انتخابات ریاست جمهوری -
تعداد فیش :
126 ،
تعداد مقاله :
0
1396/05/12
1396/03/22
1396/03/14
1396/03/14
1396/03/14
1396/02/30
1396/02/29
1396/02/27
1396/02/20
1396/02/17
1396/02/10
1396/02/10
1396/02/10
1396/02/10
1396/02/05
1396/02/05
1396/01/30
1396/01/01
1395/12/19
1394/10/14
1394/06/18
1394/06/18
1393/01/01
1392/05/12
1392/05/12
1392/04/05
1392/03/25
1392/03/08
1392/03/06
1392/02/25
1392/02/16
1392/02/07
1392/01/01
1391/07/24
1391/03/14
1389/11/15
1389/06/25
1389/06/25
1389/03/14
1389/01/01
1388/11/19
1388/08/06
1388/06/20
1388/06/16
1388/05/12
1388/03/23
1388/03/22
1388/03/14
1388/03/03
1388/02/22
1388/01/01
1386/11/19
1386/04/20
1385/09/22
1385/08/19
1385/06/09
1384/10/19
1384/08/13
1384/04/07
1384/04/04
1384/04/03
1384/03/27
1384/03/25
1384/03/25
1384/03/14
1384/03/05
1384/03/03
1384/03/02
1384/02/11
1384/01/01
1383/12/27
1383/11/10
1383/08/24
1382/02/22
1380/05/11
1380/03/20
1380/03/19
1380/03/18
1380/03/14
1380/03/14
1380/03/14
1380/02/28
1380/02/28
1380/02/11
1380/01/01
1379/12/26
1379/04/19
1379/02/23
1378/09/26
1378/03/14
1378/03/14
1377/07/18
1377/07/15
1377/02/30
1377/01/01
1376/09/18
1376/09/05
1376/05/12
1376/05/12
1376/05/12
1376/03/14
1376/03/07
1376/03/07
1376/03/03
1376/03/02
1376/02/31
1376/02/23
1376/02/17
1376/02/13
1376/02/06
1376/01/01
1375/11/21
1374/11/20
1372/05/12
1372/03/26
1372/03/14
1372/02/15
1372/01/04
1370/10/11
1369/03/10
1369/01/10
1368/11/20
1368/06/01
1368/04/23
1368/04/15
1368/03/19
خداوند متعال را سپاس میگویم که در آزمون سیاسی و اجتماعی بزرگ دیگری، ملّت عظیمالشأن ایران را سرافراز فرمود و حضور مبارک آنان را در یکی از اساسیترین اقدامات ملّی، گامی بلند در جهت حراست از عزّت و امنیّت کشور و ابّهت نظام مقدّس جمهوری اسلامی قرار داد. انتخابات پرشور و صفوف طولانی رأیدهندگان در سراسر کشور و نصاب درخشانِ شرکتکنندگان در انتخاب رئیس جمهور و آنگاه رأی بالای شخصیّت منتخب، همگی نشانههای روشن از موفّقیّت نظام اسلامیدر تحکیم و تثبیت جمهوریّت و خصلتِ مردمی این نظام انقلابی است، و این یکی از اساسیترین و مهمترین توانمندیهای بیشمار کشور اسلامی عزیز ما است که دستیابی به آرمانهای والای انقلاب را ممکن میسازد و آیندهی روشن کشور و ملّت را نوید میدهد.
خوشبختانه امسال ما پدیدهی انتخابات را داشتیم؛ انتخابات کار بزرگی بود؛ عظمت انتخابات، قدرت انقلاب را نشان داد، قدرت نظام اسلامی را نشان داد؛ ما از این نباید غفلت کنیم. در تبلیغات جهانی، در حرفهایی که دربارهی انتخاب ما در رادیوها و رسانههای جهانی زده میشود -که خب مشاهده میکنید دیگر که راجع به انتخابات ما مرتّب دارند حرف میزنند- به این نکته اصلاً اشارهای نمیکنند و نمیپردازند که این انتخابات نشاندهندهی قدرت نظام بود؛ نشاندهندهی تواناییها و عمق نفوذ نظام در دلها بود. معمولاً این را نمیگویند امّا واقعیّتی است که وجود دارد. مردمی که در روز جمعهی انتخابات پای صندوقهای رأی آمدند، به هر کسی رأی دادند، همهشان یک کار مشترک انجام دادند؛ این کار مشترک، خیلی با ارزش است. این کار مشترک را باید دید و باید به دنیا نشان داد؛ این کار مشترک، اعتماد به نظام بود، اظهار اعتماد به نظام اسلامی بود. بله، بعضیها به زید رأی دادند، بعضیها به عمرو، بعضیها به بکر، بعضیها به خالد، لکن همهی اینها یک کار مشترک کردند. آن کار مشترک همین بود که به این صندوقی که نظام جمهوری اسلامی آنجا گذاشته بود اعتماد کردند و به این حرکت عظیمی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی مقرّر شده است اعتماد کردند و برای انتخاب مسئول اجرائی کشور وارد عرصه و صحنه شدند؛ این خیلی مهم است.
این کار مشترک را ما خرابش نکنیم. ما از لابهلای این کار مشترک، حرفها و ملاحظات درنیاوریم جوری که اصل این حرکت مشترک را خرابش کنیم، ضایعش کنیم؛ این کار مشترک، خیلی مهم بود. [امّا] اینکه ما بیاییم ملّت ایران را تقسیم کنیم بگوییم «بعضیها به این موضوع آره گفتند یا [خیر]»؛ نه، مردم فقط آمدند اشخاص را معیّن کردند. چرا تقسیم میکنیم افراد را؟ مراقب باشیم این تقسیمکردنها، این بگومگوها، از دل یک کار بزرگ و مشترک ملّت ایران بیرون نیاید. همهی ملّت ایران، با دشمنان این ملّت و با دشمنان پیشرفت این ملّت، مخالفند. بله، ممکن است کسانی هم باشند که خائنند؛ در همهی کشورها، در همهی ملّتها، در همهی زمانها آدمهای خائنی هستند، امّا قاطبهی ملّت ایران کسانیاند که با دشمنی که سختیها را بر ملّت تحمیل میکند، تحریم را تحمیل میکند، جنگ را تحمیل میکند، ناامنی را تحمیل میکند، مخالفند، بدند؛ همهی ملّت اینجورند. امروز هم که مشاهده میکنید بعد از انتخابات ما، آمریکاییها، با وقاحت تمام، هم تحریم را افزایش دادند، هم بیشتر از همیشه بر طبل مخالفت و مبارزه و عناد و مانند اینها دارند میکوبند؛ اینجوری است دیگر. با توجّه به دشمنیها، با توجّه به وضعیّت، با توجّه به نیازها، با توجّه به اهداف بلندی که در مقابل ما است، باید یک فضای جدید ایجاد بشود. در ایجاد این فضای جدید -فضای همکاری، فضای کار و فضای تلاش برای هدف مشترک که آن عبارت است از پیشرفت کشور و اعتلاء نظام جمهوری اسلامی- همه سهیمند، همه شریکند. باید بتوانیم خودمان را به مقاصد نظام مقدّس جمهوری اسلامی، قدمبهقدم نزدیک کنیم. اینها مقاصدی است که در شعارهای جمهوری اسلامی از اوّل وجود داشته، امروز هم هست؛ باید خودمان را نزدیک کنیم به آنها. این [هدف] تلاشِ همه را میخواهد. اگر همه تلاش کردیم، میتوانیم بِایستیم، میتوانیم استقامت کنیم، میتوانیم دشمنمان را به زانو دربیاوریم؛ اگر همه با هم باشیم؛ این توصیهی همیشگی ما است. امروز هم من مجدّداً توصیه میکنم؛ همه بایستی مسئولین کشور را کمک کنند، همکاری کنند که بتوانند کار کنند؛ مسئولین کشور هم بایستی جانب مردم را بهمعنای واقعی کلمه رعایت کنند؛ مسئولان بخشهای مختلف هم باید با هم همکاری کنند. دأب بنده هم این است که همیشه از همهی دولتها که بر سر کار هستند حمایت میکنم؛ امروز هم همینجور است، بعد از این هم انشاءالله تا زنده هستیم همینجور خواهد بود. دشمنان ما بیکار نیستند؛ عزیزان من، برادران و خواهران من! دشمنان بیکار نیستند. بله، تا امروز دشمنها نتوانستهاند لطمهی اساسی به ما بزنند؛ ما جلو رفتیم، ما پیشرفت کردیم، ما به کوری چشم دشمن توانستیم کارهای بزرگ انجام بدهیم، امّا دشمن در کمین است؛ شما ببینید وقاحت دشمن تا کجا است. رئیسجمهور آمریکا در یک نظام قبیلهایِ عقبماندهیِ منحطِّ محض میایستد در کنار رئیس قبیله و رقص شمشیر میکند، آنوقت به چهل میلیون رأی ملّت ایران در یک انتخابات آزاد ایراد میگیرد! دشمنانی با این وقاحت و با این حدّ از پردهدری و بیملاحظگی که میایستند در کنار قاتلینِ شب و روز مردم کوچه و بازار یمن، و اسم از حقوق بشر میآورند؛ دیگر از این وقاحت بالاتر! قریب دوسالونیم است که شب و روز دارند یمن را بمباران میکنند؛ نه مراکز نظامی یمن را، [بلکه] کوچه را، بازار را، مسجد را، بیمارستان را، خانههای مردم را؛ بیگناهان را میکُشند، زن و کودک و بچّه و بزرگ را به قتل میرسانند؛ آنوقت اینها میروند پهلوی آنها میایستند، با یکدیگر مغازله میکنند و اسم حقوق بشر میآورند و جمهوری اسلامی را بهخاطر حقوق بشر تحریم میکنند! دیگر وقاحت از این بالاتر؟ در مقابل یک چنین دشمنی ما احتیاج به قدرت بسیجکنندگی انقلاب داریم.
یک مسئلهی بسیار مهم، مسئلهی انتخابات ریاست جمهوری بود که در [دو] هفتهی قبل انجام گرفت. بنده باید از یکایک آن کسانی که آمدند و بیش از ۴۱ میلیون رأی را در صندوقها ریختند، از صمیم قلب تشکّر کنم. حقیقتاً کار بزرگی انجام گرفت؛ برای کشور اعتبار شد؛ برای نظام جمهوری اسلامی اعتبار شد؛ برای نظام جمهوری اسلامی نشانهی اعتماد عمومی مردم شد. [اینکه] اکثریّت هفتاد و چند درصدیِ کشور بیایند به نظام جمهوری اسلامی «آری» بگویند، تأیید کنند، به آن اعتماد کنند، خیلی مهم است. حالا بعضیها متأسّفانه بگوییم از روی کجفهمی -یا چه بگوییم، نمیدانم- انکار میکنند؛ میگویند «رأی مردم ربطی به نظام اسلامی و تأیید نظام اسلامی ندارد»! چرا آقاجان؛ حتّی کسانی که ممکن است در دل از نظام اسلامی گلهمندی هم داشته باشند، امّا وقتی میآید در چهارچوب نظام رأی میدهد، معنایش این است که این چهارچوب را قبول میکند و به آن اعتماد میکند و آن را کارآمد میداند که در چهارچوب آن دارد حرکت میکند. این قریب ۴۲ میلیون رأی ملّت، هفتاد و چند درصد، رأی به نظام اسلامی و اعتماد به نظام اسلامی بود. حادثهی بسیار مهمّی بود.
خوشبختانه شورای محترم نگهبان صحّت انتخابات را اعلام کردند. البتّه اعلام کردند و به ما هم گزارش رسیده بود که تخلّفاتی انجام گرفته است؛ این تخلّفات را باید البتّه دنبال بکنند. اگرچه این تخلّفات به نتایج انتخابات هیچگونه اثری نگذاشته است و نمیگذارد امّا بالاخره تخلّف، تخلّف است و مناسب نظام جمهوری اسلامی نیست. این تخلّفات را مسئولین با جدّیّت دنبال کنند، متخلّفین را مشخّص کنند تا اینگونه تخلّفات در انتخاباتهای گوناگون ما -که انتخاباتهایی این ملّت در پیش دارد- برافتد و دیگر ما اینگونه تخلّفاتی نداشته باشیم. وقتیکه چشممان را ببندیم و از تخلّف صرفِنظر کنیم و اغماض کنیم، تخلّف تکرار میشود. باید جلوی تخلّف گرفته بشود. من از مسئولان کشور هم که این انتخابات را اجرا کردند، نظارت کردند، تشکّر میکنم. البتّه در تبلیغات، در مناظرات، حرفهایی زده شد، گاهی بداخلاقیهایی شد، برخی از دستگاههای گوناگون کشور مورد اتّهام قرار گرفتند؛ اینها کارهای خوبی نبود؛ گذشته، گذشته است؛ بایستی اینها ادامه پیدا نکند. همه توجّه داشته باشند: به آنچه در انتخابات انجام گرفت، با چشم اغماض نگاه کنند؛ تکرار نکنند؛ یعنی ملّت -چه آن گروهی که نامزد آنها رأی آورده است، چه آن گروهی که نامزد آنها رأی نیاورده است- باید از خودشان ظرفیّت نشان بدهند، از خودشان حلم نشان بدهند -حلم یعنی ظرفیّت، جنبهدار بودن- بیجنبگی نشان ندهند. بعضی هستند که اگر در یک قضیّهای برنده هم بشوند بیجنبگی نشان میدهند، بیظرفیّتی نشان میدهند، اگر بازنده هم بشوند همینجور؛ نه، بایستی چه در صورتی که انسان موفّق شد و به آن مقصودی که داشت رسید، چه در صورتی که نرسید، از خود ظرفیّت نشان بدهد. خب، خوشبختانه امسال در این انتخابات ظرفیّت نشان دادند، آن کسانی هم که موفّق نشدند ظرفیّت نشان دادند، بر خلاف سال ۸۸ که آن مشکلات را برای کشور به وجود آوردند. یک مسئلهی بسیار مهم، مسئلهی انتخابات ریاست جمهوری بود که در [دو] هفتهی قبل انجام گرفت. بنده باید از یکایک آن کسانی که آمدند و بیش از ۴۱ میلیون رأی را در صندوقها ریختند، از صمیم قلب تشکّر کنم. حقیقتاً کار بزرگی انجام گرفت؛ برای کشور اعتبار شد؛ برای نظام جمهوری اسلامی اعتبار شد؛ برای نظام جمهوری اسلامی نشانهی اعتماد عمومی مردم شد. [اینکه] اکثریّت هفتاد و چند درصدیِ کشور بیایند به نظام جمهوری اسلامی «آری» بگویند، تأیید کنند، به آن اعتماد کنند، خیلی مهم است. حالا بعضیها متأسّفانه بگوییم از روی کجفهمی -یا چه بگوییم، نمیدانم- انکار میکنند؛ میگویند «رأی مردم ربطی به نظام اسلامی و تأیید نظام اسلامی ندارد»! چرا آقاجان؛ حتّی کسانی که ممکن است در دل از نظام اسلامی گلهمندی هم داشته باشند، امّا وقتی میآید در چهارچوب نظام رأی میدهد، معنایش این است که این چهارچوب را قبول میکند و به آن اعتماد میکند و آن را کارآمد میداند که در چهارچوب آن دارد حرکت میکند. این قریب ۴۲ میلیون رأی ملّت، هفتاد و چند درصد، رأی به نظام اسلامی و اعتماد به نظام اسلامی بود. حادثهی بسیار مهمّی بود.
خوشبختانه شورای محترم نگهبان صحّت انتخابات را اعلام کردند. البتّه اعلام کردند و به ما هم گزارش رسیده بود که تخلّفاتی انجام گرفته است؛ این تخلّفات را باید البتّه دنبال بکنند. اگرچه این تخلّفات به نتایج انتخابات هیچگونه اثری نگذاشته است و نمیگذارد امّا بالاخره تخلّف، تخلّف است و مناسب نظام جمهوری اسلامی نیست. این تخلّفات را مسئولین با جدّیّت دنبال کنند، متخلّفین را مشخّص کنند تا اینگونه تخلّفات در انتخاباتهای گوناگون ما -که انتخاباتهایی این ملّت در پیش دارد- برافتد و دیگر ما اینگونه تخلّفاتی نداشته باشیم. وقتیکه چشممان را ببندیم و از تخلّف صرفِنظر کنیم و اغماض کنیم، تخلّف تکرار میشود. باید جلوی تخلّف گرفته بشود. من از مسئولان کشور هم که این انتخابات را اجرا کردند، نظارت کردند، تشکّر میکنم. البتّه در تبلیغات، در مناظرات، حرفهایی زده شد، گاهی بداخلاقیهایی شد، برخی از دستگاههای گوناگون کشور مورد اتّهام قرار گرفتند؛ اینها کارهای خوبی نبود؛ گذشته، گذشته است؛ بایستی اینها ادامه پیدا نکند. همه توجّه داشته باشند: به آنچه در انتخابات انجام گرفت، با چشم اغماض نگاه کنند؛ تکرار نکنند؛ یعنی ملّت -چه آن گروهی که نامزد آنها رأی آورده است، چه آن گروهی که نامزد آنها رأی نیاورده است- باید از خودشان ظرفیّت نشان بدهند، از خودشان حلم نشان بدهند -حلم یعنی ظرفیّت، جنبهدار بودن- بیجنبگی نشان ندهند. بعضی هستند که اگر در یک قضیّهای برنده هم بشوند بیجنبگی نشان میدهند، بیظرفیّتی نشان میدهند، اگر بازنده هم بشوند همینجور؛ نه، بایستی چه در صورتی که انسان موفّق شد و به آن مقصودی که داشت رسید، چه در صورتی که نرسید، از خود ظرفیّت نشان بدهد. خب، خوشبختانه امسال در این انتخابات ظرفیّت نشان دادند، آن کسانی هم که موفّق نشدند ظرفیّت نشان دادند، بر خلاف سال ۸۸ که آن مشکلات را برای کشور به وجود آوردند. ملت عزیز ایران
جشن حماسی انتخابات دیروز، بار دیگر گوهر درخشانِ عزم و ارادهی ملی را در برابر چشم جهانیان به جلوه آورد. مشارکت گسترده و پرشور شما، و هجوم مشتاقانه به مراکز رأیگیری، و تشکیل صفهای طولانی برای رسیدن به صندوقهای رأی در همه جای کشور، و از همهی قشرهای اجتماعی، نشانهئی آشکار از استحکام پایههای مردمسالاری اسلامی و دلبستگی همگانی به این موهبت بزرگ پروردگار بود و ایران و ایرانی را در آزمونِ میدان عمل، سرافراز و روسفید کرد. دیروز با این حضور متراکم و افکندن بیش از چهل میلیون برگهی رأی در صندوقها، نصاب تازهئی در انتخابات ریاست جمهوری پدید آمد و پیشرفت روزافزون ملت ایران را در عرصهی حضور و بروز قدرتمندانه نشان داد. ایران اسلامی بار دیگر بدخواهان و کینورزان و حسودان را عقب نشانید و دل دوستان و تحسینکنندگان خود را لبریز از شادی و افتخار کرد. پیروز انتخابات دیروز، شما مردم ایرانید و نظام جمهوری اسلامی است که بهرغم توطئه و تلاش دشمنان، توانسته است اعتماد این ملت بزرگ را بهطور فزاینده جلب کند و در هر دوره درخشش تازهئی نشان دهد. آزمون برجستهی دیروز تنها مشارکت گسترده نبود، آرامش و متانت و نجابت شرکتکنندگان که امنیت انتخابات را تضمین کرد، نیز بخش مهمی از این آزمون خیرهکننده بود. همهی قشرها، همهی سلیقهها، همهی گرایشهای سیاسی در کنار هم به صحنه آمدند و دوشادوش یکدیگر به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند. اینجانب با خشوع در برابر خدای بزرگ، جبههی سپاس بر خاک میسایم، و لطف و رحمت و پاداش شایسته برای ملت ایران مسئلت مینمایم و به پیشگاه حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنافداه عرض سلام و اخلاص میکنم و نکاتی چند را متذکر میشوم: ۱ـ به مردم عزیز، عرض میکنم خدای را بر موفقیت در برگزاری انتخابات شکر گزارید و پس از التهابِ روزها و هفتههای پیش از انتخابات، اکنون به اتحاد و اتفاق عمومی بیاندیشید که بیشک یک عامل مهم استحکام و اقتدار ملی است. همه در زیر سایهی نظام جمهوری اسلامی و فرزندان این میهنِ سرافرازید، بکوشید تا سهم خود از وظیفهی پیشبرد کشور به سمت هدفهای بزرگ را بشناسید و دنبال کنید. برآمدن همهی آرزوهای ملی در گرو چنین اندیشیدن و چنین عمل کردن است. ۲ـ به رئیسجمهور محترم و همهی کسانی که در دولت آینده شرکت خواهند داشت سفارش و تأکید میکنم که کار و تلاش پرانگیزه و اندیشیده و جوانانه را برای برطرف کردن مشکلات کشور در پیش گیرند و لحظهئی از این خط مستقیم غفلت نکنند. رعایت قشرهای ضعیف، توجه به روستاها و مناطق فقیر، در نظر گرفتن اولویتها، برخورد با فساد و با آسیبهای اجتماعی، باید در صدر برنامهها قرار گیرد. ۳ـ عزت ملّی و رعایت حکمت در ارتباطات جهانی و اهتمام به اقتدار بینالمللی نیز از جملهی اولویتهای مدیریت انقلابی و اسلامی است. ۴ـ لازم میدانم از یکایک آحاد شرکتکننده در انتخابات و نیز کسانی که در ترغیب آنان به این وظیفه نقش آفریدند تشکر کنم، بویژه مراجع معظم و علماء اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی و هنری. ۵ ـ لازم میدانم از حضرات نامزدهای ریاست جمهوری نیز که در این روشنگری و شورآفرینی برای انتخابات تأثیر جدّی بر جای نهادند تشکر کنم. ۶ـ لازم میدانم از همهی دستاندرکاران اجراء و نظارت انتخابات ریاست جمهوری و نیز انتخابات شوراهای شهر و روستا که متحمل زحمات طاقتفرسا شدند تشکر کنم. ۷ـ لازم میدانم از حافظان امنیت انتخابات و نیز از رسانهی ملّی که انتخابات پرشور، مرهون تلاش شبانهروزی و هنرمندانهی آنان است سپاسگزاری کنم. ۸ ـ در پایان، خود و همگان را به تقوا و تلاش در راه وظیفهی الهی و اجتماعی و پایبندی به مسیر انقلاب که میراث ارزشمند امام خمینی بزرگ و شهدای گرانمایه است دعوت میکنم و شادی روح و علو درجات آنان را از خداوند متعال مسئلت مینمایم. خدای متعال را بر نعمت مردمسالاری و انتخابات و حضور مردم، سپاسگزاری میکنیم، این نعمت بزرگی است. بحمدالله مردم ما هم شکرگزار این نعمت هستند، چون میبینید که شرکت میکنند.
توصیهی من این است که هر چه بیشتر شرکت کنند، هر چه زودتر پای صندوقها بیایند، معتقدم کار نیک را بایستی در اوّل وقتِ آن انجام داد؛ به تأخیر نباید انداخت. معتقدم که انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم است، سرنوشت کشور دست آحاد مردم است که رئیس قوّهی مجریّه را انتخاب میکنند؛ [لذا] به اهمّیّت این کار توجّه کنند. من ترجیح میدهم چند جملهای دربارهی آن صحبت کنم، مسئلهی انتخابات است. مردم -ملّت ایران- خود را دارند آماده میکنند برای یک حماسهی بزرگ، برای انتخابات، با شور و شوق. آنطوری که من میشنوم و اطّلاع پیدا میکنم، بحمدالله شور و شوق انتخابات در سرتاسر کشور در مردم هست؛ مردم خودشان را دارند آماده میکنند. خب این خیلی مهم است؛ این درخشش ملّت ایران در یک حماسهی بزرگ دیگر است. هرکدام از این انتخاباتها که شما در آنها شرکت میکنید، یک حماسه است، یک حرکت عظیم مردمی است که جلوی چشمهای مردم دنیا قرار میگیرد؛ عزّت ملّت را بالا میبرد، قدرت ملّی را افزایش میدهد. انتخاباتها این[جور] است؛ مردمسالاری اسلامی را در مقابل چشم مدّعیان سیاست در دنیا به نمایش میگذارد. مردمسالاری دینی یا مردمسالاری اسلامی یک اندیشهی نو بود، یک تجربهی نو برای بشریّت بود که بهوسیلهی نظام جمهوری اسلامی و امام بزرگوار عرضه شد؛ این را شما روز جمعه در مقابل چشم مردم دنیا -از سیاستمدار و تحلیلگر و مسئول و مدیر و غیر مدیر و آحاد ملّت- به نمایش میگذارید و نشان میدهید؛ اهمّیّت انتخابات این است.
همه هم در دنیا چشمشان به این انتخابات شما است؛ این را عرض بکنیم. همه که عرض میکنیم یعنی مسئولان کشورها، از دستگاههای دولتی آمریکا شما بگیرید، تا قدرتهای اروپایی و کشورهای اروپایی، تا دولتهایی در این منطقه که دنبالهرو آمریکا هستند، تا آن نخستوزیر گردنشکستهی رژیم صهیونیستی -همهی اینها- چشمشان به این است که شما روز جمعه چگونه وارد میدان میشوید و با چه حجمی وارد میدان میشوید، با چه روحیّهای وارد عرصهی انتخابات میشوید؛ همه دارند نگاه میکنند. این یک طرف قضیّه است؛ یک طرف دیگر قضیّه هم ملّتهای منطقهاند که غالباً با چشم عظمت به ملّت ایران نگاه میکنند و خیلی از آنها حسرت این آزادی و این مردمسالاری را که در اینجا هست میبرند و نگاه میکنند و ملّت ایران را تحسین میکنند. اینها هم دوستداران شما هستند؛ اینها هم چشمشان در روز جمعه به انتخابات است. اگر انتخابات ما یک انتخابات ضعیفی باشد، شرکت مردم ضعیف باشد، یکجور قضاوت میکنند، یکجور تصمیمگیری میکنند؛ اگر حضور مردم، حضور هوشمندانه، قوی، در صحنه و با حجم زیاد باشد، جور دیگری قضاوت میکنند، جور دیگری نظر میدهند. حقیقتاً جمهوری اسلامی با تجدید این انتخاباتها در سالهای معیّن و دورههای معیّن، طراوت تازهای پیدا میکند؛ خود را در دلها و چشمهای مردم دنیا به شکل جدیدی، به شکل برجستهای، به شکل طُرفهای مجسّم میکند و نشان میدهد؛ این است که واقعاً روز انتخابات برای نظام جمهوری اسلامی، روز جشن است، روز شادی و شور است. شما نگاه کنید به منطقه، منطقهی ما، منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا امروز غرق در ناامنی است؛ چه با حضور تروریستها و عناصر مسلّحی که غالباً از سوی دولتهای بددل و بدخواه تقویت میشوند، چه با جنگهای داخلی در بعضی از کشورها که در همهی اینها هم باز دست قدرتهای استعمارگر دنیا مشاهده میشود. ناامنی است دیگر، محیطِ ناامن است. نگاه کنید به کشورهای منطقه؛ کجا هست که این ناامنی نباشد. در بین این مجموعهی ناامن، بحمدالله با توفیق پروردگار، جمهوری اسلامی با امنیّت، با آرامش، مشغول تدارک انتخابات است. امروز دو روز به انتخابات بیشتر باقی نمانده است، بحمدالله محیط کشور محیط آرام، همراه با آرامش، همراه با سکینه [است]. اینها خیلی ارزش دارد؛ برادران عزیز، خواهران عزیز! اینها را باید خیلی قدر بدانیم؛ خیلی قیمت دارد. انتخاباتی در یک کشور هشتاد میلیونی به راه میافتد -که گفتند پنجاهوچند میلیون حقّ انتخاب دارند- و مردم با شور و شوق خود را آماده میکنند، امّا همهجا آرامش برقرار است؛ این خیلی با ارزش است، خیلی با اهمّیّت است. این را باید قدر دانست. فضای آزادی را جمهوری اسلامی به ما داد. اگرچه بعضی ناسپاسی میکنند و از همین فضای آزاد استفاده میکنند و آزادی را نفی میکنند. این ناشکری و ناسپاسی است که بعضی میکنند؛ خب بکنند. در کشور بحمدالله فضای آزاد هست، فضای حضور مردم هست، و فضای تأثیر رأی مردم [هست]؛ در انتخاب مسئول درجهی یک اجرائی کشور که ریاست جمهوری است، و همچنین [انتخاب] مدیران شهری که انتخابات شوراها است، مردم رأی دارند، نظر دارند، تصمیم میگیرند؛ این خیلی باارزش است. ملّتهایی در منطقهی ما که دولتهایشان تحتالحمایهی رژیم ایالات متّحدهی آمریکا هستند، حسرت این را میخورند، غبطه میخورند به حال ملّت ایران؛ برایشان یک رؤیا است که بتوانند وارد صحنه بشوند؛ دو نفر، سه نفر، پنج نفر، رقابت کنند بر سر ریاست اجرائی کشور، و بعد مردم حق داشته باشند یکی از اینها را انتخاب کنند؛ این برای کشورهای منطقهی ما مثل یک رؤیا میماند. این [کار] هر چهار سال یک بار در کشور ما تکرار میشود. مردم وارد میشوند، انتخاب میکنند، تشخیص میدهند، این خیلی باارزش است. این را باید قدر دانست. حضور مردم در این صحنه خیلی پُرمعنا است. این نشاندهندهی دو مطلب اساسی است؛ البتّه ذیل این دو مطلب، مطالب دیگری هم وجود دارد لکن در این حضور مردمی، دو مطلب اساسی است: یکی اعتماد مردم و علاقهی مردم به نظام جمهوری اسلامی، پیوند مردم با نظام جمهوری اسلامی؛ یکی [هم] قدرت اراده و تصمیمگیریای که در مردم وجود دارد؛ این دو چیز خیلی مهم است. وقتی شما در صحنه حاضر میشوید، هم نشان میدهید که به نظام جمهوری اسلامی که توانسته است کشور را استقلال ببخشد و آزادی ببخشد، دلبستهاید؛ هم نشان میدهید که ملّت ایران یک ملّت زنده است، پای کار است، مصمّم است، عازم است؛ این را نشان میدهید. هر دوی اینها برای کشور دارای ارزش زیادی است؛ البتّه هرکدام [هم] زیرمجموعههایی دارد؛ فواید بیشتری هم دارد. هرچه این حضور بیشتر باشد، هرچه این انضباطی که بحمدالله در بین مردم وجود دارد بیشتر باشد، آبروی ملّت ایران و احترام ملّت ایران در پیش چشم ناظران جهانی بیشتر است. این نکتهی انضباط که عرض کردم، نکتهی مهمّی است. این انضباط مردمی، خیلی بااهمّیّت است، خیلی باارزش است؛ هم قبل از انتخابات، هم در حین انتخابات و روز انتخابات، هم بعد از انتخابات. این انضباط مردمی و پایبندی به نظم و قانون خیلی مهم است. این همان چیزی است که بسیاری از کشورها آن را ندارند و ملّت ما بحمدالله دارد نشان میدهد که این را دارا است. و ما ملّت ایران این را از تجربههای گذشته یاد گرفتهایم؛ ما هم تجربه کردهایم؛ سالهای متمادی است که تجربه میکنیم. ملّت ایران تجربه کرده است که این انضباط چقدر به نفع او است و بیانضباطی و بیقانونی چقدر برایش مضر است؛ این را ملّت ایران تجربه کرده. خب، البتّه نامزدهای متعدّدی در عرصه هستند؛ حرف میزنند، نظر میدهند، هرکدام طرفدارانی دارند. ایرادی ندارد؛ یک نفر بالاخره از این جمع، بهاصطلاح معمول و متعارف برنده خواهد شد؛ بنده که معتقد به برنده و بازنده نیستم؛ یک نفر بالاخره رأی میآورد، چند نفر هم رأی نمیآورند، امّا برندهی اصلی در این ماجرا ملّت ایران است؛ هرکسی که رأی بیاورد. برندهی اصلی نظام جمهوری اسلامی است، برندهی اصلی ملّت ایران است. هرکسی که میخواهد در رأس قرار بگیرد، آن که در واقع برنده است، مردمند که توانستهاند با رأی خودشان یک نفر را انتخاب کنند. این خیلی باارزش است. خب خوشبختانه دستگاههای گوناگون هم دستاندرکارند. این را هم بنده عرض بکنم؛ همه بدانند! دستگاههای اجرائی، دستگاههای نظارتی، دستگاههایی که حافظ امنیّتند، اینها بهطور جدّی مشغول کارند. مورد اعتمادند؛ دارند کار میکنند، هماهنگ هم دارند حرکت میکنند و کار میکنند. البتّه من با وجود این، به همان دستگاههایی که مورد اعتمادند تأکید میکنم و سفارش میکنم که مراقب باشند آراء مردم، مأمون باشد، امانت آن حفظ بشود. خب، ممکن است در این خلال و این وسطِ کار، کسانی باشند که بخواهند یک تخلّفاتی بکنند، لکن دستگاهها بحمدالله مورد قبولند، مورد اعتمادند؛ چه دستگاههای نظارتی، چه دستگاههای اجرائی، چه دستگاههایی که حافظ امنیّتند و امنیّت را حفظ میکنند؛ اینها همه ارزش دارند؛ همه مشغولند. البتّه همه مراقبت کنند و بدانند که ملّت ایران دشمن دارد؛ در مقابل دشمن باید چهرهی ملّت، چهرهای باشد که حاکی باشد هم از تصمیم، هم از اطمینان به نفْس؛ سکینه و آرامش. این دو چیز باید وجود داشته باشد. عزم و تصمیم راسخ، آنجایی که باید تصمیم گرفت، و در هر حال توکّل به خدای متعال و اعتماد به نفْس و احساس قدرت و توانایی که خوشبختانه ملّت ایران این را دارند، انسان این را احساس میکند. خب حالا در بحثها و حرفهای انتخاباتی، گاهی یک حرفهایی زده شد که شایستهی ملّت بزرگ ایران نبود، لکن حضور مردم همهی این مسائل را حل خواهد کرد؛ این چیزها تأثیری در حضور مردم نخواهد گذاشت انشاءالله و به توفیق الهی. انشاءالله مردم -زن و مرد- در سرتاسر کشور شرکت خواهند کرد و آبرو خواهند بخشید به نظام جمهوری اسلامی، با حضور خودشان، با عزم راسخ خودشان. من یک عرض هم بکنم به طرفدارهای نامزدهای انتخاباتی؛ خب هرکسی از این آقایان محترم نامزدهای انتخابات، یک عدّه طرفدار و علاقهمند و سینهچاک و دوستدار و مانند اینها دارد، اینها هم متانت خودشان را حفظ کنند؛ هم طرفدارها، هم ستادها، متانت خودشان را حفظ کنند، انضباط خودشان را حفظ کنند؛ مقصودشان انجام وظیفه باشد، آنچه برای ما مهم است این است. این چند صباحِ زندگی، این چند صباحِ کار و تلاش -زید یا عمرو یا بکر- اینها خواهد گذشت، آنچه میمانَد، عمل ما است که در محاسبهی الهی بهحساب میآید و باید جواب بدهیم. وَ استَعمِلنی بِما تَسأَلُنی غداً عَنه؛ خدای متعال فردا از ما، از چیزهایی سؤال خواهد کرد؛ به فکر آن باید بود، برای آن باید تلاش کرد. هم آحاد مردم، هم خود نامزدهایی که در عرصهی رقابتهای انتخاباتی وارد شدند، هم طرفدارانشان و دوستانشان، کاری کنند که هر حرکتشان حسنهای باشد در نزد کرامالکاتبین الهی؛ کاری کنند که اعمال آنها، رفتار آنها، گفتار آنها پیش خدای متعال حسنه محسوب بشود و خدای متعال ثواب برای آن معیّن بکند. این کِی خواهد شد؟ آنوقتی که ما کارهایمان را برای خدا انجام بدهیم. [همه] تلاش کنند، مبارزه کنند، کار کنند، خوب است، امّا نیّتها را نیّتهای خدایی بکنند؛ اگر این[طور] شد، آنوقت خدای متعال هم به کار برکت خواهد داد، به ملّت ایران برکت خواهد داد و آنچه به نفع ملّت ایران است، به توفیق الهی پیش خواهد آمد. بههرحال همه موظّفیم که به قانون و انضباط قانونی پایبند باشیم و آن را عمل بکنیم. انتخابات، یکی از آن زمینههایی است در کشور که [هم] میتواند مایهی اعتلاء و آبرو بشود، هم میتواند مایهی ضعف و سستی و ایجاد مشکلات بشود؛ انتخابات اینجوری است. اگر مردم شرکت کنند، با نظم شرکت کنند، با اخلاق حرکت بکنند، حدود اسلامی را رعایت بکنند، قانون را همه رعایت بکنند، این مایهی آبرو و عزّت نظام جمهوری اسلامی است؛ و اگر قانونشکنی کنند، اگر بداخلاقی کنند، اگر با حرفهای خود، دشمن را به خودشان امیدوار کنند، انتخابات به ضرر ما تمام خواهد شد. ما برای انتخابات تازهکار نیستیم. ما ۳۷ سال، ۳۸ سال است که با انتخابات سروکار داریم -قبلها، هر سالی تقریباً یک انتخابات بود؛ حالا هم چند سالی است که هر دو سال یک بار، یک انتخابات بزرگ در این کشور به راه میافتد- ما مجرّبیم در کار انتخابات، میدانیم انتخابات چیست، میدانیم آن کسانی که در انتخابات، طرف قضیّه هستند و دخالت دارند، در چه محیطهای فکری ممکن است قرار بگیرند، چه دشمنیهایی با اینها میشود، چه وسوسههایی به اینها رو میآورد؛ اینها چیزهایی است که برای ما تجربهشده است؛ اینها روشن است.
من توصیه میکنم به همهی این آقایان محترمی که نامزدهای انتخاباتی هستند و به آنها میگویم -آنچه را به مردم باید عرض بکنیم، عرض کردیم- به آنها من عرض میکنم که در وعدههای خود، در اظهارات خود، در برنامههایی که به مردم میدهند، توجّه کنند که دو سه چیز را حتماً رعایت بکنند: یکی مسائل اقتصادی است. حتماً توجّه کنند به مسائل اقتصادی و بگویند و قاطع بگویند که برای اقتصاد کشور میخواهند تلاش بکنند؛ این یکی از مسائل مهم است. بگویند که در درجهی اوّل، معیشت مردم برایشان دارای اهمّیّت است. نکتهی دوّمی که در برنامهریزیهایشان، در اظهاراتشان، در وعدههایی که به مردم میدهند، باید خودنمایی کند، مسئلهی عزّت ملّی و استقلال ملّت ایران است. آقایان! ملّت ایران، یک ملّت انقلابی است، ملّت ایران یک ملّت سرافراز است، ملّت ایران ملّتی است که از نهایت ضعف و وابستگی توانست خودش را به اوج اقتدار و عزّت بینالمللی برساند؛ این ملّت را نباید تضعیف کرد، این ملّت را نباید سرشکسته کرد، این ملّت را نباید در مقابل ملّتهای دیگر، در مقابل قدرتهای بزرگ به تسلیم واداشت؛ این ملّت، با اقتدار زنده است؛ اگرچنانچه این اقتداری که این ملّت دارد نشان میدهد نمیبود، دشمن اکتفا نمیکرد به اینکه بخواهد بیاید یک دستوری را به فلان رئیسجمهور ما یا به فلان مأمور ما بدهد؛ میآمد مسلّط میشد بر این کشور. همان کاری را اینها با جمهوری اسلامی میخواهند بکنند و در آن صورت میکردند که با این کشورهای وابستهی مزدورِ بیآبروی بعضی از مناطق عالم ازجمله در منطقهی ما دارند انجام میدهند؛ همان رفتار را با ملّت ما میخواستند انجام بدهند. باید عزّت ملّی، سربلندی ملّت و عظمت ملّت در مقابل استکبار حفظ بشود؛ [نامزدهای انتخاباتی] نشان بدهند که در مقابل زیادهخواهی آمریکا، در مقابل خباثتهای صهیونیستها ایستادهاند. نکتهی سوّمی که باید خیلی در برنامهها و اظهارات و وعدههای نامزدهای محترم مورد توجّه قرار بگیرد، همین امنیّت ملّی است، همین آرامش ملّی است. سعی کنند گسلهای اعتقادی یا جغرافیایی یا زبانی یا قومی را تحریک نکنند؛ مراقب باشند! سالهای متمادی است که دشمنان ما دارند روی این گسلها کار میکنند. دشمنان جمهوری اسلامی روی کردستان کار کردند [امّا] مردمِ کُردِ مؤمنِ ما با مشت به دهان اینها کوبیدند. اینها آمدند بر روی مردم متعصّب و غیور آذربایجان کار کردند، سرمایهگذاری کردند [امّا] مردم غیور آذربایجان مثل صاحبان انقلاب، سر بلند کردند و در روی آنها ایستادند و آنها را مردود کردند؛ همینجور با مردم عرب خوزستان، با مردم بلوچستان، با مردم ترکمن. دارند کار میکنند، سرمایهگذاری میکنند، پول میدهند، مزدور میگیرند، حرف درست میکنند، برای اینکه بتوانند این گسلها را فعّال کنند؛ امّا اقوام ایرانی با همهی قدرت، با همهی صمیمیّت، با همهی اخلاص، با همهی ایمان ایستادهاند. نامزدهای ریاست جمهوری مراقب باشند بهخاطر خطای در تشخیص، کاری را که دشمن نیمهکاره انجام داده و نتوانسته پیش ببرد، به نفع دشمن تعقیب نکنند و این گسلها را تحریک نکنند. مسئلهی امنیّت و آرامش برای این کشور بسیار مهم است. در انتخابات، مسئولان امنیّت، مسئولان آرامش، از قوّهی قضائیّه، از نیروی انتظامی، از وزارت کشور، و بقیّه و بقیّه باید همه مراقبت بکنند که امنیّت را حفظ بکنند. اگر کسی علیه امنیّت این کشور بخواهد قیام بکند، قطعاً با عکسالعمل و واکنش سخت مواجه خواهد شد؛ این را بدانند. آن صهیونیستِ پولدارِ آمریکاییِ خبیث که گفت من گرجستان را با ده میلیون دلار توانستم زیرورو کنم، در سال ۸۸ به فکر افتاد که جمهوری اسلامی را هم اینجوری [کند]. ببینید این خطای در تطبیق و این حماقت در شناخت به کجا میرسد که جمهوری اسلامیِ با این عظمت را، ملّت ایرانِ با این عظمت را مقایسه کنند با کشورهای دستِ چندم دنیا و بخواهند اثر بگذارند و کار بکنند؛ خب برخورد کردند با دیوار مستحکم اراده و عزم ملّی. امروز هم همینجور است؛ این را بدانند که امنیّت برای این کشور خیلی مهم است، مردم به امنیّت اهمّیّت میدهند، این حقیر هم بهتَبَع مردم، به امنیّت این کشور اهمّیّت میدهم؛ در انتخابات باید امنیّت بهصورت کامل محفوظ بماند؛ و هرکسی که از این راه تخطّی بکند، قطعاً بداند سیلی خواهد خورد. برادران و خواهران عزیز و همهی ملّت ایران که خواهید شنید! بدانید که انتخابات حیاتی است؛ نه این انتخاباتِ بالخصوص، [بلکه] همهی انتخاباتهای کشور، بخصوص انتخابات ریاست جمهوری که از همه مهمتر است، در همهی دورهها، واقعاً برای کشور حیاتی است؛ هم به لحاظ نفْس انتخابات مهم است -که این یک مقولهی مهمّی است؛ خب جمهوری اسلامی است؛ جمهوری، ما جمهوری هستیم؛ مناصب ما و مقامات ما برآمدهی از جمهورِ ملّت است، از مردم است؛ این را بایستی ما با کمال دقّت حفظ کنیم، این خیلی باارزش است؛ اگر این [انتخابات] در نظام جمهوری اسلامی وجود نمیداشت، امروز از نظامی که با آن انقلاب به وجود آمد، خبری باقی نبود، این خیلی مهم است؛ از دل اسلام این معنا درمیآید و استفاده میشود؛ اینجور نیست که ما جمهوری را گرفته باشیم و منضمّ به اسلام کرده باشیم؛ نه، خود اسلام به ما اینجور یاد میدهد؛ حالا این یک مقولهای است- لکن علاوهی بر این، آنچه برای ادارهی کشور و حفظ کشور و منافع ملّت به صورت فوری، فوتی لازم است، حضور مردم است؛ حضور مردم است! حضور مردم است که گرهگشا است، حضور مردم است که دشمنان را از هیبت جمهوری اسلامی میترسانَد؛ این واقعیّتی است، این را بدانید.
جمهوری اسلامی در چشم دشمنانش هیبت دارد؛ این هیبت ناشی از چیست؟ ناشی از امثال حقیر و مانند اینها است؟ ابداً، این ناشی از مردم است، ناشی از این حضور عظیم مردمی است، ناشی از این احساسات و عواطفی است که خودش را در همهی عرصهها و صحنههای حضور نشان میدهد؛ ... اگر میخواهید این احساس، این عظمت، این مصونیّت باقی بماند برای ما، باید در انتخابات شرکت کنید؛ اگر میخواهید نظام جمهوری اسلامی، اقتدار خودش را در چشم جهانیان -چه دشمن، چه دوست- حفظ بکند، باید در انتخابات شرکت کنید. حضور در انتخابات، حفظ اقتدار کشور است، حفظ ابُّهت کشور است، حفظ مصونیّت کشور است؛ این است. اگرچنانچه در مورد انتخابات کوتاهی بشود، عواملی دستاندرکار بشوند که مردم را دلسرد کنند، مأیوس کنند و کوتاهی بشود در انتخابات، به کشور لطمه خواهد خورد، ضربه خواهد خورد؛ هرکسی هم در این لطمه سهیم باشد، پیش خدای متعال مسئول است. باید در انتخابات، همه شرکت کنند. البتّه سلایق مختلف است، نظرات مختلف است، مذاقهای سیاسی مختلف است؛ شما زید را میپسندی، شما عمرو را میپسندی؛ شما به زید رأی میدهی، شما به عمرو رأی میدهی؛ اشکالی هم ندارد؛ اینها مهم نیست، مهم این است که همه بیایند، همه باشند، همه نشان بدهند که حاضرند از اسلام، از نظام اسلامی، از جمهوری اسلامی حمایت کنند، دفاع کنند، مصونیّت کشورشان را حفظ کنند. و بدانید! اگرچنانچه این همّت، این اراده -به حول و قوّهی الهی- در مردم ما، با همین شدّت و ابُّهتی که وجود دارد ادامه پیدا کند، دشمن هرگز هیچ غلطی در مقابل کشور نخواهد توانست بکند. آنچه سایهی جنگ را، سایهی تعرّض دشمن را در طول این سالهای متمادی از سر این کشور رفع کرده، حضور مردم بوده است.
خب، این حضور چهجوری نشان داده میشود؟ مهمترین مظهر این حضور، انتخابات است؛ عرض من به مردم این است. من به مردم نمیگویم فلانکس را انتخاب بکنید، فلانکس را انتخاب نکنید؛ این را هرگز به مردم نخواهم گفت، امّا به مردم عرض میکنم و اصرار میکنم که حتماً در پای صندوق رأی حاضر بشوید و رأی بدهید، به هر کسی که تشخیص میدهید؛ این باید اتّفاق بیفتد. هر کس کشور را دوست دارد، هر کس نظام را دوست دارد، هر کس امنیّت را دوست دارد -از آحاد مردم- باید بیاید وارد میدان انتخابات بشود، بیاید پای صندوق؛ شرّ دشمن را این کم میکند. مردم سرسری به مسئلهی انتخابات نگاه نکنند؛ رأی را از روی فکر و از روی تأمّل بدهند؛ فکر کنند. وقتی ما بر اساس یک منطقی فکر کردیم، یک انتخابی کردیم و رأیمان را بر اساس آن انتخاب تنظیم کردیم، پیش خدای متعال معذوریم؛ ممکن هم هست اشتباه کنیم، [ولی] باز پیش خدای متعال معذوریم. اگر بیملاحظه، بیدقّت، بیتفکّر عمل کردیم، پیش خدا که مسئولیم هیچ، پیش خودمان هم مسئولیم؛ بعد خواهیم گفت که عجب، دیدید ما روی این مسئله درست فکر نکردیم! یعنی خودمان هم خودمان را محکوم میکنیم؛ امّا وقتی شما فکر کردید، مطالعه کردید، مشورت کردید و بر اساس یک فکری یک انتخابی کردید، خدای متعال از شما راضی است برای اینکه کار خودت را انجام دادهای؛ وجدانت هم از تو راضی است؛ میگوید «خب، من کار خودم را انجام دادم؛ بهفرض به خطا هم رفته باشم و اشتباه هم کرده باشم، خب اشتباه برای همه پیش میآید؛ امّا من کار خودم را کردهام». این هم عرض دیگر ما به مردم.
اوّلاً من به نامزدهای محترم عرض میکنم نیّتهایتان را خدایی کنید؛ برای قدرت نباشد، برای خدمت باشد. اگر کسی برای خدمت به مردم، بخصوص خدمت به طبقات ضعیف، وارد میدان مبارزه بشود، هر حرکت او، هر کلمهی او، هر حرف او حسنه است، پیش خدای متعال اجر دارد. با این نیّت وارد بشوید؛ با نیّت خدمت. این حرف اوّل.
مطلب دوّم اینکه شعارها را جوری انتخاب کنید که همه بدانند شما میخواهید از قشرهای ضعیف کشور و طبقات ضعیف کشور حمایت کنید، مشکلِ [مردم] مشکلدار را میخواهید برطرف کنید. ما یک پیکرهای هستیم؛ جامعه مثل پیکر یک انسان است؛ ببینیم کجایمان ضعیف است، به کجا خون نمیرسد، کجا محتاج رعایت بیشتر است، به آن برسیم؛ نه اینکه به بقیّهی جاهای بدن بیاعتنائی کنیم؛ نه، امّا اولویّت را این [بخش] قرار بدهیم. بنده در دولتهای مختلف، گاهی اوقات اعتراضهای سختی داشتم به مسئولین گوناگون. حالا ما این اعتراضها را معمولاً جلوی مردم و در مظهر افکار عمومی نمیآوریم؛ چون مردم از دعوا و اوقاتتلخی و مانند اینها خیلی خوششان نمیآید، فایدهای هم ندارد؛ امّا با خود مسئولین کشور بنده گاهی اوقات، اوقاتتلخیهای زیادی داشتم. یکی از موارد زیاد اوقاتتلخی، همین بوده که چرا این اولویّتها را رعایت نمیکنید. اولویّت چیست؟ در بخشهای مختلف -خب کشور بخشهای اقتصادی دارد، بخشهای فرهنگی دارد، بخشهای گوناگون سیاسی، علمی و غیره- در هر بخشی یک اولویّتی وجود دارد؛ آن را باید رعایت کرد، آن را باید دنبال کرد، آن را باید جلو انداخت. این آقایانی که امروز نامزد انتخاباتند، تصمیم بگیرند و بین خودشان و خدای متعال عهد کنند که اگر از طرف مردم مقبول شدند و رأی آوردند، اولویّتها را رعایت کنند؛ آنجایی را که بیشتر نیاز به مراقبت دارد، بیشتر مورد توجّه قرار بدهند؛ برنامهها را آنجور [دنبال کنند]. این را هم همه بدانند، خود نامزدهای محترم هم بدانند که ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. در همهی بخشها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است؛ این اگر بود، کارها راه میافتد؛ این اگر بود، بنبستها باز میشود، شکافته میشود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم و باکیفیّت و مجاهدانه و انقلابی. انقلابی یعنی چه؟ بعضی خیال میکنند وقتی میگوییم انقلابی، یعنی بینظم؛ نخیر، اتّفاقاً یکی از خطوط اصلی انقلابیگری، نظم است؛ منتها انقلابی، یعنی اینکه خودمان را سرگرم کارهای حاشیهای و تشریفاتی و زرقوبرقی و مانند اینها نکنیم؛ کار انقلابی یعنی برای یک مجوّز [راهها را کوتاه کنند]. عدّهای از این کارآفرینانِ بااخلاص و متدیّن، چندی پیش آمدند با ما ملاقات کردند و گفتند که برای مجوّزِ یک چیز کوچک -که حالا اسم آوردند و بنده نمیخواهم جزئیّات را بیان کنم- باید انسان از مثلاً ۲۰ یا ۲۵ جا مجوّز بگیرد؛ اینها کار غیر انقلابی است. کار انقلابی یعنی آن کسانی که ضوابط را تعیین میکنند، بیایند راهها را کوتاه کنند؛ راههای میانبُر بگذارند جلوی پای مردم، جلوی پای کارآفرین، جلوی پای کسی که میخواهد خدمت بکند؛ کارهای لازم اینها است، [مسئولین] دامن همّت به کمر بزنند و واقعاً کار کنند. یک سفارش دیگر هم مربوط به مسئولان دولتی است که انتخابات را برعهده دارند؛ چه در وزارت کشور، چه در شورای نگهبان، چه در تبلیغات -که در صدا و سیما است و جاهای دیگر- چه در بخشهای مختلفی که حالا انشاءالله در روز رأیگیری رأی خواهند گرفت، امانت مردم را حفظ کنند؛ این آراء مردم، این حضور مردم، امانت مردم است. این امانت را در نهایتِ احتیاط حفظ کنند و نگه دارند؛ مبادا خداینکرده کسانی بتوانند به این امانت دستدرازی کنند. قانون را بهطور دقیق رعایت کنند؛ در قبال هیچکس نسبت به قانون رودربایستی و مانند این حرفها نداشته باشند. قانون، قانون است؛ برای همه است؛ هیچ استثنائی در مورد قانون وجود ندارد. قانون را رعایت کنند تا انشاءالله یک کار درست، صحیح و مطلوب و مرضیِّ حقِّ متعال انجام بگیرد. و مکرّر من عرض کردهام باز هم تکرار میکنم که رأی مردم حقّالنّاس است؛ اگر کسی [به آن] تعرّض کند، تعرّض به حقّالنّاس کرده است که از عهدهی حقّالنّاس برآمدن، کار بسیار مشکلی است.
