keyword/content
1400/02/21
1400/01/01
1400/01/01
1399/11/29
1398/11/16
1396/02/20
1396/02/10
1396/02/05
1392/03/14
1392/03/14
1392/03/06
1392/02/25
1392/02/25
1392/02/25
1392/02/16
1392/02/07
1392/01/01
1391/12/17
1391/10/19
1391/07/24
1388/02/28
1388/02/22
1387/02/04
1386/12/22
1386/12/22
1386/10/12
1385/09/22
1385/06/09
1384/03/25
1384/03/14
1384/03/03
1382/11/24
1382/10/18
1382/10/18
1382/09/26
1382/09/26
1381/12/13
1380/02/28
1380/02/11
1378/11/26
1376/02/31
1375/01/28
1374/11/20
1371/02/17
1371/01/27
1371/01/15
1370/12/04
1370/09/27
1369/12/01
1369/07/11
1369/06/21
1368/04/23

در درجه‌ی اوّل، مشارکتِ بالا است، بعد انتخاب مطلوب و انتخاب خوب است تا دولتی تشکیل بشود که دارای کفایت باشد، مدیریّت لازم را داشته باشد، باایمان باشد، مردمی باشد، لبریز از امید باشد. مسئولین دولتی باید خودشان ناامید نباشند. اگر یک آدم ناامید و افسرده‌ای را ما در رأس یک کاری گذاشتیم، خب پیدا است که این کار پیش نخواهد رفت؛ باید لبریز از امید باشند. معتقد به توانمندی‌های داخلی باشند. آن که معتقد است که چه از لحاظ دفاعی، چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ تولید و امثال اینها کاری در کشور نمیشود انجام داد، واقعاً لایق فرمانروایی و حکمرانی بر این مردم نیست؛ بایستی کسانی بر سر کار بیایند که معتقد به مردم باشند، معتقد به جوانها باشند، عقیده‌ی به جوانها داشته باشند، واقعاً عنصر جوان را قدر بدانند، [دارای] عملکرد انقلابی باشند و حقیقتاً عدالت‌خواه باشند؛ نه اینکه به لقلقه‌ی زبان اسم عدالت آورده بشود؛ به معنای واقعی کلمه عدالت‌خواه باشند و ضدّفساد باشند. «عدالت» هم البتّه فقط عدالت اقتصادی نیست؛ اگر چه رقم مهمّش عدالت اقتصادی است امّا در بخشهای گوناگون، عدالتْ ساری و جاری است. و یک چنین دولتی ان‌شاءالله اگر به وجود بیاید، آن وقت میتواند صدها مدیر جوان و مؤمن را در بخشهای گوناگون از صدر تا ذیل بگمارد و ان‌شاءالله کار کشور سامان خوبی پیدا کند؛ دنبال این باید باشید.

مطلبی را میخواهم به داوطلبان عرض بکنم. به آن کسانی که داوطلب ریاست جمهوری میشوند -حالا شروع شده دیگر؛ الان مدّتی است که افراد پی‌درپی اعلام میکنند که میخواهند شرکت کنند- میخواهم به آنها بگویم انتظار داریم سنگینی کار را بدانید؛ شما که داوطلب شده‌‌اید، بدانید چه چیزی را میخواهید بر دوش بگیرید، چه بار سنگینی را میخواهید بر دوش بگیرید؛ این را بدانید. اگر دیدید میتوانید، خیلی خب، وارد کارزار انتخاباتی بشوید؛ امّا این جور نباشد که سنگینی کار را ندانید. اوّلاً مشکلات و مسائل اصلی کشور را بشناسید. مسائل کشور یکی دو تا که نیست؛ صدها مسئله هست که از این صدها مسئله اقلّاً ده‌ها مسئله‌اش جزو مسائل اساسی و مهمّ کشور است؛ اینها را بدانید، بدانید که مشکل کشور کجا است و مسائل کشور چیست، برای حلّ آن مسائل هم یک برنامه‌ای و راه حلّی داشته باشید، ولو اجمالی؛ حالا نمیگوییم تفصیلی؛ ولو به نحو اجمال، یک راه حلّی برای آن داشته باشید. مسئله‌‌ی اقتصاد را بشناسید؛ اقتصاد مهم است. در خود مسئله‌ی اقتصاد کارهای مهمّی هست؛ رشد تولید ملّی، رشد سرمایه‌‌گذاری ملّی، تقویت پول ملّی، مسئله‌‌ی تورّم و امثال اینها در ذیل عنوان اقتصاد است. بعد، مسئله‌ی امنیّت کشور که مسئله‌ی بسیار مهمّی است. موضوع آسیب‌های اجتماعی که یکی از آن مسائل مهمّ کشور مسئله‌ی آسیب‌های اجتماعی است. روبه‌رو شدن با سیاستهای پیچیده‌ی دنیا؛ شما میخواهید با این سیاستها مواجه بشوید؛ مسئله‌ی سیاست خارجی. [همچنین] مسئله‌ی بسیار مهمّ فرهنگ. شما باید بدانید که در کشور چه خبر است و چه انتظاری هست و چه کار باید انجام بگیرد؛ اینها را بدانید. اگر می‌بینید میتوانید این بار سنگین و مهم را به دوش بگیرید، بسم‌الله، وارد بشوید؛ اگر دیدید نه، وارد نشوید که در روایت دارد که به آن کسی که یک کاری را نمیتواند و وارد آن کار میشود وعده‌ی خیلی بدی داده‌اند که من حالا دیگر آن وعده را عرض نمیکنم.

خصوصیّات یک رئیس‌جمهوری را که به نظر میرسد رئیس‌جمهور مطلوب باید دارای این خصوصیّات باشد، من میگویم، شما نگاه کنید ببینید واقعاً همین جور است یا نه؛ یعنی این نظر شخص من نیست؛ به نظر میرسد هر کسی که به دنبال سعادت کشور است یک چنین رئیس‌جمهوری میخواهد. اوّلاً باکفایت باشد، دارای مدیریّت و کفایت مدیریّت باشد. ثانیاً باایمان باشد؛ اگر بی‌ایمان بود، نمیشود به او اعتماد کرد؛ آدم بی‌ایمان کشور را، منافع کشور را، مردم را یک وقتی میفروشد؛ پس باایمان باشد. بعد، عدالت‌خواه باشد، ضدّفساد باشد؛ این یکی از مهم‌ترین خصوصیّاتی است که بایست در رئیس‌جمهور وجود داشته باشد که به معنای واقعی کلمه به دنبال اجرای عدالت باشد و به معنای حقیقی کلمه با فساد بخواهد مبارزه کند. دارای عملکرد انقلابی و جهادی باشد؛ یعنی با عملکرد اُتوکشیده نمیشود کار کرد؛ با این همه مسائل اساسی‌ای که در کشور وجود دارد، یک حرکت جهادی و انقلابی لازم است؛ بایستی عملکردش این جوری باشد.
به توانمندی‌های داخل معتقد باشد. بعضی‌ها هستند داخل را اصلاً قبول ندارند؛ همان حرف قدیمی را میگویند که در داخل، فقط لولهنگ(۷) را میتوانند [بسازند]؛ نمیدانند که در داخل چه خبر است. یک وقتی یکی از آقایان یک چیزی راجع به مسئله‌ی دفاعی گفته بود، من گفتم(۸) یک تور دفاعی بگذارید تا آقایان بیایند یک خرده‌ای بچرخند و ببینند از لحاظ دفاعی در کشور چه خبر است. توانمندی‌های کشور را واقعاً مطمئن باشند و معتقد باشند به توانمندی‌ها. و به جوانان معتقد باشند، جوانها را قبول داشته باشند، جوانها را به عنوان پیش‌ران حرکت عمومی کشور بشناسند و به آنها اعتماد کنند. بنده از سابق با جوانها مرتبط بودم و سالها است که به اینها در مسائل گوناگون اعتماد میکنم؛ واقعاً هر جایی که جوانها وارد میشوند -من نمیخواهم حالا عناوین و مانند اینها را اسم بیاورم- این جوری است که گره‌های سخت را باز میکنند و مشکل‌گشایی میکنند. خود این رئیس‌جمهور به جوانها معتقد باشد. مردمی باشد. امیدوار باشد؛ آدمِ مأیوس و بدبین و با نگاه تلخ به آینده و تاریک به آینده نباشد.

انتخابات برای کشور یک افتخار است، یک فرصت است، یک امکان است، یک ذخیره است که اگر شرکت پُرشور مردم باشد، این یقیناً به آینده‌ی کشور کمک خواهد کرد. البتّه اگر این شرکت پُرشور مردم همراه بشود با یک انتخاب درست که حقیقتاً یک نیروی کارآمد و باایمان و پُر‌انگیزه و علاقه‌مند به کار انتخاب بشود به وسیله‌ی مردم، خب این نورٌعلیٰ‌نور است و آینده‌ی کشور را تضمین خواهد کرد. حالا من در باب انتخابات، در ماه‌های آینده که فرصت هست، اگر زنده بودم، حرفهای زیاد دیگری دارم که عرض خواهم کرد؛ امروز همین یک جمله را خواستم عرض بکنم. میخواهم بگویم علاج دردهای مزمن کشور در پُرشور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم و بعد، انتخاب اصلح، انتخاب شخصیّت مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است.

