[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : آرمانخواهی کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی نوع(ها) : جستار متن فیش : هنر دینی را نباید با هنر قشری و تحجرگرا - و به تعبیر دوستمان، پیروی از روشهای فلان مجموعهی جاهل و نادان - اشتباه کرد. بیخود به خودتان تهمت نزنید. هنر دینی عبارت است از هنری که بتواند مجسم کننده و ارائه کنندهی آرمانهای دین اسلام - که البته برترین آرمانهای ادیان الهی است - باشد. این آرمانها همان چیزهایی است که سعادت انسان، حقوق معنوی انسان، اعتلای انسان، تقوا و پرهیزگاری انسان و عدالت جامعهی انسانی را تأمین میکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : منافع ملی کلیدواژه(ها) : منافع ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : این نظامی که مردمی و متواضع و در خدمت اهداف مردم است، یک گناه بزرگ و نابخشودنی دارد و آن این است که تسلیم خواستهایی که تأمینکنندهی منافع قدرتهای بزرگ در این منطقه است، نمیشود. اینکه میگویم تسلیم منافع آنها نمیشود، حرفی است که آنها بصراحت آن را میگویند. شما میبینید که امریکا مثلاً در خلیج فارس یا در فلان نقطه، نیرو مستقر میکند. اگر گفته شود چرا این کار را میکنی؟ میگوید منافع من در گرو این کار است! یعنی منافع او با چند هزار کیلومتر فاصله باید در خلیج فارس تأمین شود؛ ولو منافع کشوری که در همین منطقه زندگی میکند، تأمین نشود! اینها در هر کشوری هر اقدامی میکنند، به خاطر این است که آن منافعِ فرامرزی باید تأمین شود. جرم جمهوری اسلامی این است که برخلاف همهی کشورهای دنیا، زیر بار این منافع نمیرود و آنها را تأمین نمیکند. میگوید میخواهم منافع خودم را تأمین کنم؛ به منافع شما هم کاری ندارم. اینکه گفته میشود جمهوری اسلامی سرِ جنگ دارد، اینطور نیست؛ امریکا با ما وضع قابل جنگی ندارد؛ ما یک طور دیگریم، آنها یک طور دیگرند. ما بنای جنگیدن با امریکا را نداشتیم؛ هیچ وقت هم چنین چیزی را نگفتیم؛ ولی ما بنای تسلیم شدن نداریم و میگوییم با هیچ قیمتی در مقابل شما تسلیم نمیشویم. این جرم جمهوری اسلامی است. در زمینهی مسائل گوناگون و قضیهی فلسطین و غیره نیز همینطور است. به جرم تسلیم نشدنِ یک ملت در مقابل تمایل مستکبرانهی قدرتهای جهانی، این ملت محکوم میشود که با همهی ابزارها - از جمله ابزار هنری - با او بهشدّت مبارزه شود. همانگونه که عرض کردم، سازمان سیا بخش هنری دارد و فیلمهایی که بعد از انقلاب علیه ما و علیه شیعه و اسلام درست کردند، بسیار زیاد است. شما که یک فیلمساز و سینماگر و بازیگر سینما و تئاتر و موسیقیدان و آهنگساز ایرانی هستید و این واقعیّت و مظلومیت را ادراک میکنید، تکلیفتان چیست؟ آیا هیچ تکلیف مردمی وجود ندارد؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسی که قریحهی هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بیتلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنریِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمیکند، در حقیقت به مسئولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. البته ممکن است انسان یکوقت به جایی برسد که بیش از آن نمیتواند تلاش کند- بحثی نیست- اما تا آنجایی که میتواند، باید برای اعتلای قالب هنری تلاش کند. این تعهّد در قبال قالب، بدون یک احساس شور و عشق و مسئولیت- البته این شور و عشق هم مسئولیت است؛ آن هم یک دست قوی است که انسان را وادار به کاری میکند و نمیگذارد که احساس تنبلی و تنآسایی، او را از کار بازبدارد - به دست نمیآید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : تکلیف, عمل به تکلیف, نعمت الهی کلیدواژه(ها) : تکلیف, عمل به تکلیف, نعمت الهی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دادههای خدا همراه با انجام تکلیفهاست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر اسلامی کلیدواژه(ها) : هنر اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن چیزی که در هنر دینی بهشدّت مورد توجّه است، این است که این هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحالهی هویّت انسان و جامعه قرار نگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : انقلاب اسلامی, شخصیت ملی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, پیروزی انقلاب اسلامی 57, هویت ملی, هویت ملی, هویت ملی کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, شخصیت ملی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, پیروزی انقلاب اسلامی 57, هویت ملی, هویت ملی, هویت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جامعهی ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویّت کرد؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : انقلاب, انقلاب اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : انقلاب, انقلاب اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : رولان، رومن کلیدواژه(ها) : رولان، رومن نوع(ها) : كتاب متن فیش : محلِّ کلام، اخلاق و فضیلت است. من مطلبی را - به گمانم - از قول «رومن رولان» خواندم که گفته بود در یک کار هنری، یک درصد هنر، نودونه درصد اخلاق؛ یا احتیاطاً اینگونه بگوییم: ده درصد هنر، نود درصد اخلاق. به نظرم رسید که این حرف، حرف دقیقی نیست. اگر از من سؤال کنند، من میگویم صددرصد هنر و صددرصد اخلاق. اینها با هم منافات ندارند مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : خودی و غیرخودی کلیدواژه(ها) : خودی و غیرخودی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما حقیقتا یکی از گرفتارترین ملتها در پنجهی گردنکلفتی و قلدری قدرتهای جهانی بودهایم. بنده در باب شبه قارهی هند مطالعات مفصلی داشتهام و کتابی هم در این زمینه نوشتهام. وقتی وضعیت ایران را با شبه قاره مقایسه میکنم، میبینم با اینکه آنجا استعمار مستقیم انگلیسیها وجود داشت، اما به لحاظ فشار انسانی بر یک کشور از ناحیهی قدرتهای اهریمنی دنیا، وضع ما از آنها بدتر بود. آنها از طرف نیروهای خودی و میهنی خودشان دچار خیانت و نفاق و فساد و وابستگی نبودند. یک مشت انگلیسی به آن کشور وارد شده بودند. خودیهای آنها عبارت بودند: از گاندی و نهرو و مولانا محمد علی و مولانا شوکت علی و جناح و غیره. آنها با انگلیسیها جنگیدند و بسیار هم زجر کشیدند؛ اما وضع ما اینگونه نبود. انگلیسیها رضاخان را به عنوان یک عامل دستنشانده بر سر کار آوردند تا کار مورد نظر آنها را انجام دهد. این حرفها جای انکار نیست؛ حرفی نیست که من بزنم؛ این حرفها جزو واضحات تاریخ است که هم گزارشگران نوشتهاند و هم اسنادی که بعد از سی، چهل سال منتشر شده، گویای آن است. همین چند روز پیش در سندی از همین قبیل میخواندم که در جلسهای که سید ضیاء و رضاخان و مأموران انگلیسی بودند، رضاخان گفته بود که من سیاست سرم نمیشود و وارد نیستم؛ هرچه شما دستور بدهید؛ من گوش به فرمانم! همینطور هم بود؛ اما لحظهای که احساس کردند یک ذره حالت گوش به فرمانیاش متزلزل شده و گرایشی، آن هم نه به سمت استقلال حقیقی، بلکه به سمت آلمان هیتلری پیدا کرده است - طبیعتا وقتی رضاخان به هیتلر نگاه کند، به هیجان میآید و لذت میبرد - او را کنار زدند و پسرش را بر سر کار آوردند. اینها جزو واقعیات کشور است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : مقولهی دیگری که من مختصراً آن را عرض میکنم، هنر انقلابی است. توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنی بر نگاه زیباشناختی در زمینهی هنر است، که توقّع زیادی هم نیست. ملتی در یک دفاع هشتساله با همهی وجود به میدان آمد. جوانان به جبهه رفتند و از فداکاری در راه ارزشی که برای آنها وجود داشت، استقبال کردند- البته عمدتاً به خاطر دین رفتند؛ هرچند ممکن است عدّهای هم برای دفاع از میهن و مرزهای کشور دست به فداکاری زده باشند- مادران و پدران و همسران و فرزندان و کسانی که پشت جبهه تلاش میکردند نیز طور دیگری حماسه آفریدند. شما خاطرات هشت سال دفاع مقدّس را مرور کنید، ببینید برای یک نگاه هنرمندانه به حالت و کیفیّت یک جامعه، چیزی از این زیباتر پیدا میکنید؟ شما در عالی ترین آثار دراماتیک دنیا، آنجایی که به فداکاری یک انسان برخورد میکنید، او را تحسین و ستایش میکنید. وقتی فیلم، آهنگ، تابلوی نقاشی، زندگی فلان انقلابی- مثلًا ژاندارک- یا سرباز فداکار فلان کشور را برای شما به تصویر میکشند، در دل و باطن وجدان خودتان نمیتوانید کار او را تحسین نکنید. هزاران حادثهی به مراتب باارزشتر و بزرگتر از آنچه که در این اثر هنری نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدّس و در خود انقلاب، در خانهی شما اتفاق افتاد. آیا این زیبایی نیست؟ هنر میتواند از کنار این قضیه بیتفاوت بگذرد؟ توقّع انقلاب این است و توقّعِ زیادهخواهانهای نیست. میگویند چرا زیبایی دیده نمیشود! کسی که به این مقوله بیاعتناست، نمیخواهد این زیبایی را ببیند؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : کشور ایران با همهی این خصوصیات فرهنگی عمیقی که شما میگویید و راست هم میگویید و من هم به همینها اعتقاد دارم، تحقیر شد. پنجاه، شصت سال کسانی بر ما حکومت کردند که آورندهی آنها، نه اینکه ما نبودیم- چون در ایران حکومت مردم به این صورت اصلًا سابقه نداشت- بلکه دلاوریِ خودشان هم نبود. ایکاش اگر دیکتاتور بودند، اقلَّا مثل نادرشاه با زور بازوی خودشان، یا مثل آغامحمدخان با حیلهگری خودشان بر سر کار آمده بودند؛ اما اینطور نبود. دیگران آمدند و آنها را بر این ملت مسلّط کردند و تمام منابع مادّی و معنوی این ملت را به غارت بردند. با رنجها و محنتهای بسیاری، حرکت عظیمی در مقابل این پدیدهی شوم اتّفاق افتاد و توانست با فدا کردن جانها و با عریان کردن سینهها در مقابل دشنهی دشمن غدّار، به جایی برسد. این زیبا نیست؟ هنر چگونه میتواند از کنار اینها بیتفاوت بگذرد؟ این توقّعِ انقلاب است. هنر انقلابی که ما از اوّل انقلاب همینطور گفتیم و آن را درخواست کردیم، این است. آیا این توقّعِ زیادی است؟ موسیقی و فیلم و تئاتر و نقاشی و سایر رشتههای هنریِ شما باید به این مقوله بپردازد؛ اینها چیزهای لازمی است. توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. البته من انکار نمیکنم که بعد از انقلاب در زمینهی هنر دینی- تا آنجایی که بنده مجال دارم و درک میکنم؛ چیزهایی هم وجود دارد که ما به عنوان یک مستمع شاید درست نمیفهمیم- آثار باارزشی درست شده است که من از کسانی که در این زمینهها کار کردند، از اعماق دل سپاسگزاری میکنم؛ چه بازیگرهایی که نقشهای عالی را، عالی بازی کردند؛ چه آنهایی که کارگردانی کردند؛ چه آنهایی که متن فیلمنامهها را نوشتند؛ چه بقیهی دستاندرکارانی که در زمینههای گوناگونِ کارهای هنری واقعاً وارد بودند. در نقّاشی، خطّاطی، طرّاحی و غیره، کارهای باارزشی شده که بههیچوجه روا نیست انسان آنها را نادیده بگیرد؛ ولی انتظاری که عرض کردم، همیشه بوده، الآن هم وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : به جرم تسلیم نشدنِ یک ملت در مقابل تمایل مستکبرانه قدرتهای جهانی، این ملت محکوم میشود که با همه ابزارها - از جمله ابزار هنری - با او بهشدّت مبارزه شود. همانگونه که عرض کردم، سازمان سیا بخش هنری دارد و فیلمهایی که بعد از انقلاب علیه ما و علیه شیعه و اسلام درست کردند، بسیار زیاد است. شما که یک فیلمساز و سینماگر و بازیگر سینما و تئاتر و موسیقیدان و آهنگساز ایرانی هستید و این واقعیّت و مظلومیت را ادراک میکنید، تکلیفتان چیست؟ آیا هیچ تکلیف مردمی وجود ندارد؟ من شنیدهام که در قضایای جنگ جهانی در روسیه، شورِ علیاف - آهنگ معروفی است که البته من نه آهنگش را شنیدهام، نه درست میدانم چیست؛ آقایان میدانند - در تهییج مردم برای وارد شدن به میدان جنگ، بیشترین تأثیر را داشت؛ یعنی در خدمت اهداف مردمی قرار گرفت. به طور طبیعی این توقّع از هنرمندِ هر کشوری وجود دارد؛ بنابراین چطور میتواند نسبت به این قضیه بیتفاوت بماند؛ در حالی که دشمن از ابزار هنر استفاده میکند؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :تفاوت حضور استعماری انگلیس در هند و ایران کلیدواژه(ها) : عملکرد استعمار انگلیس در هند, عملکرد استعمارگران در ایران, عملکرد استعمار انگلیس در ایران, هنر انقلابی, آشنایی با تاریخ, رضا شاه پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, برسر کار آمدن رضاخان, عملکرد استعمارگران در ایران, عملکرد استعمار انگلیس در ایران, دخالت انگلستان در برسر کار آوردن رژیم پهلوی, دخالتهای انگلیس در ایران, تاریخ استعمار کهن, تاریخ آسیا و آفریقا, تاریخ استعمار نوین, تاریخ استعمار انگلیس در ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنی بر نگاه زیباشناختی در زمینهی هنر است، كه توقّع زیادی هم نیست. ملتی در یك دفاع هشت ساله با همهی وجود به میدان آمد. جوانان به جبهه رفتند و از فداكاری در راه ارزشی كه برای آنها وجود داشت، استقبال كردند - البته عمدتاً به خاطر دین رفتند؛ هرچند ممكن است عدّهای هم برای دفاع از میهن و مرزهای كشور دست به فداكاری زده باشند - مادران و پدران و همسران و فرزندان و كسانی كه پشت جبهه تلاش میكردند نیز طور دیگری حماسه آفریدند. شما خاطرات هشت سال دفاع مقدّس را مرور كنید، ببینید برای یك نگاه هنرمندانه به حالت و كیفیّت یك جامعه، چیزی از این زیباتر پیدا میكنید؟ شما در عالیترین آثار دراماتیك دنیا، آنجایی كه به فداكاری یك انسان برخورد میكنید، او را تحسین و ستایش میكنید. وقتی فیلم، آهنگ، تابلوی نقاشی، زندگی فلان انقلابی - مثلاً ژاندارك - یا سرباز فداكار فلان كشور را برای شما به تصویر میكشند، در دل و باطن وجدان خودتان نمیتوانید كار او را تحسین نكنید. هزاران حادثهی به مراتب باارزشتر و بزرگتر از آنچه كه در این اثر هنری نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدّس و در خود انقلاب، در خانهی شما اتفاق افتاد. آیا این زیبایی نیست؟ هنر میتواند از كنار این قضیه بیتفاوت بگذرد؟ توقّع انقلاب این است و توقّعِ زیادهخواهانهای نیست. میگویند چرا زیبایی دیده نمیشود! كسی كه به این مقوله بیاعتناست، نمیخواهد این زیبایی را ببیند؟ عزیزان من! عدّهای از شما با تاریخ بهخوبی آشنا هستید. من هم با تاریخ آشنا هستم. من سطرسطر ورقهای تاریخ هفتاد، هشتاد سال گذشته و قبل از آن را مكرّر در مكرّر خواندهام. ما حقیقتاً یكی از گرفتارترین ملتها در پنجهی گردنكلفتی و قلدری قدرتهای جهانی بودهایم. بنده در باب شبه قارّهی هند مطالعات مفصّلی داشتهام و كتابی هم در این زمینه نوشتهام. وقتی وضعیت ایران را با شبه قارّه مقایسه میكنم، میبینم بااینكه آنجا استعمار مستقیمِ انگلیسیها وجود داشت، اما به لحاظ فشار انسانی بر یك كشور از ناحیهی قدرتهای اهریمنی دنیا، وضع ما از آنها بدتر بود. آنها از طرف نیروهای خودی و میهنیِ خودشان دچار خیانت و نفاق و فساد و وابستگی نبودند. یكمشت انگلیسی به آن كشور وارد شده بودند. خودیهای آنها عبارت بودند: از گاندی و نهرو و مولانا محمد علی و مولانا شوكتعلی و جناح و غیره. آنها با انگلیسیها جنگیدند و بسیار هم زجر كشیدند؛ اما وضع ما اینگونه نبود. انگلیسیها رضا خان را به عنوان یك عامل دستنشانده بر سرِ كار آوردند تا كار مورد نظر آنها را انجام دهد. این حرفها جای انكار نیست؛ حرفی نیست كه من بزنم؛ این حرفها جزو واضحات تاریخ است كه هم گزارشگران نوشتهاند و هم اسنادی كه بعد از سی، چهل سال منتشر شده، گویای آن است. همین چند روز پیش در سندی از همین قبیل میخواندم كه در جلسهای كه سید ضیاء و رضا خان و مأموران انگلیسی بودند، رضا خان گفته بود كه من سیاست سرم نمیشود و وارد نیستم؛ هرچه شما دستور بدهید؛ من گوش به فرمانم! همینطور هم بود؛ اما لحظهای كه احساس كردند یكذرّه حالت گوش به فرمانیاش متزلزل شده و گرایشی، آن هم نه به سمت استقلال حقیقی، بلكه به سمت آلمان هیتلری پیدا كرده است- طبیعتاً وقتی رضا خان به هیتلر نگاه كند، به هیجان میآید و لذّت میبرد- او را كنار زدند و پسرش را بر سرِ كار آوردند. اینها جزو واقعیّات كشور است. كشور ایران با همهی این خصوصیات فرهنگی عمیقی كه شما میگویید و راست هم میگویید و من هم به همینها اعتقاد دارم، تحقیر شد. پنجاه، شصت سال كسانی بر ما حكومت كردند كه آورندهی آنها، نه اینكه ما نبودیم - چون در ایران حكومت مردم به این صورت اصلاً سابقه نداشت - بلكه دلاوریِ خودشان هم نبود. ای كاش اگر دیكتاتور بودند، اقلاًّ مثل نادرشاه با زور بازوی خودشان، یا مثل آغامحمدخان با حیلهگری خودشان بر سر كار آمده بودند؛ اما اینطور نبود. دیگران آمدند و آنها را بر این ملت مسلّط كردند و تمام منابع مادّی و معنوی این ملت را به غارت بردند. با رنجها و محنتهای بسیاری، حركت عظیمی در مقابل این پدیدهی شوم اتّفاق افتاد و توانست با فدا كردن جانها و با عریان كردن سینهها در مقابل دشنهی دشمن غدّار، به جایی برسد. این زیبا نیست؟ هنر چگونه میتواند از كنار اینها بیتفاوت بگذرد؟ این توقّعِ انقلاب است. هنر انقلابی كه ما از اوّل انقلاب همینطور گفتیم و آن را درخواست كردیم، این است. آیا این توقّعِ زیادی است؟ موسیقی و فیلم و تئاتر و نقاشی و سایر رشتههای هنریِ شما باید به این مقوله بپردازد؛ اینها چیزهای لازمی است. توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یك توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :رضاخان پهلوی؛ عامل دست نشانده استعمار انگلیس بر ایران کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, رضا شاه پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, برسر کار آمدن رضاخان, دخالت انگلستان در برسر کار آوردن رژیم پهلوی, دخالتهای انگلیس در ایران, تاریخ استعمار نوین, عملکرد استعمار انگلیس در ایران, تاریخ استعمار انگلیس در ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : انگلیسیها رضاخان را به عنوان یك عامل دستنشانده بر سرِ كار آوردند تا كار مورد نظر آنها را انجام دهد. این حرفها جای انكار نیست؛ حرفی نیست كه من بزنم؛ این حرفها جزو واضحات تاریخ است كه هم گزارشگران نوشتهاند و هم اسنادی كه بعد از سی، چهل سال منتشر شده، گویای آن است. همین چند روز پیش در سندی از همین قبیل میخواندم كه در جلسهای كه سید ضیاء و رضاخان و مأموران انگلیسی بودند، رضاخان گفته بود كه من سیاست سرم نمیشود و وارد نیستم؛ هرچه شما دستور بدهید؛ من گوش به فرمانم! همینطور هم بود؛ اما لحظهای كه احساس كردند یك ذرّه حالت گوش به فرمانیاش متزلزل شده و گرایشی، آن هم نه به سمت استقلال حقیقی، بلكه به سمت آلمان هیتلری پیدا كرده است - طبیعتاً وقتی رضاخان به هیتلر نگاه كند، به هیجان میآید و لذّت میبرد - او را كنار زدند و پسرش را بر سرِ كار آوردند. اینها جزو واقعیّات كشور است. پنجاه، شصت سال كسانی بر ما حكومت كردند كه آورندهی آنها، نه اینكه ما نبودیم - چون در ایران حكومت مردم به این صورت اصلاً سابقه نداشت - بلكه دلاوریِ خودشان هم نبود. ای كاش اگر دیكتاتور بودند، اقلاًّ مثل نادرشاه با زور بازوی خودشان، یا مثل آغامحمدخان با حیلهگری خودشان بر سر كار آمده بودند؛ اما اینطور نبود. دیگران آمدند و آنها را بر این ملت مسلّط كردند و تمام منابع مادّی و معنوی این ملت را به غارت بردند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : انگلیس کلیدواژه(ها) : انگلیس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عزیزان من! عدّهای از شما با تاریخ بهخوبی آشنا هستید. من هم با تاریخ آشنا هستم. من سطرسطر ورقهای تاریخ هفتاد، هشتاد سال گذشته و قبل از آن را مكرّر در مكرّر خواندهام. ما حقیقتاً یكی از گرفتارترین ملتها در پنجه گردنكلفتی و قلدری قدرتهای جهانی بودهایم. بنده در باب شبه قارّه هند مطالعات مفصّلی داشتهام و كتابی هم در این زمینه نوشتهام. وقتی وضعیت ایران را با شبه قارّه مقایسه میكنم، میبینم با اینكه آنجا استعمار مستقیمِ انگلیسیها وجود داشت، اما به لحاظ فشار انسانی بر یك كشور از ناحیه قدرتهای اهریمنی دنیا، وضع ما از آنها بدتر بود. آنها از طرف نیروهای خودی و میهنیِ خودشان دچار خیانت و نفاق و فساد و وابستگی نبودند. یك مشت انگلیسی به آن كشور وارد شده بودند. خودیهای آنها عبارت بودند: از گاندی و نهرو و مولانا محمد علی و مولانا شوكت علی و جناح و غیره. آنها با انگلیسیها جنگیدند و بسیار هم زجر كشیدند؛ اما وضع ما اینگونه نبود. انگلیسیها رضاخان را به عنوان یك عامل دستنشانده بر سرِ كار آوردند تا كار مورد نظر آنها را انجام دهد. این حرفها جای انكار نیست؛ حرفی نیست كه من بزنم؛ این حرفها جزو واضحات تاریخ است كه هم گزارشگران نوشتهاند و هم اسنادی كه بعد از سی، چهل سال منتشر شده، گویای آن است. همین چند روز پیش در سندی از همین قبیل میخواندم كه در جلسهای كه سید ضیاء و رضاخان و مأموران انگلیسی بودند، رضاخان گفته بود كه من سیاست سرم نمیشود و وارد نیستم؛ هرچه شما دستور بدهید؛ من گوش به فرمانم! همینطور هم بود؛ اما لحظهای كه احساس كردند یك ذرّه حالت گوش به فرمانیاش متزلزل شده و گرایشی، آن هم نه به سمت استقلال حقیقی، بلكه به سمت آلمان