انتخابات یکی از مظاهر مهمّ حضور مردم در صحنه است؛ بنده این را عرض بکنم. مردم عزیز ما انتخابات را یک وظیفه میدانند و باید بدانند، یک وظیفه است؛ هم حق است، هم وظیفه است. انتخابات یک وسیلهی چندمنظوره برای نظام جمهوری اسلامی است. انتخابات، هم شأن مردم و حقّ مردم و قدرت مردم در تشکیل رأس حکومت و مسئولان اجرائی حکومت را اِحیاء میکند و این قدرت را به مردم میدهد که انتخاب بکنند، هم دشمن را از تعرّض به کشور و ملّت بازمیدارد. حضور مردم مانع تعرّض دشمن و برای مصونیّت کشور است. معنای حضور مردم این است که این ملّت بزرگ، یکپارچه ایستاده است. دشمن وقتی این را میبیند، جسارت خودش را از دست میدهد، توانایی تحرّک و تعرّض خودش را از دست میدهد.
من به همهی این آقایان محترمی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستند این را عرض میکنم -حرفی است که بارها گفتهایم- تصمیم بگیرند، به مردم هم بگویند، در تبلیغاتشان هم بگویند، قول هم بدهند که برای پیشرفت امور کشور، برای توسعهی اقتصادی، برای باز کردن گرهها، نگاهشان به بیرون از این مرزها نخواهد بود، نگاه به خود ملّت خواهد بود. تواناییهای ما زیاد است، ظرفیّتهای ما زیاد است؛ توجّه به این ظرفیّتها، استفادهی از این ظرفیّتها، برنامهریزی عاقلانه و مدبّرانه برای استفادهی از این ظرفیّتها میتواند کشور را به اقتدار و استحکامِ ساخت درونی برساند؛ و این، آن چیزی است که دشمن را مأیوس میکند، این، آن چیزی است که به کشور و ملّت و نظام اسلامی، به توفیق الهی مصونیّت خواهد داد.
الحمدلله به یک نحوی گردونهی انتخابات هم به راه افتاده است؛ اگرچه هنوز به قسمت اصلی انتخابات نرسیدهایم امّا مقدّمات انتخابات شروع شده. انتخابات یکی از افتخارات ملّت ایران است. این انتخابات مایهی عزّت و سربلندی و روسفیدی ملّت ایران در دنیا پیش ملّتها است. همهی بدخواهان و دشمنان اسلام سعی میکردند دین و اسلام و معنویّت را نقطهی مقابل مردمسالاری نشان بدهند؛ جمهوری اسلامی نشان داد که نخیر، ما چیزی داریم به نام «مردمسالاری اسلامی»؛ مردمسالاری است و درعینحال اسلامی است و از هم تفکیکپذیر هم نیست. این انتخابات نشاندهندهی این است: مردمسالاری اسلامی. مایهی افتخار است، مایهی روسفیدی است، مایهی عزّت است، مایهی قدرت است؛ ملّت هم در انتخابات احساس میکنند که کلید کارهای کشور دست خودشان است. احساس میکنند آنها هستند که میتوانند معیّن کنند عناصر اصلی کشور را؛ این خیلی مهم است.
البتّه تا روز انتخابات مجال هست و اگر زنده بودیم باز عرایضی عرض خواهم کرد بهمناسبتهای دیگر، [امّا] آنچه امروز عرض میکنم این است: همه باید قدر انتخابات را بدانند؛ دولتیها بدانند، نامزدهای انتخاباتی بدانند، مردم بدانند، دستاندرکاران خود انتخابات بدانند؛ قدر انتخابات را بدانند. انتخابات را گرامی بداریم. انتخابات باید سالم، با امنیّت، با سلامت و با گستردگی انجام بگیرد. اگرچنانچه این اتّفاق افتاد که انشاءالله به توفیق الهی همینجور هم خواهد شد علیرغم دشمنانی که دائم وسوسه میکنند، دائم زمزمه میکنند -کسانی که این رادیوهای بیگانه و رسانههای بیگانه را میبینند که امروز دیگر رادیو در مقابل گسترهی رسانهها چیز کوچکی است، میدانند که دشمنان چطور دارند وسوسه میکنند که یکجوری انتخابات را خراب کنند- و ملّت ایران انشاءالله با همین بیداری، با همین هوشیاری که همیشه نشان دادهاند در مقابل این حرکت خصمانه، همینجور انشاءالله پیش بروند و یک انتخابات گسترده، بانشاط، با شور و شوق و سالم و همراه با امنیّت انشاءالله اتّفاق بیفتد، این برای کشور یک ذخیرهای خواهد بود و خود این، کشور را مصونیّت بسیاری خواهد داد که امیدواریم انشاءالله همینجور هم بشود. انتخابات در کشور ما بسیار مهم است، نهفقط انتخاب ریاست جمهوری؛ انتخابات مجلس هم همینجور است، انتخابات شوراها هم همینجور است. انتخابات یکی از دو رکن مردمسالاری دینی است. مردمسالاری دینی روی دو ستون ایستاده است؛ یکی از این دو ستون رأی مردم است، انتخابات است. ما به برکت انتخابات به دنیا فخر میفروشیم. دشمنان برای کوبیدن ملّت ایران و جمهوری اسلامی انتخابات ما را ندیده میگیرند و متّهم میکنند. این نشان میدهد انتخابات خیلی مهم است.(۱۰) انتخابات بسیار مهم است. مایهی عزّت ملّی است؛ مایهی تقویت ملّت ایران است؛ مایهی آبروی ملّت ایران است. البتّه در باب انتخابات انشاءالله من باز هم صحبت خواهم کرد؛ آنچه امروز در[بارهی] مسئلهی انتخابات عرض میکنم این است که این یک پدیدهی اقتدارآفرین است؛ مردم دنیا، صاحبنظران دنیا در مقابل فکر مردمسالاری دینی که در دنیا مطرح شد، مجذوب شدند. در مقابل مکاتب گوناگون مثل لیبرالیسم و کمونیسم و فاشیسم و امثال اینها، امام بزرگوار مردمسالاری دینی را که همان جمهوری اسلامی است، وارد میدان کرد و ملّتها را و خواص را در همهی امکنهی عالم، در همهی کشورهای دنیا مجذوب خود کرد. این مردمسالاری دینی متّکی است به انتخابات و باید در انتخابات واقعاً ملّت ایران بدرخشد. آنچه من عرض میکنم و در درجهی اوّل برای این حقیر مهم است، شرکت عمومی در انتخابات است و [اینکه] همهی آحادی که میتوانند رأی بدهند و مشمول قانونند وارد انتخابات بشوند و انتخابات را پُرشور کنند؛ این اوّلین خواسته و مهمترین خواستهی ما است.
آنچه در مورد انتخابات من عرض میکنم این است که در امر انتخابات مُرّ قانون باید عمل بشود؛ مُرّ قانون باید عمل بشود. نتیجهی انتخابات ملّت هرچه شد، این معتبر است، این قانون است. بنده در انتخاباتها دخالت نمیکنم؛ هیچوقت به مردم نگفتهام و نمیگویم این کس را انتخاب کنید، آن کس را انتخاب نکنید. فقط یک جا بنده دخالت میکنم و آن جایی است که کسانی بخواهند در مقابل رأی مردم و انتخاب مردم بِایستند و با مزاحمت در مقابل رأی مردم، رأی مردم را بشکنند. هرکس بخواهد با نتیجهی آراء ملّت دربیفتد، بنده در مقابلش میایستم. در سالهای گذشته و انتخاباتهای گذشته هم همینجور بوده؛ در سال ۷۶ در سال ۸۴ در سال ۸۸ در سال ۹۲؛ بعضی مقابل چشم مردم بوده و مردم مطّلع شدهاند؛ بعضی را هم مردم مطّلع نشدهاند امّا این حقیر در جریان قرار گرفتهام. در همهی این سالهایی که شمردم، کسانی بودند که میخواستند در مقابل انتخابات بِایستند؛ که در سال ۸۸ آشکار شد و آمدند در میدان اردوکشی کردند، و در آن سالهای دیگر جور دیگری [بود]. در همهی این سالها بنده ایستادم و گفتم نتیجهی انتخابات مردم هرچه هست باید تحقّق پیدا کند؛ این آنجایی است که من در امر انتخابات دخالت میکنم و در مقابل مخالفین و معارضین انتخابات میایستم؛ امّا در بقیّهی امور دیگر نه، باید مُرّ قانون عمل بشود؛ مردم تشخیص بدهند و حرکت کنند. و من پیشبینیام این است که به توفیق الهی انتخابات ما انتخابات پُرشوری خواهد بود، انتخابات فراگیری خواهد بود. امیدواریم انشاءالله نتیجهی انتخابات هم -چه در شوراها، چه در مورد ریاست جمهوری- چیزی باشد که موجب رضای الهی و سعادت ملّت ایران باشد. و من میگویم انتخابات را خوب برگزار کنید؛ ملّت سرافراز خواهد شد، ملّت با انتخاباتِ خوب پیش خواهد رفت و دشمن هم به توفیق الهی هیچ غلطی نمیتواند بکند. حضرت آیتالله خامنهای، «مقابلهی قوی، تهاجمی و متکی بر منطق» را راه اساسی خنثی کردن طرحها و توطئههای جبههی مستکبران خواندند و افزودند: باید در همهی زمینهها ازجمله حقوق بشر، تروریسم و جنایات جنگی در مقابل غرب حالت هجومی داشته باشیم.
ایشان انتقادات شدید اخیر آمریکا از انتخابات در ایران را به سخره گرفتند و افزودند: آمریکاییها که با پلیدترین و ضدبشریترین رژیمهای منطقه همکاری دوستانه دارند و این افتضاح بزرگ را در انتخابات اخیرشان به راه انداختند، انتخابات ملت ایران را مورد هجوم و انتقاد قرار میدهند. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: با وجود هجوم بیوقفهی همهی ابرقدرتها و امپراتوری رسانهای صهیونیستها، ملت ایران پس از انقلاب در همهی زمینهها به پیش رفته است. یک بُعد دیگر حقّالنّاس بودن، پذیرش نتیجهی قانونی انتخابات است؛ [یعنی] وقتیکه به یک نتیجهای رسید و مراکز قانونی تصدیق کردند که این است، پذیرش این نتیجه [حقّالنّاس است]؛ ضدّ آن کاری که در سال ۸۸ انجام شد. خب در سال ۸۸ یک حرف منکر و مستنکَری(۹) را آمدند مطرح کردند که تقلّب شده است و باید این انتخابات برهم بخورد؛ حالا مردم چقدر شرکت کردند؟ چهل میلیون! چهل میلیون [نفر از] مردم شرکت کردند در یک انتخاباتی و رأی دادند به کاندیداهای مختلف، نامزدهای مختلف؛ این آقایان به ادّعای تقلّب [این را گفتند]. البتّه بنده با اینها خیلی مماشات کردم -حالا کارهای جزئیای که انجام گرفت طولانی است- مماشات کردیم، حرف زدیم، گفتیم بیایید، بگویید بروند صندوقها را نگاه کنند؛ هر تعداد صندوقی که شما میخواهید. اعتناء نکردند، گوش نکردند؛ بنا بر این نبود که زیر بار این حرف حق بروند؛ زیر بار حرف حق نرفتند و برای مملکت خسارت درست کردند. من نمیدانم بنا است که این خسارتهایی که در سال ۸۸ بر ما وارد شد کِی جبران بشود؟ واقعاً نمیدانم! هنوز جبران نشده. این هم یکی که نتیجهی انتخابات را همه بپذیرند.
مسئلهی انتخابات برای کشور، مسئلهی بسیار مهمّی است. انتخابات، مظهر کامل حضور و انتخاب مردم است. مردم با حضور خودشان در صحنهی انتخابات -چه در انتخابات ریاست جمهوری، چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، چه در انتخاباتمجلس خبرگان- مردمسالاری واقعی را در این کشور شکل میدهند؛ این خیلی مهم است. ما این را در طول این ۳۶ سال، ۳۷ سالی که از اوّل انقلاب گذشته است، نگذاشتیم تعطیل بشود یا تأخیر بیفتد. در کشورهای گوناگون وقتی جنگ میشود یا یک حادثهای اتّفاق میافتد، انتخابات را عقب میاندازند، [امّا] در ایران انتخابات یک روز از موعد مقرّر خودش عقب نیفتاده است؛ در هیچ برههای از برههها. تهران بمباران میشد، شهرهای خوزستان و ایلام و کرمانشاه و بقیّهی جاها بمباران میشد، درعینحالانتخابات در موعد معیّن انجام میگرفت. در اقصینقاط کشور همینجور بود؛ در روستاها و [حتّی] در جاهایی که رفتوآمد سخت است. انتخابات در این کشور تعطیل نشده است. بعضی میخواستند تعطیل کنند انتخابات را -در بعضی از دورهها برخی از آدمهای سیاستباز و سیاستزده سعیشان این بود که انتخابات را تعطیل کنند یا عقب بیندازند- [امّا] به توفیق الهی جلوی اینها گرفته شد و انتخابات در موعد معیّن انجام گرفت. این اهمّیّت انتخابات است. خب، به همین دلیل هم هست که بحمداللهانتخابات ما مظهر مردمسالاری است.
رأی مردم هم به معنای واقعی کلمه حقّالنّاس است؛ حقّالنّاس است. وقتی میآید برادر و خواهر ایرانی در انتخابات شرکت میکند و رأی در صندوق میاندازد، رعایت این حقّ او واجب شرعی است، واجب اسلامی است؛ در این امانت او نباید خیانت کرد؛ واقعاً حقّالنّاس است. نتیجهی آراء هم هرچه شد، بایستی به آن ملتزم بود؛ این هم حقّالنّاس است. اینکه ما در سال ۸۸ در مقابل کسانی که اصرار میکردند باید انتخابات باطل بشود ایستادیم، بهخاطر همین بود که از حقّالنّاس دفاع کردیم. چهل میلیون [نفر] -بالاترین نصاب انتخابات- در سال ۸۸ در [دادن] آراء شرکت کردند. خب، یک نتیجهای داد. هر کسی [هم] برندهی این انتخابات میشد، ما همینجور میایستادیم، دفاع میکردیم. بنده از حقّالنّاس دفاع کردم، از حقّ مردم دفاع کردم. باز هم هر وقتی که مردم رأی بدهند -به هر کسی که مردم بپسندند و بپذیرند و رأی بدهند- بنده از رأی مردم دفاع خواهم کرد؛ پشت سرِ مردم خواهم ایستاد. رأی مردم حقّالنّاس است. ما بیخود این اعتمادی را که مردم به نظام دارند، با حرفهای بیمنطق مخدوش نکنیم. گاهی به وزارت کشور ایراد میگیرند، گاهی به شورای نگهبان ایراد میگیرند.
از اوّل انقلاب تا امروز، نصاب شرکت مردم در انتخابات پایین نیفتاده است، تنزّل نکرده است؛ این خیلی مهم است. در آخرین انتخاباتی که ملّت ما پای صندوق رأی رفتند ــ یعنیانتخابات ریاست جمهوری یازدهم ــ شرکت مردم در انتخابات، ۷۲ درصد بود؛ این رقم، هم در بین انتخابهای دنیا یک رقم بالایی است و یک نصاب برجستهای است، هم در بین انتخاباتهایی که از اوّل انقلاب تا امروز اتّفاق افتاده است یکی از بالاترین رقمها است؛ معنای این چیست؟ معنای این شرکت وسیع مردم در انتخابات این است که مردمسالاری دینی در کشور تثبیت شده است؛ معنای آن این است که نظام جمهوری اسلامی توفیق یافته است که مردمسالاری را در کشور نهادینه کند؛ این چیز کمی نیست. کشوری که در طول قرنهای متمادی با حکّام مستبد و دیکتاتور گذران میکرده است، آن چنان با مردمسالاری و شرکت مردم در انتخاب صاحبان قدرت، آشنا و در هم آمیخته شده است که بعد از گذشت ۳۵ سال از هیجانات اوّل انقلاب، مردم وقتی نوبت انتخاب میرسد، ۷۲ درصد در انتخابات شرکت میکنند؛ قدر این را باید دانست. من به شما جوانها و به همه عناصری که صاحب فکرند در سرتاسر کشور عرض میکنم: این نعمت بزرگ را ناسپاسی نکنیم؛ همچنان که در سال ۸۸ این نعمت الهی را عدّهای ناسپاسی کردند. همچنین اینکه گاهی شنفته بشود که انتخابات کشور را به عدم سلامت نسبت میدهند ــ یعنی تکرار حرف دشمنان ملّت ایران ــ این هم ناسپاسی است. مردمسالاری در کشور به یک جریان عادی تبدیل شده است؛ لذاست مردم در سرتاسر کشور، در روستاها، در شهرها، خود را در مقابل صندوق رأی وظیفهدار میدانند، به صندوق رأی مراجعه میکنند؛ ۷۲ درصد رأی میدهند؛ این خیلی چیز مهمّی است؛ در دنیا این رقم، جزو رقمهای بالا است.
مزهی مردمسالاری را مردم در جمهوری اسلامی چشیدند. از آغاز پیروزی انقلاب تا امروز، در همهی مسائل مهم، در همهی مسئولیتهای اساسی کشور، مردم بودند که نقش ایفا کردند. یازده بار انتخابات ریاست جمهوری، نُه بار انتخابات مجلس شورای اسلامی، چند بار انتخابات مجلس خبرگان و شوراها؛ یعنی در این سیوچهار سال، تقریباً هر سال یک انتخابات انجام گرفته است. مردم احساس میکنند که بر سرنوشت خود در مدیریت کشور و در برنامههای کلان کشور، آنها هستند که تصمیمگیرند و نظارت میکنند و عمل میکنند؛ این مردمسالاری دینی است.
یکی از خصوصیات این مردمسالاری این است که رابطهی مردم و مسئولان به صِرف رابطهی قانونی منحصر نمیشود؛ بلکه علاوه بر آن، رابطهی عاطفی و ایمانی است؛ که ناشی از اعتقادات مردم، ناشی از بینش دینی مردم، ناشی از تعهد مردم به مبانی و اصول انقلاب است. این چیزی است که در دنیا ما نظیری برایش نمیشناسیم، که رابطهی مردم با مسئولین، یک چنین رابطهی مستحکمِ عاطفی و ایمانی و نشانهی پایبندی به مبانی باشد؛ و همین است که مسئولین را هدایت میکند. رئیس جمهور محترمی که امروز رسماً به مسئولیت سنگین و افتخارآمیز ریاست جمهوری رسیدند، به این نکته توجه کنند که مردم، کشور عزیز ایران را یک کشور اسلامی و مبتنی بر تعاریف اسلامی و تعالیم اسلامی میدانند؛ لذا میایستند. شما ملاحظه کنید دیروز در این کشور روز قدس بود. چه کسی اجبار کرده بود که مردم در این هوای گرم، با دهان روزه بیایند توی خیابانها، در تهران، در شهرستانها، در هوای گرم مناطقی مثل خوزستان، و بر مبنای یک اعتقاد شعار بدهند و ایستادگی را به رخ دنیا بکشانند و موضع خود را نسبت به مسئلهی فلسطین و رژیم غاصب صهیونیست اعلام کنند؟ تحلیل تحلیلگران چگونه است؟ این حادثهی عظیم را چگونه تحلیل میکنند؟ این اتفاقی است که هر سال در روز قدس و نیز در روز بیستودوی بهمن میافتد؛ این ملت میآیند با شوق، با ذوق، از همهی قشرها، پیر و جوان، زن و مرد، در اقصی نقاط کشور، موضع خودشان را نسبت به مسائل اساسی کشور فریاد میکنند. این همان ایمان است؛ این رابطهی ایمانی است. هیچ دستوری، هیچ مشوق مادیای نمیتواند مردم را اینجور به میدانهای حضور بکشاند. حضور در انتخابات هم همین جور است. انتخابات پرشور ریاست جمهورىِ امسال را که ملاحظه کردید، و همچنین نظائرش را در دورههای گذشته، مردم بهوجود میآورند؛ چون احساس تعهد میکنند، احساس تکلیف میکنند؛ پایبندی و تقید ایمانی، آنها را به میدان حضور سیاسی و حضور اجتماعی میکشاند؛ این، خصوصیت مردمسالاری دینی است. این راه را امام بزرگوار جلوی پای مردم گذاشت، مردم هم با وفاداری کامل این راه را تا امروز پیمودهاند، انشاءالله بعد از این هم خواهند پیمود. آنچه ملت ایران همواره و اکنون، از حضور انتخاباتیِ پرشور و بیتنش به دست آورده است، تنها نقشآفرینی در مدیریت کشور و برگزیدن و برکشیدن خدمتگزارانی تازهنفس برای دورهئی تازه نیست، بلکه فراتر از آن، نشاندادن پختگی و بلوغ سیاسیئی است که اقتدار ملیِ او را با حکمت و عقلانیت درمیآمیزد و او را در افکار عمومی جهان، در رتبهی والائی از عزّت و شکوه مینشاند. آنان که خواستهاند با وسوسههای خود، این دریادلیِ ستایش برانگیز را برآشوبند و مرجعیت صندوقهای رأی و چرخهی قانونی آن را نفی کنند، هر بار بهگونهئی، با سنگر استوار عزم ملی روبهرو شدهاند.
من از این فرصت استفاده کنم، تشکر کنم از ملت بزرگ و بصیر و هوشمندمان در زمینهی این کار بزرگی که در این فصل مهم انجام دادند؛ یعنی مسئلهی انتخابات. نمیشود ما این مسئلهی مهم و اساسی را از دائرهی تحلیل و تذکر و توجه خارج کنیم؛ حادثهای که از یک سال قبل تقریباً، مخالفان جمهوری اسلامی، دشمنان جمهوری اسلامی، دربارهی آن حادثه داشتند برنامهریزی منفی میکردند؛ پولها خرج کردند، فکرها کردند، فریادها کشیدند، کارهای گوناگون انجام دادند، فشارها وارد کردند، برای اینکه این حادثه را به آن صورتی که خودشان میخواستند، دربیاورند؛ یا انتخابات اتفاق نیفتد، یا انتخابات با اقبال کم مردم، با بیاعتنائی مردم مواجه شود؛ یا اینکه حتّی بعد از انتخابات بهانههائی به وجود بیاید که بتوانند مقاصد شوم خودشان را در کشور اعمال کنند؛ برای همهی اینها برنامهریزی کرده بودند. اینها همهاش خبرهای پنهان نیست، اطلاعات ویژه و پنهان نیست؛ خیلی از آنها اطلاعات آشکار است. هر کسی رفتارهای جبههی دشمن جمهوری اسلامی را در این حدود یک سال دیده باشد، دنبال کرده باشد، یا شنیده باشد، میفهمد که اینها چه برنامهریزیای کرده بودند.
خب، آنچه که اتفاق افتاد، صد و هشتاد درجه عکس آن چیزی بود که آنها میخواستند. این چیز کمی است؟ این حادثهی کوچکی است که ماستمالی کنند، با تحلیلهای آبکی از روی قضیه بگذرند؟ نخیر، ملت ایران عظمتی را از خود ساطع کرد؛ ملت ایران کار بزرگ و کارستانی انجام داد؛ در عرصهی مواجهه و مقابله و خصومت و کینهورزی دشمنان بینالمللی، از خود مهارت نشان داد. چرا این را پنهان کنند؟ چرا این را بارها تکرار نکنیم؟ چند نکتهی اساسی در این انتخابات بود. البته نکات فراوانی است، اما من دو سه نکته را عرض میکنم: یکی همین حضور مردم است. از مدتها قبل شبههپراکنی کردند، تردیدآفرینی کردند؛ دربارهی صحت انتخابات، دربارهی مجریان و ناظران انتخابات هی گفتند، برای اینکه مردم را دلسرد کنند، تردید ایجاد کنند، که منجر بشود به نیامدن مردم پای صندوقهای رأی؛ اما مردم درست عکس عمل کردند. جوری شد که خود دستگاههای تبلیغاتی دشمن هم نتوانستند انکار کنند، ندیده بگیرند. روزی که انتخابات بود، در همان اوان انتخابات، رسانههای دشمن گفتند که اجتماع مردم زیاد است، پرشور است، همه آمدهاند، از صبح آمدهاند. این خیلی پدیدهی مهمی بود. پس مسئلهی اول، همین حضور مردم بود، که یک معنای مهمی داشت. معنای حضور مردم این بود که به سرنوشت کشور علاقهمندند؛ به نظام جمهوری اسلامی، که این انتخابات جزو ارکان و متون آن است، علاقهمندند؛ به دستگاههای برگزارکنندهی انتخابات - چه مجری، چه ناظر - اعتماد دارند و امیدوار به حرکت مستمرِ پیشروندهی کشورند. این مسئلهی اعتماد، نکتهی بسیار مهمی است. در کنار هوشمندی مردم، بصیرت مردم در این حضور، اعتماد عمومی هم نکتهی بسیار مهمی است. جالب اینجا است که ما به مردم عزیزمان عرض کردیم که خب مردم نظامشان را دوست میدارند، میآیند رأی میدهند؛ اما اگر احیاناً کسی هم هست که با نظام اسلامی خیلی دل صافی ندارد، اما برای کشورِ خودش و منافع کشور اهمیت قائل است، او هم بیاید. لابد بعضیها از این مجموعه بودند و آمدند. این نشاندهندهی چیست؟ نشاندهندهی این است که حتّی کسانی که طرفدار نظام هم نیستند، به نظام اعتماد دارند؛ آنها هم میدانند که نظام جمهوری اسلامی منافع کشور را و عزت ملی را میتواند حفظ کند و از آن دفاع کند. مشکل دولتها در کشورهای مختلف این است که در مقابل هجمههای جهانی، در مقابل طمعورزان بینالمللی، قادر نیستند از ملتشان، از منافعشان، از عزتشان دفاع کنند. جمهوری اسلامی، استوار و مستحکم مثل شیر در مقابل دشمنان ایستاده، از منافع ملت دفاع میکند؛ این را حتّی آن کسانی هم که احیاناً آمدند رأی دادند، اما به نظام اعتقادی هم نداشتند، با این کارِ خودشان تصدیق کردند؛ نشان دادند که اعتماد به نظام جمهوری اسلامی، عمومی است. این هم یک نکته، که خیلی مهم است. یک نکتهی دیگری که در این انتخابات بود و غالباً مورد غفلت قرار میگیرد، این است که این انتخابات، انتخابات ریاست جمهوری وانتخابات شوراها با هم بود. انتخابات ریاست جمهوری در بسیاری از کشورها با درگیری و مخاصمه و دعوا و کتککاری و احیاناً خونریزی انجام میگیرد. انتخابات شوراها در مناطق دوردست، از انتخابات ریاست جمهوری هم از این جهت حساستر است. در فلان روستا، در فلان شهر کوچک، بین دو طایفه، بین بالای ده و پائین ده، بین گروههای مختلف در یک روستا یا یک شهر کوچک، امکان درگیری و امکان مخالفت وجود دارد. در این کشور وسیع، در این خاک پهناور، در این دهها هزار شهر و روستا در سراسر کشور، یک حادثه که نشاندهندهی ناامنی در این کشور باشد، اتفاق نیفتاد و گزارش نشد. این چیز کوچکی است؟«نعمتان مجهولتان الصّحة و الامان». امنیت برای یک ملت جزو اساسیترین نیازها است. اگر امنیت بود، پیشرفت به وجود میآید، علم رشد میکند، اقتصاد شکوفائی پیدا میکند، سازندگی کشور امکان پیدا میکند. امنیت به این گستردگی در این کشور، خودش را در این انتخابات نشان داد. هرچه میخواستند دستگاههای امنیتی کشورمان با تبلیغات بگویند، نمیتوانستند این حقیقت را به این روشنی بیان کنند که انتخابات بیان کرد. این انتخابات نشان داد که بحمدالله در این کشور، به خاطر همراهی مردم، به خاطر هوشیاری مسئولان امور، در بخشهای مختلف و در سراسر کشور - کشور به این بزرگی - امنیت خوبی برقرار است. این هم یک نکته است. یک نکتهی دیگری که در این انتخابات به نظر بنده برجسته بود و جا دارد که انسان خدا را شکر کند، این بود که بعد از انتخابات، نامزدهای مختلف با نجابت و قانونپذیری در این قضیه عمل کردند و واکنش نشان دادند؛ این خیلی چیز مهمی است. رفتند با رئیس جمهور منتخب، برادرانه و دوستانه دیدار کردند و به او تبریک گفتند، اظهار خرسندی کردند. بنده لازم است از این حضرات تشکر کنم. این است که کام مردم را شیرین میکند، این است که موجب میشود مردم احساس کنند موفقیت به دست آوردهاند. حالا اگر بدقلقی نشان میدادند، در این قضایا رفتار نانجیبانه میکردند، یک چیزی را بهانه میکردند، دعوائی راه میانداختند - که دعوا را به هر بهانهای میشود راه انداخت - کام مردم تلخ میشد. اینکه ما بارها و به تکرار از حوادث سال ۸۸شکایت کردیم، گله کردیم، انتقاد کردیم، به خاطر این است. در یک انتخابات باعظمت و باشکوه، مردم احساس پیروزی میکنند؛ بعد یک نفر، دو نفر، چهار نفر آدم بیایند کام مردم را تلخ کنند؛ در حالی که راه برای قانونگرائی وجود دارد. این، آن سال اتفاق افتاد؛ کام مردم تلخ شد، شیرینی انتخابات از مردم دریغ داشته شد؛ در انتخابات امسال نه، بحمدالله کام مردم شیرین شد، مردم شادی کردند. رفتار باید قانونمدارانه باشد. اینکه ما این همه تأکید کردیم بر این که قانون را رعایت کنید، این نتیجهاش است. وقتی قانون رعایت شد، دهن مردم شیرین میشود، دل مردم شاد میشود. این باید برای همیشه برای ما درس باشد. مردم هم در اینجور قضایا تفرّس میکنند، نگاه میکنند، چهرههای سیاسی را شناسائی میکنند. آن چهرهی سیاسیای که با نجابت، با قانونمداری در قضایا برخورد میکند، مردم از او خوششان میآید. آن کسانی که به قانون بیاعتنائی میکنند، واگرائی از قانون میکنند - به هر بهانهای - آنها را هم مردم شناسائی میکنند؛ از آنها بدشان میآید. این هم یک نکتهی اساسی است. به هر حال انتخابات حقیقتاً یک پدیدهی برجسته و مهم بود؛ و این فضل الهی بود، لطف پروردگار بود که دلهای ملت را هدایت کرد و نیروهای عظیم مردم وارد صحنه شدند و این حماسه را به وجود آوردند. انتخابات حقیقتاً حماسه شد؛ مردم همان چیزی را که آرزوی خیرخواهان بود که یک حماسهی سیاسی به وجود بیاید، تحقق دادند. حالا هم باید به آن کسی که منتخب مردم است، همه کمک کنند، دستگاههای مختلف کمک کنند؛ این عرض ما است. ادارهی امور کشور، برادران و خواهران! کار سختی است. از دور میشود نشست ایرادگیری کرد. مکرر ما مثال زدیم: یک نفر کنار استخر بنشیند و از آن کسی که از طبقهی چندمِ این سکّو دارد در آب شیرجه میزند، ایراد بگیرد؛ که بله اینجا پایش کج شد، اینجا دستش راست نبود، خوب نیامد. ایراد گرفتن، آسان است؛ اما اگر قرار باشد خود ما برویم آن بالا و بخواهیم شیرجه بزنیم، میبینیم جرأت نمیکنیم. ایراد گرفتن و اعتراض کردن، آسان است. نمیگوئیم کسی ایراد نگیرد، انتقاد نکند، اعتراض نکند؛ چرا، انتقاد کردن و اعتراض کردنِ سالم قطعاً برای پیشرفت کار کشور مفید است؛ اما این را هم باید توجه داشت که کار اجرائی سخت است. حالا بحمدالله مردم یک رئیس جمهور انتخاب کردند؛ باید همه به این رئیس جمهور کمک کنند. توقعات را هم نباید زیاد دامن زد، نباید در قضایا زیاد شتابزده برخورد و قضاوت کرد، تا انشاءالله کارهای مهم کشور انجام شود. من در مورد اظهاراتی هم که نامزدهای محترم در تلویزیون کردند - قبل از انتخابات عرض کردم - عرایضی دارم؛ فعلاً خیلی مجال نیست انسان تفاصیل را بگوید؛ لیکن یکی از حرفهای ما همین است. بله، نقاط ضعفی وجود دارد، اما نقاط قوّت را هم باید دید. دولت کنونی هم نقاط قوّت فراوانی دارد، گیرم نقاط ضعفی هم وجود دارد. کدامِ ما در کار کردمان، در عملمان، نقطهی ضعف نداریم؟ نقاط قوّت را هم باید دید. کارهای مهمی در کشور انجام گرفته است. خدماتی که شده، کارهای زیربنائیای که انجام گرفته، سازندگیهائی که انجام گرفته، اینها را نباید ندیده گرفت. اینها در اظهارات نامزدهای محترم، در برنامههای دو سه هفتهاىِ تبلیغات انتخابات، غالباً ندیده گرفته میشد. چقدر خوب بود وقتی که مثلاً معضل اقتصادی را بیان میکنند، گرانی را بیان میکنند، تورم را بیان میکنند - که البته اینها واقعیت هم دارد - در کنارش کارهائی که انجام گرفته است، زحماتی که کشیده شده، اینها را هم بیان میکردند. اینجور برخورد کردن، انصاف است. انسان باید هم جهات مثبت را ببیند، هم جهات منفی را ببیند. البته بدیهی است کسی که خود را به مردم عرضه میکند، اشکالات موجود را میبیند، به مردم هم میگوید، این ایرادی ندارد؛ اما در این زمینه نباید مطلق نگاه کرد و فکر کرد؛ نقاط مثبت هم باید گفته شود، نقاط منفی هم گفته شود. ملت عزیز ایران!
صحنهی حماسی و پُرشور انتخابات در روز جمعهی ۲۴۴ خرداد، آزمون خیرهکنندهی دیگری بود که چهرهی مصمّم و پرامید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزایندهی سیاسی و پایفشردن بر مردمسالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناکی است که با حضور متراکم شما در پای صندوقهای رأی، یک بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطلالسّحر بافتهها و گزافههای دشمنان و حسودان و طمعورزان شد. حماسهی حضور شما پیوند مستحکم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همهی بدخواهانی کشید که با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سستکردن این اعتماد و پیوند مقدساند. ایرانیِ مؤمن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجههی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استکبار، با زیبایی و چیرهدستی هرچه تمامتر به تصویر کشید و کشور خود و منافع ملی خود و آیندهی پُرتلاش و امیدوارانهی خود را بیمه کرد. پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است که به حول و قوهی الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذناپذیر و چهرهی پُرنشاط و مصمّم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد. اینجانب با خشوع و خاکساری در برابر لطف و رحمت خداوند حکیم و علیم، جبههی سپاس بر زمین میسایم و خود و شما را به ذکر و شکر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرامیخوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولیّاللهالأعظم روحیفداه و تبریک به ملت عزیز و به رئیسجمهور منتخب -جناب حجتالإسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی- نکاتی را به ایشان و همهی آحاد ملت عرض میکنم: ۱- اکنون که حماسهی سیاسی و نقطهی اوج آن در جمعهی بیستوچهارم خرداد با پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به سرانجام رسیده است، هیجان و التهاب روزها و هفتههای رقابت، باید جای خود را به همکاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایستهی خود را به دست آورند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید کسی را به رفتار و گفتاری دور از شأنِ خردمندی و فرزانگی وادار کند. نگذارید بدخواهان، احساسات مردم را ابزار خواستههای پلید خویش کنند. وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانهی امنیت کشور و خنثیکنندهی ترفندهای دشمنان است. ۲- رئیسجمهور منتخب، رئیسجمهور همهی ملت است. همه باید برای دستیافتن به آرمانهای بزرگی که رئیسجمهور و همکاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان کمک و با آنان همکاری صمیمانه کنند. ۳- اکنون پس از هفتهها گفتن و شنودن، نوبت کار و اقدام است. رئیسجمهور منتخب تا روز پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است که شایسته است بیشترین بهره از آن برده شود و کارهایی که شروع مسئولیت خطیر ریاست جمهوری بدان نیازمند است، بیدرنگ آغاز گردد. ۴- تحقق حماسهی انتخابات، بدون شرکت و رقابت و تلاش دیگر نامزدهای ریاست جمهوری امکانپذیر نبود. لازم میدانم از همهی شخصیتهای محترمی که پای در این میدان نهاده و با تلاش خستگیناپذیر خود، صحنهی مسابقهای شورانگیز را آفریدند، صمیمانه تشکر کنم و آنان را باز هم به نقشآفرینی در عرصههای گوناگون انقلاب و نظام اسلامی فرا بخوانم. ۵. و نیز لازم میدانم از همهی آحاد ملت که این بار نیز حادثهای ماندگار خلق کردند، بهویژه از حضرات مراجع معظّم و علمای اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی که در ترغیب به مشارکت، نقشهای ارزنده ایفا کردند، و نیز از دستاندرکاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا بهویژه وزارت کشور و شورای محترم نگهبان که زحمات طاقتفرسای این هفتههای پُرکار را صبورانه تحمل کردند و با امانت کامل، این بار سنگین را به سرمنزل رساندند، و نیز از مأموران پُرتلاشی که امنیت این پدیدهی حساس را در کشوری با این وسعت، تا اقصینقاط آن تضمین کردند و همچنین از همهی دستگاههای همکار آنان، صمیمانه تشکر کنم و اجر وافر الهی را برای آنان مسألت نمایم. ۶. لازم میدانم به شکل ویژه از رسانهی ملی و دستاندرکاران محترم آن که شور انتخابات را رهین تلاش هنرمندانه و مبتکرانهی خود ساختند و راوی صادق و صریح گرایشها و اندیشهها و هدفهای نامزدان ریاست جمهوری شدند و چگونگی دستبهدست شدن قدرت در نظام جمهوری اسلامی را به شکل آشکار در برابر چشم جهانیان گذاشتند، تشکری بسزا و بلیغ کرده، اجر و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایم. در پایان بار دیگر با خشوع و ابتهال، نعمتهای بزرگ الهی را سپاس گفته و با تکریم یاد امام بزرگوار و شهیدان و ایثارگران عالیمقام، آیندهای هرچه بهتر را برای این کشور و این ملت آرزو و مسألت میکنم. همان طور که رئیس محترم مجلس هم اشاره کردند، انتخابات همیشه مهم است و حالا هم که خب طبعاً به مناسبتهائی اهمیت زیادی دارد. همه باید تلاش کنند که انشاءاللّه این انتخابات، پرشور و با حضور عمومی مردم انجام بگیرد. این موجب میشود که کشور، هم مصونیت پیدا کند، هم اقتدار پیدا کند، هم امنیت پیدا کند. حضور مردم، تهدید دشمنان را از بین میبرد. شما میبینید که برخی از سیاستمداران غربی و بخصوص برخی از سیاستمدارهای پشت پردهی آمریکائی تحلیلهائی میکنند - که خب، بعضاً منتشر هم میشود، به رسانهها منتقل هم میشود - و میگویند: نظام جمهوری اسلامی ایران به این آسانیها و به این زودیها تکانبخور نیست. چرا این حرف را میگویند؟ برای خاطر اینکه میبینند این نظام، متکی به مردم است؛ سرّش فقط این است؛ والّا اینکه خیال کنیم که حالا در رأس نظام زید وجود دارد یا عمرو وجود دارد، اینها در مقابل عظمت حضور مردم و پشتوانهی نظام، در واقع هیچ است؛ شبیه هیچ است.
وقتی مردم در یک نظامی متحدند، یکپارچهاند، پشتیبان نظامند، با نظامند، این نظام مصونیت پیدا میکند، اقتدار پیدا میکند، قدرت پیدا میکند، برکندن آن از جا ناممکن میشود؛ مثل درختی است که در اعماق زمین ریشه دوانده؛ این را نمیشود برداشت. بعضی از نظامها هستند که پول هم دارند، امکانات هم دارند، بهبه و چهچه سیاستمدارانِ استعمارگر دنیا را هم دارند، اما ریشه ندارند؛ خودشان هم میدانند که ریشه ندارند. نظام جمهوری اسلامی ریشه دارد؛ این ریشه، مردمند. اجتماع مردم حول این نظام، مایهی عزت و برکت کشور و برکت نظام و برکت خود آن مردم است. مردم کمک میکنند به این که نظام عزت پیدا کند؛ خود این، عزت مردم است؛ خود این، مصونیت و امنیت مردم است؛ خود این، امکانی است برای حل همهی مشکلات مردم؛ این را باید دانست؛ این یک فرمول کلی است. بنابراین انتخابات که مظهر حضور مردم است، باید پرشور برگزار شود؛ همهی تلاش و همت مسئولان باید این باشد. خوشبختانه قوانینی هم که وجود دارد، قوانین خوبی است؛ قوانین معقولی است. همین طور که مکرر عرض کردیم، بنبستی وجود ندارد. لذا مشاهده میکنید که در همین انتخابات، تا این مرحلهای که تا الان پیش آمدیم، روال قانونی جریان پیدا کرده. وقتی که از نامزدهای محترم سؤال کردند که اگر چنانچه شورای نگهبان نظری بدهد، شما تمکین میکنید، همهی آنها گفتند: بله، ما تمکین میکنیم. تمکین هم کردند. ما باید واقعاً تشکر کنیم از همهی این نامزدها؛ آنهائی که به نحوی صلاحیتشان احراز نشد. اینها گفتند از نظر شورای نگهبان تمکین میکنیم، و به قول خودشان عمل کردند و تمکین کردند؛ این نشاندهندهی اهمیت و ارجحیت قانون است، نشاندهندهی کاربری قانون است؛ چون قانون بر مملکت حاکم است. ممکن است بنده یا جنابعالی از قانون ناراضی هم باشیم - گاهی اینجوری است - اما وقتی انسان در مقابل قانون تمکین کرد، حل اختلاف میشود، فصلالخطاب میشود؛ این نعمت بزرگی است، این برکت بزرگی است. مردم هم در کشور ما بحمداللّه آگاهی و هوشیاری دارند. نمیخواهیم تملق بیجا بگوئیم؛ اما حقیقت قضیه این است که آشنائی ذهنی مردم ما با مسائل سیاسی، از متوسط کشورهای دنیا در سطح عالم بالاتر است. آنطور که ما اطلاع داریم از وضع کشورها - که برای ما گزارش میکنند و از منابع آشکار و منابع پنهان به دست میآید - چه کشورهای اروپائی، چه کشورهای آمریکائی، چه کشورهای آسیائی، مردم آگاهیهای مختلفی دارند، کم و زیاد دارد، یک متوسطی دارد؛ اما آگاهی مردم ایران و بصیرت مردم ایران در مسائل سیاسی، از متوسط جهانی بالاتر است. نمیخواهیم ادعای معصومیت کنیم برای آحاد مردم، اما این ادعای قابل قبولی است و واقعی است؛ نگاه میکنند، بصیرت دارند، تشخیص میدهند. خوشبختانه امروز وسیلهی تشخیص هم در اختیار مردم است. خب، این صدا و سیما است؛ برنامهها را ضبط میکند، برنامهها را پخش میکند، حرفها را نشان میدهد، شخصیتها را نشان میدهد؛ مردم میتوانند نگاه کنند، به یک نتیجهای برسند؛ این نتیجه ممکن است درست باشد، ممکن است نادرست باشد؛ ممکن است زید به یک نتیجه برسد، عمرو به یک نتیجه برسد؛ خب، طبعاً یکیاش درست است، یکیاش غلط؛ اما خدای متعال به هر دو اجر خواهد داد. وقتی انسان نگاه کرد و ملاحظه کرد و تشخیص داد و بر اساس تشخیصِ خود محض رضای خدا عمل کرد، خدای متعال به انسان اجر میدهد. این وظیفهی ماها است - همهی آحاد مردم - که نگاه کنیم ببینیم واقعاً به چه نتیجهای میرسیم، بر طبق آن نتیجه عمل کنیم. البته آقایانی هم که در تلویزیون به عنوان نامزد ظاهر میشوند و حرف میزنند، وظائف سنگینی دارند؛ آنها هم باید مراقب باشند. حرفی که از دهان انسان خارج میشود، باید واقعی، صمیمی، متکی به اطلاعات درست و برآمدهی از زبان صادق و راستگو باشد. اینجور نباشد که حالا برای اینکه توجه مردم را جلب کنیم، هرچه به دهانمان آمد، بگوئیم؛ اینها را باید مراقبت کنند. نامزدها کاری که میدانند درست است، میتوانند انجام دهند، آن را بگویند - حالا به عنوان وعده، به عنوان برنامه، به عنوان هرچه - سعی کنند مردم را با واقعیت مواجه کنند؛ هم واقعیت اوضاع، هم واقعیت خودشان. اگر این شد، خدا برکت خواهد داد؛ اگر این شد، خدای متعال کمک خواهد کرد؛ چون کارها دست خدا است، همه چیز به ارادهی الهی برمیگردد؛ «کلّ الیه راجعون»، «ازمّة الأمور طرّا بیده / و الکلّ مستمدّة من مدده».(۴) اگر چنانچه ما صادقانه عمل کردیم، ارادهی الهی هم کمک خواهد کرد. گاهی کمک به این بندهی حقیر این است که توفیق این مسئولیت را پیدا کنم، گاهی کمک به من این است که توفیق این مسئولیت را پیدا نکنم؛ هر دویش کمک الهی است. اگر چنانچه ما صادقانه عمل کردیم، خدای متعال به ما کمک خواهد کرد و آنچه که صلاح و خیر است، به ما خواهد داد. اینجور نباشد که حالا برای اینکه مردم به ما متوجه شوند، همهی آنچه را که ماورای ما است، تخریب کنیم؛ چه آنچه که مربوط به نامزدهای دیگر است، چه آنچه که مربوط به واقعیتهای موجود جامعه است. باید درست عمل شود. آن وقت ما انتخاب خواهیم کرد. البته این حرفها هم که فلانی، رهبری، این بندهی حقیر، طرفدار زید است یا طرفدار عمرو است، از آن حرفهائی است که همیشه بوده و واقعیت هم ندارد؛ اکثر آنهائی هم که میگویند، میدانند که واقعیت ندارد. از کجا میدانند که بنده طرفدار چه کسیام؟ کسی که از من نمیشنود؛ نه در گذشته شنفته است، نه تا حالا شنفته، نه بعد از این خواهد شنفت. حدسیاتی میزنند؛ این حدسیات هرچه گفته نشود، هرچه بر زبان آورده نشود، بهتر است؛ نمیدانند که. بنده هم یک رأی دارم مثل بقیه. آن روز من در جمع برادران دانشجوی پاسدار این را گفتم: ممکن است نظر شما به یک نفری باشد، نظر من به یک نفر دیگر باشد؛ چه اشکالی دارد؟ شما یکی را بپسندید، من یک کس دیگر را بپسندم؛ هیچ اشکالی ندارد. شما یک شناختی از زید دارید که من آن شناخت را از او ندارم؛ هیچ مانعی ندارد. اینجور نیست که هرچه شما فهمیدید، بنده هم باید همان را بفهمم؛ یا هرچه من فهمیدم، شما هم باید همان را بفهمید؛ نه، اینها تشخیصها است. آنچه که بین ما و خدا حجت است، این است که بتوانیم درست تشخیص دهیم. در خبرهای رادیوهای بیگانه و آنچه که در این نوشتجات منعکس میشود - که لابد میبینید، میشنوید - روی مقاصدی که دارند، همین چیزها را هی تبلیغ میکنند، هی فضا را داغ میکنند. خب، اهداف آنها معلوم است. البته اینجور هم نیست که ما ندانیم مقصود آنها از این کارها چیست. ما کار خودمان را انجام میدهیم. ما بلدیم چه کار کنیم. جامعهی اسلامی و نظام اسلامی میفهمد دارد چه کار میکند. نظام اسلامی دارد راه خودش را میرود. هدف مشخص است، راه مشخص است، تدابیر مشخص است. نظام، کار خودش را انجام میدهد؛ حالا دیگران توی سر خودشان میزنند، بزنند؛ آن تأثیری در کار نظام ندارد؛ لیکن آگاهی و هوشیاری در این مراحل، مهم است. این گامی که ملت ایران در چند روز دیگر در پیش دارد - یعنی گام انتخابات - یکی از همان گامها است که انشاءاللّه بشارتده گامهای بعدی است. ما نمیدانیم چه کسی رئیس جمهور خواهد شد، نمیدانیم خدای متعال دلها را به کجا متوجه خواهد کرد؛ اما میدانیم که حضور مردم در پای صندوقهای رأی - که اعلام حضور قدرتمندانهی این ملت در عرصهی حرکت و تاخت به سوی آرمانها است - بلاشک به دنبال خود، موفقیتهای دیگری را دارد؛ به کشور مصونیت میبخشد، عزت میبخشد، آبروی بینالمللی میبخشد، دوستان شما را خوشحال میکند، دشمنان شما را ناکام و بدحال میکند.
