[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : عمق راهبردی جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : عمق راهبردی جمهوری اسلامی نوع(ها) : جستار, فیش موضوعی متن فیش : با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اعتزاز و افتخار و مباهات به اسلام، در مسلمانان زنده شد. اسلام، عزیز شد و مسلمان احساس کرد که اسلام مایهی سربلندی اوست. این هم از برکات انقلاب اسلامی بود. اصلا یکی از ابعاد این انقلاب و به قول معروف «عمق استراتژیک انقلاب ما» همین است و دشمنان، همین را میخواهند از ما بگیرند. مثل این است که انسان خیمهای داشته باشد و دهها ریسمان در دهها سرزمین، با میخهای بلند آن را کوبیده باشند. این خیمه به گونهای استوار و پابرجا میماند که هیچ توفانی نمیتواند آن را تکان دهد. اینکه میبینید ملتهای مسلمان در آسیا و اروپا و آفریقا، به نفع انقلاب اسلامی سخن میگویند؛ از یک فتوای امام، آن طور حمایت میکنند؛ از انقلاب اسلامی، از روز فلسطین - روز قدس؛ جمعهی آخر ماه رمضان - و دیگر مناسبتها آن طور استقبال میکنند و دربارهاش شعار میدهند، همه حاکی از عمق استراتژیک جمهوری اسلامی است، که دشمنان، این را هم نمیتوانند ببینند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : انزوای سیاسی کلیدواژه(ها) : انزوای سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : انقلاب اسلامی، در سطح جهان به اسلام و مسلمین عزّت بخشید. این یک واقعیت است. پیش از آن، مسلمانان - اعم از جوامع، دولتها و شخصیتهای مسلمان - در هر جای دنیا که بودند، احساس انفعال میکردند و برای خود و پیامشان ارزشی قائل نبودند. یک عدّه متفکّرین دلسوزِ مسلمان، از اسلام دفاع میکردند؛ اما دفاع آنها نه از روی قدرت و عزّت که از روی دلسوزی و دلسوختگی بود. زیرا اسلام در غربت به سر میبرد. در افریقا،در آسیا و در خاور میانه، چقدر کشورهای اسلامی وجود دارد که در آنها نظامهایی رفت و نظامهای دیگری آمد؛ اما همه جا مسلمانان در انزوا و عزلت بودند. مثلاً کشوری مثل عراق، رژیم سلطنتی داشت. رژیم سلطنتی رفت، رژیم دیگری بر سرِ کار آمد. آن هم رفت، عدّه دیگری آمدند. بعد آنها رفتند، یک عدّهی دیگر جایشان را گرفتند. باز آن عدّه رفتند و عدّه دیگری آمدند. تا اینکه نوبت به بعثیها رسید. در تمام این نقل و انتقالها، کسانی که جایشان خالی بود، مسلمانان بودند. اکثریّت قاطع مردم عراق، مسلمانند؛ اما در تحوّلات مذکور، اصلاً خبری از حضور آنها نبود! یا فرض بفرمایید در کشور مصر - البته آنجا، جمعیتی به نام «اخوان المسلمین» بود - تحوّلی شد و رژیم سلطنتی از بین رفت. با از میان رفتن رژیم سلطنتی، رژیم جمهوری و انقلابی بر سرِ کار آمد که چهرهی شاخصش «عبدالنّاصر» بود. بعد، عبدالنّاصر مُرد، دیگری آمد. بعد او رفت، دیگری آمد. در تمام این مدّت - البته تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی - همهی تحوّلات، برکنار از جریان اسلامی و عناصر اسلامی بود. اصلاً عناصر اسلامی، کارهای نبودند. در همان انقلاب اوّلِ مصر هم، عناصر اسلامی مؤثّر بودند؛ اما به مجرّدِ اینکه حکومتِ جدید تشکیل شد، کنارشان زدند. بعضی را به زندان افکندند، بعضی را کشتند و بعضی را از صحنه خارج کردند. اینجا هم اسلام، حضوری نداشت. انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد و با پیروزی آن، در هر جای دنیا که مسلمان هشیار و آگاهی بود، احساس کرد عزّت و قدرت یافته است. در طول این سالها، بخصوص سالهای اوّلِ انقلاب، مسلمانان بسیاری از شخصیتهای برجستهی اسلام به ما گفتند: «به مجرّد اینکه صدای امام را از رادیوهایی که صدایشان در دنیا پخش میشد شنیدیم که میگفت من حکومتی به نام اسلام یا جمهوری اسلامی تأسیس خواهم کرد، هر جا بودیم ناگهان احساس پیروزی کردیم.» هر مسلمانی، هر جای دنیا بود، احساس کرد پیروز شد و عزّت و قدرت پیدا کرد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : آسیبشناسی انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : آسیبشناسی انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما نباید دشمن را کم و کوچک به حساب آوریم. باید بیدار باشیم. من به ملت ایران عرض میکنم که انقلاب، باز هم به فضل پروردگار آسیبناپذیر خواهد ماند. ولی شما در این بین مسؤولیتهایی دارید: اولاًّ وحدت خودتان را حفظ کنید. ثانیاً به تقویت روح تقوا در خود بپردازید و اتّکای به خدا را در دلهایتان محکم سازید. سِرّ اینکه امام بزرگوار که یک روز تک و تنها بود، در مقابل عظمت ظاهری دشمن تسلیم نشد، این بود که متّکی و مرتبط با خدا بود و خود را به قدرت الهی وصل میدانست. مسلّماً وقتی انسان به قدرت لایزال الهی وصل شد، شکستناپذیر میشود. موضوع دیگر اینکه، باید این کشور و این نظام را به نقطهای کاملاً آسیبناپذیر برسانید. شما ملت و دولت و مسؤولین ایران - همه و همه - باید همدستی کنید و این نظام و این کشور را صددرصد آسیبناپذیر سازید. باید قدرتتان را زیاد کنید. باید ثروتهای طبیعی را استخراج و در راه خودش مصرف کنید. باید تولید و سازندگی را در این کشور روزبهروز زیاد کنید. ملت و دولت باید رابطهشان را با هم روزبهروز بیشتر کنند؛ ملت نسبت به دولت و دولت نسبت به ملت. باید شعارهای انقلاب را زنده بدارید. باید روحیهی انقلابی را در همهی ارکان این نظام روزبهروز تقویت کنید. این کشور اگر به پا بایستد، اگر قیام کند، اگر متّکی به خدا شود و حرکت کند، به هیچ کس محتاج نیست. باید روحیهی اسرافی که در بعضی از مردم به صورت روز افزون پیدا میشود، مهار گردد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : اقتدار علمی کلیدواژه(ها) : اقتدار علمی نوع(ها) : جستار متن فیش : به راستی چقدر ملت ایران مظلوم است! ای امیرمؤمنان! ای علیبنابیطالب! ای مقتدرترین و مظلومترین انسانِ تاریخ! امروز در دنیا ملتی از پیروان تو زندگی میکند که مثل خودِ تو، مقتدرترین و مظلومترین است. ملت ایران، امروز قویترین ملتهاست. با یک محاسبهی روشن میتوان پی برد که هیچ ملتی در دنیا، به این قوّت نیست. آن محاسبه این است که ملتهای دنیا، با وجود اقتدار علمی و اقتصادی و صنعتی و برخورداری از بعضی خصلتهای خوب، مانند پشتکار و غیره، در مقابل هواهای نفسانی، حصار و مانع و رادعی درست و حسابی ندارند. اما ملت ایران، در سایهی تمسّک به دین و تقوا، هواهای نفسانی را از خود رانده است. جوانِ این ملت، در عنفوان جوانی، از لذّتهایی چشم میپوشد که هیچ جوانی در ملتهای دیگر، از آنها رو برنمیگرداند. در کجای دنیا چنین جوانانی سراغ دارید؟! ای منصفین دنیا و کسانی که نمیخواهید لجاجت کنید! شما را به خدا به این سؤال پاسخ دهید: شما در کجای دنیا سراغ دارید که جان سالمِ نیرومند، از شهوترانیِ به حرام که برای وی ممکن و میسّر هم هست، چشم بپوشد؛ از لذّتهای معمولی چشم بپوشد. امروز نه یک نفر، نه دو نفر و نه صد نفر و هزار نفر، بلکه جمع عظیمی از جوانان ملت ایران این گونهاند. البته جوانان شهوتران، هواپرست و بد هم داریم که آنها هم مثل بقیهی جوانان دنیایند. اما آن طبقهی جوانِ مؤمن، متذکّر، خاشع، خاضع، اهل عبادت، اهل سلامت و اهل تقوایی که در همه جای ایران است، دیگر در کجای دنیا دیده میشود؟! ملت ما، با این قدرت، در عین مظلومیت است. خیلی کسان، پیام مظلومیت این ملت را نشنیدند و به سبب لجاجت، حاضر نشدند حرف حقّش را بشنوند. مسلّماً لجاجت، گمراهی میآورد و شما بدانید که خصلتهای زشتِ بزرگ و عمده، از جاهای کوچکی شروع میشود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : یکی از اساسیترین پدیدههای مربوط به انقلاب اسلامی - که شاید نسبت به کمتر حادثهای در دنیا، این پدیده به این شدت وجود داشته باشد - مسألهی تبلیغات و شایعه سازی علیه جمهوری اسلامی است. برادران و خواهران! قدرتهای مخالف با اسلام و انقلاب اسلامی، مانند دولت امریکا، دولت انگلیس، صهیونیستها - البته صهیونیستها و دولت غاصب اسرائیل، ابزار دست امریکا هستند و امریکا، این دولت غاصب را اصلا برای انجام کارهای خود در خاور میانه گذاشته است - و نیز خبرگزاریها و رسانههای ارتباط جمعی وابسته به آنها، از روز اول انقلاب تاکنون، با حجم زیاد و کیفیت بالا، به تبلیغات علیه جمهوری اسلامی پرداختند و هر چه به دهنشان آمد، گفتند و میگویند. مثلا موضوع تضییع حقوق بشر که ممکن است عدهای در دنیا آن را واقعا باور کنند، از جعلیات همینهاست. میگویند: «حقوق بشر در ایران، تضییع میشود.» وقتی میگوییم «دلیلش را بگویید و مثال بیاورید»، فهرستی ارائه میدهند و میگویند: «شما اینها را اعدام کردهاید.» اینها چه کسانی هستند؟ قاچاقچیان هروئین و مرفین. یعنی محکومین به اعدام که یک بار اعدام برایشان کم است و اگر میشد بیش از یک بار اعدامشان کنند، جا داشت. آیا این نقض حقوق بشر است؟! میگویند: «ایران تروریست است.» وقتی میپرسیم «به چه دلیل میگویید ایران تروریست است و تروریسم را صادر میکند؟» میگویند: «ببینید در فلسطین و لبنان، مردم چه میکنند!» خوب؛ این به ایران چه ربطی دارد؟! البته در این شکی نیست که یک عده انسان، در فلسطین و لبنان بیدار شدند و از انقلاب اسلامی الهام گرفتند. همان عده میگویند: «چرا شما اسرائیل غاصب، صهیونیستهای بیوطن و دولت جعلی غلط اسرائیل را آوردید و بر لبنان و فلسطین مسلط کردید؟» این موضوع، به ایران چه ربطی دارد؟! آیا اگر عدهای از میهنشان دفاع کنند، به معنی تروریسم است و این به اصطلاح تروریسم را ایران صادر کرده است؟! ببینید این حرف و ادعا، چقدر مسخره است! چنین حرفهایی را شایع میکنند؛ به سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر میبرند؛ بعد روزنامهها و مجلات و رادیوها و تلویزیونها، به انتشار آن میپردازند. یک مدت که خسته شدند، دست نگه میدارند و باز بعد از یک ماه دیگر، همان حرفها را دوباره، سه باره و چهارباره تکرار میکنند! از اول انقلاب تاکنون، همین حرفها مطرح است و البته یک عده آدم سادهلوح هم باور میکنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : جوان, صحیفه سجادیه کلیدواژه(ها) : جوان, صحیفه سجادیه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جوانان، با صحیفهی سجّادیه اُنس بگیرند؛ زیرا همه چیز در این کتابِ ظاهراً دعا و باطناً همه چیز، وجود دارد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : گناه کلیدواژه(ها) : گناه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اغلبِ گمراهیهایی که وجود دارد، یا به خاطر گناهانی است که از ما سر میزند و یا به خاطر خصلتهای زشتی است که در وجودِ ما نهفته است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : گناه کلیدواژه(ها) : گناه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خصلتهای زشت، بیشتر از گناهان فعلی به گمراهی انسان میانجامد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ما، با این قدرت، در عین مظلومیت است. خیلی کسان، پیام مظلومیت این ملت را نشنیدند و به سبب لجاجت، حاضر نشدند حرف حقّش را بشنوند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : مبارزه با منکرات کلیدواژه(ها) : مبارزه با منکرات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسلّماً لجاجت، گمراهی میآورد و شما بدانید که خصلتهای زشتِ بزرگ و عمده، از جاهای کوچکی شروع میشود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : انقلاب, پیروزی, انقلاب اسلامی, پیروزی انقلاب اسلامی 57 کلیدواژه(ها) : انقلاب, پیروزی, انقلاب اسلامی, پیروزی انقلاب اسلامی 57 نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب عظیم ما از لحاظ کیفیت پیروزی، انقلابی استثنایی بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب), اعتقاد معنوی مردم به علما کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب), اعتقاد معنوی مردم به علما نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ایران، ملتی دینی، مذهبی و معتقد به روحانیت و علما بود و همین خصوصیت، نقطهی انفجار عظیمِ مردمی علیه رژیم ستمشاهی شد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : انقلاب, حضور مردم در صحنه, انقلاب اسلامی, عقاید اسلامی کلیدواژه(ها) : انقلاب, حضور مردم در صحنه, انقلاب اسلامی, عقاید اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب ما به برکت حضور مردم شکل گرفت؛ مردمی که حضورشان در صحنه، ناشی از اعتقادات دینی بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : ولایت فقیه, ولی فقیه, انقلاب اسلامی, رهبری امام خمینی کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه, ولی فقیه, انقلاب اسلامی, رهبری امام خمینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب با نیرو و ارادهی مردم و با رهبران یا رهبری که صد در صد متّکی به عواطف مردم است و مردم، عاشقانه دوستش میدارند، پیروز شده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : نفت, تاریخچه نفت در ایران, تاریخ ایران کلیدواژه(ها) : نفت, تاریخچه نفت در ایران, تاریخ ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : واقعاً مسألهی نفت، یکی از مسائل فوقالعاده تلخِ ملتِ ایران است که هنوز درست باز نشده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : ایالات متحده امریکا, انگلیس, انقلاب