هیتلری پیدا كرده است - طبیعتاً وقتی رضاخان به هیتلر نگاه كند، به هیجان میآید و لذّت میبرد - او را كنار زدند و پسرش را بر سرِ كار آوردند. اینها جزو واقعیّات كشور است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : حافظ شیرازی کلیدواژه(ها) : حافظ شیرازی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حافظ شیرازی صرفا یك هنرمند نیست؛ بلكه معارف بلندی نیز در كلمات او وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : حکومت, تاریخ ایران, اتکای نظام اسلامی به مردم, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : حکومت, تاریخ ایران, اتکای نظام اسلامی به مردم, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تا این تاریخ، هیچ حکومتی مثل حکومت فعلی ایران، در این سرزمین نبوده که به رای و خواست و عاطفهی مردم متکی باشد؛ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :اروپاییها جنگ به راه میاندازند، بعد هم دم از صلح میزنند! کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تبلیغات دشمن, اروپا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : این حرفهایی که گاهی آدم میشنود که در دنیا ما را به خشونتطلبی متّهم میکنند، حرفهایی نیست که آدمهای هوشمند و زیرک آن را بپذیرند یا بر زبان جاری کنند. برای از رو بردن یک ملت، بهترین راه این است که با انبوه تبلیغات متراکم او را از میدان خارج کنند؛ دائماً او را متهم کنند و در موضع دفاع قرار دهند؛ این یک شیوه شناخته شده است. ما را به خشونت متهم میکنند. چه کسانی این کار را میکنند؟ یکی، دو سال پیش، یکی از رؤسای کشورهای اروپایی به اینجا آمده بود. میدانید که در دیدارهای بینالمللىِ سطوح بالا، بسیاری از حرفها، کلیّات و نوعاً تعارفآمیز و ایدهپراکنی است. او راجع به صلح صحبت کرد که بله، ما طرفدار صلح هستیم. من خارج از پروتکلهای معمولىِ اینگونه ملاقاتها، حالت طلبگی به خودم گرفتم و گفتم شما اروپاییها جنگ را به راه میاندازید، خودتان هم دم از صلح میزنید! بزرگترین جنگهای تاریخ بشر را شما اروپاییها به راه انداختید و آن همه آدم کشته شدند. ما که این طرف دنیا بودیم، باد جنگِ شما این همه به ما خسارت وارد کرد؛ حالا هم آمدهاید و دم از صلح میزنید! «خود گویی و خود خندی، خود مرد هنرمندی». گفتم ما مشکلی به نام جنگ نداریم. هیچکدام از کشورهای اسلامی، طالب جنگ نیستند. شما از جنگ حرف میزنید، خودتان هم میآیید شعار صلح میدهید! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :لزوم پرداختن به فداکاریهای ملت ایران در انقلاب اسلامی در فیلم و سایر رشته های هنری کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : با رنجها و محنتهاى بسیارى، [توسط ملت ایران] حرکت عظیمى در مقابل این پدیدهى شوم اتّفاق افتاد و توانست با فدا کردن جانها و با عریان کردن سینهها در مقابل دشنهى دشمن غدّار، به جایى برسد. این زیبا نیست؟ هنر چگونه مىتواند از کنار اینها بىتفاوت بگذرد؟ این توقّعِ انقلاب است. هنر انقلابى که ما از اوّل انقلاب همینطور گفتیم و آن را درخواست کردیم، این است. آیا این توقّعِ زیادى است؟ موسیقى و فیلم و تئاتر و نقاشى و سایر رشتههاى هنرىِ شما باید به این مقوله بپردازد؛ اینها چیزهاى لازمى است. توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنى بر همان مبانى زیباشناختى هنر است. هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهى اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلى است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :اولویت انسان بودن قبل از هنرمند بودن، در بحث مسئولیت و تعهد هنرمند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضى کسان مىگویند در هنر متعهّد، کلمه اوّل با کلمه دوم تناقض دارد. هنر، یعنى آن چیزى که مبتنى بر تخیّل آزاد انسان است و متعهّد، یعنى زنجیر شده؛ این دو چگونه با هم مىسازد!؟ این یک تصوّر است؛ البته تصوّر درستى نیست. بحث مسؤولیت و تعهّد هنرمند، قبل از هنرمند بودن او به انسان بودن او برمىگردد. بالأخره یک هنرمند قبل از اینکه یک هنرمند باشد، یک انسان است. انسان که نمىتواند مسؤول نباشد. اوّلین مسؤولیتِ انسان در مقابل انسانهاست. اگرچه انسان در مقابل طبیعت و زمین و آسمان هم تعهد دارد، اما مسؤولیت بزرگ او در قبال انسانهاست. درعینحال هنرمند به خاطر ویژگى بسیار ممتازش، تعهّد جداگانهاى غیر از آن بیانى که قبلاً گفتم، دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :تعهد هنرمند در باب فرم و قالب و مضمون کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسى که قریحه هنرى دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بىتلاش، هنرمندى که براى تعالى کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمىکند، در حقیقت به مسؤولیتِ هنرى خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. البته ممکن است انسان یک وقت به جایى برسد که بیش از آن نمىتواند تلاش کند - بحثى نیست - اما تا آنجایى که مىتواند، باید براى اعتلاى قالب هنرى تلاش کند. این تعهّد در قبال قالب، بدون یک احساس شور و عشق و مسؤولیت - البته این شور و عشق هم مسؤولیت است؛ آن هم یک دست قوى است که انسان را وادار به کارى مىکند و نمىگذارد که احساس تنبلى و تنآسایى، او را از کار باز بدارد - به دست نمىآید. علاوه بر این، تعهّد در قبال مضمون است. ما چه مىخواهیم ارائه بدهیم؟ اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمىشود هر چیزى را به مخاطب داد، فقط به صرف اینکه او نشسته و به حرفهاى ما گوش مىدهد. باید ببینیم به او چه مىخواهیم بدهیم. البته بحث اینکه ما وارد کدام دستهبندىِ سیاسى بشویم یا نشویم - این حرفهایى که بعضى از دوستان مىزنند - مسائلى است که شما باید از اینها عبور کرده باشید. اینها محلِّ کلام نیست؛ محلِّ کلام، اخلاق و فضیلت است. من مطلبى را - به گمانم - از قول «رومن رولان» خواندم که گفته بود در یک کار هنرى، یک درصد هنر، نودونه درصد اخلاق؛ یا احتیاطاً اینگونه بگوییم: ده درصد هنر، نود درصد اخلاق. به نظرم رسید که این حرف، حرف دقیقى نیست. اگر از من سؤال کنند، من مىگویم صددرصد هنر و صددرصد اخلاق. اینها با هم منافات ندارند. باید صددرصد کار را با خلاّقیت هنرى ارائه داد و صددرصد آن را از مضمون عالى و تعالىبخش و پیشبرنده و فضیلتساز پُر کرد و انباشت. آن چیزى که دغدغه برخى آدمهاى دلسوز در زمینه مسائل هنرى است، این است که ما به بهانه آزادى تخیّل یا آزادى هنرى، فضیلتسوزى و هتک اخلاق نکنیم. این بسیار مهمّ است. بنابراین هنرِ متعهّد یک واژه درست است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :تعهد طبیعی هنرمند به یک پشتوانه فکری و فلسفی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرمند باید خود را به حقیقتى متعهّد بداند. آن حقیقت چیست؟ اینکه هنرمند در چه سطحى از اندیشه قرار دارد تا بتواند همه و یا بخشى از آن حقیقت را ببیند و بشناسد، بحث دیگرى است. البته هرچه اندیشه و فکر و درک عقلانى بالاتر باشد، مىتواند به آن درک ظریف هنرى کیفیّت بیشترى بدهد. حافظ شیرازى صرفاً یک هنرمند نیست؛ بلکه معارف بلندى نیز در کلمات او وجود دارد. این معارف هم فقط با هنرمند بودن به دست نمىآید؛ بلکه یک پشتوانه فلسفى و فکرى لازم دارد. باید متّکا یا نقطه عزیمت و خاستگاهى از اندیشه والا، این درک هنرى و سپس تبیین هنرى را پشتیبانى کند. البته همه در یک سطح نیستند؛ توقّع هم نیست که چنین باشند. این در مورد همهى رشتههاى هنرى صادق است. شما از معمارى بگیرید تا نقاشى و طرّاحى و مجسمهسازى و تا کارهاى سینما و تئاتر و شعر و موسیقى و بقیه رشتههاى هنرى؛ همین معنا در آنها وجود دارد. یک وقت شما معمارى را مىبینید که اندیشهاى دارد؛ یک وقت یک معمار از لحاظ اندیشه، لُخت و بىهویّت است و متّکى به فکرى نیست. اینها اگر بخواهند بنایى را ایجاد کنند، دو گونه طرّاحى مىکنند. اگر ساخت یک شهر را به دست دو نفر آدمِ اینطورى بدهند، یک نیمه آن با نیمه دیگر بهکلّى متفاوت خواهد بود. بههرحال این تعهّد، لازم است. هنرِ ملتزم و متعهّد، یک حقیقت است و ما باید به آن اقرار کنیم. نمىتوان رها و یله و بىهوا و با انگیزههاى روزبهروز و احیاناً پایین و پست یا ناسالم، دنبال هنر رفت و سرافراز بود؛ چون آن ابتهاجى که در هنرمند وجود دارد - هنرمند بهجت ویژهاى دارد که با شادیهاى معمولى فرق دارد و در غیرهنرمند اصلاً دیده نمىشود - در صورتى حقیقتاً به وجود خواهد آمد که بداند دنبال چه چیزى مىرود و چه کار مىخواهد بکند، تا با هنرمندىِ خودش احساس رضایت و بهجت کند که آن کار را انجام مىدهد. در این صورت باید اخلاق انسانى، فضیلتها و معارف والاى دینى و الهى مورد توجّه باشند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :فیلم دینی لزوما با واژگان دینی بهوجود نمیآید، هر فیلمی که معارف دینی را ترویج کند دینی است کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نکته دیگرى که آن را یادداشت کردهام و در بیانات آقایان هم مطرح شده بود، بحث هنر دینى است. من مىخواهم این را عرض کنم که هنر دینى بههیچوجه به معناى قشریگرى و تظاهر ریاکارانهى دینى نیست و این هنر لزوماً با واژگان دینى به وجود نمىآید. اى بسا هنرى صددرصد دینى باشد، اما در آن از واژگان عرفى و غیردینى استفاده شده باشد. نباید تصوّر کرد که هنر دینى آن است که حتماً یک داستان دینى را به تصویر بکشد یا از یک مقوله دینى - مثلاً روحانیت و غیره - صحبت کند. هنر دینى آن است که بتواند معارفى را که همه ادیان - و بیش از همه، دین مبین اسلام - به نشر آن در بین انسانها همت گماشتهاند و جانهاى پاکى در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهنها ماندگار سازد. این معارف، معارف بلند دینى است. اینها حقایقى است که همه پیامبران الهى براى آوردن آنها به میان زندگى بشر، بارهاى سنگینى را تحمّل کردند. نمىشود ما اینجا بنشینیم و تلاشهاى زبدهترین انسانهاى عالم را - که مصلحان و پیامبران و مجاهدان راه خدا بودند - تخطئه کنیم و نسبت به آن بىتفاوت بگذریم. هنر دینى این معارف را منتشر مىکند؛ هنر دینى عدالت را در جامعه به صورت یک ارزش معرفى مىکند؛ ولو شما هیچ اسمى از دین و هیچ آیهاى از قرآن و هیچ حدیثى در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید. مثلاً هیچ لزومى ندارد که در محاورات سینمایى یا در تئاتر، نام و یا شکلى که نماد دین است، وجود داشته باشد تا حتماً دینى باشد؛ نه. شما مىتوانید در باب عدالت، رساترین سخن را در هنرهاى نمایشى بیاورید. در این صورت به هنر دینى توجّه کردهاید. آن چیزى که در هنر دینى بهشدّت مورد توجّه است، این است که این هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله هویّت انسان و جامعه قرار نگیرد. جامعه ما بعد از پیروزى انقلاب اسلامى احساس هویّت کرد؛ یعنى شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانى، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت مىتواند در اساسىترین مسائل جهانى، سخن و موضعى داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به اینکه قدرتمندان و قلدرهاى عالم چه مىخواهند، ابراز کند و پاى آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بینالملل به این چیزهاست، نه به دنبالهروى کورکورانه؛ آن هم نه از چیزهاى خوب، بلکه از نقاط منفى. براى یک ملت، بلهقربانگوى دولتهاى گردن کلفتتر و قویتر و ثروتمندتر بودن، ارزش نیست؛ این را انقلاب به ما داد؛ این به برکت اسلام به ما رسید. امروز هم با قدرتِ تمام، نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران در صحنه جهانى به عنوان یک ملت شجاع که در زمینه مسائل گوناگون صاحب ایدهاند، مطرحند. درعینحال ما بیاییم با کمک هنر خود، دائماً از کنار این معنا بساییم، یا آن را به انواع حرفها و لجنها آغشته کنیم. این درست است؟ هنر نباید در این جهت قرار گیرد. هنر دینى را نباید با هنر قشرى و تحجّرگرا - و به تعبیر دوستمان، پیروى از روشهاى فلان مجموعه جاهل و نادان - اشتباه کرد. بىخود به خودتان تهمت نزنید. هنر دینى عبارت است از هنرى که بتواند مجسّم کننده و ارائه کننده آرمانهاى دین اسلام - که البته برترین آرمانهاى ادیان الهى است - باشد. این آرمانها همان چیزهایى است که سعادت انسان، حقوق معنوى انسان، اعتلاى انسان، تقوا و پرهیزگارى انسان و عدالت جامعه انسانى را تأمین مىکند. البته هیچ الزام و اجبارى وجود ندارد که اینگونه عمل بشود یا نشود. کسانى که با نظرات من در این زمینهها آشنا هستند، مىدانند که بنده معتقد نیستم که هنر با بخشنامه و دستور و فرمان و حکم و اینطور چیزها درست مىشود.این از آن چیزهایى است که با حکم درست نمىشود؛ باید انگیزه وجود داشته باشد؛ هرچند انگیزههاى ناپاک هم وجود دارد. البته آنچه که من عرض مىکنم، نظرات خودم است و به معناى این نیست که اگر وزارت ارشاد در زمینهاى بخشنامهاى صادر کرد، به آن توجّهى نشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :توجه به زیباییهای دوران دفاع مقدس و خود انقلاب، توقع انقلاب از هنر و هنرمند کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مقوله دیگرى که من مختصراً آن را عرض مىکنم، هنر انقلابى است. توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنى بر نگاه زیباشناختى در زمینه هنر است، که توقّع زیادى هم نیست. ملتى در یک دفاع هشت ساله با همه وجود به میدان آمد. جوانان به جبهه رفتند و از فداکارى در راه ارزشى که براى آنها وجود داشت، استقبال کردند - البته عمدتاً به خاطر دین رفتند؛ هرچند ممکن است عدّهاى هم براى دفاع از میهن و مرزهاى کشور دست به فداکارى زده باشند - مادران و پدران و همسران و فرزندان و کسانى که پشت جبهه تلاش مىکردند نیز طور دیگرى حماسه آفریدند. شما خاطرات هشت سال دفاع مقدّس را مرور کنید، ببینید براى یک نگاه هنرمندانه به حالت و کیفیّت یک جامعه، چیزى از این زیباتر پیدا مىکنید؟ شما در عالیترین آثار دراماتیک دنیا، آنجایى که به فداکارى یک انسان برخورد مىکنید، او را تحسین و ستایش مىکنید. وقتى فیلم، آهنگ، تابلوى نقاشى، زندگى فلان انقلابى - مثلاً ژاندارک - یا سرباز فداکار فلان کشور را براى شما به تصویر مىکشند، در دل و باطن وجدان خودتان نمىتوانید کار او را تحسین نکنید. هزاران حادثه به مراتب باارزشتر و بزرگتر از آنچه که در این اثر هنرى نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدّس و در خود انقلاب، در خانه شما اتفاق افتاد. آیا این زیبایى نیست؟ هنر مىتواند از کنار این قضیه بىتفاوت بگذرد؟ توقّع انقلاب این است و توقّعِ زیادهخواهانهاى نیست. مىگویند چرا زیبایى دیده نمىشود! کسى که به این مقوله بىاعتناست، نمىخواهد این زیبایى را ببیند؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :لزوم توجه دستگاههای اجرایی به مسئله اقتصاد هنرمندان برای جلوگیری از گیشه گرایی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسألهى اقتصاد در هنر، مسألهى مهمى است؛ نکتهاى است که به دستگاههاى اجرایى مربوط مىشود و من بخصوص تکیه مىکنم بر اینکه دوستان وزارت ارشاد به آن توجّه کنند. راست مىگویند- هم فیلمسازها، هم بقیهى بخشهاى هنرى- علاوه بر اینکه وضع خود هنرمندان از لحاظ زندگى، چندان ممتاز نیست و در خیلى جاها در حدّ قابل قبولى نیست؛ کسانى هم که در رشتههاى هنرى سرمایهگذارى مىکنند، غالباً وقتى به چیزهایى پایبند هستند، نمىتوانند بازده مالى داشته باشند. یقیناً باید به اینها کمک شود؛ اگر کمک نشد، به سمت هر چیزى که بتواند پول را به سمت آنها بیاورد و آنها را تأمین کند- به قول اصحاب سینما، «گیشهگرایى»- مىروند، که طبعاً این هم در همه وقت چیز خوبى نیست. گرایش به مسائل جنسى و شهوانى و امثال اینها در سینما، یک مقدار عاملش همین است. مىخواهند فیلم جاذبه پیدا کند، لذا یکمشت افرادِ بخصوصى را جمع مىکنند. متأسّفانه این عیب بزرگى است که در بسیارى از فیلمهاى ما دیده مىشود. آن نمونههایى که دوستان گفتند، اصلًا قابل قبول نیست؛ کاملًا مردود است. البته این چند فیلمى که آقایان به آن اشاره کردند، من هیچکدام را ندیدهام. بحثِ سانسور نیست؛ بحثِ این است که ما نباید به ذهن و دل جوان چیزى را بدهیم که او را به سمت گناه و فساد مىلغزاند. این غیر از آزاد گذاشتن فکر براى انتخاب در مسألهاى است. شما مىدانید که مسائل احساساتى به کسى فرصت انتخاب نمىدهد؛ انسان را به سمتى مىکشاند، بدون اینکه قدرت انتخاب داشته باشد. اینها را من نمىپسندم. انسان در بسیارى از فیلمها و کارهاى نمایشى مشاهده مىکند که براى جلوه دادن به کار، از جاذبههاى جنسى استفاده مىکنند؛ در موسیقى یک طور دیگر؛ در بعضى از هنرهاى دیگر، طور دیگر. باید بهگونهاى باشد که هنرمند بتواند آزادانه هنر خودش را بدون این اجبارى که گفتم- اجبار به سمت مشترى طلبى- عرضه کند تا هنر، صحیح و کامل از آب درآید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :وجود انتظار همیشگی از اصحاب رسانه، در عین انجام کارهای با ارزش پس از انقلاب کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من انکار نمىکنم که بعد از انقلاب در زمینه هنر دینى - تا آنجایى که بنده مجال دارم و درک مىکنم؛ چیزهایى هم وجود دارد که ما به عنوان یک مستمع شاید درست نمىفهمیم - آثار باارزشى درست شده است که من از کسانى که در این زمینهها کار کردند، از اعماق دل سپاسگزارى مىکنم؛ چه بازیگرهایى که نقشهاى عالى را، عالى بازى کردند؛ چه آنهایى که کارگردانى کردند؛ چه آنهایى که متن فیلمنامهها را نوشتند؛ چه بقیه دستاندرکارانى که در زمینههاى گوناگونِ کارهاى هنرى واقعاً وارد بودند. در نقّاشى، خطّاطى، طرّاحى و غیره، کارهاى باارزشى شده که بههیچوجه روا نیست انسان آنها را نادیده بگیرد؛ ولى انتظارى که عرض کردم، همیشه بوده، الان هم وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :اهالی هنر و سینما نه جناحی شوند و نه بیهویت کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چند جملهاى هم در خصوص هنر و سیاست عرض کنم. این دوست عزیز - که مثل فرزند ماست - (*) مىگوید من نه مىخواهم در این جناح باشم، نه در آن جناح؛ اما از سر من دست برنمىدارند! همیشه توصیه من به هنرمندان و کسانى که با کار هنرى سر و کار دارند، این است که اینها را به بازیهاى خطّى و سیاسى نکشانید. بحث حالا هم نیست؛ از زمانى که بنده رئیس جمهور بودم، هر گاه با وزراى ارشاد وقت و مسؤولان گوناگون مواجه مىشدم، این نکته را مىگفتم. توصیههاى خاصى هم نسبت به اشخاص گوناگون داشتم که همه در این جهت بوده که نگذارید خطوط سیاسى و جناحهاى سیاسى و شبهحزبها بیایند و وارد این مقوله شوند و آن را قبضه کنند؛ زیرا در این صورت همه چیز تباه خواهد شد. اما اشتباه نکنید؛ آنجایى که پاى حفظ ارزشها و تداوم بخشیدن به آنهاست، یا صحبت از استحاله ارزشهاست، یک خط کشى وجود دارد؛ شما نمىتوانید بگویید من نه این طرف هستم، نه آن طرف. مگر مىشود؟ این مىشود بىهویّتى. مگر مىشود آدم به یک ارزش، هم معتقد باشد، هم نباشد؛ یک ارزشى را، هم پاس بدارد، هم ندارد؟ اینجا آدم باید موضع انتخاب کند و پاى آن بایستد. البته من هیچ نفى نمىکنم؛ ممکن است کسى اشتباه کند؛ در این صورت انسان خطا را جبران مىکند؛ کمااینکه در مواردى به بعضى از دوستانى که آثار خودشان را به من ارائه کردند یا از طریق دیگرى من آن آثار را دیدم و به نظرات نقّادانهاى رسیدم - چه در بازیها، چه در محاورهها و به قول شما دیالوگها، چه در برخى از صحنهپردازیها - به آنها گفتم. البته بعضى اصلاح کردند، بعضى هم اصلاح نکردند. ما از آنهایى که اصلاح کردند، تشکّر کردیم؛ اما از آنهایى که اصلاح نکردند، هیچ وقت گله نکردیم که چرا اصلاح نکردید؛ چه برسد بالاتر از گله. بههرحال در اینجا حدودى وجود دارد. مگر مىشود نسبت به این حدود بىتفاوت بود؟ همانطور که در ابتدا گفتم، نمىشود نسبت به ارزشها بىتفاوت بود. این را نباید به حساب خطّ و جناح سیاسىِ «الف» و «ب» گذاشت. من در زمان ریاست جمهورى در یک سخنرانى که هر دو جناح حضور داشتند، گفتم شما مثل دو قبیلهاید - قبیله «الف»، قبیله «ب» - دعواهاى شما قبیلهاى است. امروز همان قبیلهگرایى - البته با شکلهاى بدش - ادامه پیدا کرده که جاى صحبتش اینجا نیست؛ من با خود آنها در میان مىگذارم و مىگویم. (*) ابراهیم حاتمیکیا مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :فیلمسازی بخش هنری سیا علیه جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما بناى جنگیدن با امریکا را نداشتیم؛ هیچ وقت هم چنین چیزى را نگفتیم؛ ولى ما بناى تسلیم شدن نداریم و مىگوییم با هیچ قیمتى در مقابل شما تسلیم نمىشویم. این جرم جمهورى اسلامى است. در زمینه مسائل گوناگون و قضیه فلسطین و غیره نیز همینطور است. به جرم تسلیم نشدنِ یک ملت در مقابل تمایل مستکبرانه قدرتهاى جهانى، این ملت محکوم مىشود که با همه ابزارها - از جمله ابزار هنرى - با او بهشدّت مبارزه شود. همانگونه که عرض کردم، سازمان سیا بخش هنرى دارد و فیلمهایى که بعد از انقلاب علیه ما و علیه شیعه و اسلام درست کردند، بسیار زیاد است. شما که یک فیلمساز و سینماگر و بازیگر سینما و تئاتر و موسیقیدان و آهنگساز ایرانى هستید و این واقعیّت و مظلومیت را ادراک مىکنید، تکلیفتان چیست؟ آیا هیچ تکلیف مردمى وجود ندارد؟ من شنیدهام که در قضایاى جنگ جهانى در روسیه، شورِ علىاف - آهنگ معروفى است که البته من نه آهنگش را شنیدهام، نه درست مىدانم چیست؛ آقایان مىدانند - در تهییج مردم براى وارد شدن به میدان جنگ، بیشترین تأثیر را داشت؛ یعنى در خدمت اهداف مردمى قرار گرفت. به طور طبیعى این توقّع از هنرمندِ هر کشورى وجود دارد؛ بنابراین چطور مىتواند نسبت به این قضیه بىتفاوت بماند؛ در حالى که دشمن از ابزار هنر استفاده مىکند؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :نقش بخش هنری سیا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کلیدواژه(ها) : سینما, سینمای غرب, کودتای 28 مرداد نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چند روز پیش سندى از اسناد منتشر شده وزارت خارجه امریکا درباره جریان کودتاى 28 مرداد را ترجمه کرده و براى من آوردند. ... آن بخش مورد توجّه من این است: «کیم روزولت» مىگوید وقتى ما به تهران آمدیم، یک چمدان بزرگ پُر از مقالههایى که نوشته شده بود و باید ترجمه مىشد و در روزنامهها به چاپ مىرسید، و نیز کاریکاتورهایى را با خودمان آوردیم! شما فکرش را بکنید، دستگاه سى. آى. اىِ امریکا براى ساقط کردن حکومتى که با آنها ناسازگار بود و منافع آنها را تأمین نمىکرد؛ حکومتى که به آراء مردم متّکى بود - برخلاف همه حکومتهاى دوران پهلوى، این یک حکومت ملى بود که قانونى و با آراء مردم بر سر کار آمده بود - تحت عنوان اینکه ممکن است پشت پرده آهنین شوروى برود، از همه ابزارها - از جمله از ابزار هنر - علیه آن استفاده کرد. البته آن روز کاریکاتوریستى که هم به درد اینها بخورد و هم بتواند مورد اعتمادشان قرار گیرد، لابد نبوده است؛ لذا با خودشان کاریکاتورهاى آماده را آورده بودند! در آن اسناد آمده است که ما به بخش هنرى سازمان سیا سفارش کردیم که این چیزها را تهیه کند! اتفاقاً دو، سه سال پیش نیز ایتالیاییها کتابى نوشتند که به فارسى هم ترجمه شده است؛ آنجا هم به وجود بخش هنرى سازمان سیا و فعّالیتهاى گوناگونش اشاره شده است. سیاست، اینگونه از هنر استفاده مىکند. شما در اینجا مىخواهید چه کار کنید؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : حضرت امام سجاد (علیهالسلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام سجاد (علیهالسلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام سجاد (علیهالسّلام) در حدیثی میفرمایند: جان و وجود انسانىِ تو ارزشمندترین چیزهاست؛ هیچ چیزی جز بهشت موعود خدا نمیتواند بهای این جان قرار گیرد؛ این را بهغیر بهشت خدا ندهید. هنر، بخشی از آن فاخرترین و ارزشمندترین قسمتهای جان انسانی است؛ باید برای این ارزش قائل شد و آن را برای خدا خرج کرد. البته وقتی میگوییم برای خدا خرج کنید، فوراً ذهن به طرف همان حالت قشریگری و ریاکاری نرود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : تبیین کلیدواژه(ها) : تبیین نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر واقعی و حقیقی ناشی از یک ادراک و یک بازتاب و یک تبیین است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش :هنر را برای خدا خرج کنید کلیدواژه(ها) : هنر, هنر اسلامی, اخلاص نوع(ها) : حدیث متن فیش : امیدوارم که ارزش هنر در همان جایگاه حقیقی خودش، اوّل مورد توجّه اهل هنر قرار گیرد و آنها به ارزش محموله باارزشی که در وجودشان است، توجّه کنند و آن را احترام نمایند. احترام کردنش هم به این است که آن را در جای شایستهای خرج کنند. امام سجاد (علیهالسّلام) در حدیثی میفرمایند: جان و وجود انسانىِ تو ارزشمندترین چیزهاست؛ هیچ چیزی جز بهشت موعود خدا نمیتواند بهای این جان قرار گیرد؛ این را بهغیر بهشت خدا ندهید.(1) هنر، بخشی از آن فاخرترین و ارزشمندترین قسمتهای جان انسانی است؛ باید برای این ارزش قائل شد و آن را برای خدا خرج کرد. البته وقتی میگوییم برای خدا خرج کنید، فوراً ذهن به طرف همان حالت قشریگری و ریاکاری نرود. 1 ) تحف العقول، النص، ص: 391؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج1، ص: 144؛ َ ...قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِنَّ جَمِيعَ مَا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا بَحْرِهَا وَ بَرِّهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا عِنْدَ وَلِيٍّ مِنْ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ أَهْلِ الْمَعْرِفَةِ بِحَقِّ اللَّهِ كَفَيْءِ الظِّلَالِ ثُمَّ قَالَ أَ وَ لَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا يَعْنِي الدُّنْيَا فَلَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِيعُوهَا بِغَيْرِهَا فَإِنَّهُ مَنْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ بِالدُّنْيَا فَقَدْ رَضِيَ بِالْخَسِيس... ترجمه : ... على بن حسين عليهما السّلام فرمود: همانا هر آنچه كه در شرق و غرب دنيا از دريا گرفته تا خشكى دشت و كوه آن كوه خورشيد بر آن تابيده نزد دوستى از دوستداران خدا و معرفت داران به حقّ خدا همچون بازگشت سايه است. پس آنگاه فرمود: آيا آزادهاى نيست كه اين تهمانده جويده شده- يعنى دنيا- را براى اهلش واگذارد؟ جانهاى شما را قيمتى جز بهشت نباشد؛ پس به غير آن نفروشيد؛ چرا كه هر كه از خدا به دنيا خشنود شود بىگمان به چيزى پست خشنود شده است... مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : تبیین کلیدواژه(ها) : تبیین نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرمند باید خود را به حقیقتی متعهّد بداند. آن حقیقت چیست؟ اینکه هنرمند در چه سطحی از اندیشه قرار دارد تا بتواند همه و یا بخشی از آن حقیقت را ببیند و بشناسد، بحث دیگری است. البته هرچه اندیشه و فکر و درک عقلانی بالاتر باشد، میتواند به آن درک ظریف هنری کیفیّت بیشتری بدهد. حافظ شیرازی صرفاً یک هنرمند نیست؛ بلکه معارف بلندی نیز در کلمات او وجود دارد. این معارف هم فقط با هنرمند بودن به دست نمیآید؛ بلکه یک پشتوانه فلسفی و فکری لازم دارد. باید متّکا یا نقطه عزیمت و خاستگاهی از اندیشه والا، این درک هنری و سپس تبیین هنری را پشتیبانی کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنی بر نگاه زیباشناختی در زمینه هنر است، که توقّع زیادی هم نیست... ما حقیقتاً یکی از گرفتارترین ملتها در پنجه گردنکلفتی و قلدری قدرتهای جهانی بودهایم... وقتی وضعیت ایران را با شبه قارّه مقایسه میکنم، میبینم با اینکه آنجا استعمار مستقیمِ انگلیسیها وجود داشت، اما به لحاظ فشار انسانی بر یک کشور از ناحیه قدرتهای اهریمنی دنیا، وضع ما از آنها بدتر بود. آنها از طرف نیروهای خودی و میهنىِ خودشان دچار خیانت و نفاق و فساد و وابستگی نبودند. یک مشت انگلیسی به آن کشور وارد شده بودند. خودیهای آنها عبارت بودند: از گاندی و نهرو و مولانا محمد علی و مولانا شوکت علی و جناح و غیره. آنها با انگلیسیها جنگیدند و بسیار هم زجر کشیدند؛ اما وضع ما اینگونه نبود. انگلیسیها رضاخان را به عنوان یک عامل دستنشانده بر سرِ کار آوردند تا کار مورد نظر آنها را انجام دهد. ... کشور ایران با همه این خصوصیات فرهنگی عمیقی که شما میگویید و راست هم میگویید و من هم به همینها اعتقاد دارم، تحقیر شد. پنجاه، شصت سال کسانی بر ما حکومت کردند که آورنده آنها، نه اینکه ما نبودیم - چون در ایران حکومت مردم به این صورت اصلاً سابقه نداشت - بلکه دلاورىِ خودشان هم نبود. ای کاش اگر دیکتاتور بودند، اقلاًّ مثل نادرشاه با زور بازوی خودشان، یا مثل آقامحمدخان با حیلهگری خودشان بر سر کار آمده بودند؛ اما اینطور نبود. دیگران آمدند و آنها را بر این ملت مسلّط کردند و تمام منابع مادّی و معنوی این ملت را به غارت بردند. با رنجها و محنتهای بسیاری، حرکت عظیمی در مقابل این پدیده شوم اتّفاق افتاد و توانست با فدا کردن جانها و با عریان کردن سینهها در مقابل دشنهی دشمن غدّار، به جایی برسد. این زیبا نیست؟ هنر چگونه میتواند از کنار اینها بیتفاوت بگذرد؟ این توقّعِ انقلاب است. هنر انقلابی که ما از اوّل انقلاب همینطور گفتیم و آن را درخواست کردیم، این است. آیا این توقّعِ زیادی است؟ موسیقی و فیلم و تئاتر و نقاشی و سایر رشتههای هنرىِ شما باید به این مقوله بپردازد؛ اینها چیزهای لازمی است. توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فرهنگ و هنر و ادب در کشور بههیچوجه در حاشیه قرار ندارد؛ بلکه کاملاً در متن است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسأله هنر و هنرمند، جزو مسائلی است که هم ظریف است، هم بهشدّت حساس و دقیق است و مرزهای دشواری در این زمینه وجود دارد. اگر ما به این مرزها بیتوجّه باشیم، ممکن است خطا کنیم و برخلاف آنچه که شایسته است، عمل نماییم؛ البته این مربوط به ماست. سخن درباره مرزهایی که هنرمند باید رعایت کند، نیست؛ آن ماجرای دیگری است. ما که با مسأله هنر و هنرمند - با این موضوع مهم در اداره کشور - مواجهیم، باید مرزها را درست بشناسیم تا بتوانیم درست قضاوت کنیم و براساس قضاوت عمل نماییم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هر هنرمندی به تنهایی یک دنیاست و این خاصیتِ هنری است که در وجود اوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر گوهر بسیار گرانبهایی است که ارزش و گرانبهایىِ آن فقط بدین جهت نیست که دلها و چشمهایی را به خود جذب میکند - خیلی از چیزهایی که هنری نیست، ممکن است چشمها و دلهایی را به خود جذب کند - نه، این یک موهبت و عطیه الهی است. حقیقت هنر - هر نوع هنری - یک عطیّه الهی است. اگرچه بُروز هنر در چگونگىِ تبیین است، اما این، همه حقیقت هنر نیست؛ پیش از تبیین، یک ادراک و احساس هنری وجود دارد و نکته اصلی آنجاست. بعد از آن که یک زیبایی، یک ظرافت و یک حقیقت ادراک شد، از آن هزار نکته باریکتر ز مو که گاهی آدمهای غیر هنرمند نمیتوانند یک نکتهاش را هم درک کنند، هنرمند با همان روح هنری و با آن چراغ هنر که در درون او برافروخته شده است، ظرایف و دقایق و حقایقی را ابراز میکند. این میشود هنر واقعی و حقیقی که ناشی از یک ادراک و یک بازتاب و یک تبیین است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر یک موهبت الهی و یک حقیقت بسیار فاخر است. به طور طبیعی کسی که این موهبت از سوی پروردگار - مثل همه ثروتهای دیگر - به او داده شده است، باید بار مسؤولیتی را هم برای خودش قائل باشد؛ یعنی دادههای خدا همراه با انجام تکلیفهاست. این تکلیفها لزوماً همه دینی و شرعی نیست؛ تکلیفهایی است که بسیاری از آنها از دل انسان بر میخیزد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر از ثروتهایی نیست که یکسره با کدّ یمین و عرق جبین به دست آمده باشد. تا قریحه و استعداد هنری در شما نباشد، هر قدر هم که زحمت بکشید، باز همچنان در آن خَم اوّل باقی خواهید ماند. آن قریحه، کار و دستاورد شما نیست؛ آن را به شما دادهاند. خدا همه نعمتها را به انسان میدهد؛ هرچند مجرای آن، جامعه و پدر و مادر و محیط و چیزهای دیگر است. شما زحمت کشیدهاید، اما فرصت و همّت زحمت کشیدن را هم خدا به شما داده است، تا توانستید در وجود خودتان هنر را به اعتلاء برسانید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضی کسان میگویند در هنر متعهّد، کلمه اوّل با کلمه دوم تناقض دارد. هنر، یعنی آن چیزی که مبتنی بر تخیّل آزاد انسان است و متعهّد، یعنی زنجیر شده؛ این دو چگونه با هم میسازد!؟ این یک تصوّر است؛ البته تصوّر درستی نیست. بحث مسؤولیت و تعهّد هنرمند، قبل از هنرمند بودن او به انسان بودن او برمیگردد. بالأخره یک هنرمند قبل از اینکه یک هنرمند باشد، یک انسان است. انسان که نمیتواند مسؤول نباشد. اوّلین مسؤولیتِ انسان در مقابل انسانهاست. اگرچه انسان در مقابل طبیعت و زمین و آسمان هم تعهد دارد، اما مسؤولیت بزرگ او در قبال انسانهاست. درعینحال هنرمند به خاطر ویژگی بسیار ممتازش، تعهّد جداگانهای ...، دارد. هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسی که قریحه هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بیتلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمیکند، در حقیقت به مسؤولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. البته ممکن است انسان یک وقت به جایی برسد که بیش از آن نمیتواند تلاش کند - بحثی نیست - اما تا آنجایی که میتواند، باید برای اعتلای قالب هنری تلاش کند. این تعهّد در قبال قالب، بدون یک احساس شور و عشق و مسؤولیت - البته این شور و عشق هم مسؤولیت است؛ آن هم یک دست قوی است که انسان را وادار به کاری میکند و نمیگذارد که احساس تنبلی و تنآسایی، او را از کار باز بدارد - به دست نمیآید. علاوه بر این، تعهّد در قبال مضمون است. ما چه میخواهیم ارائه بدهیم؟ اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمیشود هر چیزی را به مخاطب داد، فقط به صرف اینکه او نشسته و به حرفهای ما گوش میدهد. باید ببینیم به او چه میخواهیم بدهیم. البته بحث اینکه ما وارد کدام دستهبندىِ سیاسی بشویم یا نشویم - این حرفهایی که بعضی از دوستان میزنند - مسائلی است که شما باید از اینها عبور کرده باشید. اینها محلِّ کلام نیست؛ محلِّ کلام، اخلاق و فضیلت است. من مطلبی را - به گمانم - از قول «رومن رولان» خواندم که گفته بود در یک کار هنری، یک درصد هنر، نودونه درصد اخلاق؛ یا احتیاطاً اینگونه بگوییم: ده درصد هنر، نود درصد اخلاق. به نظرم رسید که این حرف، حرف دقیقی نیست. اگر از من سؤال کنند، من میگویم صددرصد هنر و صددرصد اخلاق. اینها با هم منافات ندارند. باید صددرصد کار را با خلاّقیت هنری ارائه داد و صددرصد آن را از مضمون عالی و تعالیبخش و پیشبرنده و فضیلتساز پُر کرد و انباشت. آن چیزی که دغدغه برخی آدمهای دلسوز در زمینه مسائل هنری است، این است که ما به بهانه آزادی تخیّل یا آزادی هنری، فضیلتسوزی و هتک اخلاق نکنیم. این بسیار مهمّ است. بنابراین هنرِ متعهّد یک واژه درست است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرِ ملتزم و متعهّد، یک حقیقت است و ما باید به آن اقرار کنیم. نمیتوان رها و یله و بیهوا و با انگیزههای روزبهروز و احیاناً پایین و پست یا ناسالم، دنبال هنر رفت و سرافراز بود؛ چون آن ابتهاجی که در هنرمند وجود دارد - هنرمند بهجت ویژهای دارد که با شادیهای معمولی فرق دارد و در غیرهنرمند اصلاً دیده نمیشود - در صورتی حقیقتاً به وجود خواهد آمد که بداند دنبال چه چیزی میرود و چه کار میخواهد بکند، تا با هنرمندىِ خودش احساس رضایت و بهجت کند که آن کار را انجام میدهد. در این صورت باید اخلاق انسانی، فضیلتها و معارف والای دینی و الهی مورد توجّه باشند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر دینی بههیچوجه به معنای قشریگری و تظاهر ریاکارانهی دینی نیست و این هنر لزوماً با واژگان دینی به وجود نمیآید. ای بسا هنری صددرصد دینی باشد، اما در آن از واژگان عرفی و غیردینی استفاده شده باشد. نباید تصوّر کرد که هنر دینی آن است که حتماً یک داستان دینی را به تصویر بکشد یا از یک مقوله دینی - مثلاً روحانیت و غیره - صحبت کند. هنر دینی آن است که بتواند معارفی را که همه ادیان - و بیش از همه، دین مبین اسلام - به نشر آن در بین انسانها همت گماشتهاند و جانهای پاکی در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهنها ماندگار سازد. این معارف، معارف بلند دینی است. اینها حقایقی است که همه پیامبران الهی برای آوردن آنها به میان زندگی بشر، بارهای سنگینی را تحمّل کردند. نمیشود ما اینجا بنشینیم و تلاشهای زبدهترین انسانهای عالم را - که مصلحان و پیامبران و مجاهدان راه خدا بودند - تخطئه کنیم و نسبت به آن بیتفاوت بگذریم. هنر دینی این معارف را منتشر میکند؛ هنر دینی عدالت را در جامعه به صورت یک ارزش معرفی میکند؛ ولو شما هیچ اسمی از دین و هیچ آیهای از قرآن و هیچ حدیثی در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید. مثلاً هیچ لزومی ندارد که در محاورات سینمایی یا در تئاتر، نام و یا شکلی که نماد دین است، وجود داشته باشد تا حتماً دینی باشد؛ نه. شما میتوانید در باب عدالت، رساترین سخن را در هنرهای نمایشی بیاورید. در این صورت به هنر دینی توجّه کردهاید. آن چیزی که در هنر دینی بهشدّت مورد توجّه است، این است که این هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله هویّت انسان و جامعه قرار نگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر دینی را نباید با هنر قشری و تحجّرگرا - و به تعبیر دوستمان، پیروی از روشهای فلان مجموعه جاهل و نادان - اشتباه کرد. بیخود به خودتان تهمت نزنید. هنر دینی عبارت است از هنری که بتواند مجسّم کننده و ارائه کننده آرمانهای دین اسلام - که البته برترین آرمانهای ادیان الهی است - باشد. این آرمانها همان چیزهایی است که سعادت انسان، حقوق معنوی انسان، اعتلای انسان، تقوا و پرهیزگاری انسان و عدالت جامعه انسانی را تأمین میکند. البته هیچ الزام و اجباری وجود ندارد که اینگونه عمل بشود یا نشود. کسانی که با نظرات من در این زمینهها آشنا هستند، میدانند که بنده معتقد نیستم که هنر با بخشنامه و دستور و فرمان و حکم و اینطور چیزها درست میشود.این از آن چیزهایی است که با حکم درست نمیشود؛ باید انگیزه وجود داشته باشد؛ هرچند انگیزههای ناپاک هم وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنی بر نگاه زیباشناختی در زمینه هنر است، که توقّع زیادی هم نیست. ملتی در یک دفاع هشت ساله با همه وجود به میدان آمد. جوانان به جبهه رفتند و از فداکاری در راه ارزشی که برای آنها وجود داشت، استقبال کردند ... مادران و پدران و همسران و فرزندان و کسانی که پشت جبهه تلاش میکردند نیز طور دیگری حماسه آفریدند. شما خاطرات هشت سال دفاع مقدّس را مرور کنید، ببینید برای یک نگاه هنرمندانه به حالت و کیفیّت یک جامعه، چیزی از این زیباتر پیدا میکنید؟ شما در عالیترین آثار دراماتیک دنیا، آنجایی که به فداکاری یک انسان برخورد میکنید، او را تحسین و ستایش میکنید. وقتی فیلم، آهنگ، تابلوی نقاشی، زندگی فلان انقلابی - مثلاً ژاندارک - یا سرباز فداکار فلان کشور را برای شما به تصویر میکشند، در دل و باطن وجدان خودتان نمیتوانید کار او را تحسین نکنید. هزاران حادثه به مراتب باارزشتر و بزرگتر از آنچه که در این اثر هنری نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدّس و در خود انقلاب، در خانه شما اتفاق افتاد. آیا این زیبایی نیست؟ هنر میتواند از کنار این قضیه بیتفاوت بگذرد؟ توقّع انقلاب این است و توقّعِ زیادهخواهانهای نیست. میگویند چرا زیبایی دیده نمیشود! کسی که به این مقوله بیاعتناست، نمیخواهد این زیبایی را ببیند؟... توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : سیاست در دنیای امروز از هنر استفاده ناشایسته میکند... نه فقط امروز استفاده میکند، بلکه از سابق استفاده میکرده است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امیدوارم که ارزش هنر در همان جایگاه حقیقی خودش، اوّل مورد توجّه اهل هنر قرار گیرد و آنها به ارزش محموله باارزشی که در وجودشان است، توجّه کنند و آن را احترام نمایند. احترام کردنش هم به این است که آن را در جای شایستهای خرج کنند. امام سجاد (علیهالسّلام) در حدیثی میفرمایند: جان و وجود انسانىِ تو ارزشمندترین چیزهاست؛ هیچ چیزی جز بهشت موعود خدا نمیتواند بهای این جان قرار گیرد؛ این را بهغیر بهشت خدا ندهید. هنر، بخشی از آن فاخرترین و ارزشمندترین قسمتهای جان انسانی است؛ باید برای این ارزش قائل شد و آن را برای خدا خرج کرد. البته وقتی میگوییم برای خدا خرج کنید، فوراً ذهن به طرف همان حالت قشریگری و ریاکاری نرود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انسان در بسیاری از فیلمها و کارهای نمایشی مشاهده میکند که برای جلوه دادن به کار، از جاذبههای جنسی استفاده میکنند؛ در موسیقی یکطور دیگر؛ در بعضی از هنرهای دیگر، طور دیگر. باید بهگونهای باشد که هنرمند بتواند آزادانه هنر خودش را بدون... جبار به سمت مشتری طلبی عرضه کند تا هنر، صحیح و کامل از آب درآید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : گناه کلیدواژه(ها) : گناه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما نباید به ذهن و دل جوان چیزی را بدهیم که او را به سمت گناه و فساد میلغزاند. این غیر از آزاد گذاشتن فکر برای انتخاب در مسألهای است. شما میدانید که مسائل احساساتی به کسی فرصت انتخاب نمیدهد؛ انسان را به سمتی میکشاند، بدون اینکه قدرت انتخاب داشته باشد. اینها را من نمیپسندم. انسان در بسیاری از فیلمها و کارهای نمایشی مشاهده میکند که برای جلوه دادن به کار، از جاذبههای جنسی استفاده میکنند؛ در موسیقی یکطور دیگر؛ در بعضی از هنرهای دیگر، طور دیگر. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنی بر نگاه زیباشناختی در زمینه هنر است، که توقّع زیادی هم نیست. ملتی در یک دفاع هشت ساله با همه وجود به میدان آمد. جوانان به جبهه رفتند و از فداکاری در راه ارزشی که برای آنها وجود داشت، استقبال کردند - البته عمدتاً به خاطر دین رفتند؛ هرچند ممکن است عدّهای هم برای دفاع از میهن و مرزهای کشور دست به فداکاری زده باشند - مادران و پدران و همسران و فرزندان و کسانی که پشت جبهه تلاش میکردند نیز طور دیگری حماسه آفریدند. شما خاطرات هشت سال دفاع مقدّس را مرور کنید، ببینید برای یک نگاه هنرمندانه به حالت و کیفیّت یک جامعه، چیزی از این زیباتر پیدا میکنید؟ شما در عالیترین آثار دراماتیک دنیا، آنجایی که به فداکاری یک انسان برخورد میکنید، او را تحسین و ستایش میکنید. وقتی فیلم، آهنگ، تابلوی نقاشی، زندگی فلان انقلابی - مثلاً ژاندارک - یا سرباز فداکار فلان کشور را برای شما به تصویر میکشند، در دل و باطن وجدان خودتان نمیتوانید کار او را تحسین نکنید. هزاران حادثه به مراتب باارزشتر و بزرگتر از آنچه که در این اثر هنری نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدّس و در خود انقلاب، در خانه شما اتفاق افتاد. آیا این زیبایی نیست؟ هنر میتواند از کنار این قضیه بیتفاوت بگذرد؟ توقّع انقلاب این است و توقّعِ زیادهخواهانهای نیست. میگویند چرا زیبایی دیده نمیشود! کسی که به این مقوله بیاعتناست، نمیخواهد این زیبایی را ببیند؟... توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنرمندان کلیدواژه(ها) : هنرمندان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هر هنرمندی به تنهایی یک دنیاست و این خاصیتِ هنری است که در وجود اوست. اگر انسان فرصت میکرد تا غمگسارانه پای دل هنرمندان بنشیند، دنیای عجیب و زیبایی میدید؛ آمیختهای از غمها و شادیها؛ آرزوها و نگرانیها و آرمانها. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنرمندان کلیدواژه(ها) : هنرمندان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هر هنرمندی به تنهایی یک دنیاست و این خاصیتِ هنری است که در وجود اوست. اگر انسان فرصت میکرد تا غمگسارانه پای دل هنرمندان بنشیند، دنیای عجیب و زیبایی میدید؛ آمیختهای از غمها و شادیها؛ آرزوها و نگرانیها و آرمانها... یکی از دوستان از هنر به عنوان جواهر سفید تعبیر کردند. آری؛ هنر گوهر بسیار گرانبهایی است که ارزش و گرانبهایىِ آن فقط بدین جهت نیست که دلها و چشمهایی را به خود جذب میکند - خیلی از چیزهایی که هنری نیست، ممکن است چشمها و دلهایی را به خود جذب کند - نه، این یک موهبت و عطیه الهی است. ... بعد از آن که یک زیبایی، یک ظرافت و یک حقیقت ادراک شد، از آن هزار نکته باریکتر ز مو که گاهی آدمهای غیر هنرمند نمیتوانند یک نکتهاش را هم درک کنند، هنرمند با همان روح هنری و با آن چراغ هنر که در درون او برافروخته شده است، ظرایف و دقایق و حقایقی را ابراز میکند. این میشود هنر واقعی و حقیقی که ناشی از یک ادراک و یک بازتاب و یک تبیین است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنرمندان کلیدواژه(ها) : هنرمندان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بحث مسؤولیت و تعهّد هنرمند، قبل از هنرمند بودن او به انسان بودن او برمیگردد. بالأخره یک هنرمند قبل از اینکه یک هنرمند باشد، یک انسان است. انسان که نمیتواند مسؤول نباشد. اوّلین مسؤولیتِ انسان در مقابل انسانهاست. اگرچه انسان در مقابل طبیعت و زمین و آسمان هم تعهد دارد، اما مسؤولیت بزرگ او در قبال انسانهاست. درعینحال هنرمند به خاطر ویژگی بسیار ممتازش، تعهّد جداگانهای... دارد. هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسی که قریحه هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بیتلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمیکند، در حقیقت به مسؤولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. البته ممکن است انسان یک وقت به جایی برسد که بیش از آن نمیتواند تلاش کند - بحثی نیست - اما تا آنجایی که میتواند، باید برای اعتلای قالب هنری تلاش کند. این تعهّد در قبال قالب، بدون یک احساس شور و عشق و مسؤولیت - البته این شور و عشق هم مسؤولیت است؛ آن هم یک دست قوی است که انسان را وادار به کاری میکند و نمیگذارد که احساس تنبلی و تنآسایی، او را از کار باز بدارد - به دست نمیآید. علاوه بر این، تعهّد در قبال مضمون است. ما چه میخواهیم ارائه بدهیم؟ اگر انسان محترم و عزیز است، دل و ذهن و فکر او هم عزیز و محترم است. نمیشود هر چیزی را به مخاطب داد، فقط به صرف اینکه او نشسته و به حرفهای ما گوش میدهد. باید ببینیم به او چه میخواهیم بدهیم... من مطلبی را - به گمانم - از قول «رومن رولان» خواندم که گفته بود در یک کار هنری، یک درصد هنر، نودونه درصد اخلاق؛ یا احتیاطاً اینگونه بگوییم: ده درصد هنر، نود درصد اخلاق. به نظرم رسید که این حرف، حرف دقیقی نیست. اگر از من سؤال کنند، من میگویم صددرصد هنر و صددرصد اخلاق. اینها با هم منافات ندارند. باید صددرصد کار را با خلاّقیت هنری ارائه داد و صددرصد آن را از مضمون عالی و تعالیبخش و پیشبرنده و فضیلتساز پُر کرد و انباشت. آن چیزی که دغدغه برخی آدمهای دلسوز در زمینه مسائل هنری است، این است که ما به بهانه آزادی تخیّل یا آزادی هنری، فضیلتسوزی و هتک اخلاق نکنیم. این بسیار مهمّ است. بنابراین هنرِ متعهّد یک واژه درست است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنرمندان کلیدواژه(ها) : هنرمندان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنرمند باید خود را به حقیقتی متعهّد بداند. آن حقیقت چیست؟ اینکه هنرمند در چه سطحی از اندیشه قرار دارد تا بتواند همه و یا بخشی از آن حقیقت را ببیند و بشناسد، بحث دیگری است. البته هرچه اندیشه و فکر و درک عقلانی بالاتر باشد، میتواند به آن درک ظریف هنری کیفیّت بیشتری بدهد. حافظ شیرازی صرفاً یک هنرمند نیست؛ بلکه معارف بلندی نیز در کلمات او وجود دارد. این معارف هم فقط با هنرمند بودن به دست نمیآید؛ بلکه یک پشتوانه فلسفی و فکری لازم دارد. باید متّکا یا نقطه عزیمت و خاستگاهی از اندیشه والا، این درک هنری و سپس تبیین هنری را پشتیبانی کند. البته همه در یک سطح نیستند؛ توقّع هم نیست که چنین باشند. این در مورد همهی رشتههای هنری صادق است. شما از معماری بگیرید تا نقاشی و طرّاحی و مجسمهسازی و تا کارهای سینما و تئاتر و شعر و موسیقی و بقیه رشتههای هنری؛ همین معنا در آنها وجود دارد. یک وقت شما معماری را میبینید که اندیشهای دارد؛ یک وقت یک معمار از لحاظ اندیشه، لُخت و بیهویّت است و متّکی به فکری نیست. اینها اگر بخواهند بنایی را ایجاد کنند، دو گونه طرّاحی میکنند. اگر ساخت یک شهر را به دست دو نفر آدمِ اینطوری بدهند، یک نیمه آن با نیمه دیگر بهکلّی متفاوت خواهد بود. بههرحال این تعهّد، لازم است. هنرِ ملتزم و متعهّد، یک حقیقت است و ما باید به آن اقرار کنیم. نمیتوان رها و یله و بیهوا و با انگیزههای روزبهروز و احیاناً پایین و پست یا ناسالم، دنبال هنر رفت و سرافراز بود؛ چون آن ابتهاجی که در هنرمند وجود دارد - هنرمند بهجت ویژهای دارد که با شادیهای معمولی فرق دارد و در غیرهنرمند اصلاً دیده نمیشود - در صورتی حقیقتاً به وجود خواهد آمد که بداند دنبال چه چیزی میرود و چه کار میخواهد بکند، تا با هنرمندىِ خودش احساس رضایت و بهجت کند که آن کار را انجام میدهد. در این صورت باید اخلاق انسانی، فضیلتها و معارف والای دینی و الهی مورد توجّه باشند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنرمندان کلیدواژه(ها) : هنرمندان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنی بر نگاه زیباشناختی در زمینه هنر است، که توقّع زیادی هم نیست. ملتی در یک دفاع هشت ساله با همه وجود به میدان آمد. جوانان به جبهه رفتند و از فداکاری در راه ارزشی که برای آنها وجود داشت، استقبال کردند... مادران و پدران و همسران و فرزندان و کسانی که پشت جبهه تلاش میکردند نیز طور دیگری حماسه آفریدند. شما خاطرات هشت سال دفاع مقدّس را مرور کنید، ببینید برای یک نگاه هنرمندانه به حالت و کیفیّت یک جامعه، چیزی از این زیباتر پیدا میکنید؟ شما در عالیترین آثار دراماتیک دنیا، آنجایی که به فداکاری یک انسان برخورد میکنید، او را تحسین و ستایش میکنید. وقتی فیلم، آهنگ، تابلوی نقاشی، زندگی فلان انقلابی - مثلاً ژاندارک - یا سرباز فداکار فلان کشور را برای شما به تصویر میکشند، در دل و باطن وجدان خودتان نمیتوانید کار او را تحسین نکنید. هزاران حادثه به مراتب باارزشتر و بزرگتر از آنچه که در این اثر هنری نشان داده شده، در دوران هشت سال دفاع مقدّس و در خود انقلاب، در خانه شما اتفاق افتاد. آیا این زیبایی نیست؟ هنر میتواند از کنار این قضیه بیتفاوت بگذرد؟ توقّع انقلاب این است و توقّعِ زیادهخواهانهای نیست. میگویند چرا زیبایی دیده نمیشود! کسی که به این مقوله بیاعتناست، نمیخواهد این زیبایی را ببیند؟... توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنرمندان کلیدواژه(ها) : هنرمندان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : همیشه توصیهی من به هنرمندان و کسانی که با کار هنری سر و کار دارند، این است که اینها را به بازیهای خطّی و سیاسی نکشانید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویّت کرد؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانی، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت میتواند در اساسیترین مسائل جهانی، سخن و موضعی داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به اینکه قدرتمندان و قلدرهای عالم چه میخواهند، ابراز کند و پای آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بینالملل به این چیزهاست، نه به دنبالهروی کورکورانه؛ آن هم نه از چیزهای خوب، بلکه از نقاط منفی. برای یک ملت، بلهقربانگوی دولتهای گردن کلفتتر و قویتر و ثروتمندتر بودن، ارزش نیست؛ این را انقلاب به ما داد؛ این به برکت اسلام به ما رسید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویّت کرد؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانی، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت میتواند در اساسیترین مسائل جهانی، سخن و موضعی داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به اینکه قدرتمندان و قلدرهای عالم چه میخواهند، ابراز کند و پای آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بینالملل به این چیزهاست، نه به دنبالهروی کورکورانه؛ آن هم نه از چیزهای خوب، بلکه از نقاط منفی. برای یک ملت، بلهقربانگوی دولتهای گردن کلفتتر و قویتر و ثروتمندتر بودن، ارزش نیست؛ این را انقلاب به ما داد؛ این به