دو سه هفتهی دیگر تا انتخابات راه داریم؛ از مدتها پیش - و حالا شدت پیدا کرده است - سعی میکنند مردم را نسبت به اینانتخابات دلسرد کنند. چرا؟ برای همین است که اگر مردم دلگرم باشند، اگر مردم وارد این میدان شوند، اگر حرکت پر شور خودشان را مثل همیشه نشان دهند - که انشاءاللّه نشان هم خواهند داد - برای آنها گران تمام خواهد شد. دربارهی انتخابات ما اظهارنظر میکنند؛ چه کسانی؟ آن کسانی که زندان گوانتاناموشان مایهی بیآبروئیشان است؛ هواپیمای بدون سرنشینشان بر بالای روستاهای محروم پاکستان و افغانستان، لکهی ننگ در دامانشان است؛ آن کسانی که جنگافروزی در منطقهی حساس ما و اشغال دو تا کشور مسلمان، جزو بیآبروگیهایشان است؛ آن کسانی که دفاع و حمایت بیقید و شرطشان از رژیم جنایتکار صهیونیستی، مایهی خجلت و شرمندگیشان است - اگر بفهمند - اینها به جمهوری اسلامىِ آبرومند و سرافراز انتقاد میکنند! این اظهارنظرها جواب ندارد؛ اصلاً در خور اعتنای ملت ایران و مسئولان سرافراز این ملت نیست. اما برای همهی آحاد ملت ایران و برای همهی ما عبرتانگیز است که ببینید این انتخابات چقدر برای آنها حساس است. مخصوص این انتخابات هم نیست؛ سی و چند سال است که هر وقت ما یک انتخاباتی داریم، همین بساط هست؛ همیشه جنجال میکنند، همیشه سعی میکنند، همیشه هم تودهنی میخورند. از کی؟ از این ملت بزرگ. به توفیق الهی، این دفعه هم تودهنی خواهند خورد. خب، ما باید خودمان کارهای خودمان را منظم و مرتب کنیم. مردم نگاه کنند به اظهارات داوطلبان محترمی که در این میدان وارد شدند، ما هم نگاه میکنیم؛ تشخیص بدهیم، ترجیح بدهیم، ببینیم آن کسی که میتواند برای انقلاب، برای کشور، برای آینده، برای عزت ملی، برای باز کردن گره مشکلات، برای ایستادگی قدرتمندانه و عزتمندانه در مقابل جبههی معاندان، و برای الگو کردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان عالم، بیشتر و بهتر تلاش کند، کیست؟ ممکن است تشخیص یک آقائی با تشخیص یک آقای دیگر مخالف باشد؛ هیچ اشکالی ندارد. این را من به همه بگویم: ممکن است شما به یکی از نامزدها علاقهمند شوید، رفیقتان به یک نامزد دیگر؛ این موجب نشود که شما در مقابل هم قرار بگیرید. برای انتخابات و برای گزینش عالیترین مقام اجرائی در کشور - که بسیار هم حساس است، بسیار هم مهم است - سازوکارهای درستی وجود دارد؛ سازوکار قانون. هیچ مانعی ندارد که شما به یکی علاقهمند باشید، بنده به یکی دیگر علاقهمند باشم؛ شما به او رأی دهید، من به دیگری رأی دهم؛ بالاخره اکثریتی هست، اقلیتی هست، ضابطهای هست، قانونی هست؛ بر طبق آن عمل خواهد شد. آحاد مردم با هم کدورت بیجا درست نکنند، به خاطر اینکه این به آن علاقهمند است، این به آن علاقهمند است؛ خب، باشند. خود داوطلبان محترم هم باید رعایت کنند. کار را با حماسه، با شور، با غیرتمندی، اما بدون چالش، بدون منافرت پیش ببرند. ظرافت کار اینجا است که ممکن است سکون و سکوت و جمود و خمودگی وجود نداشته باشد، نشاط باشد، تحرک باشد، در میدان و در عرصه گفتگو باشد - گفتگوهای گرم و داغ - درعینحال نفرتپراکنی نباشد؛ این میشود. این یک نکتهای است که آقایان داوطلبان محترم خوب است که رعایت کنند. نکتهی دیگر این است که رفتار داوطلبان در ریختوپاش و خرج و تبلیغاتِ زیاد از اندازهی لازم میتواند ماها و آحاد مردم را نسبت به آنچه که بعداً پیش خواهد آمد، آگاه و هشیار و بیدار کند. آن کسی که یا از بیتالمال هزینه میکند، یا از پول مشتبه به حرامِ بعضیها استفاده میکند، نمیتواند اطمینان مردم را جلب کند؛ به این چیزها خیلی باید توجه کرد. در تبلیغات انتخاباتی، در شعارهای انتخاباتی، آنچه که اهمیت دارد، این است که مواضع عزتآفرین و صحیح و عاقلانه و حکیمانهی انقلاب و نظام تثبیت شود. مبادا در شعارهایمان، ما به زید و عمرو در خارج از این مرزها یا آدمهائی در داخل مرزها، چراغ سبز نشان دهیم. خب، دشمن کار خودش را دارد میکند؛ علیه کسی، علیه کسانی، و بیشتر از همه علیه خود انقلاب و نظام و انتخابات لجنپراکنی میکند. البته حنجرههای بیتقوائی هم در داخل وجود دارد. در داخل، متأسفانه زبانهای بیتقوا، قلمهای بیتقوا و حنجرههای بیتقوائی هستند که همان حرفهای دشمن را که به قصد نومید کردن و افسرده کردن مردم گفته میشود، تکرار میکنند؛ آحاد مردم به اینها نباید اعتنائی کنند. فردای این ملت، فردای روشنی است. فردای این انقلاب، فردای عزتمدارانهای است. فردای این کشور و این ملت، فردائی است که انشاءاللّه به توفیق الهی برای همه الگو خواهد شد. آنچه که امروز در درجهی اولِ کارهای سیاسی کشور قرار دارد، مسئلهی انتخابات است. انتخابات یک حادثهی یکروزه است، ظرف یک روز انجام میگیرد؛ اما از آن حوادثی است که تأثیر آن، تأثیر بلندمدت است. انتخابات ریاست جمهوری را شما در ظرف یک روز انجام میدهید، اما اولاً کسی را یا کسانی را برای مدت چهار سال بر سرنوشت کشور و جریانهای عمدهی کشور حاکم میکنید؛ ثانیاً دامنهی تأثیر آن به همان چهار سال هم محدود نمیماند. گاهی اوقات دولتها کارهائی میکنند که تأثیرات آن تا سالها باقی میماند؛ چه کارهای خوب، چه خدای نکرده کارهای غیر خوب؛ تأثیر آن منحصر نمیماند به آن چهار سال؛ مثل یک جریانی ادامه پیدا میکند. پس شما در یک روز یک حرکتی میکنید، یک انتخابی میکنید، یک اقدامی میکنید که تأثیر آن در کوتاهمدت، در چهار سال، و در بلندمدت، گاهی در چهل سال باقی میماند؛ اینقدر انتخابات مهم است.
انتخاباتِ امسال اهمیت مضاعف دارد. من به شما عرض کنم برادران عزیز! خواهران عزیز! همهی ملت ایران! امروز انتخابات شما - که حدود یک ماه دیگر انجام خواهد گرفت - به یک موضوع مهم بینالمللی تبدیل شده است؛ این را بدانید. دستگاههای فکری دشمنان - به قول خودشان، اتاقهای فکر - نشستهاند رصد میکنند مقدمات این انتخابات را، این حادثهی بزرگ را؛ دارند نگاه میکنند؛ نقشه هم دارند، هدف هم دارند. هدف جبههی دشمنان شما، نقطهی مقابل هدف شما است. شما که درانتخابات شرکت میکنید، دنبال یک فرد اصلحی میگردید که بتواند کشورتان را با همین سرعت، بلکه بیش از این، پیش ببرد؛ هم در عرصهی مادی، هم در عرصهی معنوی. شما دنبال انتخاباتید، برای اینکه کسی یا کسانی، دولتی، رئیس جمهوری بتواند عزت شما را بالا ببرد، استقلال شما را عمیقتر کند، وضع زندگی شما را بهتر و مرفهتر کند، گرهها را باز کند، امید و شور و شوقی در کشور بهوجود آورد؛ اما دشمن شما درست بعکس، مایل است انتخاباتی انجام بگیرد - حالا که بنا است انجام بگیرد؛ البته اگر میتوانستند کاری کنند که انتخابات انجام نگیرد، آن کار را میکردند؛ اما حالا که بالاخره چارهای ندارند و انتخابات انجام خواهد گرفت - که برای آیندهی کشور این محسّنات را نداشته باشد؛ بلکه کشور را به سمت وابستگی، به سمت ضعف، به سمت عقبماندگی در صحنههای گوناگون حرکت دهد؛ کشور را به عقب بکشاند، به عقب براند؛ آنها هدفشان این است. پس دو تا هدف در مقابل هم قرار دارد: هدف ملت ایران، هدف جبههی دشمنان. هدف ملت ایران چگونه تأمین خواهد شد؟ با دو عامل، این هدف تأمین میشود: یک عامل این است که انتخابات، انتخابات گرم و پرشوری باشد؛ افراد زیاد شرکت کنند، مردم با شور و شوق شرکت کنند، بیایند پای صندوقها. دوم اینکه این انتخابات منتهی شود به انتخاب یک انسان شایستهی وارستهی باعزمِ مؤمنِ انقلابىِ با همت جهادی. با این دو چیز، مقصود ملت ایران حاصل میشود. مقصود دشمن چگونه حاصل میشود؟ مقصود دشمن با این حاصل میشود که انتخابات اولاً سرد برگزار شود؛ مردم بیرغبت باشند، عدهی کمی شرکت کنند، یک عدهای بگویند: آقا چرا شرکت کنیم؟ فایدهاش چیست؟ ما نمیخواهیم بیائیم. اینها دشمن را خوشحال میکند. ثانیاً نتیجهای که از صندوقها بیرون میآید، نتیجهای باشد که دولت را، به تبع دولت، ملت را به سمت وابستگی بیشتر، به سمت تبعیت بیشتر، به سمت قرار گرفتن در سیاستهای دشمنان قرار دهد؛ دشمن این را میخواهد. پس ببینید، صحنه روشن است؛ معلوم است شما چه میخواهید، معلوم است دشمن چه میخواهد. حالا آن مطلب دوم که چگونه اصلح را پیدا کنیم و مشخصات یک انسانی که اصلح از دیگران است، چیست، نکاتی در این زمینه وجود دارد که انشاءاللّه اگر بنده عمری داشتم، در آینده تا قبل از روز انتخابات عرض خواهم کرد. آنچه که امروز میخواهم عرض کنم، این است که آن نکتهی اول - یعنی شور و هیجان انتخابات، حرکت عمومی به سمتانتخابات - اولین کار بزرگی است که ملت میتواند انجام دهد؛ دشمن میخواهد این اتفاق نیفتد. برای اینکه مردم را از شور و حال و حرکت و هیجان بیندازند، چه کار میکنند؟ سعی میکنند مردم را از حضور در انتخابات ناامید کنند: آقا چه فایده دارد؟ حالا برویم رأی بدهیم که چه بشود؟ میخواهند این حالت را به مردم القاء کنند. برای همین است که شما اگر امروز به رادیوهای بیگانه و خبرگزاریهای صهیونیستی مراجعه کنید - که امروز همهی خبرهای دنیا را در واقع یک شبکهی بزرگ صهیونیستی جهت میدهد، به قول خودشان کانالیزه میکند؛ خبرهای باب میل خودشان را منتشر میکنند - میبینید سعیشان این است که وضع کشور را بحرانی نشان دهند. خب، مشکلات در کشور هست؛ در کدام کشور نیست؟ گرانی هست، مشکل بیکاری هست؛ کجای دنیا امروز نیست؟ امروز خود آن کشورهای اروپائی که صحنهگردانِ تبلیغات علیه جمهوری اسلامیاند، تا خرخره در مشکلات فرو رفتهاند. هر چند روز یک بار، در یکی از این کشورها یا در چند کشور، مردم میآیند در عرصه، از روی ناچاری و ناگزیری داد میکشند و مورد تهاجم نیروهای امنیتیشان قرار میگیرند. البته اینها را تا بتوانند، پنهان میکنند. ما هم مشکلاتی داریم. ما مشکلات را باید مقایسه کنیم با نقاط مثبتی که الان در ما هست. کدام کشور مثل کشور ما ملتی منسجم و متحد دارد؟ اقوام کشور، مذاهب کشور، شهرهای کشور، مناطق گوناگون کشور، همه در یک جهت، در یک هدف، با یک عواطف، با یک احساسات، با یک امید دارند حرکت میکنند، زندگی میکنند. کدام کشور این همه جوان سرحال و بانشاط دارد؟ جوانهای ما امروز میدانهای عظیم علمی را دارند فتح میکنند؛ در مسابقات گوناگون جهانی، رتبههای بالای جدول را دارند به دست میآورند؛ این چیز کمی است؟ کدام ملت مثل ملت ما با وجود این همه دشمنیها توانسته است این عظمت را، این اهمیت را، این تأثیرگذاری را در قضایای دنیا و در قضایای منطقه به دست آورد؟ یک عده دشمنان مایند، یک عده مزدوران دشمنان مایند؛ هرچه بتوانند، کارشکنی میکنند؛ اما ملت ایران، سربلند، سرافراز، وسط صحنه، با چهرهی بشّاش، با چهرهی امیدوار، بدون کینهی به این و آن، دارد راه خودش را میرود. این را شما بدانید؛ ملتها - البته آگاهانشان، فرزانگانشان، کسانی از آنها که با قضایای گوناگون آشنایند - شماها را با انگشت نشان میدهند؛ میگویند ببینید ملت ایران در چه عرصههائی پیشرفت کرده و ما ماندهایم. حرکت ملت ایران اینجوری است. دشمنان در تبلیغاتشان سعی میکنند سایهی یأس و ناامیدی و بحران را بیندازند بر روی حوادث کشور، مشکلات کوچک را چند برابر بزرگ کنند؛ مشکلاتی که وجود ندارد، بیخود ملت را، کشور را متهم به آن کنند؛ آینده را تاریک نشان دهند، ملت را ناامید کنند؛ هدف دشمن این است. این ناامیدی از نظر آنها مقدمهای است برای از رونق انداختن انتخابات. شما باید بعکس عمل کنید. عزیزان! جوانان! مسئولان! مبلّغان! کسانی که عرصهی سخن گفتن با مردم در مقابل شما است! شما باید بعکس عمل کنید؛ به مردم امید دهید. این امید، امید واهی نیست؛ امید واقعی است. مردم باید همه توجه کنند، بدانند که حضور پرشور و پر رونق در انتخابات موجب میشود کشور مصونیت پیدا کند؛ موجب میشود که طمع دشمن برای دستاندازی و تعرض و دشمنی و خباثت نسبت به این کشور کم شود؛ حضور مردم این تأثیرات را دارد. آنها تلاش دارند که این اتفاق نیفتد. البته من به شما عرض بکنم؛ آنطوری که ما ملت خودمان را تجربه کردهایم، آنطوری که لطف و فضل الهی را مکرر آزمودهایم، این ملت در این نوبت هم مثل نوبتهای قبل، مشت محکمی به دهان دشمن خواهد زد. مردم به توفیق الهی در این انتخابات یک آزمون افتخارآمیز دیگری را به صحنه خواهند آورد و بر افتخارات خودشان خواهند افزود. این، لطف الهی است؛ انشاءاللّه تحقق پیدا خواهد کرد. آنچه که در این فاصله و در این فرصت مهم است، این است که مردم علاوه بر همت بر حضور، همت بر انتخابِ خوب هم داشته باشند. همان طور که عرض کردیم، یک انتخاب خوب، یک انتخاب درست، نه فقط در طول چهار سال، گاهی در طول دهها سال تأثیراتش برای کشور باقی میماند. برای انتخابِ خوب باید فکر کرد، باید معیارها را شناخت. من انشاءاللّه در آینده مطالبی عرض خواهم کرد؛ اما اجمالاً معیار اصلی این است که کسانی سر کار بیایند که همتشان بر حفظ عزت و حرکت کشور در جهت هدفهای انقلاب باشد. آنچه ما در این سالهای طولانی از خیرات و برکات به دست آوردهایم، به برکت هدفهای انقلاب بوده است؛ هر جائی که ما کم آوردیم، عقب ماندیم، شکست خوردیم، به خاطر غفلت از هدفهای انقلاب اسلامی و هدفهای اسلامی بوده است. کسانی سر کار بیایند که مصداق: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» (۸) باشند؛ اهل استقامت، اهل ایستادگی باشند؛ زرهی پولادین از یاد خدا و از توکل به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد میدان شوند. شعارها را نگاه کنید، ببیند شعارهائی که تعیین میکنند، چه جور شعارهائی است؟ گاهی بعضیها - البته اشتباه میکنند - برای جلب آراء، شعارهائی میدهند که این شعارها از حدود قدرت و اختیاراتشان بیرون است؛ اینها را مردم هوشمند ما میتوانند بشناسند، مراقبت کنند، دقت کنند. آنچه که برای مردم لازم است، آنچه که فوریت بیشتری دارد، آنچه که با واقعیات و امکانات کشور سازگار است، آنچه که به افزایش قدرت درونی ملت میانجامد، آنها را در شعارهایشان بگنجانند؛ این یکی از معیارها است. افراد متعددی آمدهاند. انشاءاللّه شورای محترم نگهبان طبق وظائف قانونی خود، آن کسانی را که صلاحیت دارند، به مردم معرفی خواهد کرد. همه هم باید تابع قانون باشند. آنجائی اشکال پیش میآید که تخلف از قانون انجام میگیرد. سال ۸۸ اشکالاتی که وارد شد، خسارتی که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آراء چهل میلیونی را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عدهای یا برای خاطر اغراض نفسانی، یا هدفهای خلاف سیاسی، یا هرچه - حالا در آن زمینه نمیخواهیم قضاوتی بکنیم - از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه غیر قانونی وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به کشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسلیم قانون باشند. گاهی ممکن است یک قانون، صددرصد درست هم نباشد، اما از بیقانونی بهتر است. گاهی ممکن است در یک بخشی، یک خطائی هم از مجری قانون سر بزند که من و شما بفهمیم او در اجرای قانون این خطا را کرده است؛ اما اگر نتوانیم آن را از طریق قانونی اصلاح کنیم، تحمل آن بهتر است از اینکه باز بیقانونی کنیم؛ از راه بیقانونی بخواهیم آنچه را که به نظر ما خطا است، درست کنیم. قانون، معیار بسیار خوبی است؛ وسیلهای است برای آسایش کشور، آرامش کشور، حفظ وحدت ملی، ادامهی راه عمومی. شورای محترم نگهبان، خب مردمانی پرهیزگار، متقی و آگاهند؛ طبق قانون تشخیصی میدهند و عدهای به عنوان افرادی که صالحند، معرفی میشوند؛ من و شما باید نگاه کنیم ببینیم در بین این صالحها کدام صالحترند، کدام بیشتر به درد مردم میخورند، کدام بیشتر میتوانند این بار سنگین را بر دوش بکشند و با امانتِ کامل این راه را ادامه دهند و پیش ببرند؛ این را باید من و شما نگاه کنیم، ببینیم، بشناسیم. از افرادی که ممکن است ما را هدایت کنند، راهنمائی کنند، کمک بخواهیم؛ بالاخره خودمان را به حجت شرعی برسانیم. اگر انسان بر طبق حجت شرعی کار کرد، چنانچه بعداً غلط هم از آب دربیاید، باز سرفراز است، میگوید من تکلیفم را عمل کردم؛ اما اگر بر طبق حجت شرعی عمل نکنیم، بعد خطا از آب دربیاید، خودمان را ملامت خواهیم کرد؛ عذری نداریم، حجتی نداریم. مسئلهی انتخابات در طول این سی و چهار سال برای کشور یک مسئلهی تعیین کننده و تجدید حیات دهنده برای مجموعهی حرکت کشور ما بوده است. در طول این سالها، این سی و چند انتخاباتی که برگزار شده و مردم در پای صندوقهای رأی حاضر شدهاند، هر باری یک مجموعهی بلائی را از کشور دفع کرده است و هر باری توانسته است یک قوّت جدیدی، روح جدیدی، در کالبد کشور و ملت و انقلاب بدمد؛ این دفعه هم از جهاتی، از پارهای از انتخابات گذشته مهمتر است؛ که حالا یک جهت - همان طور که اشاره کردند - این است که انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراها، و در بعضی جاها انتخابات میاندورهاىِ بعضی از انتخاباتهای دیگر، با هم مجتمع شده است.
انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم است، انتخابات شوراها بسیار مهم است. توجه شود که توجه به انتخابات ریاست جمهوری نتواند اهمیت انتخابات شوراها را از چشم مسئولین، از چشم مردم، از چشم نخبگان، دور بدارد. این که ما از سطح روستا و شهر تا سطح کشور، کارها را، تصمیمها را، در نهایت به دست مردم میسپریم، خیلی حادثهی مهمی است. شوراها مظهر یک چنین چیزی است. دستگاه ریاست جمهوری هم که اهمیتش معلوم است. قانون اساسی و قوانین جاری کشور، این همه فعالیت و تلاش و امکانات و بودجه و راههای پیمودن به سمت آرمانها را در مقابل دستگاه دولتی و رئیس جمهور قرار داده است؛ بنابراین فوقالعاده مهم است. برگزاری انتخابات در کشور، از افتخارات جمهوری اسلامی است. آن روزی که در این کشور صحبت انتخابات شد، از اول مشروطه تا زمان جمهوری اسلامی - قبل از آن که این حرفها معنا نداشت - حقیقتاً به معنای واقعی کلمه، یک انتخاباتسراسرىِ عمومىِ پرشورِ واقعی اتفاق نیفتاده بود. حتّی در دوران نهضت ملی هم اگرچه یک انتخابات واقعی بود، اما در حد شأن ملت ایران نبود، که مردم از ابعاد و اعماق روستاها بیایند پای صندوقهای رأی، خودشان بشناسند، خودشان بدانند، خودشان رأی بدهند؛ این اتفاق فقط در جمهوری اسلامی افتاد و امام بزرگوار ما مبتکر و طراح و مهندس این بنا بود. ایشان از همان اول کار اصرار کرد که باید همهپرسی برای تعیین نظام حکومتی در جمهوری اسلامی هرچه سریعتر انجام بگیرد. در انقلابهای دنیا این کارها بعد از سه سال، چهار سال، پنج سال، گاهی هم بیشتر، اتفاق میافتد؛ اما در جمهوری اسلامی، کمتر از پنجاه روز بعد از پیروزی انقلاب، همهپرسی سراسری انجام گرفت و آن جمعیت کثیر و عظیم و آن نسبت بالا، آمدند پای صندوقهای رأی و رأی دادند. این که به چه رأی دادند، مسئلهی دوم است؛ مسئلهی اول این است که مردم با همهی وجود خود نشان دادند که در صحنه حاضرند و برای اقدام و برای تصمیمگیری و برای تعیین خطمشىِ آینده آمادهاند. این از آنجا خشت اوّلش گذاشته شد، پایهگذاری شد و بعد هم ادامه پیدا کرد. اوائل انقلاب که هنوز قانون اساسی فراهم نشده بود، آماده نشده بود و لازم بود مجلس خبرگان تشکیل شود، چند ماه بیشتر نگذشته بود که امام شورای انقلاب را احضار کردند قم. ما رفتیم. امام آنچنان تند و تلخ برخورد کردند: چرا اقدام نمیکنید برای تشکیل مجلسی که بتواند قانون اساسی را تنظیم کند؟ دیرش میشد امام. این، طبیعت جمهوری اسلامی است؛ این طبیعت در جمهوری اسلامی بحمداللّه باقی مانده است. خیلیها خواستند انتخابات را کمرنگ کنند، از وقت مقرر عقب بیندازند، حضور مردم را در آن کمرنگ و بیرونق کنند - برای این کار، انگیزه داشتند - اما نتوانستند؛ تا امروز نتوانستند، بعد از این هم به توفیق الهی نخواهند توانست. آنها چرا انگیزه دارند انتخابات را کمرنگ کنند؟ چون دشمن میداند که قوام جمهوری اسلامی، متکی به رأی و حضور مردم است. در جمهوری اسلامی اگر مردم در صحنه نباشند، جمهوری اسلامی چیزی نیست. جمهوری اسلامی که چهارتا مسئول از قبیل بنده نیستند؛ جمهوری اسلامی یعنی حضور همگانی ملت ایران و حرکت عمومی به سمت آرمانها و آرزوهای بزرگ و عملی؛ این معنای جمهوری اسلامی است. اتکاء جمهوری اسلامی و اقتدار جمهوری اسلامی به دلهای مردم است، به عواطف و احساسات مردم است، به خرد و اندیشه و بصیرت مردم است. اگر در طول سی و چند سال، با این همه تلاش نتوانستند جمهوری اسلامی را متزلزل کنند، به خاطر این است؛ والّا این دنیای مادی، این دنیای مستکبر، این قدرتهای ظالم و بیرحم و خبیث، مگر ممکن بود بگذارد یک نظامی با این داعیههائی که نظام جمهوری اسلامی دارد، زنده بماند؟ میبینید با کشورهائی که نهضتی در آنها به نام اسلام راه افتاده، چه میکنند؛ زیر فشار میگذارند، خواستههای خودشان را بهزور بر آنها تحمیل میکنند، آنها را وادار میکنند. در جمهوری اسلامی این کارها نشد؛ نتوانستند. دشمن میخواهد خواستههای خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل کند، جمهوری اسلامی را سربهفرمان خود قرار دهد؛ و این در صورتی میتواند اتفاق بیفتد که جمهوری اسلامی ضعیف باشد. با حضور مردم، جمهوری اسلامی قوّت میگیرد؛ نمیخواهند این اقتدار باشد؛ لذا در همهی انتخاباتهای ما، در طول این سالها، قبل از هنگام انتخابات، تبلیغات دشمن علیه انتخابات شروع شده؛ یعنی قبل از آنکه مسئولین ما و رسانههای ما و مطبوعات ما شروع کنند برایانتخابات کار کردن، دشمن طراحی کرده است و شروع کرده است؛ این دفعه هم همین جور است. ما اطلاع داریم که این دفعه هم رسانههای رسمی و شناخته شدهی دشمن - که هر وقت توانستند، علیه جمهوری اسلامی کار کردند - از مدتی پیش دارند طراحی میکنند، برنامهریزی میکنند، برنامهسازی میکنند، برای اینکه دل مردم را نسبت به انتخابات سرد کنند؛ شروع هم کردهاند، منتها برنامهریزیشان خیلی وسیعتر از این حرفها است؛ میخواهند مردم پای صندوق نیایند؛ میخواهند مردم در ادارهی کشور و مدیریت کشور سهیم نشوند؛ میخواهند مردم در صحنه نباشند؛ لذا تلاش میکنند. اگر حضور مردم نباشد، آنها براحتی میتوانند تهاجم خودشان را چندین برابر کنند. حضور مردم است که به نظام اسلامی و به کشور عزیز ما مصونیت میبخشد. حضور مردم است که عوامل قدرت و قوّت را در درون ما تقویت میکند: علم ما پیشرفت میکند، بصیرت ما پیشرفت میکند، سازوکارهای مدیریت ما پیشرفت میکند - همچنان که در طول این سالها پیشرفت کرده است - این به خاطر حضور مردم است، به خاطر انگیزههای مردم است؛ میخواهند این انگیزهها نباشد، لذا سعی میکنند انتخابات را بیرونق کنند. من عرض بکنم؛ آنچه که انسان از فضل الهی سراغ دارد، از همت این مردم عزیز سراغ دارد، انشاءاللّه به توفیق الهی، باذن اللّه، این انتخاباتی که در پیش است، یکی از بهترین و پرشورترین انتخاباتهای ما خواهد بود. البته دشمن تلاش میکند زحمت مردم را باطل کند - همچنان که در سال ۸۸ کردند - این هم یکی از کارهای دشمنان بود؛ کسانی را وادار کردند که برخلاف قانون، توقعاتی بکنند و بر اساس آن توقعات، سعی کنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند؛ که البته به توفیق الهی موفق نشدند. راه اساسی برای اینکه مشکلات انتخاباتی پیش نیاید، التزام به قانون است؛ این را من عرض بکنم. آحاد مردم در هر جای کشور که هستند؛ در شهر، در روستا، در مرکز، در کلانشهرها و در همه جا، باید به دنبال این باشند که هر کسی حرفی میزند، بر اساس قانون باشد؛ هر کسی توقعی دارد، بر اساس قانون باشد. آنهائی که آن سال آن خسارت را به کشور و به ملت وارد کردند و برای کشور هزینه درست کردند، اگر تسلیم قانون بودند، اینجوری نمیشد. قانون معیّن کرده است که اگر کسی اعتراضی دارد، بیاید. آن سال گفته شد؛ حتّی ما از شورای محترم نگهبان خواهش کردیم، آن زمان را تمدید هم کردند که آراء بازشماری شود؛ گفتیم هر تعداد معقولی و هر صندوقی که بخواهند بازشماری شود، بازشماری شود؛ خب، زیر بار نرفتند! کارشان منطقی نبود، معقول نبود؛ برای کشور هزینه درست کردند. خب، کشور بر این مسائل فائق میآید. نظام جمهوری اسلامی قوی است. این خرابکاریها و انگشت توی چشم کردنها و این مزاحمتها و آزارها، جمهوری اسلامی را که از پا نمیاندازد. جمهوری اسلامی در طول این سالها با انواع سیاستها و سیاستمدارانِ مختلف روبهرو بوده است؛ اما با وجود همهی معارضهها، همهی زاویهها - که احیاناً وجود داشته است - جمهوری اسلامی پیش رفته؛ بعد از این هم همین جور خواهد بود. جمهوری اسلامی که با این حرفها از پا در نمیآید، منتها برای کشور هزینه درست میشود. راه هزینه درست نشدن، التزام به قانون است. این توصیهی من به شما مسئولان محترم انتخابات هم هست: قانون را معیار قرار دهید. در آیهی کریمهی قرآن که تلاوت کردند، به ادای امانت اشاره شد - «انّ اللّه یأمرکم ان تؤدّوا الامانات الی اهلها» (۳) - ادای امانت به همین است که طبق مرّ قانون عمل شود؛ هم در مرحلهی تشخیص صلاحیتها - چه در مورد ریاست جمهوری، چه در مورد شوراها، و در موارد دیگری که در پیش است - هم در مرحلهی قرائت آراء، هم در مرحلهی حفظ آراء و صندوقها. باید مرّ قانون رعایت شود و نهایت امانتداری انجام بگیرد؛ که بحمداللّه تا حالا هم همین جور بوده است. بدیهی است در هر انتخاباتی، یک عدهای به نتیجهی مطلوبِ خودشان نمیرسند - من نمیخواهم اسمش را بگذارم بازندهی انتخابات؛ نباید تعبیر برنده و بازنده و این واژهها و اصطلاحات غربىِ مادی را به کار برد؛ اگر برای خدا و برای انجام تکلیف وارد میشویم، برد و باخت وجود ندارد - خب، اینها اعتراض دارند. انسان پیش قاضی هم که میرود، همین جور است. قضاوتی در یک دادگاهی وجود دارد؛ آن طرفی که در این قضاوت به مقصود خود رسیده، خوشحال است، آن طرف دیگر ناراحت است؛ آن طرف دیگر نباید دادگاه را متهم کند که برخلاف حق عمل کرده؛ نه، دادگاه است و بر طبق قانون عمل میکند؛ منتها او ناراحت میشود، ناراضی میشود. باید همهی آنچه را که پیش میآید - که مبتنی بر قانون است - تحمل کنیم؛ این را باید همهمان یاد بگیریم؛ این صبرِ انقلابی است، این تحملِ انقلابی است. امیدواریم خدای متعال هم دلها را هدایت کند به آنچه که برای کشور بهتر است. مدیریت عالی اجرائی در کشور، کار بزرگی است، کار مهمی است. یک کلمه حرف اثر میگذارد؛ یک اقدام کوچک یا بزرگ از سوی مجریان درجهی یک کشور - رئیس جمهور، وزرا - اثر میگذارد؛ دستگاه اجرائی اینجور است. خدمت آنها، برای کشور تأثیرات عمیق دارد؛ خدای نکرده کوتاهی و تقصیر آنها، تأثیرات منفىِ زیادی دارد. اینها موجب میشود که من و شما که میخواهیم انتخاب کنیم، دقت کنیم. تعهد را، تدین را، آمادگی را، توانائیها را بسنجیم؛ طبق تشخیص عمل کنیم. اگر من و شما که میخواهیم رأی بدهیم، با نیت صادق و خالص و برای انجام وظیفه و برای آیندهی کشور وارد میدان شویم و بخواهیم تصمیم بگیریم، انشاءاللّه خدای متعال هم در این صورت دلهای ما را هدایت خواهد کرد. خدای متعال دلها را انشاءاللّه هدایت میکند، به شرط این که آحاد مردم حقیقتاً درصدد این باشند که وظیفهشان را انجام دهند. بارها گفته شده است که انتخابات، هم حق مردم است، هم وظیفهی مردم است؛ هم باید حق را استنقاذ کنیم، هم باید وظیفه را بخوبی انجام دهیم. این انتخابات، یک چنین حالتی دارد. کسانی هم که میخواهند صلاحیتها را ملاحظه کنند و بر اساس آن تصمیمگیری کنند، همه چیز را در کنار هم باید ببینند. رئیس جمهور، هم باید کاری باشد، هم باید مردمی باشد، هم باید مقاوم باشد، هم باید ارزشی باشد، هم باید باتدبیر باشد، هم باید پابند به قوانین و مقررات باشد - مجری قانون است - هم باید درد مردم را احساس کند، هم باید طبقات مختلف مردم را ببیند؛ اینها خصوصیاتی است که در انتخاب آن کسی که ما میخواهیم کلید اجرائی کشور را به او بسپریم، نقش دارد. ما مردم در این زمینه تصمیمگیریم. هیچ کس هم نگوید که رأی من یک نفر چه اثری دارد. میلیونها از همین یک نفرها تشکیل میشود. همه احساس وظیفه کنند و انشاءاللّه وارد میدان شوند. به توفیق پروردگار، همین جور هم خواهد شد. مسلّماً امنیت کشور، مصونیت کشور، پیشرفت کشور، با حضور همگانی و حداکثری مردم افزایش پیدا خواهد کرد و این کشور به توفیق الهی خواهد توانست یک گام دیگر به سمت اهداف والای انقلاب اسلامی پیش برود. حماسهی سیاسی یعنی حضور آگاهانهی مردم در صحنهی سیاست کشور و مدیریت کشور؛ نمونهی بارزش همین حادثهی انتخابات است که اندکی بعد انشاءاللَّه به توفیق الهی، در وقت مقرر، با حضور و شرکت شوقآفرین مردم انجام خواهد گرفت. آنها چون فهمیدند هدف حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی چیست، از همین حالا به خیال خودشان شروع کردهاند به تخریب کردن. امروز انواع و اقسام تبلیغات وجود دارد برای اینکه در عرصهی اقتصادی، مردم را دچار یأس و نومیدی کنند؛ در عرصهی سیاسی، انگیزهی مردم را از حضور در میدان سیاست و بالخصوص در میدان انتخابات کاهش دهند. آنها ملت ایران را نشناختهاند. این حرکت عظیم ملت ایران در عرصههای مختلف، نتوانسته غفلت و بیاطلاعی طراحان و سیاستگذاران پشت پردهی استکبار را به خود بیاورد و متوجه کند؛ نمیدانند با کی طرفند. در طول این سی و چند سال، این ملت، با این همه معارضه، با این همه دشمنی، ایستاد. مسئولین اگر یک جا از خودشان ایستادگی نشان دادند، به پشتوانهی مردم بود، به پشتیبانی مردم بود. آفرینِ اول مال مردم است، تحسین بزرگ متعلق به مردم است؛ اینها بودند که به مسئولین دل دادند، پشتگرمی دادند تا بتوانند در مقابل زورگوئیها و فشارها و افزونطلبیهای دشمنان و مستکبران بایستند؛ آنجائی که ایستادند. امروز هم همین جور است، در آینده هم به توفیق الهی همین جور خواهد بود.
مسئلهی انتخابات، مسئلهی مهمی است. عرصهی انتخابات، عرصهی ظهور قدرت ملی در یک کشور است. ملتی که زنده است، بانشاط است، متکی به ارادهی الهی است، مطمئن به پشتیبانی الهی است، این ملت در همهی عرصهها پیروز خواهد شد؛ در این عرصه هم همین جور است. ما عرض کردیم سلائق مختلف و هر کسی که احساس میکند توانائی دارد، بیاید وسط میدان؛ تودهی مردم و جمعیت عظیمِ دهها میلیونی ملت هم انشاءاللَّه وارد میدان خواهند شد؛ اما در محاسبه، آن کسانی که داوطلب میشوند، اشتباه نکنند؛ بدانند مدیریت اجرائی کشور یعنی چه. نه در ارزیابىِ نیازی که کشور به یک قدرت اجرائی دارد، اشتباه کنند، نه در ارزیابی توانِ خودشان اشتباه کنند. اگر چنانچه ارزیابی درستی انجام دادند، بیایند توی میدان؛ ملت هم نگاه میکند، انتخاب میکند. سازوکار انتخابات در کشور ما، سازوکار مستحکمی است. اینکه گوشه و کنار بعضیها اعتراضهائی میکنند، واقعاً غیر منطقی است؛ واقعاً بیجا است. حضور شورای نگهبان در قانون اساسی - که امام هم مکرر روی آن تأکید میکردند - حقیقتاً یک حضور مبارکی است. تشخیص شورای نگهبان، تشخیص یک عده انسانهای عادل، بیطرف و بصیر نسبت به صلاحیتها است؛ این یک چیز مبارکی برای ما و برای همهی آحاد ملت است. بعد در بین این کسانی که تشخیص داده شد صالحند، مردم میگردند، تحقیق میکنند، از افراد میپرسند، از آدمهای مورد اعتماد سؤال میکنند، به سوابق نگاه میکنند، به شعارها نگاه میکنند، به حرفها و گفتهها نگاه میکنند، سپس تصمیمگیری میکنند. نامزد انتخابات اولاً باید به خدا و به این انقلاب و به قانون اساسی و به این مردم ایمان و اعتقاد داشته باشد؛ ثانیاً دارای روحیهی مقاوم باشد. این ملت اهداف بلندی دارد، کارهای بزرگی دارد، تسلیم نیست، کسی نمیتواند با این ملت با زبان زور حرف بزند. کسانی که در رأس قوهی اجرائی قرار میگیرند، باید کسانی باشند که در مقابل فشارهای دشمنان مقاوم باشند؛ زود نترسند، زود از میدان خارج نشوند؛ این یکی از شرطهای لازم است. ثالثاً انسانهای با تدبیری باشند، با حکمت باشند. ما در سیاست خارجی گفتیم «عزت و حکمت و مصلحت» ؛ در ادارهی کشور هم همین جور است، در مسائل داخلی هم همین جور است، در اقتصاد هم همین جور است؛ باید با برنامه، با حکمت، با تدبیر، با نگاه بلندمدت و همهجانبه، با یک هندسهی صحیح کارها را مشاهده کنند، نگاه کنند، وارد میدان شوند. یک بحث دیگری دارم که باید با اجمال آن را هم عرض کنم و آن، مسئلهی بسیار مهم انتخابات است. انتخابات در کشور ما مظهر «حماسهی سیاسی» است. آنچه که عرض کردم که وظیفهی ما است و وظیفهی قشرهای گوناگون بود که انجام دهیم، مظهر «حماسهی اقتصادی» بود. انتخابات، مظهر «حماسهی سیاسی» است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامی است؛ مظهر آبروی نظام است. آبروی جمهوری اسلامی به انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی و تأثیر یکایک مردم در انتخاب مدیران کشور است. انتخابات مظهر ارادهی ملی است، نماد مردمسالاری اسلامی است. ما که مسئلهی مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموکراسیِ لیبرال غربی مطرح کردیم، مظهر مردمسالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است. لذا به خاطر اهمیتی که انتخابات دارد، دشمنان ملت ایران همیشه سعی کردهاند انتخابات را از شور و هیجان بیندازند؛ برنامهریزی کردند که مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی باز بدارند؛ مردم را دلسرد کنند، مردم را ناامید کنند. در طول سالهای مختلف که ما انتخابات داشتیم ــ چه انتخابات مجلس، و چه بخصوص انتخابات ریاست جمهوری ــ همیشه دشمنان ما سعی کردند این انتخابات را بیرونق کنند؛ این به خاطر اهمیت انتخابات در کار کشور است.
من چند نکته را در باب انتخابات عرض میکنم. البته دو ماه و اندی فرصت باقی است؛ اگر عمری بود، باز در فرصتهای دیگر راجع به انتخابات مطالب دیگری را عرض میکنم؛ فعلاً چند نکته را عرض میکنم. نکتهی اول این است که در درجهی اول، گسترش مشارکت و حضور گستردهی مردم در انتخابات اهمیت دارد. شور انتخاباتی در کشور و حضور مردم پای صندوقهای رأی میتواند تهدیدهای دشمنان را بیاثر کند؛ میتواند دشمن را ناامید کند؛ میتواند امنیت کشور را تأمین کند. ملت عزیز ما در همهی نقاط کشور این را بدانند؛ حضور گستردهی آنها در پای صندوق رأی، در آیندهی کشور تأثیر دارد؛ در امنیت، در استقلال، در ثروت ملی، در اقتصاد، در همهی مسائل مهم کشور تأثیر میگذارد. این نکتهی اول؛ که انتخابات باید به توفیق الهی، به کمک پروردگار، با همت ملت ایران، با مشارکت گسترده تحقق پیدا کند. نکتهی دوم: در انتخابات، همهی سلیقهها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفهی همه است. انتخابات مال یک سلیقهی خاص، مال یک جریان فکری و سیاسیِ خاص نیست. همهی کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آیندهی کشور اهمیت میدهند، دلشان برای منافع ملی میسوزد، باید در انتخابات شرکت کنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند. نکتهی سوم: در نهایت، رأی مردم تعیین کننده است. آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید. رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بندهی حقیر مثل بقیهی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد. اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست. البته این روزها با این وسائل عجیبِ رسانهایِ کنونی ــ این پیامکها و امثال اینها ــ متأسفانه حرفهای گوناگون، نسبتهای گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهی ممکن است یک نفر هزاران پیامک بفرستد. برای من گزارش دادند که ممکن است در ایام انتخابات، روزی چند صد میلیون پیامک رد و بدل شود. مراقب باشید، تحت تأثیر این چیزها قرار نگیرید؛ نگاه کنید، تشخیص بدهید، اصلح را بشناسید و برای ادای تکلیف، اسم او را به صندوق رأی بیندازید. البته هر کسی و یا فعالان سیاسی میتوانند دیگران را هم با نظر خودشان همرأی کنند ــ این اشکالی ندارد ــ اما از حقیر کسی چیزی در این زمینه نخواهد شنید. در عین حال مردم میتوانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند برای شناخت اصلح. به هر حال آنچه که ملاک عمل است، رأی آحاد مردم است. نکتهی چهارم: در مسئلهی انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال ۸۸ پیش آمد ــ که برای کشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ممکن است رأی مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. آنچه که اکثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب کردند، باید همه تمکین کنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوکارهای قانونی برای رفع اشکال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهکارهای قانونی استفاده کنند. این که وقتی آنچه که اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت کنیم ــ که این در سال ۸۸ اتفاق افتاد ــ یکی از خطاهای جبرانناپذیر است. این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یک چنین حوادثی خواهد ایستاد. نکتهی آخر: این را همه بدانند که آنچه ما برای رئیسجمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی که وجود دارد. این را همه توجه کنند؛ رئیسجمهورِ هر دورهای باید امتیازات کسبی و ممکنالحصول رئیسجمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد. هر کسی بالاخره نقاط قوّتی دارد و نقاط ضعفی دارد. رؤسای جمهور ــ چه رئیسجمهور امروز، چه رئیسجمهور فردا ــ نقاط قوّتی دارند و نقاط ضعفی هم دارند. همهی ما همین جوریم؛ نقاط قوّتی داریم، نقاط ضعفی داریم. آن چیزهائی که امروز برای دولت و برای رئیسجمهور نقاط قوّت محسوب میشود، اینها باید در رئیسجمهور بعدی وجود داشته باشد، اینها را باید در خود تأمین کند؛ آن چیزهائی که امروز نقاط ضعف شناخته میشود ــ که ممکن است شما بگوئید، من بگویم، دیگری بگوید ــ این نقاط ضعف را باید از خود دور کند. یعنی ما در سلسلهی دولتهائی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت باشیم، رو به تعالی و تکامل باشیم، تدریجاً بهترینهای خودمان را بفرستیم؛ هر کسی میآید، پایبند به انقلاب، پایبند به ارزشها، پایبند به منافع ملی، پایبند به نظام اسلامی، پایبند به عقل جمعی، پایبند به تدبیر باشد. اینجوری باید این کشور را اداره کرد. کشور، کشور بزرگی است؛ ملت، ملت باعظمتی است؛ مسائل تشویق کننده و مبشّر، فراوان است؛ مشکلات هم بر سر راه هر ملتی، و از جمله بر سر راه ما وجود دارد. آن کسانی که آمادهی این میدان میشوند، باید با کمال قوّت، با کمال قدرت، با توکل به خدا، با اعتماد به توانائیهای این ملت پیش بروند. انتخابات در پیش است؛ البته نزدیک نیست. بعضی از حالا وارد عرصهی انتخابات میشوند. نه، ما این را اصلاً تأیید نمیکنیم؛ هر چیزی در وقت خود، در جای خود. لیکن آن چیزی که در مورد انتخابات خواستهی ماست، فکر ماست، آرزوی ماست، این چند چیز است:
اول اینکه شرکت مردم در انتخابات، یک مشارکت عظیمی باشد؛ این مصونکننده است. همهی تلاش دستاندرکاران، امروز و فردا و روز انتخابات و در اثنای مقدمات و مؤخرات، باید این باشد: حضور مردم، حضور گستردهای باشد. دیگر اینکه از خدا بخواهیم و خودمان هم چشممان را باز کنیم؛ کاری کنیم که نتیجهی انتخابات، یک گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفهی انقلاب و کشور باشد. این معنایش این نیست که اگر ما کسی را نپسندیدیم، با او بداخلاقی کنیم، برخورد تند و سخت و غلط بکنیم؛ نه. آن کسانی که خودشان را صالح میدانند، برای خودشان اهلیت قائلند، وارد میدان شوند. ما هم که میخواهیم انتخاب کنیم، نگاه کنیم، حقیقتاً با معیارهائی که معتقدیم و بین همهی ماها مشترک است، بسنجیم. شاید بشود گفت که بین همهی ایرانیها - معتقدین به انقلاب - این معیارها تقریباً مشترک است. در هر کسی که این معیارها را مشاهده کردیم، کوشش کنیم، تلاش کنیم، کار کنیم - کار سالم - که انتخابات به سمت انتخاب یک چنین کسی برود. نکتهی اساسی سوم - که امروز من به همین اندازه اکتفاء میکنم؛ البته بعدها ممکن است حرفهای زیادی در مورد انتخابات داشته باشیم - این است که انتخابات برای کشور مایهی آبروست، مایهی افتخار است. همه مراقب باشند که انتخابات مایهی بیآبروئی برای کشور نشود؛ آنطوری که در سال 88 یک عدهای سعی کردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کنند، جنجال سیاسىِ طبیعىِ انتخابات را تبدیل کنند به یک فتنه؛ که البته ملت ایران در مقابلش ایستاد و هر وقت هم شبیه آن اتفاق بیفتد، ملت در مقابل آن خواهد ایستاد. البته سلامت انتخابات هم مسئلهی اساسی و مهمی است. منتها فرض ما بر این است که مسئولین کشور با وجدان اسلامی و الهی وارد میشوند و انتخابات ما سالم است. در گذشته هم که در دولتهای مختلف انتخابات انجام گرفته است - چه انتخابات ریاست جمهوری، چه انتخابات مجلس، چه دیگر انتخابها - فرض ما بر این بوده است که انتخابات، انتخابات سالمی است. البته مراقبتهای گوناگون از جهات مختلف لازم است انجام بگیرد. از خداوند متعال میخواهیم که این آزمایش را هم برای ملت عزیز ما مبارک فرماید. یکی از مظاهر و نمونهها و شاخصهای پیشرفت، مردمسالاری اسلامی است، که باید به اینها توجه کرد؛ بسیار مهم است. ما انتخابهای شورانگیزی در این کشور داشتیم: انتخابات ریاست جمهوری در دورههای مختلف؛ که از همه پرشورتر، دورهی دهم در سه سال گذشته بوده است. همچنین انتخابهای مجلس. ما نُه دورهی قانونگذاری در کشور داشتیم؛ که همهی این نُه دوره در روز هفتم خرداد، بدون یک روز تأخیر، افتتاح شده است؛ این چیز کوچکی است؟ در طول سی و سه سال، نُه دوره انتخابات مجلس برگزار شده است، نُه تا مجلس شورای اسلامی تشکیل شده است، بدون یک روز تأخیر. هیچ حادثهی سیاسی، حادثهی امنیتی، حادثهی اقتصادی، تهدیدهای دشمن نتوانسته است انتخابات را یک روز عقب بیندازد. در همهی دورهها، هفتم خرداد، روز تشکیل مجلس جدید است.
امروز بعد از سی و دو سال، شما نگاه کنید به جامعهی ما؛ رفتارها از روز اول اگر اسلامیتر نباشد، حداقل مثل روز اول پیروزی این انقلاب است. جوانهائی که امام را ندیدند، دوران جنگ را ندیدند، از انقلاب چیزی به یادشان نیست، اما پایبندی و التزامشان به مبانی اسلام، از بعضی ما پیرمردها بهتر است؛ قویترند. مسئولین کشور افتخار میکنند به اسلامی بودن. البته در طول این سی و دو سال خیلی تلاش شد؛ حتّی در داخل تشکیلات حکومتی کسانی بودند که تلاش کردند شاید بتوانند راهها را به صورت زیگزاگی در بیاورند و تدریجاً دور کنند، زاویه بدهند؛ اما نتوانستند. جمهوری اسلامی بر سر مبانی خود، مبنای اسلامی بودن ایستاد. این یک نمونه.
یک نمونهی دیگر، مسئلهی مردمسالاری است. امام از اول اعلام کرد که مردم باید نظر بدهند؛ چه در اصل انتخاب جمهوری اسلامی، چه در تدوین قانون اساسی، چه در پذیرش آن قانونی که در مجلس خبرگان تصویب شده بود، چه در انتخاب رئیس جمهور، چه در انتخاب مجلس. امام ایستاد. ببینید، سی و دو سال از انقلاب میگذرد، با محاسبهی رفراندومهائی که شده است، ما سی و دو تا حضور مردم داشتیم - یعنی به طور متوسط سالی یکی - مردم رفتند رأی دادند، انتخاب کردند. انتخابمردم خیلی مهم است. در دوران جنگ، این تهران زیر بمباران بود، اما انتخابات تعطیل نشد. دوران جنگ، در شهرهائی که موشکباران رژیم صدام بود، انتخابات تعطیل نشد. در یکی از دورههای مجلس فشار آوردند شاید بتوانند به دلائل سیاسىِ خودشان انتخابات را تأخیر بیندازند، اما موفق نشدند. تا امروز در انتخابات جمهوری اسلامی و حضور مردم، یک روز تأخیر نشده است؛ این مردمسالاری است. روز اول امام گفت و جمهوری اسلامی بر سر این مردمسالاری ایستاد؛ قبول نکرد که از مردمسالاری عبور کند. امروز مسئولین کشور، از خبرگان رهبری که رهبر را نصب میکنند و عزل میکنند، گرفته، تا ریاست جمهوری، تا مجلس، تا شوراها، منتخبین مردمند. جریانهای گوناگون هم سر کار آمدند. اینجور هم نبوده است که ما بگوئیم یک جریان؛ نه، از اول تا امروز، این چند رئیس جمهوری که سر کار آمدند، هر کدام به یک شکل، یک جهتگیری و گرایش سیاسی داشتند؛ اما همه با انتخاب مردم بر سر کار آمدند. باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد.
