نبرد بازسازی هویت اسلامی مصر

 
فراتر از آب و نان
بدون شک تحولات دراماتیک در کشورهای مغرب‌العربی برای طراحان سیاست غرب، غیر مترقبه و حیرت‌انگیز بود. آتش خشم همگانی که در تونس برافروخته شد که سقوط حکومت خودکامه زین‌العابدین‌بن‌علی را رقم زد، به‌سرعت دامنه آن به مصر کشیده شد تا یکی از پیچیده‌ترین نظام‌های همسو با آمریکا و مهم‌ترین حامی رژیم اشغال‌گر قدس را با چالشی جدی مواجه کند.

بدیهی است که قیام همگانی مردم مصر بیش از هر نقطه دیگر، استراتژی سلطه‌جویانه آمریکا در منطقه را مورد تحدید قرار داده است؛ زیرا دگرگونی در مصر فراتر از یک تغییر در هرم نظام حاکم بر این کشور است.

تحلیل واقع‌بینانه و عمیق رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران درباره تحولات جاری از جمله نقش انقلاب مصر در تغییر معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی دارای ابعاد ظریف و قابل توجهی است که می‌توان در ارزیابی آینده مورد توجه و مداقه قرار داد.

واکنش‌ها به این موضع صریح نیز در محافل مختلف قابل توجه است، زیرا هر یک از دو جبهه برداشت متفاوتی ارائه نموده و آن را در راستای اهداف خود مورد ارزیابی قرار داده‌اند. در جبهه سلطه‌گران که آمریکا و رژیم صهیونیستی و هم‌پیمانان غربی آن قرار دارند، طبق روال همیشگی، موضع جمهوری اسلامی ایران ناخوشایند تلقی شده و سعی می‌شود با فرافکنی از بازتاب و تأثیر آن جلوگیری شود.

اما جبهه استقلال‌طلبان و آزادی‌خواهان که شامل همه آسیب‌دیدگان از تجاوز استعمار کهن و استکبار نو قرار دارند، این استراتژی نجات‌بخش را نه تنها در شعار بلکه در عمل سرمشق کار و ضامن موفقیت دانسته‌اند.

ملت مصر در این نبرد در صدد بازسازی هویت و تاریخ پُرافتخار خویش است و نگاه جوانان انقلابی فراتر از ارزانی نان و کاهش بیکاری است. جامعه مصر در درون خود از مؤسسات و شخصیت‌های آزادی‌خواه و متفکر بسیاری برخوردار است که آن‌ها نیز با مردم همگام شده و خواستار دگرگونی و تغییر ماهوی نظام هستند. درخواست صریح برکناری رژیم و عناصر فاسد آن به روشنی این حقیقت را تداعی می‌کند.

ملت مصر از این‌که رژیم این کشور اولین سازش‌کار با متجاوزان صهیونیست و تأمین‌کننده بخش اعظم گاز اشغال‌گران قدس است، احساس ننگ می‌کنند و رژیم مصر را که در جریان دو جنگ ویرانگر علیه لبنان و غزه در جبهه همسو با جنایت‌کاران صهیونیستی قرار گرفت، سزاوار مجازات می‌دانند.

به دنبال موقعیت از دست رفته
علاوه‌بر این، خواستار محاکمه عاملان سرکوب ملت و هدر دهندگان فرصت‌های ملی طی سی سال گذشته هستند. قطعاً رژیم صهیونیستی و آمریکا خود را اولین زیان‌دیدگان این تغییر می‌دانند و با هر وسیله نامشروع سعی می‌کنند با تغییر مهره‌ها ابتکار عمل را مجدداً در دست گیرند.



اما آگاهی مردم از حیله‌های فریب‌کارانه دشمن، شانس آن‌ها در بازسازی رژیم ازهم پاشیده فعلی را به حداقل می‌رساند. باید گفت که زمان برای فریب ملت‌ها با تطمیع و ارعاب به پایان رسیده است. این حق مشروع و طبیعی ملت‌ها از جمله مردم مصر است که موقعیت غصب‌شده خود را بازستانند و نقشی سازنده در جهان اسلام به‌ویژه در آزادی فلسطین ایفا کنند.

چشم‌انداز آینده که از آگاهی و نبوغ مردم مصر حکایت دارد و نیز حمایت همه‌جانبه ملل آزادی‌خواه جهان از این حرکت ظلم‌ستیز، گویای این واقعیت است که دوران سلطه بر سرنوشت ملت‌ها در حال اُفول است و پروژه غرب در تجزیه جهان اسلام و تثبیت رژیم نامشروع صهیونیستی در سرزمین فلسطین به بن‌بست رسیده است. ناکامی نظامی  آمریکا در عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین و نیز شکست سیاسی در پروژه ایران‌هراسی و در مقابل، بحران‌های فزاینده اقتصادی در غرب، گواه دیگری بر این مدعا است. «إنّهم یَرونه بعیداً و نَراه قریباً»