای آن این نیست که همهی تحریمها برداشته خواهد شد؛ هنوز چیزهای دیگری هم هست؛ این همان حرفی است که ما همیشه میگفتیم. من بارها در همین جلسه و جلسات گوناگون دیگر عرض کردهام که [موضوع] هستهای بهانه است؛ مسئلهی هستهای هم نباشد، یک بهانهی دیگری میآورند: مسئلهی حقوق بشر هست، مسئلهی حقوق زنان هست، مسائل گوناگون فراوان را میسازند؛ جعل کردن و بهانهگیری که خیلی مایهای نمیخواهد، دستگاه تبلیغاتی و امپراتوری تبلیغاتی هم که در اختیار آنها است. بنابراین، علاج مسئلهی تحریم، عبارت است از همین اقتصاد مقاومتی.
هم در زمینهی تحریم، هم در زمینهی تهدید نظامی، دست دشمن خالی است: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛ اگر ما [مؤمن باشیم]، دشمن در میدان واقعی کاری نمیتواند بکند. خب، حالا که کاری در میدان واقعی نمیتواند انجام بدهد و دستش از تأثیرگذاری خالی است، راه علاج دشمن چیست؟ راه علاج این است که دستگاه محاسبهی طرف مقابل را دچار اختلال کند؛ دستگاه محاسباتی من و شما را؛ این کار را هم با تبلیغات، با کار سیاسی، با تماسهای گوناگون دنبال میکنند؛ میدانند که جمهوری اسلامی برای رسیدن به هدفهای خود دارای توان است؛ باید نخواهد؛ اگر «خواست»، میتواند؛ میخواهند کاری کنند که نخواهد. امروز تلاش دنیای استکبار و در رأس آنها آمریکا است و این همان جنگ نرمی است که ما از چند سال قبل از این دربارهی آن بحث کردیم، حرف زدیم؛ دیگران هم گفتهاند و نوشتهاند و بحث کردهاند.
از لحاظ کوتاهمدّت هم اعتقاد بنده این است - یعنى این اعتقاد ناشى از کارى است که کارشناسها و صاحبنظرها کردهاند - که تحریمها هم - که امروز مسئلهى تحریمها یکى از مسائلى است که در ذهنها مطرح است - با پیشرفت علم بىاثر میشود. با نگاه کوتاهمدّت و میانمدّت هم که نگاه کنیم - با قطع نظر از آن آیندهى طولانى و بلندمدّت - اگر کشور میخواهد تحریمها که امروز ابزارى است در دست دشمنان ما براى تحقیر ملّت - از تحریم براى فشار آوردن روى آبروى ملّى، غیر از فشارهاى عملى که مربوط به زندگى است استفاده میکنند و تحقیر میکنند؛ اینکه ما از گذشته، در این چند سال مدام تکرار میکردیم که روى مسئلهى تحریمها خیلى تکیه نکنید، بهخاطر این است - [بىاثر شود]، با نگاه علمى به مسائل کشور، و توجّه به علم، و پیوند دادن علم و صنعت و کشاورزى - که توضیحات آقایان محترم را در این زمینهها شنیدید - تحریمها بىاثر خواهد شد. و ما در این زمینهها میدان کار برایمان باز است و میتوانیم کار کنیم؛ شرکتهاى دانشبنیان یکى از اساسىترین کارها در مقولهى همین اقتصاد مقاومتى است که مطرح شده و دربارهى آن بحث شده است و مورد تأیید و تصدیق همهى اطراف مسائل کشور قرار گرفته است.
البتّه در تشخیص شرکتهاى دانشبنیان دقّت بشود، یعنى شاخصهها و مشخّصهها [معیّن بشود] و شرکت دانشبنیان استانداردسازى بشود؛ اینجور نباشد که به اسم شرکت دانشبنیان کسانى بیایند و همین کارهایى را که در برخى از عرصههاى دیگر معمول است - دلّالى و مانند اینها - در [اینجا] پیش ببرند. به معناى واقعى کلمه، شرکتِ دانشبنیان [باشد]؛ این را باید یکى از محورهاى اساسى قرار داد. کنجکاوى که در نسل جوان امروز، در دنیا - بخصوص در دنیاى اسلام - دربارهى پدیدهى مردمسالارى دینى وجود دارد، ناشى از این است که جمهورى اسلامى یک پدیدهاى بود که ۳۵ سال از آغاز ولادت آن گذشت، و در تمام این مدت ۳۵ سال، با واکنش خشن و خصمانهى قدرتهاى مسلط دنیا مواجه بود: هم واکنش نظامى نشان دادند، هم واکنش تبلیغاتى نشان دادند، هم واکنش خصمانهى اقتصادى نشان دادند - که از اول انقلاب تحریمها آغاز شد و روزبهروز تا امروز تشدید شده است - [هم] واکنش سیاسى نشان دادند؛ این جبههى پرقدرت غربى، در مقابل جمهورى اسلامى ۳۵ سال است که هر کارى از دستش برآمده، کرده است؛ تلاش نظامى کرده است، به مهاجمِ نظامىِ به کشور کمک کرده است، دشمنان را در هر نقطهاى علیه جمهورى اسلامى حمایت کرده است، تبلیغات پرحجم علیه آن بهکار برده است، تلاش تحریمى و محاصرهى اقتصادى را در اعلى درجهى ممکن و بدون سابقه بهکار برده است، اما در مقابلْ جمهورى اسلامى، دربرابر اینهمه هجمه و اینهمه مخالفت خشن و بىملاحظه، هم از بین نرفت، هم دچار محافظهکارى نشد، هم به غرب باج نداد، روزبهروز هم کشور پیشرفت کرد؛ این آن چیزى است که ماهیت این کنجکاوى را تشکیل میدهد.
قدرتهاى درجهى یکِ نظامى و سیاسى و اقتصادى دنیا، دستبهدست هم بدهند علیه یک کشورى، علیه یک حکومتى، ۳۵ سال تلاش کنند، [ولى] آن حکومت علىرغم تلاش آنها، نه فقط از بین نرود، بلکه روزبهروز قوىتر بشود، به آنها باج هم ندهد، به آنها اعتنا هم نکند. در عرصههاى مختلف، جمهورى اسلامى اقتدار خود را و قابلیت بقاى خود را نشان داد. امروز وقتى به جمهورى اسلامى نگاه میکنند، [مىبینند] نسل دوم و سومِ انقلاب در این کشور داراى چند میلیون دانشجو، چندین هزار طلبهى علوم دینى فاضل، چندین هزار پژوهشگر و محقق، چند ده هزار استاد دانشگاه و حوزه، هزاران نخبهى علمى و فکرى که بعضى از آنها در عرصهى بینالمللى نامآور و شناخته شدهاند، هزاران فعال و نخبهى سیاسى و فرهنگى و تولیدى و اقتصادى؛ واقعیت جامعهى ما امروز این است. جمهورى اسلامى در میدان علم و فناورى، با وجود همهى این تحریمها، ماهواره به فضا میفرستد، موجود زنده به فضا میفرستد و برمیگرداند، انرژى هستهاى تولید میکند، در بسیارى از دانشهاى نوپدید جزو ده کشور اول دنیا قرار میگیرد، شتاب پیشرفت علم در جمهورى اسلامى از سوى مراکز مسئول این کار در دنیا سیزده برابر متوسط دنیا اعلام میشود، خدمات علمى و فنى به کشورهاى مختلف صادر میکند، با وجود تحریمهاى بىسابقه یک کشور ۷۵ میلیونى را اداره میکند، در سیاستهاى منطقه حرف اول را میزند، در مقابل رژیم غاصب و مورد حمایت زورگویان عالم یکتنه مىایستد، با ظالم نمیسازد و از مظلوم دفاع میکند؛ هر انسان آگاهى به کنجکاوى مىافتد که این موجود چیست، این پدیده چه پدیدهاى است با اینهمه دشمنى، و اینهمه توانایىهاى ذاتى و نشانههاى حیات و بقا؛ ماهیت این کنجکاوى این است. این حالا در زمینههاى مسائل علمى و فناورى و مانند اینها.
من فراموش نمیکنم در سالهای اوائل دههی ۶۰ که بنده رئیس جمهور بودم، ما در یک نقطهای از کشور که نمیخواهم بگویم کجا، یک نیروگاه گازی نصفهکاره داشتیم؛ ما اصرار میکردیم، میگفتیم به آنها که این نیروگاه را باید خودمان تمام کنیم؛ مسئولانی آمدند پیش من - بعضیشان زندهاند، بعضیشان هم خدا رحمت کند، از دنیا رفتهاند - میگفتند آقا! نمیشود؛ بیخود زحمت نکشید، بیخود تلاش نکنید. آمده بودند به بنده اثبات کنند و بنده را قانع کنند که ما نمیتوانیم؛ بایستی از آن شرکت سازنده یا یک شرکت دیگر در دنیا، بخواهیم بیاید؛ در بحبوحهی جنگ بود، دورهی جنگ، دورهی فشارهای فراوان، دورهی تحریمهای سخت.
امروز شما جوانهای این کشور، فعّالان این کشور و مدیران جهادیِ باارزش، توانستهاید خودتان را به رتبهی بالای ساخت نیروگاههای گازی - یعنی رتبهی ششم دنیا - برسانید؛ یک شرکتی در آمریکا، شرکتی در آلمان، شرکتی در فرانسه، شرکتی در ایتالیا، شرکتی در ژاپن، ششمین در دنیا شما هستید؛ و شما نیروگاههای گازی را دارید میسازید؛ این خیلی مهم است. آن سالها به ما میگفتند نمیشود، امّا با پشتکار، با همّت، با توکّل به خدای متعال، با تشویق نیروهای بااستعداد، با عزم راسخی که مدیران ما به کار بردند، این کار اتّفاق افتاد. من میخواهم بگویم عزیزان من! شما این سطحی را که امروز هستید، بکنید ده برابر؛ آن هم قابل اتّفاق افتادن است، آن هم خواهد شد. بعضی چیزها را همّتهای کوتاه و نگاههای نزدیکبین نمیتوانند درک کنند و بفهمند، چون طبیعت انسان را نمیشناسند؛ چون کمک الهی را نمیفهمند؛ چون قدر و قیمت عزم راسخ را درک نمیکنند و استعدادهای درونی خود ما را انکار میکنند. یک نکتهای را مدیر محترم - آقای علیآبادی - در صحبتشان گفتند که مورد تأیید من هم هست و به این نکته هم بنده همیشه توجّه کردهام؛ ایشان گفتند که هر جایی که ما به توانایی دست پیدا کنیم، آنجا تحریم از بین میرود؛ راست هم میگویند. تحریم مال آنجایی است که دست شما بسته است. در هر بخشی که شما بتوانید از خودتان تحرّک و پیشرفت نشان بدهید، طرف احساس میکند تحریم یک کار لَغوی است، کار بیهودهای است، کار ابلهانهای است؛ مثال واضح آن همین موادّ اورانیوم غنی شدهی بیست درصد است که ما برای این نیروگاه تحقیقاتی تهران نیاز مبرمی داشتیم. ذخیرهی کشور داشت تمام میشد، این نیروگاه میخوابید، رادیوداروها که مورد نیاز بود و در اینجا تولید میشد، از دسترس مردم دور میشد؛ مسئولین در تلاش افتادند که بیست درصد را تهیّه کنند. ماجرای بازی درآوردنِ قدرتمندان دنیا - در رأس همهشان آمریکا و بعضی قدرتهای دیگر - سر قضیّهی بیست درصد، یک ماجرای شیرینِ طولانیِ شنیدنی است که چه کردند اینها! ما حاضر بودیم این را بخریم، آنها به انواع و اقسام حیَل متشبّث میشدند که اشکالتراشی کنند، تا اینکه بالاخره جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که بیست درصد را باید خودش تولید کند، [امّا] آنها باور نمیکردند که این کار تحقّق پیدا کند و باور نمیکردند بعد از آنکه بیست درصد تولید شد، امکان تولید سوخت از آن بهوجود بیاید؛ یعنی بتوانند میلهی سوخت و صفحهی سوخت بهوجود بیاورند؛ این کار را هم جوانهای جمهوری اسلامی - مثل شماها - دانشمندان جوان، با هوششان، با ابتکارشان، با مدیریّتهای خوب توانستند انجام بدهند. حالا که همهی دنیا فهمیدند و دانستند که جمهوری اسلامی به این فنّاوری دست پیدا کرده و محصول را تولید کرده و میتواند از این محصول استفاده کند، راه افتادهاند، این میگوید از ما بخرید، آن میگوید از ما بخرید؛ میگویند حاضریم به شما بفروشیم؛ امّا تولید نکنید؛ دنیا اینجوری است. فشار دنیا، بداَداییهای قدرتهای گوناگون بزرگ و کوچک دنیا در مقابل نظام جمهوری اسلامی و هر نظام مستقلّی، تابع ضعف و قوّت این نظام است؛ هر جا شما ضعیف باشید، بداَدایی آنها بیشتر میشود؛ هر جا شما قوی بودید، توانا بودید، روی پای خودتان توانستید بایستید، آنها مجبور میشوند مؤدّبانهتر با شما رفتار بکنند، منطقیتر با شما رفتار بکنند؛ این کلید حلّ همهی مشکلات کشور است.
آمریکا در فلسطین به نتیجه نرسید، در سوریه به نتیجه نرسید، در عراق به نتیجه نرسید، در افغانستان و در پاکستان مقاصدی که داشت تحقّق پیدا نکرد، اخیراً در اروپا هم ملاحظه میکنید و میشنوید که نقشههای آمریکا نقش بر آب شده است. باید بدانیم در کشور عزیز ما هم، آنها بعد از سی سال تلاشی که علیه این انقلاب انجام دادند و علیه ملّت انقلابی ما انجام دادند، باز نتوانستند به نتایجی دست پیدا کنند؛ نشانهاش همین حضور مردم است. افراد مؤثّر در دولت آمریکا و نظام آمریکا این را صریحاً گفتند، گفتند ما تحریمها را بهوجود آوردیم و تشدید کردیم که مردم را ضدّ نظام، بکشانیم به خیابانها؛ این را صریحاً گفتند که تحریم برای این است که انقلاب را ریشهکن کنند و مردم را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که عرض کردیم، در سال ۱۳۹۲ انتخاباتی انجام گرفت با نصاب بالا از مشارکت مردم، و در بیستودوّم بهمن سال ۹۲، راهپیماییای انجام گرفت پرشورتر و وسیعتر و بزرگتر از راهپیماییهای هرسال دیگر.
ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعینحال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هستهای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنهها و عرصههای گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چهکار میتوانیم بکنیم.
در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است ـ که یک مقداری از آن مربوط به تحریم است، یک مقداری از آن مثلاً مربوط به غلط بودن فلان برنامه است ـ نه، این مال همیشه است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی، محکمسازی پایههای اقتصاد؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند.
نکته دوم [از مؤلفههای سیاستهای مقاومتی]، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا است که در این سیاستها دیده شده و مورد ملاحظه قرار گرفته. همانطور که عرض کردم برخی از عوارض مؤثر بر اقتصاد کشورها تکانههای اقتصادی دنیا است که پیش میآید؛ مثل همان چیزی که در این سالها پیش آمد و در برهههای دیگری پیش آمده که این تأثیر میگذارد برروی کشورها. من یکوقتی گفتم، رئیس یکی از کشورهای آسیای جنوب شرقی آمد و با من ملاقات کرد؛ در آن دورهای که در این منطقه آن شکست عجیب به وجود آمد؛ حرف او به من این بود، گفت شما فقط بدانید، ما در یک شب از یک کشور غنی تبدیل شدیم به یک کشور فقیر! یعنی اقتصاد غیر مقاوم اینجوری است. پس یک عامل برای تأثیرگذاری برروی اقتصادها همین تکانههای گوناگون اقتصادی دنیا است که سرریز میشود به کشورها، یک عامل بلاهای طبیعی است که پیش میآید، و یک عامل هم تکانههای تخاصمی است؛ مثل تحریمها و امثال تحریمها. فرض بفرمایید که در مراکز تصمیمگیری، تصمیمگیری بشود روی قیمت نفت، یکوقت قیمت نفت را مِنباب مثال بیاورند به شش دلار، کما اینکه برای ما اتفاق افتاد؛ خیلی از اینها عادی نیست؛ اینها کارهای پیشبینیشده و مؤثر و به دنبال تصمیمگیریهای مشخصی است که از مراکزی دنبال میشود. بنابراین مؤلفهی دوم، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا است؛ به همین شرحی که عرض شد.
سؤال این است که آیا مطرح کردن اقتصاد مقاومتی در شرایط کنونی، به معنای این است که ما یک حرکت مقطعی میخواهیم انجام بدهیم؟ چون حالا کشور دچار تحریم و دچار فشار و دچار جنگ اقتصادی است، همچنان که مثلاً هیئتهای فکر و عمل برای مقابلهی با جنگ اقتصادی تشکیل میشود، این سیاستها را برای این ابلاغ کردهایم؟ جواب این است که نه، بههیچوجه اینجوری نیست؛ این سیاستها سیاستهای بلندمدت است؛ برای امروز هم مفید است، برای دورانی که هیچ تحریمی هم ما نداشته باشیم مفید است؛ یعنی سیاستهای بلندمدتی است که بنای اقتصاد کشور بر اینها گذاشته میشود؛ تدبیر مقطعی نیست، این یک تدبیر بلندمدت است، یک سیاست راهبردی است. طبعاً کشوری مثل کشور ما - کشور ما کشور بزرگی است، کشور ریشهداری است، کشور دارای موقعیت ممتازی است، امروز در دنیا کشور بسیار آبرومندی است، دارای فرهنگ مترقی است، دارای سابقهی درخشان و مترقی است، دارای هدفهای بلندی است، حرف نویی مطرح کرده، کشوری با این خصوصیات - نیاز دارد به اینکه اقتصاد آن با همان خصوصیاتی باشد که در سیاستهای اقتصاد مقاومتی مورد ملاحظه قرار گرفته. عرض کردیم این سیاستها سیاستهای متحجری نیست، بسته نیست که اگر چنانچه یک فکر جدید، یک طرح جدید، راه نویی در دنیا بهوجود آمد، نتواند آن را در خودش هضم کند، بههیچوجه اینجور نیست؛ قابل انعطاف است، میتواند تکمیل بشود، میتواند توسعه پیدا کند، لکن خط مستقیم آن تغییر پیدا نخواهد کرد.
نکتهی سوم [از انگیزهها و عوامل تهیهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی]، تهدیدهای اقتصادی خارجی است. خب تحریمها از قبل بود، منتها این تحریمها از حدود زمستان سال ۹۰ تا امروز، تبدیل شده به جنگ اقتصادی، دیگر اسم آن تحریم هدفمند نیست، یک جنگ تمامعیار اقتصادی است که متوجه ملت ما است. علت آن هم، نه مسئلهی هستهای است، نه مسئلهی حقوق بشر است، نه مسائل دیگری از این قبیل است؛ علت آن را خود آنها هم میدانند، ما هم میدانیم؛ علت، استقلالخواهی ملت ایران است؛ علت، داشتن یک حرف نو بر پایهی مبانی اسلام است که برای کشورهای دیگر و ملتهای مسلمان الگو خواهد شد؛ میدانند که اگر جمهوری اسلامی در این عرصهها و میدانها موفق شد، دیگر جلوی رشد این حرکت را در دنیا نمیشود گرفت و این یک حرکت مهمی است؛ مسئله این است. حالا بهانه یک روز انرژی هستهای است، یک روز غنیسازی است، یک روز حقوقبشر است، یک روز حرفهایی از این قبیل است. تحریمها علیه ما، قبل از اینکه اصلاً مسئلهی انرژی هستهای مطرح هم بشود وجود داشت، بعد از این هم وجود خواهد داشت. این مسئلهی هستهای و این مذاکرات اگر انشاءالله به نقطهی حلی برسد، باز خواهید دید همین فشارها وجود خواهد داشت، باید در مقابل این فشارها مصونیتسازی کرد، باید به بنای داخلی استحکامبخشی کرد. اقتصاد را باید قوی کنیم تا دشمن از تأثیرگذاری از این ناحیه مأیوس بشود؛ وقتی دشمن مأیوس شد، خیال ملت و مسئولین کشور هم راحت خواهد شد.
واقعیت دیگر این است كه همین دشمن، از مقابلهی با ملت ایران و مقابلهی با نظام اسلامی عاجز است. دلیل عجز را اگر بخواهید، این است كه چون نمیتواند مقابله كند، تحریم را آورده؛ والا اگر میتوانست مقابله كند، تحریم چرا؟ دلیل بر اینكه تحریم هم فایده ندارد و نداشته است و نخواهد داشت، این است كه مكرر تهدید نظامی میكند. خب، اگر میتوانستند اینها با شیوههای متعارف و معمول دنیا این انقلاب را از بین ببرند و این ملت را به زانو در بیاورند، دیگر این تهدید و این فشار و اینها لازم نبود. و این تحریم هم جدید نیست و نشان هم دادند. خوشبختانه امروز با اتفاق نظری كه مسئولان محترم دولت، هم رئیس جمهور محترم، هم وزرای مربوط، هم رؤسای دو قوهی دیگر، روی مسئلهی اقتصاد مقاومتی كردند - كه جای تقدیر و تشكر دارد از اینها؛ یعنی واقعاً استقبال كردند از این فكر؛ كه البته خود آنها هم در مجمع تشخیص، در مشورتدهی به این مسئله سهیم بودند، شریك بودند، بحث كردند روی این مسئله - خود این اتفاق نظر، نشاندهندهی این است كه این تحریمی كه اینها ظالمانه و از روی بغض و عداوت و نفرت بر ملت ایران تحمیل كردند، اثری نخواهد داشت و انشاءالله این اقتصاد مقاومتی فائق خواهد آمد بر ترفندهای آنها. این هم یك واقعیت است.
با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیستساله، سیاستهای كلی اقتصاد مقاومتی با رویكردی جهادی، انعطاف پذیر، فرصت ساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا ابلاغ میگردد:
... ۲۲- دولت مكلف است برای تحقق سیاستهای كلی اقتصاد مقاومتی با هماهنگ سازی و بسیج پویای همه امكانات كشور، اقدامات زیررا معمول دارد: - شناسایی و بكارگیری ظرفیتهای علمی، فنی و اقتصادی برای دسترسی به توان آفندی و اقدامات مناسب. - رصد برنامههای تحریم و افزایش هزینه برای دشمن. - مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرحهای واكنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلالهای داخلی و خارجی. بحث سر ملّت آمریكا و مردم آمریكا نیست، آنهاهم مثل بقیّهی مردمند؛ بحث سر رژیم آمریكا است، بحث سر دولت آمریكا است. چطور میشود این چهره را با بزك و آرایش تغییر داد در مقابل چشم ملّت ایران؟
خود ما ملّت ایران چه كشیدیم؟ از زمان كودتای بیستوهشتم مرداد، نزدیك به سی سال، بیست و پنج شش سال، حكومت ظالمانهی محمّدرضا - از بیستوهشتم مرداد [سال] ۳۲ تا سال ۵۷ - و بعد هم از پیروزی انقلاب، مرتّب آزار و اذیّت و بدجنسی و خباثت نسبت به ملّت ایران. حالا مردم تحریمِ اخیر را میبینند؛ اینها از اوّل انقلاب تحریم را شروع كردند. در اوایل انقلاب هركس خواست علیه انقلاب یك كاری بكند، آمریكاییها از او حمایت كردند. چپ بود، راست بود، نظامی بود، غیر نظامی بود، برایشان فرقی نمیكرد؛ هر كسی علیه نظام جمهوری اسلامی انگیزهای داشت - در شكل قومیّتها، در شكل آدمهای گوناگون - هرچه توانستند، كمك كردند؛ آخریِ آنچه مردم به چشمشان دیدند، فتنهی سال ۸۸ است. رئیسجمهور آمریكا با كمال وقاحت ایستاد و از فتنهگران در تهران حمایت كرد؛ حالا هم اخیراً دارند حمایت میكنند. فهرست بدكاریهای این دولت اینها است. امروز هم خیلی از نیّتهای شومی كه اینها پشت پرده داشتند و مكتوم نگه میداشتند، دارد بتدریج آشكار میشود. انشاءالله بزودی سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغ خواهد شد. علاج مشكلات كشور پیمودن راه اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی تكیه به درون. چشم را ندوزیم به دست دیگران؛ ما تواناییم، ما ثروتمندیم، هم ثروت انسانی داریم - نیروی انسانی ما در دنیا كمنظیر است، اگر نگوییم بینظیر - [هم] ثروتهای زیرزمینی؛ ثروتهای ما فوقالعاده است. دنیا به ما احتیاج دارد؛ به قدری كه دنیا به ما احتیاج دارد، ما به دنیا احتیاج نداریم. امروز دنیا روی كاكُل نفت و گاز میچرخد؛ ما در دنیا اوّلْكشوریم در همهی فهرست بلندِ كشورهای دنیا. این را من امسال در مشهد گفتم، با توجّه به ذخایر نفت ما و ذخایر گاز ما، ما در دنیا اوّلیم. اخیراً مسئولین محترم دولتی برای من گزارش آوردند، ما از لحاظ گاز هم كه دوّم بودیم در دنیا، امروز شدیم اوّل. امروز از لحاظ ذخایر گاز كه ما تا چندی پیش - شاید تا یك سال، یك سال و نیم پیش - در ردهی دوّم قرار داشتیم، امروز در ردهی اوّل قرار داریم؛ این ذخایر ما است، دنیا به اینها احتیاج دارد. دیدید یك مقدار لبخندی مشاهده شد، شركتهای خارجی هجوم آوردند؛ میخواهند بیایند، تا چه وقت میتوانند آمریكاییها روی این لجبازی خودشان مقاومت كنند؟ اگر چنانچه ما بر روی توان خودمان تكیه كنیم، استقامت آنها در هم خواهد شكست؛ این را بدانند. تا وقتی كه ما چشممان به دست دیگران باشد، دنبال این باشیم كه كدام مقدار از تحریمها كم شد، كدام مقدار چنین شد، فلان حرف را فلان مسئول آمریكایی گفت یا نگفت - تا وقتی دنبال این حرفها باشیم - به جایی نمیرسیم. ما یك كشور بزرگ هستیم، یك ملّت قوی هستیم، ملّت بافرهنگی هستیم، ملّت بااستعدادی هستیم، ثروت خدادادی هم الیماشاءالله [داریم]؛ مسئولینمان هم خوشبختانه مسئولین دلسوزی هستند، دلشان میخواهد كار كنند، ما هم كمكشان میكنیم، دعایشان هم میكنیم؛ البتّه اصرار هم میكنیم كه مسئولین هم به نیروی داخلی تكیه كنند؛ از مسئولین هم میخواهیم به مردم اعتماد كنند، به نیروی داخلی اعتماد كنند، سعی كنند این سرچشمهی فیّاض تمام نشدنی را در داخل، خروشان و فروزان و جوشان كنند؛ این اگر شد، همهی درهای بسته باز خواهد شد. باید اینجوری حركت كنند، اینجوری عمل كنند.
امروز شما ملاحظه میكنید دشمنان ما - كه البتّه همیشه ملّت ایران را بد شناختند و نشناختند، همیشه دچار این اشتباه بودند، الان هم همین اشتباه را دارند میكنند؛ ملّت ما را نمیشناسند، كشور ما را نمیشناسند - خیال میكنند كه بهخاطر فشار تحریم و محاصرهی اقتصادی، ملّت دستهایش را در مقابل آنها بالا برده و تسلیم شده؛ نه آقا، اشتباه میكنید. این ملّت، ملّتی كه دستهایش را به علامت تسلیم بالا ببرد نیست. در شرایطی سختتر از این [هم]، این ملّت تسلیم نشده است. یك نمونهی واضحِ روشن غیرقابل انكار هشت سال جنگ تحمیلی است؛ شوخی است؟ هشت سال! همهی قدرتهای بزرگ جهانی به یك مجرمی كمك كنند كه علیه كشور و ملّت كار بكند و این ملّت بر همهی آنها فائق بیاید؛ این كار كوچكی است؟ این چیز كمی است؟ آنجا هم «وَ كانَ حقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین» بود، آنجا هم همین عزم راسخ، تصمیم قاطع، آوردن موجودیِ خداداده به میدان عمل و صحنهی عمل، گرهها را یكی یكی باز كرد.
وقتی دشمن نگاه كرد، دید یك ملّتی عازم است، ایستاده است، تصمیم دارد كار خودش را پیش ببرد، آن دشمن ناچار به عقبنشینی میشود؛ همین هم هست. این اشتباه آنها را ملّت ایران به هم خواهند زد؛ اینكه خیال میكنند، میگویند ما تحریم كردیم، ایران مجبور شد بیاید پای میز مذاكره، نه، [اینطور نیست]. ما قبلاً هم اعلان كردیم، قبل از این حرفها هم ما گفتیم [كه] نظام جمهوری اسلامی دربارهی موضوعات خاصّی كه مصلحت بداند، با این شیطان برای رفع شرّ او و برای حلّ مشكل، مذاكره میكند؛ معنای این آن نیست كه این ملّت مستأصل شده است، ابداً.