به نظر من، فتنهی سال ۸۸ هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. بعد از آنی که در یک انتخاباتی، چهل میلیون شرکت میکنند و همهی ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند که پای صندوقهای رأی مردم جمع شدند و تا آخر شب رأی دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت میبردند - ناگهان از یک گوشهای، فتنهای شروع میشود؛ ما را بیدار میکند؛ میگوید: به خواب نروید، غفلت نکنید، خطرهائی در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اینهاست. به نظر من، همهی حوادث را اینجوری باید نگاه کرد. به نظر من در این سه دههی پرافتخاری که بر نظام جمهوری اسلامی گذشته است، حملات زیادی به ما شد؛ حملات ساختارشکنانه، حملات معارضهی جدی با هویت اسلامی، روح اسلامی، روح انقلابی. خیلی در این سی سال به ما حمله شده. به شعارهامان دستاندازی کردند؛ شعارهامان را تحریف کردند، خیلی اوقات شعارهامان را غلط معنا کردند. خیلی اوقات تلاش شد - تلاشهای سازماندهی شده، نه تلاش فردی - برای اینکه مردم را نسبت به اصل انقلاب مسئلهدار کنند. در آن گذشتهای که چندان هم از ما دور نیست، بارها قانونشکنی کردند، بارها برای قانونشکنیها عناوین و ظواهر و بهانههای موجه درست کردند، تراشیدند؛ کارهای گوناگونی انجام گرفت. ولی مردم و انقلاب ایستادند؛ انقلاب ایستاد، مردم ایستادند، مسئولین مؤمنی که در میان این مجموعهی عظیم حضور فعالی داشتند، ایستادند، روشنگری کردند، و بحمداللَّه انقلاب پیش رفت و نتوانستند کاری انجام بدهند. لذا شما ملاحظه کردید مردم در این انتخابات اخیر به حرفهای دارای صبغههای غیر اسلامی و غیر دینی دل ندادند. اینها خیلی مهم است. مردم رفتند سراغ آن کسی که شعارهای انقلابی میداد، شعارهای اسلامی میداد، شعارهای ضد تجملگرائی میداد، شعارهای عدالت اجتماعی میداد. این نشاندهندهی بیداری مردم است. مردم اینها را دوست دارند. مردم به ما احترام میگذارند، چون اسلام را دوست دارند، ما را مظهر اسلام و مبیّن اسلام میدانند.
یکی دیگر از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات که امام در این کار واقعاً یک حرکت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی. در هیچ انقلابی در دوران انقلابها - که نیمهی اول قرن بیستم، دوران انقلابهای گوناگون است؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهای مختلفی با شکلهای مختلف به وجود آمد - سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، یک رفراندوم عمومی برای انتخاب شیوهی حکومت و نظام حکومتی انجام بگیرد؛ اما به همت امام در ایران این اتفاق افتاد. هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که قانون اساسی تدوین و تصویب شد. در آن ماههای اول که تدوین قانون اساسی هنوز انجام نشده بود و تأخیر افتاده بود، یادم هست یک روز امام ماها را خواستند، رفتیم قم - آن وقت ایشان هنوز قم بودند - با اوقات تلخی گفتند که قانون اساسی را زودتر تدوین کنید. آن وقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند؛ بعد هم که قانون اساسی تدوین شد، آن را به رأی عمومی گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسی را انتخاب کردند. بعد هم انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد. در سختترین دوران جنگ که تهران زیر بمباران دشمن بود، انتخابات تعطیل نشد؛ حتّی تا امروز یک روز انتخابات در ایران تأخیر نیفتاده است. کدام دموکراسی را در دنیا شما سراغ دارید؟ انقلابها که هیچ؛ در هیچ دموکراسیای، با این دقت، سر موقع، آراء مردم به صندوقها ریخته نمیشود. این خط امام است.
در آغاز سال 88 مردم با حضور بیسابقهی خود انتخاباتی را ساماندهی کردند که در تاریخ انقلاب ما - و البته در تاریخ طولانی کشور ما - سابقه نداشت و یک نقطهی برجسته و اوج به حساب میآمد. در طول ماههای بعد از انتخابات هم مردم در امتحانی بزرگ، در حرکتی عظیم و سرنوشتساز، حضور خود، ارادهی خود، ایستادگی خود، عزم ملی خود و بصیرت خود را نشان دادند.
آنچه که مهم است، این است که ملت عزیز ما اتحاد خود را حفظ کنند، وحدت کلمه را حفظ کنند. این وحدت کلمه، خاری در چشم دشمنان است. سعیشان این است که وحدت کلمهی ملت را به هم بزنند. به گمان من مهمترین هدف از حوادث دوران فتنهی بعد از انتخابات - این چند ماه - این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. امروز معلوم شده است که آن کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند؛ افرادی هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانی که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطی به تودهی مردم ندارند. تودهی مردم راه خود را ادامه میدهد؛ راه خدا را، راه اسلام را، راه جمهوری اسلامی را، راه پیاده کردن احکام الهی را، راه رسیدن به عزت و استقلال در پناه اسلام را. ملت حرکتش اینجوری است.
تو همین قضایای انتخابات، خوب، تبلیغات انتخاباتی مثلاً باید یک ماه یا بیست روز قبل از شروع انتخابات انجام بگیرد؛ اما از پیش از عید نوروز تبلیغات انتخاباتی شروع شد! همین تلویزیونی هم که مورد انتقاد بعضی از دوستان است، متأسفانه منعکس میکرد. بنده موافق هم نبودم. این را هم شما خیال نکنید که حالا بنده چون رئیس صدا و سیما را انتخاب میکنم، همهی برنامههای صدا و سیما را میآورند، دانه دانه بنده نگاه کنم، امضاء کنم. نخیر، از خیلی از برنامههای صدا و سیما بنده راضی هم نیستم؛ از جمله، از همین من راضی نبودم که از سه ماه قبل ازانتخابات - انتخابات بیست و دوم خرداد بود - از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضی از سفرهای تبلیغاتی و حرفهائی که زده شد و تظاهراتی که میشد و مجادلاتی که انجام میگرفت، از تلویزیون پخش شود، که متأسفانه تو تلویزیون پخش شد؛ به خاطر همین، که یعنی ما آزاداندیشیم! اینها توهم است؛ این جنجالآفرینی در داخل کشور است. جنجال فکری غیر از مباحثات صحیح است.
همهی این بلواهائی که شما مشاهده کردید در دورهی بعد از انتخابات پیش آمد و پیش آوردند و آنها حمایت کردند، برای همین بود که شاید بتوانند پشتوانهی مردمی انقلاب را ضربه بزنند و از انقلاب بگیرند. بنده عرض کردم نشانهی اعتماد مردم به این نظام، حضور چهل میلیونی در انتخابات بود. حالا در رادیوهای بیگانه و متأسفانه بعضی هم در داخل همنوای با آنها، هی اصرار و تکرار که بله، اعتماد مردم از نظام سلب شده! این، جواب آن حرف است. آنجا ما گفتیم اینی که هشتاد و پنج درصد مردم میآیند رأی میدهند، چهل میلیون پای صندوقها میآیند، به هر کسی که رأی میدهند، خود آمدن پای صندوق، نشانهی اعتماد مردم به نظام است - که حقیقت قضیه هم همین است - اینها برای اینکه این حرف را دروغ از آب در بیاورند، مکرر در مکرر تبلیغات کردند که اعتماد مردم از دست رفته؛ چه کار کنیم؟ حالا بعضی در لباس دلسوزی گفتند چه کار کنیم که اعتماد برگردد! مردم به نظام اعتماد دارند، نظام هم به مردم اعتماد دارد.
اولاً با آن انتخاباتِ پر شور و فراموش نشدنی، نشان داده شد که ملت ایران برای مدیریت کشور احساس مسئولیت میکند و با ارادهی خود، با اختیار خود، قدم به میدان میگذارد، برای اینکه مسئولین کشور را تعیین بکند؛ که این خیلی فرصت مهمی است برای نظام و برای انقلاب. در واقع ملت بزرگ ما، با حضور هشتاد و پنج درصدی در صحنه، بیعت دوبارهای با انقلاب کردند، بعد هم رئیس جمهوری را انتخاب کردند با قریب بیست و پنج میلیون رأی، که این هم یک نصاب جدیدی برای دولت و برای رؤسای جمهور ما بود. و اینها پیام داشت؛ هم آن حضور هشتاد و پنج درصدی - چهل میلیونی - پیامهائی در خود دارد، هم این انتخاب قریب بیست و پنج میلیونی. اینها پیام دارد و باید این پیامها را فهم کرد. و اگر دولتی و مسئولانی این پیامها را درست درک بکنند و نخبگان و زبدگان سیاسی جامعه با تأمل در این پیامها بنگرند، خیلی از گرههایشان حل خواهد شد؛ مشکلاتشان حل خواهد شد.
یکی از اساسیترین حرفهائی که در این انتخابات ملت ما زد - و در واقع باید گفت انقلاب ما زد - این بود که جمهوریت خودش را با فریاد قوی اثبات کرد. در واقع این حضور هشتاد و پنج درصدی، پتک جمهوریت بود بر سر دشمنانی که دائم علیه انقلاب هِی حرف زدند، علیه اسلام حرف زدند، در پایههای جمهوریت نظام به خیال خودشان خدشه کردند. آن حضور قوی، نشاندهندهی این معنا بود. بعد هم ملاحظه کردید که در اظهارات نامزدهای محترمی که وارد این میدان شدند، غالباً دم از پیروی خط امام و گرایش به ارزشها، دلبستگی به ارزشها در بیاناتشان بود؛ اگرچه حالا در بعضی از موارد حرفی زده میشد که منطبق با این کلی نبود، اما همه آنچه که میگفتند و آنچه که مطرح میکردند، میخواستند این را نشان بدهند که دلبستگی به راه امام، به خط امام، به انقلاب، به پایههای انقلاب وجود دارد. این خیلی حرف مهمی است. این نشاندهندهی این است که همه احساس کردند که ملت ایران به این سمت گرایش دارد. این جهت کلىِ حرکت ملت ایران را نشان میداد؛ یعنی جهت اسلامیت، جهت هضم بودن و مطیع بودن در مقابل امر الهیای که امام بزرگوار ما مظهرش بود. بنابراین، آن جمهوریت نظام و این اسلامیت نظام، با این انتخابات هر دوی اینها تثبیت شد؛ تأیید شد. اینها پیامهای مهمی است؛ اینها را باید درک کرد و باید این پیامها را فهم کرد. خداوند را سپاس که بار دیگر ایران را سرافراز و مردم هوشمند ما را به آفرینش حماسهی ماندگار دیگری موفق ساخت. بیست و دوم خرداد یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت، برگ زرینی شد از کتاب سرنوشت ایران که مردم ما سطر سطر آن را با همت والا و عزم استوار خود نگاشته و هشیاری و پایداری خود را به حراست از آن گماشتهاند. حضور هشتاد و پنج درصدی در پای صندوقهای رأی در انتخابات اخیر، نشانهای آشکار است از احساس دلبستگی و غیرت و اهتمامی که این ملت کهن و پرافتخار، به دسترنج سی سالهی خود میورزد و امید و آرزوئی که به کمال و اعتلای آن و زدودن کاستیها و کجیها از آن در دل میپروراند.
این همه از رحمت و فضل خداوند حکیم و قدیر است که این بندهی بیقدر و ناتوان و همهی دلهای متذکر و خاشع، باید آن را قدر بشناسیم و جبههی شکر بر آستان منعم محبوب بسائیم. رأی قاطع و بیسابقهی مردم به رئیسجمهور منتخب و محترم، رأی به ویژگیهائی است که کارنامهی چهارسالهی دولت نهم بدانها زینت یافته است و سمت و سوی گرایشهای اکثریتِ بیچون و چرای ملت را آشکار میسازد. این، رأی به گفتمان پربرکت و عزتمدار انقلاب اسلامی است؛ رأی به استکبارستیزی و ایستادگی شجاعانه در برابر سلطهطلبان بینالمللی است؛ رأی به مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و مبارزه با اشرافیگری است؛ رأی به سادهزیستی و نزدیکی با مردم و غمگساری از ضعیفان و مستضعفان است؛ رأی به کار و تلاشِ بیوقفه و خستگیناپذیر است. اینها بخشهای مهمی است از آنچه ملت ایران از منتخبان خود مطالبه میکند و هر گاه کسی را با این سمت و سو بشناسد، به او دل میبندد و با بهرهگیری از موهبت آزادی که هدیهی انقلاب اسلامی به این ملت است، او را بر کرسی مسئولیت و مدیریت مینشاند. اینجانب در آستانهی زادروز فرخندهی نجاتبخش بشریت، ولىّ اعظم خدا و امام صالحان حضرت حجةبنالحسن روحی فداه و عجّل اللَّه فرجه، این عید بزرگ را گرامی داشته و انتخاب جناب آقای دکتر محمود احمدینژاد را در دهمین انتخابات ریاست جمهوری تبریک میگویم و به پیروی از ملت بزرگوار ایران، رأی آنان را تنفیذ و این مرد شجاع و سختکوش و هوشمند را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم. و برای ایشان و همکارانشان توفیق خدمتگزاری به مردم؛ و تلاش در راه اِعلاء کلمهی اسلام؛ و اقدامات بزرگ و ماندگار و شایستهی ملت و کشور عزیز؛ و حرکت کوشنده به سوی پیشرفت و عدالت، از خداوند متعال مسئلت میکنم. و بدیهی است که رأی مردم و تنفیذ اینجانب تا هنگامی است که ایشان بر این صراط قویم پایدار باشند. سلام خدا بر شما که شایستگی خود را برای دریافت سلام و رحمت الهی به اثبات رساندید. جمعهی حماسی شما، حادثهئی خیرهکننده و بیهمتا بود که در آن، رشد سیاسی و چهرهی مصمّم انقلابی و توان و ظرفیت مدنی ملت ایران، در نمائی زیبا و پرشکوه در برابر چشم جهانیان به نمایش درآمد.
اقتدار و عزتی که شما با آرامش و متانت و کمالِ خود در تاریخ کشور به ثبت رساندید، و ارادهی خللناپذیری که در میان آتشبار جنگروانی دشمنان، با حضور در این عرصهی تعیینکننده نشان دادید، از چنان اهمیتی برخوردار است که با هیچ بیان معمولی و متعارفی نمی توان آن را توصیف کرد. تنها می توان گفت که ملت ایران توانسته است همچنان موجبات رحمت الهی را در خود حفظ کند و دست قدرت خداوند را در حمایت از پیشرفت و تعالی این کشور، بالای سر خود نگاه دارد. انتخابات 22خرداد، با هنرنمائی ملت ایران، نصاب تازهئی در سلسلهی طولانی انتخابهای ملّی پدید آورد. مشارکت بیشاز هشتاد درصدی مردم در پای صندوقها و رأی بیستوچهار میلیونی به رئیس جمهور منتخب، یک جشن واقعی است که به حول و قوهی الهی، خواهد توانست پیشرفت و اعتلای کشور و امنیت ملی و شور و نشاط پایدار را تضمین کند. دیروز شما توانستید ثابت کنید که ایران به برکت شعارها و ارزشهای انقلاب اسلامی، در برابر تهاجم سیاسی و روانی از چنان مصونیت و صلابتی برخوردار است که با گذشت سیسال از آغاز مردمسالاری دینی در این کشور، از همیشه تازه نفستر و سرزِندهتر در صحنه حاضر گشته و دوستان و دشمنان را به ادامهی راه روشن خود مطمئن میسازد. اینجانب با فروتنی در برابر عزم و ایمان شما مردم عزیز، این موفقیت بزرگ را به حضرت ولیّاللهالاعظم روحیفداه و به روح امام بزرگوار و به یکایک آحاد ملت تبریک عرض میکنم و همگان را به قدردانی از این لطف الهی و شکرگزاری در برابر پروردگار حکیم و علیم توصیه مینمایم. گمان بر این است که دشمنان بخواهند با گونههائی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. به همه آحاد مردم و بویژه جوانان عزیز که سرزندهترین نقشآفرینان این حادثهی شورانگیز بودند، توصیه میکنم که کاملاً هشیار باشند. همواره باید شنبهی پساز انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران دیگر نامزدهای محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحریکآمیز و بدگمانانه پرهیز کنند. رئیس جمهور منتخب و محترم، رئیس جمهور همهی ملت ایران است و همه و از جمله رقیبان دیروز باید یکپارچه از او حمایت و به او کمک کنند. بی شک این نیز امتحانی الهی است که موفقیت در آن خواهد توانست رحمت خداوند متعال را جلب کند. وظیفهی خود میدانم از همهی کسانی که در خلق این حادثهی بزرگ نقش آفریدند صمیمانه سپاسگزاری کنم: از نامزدهای محترم که با مطرح ساختن نقطهنظرهای سیاسی و اقتصادی و با سخن و رفتار خود، دارندگان سلایق گوناگون اجتماعی و سیاسی را به صحنه آوردند، از نخبگان و برگزیدگانی که مخاطبان خود را به حضور در این آزمون بزرگ دعوت کردند؛ از مراجع عظام و علمای اعلام و فرزانگان دانشگاهی و شخصیتهای فرهنگی و سیاسی؛ از رسانهی ملی و مدیران و طراحان و مجریان و هنرمندان صداوسیما که نوآوریهای تحسینبرانگیز آنان نقش تعیینکنندهئی در این حادثهی فراموشنشدنی داشت؛ از وزارت کشور و شورای محترم نگهبان که با اخلاص و امانتداری کامل به وظیفهی خطیر خود صادقانه و سختکوشانه عمل کردند؛ از نیروی انتظامی و دیگر دستگاههای حافظ امنیت، که فضای سالم و باز و آرام را برای مردم تأمین نمودند، و سرانجام و بیشاز همه، از یکایک رأیدهندگان که برای خود و کشورشان آبرو و ثبات و امنیت فراهم آوردند.. خداوند متعال را سپاسگزاریم که به ملت ایران این توفیق را عنایت کرد که یک نوبت دیگر، در یک آزمون بزرگ ملی شرکت کنند. انتخابات مظهر حضور فعال و پرشور و زندهی مردم در عرصهی سیاسی کشور است. آنطوری که من مشاهده میکنم و میشنوم، بحمدالله در این انتخابات شور و شوق و تحرک مردم بسیار بالاست؛ این را ما از حضور نامزدهای مختلف و از آگاهی و بیداری مردم ناشی میدانیم و خدا را سپاسگزاری میکنیم. و انتظار داریم خدای متعال توفیق بدهد مردم بتوانند با حضور متراکم خود در پای صندوقهای رأی، یک امتحان بزرگ دیگر را بخوبی پس بدهند. و انشاءالله از سوی پروردگار عالم مقدر باشد که بهترین و شایستهترین فرد، برای مدت چهار سال به ریاست قوهی اجرائیه منصوب بشود. مطمئناً وقتی مردم با ایمان و شور و شوق در صحنه هستند، خدای متعال هم تفضل خواهد کرد.
من ـ طبق معمول ـ درخواستم از مردم این است که از همین آغاز وقت و از اول صبح، پای صندوقهای رأی بروند. همه بروند، همه رأی بدهند، طبق تشخیص خودشان عمل کنند و سهم خودشان را در ادارهی کشور و در تعیین مدیریت عالی اجرائی کشور، به عهده بگیرند. این یک حق و در عین حال یک تکلیف است. حق آحاد مردم ماست که نظر بدهند؛ تکلیف آنها هم همین است. به اعتقاد من، این هم تکلیف شرعی و هم تکلیف عقلی ـ یعنی عقلائی ـ است که این کار را انجام بدهند. چند کلمه در باب انتخابات بگویم. مسئلهی حساس مهمِ سرنوشتساز کشور ما انتخابات است در همهی دورهها؛ چه انتخابات مجلس و مجلس خبرگان و چه بخصوص انتخابات ریاست جمهوری که چند روز دیگر است. چند تا نکته را من در باب انتخابات میگویم:
نکتهی اول این است که از دو سه ماه قبل از این، رادیوهای بیگانه شروع کردند به بدنام کردن و مخدوش کردن چهرهیانتخابات در کشورمان، برای بدبین کردن مردم. گاهی گفتند: این انتخابات نیست، انتصابات است. گاهی گفتند: این یک بازی کنترل شدهی درون حکومت است؛ گفتند: این کاندیداها خودشان دارند بازی میکنند؛ نامزدهای مختلف که میبینید با هم اختلاف نظر دارند، اینها همه ظاهرسازی است، بازی است. گاهی گفتند: در انتخابات قطعاً تقلب انجام خواهد گرفت؛ هر وقتی یک چیزی گفتند. مقصود از همهی این تخریبها یک چیز است و او اینکه میخواهند ملت در انتخابات، مشارکت قوی و نمایانی نکند؛ این را میخواهند. من به شما عرض میکنم: عزیزان من! ملت عزیز ایران! ملت باهوش و بیدار ایران! ملت تجربه شده و آزمودهی ایران که در طول این سی سال از این همه گردنههای سخت عبور کردید! بدانید؛ با مردمسالارىِ شما مخالفند. دشمن با همین حضور شما، با همین انتخاب شما مخالف است. میخواهند پشتوانهی نظام را که مردم هستند و آراء مردم است، از نظام بگیرند؛ میفهمند چه کار دارند میکنند. وای به حال آن کسانی که نادانسته، از روی غفلت، همان حرف آنها را تکرار کنند و همان مقصود آنها را در داخل تحقق ببخشند. آنها دارند امید را از مردم میگیرند. ملت ایران سرافراز است به اینکه توانسته در طول این سی سال مسئولین را خودش معین کند. مسئولین بلندمرتبهی نظام از صدر تا ذیل به وسیلهی مردم انتخاب شدهاند؛ رهبری هم به وسیلهی مردم انتخاب میشود با واسطهی انتخابات خبرگان، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، شوراهای گوناگون؛ این جزو افتخارات نظام است، میخواهند این را از مردم بگیرند؛ چون میدانند نظام با این مستحکم میشود. من به شما عرض میکنم: هر کسی به استحکام این نظام علاقهمند است، هر که به اسلام علاقهمند است، هر که به ملت ایران علاقهمند است، برای او عقلاً و شرعاً واجب است که در این انتخابات شرکت کند. نکتهی دوم در باب انتخابات. عزیزان من! نامزدهای مختلف هر کدام طرفدارانی دارند، علاقهمندانی دارند. علاقهمندان این نامزد نمیتوانند اعتراض کنند به علاقهمندان آن نامزد که شما چرا به او علاقهمندی، به نامزد مورد علاقهی من علاقهای نداری. نه، این جزو افتخارات کشور ماست. افراد گوناگون میآیند؛ با منشهای مختلف، با سلائق مختلف، با شیوههای گوناگون کار، در مقابل مردم قرار میگیرند. یک عده این را میپسندند، یک عده آن را میپسندند، یک عده آن را میپسندند؛ این افتخار است؛ این خوب است. هر کدام از نامزدهای محترم هم طرفدارانی دارند. بعضیها از این طرفداران متعصب هم هستند، خیلی علاقهمند سرسختند به آن نامزد خودشان. خیلی خوب، باشند، حرفی نیست؛ اما مواظب باشید، مراقب باشید که این علاقهمندیها به اصطکاک نینجامد؛ به اغتشاش نینجامد. شما دارید برای عقیدهی خودتان، برای ایمان خودتان تلاش میکنید؛ نگذارید دشمنِ این ایمان، دشمنِ این آرمان از شما سوء استفاده کند. من شنیدم و اطلاع پیدا کردم که در خیابانها بعضی از جوانان طرفداران نامزدها میروند - حالا من دربارهی این رفتن تو خیابانها حرفی نمیزنم - اما مؤکداً میگویم: مبادا این خیابانگردیها به مقابله، به مجادله، به درگیری بینجامد؛ مواظب باشید. اگر کسی دیدید که اصرار بر اغتشاش و درگیری دارد، بدانید او یا خائن است، یا بسیار غافل است. نکتهی سوم دربارهی انتخابات. خودِ نامزدهای محترم هم مراقب باشند. نمیپسندد انسان که ببیند یک نامزدی، چه در نطقهای تبلیغاتی، چه در سخنرانی، چه در تلویزیون، چه در غیر تلویزیون، برای اثبات خود متوسل بشود به نفی آن دیگری، آن هم با یک استدلالهای گوناگون؛ به نظر من این درست نیست. قبلاً هم من یک توصیهای در این مورد کردم، حالا هم در این روزهای آخر عرض میکنم. نامزدها همه برای یک هدف دارند کار میکنند. هر کسی به نظر خودش یک احساس مسئولیتی، تکلیفی دارد، میآید میدان. من با مناظره و معارضه و گفتگو و انتقاد مخالفتی ندارم؛ اما سعی کنید این در چهارچوبهای درست شرعی و دینی انجام بگیرد. مردم، مردم بیداری هستند، میفهمند، میدانند. این چهار نفر نامزدی که از شورای نگهبان تأیید شدهاند و در اجتماعات گوناگون سخنرانی میکنند، خودِ آن نامزدهای محترم توجه کنند، مراقبت کنند که در این سخنرانیها، در این اظهارات، جوری نباشد که منتهی بشود به ایجاد دشمنی و ایجاد نقار؛ با برادری و با مهربانی پیش بروند. البته اختلاف نظر، اختلاف رأی، اختلاف سلیقه، در مسائل گوناگون، در مسائل شخصی، در مسائل عمومی، یک امر طبیعی است؛ اشکالی هم ندارد. نگذارید این به اغتشاش منتهی بشود. این را خود نامزدهای محترم هم توجه کنند. مطلب چهارم. بنده در این انتخابات یک رأی بیشتر ندارم، آن رأی را هم به نظرم میرسد که کسی به طور مشخص نمیداند، حالا ممکن است کسانی حدس بزنند. من به کسی نمیگویم، نگفتهام و نخواهم گفت به چه کسی رأی بدهید، به چه کسی رأی ندهید؛ رأی من مربوط به خود من است. این مال ملت است. آنچه که من از مردم میخواهم، عبارت است از اینکه همه با همهی قوا، با همهی توان، با همهی نشاط، در روز بیست و دوی خرداد پای صندوقهای رأی حاضر بشوند و رأی بدهند. خدای متعال با آن ملتی است که میاندیشد، تصمیم میگیرد، انتخاب میکند، و برای خدا و در راه خدا به آن انتخاب عمل میکند. همهی مسئولین نظام باید به این نکته توجه کنند و به اسلام و احکام اسلام و به ارزشهای اسلامی افتخار کنند. درست است که دشمنان اسلام - یعنی دشمنان ملت ایران - این را نمیپسندند. بدیهی است شما وقتی در مقابل یک دشمنی قرار بگیرید، ارادهی قوی داشته باشید، اسلحهی کارآمد داشته باشید، دشمن این را نمیپسندد؛ میخواهد ارادهی شما را، از شما بگیرد و شما را تضعیف کند؛ اسلحه را از دستتان بگیرد. دشمنان ایران و ایرانی میدانند که مایهی ایستادگی و اقتدار این ملت و ارادهی مستحکم او، همین ایمان اسلامی او بود؛ میخواهند این را از او بگیرند. آنها تبلیغات جهانی را در همین جهت سازماندهی میکنند. ما باید هوشیار باشیم؛ مسئولین ما باید هوشیار باشند؛ نامزدهای انتخابات باید هوشیار باشند. مبادا نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در تبلیغات خود برای دلخوشی دشمنان حرفی بر زبان جاری کنند. رضایت خدا را باید در نظر گرفت، رضایت اولیاء را باید در نظر گرفت. آن چیزی را باید معیار قضاوت قرار داد که مایهی ایستادگی ملت است، مایهی استحکام ملت است، مایهی استقامت مردم است و او پایبندىِ محکم به اسلام است.
عزیزان من! انتخابات نزدیک است؛ امروز یک ماه به روز انتخابات باقی است.انتخابات یکی از آزمونهای بزرگ ملت ایران در مقابل چشم دشمنان است؛ به همین جهت روی انتخابات ما حساسند. از حدود یک سال پیش، دستگاههای تبلیغاتی دشمنان ملت ایران، با یک شیب ملایمی شروع کردند علیه این انتخابات حرف زدن و اقدام کردن و مطلب ساختن؛ دستگاههای امنیتیشان هم مشغول شدند به خبرگیری و گمانهزنی و پیشنهاد دادن. روی این انتخابات حساسند. امروز هم شما وقتی به خبرهای رسانههای گوناگون خارجی - که بسیاری از اینها دل پرکینه و پردشمنیای نسبت به ملت ایران دارند - نگاه کنید، خواهید دید نسبت به انتخابات ما بیتفاوت نیستند و سعی میکنند اغراض خودشان را عمل کنند. این اغراض چیست؟ در درجهی اول، هدفشان تعطیل شدن انتخابات است که انتخابات نباشد. در یک دورهای سعی کردند انتخابات مجلس شورای اسلامی را به انواع و اقسام حیلهها متوقف کنند. خدای متعال نخواست و ارادهی مردان مؤمن نگذاشت؛ نتوانستند. از این مأیوسند که انتخابات را بکلی تعطیل کنند. در درجهی بعد، هدفشان این است که انتخابات سبک و سرد برگزار بشود. میخواهند ملت ایران حضور فعالی در انتخابات نداشته باشد.
ملت عزیز ایران! من به شما عرض میکنم، درست در نقطهی مقابل خواست دشمنان، همهی ما باید در انتخابات حضور فعالی داشته باشیم. انتخابات آبروی ملی ماست؛ انتخابات یکی از شاخصهای رشد ملی ماست؛ انتخابات وسیلهای برای عزت ملی است. وقتی ببینند که ملت ایران با شور و با شعور و با درک کامل و آگاهی پای صندوقهای رأی میروند، معنایش چیست؟ معنایش این است ملت برای خود حق و توان تصمیمگیری قائل است؛ میخواهد در آیندهی کشور اثر بگذارد و مسئولان کشور و مدیران اصلی کشور را انتخاب کند. انتخاب رئیس جمهور یعنی انتخاب رئیس قوهی مجریه و کسی که اغلب امکانات کشور در اختیار اوست. و میبینید اگر چنانچه رئیس جمهوری شور و نشاط و شوق و اراده داشته باشد، چه خدمات بزرگی را برای این کشور انجام میدهد؛ میخواهند این نباشد. من عرض میکنم: همه باید اصرار داشته باشید که در انتخابات شرکت کنید. به نظر من مسئلهی اول در انتخابات، مسئلهی انتخاب این شخص یا آن شخص نیست؛ مسئلهی اول، مسئلهی حضور شماست. حضور شماست که نظام را تحکیم میکند، پایههای نظام را مستحکم میکند، آبروی ملت ایران را زیاد میکند، استقامت کشور را در مقابل دشمنیها زیاد میکند و دشمن را از طمع ورزیدن به کشور و از فکر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف میکند. این یک مسئلهی بسیار مهم است؛ پس مسئلهی اول، شرکت در انتخابات است. مسئلهی بعدی در انتخابات این است که مردم سعی کنند صالحترین را انتخاب کنند. آن کسانی که نامزد ریاست جمهوری میشوند و در شورای نگهبان صلاحیت آنها زیر ذره بین قرار میگیرد و شورای نگهبان صلاحیت آنها را اعلام میکند، اینها همهشان صالحند. اما مهم این است که شما در بین این افراد صالح، بگردید و صالحترین را پیدا کنید. این جا جائی نیست که من و شما بتوانیم به حداقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حداکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید. بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچگونه نظری ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگری خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگری و تجملپرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگری باشد، مردم را به سمت اشرافیگری و به سمت اسراف سوق خواهد داد. اینی که ما گفتیم امسال، سال حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف است، یعنی امسال سالی است که ملت ایران تصمیم بگیرد که با اسراف مبارزه کند. نمیگوئیم بکلی و یکباره و در طول یک سال، اسراف تمام بشود؛ نه، ما واقعبینتر از این هستیم؛ میدانیم این کار مال سالیان پی در پی است و باید کار بشود تا به این فرهنگ برسیم؛ باید این کار را شروع کنیم. یکی از اساسیترین کارها برای اینکه ما جلوی اسراف را بگیریم این است که مسئولین کشور، خودشان، کسانشان، نزدیکانشان و وابستگانشان، اهل اسراف و اهل اشرافیگری نباشند. چطور میتوانیم اگر خودمان اهل اسراف باشیم، به مردم بگوئیم اسراف نکنید؛ «أ تأمرون النّاس بالبرّ و تنسون انفسکم»؛ «یا أیّها الّذین امنوا لم تقولون ما لا تفعلون. کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون».(۴) اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، سادهزیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است. آگاهانه بگردید؛ برسید؛ و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید، با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پای صندوق انتخابات بروید و خدای متعال اجر خواهد داد. این هم یک نکته. نکتهی آخر در باب انتخابات این است که نامزدهای محترمی که تاکنون نامنویسی کردهاند و مشغول تبلیغات و اظهاراتی هستند - اگرچه حالا وقت قانونی هم نرسیده، اما تبلیغات میکنند؛ اشکالی ندارد - سعی کنند با انصاف عمل کنند. اثبات و نفیشان با توجه به حق و صدق باشد. چیزهائی را که انسان میشنود، باور نمیکند که از زبان نامزدها و آن کسانی که دنبال این مسئولیتها هستند، از روی صدق و صفا خارج شده باشد. گاهی انسان حرفهای عجیب و نسبتهای عجیبی میشنود. این حرفها مردم را نگران میکند؛ کسی را هم به گویندهی این حرفها دلبسته و علاقهمند نمیکند! نامزدهای محترم توجه داشته باشند: اذهان عمومی را تخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کنندهی اذهان مردم است؛ واقعیت هم ندارد؛ خلاف واقع هم هست. بنده که از همهی این آقایان اوضاع کشور را بیشتر میدانم و بهتر خبر دارم، میدانم که بسیاری از این مطالبی که بعنوان انتقاد دربارهی وضع کشور و وضع اقتصاد و اینها میگویند، خلاف واقع است؛ اشتباه میکنند. انشاءالله اشتباه است. امیدواریم که خداوند متعال برای این ملت خیر و صلاح و آبادانی کامل را مقدر فرموده باشد. اولاً انتخابات در کشور ما یک حرکت نمایشی نیست. پایهی نظام ما همین انتخاباتاست. یکی از پایهها، انتخابات است. مردمسالاری دینی با حرف نمیشود؛ مردمسالاری دینی با شرکت مردم، حضور مردم، ارادهی مردم، ارتباط فکری و عقلانی و عاطفی مردم با تحولات کشور صورت میگیرد؛ این هم جز با یک انتخابات صحیح و همگانی و مشارکت وسیع مردم ممکن نیست. این مردمسالاری، عامل پایداری ملت ایران است. اینکه شما توانستهاید در طول این سی سال از نهیب ابرقدرتها نترسید، اینکه ابرقدرتها هم غیر از نهیب نتوانستند ضربهی اساسی به شما بزنند، اینکه جوانان کشور در ورود به میدانهای گوناگون این شجاعت و اخلاص را نشان میدهند، ناشی از مردمسالاری دینی است؛ این را باید خیلی قدر بدانیم. انتخابات سرمایهگذاری عظیم ملت ایران است؛ مثل اینکه شما سرمایهی سنگین و عظیمی را در بانک میگذارید، بانک با آن کار میکند و شما از سودش استفاده میکنید؛ انتخابات یک چنین چیزی است. ملت ایران سرمایهگذاری عظیمی را میکند، سپردهگذاری بزرگی را انجام میدهد و سود آن را میبرد. آراء یکایک شما مردم سهمی است از همان سرمایهگذاری و سپردهگذاری. هر رأیی که شما در صندوق میاندازید، مثل این است که یک بخشی از پول آن سپرده را دارید تأمین میکنید. یک رأی هم اهمیت دارد. هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر در چشم مخالفان و دشمنانش دیده خواهد شد؛ برای ملت ایران حرمت بیشتری خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنیا خوشحال میشوند. عظمت ملت ایران را حضور مردم در انتخابات نشان میدهد؛ انتخابات این است. بنده همواره در درجهی اول در انتخابات سعیم بر این است که به مردم عرض کنم حضور شما در این انتخابات مهم است. این، تصدیق و تأیید و مستحکم کردن نظام جمهوری اسلامی است. مسئله فقط یک مسئلهی سیاسی و فردی و اخلاقىِ محض نیست؛ یک مسئلهی همهجانبه است. انتخابات با سرنوشت مردم سر و کار دارد؛ بخصوص انتخابات ریاست جمهوری که سپردن قوهی اجرائیهی کشور به دست یک نفر و یک مجموعه است که کشور را برای مدت چند سال اداره کنند؛ اینقدر انتخابات اهمیت دارد.
یک مطلب هم خطاب به نامزدهای محترمی که یا تا حالا اعلام حضور کردهاند یا بعد از این اعلام حضور خواهند کرد، عرض بکنم. کسانی که برای انتخابات خود را نامزد میکنند، بدانند که انتخابات یک وسیلهای است برای بالا بردن توان کشور، برای آبرومند کردن ملت؛ انتخابات فقط ابزاری برای قدرتطلبی نیست. اگر بناست این انتخابات برای اقتدار ملت ایران باشد، پس نامزدها بایستی به این اهمیت بدهند و این را در تبلیغاتشان، در اظهاراتشان و در حضورشان رعایت کنند. مبادا نامزدها در اثنای فعالیتهای انتخاباتىِ خودشان جوری رفتار کنند و حرفی بزنند که دشمن را به طمع بیندازند. رقابتها را منصفانه کنند، حرفها را منصفانه کنند، از جادهی انصاف خارج نشوند. خوب، به طور طبیعی هر نامزدی حرفی دارد و حرف مقابل خود را رد میکند؛ این رد و ایراد فی نفسه اشکالی ندارد؛ اما مشروط بر اینکه تویش بیانصافی نباشد، کتمان حقیقت نباشد. میدان برای همه باز است؛ بیایند در میدان انتخابات خود را بر مردم عرضه کنند. اختیار با مردم است؛ مردم هر جوری که فهمیدند، تشخیص دادند، هشیاری آنها به آنها کمک کرد، انشاءاللَّه همان جور عمل خواهند کرد. انتخابات به فضل الهی و به حول و قوهی الهی انتخابات سالمی است. من میبینم بعضیها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کردهاند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول این سی سال انجام گرفته است - در حدود سی انتخابات - مسئولان وقت در هر دورهای رسماً متعهد شدهاند و صحت انتخابات را تضمین کردهاند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بیخود خدشه میکنند، مردم را متزلزل میکنند، تردید ایجاد میکنند؟ که البته در ذهن مردم عزیز ما با این حرفها تردید ایجاد نخواهد شد. من به مسئولین انتخابات هم سفارش و تأکید میکنم؛ به طور حتم بایستی انتخابات را جوری برگزار کنند که پرشور باشد؛ دست همهی نامزدها باز باشد؛ مردم آزادانه بتوانند انتخاب کنند و انتخابات، سالم و با امانت کامل انشاءاللَّه انجام بگیرد و انجام خواهد گرفت. این را هم در باب انتخابات به شما عزیزان و همهی ملت عزیزمان عرض بکنم؛ دربارهی موضع رهبری در مورد انتخابات، گمانهزنی و شایعه و اینها همیشه بوده و خواهد بود. بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است. بنده گاهی از دولت حمایت میکنم، دفاع میکنم؛ بعضی سعی میکنند برای این کار معنای نادرستی جعل و ابداع کنند. نه، من از دولتها همیشه دفاع میکنم؛ منتها اگر دولتی بیشتر مورد تهاجم قرار گرفت و احساس کردم حملات غیر منصفانهای میشود، بیشتر دفاع میکنم. من طرفدار اِعمال انصافم؛ من میگویم باید منصف باشیم. رفتارها را نگاه کنیم؛ این ربطی به انتخابات ندارد، بحث انصاف و بیانصافی است. حمایت کردن از خدمتگزاران در کشور، وظیفهای است که هم من دارم، هم همه دارند؛ این مربوط به اعلام موضع انتخاباتی نیست. بنده از هر حرکت خوبی، از هر اقدام خوبی، از هر پیشرفتی، از هر خدمتی به مردم، از هر دلجوئیای از محرومین، از هر ایستادگیای در مقابل ظلم و استکبار استقبال میکنم و از آن کسی که این کار را کرده است، تشکر و سپاسگزاری میکنم؛ هر دولتی باشد، هر شخصی باشد؛ این وظیفهی من است. آنچه مربوط به مسائل کشور است، مهمترین مسئله، مسئلهی انتخابات است. انتخابات یکی از آن عرصههای بسیار حساس و تعیینکننده است. اگر هر دورهای از این دورههای انتخابات را شما ملاحظه کنید، تحلیل کنید، خواهید دید در هر کدام ازانتخاباتهای ما - چه انتخابات مجلس، چه انتخابات ریاست جمهوری و بعضی انتخاباتهای دیگر - در هر برههای سعی گردانندگان تبلیغات خصمانهی استکبار جهانی بر این بوده است که حضور مردم را کمرنگ کنند؛ انگیزهی مردم را کم کنند؛ همت آنها را، امید آنها را نسبت به انتخابات از بین ببرند یا کمرنگ کنند. البته به توفیق الهی نتوانستهاند. این نشاندهندهی اهمیت انتخابات است.
وظیفهی نظارت شورای نگهبان بر انتخابات و تضمین صحت انتخابات، از جملهی کارهای بسیار بزرگ و مهمی است که در قانون اساسی بر عهدهی شورای نگهبان گذاشته شده است. اگر نظارت شورای نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیلهی شورای نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات مجلس، چه انتخاباتخبرگان، چه انتخابات ریاست جمهوری، و هر انتخاباتی که نظارت آن بر عهدهی شورای نگهبان است. این وظایفِ یکی از دیگری مهمتر، همه بر دوش شورای نگهبان گذاشته شده است.
وقتی ارادهی مردم در یک انتخاباتی وارد میدان میشود، آن چیزی که بر طبق نظر اکثریت مردم و خواست و آرمان آنهاست، آن تحقق پیدا میکند؛ چه در انتخاب رئیس جمهور، چه در انتخاب نمایندگان مجلس و چه در این دوانتخابی که دو روز بعد انشاءاللَّه برای ملت ایران مطرح است؛ یعنی انتخابات مجلس خبرگان و انتخابات شوراها.
آنچه علیه ملت ایران توطئه کردند، علیه خودشان تمام شد. همین دولت کنونی امریکا که هر وقت هر کدام از سران این دولت - چه آن وزیر دفاعش، چه وزیر خارجهاش، چه خودِ بوش - حرفی علیه ملت ایران زدند، یک جملهی تلخِ تهدیدآمیز بر زبان آوردند که شاید ملت را بترسانند؛ اما هر چه گفتند، بهعکس شد. بوش در قضیهی انتخابات ریاست جمهوری، به ملت ایران پیغام داد که در انتخابات شرکت نکنید؛ اما مردم لج کردند و از همیشهی دوران بیست و پنج، شش ساله، در انتخابات بیشتر شرکت کردند.
صاحبان صلاحیت هم بایستی سعی کنند که خود را در معرض این کار قرار بدهند؛ یعنی واقعاً هر کسی که احساس میکند میتواند و صلاحیت این کار را دارد که در یک چنین مجلسی برای تکلیف و برای خاطر خدا عضو باشد و وظیفهای را که در موعدی که خدای متعال از آن خبر دارد و ما خبر نداریم، بر عهدهی آنها خواهد گذاشت، آن را آزادانه، مستقل و با توجه به تکلیف شرعی انجام بدهد، کسی که یک چنین خاطرجمعیای را از خود دارد، به نظر من وظیفهی شرعىِ اوست که خودش را در معرض این معنا قرار بدهد و به میدان بیاید. ما در مورد انتخاباتهای دیگر هم بارها گفتهایم، کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و امثال اینها در خود صلاحیت میبینند که به داخل میدان بیایند؛ اما در اینجا این مسئله از آن انتخاباتها مؤکّدتر است.
ملت ایران در طول این بیستوهفت سال پیش رفته است؛ موفق شده است. وضع امروز کشور ما قابل مقایسه با وضع بیستوهفت سال قبل نیست. جوانان ما، فضلای ما، روشنبینان و روشنفکران ما رشد کردهاند و پیش رفتهاند؛ ملت ما، علیرغم همهی بدخواهیها و ملعنتهایی که دشمنان در تبلیغاتشان کردهاند، به مبانی انقلاب پایبندتر و علاقهمندتر شد، که نمونهاش را در همین انتخابات ریاست جمهوری دیدید؛ ملت به شعارها رأی داد: شعار عدالتطلبی، شعار خط امام، شعار پایبندی به ارزشهای اسلامی؛ ملت دور این محورها جمع شدند. بحمداللَّه مسؤولان هم توانستند خودشان را در عرصهی حرکت، به مردم نشان دهند. امروز بحمداللَّه همت و حرکت مسؤولان ما - مسؤولان دولتی، نمایندگان مجلس - برای پیشرفت به سمت مبانی و ارزشهای انقلاب ستودنی است؛ آنها کار میکنند و حرفهایی را که گفته شده، به مرحلهی عمل نزدیک میکنند. برای یک ملت، چه از این بالاتر؛ و چه از این زیباتر و شیرینتر؟ بدخواهان جمهوری اسلامی هم همین مسائل را میبینند.
خدا را سپاسگزاریم که در عرصههای مختلف، ملت ما را موفق کرد. سال گذشته در چنین روزی، در خطبهی عید فطر به ملت ایران عرض کردیم که خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده کنند. در اول سال هم به مردم عرض کردیم که امسال را «سال وحدت ملی و مشارکت عمومی» قرار دهند. ملت عزیز ما با اجابت این درخواست متواضعانه، در میدان انتخابات با شادمانی و سرافرازی و با شور و نشاط وارد شد و انتخابات یادگار ماندنییی در کشور و در تاریخ جمهوری اسلامی آفرید. حرکت ملت ایران به سمت آرمانها روزبهروز باید جدیتر و منطبق با اصول و ضوابط، پیشتر و پیشتر برود و ملت ما آماده است.
امروز هم شما نگاه میکنید و میبینید که علیرغم این که مخالفان ملت ایران، دشمنان و توطئهگران ملت ایران، عظمت این ملت و عظمت این حضور سی میلیونی و عظمت این انتخابات را دیدند و در دل خودشان تحقیر شدند، هنوز در زبان حاضر نیستند اعتراف کنند؛ اما واقعیت قضیه این است که این ملت با حرکت خود، با حضور خود، با نشاط خود، بر روی همهی توطئهها خط بطلان کشید، بعد از این هم همینجور خواهد بود؛ منتها شرطش ادامهی تقواست، که تقوا موجب رحمت الهی است. به خودمان مغرور نشویم. مغرور شدن ملتها و مسئولان ملتها همیشه مایهی سرنگون شدن و سقوط آنها شده است. هیچکس نگوید «من» کردم. خدای متعال در قرآن با لحن استهزاءآمیزِ نافذِ خود میگوید که قارون گفت: «قال انّما اوتیته علی علم عندی»؛ من خودم بودم که با توانایی خودم توانستم به این نقطه برسم! خدای متعال او را در اعماق زمین سرنگون کرد. ما باید تلاش کنیم؛ ما باید مجاهدت کنیم. هیچ ملتی بدون مجاهدت، بدون تلاش، بدون ابتکار، بدون نوآوری، بدون فتح مراحل گوناگون پیشرفت، به جایی نمیرسد؛ اما برکت از خداست، توفیق از خداست و تقوا زاد راه است؛ لذا توصیهی همهی پیغمبران تقوا بوده است.
این انتخاباتی که اتفاق افتاد، خیلی حادثهی بزرگی بود؛ حادثهی شیرینی بود. این همه از چند ماه قبل علیه این انتخابات در دنیا تبلیغات کردند و امیدشان این بود که بیست درصد مردم شرکت میکنند؛ این را صریحاً گفتند؛ اما این همت را تصور نمیکردند. ما بارها در صحبتهای عمومی و علنی، خطاب به سیاستگذاران بلوکهای قدرت جهانی میگفتیم به حرف این تحلیلگران غلط اندیش و کجاندیش که شماها را دربارهی وضع ملت ایران گمراه میکنند، گوش ندهید؛ زیرا ملت ایران، این نیست که اینها میگویند. ملت ایران زنده است، ملت ایران مؤمن است، ملت ایران پایبند به مبانی انقلاب است، ملت ایران به دنبال استقلال و به دنبال آرمانهای انقلاب اسلامی و به دنبال عزت ملی و اسلامی خود هست؛ اما اینها باور نمیکردند و با تحلیلهای غلط خودشان نسبت به ملت ایران، حرف زدند و تحلیل کردند و تصمیم گرفتند. ملت ایران در این انتخابات خودش را نشان داد. شرکت بالای مردم، قریبِ سی میلیون؛ و در جمعهی بعد، بیستوهشت میلیون، حادثهی عظیمی است که در این کشور اتفاق افتاد؛ حادثهی بینظیری است. این عزت ملت ایران است؛ این عظمت ملت ایران است؛ عظمت انقلاب است، که همه باید این عظمت را در دنیا بفهمند و منطق ملت ایران را بشناسند و با این محاسبات، با این مردم حرف بزنند و در مقابل این مردم موضع بگیرند. بنده بار دیگر این عظمت را به این ملت تبریک عرض میکنم. انتخابات بسیار خوبی بود؛ حرکت بسیار عظیمی بود؛ کار بسیار پرافتخاری بود. با توجه به حضور مسئولان قوهی قضائیه، این را هم عرض کنم: در خلال این انتخابات، برخی کارهایی انجام گرفت که بنده به عواملی که این کارها را انجام دادند، بدبینم؛ این تخریبهایی که صورت گرفت. بعضی از تخریبها البته از روی بیتوجهی بود؛ بعضی از آقایان و نامزدها یا طرفداران آنها با محاسباتی، حرفهایی نسبت به نظام زدند که واقعبینانه نبود؛ خیلی از مثبتات نظام، از کارهای بزرگ نظام نادیده گرفته شد و سیاهنمایی شد. و پیشرفتهای عظیمی که به وسیلهی دولتها در این سالها به وجود آمده، ندیده گرفته شد؛ اینها از روی غفلت بود، لیکن بعضی از این تخریبها از روی غفلت نبود. تعدادی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مورد تخریب قرار گرفتند؛ تخریبهای غیر منصفانه و ناجوانمردانه؛ حتّی شخصیت موجهی مثل آقای هاشمی رفسنجانی که شخصیت محترم و باسابقهای است، از دم این تخریبها در امان نماند. این، حادثهی بدی بود. رحمت الهی را نباید با اینگونه کارها آلوده کرد؛ با این که ما تأکید کرده بودیم. امروز چون گذشته است، من نصیحت میکنم؛ اما مسئولان قضایی و غیر قضایی، غیر از نصیحت، وظایف دیگر هم دارند؛ آنها عوامل این تخریبها را تعقیب کنند و آنها را پیدا کنند. یک عده به طور مسلّم از روی جهالت و غفلت این کار را کردند، که البته فعل حرامی انجام گرفت؛ لیکن بسیاری از کارهایی که انجام گرفت، کار کسانی بود که به هیچ یک از نامزدها علاقهای نداشتند و تخریب آنها برای تخریبِ فضای انتخابات انجام گرفت؛ آنها تخریب کردند، برای زیر سؤال بردن نظام اسلامی. ما در اختلافات بزرگ مذهبی، فکری، سیاسی دیدهایم که کسانی وارد میدان فتنهانگیزی میشوند و از زبان این، آن را میکوبند؛ از زبان آن، این را میکوبند؛ در حالی که نه به این علاقه دارند، نه به آن! اینها را پیدا کنید؛ مقصران اصلی بایستی مشخص شوند، که مطمئناً دست دشمن در کار است. بعضی اظهارات، متأسفانه عزیزترین قشرهای این کشور، جوانانِ مؤمن و بسیجی، را زیر سؤال برد! اینجور نیست، بلکه دستهای دشمن است که در کار است برای فتنهانگیزی و برای ایجاد فساد. 1) دوران انتخابات دوران شور و التهاب است با پایان گرفتن انتخابات باید هیجان و التهاب، جای خود را به متانت و رفاقت و همکاری بدهد. همه، چه طرفداران نامزد منتخب و چه طرفداران دیگر نامزدهای محترم باید از خود ظرفیت و حلم و دانایی بروز دهند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید کسی را به رفتاری برخلاف شأن یک انسان متعهد و خردمند وادار سازد. وحدت ملی و رفق و مدارا، تضمین کنندهی امنیت کشور و خنثیکنندهی هر توطئه است.