اسلامی, استعمار کلیدواژه(ها) : ایالات متحده امریکا, انگلیس, انقلاب اسلامی, استعمار نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب اسلامی، اوّل کاری که کرد این بود که به قطع امتیازات انگلیس و امریکا در ایران پرداخت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : انقلاب اسلامی, عزت, دستاوردهای انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, عزت, دستاوردهای انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب اسلامی، در سطح جهان به اسلام و مسلمین عزّت بخشید. این یک واقعیت است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : انقلاب اسلامی, عزت, پیروزی انقلاب اسلامی 57 کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, عزت, پیروزی انقلاب اسلامی 57 نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد و با پیروزی آن، در هر جای دنیا که مسلمان هشیار و آگاهی بود، احساس کرد عزّت و قدرت یافته است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : عزت, دستاوردهای انقلاب اسلامی, انقلاب اسلامی, پیروزی انقلاب اسلامی 57 کلیدواژه(ها) : عزت, دستاوردهای انقلاب اسلامی, انقلاب اسلامی, پیروزی انقلاب اسلامی 57 نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اعتزاز و افتخار و مباهات به اسلام، در مسلمانان زنده شد. اسلام، عزیز شد و مسلمان احساس کرد که اسلام مایهی سربلندی اوست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : استعمار, مردم ایران, مبارزات ضد استعماری ملت ایران کلیدواژه(ها) : استعمار, مردم ایران, مبارزات ضد استعماری ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این انقلاب و این ملت، منافع عظیمی را که رژیمهای استعمارگرِ امریکا و انگلیس در ایران داشتهاند، قطع کرده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : دشمن, بیداری, دشمن شناسی کلیدواژه(ها) : دشمن, بیداری, دشمن شناسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما نباید دشمن را کم و کوچک به حساب آوریم. باید بیدار باشیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : وحدت, تقوا, اتحاد ملی و انسجام اسلامی, اتحاد ملی و انسجام اسلامی, تقوای ملت, تکلیف, وظیفه ملی, ماندگاری و مصونیت و آسیبناپذیری جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت, تقوا, اتحاد ملی و انسجام اسلامی, اتحاد ملی و انسجام اسلامی, تقوای ملت, تکلیف, وظیفه ملی, ماندگاری و مصونیت و آسیبناپذیری جمهوری اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : من به ملت ایران عرض می کنم که انقلاب باز هم به فضل پروردگار آسیب ناپذیر خواهد ماند. ولی شما در این بین مسئولیتهایی دارید: اولاًّ وحدت خودتان را حفظ کنید. ثانیاً به تقویت روح تقوا در خود بپردازید و اتّکای به خدا را در دلهایتان محکم سازید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), رابطه با خدا, اتکا به خدا کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), رابطه با خدا, اتکا به خدا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سِرّ اینکه امام بزرگوار که یک روز تک و تنها بود، در مقابل عظمت ظاهری دشمن تسلیم نشد، این بود که متّکی و مرتبط با خدا بود و خود را به قدرت الهی وصل میدانست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : اعتماد به نفس ملی, اعتماد به نیروی خود, ظرفیت درونزا کلیدواژه(ها) : اعتماد به نفس ملی, اعتماد به نیروی خود, ظرفیت درونزا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سعی کنیم به خودمان متّکی باشیم و منابع خودمان را زنده و احیا کنیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ایران ملتی بزرگ و نیرویی عظیم است. منابع ایران نیز همینطور است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : خودی و غیرخودی کلیدواژه(ها) : خودی و غیرخودی نوع(ها) : جستار متن فیش : حقیقتاً باید اعتراف کنیم که امروز تحلیل و تفسیر انقلاب، کاری است که دشمنان انقلاب بیشتر از ما به آن پرداختهاند. قصدِ آنها از این تحلیل و تفسیر این است که پیام انقلاب را عوض کنند و حقیقتی را که به دست خود ملت اتّفاق افتاده و در مرئا و منظر اوست، غلط جلوه دهند. بنابراین، حرفهایی که خودیها در باب انقلاب زدند، باید جمعآوری و فهرستبندی شود و روی آنها کار فرهنگیِ درست صورت گیرد. البته تاکنون چنین کاری نشده و اگر هم شده، اندک است. بههرحال، این کار باید بشود. اما انجام نشدنش نباید مانعِ فهمیدنِ حقایق از طرف جوانان ما گردد. جوانان باید حرفهایی را که از طرف بزرگان انقلاب راجع به انقلاب، در پانزده سال اخیر زده شده است، بشنوند و آنها را مورد تأمّل قرار دهند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :نقش مؤثر نداشتن گروههای چریکی و احزاب سیاسی در پیروزی انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, تفاوت انقلاب اسلامی با سایر انقلابها, حضور مردم در انقلاب اسلامی, مبارزات چریکی در ایران, احزاب ملی, ارتش دوران پهلوی, دخالتهای آمریکا در ایران, ارتش دوران پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : انقلاب عظیم ما از لحاظ کیفیت پیروزی، انقلابی استثنایی بود. یعنی واقعاً انقلابی با این ابعادِ عظیمِ مردمی که به وسیلهی حضور مردم در خیابانها و در فضای شهرها و روستاها پدید آید و در آن، با حضور همهی مردم، علیه رژیم حاکم مبارزه شود، تا آن زمان لااقل در انقلابهای دورهی خود ما سابقه نداشت. همهی انقلابهایی که تا آن روز در اطراف و اکناف دنیا اتّفاق افتاده بود - از جمله انقلابهای چپ و مارکسیستی امریکای لاتین و افریقا و آسیا و جاهای دیگر - از نوع و شکل دیگری بود. تفاوت انقلاب ما با انقلابهای دیگر این بود که به وسیلهی یک گروه ویژهی پارتیزانی به پیروزی نرسید. البته احزابی در ایران بودند که به اقدامات پارتیزانی و چریکی دست میزدند، اما اینها در حدود سالهای 54 و 55 به کلّی فلج شده بودند. این موضوع را میتوانید از کسانی که آن روز در میدان حضور داشتند، بپرسید. ما این اوضاع را به چشم خود دیدیم. اما جوانانی که امروز از اوضاع آن زمان، مباشرتاً مطّلع نیستند، از کسانی که در جریان وقایع بودند، بپرسند. از سالهای 54 و 55 تا سال 56، گروهها و گروهکهایی که در ایرانِ آن روز، اقدام مسلّحانه میکردند - چه آنهایی که تفکّرات مارکسیستی داشتند و چه آنهایی که تفکّراتشان التقاطی بود - تقریباً از میدان خارج شده بودند و کارشان منحصر به این شده بود که مثلاً در گوشهای از کشور بمبی بگذارند و جایی منفجر شود، یا اینکه کسی را ترور کنند... اصلاً تصوّرِ اینکه یک روز مبارزهی چریکی و پارتیزانی بتواند در ایران به پیروزی برسد، تصوّری محال بود و امکانش وجود نداشت؛ همانطور که تصوّر کودتا نیز تصوّری ناممکن به نظر میرسید. در دوران معاصر، بعضی از انقلابها، یا به اصطلاح انقلابها، با یک کودتا شروع میشود. اما در ایرانِ آن روز، ارتش در چارچوبی به کلّی محدود، به وسیله امریکاییها گرفتار شده بود و عدّه ارتشیهایِ ناراضی از نظام ستمشاهیِ پلید، بخصوص در قشرهای جوان و طبقات پایینتر، بسیار بود. بسیاری از ارتشیها ناراضی بودند؛ اما کسی جرأت نداشت فکرِ مقابله با آن نظام را در سر بپروراند... ارتشیهای ایران فقط از طرف یک قدرت بالا دست مراقبت نمیشدند، بلکه در میان آنها عناصر امریکایی هم حضور داشتند. در اغلب پادگانها - بخصوص پادگانهای حسّاس - چند هزار نفر امریکایی حضور داشتند که این حضور، در بعضی از نیروها، پررنگتر بود. بنابراین، آن روز در ایران تصوّر و امکانِ کودتای نظامی وجود نداشت. احزاب سیاسیِ وقت هم، در عین ناتوانی به سر میبردند. همین احزاب ملی که امروز در دوران جمهوری اسلامی با استفاده از آزادی و بزرگواری نظام، دائم علیه حکومت حرف میزنند، مصاحبه میکنند، شبنامه میدهند و جمهوری اسلامی را متّهم به ایجاد اختناق میکنند، آن روز هم بودند؛ اما توان انجامِ هیچ اقدامی را در راه آزادی ایران نداشتند. مضاف بر این عدّهای از آنها با رجال دربار پهلوی رفاقت نزدیک داشتند و با همدیگر به عیش و نوش میپرداختند. به تعبیری دیگر، سرهایشان در یک آخور بود! یک عدّه دیگرشان که بعضاً مهندس و متخصّص شده بودند، در دستگاههای دربار پهلوی مشغول کسب و کار بودند. یعنی از آنها پولی میگرفتند، نانی به دست میآوردند و به غفلت نمیخوردند، که مبادا غفلت کنند و این تصوّر به سراغشان بیاید که میشود با آن نظام دعوا کرد! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :ممکن نبودن کودتای نظامی در رژیم پهلوی توسط ارتش کلیدواژه(ها) : ارتش دوران پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, دخالت آمریکا در ارتش رژیم پهلوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در دوران معاصر، بعضی از انقلابها، یا به اصطلاح انقلابها، با یک کودتا شروع میشود. اما در ایرانِ آن روز[رژیم پهلوی]، ارتش در چارچوبی به کلّی محدود، به وسیلهی امریکاییها گرفتار شده بود و عدّهی ارتشیهایِ ناراضی از نظام ستمشاهیِ پلید، بخصوص در قشرهای جوان و طبقات پایینتر، بسیار بود. بسیاری از ارتشیها ناراضی بودند؛ اما کسی جرأت نداشت فکرِ مقابله با آن نظام را در سر بپروراند... ارتشیهای ایران فقط از طرف یک قدرت بالا دست مراقبت نمیشدند، بلکه در میان آنها عناصر امریکایی هم حضور داشتند. در اغلب پادگانها - بخصوص پادگانهای حسّاس - چند هزار نفر امریکایی حضور داشتند که این حضور، در بعضی از نیروها، پررنگتر بود. بنابراین، آن روز در ایران تصوّر و امکانِ کودتای نظامی وجود نداشت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :مخالفت نمایندگان مجلس شورای ملی با دادن امتیازات خارجی در دورههای اوّل کلیدواژه(ها) : نمایندگان مجلس شورای ملی, سیدحسن مدرس, امتیازات استعماری, استقلال نمایندگان مجلس, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در زمانهای گذشته، بسیاری از رجال دولتی و نمایندگان مجلس شورای ملی در دو، سه دورهی اوّل که واقعاً نماینده بودند و به وسیلهی مردم انتخاب میشدند - و این، قبل از زمانی بود که رضاشاه، دست روی مجلس گذاشت - با دادن امتیازات به بیگانگان، مخالف بودند. شخصیتهای وطندوست و ملّیِ واقعی، حاضر نبودند امتیازات بدهند. اما درعینحال، جرأت مخالفت هم نداشتند. چرا جرأت نداشتند؟ چون مردم پشت سرشان نبودند و در واقع وجههی مردمی نداشتند. تا یک نخستوزیر میآمد کلمهای بگوید که بوی اصطکاک با منافع خارجیها را داشته باشد، از کار برکنارش میکردند. تا یک رجل دولتی میآمد قیافهای بگیرد و حرفی بزند که بوی اعتراض به امتیازات خارجی بدهد، فوراً از قدرت ساقطش میکردند و به دنبال کارش میرفت! اگر کسی هم مثل مرحوم مدرّس رضواناللَّهعلیه، سرسخت بود، کتکش میزدند، محبوسش میکردند، تبعیدش میکردند و بعد هم به دست قلدری مثل رضاخان، با دهان روزه، در ماه رمضان، شهیدش میکردند. رجالی که جرأت و ایمان مدرّس را نداشتند، تا یک کلمه حرف میزدند، با چشم غرّهای از طرف اربابان خارجی مواجه میشدند و فوراً سکوت میکردند. لذا امتیازات خارجیها در ایران، روزبهروز بیشتر شد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :بهرهبرداری استعماری انگلیس از نفتِ ایران از قاجاریه تا پایان حکومت رضاخان کلیدواژه(ها) : امتیازات استعماری, قرارداد دارسی, رضا شاه پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, عملکرد استعمار انگلیس در ایران, تاریخچه نفت در ایران, چپاول نفت ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در این مملکت، منبعِ ثروتی به نام «نفت» کشف شد. کشفِ نفت به منزلهی این بود که ملتی گنجی پیدا کند. تا این گنج در این مملکت کشف و پیدا شد، یک عدّه از خارجیها و عمدتاً انگلیسیها - که گناه این کار به گردن انگلیسیهاست - به ایران آمدند، بر سر این گنج نشستند، سالهای متمادی این گنج را استخراج کردند و خوردند؛ بی آنکه به روی مبارکشان بیاورند که این غصبِ مالِ ملت ایران است! آیا این غصه ندارد؟! واقعاً مسألهی نفت، یکی از مسائل فوقالعاده تلخِ ملتِ ایران است که هنوز درست باز نشده است. انگلیسیها در زمان قاجاریه به ایران آمدند و با رجال خائن آن روز، برای بردن نفت مملکت قراردادی شصت ساله بستند! (ظاهراً قرارداد دارسیِ اوّل، یک قرارداد شصت ساله بود.) قرارداد شصت ساله بسته شد تا انگلیس بیاید و نفتی را که آن روز مثل آب خوردن به آن نیاز داشت، ببرد. واقعاً برای انگلیس، نفت ارزشمندترین کالا محسوب میشد؛ چون به کارهای استعماری مشغول بود و سرزمینها را میگرفت؛ لذا و به پول احتیاج داشت. پول هم با فعالیت کارخانهها به دست میآمد و کارخانهها نیز با نفت میگشت. انگلیس به ایران آمد و نفت گرانقیمت و ارزشمندِ این مملکت را به قیمتی ارزانتر از آب برمیداشت و میبرد! اگر میخواستند به جای نفت در بشکهها آب بریزند و ببرند، شاید برایشان گرانتر تمام میشد! مدّت زمانی از انعقاد قرار داد شصت ساله نگذشته بود که رضاخان را بر سرِ کار آوردند. اواخر حکومت ضعیف قاجاریه بود و انگلیسیها کسی را میخواستند تا به قلع و قمع گردنکشانی که در گوشه و کنار ایران سربلند کرده بودند بپردازد. آنها برای اینکه کسی منافعشان را تهدید نکند، به قلدرِ گردن کلفتی که ضمناً سرسپردهی خودشان باشد، احتیاج داشتند. باری؛ رضاخان را پیدا کردند؛ به تربیت او پرداختند و به آنجا که باید برسد، رساندندش. اوّل، سردار سپه و نخستوزیر بود و بعد هم پادشاه و رئیس کشور ایران شد! چند سالی از به قدرت رسیدن رضاخان توسّط انگلیسیها نگذشته بود که او به فکر افتاد اگر بشود، پول بیشتری بابت نفت از آنها بگیرد. البته سرسپردگی او به جای خود محفوظ بود؛ اما بالاخره هر نوکری، گاهی به این فکر میافتد که مقدار بیشتری پول از ارباب خود اخّاذی کند! مزاج قلدرمآبانهی او به کمکش آمد تا با قرارداد دارسی که هنوز سی سال دیگر مانده بود تا به سر آید، برخوردِ قلدرانه کند. یعنی وارد هیأت دولت شد و قرارداد دارسی را در بخاری انداخت و سوزاند! وقتی به او گفتند «از مدّت قرارداد، سی سال دیگر باقی مانده است» گفت: «این چه قراردادی است! باید بابت نفت، پول بیشتری به ما بدهند.» آن وقت، طرفش کیست؟