چه کسی را انتخاب بکنیم؟ خب ما آدم معرّفی نمیکنیم. هرگز در هیچ انتخاباتی رسم بنده نیست که حتّی اشاره کنم به کسی تا انتخاب بشود، امّا این خصوصیّات به نظر من در منتخب [باید] وجود داشته باشد: اوّلاً مؤمن باشد. کسانی را انتخاب کنید که دارای ایمان باشند. ایمان است که از کج‌روی و انحراف و پای غلط گذاشتن و پای کج گذاشتن جلوگیری میکند؛ ایمان، نمیگذارد که وسوسه‌ها در انسان اثر بکند. بعضی‌ها ابتدای کار، آدمهای خوبی هستند، منتها وقتی وارد عرصه‌هایی میشوند، وسوسه‌ها اینها را به این طرف و آن طرف میکشاند؛ اگر ایمانِ قوی باشد، از این انحرافها مصون میمانند. [پس]، مؤمن باشند.
بعد، انقلابی باشند؛ واقعاً به معنای واقعی کلمه، دل به انقلاب داده باشند و انقلاب را به معنای واقعی کلمه پذیرفته باشند؛ اینها را انتخاب کنید. بعد، شجاع باشند. آن نماینده‌ای که از حرف زدن علیه فلان قدرت خارجی هم میترسد، لایق این نیست که بیاید [برای] مردم ایران، با این عزّت،‌ با این شجاعت نمایندگی کند. البتّه نمایندگان کنونی مجلس کار خوبی کردند؛ این آخر، بعد از شهادت شهید سلیمانی، علیه آمریکا حرکت خوبی را انجام دادند.(۶) بایستی باشجاعت [عمل کرد]؛ چون هیچ کاری با ترس و لرز و خوف و هراس پیش نخواهد رفت. باید شجاعانه، البتّه مدبّرانه و عاقلانه عمل کرد.
دارای روحیه‌ی جهادی باشند؛ شب و روز نشناسند. کارآمد باشند؛ به معنی واقعی کلمه طرف‌دار عدالت باشند. کشور ما به عدالت احتیاج دارد، بشریّت به عدالت احتیاج دارد؛ منتها عدالت در دنیا مهجور و غریب است. جمهوری اسلامی پرچم عدالت را بلند کرده؛ نگذاریم که این پرچم بخوابد. به معنای واقعی کلمه دنبال عدالت باشیم؛ هم عدالت اقتصادی، هم عدالت حقوقی، هم عدالت سیاسی؛ در همه‌ی زمینه‌ها عدالت باید وجود داشته باشد.

من توصیه میکنم به همه‌ی این آقایان محترمی که نامزدهای انتخاباتی هستند و به آنها میگویم -آنچه را به مردم باید عرض بکنیم، عرض کردیم- به آنها من عرض میکنم که در وعده‌های خود، در اظهارات خود، در برنامه‌هایی که به مردم میدهند، توجّه کنند که دو سه چیز را حتماً رعایت بکنند: یکی مسائل اقتصادی است. حتماً توجّه کنند به مسائل اقتصادی و بگویند و قاطع بگویند که برای اقتصاد کشور میخواهند تلاش بکنند؛ این یکی از مسائل مهم است. بگویند که در درجه‌ی اوّل، معیشت مردم برایشان دارای اهمّیّت است.
نکته‌ی دوّمی که در برنامه‌ریزی‌هایشان، در اظهاراتشان، در وعده‌هایی که به مردم میدهند، باید خودنمایی کند، مسئله‌ی عزّت ملّی و استقلال ملّت ایران است. آقایان! ملّت ایران، یک ملّت انقلابی است، ملّت ایران یک ملّت سرافراز است، ملّت ایران ملّتی است که از نهایت ضعف و وابستگی توانست خودش را به اوج اقتدار و عزّت بین‌المللی برساند؛ این ملّت را نباید تضعیف کرد، این ملّت را نباید سرشکسته کرد، این ملّت را نباید در مقابل ملّتهای دیگر، در مقابل قدرتهای بزرگ به تسلیم واداشت؛ این ملّت، با اقتدار زنده است؛ اگرچنانچه این اقتداری که این ملّت دارد نشان میدهد نمیبود، دشمن اکتفا نمیکرد به اینکه بخواهد بیاید یک دستوری را به فلان رئیس‌جمهور ما یا به فلان مأمور ما بدهد؛ می‌آمد مسلّط میشد بر این کشور. همان کاری را اینها با جمهوری اسلامی میخواهند بکنند و در آن صورت میکردند که با این کشورهای وابسته‌ی مزدورِ بی‌آبروی بعضی از مناطق عالم ازجمله در منطقه‌ی ما دارند انجام میدهند؛ همان رفتار را با ملّت ما میخواستند انجام بدهند. باید عزّت ملّی، سربلندی ملّت و عظمت ملّت در مقابل استکبار حفظ بشود؛ [نامزدهای انتخاباتی] نشان بدهند که در مقابل زیاده‌خواهی آمریکا، در مقابل خباثتهای صهیونیست‌ها ایستاده‌اند.
نکته‌ی سوّمی که باید خیلی در برنامه‌ها و اظهارات و وعده‌های نامزدهای محترم مورد توجّه قرار بگیرد، همین امنیّت ملّی است، همین آرامش ملّی است. سعی کنند گسلهای اعتقادی یا جغرافیایی یا زبانی یا قومی را تحریک نکنند؛ مراقب باشند! سالهای متمادی است که دشمنان ما دارند روی این گسلها کار میکنند. دشمنان جمهوری اسلامی روی کردستان کار کردند [امّا] مردمِ کُردِ مؤمنِ ما با مشت به دهان اینها کوبیدند. اینها آمدند بر روی مردم متعصّب و غیور آذربایجان کار کردند، سرمایه‌گذاری کردند [امّا] مردم غیور آذربایجان مثل صاحبان انقلاب، سر بلند کردند و در روی آنها ایستادند و آنها را مردود کردند؛ همین‌جور با مردم عرب خوزستان، با مردم بلوچستان، با مردم ترکمن. دارند کار میکنند، سرمایه‌گذاری میکنند، پول میدهند، مزدور میگیرند، حرف درست میکنند، برای اینکه بتوانند این گسلها را فعّال کنند؛ امّا اقوام ایرانی با همه‌ی قدرت، با همه‌ی صمیمیّت، با همه‌ی اخلاص، با همه‌ی ایمان ایستاده‌اند. نامزدهای ریاست جمهوری مراقب باشند به‌خاطر خطای در تشخیص، کاری را که دشمن نیمه‌کاره انجام داده و نتوانسته پیش ببرد، به نفع دشمن تعقیب نکنند و این گسلها را تحریک نکنند.

یک عرض هم به نامزدهای محترم داریم؛ حالا شش نفر از آقایان محترم، نامزدها هستند. اوّلاً من به نامزدهای محترم عرض میکنم نیّتهایتان را خدایی کنید؛ برای قدرت نباشد، برای خدمت باشد. اگر کسی برای خدمت به مردم، بخصوص خدمت به طبقات ضعیف، وارد میدان مبارزه بشود، هر حرکت او، هر کلمه‌ی او، هر حرف او حسنه است، پیش خدای متعال اجر دارد. با این نیّت وارد بشوید؛ با نیّت خدمت. این حرف اوّل.
مطلب دوّم اینکه شعارها را جوری انتخاب کنید که همه بدانند شما میخواهید از قشرهای ضعیف کشور و طبقات ضعیف کشور حمایت کنید، مشکلِ [مردم] مشکل‌دار را میخواهید برطرف کنید. ما یک پیکره‌ای هستیم؛ جامعه مثل پیکر یک انسان است؛ ببینیم کجایمان ضعیف است، به کجا خون نمیرسد، کجا محتاج رعایت بیشتر است، به آن برسیم؛ نه اینکه به بقیّه‌ی جاهای بدن بی‌اعتنائی کنیم؛ نه، امّا اولویّت را این [بخش] قرار بدهیم. بنده در دولتهای مختلف، گاهی اوقات اعتراضهای سختی داشتم به مسئولین گوناگون. حالا ما این اعتراضها را معمولاً جلوی مردم و در مظهر افکار عمومی نمی‌آوریم؛ چون مردم از دعوا و اوقات‌تلخی و مانند اینها خیلی خوششان نمی‌آید، فایده‌ای هم ندارد؛ امّا با خود مسئولین کشور بنده گاهی اوقات، اوقات‌تلخی‌های زیادی داشتم. یکی از موارد زیاد اوقات‌تلخی، همین بوده که چرا این اولویّتها را رعایت نمیکنید. اولویّت چیست؟ در بخشهای مختلف -خب کشور بخشهای اقتصادی دارد، بخشهای فرهنگی دارد، بخشهای گوناگون سیاسی، علمی و غیره- در هر بخشی یک اولویّتی وجود دارد؛ آن را باید رعایت کرد، آن را باید دنبال کرد، آن را باید جلو انداخت. این آقایانی که امروز نامزد انتخاباتند، تصمیم بگیرند و بین خودشان و خدای متعال عهد کنند که اگر از طرف مردم مقبول شدند و رأی آوردند، اولویّتها را رعایت کنند؛ آنجایی‌ را که بیشتر نیاز به مراقبت دارد، بیشتر مورد توجّه قرار بدهند؛ برنامه‌ها را آن‌جور [دنبال کنند].
این را هم همه بدانند، خود نامزدهای محترم هم بدانند که ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. در همه‌ی بخشها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است‌؛ این اگر بود، کارها راه می‌افتد؛ این اگر بود، بن‌بست‌ها باز میشود، شکافته میشود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم و باکیفیّت و مجاهدانه و انقلابی. انقلابی یعنی چه؟ بعضی خیال میکنند وقتی میگوییم انقلابی، یعنی بی‌نظم؛ نخیر، اتّفاقاً یکی از خطوط اصلی انقلابی‌گری، نظم است؛ منتها انقلابی، یعنی اینکه خودمان را سرگرم کارهای حاشیه‌ای و تشریفاتی و زرق‌وبرقی و مانند اینها نکنیم؛ کار انقلابی یعنی برای یک مجوّز [راه‌ها را کوتاه کنند]. عدّه‌ای از این کارآفرینانِ بااخلاص و متدیّن، چندی پیش آمدند با ما ملاقات کردند و گفتند که برای مجوّزِ یک چیز کوچک -که حالا اسم آوردند و بنده نمیخواهم جزئیّات را بیان کنم- باید انسان از مثلاً ۲۰ یا ۲۵ جا مجوّز بگیرد؛ اینها کار غیر انقلابی است. کار انقلابی یعنی آن کسانی که ضوابط را تعیین میکنند، بیایند راه‌ها را کوتاه کنند؛ راه‌های میان‌بُر بگذارند جلوی پای مردم، جلوی پای کارآفرین، جلوی پای کسی که میخواهد خدمت بکند؛ کارهای لازم اینها است، [مسئولین] دامن همّت به کمر بزنند و واقعاً کار کنند.

من به همه‌ی این آقایان محترمی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستند این را عرض میکنم -حرفی است که بارها گفته‌ایم- تصمیم بگیرند، به مردم هم بگویند، در تبلیغاتشان هم بگویند، قول هم بدهند که برای پیشرفت امور کشور، برای توسعه‌ی اقتصادی، برای باز کردن گره‌ها، نگاهشان به بیرون از این مرزها نخواهد بود، نگاه به خود ملّت خواهد بود. توانایی‌های ما زیاد است، ظرفیّتهای ما زیاد است؛ توجّه به این ظرفیّتها، استفاده‌ی از این ظرفیّتها، برنامه‌ریزی عاقلانه و مدبّرانه برای استفاده‌ی از این ظرفیّتها میتواند کشور را به اقتدار و استحکامِ ساخت درونی برساند؛ و این، آن چیزی است که دشمن را مأیوس میکند، این، آن چیزی است که به کشور و ملّت و نظام اسلامی، به توفیق الهی مصونیّت خواهد داد.