2) اکنون پساز هفتهها گفتن و شنودن، نوبت کار و اقدام است. رئیسجمهور منتخب تا پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است، شایسته است این فرصت، بدون فوت وقت، مصروف اقدامهائی شود که شروع مسئولیت خطیر ریاست جمهوری بدان نیازمند است. همهی مسئولان کشور و نخبگان بخشهای گوناگون، یاری ایشان را تعهّدی انسانی و اسلامی بشمارند. 3) نقش مؤثر و تعیین کنندهی نامزدهای ریاست جمهوری در خلق این حماسهی بزرگ ملی، انکار ناپذیر و سپاس از آنان بر همگان لازم است. اینجانب تشکر وافر خود را به همهی آقایان بویژه به جناب حجتالاسلام و المسلمین آقای هاشمیرفسنجانی که خود از ذخائر انقلاب و از چهرههای برجستهی نظام جمهوری اسلامی ایرانند تقدیم میدارم و امیدوارم این برادر عزیز و همسنگر دیرین مانند همیشه در عرصههای مهمِ نظام اسلامی نقشآفرین باشند. آنچه مردم در جمعهی گذشته در سرتاسر کشور نشان دادند، حماسهی شورانگیزی بود. برندهی انتخاباتی که قریب سی میلیون در آن شرکت کردند، ملت ایران بود و بازندهی آن انتخابات هم کسانی بودند که سعی میکردند مردم را از صندوقهای رأی دور کنند و به شرکت نکردن در انتخابات تشویق کنند. مردم به حول و قوهی الهی حماسهی پرشوری را رقم زدند. من امیدوار هستم و از خدای متعال متضرعانه مسألت میکنم که به ملت ایران توفیق دهد امروز هم حماسهی شورانگیز دیگری را با حضور خودشان در پای صندوقهای رأی رقم بزنند.
البته افتخار رأی قریب سی میلیونی برای ملت ایران باقی ماند و هیچ ترفندی از ترفندهای دشمنان نتوانسته و نخواهد توانست این چهرهی عزت و افتخارآمیز را از ملت ایران بگیرد؛ ولی بههرحال هنوز رئیس جمهور انتخاب نشده. امروز با حضور مردم رئیس جمهور انتخاب خواهد شد و کار هفتهی گذشته تمام خواهد شد و به قول معروف، «کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد.» هرچه مردم بیشتر شرکت کنند و رئیس جمهوری که امروز از آراء مردم کسوت ریاست جمهوری را خواهد گرفت، با آراء بیشتری انتخاب شود، برای صیانت کشور، برای عزت ملت ایران و برای پیشبرد هدفهای والای این ملت بهتر خواهد بود و دوست و دشمن روی آن رئیس جمهور حساب بیشتری باز خواهند کرد؛ لذا امروز وظیفهی دیگری پیشِ روی ماست و آن این است که ما حتماً شرکت کنیم و رأی بدهیم. آنچه هفتهی گذشته مردم نشان دادند و بسیار تحسینبرانگیز بود، متانت مردم بود. با اینکه هوا گرم بود و حضور در صفهای طولانی دشوار بود، اما مردم این دشواری را تحمل کردند و با صبر و حوصله و متانت کار را به نیکی پایان بردند. من امیدوارم و از خدای متعال توفیق میخواهم و از مردم خواهش میکنم که این هفته و این جمعه هم همان روش را در پیش بگیرند؛ با متانت و صبر و حوصله و حلم و ظرفیت برخورد کنند. طرفداران این دو نامزد محترم هیچ حرکت و عملی که نشاندهندهی تعرض به نامزد دیگر است، نسبت به دیگری انجام ندهند؛ و همینطور هم خواهد بود. من مطمئنم که مردم ما بسیار متین، هوشمند و عاقل هستند؛ میدانند که در این شرایط، نیاز کشور به چیست. امروز نیاز کشور به آرامش و حالت سکینهی مردم است و این را بایستی در صندوقهای رأی رعایت کنند. انتخابات جمعهی گذشته بحمداللَّه کاملاً سالم برگزار شد؛ این را، هم رئیس جمهور محترم، هم وزارت کشور و هم شورای نگهبان - که همه، مسؤولان برگزاری انتخابات هستند - رسماً اعلام کردند؛ هم به ما گفتند، هم به مردم اعلام کردند کهانتخابات کاملاً سالم برگزار شده و از آراء مردم کاملاً صیانت شده است. امروز هم من از دستاندرکاران انتخابات - هم مجریان و هم ناظران - جداً و موکداً درخواست میکنم که از آراء مردم حفاظت کنند. آراء مردم امانتی است در دست آنها و بدون هیچگونه جانبداری و دخالت دادن امیال خودشان، رأی مردم را بگیرند و آنچنان که هست، بخوانند و ثبت کنند و سپس اعلام کنند. و همینطور هم خواهد بود. من به مجریان و ناظران انتخابات اعتماد دارم و خدای متعال انشاءاللَّه توفیق دهد به بهترین وجهی انتخابات را برگزار کنند. راجع به رأی این حقیر هم حرف و گپ وجود دارد. اول از آن سوی مرزها حرفهایی گفته میشود، اینجا هم یک عده همانها را تکرار میکنند. رأی من را جز خدا هیچ کس نمیداند. رأی هفتهی گذشتهی من را هیچ کس، حتی نزدیکان من بالاخره ندانستند که من به کی رأی دادم. امروز هم همینطور خواهد بود. وظیفهی این حقیر این است که با مردم راجع به معیارها و اصلانتخابات صحبت کنم؛ و این کار را هم در طول چند ماه اخیر مکرراً انجام دادهام. انشاءاللَّه خدای متعال به تلاش مردم، مسؤولان، مخلصان و دلسوزان برکت دهد و آنچه را که خیر مردم است، برای آنها رقم بزند. امروز هر کس رئیس جمهور شد، رئیس جمهور همهی ماست و ما همه موظف هستیم او را احترام کنیم و در پیشبرد برنامههایی که برای کشور دارد، انشاءاللَّه او را یاری کنیم. شرکت در انتخابات، یک عمل صالح است؛ این عمل صالح را باید با شوق و بوقت انجام داد. بسیاری از کارها هست که زمان آن در یک برههی خاص است؛ انتخابات ریاست جمهوری از این قبیل است. امروز اگر ما ایرانیها اقدام به انتخاب کردیم، امکانی را برای خود و کشورمان به وجود آوردهایم. اگر منِ ایرانی امروز این عمل صالح را انجام ندهم، اینطور نیست که فردا یا پنج روز دیگر یا ده روز دیگر بشود این را انجام داد؛ نه، تا چهار سال دیگر این عمل صالح قابل انجام دادن نیست.
انسان مؤمن و خردمند کار را در وقت خود انجام میدهد. امروز از ساعت ۹ تا پایان وقت، زمان انجام دادن این عمل صالح است. مردم ما خوشبختانه تا امروز نشان دادهاند که اهمیت و معنای این کار را میدانند. وقتی ما در چارچوب قانونی اساسی پای صندوق میآییم و رأی میدهیم، در حقیقت به قانون اساسی و به نظام داریم رأی میدهیم؛ به هر کس رأی بدهیم. الان هفت نفر برای ریاست جمهوری مطرحاند؛ به هر کدام از اینها رأی بدهیم، در حقیقت به نظام رأی دادهایم. یعنی دو کار کردهایم: یکی به یک شخص، و یکی هم به مجموعهی نظام و به قانون اساسی رأی دادهایم. این، مفهوم این کار است و این را مردم کشور ما بخوبی دانستهاند و برای همین هم هست که در انتخاباتهای مختلف شرکت میکنند؛ امروز هم به توفیق الهی شرکت میکنند. دو سه نکتهی کوتاه را هم تذکراً عرض کنم؛ هم به مردم، هم به کسانیکه برای نامزدهای محترمِ انتخاباتی کار میکنند، و هم به مسئولان دستاندرکار انتخابات.
نکتهی اول این است که انتخابات در ذات خود برای جوانها، برای مرد و زن و برای قشرهای مختلف، یک حادثهی شیرین است؛ چون میدان حضور است و احساس میکنند که میتوانند رأی و ارادهی خودشان را به نحوی اعمال کنند. نباید بگذارند این حادثهی شیرین تلخ شود. دشمنان ملت ایران سعی میکنند این حادثهی شیرین را تلخ کنند. دیدید که در چند روز گذشته چندجا حرکات مذبوحانهای کردند و دست به انفجاراتی زدند؛ این برای این است که فضای انتخابات تلخ شود. ما همیشه افتخار کردهایم که انتخابات ایران در دوران انقلاب، در نهایت امنیت و سلامت برگزار شده است. در خیلی جاهای دنیا، روز انتخابات، مردم به جانِ هم میافتند؛ دعوا میکنند؛ خونریزی میشود؛ آدمکشی میشود. افتخار ما این بوده است که در امنیت و آرامش کامل، دو نفر رفیق پای صندوق رأی میروند؛ یکی به این آقا رأی میدهد، یکی به آن آقا رأی میدهد. دشمن میخواهد این محیط امن و امان از بین برود. خود افراد، خود آحاد مردم، خود دستاندرکاران ستادهای انتخاباتىِ نامزدها، به دشمن با قاطعیت «نه» بگویند؛ نگذارند از طریق آنها انتخابات تلخ شود. اینکه خود نامزدها در یکدیگر خدشه کنند، داستان دیگری است که الان وقت مطرح کردن آن نیست؛ اما دستاندرکاران، علاقهمندان و هواداران - که یکی از زید طرفداری میکند، یکی از عمرو، یکی از بکر - مراقب باشند به همدیگر تعرض نکنند. شما به این آقا علاقه داری، طبق علاقه و تشخیصِ خودت عمل کن؛ آن دیگری هم علاقه و تشخیص دیگری دارد؛ شما به او چه کار داری؟ او هم طبق علاقهی خودش عمل کند. بنابراین نباید به یکدیگر تعرض کنند و فضا را تلخ نمایند. این نکته را من به کسانیکه دستاندرکار تبلیغات نامزدهای مختلف هستند - یکی از زید تبلیغ میکند، یکی از عمرو تبلیغ میکند؛ یکی از این، یکی از آن - مؤکداً توصیه میکنم که هر کدام کار خودشان را بکنند؛ به همدیگر کار نداشته باشند. مطلب دوم این است که اختلافنظرهایی که در دوران انتخابات پیش میآید، ممکن است کدورتهایی را بین بعضی از برادران و خواهران بهوجود بیاورد؛ نگذارید این کدورتها باقی بماند. فرض کنید یکی از شما دو رفیق، طرفدار یک نفر هستید؛ دیگری هم طرفدار یک نفر دیگر. در مقام بحث و مجادله، شما میخواهی حرف خودت را ثابت کنی؛ او هم میخواهد حرف خودش را ثابت کند؛ لذا ممکن است از هم کدورت پیدا کنید. این کدورتها روز جمعه باید زیر خاک دفن شود و تمام گردد. کسی که روز جمعه با انتخاب مردم برگزیده شد، او دیگر رئیس جمهور همه است؛ چه کسانی که به او رأی دادهاند، چه کسانی که به دیگری رأی دادهاند، چه حتّی کسانی که فرصت نکردند رأی بدهند؛ چون بعضی در حال سفرند، بعضی بیمارند، بعضی مریضدارند، بعضی گرفتار کارهای شخصیاند. کدورتهایی که در دوران انتخابات بهوجود میآید، باید در روزی که انتخابات برگزار شد، فراموش شود. برادران و دوستانی که در ستادهای مختلف کار میکنند، اگر کدورتی از هم پیدا کردند - آنهایی که با هم مرتبطند - کدورتها را کنار بگذارند و مسأله تمام شود. نکتهی سوم این است که انتخابات یک مسألهی شخصی نیست؛ یک مسألهی عمومی است و ما هم دو نفر رئیسجمهور نمیخواهیم. ما هشت نفر داوطلب ریاست جمهوری داریم، که یکی از این هشت نفر رئیسجمهور خواهد شد. همه موظفند نسبت به کسی که رئیس جمهور شد، همکاری و همدلی نشان دهند. کسی که شورای نگهبان او را تأیید کرده است، در واقع مُهر صلاحیت به او زده است. اختلاف و دعوا سر پیدا کردن صالحتر است. بالاخره حداقل صلاحیتها را داشته است که شورای نگهبان به او مُهر تأیید زده است. اگر هر کدام از اینها رئیس جمهور شدند، آحاد مردم احساس نکنند که آن کسی که ما میخواستیم، نشد؛ پس او به درد نمیخورد؛ او صالح نیست؛ نه، در یک دورهی چهارساله، او رئیس جمهور است. البته مردم باید از او مطالبه کنند و بخواهند؛ ما هم مطالبه میکنیم؛ همچنان که تا الان این کار را کردهایم. تا الان هم ما مطالبات مردم و نظام را از کسانی که رئیس جمهور بودهاند، خواستهایم. بنده اهل این که بیایم در مقابل مردم با کسی دعوا و جنجال راه بیندازم، نیستم؛ اما خدای متعال کمک کرده است و در جریان کار، یک لحظه از مطالبهی حقوق مردم و ارزشهای نظام از مسئولانی که تا کنون سر کار بودهاند، فارغ نبودهام. من از اینها مطالبه کردهام؛ اما اینکه بعضی توانستهاند عمل کنند، بعضی نتوانستهاند؛ بعضی مقداری توانستهاند، بعضی به جهاتی عمل نکردهاند؛ بحث دیگری است. نکتهی بعدی این است که مردم از دعواهای سیاسی و اختلافات سیاسی و من خوبم و تو بدی خستهاند؛ مردم این چیزها را دوست نمیدارند. در کشور کارهای زیادی هست که باید انجام بگیرد؛ کارهای زیادی هم انجام گرفته است. مشکلات فراوانی وجود دارد که باید برطرف شود؛ گرههایی هست که باید باز شود. در کشور باید فساد ریشهکن شود؛ تبعیض نباشد؛ به طبقهی مستضعف و محروم - بخصوص مستضعفینِ بیدست و پا - بهطور ویژه توجه شود؛ اینها وظایف اسلامی ماست؛ وظایفی است که قانون اساسی بر دوش همهی مسئولان کشور گذاشته است؛ هیچکس نمیتواند خود را از این کارها برکنار بدارد. دعواهای لفظی، شعارهای لفاظیگونه، اسم از مفاهیم مبهم و بیسروته آوردن، مشکل مردم را حل نمیکند؛ مردم احتیاج دارند به اینکه در میدان عمل و کار، با لجنهایی که نمیگذارد این دریاچهی مصفا طراوت لازم را داشته باشد، مبارزه شود. کسی که سر کار میآید - هر کس باشد، هر شعاری داده باشد، هر حرفی در مقام ادعا به مردم زده باشد - اولین وظیفهاش این است که برای گرهگشایی مشکلات مردم آستین همت بالا بزند؛ همکاران خودش را از کسانی که مؤمن به حق مردم و مؤمن به کارآیی نظام جمهوری اسلامی هستند، انتخاب کند؛ وارد میدان عمل شود و برای مردم کار کند. نکتهی آخر هم مربوط به مسئولان است. آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابستهی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست. این روزها مناسبت مهم دیگری که وجود دارد، انتخابات است. به پایان مسابقات انتخاباتی و به روز حضور و اظهار هویت یک ملتِ بزرگ داریم نزدیک میشویم؛ لحظهی بسیار مهم و تعیینکنندهای در زندگی جامعهی ماست. جامعهی ما چنین لحظهای را به معنای واقعی کلمه از اول انقلاب تا امروز بارها و بارها لمس کرده و به آن نزدیک شده و در این میدان، امتحان پس داده است.
کسانی که امروز با لحنهای دور از شأن یک انسانِ مستقل و آزاد، به تبع میل دل رسانههای غربی، اینطور وانمود میکنند که ملت ما دارد دمکراسی را یاد میگیرد، حقیقتاً به این ملت ظلم میکنند. ملت بزرگی که بارها و بارها در طول سالهای بعد از انقلاب، آحاد آن، با انگیزه و ایمان و شور و شوق، پای صندوقهای رأی رفتهاند و بدون اینکه از کسی خجالت بکشند، از کسی بترسند و به کسی طمع بورزند، رأی و عقیدهی خود را روی کاغذ نوشتهاند و در صندوق انداختهاند، حالا ما به آنها بگوییم شما دارید یواش یواش به مردمسالاری نزدیک میشوید! این همان حرفی است که رسانههای امریکایی و صهیونیستی و دشمنان ملت ایران، برای تحقیر این ملت شریف، دارند آن را بزرگ و بزک و تکرار میکنند. چرا باید کسانی که از دل این ملت برخاستهاند و شاهد حضور این مردم و همچنین میدان گستردهی آزادی انتخاب در دوران جمهوری اسلامی بودهاند، این حرف ظالمانه و غیرمنصفانه را تکرار کنند؟ نه، ملت ایران در حال آموزش مردمسالاری نیست؛ ملت ایران این را از انقلاب یاد گرفت. ما آحاد ملت، از اولِ تاریخ خود تا دوران انقلاب، در هیچ برههای اینطور آزادانه نمیتوانستیم مسئولان بلندپایهی کشور را خودمان انتخاب کنیم؛ کِی چنین چیزی برای این ملت میسر بود؟ امروز هم در بسیاری از نقاط دنیا هنوز میسر نیست. حتّی در کشورهایی هم که اسم دمکراسی دارند و پرچم دمکراسی را در دست گرفتهاند، آدمهای تیزبین میبینند و میدانند که دمکراسی به معنای مردمىِ شفافِ همگانی که در ایران وجود دارد، در آنجاها نیست. جاهایی کهانتخابات حزبی برگزار میشود، مردمی که به کاندیدای حزب رأی میدهند، آن نامزد را نمیشناسند؛ گاهی اسم او جز از طریق تبلیغاتِ دوران انتخابات به گوششان نرسیده است؛ حزب گفته به این رأی دهید، آنها رأی میدهند. در ایران اینطور نیست. در ایران مردم با شناخت، با معرفت، به قدری که میتوانند و بدون اینکه کسی بالای سر آنها باشد و بگوید به این رأی بده، به این رأی نده، نامزد مورد نظر خود را انتخاب میکنند. حتّی حزبی بالای سرشان نیست که بگوید باید به این شخص رأی دهید؛ تا آدمی که جزو حزب است، مجبور باشد به همان کسی که چند نفر در رأس حزب نشستهاند و انتخاب کردهاند، رأی دهد. میخواهند احساسات عمومی و مردمی را تحقیر کنند و آن را عوامگرایی معنا کنند. آنها دلشان میخواهد احزاب در کشور ما همان نقشی را ایفا کنند که در امریکا و در برخی از کشورهای اروپایی ایفا میکنند؛ یعنی چند نفر آدم در رأس حزب بنشینند و با بده بستانهای سیاسی و اقتصادی و با پول و یا بند و بست دربارهی فلان پروژهی پولساز نفتی و غیرنفتی، یک نفر یا چند نفر را انتخاب کنند، بعد به پیروان و طرفداران خود بگویند به این شخص رأی دهید؛ مردم هم چشمبسته و گوشبسته به او رأی دهند. در ایران هم بعضی دلشان میخواهد اینطوری بشود؛ اما اینجا اینگونه نیست. در کشور ما بحمداللَّه تا کنون نتوانستهاند؛ امیدواریم باز هم نتوانند. اینجا هیچکس - نه رهبری، نه دولت، نه متنفذین حزبی - به مردم ما امر و نهی نمیکند؛ مردم به قدر سعهی اطلاعاتِ خودشان تحقیق و مطالعه و مشورت میکنند و فرد مورد نظرشان را برمیگزینند. ممکن است آنچه آخر سر به نظرشان میرسد، درست هم نباشد - اشتباه باشد - اما خودشان هستند که تصمیم میگیرند؛ و اگر این کار را برای خدا و حاکمیت ارزشهای الهی بکنند، اجر وافری هم پیش خدای متعال دارند؛ این خیلی اهمیت دارد. انسان برود هم رئیسجمهور، نمایندهی مجلس، نمایندهی مجلس خبرگان و عضو شورای شهر را انتخاب کند - یعنی کسی را که خودش میپسندد، یک قدم برای سر کار آمدن او بردارد - و هم پیش خدای متعال ثواب ببرد؛ این یک درآمد دو جانبه است. امروز بحمداللَّه در کشور ما اینگونه است. در این انتخابات هم خدای متعال اینطور مقدر فرمود که انواع سلایق مختلف بتوانند در بین نامزدهای این انتخابات، یک نفر را پیدا کنند. این، چیزی است که امروز برای کشور و ملت ما پیش آمده است. در جامعه، اختلاف سلیقه و اختلاف دید و نظر دربارهی مسائل سیاسی و اقتصادی و مدیریتی و اجتماعی و فرهنگی وجود دارد؛ خیلی خوب، هر کس شخصی را که فکر میکند به نظر او نزدیکتر است، امروز میتواند انتخاب کند. میدان انتخاب بازی در مقابل ملت ما قرار دارد و ملت هم الحمدللَّه شور انتخاباتی دارند؛ پیداست آمادهی حضور هستند و به توفیق الهی حضور خوبی هم به وجود خواهد آمد. البته شرکت در انتخابات، هم حق مردم است و هم تکلیف شرعی و واجب شرعی است. دشمنان ملت ایران هم با این بشدت مخالفند. محاسبه هم محاسبهی دو دو تا چهارتاست. کسانی که با نظام جمهوری اسلامی و با هویت اسلامىِ ملت ایران بشدت مخالفند و آن را بر خلاف منافع خودشان میدانند، به خاطر پشتیبانی مردم از نظام جمهوری اسلامی، درماندهاند؛ والّا قدرتهای مادی دنیا بمب اتم و توپ و تانک و ارادههای خبیث و خدانشناسی و بیرحمی و سنگدلی کم ندارند. آن چیزی که تا امروز مثل سدی جلوی تعرض آنها را به نظام جمهوری اسلامی گرفته، حضور شما مردم است. حضور مردم در روز انتخابات، حضوری واضحتر از همه جای دیگر است. همهی مردم کشور پای صندوقهای رأی میآیند و میتوانند بیایند؛ این یک حضور همگانی است. هر کس پای صندوق رأی میآید، در واقع رأی به جمهوری اسلامی، رأی به قانون اساسی و رأی به مواد غیرقابل تغییر قانون اساسی - یعنی اسلام و ارزشهای اسلامی - میدهد. حضور مردم، یعنی دفاع از جمهوری اسلامی؛ یعنی دفاع از قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی. این برای دشمنان ملت ایران مطلوب نیست؛ لذا سعی میکنند حضور مردم را کمرنگ کنند. از دو سه ماه قبل تا امروز، همهی تبلیغات جهانی و استکباری جهت گرفته است برای اینکه با شیوههای تبلیغاتىِ گوناگون حضور مردم را کمرنگ کنند؛ آنها دلشان میخواهد مردم پای صندوقهای رأی نیایند. البته ناراحت و دستپاچهاند؛ چون گمانهزنیهای آنها نشان میدهد که اکثریت مردم پای صندوقهای رأی خواهند آمد؛ این را فهمیدهاند. ملت ایران برای صیانت کشور خود، برای حفظ منافع خود، برای تزریق خون تازه در رگهای نظام استوار خود، باید در پای صندوقهای رأی حاضر شود و علیه این ارادهی خبیثانهی استکباری اقدام کند. ما روزبهروز داریم به زمان برگزاری انتخابات نزدیک میشویم. انتخابات یک حادثهی مهم است؛ چون مردم اختیار کشور را برای مدت چهار سال به دست انسانی خواهند داد؛ و اوست که میتواند در این مدت بودجه و درآمد و نیروی انسانی و سازمانهای کشور را بهکار بگیرد؛ یا درست، یا خدای نکرده نادرست؛ یا کامل، یا خدای نکرده ناقص؛ یا همراه با صحت عمل، یا خدای نکرده دچار شائبههای سوءعمل؛ یا با توجه به نیازهای مردم، متوجه به باز کردن گرههای زندگی مردم، متوجه به رفع مشکلات انبوهی که وجود دارد، یا خدای نکرده بیاعتنایی به اینها. پس انتخابات از این جهت بسیار مهم است که ملت ایران میخواهد ادارهی کشور را برای چهار سال به دست انسانی بسپرد که از لحاظ قانونی اختیارات بسیار وسیعی دارد، امکانات بینظیری در اختیار دارد و میتواند ملت و کشور را چهار سال و یا حتّی بیش از چهار سال جلو ببرد؛ و میتواند متوقف نگه دارد یا خدای نکرده به عقب برگرداند.
انتخابات از جهت دیگر هم مهم است، و آن این است که انتخابات نماد حرکت اسلامی در کشور ماست. انتخابات، هدیهی اسلام به ملت ماست. امام بزرگوار ما حکومت اسلامی به روش انتخاباتی را به ما یاد داد. حکومت اسلامی در ذهنها و خاطرهها به شکل خلافتهای موروثی به یادگار مانده بود؛ خیال میکردند حکومت اسلامی یعنی مثل خلافت بنیامیه و بنیعباس یا خلافت ترکان عثمانی؛ یک نفر با نام و شکل ظاهری خلیفه، اما با باطن و عمل فرعون و پادشاهان مستبد؛ بعد هم که از دنیا میرود، یک نفر را به جای خود معین کند. در ذهن مردم دنیا، حکومت اسلامی به این شکل تصویر میشد؛ که بزرگترین اهانت به اسلام و حکومت اسلامی بود. امام، حکومت اسلامىِ به روش انتخابات مردم و حضور مردم و تعیین منتخب مردم را - که لبّ اسلام است - بار دیگر برای مردم ما معنا کرد و در جامعهی ما تحقق بخشید. امروز در کشور ما مسئولانِ سطوح مختلف بهوسیلهی مردم انتخاب شدهاند؛ یا مستقیم یا غیرمستقیم. مسئول انتصابی، مسئولیت موروثی، مسئولیت به خاطر پول و چیزهای مادی و دنیوی، در نظام جمهوری اسلامی نداریم. انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات خبرگان تعیین رهبری، و انتخابات شورای شهر جزو افتخارات ملت ایران، جزو افتخارات اسلام، و جزو افتخارات شخص امام است. قانون اساسی ما با تعیین موارد این انتخابهای حساس و سرنوشتسازِ مقطعی توانسته است در دنیای اسلام، ذهنها و فکرهای مؤمن و روشن و تحولخواه را به خود جذب کند. مبنای مردمسالاری دینی با مبنای دمکراسی غربی متفاوت است. مردمسالاری دینی - که مبنای انتخابات ماست و برخاستهی از حق و تکلیف الهىِ انسان است - صرفاً یک قرارداد نیست. همهی انسانها حق انتخاب و حق تعیین سرنوشت دارند؛ این است که انتخابات را در کشور و نظام جمهوری اسلامی معنا میکند. این، بسیار پیشرفتهتر و معنادارتر و ریشهدارتر از چیزی است که امروز در لیبرال دمکراسی غربی وجود دارد؛ این از افتخارات ماست؛ این را باید حفظ کرد. امروز تبلیغات دشمنان سوگندخوردهی این ملت متوجه این است که این انتخابات را کمرنگ و بیرونق کند. معنای کار آنها چیست؟ از انتخابات شما ضرر میبینند. انتخابات شما جمهوری اسلامی را در دنیای اسلام و در افکار عمومی عالم به درستی معنی میکند؛ آنها از این ناراحتند؛ لذا با انتخابات مخالفند. اگر به تبلیغات دشمنان نگاه کنید، میبینید همه بر ضد انتخابات است. گاهی بهطور صوری ممکن است از یک نامزد انتخابات حمایت کنند - با تفسیری که خودشان دارند - اما حقیقت این است که از اصل انتخابات ناراحتند و نمیخواهند انتخابات پُرشوری در این کشور اتفاق بیفتد. البته من امیدوارم و به خدای متعال توکل و اعتماد دارم و میدانم که ملت عزیز ما در این آزمایش هم در مقابل دشمن، سربلند بیرون خواهد آمد. به همهی برادران و خواهران و همهی ملت عزیز ایران سفارش میکنم که فضای انتخابات را، هم گرم و هم سالم نگه دارند. کسانی که به یک نامزد انتخاباتی علاقهمندند، مراقب باشند به خاطر علاقهی به او، نامزد دیگر را تخریب نکنند؛ این بین مردم اختلاف و نقار ایجاد میکند؛ علاوه بر اینکه تخریب اساساً کار درستی نیست و فایدهای هم ندارد. کسی که با تخریب یک نامزد انتخاباتی میخواهد آراء او را کم کند، به مقصود خودش دست پیدا نمیکند؛ هم یک کار غلط و خلاف منطق و در موارد بسیاری خلاف شرع انجام میگیرد، هم فایدهای گیر او نمیآید. فضا را سالم نگه دارید. شما از نامزدِ خودتان حمایت کنید، دیگران هم از نامزدِ خودشان حمایت کنند و به او رأی دهند. در پیدا کردن نامزد مورد نظر دقت کنید. به کسی گرایش پیدا کنید که به دین مردم، به انقلاب مردم، به دنیای مردم، به معیشت مردم، به آیندهی مردم و به عزت مردم اهمیت میدهد. بحمداللَّه میدان برای آزمودن و دیدن و شناختن باز است؛ ملت ما هم هشیار است. الان مسألهی انتخابات ریاست جمهوری هم مطرح است؛ این خودش میدان عظیم و خیلی خوبی است. مسألهی اول، مشارکت است. در زمینهی مشارکت مردم، هر طور که میتوانید، روی خانوادهها و دوستانتان کار کنید. مشارکت، یکی از اساسیترین مسائل است. حضور مردم برای پیشرفت و صیانت کشور لازم است. نه اینکه اگر عدهی زیادی شرکت نکردند، اینها به نظام «نه» گفتهاند؛ بههیچوجه اینطوری نیست. آنهایی که بهخاطر «نه» گفتنِ به نظام نمیآیند، درصد خیلی کمیاند. یکعده بهخاطر بیحالی نمیآیند؛ یکعده بهخاطر بیحوصلگی نمیآیند؛ یکعده روز جمعه کار دیگری دارند و نمیآیند؛ اینها را شما راه بیندازید. والّا کسانیکه معتقد به نظام و قانون اساسی نیستند و دلشان برای بیگانگان و نفوذ آنها پر میزند و منتظر آمدن بیگانگان هستند، درصد بسیار کمیاند. خیلیها ممکن است پای صندوقها نیایند؛ بهخاطر اینکه حوصلهاش را ندارند، وقتش را ندارند، درست اهمیت قضیه را نمیدانند، متوجه تأثیر رأی خودشان نیستند یا به کسی که به او اطمینان و اعتماد کنند، نرسیدهاند؛ یا کسی را هم که شناختهاند، نپسندیدهاند؛ لذا نمیآیند. تلاش شما باید این باشد که مشارکت را به معنای حقیقی کلمه حداکثری کنید. شما دانشجویید، فرزانهاید، روشنفکرید و معیارها را هم میدانید؛ بنابراین نگاه کنید ببینید با معیارهای جمهوری اسلامی، در میان نامزدهای انتخاباتی چه کسی کفایت و نشاط و توانایی لازم را دارد و میتواند وارد این میدان شود و با چالشهای گوناگون دست و پنجه نرم کند و تحت تأثیر دشمن نیست و دشمن از آمدن او خوشحال نمیشود.
امریکاییها - مثل یاوهگوییهای همیشگیشان - باز شروع کردهاند که فلانی باید بیاید، فلانی باید نیاید؛ به شما چه نادانها؟! نمیدانند که هرچه بگویند، مردم عکساش عمل میکنند. میگویند: چرا نظارت هست؟ چرا فلان دسته نتوانستهاند بیایند؟ چرا فلانکس نتوانست بیاید؟ در کشورهای خودشان انواع و اقسام نظارتهای استصوابىِ غلیظ به شکلهای پیچیده وجود دارد. در کشورهای غربی همهجا موانع حذفىِ فراوان وجود دارد. الان در امریکا یک نفر را نشان بدهند که در طول دویست سال گذشته بیرون از دو حزب معروف امریکا سر کار آمده و رئیسجمهور شده. این معنایش چیست؟ ... خودشان این همه موانع حذفی و این همه نابرابری در زمینههای گوناگون سیاسی دارند، اما میگویند چرا شما اصلاً شورای نگهبان دارید؟! یقیناً ورودیهای میدان سیاست باید کنترل شود. میدانِ ادارهی کشور و مدیریت کشور است؛ مگر شوخی است؟ یک کشور را میخواهند دست یک نفر بسپرند؛ لذا باید ورودیهای این میدان کنترل شود و معلوم گردد کسی که دارد میآید، کیست؛ اصلاً عُرضهی این کار را دارد یا ندارد؛ بعد، اعتقاد به این کار دارد یا ندارد؛ بعد، اصلاً میفهمد در کشور چه کار باید کرد یا نه. ملاکهایی وجود دارد؛ باید کسانی باشند که این ملاکها را ببینند و بسنجند؛ قانون اساسی این را پیشبینی کرده. شما معیارها را میدانید. خوشبختانه کشور ما کشور جوانی است؛ لذا چهرهی جوان کشور اقتضاء میکند که یک نشاط خوب و قوی و جوانانه در کل دستگاه اجرایی وجود داشته باشد. نگاه کنید ببینید واقعاً چه کسی طرفدار انقلاب و طرفدار دین و طرفدار عدالت و طرفدار عدم تبعیض بین فقیر و غنی است؛ چه کسی کفایت و دنبالگیری و نشاط لازم را دارد؛ چنین کسی را پیدا کنید. من پریروز هم گفتم که نباید دغدغه و وسوسه کرد. بعضیها هستند که خیلی وسوسه میکنند - آیا این، آیا آن؟ آیا این، آیا آن؟ - آخرش هم یا مجبور میشوند به طاق جفت و استخاره متوسل شوند و یا اصلاً از خیر رأی دادن میگذرند. نه، انسان فکر میکند؛ به کسی میرسد و میگوید: خدایا! نتیجهی تحقیقات من این است. من طبق حجت درونی خودم - که عقل و تفکر است - و بر اساس مشورتی که با دیگران داشتهام، رأی میدهم. خدای متعال قبول میکند؛ ولو این تشخیص، درست نباشد. بنابراین نباید وسوسه کرد. معیارها، معیارهای روشنی است. جوسازی و تبلیغات دروغین و براق و رنگین نباید انسان را از شناخت حقیقت دور بدارد. البته یکی از معیارها هم این است که هرچه دشمنان این ملت میخواهند، عکس آن باید عمل کرد. چیزی که آنها میخواهند، خیر ملت نیست. آنها منافع خودشان را دنبال میکنند. بلندگویان استکباری دنیا که به مجلس هفتم اعتراض میکنند، همان کسانی هستند که مجالس صددرصد فرمایشىِ سلطنتىِ دوران شاه را قبول داشتند. الان هم نظامهایی را که در آنها اصلاً رأیگیری به معنای درست کلمه وجود ندارد، قبول دارند؛ اما به این مجلس اعتراض میکنند! چرا؟ چون آن، منافعشان را تأمین میکند؛ اما این، منافعشان را تأمین نمیکند. آنها دنبال منافع خودشان هستند. اگر جهتی را نشان دادند و به جایی تمایلی داشتند، معلوم است که منافع آنها در آن است؛ که درست نقطهی مقابل منافع ملت و نظام جمهوری اسلامی است و باید با آن مخالفت کرد؛ همان معیاری که امام (رضواناللَّهعلیه) به ما گفتند. انتخابات در پیش است. انتخابات یکی از میدانهای مهم همبستگی است. دربارهی انتخابات حرف زدیم، همه حرف زدند و تا وقت انتخابات هم باز هرچه لازم باشد، عرض خواهیم کرد. آنچه مهم است، این است که مردم در این میدان گزینش، همبستگی خود را نشان دهند. ملت ایران این فرصت گزینش را تا قبل از انقلاب اسلامی در هیچ دورهیی نداشت؛ انقلاب اسلامی است که این فرصت را در اختیار ملت ایران گذاشته است. قبل از انقلاب اسلامی، ملت ایران مینشستند تماشا میکردند تا کسی سر کار بیاید و هرچه میخواهد، تصمیم بگیرد. چه کسی آنها را سر کار میآورد؟ دستهای مختلف و دستهبندیهای گوناگون سیاسی دنیا؛ یک روز روسها، یک روز انگلیسیها، یک روز امریکاییها. در این قضایا، ملت ایران تماشاچی ماجرا و بیاختیارِ محض بود.
آزادی و دمکراسییی که انقلاب به ما داد، حتّی در دوران مصدق هم - که دوران نسبتاً آزاد و به قول خودشان دمکراسی بود - به هیچوجه نبود. دکتر مصدق مجلس شورای آن روز را منحل کرد - یعنی چیزی که به حسب ظاهر نماد دمکراسی بود؛ که البته در آن، دمکراسی هم نبود - و گفت من اختیارات میخواهم. اختیارات را گرفت؛ اول شش ماه، بعد شش ماه دیگر. در دو سال حکومت خودش، یک سال یا بیشتر، با اختیاراتِ مطلق زمامداری کرد؛ خودش قانون وضع میکرد، خودش امضاء میکرد و خودش به اجرا میگذاشت. این کجا با نظام جمهوری اسلامی قابل مقایسه است که یک روز در این بیست و شش سال نشد که مجلس شورای اسلامی و نمایندگانِ مردم نداشته باشد؟ در همهی این دوران، انتخابات، پیدرپی برگزار میشد. بیست و شش سال از عمر جمهوری اسلامی دارد میگذرد و ما حدود بیست و پنج شش انتخابات داشتهایم؛ این فرصتی است برای ملت ایران؛ این فرصت را اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی به ما داد. بعضی نمک خوردهاند و نمکدان میشکنند و نسبت به جمهوری اسلامی ناشکری میکنند. امروز هم طمع دشمنان این ملت و طمع امریکاییها این است که باز بیایند همان آش و همان کاسه را در این کشور برقرار کنند و دیکتاتورییی را به شکلهای جدیدتر و مدرنتری بهوجود بیاورند تا خیلیها نفهمند در این کشور چه دارد میگذرد. اما ملت ما ایستاده است و باز هم میایستد. ملت ایران قدر این آزادی و قدر این حضور مردمی و قدر این اختیار مردمی را باید خیلی بداند؛ همهی ما باید قدر بدانیم. این را انقلاب و اسلام به ما داد. این، نعمت الهی است؛ باید آن را شکر بگزاریم؛ شکرش هم به این است که در این میدان وارد شویم. با برادری و محبت، فضا را فضای محبت کنند. من به همهی کسانی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستند و طرفداران آنها صمیمانه عرض میکنم که فضای کشور را فضای دشمنی و نقار و تشنج و اختلاف نکنند. البته ملت اینطور نیستند؛ گروهی هستند که اگر مجموعشان را بشمریم، به چند هزار نفر نمیرسند - بالاخره هر کس طرفدارانی دارد - اینها فضای روزنامهها و دستگاههای ارتباط جمعی را متشنج میکنند. فضا باید دوستانه باشد؛ هر کس حرفهای خودش را بزند و برنامههای خودش را بگوید و کاری را که خودش میتواند بکند، بیان کند؛ به دیگران چه کار دارند؟ فضا را متشنج نکنند؛ فضا را برادرانه و صمیمانه بکنند. مردم هم نگاه کنند و اصلح را انتخاب کنند. اصلح کسی است که با نیازی که شما برای جامعه میفهمید، تطبیق کند و بتواند نیازهای جامعه را برآورده سازد. بعضیها در شناخت اصلح دچار وسواس و دغدغهی زیاد میشوند. شما تلاش خود را بکنید؛ مشورت خود را بکنید؛ از کسانی که فکر میکنید میتوانند شما را راهنمایی کنند، راهنمایی بخواهید؛ به هر نتیجهیی که رسیدید، عمل کنید و رأی بدهید؛ اجر شما را خدای متعال خواهد داد. ما مأموریم که به آنچه میفهمیم و به آنچه تکلیف الهی تشخیص میدهیم، عمل کنیم؛ مطابق با واقع شد یا نشد، اجر ما محفوظ است. اجر کسی که عامل به تکلیف است، پیش خدای متعال محفوظ است. آیت اللَّه جناب آقای جنتی دبیر محترم شورای نگهبان دامت برکاته
با سلام و تحیت و تشکر از زحمات آن شورای محترم در تلاش برای احراز صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری دورهی نهم، با رعایت موازین قانونی در این امر، از آنجا که مطلوب آن است که همهی افراد کشور از صاحبان سلائق گوناگون سیاسی فرصت و مجال حضور در آزمایش بزرگ انتخابات را بیابند، لذا به نظر میرسد نسبت به اعلام صلاحیت آقایان دکتر مصطفی معین و مهندس مهرعلیزاده تجدید نظر صورت گیرد. امسال، سال تجدید انتخابات ریاست جمهوری است؛ این هم مقطع بسیار مهمی است. هر انتخاباتی برای ملت ما و فضای عمومی کشور مثل نسیمی است که فضا را تغییر میدهد و معطر میکند؛ هوای تازهیی در فضای کشور به وجود میآورد و امیدهای تازهیی در دلها برمیانگیزد. صحنهی انتخابات - بخصوص انتخابات ریاست جمهوری - یکی از جدیترین و پُرشورترین و پُرجاذبهترین صحنههای مشارکت عمومی مردم است.
برای ملت ما این انتخابات مهم است؛ همچنان که برای دشمنان ما هم این انتخابات مهم است. از چند ماه قبل برنامههای تبلیغاتی دشمنان روی انتخابات ریاست جمهوری در 27 خرداد متمرکز شده. آنچه آنها دربارهی انتخابات میخواهند، درست نقطهی مقابلِ چیزی است که منافع ملی کشور و ملت ما آن را میطلبد. آنها میخواهند انتخابات بیرونق باشد و مردم درانتخابات شرکت نکنند. آنها میخواهند انتخابات، اطمینان و اعتمادی را در مردم بهوجود نیاورد. امروز تبلیغاتِ تبلیغاتچیهای خارجی روی این نقطهها متمرکز است؛ مردم را نسبت به انتخابات دلسرد، بیاعتماد و بیاعتنا کنند؛ درست نقطهی مقابلِ آن چیزی که برای ملت و کشور ما مهم است. انتخابات میتواند برای کشور و ملت ما یک وسیلهی مصونیت و یک نمودار اقتدار باشد و ملت و نظام اجرایی کشور را در مقابلهی با چالشهای گوناگون جهانی، از گذشته مستحکمتر کند. انتخابات میتواند نظام جمهوری اسلامی را جوانتر از آنچه هست، بکند. انتخابات پُرشور از سوی مردم میتواند روز نویی را برای آنها رقم بزند. انتخابات، هم در صحنهی خارجی و در مقابل چشم بیگانگان، هم در صحنهی داخلی، و هم برای پیشرفت کشور، یکی از مهمترین و اساسیترین رویدادهاست. دشمن میخواهد انتخابات نباشد. اگر میتوانستند روی مردم و یا گروههای سیاسی اثر بگذارند، کاری میکردند که اصلاً انتخابات برگزار نشود؛ کاری که در انتخابات مجلس هفتم میخواستند انجام دهند و مایل بودند اساساً انتخابات برگزار نشود. اینکه یک نظام اسلامی - نظامی زیر پرچم توحید و دین - میتواند مردم سالاری را به شکل آشکار و واضح و با زبان گویا در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد، درست عکس تبلیغات استکبارىِ دنیای لیبرال دمکراسی است. آنها میخواهند بگویند مردم سالاری منحصر در ماست. نمیتوانند این را تحمل کنند که یک نظام اسلامی و دینی، با ارزشهای والای ایمانىِ خود بتواند مردم سالاری را اینطور نهادینه کند. در طول بیستوپنج سال، حداقل بیستوپنج انتخابات در این کشور برگزار شده است و مردم پای صندوقها رفتهاند و گزینهها و خواست خودشان را تحقق بخشیدهاند و مسؤولان را خودشان انتخاب کردهاند. بنابراین انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم است. انتخابات دارد نزدیک میشود. مردم باید آگاهانه پای صندوقهای رأی بروند و انتخاب کنند. همانطور که عرض کردیم، انتخاباتجلوهی بسیار زیبا و جذاب مشارکت عمومی است؛ مؤثرترین وسیله برای این است که هر فردی بتواند آرمانها و خواستها و مطلوبِ خود را در قالب اجرایی قرار دهد و آن را به تحقق نزدیک کند. اگر کسی را طبق آرمانها و آرزوهای خودتان انتخاب کردید، این امکان که آن آرزوها تحقق پیدا کند، به واقعیت نزدیک میشود. کسی که فکر میکنید برای تحقق خواستها و آرزوها و گشودن گرههای مهمی که برای شما در زندگی مطرح است، مناسب و شایسته است، وقتی او را انتخاب کردید، در واقع بلندترین قدم را برداشتهاید؛ برای اینکه این مشکلات از بین برود. هر خواستهیی - چه مادی و چه معنوی - در این انتخاب و در تعیین مسؤول قوهی اجرایی میتواند تحقق پیدا کند. رئیس جمهور در کشور ما نقش بسیار مهمی دارد؛ تبلیغات بیگانه میخواهد عکس این را نشان دهد. آنها دشمنانه حرف میزنند. رئیس جمهور یکی از مؤثرترین، و در دستگاه اجرایی مؤثرترین عنصر برای حل مسائل کشور است. در میان مسؤولان کشور، هیچ مسؤولی به قدر رئیس جمهور در قانون اساسی ما امکانات و تواناییها و عرصهی عظیم خدمتگزاری ندارد. بودجهی کشور و همهی مسؤولان طراز اول اجرایی کشور در اختیار اوست؛ اوست که میتواند کشور را آباد کند و از لحاظ علمی و صنعتی و مسائل انسانی و یا از لحاظ امنیت، کشور را به پیش ببرد؛ کفایت و تواناییهای اوست که میتواند زندگی را در کام مردم شیرین کند. آنچه مورد نیاز ملت و کشور است، رئیسجمهورِ کارآمد و باکفایت است. مسؤولیتهای حساس و تاریخىِ امروز بر دوش رئیس قوهی مجریهی ماست. قانون همه چیز را در اختیار رئیس قوهی مجریه قرار داده است. انسانی که دارای کارآمدی و کفایت باشد و به هدفها و استقلال این ملت و لزوم پیشرفت این کشور ایمان داشته باشد، میتواند بسیاری از کارها را بکند؛ همچنانکه بحمداللَّه دولتهای متعدد در طول سالهای گذشته کارهای بزرگی انجام دادند. محصول کارهای آنها در اختیار مسؤولان بعدی است که بیایند و در راه خدمت به مردم و شیرین کردن کام آنها این کارها را تکمیل کنند. البته رهبری در پشتیبانی از رئیسجمهور هیچگونه درنگی نمیکند. کسی را که مردم انتخاب کنند و رئیسجمهور قانونی کشور شود، همیشه مورد احترام و تکریم و حمایت جامع رهبری در همهی دولتها بوده؛ بعد از این هم باید باشد. اما آنچه در درجهی اول اهمیت قرار دارد، این است که اهتمام همهی مردم، نخبگان مردم و مسؤولان گوناگونِ بخشهای مختلف این باشد که رئیسجمهوری انتخاب شود که بتواند گرههای زندگی مردم را در دوران کنونی باز کند؛ وظایف این دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل کند. انشاءاللَّه مردم کاری کنند که خدای متعال رئیسجمهوری با این تواناییها و با این رویکردها برای این کشور مقدر کند. هر دوره خصوصیتی دارد و هر کدام از مسؤولان در دورههای گذشته کارهایی انجام دادند. امروز ما احتیاج داریم که در کشورمان تلاش و پیشرفت و رشد علمی و فناوری، همراه با عدالت اجتماعی و مبارزهی با فساد باشد. آنچه برای رئیسجمهور آینده بسیار مهم است، این است که با همهی وجود در پی کار و تلاش برای مردم باشد. لذا من در اول سال عرض کردم؛ آنچه کشور احتیاج دارد، رئیسجمهور بانشاط، مصمم، کاردان، توانا، پیگیر و با حوصله است؛ رئیسجمهوری که قدر مردم را بداند؛ با مردم صمیمی باشد؛ برای مردم مجاهدت کند؛ برای مردم کار و تلاش کند؛ ظرفیتهای کشور را آنچنان بهکار بگیرد که مردم بتوانند از این ظرفیتها در همهجا بهرهمند شوند؛ رئیسجمهوری که اعماق کشور و روستاهای دورافتاده برای او با تهران تفاوتی نداشته باشد؛ حق مردم شهرهای بزرگ و کوچک در نظر او یکسان باشد؛ بتواند برای رفع تبعیض و پُر کردن شکاف میان ثروتمندان و فقرا تلاش و کار کند؛ رئیسجمهوری شجاع، با تدبیر و مؤمن به هدفهای انقلاب و نظام باشد. البته بدیهی است که رهبری از فرد خاصی حمایت نمیکند؛ از معیارها حمایت میکند. ما دنبال این هستیم که این معیارها تحقق پیدا کند. بنده دنبال این هستم که شخصی سر کار بیاید و قوهی مجریه را اداره کند که خود را خدمتگزار مردم بداند و توانایی داشته باشد و به آرمانهای امام و نظام اسلامی معتقد و پایبند باشد و حقیقتاً عدالت و مبارزهی با فساد برای او حائز اهمیت باشد. دعا میکنیم خدا دلهای مردم را به این سمت هدایت کند که بتوانند چنین کسی را - که امروز مورد نیاز لحظهی تاریخىِ حساس ِ این کشور است - انتخاب کنند. اگر خدای متعال توفیق دهد که رئیسجمهورِ کارآمدِ باکفایتِ پُرنشاطِ شادابی که علاقهی به مردم و علاقهی به عدالت و علاقهی به رفع فساد و تبعیض برای او در درجهی اولِ برنامهها قرار داشته باشد، سر کار بیاید، من به شما عرض بکنم که بسیاری از مشکلات اساسی این کشور - چه مسائل داخلی و چه مسائل خارجی - حل خواهد شد. امسال بخصوص همبستگی ملی اهمیت ویژه یی دارد؛ اولاً به خاطر مسأله ی بسیار مهم انتخابات ریاست جمهوری که در پیش است؛ ثانیاً به خاطر این که یک بار دیگر ملت ایران با همبستگی و مشارکت خود توطئه های دشمنان ایران اسلامی را خنثی کنند. کمتر از سه ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی است. حرفهای فراوانی در این زمینه وجود دارد که در طول این مدت به ملت عزیز عرض خواهد شد.