یک کمپانی انگلیسی! به مجرّد اینکه رضاخان با قرارداد دارسی چنین برخوردی کرد، حکومت انگلیس وارد میدان شد و های و هوی و سر و صدا به راه انداخت. نهایتاً انگلیسیها دماغ رضاخان را به خاک مالیدند و کاری کردند که همین قرار داد را که فقط سی سال دیگر از اعتبارش مانده بود، به مدّتِ شصت سال دیگر تمدید کرد! یعنی با انگلیسیها قرارداد دیگری بست. این، کاری بود که انگلیسیها از زمان قاجاریه تا پایان حکومت رضاخان در ارتباط با نفتِ ایران کردند. بعد هم زمان مصدّق رسید و زمزمهی «ملی شدن صنعت نفت» آغاز شد. انگلیسیها دوباره آمدند. اما این دفعه دیگر تنها نبودند؛ بلکه امریکاییها را نیز به همراه داشتند. در واقع، امریکاییها از سال 1332 وارد این میدان شدند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :قطع امتیازات انگلیس و امریکا در ایران ؛ اوّلین کار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : دخالتهای آمریکا در ایران, وابستگی سلسله پهلوی به مستکبرین, نفوذ آمریکا در رژیم پهلوی, محمدرضا پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, دستاوردهای انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : از سال 1332 تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیس و امریکا بر سرِ چاههای نفت، و در واقع گنج نفت ایران نشستند و تا آنجا که توانستند، برداشتند و بردند. ملت ایران چگونه دلش با اینها صاف شود؟! رژیم پهلوی، سر سپردهی انگلیس و امریکا بود و محمّدرضا، واقعاً مثل یک مأمورِ امریکا در ایران عمل میکرد. یک عامل امریکا در رأس یک رژیم وابسته، وظیفهای نداشت جز اینکه وقتی بگویند فلان نخستوزیر را بگذار و فلان نخستوزیر را بردار، اطاعت کند. آنها هر کاری میخواستند، میکردند. اگر هم یک وقت خودِ او میخواست نخستوزیری را برکنار کند و امریکاییها راضی نبودند، به امریکا میرفت و این و آن را میدید، تا اجازه دهند فلان نخستوزیر را بردارد یا بگذارد! وضعیت این گونه بود. سفرای امریکا و انگلیس در تهران، تعیین کنندهی خطوط اساسی این مملکت بودند... اینها کسانی بودند که روزگاری، شاه ایران - آن روسیاه نگونبختی که به اسمِ «شاه» در ایران بود - از سفر ایشان؛ یعنی سفیر انگلیس و سفیر امریکا در تهران، حرفشنوی داشت و هر چه آنها در مسائل اساسی این کشور میگفتند، انجام میداد. اما امروز با نظام و دولتی در ایران مواجهند که از صد عامل در مسائل اساسی کشورش، یک مورد هم منطبق با خواست امریکا نیست. با نظامی مواجهند که در بدو استقرار، اوّلین کارش قطع کردن امتیازات اینها بود. در واقع انقلاب اسلامی، اوّل کاری که کرد این بود که به قطع امتیازات انگلیس و امریکا در ایران پرداخت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :قطع امتیازات بیگانگان؛ سیاست ایران پس از انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, لانه جاسوسی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنیهای ایران و امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : این انقلاب، چون متّکی به مردم بود، نظامی را بر سرِ کار آورد که مردمی بود؛ و چون رهبر این انقلاب، محبوبیت مردمی داشت و مردم پشت سر وی حرکت میکردند، برای قطع کردن امتیازات خارجی، منتظرِ گذشتِ زمان نشد و بلافاصله امتیازات قطع گردید. البته ما، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب، روابطمان را با امریکا قطع نکردیم و فقط امتیازات آن کشور در ایران قطع شد. آنها میخواستند از نفت ما استفاده کنند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند از سرمایهگذاریهای ظالمانهای که به وسیلهی رژیم گذشته در ایران شده بود و آنها سودش را میبردند، استفاده کنند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند در ارتش - بخصوص در نیروی هوایی - حضور داشته باشند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند دستگاه جاسوسی خودشان را در سفارتخانهی سابقشان، فعّال نگه دارند؛ گفتیم: «نمیشود.» توجه داشته باشید که سفارتخانهی امریکا، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب باز بود و در اینجا کاردار و سایر مسؤولین سفارتی داشتند. بعد که جوانان مسلمان دانشجو، سفارتخانه را گرفتند، دیدند این سفارتخانه مرکزی برای ارتباط با عناصر ضدّانقلاب و ضدّ نظام جمهوری اسلامی، و وسیلهای برای بده و بستان و تقویت و وصل کردن این به آن بوده است؛ همان نقشی که سفارت انگلیس، قبل از 28 مرداد در ایران ایفا میکرد. یعنی این را ببین، آن را ببین، این را به آن وصل کن. پول به این برسان، سلاح به او برسان و تدبیر به او برسان، تا حادثهای علیه جمهوری اسلامی اتّفاق بیفتد. مشغول چنین کارهایی بودند. ملت ایران، سفارتخانهی امریکا را «لانهی جاسوسی» نامید و این واقعیت داشت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : حضور مردم در صحنه کلیدواژه(ها) : حضور مردم در صحنه نوع(ها) : جستار متن فیش : نظام پادشاهی در ایران پوک شده بود. به خاطرِ چه؟ به خاطرِ حضور مردم. مردم به چه خاطر به میدان آمدند؟ به خاطر دین. چون شعار، شعارِ اسلامی بود؛ چون پیشوایان، پیشوایانِ اسلامی و روحانیونِ مورد اعتمادِ مردم بودند. در بین مردم، کسان زیادی بودند که به روحانیون کمک میکردند و به آنها مشورت میدادند. حتّی در بعضی از شهرها، روحانیون را راهنمایی میکردند. اما عامه مردم و تودههای میلیونی در سرتاسر کشور، چون میدیدند در رأسِ علمای بزرگ و روحانیون موجّه، امام بزرگوار قرار دارند، که هم مرجع تقلید و هم روحانیای در سطح عالی دینیاند، به صحنه میآمدند. این انقلاب استثنایی، این گونه پدید آمد و به پیروزی رسید. به تعبیری دیگر، انقلاب ما به برکت حضور مردم شکل گرفت؛ مردمی که حضورشان در صحنه، ناشی از اعتقادات دینی بود. در آن روزگار، همه سیاسیّون - حتی گروههای پارتیزانی چپ؛ کمونیستها و التقاطیها که از زندانها یا بیرون زندانها با ما دوست و مرتبط بودند وبا هم رفت و آمد داشتیم و ما با آنها جلسه میگذاشتیم - یک صدا اعتراف میکردند وضعیتی که در ایران پیش آمده است، جز به پیشوایی کسی مثل امام و جز با شعارهای دینی، ممکن نبود پیش آید. یکی از مطالبی که در باب انقلاب میتوان گفت، این است. این، حقیقتی است که جلو چشم همه بود. هر کس هم اهل تحلیل باشد، غیر از این نمیتواند بگوید؛ چنان که در روزهای اوّل، احدی جز این نمیگفت. فقط یک عدّه گروهکیهای پُر رویِ گستاخ که چهار، پنج سال در زندان بودند و به برکت انقلاب و حضور مردم از زندانها نجات پیدا کردند، به محض خلاص شدن، پرچمهای خود را جلو مردم برافراشتند. مردم هم پرچمهای آنان را گرفتند، پاره کردند و به دور افکندند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : حضور مردم در صحنه کلیدواژه(ها) : حضور مردم در صحنه نوع(ها) : جستار متن فیش : انقلاب عظیم ما از لحاظ کیفیت پیروزی، انقلابی استثنایی بود. یعنی واقعاً انقلابی با این ابعادِ عظیمِ مردمی که به وسیله حضور مردم در خیابانها و در فضای شهرها و روستاها پدید آید و در آن، با حضور همه مردم، علیه رژیم حاکم مبارزه شود، تا آن زمان لااقل در انقلابهای دوره خود ما سابقه نداشت. همه انقلابهایی که تا آن روز در اطراف و اکناف دنیا اتّفاق افتاده بود - از جمله انقلابهای چپ و مارکسیستی امریکای لاتین و افریقا و آسیا و جاهای دیگر - از نوع و شکل دیگری بود. تفاوت انقلاب ما با انقلابهای دیگر این بود که به وسیله یک گروه ویژه پارتیزانی به پیروزی نرسید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : انگلیس کلیدواژه(ها) : انگلیس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مطلب دیگری كه دنبال این مطلب میآید، در خصوص كاركردِ انقلاب است. انقلاب با نیرو و اراده مردم و با رهبران یا رهبری كه صد در صد متّكی به عواطف مردم است و مردم، عاشقانه دوستش میدارند، پیروز شده است. اكنون این انقلاب میخواهد چه كار كند؟ جواب این است: اوّل كاری كه چنین انقلابی میكند، قطع امتیازهای ظالمانهای است كه بیگانگان در طول زمان در این كشور به دست آورده بودند. چنین امری، طبیعی است دیگر! هر فرد وطندوستی از اینكه ببیند فرضاً دولت انگلیس آمده است و نفت ایران را به غارت میبرد، ناراضی است و احساس ناراحتی میكند. این امری معلوم و آشكار است. در زمانهای گذشته، بسیاری از رجال دولتی و نمایندگان مجلس شورای ملی در دو، سه دوره اوّل كه واقعاً نماینده بودند و به وسیله مردم انتخاب میشدند - و این، قبل از زمانی بود كه رضاشاه، دست روی مجلس گذاشت - با دادن امتیازات به بیگانگان، مخالف بودند. شخصیتهای وطندوست و ملّیِ واقعی، حاضر نبودند امتیازات بدهند. اما در عین حال، جرأت مخالفت هم نداشتند. چرا جرأت نداشتند؟ چون مردم پشت سرشان نبودند و در واقع وجهه مردمی نداشتند. تا یك نخستوزیر میآمد كلمهای بگوید كه بوی اصطكاك با منافع خارجیها را داشته باشد، از كار بركنارش میكردند. تا یك رجل دولتی میآمد قیافهای بگیرد و حرفی بزند كه بوی اعتراض به امتیازات خارجی بدهد، فوراً از قدرت ساقطش میكردند و به دنبال كارش میرفت! اگر كسی هم مثل مرحوم مدرّس رضواناللَّهعلیه، سرسخت بود، كتكش میزدند، محبوسش میكردند، تبعیدش میكردند و بعد هم به دست قلدری مثل رضاخان، با دهان روزه، در ماه رمضان، شهیدش میكردند. رجالی كه جرأت و ایمان مدرّس را نداشتند، تا یك كلمه حرف میزدند، با چشم غرّهای از طرف اربابان خارجی مواجه میشدند و فوراً سكوت میكردند. لذا امتیازات خارجیها در ایران، روزبهروز بیشتر شد. آقایان و خانمها؛ برادران و خواهران عزیز در سرتاسر كشور! در این مملكت، منبعِ ثروتی به نام «نفت» كشف شد. كشفِ نفت به منزله این بود كه ملتی گنجی پیدا كند. تا این گنج در این مملكت كشف و پیدا شد، یك عدّه از خارجیها و عمدتاً انگلیسیها - كه گناه این كار به گردن انگلیسیهاست - به ایران آمدند، بر سر این گنج نشستند، سالهای متمادی این گنج را استخراج كردند و خوردند؛ بی آنكه به روی مباركشان بیاورند كه این غصبِ مالِ ملت ایران است! آیا این غصه ندارد؟! واقعاً مسأله نفت، یكی از مسائل فوقالعاده تلخِ ملتِ ایران است كه هنوز درست باز نشده است. انگلیسیها در زمان قاجاریه به ایران آمدند و با رجال خائن آن روز، برای بردن نفت مملكت قراردادی شصت ساله بستند! (ظاهراً قرارداد دارسیِ(10) اوّل، یك قرارداد شصت ساله بود.) قرارداد شصت ساله بسته شد تا انگلیس بیاید و نفتی را كه آن روز مثل آب خوردن به آن نیاز داشت، ببرد. واقعاً برای انگلیس، نفت ارزشمندترین كالا محسوب میشد؛ چون به كارهای استعماری مشغول بود و سرزمینها را میگرفت؛ لذا و به پول احتیاج داشت. پول هم با فعالیت كارخانهها به دست میآمد و كارخانهها نیز با نفت میگشت. انگلیس به ایران آمد و نفت گرانقیمت و ارزشمندِ این مملكت را به قیمتی ارزانتر از آب برمیداشت و میبرد! اگر میخواستند به جای نفت در بشكهها آب بریزند و ببرند، شاید برایشان گرانتر تمام میشد! مدّت زمانی از انعقاد قرار داد شصت ساله نگذشته بود كه رضاخان را بر سرِ كار آوردند. اواخر حكومت ضعیف قاجاریه بود و انگلیسیها كسی را میخواستند تا به قلع و قمع گردنكشانی كه در گوشه و كنار ایران سربلند كرده بودند بپردازد. آنها برای اینكه كسی منافعشان را تهدید نكند، به قلدرِ گردن كلفتی كه ضمناً سرسپرده خودشان باشد، احتیاج داشتند. باری؛ رضاخان را پیدا كردند؛ به تربیت او پرداختند و به آنجا كه باید برسد، رساندندش. اوّل، سردار سپه و نخستوزیر بود و بعد هم پادشاه و رئیس كشور ایران شد! چند سالی از به قدرت رسیدن رضاخان توسّط انگلیسیها نگذشته بود كه او به فكر افتاد اگر بشود، پول بیشتری بابت نفت از آنها بگیرد. البته سرسپردگی او به جای خود محفوظ بود؛ اما بالاخره هر نوكری، گاهی به این فكر میافتد كه مقدار بیشتری پول از ارباب خود اخّاذی كند! مزاج قلدرمآبانه او به كمكش آمد تا با قرارداد دارسی كه هنوز سی سال دیگر مانده بود تا به سر آید، برخوردِ قلدرانه كند. یعنی وارد هیأت دولت شد و قرارداد دارسی را در بخاری انداخت و سوزاند! وقتی به او گفتند «از مدّت قرارداد، سی سال دیگر باقی مانده است» گفت: «این چه قراردادی است! باید بابت نفت، پول بیشتری به ما بدهند.» آن وقت، طرفش كیست؟