یكی از بركات همین مذاكرات اخیر این بود كه دشمنی آمریكاییها و مسئولین دولت ایالات متّحدهی آمریكا با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشكار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند. دشمنیهایی كه از اوّل انقلاب، دولت ایالات متّحدهی آمریكا و رؤسای جمهورِ مختلف - كسی نگوید این كار زمان فلان رئیس جمهور شد، زمان رئیس جمهور كنونی نشده؛ نه، همهشان یكجورند - با نظام اسلامی انجام دادهاند، در زمان رؤسای جمهورِ مختلف است، امّا همه یك جنس است، همه یكجور است. اوّل قومیّتهای داخل كشور را تحریك كردند، بعد كودتا تدارك دیدند، بعد عراق را وادار كردند به حمله، بعد به دشمن ما - كه رژیم صدّام بود - كمك كردند در جنگ با ما، بعد تحریم را عَلَم كردند، بعد همهی وسائل جمعیِ دنیا را تحریك كردند و به خط كردند برای مقابلهی با نظام اسلامی؛ در زمان رؤسای جمهور مختلف این كار انجام گرفته؛ الان هم دارد انجام میگیرد. در همین زمانِ رئیس جمهور كنونی آمریكا، در فتنهی ۸۸ یكی از این شبكههای اجتماعی - كه میتوانست عامل فتنه و فتنهگران قرار بگیرد - احتیاج به تعمیر داشت؛ دولت آمریكا از او خواست تعمیراتش را عقب بیندازد؛ امیدوار بودند كه بتوانند با این كارهای رسانهای و شبكهی فِیسبوك و توییتر و امثال اینها، نظام جمهوری اسلامی را براندازند؛ خیالهای احمقانهی خام! لذا نگذاشتند تعمیراتش را در آن برهه انجام بدهد، گفتند تأخیر بینداز، فعلاً بِرِس به این كار واجبتر. همهی وسائل و ابزارها را به خط كردند در مقابل نظام جمهوری اسلامی. تحریم هم یكی از همینها است؛ تحریم یكی از این ابزارها است؛ این ابزار از نظر آنها برای شكست نظام جمهوری اسلامی است. اشتباه آنها این است كه ملّت ایران را نشناختند، اشتباه آنها این است كه عامل ایمان و همبستگی در میان ملّت ما را نشناختند، اشتباه آنها این است كه از خطاهای گذشتهشان درس نگرفتند، لذا امیدوارند بتوانند با تحریم و فشار و امثال اینها، این ملّت را به زانو دربیاورند؛ البتّه [اشتباه میكنند]. آنچه برای نظام جمهوری اسلامی بهعنوان یك تجربهی دائمی در طول این ۳۵ سال وجود دارد، این است كه تنها عامل برطرف كردن مزاحمت دشمن عبارت است از اقتدار ملّت و ایستادگی ملّت؛ این تنها عاملی است كه میتواند دشمن را عقب بزند. البتّه دشمن، دشمن است؛ از همهی ابزارها استفاده میكند؛ همانطور كه گفتیم از ابزار تحریم هم استفاده میكند و استفاده كرده است. ما بایستی بدانیم آن راهی كه ما را میتواند به مقصود برساند، چیست.
همه این را باید بدانند كه این تحریمهایی كه علیه ملّت ایران به كار برده شده، عمدتاً ناشی از كینهورزی استكباری آمریكا است؛ كینهی آمریكایی مثل كینهی شتری [است]. بنا دارند بر اینكه بر ملّت ایران فشار بیاورند به امید اینكه شاید بتوانند ملّت ایران را تسلیم كنند؛ اشتباه میكنند؛ ملّت ایران با فشار، تسلیم هیچكس نخواهد شد. شما این ملّت را نشناختهاید؛ این [ملّت] ملّتی است كه به حول و قوّی الهی میتواند فشارها را تحمّل كند و تهدید شما و فشار شما را برای خودش تبدیل كند به فرصت؛ این كار را به توفیق الهی ملّت ایران خواهد كرد.
ما در زمینهی تصمیمگیریهای اقتصادی و برنامهریزیهای اقتصادی نقاط ضعفی داشتهایم؛ این نقاط ضعف موجب شده است كه دشمن احساس كند با تحریم و امثال آن میتواند رخنه ایجاد كند؛ این فرصتی است برای ما تا این نقاط ضعفمان را بشناسیم، آنها را برطرف كنیم و انشاءالله برطرف خواهیم كرد. و تحریم هم كارساز نیست برای آمریكا؛ این را هم بدانند و من گمان میكنم خودشان هم میدانند. دلیل اینكه ما میگوییم آنها خودشان میدانند كه تحریم كارساز نیست این است كه تهدید نظامی را هم چاشنی میكنند. خب اگر تحریم میتوانست مقصود شما را برآورده كند، دیگر چرا تهدید نظامی میكنید؟ این نشان میدهد كه تحریم مقصود آنها را برآورده نمیكند، كارساز نیست؛ مجبورند تهدید نظامی هم بكنند. اگر یك روزی هم مسئلهی هستهای حل شد - فرض كنید جمهوری اسلامی عقبنشینی كرد؛ همانكه آنها میخواهند - خیال نكنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانهی دیگر را بهتدریج پیش میكشند: چرا شما موشك دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستی بدید؟ چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیّت نمیشناسید؟ چرا از مقاومت در منطقهی به قول خودشان خاورمیانه حمایت میكنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله این نیست كه اینها سرِ قضیّهی هستهای با جمهوری اسلامی اختلاف پیدا كرده باشند؛ نه، تحریم آمریكا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبهروز هم بیشتر شده است، تا امروز كه خب به نقطهی بالایی رسیده.
ما برای مسائل اقتصادی كشور همهی تلاشمان بایستی متمركز باشد بر روی مسائل داخلی؛ آن پیشرفتی، آن گشایشی ارزش دارد كه متّكی باشد به قدرت درونی یك ملّت. یك ملّت اگر به قدرت خود، به تواناییهای خود متّكی بود، دیگر از اخم یك كشور، از تحریم یك كشور متلاطم نمیشود؛ این را باید ما حل كنیم.
یك نگاه به ملّت مظلوم فلسطین كه دهها سال است روزانه زخمِ جنایات رژیم صهیونیستی و حامیانش را دریافت میكند؛ یا به كشورهای افغانستان و پاكستان و عراق كه تروریسمِ زاییدهی سیاستهای استكبار و ایادی منطقهای آنان، زندگی را به كام ملّتهای آنان تلخ كرده است؛ یا به سوریّه كه به جرم پشتیبانی از جریان مقاومت ضدّ صهیونیستی، آماج كینهی سلطهگران بینالمللی و كارگزاران منطقهای آنان شده و به جنگ خونین داخلی گرفتار آمده است؛ یا به بحرین یا به میانمار كه در هر یك به نحوی، مسلمانان محنتزده و مغفول، و دشمنانشان مورد حمایتند؛ یا به ملّتهای دیگری كه از سوی آمریكا و متّحدانش، پیدرپی به تهاجم نظامی یا تحریم اقتصادی یا خرابكاری امنیّتی تهدید میشوند؛ میتواند چهرهی واقعی این سردمداران نظام سلطه را به همه نشان دهد. نخبگان سیاسی و فرهنگی و دینی در همه جای جهان اسلام باید خود را به افشای این حقایق، متعهّد بدانند.
نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوكار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام - یعنی انقلاب اسلامی كه برگرفتهی از همان مفاهیم اسلامی است - میآید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همهی این عوامل را نفی میكند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّهی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد كودتا، بقیّهی چیزهایی كه در این سالها [بوده]، مسئلهی انرژی هستهای، همه را در این چهارچوب باید نگاه كرد.
یك جبههی دشمن عنودی در مقابل نظام جمهوری اسلامی در میان قدرتهای دنیا وجود دارد. آیا این جبههی عنود و لجوج در دشمنی با جمهوری اسلامی، مشتمل بر اكثر كشورهای دنیا است؟ ابداً؛ آیا مشتمل بر اكثر كشورهای غربی است؟ ابداً؛ این مربوط به چند كشور قدرتمندی است كه به خاطر دلائل خاصی با نظام جمهوری اسلامی و با اقتدار نظام جمهوری اسلامی مخالفند و كارشكنی میكنند؛ یكی از كارشكنیها، همین كارشكنی در زمینهی علمی است. بعضی از دوستان گفتند «دیپلماسی علمی»، «دیپلماسی دانشگاهی»؛ بنده هم اعتقاد به این دارم، تشویق هم كردهام؛ اما توجه داشته باشید كه طرف مقابل روی این نكته بخصوص توجه دارد، روی این نكته برنامهریزی میكنند. بر روی همین نقطهی «دیپلماسی علمی» برنامهریزی میكنند و اهداف خودشان را دنبال میكنند. اگر با توجه، با آگاهی، با بصیرت، كار انجام بگیرد، ما كاملاً موافق هستیم. از پیشرفت علمی ما هم راضی نیستند. بخشی از این كارهائی كه امروز در زمینهی تحریم و امثال اینها مشاهده میكنید، مربوط به همین است كه نمیخواهند جامعهی ایرانی به این اقتدار درونزا دست پیدا كند؛ كه اقتدار علمی، یك اقتدار درونزا است.
نسبت آرمانها با واقعیتهائی كه وجود دارد، چیست؟ مثلاً فرض بفرمائید تحریم. تحریم یك واقعیتی است. خب، یكی از آرمانهای ما پیشرفت اقتصادی كشور است، از آن طرف هم واقعیتی وجود دارد به نام تحریم. یا در مسائل گوناگون سیاسی؛ در انتخابات، در غیره، غیره. آنچه كه من میتوانم عرض كنم، این است كه ما آرمانگرائی را صددرصد تأیید میكنیم، دیدن واقعیتها را هم صددرصد تأیید میكنیم. آرمانگرائی بدون ملاحظهی واقعیتها، به خیالپردازی و توهّم خواهد انجامید.
ما که اول سال عرض کردیم حماسهی سیاسی و اقتصادی، فهمیدیم چه داریم میگوئیم؛ دشمن هم فهمید که ما چه داریم میگوئیم. دشمن با تحریم و با فشار اقتصادیِ گوناگون سعی کرد مردم را از میدان خارج کند. میگویند که ما با مردم دشمن نیستیم. دروغ میگویند؛ راحت، با وقاحت! بیشترین فشار برای این است که مردم ناراحت شوند، مردم در تنگنا قرار بگیرند، مردم زیر فشار قرار بگیرند، شاید بتوانند به این وسیله بین مردم و نظام اسلامی فاصله ایجاد کنند. هدف، فشار بر مردم است.
من وقتی به اوضاع کشور و اوضاع ملتمان نگاه میکنم، یک میدان عظیم پرچالشی را مشاهده میکنم که ملت ایران در این میدان، به رغم دشمنان، سربلند و پیروز ظاهر شده است.
ضعفها هست، مشکلات هست؛ در مجموعهی حوادث و رویدادهای کشور، تلخیها و تلخکامیهائی وجود دارد؛ ولی کسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همهی وجود تلاش کردند که ملت ایران را فلج کنند؛ این را به زبان آوردند. آن خانم بیکفایتی که مسئولیت سیاست خارجی کشور آمریکا را بر عهده داشت، سینهاش را سپر کرد و گفت میخواهیم تحریمهائی در مورد جمهوری اسلامی اعمال کنیم که ایران فلج شود! این را صریحاً به زبان آوردند. دشمنانی که مایل نیستند پیشرفت و ترقی و رشد همهجانبهی ملت ایران را ببینند، دو کار عمده در برنامهی آنها وجود دارد: یکی این که تا آنجائی که بتوانند، مانعتراشی کنند که ملت نتواند به این پیشرفتها و رشد دست پیدا کند؛ با تحریم، با تهدید، با مشغول کردن مدیران به کارهای درجهی دو و فرعی، به منعطف کردن حواس ملت بزرگ ایران و نخبگان کشور به کارهائی که در فهرست کارهای اصلی آنها قرار ندارد؛ یعنی مانع شدن عملی.
کار دوم این است که در تبلیغاتِ خودشان پیشرفتها را انکار کنند. سال 91 که گذشت، یکی از سالهای بسیار پر کار برای دشمنان ما در این زمینه بود. آنها گفتند میخواهیم ملت ایران را با تحریمها فلج کنیم. اگر جمهوری اسلامی سر پا باشد، بانشاط باشد، رو به پیشرفت باشد، آنها در دنیا بیآبرو میشوند؛ لذا اگر میتوانند، باید نگذارند؛ و اگر کار از دستشان خارج شد، لااقل در تبلیغات جور دیگری این مطلب را منعکس و وانمود کنند. اینها این دو کار را امروز با شدت بیشتری انجام میدهند؛ هم ممانعت عملی ــ با فشار، با تهدید، با تحریم و امثال اینها ــ هم با تلاش تبلیغاتی برای کوچک نشان دادن نقطههای قوّت، و بزرگ نشان دادن نقطههای ضعف.
از اول سال 91 آمریکائیها برنامههای جدید خودشان را شروع کردند؛ با اینکه در زبان اظهار دوستی کردند، گاهی با ما اظهار دوستی کردند ــ در نامه و پیغام و امثال اینها ــ گاهی در رسانهها با ملت ایران اظهار دوستی کردند، اما برخلاف این اظهارات غیرواقعی، در عمل سعی کردند نسبت به ایران و ملت ایران سختگیری کنند؛ تحریمهای شدیدی را از اوائل سال 91 گذاشتند ــ تحریم نفت، تحریم بانک و مبادلات بانکی و پولی بین جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر ــ کارهای زیادی هم در این زمینه انجام دادند.
من این را بگویم ــ این را یک بار دیگر هم چند ماه قبل از این گفتم ــ که آمریکائیها اظهار خوشحالی کردند و گفتند که فلانی اعتراف کرد که تحریمها اثر گذاشته. بله، تحریمها بیاثر نبود؛ میخواهند خوشحالی کنند، بکنند. تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابستهی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد. وقتی برنامهی اقتصادی یک کشور به یک نقطهی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمرکز پیدا میکنند. بله، تحریمها اثر گذاشت، منتها نه آن اثری را که دشمن میخواست؛
در زمینهی سیاست داخلی، هدف آنها از این تحریمها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد کنند، ناامید کنند. در روز بیست و دوم بهمن، ملت ایران با حضور متراکم خود، با شور و شوق خود، با احساساتی که نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ابراز کردند، مشت محکمی بر دهان آنها زدند.
گفتیم که تلاشهای اینها بیاثر نبود؛ بله، بیاثر نبود، اما در کنار اثر منفی، یک اثر مثبت بزرگی هم که مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ یعنی تحریم موجب شد که نیروهای درونی و ظرفیت عظیم ملت ایران فعال شود، استعدادهائی بروز کند و کارهای عظیمی تحقق پیدا کند؛ که اگر تحریم نبود، این کارها اتفاق نمیافتاد. ما به برکت تحریم توانستیم به کارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند که اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیکردیم. در زمینهی کارهای زیربنائی ــ که بعد عرض خواهم کرد ــ در سال 91 پیشرفتهائی صورت گرفت که در مقایسهی با سالهای قبل هم، سال 91 یک سال برجستهای است. کارهای زیربنائیِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمینهی راه، در زمینهی انرژی، در زمینهی کشف منابع جدید نفت، در زمینهی کشف منابع جدید اورانیوم، در زمینهی ایجاد و توسعهی نیروگاه و پالایشگاه و دهها کار صنعتی بزرگ؛ که اینها همه زیرساختهای اقتصادی آیندهی کشور است. بله، ما اگر چنانچه این زیرساختها را از قبل فراهم کرده بودیم، تحریم دشمن همین مقدار اثر منفی را هم که کرد، نمیکرد. این کارها را ما انجام دادیم و توانستیم پابهپای دشمنی و تحریم دشمنان، در جهت مثبت جلو برویم.
آنچه که در طول سال ۹۱ از جنبهی مواجههی ما با جهان استکبار آشکار و واضح بود، عبارت بود از سختگیری دشمنان بر ملت ایران و بر نظام جمهوری اسلامی. البته ظاهر قضیه، سختگیری دشمن بود؛ اما باطن قضیه، ورزیدگی ملت ایران و پیروزی او در میدانهای مختلف بود. آنچه که دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنهها و عرصههای مختلف بود؛ عمدتاً عرصهی اقتصاد و عرصهی سیاست بود. در عرصهی اقتصاد، گفتند و تصریح کردند که میخواهند ملت ایران را بهوسیلهی تحریم فلج کنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج کنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کردیم؛
در زمینهی مسائل داخلی، مردم عزیز ما در آنجائی که امکان و موقعیت ابراز احساسات وجود داشت ــ عمدتاً در بیست و دوم بهمن سال ۹۱ ــ آنچه را که لازمهی حماسه و شور بود، از خود نشان دادند؛ از سالهای دیگر پرشورتر و متراکمتر در صحنه حاضر شدند. یک نمونهی دیگر هم حضور مردم خراسان شمالی در بحبوحهی تحریمها بود، که نمونه و مستورهای از وضعیت و روحیهی ملت ایران را نشان میداد نسبت به نظام اسلامی و به مسئولان خدمتگار و خدمتگزار خودشان.
بهانهی تحریمها بهظاهر موضوع هستهای است، اما علت اصلی آن یك هدف بلندمدتی است كه غربیها به دنبال آن هستند.
برآوردهای دقیق و بررسیهای افراد خبره و صاحبتجربه نشان میدهد كه حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن امسال نسبت به سالهای گذشته بیشتر، متراكمتر، گرمتر و بانشاطتر بوده است...
معنای این حضور پرصلابت، در واقع پاسخ ملت ایران به آنچه كه آنها «تحریمهای فلجكننده» مینامیدند، بود و تأثیر این حضور، در میدانهای بینالمللی نیز مشهود است. برخی از این مشكلات اقتصادی ناشی از تحریمها است و برخی هم مربوط به مدیریتها و سیاستهای اقتصادی است، اما نكتهی مهم این است كه این مشكلات قابل حل هستند.
نتیجهی این تحریمها، بازگشت به خود و جوشش از درون است؛ همانگونه كه در خصوص اورانیوم 20درصد مورد نیاز راكتور تحقیقاتی تهران اتفاق افتاد.
همانگونه كه تحریم در قضیهی اورانیوم 20درصد باعث شد تا متخصصان جوان كشور با اتكاء به دانش و تواناییهای خود به فناوری اورانیوم 20درصد و تبدیل آن به صفحههای سوخت دست یابند، در موارد دیگر نیز میتوان از فشارها به نفع كشور استفاده كرد...
واقعیت این است كه كشورهایی كه امروز ملت ایران را تحت تحریم قرار دادهاند، خودشان گرفتار مشكلات اقتصادی بهمراتب سختتر، سنگینتر و غیر قابل حل هستند... غربیها علاوه بر مشكلات اقتصادی خود، گرفتار برخی مشكلات ناشی از تحریم ایران نیز شدهاند. این در حالی است كه آنها برای مشكلات خود راه حل ندارند، اما ایران برای مشكلات اقتصادی خود راه حل دارد. خطراتی که معمولاً از طرف قدرتهای سلطهگر جهانی متوجه ملتها میشود و آنها را متزلزل میکند، این خطرها ملت ایران را متزلزل نکرد. حالا در برههی کنونی، زمان مسئلهی تحریمها و فشارها گفتند که میخواهیم برای ملت ایران تحریم فلجکننده تنظیم کنیم؛ تنظیم هم کردند. دو سه روز قبل از بیست و دوی بهمن، یک مرحلهی جدید تحریمها را وارد معادلات کردند؛ چند ماه قبل هم - در مرداد همین سال - باز مجدداً همین کار را انجام دادند. یعنی در ایام بیست و دوی بهمنِ امسال به خیال خودشان فشارها را بر مردم افزایش دادند. به امید چه؟ به امید سست کردن مردم. جواب چه بود؟ جواب ملت ایران این بود که امسال راهپیمائی بیست و دوی بهمن از سالهای قبل پرشورتر است. همه آمدند، همه جا آمدند، با روحیه آمدند، با چهرهی خندان آمدند. این، ملت ایران است. هر سال بیست و دوی بهمن، ملت ایران ضربهای بر دشمنان وارد میکند؛ مثل بهمنی بر سر دشمنان و مخالفان فرود میآید. امسال هم این بهمن فرود آمد.
میگویند میخواهیم مسائلمان را با ایران حل کنیم. این حرفی است که بارها میگفتند، اخیراً بیشتر هم میگویند. میگویند میخواهیم مذاکره کنیم و مسائلمان را با ایران حل کنیم - این حرفشان است - اما در عمل متشبث به تحریم میشوند، متشبث به تبلیغات دروغ میشوند، حرفهای ناشایسته میزنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران دمبهدم منتشر میکنند.
در تبلیغاتی که آمریکائیها در مورد مذاکرات راه انداختهاند - که چند وقت است لابد میشنوید - و سر و صدا و هیاهو دارند که بله، با ایران مذاکرهی مستقیم کنیم، چه کنیم، در همین حرفهای امروزشان هم این معنا کاملاً خودش را نشان میدهد: بیائیم بنشینیم تا ایران را قانع کنیم که از غنیسازی دست بردارد؛ از انرژی هستهای دست بردارد. هدف این است. نمیگویند بیائیم بنشینیم مذاکره کنیم تا ایران ادلهی خودش را بیان کند، ما از فشار روی مسئلهی هستهای دست برداریم، از تحریم دست برداریم، از دخالتهای امنیتی و سیاسی و غیره دست برداریم؛ میگویند بیائید مذاکره کنیم تا ایران حرف ما را قبول کند!
سی سال ما در مقابل فشارهای آمریکا ایستادهایم، اینجائیم؛ ملتهائی هم هستند که سی سال تسلیم آمریکا شدند و مراحل متعددی عقبند. ما بدی ندیدیم از ایستادگی، از مقاومت. مقاومت، نیروی درونی یک ملت را احیاء میکند و به فعلیت میرساند. همین تحریمهائی که میکنند، به کمک ملت ایران خواهد آمد و ملت ایران را به اذن اللّه و به حول و قوهی الهی به رشد و شکوفائی خواهد رساند. این، نکتهی مهمی است.
در تبلیغات وانمود میکنند که اگر ایران با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند، تحریمها برداشته میشود. این هم دروغ است. هدفشان این است که با وعدهی برداشتن تحریمها، ملت ایران را وادار کنند که اشتیاق به مذاکرهی با آمریکا پیدا کند. تصور آنها این است که ملت ایران دیگر از تحریمها به ستوه آمدهاند، پدرشان دارد در میآید، همه چیز به هم ریخته است؛ پس ما بگوئیم خیلی خوب، بیائید مذاکره کنید تا تحریم را برداریم، یکهو جمعیت ملت ایران راه بیفتند که بله، بیائید مذاکره کنیم.
این حرف هم از همان حرفهای غیر منطقی و همراه با فریب و یک وسیلهای برای زورگوئی است. اولاً - همان طور که عرض کردیم - اینکه میگویند بیائید مذاکره کنیم، مقصودشان از مذاکره، واقعاً یک گفتگوی عادلانه و منطقی نیست؛ مذاکره یعنی شما بیائید حرفهای ما را قبول کنید، تسلیم شوید، تا ما تحریمها را برداریم. خب، اگر ملت ایران میخواستند تسلیم شوند، چرا انقلاب کردند؟ آمریکا بر اوضاع ایران مسلط بود و هر کار دلش میخواست، میکرد. ملت ایران انقلاب کردند برای اینکه از زیر یوغ آمریکا خارج شوند؛ حالا بیایند بنشینند باز مجدداً تسلیم شما شوند؟ این، اشکال اول. اشکال بعد این است که تحریمها با مذاکره برداشته نخواهد شد؛ این را من به شما عرض بکنم. هدف تحریمها چیز دیگری است. هدف تحریمها خسته کردن ملت ایران است، جدا کردن ملت ایران از نظام اسلامی است. مذاکره هم که انجام بگیرد، اگر ملت ایران باز در صحنه باقی باشد و بر حقوق خود اصرار بورزد، این تحریمها وجود خواهد داشت. ملت ایران در مقابل این فکر غلط دشمن چه کار میکند؟ ببینید، یک ملاحظهای در ذهن طرفهای مقابل ما هست که این ملاحظه را باز کنیم، تحلیل کنیم. آنها میگویند تکیهی نظام جمهوری اسلامی به این مردم است؛ اگر توانستیم این مردم را از نظام جمهوری اسلامی جدا کنیم، قدرت مقاومت از نظام جمهوری اسلامی گرفته خواهد شد. این فکرِ طرف مقابل ماست. خب، این فکر دو قسمت دارد؛ یک قسمتش را درست فهمیدند، یک قسمتش را غلط فهمیدند، غلط کردند. آن قسمتی که درست فهمیدند، این است که بله، تکیهی جمهوری اسلامی به این مردم است؛ پشتوانهی نظام اسلامی، هیچ کس جز انبوه تودههای عظیم ملت ایران نیست؛ حصار این کشور و این نظام، همین مردمند. آنچه که غلط فهمیدند، این است که خیال کردند با فشار تحریم، با زورگوئی در زمینهی مسائل بینالمللی و بازرگانی و تولید و غیره، خواهند توانست ملت ایران را به زانو در بیاورند و عاجز کنند. اگر فکر میکنند خواهند توانست این پشتوانه را از جمهوری اسلامی بگیرند، اینجا را اشتباه کردهاند. بله، ملت ایران در مقابل آنچه که دشمن میخواهد انجام دهد، دنبال تدبیر خواهد بود. ملت ایران دنبال شکوفائی اقتصادی، رونق اقتصادی و رفاه کامل است؛ اما ملت ایران نمیخواهد این را از راه ذلت در مقابل دشمن به دست بیاورد؛ این را میخواهد با نیروی خود، با عزم خود، با شجاعت خود، با پیشروی خود، با توانائی جوانانش به دست آورد؛ لا غیر. بله، تحریم، فشار است، آزار است - شکی نیست - اما در مقابلهی با این فشار و آزار، دو راه وجود دارد: ملتهای ضعیف وقتی که دشمن فشار آورد، میروند در مقابل دشمن تسلیم میشوند، خشوع میکنند، توبه میکنند. اما ملت شجاعی مثل ایران بمجرد اینکه دید دشمن دارد فشار میآورد، سعی میکند نیروهای درونی خود را فعال کند، با قدرت و شجاعت از منطقهی خطر عبور کند؛ و همین کار را خواهد کرد. این هم تجربهی سی سالهی ماست. دشمنان ملت ایران در این سی و چند سال هر چه در توان داشتند، علیه این ملت به کار گرفتند؛ چیزی در چنته ندارند که علیه ملت ایران به کار نگرفته باشند؛ تحریکات کردند، جنگ راه انداختند، از دشمن جمهوری اسلامی با همهی توان حمایت کردند، معارضهی سخت کردند، معارضهی نرم کردند؛ هر چه در توان داشتند، با این ملت مبارزه کردند؛ اما ملت ایستاد، ایستادگی کرد؛ نه فقط نتوانستند او را به زانو در بیاورند و بشکنند، نتوانستند جلوی پیشرفت او را بگیرند - این ملت پیشرفت کرده است - از هر کاری که در اختیارشان بود و میتوانستند، در این سی سال استفاده کردند؛ توطئه کردند، کودتا راه انداختند، تحریک نظامی کردند، حمله به هواپیما کردند، تحریمهای سخت و شدید کردند؛ روزبهروز تحریمها را زیاد کردند، به امید اینکه بتوانند ملت را از صحنه خارج کنند؛ بتوانند ملت را ناامید کنند؛ بتوانند ملت را نسبت به اسلام و جمهوری اسلامی بدبین کنند؛ اما ناکام ماندند. این کارنامهی جمهوری اسلامی است.