آنچه امروز درباره ی این مسأله عرض می کنم، چند نکته است: یکی این که حضور آگاهانه در انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب هوشمندانه از سوی آحاد مردم، یک مشارکت در سرنوشت کشور است. کشور ما متکی به آراء مردم است. علت این که دشمنان ملت و طمع ورزان به این آب و خاک نتوانسته اند در طول بیست وشش سال گذشته گزندی وارد کنند، حضور و اراده و مشارکت مردم در صحنه های مختلف بوده است. راهپیمایی های شما در بیست ودوم بهمن یا در روز قدس و شرکت شما در انتخابات های گوناگونِ سالهای گذشته، این کشور را بیمه کرده است. مشارکت در سرنوشت کشور علاوه بر این که در اداره و تعیین مدیریت کشور نقش دارد، در خنثی کردن دشمنىِ دشمنان هم بزرگترین نقش را ایفا می کند. نکته ی بعد این است که انتخابات، هم حق ملت است، هم یک وظیفه ی ملی است. نظام جمهوری اسلامی نظامهای انتصابىِ قدرتها را نسخ کرد و انتخاب مردم را در مدیریت کشور دارای نقش کرد. این حق آحاد ملت است که بتوانند انتخاب کنند و در تعیین مدیر کشور دارای نقش باشند. از سوی دیگر وظیفه هم هست؛ به این خاطر که این شرکت می تواند روح نشاط و احساس مسؤولیت را همیشه در جامعه زنده نگه دارد و حضور مردم در صحنه را به رخ دشمنان این ملت بکشد. انتخابات فقط یک وظیفه نیست، فقط یک حق هم نیست؛ هم حق شماست، هم وظیفه ی عمومی است. نکته ی بعدی این است که انتخابات ریاست جمهورىِ امسال نسبت به سایر انتخابات ها اهمیت بیشتری هم دارد؛ و آن به خاطر این است که در سال 13844 برنامه ی چهارم توسعه و پیشرفت کشور آغاز می شود. این اولین برنامه در طول مدت اجرای سند چشم انداز بیست ساله است. امروز کشور ما به حول و قوه ی الهی به این توانایی و قدرت رسیده است که بتواند آینده ی بیست ساله ی ایران را طراحی کند و چشم انداز روشنی برای این مدت در جهت اهداف والا و حقوق طبیعی و شایسته ی این ملت ترسیم کند. این مدت بیست ساله، یعنی چهار برنامه ی پنج ساله. اولین برنامه، امسال آغاز خواهد شد. در آغاز برنامه، یک مدیریت کارآمد، با کفایت و پُرنشاط باید سر کار باشد تا بتواند سازه های این برنامه را مستحکم و استوار کند و پایه های این برنامه را به طور عمیق و محکم پی ریزی کند. اهمیت این انتخابات در این است که ملت ایران می خواهد مدیری را انتخاب کند که بتواند موانع اجرای برنامه را از سر راه ملت ایران بردارد؛ مثل بولدوزری که موانع را برمی دارد تا جاده یی را صاف کند. یک انسان قوی، با کفایت، دارای نشاط و شادابی و شوق به کار و احساس مسؤولیت خواهد توانست حرکت بیست ساله به سمت چشم انداز را - که امسال این شروع انجام می گیرد - با قوت و قدرت آغاز کند. مدیری که ملت ایران در انتخابات برخواهد گزید، شروع کننده است؛ در واقع وارد کننده ی کشور در یک دوره ی جدید و در یک حرکت تازه به سمت همان چیزهایی است که ملت ایران به آن احتیاج دارد. در طول سالهای گذشته، از بعد از جنگ تا امروز، کارهای فراوانی در این کشور انجام شده؛ هر کس انکار کند، بی انصافی کرده است. ساخت زیربناهای کشور، کارهای عمرانی فراوان، پیشرفت های علمی و فناوری؛ بنابراین در همه ی زمینه ها کار شده است. آنچه امروز مهم است، این است که همه ی بناهای رفیعی که در طول این مدت به وجود آمده و ساخته شده است، تأثیر خود را در واقعِ زندگی مردم نشان دهد؛ آب عظیمی که پشت این سد متراکم شده و به وجود آمده است، به مزرعه ی زندگی مردم راه پیدا کند و نتایج این تلاش ها سر سفره ی مردم و در زندگی آنها دیده شود؛ این کار بزرگی است؛ این برداشتن موانع از سر راه را می طلبد. تعیین مدیریت قدرتمند و توانایی به این ترتیب، جزو کارهای امسال ملت ایران است. نکته ی بعدی در این زمینه این است که رئیس جمهور جایگاه بسیار والایی دارد؛ توانایی و اختیارات فراوانی از لحاظ قانونی متوجه رئیس جمهوری است؛ بودجه ی کشور در اختیار رئیس جمهور است؛ مدیران کشور در سطوح مختلف در اختیار رئیس جمهور هستند؛ بنابراین تعیین رئیس جمهور، یعنی تعیین مدیری که بتواند ثروت عظیم مردم را که در بودجه و امکانات و مدیریت های کشور متبلور است، به نحوی در سرتاسر آفاق این ملت گسترش دهد تا نیازهای مردم با این ثروت عظیم برآورده شود. ملت و کشور ما بر اثر تلاش دولتهای چند سال گذشته، ثروت متراکمی از امکانات به دست آورده است. مدیریت های آینده باید بتوانند این ثروت را افزایش دهند و آن را در زندگی مردم بگسترانند و با فساد به معنای واقعی کلمه مبارزه کنند. اگر ما ملت ایران این توفیق را پیدا کنیم که رخنه های فساد را در این مجموعه ی عظیم ببندیم، آن وقت معلوم خواهد شد که دستاوردهای انقلاب برای این مردم چقدر شیرین و گواراست و چگونه می تواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد. انتخابات آینده به این دلایلی که گفتم، بسیار مهم است. مردم بایستی هوشمندانه و آگاهانه انتخاب کنند و در میان نامزدهای گوناگون، کسی را که احساس می کنند به این معیارها نزدیک است، برگزینند؛ این یک کار بزرگ است و کار شما مردم است. مردم باید با چشم باز در این صحنه ی مهم حاضر شوند و ان شاءاللَّه خدای متعال کمک کند و دلهای مردم را هدایت کند تا فرد با کفایت، شجاع، با اخلاص، دارای روح مردمی، شاداب و با نشاط، مؤمن به هدفها و ارزشهای انقلاب، مؤمن به مردم، مؤمن به نیروی مردم و معتقد به حق مردم را انتخاب کنند؛ این مهمترین بخش مشارکت عمومی مردم در امسال است. در همه چیز مشارکت عمومی مهم است، و این از جمله ی کلیدی ترین است. از همین حالا به فکر روز بیست وهفتم خرداد - که روز انتخابات است - باشید و از الان جستجو و تفحص خودتان را آغاز کنید. البته نامزدها هنوز به طور رسمی به ملت معرفی نشده اند، ولی در زمان قانونىِ خود معرفی خواهند شد. هر کس در اقصی نقاط کشور این حق را دارد که به سهم خود در این انتخابات بزرگ شرکت کند. کسی که در اقصی نقاط این کشور زندگی می کند، حق او با کسی که در مرکز کشور زندگی می کند، یکی است؛ لذا هر کسی حق دارد. از اجتماع این اشخاص و افراد، رأی سهمگین و اراده ی مستحکم و عزم راسخ این ملت بروز خواهد کرد و شکل خواهد گرفت؛ و این همان چیزی است که برای ایجاد زمینه ی مساعد برای آبادی کشور و برای دفع دشمنان می تواند مؤثر باشد. ملتها بیدارند. ما باید بیدار باشیم. جمهوری اسلامی باید بیدار باشد. بیداری ما یک شعار نیست؛ باید حواسمان جمع باشد. در تعیین دولتها، در انتخاب رئیس جمهور - که تا زمان برگزاری انتخابات، چند صباح دیگر بیشتر باقی نمانده - و در گزینش کسانی که در صحنهی سیاسی کشور بناست فعالیت کنند، باید حواسمان جمع باشد. هر یک از اشخاص و شخصیتها و مسؤولانی که در رأس یک مجموعهی کاری قرار دارند، تعیینکنندهاند؛ هم ایمان آنها، هم عزم و ارادهی آنها، و هم کاردانی و کفایت آنها تعیین کننده است. فرض بفرمایید اگر راجع به فلان مسألهی فرهنگی ایراد دارید، یا اگر به فلان مسألهی فنی کشور ایراد دارید، همهی اینها برمیگردد به مدیریتهای گوناگون؛ نه فقط مدیریت در رأس و بالا؛ نه، گاهی مدیریت بالا خوب است، منتها مدیریتهای متوسط و میانی - که اِشراف و نظارت مسؤولان عالیرتبه بر کار آنها لازم است - گاهی نمیگذارند کار به نتیجهی مطلوب برسد. بنابراین، این گزینشها تعیینکننده است. در این زمینهها باید با احساس مسؤولیت و ملاحظهی جوانب و با چشم باز و بصیرتِ کامل وارد شد.
در رأس کار باید کسانی قرار بگیرند که ایمانشان به اسلام و انقلاب و ارزشهای اسلامی و انقلابی در حد کافی باشد؛ در ارزشهای اسلام تردید نداشته باشند و توان و نشاط و قدرت تحرک و پیگیریشان متناسب با اینهمه کاری باشد که جمهوری اسلامی دارد، تا انشاءاللَّه کشور جلو برود. ملت ایران راه خود را با قدرت ادامه می دهد. ما راه سازندگی مادی و معنوی کشورمان را پیدا کرده ایم. ملت ایران به برکت اسلام قادر است دنیا و آخرت و اخلاق و معنویت خود را آباد کند. ملت ایران این راه را شناخته و پیش رفته و ایستاده است. در مقابل همین حرفها هم ملت ایران مستحکم تر خواهد شد. حضور شما ملت ایران در مقابله ی با یاوه های دشمنان، در راهپیمایی بیست ودوم بهمن، در انتخابات ریاست جمهوری و در پای صندوقهای رأی، به فضل الهی خودش را نشان می دهد. این حضور، قدرت و عزت و عزم ملت ایران را نشان خواهد داد.
... در این کشور باید با فقر و فساد و تبعیض مبارزه شود. علاج مشکلات این کشور این است که به طور جدی اجرای عدالت پیگیری شود؛ تبعیض برداشته شود؛ با فساد و فقر و عوامل فقر به طور واقعی مبارزه شود؛ این کارها، کارهای قوای سه گانه است؛ اعم از قوه ی مجریه و قوه ی مقننه و قوه ی قضاییه. البته مهمترین بخش در اختیار قوه ی مجریه است. مردم باید دنبال رئیس جمهوری باشند که این توانایی، این شادابی، این قدرت، این احساس مسؤولیت و این آمادگی به کار در او وجود داشته باشد. مردم تحت تأثیر حرف این و آن هم قرار نمی گیرند؛ تشخیص می دهند؛ این را مردم ما نشان داده اند. فرصت وجود دارد؛ مردم تشخیص بدهند و انتخاب کنند. البته در انتخاباتی که چند ماه دیگر در پیش است، آنچه در درجه ی اول مهم است، عزم عمومی مردم است. ملت ایران نشان بدهند که به مسأله ی انتخابات بی تفاوت نیستند؛ به این مسأله اهمیت بدهند؛ این اساس کار است. بعد هم ان شاءالله خدای متعال توفیق بدهد و هدایت کند تا دل و ذهن مردم به سمت کسی برود که دارای چنین خصوصیاتی باشد. آن وقت حرکت عمومی ملت ایران روزبه روز شتاب بیشتری خواهد گرفت و خدای متعال هم وعده کرده است که هر ملتی تلاش و کار کند، به او اجر خواهد داد و نتایج را به او عطا خواهد کرد. برکات و رحمت الهی، تصادفی و شانسی نیست که بخوابیم و این برکات بدون دلیل بر ما نازل شود؛ نه، خدای متعال خودش در قرآن، و اولیاء ما در کلماتشان، برای ما روشن کرده اند؛ باید تلاش کرد، باید کار کرد، باید مجاهدت کرد تا ان شاءالله به نتایج رسید. یک جمله هم امروز به مناسبت حادثه ی بسیار مهمی که در نیمسال آینده در پیش داریم، عرض کنم؛ مسأله ی انتخابات ریاست جمهوری. تقریباً حدود شش ماه به این انتخابات باقی است و وقت زیاد است برای سخن گفتن و سخن شنیدن، فقط من یک جمله ی کوتاه عرض می کنم:
ملت ایران در این گزینشها و در این انتخاباتها همیشه بیداری و حضور خود را در صحنه اثبات کرده اند. آنچه که باید به عنوان راهبرد اساسی مورد نظر همه باشد، عبارت است از حضور حداکثری مردم. باید شرکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری آینده که ان شاءالله جزو حماسه های ملی خواهد شد، شرکتی باشد که دشمن را از دست اندازی به ایران اسلامی و ملت سرافراز ایران مأیوس کند. ملت ما همیشه با بهره گیری از فیوضات و معنویات، خود را برای کارهای بزرگ آماده کرده است و ان شاءالله ملت ایران آماده می شود و مصمم است که یکی از بهترین و پُرشورترین انتخاباتها و گزینشهای ملی را برگزار کند. آنچه که برای مردم در این انتخابات و همه ی گزینشهای ملی و انتخاباتها مهم است، این است که سطح کارآمدی نظام روزبه روز ارتقا پیدا کند؛ این اساس مسأله است. اگر مردم دنبال رئیس جمهور یا دنبال نماینده ی مجلس می گردند یا دنبال دیگر کسانی هستند که می خواهند آنها را با انتخاب تعیین کنند، در پی آن هستند که انسانهای کارآمدی را بر اریکه ی مسؤولیت بنشانند تا آنها بتوانند سطح کارآمدی نظام را افزایش بدهند و مشکلات مادی و معنوی مردم را حل کنند؛ این خواست مردم است. حالا گروهها و احزاب و عناصر سیاسی هم هر کدام نقطه نظرهایی دارند؛ آن نقطه نظرات برای خودشان است. مردم می خواهند کسانی مسؤولیتها را به عهده بگیرند که دلسوز، با کفایت و کارآمد باشند. بحمدالله امروز کارهای زیادی شده؛ زیربناهای مهمی از کشور آماده ی بهره برداری شده است. بازوان قوی و باکفایت یک مسؤول مؤمن و وفادار به آرمانهای انقلاب - که آرمانهای مردم است - خواهد توانست بسیاری از گره ها را باز کند؛ مردم دنبال این هستند. فرصت فراوان است؛ حرفها در این زمینه زیاد است؛ ان شاءالله در زمان خود این حرفها گفته خواهد شد و مردم ما مثل همیشه بابصیرت، با آمادگی، با انگیزه و نشاط این آزمایش بزرگ را هم از سر خواهند گذراند. جمهوری اسلامی به معنای حقیقی کلمه، نظام مردمسالار و متّکی به مردم است. کشوری با شصت، هفتاد میلیون جمعیت، هر سال یک انتخابات در همه شؤون؛ از انتخاب رهبری نظام گرفته تا رئیس جمهور، تا نمایندگان و اعضای شوراها؛ اینها باانتخاب مردم سرِ کار میآیند. دشمن در مقابل این پدیده، درمانده است. نظام، مردمسالار و متّکی بر ایمان مردم و برخاسته از دل مردم است. طبعاً ایجاد گسیختگی بین مردم و چنین نظام و تشکیلاتِ حکومتیای آسان نیست. مردم به دلسوزی مسؤولان اعتماد دارند و میدانند که مسؤولان ارشد نظام با دلسوزی کار میکنند؛ البته جاهایی میتوانند، جاهایی هم نمیتوانند. پس شرط موفّقیت دشمن در چالشی که با ملت ایران دارد، این است که با وسایل تبلیغاتی گوناگون، تصویر نادرستی از نظام جمهوری اسلامی بهوجود آورد. اینجا نقش تبلیغات معلوم میشود؛ نقش روزنامه، نقش کتاب، نقش امواج رادیویی و تلویزیونی که در دنیا اینطور متوجّه ایران است و با زبان فارسی برنامه پخش میکنند. معلوم میشود تبلیغات چقدر برای اینها اهمیت دارد. باید علیه ایران بهعنوان یک کشور استبدادی و مرتجع تصویرسازی کنند و افکار را ضدّ تمدن معرفی نمایند. رئیس جمهور امریکا سخنرانی میکند و میگوید ما از دنیای متمدّن دفاع میکنیم! اینها تمدّن را چه چیز معنا میکنند؟ اسم حمله به عراق برای نفت و این همه فاجعهآفرینی را دفاع از تمدّن میگذارند! یعنی خود را دنیای متمدّن مینامند و غیر آنها - هر که هست - غیرمتمدّن است! سعی میکنند تصویرسازیشان از کشورهای اسلامی و از جمله کشور ما این چنین باشد؛ هم در افکار عمومی دنیا و هم تا آنجایی که بتوانند، در افکار عمومی خود این کشورها.
در موقعیت حسّاس کنونی، کارِ مجموعه دستگاه دولت باید بیوقفه شروع شود و بدون اندکی لنگی و سستی، با جدّیت کامل ادامه پیدا کند. این چند ماهی که معمولاً از هنگام انتخابات - یا حدود انتخابات - تا تشکیل دولت جدید، وقفهگونهای در امور پیدا میشود، بسیار خسارتبار است. حتّیالمقدور باید این زمان را کوتاه کرد. امیدواریم انشاءاللَّه مجلس شورای اسلامی هم نهایت همکاری را با رئیس جمهور محترم بکند و هر چه زودتر کابینه دولت تشکیل شود و به کارهای مهمّی که برعهده آنهاست، بپردازند.
به مناسبت صحنه پُرشکوه انتخابات ریاست جمهوری در روز جمعه گذشته و حضور مردم و ورود آگاهانه آنها در میدان انتخاب، لازم است صمیمانه از همه ملت ایران تشکّر کنم. حقّاً ملت عظیمالشّأن ما بعد از گذشت سالهای متلاطمِ ابتدای انقلاب تا امروز، توانسته است آگاهی و هوشیاری خود را در زمینههای مختلفِ مورد علاقه یک ملت ارتقاء بخشد. خدای متعال را بسیار سپاسگزاریم که این توفیق را به ملت ما داده است. هرچه در طول سالهای متمادی، بدخواهانِ این ملت و این کشور خواستهاند که مردم را از حضور در صحنههای عمومی کشور دور کنند، موفّق نشدهاند و علیرغم آنها، مردم شرکت گسترده و افتخارآفرینی در تعیین سرنوشت کشور داشتهاند و این موجب تحسین هر بینندهای است. امیدواریم که خدای متعال این ملت بزرگ و فهیم و هوشیار و مؤمن و نجیب را مشمول تفضّلات ویژه خود قرار دهد.
حماسهی حضور پرشور شما در انتخابات، صفحهی تابناک دیگری بر افتخارات بزرگ انقلاب افزود. یکبار دیگر آگاهانه و بهنگام، دفاع جانانهی خود از نظام اسلامی را به همه نشان دادید و یاوههای دشمنان این مرز و بوم را باطل ساختید. یکبار دیگر بر وفاداری خود به قانون اساسی که انتخاب رئیس جمهور را حق و تکلیف شما دانسته است پای فشردید. یکبار دیگر بر سرپیچی خود از ارادهی مراکز استبکاری و مداخلهجو اصرار ورزیدید و وسوسهی شیطانی آنان را که میکوشیدند ملت را از حضور درکنار صندوقهای رأی دلسرد کنند، نقش برآب کردید. و بالأخره یکبار دیگر به اثبات رساندید که ایران اسلامی میتواند باتکیه بر عزم ملت خود، راه استقلال و آزادی از چنبرهی سلطهی بیگانگان را که درس بزرگ اسلام است تا نقطهی مطلوب بپیماید.
اکنون رئیس جمهور که مدیر اجرائی کشور و مسئول پیشرفت مادی و معنوی است، با رأی و تشخیص شما انتخاب شده و نمونهی اشکار مردمسالاری دینی در برابر چشم ملتهائی که تشنهی نظام اسلامی و مردمیاند، آشکار گشته است. اینجانب جبهه خشوع در برابر خداوند متعال بر خاک سائیده، این توفیق بزرگ ملی را شکرگزاری میکنم، و سپاس و تحسین خود را به پیشگاه ملت عظیمالشأن ایران تقدیم مینمایم. به رئیس جمهور محترم، توفیق دوبارهی خدمتگزاری به مردم و کشور عزیز را تبریک میگویم و ایشان را به وظیفهی شکر الهی و قدردانی از ملت و اهتمام به وظائفی که قانون اساسی بر عهدهی ایشان نهاده است و تلاش بیوقفه در راه رفع مشکلات کشور متذکر میگردم. از دیگر نامزدهای محترم ریاست جمهوری که با حضور در صحنه و طرح مباحث اساسی، ذهنهای جوینده به ویژه جوانان را به راهِ اندیشیدن و تصمیم گرفتن کشاندند و زمینهی حضور حماسی مردم را فراهم ساختند تشکر میکنم. لازم میدانم از مراجع معظّم تقلید و علمای اعلام و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و برجستگان حوزه و دانشگاه که در تشویق مردم به شرکت در انتخابات، نقش بزرگی ایفاء کردند و نیز از صدا و سیما که با ابتکار و برنامهریزی هوشمندانهی خود انگیزه و شور و شوق را در مردم زمینهسازی کردند، صمیمانه تشکر کنم. همچنین قدردانی و تشکر خود را از شورای محترم نگهبان و وزارت کشور و مجریان و ناظران که در راه این وظیفهی بزرگ کوششی خستگیناپذیر نشان دادند، و نیز از نیروی انتظامی و دیگر کسانی که به نحوی به این امر کمک کردند، ابراز میدارم و همکاری و همدلی آنان را در انجام دادن وظائفی که قانون بر عهدهی آنان نهاده است انتظار میبرم. از طرفداران انتخاباتی همهی نامزدهای محترم و نیز از دستاندرکاران امور سیاسی در همه جای کشور میخواهم که قدر این نعمت الهی را بدانند و با متانت و رفتار خردمندانه، از بروز هر آنچه خدا و خلق را ناخشنود میسازد، جلوگیری کنند. در تجربهی افتخارآمیز انتخابات مردمی همهی ملت بَرندهاند. با طرح مسئله برنده و بازنده خواستهی بدخواهان را که به جز به شکستن وحدت ملّی نمیاندیشند برآورده نکنید و فضای زندگی مردم را با غوغاهای تحمیلی آلوده نسازید. امروز انشاءاللَّه برای ملت ایران و کشور عزیزمان روز مبارکی است. به توفیق الهی، مردم در پای صندوقهای رأی حاضر خواهند شد و مثل همیشه که با حضور خودشان توانستهاند در مقابل دشمنیها، به کشور آبرو و مصونیت ببخشند، این بار هم انشاءاللَّه همینطور خواهد شد. امروز هر برگه رأیی که به صندوقها انداخته میشود، در حقیقت رأی به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی است و این برای کشور بسیار باارزش و بااهمیت است. لذا شما میبینید که بوقهای بیگانه، همه سعی خودشان را میکنند تا شاید بتوانند انتخابات را کمرونق کنند؛ اما نخواهند توانست؛ چون ملت ما در طول چندین سال گذشته و در انتخابهای متعدّد، همواره توانسته است در دنیا رکورد حضور در پای صندوقهای رأی را بشکند و حضورش در پای صندوقها و نشان دادن مردمسالاری در این کشور، تقریباً از همه کشورهای غربی و کشورهای لائیک بیشتر بوده و این دفعه هم به فضل الهی همینطور خواهد شد.
البته من مجدّداً به مردم توصیه میکنم که این کار را کوچک نشمرند. مسأله این است که امروز انشاءاللَّه مدیر اجرایی کشور انتخاب خواهد شد. در نظام جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری شأن مهمّی است. بازوی اجرایی نظام، دولت و رئیس جمهور است. مردم نشان دادهاند که هر کاری ممکن بوده و میتوانستهاند، برای نظام کردهاند؛ نظام هم باید هر کاری میتواند، برای مردم بکند. امیدواریم که انشاءاللَّه دولت جدیدی که روی کار خواهد آمد، بتواند مردم و کشور را با طعم عدالت اجتماعی، بیشتر آشنا کند؛ چون امسال، سال «رفتار علوی» نام گرفته و امیدواریم در آخر سال از مردممان، خیلی شرمنده نباشیم. توصیهای هم به مسؤولان و دستاندرکاران میکنم و آن این است که هم هیأتهای اجرایی و هم هیأتهای نظارت باید کمال دقّت خودشان را به کار ببرند تا از آراء مردم صیانت شود و این آراء با امانت کامل شمارش و قرائت گردد؛ کمااینکه بحمداللَّه همینطور هم بوده است. امروز، روز رأیگیری و پایان رقابتهاست. من میخواهم به ملت عزیزمان - بخصوص به دستاندرکاران مسائل سیاسی - توصیه کنم که وقتی از امروز عبور کردیم، مسائل رقابت و بَرنده و بازنده و خطّ و خطوط و امثال اینها را کنار بگذارند. امروز هر کس که بر اثر آراء مردم به ریاست جمهوری انتخاب شد، رئیس جمهورِ همه است. همه باید با او همکاری و احترام او را حفظ کنند؛ او هم باید حقوق همه را به طور یکسان رعایت کند. همه باید دست به دست هم دهند و به دولت کمک کنند تا انشاءاللَّه بتواند گرههای زندگی مردم را باز کند و کشور را هرچه بیشتر به سمت هدفهای والا پیش ببرد. وقتی امام بر روی عنصر «مردم» تکیه میکرد، لفّاظی نمیکرد؛ به معنای حقیقی کلمه به اصالت عنصر «مردم» در نظام اسلامی معتقد بود و مردم را در چند عرصه مورد توجّه دقیق و حقیقی خود قرار داد.
عرصه اوّل، عرصه تکیه نظام به آراء مردم است. تکیه نظام به آراء مردم، یکی از میدانهایی است که مردم در آن نقش دارند. حضور مردم و اعتقاد به آنها باید در اینجا خود را نشان دهد. در قانون اساسی ما و در تعالیم و راهنماییهای امام، همیشه بر این نکته تأکید شده است که نظام بدون حمایت و رأی و خواست مردم، در حقیقت هیچ است. باید با اتّکاء به رأی مردم، کسی بر سر کار بیاید. باید با اتّکاء به اراده مردم، نظام حرکت کند. انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات خبرگان، انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات دیگر، مظاهر حضور رأی و اراده و خواست مردم است. این یکی از عرصههاست. لذا امام بزرگوار، هم در دوران حیات خود بهشدّت به این عنصر در این عرصه پایبند باقی ماند و هم در وصیّتنامه خود آن را منعکس و به مردم و مسؤولان توصیه کرد. در حقیقت انتخابات و حضور مردم در صحنه انتخابِ رئیس جمهور، نمایندگان مجلس و یا سایر انتخابهایی که میکنند، هم حقّ مردم است، هم تکلیفی بر دوش آنهاست. در نظام اسلامی، مردم تعیینکنندهاند. این هم از اسلام سرچشمه میگیرد. عنصر سومی که برای امام اهمیت داشت، نظم و قانون بود. لذا حتّی قبل از آنکه انقلاب به پیروزی برسد، امام دولت معیّن کرد. انقلابهای دنیا یا کودتاهایی که به اسم انقلاب در دنیا به وجود میآمدند - که دهههای میانی قرن گذشته میلادی از اینگونه انقلابها پُر بود - هیچکدام اینطور نبودند. وقتی در کشوری انقلاب میشد - یا انقلاب حقیقی، یا کودتایی به اسم انقلاب - مدتها از دولت و تشکیلات دولتی و نظم دولتی خبری نبود. یک گروه به نام مسؤولان انقلاب، زمام کشور را در دست میگرفتند و طبق میل و تشخیص خودشان - هرطور بود - عمل میکردند. در انقلاب اسلامی، امام اجازه نداد اینطور بشود؛ حتّی از قبل از پیروزی انقلاب دولت تعیین کرد تا نظم وجود داشته باشد. با اینکه آن وقت شورای انقلاب هم بود، اما امام خواست با شکل قانونی و منطقی، کشور اداره شود. اصل تشخیص اینکه چه نظامی در کشور بر سر کار بیاید، این را امام به عهده رفراندم و آراء عمومی گذاشت. این هم در دنیا سابقه نداشت. در هیچ انقلابی در دنیا، ما نشنیدیم و ندیدیم که انتخاب نوع نظام را - آن هم در همان اوایل انقلاب - به عهده مردم بگذارند. هنوز از پیروزی انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام همهپرسی درباره نظام اسلامی را اعلان کرد، که مردم به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند. چند ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که امام گفت باید قانون اساسی نوشته شود. آن کار هم نه به وسیله جمعی که خود امام معیّن کند، بلکه باز به وسیله منتخبان مردم صورت گرفت. مردم اعضای مجلس خبرگان را - که منتخبان مردم بودند - انتخاب کردند تا قانون اساسی تدوین شود؛ باز مجدداً همان قانون را به رأی مردم گذاشتند. هنوز یک سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند؛ بعد از مدت کوتاهی هم مجلس شورای اسلامی به راه افتاد. بنابراین از اوّل، مبنای کارِ انقلاب بر نظم و قانون بود.
انتخابات، مظهر حضور مردم است. انتخابات، هم حقّ مردم و هم وظیفه آنهاست. حقّ مردم است؛ برای این که بیایند و مدیر اجرایی کشور را انتخاب کنند. تکلیف مردم است؛ چون با حضور شما، نظام تقویت پیدا میکند؛ اسلام عزیز میشود؛ حاکمیت اسلام در دنیا سرافراز میگردد و توطئه دشمن - که اسلام را به جدایی از آراء مردم متّهم میکند - باطل میشود. حضور شما میتواند دفاع از اسلام و کشور و انقلاب محسوب شود. هر مقدار این حضور وسیعتر و قویتر باشد، نشانه اقتدار بیشترِ نظام اسلامی است. نظام اسلامی در مقابل چشمهای دوستان و دشمنان خود در دنیا به این میبالد که تعداد حاضر شوندگان در پای صندوقهای رأی، زیاد است. این مایه افتخار نظام اسلامی است. همه کسانی که در مقابل اسلام و آینده این کشور احساس مسؤولیت میکنند، وظیفه دارند که در این آزمایش الهی شرکت کنند. البته این حضور باید آگاهانه و از روی تحقیق و با به دست آوردن حجّت بین خود و خدا باشد. کسی که رأی میدهد و فردی را انتخاب میکند، باید برطبق تشخیص باشد. این تشخیص را به دست آورید و انشاءاللَّه با قاطعیّت در این آزمایش الهی شرکت کنید.
بحمداللَّه در طول این بیستودو سال، همه انتخابات مختلفِ ما در محیط آرام برگزار شده است. کسانی که از خارج از این مرزها میخواهند خواست و اراده شوم خودشان را بر این کشور و این مردم حاکم کنند، اوّلاً خواستهاند مردم در انتخابات شرکت نکنند و انتخابات بیرونق باشد؛ ثانیاً اگر انتخابات صورت میگیرد، با آشوب و دعوا و تنازع و درگیری همراه باشد. اما مردم در طول این بیستودو سال هر وقت انتخاباتی بوده است، با آرامش خود توی دهن دشمن زدهاند و این بار هم به امید خدا و با همّت شما مردم عزیز، باید همینطور باشد. انشاءاللَّه دولتی که براساس این انتخاب تشکیل میشود، خود را خادم اسلام و مردم و در صفِ اوّل مقابله با دشمنان بداند و این کشور و این ملت را یک قدمِ بلند به آرمانهای اسلامی - که مایه سعادت و خوشبختی مردم است - نزدیک کند. هم همّت کنید و هم از خدای متعال بخواهید که به شما و مسؤولان کمک کند تا بتوانند این وظایف بزرگ را انجام دهند. مسأله اصلیای که امروز در نظر دارم عرض کنم، مسأله انتخابات است که مسأله بسیار مهمّی است. انتخابات را یک حادثه کوچک نگیرید. همه انتخابهای کشور همینطور است؛ اما انتخاب ریاست جمهوری مهمتر است.
انتخابات ریاست جمهوری، مظهر آزادی و قدرت انتخاب و رشد ملت ایران است. برای یک ملت - مثل بعضی از ملتهایی که شما میبینید با همه باد و بروتی که دارند - ننگ است که در انتخابات ریاست جمهوری اش، سیوپنج درصد یا چهل درصد حائزان شرایط شرکت کنند. پیداست که مردم به نظام سیاسىِ خود نه اعتماد دارند، نه اعتنا میکنند و نه امید دارند. با بعضی از شهروندان امریکایی، قبل از همین انتخابات اخیرشان مصاحبه کرده بودند و گفته بودند به چه کسی رأی میدهید؟ گفته بودند چه فایده، چه فرقی میکند؛ به هیچ کس! همینطور هم شد؛ عملاً سیوچند درصد شرکت کردند. در ایران اسلامی، هفتاد درصد، هفتادوپنج درصد، هشتاد درصد واجدان شرایط شرکت کردند. این خیلی افتخار است؛ این نشاندهنده آن است که این ملت روی پای خودش ایستاده و به مسائل خودش نگاه میکند و میخواهد در این مسأله تصمیم بگیرد. حضور مردم در انتخابات، یکی از مهمترین مظاهر اقتدار ملی است. اینکه ما ابتدای سال عرض کردیم که امسال را سالِ اقتدار ملی بدانید و دنبال آن باشید، وظیفه همه ماست که این کار را بکنیم؛ منتها هر کدام به سهم خودمان. یکی از پایههای اقتدار ملی همین است که مردم پای صندوقهای رأی بروند و رأی بدهند و رئیسجمهور را انتخاب کنند. البته سلایق مردم مختلف است؛ نامزدها هم متعدّدند؛ هر کدام از آنها هم سلیقه و نظری دارند و مردم هم به یک نفر رأی میدهند؛ این مسأله بعدی است. مسأله اوّل این است که همه در این آزمون عمومی ملت ایران شرکت کنند و نشان دهند که ملت ایران زنده است و به سرنوشت کشورش علاقه دارد. تحلیلگران گوناگون در اطراف دنیا، روی این موضوع حساب میکنند؛ خیلی از آنها میدانند و بعضی هم دیدهاند و بعضی نیز در پروندهها خواندهاند که در این مملکت، از اوّل مشروطیت تا قبل از انقلاب - که حدود شصت سال فاصله بود - جز موارد بسیار معدودی، مردم به صندوقهای رأی مجلس اعتنا نکردند. زمامداری کشور هم که در اختیار خانواده دستنشانده بود. آنها میبینند که امروز مردم ایران وارد میدان میشوند و خودشان مسؤولان کشور را انتخاب میکنند. این شرف و عزّت بزرگی برای ملت ایران است. نکته بعدی این است که آحاد ملت ما باید بدانند آنچه بکارند، میدروند. بعضی ممکن است در رأیگیری شرکت نکنند؛ بعد بگویند چرا فلان کار نشد. شما باید شرکت میکردید و آن کسی را که فکر میکنید میتواند این کار را انجام دهد و میپسندید، انتخاب میکردید تا آنطور که میخواهید، بشود. نمیشود ما در انتخابات شرکت نکنیم؛ بعد نتیجه انتخابات احیاناً آنطور که ما میپسندیم، نشود؛ سپس بگوییم چرا نشد! بله، وقتی انسان شرکت نکند، همین است. همه باید شرکت کنند؛ این یک وظیفه است؛ هم وظیفه اسلامی است، هم وظیفه میهنی و ملی است و حفظ عزّت و شوکت کشور به این وابسته است، هم وظیفه سیاسی است - کسانی که فهم و تشخیص سیاسی دارند، وظیفه دارند وارد شوند - هم وظیفه اخلاقی است؛ حقوق مردم اقتضاء میکند که در این میدان وارد شوند. کارهایی که باید در این کشور انجام گیرد، اقتضاء میکند که انسان در این میدان وارد شود. انتخابات را مغتنم بشمارید و قدر بدانید و در آن شرکت کنید؛ حادثه بسیار مهمّی است. در قانون اساسی ما، رئیسجمهور مقام والایی است. در قانون اساسی، هم وظایف سنگینی بر دوش رئیسجمهور گذاشته شده - که در اصول مختلف آن مطرح گردیده است - هم اختیارات و امکانات زیادی در اختیار رئیسجمهور است. در مجموعه نظامِ قانون اساسی ما، این اختیارت و امکانات و وظایف، منحصر به فرد است. رئیسجمهور اختیارات فراوانی دارد: قوّه مجریّه و بودجه کشور و وزارتخانههای گوناگون در اختیار اوست. حقّاً و انصافاً جا دارد که آحاد مردم نسبت به این قضیه احساس مسؤولیت کنند. خوشبختانه کسانی که وارد این میدان شدهاند، افراد متعدّدی هستند و میتوانند سلایق مختلفی را به خودشان جذب کنند. در اینجا افراد باید با دقّت و تعقّل و محاسبه وارد شوند و از خدای متعال هم بخواهند آنچه که خیر و صلاح این ملت است، به آنها توفیق دهد تا انجام دهند. افرادی که از تأیید شورای نگهبان عبور کردهاند، قانوناً صالحند. البته صلاحیتها یک اندازه نیست؛ صالح داریم، اصلح داریم؛ تشخیصها مختلف است؛ یکی چیزی را ملاک قرار میدهد و کسی را اصلح میداند و کسی چیز دیگر را ملاک قرار میدهد. اشکالی ندارد؛ اینها نباید موجب اختلاف شود. مبادا به خاطر علاقهمندی یک دسته به یک نامزدِ ریاست جمهوری و دسته دیگر به یک نامزد دیگر، بین آحاد مردم شقاق و اختلافی پیدا شود. چه مانعی دارد؟ قانون همین را خواسته است که مردم طبق سلایقِ خودشان بگردند و انتخاب کنند. البته کسی که در این میان، حائز اکثریت آراء خواهد شد، رئیس جمهورِ همه ملت ایران است؛ فقط رئیس جمهورِ آن کسانی که به او رأی دادهاند، نیست. یعنی همه ملت ایران باید او را رئیس جمهور بدانند و خودشان را موظّف بدانند که مقام ریاست جمهوری او را حفظ کنند و شأن او را نگهدارند. البته او هم باید متقابلاً خود را موظّف بداند که حقوق همه آحاد مردم را - چه آنهایی که به او رأی دادند، چه آنهایی که به او رأی ندادند، چه آنهایی که رقیب انتخاباتی او بودند - رعایت کند. ساز و کار قانونی، این است. البته کسی که انتخاب شود، مورد حمایت رهبری هم خواهد بود. از اوّل انقلاب هم تا به حال همینگونه بوده است. رئیسجمهور مورد حمایت رهبری است، برای اینکه بتواند کارهای خودش را انجام دهد. تا آنجایی که خلاف قانون نباشد، به او کمک میشود تا بتواند کارهای خودش را انجام دهد و پیشرفت کند. وظایف فراوانی بر عهده رئیسجمهور است. عمده این وظایف دو چیز است. البته از همه ظرفیتها و قابلیتها و استعدادهایی که در این کشور وجود دارد، باید استفاده شود. همه نیازهای این کشور - نیازهای امروز، حتّی زمینه نیازهای فردا - باید در تصمیمگیریها دیده شود. باید عدالت، محور و اساس باشد. باید امنیتِ همهجانبه مورد توجّه باشد؛ امنیّت اجتماعی، امنیّت اقتصادی، امنیّت فرهنگی، امنیّت آبرویی. مردم در نظام جمهوری اسلامی باید احساس کنند که جان و مال و فرزندان و ناموس و فکر و عقیده و سرمایهگذاری و فعّالیت اقتصادیشان برخوردار از امنیّت است. بهداشت مردم، عزّت و هویّت ملی مردم، ارتقای علمی کشور، کارآمدی دستگاه اداری و فسادزدایی از آن، در قانون اساسی وجود دارد. اینها وظایف مهمی است که باید وجهه همّت قرار گیرد. البته همه این وظایف در چهار سال ریاست جمهوری قابل عمل نیست؛ بسیاری از اینها در بلند مدّت محقّق میشود و در دورههای متعدّد، افرادی باید این کارها را پی بگیرند تا به نتایجی برسد؛ منتها جهتگیری باید اینها باشد. چند توصیه هم به نامزدهای محترم ریاست جمهوری عرض کنیم. در مقام قضاوت و نظردادن درباره این افراد، ما به همه نگاه یکسانی داریم. البته انسان در دلش یکی را درجه یک میداند، یکی را درجه دو میداند. این مسأله قلبی و شخصی است؛ ولی نگاه ما به این مجموعه ده نفری که امروز در میدان هستند، و به حسب قانون، صلاحیتشان ابراز شده، نگاه برابری است و هیچ کس را بر دیگری ترجیح نمیدهیم. البته بنده هم مثل شما باید بگردم و در بین اینها، اصلح را تشخیص دهم و شخصاً به او رأی دهم؛ شما هم باید کار را خودتان بکنید. اگر میتوانید، تشخیص بدهید؛ اگر نمیشناسید، از دیگری که میتواند امین باشد، سؤال کنید.
بههرحال ما به آقایان محترمی که در این میدان هستند، این چند توصیه را عرض میکنیم: در تبلیغاتشان ارزشهای نظام را ندیده نگیرند؛ همدیگر را تخریب نکنند و از دادن آمارهای سست بپرهیزند. اگر قرار شد به مردم آماری بگویند و حرفی بزنند، آمارهای دقیق ارائه کنند. با مردم با کمال صداقت حرف بزنند؛ هرچه عقیدهشان هست، به مردم بگویند. اگر بخواهند در دل مردم اثر بگذارند، این صداقت، بیشتر در دل مردم اثر میگذارد. آن چیزی که حقیقتاً عقیده و نیت آنهاست، آن را به مردم بگویند؛ اختیار با مردم است که چیزی را انتخاب کنند. وحدت ملی را خدشهدار نکنند. طوری نباشد که به خاطر جذب یک دسته یا یک گروه، حرفی بزنند که وحدت ملت خدشهدار شود. وعدههایی که معلوم است نمیتوانند به آنها عمل کنند، به مردم ندهند. آنچه که در چارچوب قانون اساسی است و امکانات مملکت از امکانِ آن حکایت میکند، آن را به مردم بگویند. بله، به مردم قول بدهند که اگر رأی آوردند، با همه قوا و قدرتِ خودشان و با اتّکال به خدا و با اتّکای به مردم، مدیریّت عالی و کلان کشور را در دست میگیرند و پیش میبرند؛ «خذها بقوّة»؛ با قوت این مأموریت را به دست بگیرند و پیش بروند و در هیچجا ضعف نشان ندهند. تبلیغات پُرخرج هم نکنند. یکی از کارهایی که بنده - چه در تبلیغات انتخابات مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری - همیشه نگران آن هستم، این است. نه خودشان تبلیغات پُرخرج کنند، نه به طرفدارانشان اجازه دهند. بعضی افراد ممکن است بگویند به ما ربطی ندارد؛ این کار پُرخرج را دیگران میکنند. شما بگویید نکنند. خوشبختانه آنگونه که اطّلاع پیدا کردم، ساعتهای فراوانی برای نامزدها وقت گذاشتهاند که از طریق تلویزیون و رادیو با مردم حرف بزنند. شاید سیزده، چهارده ساعت هر کدام از این حضرات وقت دارند که با مردم حرف بزنند. خیلی خوب؛ این بهترین تبلیغات است. رادیو و تلویزیون همهجا وجود دارد؛ چه نیازی هست که برای تبلیغات گوناگونِ رنگینی که بعضی جاها میکنند، پول زیادی مصرف شود که احیاناً بعضی افراد هم نتوانند خودشان آن خرج را کنند و مجبور باشند از کسانی بگیرند و خدای نکرده وامدار شوند؟ از جمله مسائل مهم کشور، همین مسأله انتخابات ریاست جمهوری است. من درباره انتخابات ریاست جمهوری انشاءاللَّه حرفهایی خواهم زد و توصیههایی خواهم کرد؛ اما چون این روزها فرصت ثبت نام داوطلبان ریاست جمهوری است، چند مطلب را عرض میکنم:
اوّل، کسانی که در خودشان این توانایی و همّت را مییابند که بتوانند در آن موقعیت قرار گیرند، باید بروند و خودشان را در معرض قرار دهند. این یک وظیفه است. وظیفه آحاد عظیم ملت هم این است که در این حادثه بسیار مهمّی که به سرنوشت کشور مربوط میشود، دلسوزانه و مسؤولانه شرکت کنند. در هر نوبت از انتخابات ریاست جمهوری - البته انتخابات دیگر نیز همینطور است؛ منتها انتخابات ریاست جمهوری مهمتر است - بوقهای تبلیغاتی دشمنان پیشاپیش مشغول سمپاشی و آلوده کردن و زهرآگین نمودن فضا میشوند تا شاید بتوانند به انتخابات لطمهای بزنند. شما و همه ملت عزیز ایران بدانید - و میدانم که میدانید - دشمن چشم دوخته است که انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات بیرونقی شود. برای آنها این مهمّ است. در درجه اوّل، دشمن مایل است که انتخابات بی رونق شود - البته در درجه دوم ممکن است کسی را بر کسی ترجیح دهند؛ اما آن درجه بعدی است؛ نقطه مقابل آن، برای دلسوزان نظام و شخص اینجانب، در درجه اوّل این مهم است که انتخابات، انتخاباتپُررونق و پُرشوری شود و آحاد عظیم مردم، شرکت در انتخابات را وظیفه خودشان بدانند. نکته بعدی در باب انتخابات این است که مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند؛ چون امر کوچکی نیست. مسأله انتخابات، مسأله سپردن سرنوشت بخش عمده امکانات کشور به یک نفر و یک مجموعه است. سرنوشت مسائل اقتصادی، مسائل فرهنگی، روابط خارجی و مسائل گوناگون دیگر تا حدود زیادی به این قضیه وابسته است. درست است که قوای دیگر هم هر کدام وظایفی دارند، اما مهمترین مسائل و فعالیتهایی که در بخشهای مختلف کشور به جریان میافتد، به قوّه مجریّه مربوط است که سرنوشت آن در این انتخابات معلوم میشود. البته ما هنوز درست نمیدانیم چه کسانی نامزد خواهند شد؛ از فردا معلوم خواهد شد. کسانی میروند نامزد میشوند؛ بعد هم شورای نگهبان طبق وظیفه قانونی خود، کسانی را که از لحاظ معیارهای قانونی صلاحیت دارند، مشخص خواهد کرد. سپس من و شما بایستی در بین این مجموعه نگاه کنیم و کسی را که اصلح است، انتخاب کنیم. این هم وظیفه بسیار مهمی است. نکته سوم در این زمینه، خطاب به نامزدهای انتخابات است. انتخابات در کشور ما باید مسابقهای برای خدمت باشد، نه مسابقهای برای کسب قدرت. انتخابات اسلامی اینگونه است. آنجایی که دعوا بر سر قدرت است، آنطوری میشود که شما در بعضی از انتخابات دنیا مشاهده میکنید. یک نمونهاش را هم در انتخابات اخیر امریکا دیدید. آنجا دعوا بر سر قدرت است؛ دست به یقهاند؛ هر طرف میخواهد قدرت را به حزب و مجموعه خودش منتقل کند. مسأله، مسأله کسب قدرت است. صریحاً هم میگویند: تلاش میکنیم تا به قدرت و مقام برسیم. در منطق اسلامی، قدرت و عزّت و آبرو و خوشنامی و امکانات، فقط و فقط برای خدمت به مردم و حرکت دادن خود و جامعه و کشور در راه نظام مقدّس اسلامی و رسیدن به آرمانهای بلندی است که انسانها نیازمند آنند. این مسند، مسابقه برای خدمت و زحمتکشی است. هر کس که آماده است تا بیش از دیگران زحمت بکشد و توقّعی را که مسؤولان کشورهای دیگر از مقام و موقعیت خود دارند، نداشته باشد، داخل این میدان شود. نباید کسانی تصوّر کنند که رسیدن به ریاست یا فلان مقام - همچنان که در دنیا معمول و رایج است - باید با برخورداریهای فراوان همراه باشد. ما امسال را به عنوان سال رفتار علوی نامگذاری کردیم. ما کجا، رفتار علوی کجا؟ اما بالاخره وظیفه داریم. چارهای نداریم، جز اینکه در این راه حرکت کنیم. ما باید فاصله خود و رفتار علوی را کم کنیم و تا آنجایی که میتوانیم، جدّ و جهد نماییم. یکی از اوّلین قدمها در این راه، همین است. افزون طلبی برای مسؤولان ممنوع است. مشی اشرافیگرایانه برای مسؤولان کشور، نقطه ضعف به شمار میآید. اگر دیگران این را لازمه رسیدن به مقامات عالیه کشور میدانند، در نظام اسلامی، اینها نه تنها لازمهاش نیست، بلکه نقطه ضعف هم محسوب میشود. بنابراین داوطلبان بدانند که این راه، راه خدمت است؛ مسابقه و رقابت در این راه هم رقابت برای خدمت کردن هرچه بیشتر است. اگر اینطور شد، آنگاه در تبلیغات، در بیان مطالب نسبت به یکدیگر یا نسبت به خود، حدود رعایت خواهد شد. آخرین نکتهای که در باب انتخابات عرض میکنم، این است که فضای انتخابات باید سالم باشد. نباید عدّهای با قلم و بیان و مطبوعات، و عدّهای هم با ابراز مخالفت با فلانی یا طرفداری از این نامزد یا آن نامزد، فضا را آلوده کنند. کسانی که به اسلام احترام میگذارند، کسانی که قدر و ارزش جمهوری اسلامی را ارج مینهند، کسانی که از ما حرفشنوی دارند، در هر جای کشور هستند، از همین اوّلِ کار مراقب باشند. کارشکنی نسبت به دیگران، لجنپراکنی علیه این نامزد یا آن نامزد، بدگویی کردن و افشاگریهای بیپایه و اساس نسبت به اشخاص، همه اینها کارهای ممنوع و ضدّ ارزش و خلاف مشی جمهوری اسلامی و خلاف حق است. از این کارها اجتناب کنند. در اوایل سال 80، ما مسأله بسیار مهم انتخابات ریاست جمهوری را داریم که عرصهای برای حضور ملت در صحنه سیاسی کشور و مظهری برای اقتدار ملی است. حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری و انشاءاللَّه آراء متراکم و بالایی که به صندوقها خواهند ریخت، مظهر اقتدار ملی و عظمت ملی و انشاءاللَّه مظهر وحدت ملی خواهد بود. امیدواریم که ملت ما در سایه این اقتدار و این حرکت و تلاش و کار، بتوانند هم وحدت را - که آرزوی عمومی مردم است - هم امنیت را - که نیاز اساسیِ ملت ماست - و هم بسیاری از برنامههای خودشان را عملشده و تحقّقیافته ببینند.
خدای متعال یکی از بزرگترین نعمتهایی که به ما داده، همین است که بسیاری از مسؤولان ما با مسائل، هوشیارانه و خردمندانه برخورد کردند و فهمیدند زبان چرب دشمن، یک دام دشمنانه است. نسبت به رئیس جمهور محترم فعلی و رئیس جمهور محترم قبلی، همین نقشه را عمل کردند و ناکام شدند. قبل از انتخاب رئیس جمهور محترم فعلی ما و بعد ازانتخاب ایشان، تبلیغات جهانی را پُر کردند از اینکه دستگاههای مختلف غربی از ایشان حمایت میکنند. البته ایشان از همان اوّلین مصاحبهای که بعد از شروع مسؤولیت انجام دادند، دشمن را مأیوس کردند. تا امروز هم الحمدللَّه همینطور بوده است.
نظام اسلامی، نظام کمونیستی نیست؛ نظام اسلامی است؛ نظامی جوان و منعطف و پُرتلاش و مردمی است. من آن روز به آقای خاتمی عرض میکردم که هیچ نظامی در دنیا - حتی دمکراسیهای غربی؛ چه در امریکا، چه در فرانسه، چه در جاهای دیگر - نمیتواند ادعا کند که مثل نظام ما مردمی است؛ برای خاطر اینکه در دمکراسیهای غربی عدّهای پای صندوقهای رأی میآیند و رأی میدهند. مثلاً حزب گفته به آقای زیدبنعمرو رأی بده، او هم ورقه را که انداخت، کار تمام میشود! آنهایی هم که شرکت کنندهاند، گاهی سیوهفت درصدِ واجدان شرایط را تشکیل میدهند. مثلاً در انتخابات اخیر امریکا، حدود سیوهفت درصد شرکت کننده بیشتر نبود. هیچ وقت به اندازه شصتوهفت درصد و هفتاد درصدی که شما درانتخابات ریاست جمهوری و مجلس - چه مجلس پنجم، چه مجلس ششم - ملاحظه کردید، شرکت نمیکنند. بالاخره همانهایی که میآیند، میآیند رأی میدهند و میروند؛ اما در اینجا اینطوری نیست؛ در اینجا مردم به مسؤولان عشق میورزند و رابطهشان، رابطه عاطفی است؛ نه فقط رابطه رأی دادن. در اینجا وقتی یکی از مسؤولان کسالتی پیدا کند، همه مردم کشور دستها را به دعا بلند میکنند که خدا او را شفا دهد؛ مثل اینکه برای بچه خودشان دعا میکنند! در اینجا وقتی که مسؤول کشور اشاره میکند، مردم در میدانهای خطر وارد میشوند و جانشان را فدا میکنند. این حتی به دمکراسیهای غربی ربطی ندارد، تا چه برسد به نظام دیکتاتوری پرولتاریا! خودشان میگویند یکی از اصول حتمیشان دیکتاتوری است؛ یعنی انتخابات بیانتخابات! در طول هفتاد و چند سال حکومت شوروی، تا قبل از انتخابات روسیه در این اواخر، یک انتخابات اتفاق نیفتاده بود؛ ولی ما در ظرف بیستویک سال، بیستویک انتخابات داشتهایم! آیا اینها با هم قابل مقایسه است؟ در آنجا زندگی نمایندگان طبقه پرولتاریا زندگی کاخ کرملینی است؛ اما در اینجا ما روی زیلو مینشینیم و افتخار هم میکنیم. در اینجا مسؤولان کشور - آنهایی که بتوانند - همّت و افتخارشان این است که خودشان را به زندگی مردم نزدیک کنند. در نظام شوروی وقتی استالینی سرِ کار بود، تا نمیمرد، هیچ علاج دیگری نداشت! سی سال حکومت میکرد، تا بالاخره با حادثه یا بیحادثه، یا از زور مصرف مسکرات قویِ روسی میمرد و بعد مثلاً خروشچفی سر کار میآمد؛ بعد هم برژنفی روی کار میآمد؛ برژنف هم بعد از هجده، نوزده سال میمرد و یک نفر دیگر به قدرت میرسید! این نظام، با نظام جمهوری اسلامی که مبنی بر انتخابات و رأی مردم است و هر چهار سال یک بار انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برگزار میشود، متفاوت است. در سطح رهبری از اینها هم بالاتر است؛ برای خاطر اینکه رهبریِ معنوی، تعهّد معنوی دارد و خبرگان و مردم از او توقّع دارند که حتی یک گناه نکند؛ اگر یک گناه کرد، بدون اینکه لازم باشد ساقطش کنند، ساقط شده است؛ حرفش نه درباره خودش حجّت است، نه درباره مردم. این نظام منعطف، زنده، پُرنشاط و متحوّل، آیا با نظام بسته و غیرقابل انعطاف و شکننده دیکتاتوری پرولتاریا قابل مقایسه است؟!