یك كمپانی انگلیسی! به مجرّد اینكه رضاخان با قرارداد دارسی چنین برخوردی كرد، حكومت انگلیس وارد میدان شد و های و هوی و سر و صدا به راه انداخت. نهایتاً انگلیسیها دماغ رضاخان را به خاك مالیدند و كاری كردند كه همین قرار داد را كه فقط سی سال دیگر از اعتبارش مانده بود، به مدّتِ شصت سال دیگر تمدید كرد! یعنی با انگلیسیها قرارداد دیگری بست. این، كاری بود كه انگلیسیها از زمان قاجاریه تا پایان حكومت رضاخان در ارتباط با نفتِ ایران كردند. بعد هم زمان مصدّق رسید و زمزمه «ملی شدن صنعت نفت» آغاز شد. انگلیسیها دوباره آمدند. اما این دفعه دیگر تنها نبودند؛ بلكه امریكاییها را نیز به همراه داشتند. در واقع، امریكاییها از سال 1332 وارد این میدان شدند. من عرض میكنم: اگر ملت ایران، بغض و نفرت از دولت انگلیس را از دل خود پاك نكرده باشد و پاك نكند، حق دارد و به نظر هر عاقلی هم، حق با ملت ایران است. كاری كه انگلیسیها با مردم ایران كردند و بلایی كه بر سرِ این ملت آوردند، هیچوقت از یادها نخواهد رفت. اینان كه امروز در گوشهای از دنیا نشستهاند و علیه ملت و دولت ایران حرفهای مغرضانه و بیمحتوا میزنند، یادشان رفته است كه این دولت ظالم با ملت ایران چه كرد! البته خدای متعال سرشان را به سنگ كوبید و آن قدرت كذا را از آنها گرفت. امروز انگلیسیها، در دنیا نه آبرویی دارند و نه از قدرت چندانی برخوردارند.به مجرّد اینكه امریكاییها احساس كردند در ایران میدانی باز وجود دارد و انگلیسیها به تنهایی قادر به جولان در این میدان نیستند، آنها هم حضور پیدا كردند. از سال 1332 تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیس و امریكا بر سرِ چاههای نفت، و در واقع گنج نفت ایران نشستند و تا آنجا كه توانستند، برداشتند و بردند. ملت ایران چگونه دلش با اینها صاف شود؟! رژیم پهلوی، سر سپرده انگلیس و امریكا بود و محمّدرضا، واقعاً مثل یك مأمورِ امریكا در ایران عمل میكرد. یك عامل امریكا در رأس یك رژیم وابسته، وظیفهای نداشت جز اینكه وقتی بگویند فلان نخستوزیر را بگذار و فلان نخستوزیر را بردار، اطاعت كند. آنها هر كاری میخواستند، میكردند. اگر هم یك وقت خودِ او میخواست نخستوزیری را بركنار كند و امریكاییها راضی نبودند، به امریكا میرفت و این و آن را میدید، تا اجازه دهند فلان نخستوزیر را بردارد یا بگذارد! وضعیت این گونه بود. سفرای امریكا و انگلیس در تهران، تعیین كننده خطوط اساسی این مملكت بودند. حال میفهمید كه چرا امریكاییها عصبانیاند؟ حال میفهمید كه وقتی دولتمردان امروز امریكا - بخصوص آن وزیر خارجه زشت و نفرتانگیزشان - دور دنیا راه میافتند و اینجا و آنجا میگویند «ما میخواهیم دولت ایران را زیر فشار بگذاریم تا سیاستهای خود را عوض كند»، این سیاستها چیست كه میخواهند عوض شود؟ اینها كسانی بودند كه روزگاری، شاه ایران - آن روسیاه نگونبختی كه به اسمِ «شاه» در ایران بود - از سفر ایشان؛ یعنی سفیر انگلیس و سفیر امریكا در تهران، حرفشنوی داشت و هر چه آنها در مسائل اساسی این كشور میگفتند، انجام میداد. اما امروز با نظام و دولتی در ایران مواجهند كه از صد عامل در مسائل اساسی كشورش، یك مورد هم منطبق با خواست امریكا نیست. با نظامی مواجهند كه در بدو استقرار، اوّلین كارش قطع كردن امتیازات اینها بود. در واقع انقلاب اسلامی، اوّل كاری كه كرد این بود كه به قطع امتیازات انگلیس و امریكا در ایران پرداخت. این هم حقیقتی دیگر راجع به این انقلاب. توجّه كنید! مطلب دوم را كه گفتیم، این شد كه این انقلاب، چون متّكی به مردم بود، نظامی را بر سرِ كار آورد كه مردمی بود؛ و چون رهبر این انقلاب، محبوبیت مردمی داشت و مردم پشت سر وی حركت میكردند، برای قطع كردن امتیازات خارجی، منتظرِ گذشتِ زمان نشد و بلافاصله امتیازات قطع گردید. البته ما، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب، روابطمان را با امریكا قطع نكردیم و فقط امتیازات آن كشور در ایران قطع شد. آنها میخواستند از نفت ما استفاده كنند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند از سرمایهگذاریهای ظالمانهای كه به وسیله رژیم گذشته در ایران شده بود و آنها سودش را میبردند، استفاده كنند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند در ارتش - بخصوص در نیروی هوایی - حضور داشته باشند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند دستگاه جاسوسی خودشان را در سفارتخانه سابقشان، فعّال نگه دارند؛ گفتیم: «نمیشود.» توجه داشته باشید كه سفارتخانه امریكا، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب باز بود و در اینجا كاردار و سایر مسؤولین سفارتی داشتند. بعد كه جوانان مسلمان دانشجو، سفارتخانه را گرفتند، دیدند این سفارتخانه مركزی برای ارتباط با عناصر ضدّانقلاب و ضدّ نظام جمهوری اسلامی، و وسیلهای برای بده و بستان و تقویت و وصل كردن این به آن بوده است؛ همان نقشی كه سفارت انگلیس، قبل از 28 مرداد در ایران ایفا میكرد. یعنی این را ببین، آن را ببین، این را به آن وصل كن. پول به این برسان، سلاح به او برسان و تدبیر به او برسان، تا حادثهای علیه جمهوری اسلامی اتّفاق بیفتد. مشغول چنین كارهایی بودند. ملت ایران، سفارتخانه امریكا را «لانه جاسوسی» نامید و این واقعیت داشت. پس، مطلب دوم این است كه انقلاب اسلامی، منافع انگلیس و امریكا را در ایران قطع كرد. در واقع، این دو، عمده كشورهایی بودند كه در مملكت ما منافع گسترده نامشروع و غیرعادلانه داشتند. البته ما رابطهمان را با دنیا حفظ كردیم و هنوز هم با انگلیس رابطه سیاسی داریم. منتها به نظر من، این رابطه از آن رابطههای متزلزل است؛ زیرا انگلیسیها نمیتوانند از ابراز دشمنی خودداری كنند و هر چندگاه یك بار، نیشی میزنند. دولت انگلیس این گونه است. اما به نظر من، بهتر است دولت انگلیس در مقابل ایران، قدری محتاطتر باشد؛ چون سابقهاش در ایران خیلی بد و سیاه است. حال كه ملت و دولت ایران، رابطه سیاسی خود را با آن كشور حفظ كردهاند، آنها باید خیلی محتاطانه عمل كنند و حرفی نزنند كه ملت ایران احساس كند همان اغراض پلید چند ده ساله را باز هم حفظ كردهاند. اگر چه انگلیسِ امروز، دیگر انگلیسِ آن روزها نیست و تمام شده است. این هم یك مطلب. .... در بین امریكاییها و انگلیسیها، گاهی آدم با وجدانی پیدا میشود كه حقیقت را میفهمد. میگوید: «چرا با ایران در میافتید؟ چرا جمهوری اسلامی را دشمن میدارید؟ چرا شایعات میپراكنید؟ اینها دروغ است و واقعیت ندارد.» اما هیجان جنونآمیزِ دشمنیِ خشن با انقلاب، در آنها به قدری زیاد است كه حرف آن فردِ با وجدان را در لابهلای حرفها و نعرههای مستانه خود گم میكنند! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تعامل با دنیا کلیدواژه(ها) : تعامل با دنیا نوع(ها) : جستار متن فیش : توجه داشته باشید كه سفارتخانه امریكا، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب باز بود و در اینجا كاردار و سایر مسؤولین سفارتی داشتند. بعد كه جوانان مسلمان دانشجو، سفارتخانه را گرفتند، دیدند این سفارتخانه مركزی برای ارتباط با عناصر ضدّانقلاب و ضدّ نظام جمهوری اسلامی، و وسیلهای برای بده و بستان و تقویت و وصل كردن این به آن بوده است؛ همان نقشی كه سفارت انگلیس، قبل از 28 مرداد در ایران ایفا میكرد. یعنی این را ببین، آن را ببین، این را به آن وصل كن. پول به این برسان، سلاح به او برسان و تدبیر به او برسان، تا حادثهای علیه جمهوری اسلامی اتّفاق بیفتد. مشغول چنین كارهایی بودند. ملت ایران، سفارتخانه امریكا را «لانه جاسوسی» نامید و این واقعیت داشت. پس، مطلب دوم این است كه انقلاب اسلامی، منافع انگلیس و امریكا را در ایران قطع كرد. در واقع، این دو، عمده كشورهایی بودند كه در مملكت ما منافع گسترده نامشروع و غیرعادلانه داشتند. البته ما رابطهمان را با دنیا حفظ كردیم و هنوز هم با انگلیس رابطه سیاسی داریم. منتها به نظر من، این رابطه از آن رابطههای متزلزل است؛ زیرا انگلیسیها نمیتوانند از ابراز دشمنی خودداری كنند و هر چندگاه یك بار، نیشی میزنند. دولت انگلیس این گونه است. اما به نظر من، بهتر است دولت انگلیس در مقابل ایران، قدری محتاطتر باشد؛ چون سابقهاش در ایران خیلی بد و سیاه است. حال كه ملت و دولت ایران، رابطه سیاسی خود را با آن كشور حفظ كردهاند، آنها باید خیلی محتاطانه عمل كنند و حرفی نزنند كه ملت ایران احساس كند همان اغراض پلید چند ده ساله را باز هم حفظ كردهاند. اگر چه انگلیسِ امروز، دیگر انگلیسِ آن روزها نیست و تمام شده است. این هم یك مطلب. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : حمایت از تولید ملی, تولید, سازندگی کشور کلیدواژه(ها) : حمایت از تولید ملی, تولید, سازندگی کشور نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : باید تولید و سازندگی را در این كشور روز به روز زیاد كنید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : دهه فجر کلیدواژه(ها) : دهه فجر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دهه مباركه فجر، عید انقلاب، عید تاریخ ایران و عید امام بزرگوار است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سعادت، در تقواست. دنیا، در تقواست. آخرت، در تقواست. فتح و پیروزی، در تقواست. و گشایش در همه امور و فرج الهی، در پرهیزكاری و تقواست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ايران، امروز قويترين ملتهاست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ملت ایران(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ما، با اين قدرت، در عين مظلوميت است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : الهام بخشی ملت ایران کلیدواژه(ها) : الهام بخشی ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : میگویند: «حقوق بشر در ایران، تضییع میشود.» وقتی میگوییم «دلیلش را بگویید و مثال بیاورید»، فهرستی ارائه میدهند و میگویند: «شما اینها را اعدام کردهاید.» اینها چه کسانی هستند؟ قاچاقچیان هروئین و مرفین. یعنی محکومین به اعدام که یک بار اعدام برایشان کم است و اگر میشد بیش از یک بار اعدامشان کنند، جا داشت. آیا این نقض حقوق بشر است!؟ میگویند: «ایران تروریست است.» وقتی میپرسیم «به چه دلیل میگویید ایران تروریست است و تروریسم را صادر میکند؟» میگویند: «ببینید در فلسطین و لبنان، مردم چه میکنند!» خوب؛ این به ایران چه ربطی دارد!؟ البته در این شکّی نیست که یک عدّه انسان، در فلسطین و لبنان بیدار شدند و از انقلاب اسلامی الهام گرفتند. همان عدّه میگویند: «چرا شما اسرائیلِ غاصب، صهیونیستهای بیوطن و دولت جعلی غلطِ اسرائیل را آوردید و بر لبنان و فلسطین مسلط کردید؟» این موضوع، به ایران چه ربطی دارد!؟ آیا اگر عدّهای از میهنشان دفاع کنند، به معنی تروریسم است و این به اصطلاح تروریسم را ایران صادر کرده است!؟ مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :راهپیایی شب و روز مردم مشهد در آستانه پیروزی انقلاب کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, نقش مردم در انقلاب اسلامی, پایبندی مردم ایران به دین, مبارزه سیاسی امام خمینی(ره) نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : ملت ایران، ملتی دینی، مذهبی و معتقد به روحانیت و علما بود و همین خصوصیت، نقطه انفجار عظیمِ مردمی علیه رژیم ستمشاهی شد. یک مرجع تقلیدِ متّفقٌ علیه نزد همه؛ یک روحانی موجّهِ عظیمالشأن که هر کس او را میشناخت به خوبی میشناخت و حتّی دشمنانش اعتراف میکردند که «انسان خوبی است»؛ یک انسان پرهیزکارِ متّقی که تنها عیب او از دیدگاه دشمنانش این بود که میگفتند مثلاً فلان جا به ما محل نگذاشته، یا معتقد به فلان عقیده فلسفی است؛ یک انسان با علم و با تقوای در سطح بالا، با امداد الهی قدم به میدانِ مبارزه گذاشت. او در طول پانزده سال، یک عدّه شاگرد، یک عدّه همکار و یک عدّه علمای در سطح مراجعِ دیگر را با خود همراه کرد. مردم هم وقتی حضور علمای مورد اعتماد را دیدند، ابتدا کم کم، بعد گروه گروه و آخر سر یکپارچه به میدان آمدند. در سال ۵۶ عدّهای از ما را به شهرهای مختلف کشور تبعید کردند که این تبعید، در اوایل یا اواسط پاییز ۵۷ به پایان رسید. بنده وقتی از تبعید به مشهد برگشتم، آنچه که در این شهر مقدّس دیدم، برایم غیر قابل باور بود. با اینکه ما در تبعید خبرها را میشنیدیم، اما واقعیتی که با آن مواجه شدیم، واقعیت عظیمی بود. در مشهد، مردم شب و روز راهپیمایی میکردند و آن راهپیماییها برایشان به صورت عادت درآمده بود. نه تنها مشهد، که همه جای کشور این گونه بود. تهران در این زمینه نقش محوری داشت؛ بعد شهرهای بزرگ؛ سپس شهرهای کوچک و نهایتاً روستاها به جنبش در آمدند و مردم در همه جا به راهپیمایی پرداختند. کیفیّت راهپیماییها هم این گونه بود که مثلاً در مراسمی، از طرف مرکزی اعلام میشد به فلان مناسبت، فلان روز راهپیمایی است. یا از طرف امام، که آن زمان در پاریس بودند، و یا از طرف مسؤولین سطح بالاىِ روحانی در تهران و شهرهای دیگر، چنین اعلانی میشد. آن گاه مردم مثل سیل به خیابانها میریختند. بتدریج دستگاههای وابسته به دولت، اداریها، نظامیها و حتی مسؤولینِ وقت هم به مردم پیوستند. بدینترتیب، نشانههای تلاشىِ رژیمِ پادشاهی آشکار شد و نهایتاً رژیم از هم پاشید. روزی که محمّدرضا از ایران فرار کرد، در واقع رژیم پادشاهی از بین رفته بود. او دید ماندنش دیگر فایدهای ندارد. لذا مجسّمهای از فرد بیچاره بدبختِ[شاپور بختیار] بدنامی که بدنامتر هم شد، درست کردند تا چند روزی رژیمِ در آستانه انحلالِ کامل را نگه دارند. او