این روزها، روزهای دههی فجر، فرصت خوبی است که فرزانگان ما، آگاهان ما، جوانان ما، آحاد ملت ما به ارزیابیِ کاری که در این سی و چند سال کردهاند، بپردازند؛ ببینند پیشرفتهای خودشان را؛ ببینند تلاش موفق خودشان را؛ ببینند کمکهای الهی را؛ ببینند ضعفِ مکرِ دشمنان را؛ که «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین». این شد یک دستورالعملِ کلی برای ما که ببینیم راه آیندهمان را چگونه باید انتخاب کنیم. شما در نیروی هوایی با همین نگاه، با همین جهتگیری حرکت کنید؛ پیش بروید. بخشهای مختلف کشور، آحاد ملت، مسئولان کشور با این نگاه حرکت بکنند. البته دشمن اذیت میکند، آزار میکند، اما جز اذیت و آزار کاری از او برنمیآید. عرض کردم چند روزِ قبل از این، خدای متعال میفرماید: «لن یضرّوکم الّا اذی»؛ کار آنها این است که به شما آزار برسانند، اما نمیتوانند جلوی شما را سد کنند، نمیتوانند راه شما را ببندند. این همه آمریکاییها در طول این سی سال علیه ملت ایران رجزخوانی کردند، هرچه در توان داشتند گفتند، کردند، تبلیغ کردند، امپراطوری خبیث رسانهای را علیه ملت ایران به کار گرفتند؛ نتیجه این شده است که امروز ملت ایران به فضل الهی از همیشه شادابتر، عازمتر، جازمتر، فعالتر، شکوفایی بیشتر در عرصههای مختلف را دارد مشاهده میکند؛ سعی آنها این بوده است که ملت را از نظام جمهوری اسلامی، از انقلاب جدا کنند. هر سال در 22 بهمن، ملت ایران با حضور خودشان در این عرصهی نمایش عمومی ملی و انقلابی، دشمن را ناکام کردند؛ سعیشان این است که ملت را جدا کنند. وزیر خارجهی بی تجربهی قبلی آمریکا صریحاً گفت که ما این تحریمها را برای این میگذاریم که مردم ایران را در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرار بدهیم؛ ملت ایران جواب آنها را در حرکات خود، در راهپیماییهای خود دادهاند و خواهید دید در روز 22 بهمن، ملت ایران با حرکت کوبندهی خود، یکبار دیگر دشمن را ناکام خواهند کرد. ... حُسن کار این است که ملت بصیر است، بیدار است، معنای کار دشمن را میفهمد، حرکات دشمن را جهتیابی میکند؛ میفهمد چرا دشمن این سیاست را اتخاذ کرده است، نقطهی مقابل او حرکت میکند، بر داشتههای خود پافشاری میکند، حضور خود را در این عرصهی عظیم عزت ملی نشان میدهد، خودش را نشان میدهد، حضور خودش را اثبات میکند؛ این حُسن قضیه است. بصیرت عمومی مردم در مقابل تبلیغاتی که دشمنان میکنند - بیشتر از همه آمریکاییها و صهیونیستها - راه را اشتباه نمیکنند، دچار آن اشتباهی و خطایی که دشمن در پی آن است که ملت ایران دچار آن بشود، دچار نمیشوند؛ این حُسن قضایای عظیم ملی و کلان ما است. حالا اخیراً آمریکاییها باز مسئلهی مذاکره را پیش کشیدند، تکرار میکنند که آمریکا آماده است با ایران مذاکرهی مستقیم بکند؛ این تازگی ندارد. مسئلهی مذاکره را آمریکاییها در هر مقطعی تکرار کردهاند. حالا امروز نوبهمیدانآمدهها مجدداً تکرار میکنند که مذاکره کنیم و میگویند توپ در زمین ایران است، توپ در زمین شماست، شما هستید که باید پاسخگو باشید، شما هستید که باید بگویید مذاکرهی همراه با فشار و تهدید، چه معنایی دارد؟ مذاکره برای اثبات حُسن نیت است. شما ده تا کار انجام میدهید که حاکی از سوء نیت است، آن وقت به زبان میگویید مذاکره؟! توقع دارید ملت ایران قبول کنند که شما حُسن نیت دارید؟! ما البته درک میکنیم چرا آمریکاییها این روزها باز مجدداً مسئلهی مذاکره را هی تکرار میکنند، هی میگویند پشت سر هم به زبانهای گوناگون؛ ما میفهمیم علت چیست. به قول خود آمریکاییها، سیاست خاورمیانهای آنها دچار شکست شده. آمریکا در سیاستهای خود در این منطقه، دچار شکست است. احتیاج دارند به اینکه یک برگ برندهای را به قول خودهاشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آنها عبارت است از اینکه: نظام جمهوری اسلامیِ انقلابیِ مردمی را، بکشانند پای میز مذاکره؛ به این احتیاج دارند. میخواهند به دنیا اعلام کنند که ما حُسن نیت داریم. نه، ما حُسن نیتی مشاهده نمیکنیم. من چهار سال قبل - در اول این دولت کنونی امریکا - که باز همین حرفها را میزدند، اعلام کردم، گفتم که ما پیشداوری نمیکنیم، قضاوت زودهنگام نمیکنیم؛ ما نگاه میکنیم ببینیم عمل اینها چگونه است، آن وقت قضاوت خواهیم کرد. حالا بعد از چهار سال، قضاوت ملت ایران چه باشد؟ از فتنهی داخلی حمایت کردند، به فتنهگران کمک کردند، در سطح منطقه با ادعای مبارزه با تروریسم به کشوری مثل افغانستان لشگرکشی کردند، این همه انسان را پامال کردند، نابود کردند؛ با همان تروریستها امروز دارند در سوریه همکاری میکنند، پشتیبانی میکنند؛ همان تروریستها را در هرجایی که توانستند در ایران به کار بگیرند، به کار گرفتند، عوامل آنها، همپیمانهای آنها، جاسوسان رژیم صهیونیستی، دانشمندان را در جمهوری اسلامی ترور کردند صریح، اینها حاضر نشدند حتی محکوم کنند، حمایت هم کردند؛ این عملکرد آنهاست؛ علیه ملت ایران تحریمهایی را که خودشان میخواستند این تحریمها فلج کننده باشد، به کار گرفتند و این را تصریح کردند و گفتند فلج کننده. چه کسی را میخواستید فلج کنید؟ ملت ایران را میخواستید فلج کنید؟ شما حُسن نیت دارید؟ مذاکره از روی حُسن نیت، با شرایط برابر، میان دو طرفی که نمیخواهند به یکدیگر کلک بزنند، معنا پیدا میکند. مذاکره به صورت یک تاکتیک، مذاکره برای مذاکره، مذاکره برای فروختن ژست ابرقدرتی بیشتر به دنیا، این مذاکره یک حرکت حیلهگرانه است؛ این حرکت واقعی نیست. من دیپلمات نیستم، من انقلابیام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. دیپلمات یک کلمهای را میگوید، معنای دیگری را اراده میکند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را میزنیم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را میزنیم. مذاکره آن وقتی معنا پیدا میکند که طرف، حُسن نیت خود را نشان بدهد؛ وقتی طرف، حُسن نیت نشان نمیدهد، خودتان میگویید فشار و مذاکره؛ این دوتا با هم سازگار نیست. شما میخواهید اسلحه را مقابل ملت ایران بگیرید، بگویید: یا مذاکره کن یا شلیک میکنم. برای اینکه ملت ایران را بترسانید، بدانید ملت ایران در مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد... جبههی استكبار تمام تلاش و توان خود را به كار گرفته است تا از طریق تحریمها و فشارها، ملت ایران را وادار به تسلیم كند، اما این ملت سختیها را تحمل میكنند، زیرا نقشه و تاكتیك دشمن و هدف راهبردی او را متوجه شده و بر اساس فهم و تشخیص صحیح، عمل میكند.
همهی دنیای استکبار و دولتهای مستکبر دست روی دست هم گذاشتند، بلکه ملت ایران را تحریم کنند؛ با این تحریم، ملت ایران را خسته کنند و به ستوه بیاورند. خودشان هم میگویند که ما خواستیم ملت را در مقابل نظام جمهوری اسلامی به ایستادگی وادار کنیم تا مسئولان نظام جمهوری اسلامی محاسباتشان عوض شود! این را حالا صریح میگویند. آن اوائل که ما تحلیل میکردیم، به این صراحت نمیگفتند؛ اما حالا میگویند. نتیجه این شده است که شما ملاحظه میکنید ملت ایران روزبهروز گرایشش به مبانی اسلام، به مبانی انقلاب، به ایستادگی، به این عزتی که خدای متعال به این کشور داده، بیشتر میشود؛ درست نقطهی مقابلِ آنچه که آنها خواستهاند، تحقق پیدا کرده است.
آنچه که من مایلم به شما برادران و خواهران عزیز شیروانی عرض کنم، این است که تلاش ملت عزیز ما و هوشمندی و آگاهی و بصیرت مردم عزیز ما در این استان و در سرتاسر کشور، موجب شده است که کشور ما از یک ثبات سیاسی مستمری برخوردار باشد؛ این نعمت بزرگی است. قدرتمندان زورگو و تجاوزگر، یکی از سلاحهاشان این است که در کشورهائی بیثباتی ایجاد کنند، که نمونهی آن را شما مشاهده میکنید؛ هم در منطقهی خودمان، و هم در مناطق دیگر این دنیای بزرگ. میبینید که قدرتمندان هر جا توانستهاند، هر جا در کشوری طمعی ورزیدهاند، برای اینکه سلطهی خود را در آن کشورها و در آن مناطق مستقر کنند، بین مردم آن کشور یا مردم آن کشور با کشور همسایه، بیثباتی ایجاد کردند؛ ایجاد اختلاف کردند، ایجاد درگیری کردند، تا بیثباتی در نظامها به وجود بیاید؛ از این بیثباتی، کارخانجات اسلحهسازی استفاده کنند، کارتلها و تراستها و بنگاههای بزرگ اقتصادیِ حاکم بر دستگاه سیاسی غرب استفاده کنند. امروز یکی از سیاستهای دستگاههای استکبار، ایجاد بیثباتی است. آن وقت در یک چنین شرائطی، نظام جمهوری اسلامی به برکت ایمان شما مردم، به برکت بصیرتی که به فضل الهی در ملت ما وجود دارد، توانسته است به کوری چشم دشمنان، یک کشور با ثبات و استقرار به وجود بیاورد.
خود آحاد ملت پشتوانهی این ثبات و استقراری هستند که در کشور وجود دارد؛ و البته متقابلاً بیشترین فایدهی این ثبات و استقراری که در نظام سیاسی کشور هست، متوجه و عاید خود مردم است. یک ملت اگر امنیت داشته باشند، ثبات سیاسی داشته باشند، از آرامش دستگاههای حاکمیت نظام برخوردار باشند، آن ملت فرصت پیدا خواهند کرد که در میدانهای گوناگون، به مسابقهی بزرگ بشری وارد شوند و پیشتاز باشند. امنیت و آرامش برای یک کشور، جزو مهمترین خواستهها و مفیدترین عواید یک ملت است. در قرآن کریم، خدای متعال در سورهی فتح - که فتح مسلمانان را برای پیغمبر و برای مردم، به صورت یک نعمت بزرگ معرفی میکند - میفرماید: «فأنزل اللّه سکینته علی رسوله و علی المؤمنین و الزمهم کلمة التّقوی و کانوا احقّ بها و اهلها»؛ به عنوان یک نعمت بزرگ، نزول سکینهی الهی را بر جامعهی اسلامی ذکر میکند. سکینه یعنی آرامش، یعنی اطمینان، یعنی آن طمأنینهای که وجود دارد. یک وقت در میان یک ملتی تلاطم هست، آرامش وجود ندارد؛ همه نسبت به هم بدبین، همه نسبت به یکدیگر ستیزهگر؛ دستگاههای حاکم در مقابل مردم، مردم در مقابل دستگاههای حاکم؛ یک چنین کشوری که دارای امنیت نباشد، نمیتواند نه در علم، نه در اقتصاد، نه در صنعت، نه در عزت ملی، خودش را به پیش و به جلو بکشد؛ اما وقتی استقرار و امنیت و آرامش در یک کشور بود، ملت فرصت پیدا میکند که آمادگیهای خود را، استعدادهای خود را بروز دهد؛ همچنان که شما میبینید علیرغم تهدیدهای دشمنان، تحریمهای دشمنان، خباثتهای دشمنان، ملت ایران و جوانان عزیز ما توانستهاند در میدانهای گوناگون، خود را نشان دهند؛ عظمت خود را، استعداد خود را، آمادگی خود را در زمینههای مختلف به رخ دنیا بکشند؛ این به برکت ثبات است. مردم در همه جای کشور بحمداللّه سرحال و بانشاطند؛ این را دشمنان ما ببینند و بدانند. آنهائی که میخواستند با تحریم، مردم را افسرده و سربهزیر کنند، مردم را خسته کنند، ببینند این حرکت مردم را، این اجتماعات عظیم را، این حرکت خودجوش و پرشور مردم این استان را - مثل بقیهی استانهای دیگر - ببینند که مردم چقدر در صحنه حضور دارند و ارادهی آنها برای دفاع از نظام چقدر مستحکم است. اینها همهاش عبرتآموز است. هی میگویند مردم ایران. ظاهراً آن کسانی که نام مردم ایران را میآورند - از سردمداران آمریکا و غیر آمریکا - شماها را مردم ایران نمیدانند! مردم ایران از نظر آنها یک موجود موهوم و تصور موهومی است که دربارهی آنها حرف میزنند: مردم ایران با نظام مخالفند، مردم ایران با اسلام مخالفند. مردم ایران اینهائیاند که شما دیدید در این صحنههای عظیم چه کردند. در این چند روز، مردم بجنورد و اسفراین و شیروان و سایر مناطق این استان، به همهی مردم دنیا حماسه نشان دادند. البته سعی میکنند در خبرگزاریهاشان، در وسائل اطلاعرسانیشان خبرها را کمرنگ کنند، حضور مردم را نشان ندهند؛ اما واقعیت را خودشان میفهمند و میبینند.
ما اگر پیشرفت همهجانبه را به معنای تمدنسازی نوین اسلامی بگیریم - بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبهی درستی است - این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.
آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بینالمللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشتهایم. کارهای زیاد و خوبی شده است؛ هم در زمینهی سیاست، هم در زمینهی مسائل علمی، هم در زمینهی مسائل اجتماعی، هم در زمینهی اختراعات - که شما حالا اینجا نمونهاش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز برای ما شرح دادند - و از این قبیل، الی ماشاءاللّه در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزاری، علیرغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است. دشمنان ما برنامهریزی میکنند؛ به خیال خودشان میخواهند در مقابل این ملت بزرگ و بااراده، مانع و رادع درست کنند تا این پیشرفت اتفاق نیفتد؛ اما مطمئن باشند و بدانند همچنان که از روز اول انقلاب تا امروز تجربه کردیم، در آینده هم دشمنان ما در همهی توطئهها و مکرها و کیدهای خود شکست خواهند خورد. سیاستمدارهای مختلفی در کشورهای معارض ما آمدند و رفتند - در آمریکا، در انگلیس، در برخی کشورهای دیگر - هرکدام که آمدند، با یک دل پرکینه و پربغض نسبت به حرکت اسلامی و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی آمدند؛ طراحی کردند، برنامهریزی کردند؛ هرچه در توان و تلاش داشتند، انجام دادند؛ به خیال اینکه جمهوری اسلامی و ملت ایران را به زانو دربیاورند. آنها رفتند، بعضی حتّی نامشان هم فراموش شد؛ اما ملت ایران با سرافرازی و سربلندی بحمدالله در صحنه حاضر است و با ارادهی قویتر و تصمیم راسختر از روز اول، راه خود را ادامه میدهد. این نشاندهندهی قوّت آیندهی نظام جمهوری اسلامی و این ملت بزرگی است که این نظام را خواستهاند و از آن پشتیبانی کردهاند.
البته ما باید مغرور نشویم. من در کنار ذکر این حماسهها، این را هم باید عرض کنم که به خود مغرورشدن و غفلتکردن از کید و مکر دشمن، خطرات بزرگی دارد. نباید مغرور شد. بنده به مسئولین همیشه توصیه میکنم، میگویم قوی باشید، اما دشمن را هم ضعیف نینگارید. نباید از دشمن غفلت کرد. دشمن از راههای مختلف وارد میشود؛ یک روز صحبت تحریم است، یک روز صحبت تعرض نظامی است، یک روز صحبت جنگ نرم است، یک روز صحبت تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی است. دشمن از راههای مختلفی وارد میشود؛ باید هشیار بود. پیشرفت ما در این زمینههائی که مورد علاقهی ما و مجموعهی قشر فرهنگی و علمی کشور است، انصافاً پیشرفت فوقالعادهای است. یعنی هیچ نباید تردید کنیم که ما میتوانیم. این جلوی چشم همه است. ما در آغاز انقلاب، حدود صد و هفتاد هزار دانشجو داشتیم، امروز بیش از چهار میلیون دانشجو داریم. در آن زمان، پنج هزار عضو هیئت علمی داشتیم. همان اوائل، بنده خودم یادم هست که این رقمِ پنج هزار، هِی تکرار میشد. بعضیها میگذاشتند میرفتند، که قابل شمارش بود؛ میگفتند آقا یکی کم شد، ده تا کم شد! امروز اعضای هیئت علمی ما بسیار فراتر از اینهاست. خوشبختانه ما دهها هزار اعضای هیئت علمی داریم. امروز دویست دانشگاه جامع در سرتاسر کشور هست، دو هزار دانشگاه و مرکز آموزش عالی در سطح کشور وجود دارد؛ اینها چیزهای کمی نیست. ما همهی اینها را در شرائط تنگدستی انجام دادیم. همین تحریمی که حالا گفته میشود تشدید کردند یا رو به تشدید دائمی است، خب، از اول وجود داشته. ما علاوهی بر این، جنگ هم داشتیم؛ علاوهی بر این، در دورانهای مختلفی کاهش قیمتهای نفت داشتیم؛ مشکلات فراوان داخلی بر ما تحمیل کرده بودند؛ افزایش جمعیت را داشتیم - جمعیت ما اول انقلاب سی و پنج میلیون بود؛ جمعیت دو برابر شده - همهی این مسائل بوده است؛ در عین حال ما بحمداللَّه این پیشرفت را پیدا کردیم.
امروز دشمنان ما، رادیوها، بعضیها هم با اینها همزبان میشوند، هی مسئلهی تحریم را بزرگ میکنند، بزرگ میکنند. تحریم مال امروز و دیروز نیست؛ از اوائل، تحریم وجود داشته است. البته تشدید کردند، اثر نکرده؛ باز تدبیر دیگری اندیشیدند، اثر نکرده است. تحریم از اول بوده است. امروز دشمنان ما - چه دولت آمریکا، چه بعضی از دولتهای اروپائی - تحریم را مرتبط کردهاند به مسئلهی انرژی هستهای. دروغ میگویند. آن روزی که اینها تحریمها را برقرار کردند، انرژی هستهای در کشور نبود؛ صحبتش هم نبود. آنچه که اینها را از ملت ایران عصبانی میکند و به اینجور تصمیمها وادار میکند، سرافرازی ملت ایران است، گردنکشی ملت ایران است. این روحیهی استقلال، این روحیهی قدر خود شناختن، این روحیهی عدم تسلیم که به برکت اسلام و قرآن در ملت ایران به وجود آمده، این است که آنها را عصبانی میکند؛ برای همین هم است که با اسلام بدند، برای همین هم است که به پیغمبر اسلام اهانت میکنند؛ میدانند که اسلام وقتی در یک کشوری رسوخ کرد، روحیهی استقلال در آن کشور آنچنان خواهد بود که دیگر زیر بار آنها نمیرود. آنها افراد ضعیف و زبون را در رأس کشورها یا به دست میآورند یا منصوب میکنند، برای اینکه از آنها اطاعت کنند. وقتی جائی مثل کشور ما، مسئولین را مردم معین میکنند، حضور مردم در همهی صحنهها حضور برجستهای است، آنها چه کار میتوانند بکنند؟ مردم مؤمن، مردم معتقد به مبانی اسلامی، مردم روحیهگرفتهی به برکت اسلام، در مقابل اینها کوتاه نمیآیند؛ لذا اینها هم عصبانیاند؛ حالا امروز اسمش را میگذارند انرژی هستهای! وانمود میکنند که اگر ملت ایران از انرژی هستهای صرفنظر کند، تحریمها برداشته میشود. دروغ میگویند. از روی بغض و کینهای که دارند، تحریمهای غیر منطقی میکنند؛ تحریمهائی که همهی عقلا و انسانهای باانصاف عالم وقتی نگاه میکنند، میبینند اینها کارهای غیر منطقی و در واقع وحشیانه است؛ این یک جنگِ با یک ملت است. البته در این جنگ هم به توفیق الهی مغلوب ملت ایران خواهند شد
ما امروز در یک میدان وسیعی در مقابلهی با جبههی دشمن قرار گرفتهایم؛ آن جبهه، جبههی ضعیفی نیست؛ جبههی تهیدستی نیست؛ پول دارد، تبلیغات دارد، رسانه دارد، علم دارد، سیاست و توانائیهای سیاسی دارد؛ اما ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در مقابل همهی فشارهای او ایستاده. همه جور هم فشار وارد میکنند؛ از فشار امنیتی و نظامی و ترور و ایجاد اغتشاش و غیره بگیرید، تا فشار سیاسی، تا فشار اقتصادی، تا تحریم، و از این قبیل کارها. ملت در مقابل همهی اینها ایستاده و پیش رفته. سی و سه سال است که این فشارها وجود دارد و ملت ایران و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، با رشادت و با توانائی ایستاده؛ هم فشارها را خنثی کرده، هم خودش را قوی کرده.
باید در مسیر حركت به سمت اهداف بلند، جدی بود و فشارها، تحریمها و تهدیدها خللی در عزمها به وجود نیاورد...
جمهوری اسلامی ایران در مسیر حركت به سمت اهداف والای خود كاملاً مصمم است. اگر اعضای این جنبش، همكاریهای گستردهای را در چهارچوب جنبش عدم تعهد تدوین كنند، تلاش قدرتهای زورگو برای تحریم و فشار بر كشورهای مستقل از بین خواهد رفت.
تجربهی سه دهه ایستادگیِ موفقیتآمیز در برابر زورگوئیها و فشارهای همهجانبهی آمریکا و متحدانش، جمهوری اسلامی را به این باور قطعی رسانده است که مقاومت یک ملت متحد و دارای عزم راسخ، قادر است بر همهی خصومتها و عنادها فائق آید و راه افتخارآمیز به سوی هدفهای بلند خود را بگشاید. پیشرفتهای همهجانبهی کشور ما در دو دههی اخیر واقعیتی است که در برابر چشم همگان قرار دارد و رصدکنندگان رسمی بینالمللی مکرراً بدان اذعان کردهاند؛ و این همه در شرائط تحریمها و فشارهای اقتصادی و تهاجم تبلیغاتی شبکههای وابسته به آمریکا و صهیونیسم اتفاق افتاده است. تحریمهائی که یاوهگویان، آن را فلجکننده نامیدند، نه تنها ما را فلج نکرده است و نخواهد کرد، بلکه گامهای ما را محکمتر، و همت ما را بلندتر، و اطمینان ما را به درستی تحلیلهای خود و نیز به توانائی درونزای ملتمان راسختر کرده است. ما یاری خداوند را در این چالشها بارها و بارها به چشم دیدهایم.
این که ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتی»، این یک شعار نیست؛ این یک واقعیت است. کشور دارد پیشرفت میکند. ما افقهای بسیار بلند و نویدبخشی را در مقابل خودمان مشاهده میکنیم. خب، بدیهی است که حرکت به سمت این افقها، معارضها و معارضههائی هم دارد. بعضی از این معارضهها انگیزههای اقتصادی دارد، بعضی انگیزههای سیاسی دارد؛ بعضی منطقهای است، بعضی بینالمللی است. این معارضهها در مواردی هم منتهی میشود به همین فشارهای گوناگونی که مشاهده میکنید؛ فشارهای سیاسی، تحریم، غیر تحریم، فشارهای تبلیغاتی - اینها هست - لیکن در لابهلای این مشکلات، در وسط این خارها، گامهای استوار و همتها و تصمیمهائی هم وجود دارد که بناست از وسط این خارها عبور کند و خودش را به آن نقطهی مورد نظر برساند؛ وضع کشور الان اینجوری است.
با توجه به این چالشها انسان میفهمد چه کار بزرگی در کشور ما انجام گرفته است که این انقلاب در جهت درست به سمت آرمانها راه خودش را حفظ کرده است؛ از ریل ارزشها و آرمانها بیرون نیفتاده است و حرکت خود را به جلو ادامه داده است. این در حالی است که چالشها و تهدیدها هم روند فزایندهای داشته. از روز اول، تهدیدهائی که انقلاب و کشور با آنها مواجه بوده، دائماً پیچیدهتر شده؛ هم ترور بود، هم شورشهای قومی بود، هم جنگ بود، هم تحریم بود، هم محاصره بود. هرچه جلوتر آمدیم، تهدیدها را پیچیدهتر کردند؛ دشمنان و مخالفین نظام، سردمداری کردند. ماجراهای تیر سال 78، ماجراهای سال 88 ، همه انواع و اقسام تهدیدهائی است که این انقلاب و این کشور و این ملت با آنها مواجه بود. این ملت از همهی اینها عبور کرد و با استحکام در راه خودش دارد پیش میرود. اینها چیزهائی است که ما امروز و همیشه نیاز داریم که آنها را مورد نظر قرار بدهیم؛ ما را کمک خواهد کرد در پیمودن راههای دشوار، گذشتن از پیچهای تند و گردنههای سخت.
یک لغزش دیگر این است که ما بخشی از واقعیتها را ببینیم، بخش دیگری از واقعیتها را نبینیم؛ این هم موجب خطاست؛ خطای در محاسبه را به دنبال خواهد داشت. واقعیتها را باید با هم دید و دانست.