حرف من خطاب به جناحها این است: برادران عزیز! خویشاوندان! بیایید مرزهای جدید و نویی را تعریف کنید. نظام اسلامی به ایمان این خیل عظیم مردم متّکی است. ممکن است از لحاظ سیاسی، یک عدّه از مردم به یک جناح، یک عدّه هم به یک جناح دیگر معتقد باشند - باشند - اما به اسلام معتقدند. خیال نکنند آن روزی که آن جناح در انتخابات برنده میشود، یکطور است؛ آن روزی که آن جناحِ دیگر برنده میشود، طور دیگری است؛ نه. اینها مذاقها و مسلکهای سیاسی و تشخیصهای سیاسی است. اعتقاد به اسلام متعلّق به این مردم است. مردم آن کسی را انتخاب میکنند، آن کسی را به آن مرکز قدرت - چه مجلس، چه ریاست جمهوری، چه جاهای دیگر؛ هر جا که جای انتخاب است - میفرستند که معتقدند براساس ارزشهای اسلامی میخواهد این مملکت را از فقر و تبعیض و بیعدالتی و بقیهی ضعفهایی که دارد، نجات دهد. مردم دنبال اسلامند. این دو جناحی که در داخل نظام قرار دارند، مرزهای جدیدی را تعریف کنند. اوّلاً مرز بین خودشان را کمرنگ کنند و قدری بیشتر با هم گرم بگیرند؛ ثانیاً مرزشان را با آن بیگانهها آشکارتر و واضحتر کنند.
دو سال قبل از این در دوم خرداد و در انتخابات ریاست جمهوری، ملت ایران حماسه بزرگی آفرید. سی میلیون نفر پای صندوقها آمدند. تا قبل از اینکه روز انتخابات شود، رادیوهای بیگانه هرچه توانستند، علیه این انتخابات حرف زدند. مرتّب گفتند تقلّب خواهد شد. مرتّب گفتند چنین خواهد شد، چنان خواهد شد؛ برای آنکه مردم را دلسرد کنند. هدفشان این بود. اگر شما به مجموعهها و بولتنهایی که اخبار رادیوهای بیگانه را در آن سه، چهار ماه منتهی به انتخابات دوم خرداد پخش میکردند، نگاه کنید، خیلی از حقایق روشن خواهد شد. طوری حرف میزدند که مردم را دلسرد کنند تا پای صندوقهای رأی نیایند؛ اما مردم به حرف دلسوزانِ خودشان گوش کردند و به وسط میدان آمدند و با سی میلیون رأی در انتخابات شرکت کردند. واقعاً حرکت خیلی عظیمی بود و موفقیّت بزرگی برای ملت ایران و برای نظام جمهوری اسلامی شد. به مجرّد اینکه این انتخابات به پایان رسید و معلوم شد که جمعیتِ زیادی آمدهاند و رئیس جمهورىِ منتخب مشخّص شد، رادیوهای بیگانه طوری لحنهایشان را برگرداندند که انگاری دوم خرداد را آنها راه انداختهاند؛ انگاری که دوم خرداد مال آنهاست! تا بهحال هم هنوز رها نکردهاند؛ تا الان هم که تقریباً دو سال و نیم میگذرد، همچنان همانطور حرکت میکنند! تبلیغات کردند و راجع به رئیس جمهوری محترممان حرف زدند و مطالبی گفتند.
من این خاطره را میخواهم عرض کنم: در همان روزهای اوّل، دومِ بعد از انتخابات بود که جناب آقای خاتمی - رئیس جمهور عزیزمان - از من وقت ملاقات خواستند و آمدند با من ملاقات کردند. به ایشان گفتم من نمیدانم شما در این چند روز که گرفتار مسائل انتخابات بودهاید، فرصت کردهاید این رادیوها را گوش کنید یا نه؟ اما من گوش کردهام. این رادیوها اینطور وانمود میکنند که حرکت دوم خرداد، حرکتی بر ضدّ انقلاب، بر ضدّ امام و بر ضدّ اسلام بود! روشهای تبلیغات است؛ اینطور حرکت میکنند. من مایلم شما در همین اوّلین صحبتی که خواهید کرد، تو دهن اینها بزنید و نشان دهید که نه، قضیه اینطور نیست؛ راه، راه امام است؛ راه، راه انقلاب است. بعد از سه، چهار روز ایشان یک مصاحبه مطبوعاتی داشتند. بعد که ایشان با من مجدّداً ملاقات کردند، گفتند من در حال آن مصاحبه مطبوعاتی چیزهایی در ذهنم آماده کرده بودم که بگویم؛ اما همهاش از یادم رفت. تنها چیزی که به یادم بود، همان حرف شما بود که گفتید تو دهن اینها بزنید. ایشان در آن مصاحبه، تو دهن آنها زد. تا امروز هم بحمداللَّه رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس قوّه قضایّیه و مسؤولان کشور، موضع انقلاب، موضع امام، موضع اسلام و پایبندی به ارزشهای اسلامی را هر روز تکرار میکنند. این مایه افتخار است؛ این خودش یکی از وسایل وحدتبخش است. یکی از عواملی که میتواند در سطح کشور دلها را به هم نزدیک کند، همین است. این است که بنده مکرّر عرض میکنم دلها باید با هم اُنس پیدا کند، وفاق پیدا شود و جریانها به هم نزدیک شوند. امام به مردم اعتماد داشت. انقلاب که پیروز شد، امام میتوانست اعلان کند که نظام ما، یک نظام جمهوری اسلامی است؛ از مردم هم هیچ نظری نخواهد؛ هیچکس هم اعتراضی نمیکرد؛ اما این کار را نکرد. درباره اصل و کیفیت نظام، رفراندم راه انداخت و از مردم نظر خواست؛ مردم هم گفتند «جمهوری اسلامی»؛ و این نظام تحکیم شد. برای تعیین قانون اساسی، امام میتوانست یک قانون اساسی مطرح کند؛ همه مردم، یا اکثریت قاطعی از مردم هم یقیناً قبول میکردند. میتوانست عدّهای را معیّن کند و بگوید اینها بروند قانون اساسی بنویسند؛ هیچکس هم اعتراض نمیکرد؛ اما امام این کار را نکرد. امام انتخابات خبرگان را به راه انداخت و حتّی عجله داشت که این کار هرچه زودتر انجام گیرد. در انقلابهای دنیا - که البته غالباً هم کودتاست و انقلاب نیست - کسانی که در رأس قرار میگیرند و زمامدار میشوند، برای خودشان یک سال، دو سال فرصت قرار میدهند و میگویند تا وقتی آماده برای رأیگیری شویم، باید این مدّت بگذرد؛ اما همان را هم غالباً تمدید میکنند! امام دو ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که اولین انتخابات - یعنی همان رفراندم جمهوری اسلامی - را به راه انداخت. یکی، دو ماه بعد،انتخابات خبرگان قانون اساسی بود. چند ماه بعد، انتخابات ریاست جمهوری بود. چند ماه بعد، انتخابات مجلس بود. در یک سال - که همان سال ۵۸ باشد - امام چهار بار از آراء مردم برای امور گوناگون استفسار کرد: برای اصل نظام، برای قانون اساسی نظام - که قانون اساسی یک بار خبرگانش انتخاب شدند، یک بار خود قانون اساسی به رأی گذاشته شد - برای ریاست جمهوری و برای تشکیل مجلس شورای اسلامی.
به لطف الهی، پنجاه هزار اسیر ما بیدغدغه برگشتهاند. بلوک شوروی که یک مزاحم و معارض بود، در طول این سالها متلاشی شد. به لطف الهی ملت ما در میدانهای مختلف، به موفّقیتهای بزرگی دست پیدا کرد. انتخاباتهای گوناگون و حضورهای برجسته - همین حضور سی میلیونی مردم در انتخابات ریاست جمهوری در دوسال قبل از این - الطاف الهی و نشانههای رحمت خداست. ما افتخار میکنیم که ملتی جوان و زنده و با نشاط داریم. افتخار میکنیم که مسؤولان مؤمن، بیطمع، بیغرض و مردمی، قوای این کشور را اداره میکنند. افتخار میکنیم که علیرغم دشمنی استکبار و علیرغم این همه توطئه، ملت و مسؤولان ما بحمداللَّه توانستهاند راه طولانی و دشوار انقلاب را پیش ببرند و مملکت را بسازند.
من که گفتم دانشجویان سیاسی باشند، معنایش این است که یک نفر وقتی در جامعهای زندگی میکند، مسائلی در این جامعه وجود دارد که به سرنوشت جامعه مربوط است؛ این دخترها، این پسرها، این دانشجویان خودشان را از آنها برکنار ندانند.
فرض بفرمایید مسألهی انتخاب رئیس جمهور مطرح است. نمیشود که ما بگوییم حادثهی به این مهمّی در کشوری انجام بگیرد و جوانان بگویند «مردم انتخاب میکنند، به ما چه»! و هیچ نظری نداشته باشند. یا فرض بفرمایید مسائل جاری ایران با قدرتهای استکباری مطرح میشود - مثلاً مسألهی ایران و آمریکا - جوانان نسبت به این قضیه، بیتفاوت شوند! حالا استکباری وجود دارد؟ علیه انقلاب تلاشی دارد؟ ندارد؟ این تلاش از چه راههایی است؟ قصدشان چیست؟ اصلاً نسبت به این قضیه، هیچ اهتمامی نداشته باشند! من این را برای جامعهی خودمان - بخصوص برای دانشگاه - خطر میدانم که به این چیزها نیندیشند. منظور من از کار سیاسی، این است. همه باید تلاش کنند که این انتخابات، پُرشور برگزار شود. این انتخابات، نشاندهنده واقعىِ حضور مردم در صحنه سیاسی کشور باشد. هر انتخاباتی که پُرشور شود، کشور را بیمه میکند. انتخابات ریاست جمهورىِ سال گذشته، پُرشور برگزار شد. اقبال مردم زیاد بود و به میزان زیادی کشور را بیمه کرد، دشمن را مأیوس نمود و مواردی از توطئههای سیاسی را که آنها داشتند خنثی کرد. البته آنها از راه دیگری وارد شدند. آنها بعد از انتخابات هم شروع کردند که تحلیلهای نادرست روی انتخابات بگذارند. طبیعی است که دشمن از این کارها میکند. از دشمن که انتظاری نیست.
امروز هم صرف نظر از اینکه چه کسی از صندوق رأی بیرون خواهد آمد، چه کسی انتخاب خواهد شد و چه کسانی مسؤولیت را بر دوش خواهند گرفت - این در درجه دوم است - باید همه در انتخابات شرکت کنند. من در انتخابات ریاست جمهوری هم همین را به مردم گفتم. اینکه چه کسی انتخاب شود، مسأله اوّل نیست؛ مسأله دوم است. مسأله اوّل این است که مردم، همه در انتخابات شرکت کنند؛ پُرشور شرکت کنند، آگاهانه شرکت کنند، فکر کنند، تحقیق کنند و آن کسی را که میخواهند، انتخاب کنند. انتخابات، خودش مهمّ است. حضور مردم در انتخابات مهمّ است. البته مجلس خبرگان هم حائز اهمیت است؛ اما اهمیت انتخابات و حضور مردم، اهمیت نقد است و کشور را بالفعل بیمه میکند. همه جناحهای سیاسی در کشور بایستی به این نکته توجّه کنند. کسانی که به نظام معتقدند؛ حالا اسم خودشان را هر چه میگذارند - بنده که به این تعبیرات چپ و راست و اینها هیچ اعتقادی ندارم؛ هر کس اسم خودش را چپ میگذارد، هر کس اسم خودش را راست میگذارد، هر کس اسم خودش را میانه میگذارد، هر چه و هر که هستند - مسائل جناحی را کنار بگذارند؛ مسائل خطّی و درگیریهای برادر با برادر را فعلاً کنار بگذارند. درگیریهای جناحهای گوناگون در کشور ما، درگیرىِ برادر با برادر است. وقتی بیگانه جلو میآید، اگر برادر با برادر اختلاف هم داشته باشد، اگر با همدیگر قهر هم باشند، با هم میآیند و متّحد در مقابل بیگانه قرار میگیرند. قضیه انقلاب اینگونه است. البته در درون دایره معتقدینِ به امام و انقلاب و معتقدینِ به اسلام ناب، اختلاف سلیقههای گوناگونی هست؛ باشد. وجود اینگونه اختلافات، در نهایت هیچ ضرری هم نمیزند؛ به شرط اینکه مراقب باشند دشمن از این اختلافات، استفاده نکند. آنجایی که لازم است، همه با هم همدست شوند و پشتیبانِ انقلاب و پشتیبانِ نظام باشند؛ نگذارند دشمن از حرف آنها، از اشاره و از کار آنها سوء استفاده کند. این مسأله مهمّ است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه سال گذشته را یکی از بزرگترین مانورهای سیاسی ملت ایران در برابر دشمن توصیف کردند و فرمودند: شرکت سی میلیون نفر از مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری یک حماسه انقلابی و دینی بود که به اسلام و مسلمین آبرو داد و سد رفیعی را در برابر توطئههای دشمن ایجاد کرد.
... رهبر معظم انقلاب اسلامی هجوم دشمن به اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی، با تکیه بر ابزار فرهنگی را یادآور شدند و فرمودند: دشمن به شدت مشغول تهاجم فرهنگی است و این تهاجم گاهی با دست عنصر خودی غافل، بیتوجه و فاقد بینش صحیح سیاسی انجام میگیرد. آنچه هدف این تهاجم قرار میگیرد دین و ایمان مردم است زیرا دشمن دریافته است که انقلاب، جنگ، نظام، دوران سازندگی و حماسه انتخابات ریاست جمهوری را ایمان مردم به نتیجه مطلوب رسانده است، بنا بر این ایمان مردم یک هدف اصلی در مبارزه فرهنگی دشمن است. سالی را که پشت سر گذاشتیم، سالی پر از حوادث بزرگ و البته در میان آنها حوادث بسیار شیرین و احیاناً حوادث تلخ بود. به نظر من یکی از بزرگترین حوادث سالی که بر ما گذشت، حادثه انتخابات ریاست جمهوری و شرکت عظیم مردم در این انتخابات بود که قطعاً نظام جمهوری اسلامی را سرافراز و سربلند و داعیههای جمهوری اسلامی را در چشم جهانیان، متقن و متّکی به استدلال کرد.
یکی از بزرگترین شاخصهای مردمی بودن حکومتها در دنیا، عبارت است از اینکه مردم در انتخابات و گزینشهای بزرگ ملی، چقدر شرکت میکنند. در آن کشوری که بیش از هشتاد درصدِ حائزین شرایط برای رأی دادن در پای صندوقها حضور مییابند - یعنی کشور ما - طبق معیارهای جهانی با همه منطقها و زبانهایی که امروز در دنیا، در عالم سیاست و مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح و قابل فهم است، حکومت و نظام، نظامی مردمی است؛ نظامی است که در آن، حضور مردم محسوس است. در انتخابات ریاست جمهوری، نزدیک به سی میلیون نفر شرکت کردند و بحمداللَّه گزینش خوبی هم انجام دادند و رئیس جمهور محترم ما را که از فرزندان انقلاب، از کارگزاران طولانی دوران انقلاب، از خاندان پیغمبر و از ملبّسین به کسوت روحانی و از کسانی است که در راه دانشهای دینی، سالهای متمادی زحمت کشیده و تلاش کرده است، برگزینند. بحمداللَّه چهره موجّه و مقبول مردم انتخاب شد. این انتخابات، با حضور سی میلیونی مردم و با گزینش بیست میلیونی یک رئیس جمهور، سند محکمی برای نظام جمهوری اسلامی بود که برخلاف داعیه و خواست دشمنان، در میان مردم، دارای محبوبیتِ متزاید است. این برای جمهوری اسلامی، خیلی باارزش بود. اکنون هجده سال است که نفسِ مسموم طرّاحان سیاسی استکبار، پیوسته دمیده میشود تا همسایگان ما در خلیج فارس را از ایران اسلامی که پرچم اتّحاد و برادری در دست دارد، بترساند! من اعلام میکنم که هیچ خطری از سوی ایران اسلامی، هیچ کشور اسلامی را تهدید نمیکند. ایران اسلامی به برکت زندگی در سایه مبارک احکام قرآن، امروز از همیشه بیشتر مشتاق اتّحاد و عزّت و اقتدار جهان اسلام است. ما ایرانیان به برکت ایمان اسلامی و علی رغم توطئههای تبلیغاتی دشمن، وحدت ملی خود را به شکلی کم نظیر، حفظ کرده و در جهت عکسِ ادّعا و نیز میل باطنی دشمنانمان، حضور مردمی را افزایش دادهایم. انتخابات درخشان امسال برای گزینش رئیس جمهور، نمونه این حضور روز افزون بود. دولت، یکپارچه و مسؤولان، همه با هم صمیمی و ملت و دولت، برخوردار از روابط عاطفی و سرشار از اعتمادند. اعتماد و اتّکاء به نفس، در همه تلاشهای علمی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ما، ترسیم کننده خط و جهت اصلی است. ما به برکت همین خودباوری که امام خمینىِ راحل آموختمان، توانستیم کشور ویران و عقب افتاده دوران پهلوی را که در طول هشت سال جنگ تحمیلی ویرانهتر شده بود، بازسازی و از رونق و نشاط سازندگی برخوردار کنیم. این همّت را در برخی دیگر از کشورهای برادر نیز شاهدیم؛ ولی از همه مهمتر، عزّت و اقتدار سیاسی است. ملت و دولت ما به برکت تمسّک به اسلام و مشارکت جدّىِ سیاسی، توانستهاند نفوذ و دخالت بیگانگان را در کشور خود ریشه کن کنند. امروز امّت اسلامی نیز تشنه آن اعتماد به نفس و این عزّت و این استقلال است و باید همه در راه آن تلاش کنیم. این یک مسؤولیت تاریخی است و امروز زمینه ادای آن و کسب عزّت و اقتدار و استقلال کامل جهان اسلام فراهم است. اگر برای هماهنگ کردن تلاشها در این راه، کانونی لازم است، ما امروز آن را که سازمان کنفرانس اسلامی است در اختیار داریم. باید نگاهی به این سازمان و آفاق آینده آن افکند.
انتخاباتِ ریاست جمهوری امسال که برای مردم، یک حادثه شیرین بود - سی میلیون جمعیت در انتخاباتی شرکت جویند، رئیسجمهوری را با بیست میلیون رأی انتخاب کنند، بعد دولت تشکیل شود، مجلس شورای اسلامی به تمام وزرا رأی دهد، وزرا بدون هیچ دغدغهای در سرتاسر کشور مشغول کارشان شوند و به موقع گزارش دهند؛ اینها کارهای کوچکی نیست. اینها برای مردم، رخدادهای شیرینی است - به همین نسبت برای دشمن، تلخ بود. نتوانستد تحمّل کنند. فهمیدند که این انسجام، این حرکت صحیح و عمومی و مردمی، کانونی دارد. کانون آن، وحدت ملت است؛ کانون آن، انسجام است؛ کانون آن، اعتقاد است.
امروز به برکت الطاف کریمانهی پروردگار متعال و دعای حضرت ولیاللَّهاعظم (روحیفداه) و شایستگی و همت ملت بزرگ ایران، یک دورهی دیگر از دورههای مسؤولیت اجرایی کشور رسماً آغاز میشود و شخص برگزیدهی دیگری زمام قوهی مجریه را در فضای معنوی و سیاسی سالم و آرام و آمیخته به روح همکاری و همنواختی، به دست میگیرد. خدای بزرگ را سپاس میگویم و جبههی ستایش و خضوع بر درگاه عظمت و قدرت الهی میسایم که در دنیای کنونی که بیشتر ملتها یا دچار درگیریهای خونین، یا سرگرم اختلافات خودخواهانه، یا در چنگ حکام دیکتاتور، یا فریفتهی اغواگریهای تبلیغات و یا دنباله رو احزاب سیاسی و رؤسای دنیا طلب آنند، ملت ایران با عزمی راسخ و برخاسته از ایمان، و با شور و همتی خیرهکننده، یک بار دیگر رشد عقلانی و سیاسی خود را به صحنه آورد. انتخابات ریاست جمهوری در امنیت و نظم و آرامش کامل و با شکوهی کمنظیر برگزار شد. ملت ایران یک بار دیگر به وصیت جاودان امام کبیرش عمل کرد و به رغم تلاش حساب شدهی دشمنان که با ترفندهای گوناگون میخواستند صحنهی کار و سیاست را از ملت تهی کنند و میان او با نظام انقلابی و الهیاش فاصله بیندازند، صحنهی انتخابات را با حضور مبارک خود، سرشار از شور و شعور و اراده و انتخاب کرد.
اکنون بار دیگر مسؤولیت بزرگ ریاست جمهوری با اکثریتی قاطع بر دوش مردی روحانی و کارآزموده و انقلابی و اهل دانش و معرفت قرار یافته و یکی از تربیتشدگان حوزهی معرفت دینی قدرت اجرایی را در کشوری به دست گرفته است که به برکت ایمان و دینباوری عمیق مردمش، پرچمدار نظام دینی و مفتخر به اجرای احکام اسلامی است. این رویکرد، همچنان که نشان اعتماد ملت ایران به روحانیت متعهد است، مژده رسان این نیز هست که در حرکت سازندگی ملت ایران - که بحمداللَّه سالهاست با همکاری ملت و مسؤولان برجسته آغاز گشته است - همواره توجه به ارزشهای اصیل معنوی و پایبندی به دین و اخلاق و معنویت، رکن اساسی بوده و خواهد بود. بحمداللَّه اوضاع کشور در این مقطع حسّاس، آن چنان است که هر کشور و ملتی چنین وضعی داشته باشد و از چنین سرمایههایی برخوردار باشد، حق دارد که به آینده خود، با امیدوارىِ منطقی و بجا نگاه کند. اوّلاً در همه حوادث و قضایا، نشانههای لطف الهی و کمک پروردگار را میبینیم. همین انتخابات سی میلیونی، مظهر لطف پروردگار به نظام جمهوری اسلامی بود. درست در همان هنگامی که بوقهای تبلیغاتی از سوی کشورهایی که مدّعی دمکراسی هستند ادّعا میکردند که ملت ایران از انقلاب و نظامش جدا شده و به آرمانهای امامش پشت کرده است، ملت در صحنه حاضر شد و به عنوان عمل به تکلیف و به وصیّت امام، انتخاباتی با این شکوه و عظمت به راه انداخت، که ما از اوّلِ انقلاب، مانند آن را خیلی نادر داشتهایم. ببینید این چقدر مظهر لطف الهی است! همانطور که امام بزرگوار یک وقت به بنده فرمودند - و بنده هم خودم این را در دوران مسؤولیتهای مختلف تجربه کردهام - همواره در شداید، دست قدرت الهی به ما کمک کرده است.
این مردم، بر هیچ کس هم منّت ندارند. احساس تکلیف میکنند و وارد صحنه میشوند. در آینده هم به خواست خدا، همینطور خواهد بود. البتّه مستبعد است که ما در آینده، تجربه نظامی داشته باشیم؛ ولی اگر فرض کنیم باز یک فرد یا نظامِ غافلِ خدازدهای به فکر این بیفتد که با این مردم زور آزمایىِ نظامی کند، باز سرو کارش با همین ملت، همین جوانان، و همین مؤمنان فعّالی است که در همه جا ایمانهای خودشان را نشان میدهند. ملت در انتخابات نشان داد؛ در صحنههای سیاسی، در راهپیماییها و در موضعگیریها هم نشان میدهد. این ملت، سرمایه بزرگی است و این ملت، با امام است؛ در راه امام است. الان هم محبوبترین انسان در میان این ملت و در دلهای ایشان، امام بزرگوار ما، امام خمینی است.
دیگران هر چه میخواهند بگویند. هر طور میخواهند تحلیل کنند. غلط است که کسی احوال خود را از دیگری بپرسد. بعضی عادت کردهاند که بنشینند ببینند خبر گزاریهای وابسته به صهیونیستها و مستکبرین و سرمایه دارانی که با اسلام و مسلمین و نظام اسلامی مخالفند، درباره ایران چه میگویند! معلوم است که آنها نمیتوانند واقعیت را بگویند! حتّی نمیتوانند واقعیت را درک کنند. آنها ملت ما را نمیشناسند، کشور ما را نمیشناسند، نظام ما را نمیشناسند، مسؤولین ما را نمیشناسند، شخصیتهای ما را نمیشناسند. میبینید چقدر اشتباه میکنند و میبینید چطور دربارهشخصیتهای ما به اظهار نظر میپردازند! تاجایی که همه کسانی که وارد و مطّلع هستند، به ساده لوحی آنها میخندند. آنها آرزوهای خودشان را بر زبان جاری میکنند: همان داستان «شتر و پنبهدانه» است! آنچه را که در دل دارند و میخواهند، به صورت تحلیل بیان میکنند. این، شرح حال ملت ایران نیست. شرح حال ملت ایران این است که مشاهده میکنید. شرح حال ملت ایران، عرصههای دفاع مقدّس در طول هشت سال است. شرح حال ملت ایران، حضور در این انتخابات سی میلیونی است. ملت ایران ملتی است مسلمان، انقلابی، معتقد به امام، علاقهمند به نظام اسلامی و آماده برای دفاع از ارزشهایی که به آنها معتقد و پایبند است. این، سرمایه عظیمی است. هر حکومتی و هر دولتی که پشت سرِ خود چنین ملتی داشته باشد، باید به آینده امیدوار باشد. باید احساس قدرت کند. باید احساس کند که میتواند کار کند. باید احساس کند که وظیفه دارد کار کند. ... خدا را شکر میکنیم که انتخابات، خوب و بسیار خوش عاقبت و همراه با خرسندی عمومی مردم بود. امروز انسان احساس میکند که برای ملت ما و فضای عمومی کشور، مثل یک روز عید است و این هم، لطف پروردگار است. یک مسأله، همین مسأله دمکراسی و مسأله حضور و دخالت مردم و مسأله آراءِ آنهاست. امروز شما ببینید، ملت ایران در انتخاباتی که مربوط به گزینش رئیس جمهور است - یعنی گزینش رئیس و مدیر امور اجرایی کشور - و برای او مهم است، با درصد بالایی شرکت کرد و رأی داد؛ که من هر چه نگاه کردم، در این سالهای اخیر، در هیچیک از کشورهای غربی، در انتخاباتی که آنها خودشان بدان افتخار میکنند، چنین حضوری از مردم مشاهده نشده است. ملت ایران، به دهان یاوهگویانی زد که نظام جمهوری اسلامی را به این متّهم میکردند که با مردم کاری ندارد و آراءِ مردم در آن دارای نقش نیست. ملت، به آنها تو دهنی زد و نشان داد که نخیر؛ اگر شما راهپیماییها را نمیبینید؛ اگر حاضر نیستید که حضور مردم را در صحنههای گوناگون پرهیجان این انقلاب و این کشور ببینید؛ بیایید، این یک نمونه و یک حضور آشکار و غیرقابل انکار را ببینید.
جمهوری اسلامی، این افتخار را دارد که تصمیمگیری در آن، در مسائل مهمّی از این قبیل، به عهده مردم است. مردم، این امکان و این میدان را دارند و نظام جمهوری اسلامی از آنها میخواهد که در این میدان وارد شوند و حضور پیدا کنند و این حرکت را انجام دهند. البته تبلیغات دشمن که با این چیزها تمام نمیشود. تبلیغات خصمانه دشمن، تبلیغات استکباری، تبلیغاتی که ناشی از غرضورزی و عناد است، به خاطر واقعیت داشتن حرفها که نیست. چیزی را برای یک ملت و یک کشور و یک نظام بهانه میکنند و به دروغ روی آن تبلیغات مینمایند. یکی از بزرگترین افتخارات انقلاب ما، مردمی بودن و مردمی ماندن است. این، نعمت بزرگی است که باید آن را پاس داشت و قدر دانست. در دنیا، بسیاری از دولتهایی که به وسیله انقلابها، یا به وسیله کودتاها، یا به طرق گوناگون دیگر روی کار میآیند، نمیتوانند حمایت مردمی را برای خودشان حفظ کنند. حتّی دیده شده است، دولتهایی که با کمک مردم بر سرِ کار آمدهاند، بعد بلافاصله با یک حرکت تند و انقلابی اعلام کردهاند که مثلاً تا فلان مدّت، انتخاباتی انجام نخواهد گرفت، یا وعده دادهاند، ولی به وعده خود عمل نکردهاند. جمهوری اسلامی، در اوّلین سال پیروزی انقلاب - سال پنجاه و هشت - پنج انتخابات برگزار کرد و تا امروز هم مرتّب ادامه داشته است.
حضور مردم، نعمت بزرگی است. این نعمت که بحمداللَّه در همین روزها یک تجربه و آزمایش شیرین و پرشکوه دیگر از آن مشاهده شد و صحنه بسیار زیبایی را آفرید که در دنیا و در تاریخ مایه افتخار ملت ایران و جمهوری اسلامی و انقلاب شد - انتخابات ریاست جمهوری - جای شکرگزاری دارد. انتخابات - از جمله انتخابات اخیر - همه از برکات مردمی بودن و همین نعمت بزرگ خداست. عزیزان من! در برابر نعمت باید شکر کرد. من اصرار دارم تکرار کنم که آنچه در این انتخابات سیمیلیونی برای ملت ایران پیش آمد، ستاره درخشانی بر پیشانی ملت ایران شد. شما در کدامیک از دمکراسیهای دنیا این را سراغ دارید که هشتاد و هشت درصد از حائزان شرایط در انتخابات - طبق آماری که به ما دادهاند - پای صندوقهای رأی حاضر شوند؟ این کسانی که در دنیا دم از حقوق مردم و دمکراسی و آزادی میزنند و آن را به رخ این و آن میکشند و همه را متّهم میکنند و هر کسی را که با آنها همسو نباشد و به آنها انتقاد داشته باشد، به خودرأیی متّهم میکنند، مگر در انتخاباتشان چقدر از مردم شرکت میکنند؟
من گفتم، آمار مقایسهای آوردند و انتخابات ما را با انتخابات دو دوره ریاست جمهوری امریکا و نیز با انتخابات انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی مقایسه کردند، دیدم که هیچکدام این طوری نیست. نه این که به این اندازه نیست، نزدیک به این هم نیست؛ یعنی چهل و نه درصد، پنجاه درصد، پنجاه و چهار درصد، شصت درصد بودند. اینها کجا، و هشتاد و هشت درصد یا هشت و نه درصد در کشور ما کجا؟ عدّه زیادی از کسانی که میتوانستند در این انتخابات شرکت کنند، شرکت کردند و رأی دادند. همه هم به کوری چشم دشمنان به نظام رأی دادند. البته در تبلیغات رسانهای، دشمنان سعی کردند که شاید بتوانند همین پیروزی را هم طبق معمولشان - که هر خیری هم در ایران اسلامی باشد، از آن یک عیب درست میکنند - این را عیبی درست کنند و بگویند بله؛ مردم اعتراض و انتقاد داشتند. بحمداللَّه در مصاحبه دیروزِ رئیسجمهور منتخبِ محترم، جواب دندانشکنی به همه اینها داده شد. در عین حال، اینها که دست بردار نیستند؛ اما من برای مردم خودمان عرض میکنم که این رسانههای جهانی را بشناسید - اگر چه بحمداللَّه میشناسید - این تحلیلگران به اصطلاح سیاسی دنیا را که مینشینند برای تمام مسائل سیاسىِ دنیا تکلیف معیّن میکنند، اظهار نظر و فتوا صادر میکنند، بشناسید و ببینید که اینها چگونهاند. گفتند که این انتخابات، اعتراض است! چه اعتراضی؟! اکثریت بیست میلیونی مردم، به چه کسی رأی دادند؟ شعارهای رئیس جمهور منتخب مگر چیست؟ شعارهای رئیس جمهور منتخب، نظم و قانون و رفع تبعیض و گسترش عدالت اجتماعی و به طرف اهداف اسلامی و انقلابی رفتن و پیروی از وصایای امام بزرگوار است. آیا اینها مخالفت با نظام اسلامی است؟! اینها شعارهای نظام اسلامی است. مردم اینها را دوست میدارند. دشمن منتظر نشسته است که ببیند در جمهوری اسلامی چه حادثه کوچکی ممکن است اتّفاق بیفتد، تا بشود با صد من سریشم، چیز بدی را به آن چسباند و برای مردم ما تلخ کرد و چهره ملت ایران را در دنیا مشوّه نمود. خدا را شکر میکنیم که « ربنا ما بنا من نعمة فمنک لاالهالّاانت وحدک لا شریک لک». تو جواب دشمنان ملت ایران را دادی. تو دلها را به سوی صندوقهای رأی و به سوی شرکت در این آزمایش بزرگ هدایت کردی. تو مردم را نسبت به این نظام الهی، این قدر با محبّت و حنون و وفادار قرار دادی. اینها از توست، از ما نیست. ما مغرور نمیشویم. بحمداللَّه آزمایش بسیار خوب و شیرینی بود. همان طور که عرض کردیم، در این آزمایش بازندهای هم وجود ندارد؛ همه برندهاند. من اصرار دارم که این تعبیرات به کار نرود. متأسفانه بعضی از مطبوعات هنوز نتوانستهاند تمرین کنند که این قدر خود را تحت تأثیر تعبیرات غلط فرهنگی غربی قرار ندهند. شرکت در میدان انجام وظیفه، بازندهای ندارد؛ همه برندهاند. من در همینجا به مردم گفتم که هر کسی پای صندوق رأی برود و از روی احساس مسؤولیت و طبق تشخیص خود رأی را بیندازد، باید احساس کند که تکلیف خود را انجام داده است. الان هم قضیه همین است. آقایان نامزدهای مختلف که در صحنه انتخابات وارد شدند و نیز طرفداران آنها، باید خوشحال باشند. از خداوند متعال شاکر باشید که به شما توفیق داد تا در این صحنه وارد شوید؛ این عرصه را برای حضور ملت عظیمالشّأن ایران هموار کنید و آنان را در این آزمایشی که اینقدر شیرین آغاز گردید و شیرین تمام شد، درگیر نمایید. این برایتان افتخار است و همه شما پیش خدای متعال مأجورید. همه کسانی که به نحوی در این انتخابات شرکت کردند، دخالت کردند، تبلیغات انجام دادند و از کسی که مورد علاقه آنهاست و به نظرشان اصلح بوده است، حمایت کردند، پیش خداوند متعال مأجورند. همه میلیونها انسانی هم که به پای صندوقهای رأی رفتند و از روی احساس مسؤولیت رأی خود را نوشتند، در آن سهیم و شریکند. این، شرط اصلی قضیه است. «انّما یتقبلاللَّه من المتّقین»(7). این، دستور قرآنی ماست. همه کسانی که از روی احساس مسؤولیت رأی نوشتند و در صندوق انداختند - چه آن رأیی که آنها نوشتند و با این رئیس جمهور منتخب محترمی که بحمداللَّه امروز مشغول مقدّمات انجام تکلیف و وظیفه بزرگ خود است، منطبق شد و چه منطبق نشد؛ فرقی نمیکند، همه در این جهت یکسانند - باید بدانند که برای آنها حسنات الهی نوشته شد. این آموزش قرآنی ماست که هر کس برای خدا کار کند، خدای متعال اجر او را ضایع نمیکند؛ ولو مثقال ذرّهای باشد. این، صحنه امتحانی بود که مردم وارد شدند. البته پیروزی بزرگ، هم شکر دارد و هم پرهیز از خطر. بعد از همه پیروزیها، یک احتمال خطر وجود دارد. ملت ایران که در این حادثه پیروز شده است، باید خدا را شکر کند. احتمال خطر چیست؟ احتمال خطر این است که یک وقت خدای نکرده بعضی از افراد، کوتاهیهایی در رفتارشان نشان دهند، نسبت به دیگران بگومگوهایی بین مردم انجام گیرد. هم شما آقایان و خانمهای محترمی که نمایندگان مردمید و جزو برگزیدگان ملت هستید، نگذارید، و هم آحاد مردم نگذارند که دشمن خوشحال شود. دشمن منتظر است که بین شما بگومگو باشد. دشمن منتظر است که صفوف متّحد شما به هم بخورد. دشمن منتظر است که نمایش رأی سی میلیونی را - که نمایش اتّحاد ملت ایران در دفاع از نظام اسلامی است - به یک دعوا و تنازع و تنافس و بگومگو تبدیل کند و این شیرینی را از شما بگیرد. نگذارید. اینجا، جای هوشیاری شماست. همه نامزدها متعلّق به نظام اسلامی هستند؛ همه از نظام اسلامی دفاع کردند؛ همه برای نظام اسلامی و برای خطوط اصلی آن و آنچه که جزو بیّنات انقلاب است، شعار دادند. بنابراین، حرکت متّحدی به نفع نظام اسلامی اتّفاق افتاده است. باید هوشیار بود؛ بخصوص شما نمایندگان مردم بایستی متوجّه باشید. هم در مجلس و هم در حوزه انتخابیّه که میروید، به خاطر موفّقیت سی میلیونی، به مردم تبریک بگویید. این، بزرگترین مسأله است. از ماهها قبل، بعضی از بزرگان و عزیزان و برجستگان کشور، مکرّر به من میگفتند که اگر شما به شخص خاصی برای ریاست جمهوری نظر دارید، آن را به ما بگویید تا ما اوضاع و احوال را هموار کنیم و مردم را هدایت نماییم که همان انجام گیرد. من به آنها گفتم آنچه من از خدا خواستهام، سی میلیون رأی است. در طول این چند ماه قبل از انتخابات، هر چه اصرار شد، آقایان محترم مسؤولان برجسته کشور و دیگران، غیر از همین حرف، چیزی از من نشنیدند. گفتم در این انتخابات، من آراءِ مردم را از خدای متعال خواستهام؛ آن برای ما و کشور مهمّ است. بالاخره هر کس که در رأس دولت و قوّه مجریّه قرار گیرد، کاری میکند، پیشرفتهایی دارد، مشکلاتی دارد. هیچ کس مطلق نیست، هیچ کس کامل نیست؛ تفاضلها هم خیلی زیاد نیست. آنچه برای من مهمّ است، این قضیه است که همه ملت احساس کنند که در این آزمایش شریکند. بحمداللَّه خداوند متعال این دعا را مستجاب کرد، این آرزو را برآورده نمود و این هدیه را به ملت ایران داد. ما اگر تا آخر عمرمان هم شکر کنیم، کم است. بعد از گذشت هجده، نوزده سال از پیروزی انقلاب، بعد از نُه سال از رحلت امام بزرگوار - که دشمن تصوّر میکرد یک ماه هم این نظام باقی نخواهد ماند - مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکنند و با حضور خود که یادآور روزهای پرشور و هیجان اوّل پیروزی است، چنین انتخابات شیرینی را سازماندهی میکنند. این، نعمت بزرگی است که باید آن را شکرگزاری کرد. ملت عزیز ایران،
صحنهی زیبا و پرشوری که در روز جمعهی دوم خرداد و در پای صندوقهای رأی آفریدید، حقیقتاً یک حماسهی تاریخی بود. آگاهی و هوشیاری سیاسی شما یک بار دیگر به کمک خداوند، درست در لحظهی مقتضی، کار خود را کرد و از ایران اسلامی چهرهیی با نشاط، مصمم، و سرشار از ایمان و آگاهی به دنیا نشان داد و بحمداللَّه کشور را در برابر توطئهی دشمنان و وسوسهی بدخواهان تا مدتها بیمه کرد. شرکت شما در یک مسابقهی سالم و مسؤولانه برای انتخاب رئیس جمهور، با امنیت و انضباط تمام، و با رعایت بیشتر ملاحظاتی که در چنین حرکت عظیمی با ابعاد یک ملت بزرگ، در دنیا کمیاب و کمنظیر است، برای دوست و دشمن ثابت کرد که ملت ما به برکت عمل به اسلام ناب محمّدی (صلّیاللَّهعلیهواله) در صحنهی جهاد سیاسی نیز مانند صحنهی جهاد نظامی، از انسجام و ابتکار و نظم و قاعدهی درست برخوردار است و نَفَس زهرآگین دشمنان که از ماهها پیش به قصد دلسرد کردن مردم، صوری بودن و جدی نبودن انتخابات را با زبانهای مختلف در همهی تبلیغات فرامرزی خود تکرار میکردند، در او کمترین تأثیر را ندارند. اکنون با حضور بسیار گستردهی شما ملت عزیز در این آزمایش الهی، و با اختصاص اکثریت قاطع آراء به رئیس جمهور منتخب مردم، ایران اسلامی از آزمایشی دیگر، موفق و سرافراز بیرون آمده و دوران تازهیی در تاریخ درخشان جمهوری اسلامی آغاز شده است. ملت عزیز ما باید در دل از خداوند متعال شاکر باشد که او را به این حرکت افتخار آمیز هدایت کرد و دشمنان او را ناکام ساخت. اینجانب پس از سپاس خاضعانه از ساحت مقدس پروردگار که در لحظه لحظهی این آزمایش بزرگ، شما ملت انقلابی و مؤمن و این بندهی ناتوان را از هدایت و کمک و دستگیری خود محروم نساخت، از همهی آحاد ملت که در این حماسهی بزرگ شرکت کردند، همچنین از مراجع عظام و علمای اعلام و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی و برجستگان حوزه و دانشگاه که در تشویق قشرهای گوناگون مردم به این امر اثر بارز داشتند، و بخصوص از صدا و سیما که با تلاش بیسابقه و فراهم ساختن گفتگوها و فرصتهای مناسب برای آشنایی مردم با نامزدهای انتخابات، انگیزه و امکان گزینش آزاد را به مردم دادند، و نیز از شورای محترم نگهبان و وزارت کشور که با صدق و امانت و کوشش خستگی ناپذیر خود، میدان را برای این مسابقهی عمومی مهیا ساختند، و از همهی کسانی که به نحوی در این امر کمک کردند، صمیمانه و با همهی وجود تشکر میکنم و نکاتی را یادآور میشوم: ۱ - به رئیس جمهور منتخب مردم، جناب حجةالاسلام آقای حاج سیّد محمّد خاتمی، توفیق خدمتگزاری ملت عظیمالشأن ایران و تحمل این امانت بزرگ را صمیمانه تبریک میگویم و ایشان را به وظیفهی شکر و اهتمام و آمادگی متذکر میگردم. و همچنین از سایر نامزدهای محترم ریاست جمهوری که با آمادگی و حضور خود در میدان این آزمایش الهی، بزرگترین کمک را به ایجاد رقابت انتخاباتی و انگیزه بخشیدن به مردم کردند، صمیمانه تشکر میکنم. بیشک بدون حضور افکار و سلیقهها و منشهای متنوع در صحنهی نامزدی ریاست جمهوری، این موج عظیم حضور ملی پدیدار نمیگشت و این افتخار برای ملت ایران به ثبت نمیرسید. ۲ - از طرفداران انتخاباتی رئیس جمهور محترم میخواهم که موفقیت خود را از کمک و هدایت الهی بدانند و در آینده نیز در همهی عرصههای زندگی از خدای متعال کمک بخواهند. از طرفداران انتخاباتی سایر نامزدهای محترم نیز میخواهم که خدا را بر توفیقی که به آنان داد تا بتوانند در پدید آوردن این فصل درخشان سهیم باشند، شکرگزاری کنند و خود را برای کمک به رئیس جمهور منتخب آماده سازند. ۳ - به همهی ملت عزیز عرض میکنم که در انتخاباتی با این درخشندگی و زیبایی، همهی عناصر دستاندرکار بَرَندهاند؛ هم کسی که بار مسؤولیت را با افتخار بر دوش گرفته، و هم همهی کسانی که با ورود در میدان رقابت انتخاباتی، در این آزمایشِ پرشور نقش آفریدهاند. و بدیهی است که برندهی اصلی در این پدیدهی تابناک، ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی است. رهبر عزیز و معظّم انقلاب! دو سؤال از محضر حضرتعالی دارم. اوّلین سؤالم شاید اقتضای این ساعت است؛ یعنی ساعات اولیه بامداد که بسیاری از مردم هنوز آراءِ خودشان را به صندوق نینداختهاند. حضرتعالی اگر در این زمینه توصیهای دارید، بفرمایید.
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم. توصیه من، همان توصیه همیشگی است. توقّع ما این است که آحاد مردم، از همین ساعات اوّل به سمت صندوقهای رأی بشتابند و با احساس مسؤولیت و با احساس اینکه کاری را آگاهانه و از روی تشخیص انجام میدهند، رأیشان را در صندوق بیندازند. چون در دین مقدّس اسلام، در کارهای نیک سبقت گرفتن مطلوب است، بهتر است که هرچه زودتر این کار را بکنند. خاطرم هست که چهار سال پیش هم، در چنین روزی، خدمت حضرتعالی رسیدیم. سؤالم این است که حضرتعالی به عنوان رهبر و ولىّ امر مسلمین و همچنین به عنوان یک شهروند مسلمان که حق رأی دارید، توقّعتان از آقای رئیس جمهور، برای آینده کشورمان چیست؟ ما از کسی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب میشود، انتظار داریم که خود را خدمتگزار مردم بداند و آنچه را برای دین و دنیای این مردم مورد نیاز است، در محدوده اختیارات قانونی خود، با همه وجود انجام دهد. بدیهی است که اکثریت مردم، متدیّن و انقلابی هستند و مایلند آنچه برای رفاه و سعادت دنیوی آنها انجام میگیرد، در چهارچوب احکام و مقرّرات اسلامی باشد. خوشبختانه همه این آقایانِ نامزدهای ریاست جمهوری اعلام کردهاند که اینطور بناست عمل کنند. ما هم همین توقّع را از آنها خواهیم داشت. من قبلاً هم گفتهام: هرکس که امروز، انشاءاللَّه رأی بیاورد و نامش از این صندوقها بیرون بیاید، من با او همانطور رفتار خواهم کرد که در هشت سال گذشته با آقای رئیس جمهور، جناب آقای هاشمی رفسنجانی رفتار کردهام. البته خوب؛ برای شخص من، هیچ کس آقای هاشمی رفسنجانی نخواهد شد؛ اما امیدواریم برای ملت بشود و بتواند برای کشور همانطور شخصیتی باشد و همانطور تلاشی بکند و بلکه بیشتر و بهتر؛ چون باب رحمت الهی واسع است. از همینجا من مسائل اساسیای را که برای ملتمان مطرح است، عرض کنم: امروز مسأله انتخابات، حقیقتاً یک عرصه امتحان الهی است. ببینید امتحانهای الهی چگونه برای همه هست! مگر میشود انسان در دوران زندگی، با امتحان الهی مواجه نشود؟ عمده این است که انسان بتواند از امتحان الهی سربلند بیرون آید. من چند نکته را در باب انتخاباتی که بهسلامتی در روز جمعه برگزار میشود، برای ملت ایران مطرح میکنم، تا به این نکات توجّه کنند.