اینكه شما وارد عرصه‌ی انتخابات میشوید؛ چه آن كسی كه نامزد ریاست جمهوری است، چه آن كسی كه انتخاب میكند - مثل من و شما - نفْس ورود در این میدان، به معنای اعتماد به جمهوری اسلامی و اعتماد به سازوكار انتخابات است؛ در درجه‌ی دوم هم، رأی به كسی است كه یا شما، یا آن برادر و خواهر دیگر، یا بنده‌ی حقیر تشخیص داده‌ایم كه برای آینده‌ی كشور مفیدتر از دیگران است.

آن كسانی كه امروز با مردم حرف میزنند، آنچه كه توانائی انجام آن را دارند و مردم به آن احتیاج دارند، آن را با مردم در میان بگذارند؛ قول بدهند با عقل و درایت عمل خواهند كرد؛ اگر برنامه‌ای در هر موردی از مسائل دارند، آن برنامه را برای مردم ارائه كنند؛ قول بدهند كه با پشتكار و ثبات قدم در این میدان پیش خواهند رفت؛ قول بدهند كه از همه‌ی ظرفیتهای قانون اساسی برای اجرای وظیفه‌ی بزرگِ خودشان استفاده خواهند كرد؛ قول بدهند كه به مدیریت اوضاع كشور خواهند پرداخت؛ قول بدهند كه به مسئله‌ی اقتصاد - كه امروز میدان چالش تحمیلی بر ملت ایران از سوی بیگانگان است - بخوبی خواهند پرداخت؛ قول بدهند حاشیه‌سازی نمیكنند؛ قول بدهند دست كسان و اطرافیان خود را باز نخواهند گذاشت؛ قول بدهند كه به منافع بیگانگان، به بهانه‌های گوناگون، بیش از منافع ملت ایران اهمیت نخواهند داد. بعضی با این تحلیل غلط كه به دشمنان امتیاز بدهیم تا عصبانیت آنها را نسبت به خودمان كم كنیم، عملاً منافع آنها را بر منافع ملت ترجیح میدهند؛ این اشتباه است.

ما باید خودمان كارهای خودمان را منظم و مرتب كنیم. مردم نگاه كنند به اظهارات داوطلبان محترمی كه در این میدان وارد شدند، ما هم نگاه میكنیم؛ تشخیص بدهیم، ترجیح بدهیم، ببینیم آن كسی كه میتواند برای انقلاب، برای كشور، برای آینده، برای عزت ملی، برای باز كردن گره مشكلات، برای ایستادگی قدرتمندانه و عزتمندانه در مقابل جبهه‌ی معاندان، و برای الگو كردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان عالم، بیشتر و بهتر تلاش كند، كیست؟ ممكن است تشخیص یك آقائی با تشخیص یك آقای دیگر مخالف باشد؛ هیچ اشكالی ندارد. این را من به همه بگویم: ممكن است شما به یكی از نامزدها علاقه‌مند شوید، رفیقتان به یك نامزد دیگر؛ این موجب نشود كه شما در مقابل هم قرار بگیرید. برای انتخابات و برای گزینش عالی‌ترین مقام اجرائی در كشور - كه بسیار هم حساس است، بسیار هم مهم است - سازوكارهای درستی وجود دارد؛ سازوكار قانون. هیچ مانعی ندارد كه شما به یكی علاقه‌مند باشید، بنده به یكی دیگر علاقه‌مند باشم؛ شما به او رأی دهید، من به دیگری رأی دهم؛ بالاخره اكثریتی هست، اقلیتی هست، ضابطه‌ای هست، قانونی هست؛ بر طبق آن عمل خواهد شد. آحاد مردم با هم كدورت بیجا درست نكنند، به خاطر اینكه این به آن علاقه‌مند است، این به آن علاقه‌مند است؛ خب، باشند. خود داوطلبان محترم هم باید رعایت كنند. كار را با حماسه، با شور، با غیرتمندی، اما بدون چالش، بدون منافرت پیش ببرند. ظرافت كار اینجا است كه ممكن است سكون و سكوت و جمود و خمودگی وجود نداشته باشد، نشاط باشد، تحرك باشد، در میدان و در عرصه گفتگو باشد - گفتگوهای گرم و داغ - درعین‌حال نفرت‌پراكنی نباشد؛ این میشود. این یك نكته‌ای است كه آقایان داوطلبان محترم خوب است كه رعایت كنند.
نكته‌ی دیگر این است كه رفتار داوطلبان در ریخت‌وپاش و خرج و تبلیغاتِ زیاد از اندازه‌ی لازم میتواند ماها و آحاد مردم را نسبت به آنچه كه بعداً پیش خواهد آمد، آگاه و هشیار و بیدار كند. آن كسی كه یا از بیت‌المال هزینه میكند، یا از پول مشتبه به حرامِ بعضی‌ها استفاده میكند، نمیتواند اطمینان مردم را جلب كند؛ به این چیزها خیلی باید توجه كرد.
در تبلیغات انتخاباتی، در شعارهای انتخاباتی، آنچه كه اهمیت دارد، این است كه مواضع عزت‌آفرین و صحیح و عاقلانه و حكیمانه‌ی انقلاب و نظام تثبیت شود. مبادا در شعارهایمان، ما به زید و عمرو در خارج از این مرزها یا آدمهائی در داخل مرزها، چراغ سبز نشان دهیم.

هدف جبهه‌ی دشمنان شما، نقطه‌ی مقابل هدف شما است. شما كه در انتخابات شركت میكنید، دنبال یك فرد اصلحی میگردید كه بتواند كشورتان را با همین سرعت، بلكه بیش از این، پیش ببرد؛ هم در عرصه‌ی مادی، هم در عرصه‌ی معنوی. شما دنبال انتخاباتید، برای اینكه كسی یا كسانی، دولتی، رئیس جمهوری بتواند عزت شما را بالا ببرد، استقلال شما را عمیق‌تر كند، وضع زندگی شما را بهتر و مرفه‌تر كند، گره‌ها را باز كند، امید و شور و شوقی در كشور به‌وجود آورد؛ اما دشمن شما درست بعكس، مایل است انتخاباتی انجام بگیرد - حالا كه بنا است انجام بگیرد؛ البته اگر میتوانستند كاری كنند كه انتخابات انجام نگیرد، آن كار را میكردند؛ اما حالا كه بالاخره چاره‌ای ندارند و انتخابات انجام خواهد گرفت - كه برای آینده‌ی كشور این محسّنات را نداشته باشد؛ بلكه كشور را به سمت وابستگی، به سمت ضعف، به سمت عقب‌ماندگی در صحنه‌های گوناگون حركت دهد؛ كشور را به عقب بكشاند، به عقب براند؛ آنها هدفشان این است. پس دو تا هدف در مقابل هم قرار دارد: هدف ملت ایران، هدف جبهه‌ی دشمنان.مقصود دشمن چگونه حاصل میشود؟ مقصود دشمن با این حاصل میشود كه انتخابات اولاً سرد برگزار شود؛ مردم بی‌رغبت باشند، عده‌ی كمی شركت كنند، یك عده‌ای بگویند: آقا چرا شركت كنیم؟ فایده‌اش چیست؟ ما نمیخواهیم بیائیم. اینها دشمن را خوشحال میكند. ثانیاً نتیجه‌ای كه از صندوقها بیرون می‌آید، نتیجه‌ای باشد كه دولت را، به تبع دولت، ملت را به سمت وابستگی بیشتر، به سمت تبعیت بیشتر، به سمت قرار گرفتن در سیاستهای دشمنان قرار دهد؛ دشمن این را میخواهد.پس ببینید، صحنه روشن است؛ معلوم است شما چه میخواهید، معلوم است دشمن چه میخواهد. حالا آن مطلب دوم كه چگونه اصلح را پیدا كنیم و مشخصات یك انسانی كه اصلح از دیگران است، چیست، نكاتی در این زمینه وجود دارد كه ان‌شاءاللّه اگر بنده عمری داشتم، در آینده تا قبل از روز انتخابات عرض خواهم كرد.

آنچه كه در این فاصله و در این فرصت مهم است، این است كه مردم علاوه بر همت بر حضور، همت بر انتخابِ خوب هم داشته باشند. همان طور كه عرض كردیم، یك انتخاب خوب، یك انتخاب درست، نه فقط در طول چهار سال، گاهی در طول ده‌ها سال تأثیراتش برای كشور باقی میماند. برای انتخابِ خوب باید فكر كرد، باید معیارها را شناخت. من ان‌شاءاللّه در آینده مطالبی عرض خواهم كرد؛ اما اجمالاً معیار اصلی این است كه كسانی سر كار بیایند كه همتشان بر حفظ عزت و حركت كشور در جهت هدفهای انقلاب باشد. آنچه ما در این سالهای طولانی از خیرات و بركات به دست آورده‌ایم، به بركت هدفهای انقلاب بوده است؛ هر جائی كه ما كم آوردیم، عقب ماندیم، شكست خوردیم، به خاطر غفلت از هدفهای انقلاب اسلامی و هدفهای اسلامی بوده است. كسانی سر كار بیایند كه مصداق: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» باشند؛ اهل استقامت، اهل ایستادگی باشند؛ زرهی پولادین از یاد خدا و از توكل به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد میدان شوند. شعارها را نگاه كنید، ببیند شعارهائی كه تعیین میكنند، چه جور شعارهائی است؟ گاهی بعضی‌ها - البته اشتباه میكنند - برای جلب آراء، شعارهائی میدهند كه این شعارها از حدود قدرت و اختیاراتشان بیرون است؛ اینها را مردم هوشمند ما میتوانند بشناسند، مراقبت كنند، دقت كنند. آنچه كه برای مردم لازم است، آنچه كه فوریت بیشتری دارد، آنچه كه با واقعیات و امكانات كشور سازگار است، آنچه كه به افزایش قدرت درونی ملت می‌انجامد، آنها را در شعارهایشان بگنجانند؛ این یكی از معیارها است.
افراد متعددی آمده‌اند. ان‌شاءاللّه شورای محترم نگهبان طبق وظائف قانونی خود، آن كسانی را كه صلاحیت دارند، به مردم معرفی خواهد كرد. همه هم باید تابع قانون باشند.