حالا من یک تعدادی از این واقعیتها را میگویم. مدعی نیستیم که همهی واقعیتهای کشور را در اینجا بیان خواهیم کرد؛ لیکن یک مدخلی است، میتواند چشم ما را به سوی واقعیتهای گوناگون باز کند. ما در چه وضعی هستیم؟ کجا قرار داریم؟ چه داریم؟ چه نداریم؟ ملاحظهی این واقعیتها، با قضاوتی که بنده در این مسئله پیش خودم دارم، بسیار امیدبخش است. وقتی ما واقعیتها را کنار هم میگذاریم، اینها را ملاحظه میکنیم؛ احساس میکنیم که راه ملت ایران به سوی آرمانهای بلند، یک راهِ گشوده است. این راه، چالش دارد؛ اما راه باز است، بنبست وجود ندارد. هدف جبههی مخالف نظام اسلامی و انقلاب اسلامی و دشمن ما این است که راه را بنبست نشان بدهد. خودشان هم میگویند ما بایستی این کارها را بکنیم، این فشارها را وارد کنیم، این محاصره را بکنیم، این تحریم را بکنیم، تا مسئولان جمهوری اسلامی در محاسبات خودشان تجدیدنظر کنند. من عرض میکنم؛ ملاحظهی واقعیتها نه فقط موجب میشود ما در محاسبات گذشتهمان تجدیدنظر نکنیم، بلکه ما را به درستیِ راهی که پیمودیم و راهی که انقلاب جلوی ما گذاشته، مطمئنتر میکند. یکی از واقعیتهای موجود کشور - که امروز بیش از سالهای گذشته هم این واقعیت به رخ نظام اسلامی کشیده میشود - وجود فشارها و تهدیدهاست. کشور با زورآزمائی چند قدرت و دولت مستکبر روبهرو است. همین طور که مکرر عرض کردیم، طرف مقابل ما جامعهی جهانی نیست، دولتها نیستند، ملتها نیستند؛ چند دولتند؛ منتها دستگاه رسانهایِ قوی دارند. این چیزی که ما باید اقرار کنیم که آمریکائیها و غربیها انصافاً در این قضیه قوی هستند، قدرت رسانهای است، قدرت تبلیغات به معنای پروپاگاندا است؛ همانی که خودشان میگویند. آن چیزی که ما اقرار میکنیم که اینها در آن قوی هستند، قدرت تبلیغاتی و قدرت رسانهای و وانمود کردن مطالبی است که میخواهند وانمود شود. امروز اینها با توان تبلیغاتی و رسانهایِ بالای خود بشدت دارند این را تبلیغ میکنند و میگویند، و این واقعیت دارد که چند دولتند؛ منتها با همین نیروی رسانهای، خودشان را به نام «جامعهی جهانی» معرفی میکنند، و دروغ میگویند؛ جامعهی جهانی نیست. این یک واقعیت است. ما با زورآزمائی چند دولت و چند قدرت استکباری مواجهایم. اینها یک سیاهیلشکر هم پشت سرشان دارند، که آنها هم با ما مخالفند؛ اما آنها موجودیتی از خودشان ندارند، توانی ندارند. اگر دست حمایت قدرتی مثل آمریکا از روی سرشان برداشته شود، صفرند؛ در معادلات جهانی و بینالمللی به حساب نمیآیند؛ لیکن حالا به عنوان سیاهیلشکر، پشت سر آمریکا و پشت سر رژیم صهیونیستی و شبکهی صهیونیسم دنیا دارند حرکت میکنند. این یک واقعیتی است، این در مقابل ماست، این از اول انقلاب شکل گرفته؛ کم هم نشده و افزایش هم پیدا کرده. البته در بزرگنمائیِ این واقعیت هم همه همدستند؛ این جزو همان لغزشگاههاست. سعی میکنند این واقعیت را هرچه بزرگتر و شدیدتر و سختتر و تلختر نشان بدهند. ما این را قبول داریم که در مقابل ما فشار هست، تحریم هست، توانائیهای اقتصادی، توانائیهای سیاسی، امنیتی و امثال اینها و بخصوص رسانهای پشت سر این حرکت وجود دارد؛ این یک واقعیت است. واقعیت دیگری که در کنار این واقعیت باید دیده شود، این است که وانمود میشود این زورآزمائی به خاطر مثلاً مسئلهی هستهای یا مسئلهی حقوق بشر است؛ و این دروغ است. دروغ بودن این ادعا، یکی از واقعیتهاست. نه اینکه ما بگوئیم این واقعیت است؛ امروز در دنیا کسی نیست که باور کند آمریکا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسلکش و کودککش دنبال اجرای دموکراسی در کشورهای دنیاست. پروندهی آمریکا، پروندهی رژیم صهیونیستی، پروندهی همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئلهی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پروندهی بسیار سیاهی است. شصت سال نسلکشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهائی که این کارها را کردند، میتوانند مدعی دفاع از صلح جهانی باشند؟ دادن سلاح شیمیائی به کسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ کارهائی از قبیل آنچه که در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیلهی آمریکائیها، به وسیلهی غربیها، به وسیلهی انگلیس اتفاق افتاده است، جائی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی میگذارد؟ بنابراین اینکه اینها میگویند مقابلهی ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم که میگویند مقابلهی با جمهوری اسلامی برای سلاح هستهای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان میکردیم، بعد در مذاکرات و مبادلات بینالمللی برای ما روشن شد که آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هستهای نیست؛ این را باور کردند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئلهی سلاح هستهای را مطرح میکنند. پس ادعای اینکه این فشارها، این تحریمها، این محاصرهها، این دشمنیها و خصومتها به خاطر مسئلهی سلاح هستهای و مسئلهی توان هستهای است، یک دروغ است؛ این دروغ بودن هم یک واقعیت است. یک واقعیت دیگر این است که ما در همین شرائط تهدید، پیشرفت کردیم. در طول این سالهای متمادی، ما در همهی حوزهها جلو رفتیم؛ در حوزهی دانشهای پیچیده پیشرفت کردیم؛ در حوزهی فناوریهای مورد نیاز کشور پیشرفت کردیم؛ در زمینهی دارو، حمل و نقل، مسکن، آب، راه، کشور پیشرفتهای برجستهای کرده؛ که امروز بخشی از آمارها را آقای رئیس جمهور گفتند و شما شنیدید. با وجود همهی این فشارها، کشور در طول این سالها مرتب جلو رفته است. در حوزهی بعضی از دانشهای مهم و انحصاری و منحصربهفرد - در لیزر، در نانو، در سلولهای بنیادی، در صنعت هستهای - کشور رتبه پیدا کرده. خب، اینها الگوسازی در دنیای اسلام است؛ این یک واقعیتی است. ما متوقف نماندیم، ما دائم پیش رفتیم. نظام جمهوری اسلامی با همهی این تهدیدهائی که وجود داشته است - از قبیل تحریم و غیرتحریم و تهدید و کارهای گوناگونِ پیچیدهی امنیتی و سیاسی و غیره - این پیشرفتها را داشته است. این هم یک واقعیت است؛ این هم تحلیل نیست؛ این هم محسوساتی است که جلوی چشم همهی ماست. شما مسئولین محترم هم بهتر از آحاد مردم اینها را میدانید.
یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهای دشمن - از جمله در مقابل همین تحریمها و از این چیزها - مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کُند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهائی دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد. این چیزهائی که الان آنها تهدید میکنند، تحریم میکنند، جز آمریکا و جز رژیم صهیونیستی، هیچ کس ذینفع از این تحریمها نیست. دیگران را با زور و با فشار و با رودربایستی و با این چیزها وارد میدان کردند. خب، پیداست که زور و فشار و رودربایستی نمیتواند خیلی ادامه پیدا کند - یک مدتی است - شاهدش هم این است که مجبور شدند بیست تا کشور را از همین تحریمهای نفتی و امثال اینها استثناء کنند! دیگرانی هم که استثناء نشدند، خودشان مایل نیستند، و بیش از آنچه که ما بخواهیم یا همان اندازه که ما میخواهیم، آنها دنبال راهحل میگردند. بنابراین بایستی مقاومت کرد. خب، اینها واقعیتهای ملموس است. اینهائی که عرض کردم، هیچکدامش تحلیل نبود، ذهنی نبود؛ چیزهائی است که مشاهده میکنیم.
به نظر ما طرحهای «اقتصاد مقاومتی» جواب میدهد. همین مسئلهی سهمیهبندی بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیهبندی نمیشد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر میرفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلی خوبی هست. حتّی باید جوری باشد که هیچ به بیرون نیازی نباشد، که الحمدللّه نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتی تحریم بنزین را خنثی کرد. و بقیهی چیزهائی که مورد نیاز کشور است.
ما سی و سه سال است مواجهایم با دشمنیهای استکبار. امروز جنجالهای جهانی و سر و صدای تبلیغات جهانی متوجه شده است به اینکه ما ایران را تحریم کردیم. آنها نمیفهمند و درک نمیکنند که سی سال است ما را در مقابل تحریم واکسینه کردند. ما سی سال است تحریمیم. ما واکسینه شدیم در مقابل تحریم. تحریم به ما ضربه نمیزند. ملت ایران ایستاد. ملت ایران با جان خود، با مال خود، با عزیزترین عزیزان خود در مقابل توطئههای دشمن ایستاد. امروز ما نسبت به سی سال قبل صد برابر قویتر و جلوتر هستیم. امروز ما در میدان علم، در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در مدیریت کشور، در بصیرت عمیق مردمی، بمراتب جلوتر هستیم از روزهای اول انقلاب و این در چالش با دشمنی دشمنان، برای ملت ایران حاصل شده است.
در مقابلهی با جمهوری اسلامی، همهی تلاش خودشان را دارند به کار میبرند؛ هدف هم این است که نظام مقدس جمهوری اسلامی را از پشتیبانی مردم ـ از این پشتوانهی عظیم ـ محروم کنند. این تحریمها و اینها که مشاهده میکنید، هدف اصلیاش این است. البته بدروغ ادعا میکنند که هدف تحریمها، مردم نیستند: میخواهیم به مردم ضربه وارد نیاید. مثل بقیهی ادعاهاشان، این هم دروغ و فریب و خدعه است. نه؛ اتفاقا هدف اصلی، مردمند. فشارها برای این است که مردم را به ستوه بیاورند، مردم را دچار مشکلات کنند، تا از نظام جمهوری اسلامی دل ببُرند؛ رابطهی قلبی آنها با نظام جمهوری اسلامی قطع شود. البته به فضل الهی، به حول و قوهی الهی، در این میدان هم شکست خواهند خورد. مردمِ ما را نمیشناسند، مسئولینِ ما را نمیشناسند. این خدعهی دشمن، برای مردم افشاءشده است؛ میدانند که امروز هدف این است که مردم را خسته کنند؛ لذا مشاهده میکنید، ملاحظه میکنید که پافشاری مردم و حضور مردم در میدانهای مختلف، پرشورتر است. مسئولین هم مشغولند. حقا و انصافا مسئولین در مقابلهی با تلاش دشمن، تلاش خودشان را دارند میکنند.
امروز آمریکا همهی نیروی خود را متمرکز کرده است برای اینکه بتواند به خیال خود جمهوری اسلامی را محاصرهی اقتصادی کند. خودشان محاصرهاند، خودشان دچار مشکلند. امروز اروپا و آمریکا دچار مشکلات اساسی و غیر قابل حلند؛ حقیقتا هم مشکلات آنها قابل حل نیست. وضع آنها با وضع ما فرق میکند. ما بحمداللّه همه چیز داریم. ما امکانات داریم، ثروت داخلی داریم، مردمِ خوب داریم، منابع مالی داریم، منابع انسانی داریم، بدهکاری جهانی نداریم. امکانات کشور، امکانات بسیار خوبی است. اذیت دشمن، تلاشی که دشمن میکند، برای این است که بتواند دسترسی جمهوری اسلامی را به این امکانات کاهش بدهد. تلاش مسئولین ما هم این است که این توطئهی دشمن را خنثی کنند؛ انشاءاللّه موفق هم میشوند، تلاش خوبی هم دارد انجام میگیرد. در راه پیشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتی ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافیگری ممنوع است؛ لذتجوئی ممنوع است؛ به فکر جمع کردن زخارف دنیا افتادن، برای مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیتهاست که میتوانیم به قله برسیم. ما داریم در دامنه حرکت میکنیم. ما هنوز به قله نرسیدهایم؛ با آن فاصله داریم. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنیها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضههای خباثتآلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بیوقفه ادامه دهیم. من به جوانها، به مسئولین، به دانشجویان، به علمای بزرگوار، به کسانی که توانائی سخن گفتن با مردم دارند، به کسانی که تأثیرگذاری بر روی اذهان مردم دارند، عرض میکنم: ما بایستی این حرکت به سمت پیشرفت را بیوقفه ادامه دهیم؛ هم در زمینهی سیاست، هم در زمینهی علم و فناوری، هم بخصوص در زمینهی اخلاق و معنویت. خودمان را تهذیب کنیم، خودمان را اصلاح کنیم، عیوب خودمان را بشناسیم و درصدد رفع آن عیوب بربیائیم. اگر این کار را بکنیم، این موانعی که دشمنان ما بر سر راه ما ایجاد میکنند، اثر نخواهد گذاشت. تحریم اثری ندارد. تحریم نمیتواند ملت ایران را از حرکت به جلو باز بدارد. تنها اثری که این تحریمهای یکجانبه و چندجانبه بر روی ملت ایران میگذارد، این است که نفرت و دشمنی از غرب در دل مردم ما عمیقتر میشود.
آشكارترین دلیل بر بینتیجه بودن تلاشهای جبههی استكبار، ناكارآمدی بیش از سی سال تحریم و فشار اقتصادی بر نظام اسلامی و پیشرفت و قدرت روزافزون ایران است.
همان طوری که اولِ سال گذشته اعلام شد، سال 90، سال جهاد اقتصادی بود. اگرچه هوشمندان و آگاهان میدانستند که این نام و این جهتگیری و شعار برای سال 90 یک امر لازم است، اما بعد تلاشهای دشمنان در این سال هم همین را اثبات کرد و نشان داد. دشمنان ما از اوائل سال، حرکت خصمانهی خودشان را در عرصهی اقتصادی نسبت به ملت ایران آغاز کردند؛ اما ملت ایران، مسئولین، آحاد مردم، دستگاههای مختلف، با تدبیرهای هوشمندانهای توانستند با این تحریمها مقابله کنند و مواجههی آنها تا حدود زیادی توانست اثر این تحریمها را خنثی کند و حربهی دشمن را کُند کند.
ما دو روز پیش از این شنیدیم که رئیس جمهور آمریکا گفته است ما به جنگ با ایران فکر نمیکنیم. خیلی خوب؛ این خوب است، این حرفِ عاقلانهای است، این خروج از توهّم است. در کنارش گفته است که ما با تحریم، مردم ایران را به زانو درمیآوریم - نقل به مضمون - این توهّم است. آن خروج از توهّم در آن بخش اول خوب است، باقی ماندن در توهّم در این بخش دوم به آنها ضربه خواهد زد. وقتی محاسبات انسان بر مبنای توهّم بود، بر مبنای واقعیتها نبود، پیداست که در برنامهریزیای که بر اساس این محاسبات انجام میدهد، شکست خواهد خورد؛ و این، همین است.
خب، الان یک سال است که به قول خودشان تحریمهای فلجکننده و چه و چه اعمال میکنند - البته تحریم ما سی و سه سال است - گفتند هم که هدف، جدا کردن مردم از نظام اسلامی است؛ اما دیدند که مردم آمدند آنجا، به نظام اسلامی رأی دادند. رأی به هر نامزد انتخاباتی، آمدن پای هر صندوق، رأی به نظام اسلامی است؛ مردم این را نشان دادند. ما عرض کردیم که انتخابات، یک سیلی است؛ این سیلی انواع و اقسامی دارد؛ یکی از انواع سیلی، سیلیِ بیدار کننده است، هشیار کننده است. بنابراین، این انتخابات ما خاصیت سیلی زدن را هم داشت. این روزها اشتلم علیه ملت ایران زیاد است؛ میشنوید دیگر، میبینید. این قدرتهای استکباری که در خیلی جاها شکست خوردهاند و سیلی خوردهاند، دلشان میخواهد که با هیاهوئی، خودشان را از تک و تا نیندازند. این هیاهو را دربارهی چه به کار ببرند؟ مسئلهی ایران یک مسئلهی برجسته است؛ لذا در مسئلهی ایران هی هیاهو میکنند؛ مسئلهی تحریم، مسئلهی حقوق بشر و از این حرفهائی که تکرار میکنند. لذا چون جنجالها زیاد است، چون تهدیدهای لفظی و زبانی علیه ملت ایران زیاد است، لذا ملت ایران در این دوره جایگاه حساستری دارد و میتواند بهتر حرف بزند؛ حرف زدن با عمل. میدانید بهترین حرف زدنها، بهترین گفتنها، گفتن با عمل است. ملت میتواند عمل کند. لذاست که امروز هرچه بیشتر پای صندوقها بیایند، برای کشور مفیدتر است؛ هرچه با شور و نشاط و انگیزهی بیشتری بیایند، برای آیندهی کشور مفیدتر است، برای آبروی کشور بهتر است، برای حفظ امنیت و مصونیت کشور مفیدتر است.
اگر آمریکا و غرب و صهیونیسم و سرمایهداران و مفتخوران یهودیِ وابستهی به سازمان صهیونیسم بتوانند ملت ایران را قانع کنند، به زانو در بیاورند، به عقبنشینی وادار کنند، میتوانند به دنیا بگویند: ببینید، اینها را که ملت پیشرو بودند، ما سر جای خودشان نشاندیم. هدف این است. همهی تلاشها برای این است. یک روز این را نمیگفتند، کتمان میکردند؛ امروز صریحاً و علناً میگویند. میگویند ما میخواهیم تحریم کنیم - تحریم نفت، تحریم بانک مرکزی، تحریم چه، تحریم چه، تحریم چه - به وسیلهی شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه صادر کنیم، پشت سرش قطعنامهی دیگر، پشت سرش قطعنامهی دیگر. که چه اتفاقی بیفتد؟ برای اینکه ملت ایران خسته بشود. عجیب است؛ هرچه گذشته، ملت ایران شادابتر، زندهتر، بااستقامتتر و مصممتر شده است.
مهمترین نقطهی قوّت ما در این سی و دو سه سال عبارت است از غلبهی بر چالشها؛ این خیلی مهم است. ما یک ملتی نبودیم که سرمان را پائین بیندازیم، راهمان را برویم، کسی به ما کاری نداشته باشد؛ نه، از روز اول قدرتهای مجهز جهانی، مسلطین جهانی با ما کار داشتند؛ بنای بر اذیت گذاشتند، بنای بر مانعتراشی گذاشتند: علیه ما جنگ تحمیل کردند، صدام را به جان ما انداختند، هشت سال ما را گرفتار کردند، تروریست آوردند، تحریم کردند. ما تا امروز بر همهی این چالشها غلبه پیدا کردهایم؛ یعنی هیچکدام از این چالشها نتوانسته است ملت ما و انقلاب ما را پشیمان کند، به زانو دربیاورد؛ ما بحمداللّه راهمان را با قامت استوار ادامه دادهایم. این مهمترین نقطهی قوّت ماست.
من این جمله را در ادامهی نقاط قوّت عرض بکنم که ملت ایران توجه داشته باشند همهی این پیشرفتهای علمی و اجتماعی و فنی در شرائط تحریم اتفاق افتاده است؛ این خیلی مهم است. دروازههای علم را، دروازههای فناوری را بر روی ما بستند، راهها را مسدود کردند، محصولات مورد نیاز ما را به ما نفروختند و ما اینجور پیشرفت کردیم. این اتفاقها در شرائط تحریم افتاده است؛ این است که امیدها افزایش پیدا میکند.
امروز غربیها در مسائل اقتصادی دچار ضعفند، در مسائل سیاسی دچار ضعفند، در تصمیمات بینالمللی دچار ضعفند؛ از جمله همین تصمیم به تحریم ما. اینها خواستند در واقع جمهوری اسلامی را، ملت ایران را به خاطر اسلام مجازات کنند. تهدید کردند: تحریمهای فلجکننده، تحریمهای دردآور! هی گفتند، گفتند. این تحریمها از دو جهت به نفع ماست: اولاً وقتی ما تحریم بشویم، به استعداد و ظرفیت داخلی رو میآوریم، از داخل رشد میکنیم؛ همچنان که در این سی سال این مسئله اتفاق افتاده است. اگر در زمینهی سلاح تحریم نمیشدیم، امروز این پیشرفتهای عجیب را نداشتیم؛ اگر در قضیهی اتمی، اینها نیروگاه بوشهر را خودشان ساخته بودند، ما در غنیسازی پیشرفت نمیکردیم؛ اگر درهای علم را به روی ما نبسته بودند، ما در سلولهای بنیادی و هوافضا و فرستادن ماهواره به آسمان، به اینجاها نمیرسیدیم. پس هرچه ما را تحریم میکنند، ما به ظرفیت داخلی خودمان متوجه میشویم و رو میآوریم و این ظرفیت و استعداد روزبهروز مثل چشمهی جوشانی شکوفا میشود. پس این تحریم به نفع ماست.
جهت دومی که این تحریمها به نفع ماست، این است که اینها همین طور مرتباً در تبلیغاتشان میگویند ما این تحریمها را میخواهیم بر ایران اعمال کنیم تا ایران را وادار به عقبنشینی کنیم؛ حالا مثلاً در قضیهی هستهای. پس همهی دنیا فهمیدند که این تحریمها برای فشار بر ایران، برای عقبنشینی در قضیهی هستهای و قضایای دیگر است. خب، وقتی ما عقبنشینی نکردیم، چه اتفاقی میافتد؟ این تحریمها برای این است که ایران را وادار به عقبنشینی کنند، ایران هم که عقبنشینی نخواهد کرد؛ نتیجه این میشود که هیبت غرب و هیبت تهدیدهای غرب در چشم این ملتهای منطقه که قیام کردند، میشکند و عزت ملت ایران و قدرت ملت ایران در چشم اینها زیاد میشود؛ و این به نفع ماست. بنابراین، این تحریمها برای ضربه زدن به ماست، اما از این دو جهتی که عرض کردم، در واقع خدمت به ماست. یک جمله هم راجع به این تهدیدهای آمریکا عرض بکنیم. مرتباً تهدید میکنند؛ تهدید به این زبان: همهی گزینهها روی میز است! یعنی حتّی گزینهی جنگ. این، تهدید به جنگ است با این زبان. خب، این تهدید به جنگ، به ضرر آمریکاست؛ خود جنگ، ده برابر به ضرر آمریکاست. چرا این تهدیدها به ضرر آمریکاست؟ به خاطر اینکه خود این تهدیدها نشاندهندهی عجز آمریکا از مقابلهی منطقی و مقابلهی گفتمانی است؛ یک گفتمانی در مقابل گفتمان جمهوری اسلامی ندارند؛ نمیتوانند در میدان مقابلهی فکری و منطقی، برای خودشان غلبهای ایجاد کنند؛ مجبور میشوند توسل به زور و تشبث به زور بکنند. این معنایش این است که آمریکا جز زور، هیچ منطقی ندارد؛ جز خونریزی، هیچ راهی برای پیشبرد خود ندارد. این، اعتبار آمریکا را بیش از آنچه که تاکنون شکسته است، در چشم ملتها و در چشم ملت خودش خواهد شکست؛ این همان چیزی است که سرنوشت رژیمها را معین میکند. آن رژیمی، آن نظامی که اعتبارش در چشم مردم خودش بشکند، سرنوشتش معلوم است؛ مثل رژیم شوروی سابق. اتفاقاً بعضی از صاحبنظران غربی همین چند روز قبل گفتند که امروز وضع آمریکا و غرب شبیه وضع شوروی سابق در سالهای اواخر دههی 80 میلادی است که منجر به سقوط شد. یعنی وقتی یک رژیمی، یک نظامی از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، دیگر امیدی به بقای این رژیم نیست. لذا هرچه تهدید کنند، به ضررشان است. البته آنها و دیگران بدانند - میدانند هم - که ما هم در برابر تهدید به جنگ و تهدید به تحریم نفتی، تهدیدهائی داریم که در وقت خودش، آن وقتی که لازم باشد، انشاءاللَّه اعمال خواهد شد.
به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیک و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامی که رژیم صهیونیستی را تحمل میکند، ولی با مذاهب اسلامیِ دیگر بیرحمانه مواجه میشود، دست آشتی به سوی آمریکا و ناتو دراز میکند، ولی در داخل به جنگهای قبیلهای و مذهبی دامن میزند و اشدّاء با مؤمنین و رحماء با کفار است، اعتماد نکنید. به اسلام آمریکائی و انگلیسی بدبین باشید، که شما را به دام سرمایهداری غرب و مصرفزدگی و انحطاط اخلاقی میکشانند. در دهههای گذشته، هم نخبگان و هم حاکمان، به وابستگی بیشتر خود به فرانسه و انگلیس و آمریکا و یا شوروی افتخار میکردند و از سمبلهای اسلامی میگریختند؛ و امروز همه چیز برعکس شده است.
بدانید که غرب در صدد انتقام بر خواهد آمد؛ انتقام اقتصادی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی! اگر ملتهای مصر و تونس و لیبی و ... انشاءاللّه در مسیر خدا ادامه دهند، ممکن است به تحریمها تهدید شوند. اگر حادثهی نوزده دی قم نمیبود، آن حوادث گوناگون شهرستانها و سلسلهی اربعینها که مردم را به میدان مبارزه کشاند، به وجود نمیآمد. اگر آن تحولات و آن حوادث نبود، 22 بهمن به وجود نمیآمد، انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید. انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، چالش با استکبار شروع شد، هیبت استکبار شکست، هیبت آمریکا و صهیونیسم شکست. اگر این شکسته شدن هیبت پوشالی ابرقدرتها - که با هیبتِ خودشان بیش از واقعیت وجود خودشان در دنیای انسانها تصرف میکنند - مسلمانها را در کشورهای مختلف به فکر انداخت و بیدار کرد، ایستادگی مردم ایران، مظلومیت ملت ایران در حوادث مختلف، در جنگ تحمیلی، در دوران سختِ توأمان دفاع مقدس و تحریم - اینکه ملت ایران اینجور محکم ایستادند، با ثبات پیش رفتند - ملتها را تکان داد. اگر این ثبات نبود، اگر این ایستادگی نبود، اگر این به چالش کشیدن هیبت دروغین ابرقدرتها نبود، ملتها وارد میدان نمیشدند؛ بیداری اسلامی به وجود نمیآمد؛ این حوادثی که امروز منطقه را دارد دگرگون میکند و نقش جدیدی میزند، به وجود نمیآمد. حوادث از یک نقطه شروع میشود و زنجیرهوار پیش میرود. اگر استقامت بود، صبر بود، تداوم در راه بود، استمرار عمل بود، آن وقت همهی خیرات و همهی برکات بر آن مترتب میشود.
امروز جبههی مقابل ما - که سردمدار آن جبهه هم آمریکا و صهیونیستهایند - به تمام طرقی که میتوانسته است متوسل و متشبث بشود، متشبث شده؛ از تمام راهها که میتوانسته برای مقابلهی با ملت ایران بهرهگیری کند، بهرهگیری کرده است، برای اینکه بتواند این دو عامل، یعنی عامل تقویت کنندهی نظام، و عامل ایستادگی مردم در صحنه را تضعیف کند و از بین ببرد. خودشان هم همین را تصریح میکنند؛ میگویند این تحریمهائی که ما بر علیه ایران تصویب و اجرا میکنیم - و با عناد کامل دنبال میکنند - برای این است که مردم را خسته کنیم، مردم از صحنه خارج شوند، مردم به نظام اسلامی پشت کنند. یا این کار صورت بگیرد، یا در ارادهی مسئولین رخنه به وجود بیاید؛ مسئولین در محاسباتِ خودشان تجدیدنظر کنند. تعبیر آنها این است: میگویند میخواهیم مسئولین جمهوری اسلامی احساس کنند که هزینهی تصمیمگیریهای آنها بالاست. این یعنی رخنه ایجاد کردن در ارادهی مسئولین کشور. با همهی توانشان، با همهی ترفندهائی که بلدند، دارند این دو کار را دنبال میکنند. یا در مردم ایجاد تردید کنند و مردم را از نظام جدا کنند، یا در مسئولین ایجاد تردید کنند و مسئولین را وادار کنند که در تصمیمهای خودشان تجدیدنظر کنند. اشتباه کردند؛ هیچکدام را نمیتوانند انجام دهند.
ایران اسلامی در رویارویی با استکبار و شبکهی پیچیده و عظیم اقتصادی و تبلیغی وابسته با آن، موفقیتهای چشمگیری داشته، که مقابله با تحریمها و پیشرفت در موضوع هستهای بخشی از این دستاوردها بوده است و این روند پیروزی ادامه خواهد داشت.
تحلیلگران - به قول خودشان - در اتاقهای فکرشان مینشینند مطالعه میکنند، بررسی میکنند، میبینند نقطهی کانونی و مرکزی این حرکت، جمهوری اسلامی است؛ لذا متوجه شماها میشوند؛ متوجه جوانهای ما، متوجه مسئولان ما که محکم ایستادند و این راه را با جرأت، با قدرت، با توکل به خدا، با خوشبینی به آینده و با امیدِ تمام دارند ادامه میدهند. آن وقت علیه ملت ایران توطئه میکنند؛ خب، بکنند. سی و دو سال است که دارند علیه ملت ایران توطئه میکنند. البته در هر توطئهای، برای ملت ایران زحمتافزائی کردند، اما ملت ایران پیروز شده است و پس از هر توطئهای که خنثی شده، ملت ایران یک پله بالاتر رفته. ما را تحریم میکنند. ممکن است تحریم فشاری به وجود بیاورد، اما ملت ایران را یک درجه جلو میبرد؛ توانائی او را بیشتر میکند. به خیال خودشان علم و فناوری را بر روی جوانهای ایرانی بستند، اما جوانان ایرانی خودشان از درون خودشان جوشیدند. امروز در زمینهی علم و فناوری، پیشرفت ما نسبت به گذشته، نمیشود گفت دو برابر و سه برابر است؛ دهها برابر است. مبارزهی آنها به جائی نمیرسد. مبارزهی با یک ملت بصیر، ملت صبور، ملت آگاه، ملتی که جوانانش متکی به خدا و پایدار در این راهند، به جائی نمیرسد؛ آنها شکست میخورند، اما ملت ایران پیروز خواهد شد.
ما داریم خیلی خوب به جلو حرکت میکنیم. اگر هیچ دلیل دیگری بر این وجود نداشته باشد، همین دلیل کافی است که دشمنِ متوجه و مترصد درصدد عکسالعمل بربیاید؛ همین کارهائی که میبینید در تبلیغات و غیر تبلیغات و فشار اقتصادی و بهانههای گوناگون در دنیا مطرح میکنند. وقتی جبههی استکبار - که یک دشمنِ قویپنجهی مادی است - اینجور وارد میدان میشود، خود این دلیل بر این است که شما دارید موفق میشوید؛ والّا اگر شما بیاثر بودید، بیخاصیت بودید، عقبمانده بودید، پیشرفتی نداشتید، دشمن اصراری نداشت که اینجور با شما پنجه در بیندازد؛ دشمن میبیند که شما دارید جلو میروید.
راه موفقیت این است که در مقابل دشمن، انسان یک قدم هم عقبنشینی نکند؛ والّا یک قدم عقبنشینی در مقابل دشمن، موجب تشجیع دشمن در چنگ انداختن و دست انداختن میشود. جمهوری اسلامی این افتخار را دارد که در طول این سی و دو سال، یک قدم در مقابل دشمن عقبنشینی نکرد. با اینکه فشار زیاد بود؛ فشار نظامی بود، فشار امنیتی بود، فشار تحریم بود، فشارهای سیاسی بود، فشارهای تبلیغاتی بود، ولی ما عقبنشینی نکردیم. و من به شما عرض بکنم؛ عزیزان من! برادران! خواهران! جوانان آگاه و روشنفکر این منطقه! بدانید ملت ایران و مسئولین کشور بعد از این هم در مقابل باجخواهی و فشار دشمنان، یک قدم عقبنشینی نخواهند کرد.