سی، چهل روز بر سرِ کار ماند، تا اینکه امام آمد و با یک اشاره دستِ ایشان، همه چیز روی هم ریخت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :استقبال گرم مردم سارایوو از حضرت آیت الله خامنه ای کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, سفر آیت الله خامنه ای به یوگسلاوی, اثرات انقلاب اسلامی, الگوگیری از انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در آن سه، چهار سال اوّل انقلاب، وقتی رهبران مسلمان و شخصیتهای اسلامی - از روشنفکر و شاعر و هنرمند گرفته تا سیاستمدار و عالِم دینی - به ایران میآمدند، به مجرّد اینکه چشمشان به امام، یا به آن حسینیّه، یا به ما، یا به مسؤولین کشور و یا به نماز جمعه میافتاد، از شوق، هایهای میگریستند و میگفتند: «شما با دنیای اسلام چه کردید!» احساس عزّت میکردند. البته هنوز هم وقتی شخصیّتهای مذکور به ایران میآیند، همین حرفها را میزنند و احساسشان همان احساس است. منتها گذشت زمان، حقایق دیگری را به وجود آورده است که بعد عرض میکنم. باری؛ همین احساس عزّتها بود که بعدها منتهی به پدید آوردن حوادث شورانگیزی از طرف مسلمانان در افریقا و آسیا شد؛ همان حوادثی که امروز دلمشغولی عمده امریکاییها و مستکبرین دنیاست. آری؛ آنها دغدغه دارند. اینکه میگویند «ایران خطرناک است»؛ اینکه میگویند «جمهوری اسلامی، منافع ما را به خطر میاندازد»؛ همه ناشی از همین دغدغههاست. الجزایر را نگاه کنید! مصر را نگاه کنید! فلسطین اشغالی را که خیال میکردند همه چیز در آن تمام شده است، نگاه کنید و ببینید اکنون مسلمانانِ آنجا چه هیجانی دارند و چه مبارزهای میکنند! در داخل اروپا، بوسنی هرزگوین را نگاه کنید و ببینید یک عدّه مسلمان، با اینکه از مسلمانی چیز زیادی هم نمیدانند، چطور با انگیزه و احساس مسلمانی - همان احساسی که انقلاب ایران به آنها داد - در مقابل دشمنانشان قیام کردند! به یاد میآورم که سالها پیش - در زمان ریاست جمهوری خود - به یوگسلاوی رفته بودیم. من ضمن بازدید از آن کشور، گفتم: «میخواهیم از بوسنی هرزگوین هم دیدن کنیم.» مقدّمات سفر به آنجا مهیّا شد و به سارایوو رفتیم. یک روز به خیابانهای سارایوو رفتم و مردم که شنیده بودند رئیس جمهور اسلامی آمده است - چون رسانههای گروهی یوگسلاوی که ما مهمانشان بودیم، عکس و گزارش و تفصیلات ما را در بلگراد منتشر کرده بودند - گروه گروه جمع شده بودند و زن و مرد، تحت تأثیر شوق و روحیه اسلامی، اشک میریختند و کف میزدند. مقصود این است که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اعتزاز و افتخار و مباهات به اسلام، در مسلمانان زنده شد. اسلام، عزیز شد و مسلمان احساس کرد که اسلام مایه سربلندی اوست. این هم از برکات انقلاب اسلامی بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :اعتراف همه سیاسیون به نقش امام (ره)در پیروزی انقلاب کلیدواژه(ها) : حضور مردم در انقلاب اسلامی, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : نظام پادشاهی در ایران پوک شده بود. به خاطرِ چه؟ به خاطرِ حضور مردم. مردم به چه خاطر به میدان آمدند؟ به خاطر دین. چون شعار، شعارِ اسلامی بود؛ چون پیشوایان، پیشوایانِ اسلامی و روحانیونِ مورد اعتمادِ مردم بودند. در بین مردم، کسان زیادی بودند که به روحانیون کمک میکردند و به آنها مشورت میدادند. حتّی در بعضی از شهرها، روحانیون را راهنمایی میکردند. اما عامه مردم و تودههای میلیونی در سرتاسر کشور، چون میدیدند در رأسِ علمای بزرگ و روحانیون موجّه، امام بزرگوار قرار دارند، که هم مرجع تقلید و هم روحانیای در سطح عالی دینیاند، به صحنه میآمدند. این انقلاب استثنایی، این گونه پدید آمد و به پیروزی رسید. به تعبیری دیگر، انقلاب ما به برکت حضور مردم شکل گرفت؛ مردمی که حضورشان در صحنه، ناشی از اعتقادات دینی بود. در آن روزگار، همه سیاسیّون - حتی گروههای پارتیزانی چپ؛ کمونیستها و التقاطیها که از زندانها یا بیرون زندانها با ما دوست و مرتبط بودند وبا هم رفت و آمد داشتیم و ما با آنها جلسه میگذاشتیم - یک صدا اعتراف میکردند وضعیتی که در ایران پیش آمده است، جز به پیشوایی کسی مثل امام و جز با شعارهای دینی، ممکن نبود پیش آید. یکی از مطالبی که در باب انقلاب میتوان گفت، این است. این، حقیقتی است که جلو چشم همه بود. هر کس هم اهل تحلیل باشد، غیر از این نمیتواند بگوید؛ چنان که در روزهای اوّل، احدی جز این نمیگفت. فقط یک عدّه گروهکیهای پُر رویِ گستاخ که چهار، پنج سال در زندان بودند و به برکت انقلاب و حضور مردم از زندانها نجات پیدا کردند، به محض خلاص شدن، پرچمهای خود را جلو مردم برافراشتند. مردم هم پرچمهای آنان را گرفتند، پاره کردند و به دور افکندند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : شعارهای انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : شعارهای انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : نظام پادشاهی در ایران پوک شده بود. به خاطرِ چه؟ به خاطرِ حضور مردم. مردم به چه خاطر به میدان آمدند؟ به خاطر دین. چون شعار، شعارِ اسلامی بود؛ چون پیشوایان، پیشوایانِ اسلامی و روحانیونِ مورد اعتمادِ مردم بودند. در بین مردم، کسان زیادی بودند که به روحانیون کمک میکردند و به آنها مشورت میدادند. حتّی در بعضی از شهرها، روحانیون را راهنمایی میکردند. اما عامه مردم و تودههای میلیونی در سرتاسر کشور، چون میدیدند در رأسِ علمای بزرگ و روحانیون موجّه، امام بزرگوار قرار دارند، که هم مرجع تقلید و هم روحانیای در سطح عالی دینیاند، به صحنه میآمدند. این انقلاب استثنایی، این گونه پدید آمد و به پیروزی رسید. به تعبیری دیگر، انقلاب ما به برکت حضور مردم شکل گرفت؛ مردمی که حضورشان در صحنه، ناشی از اعتقادات دینی بود. در آن روزگار، همه سیاسیّون - حتی گروههای پارتیزانی چپ؛ کمونیستها و التقاطیها که از زندانها یا بیرون زندانها با ما دوست و مرتبط بودند وبا هم رفت و آمد داشتیم و ما با آنها جلسه میگذاشتیم - یک صدا اعتراف میکردند وضعیتی که در ایران پیش آمده است، جز به پیشوایی کسی مثل امام و جز با شعارهای دینی، ممکن نبود پیش آید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : شعارهای انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : شعارهای انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : من به ملت ایران عرض میکنم که انقلاب، باز هم به فضل پروردگار آسیبناپذیر خواهد ماند. ولی شما در این بین مسؤولیتهایی دارید: اولاًّ وحدت خودتان را حفظ کنید. ثانیاً به تقویت روح تقوا در خود بپردازید و اتّکای به خدا را در دلهایتان محکم سازید. سِرّ این که امام بزرگوار که یک روز تک و تنها بود، در مقابل عظمت ظاهری دشمن تسلیم نشد، این بود که متّکی و مرتبط با خدا بود و خود را به قدرت الهی وصل میدانست. مسلّماً وقتی انسان به قدرت لایزال الهی وصل شد، شکستناپذیر میشود. موضوع دیگر اینکه، باید این کشور و این نظام را به نقطهای کاملاً آسیبناپذیر برسانید. شما ملت و دولت و مسؤولین ایران - همه و همه - باید همدستی کنید و این نظام و این کشور را صددرصد آسیبناپذیر سازید. باید قدرتتان را زیاد کنید. باید ثروتهای طبیعی را استخراج و در راه خودش مصرف کنید. باید تولید و سازندگی را در این کشور روزبهروز زیاد کنید. ملت و دولت باید رابطهشان را با هم روزبهروز بیشتر کنند؛ ملت نسبت به دولت و دولت نسبت به ملت. باید شعارهای انقلاب را زنده بدارید. باید روحیه انقلابی را در همه ارکان این نظام روزبهروز تقویت کنید. این کشور اگر به پا بایستد، اگر قیام کند، اگر متّکی به خدا شود و حرکت کند، به هیچ کس محتاج نیست. باید روحیه اسرافی که در بعضی از مردم به صورت روز افزون پیدا میشود، مهار گردد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : صحیفه سجادیه کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در باب ماه رمضان، چند جمله از دعای چهل و چهارم «صحیفه سجادیه»، که مربوط به همین ماه است، انتخاب کردهام و انشاءاللَّه، همین چند جمله را برای شما ترجمه میکنم. اما قبل از آن، خواهش میکنم عزیزان من، بخصوص جوانان، با صحیفه سجّادیه اُنس بگیرند؛ زیرا همه چیز در این کتابِ ظاهراً دعا و باطناً همه چیز، وجود دارد. امام سجّاد علیهالصّلاة و السّلام، در این دعا هم مثل بقیه دعاهای صحیفه سجادیه، با اینکه در مقام دعا و تضرّع است و با خدای متعال حرف میزند، اما سخن گفتنش، کأنّهُ از یک روال استدلالی و ترتیب مطلب بر دلیل و معلول بر علّت، پیروی میکند. اغلبِ دعاهای صحیفه سجادیه - تا آنجا که بنده سیر کردهام - همین حالت را دارد. همه چیز مرتّب و چیده شده است. مثل این است که یک نفر، در مقابل مستمعی نشسته و با او به صورت استدلالی و منطقی حرف میزند. همان نالههای عاشقانه هم که در صحیفه سجّادیه آمده است، همین حالت را دارد. در اینجا نیز همین طور است. امام در اوّل دعای مورد اشاره میفرماید: «الحمدللَّه الّذی جعلنا من اهله(۳)»؛ «ما را اهل حمد قرار داد.» ما از نعم الهی غافل نیستیم، و او را حمد و شکر میکنیم. او راههایی در مقابل ما باز کرده است، که به حمدش برسیم. همچنین، غایات و راههایی معیّن فرموده و ما را در این راهها به رفتن واداشته است. بعد میرسد به این جمله: «والحمدللَّه الذی جعل من تلک السّبل شهره شهر رمضان»؛ «حمد خدای را که یکی از این راههایی که ما را به او؛ به کمال و به بصیرت نسبت به معدن عظمت میرساند، همین ماه رمضان است.» امام تعبیر میکند به «شَهره»؛ یعنی «شهر خودش». شهر خدا را یکی از این راهها قرار داد. خیلی پرمعناست. اگر فکر کنیم همه ماهها ماه خدا و مال خداست؛ وقتی که مالک همه وجود، بخشی از وجود را معیّن میکند و آن را به خود نسبت خاص میدهد، معلوم میشود نسبت به این بخش، توجّه و عنایت ویژهای دارد. یکی از این بخشها، همین «شهراللَّه» است؛ شهر خدا، ماه خدا. خودِ این نسبت، در فضیلت ماه رمضان، کافی است. «شهر رمضان، شهر الصیام و شهرالاسلام.» ماه روزه؛ ماهی که روزه آن، یکی از ابزارهای بسیار کار آمد برای تهذیب نفس است؛ چرا که در آن گرسنگی کشیدن و با هوسها و اشتهاها مبارزه کردن نهفته است. شهر اسلام، یعنی شهر «اسلام الوجه لدی اللَّه»؛ «در مقابل خدا تسلیم بودن.» خوب؛ انسانی جوان است و وقتی روزه میگیرد، گرسنه است، تشنه است و تمام غرایز، او را به سمت هوس و اشتهایی میخواند. ولی او، در مقابل همه این غرایز میایستد. برای چه!؟ برای اجرای امر پروردگار. و این، تسلیم در مقابل پروردگار است. در هیچ روزی از روزهای سال، یک مسلمان، به طور عادّی، این همه در مقابل خدا تسلیم نیست که در روزهای ماه رمضان به طور عادی تسلیم است. پس، «شهر اسلام» شهر تسلیم است. امام، در ادامه دعا میفرماید: «و شهر الطّهور»؛ «شهرِ پاکیزه کننده است.» در این ماه، عواملی وجود دارد که روح ما را پاک و طاهر میکند. آن عوامل چیست؟ یکی روزه است؛ یکی تلاوت قرآن است و یکی دعا و تضرّع است. این همه دعاها، ارزاق طیبّه و طاهرهای است از مائدههای ضیافت الهی که خدای متعال در این ضیافت یک ماهه خود، مقابل مردم گذاشته است. مضمون کلام امام این است که خدا در این ضیافت، با روزه از شما پذیرایی میکند. روزه یکی از مائدههای الهی است. چنان که قرآن هم، در این ضیافت عظیم، یکی دیگر از مائدههای الهی محسوب میشود. از این مائدهها، هر چه بیشتر استفاده کنید، بنیه معنویتان قویتر خواهد شد و خواهید توانست بارهاىِ سنگینِ حرکت به سمت کمال و تعالی را راحتتر بکشید. آنگاه خوشبختی به شما نزدیکتر خواهد شد. بعد میفرماید: «و شهر التّمحیص»؛ این ماه، ماه تمحیص است. «تمحیص» یعنی چه؟ یعنی خالص کردن. مقصود این است که در این ماه، ناب و خالص شویم. عزیزان من! در وجود شما، زرِ ارزشمندی نهفته است که متأسفانه، در موارد بسیاری، این زر، با خاک، با مس و با اشیای کم قیمت، در هم آمیخته و مخلوط شده است. گنجی است در درون شما که در هم آمیخته با خار و خاشاک است. همه زحمت انبیای الهی برای این بود که من و شما بتوانیم آن زر، آن عنصر قیمتی را در وجود خودمان ناب و خالص کنیم و از بوته درآوریم. امتحانها و شدّتها در دنیا برای این است. تکلیفهاىِ سخت که خدای متعال به اشخاصی متوجّه میکند، برای این است. مجاهدت در راه خدا، برای این است. شهید، که این قدر در راه خدا ارزش دارد، همه ارزشش برای این است که با آن مجاهدتِ بزرگ و نهادنِ جان در معرض فدا کردن، توانسته است خود را ناب و خالص کند؛ مثل خالص شدنِ طلا و بیرون آمدن از بوته. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : توبه کلیدواژه(ها) : توبه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر اینکه نور توبه در دل انسان بدرخشد. اینکه مدام به ما میگویند «اگر یک گناه کردید، پشت سرِ همان گناه توبه کنید. از تکرار گناه، پشیمان شوید و تصمیم بگیرید که دیگر گناه نکنید» برای این است که فرو رفتن در باتلاق گناه، کار خطرناکی است و گاهی انسان به جایی میرسد که دیگر راه برگشتی ندارد. گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر اینکه نور توبه در دل انسان بدرخشد. اینکه مدام به ما میگویند «اگر یک گناه کردید، پشت سرِ همان گناه توبه کنید. از تکرار گناه، پشیمان شوید و تصمیم بگیرید که دیگر گناه نکنید» برای این است که فرو رفتن در باتلاق گناه، کار خطرناکی است و گاهی انسان به جایی میرسد که دیگر راه برگشتی ندارد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : توبه کلیدواژه(ها) : توبه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این ماه[رمضان]، ماه خالص شدن است و اگر درست نگاه کنیم، خالص شدن در این ماه، از راههای دیگرِ خالص شدن، آسانتر است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : توبه کلیدواژه(ها) : توبه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر اینکه نور توبه در دل انسان بدرخشد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : روزه کلیدواژه(ها) : روزه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [ ماه رمضان] شهراللَّه است؛ شهر خدا، ماه خدا. خودِ این نسبت، در فضیلت ماه رمضان، کافی است. «شهر رمضان، شهر الصیام و شهرالاسلام.» ماه روزه؛ ماهی که روزه آن، یکی از ابزارهای بسیار کار آمد برای تهذیب نفس است؛ چرا که در آن گرسنگی کشیدن و با هوسها و اشتهاها مبارزه کردن نهفته است. شهر اسلام، یعنی شهر «اسلام الوجه لدی اللَّه»؛ «در مقابل خدا تسلیم بودن.» خوب؛ انسانی جوان است و وقتی روزه میگیرد، گرسنه است، تشنه است و تمام غرایز، او را به سمت هوس و اشتهایی میخواند. ولی او، در مقابل همه این غرایز میایستد. برای چه!؟ برای اجرای امر پروردگار. و این، تسلیم در مقابل پروردگار است. در هیچ روزی از روزهای سال، یک مسلمان، به طور عادّی، این همه در مقابل خدا تسلیم نیست که در روزهای ماه رمضان به طور عادی تسلیم است. پس، «شهر اسلام» شهر تسلیم است. امام، در ادامه دعا میفرماید: «و شهر الطّهور»؛ «شهرِ پاکیزه کننده است.» در این ماه، عواملی وجود دارد که روح ما را پاک و طاهر میکند. آن عوامل چیست؟ یکی روزه است؛ یکی تلاوت قرآن است و یکی دعا و تضرّع است. این همه دعاها، ارزاق طیبّه و طاهرهای است از مائدههای ضیافت الهی که خدای متعال در این ضیافت یک ماهه خود، مقابل مردم گذاشته است. مضمون کلام امام این است که خدا در این ضیافت، با روزه از شما پذیرایی میکند. روزه یکی از مائدههای الهی است. چنان که قرآن هم، در این ضیافت عظیم، یکی دیگر از مائدههای الهی محسوب میشود. از این مائدهها، هر چه بیشتر استفاده کنید، بنیه معنویتان قویتر خواهد شد و خواهید توانست بارهاىِ سنگینِ حرکت به سمت کمال و تعالی را راحتتر بکشید. آنگاه خوشبختی به شما نزدیکتر خواهد شد مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : روزه کلیدواژه(ها) : روزه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : روزه یکی از مائدههای الهی است... از این مائدهها، هر چه بیشتر استفاده کنید، بنیه معنویتان قویتر خواهد شد و خواهید توانست بارهاىِ سنگینِ حرکت به سمت کمال و تعالی را راحتتر بکشید. آنگاه خوشبختی به شما نزدیکتر خواهد شد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : روزه کلیدواژه(ها) : روزه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما با روزه و مبارزه کردن با نفس، میتوانیم خودمان را خالص کنیم مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : روزه کلیدواژه(ها) : روزه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ماه رمضان؛ ماهی که روزه آن، یکی از ابزارهای بسیار کار آمد برای تهذیب نفس است؛ چرا که در آن گرسنگی کشیدن و با هوسها و اشتهاها مبارزه کردن نهفته است مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : دعا کلیدواژه(ها) : دعا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در این ماه [رمضان]، عواملی وجود دارد که روح ما را پاک و طاهر میکند. آن عوامل چیست؟ ... یکی دعا و تضرّع است. اینهمه دعاها، ارزاق طیبّه و طاهرهای است از مائدههای ضیافت الهی که خدای متعال در این ضیافت یکماهه خود، مقابل مردم گذاشته است مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : عزت اسلامی کلیدواژه(ها) : عزت اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انقلاب اسلامی، در سطح جهان به اسلام و مسلمین عزّت بخشید. این یک واقعیت است. پیش از آن، مسلمانان - اعم از جوامع، دولتها و شخصیتهای مسلمان - در هر جای دنیا که بودند، احساس انفعال میکردند و برای خود و پیامشان ارزشی قائل نبودند. یک عدّه متفکّرین دلسوزِ مسلمان، از اسلام دفاع میکردند؛ اما دفاع آنها نه از روی قدرت و عزّت که از روی دلسوزی و دلسوختگی بود. زیرا اسلام در غربت به سر میبرد مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : عزت اسلامی کلیدواژه(ها) : عزت اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد و با پیروزی آن، در هر جای دنیا که مسلمان هشیار و آگاهی بود، احساس کرد عزّت و قدرت یافته است. در طول این سالها، بخصوص سالهای اوّلِ انقلاب، مسلمانان بسیاری از شخصیتهای برجسته اسلام به ما گفتند: «به مجرّد اینکه صدای امام را از رادیوهایی که صدایشان در دنیا پخش میشد شنیدیم که میگفت من حکومتی به نام اسلام یا جمهوری اسلامی تأسیس خواهم کرد، هر جا بودیم ناگهان احساس پیروزی کردیم.» هر مسلمانی، هر جای دنیا بود، احساس کرد پیروز شد و عزّت و قدرت پیدا کرد. این راست بود که در آن سه، چهار سال اوّل انقلاب، وقتی رهبران مسلمان و شخصیتهای اسلامی - از روشنفکر و شاعر و هنرمند گرفته تا سیاستمدار و عالِم دینی - به ایران میآمدند، به مجرّد اینکه چشمشان به امام، یا به آن حسینیّه، یا به ما، یا به مسؤولین کشور و یا به نماز جمعه میافتاد، از شوق، هایهای میگریستند و میگفتند: «شما با دنیای اسلام چه کردید!» احساس عزّت میکردند. البته هنوز هم وقتی شخصیّتهای مذکور به ایران میآیند، همین حرفها را میزنند و احساسشان همان احساس است. منتها گذشت زمان، حقایق دیگری را به وجود آورده است .... باری؛ همین احساس عزّتها بود که بعدها منتهی به پدید آوردن حوادث شورانگیزی از طرف مسلمانان در افریقا و آسیا شد مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : عزت اسلامی کلیدواژه(ها) : عزت اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اعتزاز و افتخار و مباهات به اسلام، در مسلمانان زنده شد. اسلام، عزیز شد و مسلمان احساس کرد که اسلام مایه سربلندی اوست مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : عزت اسلامی کلیدواژه(ها) : عزت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد و با پیروزی آن، در هر جای دنیا که مسلمان هشیار و آگاهی بود، احساس کرد عزّت و قدرت یافته است مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : عزت اسلامی کلیدواژه(ها) : عزت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اعتزاز و افتخار و مباهات به اسلام، در مسلمانان زنده شد مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : عزت اسلامی کلیدواژه(ها) : عزت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : با پیروزی انقلاب اسلامی، اسلام عزیز شد و مسلمان احساس کرد که اسلام مایه سربلندی اوست مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : جهاد کلیدواژه(ها) : جهاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عزیزان من! در وجود شما، زرِ ارزشمندی نهفته است که متأسفانه، در موارد بسیاری، این زر، با خاک، با مس و با اشیای کم قیمت، در هم آمیخته و مخلوط شده است. گنجی است در درون شما که در هم آمیخته با خار و خاشاک است. همه زحمت انبیای الهی برای این بود که من و شما بتوانیم آن زر، آن عنصر قیمتی را در وجود خودمان ناب و خالص کنیم و از بوته درآوریم. مجاهدت در راه خدا، برای این است مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دهه مبارکه فجر، عید انقلاب، تاریخ ایران و عید امام بزرگوار است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : کسانی که در مقابل اسلام و انقلاب و فرمایشات امام ایستادند و لجاجت کردند، به گمراهیشان انجامید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شخص امام بزرگوارمان رضواناللَّه تعالی علیه باز کننده راه و پیشاهنگ اوّلِ صراط مستقیم بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : همه سیاسیّون یک صدا اعتراف میکردند وضعیتی که در ایران پیش آمده است، جز به پیشوایی کسی مثل امام و جز با شعارهای دینی، ممکن نبود پیش آید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سِرّ تسلیم نشدن امام بزرگوار که یک روز تک و تنها بود، در مقابل عظمت ظاهری دشمن، متّکی و مرتبط با خدا بودن و خود را به قدرت الهی وصل دانستن بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عزیزترین چیزی… که در این روزها و در این ماه [رمضان] از خدا میخواهید، «تقوا» باشد: «واسعدنی بتقواک و لا تشقنی بمعصیتک.» سعادت، در تقواست. دنیا، در تقواست. آخرت، در تقواست. فتح و پیروزی، در تقواست. و گشایش در همه امور و فرج الهی، در پرهیزکاری و تقواست. پس، از خدا بخواهیم که دل با تقوا به ما عنایت کند. یعنی به جای اینکه دل ما جذبِ هوسها و هواها شود و انگیزههای دنیایی و مادّی و شخصی و حقیر، ما را به سوی خود جذب کند، اراده خدا جذبمان سازد و محبت او، ما را به خود جذب نماید و این، بر همه کارهای ما، پرتو افکن باشد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : به تقویت روح تقوا در خود بپردازید و اتّکای به خدا را در دلهایتان محکم سازید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عزیزترین چیزی که در ماه رمضان از خدا میخواهید، «تقوا» باشد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سعادت، در تقواست. دنیا، آخرت، فتح و پیروزی، در تقواست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : گشایش در همه امور و فرج الهی، در پرهیزکاری و تقواست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از خدا بخواهیم که دل با تقوا به ما عنایت کند. یعنی به جای اینکه انگیزههای دنیایی و حقیر، ما را به سوی خود جذب کند، اراده خدا جذبمان سازد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : ماه مبارک رمضان کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ماه رمضان، ماه خالص شدن است مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : ماه مبارک رمضان کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ماه رمضان، ماهی است که میشود با تذکّر و توجّه در آن، به جبرانِ کردههای ناپسند پرداخت مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : ماه مبارک رمضان کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در باب ماه رمضان ... امام در اوّل دعای[چهل و چهارم «صحیفه سجادیه»] ... میفرماید: «الحمدللَّه الّذی جعلنا من اهله»؛ «ما را اهل حمد قرار داد.» ما از نعم الهی غافل نیستیم، و او را حمد و شکر میکنیم. او راههایی در مقابل ما باز کرده است، که به حمدش برسیم. همچنین، غایات و راههایی معیّن فرموده و ما را در این راهها به رفتن واداشته است. بعد میرسد به این جمله: «والحمدللَّه الذی جعل من تلک السّبل شهره شهر رمضان»؛ «حمد خدای را که یکی از این راههایی که ما را به او؛ به کمال و به بصیرت نسبت به معدن عظمت میرساند، همین ماه رمضان است.» امام تعبیر میکند به «شَهره»؛ یعنی «شهر خودش». شهر خدا را یکی از این راهها قرار داد. خیلی پرمعناست. اگر فکر کنیم همه ماهها ماه خدا و مال خداست؛ وقتی که مالک همه وجود، بخشی از وجود را معیّن میکند و آن را به خود نسبت خاص میدهد، معلوم میشود نسبت به این بخش، توجّه و عنایت ویژهای دارد. یکی از این بخشها، همین «شهراللَّه» است؛ شهر خدا، ماه خدا. خودِ این نسبت، در فضیلت ماه رمضان، کافی است. «شهر رمضان، شهر الصیام و شهرالاسلام.» ماه روزه؛ ماهی که روزه آن، یکی از ابزارهای بسیار کار آمد برای تهذیب نفس است؛ چرا که در آن گرسنگی کشیدن و با هوسها و اشتهاها مبارزه کردن نهفته است. شهر اسلام، یعنی شهر «اسلام الوجه لدی اللَّه»؛ «در مقابل خدا تسلیم بودن.» خوب؛ انسانی جوان است و وقتی روزه میگیرد، گرسنه است، تشنه است و تمام غرایز، او را به سمت هوس و اشتهایی میخواند. ولی او، در مقابل همه این غرایز میایستد. برای چه!؟ برای اجرای امر پروردگار. و این، تسلیم در مقابل پروردگار است. در هیچ روزی از روزهای سال، یک مسلمان، به طور عادّی، این همه در مقابل خدا تسلیم نیست که در روزهای ماه رمضان به طور عادی تسلیم است. پس، «شهر اسلام» شهر تسلیم است. امام، در ادامه دعا میفرماید: «و شهر الطّهور»؛ «شهرِ پاکیزه کننده است.» در این ماه، عواملی وجود دارد که روح ما را پاک و طاهر میکند. آن عوامل چیست؟ یکی روزه است؛ یکی تلاوت قرآن است و یکی دعا و تضرّع است. این همه دعاها، ارزاق طیبّه و طاهرهای است از مائدههای ضیافت الهی که خدای متعال در این ضیافت یک ماهه خود، مقابل مردم گذاشته است. مضمون کلام امام این است که خدا در این ضیافت، با روزه از شما پذیرایی میکند. بعد میفرماید: «و شهر التّمحیص»؛ این ماه، ماه تمحیص است. «تمحیص» یعنی چه؟ یعنی خالص کردن. مقصود این است که در این ماه، ناب و خالص شویم... این ماه، ماه خالص شدن است و اگر درست نگاه کنیم، خالص شدن در این ماه، از راههای دیگرِ خالص شدن، آسانتر است. ما با همین روزه و مبارزه کردن با نفس، میتوانیم خودمان را خالص کنیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : قوه مجریه کلیدواژه(ها) : قوه مجریه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت و دولت باید رابطهشان را با هم روزبهروز بیشتر کنند؛ ملت نسبت به دولت و دولت نسبت به ملت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : قوه مجریه کلیدواژه(ها) : قوه مجریه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت و دولت باید رابطهشان را با هم روزبهروز بیشتر کنند؛ ملت نسبت به دولت و دولت نسبت به ملت. باید شعارهای انقلاب را زنده بدارید. باید روحیه انقلابی را در همه ارکان این نظام روزبهروز تقویت کنید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :فرج الهی، در تقواست کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : قال اللَّه الحکیم فی کتابه: «شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن. هدىً للنّاس و بیّنات منالهدی و الفرقان». (۱) همه برادران و خواهران عزیز نمازگزار را به توشهبرداری از این روز و این ماه دعوت میکنم. حقیقتاً اگر ما در این ایام پربرکت و ساعات مغتنم، با چشم باز و دل نورانی به روزها و شبها و دقایق نگاه کنیم، ارزش آنها را برای سعادت، معنویت، آینده و دنیای خود خواهیم دانست. چون این روزها و ساعات را، خداوندِ مالک الوجود و خالقالخلق که همه چیز متعلق به اوست، شرافت و ارزش بخشیده و ما را در استفاده از این ساعات و ایام و لیالی، مفتخر به اذن و هدایت خود فرموده است. بهترین توشهها در این ساعات با برکت، انس باخدای متعال، رو کردن به او، دل بستن به او، خواستن از او و سخن گفتن با اوست. عزیزترین چیزی هم که در این روزها و در این ماه از خدا میخواهید، «تقوا» باشد: «واسعدنی بتقواک و لا تشقنی بمعصیتک. (۲)» سعادت، در تقواست. دنیا، در تقواست. آخرت، در تقواست. فتح و پیروزی، در تقواست. و گشایش در همه امور و فرج الهی، در پرهیزکاری و تقواست. پس، از خدا بخواهیم که دل با تقوا به ما عنایت کند. یعنی به جای اینکه دل ما جذبِ هوسها و هواها شود و انگیزههای دنیایی و مادّی و شخصی و حقیر، ما را به سوی خود جذب کند، اراده خدا جذبمان سازد و محبت او، ما را به خود جذب نماید و این، بر همه کارهای ما، پرتو افکن باشد. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 185 شَهرُ رَمَضانَ الَّذي أُنزِلَ فيهِ القُرآنُ هُدًى لِلنّاسِ وَبَيِّناتٍ مِنَ الهُدىٰ وَالفُرقانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهرَ فَليَصُمهُ ۖ وَمَن كانَ مَريضًا أَو عَلىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن أَيّامٍ أُخَرَ ۗ يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ اليُسرَ وَلا يُريدُ بِكُمُ العُسرَ وَلِتُكمِلُوا العِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلىٰ ما هَداكُم وَلَعَلَّكُم تَشكُرونَ ترجمه : (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را میخواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید! 2 ) إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 342؛ البلد الأمين و الدرع الحصين، ص: 253؛ مفاتیح الجنان، دعای عرفه امام حسین علیه السلام ؛ وَ مِنْ جُمْلَةِ اَلْأَدْعِيَةِ اَلْمَشْهُورَةِ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ دُعَاءُ اَلْإِمَامِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ...اَللَّهُمَّ اِجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ وَ لاَ تُشْقِنِي بِمَعْصِيَتِكَ وَ خِرْ لِي فِي قَضَائِكَ وَ بَارِكْ لِي فِي قَدَرِكَ حَتَّى لاَ أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لاَ تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ ... ترجمه : اى خدا به من آن مقام ترس و خشيت از جلال و عظمتت را عطا كن كه گويا تو را مىبينم و مرا به تقوى و طاعتت سعادت بخش و به عصيانت شقاوتمند مگردان و قضا و قدرت را بر من خير و مبارك ساز تا در خوش و ناخوش مقدراتت آنچه دير مىخواهى بر من زودتر دوست ندارم و آنچه زودتر مىخواهى ديرتر مايل نباشم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :ماه مبارک رمضان در دعای 44 صحیفه سجادیه کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان نوع(ها) : حدیث متن فیش : در باب ماه رمضان، چند جمله از دعای چهل و چهارم «صحیفه سجادیه»، که مربوط به همین ماه است، انتخاب کردهام و انشاءاللَّه، همین چند جمله را برای شما ترجمه میکنم. اما قبل از آن، خواهش میکنم عزیزان من، بخصوص جوانان، با صحیفه سجّادیه اُنس بگیرند؛ زیرا همه چیز در این کتابِ ظاهراً دعا و باطناً همه چیز، وجود دارد. امام سجّاد علیهالصّلاة و السّلام، در این دعا هم مثل بقیه دعاهای صحیفه سجادیه، با اینکه در مقام دعا و تضرّع است و با خدای متعال حرف میزند، اما سخن گفتنش، کأنّهُ از یک روال استدلالی و ترتیب مطلب بر دلیل و معلول بر علّت، پیروی میکند. اغلبِ دعاهای صحیفه سجادیه - تا آنجا که بنده سیر کردهام - همین حالت را دارد. همه چیز مرتّب و چیده شده است. مثل این است که یک نفر، در مقابل مستمعی نشسته و با او به صورت استدلالی و منطقی حرف میزند. همان نالههای عاشقانه هم که در صحیفه سجّادیه آمده است، همین حالت را دارد. در اینجا نیز همین طور است. امام در اوّل دعای مورد اشاره میفرماید: «الحمدللَّه الّذی جعلنا من اهله(1)»؛ «ما را اهل حمد قرار داد.» ما از نعم الهی غافل نیستیم، و او را حمد و شکر میکنیم. او راههایی در مقابل ما باز کرده است، که به حمدش برسیم. همچنین، غایات و راههایی معیّن فرموده و ما را در این راهها به رفتن واداشته است. بعد میرسد به این جمله: «والحمدللَّه الذی جعل من تلک السّبل شهره شهر رمضان»؛ «حمد خدای را که یکی از این راههایی که ما را به او؛ به کمال و به بصیرت نسبت به معدن عظمت میرساند، همین ماه رمضان است.» امام تعبیر میکند به «شَهره»؛ یعنی «شهر خودش». شهر خدا را یکی از این راهها قرار داد. خیلی پرمعناست. اگر فکر کنیم همه ماهها ماه خدا و مال خداست؛ وقتی که مالک همه وجود، بخشی از وجود را معیّن میکند و آن را به خود نسبت خاص میدهد، معلوم میشود نسبت به این بخش، توجّه و عنایت ویژهای دارد. یکی از این بخشها، همین «شهراللَّه» است؛ شهر خدا، ماه خدا. خودِ این نسبت، در فضیلت ماه رمضان، کافی است. «شهر رمضان، شهر الصیام و شهرالاسلام.» ماه روزه؛ ماهی که روزه آن، یکی از ابزارهای بسیار کار آمد برای تهذیب نفس است؛ چرا که در آن گرسنگی کشیدن و با هوسها و اشتهاها مبارزه کردن نهفته است. شهر اسلام، یعنی شهر «اسلام الوجه لدی اللَّه»؛ «در مقابل خدا تسلیم بودن.» خوب؛ انسانی جوان است و وقتی روزه میگیرد، گرسنه است، تشنه است و تمام غرایز، او را به سمت هوس و اشتهایی میخواند. ولی او، در مقابل همه این غرایز میایستد. برای چه!؟ برای اجرای امر پروردگار. و این، تسلیم در مقابل پروردگار است. در هیچ روزی از روزهای سال، یک مسلمان، به طور عادّی، این همه در مقابل خدا تسلیم نیست که در روزهای ماه رمضان به طور عادی تسلیم است. پس، «شهر اسلام» شهر تسلیم است. امام، در ادامه دعا میفرماید: «و شهر الطّهور»؛ «شهرِ پاکیزه کننده است.» در این ماه، عواملی وجود دارد که روح ما را پاک و طاهر میکند. آن عوامل چیست؟ یکی روزه است؛ یکی تلاوت قرآن است و یکی دعا و تضرّع است. این همه دعاها، ارزاق طیبّه و طاهرهای است از مائدههای ضیافت الهی که خدای متعال در این ضیافت یک ماهه خود، مقابل مردم گذاشته است. مضمون کلام امام این است که خدا در این ضیافت، با روزه از شما پذیرایی میکند. روزه یکی از مائدههای الهی است. چنان که قرآن هم، در این ضیافت عظیم، یکی دیگر از مائدههای الهی محسوب میشود. از این مائدهها، هر چه بیشتر استفاده کنید، بنیه معنویتان قویتر خواهد شد و خواهید توانست بارهاىِ سنگینِ حرکت به سمت کمال و تعالی را راحتتر بکشید. آنگاه خوشبختی به شما نزدیکتر خواهد شد. بعد میفرماید: «و شهر التّمحیص»؛ این ماه، ماه تمحیص است. «تمحیص» یعنی چه؟ یعنی خالص کردن. مقصود این است که در این ماه، ناب و خالص شویم. 1 ) دعای 44 صحیفه سجادیه وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ ؛ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي هَدَانَا لِحَمْدِهِ، وَ جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِهِ لِنَكُونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ اَلشَّاكِرِينَ، وَ لِيَجْزِيَنَا عَلَى ذَلِكَ جَزَاءَ اَلْمُحْسِنِينَ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي حَبَانَا بِدِينِهِ ، وَ اِخْتَصَّنَا بِمِلَّتِهِ، وَ سَبَّلَنَا فِي سُبُلِ إِحْسَانِهِ لِنَسْلُكَهَا بِمَنِّهِ إِلَى رِضْوَانِهِ ، حَمْداً يَتَقَبَّلُهُ مِنَّا، وَ يَرْضَى بِهِ عَنَّا وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي جَعَلَ مِنْ تِلْكَ اَلسُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ ، شَهْرَ اَلصِّيَامِ، وَ شَهْرَ اَلْإِسْلاَمِ ، وَ شَهْرَ اَلطَّهُورِ ، وَ شَهْرَ اَلتَّمْحِيصِ، وَ شَهْرَ اَلْقِيَامِ اَلَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ اَلْقُرْآنُ ، هُدىً لِلنّٰاسِ، وَ بَيِّنٰاتٍ مِنَ اَلْهُدىٰ وَ اَلْفُرْقٰانِ... ترجمه : شكر خداوندى را سزاست كه ما را به حمد و ستايش خود هدايت فرمود و ما را از سپاسگزاران قرار داد تا نسبت به احسان او سپاس گوييم و او به ما پاداش نيكوكاران را عطا فرمايد. و سپاس خداوندى را كه ما را براى دين خود بر گزيد و آيينش را اختصاصا به ما ارزانى داشت و ما را در طريق احسانش به پيش برد تا با لطف او به سوى رضوانش حركت كنيم. ستايشى كه آن را از ما قبول فرمايد و با آن از ما خشنود گردد. و ستايش خدايى را سزاست كه يكى از راههاى رضوانش را ماه خودش يعنى ماه رمضان قرار داد، ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه پاكسازى درونى و ماه قيام، ماهى كه در آن قرآن به عنوان كتاب راهنمايى مردم همراه با حجتهاى روشن هدايت و براهين جدا كنندۀ حق از باطل نازل شده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :عاقبت گناه، گمراهی است کلیدواژه(ها) : گناه, اثر گناه, توبه نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : این ماه [ماه مبارک رمضان]، ماه خالص شدن است و اگر درست نگاه کنیم، خالص شدن در این ماه، از راههای دیگرِ خالص شدن، آسانتر است. ما با همین روزه و مبارزه کردن با نفس، میتوانیم خودمان را خالص کنیم. اغلبِ گمراهیهایی که وجود دارد، یا به خاطر گناهانی است که از ما سر میزند و یا به خاطر خصلتهای زشتی است که در وجودِ ما نهفته است. «ثمّ کان عاقبة الذین اساؤا السوای ان کذّبوا بایات اللَّه». (1) گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر اینکه نور توبه در دل انسان بدرخشد. اینکه مدام به ما میگویند «اگر یک گناه کردید، پشت سرِ همان گناه توبه کنید. از تکرار گناه، پشیمان شوید و تصمیم بگیرید که دیگر گناه نکنید» برای این است که فرو رفتن در باتلاق گناه، کار خطرناکی است و گاهی انسان به جایی میرسد که دیگر راه برگشتی ندارد. یکی گناه است که وسیله گمراه شدن میگردد و یکی هم خصلتهای ناپسند است. خصلتهای زشت، بیشتر از گناهان فعلی به گمراهی انسان میانجامد. اگر ما در هر کار و هر حرف و هر عقیدهای، خودپرست و خودرأی باشیم، همدیگر را تخطئه کنیم و بگوییم «فقط من درست فهمیدم و من درست عمل میکنم»، آن گاه به هیچ مشورت واستدلال و منطقی اعتنا نکنیم و به هیچ حرف حقّی گوش نسپاریم؛ اگر حسد در وجود ما چنان ریشه دوانیده باشد که به خاطر آن، زیبا را زشت ببینیم و حاضر نباشیم حقیقت درخشانی را در جایی تصدیق کنیم؛ اگر حبِّ شهرت، حبِّ مقام و حبِّ مال، ما را از پذیرش حقیقت باز دارد، اینجاست که پذیرای صفات خطرناکِ گمراه کننده شدهایم. اغلب کسانی که میبینید در دنیا گمراه شدند، از این گذرگاهها گمراه شدند. والاّ «کلّ مولود یولد علی الفطره. (2)» پاکی در همه روحها وجود دارد، و همه وجدان حق بین دارند؛ اما این چشمه نورانی و درخشان را با هواهای نفسانی و خصلتهای زشت - که بعضی ارثی و بعضی کسبی است - گل اندود میکنند. 