شورای محترم نگهبان، خب مردمانی پرهیزگار، متقی و آگاهند؛ طبق قانون تشخیصی میدهند و عده‌ای به عنوان افرادی كه صالحند، معرفی میشوند؛ من و شما باید نگاه كنیم ببینیم در بین این صالحها كدام صالح‌ترند، كدام بیشتر به درد مردم میخورند، كدام بیشتر میتوانند این بار سنگین را بر دوش بكشند و با امانتِ كامل این راه را ادامه دهند و پیش ببرند؛ این را باید من و شما نگاه كنیم، ببینیم، بشناسیم. از افرادی كه ممكن است ما را هدایت كنند، راهنمائی كنند، كمك بخواهیم؛ بالاخره خودمان را به حجت شرعی برسانیم. اگر انسان بر طبق حجت شرعی كار كرد، چنانچه بعداً غلط هم از آب دربیاید، باز سرفراز است، میگوید من تكلیفم را عمل كردم؛ اما اگر بر طبق حجت شرعی عمل نكنیم، بعد خطا از آب دربیاید، خودمان را ملامت خواهیم كرد؛ عذری نداریم، حجتی نداریم.

كسانی هم كه میخواهند صلاحیتها را ملاحظه كنند و بر اساس آن تصمیم‌گیری كنند، همه چیز را در كنار هم باید ببینند. رئیس جمهور، هم باید كاری باشد، هم باید مردمی باشد، هم باید مقاوم باشد، هم باید ارزشی باشد، هم باید باتدبیر باشد، هم باید پابند به قوانین و مقررات باشد - مجری قانون است - هم باید درد مردم را احساس كند، هم باید طبقات مختلف مردم را ببیند؛ اینها خصوصیاتی است كه در انتخاب آن كسی كه ما میخواهیم كلید اجرائی كشور را به او بسپریم، نقش دارد. ما مردم در این زمینه تصمیم‌گیریم. هیچ كس هم نگوید كه رأی من یك نفر چه اثری دارد. میلیونها از همین یك نفرها تشكیل میشود. همه احساس وظیفه كنند و ان‌شاءاللّه وارد میدان شوند. به توفیق پروردگار، همین جور هم خواهد شد. مسلّماً امنیت كشور، مصونیت كشور، پیشرفت كشور، با حضور همگانی و حداكثری مردم افزایش پیدا خواهد كرد و این كشور به توفیق الهی خواهد توانست یك گام دیگر به سمت اهداف والای انقلاب اسلامی پیش برود.

ما عرض کردیم سلائق مختلف و هر کسی که احساس میکند توانائی دارد، بیاید وسط میدان؛ توده‌ی مردم و جمعیت عظیمِ ده‌ها میلیونی ملت هم ان‌شاءاللَّه وارد میدان خواهند شد؛ اما در محاسبه، آن کسانی که داوطلب میشوند، اشتباه نکنند؛ بدانند مدیریت اجرائی کشور یعنی چه. نه در ارزیابیِ نیازی که کشور به یک قدرت اجرائی دارد، اشتباه کنند، نه در ارزیابی توانِ خودشان اشتباه کنند. اگر چنانچه ارزیابی درستی انجام دادند، بیایند توی میدان؛ ملت هم نگاه میکند، انتخاب میکند.
سازوکار انتخابات در کشور ما، سازوکار مستحکمی است. اینکه گوشه و کنار بعضی‌ها اعتراضهائی میکنند، واقعاً غیر منطقی است؛ واقعاً بیجا است. حضور شورای نگهبان در قانون اساسی - که امام هم مکرر روی آن تأکید میکردند - حقیقتاً یک حضور مبارکی است. تشخیص شورای نگهبان، تشخیص یک عده انسانهای عادل، بی‌طرف و بصیر نسبت به صلاحیتها است؛ این یک چیز مبارکی برای ما و برای همه‌ی آحاد ملت است. بعد در بین این کسانی که تشخیص داده شد صالحند، مردم میگردند، تحقیق میکنند، از افراد میپرسند، از آدمهای مورد اعتماد سؤال میکنند، به سوابق نگاه میکنند، به شعارها نگاه میکنند، به حرفها و گفته‌ها نگاه میکنند، سپس تصمیم‌گیری میکنند.
نامزد انتخابات اولاً باید به خدا و به این انقلاب و به قانون اساسی و به این مردم ایمان و اعتقاد داشته باشد؛ ثانیاً دارای روحیه‌ی مقاوم باشد. این ملت اهداف بلندی دارد، کارهای بزرگی دارد، تسلیم نیست، کسی نمیتواند با این ملت با زبان زور حرف بزند. کسانی که در رأس قوه‌ی اجرائی قرار میگیرند، باید کسانی باشند که در مقابل فشارهای دشمنان مقاوم باشند؛ زود نترسند، زود از میدان خارج نشوند؛ این یکی از شرطهای لازم است. ثالثاً انسانهای با تدبیری باشند، با حکمت باشند. ما در سیاست خارجی گفتیم «عزت و حکمت و مصلحت»؛ در اداره‌ی کشور هم همین جور است، در مسائل داخلی هم همین جور است، در اقتصاد هم همین جور است؛ باید با برنامه، با حکمت، با تدبیر، با نگاه بلندمدت و همه‌جانبه، با یک هندسه‌ی صحیح کارها را مشاهده کنند، نگاه کنند، وارد میدان شوند.
روزمرّه فکر کردن در مسائل اقتصادی، مضر است؛ تغییر سیاستهای اقتصادی به طور دائم، مضر است - در همه‌ی بخشها، بخصوص در اقتصاد - تکیه کردن بر نظرات غیر کارشناسی، مضر است؛ اعتماد کردن به شیوه‌های تزریقیِ اقتصادهای تحمیلی شرق و غرب، مضر است. سیاستهای اقتصاد باید سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» باشد - یک اقتصاد مقاوم - باید اقتصادی باشد که در ساخت درونیِ خود مقاوم باشد، بتواند ایستادگی کند؛ با تغییرات گوناگون در این گوشه‌ی دنیا، آن گوشه‌ی دنیا متلاطم نشود؛ این چیزها لازم است. رئیس جمهوری که میخواهد این کشور بزرگ را اداره کند، این راه پرافتخار را به کمک مردم و برای مردم طی کند، باید اینچنین خصوصیاتی داشته باشد. رابعاً باید تهذیب اخلاقی داشته باشد؛ نپرداختن به حواشی. اینها چیزهای لازمی است. بنده توصیه‌ام به همه‌ی دولتها همیشه همین بوده است. میدانید من از دولتها و از رؤسای جمهور در طول این سالهای متمادی همواره حمایت کردم؛ توصیه هم کردم، در موارد متعدد و زیادی از آنها توضیح هم خواستم. تکیه این بوده است که برای مردم هزینه درست نکنند، مشکل درست نکنند، دغدغه‌آفرینی نکنند، مردم را دچار تشویش و نگرانی نکنند؛ البته وعده‌ی بیخود و بی‌مبنا هم ندهند، درِ باغ سبزهای بی‌منطق هم باز نکنند؛ منطقی، معقول، منطبق با واقعیت و با توکل به خدای متعال حرکت را پیش ببرند؛ ان‌شاءاللَّه در آینده هم باید همین جور باشد.

در نهایت، رأی مردم تعیین کننده است. آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأی شما است. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسانهای مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید. رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بنده‌ی حقیر مثل بقیه‌ی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد. اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست. البته این روزها با این وسائل عجیبِ رسانه‌ایِ کنونی ــ‌ این پیامکها و امثال اینها ــ متأسفانه حرفهای گوناگون، نسبتهای گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهی ممکن است یک نفر هزاران پیامک بفرستد. برای من گزارش دادند که ممکن است در ایام انتخابات، روزی چند صد میلیون پیامک رد و بدل شود. مراقب باشید، تحت تأثیر این چیزها قرار نگیرید؛ نگاه کنید، تشخیص بدهید، اصلح را بشناسید و برای ادای تکلیف، اسم او را به صندوق رأی بیندازید. البته هر کسی و یا فعالان سیاسی میتوانند دیگران را هم با نظر خودشان همرأی کنند ــ این اشکالی ندارد ــ اما از حقیر کسی چیزی در این زمینه نخواهد شنید. در عین حال مردم میتوانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند برای شناخت اصلح. به هر حال آنچه که ملاک عمل است، رأی آحاد مردم است.

این‌كه برخی تلاش دارند بررسی صلاحیت‌ها در انتخابات را به عنوان یك اشكال نظام اسلامی مطرح كنند، سخن غیر فنی و ناشیانه‌ای است، زیرا بررسی صلاحیت كاندیداها و عبور آنها از صافی‌های قانونی، در دموكراسی‌های دنیا وجود دارد...
باید در انتخابات، افرادی حضور یابند كه دارای صلاحیت‌ها و حدّ و اندازه‌های لازم برای مسئولیت ریاست‌جمهوری باشند...
اعضای شورای نگهبان باید همان‌گونه كه تا به حال بر اساس قانون عمل كرده‌اند، در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز در چهارچوب قانون عمل كنند و درنهایت هر فردی كه بر اساس ضوابط قانونی از این صافی عبور كرد، می‌تواند وارد انتخابات شود.

آن کسانی که وارد میدان میشوند، باید کسانی باشند که در خود توانائیِ کشیدن این بار را بیابند؛ صلاحیتهائی را هم که در قانون اساسی است و شورای محترم نگهبان بر روی آنها تکیه خواهد کرد، در خودشان ملاحظه کنند و واقعاً وابسته و دلبسته‌ی به نظام و قانون اساسی باشند؛ بخواهند قانون اساسی را اجرا کنند؛ چون رئیس جمهور سوگند میخورد که قانون اساسی را اجرا کند؛ قسم دروغ که نمیشود خورد.

از خدا بخواهیم و خودمان هم چشممان را باز كنیم؛ كاری كنیم كه نتیجه‌ی انتخابات، یك گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفه‌ی انقلاب و كشور باشد. این معنایش این نیست كه اگر ما كسی را نپسندیدیم، با او بداخلاقی كنیم، برخورد تند و سخت و غلط بكنیم؛ نه. آن كسانی كه خودشان را صالح میدانند، برای خودشان اهلیت قائلند، وارد میدان شوند. ما هم كه میخواهیم انتخاب كنیم، نگاه كنیم، حقیقتاً با معیارهائی كه معتقدیم و بین همه‌ی ماها مشترك است، بسنجیم. شاید بشود گفت كه بین همه‌ی ایرانی‌ها - معتقدین به انقلاب - این معیارها تقریباً مشترك است. در هر كسی كه این معیارها را مشاهده كردیم، كوشش كنیم، تلاش كنیم، كار كنیم - كار سالم - كه انتخابات به سمت انتخاب یك چنین كسی برود.