یکی دیگر از چالشهای بزرگ، همین چالش فشارهای اقتصادی و تحریمها بود. امروز سخن از تحریم میگویند؛ تحریم برای ما چیز تازهای نیست. از سال اول پیروزی انقلاب، تحریمهای یکجانبه از طرف آمریکا و کشورهای اروپائی شروع شد و در طول جنگ، این تحریمها و محدودیتها به اوج خود رسید. من یک وقتی گفتهام؛ ما میخواستیم از خارج از کشور سیم خاردار تهیه کنیم. کشوری که این سیم خاردار باید از آنجا عبور میکرد - شوروی سابق - اجازه نمیداد که این کالا از داخل خاک او عبور کند، بیاید ایران! حالا کالا نه کالای نظامی است، نه سلاح تهاجمی است؛ سیم خاردار است! اینقدر محدودیت علیه کشور ما به وجود آوردند. در همهی زمینههای اقتصادی به دنبال ایجاد تحریم بودند؛ غرضشان هم این بود که ملت ایران را به زانو در بیاورند، نظام را به زانو در بیاورند؛ اما نظام جمهوری اسلامی به کمک صبر و بصیرت شما مردم، همهی آن سیاستها و سیاستگذاران را به زانو درآورد.
ما توانستیم از همین محدودیتها به عنوان یک فرصت استفاده کنیم. همین منعها و تحریمها و محدودیتها موجب شد که ما در میدانهای نوآوری و ابتکار، در همهی زمینهها، به پیشرفتهائی دست پیدا کنیم که کشورهای منطقه در طول سالهای متمادی هم نتوانستند به آن پیشرفتها دست پیدا کنند. ملت ما، مردم ما، جوانان ما، دانستند. من مثالهائی دارم در انقلابها، که حالا مجال نیست من اینها را عرض کنم؛ شاید در خلال بعضی از دیدارهای دیگر گفتم. انقلابهائی که در دههی 70 میلادی - یعنی چند سال قبل از انقلاب ما - در بعضی از کشورها اتفاق افتاده بودند، وضع رقتباری داشتند؛ قابل مقایسه نبودند. انقلاب عظیم ما توانست اینجور پیشرفت کند. امروز دشمنان نظام اسلامی و دشمنان ملت ایران از ابزار اقتصادی دارند علیه ما استفاده میکنند، که نمونهاش همین تحریمهائی است که گفته شد. البته لازم است من تشکر کنم از این مجموعهای که در مقابل تحریمها کار میکنند. از همهی روشهای درست و منطقی و زیرکانه و عاقلانه باید استفاده کرد و استفاده کنید. تحریمها را خنثی کنید. تدبیر دشمنِ هیکلمند و لیکن در واقع کمزور را خنثی کنید. وقتی که ما این حجم عظیمِ ظاهریِ نظامی و اقتصادی استکبار را در مقابل خودمان مشاهده میکنیم، انسان به یاد گربهی کارتون «تام و جری» میافتد! تحرکش زیاد و های و هویش زیاد و حجمش بزرگ، اما نتیجهی کارش نه آنچنان که خودش انتظار دارد یا بینندگان انتظار دارند. واقعاً همین جوری است. این به زیرکی شما بستگی دارد.
آنها گفتند تحریمهای هوشمند یا تحریمهای فلجکننده؛ اما میبینیم که این تحریمها نه آنچنان هوشمند بود، نه فلجکننده بود. خب، همین تحریمها موجب شد که در بسیاری از چیزهائی که خودکفائی نداشتیم، به خودکفائی برسیم؛ تحرک خوبی را در زمینههای علمی به وجود بیاوریم؛ کارهائی بزرگی را در زمینهی تولیدات صنعتی و نظامی و غیرنظامی در کشورمان شاهد باشیم؛ و به راههای گوناگونی برای اینکه این تحریم را خنثی کنیم، برسیم. این تحریمها خنثی خواهد شد؛ شما بدانید. اینجور نیست که اینها بتوانند و طاقت بیاورند که این حرکت و این رفتار را مدت طولانی ادامه بدهند؛ این امکانپذیر نیست؛ یعنی دنیا این را نمیپذیرد. امروز دنیا، دنیائی نیست که به حرف آمریکا گوش کنند؛ ولو حالا نمایندهی ویژهی او به فلان کشور برود، مؤاخذه کند، چه کند. حالا یک چند وقتی این ادامه خواهد داشت، اما این قابل ادامه نیست. البته من چند ماه قبل هم گفتم، امروز هم شما مشاهده میکنید؛ آن چیزی که اینها در اول امسال گفتند فلجکننده، توقع خودشان این بود که در ظرف سه چهار ماه واقعاً به فلج برسد. این سه چهار ماه، بیشتر هم گذشت، به فلج که نرسید، هیچی، بحمداللَّه به تحرک بهتر ما انجامیده. پس جهاد اقتصادی برای این است. یعنی بایستی انشاءاللَّه یک مجاهدت، یک حرکت هدفمند و هوشمندانه و با توکل به خدای متعال و با اعتماد به حمایت الهی انجام بگیرد. ما امسال را «سال جهاد اقتصادی» اعلام کردیم. سیاست استکباری، زمین زدن ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی از راه اقتصاد است. تحریمها گرچه بهانهاش مسئلهی انرژی هستهای است، اما دروغ میگویند؛ عامل طرح مسئلهی تحریمها، انرژی هستهای نیست. شاید یادتان هست، تحریمهای عمدهای که سرآغاز تحریمهای این کشور بود، آن وقتی بود که اصلاً نامی از مسئلهی هستهای در این کشور نبود؛ که حالا آن رقم معروفش که البته خیلی تحریم مهمی نبود، اما چون معروف است به تحریم «داماتو» - که کسی به این نام در کنگرهی آمریکا مطرح کرد و دنبالش را گرفتند - مال وقتی است که اصلاً مسئلهی انرژی هستهای مطرح نبود. هدف تحریمها، فلج کردن اقتصادی است. البته این افتخار را ملت ایران دارد که سی و دو سال است دارد این تحریمها را تحمل میکند.
البته توسعهی تحریمها و تنوع تحریمها در سالهای اخیر بیشتر بوده، لیکن در مقابل توسعه و تنوع فعالیتهای سازنده در کشور، کوچک و ناچیز است. سی سال پیش که تحریمها را علیه ما شروع کردند، آن تحریمها ممکن بود علیه ما کارگرتر واقع بشود تا تحریمهائی که امروز علیه ما دارند تصویب و اجرا میکنند و همین طور هی وعده هم میدهند که بیشترش خواهیم کرد. این معنایش این است که ما در مقابل تحریمها تدریجاً یک حالت ضدضربه پیدا کردیم؛ میتوانیم به شکلهای مختلف با تحریمها مقابله کنیم: یا با دور زدن تحریمها - که شگرد خوب و جالب و ظریفی است و خوب است که دولت و ملت این شگرد را به کار ببرند - یا از جهت رو آوردن به ظرفیتهای درونیای که کار بنیادی و زیربنائی است و حتماً باید انجام بگیرد و تا حالا هم انجام گرفته. پس هدف دشمن، زمین زدن جمهوری اسلامی است؛ یعنی زمین زدن ایران اسلامی؛ یعنی زمین زدن ملتی که با حضور خود، با پشتیبانی خود، با حمایت خود، این نظام را تا امروز پیش برده و رشد داده و رونق داده. بنابراین بایستی در مقابلش مجهز بود. جبههی مقابل را باید شناخت، ابزار و سلاح او را باید شناخت و ضد آن سلاح را باید آماده کرد؛ این جهاد اقتصادی میخواهد. جهاد یعنی چه؟ هر تحرکی اسمش جهاد نیست. تحرکی با خصوصیاتی اسمش جهاد است. یکی از خصوصیات این تحرک که اسمش جهاد است، این است که انسان بداند این در مقابل دشمن است؛ یعنی بداند در مقابل یک حرکتِ خصمانه و غرضآلودی است که دارد انجام میگیرد. حرکتی که در مقابل یک چنین جهتگیری خصمانه وجود دارد، یکی از شرائط اصلی جهاد است. مسئلهی اجرای کامل سیاستهای حمایتی از بخش تولید است. تولید، اساس اقتصاد است؛ قائمهی اقتصاد در کشور است. در مسئلهی هدفمندی یارانهها و فعالیت عظیمی که دولت در این زمینه شروع کرده، حتماً حمایت از بخش تولید ملاحظه بشود؛ همچنان که در قانون هم هست: آن 30 درصدی که معین شده. البته بعضی از مسئولین دولتی که با من صحبت کردند، معتقدند که این 30 درصد مورد نیاز نیست. بعضی از فعالان اقتصادیِ تولیدی هم گفتند که ما احتیاج نداریم؛ ما را به خودمان واگذار کنید، خودمان خودمان را اداره میکنیم. ممکن است در بعضی از بخشها اینجور باشد، لیکن به هر حال تولید احتیاج دارد به کمک و حمایت دستگاه. سهم بخش تولید باید داده بشود؛ بخصوص بعضی از بنگاههائی که از تحریم صدمه میخورند. بنگاههائی داریم که این تحریمها به طور مستقیم یا غیر مستقیم به آنها صدمه میزند، که باید از این معنا استفاده بشود.
از ابتذال فرهنگی، ابتذال اخلاقی بشدت پرهیز شود و با آن مواجهه بشود. امروز یکی از سیاستهای دشمن، ترویج ابتذال است. با این سیاست استکبار مبارزه کنید. همین طور که آنها تحریم اقتصادی را برنامهریزی میکنند، همین طور ترویج ابتذال را برنامهریزی میکنند - این ادعای شعارگونه نیست؛ این ناشی از اطلاعات است؛ ما اطلاع داریم - مینشینند طراحی میکنند، برنامهریزی میکنند.
اولین نقطهی مثبت و نقطهی قوت نظام این است که نظام ثابت کرده است که توانائی غلبهی بر تهدیدها را دارد؛ این خیلی چیز مهمی است. ما در طول این سی و دو سال تهدیدهای فراوانی داشتیم - تهدید سیاسی، تهدید امنیتی، تهدید نظامی، تهدید اقتصادی - لازمهی این تهدیدها این بوده است که نظام ضربه بخورد. البته آنها میخواستند نظام را ساقط کنند - حالا این، دور از دسترسشان بود - لااقل نظام را عقب نگه دارند، کشور را عقب نگه دارند. نظام بر همهی این تهدیدها غلبه پیدا کرده است؛ یک نمونهاش جنگ تحمیلی بود، یک نمونهاش حرکات آمریکائیها بود، یک نمونهاش تحریمهای گوناگون بود. بعضی از اینها مستقیماً از طرف بیگانگان بود؛ مثل تحریمها. تحریمها سالهای متمادی وجود داشته است، اما سالهای اخیر شدت پیدا کرده؛ خودشان گفتند تحریم فلجکننده. چه به کمک سازمان ملل - که در اختیار خودشان بود - و چه مستقلاً، این تحریمها را تحمیل کردند. اینها مربوط به بیگانگان بود، که مستقیماً آنها دخالت داشتند.
سوم: پیشرفت در شرائط تحریم. یکی از نقاط مهم قوت کشور این است. در سختترین شرائط تحریم، کشور پیشرفت کرده. در چه چیزی پیشرفت کرده؟ یکی در مقولهی علم و فناوری، که آقای رئیس جمهور در گزارششان به این مسئله اشاره کردند. ما در زمینهی هستهای پیشرفت کردیم، در زمینهی فناوری زیستی پیشرفت کردیم، در فناوری نانو پیشرفت کردیم، در فناوری انرژیهای نو پیشرفت کردیم، در صنایع هوافضا پیشرفت کردیم، در ساخت ابررایانهها پیشرفت کردیم، در مسئلهی بسیار مهم سلولهای بنیادی پیشرفت کردیم، مسئلهی شبیهسازی همین جور، در رادیوداروها همین جور، در نانوداروهای ضد سرطان همین جور؛ اینها همه جزو دانشهای سطح بالای دنیاست. این چند موردی که من گفتم و بعضی از موارد دیگر، جزو دانشهای درجهی یک سطح بالای دنیاست، که بعضی از اینها را پنج تا کشور، ده تا کشور در دنیا بیشتر ندارند؛ ما در اینها پیشرفت کردیم؛ این در حالی بود که درهای انتقال دانش از همه سوی دنیا روی ما بسته است.
من مقالهای را میخواندم که از یک روزنامهی آمریکائی نقل کردند که همین دو سه روزه منتشر شده. میگوید ایران در مسئلهی هستهای یک استثناء است. چین به مسئلهی هستهای رسید، از کی گرفت؛ پاکستان رسید، از کی گرفت؛ هند رسید، از کی گرفت؛ ایران از کی گرفت؟ آن مقاله مینویسد: از هیچ کس. این در شرائطی بود که هم تحریم بود و امکانات پیشرفت هستهای به او نمیدادند، و هم با او مبارزه میکردند؛ مثل همین ویروس رایانهای که داخل تشکیلات ما فرستادند. دانشمندان ما، جوانهای ما در مقابل اینها ایستادند، پیش رفتند و نقشهی دشمن را خنثی کردند. او حتّی به ترور دانشمندان هستهای ما اشاره میکند. اینها چیزهائی است که دشمنان ما دارند میگویند. این مقاله در روزنامهی واشنگتن پست درج شده است. خب، این پیشرفت در علم و فناوری است. اوضاع منطقه درست عکس سیاستهای قدرتهای غربی و آمریکا و صهیونیسم بینالملل دارد پیش میرود. آنها راجع به ایران برنامههائی داشتند؛ درست عکس آنچه که آنها میخواستند، خدای متعال مقدر کرد و پیش آمد. آنها ایران را تحریم کردند، اما بحران اقتصادی گریبان خودشان را گرفت. آنها فتنهی 88 را برای زمین زدن جمهوری اسلامی تقویت کردند - یا تدارک کردند، یا لااقل پشتیبانی و تقویت کردند - اما نظامها و رژیمهای وابستهی به خودشان یکی پس از دیگری زمین خورده یا متزلزل شده.
هر جا توانستیم خط انگشت اشارهی امام را دنبال کنیم، توفیقات فراوانی نصیب ما شد. مردم با این چشم، به راه امام و خط امام و میراث ماندگار امام نگاه میکنند. در این سی سال، ملت ما توانسته است در مقابل سنگینترین توطئهها ایستادگی کند. علیه ملت ایران توطئهی نظامی بود، توطئهی امنیتی بود، توطئهی اقتصادی بود - این تحریمهای گسترده در طول این سی سال وجود داشته است - توطئهی تبلیغاتی بود - امپراتوری گستردهی رسانهای و تبلیغات، علیه ملت ایران به طور کامل مشغول کار و تحریک بوده است - توطئهی سیاسی بود. ملت ایران به برکت مکتب امام و راه امام، در مقابل این توطئهها ایستادگی کرد.
در قضیه هسته ای قدرتهای استکباری تمام توان سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی خود را به کار گرفتند و تلاش کردند با جنجال آفرینی، فشار و تحریم زمینه ساز صرفنظر کردن جمهوری اسلامی ایران از این موضوع شوند اما اکنون بعد از گذشت ۸ سال ایران اسلامی بر همه تلاشها و فشارهای استکبار فائق آمده و ضمن پیشرفت چشمگیر در قضیه هسته ای، نشان داده که در جنگ اراده ها، قویتر از قدرتهای بزرگ دنیا است.
از جملهی چیزهائی که همت مضاعف را در زمینهی اقتصادی نشان میدهد، مواجههی هوشمندانه و مقتدرانه با تحریمهائی است که غرب به سردمداری آمریکا و متأسفانه پیروی کورکورانهی بعضی از دولتهای اروپائی از آمریکا علیه ایران اعمال کرد. از اول سال 89 اینها به خیال خودشان حرکت تحریم ایران را تشدید کردهاند. خودشان در محاسباتشان - که خبرهایش به ما میرسید - صحبت میکردند، میگفتند که این تحریمها پنج شش ماهه جمهوری اسلامی و ملت ایران را به زانو درمیآورد؛ تصورشان این بود. آنها به فکر بودند که به وسیلهی تحریمها کار را آنچنان بر ملت ایران دشوار کنند و دائره را آنچنان بر ملت ایران تنگ کنند که ملت ایران به نظام خودشان، به جمهوری اسلامی معترض شوند؛ هدفشان این بود. یک برخورد هوشمندانه و قدرتمندانهای با این تحریمها انجام گرفت و تیغ دشمن کُند شد. دشمن نتوانست با این تحریمها به هدفهای خود دست پیدا کند. خوشبختانه با تلاش زیاد، با کار متراکم شبانهروزی، مسئولان در بخشهای مختلف توانستند از این عقبه عبور کنند. امروز خود غربیها اعتراف میکنند، میگویند تحریم ایران دیگر فایدهای ندارد.
گفتند بنزین را تحریم میکنیم. یکی از مشکلات کار ما در طول زمان همین بوده است؛ ما کشور تولیدکنندهی نفت، مبالغ زیادی فرآوردهی نفت را که بنزین است، از خارج وارد میکردیم. اینها گفتند این نقطه ضعف جمهوری اسلامی است، نمیگذاریم بنزین وارد شود. مسئولین کشور ما، قبل از آنکه آنها دست به کار شوند، مشغول تهیهی مقدمات شدند. کار به جائی رسید که در تولید بنزین، کشور عزیز ما خودکفا شد؛ این به برکت تحریم آنها بود. «انّ اللَّه یؤیّد هذا الدّین بأقوام لا خلاق لهم». به وسیلهی تحریم آنها، مسئولین ما به فکر افتادند؛ تلاش کردند، ما از وارد کردن بنزین بینیاز شدیم. من این را در همین نمایشگاهی هم که آخر اسفند رفتیم، از زبان چند نفر از این دانشمندان جوان شنیدم. به من گفتند که ما میخواستیم این دستگاه را تولید کنیم، رفتیم ابزارش را از خارج تهیه کنیم، به ما گفتند شما تحریمید، به شما نمیدهیم؛ فهمیدیم خودمان باید درست کنیم. آمدیم داخل فکر کردیم، زحمت کشیدیم، تلاش کردیم، بدون احتیاج به بیگانه این را ساختیم. این، برخورد هوشمندانه است. هم مسئولین کشور، هم آحاد مردم، با تحریمهای دشمن اینجور برخورد کردند؛ یعنی دشمن را از بُرندهترین ابزارهائی که در اختیار داشت، محروم کردند. مثل این است که در یک جنگی، شما اسلحه را از دست دشمن بگیرید؛ و گرفتید. این هم یکی دیگر از همتهای مضاعف. هرچه بیشتر به جمهوری اسلامی حمله کردند، قویتر شد. جنگ هشت ساله، ما را قویتر کرد. اگر جنگ هشت ساله نبود، این سرداران شجاع، این مردان برجسته نشان داده نمیشدند، در بین ملت بروز نمیکردند؛ این حرکت عظیمِ مخلصانهی مردم مجال بروز و ظهور پیدا نمیکرد. اگر فشار اقتصادی نبود، تحریم اقتصادی نبود، تحریم علمی نبود، استعدادهای جوانهای ما مجال بروز پیدا نمیکردند؛ یعنی همه چیز حاضر بود، آماده بود، دنبالش نمیرفتند، به آن نمیرسیدند. تحریم کردند، استعداد درونی به جوش آمد، ملت بالا کشید، ملت رشد کرد، این پرچم هی برافراشتهتر شد. بعد از این هم همین است. «یریدون لیطفؤا نور اللَّه بأفواههم و اللَّه متمّ نوره و لو کره الکافرون»؛ میخواهند نور را خاموش کنند، اما خدا اراده کرده این نور کامل شود. و کامل خواهد شد.
به دوستان عزیزِ فرماندهان نیرو و بقیهی فرماندهان نیروهای مسلح هم من بارها میگویم؛ محدودیتها در بخشهای مختلف وجود دارند - تحریم هست، محدودیتهای مالی هست، چیزهای گوناگونی وجود دارد - از اینها باید عبور کنید. بهترین و زیرکترین انسانها کسانی هستند که شرائط موجود را میسنجند، بعد میبینند برای عمل در شرائط کنونی چه توانائیهائی دارند و از آن توانائیها و ظرفیتها استفاده میکنند؛ والّا انسان نگاه کند، بگوید خب، این که نشد، این را که نداریم، پس هیچی! این نمیشود. کمبودها نباید ما را متوقف کند. کمبودها بایستی باعث شود که ما بیشتر به خودمان مراجعه کنیم، ظرفیتهای تازهی خودمان را کشف کنیم. مثلاً در دو دههی پیش، کی در نیروی هوائی حدس میزد که این نیرو بتواند این همه امکانات برای خودش به وجود بیاورد و تولید کند؟ در بخشهای دیگر هم همین جور. در بخشهای فضائی ما، در بخشهای پزشکی ما، در بخشهای داروئی ما، در بخشهای گوناگون علمی و فنی ما، تا دو سه دههی پیش کی حدس میزد که میشود این کارها را کرد؟ اما رفتند، جوانان ما همت کردند و شد. کارهائی شده است که امروز دشمنان ما هم زبان به اعتراف میگشایند. البته دشمنی میکنند؛ این را وسیلهای قرار میدهند برای سیاستهای ایرانستیزی و ایرانهراسی و اسلامهراسی و اسلامستیزی؛ لیکن اعتراف میکنند به اینکه اینها هست.
من میخواهم به شما بگویم؛ شما هم از اینکه کمبودهائی در بخشهائی وجود دارد، مطلقاً پا عقب نکشید؛ بروید سراغ اینکه از ظرفیتهای تازهای استفاده کنید در وجود خودتان، در استعداد خودتان، در ذهن و مغز خودتان، در توان سرپنجههای ماهر خودتان، و آن کمبودها را از طرق دیگری جبران کنید؛ این عملی است، این شدنی است. ما در بخشهائی از بخشهای صنعتی کشور مبتلا شدیم به تحریم. تحریم کنندگان خیال کردند حالا که تحریم کردند، این بخشها خواهد خوابید؛ اما بعکس شد. تحریم موجب شد که جوانان ما به فکر بیفتند که خودشان آنچه را که دشمن نمیخواهد به ما برسد، تولید کنند. تولید کردند، در مواردی بهترش را تولید کردند؛ کمهزینهتر، سبکتر، کارآمدتر. در نیرو اینجوری حرکت کنید. این، شامل فرماندهان محترم، شامل مسئولان محترم بخشهای گوناگون، شامل مجموعهی پرسنل - بخصوص شما و بالخصوص جوانها - همه میشود. امام مثل کوه ایستاد، ملت هم پشت سر امام مثل کوه استواری ایستادند؛ جبههی دشمن هم - یک دشمن نبود، یک جبهه بودند - هرچه توانستند، تلاش کردند؛ هر کاری از دستشان برمیآمد، کردند؛ از جنگهای خیابانی، تا جنگهای قومی، تا کودتای نظامی، تا تحمیل جنگ هشت ساله، تا تحریم اقتصادی، تا به راه انداختن ماشین عظیم جنگ روانی در طول سی و دو سال. سی و دو سال است که علیه ملت ایران و علیه انقلاب و علیه امام جنگ روانی وجود دارد: دروغ گفتند، تهمت زدند، شایعه پخش کردند، سعی کردند ایجاد اختلاف کنند، سعی کردند راهها را در داخل منحرف کنند.
یک ملت وقتی معتقد به جهاد شد، در همهی میدانها پیشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نیست؛ جهاد این است که انسان خود را همیشه در میدان حرکت و مبارزه با مانعها و مانعتراشها ببیند، احساس تکلیف کند، احساس تعهد کند؛ این میشود جهاد؛ جهاد اسلامی این است. جهاد گاهی با جان است، گاهی با مال است، گاهی با فکر است، گاهی با دادن شعار است، گاهی با حضور در خیابان است، گاهی با حضور در پای صندوق رأی است؛ این میشود جهاد فیسبیلاللَّه؛ و این است که یک ملت را رشد میدهد، طراوت میدهد، تازگی میدهد، امید میدهد و یک ملت پیش میرود.
خوب، حالا مبارزهی با این ملت چگونه ممکن است؟ آن جبههی ضد اسلامی و ضد انقلاب اسلامی و ضد نظام اسلامی که در دنیا به وجود آمد، میخواهد با یک چنین پدیدهی عظیمی مبارزه کند. چه جوری میتواند مبارزه کند؟ با جنگ امکان ندارد - امتحان کردند، دیدند - با تهدید به جنگ و تهدید نظامی امکان ندارد، با تحریم امکان ندارد. کسانی که خیال میکنند میتوانند ملت ایران را با تحریم به زانو در بیاورند، آب در هاون میکوبند. ملتی که امید دارد، ایمان دارد، میداند دارد چه کار میکند، این ملت را که با تهدید نمیشود به عقبنشینی وادار کرد. تجربهی دوم، تجربهی ملت ایران در دوران دفاع مقدس بود. شرق و غربِ آن روز دنیا رژیم بعثیِ فاسدِ مفسد را حمایت میکردند؛ آمریکا حمایت میکرد، ناتو حمایت میکرد، شورویِ آن روز حمایت میکرد، ارتجاع منطقه حمایت میکرد؛ پول میدادند، سلاح میدادند، اطلاعات میدادند، نیروی انسانی میدادند، برای اینکه بتوانند نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران را به شکست بکشانند؛ اما ملت ایران در میان تحریمِ همهجانبه، بخصوص تحریم سلاح و تجهیزات جنگی، در غربت کامل، با اتکاء به ایمان خود، ایمان جوانان خود، شجاعت و دلیری نیروهای مسلح خود، توانست این دشمن متکی به کوه سلاح و تجهیزات را شکست دهد و هزینههائی که این همه بر سر رژیم طاغوتی ریختند، باطل کند.
امروز هم همین است. امروز هم دنیای استکبار راه مواجههی با ایران اسلامی را هنوز پیدا نکرده است. تکیهی به قدرت مادی، تجهیز دوستان و نزدیکان خود به سلاح - شما ببینید چقدر سلاح مدرن وارد این منطقه میشود، و چقدر پول ملتهای این منطقه صرف این سلاحها میشود و به جیب صاحبان صنایع نظامی آمریکا و غرب میرود - اما بیفایده است؛ «فسینفقونها ثمّ تکون علیهم حسرة». این پولها را خرج میکنند، اما اینها به دادشان نمیرسد و به دردشان نمیخورد. شما میدانید از اول پیروزی جمهوری اسلامی ایران تا امروز چقدر توطئه، چقدر خنجرهای پنهانیِ زهرآلود علیه این ملت، علیه این نظام به کار گرفته شده است؟ یک قلم توطئه علیه ما، یک جنگ هشت ساله بود. هشت سال علیه ما جنگ را تحمیل کردند. یک قلم توطئه بر ضد جمهوری اسلامی، تحریم سی ساله است. امروز سر و صدا و جنجال تحریم را بلند میکنند. تحریم مال امروز نیست؛ جمهوری اسلامی سی سال است که تحریم اقتصادی است. صبر این ملت، ایستادگی این ملت، بر همهی این خباثتها، عداوتها و کارشکنیها فائق آمد. امروز به توفیق الهی، بإذن اللَّه تعالی، جمهوری اسلامی در قلهی اقتدار سیاسی و امنیتی خود قرار دارد.
از سال 58 و 59 تحریم را علیه کشور ما شروع کردند؛ لیکن این تشدید تحریمها در واقع برای این است که روی مردم فشار بیاید و مردم از نظام اسلامی جدا شوند. خوشبختانه هم مسئولین گفتند، هم مردم اعلان کردند، هم عملاً نشان داده شد که این تحریمها به توفیق الهی اثر قابل توجهی بر زندگی مردم نخواهد گذاشت و مردم که آن زحمات و مشکلات دههی 60 و اوائل انقلاب را تحمل کردند، امروز با پیشرفتهای عظیمی که پیدا شده است، اطمینانشان بیشتر و امیدشان به آینده روشنتر است و در مقابل دشمن میایستند و توطئهی دشمن را خنثی میکنند.
امروز، همهی وسائل ارتباطی را به کار گرفتند؛ وسائل سیاسی را به کار گرفتند؛ وسائل فرهنگی را به کار گرفتند؛ وسائل اقتصادی را به کار گرفتند، برای اینکه تحریمها در حق ایران کهنه نشود و وسط راه از کار نیفتد. دولت آمریکا یک مأمور عالیرتبهی اقتصادی و پولی خودش را مخصوصاً مأمور این کار کرده که این همین طور وظیفهاش این است که کمیتههائی را هدایت کند، به این طرف و آن طرف دنیا مسافرت کند، با سران و رهبران کشورها تماس بگیرد و دائم کشورهای دیگر را علیه ایران وادار کنند. این بیشفعالیِ نظام استکبار و جبههی مقابل نظام اسلامی، امروز به نظر من بارزترین حوادث است.