1 ) الكافي، ج2، ص: 13؛ التوحيد (للصدوق)، ص: 331؛ أمالي المرتضى، ج2، ص: 82؛ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى اَلْفِطْرَةِ ترجمه : رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرموده:هر نوزاد بر فطرت زاده شود. 1 ) سوره مبارکه الروم آیه 10 ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساءُوا السّوأىٰ أَن كَذَّبوا بِآياتِ اللَّهِ وَكانوا بِها يَستَهزِئونَ ترجمه : سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :باید از خدا درخواست کرد کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی, توحید, الله (جل جلاله), تقرب, رابطه با خدا, محضر خدا نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : ماه رمضان، ماهی است که میشود با تذکّر و توجّه در آن، به جبرانِ کردههای ناپسند پرداخت. در «دعای ابوحمزه»، عبارتی بسیار تکاندهنده وجود دارد؛ که آن عبارت، این است: «و اعلم انّک للرّاجی بموضع اجابةٍ و للملهوفین بمرصد اغاثةٍ و انّ فی اللّهف الی جودک و الرّضا بقضائک عوضاً من منع الباخلین و مندوحةً عمّا فی ایدی المستأثرین و انّ الراحل الیک قریبُ المسافةِ و انّک لاتحتجب عن خلقک الاّ ان تحجبهم الاعمال دونک. (1)» فرد دعا خوان و ثناگو، عرض میکند: «ای خدای من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزینِ پناه بردن به دیگران کردم و میدانم اگر کسی به سوی تو بیاید، راه نزدیک است...» هر جا هستید، هر که هستید، در هر لباسی هستید، در هر سنّی هستید؛ ای جوان! ای پسر و دختر جوان! ای مرد و زن میانسال! ای پیرمردان و پیرزنان! ای فقرا! ای اغنیا! ای علما! ای متوسّطالسوادها! هر که هستید، اگر احساس نیاز به خدا میکنید - که هر انسانِ سالمی این احساس را میکند - بدانید که خدا نزدیک است! یک لحظه دلتان را به خدا متوجّه کنید؛ جواب را خواهید شنید. ممکن نیست کسی با خدا از روی دل حرف بزند، ولی جواب الهی را نشنود! خدا به ما جواب میدهد. وقتی دیدید دلِ شما ناگهان منقلب شد، این همان جوابِ خداست. وقتی دیدید اشکِ شما جاری شد، وقتی دیدید روح شما به اهتزار در آمد، وقتی دیدید طلب، با همه وجود از سر تا پای شما جاری شد، بدانید این همان پاسخ الهی است؛ این همان جواب خداست و جواب بعدی هم اجابت است؛ اجابت این خواستهها انشاءاللَّه، که در قرآن فرمود: «واسئلوا اللَّه مِن فَضله». (2) از خدا بخواهید. «و لیس من عادتک ان تأمر بالسؤال و تمنع العطیّه.» (3) بگویید، سؤال کنید، بخواهید و مگر میشود که بخواهید و ندهد!؟ البته اقتضائات زمان و مکان و خصوصیات و نظایر آن هم، در خواستن از خدا مؤثّر است. 1 ) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص: 582؛ إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 68؛ مفاتیح الجنان ، دعای ابوحمزه ثمالی رَوَى أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِيُّ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ ص يُصَلِّي عَامَّةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ السَّحَرُ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاء... اللَّهُمَّ إِنِّي أَجِدُ سُبُلَ الْمَطَالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةً وَ مَنَاهِلَ الرَّجَاءِ إِلَيْكَ مُتْرَعَةً وَ الِاسْتِعَانَةَ بِفَضْلِكَ لِمَنْ أَمَّلَكَ مُبَاحَةً وَ أَبْوَابَ الدُّعَاءِ إِلَيْكَ لِلصَّارِخِينَ مَفْتُوحَةً وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِي بِمَوْضِعِ إِجَابَةِ وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ أَنَّ فِي اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِي أَيْدِي الْمُسْتَأْثِرِينَ وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِي وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِي وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِي وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّي وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ وَ لَجَئِي إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ وَ ثِقَتِي بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّي أَنْ لَا رَبَّ لِي غَيْرُكَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَك ترجمه : اى خدا!من راه حوايج خلق را به سوى تو باز مىبينم و چشمهاى اميد بندگان را به درگاهت پرآب مىيابم و يارى جستن به فضل و كرمت براى هركس كه به تو آرزومند است مباح و آسان است و درهاى دعاى فريادخواهان به سوى تو باز است و محققا مىدانم كه تو براى حاجت اميدواران اجابتكنندهاى و به حال پريشانخاطران فريادرسى؛و مىدانم كه در ناليدن به درگاه جود و احسانت و در رضاى به قضا و قدرتت بهترين عوض است از بخل مردم بخيل و بىنيازى است از اندوختهى در دست دنياطلبان؛و هركه به سوى تو سفر كند راهش بسيار نزديك است و تو از نظر بصيرت خلق پنهان نيستى،جز آنكه آمال و آرزوهايى كه به غير تو دارند حجاب آنها از شهود جمالت گرديده است. و من جوياى توام و در حوايجم رو به تو آوردهام و به درگاه تو استغاثه مىكنم و پناه مىجويم و در دعا متوسل به لطف توام بدون آنكه لايق آن باشم كه دعاى مرا مستجاب كنى يا مستوجب عفو و بخشايشت گردانى،بلكه توجهم به تو به صرف كرم و احسان توست و اطمينان خاطرم به صدق وعدهى(لطف)تو و پناهم بر ايمان به يكتايى توست و يقينم به معرفت حضرتت كه مىدانم مرا پروردگارى غير تو نيست و جز تو خدايى نخواهد بود تو يكتا و بىشريكى. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : لانه جاسوسی کلیدواژه(ها) : لانه جاسوسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ایران، سفارتخانه امریکا را «لانه جاسوسی» نامید و این واقعیت داشت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : لانه جاسوسی کلیدواژه(ها) : لانه جاسوسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این انقلاب، چون متّکی به مردم بود، نظامی را بر سرِ کار آورد که مردمی بود؛ و چون رهبر این انقلاب، محبوبیت مردمی داشت و مردم پشت سر وی حرکت میکردند، برای قطع کردن امتیازات خارجی، منتظرِ گذشتِ زمان نشد و بلافاصله امتیازات قطع گردید. البته ما، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب، روابطمان را با امریکا قطع نکردیم و فقط امتیازات آن کشور در ایران قطع شد. آنها میخواستند از نفت ما استفاده کنند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند از سرمایهگذاریهای ظالمانهای که به وسیله رژیم گذشته در ایران شده بود و آنها سودش را میبردند، استفاده کنند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند در ارتش - بخصوص در نیروی هوایی - حضور داشته باشند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند دستگاه جاسوسی خودشان را در سفارتخانه سابقشان، فعّال نگه دارند؛ گفتیم: «نمیشود.» توجه داشته باشید که سفارتخانه امریکا، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب باز بود و در اینجا کاردار و سایر مسؤولین سفارتی داشتند. بعد که جوانان مسلمان دانشجو، سفارتخانه را گرفتند، دیدند این سفارتخانه مرکزی برای ارتباط با عناصر ضدّانقلاب و ضدّ نظام جمهوری اسلامی، و وسیلهای برای بده و بستان و تقویت و وصل کردن این به آن بوده است؛ همان نقشی که سفارت انگلیس، قبل از ۲۸ مرداد در ایران ایفا میکرد. یعنی این را ببین، آن را ببین، این را به آن وصل کن. پول به این برسان، سلاح به او برسان و تدبیر به او برسان، تا حادثهای علیه جمهوری اسلامی اتّفاق بیفتد. مشغول چنین کارهایی بودند. ملت ایران، سفارتخانه امریکا را «لانه جاسوسی» نامید و این واقعیت داشت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تسخیر لانه جاسوسی کلیدواژه(ها) : تسخیر لانه جاسوسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انقلاب، چون متّکی به مردم بود، نظامی را بر سرِ کار آورد که مردمی بود؛ و چون رهبر این انقلاب، محبوبیت مردمی داشت و مردم پشت سر وی حرکت میکردند، برای قطع کردن امتیازات خارجی، منتظرِ گذشتِ زمان نشد و بلافاصله امتیازات قطع گردید. البته ما، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب، روابطمان را با امریکا قطع نکردیم و فقط امتیازات آن کشور در ایران قطع شد. آنها میخواستند از نفت ما استفاده کنند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند از سرمایهگذاریهای ظالمانهای که به وسیله رژیم گذشته در ایران شده بود و آنها سودش را میبردند، استفاده کنند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند در ارتش - بخصوص در نیروی هوایی - حضور داشته باشند؛ گفتیم: «نمیشود.» میخواستند دستگاه جاسوسی خودشان را در سفارتخانه سابقشان، فعّال نگه دارند؛ گفتیم: «نمیشود.» توجه داشته باشید که سفارتخانه امریکا، تا ماهها پس از پیروزی انقلاب باز بود و در اینجا کاردار و سایر مسؤولین سفارتی داشتند. بعد که جوانان مسلمان دانشجو، سفارتخانه را گرفتند، دیدند این سفارتخانه مرکزی برای ارتباط با عناصر ضدّانقلاب و ضدّ نظام جمهوری اسلامی، و وسیلهای برای بده و بستان و تقویت و وصل کردن این به آن بوده است؛ همان نقشی که سفارت انگلیس، قبل از ۲۸ مرداد در ایران ایفا میکرد. یعنی این را ببین، آن را ببین، این را به آن وصل کن. پول به این برسان، سلاح به او برسان و تدبیر به او برسان، تا حادثهای علیه جمهوری اسلامی اتّفاق بیفتد. مشغول چنین کارهایی بودند. ملت ایران، سفارتخانه امریکا را «لانه جاسوسی» نامید و این واقعیت داشت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تسخیر لانه جاسوسی کلیدواژه(ها) : تسخیر لانه جاسوسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جوانان مسلمان دانشجو، سفارتخانه آمریکا را گرفتند، دیدند این سفارتخانه مرکزی برای ارتباط با عناصر ضدّانقلاب و ضدّ نظام جمهوری اسلامی، و وسیلهای برای بده و بستان و تقویت و وصل کردن این به آن بوده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : تسخیر لانه جاسوسی کلیدواژه(ها) : تسخیر لانه جاسوسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ایران، سفارتخانه امریکا را«لانه جاسوسی» نامید و این واقعیت داشت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : اتکا به خدا کلیدواژه(ها) : اتکا به خدا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انقلاب، ... به فضل پروردگار آسیبناپذیر خواهد ماند. ولی شما [ملت ایران]در این بین مسؤولیتهایی دارید: اولاًّ وحدت خودتان را حفظ کنید. ثانیاً به تقویت روح تقوا در خود بپردازید و اتّکای به خدا را در دلهایتان محکم سازید. سِرّ این که امام بزرگوار که یک روز تک و تنها بود، در مقابل عظمت ظاهری دشمن تسلیم نشد، این بود که متّکی و مرتبط با خدا بود و خود را به قدرت الهی وصل میدانست. مسلّماً وقتی انسان به قدرت لایزال الهی وصل شد، شکستناپذیر میشود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : اتکا به خدا کلیدواژه(ها) : اتکا به خدا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این کشور[ایران] اگر به پا بایستد، اگر قیام کند، اگر متّکی به خدا شود و حرکت کند، به هیچ کس محتاج نیست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : آمادگی برابر دشمن کلیدواژه(ها) : آمادگی برابر دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما نباید دشمن را کم و کوچک به حساب آوریم. باید بیدار باشیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : گناه کلیدواژه(ها) : گناه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اغلبِ گمراهیهایی که وجود دارد، یا به خاطر گناهانی است که از ما سر میزند و یا به خاطر خصلتهای زشتی است که در وجودِ ما نهفته است. «ثمّ کان عاقبة الذین اساؤا السوای ان کذّبوا بایات اللَّه. » گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر اینکه نور توبه در دل انسان بدرخشد. اینکه مدام به ما میگویند «اگر یک گناه کردید، پشت سرِ همان گناه توبه کنید. از تکرار گناه، پشیمان شوید و تصمیم بگیرید که دیگر گناه نکنید» برای این است که فرو رفتن در باتلاق گناه، کار خطرناکی است و گاهی انسان به جایی میرسد که دیگر راه برگشتی ندارد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : جهاد کلیدواژه(ها) : جهاد نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عزیزان من! در وجود شما، زرِ ارزشمندی نهفته است که متأسفانه، در موارد بسیاری، این زر، با خاک، با مس و با اشیای کم قیمت، در هم آمیخته و مخلوط شده است. گنجی است در درون شما که در هم آمیخته با خار و خاشاک است. همه زحمت انبیای الهی برای این بود که من و شما بتوانیم آن زر، آن عنصر قیمتی را در وجود خودمان ناب و خالص کنیم و از بوته درآوریم... مجاهدت در راه خدا، برای این است. شهید، که این قدر در راه خدا ارزش دارد، همه ارزشش برای این است که با آن مجاهدتِ بزرگ و نهادنِ جان در معرض فدا کردن، توانسته است خود را ناب و خالص کند؛ مثل خالص شدنِ طلا و بیرون آمدن از بوته. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : اسراف کلیدواژه(ها) : اسراف نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : باید روحیه اسرافی که در بعضی از مردم به صورت روز افزون پیدا میشود، مهار گردد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظام پادشاهی در ایران پوک شده بود. به خاطرِ چه؟ به خاطرِ حضور مردم. مردم به چه خاطر به میدان آمدند؟ به خاطر دین. چون شعار، شعارِ اسلامی بود؛ چون پیشوایان، پیشوایانِ اسلامی و روحانیونِ مورد اعتمادِ مردم بودند. در بین مردم، کسان زیادی بودند که به روحانیون کمک میکردند و به آنها مشورت میدادند. حتّی در بعضی از شهرها، روحانیون را راهنمایی میکردند. اما عامه مردم و تودههای میلیونی در سرتاسر کشور، چون میدیدند در رأسِ علمای بزرگ و روحانیون موجّه، امام بزرگوار قرار دارند، که هم مرجع تقلید و هم روحانیای در سطح عالی دینیاند، به صحنه میآمدند. این انقلاب استثنایی، این گونه پدید آمد و به پیروزی رسید. به تعبیری دیگر، انقلاب ما به برکت حضور مردم شکل گرفت؛ مردمی که حضورشان در صحنه، ناشی از اعتقادات دینی بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نظام پادشاهی در ایران پوک شده بود. به خاطرِ چه؟ به خاطرِ حضور مردم. مردم به چه خاطر به میدان آمدند؟ به خاطر دین. چون شعار، شعارِ اسلامی بود؛ چون پیشوایان، پیشوایانِ اسلامی و روحانیونِ مورد اعتمادِ مردم بودند |