جوانها بهوش باشند، بیدار باشند. معیارها مشخص است. در انتخابات، این آگاهی باید اثر کند؛ در بیان خواسته‌های ملت این آگاهی باید تأثیر بگذارد؛ در حضور گوناگون، در مسائل مختلف، این آگاهی بایستی اثر بگذارد. ملت ایران در انتخابهای خود - معیارهای انتخابات را من آن روز عرض کردم، این هم مکمل آنهاست - توجه کند؛ کسانی با رأی ملت سر کار نیایند که در مقابل دشمنان بخواهند دست تسلیم بالا ببرند و آبروی ملت ایران را ببرند. کسانی سر کار نیایند که بخواهند با تملق‌گوئی به غرب، به دولتهای غربی، به دولتهای زورگو و مستکبر، به خیال خودشان بخواهند برای خودشان موقعیتی در سطح بین‌المللی دست و پا کنند. اینها برای ملت ایران ارزشی ندارد. کسانی سر کار نیایند که دشمنان ملت ایران طمع بورزند که به وسیله‌ی آنها بتوانند صفوف ملت را از هم جدا کنند، مردم را از دینشان، از اصولشان، از ارزشهای انقلابی‌شان دور کنند. ملت باید آگاه باشد. اگر کسانی بر سر کار بیایند که در مراکز گوناگون سیاسی یا اقتصادی به جای اینکه به فکر ادامه‌ی راه امام و ارزشها و اصول ترسیم شده‌ی به وسیله‌ی امام باشند، به فکر به دست آوردن دل فلان قدرت غربی و فلان مستکبر بین‌المللی باشند، برای ملت ایران مصیبت خواهد بود. این آگاهی برای ملت لازم است.

مسئله‏ی بعدی در انتخابات این است که مردم سعی کنند صالح‏ترین را انتخاب کنند. آن کسانی که نامزد ریاست جمهوری می‏شوند و در شورای نگهبان صلاحیت آن‏ها زیر ذره بین قرار می‏گیرد و شورای نگهبان صلاحیت آن‏ها را اعلام می‏کند، این‏ها همه‏شان صالحند. اما مهم این است که شما در بین این افراد صالح، بگردید و صالح‏ترین را پیدا کنید. اینجا جائی نیست که من و شما بتوانیم به حد اقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حد اکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید.
بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچ‏گونه نظری ابراز نمی‏کنم؛ اما شاخصهائی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگری خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگری و تجمل‏پرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگری باشد، مردم را به سمت اشرافیگری و به سمت اسراف سوق خواهد داد. اینی که ما گفتیم امسال، سال حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف است، یعنی امسال سالی است که ملت ایران تصمیم بگیرد که با اسراف مبارزه کند. نمی‏گوئیم بکلی و یکباره و در طول یک سال، اسراف تمام بشود؛ نه، ما واقع‏بین‏تر از این هستیم؛ می‏دانیم این کار مال سالیان پی‏درپی است و باید کار بشود تا به این فرهنگ برسیم؛ باید این کار را شروع کنیم.

نکته‌ی دوم، انتخاب نمایندگان صالح است، یا به تعبیر درست‌تر بگوئیم «نمایندگان اصلح»؛ کسانی که صالح‌ترند؛ کسانی که به فکر مردمند؛ کسانی که برای مردم دل میسوزانند؛ کسانی که حاضرند با همکاران خودشان در دولت، در قوه‌ی قضائیه، در بخشهای مختلف، دست به دست هم بدهند و با اتحاد و اتفاق، یک کار بزرگ انجام بدهند؛ اینجور افرادی را انتخاب کنند. کشور با اتحاد پیش خواهد رفت؛ با دعوا و تفرقه و دودستگی پیش نمیرود. شما می‌بینید یک چیز مختصری بین مسئولین پیش می‌آید،رادیوهای بیگانه تفسیر میگذارند، جنجال میکنند، خوشحال میشوند؛ در حالی که اصل قضیه چیز مهمی نیست. حالا فرض کنیم یک اختلاف سلیقه‌ای، یک اختلاف نظری، یک اختلاف برداشتی بین دو مسئول یا دو گروه مسئول پیش آمده است؛ این اینقدر در گذران کار اهمیتی ندارد؛ اما دشمن از همین چیزهای کوچک هم میخواهد استفاده کند. جنجال میکنند، خوشحالی میکنند، میگویند، مینویسند و رادیوهای بیگانه تحلیل میگذارند. کسانی که حالا میدانند و میشنوند، می‌بینند که چقدر خوشحالی میکنند از اینکه بین افراد یک چیز مختصری پیدا شده است. این نشان میدهد به ما که نقش اتحاد و همدلی در کشور چقدر است.

نماینده‏ی صالح آن کسی است که پایبندی او به اسلام باشد، پایبندی او به عدالت باشد، پایبندی او به منافع ملی باشد، مرز او با دشمن مرز مشخصی باشد. اگر این نشد، آن نماینده، نماینده‏ی خوبی نخواهد بود؛ نماینده‏ی ملت در واقع نخواهد بود. خوشبختانه در کشور ما مجموعه‏های سیاسی‏ای که هستند، نسبت به مبانی اسلام و انقلاب تقریباً همه، بجز یک اقلیت کوچکی، متفق‏القولند؛ منتها مرزها را باید روشن کرد. بعضی، از دشمن رودربایستی دارند؛ بعضی، ملاحظه‏ی دشمن را می‏کنند. ملاحظه‏ی ملت را باید کرد، ملاحظه‏ی خدا را باید کرد، نه ملاحظه‏ی دشمن را. دشمن، دشمن است؛ هرچه ملاحظه کنی، هرچه عقب بنشینی، او جلو می‏آید. اگر خاکریز شما در مقابل دشمن خاکریز مستحکمی نباشد، او نفوذ می‏کند. دشمنان این را می‏خواهند. یکی از شاخصها همین است. مردم در هرجای کشور هستند، به این شاخص توجه کنند.
آن کسانی که مرزشان با دشمن و دست‏نشاندگان دشمن مرز کم‏رنگی است، این‏ها برای ورود به مجلس اصلح نیستند. کسانی باید باشند که مرز روشنی با دشمن داشته باشند. این را من قبلًا هم گفتم، حالا هم تکرار می‏کنم، بگردید؛ از خدا هم کمک بخواهید، از آدم‏های مطلع و امین و باصداقت کمک بخواهید، تا بدانید چه کسانی را باید بفرستید مجلس؛ آن‏وقت مجلس، مجلسی خواهد شد که می‏تواند آرمان‏های ملت را تبلور و تجسم ببخشد به معنای واقعی کلمه؛ همچنانی که بحمد اللَّه در طول این زمانهای گوناگون دیدیم مجالسی بودند که یا یکسره یا یک اکثریت قاطع در آن‏ها همین‏جور عمل کردند؛ قوانینِ خوب گذاشتند، دولتها را وادار به کار کردند. إن شاء اللَّه مجلس هشتم مجلسی باشد که به کارهای خیر کمک کند، به آنچه که همت مسئولان و همت مجریان و همت دولت بر آن گماشته شده است، إن شاء اللَّه کمک کند، راه‏ها را باز کند، قوانین مناسب ملت بگذراند و نظارت کند.

[دشمنان]با اصل انتخابات دشمنند؛ با حضور پرشور و گسترده‌ی مردم در انتخابات دشمنند؛ با انتخاب آدمهای اصلح و طرفدار حقوق مردم و متعبد و پایبند به مبانی اسلامی و ارزشهای اسلامی مخالفند، دشمنند؛ چرا؟ چون می‌دانند این‌ها هم انتخابات، هم حضور گسترده‌ی مردم، هم حضور آدمهای مناسب و شایسته در مجلس، به ضرر آنهاست؛ لذا مخالفت می‌کنند.