در مسائل جهانی آن چیزی که از همه واضحتر و بارزتر است، بیش فعال شدنِ جبههی مقابل ماست. بیماری بیشفعالی یکی از بیماریهای کودکان و نوجوانان است. بیشفعالی معناش این است که تحرک، زیاد؛ کارهای گوناگون انجام میدهند، اما تمرکز نیست، هدف نیست؛ به این در و آن در میزنند. تحرک زیاد، اما بدون هدف و غالباً همراه با ناکامی. این حالت بیشفعالی است. انسان این حالت را امروز در جبههی مقابلِ دشمن مشاهده میکند. مشغول تحرکات گوناگونند: تحریم، قطعنامه، تهمت، جوسازی علیه نظام اسلامی، تقویت معارضان داخلی، به اصطلاح ورزشکارها دوپینگ کردنِ معارضین داخلی، که اینها را همین طور هی با آمپولهای نیروزا که هیچ تأثیری هم در تقویت واقعی ندارد و فقط ظاهراً او را فعال میکند، هی تزریق کنند.
دلیل دومِ ما که امروز کار برامان مهم است، کارآفرینی مهم است، این است که ما امروز در مقابل یک فشار جهانی قرار داریم. دشمنی وجود دارد در دنیا که میخواهد با فشار اقتصادی و با تحریم و با این کارهائی که شماها میدانید، سلطهی اهریمنی خودش را برگرداند به این کشور. هدف این است. یک کشور به این خوبی، با این همه منابع، منابع طبیعی، با این موقعیت سوقالجیشی، با همهی امکانات، زیر نگین یک قدرتی در دنیا بوده؛ یک روز انگلیسها بودند، یک روز آمریکائیها بودند- در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتوری سلطه. حالا آمریکا یک گوشهای از این امپراتوری است- اینها مسلط بودند بر این کشور؛ انقلاب دست اینها را کوتاه کرده. سلطه میخواهد برگردد به این کشور. همهی این تلاشها برای این است. مسئلهی انرژی هستهای بهانه است. آن کسانی که خیال میکنند اگر ما مسئلهی انرژی هستهای را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا میکنند. مسئلهی انرژی هستهای را مطرح میکنند، مسئلهی حقوق بشر را مطرح میکنند، مسائل گوناگون را مطرح میکنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئلهی فشار است، میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند. یکی از کارهای مهم همین تحریم اقتصادی است. میگویند ما طرفمان ملت ایران نیست! دروغ میگویند؛ اصلًا طرف، ملت ایران است. تحریم برای این است که ملت ایران به ستوه بیاید، بگوید آقا ما به خاطر دولت جمهوری اسلامی داریم زیر فشار تحریم قرار میگیریم؛ رابطهی ملت با نظام جمهوری اسلامی قطع بشود. هدف اصلًا این است. البته ملت ما را نمیشناسند؛ مثل همهی موارد دیگر محاسباتشان غلط اندر غلط است. از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه آزاد کرده. میخواهند مجازات کنند به خاطر این گناه، که چرا خودت را از زیر بار سلطه، ای ملت! آزاد کردهای. این ملت راه را پیدا کرده. اصلًا محاسباتشان اشتباه است؛ نمیفهمند چه کار باید بکنند و چه کار دارند میکنند. خب، اما فشار میآورند؛ فشار اقتصادی از راه تحریمها.
ما باید یک اقتصاد مقاومتیِ واقعی در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینی معناش این است. دوستان درست گفتند که ما تحریمها را دور میزنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریمکنندگان را ناکام میکنند؛ مثل موارد دیگری که در سالهای گذشته در زمینههای سیاسی بود که یک اشتباهی کردند، یک حرکتی انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکی یکی عذرخواهی کنند. چند مورد یادتان هست لابد دیگر. حالا جوانها نمیدانند. در این ده بیست سال اخیر، از این کارها چند بار انجام دادند. این دفعه هم همین جور است. البته تحریم برای ما جدید نیست، ما سی سال است تو تحریمیم. همهی این کارهائی که شده است، همهی این حرکت عظیم ملت ایران، در فضای تحریم انجام گرفته؛ بنابراین کاری نمیتوانند بکنند. خب، ولی این دلیلی است برای همهی مسئولان و دلسوزان کشور که خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینی، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم؛ که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمی است. همه خودشان را باید موظف بدانند. در مسائلی که با سرنوشت کشور ارتباط پیدا میکند، حتماً تحلیل و موضع داشته باشید. بیانیهی تهران مسئلهی مهمی بود؛ تحلیل شما از بیانیهی تهران چیست؟ موضعتان چیست؟ موافقید؟ مخالفید؟ قطعنامهی 1929 شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی صادر شده، یا تحریمهای یکجانبهی آمریکا و اروپا علیه ایران شکل گرفته؛ تحلیل شما از این قضیه چیست؟ این قضیهی کوچکی نیست. موضعتان چیست؟ ایران چه کار کند؟ چون اخم میکنند، تحریم میکنند، دندان نشان میدهند، دستهایمان را بالا ببریم؟ حالا یک قدری کوتاه بیائیم؟ تحلیلتان این است؟ در داخل کشور ما مجموعههای سیاسیای هستند که تحلیلشان این است؛ میگویند وقتی که طرف خیلی چهرهی سگی از خودش نشان میدهد، شما عقب بنشینید! خوب، شما این را قبول دارید؟ عقب بنشینیم؟ یا نه؛ معتقدید که هر گونه عقبنشینی، طرف را تشجیع میکند. بمجردی که دیدند شما با اخم میترسید، میگویند آقا اخم کنید؛ علاج این آدم اخم است. بمجردی که دیدند تهدید به کتک یا خود کتک، شما را به عقبنشینی وادار میکنند، میگویند دو تا بیشتر بزن تا خوب از همهی حرفهایش دست بردارد. طرف، اینجوری است. محاسبات دنیا این است.
من یک اشارهی گذرائی بکنم به آنچه که دشمن انجام میدهد. برنامههایش اینهاست: فشار اقتصادی، تهدید نظامی، جنگ روانی برای اثرگذاری بر روی افکار عمومی؛ هم در داخل کشور، هم در سطح بینالمللی؛ اینها کارهائی است که دارند میکنند. ایجاد اختلال سیاسی و خرابکاری در داخل. بلاشک هستند در داخل، مراکزی که الهام میگیرند از دشمن؛ با هدایت دشمن، با الهام از دشمن، اینها مشغول کارهائی هستند؛ «انّ الشّیاطین لیوحون الی اولیائهم لیجادلوکم». هستند بلاشک، مراکزی وجود دارند. در کنار همهی این کارها، آمریکائیها شعار مذاکره را هم از دست نمیدهند! حالا تحریمهای یکجانبه هم هست، قطعنامه هست، تهدید نظامی هم هست، اما مذاکره هم مطرح میشود؛ هِی مکرر در مکرر: ما حاضریم با ایران بنشینیم مذاکره کنیم! خوب، این تدابیر جبههی مقابل ما، تدابیرِ در واقع دشمن ما، هیچکدام جدید نیست. به نظر من یکی از نکاتی که باید به آن توجه کرد، این است که هیچکدام از اینها جدید نیست، که بیسابقه باشد. تحریمها سابقهی سی ساله دارند و تهدید نظامی هم در همهی دورههای قبل از این دوره وجود داشته است.
اما در قضیهی مذاکره که این را زودتر از همه بگوئیم؛ بد نیست که حرف مذاکره میزنند. این پیشنهاد البته جدید نیست. از قبل هم دولتهای آمریکا به ما پیشنهاد میدادند برای مذاکره؛ ما هم همیشه این پیشنهاد را رد کردهایم. البته دلائلی وجود دارد، اما یک دلیل واضح این است که مذاکرهی در سایهی تهدید و فشار، مذاکره نیست. یک طرف مثل ابرقدرتها بخواهد تهدید بکند و فشاری بیاورد و تحریمی بکند و یک دست آهنیای را نشان بدهد و از آن طرف هم بگوید خیلی خوب، بنشینیم پشت میز مذاکره! این مذاکره، مذاکره نیست. اینجور مذاکرهای را ما با هیچ کس نمیکنیم. لذا آمریکا همیشه با این چهره برای مذاکره وارد میدان شده است.
ما با چهرهی ابرقدرتی مذاکره نمیکنیم. ابرقدرتی را بگذارند کنار، تهدید را بگذارند کنار، تحریم را بگذارند کنار، برای مذاکره یک هدف و نهایت مشخصی فرض نکنند که باید مذاکره به آنجا برسد. من در چند سال قبل در شیراز، در سخنرانی عمومی اعلام کردم، گفتم ما قسم نخوردهایم که تا آخر مذاکره نکنیم؛ مذاکره نمیکنیم، به خاطر این عوارض است؛ به خاطر این است که اینها مذاکرهکننده نیستند؛ اینها میخواهند زور بگویند؛ مثل آن الواطی که وارد میشد توی دکان، عسل دوست داشت؛ میپرسید شیشهی عسل چند است؟ میگفت مثلاً صد تومان، دست طرف را میگرفت فشار میداد، این کاسب بیچاره میترسید دیگر؛ زیر فشارِ او میگفت: خوب، هر چه شما بگوئید! میگفت سی تومان، میگفت خیلی خوب! این که مذاکره نشد، این که معامله نشد. اگر میتوانند دست دیگران را فشار بدهند، آنها را وادار کنند که از صد تومان بیایند به سی تومان، جمهوری اسلامی نه، زیر بار این فشارها نخواهد رفت؛ او هم به سبک خود به هر فشاری پاسخ خواهد داد. به زورگوئی متوسل نشوند، از نردبان ابرقدرتی که نردبان پوسیدهای هم هست، پائین بیایند، اشکالی ندارد؛ اما تا وقتی که آنجور است، امکان ندارد.
آنچه که لازم است به آن توجه شود، این است که این حملات، این دشمنیها جدید نیست. و جمهوری اسلامی هم در مقابل همهی اینها تدابیری دارد. در مقابل تحریم، خوشبختانه مسئولین تدابیر بسیار مستحکم و خوبی گرفتند. من درخواست کردم از رئیس جمهور محترم که وزرای اقتصادی بیایند گزارش بدهند؛ آمدند آنچه را که در مقابل قطعنامهی شورای امنیت - که تحریم هست - و بعد تحریمهای یکجانبهی آمریکا و اروپا تصمیمگیری کردند، گفتند، که تصمیمگیریهای بسیار درستی است؛ کارهای بسیار خوبی است و انشاءاللَّه تصمیم مسئولین بر این است که این تحریم را تبدیل کنند به فرصت. واقعاً هم باید همین جور باشد که به یک فرصت تبدیل شود.
ما باید تولید ملی را افزایش بدهیم، تقویت کنیم؛ عادت کنیم به مصرف تولیدات داخلی؛ عادت کنیم به بالا بردن کیفیت تولیدات داخلی، که البته در این مورد مسئولین دولتی و همچنین قانونگذاران وظائف سنگینی دارند. من نسبت به مسئلهی مدیریت واردات به دولتیها سفارش کردم؛ الان هم تأکید میکنم. من نمیگویم واردات متوقف بشود؛ چون یک جاهائی لازم است که واردات انجام بگیرد؛ اما واردات باید مدیریت بشود. یک جائی واردات مطلقاً نباید بشود؛ یک جاهائی باید انجام بگیرد. با مدیریت، واردات انجام بگیرد. البته مسئولین محترم دولتی به من گفتند که قوانینی که مجلس تصویب کرده، به ما اجازه نمیدهد جلوی واردات را بگیریم؛ من خواهش میکنم این قضیه را حل کنند. اگر واقعاً قانونی وجود دارد که دولت را ممنوع میکند از جلوگیری از واردات، این قانون را اصلاح کنند؛ جوری باشد که مدیریت بشود. باید تولید ملی بالا برود. اگر نظام جمهوری اسلامی در دنیا سر نکشیده بود و طلوع نکرده بود، مشکل آنها به این زودی پیش نمیآمد و ممکن بود این مشکل پنجاه سال دیگر برای آنها بُروز پیداکند؛ ممکن هم بود این مشکل به این زودیها پیش نیاید. اما حضور جمهوری اسلامی و ظهور جمهوری اسلامی کار را بر اینها مشکل کرده؛ لذا بشدت دشمنند. دشمنی هم میکنند؛ اما دشمنی دستپاچه و سراسیمه. دشمنیها از این قبیل است. حالا کارهائی که میکنند، تدابیری که میکنند، جنجالهائی که میکنند، تبلیغاتی که دنبالش میگذارند، یک قطعنامه در سازمان ملل، چند قلم تحریم، بعد هم بزرگنمائی تحریمها، بیش از آنچه که واقعیت دارد این تحریمها را اهمیت دادن، بعد تهدید نظامی را هم به صورت احتیاطاً نیمبند پشت سرش نگه داشتن، همه به خاطر این است که اینها در مواجههی با این حرکت عظیم و متین و بنیانی اسلامی در کلیهی جهان اسلام، دچار انفعالند. ملت ایران هم پیشرو این حرکتند.
البته زحماتی را ایجاد میکنند؛ شکی نیست. در همهی برخوردهای اجتماعی زحمتهائی وجود دارد؛ اما انسان زحمتها را تحمل میکند برای اینکه به منافع بزرگتر و به نقطهی عالیتری برسد. امروز اینجوری است. بنابراین، این مقطع از این نظر که گفتم مقطع حساسی است و احتیاج به کار هست، احتیاج به تلاش هست. هر وقت شورای امنیت خواست علیه رژیم صهیونیستی قطعنامهای بگذراند، آمریکا سینهاش را سپر کرد، آمد جلو و دفاع کرد و نگذاشت. در هر مناسبتی و بیمناسبت کشور ما را تهدید کردند. دائم گفتند حمله میکنیم، گفتند طرح نظامی روی میز ماست، چنین میکنیم، چنان میکنیم. هر وقت علیه کشور ما حرف زدند، ملت ما را تهدید کردند. البته این تهدیدها در ملت ما اثر نکرد، اما آنها دشمنی خودشان را از این راه نشان دادند. به ملت ایران، به دولت ایران، به رئیس جمهور ایران بارها اهانت کردند. یکی از آمریکائیها چند سال قبل گفت ریشهی ملت ایران را باید کند! در همین سالهای اخیر یکی از مسئولین آمریکائی گفت ایرانیِ خوب و معتدل ایرانیای است که مرده باشد! به این ملت بزرگ، به این ملت با شرف، به این ملتی که فقط گناهش این است که از هویت و استقلال خود دفاع میکند، اینجور اهانتها کردند. سی سال کشور ما را تحریم کردند، که البته این تحریم به سود ما تمام شد. ما باید از آمریکائیها از این بخش تشکر کنیم. اگر ما را تحریم نمیکردند، ما امروز به این نقطهای از علم و پیشرفت که رسیدهایم، نمیرسیدیم. تحریم همیشه ما را وادار کرده که به خود بیائیم، به خود فکر کنیم، از درون خود بجوشیم. ولی آنها قصدشان این خدمت نبود، آنها میخواستند دشمنی کنند. سی سال با ملت ایران اینجوری رفتار کردند. حالا دولت جدید آمریکا میگوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، بیائید گذشته را فراموش کنیم. میگویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم. خوب، این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد. عید را به ملت ایران تبریک میگویند، اما در همان تبریک، ملت ایران را به طرفداری از تروریسم، دنبال سلاح هستهای رفتن و از این قبیل چیزها متهم میکنند!
این نظام، شبیه نظامهای دیگر نیست. امروز هیچ نظامی در دنیا نیست که این همه علیه او کار تبلیغاتی بکنند، کار سیاسی بکنند، فشار اقتصادی وارد کنند، تحریم وارد کنند و او بتواند اینجور مستحکم بایستد؛ چنین چیزی در دنیا وجود ندارد. اما این نظام ایستاده است، بعد از این هم خواهد ایستاد؛ این را همه بدانند. نه آمریکا، نه صهیونیسم، نه مجموعهی مستکبران و زورگویان عالم، نه با وسائل سیاسی، نه با وسائل اقتصادی، نه با تحریم، نه با تهمت، نه با تحریک ایادی خود در داخل، نخواهند توانست اندکی این انقلاب را بلرزانند.
از روز اول، آمریکائیها علیه جمهوری اسلامی توطئه کردند. خوب، این توطئهها زائد است که بگوئیم بیاثر بود؛ واضح است که بیاثر بود؛ اگر این توطئهها بیاثر نبود که حالا باید اثری، نشانی از جمهوری اسلامی باقی نباشد؛ میبینید که جمهوری اسلامی امروز دهها برابر قویتر از روز اول است؛ پس این توطئهها بیاثر بود. امروز هم هی نقشهای جدیدی میزنند، بازهم توطئه میکنند؛ عبرت هم نمیگیرند. من تعجب میکنم! به گذشته فکر نمیکنند که خوب، این همه توطئه کردیم، این همه علیه جمهوری اسلامی پول خرج کردیم، این همه اینجا آنجا این را دیدیم، آن را دیدیم، در داخل مزدور پرورش دادیم، در بیرون این و آن را علیه جمهوری اسلامی بسیج کردیم؛ اثری نکرد. باز دوباره مینشینند چهل و پنج میلیون دلار بودجه تصویب میکنند، برای اینکه جمهوری اسلامی را شکست بدهند! بودجه تصویب میکنند که از طریق اینترنت، انقلاب ایران را از بین ببرند؛ جمهوری اسلامی را سرنگون کنند! ببینید چقدر این دشمن، دشمن درماندهای است. خوب، شما چند ده» چهل و پنج میلیون دلار «را تا حالا مصرف کردهاید؟ چقدر شما برای شکست دادن جمهوری اسلامی کار دیپلماسی کردید، تحریم اقتصادی کردید، انواع و اقسام توطئهها را کردید، جاسوس فرستادید، جاسوس تربیت کردید؛ چه فایدهای کردید که حالا باز میخواهید از این طریق وارد شوید و ملت ایران را به خیال خودتان از انقلاب جدا کنید؟ این را دشمن نمیفهمد. این، همان سنت الهی است؛ این، همان زدن به چشم و گوش دشمن غافل از خدای متعال است که حقائق را نفهمد؛ غافل کردن دشمن است.» فسینفقونها ثمّ تکون علیهم حسرة «
ملت ما بحمد اللَّه ملت صبور و غیور و دارای استقامتی است؛ این را ثابت کرده است. ملت ما در طول این سی سال و قبل از این سی سال در دوران انقلاب، این را نشان داده است؛ ما صبوریم. حالا سرکردگان استکبار و سخنگویان آنها هِی توی تبلیغاتشان میگویند صبر ما دارد به آخر میرسد، ما دیگر طاقتمان دارد تمام میشود- آنها در مقابل ایران میگویند- شما صبری نکردید در مقابل ملت ایران؛ کجا شما صبر کردید؟ هرجا هر کار توانستید، کردید؛ هر کاری از دستتان برمیآمده است، علیه ملت ایران انجام دادهاید. شما کِی صبر کردید؟ توطئه نکردید؟ تبلیغات نکردید؟ تحریم اقتصادی نکردید؟ حملهی نظامی نکردید؟ سگهای زنجیری خودتان را رها نکردید در منطقه؟- یعنی اسرائیل غاصب علیه نظام جمهوری اسلامی- کِی شما صبر کردید که حالا میگوئید صبر ما دارد تمام میشود؟! صبور، ملت ایران است. مائیم که صبر کردیم، مائیم که ایستادگی کردیم، مائیم که توطئهی شما، تبلیغات شما، هیاهوی شما را ندیده گرفتیم، راه خودمان را ادامه دادیم. و این ملت همین راه را، همین راهی که انگشت اشارهی امام بزرگوار ما، امام راحل ما، به ما نشان داد، با همهی وجود، به کمک الهی، با همت این جوانها طی خواهد کرد و إن شاء اللَّه به آن قلهی نهائی هم خواهد رسید.
در روزهای سوم چهارم جنگ بود، توی اتاق جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ بنده هم بودم، مسئولین کشور؛ رئیس جمهور، نخست وزیر - آن وقت رئیس جمهور بنیصدر بود، نخست وزیر هم مرحوم رجائی بود - چند نفری از نمایندگان مجلس و غیره، همه آنجا جمع بودیم، داشتیم بحث میکردیم، مشورت میکردیم. نظامیها هم بودند. بعد یکی از نظامیها آمد کنار من، گفت: این دوستان توی اتاق دیگر، یک کار خصوصی با شما دارند. من پا شدم رفتم پیش آنها. مرحوم فکوری بود، مرحوم فلاحی بود - اینهائی که یادم است - دو سه نفر دیگر هم بودند. نشستیم، گفتیم: کارتان چیست؟ گفتند: ببینید آقا! - یک کاغذی در آوردند. این کاغذ را من عیناً الان دارم توی یادداشتها نگه داشتهام که خط آن برادران عزیز ما بود - هواپیماهای ما اینهاست؛ مثلاً اف 5، اف 4، نمیدانم سی 130، چی، چی، انواع هواپیماهای نظامیِ ترابری و جنگی؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند. بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آمادهی به کار داریم که تا فلان روز آمادگیاش تمام میشود. اینها قطعههای زودْتعویض دارند - در هواپیماها قطعههائی هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض بشود - میگفتند ما این قطعهها را نداریم. بنابراین مثلاً تا ظرف پنج روز یا ده روز این نوع هواپیما پایان میپذیرد؛ دیگر کأنه نداریم. تا دوازده روز این نوعِ دیگر تمام میشود؛ تا چهارده پانزده روز، این نوع دیگر تمام میشود. بیشترینش سی 130 بود. همین سی 130 هائی که حالا هم هست که حدود سی روز یا سی و یک روز گفتند که برای اینها امکان پرواز وجود دارد. یعنی جمهوری اسلامی بعد از سی و یک روز، مطلقاً وسیلهی پرندهی هوائی نظامی - چه نظامی جنگی، چه نظامی پشتیبانی و ترابری - دیگر نخواهد داشت؛ خلاص! گفتند: آقا! وضع جنگ ما این است؛ شما بروید به امام بگوئید. من هم از شما چه پنهان، توی دلم یک قدری حقیقتاً خالی شد! گفتیم عجب، واقعاً هواپیما نباشد، چه کار کنیم! او دارد با هواپیماهای روسی مرتباً میآید. حالا خلبانهایش عرضهی خلبانهای ما را نداشتند، اما حجم کار زیاد بود. همین طور پشت سر هم میآمدند؛ انواع کلاسهای گوناگون میگ داشتند.
گفتم خیلی خوب. کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛ گفتم: آقا! این آقایان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجوری میگویند؛ میگویند ما هواپیماهای جنگیمان تا حداکثر مثلاً پانزده شانزده روز دیگر دوام دارد و آخرین هواپیمایمان که هواپیمای سی 130 است و ترابری است، تا سی روز و سی و سه روز دیگر بیشتر دوام ندارد. بعدش، دیگر ما مطلقاً هواپیما نداریم. امام نگاهی کردند، گفتند - حالا نقل به مضمون میکنم، عین عبارت ایشان یادم نیست؛ احتمالاً جائی عین عبارات ایشان را نوشته باشم - این حرفها چیست! شما بگوئید بروند بجنگند، خدا میرساند، درست میکند، هیچ طور نمیشود. منطقاً حرف امام برای من قانع کننده نبود؛ چون امام که متخصص هواپیما نبود؛ اما به حقانیت امام و روشنائی دل او و حمایت خدا از او اعتقاد داشتم، میدانستم که خدای متعال این مرد را برای یک کار بزرگ برانگیخته و او را وا نخواهد گذاشت. این را عقیده داشتم. لذا دلم قرص شد، آمدم به اینها - حالا همان روز یا فردایش، یادم نیست - گفتم امام فرمودند که بروید همینها را هرچی میتوانید تعمیر کنید، درست کنید و اقدام کنید. همان هواپیماهای اف 5 و اف 4 و اف 14 و اینهائی که قرار بود بعد از پنج شش روز بکلی از کار بیفتد، هنوز دارد تو نیرو هوائی ما کار میکند! بیست و نُه سال از سال 59 میگذرد، هنوز دارند کار میکنند! البته تعدادی از آنها توی جنگ آسیب دیدند، ساقط شدند، تیر خوردند، بعضیشان از رده خارج شدند، اما از این طرف هم در قبال این ریزش، رویشی وجود داشت؛ مهندسین ما در دستگاههای ذیربط توانستند قطعات درست کنند، خلأها را پر کنند و بعضی از قطعات را علیرغم تحریم، به کوری چشم آن تحریم کنندهها، از راههائی وارد کنند و هواپیماها را سرپا نگه دارند. علاوه بر اینها، از آنها یاد بگیرند و دو نوع هواپیمای جنگی خودشان بسازند. الان شما میدانید که در نیروی هوائی ما، دو نوع هواپیمای جنگی - البته عین آن هواپیماهای قبلیِ خود ما نیست، اما بالاخره از آنها استفاده کردند. مهندس است دیگر، نگاه میکند به کاری، تجربه میاندوزد، خودش طراحی میکند - هواپیمای دو کابینهی برای آموزش و یک کابینهی برای تهاجم نظامی، ساخته شده است. علاوه بر اینکه همانهائی هم که داشتیم، هنوز داریم و توی دستگاههای ما هست. یکی از آمریکائیها چند سال قبل گفت ریشهی ملت ایران را باید کند! در همین سالهای اخیر یکی از مسئولین آمریکائی گفت ایرانیِ خوب و معتدل ایرانیای است که مرده باشد! به این ملت بزرگ، به این ملت با شرف، به این ملتی که فقط گناهش این است که از هویت و استقلال خود دفاع میکند، اینجور اهانتها کردند. سی سال کشور ما را تحریم کردند، که البته این تحریم به سود ما تمام شد. ما باید از آمریکائیها از این بخش تشکر کنیم. اگر ما را تحریم نمیکردند، ما امروز به این نقطهای از علم و پیشرفت که رسیدهایم، نمیرسیدیم. تحریم همیشه ما را وادار کرده که به خود بیائیم، به خود فکر کنیم، از درون خود بجوشیم. ولی آنها قصدشان این خدمت نبود، آنها میخواستند دشمنی کنند. سی سال با ملت ایران اینجوری رفتار کردند. حالا دولت جدید آمریکا میگوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، بیائید گذشته را فراموش کنیم. میگویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم. خوب، این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد. عید را به ملت ایران تبریک میگویند، اما در همان تبریک، ملت ایران را به طرفداری از تروریسم، دنبال سلاح هستهای رفتن و از این قبیل چیزها متهم میکنند!
در زمینهی مسائل اقتصادی هم من باید به ملت عزیزمان عرض کنم که علیرغم موج عظیم و طوفان خانهبراندازِ رکود اقتصادی و بحران اقتصادی در عالم، و علیرغم تحریمهائی که علیه ایران به خاطر مسئلهی انرژی هستهای و دیگر مسائل انجام گرفت، مسئولین کشور توانستهاند بر این موج فائق بیایند و تا حدود زیادی تبعات و آثار منفی این موج را در کشور کنترل کنند و نگذارند که ملت ما در این موج عظیمی که خیلی از کشورها را دچار مشکلات بسیار زیادی کرد، بغلتد و ملت سرپای خود بایستد. إن شاء اللَّه پیشرفتهای اقتصادی باید روز به روز شکوفاتر بشود و ملت را خوشحالتر کند و إن شاء اللَّه امکان و زمینهی پیشرفتهای گوناگون را در عرصههای مختلف به وجود بیاورد.
سی سال از آغاز این تحول عظیم دارد میگذرد؛ انواع و اقسام شگردها را دشمنان ملت ایران و دشمنان نظام جمهوری اسلامی به کار زدند، شاید بتوانند مجدداً آن ملت را مقهور کنند؛ آن سلطهی جهنمیای را که بر ایران عزیز دهها سال داشتند و حاضر نبودند از او دست بردارند، شاید بتوانند آن سطله را دوباره برگردانند. امروز چالش نظام جمهوری اسلامی با دشمنان قدرتمند جهانیاش بر سر این قضیه است. مسئلهی انرژی هستهای و مسئلهی ساخت موشک و این حرفها بهانه است. مسئله، مسئلهی دیگری است. مسئله این است که یک ملت توانسته است با قهر و غلبه، با عزم و اراده، سلطهی قهرآمیز دیگران را از خودش دفع کند. اما اینها میخواهند تلاش کنند این سلطه را برگردانند. البته نتوانستند، بعد از این هم نمیتوانند.