نکته اوّل این است که آنچه امروز در سطح کشور در زمینه انتخابات جریان دارد، همان چیزی است که برای ملت ایران و برای سرنوشت این کشور، امری لازم و ضروری و مطلوب است. شور و شوق انتخابات، همهجا را فرا گرفته است و همه احساس میکنند که در این امر بزرگ، سهیم و شریکند. ملت احساس میکند که آینده امور اجرایی کشور در دستان اوست؛ زیرا یک نفر را در رأس قوّه مجریّه میفرستد. آینده سازندگی کشور، اداره کشور، روابط کشور، فرهنگ کشور، اقتصاد کشور، مسائل اجتماعی، مسائل انسانی، همه و همه از همینجا آغاز میشود. یک دوره دیگر به دنبال دورههای گذشته - که بحمداللَّه با موفّقیت همراه بوده است - در پیش است. مردم احساس میکنند که در این قضایا سهیمند. این، درست همان چیزی است که ما آن را از خدای متعال میخواستیم و دشمن مایل نبود و در دل از آن ناراحت بود و میخواست اینگونه نباشد. دشمن میخواست که انتخابات در ایران با استقبال عمومی مواجه نشود؛ اما امروز عکس آنچه که دشمن میخواهد، در صحنه مشهود است. همه منتظر روز جمعهاند. همه منتظرند که بتوانند به آن کسی که مورد علاقهشان است و به تشخیص آنها اصلح است، رأی بدهند. این، چیز خیلی خوب و برجستهای است. من از همه ملت ایران میخواهم که به امید خدا و با توکّل به پروردگار، همین احساس مسؤولیت را تا هنگام رفتن به پای صندوقهای رأی و انداختن رأیشان در داخل صندوق حفظ کنند. انشاءاللَّه عدد بالایی از مردم در این امتحان الهی شرکت کنند و دیْن خودشان را به کشور و انقلاب ادا کنند و سهم خویش را در آینده کشور ایفا نمایند. این، آن چیزی است که دشمن را بهشدّت زخم خورده خواهد کرد. در واقع، رفتن مردم با تعداد زیاد آرا پای صندوقهای رأی و جمع شدن آراءِ زیاد برای مجموعه نامزدها، دشمن را مأیوس خواهد کرد. جمع شدن آراءِ زیاد در اصل انتخابات، مهم است. این، در واقع رأی به استقلال کشور و رأی به تبعیّت از نظام و همراهی با رهبری است. مردم با این کار، دشمن را مأیوس کنند و در واقع به دهان او مشت بکوبند. نکته دوم این است که سعی کنید این حرکت زیبا و این حرکت عظیم مردمی را - که حقیقتاً یک آزمایش بزرگ مردمی و ملی و اسلامی است - با همان نزاهت و طهارت و پاکیزگیای که مطلوب اسلام است، پیش ببرید. البته متن و عموم مردم عزیز کشور ما همینطورند. سعی کنید کدورت ایجاد نشود. مسابقه انتخاباتی، ضمن اینکه یکی از جدیترین کارهای یک ملت است و به هیچوجه جنبه شوخی و بازی در آن نیست و بسیار جدّی است؛ اما شبیه مسابقات ورزشی است. در مسابقات ورزشی همه تلاش میکنند؛ اما کسانی که اهل اخلاق و اهل فهمند، این تلاش را با کارهای زشت و نامناسب همراه نمیکنند. البته من مردم خودمان را عرض میکنم، والّا بعضی از ملتهای دیگر - مثل انگلیسیها - هستند که مسابقات فوتبال را هم به کُشت و کشتار تبدیل میکنند! ما به آنها کاری نداریم. ملت ما اهل اخلاق و معنویّت و عاطفه است. نگذارید که فضای انتخاباتی، فضای کدورت شود. هر کدام از نامزدها و طرفدارانشان، برای خودشان تبلیغ کنند؛ اما دوستان و هممیهنان و برادرانشان را که احیاناً از نامزد دیگری حمایت میکنند، زخم خورده و رنجدیده و از خودشان مکدّر نکنند. به این نکته توجّه کنید. این، خیلی مهمّ است. البته در گوشه و کنار حرفهایی شنیده میشود که قدری مایه خلاف توقّع است. این را هم همه توجّه کنند که بعضی از کارها مربوط به خودیها نیست؛ مربوط به دشمن است. راه انداختن کاروان شادی در عصر عاشورا، مربوط به مردم انقلابی و مسلمان نیست. این کارِ دشمن است. گیرم که عکس یک نامزد انتخاباتی را هم به دست بگیرند؛ این حیله آنهاست. نباید هیچ کس از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را متّهم کرد که شما از آنها خبر داشتید و آنها طرفدار شمایند. نخیر؛ آنها چه طرفداری از کسانی دارند که اهل دین و معنویّت و این چیزها هستند. ربطی ندارد. شاید خود آن فریبخوردههایی هم که در خیابانها سوار بر اتوبوس شدند و آن مناظر زشت را راه انداختند، ندانند که قضیه چیست. دستی آنها را حرکت میدهد، برای این که فضا را خراب کند؛ برای این که مردم را ناراحت کند؛ برای این که انتخابات را در نظر متدیّنان یک کار نامناسب جلوه دهد و چهرهها را خراب کند. البته مسؤولان باید بگردند و آن دست پنهان را پیدا کنند. من مؤکّداً به مسؤولان توصیه میکنم و از آنها میخواهم که بگردند و آن دستهای پنهانی که این زشتکاریها را انجام میدهند، پیدا کنند. از آنها نباید گذشت. صحبت سرِ اینها نیست؛ صحبت سر غفلتهایی است که ممکن است خدای نکرده گاهی از خودیها سر بزند. بعضیها را متّهم کنند و بعضیها را مورد اهانت قرار دهند. این کار درست نیست. البته تبلیغات منطقی و معقول و با استدلال، اشکالی ندارد؛ لیکن نباید فضا را خراب و مکدّر کرد. نکته سوم این است که دشمن به همان اندازهای که از اجتماع آرا در روز انتخابات ناراحت است، به همان اندازه هم درصدد است که اگر این تجربه به وسیله ملت ایران با موفقیّت انجام شد، شیرینی انتخابات را به دهان مردم تلخ کند. از مدّتی پیش نشستهاند و برای این قضیه برنامهریزی میکنند. شایعه تقلّب در انتخابات و صوری بودن آن را مطرح کردند، لطیفه و متل درست کردند و در دهان مردم انداختند؛ بعضی هم البته ناآگاهانه آنها را تکرار میکنند. من باید عرض کنم، شایعه این که در انتخابات تقلّب خواهد شد، از طرف دشمن است. رادیوهای بیگانه، حرفهای دلسوزانه رئیسجمهور محترم را حمل بر چیزهای نامناسب و ناشایسته کردند. حتّی بعضی از تحلیلگران و خودیها هم از روی غفلت برداشتند آن مسأله را حمل بر این کردند که آیا چه چیزی قرار است اتّفاق بیفتد! این حرفها چیست؟ مگر ممکن است در انتخابات جمهوری اسلامی، کسی به خود حق بدهد یا جرأت بدهد که در آراءِ مردم دستکاری کند؟ اوّلاً شورای محترم نگهبان، یک مجموعه عادل و مواظب و ناظر بر انتخاباتند و هیچ راهی را برای تقلّب باقی نمیگذارند. ثانیاً وزیر محترم کشور پیش من آمد و گفت شما مطمئن باشید که ما نمیگذاریم یک رأی جا به جا شود. اینها مسلمان و انقلابی و متدیّن و مورد اعتمادند و از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفتهاند. بر فرض در گوشهای یک تخلّف کوچک هم انجام گیرد. این در نتیجه انتخابات هیچ تأثیری نخواهد داشت. خود من هم مواظبم و اجازه نخواهم داد که کسی به خود حق بدهد، تقلّب در انتخابات را که یک عملِ هم خلاف شرع و هم خلاف اخلاق سیاسی و اجتماعی است، انجام دهد. چنین کاری هرگز نخواهد شد. بعضی خیال کردهاند که حالا چه اتّفاق میافتد. من بخصوص از رئیسجمهور محترم استفسار کردم و گفتم شاید ایشان خبری دارند؛ اما ایشان گفتند که نه؛ من در همه انتخاباتها، به مسؤولان و دستاندرکاران سفارش میکنم که تخلّف نکنند. مسأله خاصی وجود ندارد. عدّهای جنجال کردند و رادیوهای بیگانه هم هایوهوی راه انداختند. نخیر؛ انتخابات انشاءاللَّه با اتقان کامل انجام خواهد گرفت. هم مسؤولانی که هستند، مورد اطمینانند، هم خود من نخواهم گذاشت که مسأله انتخابات، خدای نکرده اندکی مخدوش شود. نکته چهارم این است که همه ملت ایران و خود نامزدهای محترم توجّه کنند که هر کدام از این چهار نفری که به خواست خدا و بهسلامتی اکثریت آرا را - چه در مرحله اول و چه در مرحله دوم - به خود اختصاص داد، او رئیسجمهور قانونی است. البته ملت باید تلاش خود را بکند، باید زحمت بکشد و دنبال اصلح بگردد. من مکرّر عرض کردهام که مسأله، مسأله دین و خدا و ادای تکلیف است. همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است. قبلاً هم گفتیم که تفاضل ولو کم باشد، در این قضیه بسیار است. باید بگردید، بین خودتان و خدا حجّت پیدا کنید؛ یعنی بتوانید از راهی بروید که اگر خدای متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأی دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجّتی فراهم کنید و بعد با خیال راحت بروید رأی بدهید. مردم باید این کار را بکنند و ما هم از خدا میخواهیم و دعا و آرزو میکنیم که خدای متعال دلهای مردم را به سمت نامزد اصلح - آن که واقعاً صلاحیتش بیشتر است - هدایت کند. البته شورای محترم نگهبان، این چهار نفر آقایان را صالح دانسته است. لابد اینها در یک حد نیستند؛ بعضی صالحند، بعضی صالحترند. بگردید آن صالحتر را شناسایی و پیدا کنید و به او رأی بدهید. هر کس که برود رأی بدهد، چه رأی او صائب باشد و به اصلح رأی داده باشد و چه اشتباه کرده باشد و به غیر اصلح رأی بدهد، همین اندازه که از روی احساس تکلیف نسبت به آینده پای صندوق برود و رأی بدهد، این رأی پیش خدای متعال مأجور و موجب ثواب است و این شخص، علاقهمند به نظام و رهبری است. آنچه که مهم است، این احساس تکلیف است. همه آحاد ملت، این احساس تکلیف را باید بکنند. بحمداللَّه - همان طور که گفتیم - احساس میشود که مردم کاملاً با شور و شوق وارد شدهاند. همین شور و شوق، بلکه بیشتر از این را تا روز رأی و لحظه رأی دادن حفظ کنید. بروید تلاش و تفحّص خودتان را بکنید، اصلح را بیابید و آن کسی را که فکر کردید اصلح است و بین خودتان و خدا حجّت تمام شد، به او رأی بدهید و خاطر جمع باشید که تکلیفتان را انجام دادهاید. این، آن چیزی است که همه باید به آن توجّه کنند. هر کس هم که نتیجه آرا متعلّق به او شد، خدای متعال انشاءاللَّه کمک خواهد کرد، ما هم کمک خواهیم کرد، تا بتواند وظایف خود را انجام دهد. پایههای نظام اسلامی، پایههای مشخص و روشنی است. به نظر من، در همین تبلیغات ریاست جمهوری، یکی از موفّقیتهای این دوره از انتخابات آن است که این نامزدهای محترم چهارگانهای که هستند، صریحاً مبانی ارزشی انقلاب را بر زبان آوردهاند. این، خیلی خوب است. تکرار و تأکید شد و معلوم شد که ملت چه میخواهد و آن چیزی که مورد علاقه ملت است، چیست. البته هر کدام از این آقایان که مسؤولیت قبول کنند، باید جوابگوی این حرفهایی که گفتهاند، باشند؛ ما رها نمیکنیم. آنچه را که به مردم وعده دادهاند، باید انجام دهند. مردم هم خواهند خواست، ما هم از طرف مردم از آنها خواهیم خواست. انشاءاللَّه خدای متعال توفیق خواهد داد و خواهند توانست آن دیْن خود را ادا کنند. آنچه که در پیش است، یک تجربه و یک امتحان بزرگ و یک صحنه و عرصه شیرین است. مواظب باشید که دشمن این عرصه را در کامها تلخ نکند. مواظب باشید که ایادی دشمن نتوانند خدای نکرده اخلالی بکنند، تا به فضل پروردگار، این پدیده خوب در نظام جمهوری اسلامی - یعنی پدیده دخالت و مشارکت مردم - در این دفعه هم مثل دفعات دیگر به نتایج مطلوبی برسد. مقام معظم رهبری مراتب تشکر خود را از کارکنان صدا و سیما در ارتباط با مسأله انتخابات ابراز کردند و فرمودند: صدا و سیما در مسأله مربوط به تبلیغ انتخابات و شوق انگیزی در دلهای مردم بسیار خوب حرکت کرده است و در سالهای اخیر نیز شاهد عملکرد خوب صدا و سیما در مسأله انتخابات مجلس پنجم و همچنین جریانهای سیاسی جاری از جمله راهپیماییهای 222 بهمن و روز جهانی قدس در سال گذشته بودیم. صدا و سیما در حال ترویج انتخابات است و این کار را هم بسیار خوب ادامه میدهد.
حضرت آیتالله خامنهای ضرورت مطرح شدن معیارها برای انتخاب نامزد اصلح از سوی مردم را یادآور شدند و فرمودند: باید کاری کرد که مردم خودشان انتخاب کنند و برای آن که مردم قدرت انتخاب داشته باشند، صدا و سیما باید معیارها را به روشهای هنری و خوب بیان کند تا به انتخاب حق و اصلح منتهی شود. مقام معظم رهبری با تأکید بر شناخت خویش از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فرمودند: گمان نمیکنم هیچکس به قدر من نا مزدهای فعلی انتخابات را بشناسد. برخی از آنها را از دوران مبارزه و برخی دیگر را از آغاز پیروزی انقلاب میشناسم و بنا بر این انتخاب اصلح امری طبیعی است. حضرت آیتالله خامنهای انتخابات را بهترین عرصه حضور مردم در صحنه سیاسی کشور توصیف کردند و خطاب به مسؤولان صدا و سیما فرمودند: کاری کنید که انتخابات در چشم مردم شیرین، مستدل و موجه شود و مردم به عنوان یک وظیفه در پای صندوقهای رأی حضور پیدا کنند. اگر چه تعداد آراء فرد منتخب مهم است اما اینجانب به حضور مردم در پای صندوقها بیشتر اهمیت میدهم و باید اکثریت قاطعی از واجدین شرایط رأی دادن احساس مسؤولیت کنند و در پای صندوقها حاضر شوند. زیرا با این کار امنیت نظام جمهوری اسلامی در مقابل خصومتهای مستمر دشمنان ملت ایران تضمین و تأمین خواهد شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان اظهار اطمینان کردند که با حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری، خداوند متعال آنچه را به صلاح کشور و ملت ایران باشد پیش خواهد آورد. در زمینه مسائل انتخابات ریاست جمهوری، بحمداللَّه ملت ایران مواضع خوبی نشان داده است و نشان خواهد داد. در همه این قضایای سیاسی یا فرهنگی، دشمن میکوشد برای خود جای پا باز کند و وارد معنای ذهنىِ فرهنگی ملت ایران شود. ملت ایران هم محکم ایستاده است و باید بایستد. حتی دیده شده است که دشمنان نسبت به کاندیداهای ریاست جمهوری اظهار نظر میکنند، حرف میزنند، تحلیل میکنند. میگویند این فرد به غرب نزدیکتر است، این فرد از اسلام بیشتر دفاع میکند، آن شخص کمتر دفاع میکند! یعنی دشمنان میخواهند در همه امور دخالت کنند. ملت ایران در همه این میدانها، بر اصول اسلامی پای خواهد فشرد. این را همه دنیا باید بداند. از جمله این اصول، ایستادگی در مقابل استکبار و روحیه استکباری دولتهایی است که میخواهند در مسائل داخلی کشور ما جای پایی باز کنند و دخالت نمایند؛ ولی ملت ما با دقّت نگاه خواهد کرد و باید دقّت کند. اگر کسی از نامزدهای ریاست جمهوری، کمترین نشانه نرمشی در مقابل امریکا، در مقابل دخالتهای دولتهای غربی،در مقابل تجاوزهای فرهنگی و سیاسی بیگانگان نشان دهد، همه دنیا باید بدانند که ملت ما به چنین کسی قطعاً رأی نخواهد داد. مردم به کسی رأی میدهند که بدانند در مقابل امریکا و افزونطلبیهای دولتهای متجاوز و پرتوقّع و خودکامه و کسانی که میخواهند اراده خود را بر ملت ایران تحمیل کنند، خواهد ایستاد و نیز در مقابل تهاجم فرهنگ بیگانه ایستادگی خواهد کرد. مردم به کسی که بیشتر این مواضع را از او ملاحظه کنند، بیشتر گرایش پیدا میکنند. البته ما متن مردم را میگوییم. ممکن است در گوشهای، چهار نفر آدم هم باشند که دارای سلایق مخصوصی باشند و عکس متن مردم فکر کنند. ما به آنها کاری نداریم. متن ملت ایران، این است. مواضع ملت ایران، همان مواضعی است که به خاطر آن انقلاب کرده، هجده سال مقاومت کرده و هشت سال جنگ تحمیلی را اداره کرده است. این را باید همه مردم دنیا بدانند و خواهند دانست. من از تفضّلات الهی و توجّهات خاصّ حضرت ولیاللَّهالاعظم ارواحنا فداه و ادعیه زاکیّه روح مطهّر امام بزرگوار اطمینان دارم که پروردگار کمک خواهد کرد و در این تجربه هم مردم انشاءاللَّه آنچه را که به صلاح دین و دنیای آنهاست، همان را پیش خواهند برد و انشاءاللَّه ملت ایران به لطف پروردگار، شاهد دوران دیگری از پیشرفت و ترقّی خواهد بود.
یک جمله هم راجع به مسأله انتخابات - که فرمودند و درست هم هست - عرض کنم. شما باید مردم را به دو امر تذکّر دهید: اوّل، اصل ورودِ در انتخابات است. مبادا کسانی - شُذّاذی از مردم - از امر انتخابات غافل بمانند - اگر چه یقین دارم که مردم غافل نیستند - و خیال کنند که این انتخابات اهمیتی ندارد. خیر؛ بسیار مهم است. دشمنیها را ببینید! ببینید که در معیارهای جهانی و میزانهای سیاسی عالم، حضور مردم در جمهوری اسلامی و درصحنههای گوناگون، نسبت به قضاوتها و تشخیصها و تصمیمها، چگونه تعیین کننده است! نفس این که این نظام، نظامی متّکی بر مردم و آراءِ مردم است، حداکثر اهمیت را دارد. نفس قبول مردم، حداکثر اهمیت را دارد. یک جا که مظهری از حضور مردم در صحنه است - چه انتخابات، چه راهپیماییها و چه بعضی از استقبالهای باشکوهی که انجام میگیرد و حضور مردم را نشان میدهد - بهکلّی ترفندهای دشمنان را - لااقل تا مدّتی - خنثی و باطل میکند. امروز با توجّه به این که دشمنان در سطح جهان مایلند خودشان را به همدستیهایی علیه نظام جمهوری اسلامی نائل کنند، اهمیت حضور مردم از اوقات دیگر هم بیشتر است. اگر چه این حضور، همیشه اهمیت بسیار زیادی داشته است؛ اما شاید بشود گفت که در حال حاضر، این اهمیت از همیشه بالاتر و بیشتر است. این را به مردم یادآوری کنید.
نکته دوم این است که به مردم تفهیم کنید که همچنان که شرکتِ در انتخابات یک وظیفه است، گزینش خوب و آگاهانه هم یک وظیفه است. البته ممکن است همهی تلاشها به نتیجه نرسد؛ اما انتخابکنندگان تلاش کنند، برای این که گزینش درستی داشته باشند. این، خیلی مهمّ است. البته هیچ کس در صحنه انتخابات وارد نمیشود، مگر این که شورای نگهبان صلاحیّت او را اعلام کند. بنابراین، کسانی که وارد صحنه انتخابات میشوند، اشخاصی هستند که شورای نگهبان - که امین مردم در این قضیه است - پای اسم آنها را امضا کرده و اعلام صلاحیّت نموده است. بنابراین، همه صلاحیّت دارند؛ منتها امر ریاست جمهوری، بالاتر از این حرفهاست. باید گشت و اصلح را پیدا کرد. باید گشت و امینترین را انتخاب کرد. باید جستجو کرد و در بین این چند نفر، به طور نسبی قادرترینِ بر اداره کشور را پیدا کرد. مهمّ است. چون این امر مهمّ است، تفاضل هر چه هم کم باشد، اهمیت پیدا میکند. در کارهای کلان، این طور است. فرق دو مَبلغی که با هم اندکی تفاضل دارند، اگر جنسی که میخواهیم با این مبلغ تهیه کنیم، یک کیلو و دو کیلو جنس است، خیلی اهمیت ندارد؛ اما وقتی آنچه که میخواهیم جا به جا کنیم، فرضاً هزاران تُن از این جنس است، آن هنگام تفاضل در قیمت وقتی هم کم باشد، حجم زیادی مییابد و اهمیت پیدا میکند. همه کارهای کلان، این طوری است. ریاست جمهوری خیلی مهمّ است؛ چون اداره امور اجرایی کشور در یک دوره نسبتاً طولانی - یعنی چهار سال - است. باید مردم بگردند و بهترین را گزینش کنند. مردم به شما اعتماد دارند. مردم به علما اعتماد دارند و حرف و تشخیص آنان را، تشخیص قابل احتجاجِ عنداللَّه میدانند. این، خیلی مهمّ است. لذا باید مردم را در انتخابِ درست کمک کنید. مبادا کسی از روحانیون احساس کند که در این مسائل، وظیفه و تکلیفی ندارد و بگوید مردم خودشان بروند هر کاری که میخواهند، بکنند! البته راجع به همه روحانیون نمیخواهیم بگوییم. کسان خاصّی هستند که به طور استثنایی از این موضوع خارجند؛ اما شما علما میتوانید به مردم کمک کنید. مردم هم در این قضایا، بیش از همه به علما اعتماد میکنند؛ حتّی کسانی که ممکن است سرو کاری هم با علما نداشته باشند. بالاخره انسان برای امور زندگی خودش، به شخصِ امین اتّکا میکند. اگر کسی خودش هم حتّی خیلی امانت نداشته باشد، اما برای حفظ پول و مال خود، به شخص امین مراجعه میکند. مردم، علما را امین خودشان میدانند. اگر در این زمینه، علما به مردم کمک کنند، این مرجع قابل قبولی برای آنان است. البته شما هم آن وقت که میخواهید مردم را راهنمایی کنید، باید حدّاکثر دقّت را در گزینش بکنید. باید چیزی بگویید که فردا بتوانید پیش خدای متعال جوابش را بدهید. کسی را باید به مردم معرفی کنید که بتوانید پایش بایستید و به خدای متعال بگویید که حجّت من این بود. عدم دخالت خطرناک است؛ دخالتِ بدون حجّت هم خطرناک است. پیش خودتان و خدا، حجّت پیدا کنید. مردم را در این امر آگاه کنید. مردم هم به شما اعتماد میکنند، باید هم اعتماد بکنند؛ امین مردم هستید و باشید. کاری کنید که مردم بتوانند با رأی بالایی، یک شخص لایق و مدیر و متعبّد و متدیّن و مجرّب در امور اداره کشور انتخاب کنند. البته دست شما هم به کسی غیر از آن کسانی که شورای نگهبان آنها را ارائه خواهد داد، نمیرسد. در بین همانها باید کسی را انتخاب کنید. در بین آنها بگردید و بهترین را - که با معیارهای صحیح تطبیق کند - پیدا کنید و به مردم معرفی نمایید. مردم را وادار کنید در انتخابات شرکت کنند، که نفس شرکت مردم در انتخابات هم خیلی مهمّ است. اگر شرکتکنندگان در انتخابات کم باشند، اما فرد صالحْ باصدىِ نودآرا انتخاب شود؛ یا این که شرکتکنندگان زیاد باشند و فرد صالح، مثلاً با پنجاه و پنج درصد انتخاب شود، چنانچه بین این دو صورت، امر دایر باشد، این دوّمی مقدم است. البته در هر صورت باید فرد صالح انتخاب شود؛ اما درصدِ کمتر داشتن او، در حالی که مجموع شرکتکنندگان رقمشان بالاست، اهمیت بیشتری دارد از این که مجموع شرکتکنندگان کم باشند و درصد این فرد صالح بالا باشد. لذا کوشش کنید، مردم در امتحان و آزمایش مهمّی که در این روز وجود دارد، انشاءاللَّه از عهده برآیند؛ خدای متعال هم به شما کمک خواهد کرد. در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری - که آزمایش عظیمی برای ملت است - مراقبت شود که مخارجِ بیش از متعارف و زیادی و اسرافگونه انجام نگیرد. البته - خوشبختانه - آن کسانی که ما میشناسیم و در این میدان وارد شدهاند، کسانی هستند که مورد اعتمادند. ما به صدق و صفای اینها اطمینان داریم و میدانیم که نمیخواهند؛ ولی ممکن است کسانی در گوشه و کنار، بدون این که اصحاب قضیّه خودشان بخواهند، در این زمینهها حرکتی بکنند که درست و مناسب نباشد. البته فقط این نیست؛ در همه زمینهها و در همه میدانها و در بخشهای مختلف، مسؤولان در هرجا که هستند، باید کاری کنند که این ارتباط و علقه با مردم و این پیوند و این اعتماد، حفظ شود و ولایت به معنای حقیقی کلمه - که اسلام آن را خواسته است - تحقّق پیدا کند. این که باشد، همه سلاحهای دشمن، بهکلّی کُند خواهد بود. همه سلاحهای دشمن، در مقابل نظام الهی و قرآنی جمهوری اسلامی، کُند است. دشمن، بیخود خودش را زحمت و دردسر میدهد. هر کاری بکنند، با نظامی مردمی که راهی را انتخاب کرده است و آن را آگاهانه و بااراده و باهمت طی میکند، هیچ کاری نمیتوانند بکنند.
در اوایل امسال، مسأله مهمّی در مقابل مردم ماست که آن، مسأله انتخابات ریاست جمهوری است. من از همه ملت ایران تقاضا میکنم که با روشنبینی و هوشمندی و تیزبینی خود به این مسأله به صورت یک مسأله ملّی و تاریخی نگاه کنند و آن را دست کم نگیرند. البته در شروع انتخابات، بخصوص در تبلیغات، هر کسی و هر جمعیتی گزینهای دارند؛ کسی را میخواهند انتخاب کنند و او را بر دیگران ترجیح میدهند. این جا، جای خطرناکی است و میدانی است برای این که خدای نکرده صفات بد در انسان بروز پیدا کند. این، خطری در راه انتخابات است که یک تجربه بزرگ محسوب میشود. همه با همّت؛ اما با حسن خلق و روشنبینی و امید و روی خوش و دل خوش با این قضیه مواجه شوند؛ آرای زیادی را در صندوقها بریزند و رئیس جمهور را با رأی بالایی انشاءاللَّه انتخاب کنند تا دولت و رئیس جمهور آینده ، دستشان باز باشد و بتوانند با پشتوانه عظیم آرای ملّت، کشور را بسازند و دیگرانی که در بیرون از مرزها همیشه منتظرند تا نقص کوچکی در ملت ما ببینند و آن را چند برابر بزرگ کنند، آنها هم از این که بتوانند این کار را انجام دهند ، مأیوس شوند.
دشمن با شیوهها و روشهای مختلف در تلاش است و از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به نظام اسلامی غافل نیست و در مقابل، ما نیز باید دشمن را در هر لباسی بشناسیم و همه کسانی که به هر شکل مسؤولیتی دارند، باید با تقوا و پرهیزگاری، از تأثیر وسوسهها و کید دشمن برحذر باشند و در هرگونه فعالیت یا اظهار نظر ، بسیار مراقب باشند و چند وقت دیگر نیز که انتخابات ریاست جمهوری است باید همه توجه داشته باشند که دشمن در آن عرصه فتنهگری نکند.
ملت عزیز! مواظب و مراقب باشید، راه خدا را گم نکنید. کشور ما افتخارش این بوده است که توانسته در طول مدت کمی، نهادهای قانونی را بهوجود آورد و مجلس شورای اسلامی تشکیل دهد. چهار دوره این مجلس بحمداللَّه با خوبی و اقتدارِ تمام مشغول بوده و قانون گذاشته و وظایف خود را انجام داده است. حال هم انتخابات دوره پنجم در پیش است و مردم باید شرکت کنند. وظیفه و تکلیف شرعی است. مردم در انتخابات ریاست جمهوری، تشکیل دولت، شورای نگهبان، مجلس خبرگان و همه نهادهایی که برای این کشور لازم بود، مستقیم یا غیر مستقیم نقش داشتند و وظیفه خودشان را انجام دادند و این کشور و این نظام، هیچوقت بیقانون، بیرئیسجمهور، بیمجلس و معطّل نماند. فقط در یک مورد دلخوشی دشمنان این بود که اگر امام بزرگِ این مردم از دنیا برود، چه خواهد شد. لابد کارها لنگ خواهد شد. اما، باز به همّت مردم و مسؤولان و کسانی که وظیفه داشتند و همچنین عموم مردم، بحمداللَّه خواسته آنها عملی نشد و کاری که باید انجام میگرفت، به بهترین وجهی انجام شد. بنابراین، افتخار ملت به این است.
خدای بزرگ را سپاسگزارم که به حول و قوّهاش، ریاست جمهوری اسلامی ایران یک دوره کامل دیگر را طی کرد و ملت بزرگ ایران توفیق آن یافت که سر برافراشته و مصمّم، به انتخابی دیگر دست یازد و یکبار دیگر، قدرت و اراده ملّی خود را در گزینش رئیس جمهور کشورِ کهن اسلامی و بلند آوازهاش، در برابر چشم مردم دنیا به نمایش گذارد.
... خدای بزرگ را حمد و سپاس که ملّت عزیز ایران را به لطف و رحمت خود، مطمئن و دلگرم فرمود؛ توطئههای خنّاسان را که در قالب شبکه تبلیغاتی صهیونیستی و استکباری، سعی خود را بر شکستن روحیه و مقاومت ملت ایران متمرکز کردهاند، همواره نقش برآب ساخت و دلهای مؤمن و حقجوی این امّت پیشرو را به صدق وعده خود مستحکم کرد، تا مردم ایران در هر جا که حضور و رأیشان برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی لازم بود، با حضور و اعلام رأی خود، دشمن را ناکام سازند و به ندای الهی، لبّیک گویند و در گزینش رئیس جمهور، با هشیاری و انگیزه و حسّاسیت به پای صندوق رأی آیند و به وصیت امام و مرشد و معلّم بزرگشان عمل کنند. خدای بزرگ را سپاس که در این نوبت نیز، رأی مصیب ملت، مسؤولیت را به دستهای توانای مردی سپرد که در میدانهای دشوار، لیاقت و امانت و صلاحیت و کاردانی و برجستگی او را آزموده بود. مردی بزرگ از سابقینِ اوّلینِ انقلاب و از حوارییّن و انصار دیرین امام راحل. عالِمی متفکّر، سیاستمداری هوشمند، فقیهی زمان شناس، مجاهدی خستگی نشناس، برادری مهربان برای ضعیفان و مدیری کاردان برای کشور. اوّلین مطلبی که به عنوان حقشناسی از ملت بزرگ و هوشیارمان لازم است عرض کنم، تشکّر از شرکت وسیع مردم در انتخابات ریاست جمهوری است که حقیقتاً در دنیا و در چشم تحلیلگران عالم، یک نقطه افتخارآمیز و مایه سربلندی برای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی شد. همچنین، جای شکرگزاری از مردم و سپاس از خداوند است که این انتخابات، همچنان که شایسته آن بود، منتهی به انتخاب یک شخصیّت و چهره محبوب(۱) شد که حقیقتاً عنوان ریاست جمهوری، بر او چیزی نمیافزاید. رئیسجمهوری که شما مردم انتخاب کردهاید، یکی از ارکان انقلاب بزرگ ماست و در این سخن، هیچ مبالغهای نیست. چهرهای که درطول بخشعمده عمر خود، یکپارچه در خدمت انقلاب و اسلام و این مبارزه بزرگ بوده و جوانی خودش را یکسره در این راه به پای اسلام و انقلاب نثار کرده است. این برای یک ملت افتخاراست که با یک انتخابات آزاد، دریک محیط کاملاً روشن و بیغبار و درحالی که همگان میتوانند آزادانه تصمیمگیری و انتخاب کنند - در این نوبتِ انتخابات، این معنا از همیشه واضحتر هم بود - علی رغم تبلیغات دشمن - که عرض خواهم کرد دشمن چه میخواست و چه میکرد و به کجا منتهی شد و بعداز این چه میکند - مردم رشد و درک والای خود را نشان دارند، و یک چهره بیغبارِ بیخدشه روشنِ افتخارآمیز را که سرگذشت او سرگذشت فداکاری است، برای ریاست جمهوری انتخاب کردند.
قبل از این انتخابات، تبلیغات جهانی مثل یک توفانْ مشغولِ کار بود. البته ملت عزیز ما، خوشبختانه بر اثر بیاعتنایی به رادیوها و بوقهای بیگانه، چندان سر و کاری با تبلیغات دشمن ندارد. ولی ما و کسانی که دستاندرکار هستند، بهطور روشن میدیدیم که دشمنْ برای اینکه شاید بتواند انقلاب اسلامی را از انتخابات عمومی با شرکت قشر عظیمی از مردم، محروم کند، یقه درانی میکند. از دو ماه پیش از انتخابات، یا شاید هم بیشتر، شروع کردند به انواع و اقسام تبلیغاتِ مستقیم و غیرمستقیم واستفاده از هرکس و ناکس - مِن جمله از فراریها و تفالههای رژیم گذشته و ضدّ انقلاب بیآبرو و بیحیثیّت - تا شاید بتوانند از هر طریقی که شده است، به انتخابات ضربه وارد کنند. در روز انتخابات، اینها دیدند که در ایران چه خبر است. با وجود اینکه فصل امتحانات مدارس و فصل کشاورزی است، درعینحال، دیدند که مردم پای صندوقهای رأی جمع شدند و قریب به هفده میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند که از اوّل انقلاب تا بهحال - آن طورکه آمارنشان میدهد - درهیچ انتخابات ریاست جمهوری، مردم به این تعداد شرکت نکرده بودند. بدیهی است که دشمن از این ضربه، به شدت پریشان و آشفته شد. تبلیغات دشمن و عمده این تبلیغات، دست صهیونیستهاست. خبرگزاریهای معروفی که در دنیا وجود دارند، اغلبشان متعلّق بهصهیونیستها هستند. بعضی از رادیوهای معروف دنیا هم، متعلّق به آنهایند. صهیونیستها هم در این منطقه، مثل سگِ زنجیرىِ استکبار عملمیکنند. پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن، شأن صهیونیستهاست. از آنها، غیر از این هم انتظاری نیست و البته، کسی هم اهمیتی به آنها نمیدهد. اما اگر کسی به وضع تبلیغات اینها در برهههای مختلف نگاه کند، چیزهای شگفتآوری را احساس میکند. اگر کسی به تبلیغات نگاه میکرد، میفهمید که برای آنها انتخابات ایران و بخصوص انتخابات ریاست جمهوری چقدر مهم است! چقدر برای آنها مهم است کاری کنند که مردم در انتخابات شرکت نکنند! این را از تبلیغات آنها میشد فهمید. ولی تودهنی خوردند. ملت ایران با حضور خودش به آنها تو دهنی زد. شما ملاحظه فرمایید: کشور ما، مثل فلان کشور اروپایی نیست که از این سرِ کشور تا آن را، در ظرف دوساعت بشود طی کرد. در آنجا، کشورها کوچک است و جادهها اتوبان. اما در کشور ما با اینکه بعد از انقلاب، این همه جادهکشی شده است، در عینحال هنوز روستاهایی وجوددارد که دسترسی به آنها آسان نیست. شصت هزار روستا درنقاط مختلف کشور گسترده است و تقریباً نیمیاز جمعیت را در خودشان جا دادهاند. صندوق رأی هم به بسیاری نمیرسد. به آنهایی هم که میرسد، نیمساعت یا یک ساعت بیشتر در یک ده نمیماند. همه اینها موجب میشود که آرا کم شود. اما در عین حال، از جمعیتی که شرایط رأی دادن را دارند، هفده میلیون - که درصد بالایی هم هست - رأی میدهند. این، اقبال مردم است. این، علاقه مردم به انقلاب است. این، حضور مردم در صحنه است. و این است که تودهنی به تبلیغات سوء استکبار به حساب میآید. بعد هم این انتخاب؛ یعنی انتخاب چنین چهره و شخصیتی! حال بعد از انتخابات، که توی دهان آنها خورده، باز تبلیغاتشان بهنحو دیگری شروع شده است: تحلیل کردهاند و نتیجه گرفتهاند که مردم ایران، با انقلاب و جمهوری اسلامی قهرند! میخواهند چیزی را بهزور ثابت کنند و معلوم است که جز به مغزهای علیل خودشان و پیروانشان، برکس دیگری چنین حرفی ثابت نمیشود. ملت ایران باید خدا را شاکر باشد که در این برهه، توانست دشمن را به خشم آورد. حضور شما مردمِ ایران در صحنه انتخابات، و شرکتتان در این انتخابات عظیم و تعیین کننده و مهم، استکبار جهانی و عمّال و بوقها و تبلیغاتچیهایشان را تا سر حد جنون عصبانی کرد. خدا از شما راضی باشد، ملت عزیز. کار بزرگی انجام دادید. من میخواهم این نکته را هم عرض کنم که دولتمردان جمهوری اسلامی باید قدر این فداکاری مردم و حضور آنها در صحنه را بدانند. مبادا مسؤولینِ بخشهای مختلف کشور، در تحلیل اشتباه کنند و خیال کنند که شرکتِ وسیعِ مردم در انتخابات، معنایش این است که آنها از یکایک کارهای مسؤولین خشنودند. این طور نیست. مردم، انقلاب را دوست دارند، امام را دوست دارند، دولت جمهوری اسلامی را دوست دارند، نظام را دوست دارند. اما معنایش این نیست که مردم، روی یکایک کارهای مسؤولین بخشهای مختلف، صحّه میگذارند. برادران و خواهران عزیز؛ ملت بزرگ ایران! شما امتحانهای بسیار خوبی را در این دوران طولانی دادید: امتحان اتّحادتان، امتحان آگاهیتان، امتحان همراهی و همکاریتان با مسؤولین، امتحان حضورتان در صحنههای گوناگون. امروز موضوع انتخابات ریاست جمهوری مطرح است. شرکت در انتخابات یک وظیفه عمومی برای آحاد ملت ایران است. شما برای اینکه دریابید چرا این مشارکت وظیفه است، دو راه دارید: یکی اینکه بدانید رأی شما به کسی که توفیق پیدا خواهد کرد از طرف شما منتخب شود، در روحیه او، در عملکرد او، در تواناییهای او، در حیثیّت جهانی او و در قدرت فعّالیت او در داخل، چقدر اثر میگذارد! بدانید که حضور شما، بسیار تعیین کننده است. شما کسی را که تشخیص میدهید برای تصدّی بالاترین مقام اجرایی کشور و در رأس قوه مجریه کشور مناسب است، انتخاب میکنید. این، همان حضور مردمی است که هنر بزرگ انقلاب اسلامی بوده است و در این کشور، تا قبل از انقلاب اسلامی، در طول تاریخ و در طول قرنها، سابقه نداشته است. این، یک راه. راه دوم این است که ببینید دشمنان از دو، سه ماه قبل - بلکه بیشتر - تاکنون، هر کدام که بلند گویی و بوقی در دست دارند، شروع به تبلیغات کردهاند تا شاید بتوانند کاری کنند که انتخابات ریاست جمهوری خلوت باشد. هر کدام در هر گوشه دنیا قد علم کردهاند. یک عدّه با پول امریکا رادیو راه میاندازند؛ یک عدّه با پول عراق؛ یک عدّه با پول دیگری و دیگری. همین گروهکهای ضدّ انقلاب؛ همین دشمنان حقیر که رادیوهایی از قبیل رادیوهای کشورهای گوناگونْ منعکس کننده افکار آنهاست - علاوه بر وسایلی که خودشان دارند - به میدان آمدهاند و شلتاق میکنند تا شاید بتوانند ملت ایران را تحت تأثیر قرار دهند و اگر برایشان ممکن شود، هرچه بتوانند از آرای ریاست جمهوری و حضور شرکت کنندگان در انتخابات بکاهند.
چرا دشمنْ این قدر هزینه و اصرار میکند که انتخابات ریاست جمهوری را خلوت کند؟ آیا از این تلاش مذبوحانه دشمن، نباید فهمید که حضور در سرِ صندوقهای رأی و انتخابات، مشت محکمی به دهان آنهاست؟ آیا از این ترفند محکوم به شکست، نباید فهمید که دشمن از حضور مردم در صحنه ناراضی است؟ این خود، راه بسیار روشن و تعیین کنندهای است. من البته اطمینان دارم که ملت عزیزمان، در این انتخابات هم مثل انتخابات دورههای گذشته، شرکت خواهد کرد. لکن گمان میکنم این انتخابات، خصوصیتی دارد. امروز امریکا، صهیونیستها، سرمایهداران، گروهکها، پسماندهها و تفالههای رژیم گذشته، همه دست به دست هم دادهاند، تا بگویند با گذشت چهارسال از رحلت امام بزرگوار، مردم نسبت به انقلاب و راه امام، سرد شدهاند. میخواهند این را وانمود کنند. ملت ایران باید با قاطعیت و قدرت تمام، با حضور در سرِ صندوقهای رأی و انتخابات، ثابت کند که اگر چه چهارسال از رحلت آن بزرگوار گذشته است، اما مردم به راه او، به توصیه او و به وصیتنامه او، که به مردم فرموده است «باید در انتخابات شرکت کنید»، همچنان وفادارند. «استقلال سیاسی» یعنی چه؟ یعنی اینکه امروز در این کشور، کسانی که مسؤولند - چه دولت، چه مجلس و چه قوّه قضائیّه - همه خدمتگزاران شما مردمند. اینها زیر بار هیچ کس، جز تکلیف الهیشان نیستند. استقلال، یعنی این. اگر همه دنیا هم جمع شوند - امریکا، انگلیس، اروپا؛ حتی آن روزی که در دنیا دو قدرت شرق و غرب بود - و دست در دست هم بگذارند و بخواهند این ملت و این کشور را یک قدم به سمتی که به ضرر مردم و به نفع آنهاست بکشانند، مسؤولین و رؤسا و خدمتگزاران این کشور، اجازه نخواهند داد. این، استقلال سیاسی است. استقلال سیاسی، یعنی اینکه امروز کسانی بر این مملکت حکومت میکنند که مردم میخواهند. چندصباح دیگر، انتخابات ریاست جمهوری است. مردم میگردند و آن چهرهای راکه به او علاقه و اعتماد دارند و او را برای کارهای مملکت قدرتمندوتوانا میدانند، انتخاب میکنند. البته یاوهگو،یاوه خودش رامیگوید. یاوهگو، به خدا هم یاوه میگوید:
هر درونی کو خیال اندیش شد چون دلیل آری، خیالش بیش شد آنهاییکه باطنشان مریض است، هر چه در این کشور نگاه کنند، چشمشان نمیبیند. آحاد مردم را میبینند؛ شور و شوق مردم را میبینند؛ علاقه مردم به مسؤولین را میبینند؛ صفا و خلوص مسؤولین کشور را میبینند؛ میبینندکه مردم، مسؤولین کشور را انتخاب میکنند؛ امّا باز به یاوه گویی میپردازند؛ حرف میزنند؛ متّهم میکنند؛ انتخابات و مردم را متّهم میکنند؛ مسؤولین را متّهم میکنند. البته اینها، محلّ اعتنا نیستند. به اینها اعتنایی نباید کرد. واقع قضیه این است که مردم همه چیز را میبینند. هنوز دوماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که در دهم و یازدهم فروردین، رفراندوم عظیم جمهوری اسلامی در ایران انجام گرفت. هنوز چند ماه نگذشته بود که قانون اساسی تصویب شد و رفراندوم قانون اساسی انجام گرفت و ملت، قانون اساسی را تصویب کرد. هنوز یک سال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که انتخابات ریاست جمهوری انجام گرفت. شما به بعضی از این کشورهای به اصطلاح سوسیالیستی، بعد از آنکه دچار زلزله اخیر در کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی شدند، نگاه کنید. اعلام کردند که میخواهند انتخابات راه بیندازند. بعد از سی، چهل سال، تازه میخواهند انتخابات ریاست جمهوری راه بیندازند! همین کشورهای به اصطلاح سوسیالیستىِ عرب را بنگرید؛ چه وقت در اینکشورها انتخابات انجام گرفته است؟! چه وقت مردم پای صندوق رأی رفته و رأی دادهاند؟! اینها را با جمهوری اسلامی ایران مقایسه میکنید که در تمام مراحل، آحاد ملّت، با آرای خود حضور داشتهاند! جمهوری اسلامی را ملت تصویب کرد. قانون اساسی را ملت تصویب کرد. مجلس شورای اسلامی، هرچهار سال یک بار، با آرای مستقیم ملت تشکیل میشود. رئیس جمهور، هر چهار سال یک بار، با آرای مستقیم ملت بر سرِکار میآید. نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، اعضای هیأت دولت را تصویب میکنند. حتّی خبرگان منتخب مردم، رأی میدهند و رهبر هم با آرای غیر مستقیم مردم انتخاب میشود. درهمه جا مردم حضور دارند. نظام ما یک نظامِ مردمىِ کامل است. انقلابی را که به آرا و ارادههای یکایک مردم متّصل است، با کجا مقایسه میکنید؟! جمهوری اسلامی را از چه چیز میترسانید؟!
در این منطقهی خاورمیانه و حتّی در کمتر نقطهیی از دنیا، آزادی انتخاب و آزادی رأی، به قدر جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. این کشور و این نظام، همان کشور و نظامی است که هنوز از پیروزی انقلابش دو ماه نگذشته بود که مردم پای صندوقهای رأی رفتند و به جمهوری اسلامی رأی دادند؛ آن هم با آن اکثریت عجیب. یک سال از شروع انقلاب نگذشته بود که مردم در دو رأیگیری مهم شرکت کردند و اعضای مجلس خبرگان و رئیس جمهور را با آرای مستقیم خودشان انتخاب کردند. در طول سالهای متمادی، آرای مردم در تشکیل مجلس شورای اسلامی، در تشکیل مجلس خبرگان، در انتخاب رئیس جمهور و در قضایای مختلف، همواره حاکم بر سرنوشت کشور بوده است. بهتر و بیشتر از این دمکراسی و آزادی و احترام به رأی مردم، در کجای دنیاست؟
ابراز وفاداری ملت در آن عزاداری بینظیر که در مقیاس جهان و تاریخ فوقالعاده بود، حل مسألهی رهبری، اعلام حضور عاشقانهی همهجایی و همگانی مردم در دفاع از راه امام و از میراث معنوی امام در برابر رهزنان کمینگرفته و رستاخیز شگفتانگیز و بهیادماندنی چهل روزهی ایران و آنگاه تصویب ملّی اصلاحات قانون اساسی و شرکت در انتخاب رئیس جمهورِ گزیده و تشکیل دولت و جریان یافتن همهی امور کشور در عین تازگی و جاودانگی داغ رحلت امام و یاد ماندگار او، همه و همه اعتباری افزونتر از پیش به ایران و ایرانی و انقلاب و نظام اسلامی بخشید.
درست در آن هنگام که از حادثهی ارتحال امام، نفس دنیا در سینهاش حبس شده و خواب از چشم دوست و دشمن در سطح جهان گرفته شده بود، ایران اسلامی نمایشی قهرمانانه داد و با عنایات خداوندی، سنگینترین آزمون خود را به سرافرازی طی کرد و کشتی انقلاب از گردابی خطیر، با آرامش و اطمینان عبور کرد. و این خود آیت دیگری از شمول الطاف الهی بر ملتی شد که قدم در راه خدا نهاده و به نصرت او قیام کرده است. دوستان، یعنی تودههای مسلمان و مستضعفانِ بسیاری از مناطق عالم، جانی و امیدی دوباره گرفتند و به پایههای نظام سلطهی جهانی، ضربهیی دوباره -پس از ضربهی آغاز پیروزی انقلاب- وارد آمد. یعنی حادثهیی که میپنداشتند انقلاب را درهم خواهد پیچید، به انقلاب اوج و حیات بخشید و امام ما -آن برافروزندهی مشعل انقلاب- با رحلت خود، یک بار دیگر شعلهی انقلاب را برافروخته کرد. «فرحمهالله حیّا و میّتا والسّلام علیه یوم ولد و یوم قادالامّة و یوم ارتحل و یوم یبعث حیّا». انتخابات آزاد برای تعیین رئیسجمهور کشور، در دنیا کمنظیر است. آحاد مردم پای صندوقهای رأی میروند؛ بدون اینکه تبلیغات حزبی در ذهن آنها اثر داشته باشد. یک نفر را که شناختند، فهمیدند و تجربه کردند، برای مدتی به ریاست جمهوری انتخاب میکنند. در کجای دنیا چنین چیزی هست؟
در بعضی از کشورها که انتخابات ریاست جمهوری به وسیلهی احزاب وجود دارد، مردم حتّی آن کاندیدای ریاست جمهوری را نمیشناسند! حزب کاندیدایی را معرفی کرده، مردم هم چون به این حزب عقیده دارند، یا دوست دارند، یا قبول دارند، یا انگیزههای دیگری دارند، این کاندیدا را به عنوان رئیسجمهور انتخاب میکنند؛ اما در اینجا اینطور نیست. پس، آزادانهترین انتخابات، مستقلترین مجلس، مردمیترین حکومت، در جمهوری اسلامی است. در اینجا، آحاد مسؤولان کشور، با مردم در رابطهی نزدیک و صمیمانه هستند، خودشان را خدمتگزار مردم میدانند، مردم هم به آنها علاقه دارند. زندگی مسؤولان کشور، یک زندگی مردمی و متوسط است؛ زندگی اشرافی و مثل بقیهی مسؤولان کشورها در دنیا نیست. یک چنین کشور مردمی، یک چنین حکومت مردمی، یک چنین کشور دارای انتخابات آزاد، چون از لحاظ فرهنگ با غرب مخالف است، حتّی غربِ معتقد به دمکراسی، حاضر نیست این نقاط ضعف(!) را در جمهوری اسلامی ببیند! این همه برای آن است که جمهوری اسلامی از اول اعلام کرد که فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی را قبول نخواهد کرد. این وضعى که انتخابات ریاست جمهورى در ایران دارد، حتّى در کشورهاى دموکراتیک غرب هم نیست؛ چون در آن کشورها احزاب در مقابلِ هم صفآرایى میکنند و هر حزبى اسم کسى را بهعنوان کاندیدا ذکر میکند. مردمى که به آن کس رأى میدهند، درحقیقت به آن حزب رأى میدهند، خیلیها آن کس را اصلاً نمیشناسند. [چون] طرفدار این حزبند -به هر جهتى؛ انگیزههاى اقتصادى، انگیزههاى گوناگون سیاسى و غیرسیاسى موجب میشود که طرفدار فلان حزب باشند- بهخاطر طرفدارىِ آن حزب، به کاندیداى آن حزب رأى میدهند؛ خود آن کاندیدا را هم اصلاً نمیشناسند. در ایران اینجورى نیست. در ایران یکایک کسانى که کاغذ رأى را در صندوق میاندازند، آن شخص را میشناسند و بهعنوانِ رئیسجمهور به او رأى میدهند. این دوره همینجور بود؛ دو دورهی قبل هم که بنده رئیسجمهور بودم، همینجور بود؛ دورهی قبل از آن هم همینجور بود. در همهی این ادوار ریاست جمهورى -که تا حالا ما پنج انتخاب رئیسجمهور داشتهایم- مردم به آن کسى که رأى دادند، خودشان شناختند و به او رأى دادند. پس در انتخاب دستگاه قانونگذارى، مردم مباشرتاً و مستقیماً دخالت میکنند؛ در انتخاب دستگاه اجرائى و رئیس قوّهی مجریّه، مردم خودشان دخالت میکنند.
مردمی که این قدر اخلاص و وفاداری و صفا نشان دادند و نسبت به امام بزرگوارشان، اینطور عاشقانه وفاداری و عزاداری کردند و با آن که داغدار و غمگین بودند، در انتخابات ریاست جمهوری و همهپرسی قانون اساسی، با آن حجم عظیم شرکت کردند و رئیس جمهوری را انتخاب و قانون اساسی را تصویب نمودند تا کار مملکت راه بیفتد و خلأیی در کشور به وجود نیاید، این مردمِ وفادار و فداکار، شایستهی آن هستند که کارهاشان انجام بگیرد. نباید طوری بشود که در مجلس شورای اسلامی، به خاطر اختلاف سلیقه و خدای نکرده نظرهای شخصی، به یک وزیر یا دو وزیر و یا بیشتر، رأی داده نشود و در نتیجه وزارتخانهیی بدون وزیر بماند. یک روز هم جایز نیست که وزارتخانهیی بدون وزیر بماند.
در آستانهی همهپرسی قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری، از عموم ملت تقاضا میکنم که با شرکت در این دو امر، یک بار دیگر مشتی محکم بر دهان یاوهگویان و بدخواهان بزنند و دشمن را مأیوس کنند. انتخاب فرد اصلح و دارای تقوا و تدبیر برای مقام مهم ریاست جمهوری - که در قانون اساسی جدید، دارای اختیارات وسیع در ادارهی کشور است - وظیفهیی شرعی و عقلی و انقلابی است، و کوتاهی در این امر یا در حضور در پای صندوقهای رأی، خسارتهای جبرانناپذیری به بار خواهد آورد. حضور شما، پایههای انقلاب را محکم میکند و به مدیران آیندهی کشور، جرأت و قدرت کار میبخشد و آینده را تضمین میکند.
اینجانب، به خواست خداوند در روز ششم مرداد ماه به پای صندوق خواهم رفت و به اصلاحات قانون اساسی و به ریاست جمهوری رأی خواهم داد و از عموم ملت عزیز نیز انتظار دارم چنین کنند. در آیندهی نزدیک، همهپرسی و انتخابات ریاست جمهوری انجام خواهد شد. حضور مردم در آن صحنهها باید به گونهیی باشد که مشت محکمی به سینهی دشمنان کوبیده شود. سازندگی کشور و حرکت به سمت آبادانی و عمران و توسعهی اقتصادی، ابتکار و تلاش و همکاری با دستگاههای دولتی، شرکت در بازسازی کشور با پول و فکر، حضور مردم را در صحنه نشان خواهد داد. همین کارهاست که تاکنون انقلاب را با طراوت و با نشاط نگهداشته است و روح مقدس امام(ره) را خشنود خواهدکرد.
چند ماه آینده، ماههای حساسی هستند؛ زیرا انتخابات ریاست جمهوری و همهپرسی قانون اساسی را در پیش داریم و تا دولت جدید سرکار بیاید و جا بیفتد و بخواهد حرکت کند و زمام مشکلات را به دست بگیرد، فاصلهی زمانی چند ماههیی باید سپری شود. در این مدت بایستی مسؤولان کشور حداکثر عقل و حکمت را بخرج دهند، تا بتوانند انشاءاللَّه این حرکت را به شکل آرام و صحیحی هدایت کنند.
نمودار
آخرین مقالات
|