آنچه که بنده در همه‏ی انتخاباتها تأکید کرده‏ام، امروز هم همان را در درجه‏ی اول تأکید می‏کنم، حضور مردمی و قدردانی مردمی است از انتخابات. من به شما عرض بکنم- البته حالا سربسته می‏گویم- سعی شد در این کشور، باب انتخابات بسته شود تا دشمنان بتوانند بگویند نظام جمهوری اسلامی نظام مردمی نیست؛ تلاش شد برای این کار، خدای متعال نگذاشت؛ اراده‏ی الهی بر اراده‏ی بدخواهان فائق آمد، دلهای مردم به سمت انتخابات جذب شد در دوره‏های متعدد و بخشهای مختلف؛ علی‏رغم دشمن، مردم در انتخابات شرکت کردند. این انتخابات هم همانجور است.
آنچه که من عرض می‏کنم، در درجه‏ی اول حضور مردمی است. در درجه‏ی بعد که البته حائز اهمیت بسیاری است این هم، پیدا کردن نماینده‏ی اصلح است. آن کسانی که به وسیله‏ی شورای نگهبان صلاحیت آن‏ها اعلام می‏شود، معنایش این است که این از حد اقل صلاحیت مورد نیاز برخوردار است. در بین این کسانی که اعلام می‏شوند، افرادی هستند با صلاحیتهای بالاتر، افرادی هستند در سطح پایین‏تر. هنر ملت ایران و مردم شهرها و حوزه‏های انتخابیه این است که دقت کنند، نگاه کنند، بشناسند اصلح را، بهترین را انتخاب کنند؛ بهترین از لحاظ ایمان، بهترین از لحاظ اخلاص و امانت، بهترین از لحاظ دین‏داری و آمادگی برای حضور در میدانهای انقلاب؛ دردشناس‏ترین و دردمندترین نسبت به نیازهای مردم را انتخاب کنند. این‏ها فرصت‏هائی هست، بایستی مردم عزیز ما در همه جای کشور- این دیگر مخصوص استان یزد نیست- هوشیارانه، با بصیرتِ تمام تلاش کنند، پیدا کنند و با رأی خود مسجل کنند و مجلس را- آن مجلسی را که مورد نیاز جامعه‏ی کنونی ماست- تشکیل بدهند.
البته مردم توجه باید داشته باشند که تبلیغات رنگین و متنوع ملاک نیست؛ وعده‏های غیر عملی ملاک نیست. من با خودِ نماینده‏های محترم در دوره‏های مختلف وقتی مواجه شدم، به این‏ها گفتم: آقایان و خانمهای نماینده! وظیفه‏ی نماینده این نیست که وعده‏ی عمرانی و فلان پروژه، فلان کار را در منطقه‏ی انتخابی خود به مردم بدهد؛ این‏ها کار اجرائی است، کار دولت است. وظیفه‏ی نماینده این است که بتواند قانون مورد نیاز کشور را پیدا کند، آن قانون را جعل کند. وقتی قانون شد- یعنی قاعده‏ای گذاشته می‏شود- دستگاه‏های اجرائی و قضائی مجبورند برطبق قانون عمل بکنند و عمل می‏کنند. وعده‏های غیر عملی دادن، وعده‏های بزرگ دادن، این‏ها ملاک نیست؛ باید مردم توجه کنند؛ گاهی علامت منفی هم هست. از طرف علاقه‏مندان به نامزدهای انتخاباتی گوناگون، بداخلاقی‏های انتخاباتی، شایسته‏ی ملت ما نیست؛ تهمت زدن آدم‏های مؤمن را، مصونیت‏دار از لحاظ اسلامی و شرعی را؛ در معرض هتک آبرو قرار دادن در شب‏نامه‏ها، در مطبوعات، در پایگاههای اینترنتی و غیره، این‏ها اصلًا مصلحت نیست. من به طور جد از همه‏ی کسانی که نسبت به نامزدهای مختلف علاقه‏مندی‏ای دارند، درخواست می‏کنم، اصرار می‏کنم که این علاقه‏مندی خودتان را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم کردن دیگران نشان ندهید. هرچه می‏خواهید، از نامزد مورد علاقه‏ی خودتان تمجید کنید، تعریف کنید؛ اما دیگران را تخریب نکنید. این علامت بدی است. بعضی جاها در دنیا معمول است اسرار خانوادگی یکدیگر را برملا می‏کنند، عکسهای پنهانی از هم می‏گیرند، افشا می‏کنند. خوب، همانهائی هستند که وقتی هم رفتند مجلس- دیده‏اید در تلویزیون- سر یک مسئله‏ای می‏افتد به جان هم، با مشت و لگد باهم رفتار می‏کنند! اینکه امتیاز برای نماینده نیست. آنچه که در مورد انتخابات باید به یاد مردم عزیز ما باشد، آماده شدن برای حضور همه‏جانبه و گسترده در انتخابات و کوشش کردن برای شناسائیِ اصلح و مراعات کردن رفتارهای انتخاباتی است، که این را عرض کردیم.

انتخابات مجلس خبرگان یکی از مهم‏ترین انتخابات‏های ماست. مجلس خبرگان باید همیشه آماده باشد؛ و تشکیل شده باشد از انسانهای امین، عاقل، صالح، خیرخواه جامعه، حاضریراق برای روز مبادا و لحظه‏ی موعودی که ممکن است پیش بیاید؛ تا بتوانند در لحظه‏ی معین کار بزرگ خود را- که عبارت است از انتخاب رهبر- انجام بدهند. لذا انتخابات بسیار مهمی است. بایستی این مجلس همیشه آماده به کار بماند؛ حاضر باشد؛ افراد آن- منتخبان مردم- منتخبانی باشند که مردم بتوانند به آن‏ها اعتماد کنند و به آن‏ها دل بدهند. گزینشی را که آن‏ها خواهند کرد، آن گزینش را مردم بپذیرند و مورد قبول مردم قرار بگیرد؛ این خیلی مسئله‏ی مهمی است. بنابراین سطح مجلس خبرگان، بالاترین سطح انتخاب است؛ مردم بایستی افراد شایسته را بشناسند و انتخاب کنند. چنانچه افرادی را نمی‏شناسند، از راهنماییِ انسانهای مؤمن و مطمئنی استفاده کنند که معرفی آن‏ها برای انسان حجت شرعی باشد؛ دنبال حجت شرعی باشید. دنبال این باشید که اگر خدای متعال پرسید زید را چرا برای مجلس خبرگان انتخاب کردید، شما بگویید این زید را فلان‏کسانی که می‏دانستیم مردمِ وارد و مطمئن و امینی هستند، معرفی کرده بودند؛ پیش خدا حجت داشته باشید. به هر معرفی‏ای نمی‏شود دل بست و اعتماد کرد. معرفی انسانهای مورد اطمینان؛ معرفی کسانی که انسان بداند که این‏ها نیتشان خدایی است؛ برای دنیا و برای گِروکشی‏های سیاسی و جنجال و هیاهو وارد میدان نشده‏اند؛ بلکه به عنوان ادای وظیفه معرفی کرده‏اند؛ انسان از حرف آن‏ها اطمینان پیدا می‏کند و افرادی را با معرفی آن‏ها به عنوان خبره به مجلس خبرگان می‏فرستد.
مسئله‏ی شوراها هم همین‏طور است. نوع منتخبان شوراهای اسلامی شهر و روستا با نوع منتخبان مجلس خبرگان متفاوت است؛ اما وظیفه‏ی این‏ها هم یک وظیفه‏ی بسیار مهمی است. کسانی باید در شورای شهر مشغول خدمت شوند که افرادی کاری، فعال، صادق و به فکر خدمت به مردم باشند؛ به فکر خودشان، به فکر دنیای خودشان و به فکر جمع و جور کردن امور دنیوی برای خودشان نباشند و بخواهند برای مردم کار و تلاش کنند. اگر انجمنهای شهر و روستا، شوراهای شهر و روستا- که مورد انتخاب مردم هستند- انسانهای صالحی باشند، بسیاری از مشکلات شهری و زندگی مردم حل خواهد شد.

صاحبان صلاحیت هم بایستی سعی کنند که خود را در معرض این کار قرار بدهند؛ یعنی واقعاً هر کسی که احساس میکند میتواند و صلاحیت این کار را دارد که در یک چنین مجلسی برای تکلیف و برای خاطر خدا عضو باشد و وظیفه‌ای را که در موعدی که خدای متعال از آن خبر دارد و ما خبر نداریم، بر عهده‌ی آنها خواهد گذاشت، آن را آزادانه، مستقل و با توجه به تکلیف شرعی انجام بدهد، کسی که یک چنین خاطرجمعی‌ای را از خود دارد، به نظر من وظیفه‌ی شرعیِ اوست که خودش را در معرض این معنا قرار بدهد و به میدان بیاید. ما در مورد انتخاباتهای دیگر هم بارها گفته‌ایم، کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و امثال اینها در خود صلاحیت می‌بینند که به داخل میدان بیایند؛ اما در اینجا این مسئله از آن انتخاباتها مؤکّدتر است. آن کسانی که واقعاً احساس میکنند این صلاحیت و توانایی را دارند، بیایند، وارد این میدان بشوند و خودشان را در معرض انتخاب مردم و حضور در این مجلس مهم و محترم قرار بدهند. آحاد مردم هم باید وظیفه بدانند. حالا ما ان‌شاءاللَّه در فرصت خود درباره‌ی مجلس خبرگان به مردم مطالبی عرض خواهیم کرد و توصیه‌هایی داریم که ان‌شاءاللَّه برای مردم میگوییم. دیر نشده است. اجمالاً اینجا عرض بکنیم که این، یک وظیفه‌ی عمومی است؛ همه احساس کنند وظیفه دارند که این کار را انجام بدهند. این هم یکی از چیزهایی است که باید برای حفظ اعتبار این مجلس مورد توجه باشد.

نکته‌ی سوم این است که انتخابات یک مسأله‌ی شخصی نیست؛ یک مسأله‌ی عمومی است و ما هم دو نفر رئیس‌جمهور نمی‌خواهیم. ما هشت نفر داوطلب ریاست جمهوری داریم، که یکی از این هشت نفر رئیس‌جمهور خواهد شد. همه موظفند نسبت به کسی که رئیس جمهور شد، همکاری و همدلی نشان دهند. کسی که شورای نگهبان او را تأیید کرده است، در واقع مُهر صلاحیت به او زده است. اختلاف و دعوا سر پیدا کردن صالح‌تر است. بالاخره حداقل صلاحیت‌ها را داشته است که شورای نگهبان به او مُهر تأیید زده است. اگر هر کدام از اینها رئیس جمهور شدند، آحاد مردم احساس نکنند که آن کسی که ما می‌خواستیم، نشد؛ پس او به درد نمی‌خورد؛ او صالح نیست؛ نه، در یک دوره‌ی چهارساله، او رئیس جمهور است. البته مردم باید از او مطالبه کنند و بخواهند؛ ما هم مطالبه می‌کنیم؛ همچنان که تا الان این کار را کرده‌ایم. تا الان هم ما مطالبات مردم و نظام را از کسانی که رئیس جمهور بوده‌اند، خواسته‌ایم. بنده اهل این که بیایم در مقابل مردم با کسی دعوا و جنجال راه بیندازم، نیستم؛ اما خدای متعال کمک کرده است و در جریان کار، یک لحظه از مطالبه‌ی حقوق مردم و ارزشهای نظام از مسئولانی که تا کنون سر کار بوده‌اند، فارغ نبوده‌ام. من از اینها مطالبه کرده‌ام؛ اما این‌که بعضی توانسته‌اند عمل کنند، بعضی نتوانسته‌اند؛ بعضی مقداری توانسته‌اند، بعضی به جهاتی عمل نکرده‌اند؛ بحث دیگری است.

به همه‌ی برادران و خواهران و همه‌ی ملت عزیز ایران سفارش می‌کنم که فضای انتخابات را، هم گرم و هم سالم نگه دارند. کسانی که به یک نامزد انتخاباتی علاقه‌مندند، مراقب باشند به خاطر علاقه‌ی به او، نامزد دیگر را تخریب نکنند؛ این بین مردم اختلاف و نقار ایجاد می‌کند؛ علاوه بر این‌که تخریب اساساً کار درستی نیست و فایده‌یی هم ندارد. کسی که با تخریب یک نامزد انتخاباتی می‌خواهد آراء او را کم کند، به مقصود خودش دست پیدا نمی‌کند؛ هم یک کار غلط و خلاف منطق و در موارد بسیاری خلاف شرع انجام می‌گیرد، هم فایده‌یی گیر او نمی‌آید. فضا را سالم نگه دارید. شما از نامزد خودتان حمایت کنید، دیگران هم از نامزد خودشان حمایت کنند و به او رأی دهند. در پیدا کردن نامزد مورد نظر دقت کنید. به کسی گرایش پیدا کنید که به دین مردم، به انقلاب مردم، به دنیای مردم، به معیشت مردم، به آینده‌ی مردم و به عزت مردم اهمیت می‌دهد.