از دل انواع و اقسام تحریمهائی که سالهای متمادی است بر کشور ما تحمیل کردهاند، ناگهان «ماهوارهی امید» بیرون میآید و به فضا پرتاب میشود. از دل همهی سختگیریهائی که انجام دادند، ناگهان توانائی غنی کردن اورانیوم - که یک کار محدود و محصوری است و دربست، ملک طلقِ قدرتهای بزرگ است و بدون اجازهی آنها هیچ جا نباید برود - در این کشور رشد میکند و جان میگیرد و خودش را نشان میدهد. این نشاندهندهی این است که دشمن نتوانسته، تحریم او هم اثر ندارد، تهدید او هم اثر ندارد. چرا؟ چون این ملت عزم راسخ خود را که متکی به آن ایمان عمیق هست، حفظ کرده است و حرکت میکند و پیش میرود؛ و نمیتوانند. فلسطین و انتفاضهی اسلامی و قیام دولت فلسطینی و مسلمان، لبنان و پیروزی تاریخی حزب الله و مقاومت اسلامی بر رژیم مستکبر و خونخوار صهیونیست؛ عراق و تشکیل دولت مسلمان و مردمی بر ویرانههای رژیم ملحد و دیکتاتور صدام؛ افغانستان و هزیمت خفتبار اشغالگران کمونیست و رژیم دستنشاندهی آن؛ شکست و ناکامی همهی طرحهای استکباری امریکا برای سیطره بر خاورمیانه؛ گرفتاری و آشفتگی علاجناپذیر در درون رژیم غاصب صهیونیست؛ فراگیر شدن موج اسلامخواهی در بیشتر یا همهی کشورهای منطقه و بهویژه در میان جوانان و روشنفکران؛ پیشرفت شگفتآور علمی و فناوری در ایران اسلامی به رغم تحریم و محاصرهی اقتصادی؛ شکست جنگافروزان در امریکا در عرصهی سیاسی و اقتصادی؛ احساس هویت و تشخص در اقلیتهای مسلمان در بیشتر کشورهای غربی؛ همه و همه نشانههای آشکار پیروزی و پیشروی اسلام در هماوردی با دشمنان در این قرن یعنی قرن پانزدهم هجری است.
انقلاب در طول این سی سال از موانع بسیاری گذشته است - در تاریخ انقلابها که انسان نگاه میکند، این همه موانع در راه یک ملت و یک انقلاب بسیار بندرت دیده میشود و انقلابها معمولاً پشت این موانع میمانند و خود را تسلیم دشمن میکنند - و با این همه تهدید، با تحریم، با انواع و اقسام دشمنیها و حیلهها و کارشکنیها توانسته است پیش برود، قلهها را فتح کند؛ همچنان چشم به قلههای بالاتری دارد و همچنان با قدرت پیش میرود. میخواهند این انگیزه را از ملت ایران بگیرند. من به جوانان عزیزمان؛ جوانان دانشگاهی، جوانان حوزوی، جوانان فعال در صحنهی صنعت یا کشاورزی یا علم یا هنر عرض میکنم: شما در نیمهی راه هستید و آنچه از راه گذرانیدهاید، با مشکلات بسیار بزرگی مواجه بوده است؛ اما توانستهاید. آن نیمهی دیگر راه و آن بخش باقیماندهی راه را - که دشمن میخواهد نگذارد شما آن نیمهی اصلی، نیمهی آخر را طی کنید و به قلهها برسید - با عزم راسخ میتوانید دنبال کنید. شما میتوانید؛ همچنانیکه ثابت کردهاید که میتوانید.
از جملهی آنچه که بنده در اول امسال خطاب به ملت ایران و مسئولین کشور بیان کردم، همین مسئلهی تکیه بر گسترش فضای فعالیت اقتصادی است. چرا؟ چون بخصوص دشمن روی این نقطه تکیه کرده است و تکیه میکند. عزیزان من! دشمن انقلاب اسلامی، در طول این سالهای متمادی- قریب سی سال- از همهی راههای ممکن برای شکستن عزم و ارادهی ملت ایران پیش آمده و وارد عمل شده؛ از توطئهی سیاسی، از کودتای نظامی، از تحمیل جنگ هشتساله، از تبلیغات زهرآلودی که به طور شبانهروز- متصل- از بلندگوهای صهیونیستی و استکباری علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی پخش میشود. همهی کارها را کردهاند؛ به این نتیجه رسیدهاند که بلکه بتوانند ملت ایران را در یک توطئهی اقتصادی گرفتار کنند. این تازگی هم ندارد؛ از اول انقلاب تحریم اقتصادی و محاصرهی اقتصادی، به شکلهای مختلف در کشور ما جریان داشته است؛ فشار آوردند، ملت ایستاد؛ در عین حال آنها میخواهند همین را ادامه بدهند، بازهم ملت ما میایستد. همان طوری که در طول این سی سال گذشته، ملت ما بر توطئهی محاصرهی اقتصادی فائق آمد و گامهای بلندی را در راه پیشرفت کشور از همه جهت برداشت، امروز هم علیرغم بددلی و سوء نیت سیاستمداران استکبار جهانی، ملت ما در مقابل هر توطئهای- و بخصوص این توطئه- خواهد ایستاد.
راهِ کار هم این است که ملت ما دست به دست هم بدهند و کشور را از وابستگی اقتصادی نجات بدهند. انقلاب، ما را از وابستگی سیاسی نجات داد. در راه استقلال اقتصادی هم کارهای زیادی شده است؛ اما همت همهی ملت ایران از قشرهای مختلف را میطلبد تا کشور بتواند از لحاظ اقتصادی کاری بکند که دیگر تهدید به تحریم و محاصرهی اقتصادی معنا پیدا نکند. این خطاب به همهی ملت است، فقط خطاب به مردم ممسنی نیست؛ همه باید دست به دست هم بدهند. این کشور سرمایههای انسانی فراوانی دارد؛ سرمایههای مادی فراوانی هم دارد. با سرمایهگذاریِ لازم، با برنامهریزی درست و متین و با پشتکار و جدیت، ما خواهیم توانست در مدت یک برنامهی مشخصی، کاری بکنیم که دیگر کشور در عرصهی اقتصادی دنیا از تحریم اقتصادی و محاصرهی اقتصادی، هیچ باکی نداشته باشد. این وظیفهی ملی ماست، باید انجام بدهیم. هرکسی میتواند نقش داشته باشد. سرزمین وسیع و امکانات فراوانی هم داریم. هزینهای که ملت ایران پرداخت کرد هشت سال جنگ تحمیلی بود؛ این هزینهی استقلالطلبی و آزادیطلبی و عزتطلبی ملت ایران بود؛ ملت ایران آن را پرداخت کرد و خم به ابرو نیاورد. هشت سال جنگ را تحمل کرد، چون این هزینهی دست یافتن به استقلال ملت و قدرت ملی و افتخار ملی بود. قربانیان تروریسم کور دههی شصت در این کشور، هزینهی دیگری بود که ملت ایران پرداخت کرد. از اول انقلاب تا امروز تحریمهای اقتصادی و محاصرهی اقتصادی که بر ملت ما تحمیل کردهاند، هزینههایی بود که ملت ایران پرداخت کرد. همین حالا که من با شما صحبت میکنم، دو سال است که قدرتهای استکباری مرتب تهدید میکنند که ما ملت ایران را تحریم میکنیم و محاصره میکنیم! انگار تا حالا این کار را نکردهاند.
اردوگاه سرمایهداری و استعماری با همهی توان سیاسی خود، با همهی قدرت مالی و اقتصادی خود و با همهی شبکههای تبلیغاتی خود، دارد فشار میآورد تا شاید بتواند ملت ایران را وادار به عقبنشینی و تسلیم بکند؛ نه فقط از حق هستهای- حق هستهای یکی از حقوق ملت ایران است- بلکه میخواهند ملت ایران را از حق عزتش، از حق استقلالش، از حق قدرت تصمیمگیریش و از حق پیشرفت علمیش، وادار به عقبنشینی کنند. ملت ایران امروز در جادهی پیشرفت علمی و پیشرفت فنّاوری افتاده و میخواهد دو قرن عقبافتادگی خود را در دوران طاغوتها، جبران کند. اینها دستپاچه شدهاند و نمیخواهند ملت ایران- که در این نقطهی حساس دنیا قرار گرفته است و به عنوان پرچمدار اسلام شناخته شده- به این توفیقات دست پیدا کند؛ لذا فشار میآورند. اما ملت ایران ایستاده است. تهدید میکنند که شما را تحریم میکنیم و محاصرهی اقتصادی میکنیم! خب، در این سی سالی که ملت ایران را گاهی شدیدتر و گاهی ضعیفتر محاصرهی اقتصادی کردید، چه کسی ضرر کرد؟ ملت ایران ضرر کرد؟ ابدا! ما از تحریم به نفع پیشرفت خودمان استفاده کردیم. یک روزی بود که ما احتیاج به ابزارهای نظامی داشتیم؛ سادهترین ابزار نظامی را به ما نمیفروختند و میگفتند: تحریم! ما توانستیم از این تحریم استفاده کنیم؛ امروز ملت ایران توانائیهایی به دست آورده که همان تحریمکنندگان دیروز، امروز از اینکه ملت ایران دارد به قدرت اول نظامی منطقه تبدیل میشود، دارند دست و پا میزنند! خب، این بر اثر تحریم شما بود. این تحریم به ما ضرر نزد؛ ما از این تهدید توانستیم یک فرصت به وجود بیاوریم. امروز هم همینجور است. ما از تحریم غرب نمیترسیم. ملت ایران به حول و قوهی الهی در مقابل هر تحریمی و هر محاصرهی اقتصادیای آنچنان تلاشی از خود نشان خواهد داد که پیشرفت او را مضاعف و چند برابر خواهد کرد. امروز شما نگاه کنید، خاورمیانه نمایشگاه ناکامی امریکا و شکستهای امریکاست. در این سالها، برای جلوگیری از رشد و قدرت یافتن نظام اسلامی، هر کاری که توانستند کردند. اگر شما تصور کنید ضربهای میتوانستند بزنند و نزدند، خطاست؛ هر کار میتوانستند کردند؛ هر کار نکردند، چون نمیتوانستند. در مقابل جنگ تحمیلیشان، تهاجم دزدانهشان، تحریم اقتصادیشان، جنگ روانیشان، تبلیغاتشان، هیاهو و جنجال و قرشمالبازیهایی که علیه جمهوری اسلامی در دنیا به راه انداختند، در مقابل همه، جمهوری اسلامی به پشتیبانی این ملت بزرگ و رشید، محکم ایستاد. ایستاد، نه فقط به معنای اینکه توانست خود را نگه دارد و نابود نشود، بلکه به معنای اینکه روز به روز بر قدرت خود افزود.
یک درس دیگر مسئلهی سخت گرفتن بر خود و انفاق به دیگران است. این گرسنگی کشیدن، تشنگی کشیدن، روزهی از اذان صبح تا اذان مغرب، این سخت گرفتن بر خود است. بسیاری از مردم ما به خودشان با روزهگیری سخت گرفتند و به دیگران انواع و اقسامِ انفاق را کردند. انسان چقدر لذت میبرد که میبیند در شب ولادت امام مجتبی (علیه الصّلاة و السّلام) در نیمهی ماه رمضان، بالای سر یک نانوائی تابلو زدهاند که امشب به عشق امام حسن، نان از این نانوائی صلواتی است؛ هر که میخواهد بیاید نان ببرد. این انفاقهائی که در افطارها - افطارهای بینام و نشان، افطارهای در مساجد - به وسیلهی همینگونه کارهای ابتکاری مردم ما دادند، این یک درس دیگر است، یک تمرین دیگر است. بر خود سخت بگیریم، به دیگران انفاق کنیم. من روی این نکته اندکی درنگ بکنم؛ چون یکی از مسائل مهم کشور و اجتماع ما این است.
ما مردم مسرفی هستیم؛ ما اسراف میکنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین. کشوری که تولید کنندهی نفت است، وارد کنندهی فرآوردهی نفت - بنزین - است! این تعجبآور نیست؟! هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهای دیگری وارد کنیم برای اینکه بخشی از جمعیت و ملت ما دلشان میخواهد ریخت و پاش کنند! این درست است؟! ما ملت، به عنوان یک عیب ملی به این نگاه کنیم. اسراف بد است؛ حتی در انفاق راه خدا هم میگویند. خدای متعال در قرآن به پیغمبرش میفرماید: «لا تجعل یدک مغلولة الی عنقک و لا تبسطها کل البسط»؛ در انفاق برای خدا هم اینجوری عمل کن. افراط و تفریط نکنید. میانهروی؛ میانهروی در خرج کردن. این را باید ما به صورت یک فرهنگ ملی در بیاوریم. قرآن میفرماید: «و الّذین اذا انفقوا»؛ کسانی که وقتی میخواهند خرج کنند، «لم یسرفوا و لم یقتروا»؛ نه اسراف میکنند - زیادهروی میکنند - نه تنگ میگیرند و با فشار بر خودشان، زندگی میکنند؛ نه، اسلام این را هم توصیه نمیکند. اسلام نمیگوید که مردم بایستی با ریاضت و زهد آنچنانی زندگی کنند؛ نه، معمولی زندگی کنند، متوسط زندگی کنند. اینکه میبینید بعضی از فضولهای خارجی، دولتهای خارجی، دائم و دمبهساعت، چندین سال است که ملت ما را تهدید میکنند که تحریم میکنیم، تحریم میکنیم، تحریم میکنیم - بارها هم تحریم کردهاند - به خاطر این است که چشم امیدشان به همین خصوصیت منفی ماست. ما اگر آدمهای اهل اسراف و ولنگاری در خرج باشیم، ممکن است تحریم برای آدم مسرف و ولنگار سخت تمام بشود؛ اما ملتی که نه، حساب کار خودش را دارد، حساب دخل و خرج خود را دارد، حساب مصلحت خود را دارد، زیادهروی نمیکند، اسراف نمیکند. خوب، تحریم کنند. بر یک چنین ملتی از تحریم ضرری وارد نمیشود. این نکته را از ماه رمضان به یاد نگه داریم و انشاءاللَّه عمل کنیم. ضربات فراوانی هم به جبههی مقابل زده شد. یعنی صدام و رژیم بعثی ضربهی اصلی را اینجا خوردند. امریکا به فکر افتاد که میتواند دست و پای آنها را جمع کند. یعنی دیدند رژیمی است توخالی که متکی به مردمش نیست؛ این را فهمیدند. در واقع ضربهی اصلی را ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به این متجاوز زد، که آخرش به اینجاها منتهی شد که ملاحظه میکنید. اما جمهوری اسلامی روزبهروز قویتر شد. حالا میشنوید میگویند تحریم و محاصره و از این حرفها. از این محاصرهها و تحریمها بمراتب بدتر در دورهی جنگ بود. ما در میان همان تحریمها بوده است که نیروهای نظامیِ دست خالی خودمان را امروز به اینجا رساندیم و از لحاظ توانائیهای نظامی، جمهوری اسلامی در خط مقدم توانائی نظامی در این منطقه است. امکاناتی که جمهوری اسلامی توانسته است با قدرت، با ابتکار، با استفاده از خلاقیت خود و با جوشش درونی به وجود بیاورد، چشمها را خیره کرده است. در زمینههای گوناگون علمی و فناوری و پیشرفتهای گوناگون هم که جای خود دارد و روشن است، که یک نمونهاش این مسألهی انرژی هستهای است. اینها همه در دوران تحریم و در دوران فشار، به دست ملت ایران آمد. یعنی تحریمها نه فقط اثری نکرد، بلکه اثر عکس کرد؛ نیروهای درونی را به فکر واداشت و به حرکت وادار کرد.
امروز استقلال ملت ما یک نمونهی مثل زدنی در همهی دنیا شده است. ما بایستی این استقلال را در همه چیز از خودمان نشان بدهیم. استقلال یعنی در مقابل حرکت قدرتمندان عالم، حالت انفعال به خود نگیریم. آنچه که منفعت ماست، آنچه که مصلحت ماست، آنچه که با هدفهای ما و آرمانهای ما منطبق است، آن را دنبال کنیم؛ زیر فشار تبلیغات دشمن و کار سیاسی دشمن قرار نگیریم. و ملت ما نشان داده که این قدرت را دارد که در مقابل فشارها مقاومت کند. یک دورهای شرق و غرب عالم، دست به دست هم دادند و این ملت را زیر فشار یک جنگ سنگین و سخت هشتساله قرار دادند، ولی ملت با کمال قدرت تحمل کرد. بعد از آن تا امروز، زیر فشارهای تبلیغاتی، زیر فشار تحریم اقتصادی قرار داشتیم. حالا تازه ما را به تحریم اقتصادی تهدید میکنند! کِی بوده است که ما تحریم اقتصادی نداشته باشیم؟ ما همین پیشرفتهای علمی در زمینهی هستهای و غیر اینها را در حال و هوای تحریم اقتصادی به دست آوردیم. این را غربیها هم میدانند؛ میفهمند. البته در داخل متأسفانه، عدهای هستند که به قدری مجذوب و فریفتهی حرف غرب و تفکر غرب و مبانی غربند که حاضر نیستند بشنوند و قبول کنند؛ حتّی آنچه را هم که پیشرفت علمی در کشور به وجود آورده است، تا دیگران تصدیق نکنند، اینها قبول نمیکنند!
دشمن بیرونیِ این هدف ما عبارت است از نظام سلطهی بینالمللی؛ یعنی همان چیزی که به او میگوییم استکبار جهانی. استکبار جهانی و نظام سلطه، دنیا را به سلطهگران و سلطهپذیران تقسیم میکند. اگر ملتی بخواهد در مقابل سلطهگران از منافع خود دفاع کند، سلطهگران با آن ملت دشمنی میکنند؛ روی او فشار میآورند و سعی میکنند مقاومت او را در هم بشکنند. این، دشمنِ یک ملتی است که میخواهد مستقل و عزتمند و آبرومند و پیشرفته بشود و زیر بار سلطهگران نرود؛ این دشمنِ بیرونی است. امروز مظهر این دشمنی عبارت است از شبکهی صهیونیسم جهانی و دولت کنونی ایالات متحدهی امریکا. البته این دشمنی مال امروز نیست؛ روشها تغییر میکند، اما سیاست دشمنی با ملت ایران از اول انقلاب تا امروز بوده است. هرچه توانستهاند، فشار وارد آوردهاند، اما عبث؛ فشارهای آنها نتوانسته است ملت ایران را ضعیف کند یا به عقبنشینی وادار کند؛ نه تحریم اقتصادیشان، نه تهدید نظامیشان، نه فشار سیاسیشان، نه جنگ روانیشان. امروز ما از پانزده سال قبل، از بیست سال قبل، از بیست و هفت سال قبل بسیار قویتر هستیم؛ این نشاندهندهی این است که دشمن در دشمنی با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ناکام مانده است؛ اما این دشمنی هست.
جنگ اقتصادی هم یکی دیگر است. میخواهند ملت ایران را از لحاظ مسائل اقتصادی در تنگنا قرار دهند. من عرض میکنم میدان برای تحرک اقتصادی ملت ایران باز است. با سیاستهای اصل 44 که ابلاغ شد و دولت هم مجدانه دنبال این است که اینها را تحقق ببخشد و باید هم دنبال کند، میدان کار اقتصادی باز است؛ نه فقط برای افرادی که ثروتمندند، حتّی برای آحاد مردم. سال 86 و شاید تا یکی دو سال بعد رویکرد دولت و رویکرد فعالان کشور باید رویکرد اقتصادی باشد. ما میتوانیم اقتصاد خودمان را شکوفا کنیم. تهدید میکنند که تحریم میکنیم. تحریم نمیتواند به ما ضربهای بزند. مگر تا حالا تحریم نکردهاند؟ ما در حال تحریم به انرژی هستهای رسیدهایم؛ ما در حال تحریم به پیشرفتهای علمی رسیدهایم؛ ما در حال تحریم به این سازندگیهای وسیع در کشور رسیدهایم. تحریم در شرائطی حتّی ممکن است به نفع ما تمام شود؛ از این جهت که همت ما را برای تلاش و فعالیت بیشتر کند. رویکرد کشور در سالی که امروز اول آن است، و حتّی یکی دو سال بعد، باید رویکرد اقتصادی باشد. از سیاستهای اصل 44 همه باید استفاده کنند. کسانی که توانایی سرمایهگذاری دارند، حتّی افرادی که میتوانند سرمایهگذاری را با اجتماع و شرکت انجام دهند، اینها راه دارد. آحاد مردم و صنوف مختلف مردم میتوانند سرمایهگذاری کنند؛ میتوانند در این راه با یکدیگر شریک شوند و سهیم باشند. علاوه بر سهام عدالتی که تقریباً ده میلیون نفر را شامل میشود- که مال دو دهک پائین جامعه است- بقیهی آحاد مردم هم میتوانند از این سیاستها استفاده کنند؛ راه دارد. مسئولین دولتی باید راههای مشارکت مردم را در فعالیتهای اقتصادی به آنها بگویند. این سیاستها به معنای تولید ثروت عمومی برای جامعه است. تولید ثروت از نظر اسلامی بیمانع است. تولید ثروت با غارت ثروت دیگران فرق دارد. یکوقت کسی به اموال عمومی دستدرازی میکند، یکوقت کسی بیقانون و بدون پیروی از قانون به دستاوردهای مادی میرسد؛ اینها ممنوع است؛ اما از طریق قانونی، تولید ثروت از نظر شارع مقدس و از نظر اسلام، مطلوب و مستحسن است. ثروت را تولید کنند، منتها در کنارش اسراف نباشد. اسلام به ما میگوید ثروت تولید کنید، اما اسراف نکنید. مصرفگرایی افراطی مورد قبول اسلام نیست. آنچه که از تولید ثروت به دست میآورید، باز همان را وسیلهای برای تولید ثروت دیگر بکنید. مال را نه به صورت راکد و نازا در بیاورید- که در اسلام اسمش کنز کردن است- نه به صورت ولخرجی و ولنگاری در مصرف مال، آن را صرف در چیزهای غیر لازم زندگی کنید؛ اما با توجه به اینها، ثروت را برای خودتان تولید کنید. ثروت آحاد مردم، ثروت عموم کشور است؛ همه از آن سود میبرند. روح اصل 44 و سیاستهای اصل 44 این است. طوری بشود که منابع درآمدی آحاد مردم، بخصوص طبقات ضعیف، متنوع شود؛ مردم بتوانند گشایشی پیدا کنند؛ این یک گام بلند در راه رفاه عمومی است.
ما چالشهای تحمیلی هم داریم؛ هم از ناحیهی خودمان- ضعفهای خودمان- و هم از ناحیهی بیرون. رودربایستی را کنار بگذاریم؛ امروز مهمترین چالش بیرونی تحمیلیِ ما، از ناحیهی امریکاست؛ در این هیچ تردیدی نداشته باشید. اینها روی خاورمیانه از قرن نوزدهم برنامهریزی دارند- نه آمریکاییها، غرب- چون خاورمیانه منطقهی فاصل بین دریای مدیترانه و اقیانوس هند است. دریای مدیترانه، محل استقرار دولتهای استعمارگر است و اقیانوس هند، منطقهی مستعمرات؛ و خاورمیانه بین این دو منطقهی حساس قرار گرفته، که نمیتوانستند نسبت به آن بیتفاوت باشند. فشارهای انگلیس روی ایران و نفوذش در قرن نوزدهم، برای حفاظت از هند- که آن روز جزوِ دولت بریتانیا بود- انجام گرفت و ما آن روز قربانی هند شدیم؛ و این نسبت به همهی خاورمیانه تعمیم دارد. پیدایش اسرائیل هم از همینجاست. بعد، عوامل گوناگون دیگری هم پیدا شد: مسئلهی نفت، مسئلهی تقسیم متصرفات عثمانی بعد از جنگ اول و مسئلهی پیدایش شوروی، که همهی اینها، موضوع را تشدید کرد. غرب، بعد هم در آخر میراثخوار غرب- امریکا- روی منطقهی خاورمیانه برنامهریزی دارند. حالا در این منطقهی حساس که در آن نفت و منطقهی راهبردی و استراتژیک جغرافیایی و سیاسی و همه چیز هست، ناگهان دولتی به نام «جمهوری اسلامی»، با اصول خودش و با ضدیت با مبانی ظالمانه و سیاست متجاوزانهی امریکا، سر بلند کرده است. بعضیها میگویند: شما چرا لج امریکا را در میآورید؟ لج امریکا را ملت درآوردند؛ شما درآوردید؛ جمهوری اسلامی را تشکیل دادید، لج امریکا درآمده، چه کارش کنیم؟ آنها در آن دورهی دهسالهی اول، با توطئهی براندازی سخت- جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی- شروع کردند؛ اما نتوانستند کاری بکنند. جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی، هرکدام به نحوی برای ملت ایران و جمهوری اسلامی یک فرصت شد. این ابرهای تیرهای که آنها روی سر ملت ایران راه انداختند، در دل خود، برای ملت ایران بارانهای نافعی داشت. جنگ، ما را مصمم و استوار کرد؛ تحریم اقتصادی، ما را به فکر اتکای به خود انداخت و همهی این برکات را برای ما آورد. در دورهی بعد، براندازی نرم را دنبال کردند- تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی- که آن هم به جایی نرسید و بعد از سالهای متمادی، نتیجه این شد که حالا یک دولت متکی به اصول و با شعار اصول سرکار میآید، که پیداست تهاجم فرهنگی نتوانسته آن کاری که آنها میخواستند، بکند. بعد از این هم توطئههای دیگر در راه است، که ما باید خودمان را مصون کنیم. بخشی از این مصونیت با اتحاد، با ایمان، با به کارگیری عقل و علم به وجود میآید. تأکید میکنم که اگر انسان چشم را ببندد و راه بیفتد، کاری پیش نمیرود؛ با چشم باز، با حواس جمع، با اتحاد کلمه و با استفاده از همهی فرصتها باید پیش رفت. همهی مشکلات یکی پس از دیگری حل خواهد شد؛ قلهها یکی پس از دیگری فتح خواهد شد.
البته ما دشمنانی داریم و آنها این حرکت به جلو را برای ملت ما نمیپسندند. جلودار این دشمنان هم رژیم ایالات متحدهی امریکاست. حرف سردمداران سیاست امریکا با ملت ایران چیست؟ توجه کنید من حرف دل گردانندگان سیاسی امریکا را برای شما بیان کنم؛ حالا حرفهای گوناگونی میزنند؛ اما حرف دل آنها یک کلمه است؛ آنها میگویند: ای ملت ایران! آن چیزی را که انقلاب شما از ما گرفته است، آن را به ما برگردانید. آنها میگویند قبل از انقلاب ما بر کشور شما سیطرهی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی داشتیم؛ رئیس کشور شما برای تصمیمهای بینالمللیاش از سفیر ما اجازه میگرفت. این واقعیتی است. در قضیهی نفت، معاملات بینالمللی، روابط گوناگون سیاسیِ دیپلماسی و حتی در نوع برخورد با مردم، شاه پهلویِ ملعون برای اقدامات خود با سفیر امریکا و سفیر انگلیس مذاکره میکرد. آنچه را آنها میخواستند و میپسندیدند، اینها اجرا میکردند. میگویند ما بر کشور شما این سلطه را داشتیم، انقلاب آمد و ما را بیرون کرد؛ این را به ما برگردانید تا ما دوباره بر کشور شما سلطه پیدا کنیم. حرف امریکاییها این است. حالا اسم حقوق بشر را میآورند، اسم انرژی اتمی را میآورند، اسم دموکراسی را میآورند و تهمت تروریست میزنند؛ اینها حرف است. حرف واقعی همان است؛ میگویند اجازه بدهید بار دیگر دولتهای شما را ما تعیین کنیم، بر اقتصاد شما ما حکومت کنیم و ما باشیم که تعیین کنیم شما در قطببندیهای جهانی کجا باشید؛ همچنان که نسبت به بعضی از دولتهای دیگر اینطورند. از ملت ایران این توقع را دارند. بیستوهفت سال است امریکاییها با ملت ایران در این چالشاند. امروز با گذشته تفاوتی نکرده است. آنچه که امروز امریکاییها از خود بروز میدهند، همان چیزی است که در طول بیستوهفت سال نسبت به ملت ایران، همیشه در ذهنشان بوده است. ابزارشان هم عبارت است از تهدید، ارعاب، تبلیغات جنگ روانی، دلسرد کردن مردم، نومید کردن مردم، ایجاد دودستگی و تحریک عصبیتها؛ اگر بتوانند، ابزار دشمنان ملت شما اینهاست. فشار بیاورند - فشارهای فرسایشی - و با تبلیغات اینها را برجسته، بزرگ و درشت کنند؛ برای اینکه در مردم احساس عدم امنیت به وجود آورند، برای اینکه مردم در موفقیتشان، آیندهشان و کفایت مسئولانشان تردید و شک و شبهه پیدا کنند؛ کار دشمن اینهاست. فشار بیاورند، شاید بتوانند مسئولین را دچار دودستگی کنند؛ شاید بتوانند تصمیمگیران کشور را در تصمیمگیریهای بزرگ خودشان دچار تزلزل کنند؛ کار دشمن اینهاست؛ ابزار دشمن اینهاست؛ دشمن ابزار دیگری ندارد. تهدید میکنند که ما ملت ایران را تحریم خواهیم کرد؛ مگر تا حالا تحریم نکردید؟! مگر تا حالا ملت ایران دچار تحریم شما قدرتهای زورگو نبوده است؟! اگر ما امروز پیشرفتی پیدا کردهایم و در علم، صنعت و برخی از صنایع، در منطقه حرف اول را میزنیم، اینها در همین شرایط تحریم برای ما پیش آمده است. ما پیشرفت نظامی پیدا کردهایم؛ پیشرفت علمی پیدا کردهایم؛ در زمینههای پزشکی پیشرفتهای شگفتآور پیدا کردهایم؛ در زمینهی صنعت، در برخی از صنایع بسیار پیچیده که دنیا تصور نمیکرد، ما پیشرفت پیدا کردهایم. ما در زمینهی علوم زیستی پیشرفت پیدا کردهایم؛ علوم دانشهایی را که دارندگان آنها، هرگز اجازه نمیدهند غیر از یک مجموعهی کوچک خودشان، کسی به آنها دست پیدا کند؛ ما به این دانشها دست پیدا کردهایم. همهی اینها در شرایط تحریم به وجود آمده است. اگر تحریم نمیکردند، شاید به اینجا نمیرسیدیم؛ اگر پول ما را میگرفتند، سلاحهای دسته چندم خودشان را به ما میدادند، ما به فکر نمیافتادیم که از ابتکار و استعداد جوانانمان استفاده کنیم؛ امروز هواپیما هم تولید کنیم، تانک هم تولید کنیم، موشک هم تولید کنیم و از بسیاری از کشورهای منطقه در این تولیدات جلوتر باشیم. اگر بازارها را باز میکردند، هرچه میخواستیم به ما میدادند، پول ما را میگرفتند، توی جیبشان میریختند و امروز هم ما به این پیشرفتها نرسیده بودیم. ما را از تحریم میترسانید؟!