برکت اسلام به ما رسید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آن چیزی که در هنر دینی بهشدّت مورد توجّه است، این است که این هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله هویّت انسان و جامعه قرار نگیرد. جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویّت کرد؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانی، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت میتواند در اساسیترین مسائل جهانی، سخن و موضعی داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به اینکه قدرتمندان و قلدرهای عالم چه میخواهند، ابراز کند و پای آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بینالملل به این چیزهاست، نه به دنبالهروی کورکورانه؛ آن هم نه از چیزهای خوب، بلکه از نقاط منفی. برای یک ملت، بلهقربانگوی دولتهای گردن کلفتتر و قویتر و ثروتمندتر بودن، ارزش نیست؛ این را انقلاب به ما داد؛ این به برکت اسلام به ما رسید. امروز هم با قدرتِ تمام، نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران در صحنه جهانی به عنوان یک ملت شجاع که در زمینه مسائل گوناگون صاحب ایدهاند، مطرحند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : برای از رو بردن یک ملت، بهترین راه این است که با انبوه تبلیغات متراکم او را از میدان خارج کنند؛ دائماً او را متهم کنند و در موضع دفاع قرار دهند؛ این یک شیوه شناخته شده است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : برای از رو بردن یک ملت، بهترین راه این است که با انبوه تبلیغات متراکم او را از میدان خارج کنند؛ دائماً او را متهم کنند و در موضع دفاع قرار دهند؛ این یک شیوه شناخته شده است. ما را به خشونت متهم میکنند. چه کسانی این کار را میکنند؟... آنها این همه سلاح تولید میکنند و به همه دنیا میدهند. بنابراین حقیقت قضیه این است که خود آنها بیشترین خشونت را مرتکب میشوند. از تروریسم صحبت میکنند؛ ولی مرادشان این است که چرا جمهوری اسلامی از مبارزان فلسطینی که از وطن خودشان دفاع میکنند، حمایت میکند. از نظر رسانههای جهانی، حمایت از تروریسم، یعنی حمایت از مبارزان فلسطینی! خراب کردن خانه فلسطینی روی سرش توسط تانک اسرائیلی و کشتن بچه چند ماهه، تروریسم نیست؛ اما وقتی نظامىِ خشنِ جنایتکاری در حادثهای کشته میشود، در مطبوعاتِ خودشان عکس زنش را جدا، عکس بچهاش را جدا - در حال گریه کردن و شیون زدن - و عکس خاکسپاریاش را جدا منتشر میکنند؛ برای اینکه نشان دهند این طرف خشونت میورزد! اینها کارهای تبلیغاتیای است که میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویّت کرد؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویّت کرد؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانی، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هویت کلیدواژه(ها) : هویت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. و به ما آموخت که یک ملت میتواند در اساسیترین مسائل جهانی، سخن و موضعی داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به اینکه قدرتمندان و قلدرهای عالم چه میخواهند، ابراز کند و پای آن بایستد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : توقّع انقلاب از هنر و هنرمند، مبتنی بر نگاه زیباشناختی در زمینه هنر است . مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : فرهنگ و هنر و ادب در کشور بههیچوجه در حاشیه قرار ندارد؛ بلکه کاملاً در متن است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسأله هنر و هنرمند، جزو مسائلی است که هم ظریف است، هم بهشدّت حساس و دقیق است و مرزهای دشواری در این زمینه وجود دارد. اگر ما به این مرزها بیتوجّه باشیم، ممکن است خطا کنیم و برخلاف آنچه که شایسته است، عمل نماییم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر هنرمندی به تنهایی یک دنیاست و این خاصیتِ هنری است که در وجود اوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر گوهر بسیار گرانبهایی است که ارزش و گرانبهایىِ آن فقط بدین جهت نیست که دلها و چشمهایی را به خود جذب میکند،نه، این یک موهبت و عطیه الهی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حقیقت هنر یک عطیّه الهی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بعد از آن که یک زیبایی، یک ظرافت و یک حقیقت ادراک شد، از آن هزار نکته باریکتر ز مو که گاهی آدمهای غیر هنرمند نمیتوانند یک نکتهاش را هم درک کنند، هنرمند با همان روح هنری و با آن چراغ هنر که در درون او برافروخته شده است، ظرایف و دقایق و حقایقی را ابراز میکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر یک موهبت الهی و یک حقیقت بسیار فاخر است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر از ثروتهایی نیست که یکسره با کدّ یمین و عرق جبین به دست آمده باشد. تا قریحه و استعداد هنری در شما نباشد، هر قدر هم که زحمت بکشید، باز همچنان در آن خَم اوّل باقی خواهید ماند. آن قریحه، کار و دستاورد شما نیست؛ آن را به شما دادهاند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : کسی که قریحه هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنرمند تنبل و بیتلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنرىِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمیکند، در حقیقت به مسؤولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : باید صددرصد کار را با خلاّقیت هنری ارائه داد و صددرصد آن را از مضمون عالی و تعالیبخش و پیشبرنده و فضیلتساز پُر کرد و انباشت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنرِ ملتزم و متعهّد، یک حقیقت است و ما باید به آن اقرار کنیم. نمیتوان رها و یله و بیهوا و با انگیزههای روزبهروز و احیاناً پایین و پست یا ناسالم، دنبال هنر رفت و سرافراز بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر دینی آن است که بتواند معارفی را که همه ادیان به نشر آن در بین انسانها همت گماشتهاند و جانهای پاکی در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر دهد، جاودانه کند و در ذهنها ماندگار سازد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن چیزی که در هنر دینی بهشدّت مورد توجّه است، این است که این هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله هویّت انسان و جامعه قرار نگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر دینی عبارت است از هنری که بتواند مجسّم کننده و ارائه کننده آرمانهای دین اسلام باشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بنده معتقد نیستم که هنر با بخشنامه و دستور و فرمان و حکم و اینطور چیزها درست میشود.این از آن چیزهایی است که با حکم درست نمیشود؛ باید انگیزه وجود داشته باشد؛ هرچند انگیزههای ناپاک هم وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سیاست در دنیای امروز از هنر استفاده ناشایسته میکند . مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر، بخشی از فاخرترین و ارزشمندترین قسمتهای جان انسانی است؛ باید برای این ارزش قائل شد و آن را برای خدا خرج کرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنی بر مبانی زیباشناختی هنر است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : کارآمدی انقلاب و نظام کلیدواژه(ها) : کارآمدی انقلاب و نظام نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویّت کرد؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت. ما به عنوان جزء نودونهم در امواج حرکات جهانی، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت میتواند در اساسیترین مسائل جهانی، سخن و موضعی داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به اینکه قدرتمندان و قلدرهای عالم چه میخواهند، ابراز کند و پای آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بینالملل به این چیزهاست، نه به دنبالهروی کورکورانه؛ آن هم نه از چیزهای خوب، بلکه از نقاط منفی. برای یک ملت، بلهقربانگوی دولتهای گردن کلفتتر و قویتر و ثروتمندتر بودن، ارزش نیست؛ این را انقلاب به ما داد؛ این به برکت اسلام به ما رسید. امروز هم با قدرتِ تمام، نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران در صحنه جهانی به عنوان یک ملت شجاع که در زمینه مسائل گوناگون صاحب ایدهاند، مطرحند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : روسیه کلیدواژه(ها) : روسیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من شنیدهام که در قضایای جنگ جهانی در روسیه، شورِ علیاف... در تهییج مردم برای وارد شدن به میدان جنگ، بیشترین تأثیر را داشت؛ یعنی در خدمت اهداف مردمی قرار گرفت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : هند کلیدواژه(ها) : هند نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وقتی وضعیت ایران را با شبه قارّه مقایسه میکنم، میبینم با اینکه آنجا استعمار مستقیمِ انگلیسیها وجود داشت، اما به لحاظ فشار انسانی بر یک کشور از ناحیه قدرتهای اهریمنی دنیا، وضع ما از آنها بدتر بود. آنها از طرف نیروهای خودی و میهنىِ خودشان دچار خیانت و نفاق و فساد و وابستگی نبودند. یک مشت انگلیسی به آن کشور وارد شده بودند. خودیهای آنها عبارت بودند: از گاندی و نهرو و مولانا محمد علی و مولانا شوکت علی و جناح و غیره. آنها با انگلیسیها جنگیدند و بسیار هم زجر کشیدند؛ اما وضع ما اینگونه نبود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر - 1380/05/01 عنوان فیش : اروپا کلیدواژه(ها) : اروپا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکی، دو سال پیش، یکی از رؤسای کشورهای اروپایی به اینجا آمده بود. میدانید که در دیدارهای بینالمللىِ سطوح بالا، بسیاری از حرفها، کلیّات و نوعاً تعارفآمیز و ایدهپراکنی است. او راجع به صلح صحبت کرد که بله، ما طرفدار صلح هستیم. من خارج از پروتکلهای معمولىِ اینگونه ملاقاتها، حالت طلبگی به خودم گرفتم و گفتم شما اروپاییها جنگ را به راه میاندازید، خودتان هم دم از صلح میزنید! بزرگترین جنگهای تاریخ بشر را شما اروپاییها به راه انداختید و آن همه آدم کشته شدند. ما که این طرف دنیا بودیم، باد جنگِ شما این همه به ما خسارت وارد کرد؛ حالا هم آمدهاید و دم از صلح میزنید! «خود گویی و خود خندی، خود مرد هنرمندی». گفتم ما مشکلی به نام جنگ نداریم. هیچکدام از کشورهای اسلامی، طالب جنگ نیستند. شما از جنگ حرف میزنید، خودتان هم میآیید شعار صلح میدهید! |