مردم هم نگاه کنند و اصلح را انتخاب کنند. اصلح کسی است که با نیازی که شما برای جامعه می‌فهمید، تطبیق کند و بتواند نیازهای جامعه را برآورده سازد. بعضی‌ها در شناخت اصلح دچار وسواس و دغدغه‌ی زیاد می‌شوند. شما تلاش خود را بکنید؛ مشورت خود را بکنید؛ از کسانی که فکر می‌کنید می‌توانند شما را راهنمایی کنند، راهنمایی بخواهید؛ به هر نتیجه‌یی که رسیدید، عمل کنید و رأی بدهید؛ اجر شما را خدای متعال خواهد داد. ما مأموریم که به آنچه می‌فهمیم و به آنچه تکلیف الهی تشخیص می‌دهیم، عمل کنیم؛ مطابق با واقع شد یا نشد، اجر ما محفوظ است. اجر کسی که عامل به تکلیف است، پیش خدای متعال محفوظ است.

جهت دومِ اهمیت انتخابات مجلس این است که شما با انتخاب نماینده‏ی مجلس، در واقع سرنوشت کشور را در چهار سال آینده رقم می‏زنید. انتخابات مجلس مظهر دخالت مردم در سرنوشت خود و کشورشان است؛ چون مجلس مرکز قانون‏گذاری است. قانون یعنی جاده‏ای که باز می‏شود تا مسئولان اجرایی از آن جاده حرکت کنند و با تلاش خود گوشه و کنار و زوایای کشور را آباد و اصلاح کنند. این جاده‏بازکنی به عهده‏ی قانون است و قانون را هم نماینده‏ی شما در مجلس وضع می‏کند؛ بنابراین مجلس خیلی مهمّ است. علاوه بر این، طبق قانون اساسیِ ما، مجلس ناظر بر دولت است. اگر دولت در جایی بد و یا کج حرکت کند، پا در راه نادرستی بگذارد و خدای نکرده سوءاستفاده‏ای بشود و فسادی به وجود آید، مرکزی که می‏تواند جلوِ فساد و انحراف را بگیرد، مجلس است؛ ببینید چقدر مهمّ است! این مجلس با آراءِ مردم تشکیل می‏شود. هرچه آراء بیشتر باشد، مجلس قوی‏تر خواهد شد. شما وقتی کسی را صالح و شایسته دانستید و او را به مجلس فرستادید، توانسته‏اید بخشی از توان خود را در ساختن و پیشرفت آینده به کار بگیرید؛ اهمیت مجلس از اینجاست. لذا مردم برای مصالح خود، مصالح کشور و مصالح نظام باید نگذارند انتخابات از آن شکوه و عظمت خودش بیفتد. متأسفانه بعضی از افرادی که تریبون دارند- یا قلم یا بیان- و می‏توانند حرف بزنند، ملتفت نیستند که انتخابات و مجلس چه عظمتی دارد؛ حرفی ندارند که کاری کنند یا چیزی بگویند که مردم را از حضور در صحنه‏ی انتخابات و عرصه‏ی رأی دادن دلسرد کنند؛ این بر اثر بی‏توجّهی و غفلت است، و الّا هر ایرانیِ غیور و علاقه‏مند به عزّت ایران و آبادی کشور و سرنوشت ملت باید تلاش کند تا مجلسی قوی و آبرومند تشکیل شود.

انتخابات در پیش است. حضور در انتخابات یکی از مستحکم‌ترین وسیله‌هایی است که این ملت می‌تواند آن را مثل یک زره پولادین در مقابل خود و در مقابل حمله دشمنان و سوءنیّت و بد دلیِ مستکبران و دخالت‌کنندگان نگه دارد. انتخابات بسیار مهمّ است. آنچه که بنده در انتخابات از خدای متعال خواسته‌ام و می‌دانم که ملت عزیز ما هم همین را می‌خواهد، این است که انتخابات پُرشور، سالم، قوی و با حضور ملت انجام گیرد و ان‌شاءاللَّه خدای متعال به ملت ما توفیق دهد که نمایندگان صالح و توانمند و کارآمدی را به مجلس بفرستد. یکی از مهمترین ارکان نظام، مجلس شورای اسلامی است. اگر در مجلس نمایندگان مؤمن، بااخلاص و توانمند حضور داشته باشند، مجلس خیلی از گره‌ها را می‌تواند باز کند. مهمترین موضوعی که بنده توقّع و اهتمامِ به آن دارم، انتخابات است. البته انتخابات میدان رقابت است و افراد بایستی با هم رقابت کنند؛ رقابت سالم. هر کس که به این نظام معتقد و پایبند است، می‌تواند وارد میدان انتخابات شود. کسانی که این نظام و قانون اساسی را قبول ندارند، آمدنشان به مجلس خطاست و خودشان هم بایستی بدانند که از نظر این ملت آمدن آنها به مجلس خطاست. معلوم است کسانی که این قانون اساسی و این ملت و کارها و شعارها و راه و اهدافش را قبول ندارند، نباید به مجلس بیایند؛ اما آن کسانی که نظام، اسلام، قانون اساسی و امام را قبول دارند، باید به میدان رقابت بیایند؛ منتها رقابت سالم و نه رقابت لجوجانه و عنادآمیز. این جناحها و خطوط و احزاب هم از نظر بنده اعتباری ندارند. بعضی خودشان که کشمکش می‌کنند هیچ، سعی می‌کنند که رهبری و دستگاههای نظام را هم وانمود کنند که در دعواهای جناحی و خطّیِ اینها واردند! این مطلب درست نیست. بنده حزب و شخصیت نمی‌شناسم؛ بنده این را می‌شناسم که کسی که می‌آید به مجلس، باید با تقوا باشد. اوّلین شرط تقواست: «انّ اکرمکم عنداللَّه اتقاکم». دیگر این که باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعی و همّت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضدّ فساد هم باشد و با فساد مالی و اقتصادی به‌شدّت و به‌جد، از بُن‌دندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند. البته توانمند، با اخلاص و عالِم هم باشد. صلاحیت بر اساس این مسائل است و مسؤولان دستگاه‌های مختلف - چه وزارت کشور، چه شورای نگهبان و چه دستگاههایی که در زیرمجموعه این مراکز مشغول فعالیت هستند - باید معیارشان را قانون قرار دهند؛ زیرا در قانون این مسائل پیش‌بینی شده است.

کسانی که به عنوان نامزد انتخابات به مردم معرفی می‏شوند، معنایش این است که این‏ها صلاحیت دارند و این معرفی، امضای صلاحیت این‏هاست. دستگاه‏ها بایستی مراقب باشند که این امضاء بیهوده، خلاف و دروغ نباشد. این دروغ گفتن به مردم است؛ هم رد کردنِ آدم صالح، هم پذیرفتنِ آدم ناصالح؛ هر دو بد و هر دو خلاف است. دستگاه‏ها مراقب باشند که این خلافها انجام نگیرد، تا إن شاء اللّه روز انتخابات برسد و مردم نگاه کنند و با فکر آزاد و رأی درست، کسی را که به نظر خودشان صالح‏تر است، با شناخت و معرفت انتخاب کنند و به مجلس بفرستند. یک مجلس معتبر و آبرومند می‏تواند برای کشور خیلی مفید باشد.

بعضی می‏گویند حقّ شهروندیِ انتخاب شدن را نبایستی سلب کرد. حقّ انتخاب شدن، حق شهروندی معمولی مثل حقّ شغل و کسب و کار و ساکن شدن در شهر و راه رفتن در خیابان و خریدن اتومبیل و ... نیست. این یک حقّ شهروندی است که برای دارنده‏ی آن صلاحیتهایی لازم است که این صلاحیتها باید احراز شود. مسئول احرازش هم فقط شورای نگهبان نیست؛ هم وزارت کشور است، هم شورای نگهبان، که باید صلاحیتها را احراز کنند. در احراز صلاحیت نامزدها خودِ مردم بهترین افراد هستند و بیشترین مسئولیتها را دارند که وقتی انسانی را احراز صلاحیت کردند، به همدیگر معرفی کنند و آن کسانی که می‏توانند، برای آن شخص امکانات فراهم نمایند، تا انسان صالح بتواند وارد این میدان شود.

من با تفتیش عقاید موافق نیستم و آن زمان هم که در سالهای دهه‏ی شصت عده‏ای تندرو برای ورود دانشجو به دانشگاهها چیزهای عجیب و غریب سؤال می‏کردند، بنده مخالف بودم و بارها هم اعلام‏مخالفت کردم. کسی که عملًا و صریحاً نشان داده و اثبات کرده؛ اصرار دارد که تظاهر کند با مبانی ارزشی نظام مخالف است و موافقت ندارد، نمی‏تواند نماینده‏ی مردم شود و به مجلس شورای اسلامی که رکن نظام است، برود. بنابراین صلاحیت اخلاقی لازم است و همه باید روی این بُعد حسّاس باشند.

رعایت ضوابط در همه‌ی بخشها و زمینه‌ها یک امر لازم است و باید با دقّت و به طور کامل مراعات شود؛ آن وقت افرادی که صالح هستند، در اختیار مردم قرار گیرند تا آراءِ مردم، اصلح را در بین آنها انتخاب کند؛ آن‌گاه انتخابات به نحوه‌ی رایجی که وجود دارد، ان‌شاءاللَّه مفید خواهد بود. همه باید این معنا را رعایت کنند. وقتی ما در دنیا شعار تحقّق اسلام را می‌دهیم، این امر کوچکی نیست؛ پشت‌سر این شعار، احساسات و ایمان و عقیده و دینِ بخش عظیمی از جمعیت کره‌ی زمین قرار دارد. اگر ما بتوانیم ثابت کنیم که حقیقتاً به دنبال این شعار هستیم و ثابت کنیم که این شعار کارآیی دارد، آن‌گاه یک میلیارد و چند صد میلیون نفر جمعیت پشت‌سر این شعار قرار خواهند گرفت؛ این چیز کمی نیست.