اینهایی که امروز دم از محاصرهی اقتصادی میزنند؛ تهدید به تحریم اقتصادی میکنند، کسانی هستند که در طول سالهای گذشته، هرجا توانستهاند، این تحریم را اعمال کردهاند. همین الآن بعضی از دولتهای اروپایی، هنوز وسایلی را که از زمان رژیم طاغوت خریداری شده و پول آنها را هم شاید چند برابر گرفته بودند، به ما نمیدهند! تحریم از این بالاتر؟ آنها در مواردی هم ابزارها و قطعات لازم را به ما ندادند. جوانهای ما وقتی دیدند راه از این طرف بسته است، از درون راه باز کردند. برای یک ملت مستقل، این درست است که به درون خودش مراجعه کند؛ در درون خود کاوش کند؛ درمان خود را به دست خودش بسازد؛ و الّا اگر میخواستیم پشت درِ خانهی دیگران دست به سینه بایستیم- همچنان که سالهای متمادی در دوران رژیم طاغوت، این کشور و این ملت را به این روش عادت داده بودند- زندگی مستقلی نداشتیم و همان وضع سابق بود. وقتی ما را تحریم کردند، امام اظهار خوشوقتی کردند و گفتند بهتر! حق با ایشان بود. ما بر اثر تحریم، به خود آمدیم و تحرک پیدا کردیم؛ حالا هم همینطور است. با این حرفها، ملت ایران را تهدید میکنند؛ این تهدید، فایدهیی دارد؟
از زمان شروع جنگ تا الآن- این بیست و چهار پنج سال- ما از زمین به آسمان رفتهایم. ما را تهدید میکنند به تحریم اقتصادی و محاصرهی اقتصادی! ما در همین دورهی محاصرهی اقتصادی بوده که اینهمه امکانات را بهدست آوردیم. در سختترین دورههای محاصرهی اقتصادی جوانهای ما توانستند سلاحهایی را بسازند که در همهی دنیا آن سلاحها را غیر از امریکاییها و یکی دو دولتِ عزیزکردهی امریکا هیچکس نداشت. همین موشک ضد تانک «تاو» را جوانهای ما در چه شرایطی ساختند؟ همهی درها رویشان بسته بود، اما ساختند. همین پیشرفتهای علمییی که امروز شما ملاحظه میکنید دارد بروز میکند، بنده از سالهای متمادی میگفتم جوانهای ما دارند کارهای بزرگی میکنند، که الآن یکی پس از دیگری در بخشهای مختلف دارد بروز میکند. البته موضوع انرژی هستهییاش بهخاطر حساسیت دنیا روی آن، برجسته و شاخص شده؛ و الّا در ردیف این کار، کارهای دیگری که در بخشهای گوناگون انجام گرفته، واقعاً اهمیتش کمتر از این کار نیست؛ منتها جنبهی نظامی و دفاعی ندارد. اینها همه در شرایط محاصرهی اقتصادی بوده، در شرایط فشار سیاسی و اقتصادی بوده، در شرایط بدحسابی و سختگیری دولتهایی که حتّی با ما رابطهی اقتصادی هم داشتند، لیکن بدجنسی و ناخنخشکی و بدحسابی میکردند، بوده؛ ولی ما توانستیم. این، ظرفیت خیلی بزرگی برای یک ملت است که میتواند. این ظرفیت را جوانهای ما باید بشناسند.
قبل از انقلاب جزو حرفهایی که ما همیشه میزدیم، این بود که ما گندم را از امریکا میخریم و سیلوی ما را هم شورویها میسازند. بنده اوایل انقلاب به منطقهی جنوب رفتم و دیدم بچههای جهاد سازندگی و مهندسان شما یک سیلوی با ظرفیت کم ساختهاند. به نظرم همانجا به سجده افتادم؛ چون سیلو، سازهی دشواری است؛ خیلی آسان نیست. وقتی انسان به ظاهر آن نگاه میکند، چیز سادهیی به نظر میآید؛ اما سازهی پیچیدهیی است. ما این چیز پیچیده را توانستیم درست کنیم. امروز ما یکی از سیلوسازهای معتبر بینالمللی با ظرفیتهای بالا هستیم؛ برای خیلی جاهای دیگر هم ساختهایم. بنابراین قهر و ناهمدلی و کجتابیِ دنیای غرب با ما، به ضرر ما تمام نشد. بعضیها این را به عنوان یک فاجعه در نظر میگیرند و میگویند تحریم اقتصادی پدر تکنولوژیِ ما را درمیآورد. بله، ممکن است جادهی آسفالته را از جلوی انسان بگیرد، اما همیشه جادهی آسفالته خوب نیست؛ گاهی هم جادههایی که انسان به دست خودش کشیده و مسیرش را روی آن طی میکند، برای محکم کردن عضلات انسان خیلی مفیدتر است؛ گاهی هم راه را میانبر میکند. جادهی آسفالتهیی که دیگران کشیدهاند، ما را به جاهایی میبرد که کِشندههای آن جاده میخواستند. اگر بخواهیم خودمان جاده بکشیم، گاهی جادهی میانبُر میکشیم و راه میانبُر میزنیم. ما علت انحطاط خود را در آن افسونشدگی میدانیم. امروز ما از آن وضعیت بیرون آمدهایم. یکی از بزرگترین خدمات نظام جمهوری اسلامی- همانطور که گفتم- در زمینههای علم و فناوری این است که ما را به این باور رساند که میتوانیم.
ما به هیچ قیمتی حق نداریم این فناوری را از دست بدهیم. اینکه بعضی کسان تبلیغ میکنند که چیز زیادی بهدست نیامده، این هم درست نیست. این را بدانید که آنچه بهدست آمده، بسیار برجسته و زیاد است. اگر زیاد نبود، دشمنان ما را اینقدر حسّاس نمیکرد. کارشناسان و انسانهای وارد و مطّلع، داوریِ درستی در این مورد دارند. ما به فناوریای رسیدهایم که در کشور ما بومی است؛ مهم این است. اگر امروز همه دستگاههایی را که در اختیار جمهوری اسلامی است، دشمنان ما بتوانند - که البته نخواهند توانست - از بین ببرند، این فناوری از بین نمیرود؛ چون آن را از کسی عاریه و وام نگرفتهایم و متخصّصان هوشمند خود ما توانستهاند به آن دست پیدا کنند. البته اگر به میل غربیها و مراکز قدرت جهانی بود، تا صد سال دیگر هم نمیگذاشتند که جمهوری اسلامی به چنین فناوریای دست پیدا کند و این کار، علیرغم آنها و تحریم ما انجام گرفته است. بنابراین آنچه بهدست آمده، ارزشمند است و این دانش ارزشمند را نه دولت، نه مسؤولان، نه سازمان انرژی اتمی و نه هیچ فردی از افراد این کشور حق ندارد که از دست بدهد و روی آن معامله کند؛ قطعاً معاملهای هم صورت نگرفته و نخواهد گرفت. البته اگر آنهایی که واردِ این گفتگو با مسؤولان جمهوری اسلامی شدند، بخواهند با جمهوری اسلامی سرِ این قضیه به چالش بیفتند و زیادهطلبی کنند، همه چیز به هم خواهد ریخت و قطعاً از جمهوری اسلامی تو دهنی خواهند خورد و بلاشک ما در این زمینه مطلقاً حاضر به دادن هیچ امتیازی نخواهیم بود. ما این فناوری و آنچه را که بحمداللَّه در بخشهای مختلف کشور عزیزمان از پیشرفتهای چشمگیر علمی و تحقیقی به دست آوردهایم، باید حفظ کنیم. البته هنوز تا رسیدن به خطوط مقدّم فنآوری و علم خیلی فاصله داریم. علّتش این است که از زیر صفر - نمیشود گفت صفر - شروع کردهایم. با این کشور کاری کرده بودند که نه فقط دستاورد علمی و فنآوری، بلکه حتّی امید آن را هم نداشته باشد. بنابراین، ما از نقطه «هیچ» شروع نکردیم، بلکه از «هیچِ همراه با نومیدی» شروع کردیم! انقلاب اسلامی از اینجا وارد میدان شد و بحمداللَّه امروز پیشرفت کرده است.
از اوّلِ انقلاب هم این تحرّکات به شکلهای مختلف وجود داشته است. همهی شما یادتان هست؛ از تحرّکاتی که در سفارت امریکا برای براندازی میشد، شروع گردید- که از جملهی نمودهای آن، طرّاحی مقدّمات کودتا در پایگاه شهیدنوژه بود، که جوانان مستقر در سفارت در آن روزها حدود صد جلد کتابِ بسیار مهم از اسناد آنها منتشر کردند؛ اینها اسناد مهمّ زمان ماست، اما نمیگذارند روی این اسناد تبلیغات شود- تا حمله به طبس، تا تشویق عراق به جنگ، بعد کمک به عراق در جنگ، بعد حمله به هواپیمای مسافربری ما، حمله به سکوهای نفتی ما و تحریم اقتصادی ما در چند نوبت، که این را در سالهای اواسط دههی هفتاد به شکل قانونی درآوردند؛ قانون معروف به «داماتو». عنادها و بغضها و کینههای اینها را اینطوری باید فهمید.
مسدود کردن حسابهای بانکی کشور ما در هرجایی که اینها میتوانستند دخالت کنند، تقابل عملی دیگری بود. در بانکهای امریکا پولهای زیادی متعلّق به ملت ایران وجود داشت- از جمله، پولهای دولت ایران در معاملاتی که انجام میداد- اما آنها همهی حسابها را مسدود کردند. ضدّ انقلاب را به انواع مختلف تحریک کردند؛ نه فقط ضدّ انقلاب راست- یعنی سلطنتطلبها- بلکه غیر مستقیم ضدّانقلابها و گروههایی را هم که وابسته به جریان چپِ آن روز بودند، تحریک میکردند، که مدارک و نشانههایی در اختیار هست. حملهی نظامی به طبس، تحریم اقتصادی، قطع رابطه، قطع خرید نفت و تشویق عراق به جنگ، از دیگر اقدامات عملی امریکا بود. ما یکوقت بهعنوان تحلیل میگفتیم آمریکاییها حتماً به عراقیها چراغ سبز نشان دادهاند؛ بعد هم خودشان کمک کردهاند و گفتهاند حمله کنید. پس از گذشت چند سال، اسناد و مدارکی به دست آمد و معلوم شد تحلیلهای ما کاملًا درست و منطبق با واقعیات بوده و مدارکش روشن است!
به نظر ما ارتباط علمی با هر جامعهای از جوامع علمی دنیا خوب است؛ البته در صورتی که مستلزم حاشیههای مضرّی نباشد. تماس علمی، فی نفسه بسیار خوب است و ارتباط اقتصادی هم همینطور است. شرکتهای گوناگونی در مراکز نفتی ما و در جاهای دیگر میآمدند و میرفتند؛ حتّی شرکتهای اقتصادی امریکایی هم تا چند سال قبل میآمدند نفت میخریدند و یا کار میکردند، تا اینکه خودشان این تحریمها را شش، هفت سال پیش گذاشتند. از نظر ما ارتباط با شرکتها و دستگاههای علمی ایرادی ندارد. آنچه روی آن حسّاسیت داریم، دولت امریکاست، که این هم کاملًا یک منطق مستحکم و قوی دارد، که مایلم در زمان دیگری در جمعی مطرح شود؛ الآن وقت آن نیست.
ما هرجا موفّق شدیم، ناشی از تبعیّت از اسلام بود؛ هرجا ناموفّق ماندیم، ناشی از سرپیچی از اسلام بود. اینکه امام بزرگوار اینهمه بر تحقّق اسلام در قوانین ما، در عمل مسئولان ما و در رفتار دولت و مسئولان قضائی ما تأکید میکرد، برای این بود. هرجا نابسامانی وجود دارد، ناشی از بیتوجّهی به اسلام است. من وقتی در مجموعهی این مباحث نگاه میکنم، تدبیر، تبلیغ و دست دشمن و جنگ روانی او را بهروشنی میبینم. میخواهند از یک طرف از اجرای احکام اسلامی با طرق مختلف مانع شوند و فشار اقتصادی جهانی و تحریم اقتصادی را بر این ملت تحمیل کنند، برای اینکه نگذارند کارهای درست به آسانی به سامان برسد؛ از یک طرف هم تبلیغ کنند که دیدید نظام اسلامی نتوانست! این همان جنگ روانی دشمن است.
امید است دولتهای اسلامی با خواستههای قاطبه ملتهای مسلمان همراه شوند و از این حرکت عظیم حمایت کنند و هرگونه رابطه با این رژیم اشغالگر را به طور کامل قطع نمایند و از تحریمهای مختلف اقتصادی و ابزارهای دیگر برای مقابله با این رژیم غاصب استفاده کنند و کمکهای مردمی را صرف مسئله اصلی فلسطین، معالجه مجروحان و بازسازی ویرانیها بنمایند. جمهوری اسلامی ایران نیز به حمایتهای خود از این حرکت و مردم مظلوم فلسطین ادامه خواهد داد و آیینهای روز جهانی قدس را همراه با همهی مسلمانان، پُرشکوهتر از هر سال برگزار خواهد کرد و امیدوار است هر روز شاهد پیروزی حق و عدالت و شکست و رسوایی باطل و اشغالگری باشیم.
الان چند سال است که رژیم امریکا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران همه تلاش خود را برای محاصره اقتصادی و برای تحریم تجاری شرکتهای ممالک دیگر به کار میبرد؛ اما کسی به حرف او گوش نمیکند! اوایل مدتی توفیقی پیدا کردند برای اینکه بتوانند اروپا یا بعضی کشورهای آسیایی را با خودشان همراه کنند؛ اما اکنون چند سال است که دیگر این حنای امریکایی رنگی ندارد!
اجزای نقشهی دشمن چه چیزهایی است؟ اوّلًا تا آنجا که بتوانند زورشان برسد و تیغشان ببُرد مشکلات اقتصادی برای کشور درست کنند و بتراشند؛ تحریم اقتصادی کنند و به مجازات شرکتها بپردازند همینهایی که میشنوید جلوِ خطّ لولهای را که فلان کشور میخواهد از اینجا بکشد، بگیرند! در امر تجارتِ کشور، اخلال ایجاد کنند؛ مثل دو سال قبل که در دنیا به دروغ شایع کردند پستهی ایران سرطانزاست! در باب صنایع غیر نفتی هم هرطور که میتوانند، بازارها را اشباع کنند، با دولتها و با کمپانیها بسازند و به طور خلاصه، مشکلات اقتصادی برای کشور درست کنند. در کنار این، در تبلیغات خودشان، نسبت به مسائل اقتصادی کشور، بزرگنمایی هم بکنند. البته مشکلات اقتصادی هست؛ اما دولت ما هم که بیکار نیست، کار دیپلماسی و کار تجاری میکند. وزارت خارجه، وزارت بازرگانی، وزارت صنایع، وزارت راه و وزارت نفت، هرکدام از یک طرف، دائم مشغولند، دائم کار میکنند. در این دنیای بزرگ، بالاخره دشمن تلاش میکند.
ببینید اسراف چه کار میکند! اسراف در نان، اسراف در آب، اسراف در برق، اسراف در مصالح ساختمانی، اسراف در انواع و اقسام کالاهای گوناگون، اسراف در اسباببازی بچه و در وسایل تجمّلاتی! عزیزان من! این اسراف همان کاری را با کشور میکند که دشمن میخواهد! او از آن طرف به وسیلهی نفت، بهوسیلهی تحریم اقتصادی و انواع و اقسام ضربهها بر ملت ایران ضربه وارد میکند؛ از این طرف هم خودِ ما با اسراف و صرفهجویی نکردن، ضربهی او را تکمیل میکنیم! حرف من این است.
دولتهایی که امروز امریکا به اصطلاح وزارت خارجهی خودشان آنها را مجازات میکند مثل چین، روسیه، ترکیهی زمان حکومت حزب رفاه مگر با امریکا رابطه ندارند؟ مگر مذاکره نمیکنند؟ همهی کسانی که امریکا با آنها برخورد خشن میکند، در زمینههای سیاسی و اقتصادی با امریکا رابطه دارند. اینطور نیست که رابطه با امریکا یا مذاکره با امریکا، مانع از دشمنی امریکا شود. الآن کشورهایی هستند که سفارتهایشان در امریکاست، سفارتهای امریکا نیز در پایتختهای آنها باز است و فعّالیت میکند؛ از لحاظ سیاسی و کنسولی و غیره هم با یکدیگر ارتباط دارند؛ اما امریکا آنها را جزو لیست تروریستهای دنیا معرفی میکند! من حالا نمیخواهم اسم آن کشورها را بیاورم. خوب است که برادران ما در وزارت خارجه و جاهای دیگر، اینها را به مردم بگویند و تبیین کنند. خیال نکنید که حالا اگر با امریکا رابطه برقرار شد، یا مذاکره شد، دیگر از سوی امریکا، اندکی حرف نازکتر از گل هم به جمهوری اسلامی گفته نخواهد شد؛ نه. بسیاری از کشورها با امریکا رابطه هم دارند، خیلی هم روابطشان علیالظّاهر در سطح جهانی خوب و صمیمی و مؤدّبانه است؛ درعینحال امریکا هرجایی که لازم باشد، ضربهی خودش را میزند؛ محاصرهی اقتصادی میکند، تحریم میکند!
آمریکاییها مستکبرند. آدم مستکبر و دولت مستکبر، دنبال سبز کردن حرف خودش است. بنابراین، اینطور نیست که رابطه برای کشور ما فایدهای داشته باشد؛ که اگر رابطه نباشد یا مذاکره نباشد، این مشکلات به وجود خواهد آمد و اگر این مذاکره و رابطه انجام شد، مشکلات از بین خواهد رفت؛ نه. نه امریکا برای ایجاد مشکلات آنچنان دستش باز است و نه رابطه و مذاکره این چنین معجزهگریای برای رفع مشکلات دارد. هیچکدام از اینها نیست؛ بسته به توان ملت است، بسته به عُرضهی یک حکومت است، بسته به اقتدار و عزّتخواهی ماست که بتوانیم در مقابل امریکا بایستیم و برطبق اراده و برطبق مصالح کشورمان اقدام کنیم. جمهوری اسلامی- به فضل پروردگار- بر اساس استقلالی که آن را با قدرت و همّت ملت خود به دست آورده و به کمک خدا توانسته است آن را حفظ کند، مواضع خود را صریحاً اعلام مینماید. استقلال جمهوری اسلامی، بزرگترین موهبت الهی برای این ملت و کشور است. امروز قدرت استکباری امریکا میخواهد بر سرِ استقلال جمهوری اسلامی، معامله کند. مضاف بر این، جمهوری اسلامی را به تحریم و محاصرهی اقتصادی هم تهدید میکند! جمهوری اسلامی، استقلال خود را با مبارزه به دست آورده است و با مبارزه هم آن را حفظ خواهد کرد. این ملت در تاریخ صد سال گذشتهی خود- قبل از استقرار جمهوری اسلامی- آثار شئامت بارِ تسلّط بیگانه را در کشورش، با همهی وجود لمس کرده است. لذا این استقلال برای ملت ایران خیلی ارزشمند است. روزی در این کشور، بیگانگان هر کاری میخواستند میکردند و آن را متعلّق به خودشان میدانستند. روزی- در گذشتهای نهجندان دور- همهی زمینها، بیابانها و مناطقی را که شما در کشور مشاهده میکنید، آمریکاییها از آنِ خود میدانستند و روی آنها سرمایهگذاری میکردند تا استفاده ببرند؛ بیآنکه برای صاحبان آنها- یعنی ملت ایران- کمترین احترامی قائل باشند.
جمهوری اسلامی با مبارزه به وجود آمد. ملت ایران با مبارزه توانست دست دشمنان را قطع کند و با مبارزه هم این استقلال را حفظ خواهد کرد. تحریم و محاصرهی اقتصادی از سوی رژیم ایالات متّحدهی امریکا و هر رژیم دیگری، ملت ایران را متزلزل نمیکند؛ نظام جمهوری اسلامی را متوحّش نمیسازد و بر زندگی مردم ما هیچ اثری نمیگذارد. ملت ما، ملتی بیدار، زنده، مستقل و متّکی به نفس است. چگونه میتوانند چنین ملتی را با این تهدیدها بترسانند؟! اگر دو، سه برابر این تحریم هم نسبت به ملت ایران اعمال شود، این ملت، استقلال خود را از دست نمیدهد. ملت ایران، ملتی شجاع، کارآمد و قدرتمند است. میایستد، میسازد، روز به روز تلاش میکند و خود را بیش از پیش مستغنی از دیگران میسازد. این ملت تهدیدپذیر نیست. آن کارگری که در کارخانهای کار میکند، یا طرّاحی و مدیریّت و یا هرگونه تلاشی میکند، برای اینکه ایران اسلامی- که امروز عرصهی جلوههای معنوی و الهی است- رشد و پیشرفت پیدا کند و آباد شود و از بیگانهها بینیاز گردد و نگران تحریم اقتصادی این قدرت و آن قدرت نباشد و استغناء پیدا کند، هر لحظهای کارِ این کارگر یک حسنه انجام میدهد و یک عبادت میکند. هرکسی به این کار کمک کند، در این عبادت سهیم است و از سهم آن کارگر هم کم نمیشود. آن کسی که به او کمک کرده است، او نیز سهیم میشود. دستگاه خدا اینگونه است. گاهی یک عمل انجام میگیرد، ده نفر سهیمند و ده حسنه انجام میگیرد. نه اینکه یک حسنه تقسیم شود؛ بلکه هرکدام پیش خدای متعال ثواب جداگانه دارند. امروز، اینگونه است. امروز، کشور شما این خصوصیت را دارد.
اگر دشمن توطئه نمیکرد؛ اگر دشمن به رهبری استکبار جهانی و در رأسش امریکای پلید و خبیث، علیه این مملکت فعّالیت نمیکرد، خیلی از این کارها انجام شده بود. ما چند سال عقبیم؛ اما دیر نیست. این ملت، تواناست. متّکی به خود و متوکّل به خداست. مسئولین دلسوز و علاقهمندی هم دارد؛ کارشناس و کاردان هم کم ندارد؛ بازوی کار هم فراوان دارد. میتواند خانهی خود را چنان بسازد که هیچ نیازی به بیگانگانی که این ملت از قیافهی آنها بیزار است، نداشته باشد. حالا آمریکاییها مینشینند و برای ملت و دولت ایران، خطّونشان میکشند که تحریم اقتصادی بشود. خدا را شکر میکنیم که در همین چند روز گذشته، خودِ مسئولین امریکایی به زبان خودشان به طور صریح و رسمی اعلان کردند که سیاست تحریم اقتصادی آنها علیه ایران، در سطح بینالمللی با شکست مواجه شده است! این نتیجهی ایستادگی شما ملت و نتیجهی نترسیدن از تشر دشمن است. از تشر دشمن نترسید. از امریکا هیچوقت نترسید. رفتار شجاعانهی ملت و مسئولین این کشور، بحمد اللّه ملتهای دیگر را هم تشجیع کرده است.
در بخش سازندگی و نیز در بخش نگهداری، تلاش کنید. نگهداری خیلی مهمّ است. زورگوهای دنیا با شما لج افتادند و خیال کردند میتوانند شما را از پا بیندازند. روزی به ما سیمخاردار و گلولهی آر. پی. جی هم نمیدادند؛ ولی شما توانستید از آن وضعیت خودتان را به اینجا برسانید. امروز هم بگذار ندهند؛ چه اهمیتی دارد؟ اما علیرغم وجود آن سیاستها، کسانی که چشمشان دنبال پول و معامله است، در دنیا زیادند. آنها خیال میکنند که تحریم تسلیحاتی و ... مؤثّر واقع میشود؛ خیر. ما در وسط جنگ و تحریم اقتصادی، چیزهای ممنوع و مُحرّم و آن میوههای- به خیال آنها- بهشتی را از جاهای فراوانی به دست میآوردیم و امروز هم به دست میآوریم. گیرم که نتوانیم به دست آوریم، آنها را میسازیم؛ لیکن با توجّه به تضییقاتی که در این زمینه وجود دارد، آنچه را که داریم باید قدر بدانیم.
کمکهای مالی و سیاسی و اطلاعاتی و نظامی و تجهیزاتی را به سوی آنان سرازیر کنند. ملت فلسطین باید احساس تنهایی نکند. صهیونیستها و کسانی که شکنجه و کشتار مبارزان فلسطینی منتسب به آنهاست، باید در هیچ جای جهان احساس امنیت نکنند. صندوقهای پشتیبانی و هستههای کمک به فلسطینیان مبارز باید در همه جای عالم و از سوی دولتها و ملتها تشکیل شود. تحریم اقتصادی دولت غاصب و به رسمیت نشناختن آن، وظیفهی همهی دولتهای مسلمان است و ملتها باید در برابر این مسئله حساسیت نشان دهند ... و با این وسایل و با همهی وسایل ممکن باید با توطئهی جاری مقابله، و از تأثیر آن ممانعت به عمل آید. به هر تقدیر، مسألهی فلسطین یک راه حل بیشتر ندارد و آن، تشکیل دولتی فلسطینی در تمامی سرزمین فلسطین است.
رهبری که با تقوا و صدق عمل، توانسته بود تأیید و هدایت الهی را جلب کند، حرکت خود را شروع کرد و در ظرف پانزده سال مجاهدت و تلاش مستمر، توانست تودههای عظیم مردم را بتدریج در خدمت هدف - که همان حکومت اسلامی، تشکیل نظام اسلامی و اجرای احکام اسلامی بود - به حرکت درآورد و حکومت طاغوتی و فاسد و وابستهی حاکم بر ایران را که از سوی قدرتهای استکباری و غارتگرِ ثروتهای کشور ما حمایت هم میشد، ساقط کرد و در ظرف یازده سال پس از پیروزی، با مجموعهی پیچیده و بینظیری از توطئه و خصومت و خیانت و تهاجم و تحریم و حملهی نظامی و غوغای تبلیغاتی و غیره دستوپنجه نرم کرد و از این مصاف تاریخی، مظفر و منصور بیرون آمد و اکنون نظام جمهوری اسلامی که محصول تلاش عظیم امام و امت است، در اوج اقتداری که ناشی از مقاومت و سرسختی در برابر زورگویان و استغنا از غارتگران است، چشم دوست و دشمن را به خود جلب و دلهای مستضعفان و زجردیدگانِ همهی مناطق عالم را مجذوب کرده است.
نمودار
مقالات
مرتبط
آخرین مقالات
|