در قانون اساسی ما، رئیس‏جمهور مقام والایی است. در قانون اساسی، هم وظایف سنگینی بر دوش رئیس‏جمهور گذاشته شده- که در اصول مختلف آن مطرح گردیده است- هم اختیارات و امکانات زیادی در اختیار رئیس‏جمهور است. در مجموعه‏ی نظامِ قانون اساسی ما، این اختیارت و امکانات و وظایف، منحصر به فرد است. رئیس‏جمهور اختیارات فراوانی دارد: قوّه‏ی مجریّه و بودجه‏ی کشور و وزارتخانه‏های گوناگون در اختیار اوست.
حقّاً و انصافاً جا دارد که آحاد مردم نسبت به این قضیه احساس مسئولیت کنند. خوشبختانه کسانی که وارد این میدان شده‏اند، افراد متعدّدی هستند و می‏توانند سلایق مختلفی را به خودشان جذب کنند. در اینجا افراد باید با دقّت و تعقّل و محاسبه وارد شوند و از خدای متعال هم بخواهند آنچه که خیر و صلاح این ملت است، به آن‏ها توفیق دهد تا انجام دهند. افرادی که از تأیید شورای نگهبان عبور کرده‏اند، قانوناً صالحند. البته صلاحیتها یک اندازه نیست؛ صالح داریم، اصلح داریم؛ تشخیصها مختلف است؛ یکی چیزی را ملاک قرار می‏دهد و کسی را اصلح می‏داند و کسی چیز دیگر را ملاک قرار می‏دهد. اشکالی ندارد؛ این‏ها نباید موجب اختلاف شود. مبادا به خاطر علاقه‏مندی یک دسته به یک نامزدِ ریاست جمهوری و دسته‏ی دیگر به یک نامزد دیگر، بین آحاد مردم شقاق و اختلافی پیدا شود. چه مانعی دارد؟ قانون همین را خواسته است که مردم طبق سلایقِ خودشان بگردند و انتخاب کنند.

نکته بعدی در باب انتخابات این است که مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند؛ چون امر کوچکی نیست. مسأله انتخابات، مسأله سپردن سرنوشت بخش عمده امکانات کشور به یک نفر و یک مجموعه است. سرنوشت مسائل اقتصادی، مسائل فرهنگی، روابط خارجی و مسائل گوناگون دیگر تا حدود زیادی به این قضیه وابسته است. درست است که قوای دیگر هم هر کدام وظایفی دارند، اما مهمترین مسائل و فعالیتهایی که در بخشهای مختلف کشور به جریان می‌افتد، به قوّه مجریّه مربوط است که سرنوشت آن در این انتخابات معلوم می‌شود. البته ما هنوز درست نمی‌دانیم چه کسانی نامزد خواهند شد؛ از فردا معلوم خواهد شد. کسانی می‌روند نامزد می‌شوند؛ بعد هم شورای نگهبان طبق وظیفه قانونی خود، کسانی را که از لحاظ معیارهای قانونی صلاحیت دارند، مشخص خواهد کرد. سپس من و شما بایستی در بین این مجموعه نگاه کنیم و کسی را که اصلح است، انتخاب کنیم. این هم وظیفه بسیار مهمی است.

انتخابات، فقط یک پدیده‏ی سیاسی نیست. انتخابات، مظهر حضور مردم، مظهر احقاق حق و مظهر توانایی و اقتدار ملی برای یک کشور است. امروز در دنیا چه در کشور ما و چه در هرجای دیگر روی این حساب می‏شود که چند درصد از کسانی که می‏توانستند رأی بدهند، در یک انتخابات شرکت کردند و رأی دادند. از نظر مردم دنیا و تحلیلگران و سیاست‏گذاران عالم، آن نظامی مستحکم است که تعداد بیشتری از مردمش در هنگام انتخابات پای صندوقها بیایند و رأی بدهند. این نشانه‏ی استحکام یک نظام است؛ که بحمد اللّه ما این را در انتخابات‏های گوناگونی که در این سالهای متوالی داشته‏ایم، همیشه نشان داده‏ایم و مردم حضور قوی‏ای داشته‏اند. هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را به‏دست خودشان معیّن کنند؛ زیرا که کشور متعلّق به مردم است. مردم باید بیایند و با انتخاب صحیح و آزادانه، قانون‏گذارانشان را در قوّه‏ی مقنّنه معیّن کنند؛ مجریان خودشان را با ترتیبی که در قانون معیّن شده است، معیّن کنند. این حقّ مردم است و متعلّق به آن‏هاست؛ اما تکلیف هم هست. این‏طور نیست که یکی بگوید من نمی‏خواهم از این حقّم استفاده کنم؛ نه، سرنوشت نظام بسته‏ی به احقاق و استنقاذ این حقّ است؛ این تکلیف است؛ باید همه شرکت کنند. نظام جمهوری اسلامی توانسته است این حق را در اختیار مردم بگذارد؛ اما در گذشته ما این حق را نداشتیم. در نظامهای گذشته، مردم از استفاده از چنین حقّی محروم بودند. نظام جمهوری اسلامی این حق را داده است؛ باید مردم بروند و استنقاذ کنند. گاهی یک رأی هم مؤثّر است؛ هیچ‏کس نگوید رأی منِ تنها چه تأثیری دارد. گاهی یک رأی یا چند رأی، در سرنوشت یک کشور اثر می‏گذارد. شما می‏توانید با رأی دادن خودتان، شخص مؤمنِ صالح را به مجلس بفرستید. آن کسی که به مجلس رفت، در هنگامه‏ی حسّاس آنجایی که رأی یک نماینده می‏تواند سرنوشت کشور یا یک قشر، یا سرنوشت اقتصاد را معیّن کند رأی او کارساز خواهد بود. لذا هیچ‏وقت کسی نگوید که رأی من چه تأثیری دارد. مهم این است که در روز انتخابات، إن شاء اللّه همه‏ی مردم زن و مرد، پیر و جوان و هرکس که از لحاظ قانونی می‏تواند رأی بدهد بروند و رأی بدهند و انتخابات را پُرشور و پُررونق کنند. هرکس که به نظام اسلامی علاقه دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. هرکس که به سربلندی نظام جمهوری اسلامی علاقه‏ای دارد، در این انتخابات شرکت خواهد کرد. پیش‏بینی من این است: آن‏چنان که ما از این ملت بزرگ و آگاه و هوشمند تاکنون حضور در همه‏ی صحنه‏ها را دیده‏ایم، إن شاء اللّه در این انتخابات هم پُرشور و با علاقه شرکت می‏کند و حضور خودش را اعلام خواهد کرد و در واقع طرف‏داری‏اش را از اسلام و نظام اسلامی نشان خواهد داد.

همه‏ی ملت ایران و خود نامزدهای محترم توجّه کنند که هرکدام از این چهار نفری که به خواست خدا و به‏سلامتی اکثریت آرا را چه در مرحله‏ی اول و چه در مرحله‏ی دوم به خود اختصاص داد، او رئیس‏جمهور قانونی است. البته ملت باید تلاش خود را بکند، باید زحمت بکشد و دنبال اصلح بگردد. من مکرّر عرض کرده‏ام که مسئله، مسأله‏ی دین و خدا و ادای تکلیف است. همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است. قبلًا هم گفتیم که تفاضل و لو کم باشد، در این قضیه بسیار است. باید بگردید، بین خودتان و خدا حجّت پیدا کنید؛ یعنی بتوانید از راهی بروید که اگر خدای متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأی دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجّتی فراهم کنید و بعد با خیال راحت بروید رأی بدهید. مردم باید این کار را بکنند و ما هم از خدا می‏خواهیم و دعا و آرزو می‏کنیم که خدای متعال دلهای مردم را به سمت نامزد اصلح آنکه واقعاً صلاحیتش بیشتر است هدایت کند. البته شورای محترم نگهبان، این چهار نفر آقایان را صالح دانسته است. لا بد این‏ها در یک حد نیستند؛ بعضی صالحند، بعضی صالح‏ترند. بگردید آن صالح‏تر را شناسایی و پیدا کنید و به او رأی بدهید.
هرکس که برود رأی بدهد، چه رأی او صائب باشد و به اصلح رأی داده باشد و چه اشتباه کرده باشد و به غیر اصلح رأی بدهد، همین اندازه که از روی احساس تکلیف نسبت به آینده پای صندوق برود و رأی بدهد، این رأی پیش خدای متعال مأجور و موجب ثواب است و این شخص، علاقه‏مند به نظام و رهبری است. آنچه که مهم است، این احساس تکلیف است. همه‏ی آحاد ملت، این احساس تکلیف را باید بکنند.

و اما این روزها مسائل «انتخابات» هم مطرح است. من راجع به انتخابات، مکرّر صحبت کرده‌ام و آنچه را که باید گفت، گفته‌ام. همه تأکیدی که بنده در قضیه انتخابات و برای انتخاب اصلح و غیره دارم برای همین است که این کشور، آسان استقلال خود را به دست نیاورده است. مبادا کسانی به مجلس بروند که گیرنده آنها، منتظر فرستنده قوی امریکا و غرب باشد! مبادا کسانی وارد مجلس شوند که آنتنهایشان را به آن سمت تنظیم کرده باشند؛ هر چه از آن جا می‌آید، بگیرند و در داخل به زبان دیگری منتشر و منعکس کنند! همه نگرانی من از این است.
البته این ملت، بیدار است. عدّه‌ای خیال نکنند که اگر کسانی لابه‌لای جمعیت توانستند از حسن ظنّی یا غفلتی استفاده کنند و خودشان را داخل مجلس بیندازند، دیگر مصونیت پیدا خواهند کرد. هرگز چنین نیست. این ملتِ آگاه و هشیار و خون داده و رنج کشیده، اگر دیدند عنصر وابسته‌ای به مجلس راه یافته است، دست دراز می‌کنند و او را از مجلس بیرون می‌اندازند. این‌که ما این همه روی تدیّن تکیه می‌کنیم، برای این است.
عزیزان من! وابستگی از لاابالیگری دینی حاصل می‌شود. نه این‌که هر کس متدیّن نیست، وابسته است؛ نه. بالاخره انگیزه‌های گوناگونی وجود دارد. اما کسی که متدیّن است، یک مانع اضافه برای وابسته شدن دارد. این خیلی مهم است. شنیده‌ام بعضی در حول و حوش مرحله اوّل انتخابات، گفته بودند «فلانی - شاید اسم ما را هم نیاورده بودند - یا برخی دیگر این قدر روی تدیّن تکیه می‌کنند، چه اهمیتی دارد؟ باید آدمهای متخصّص به مجلس راه پیدا کنند. دکترها و مهندسها به مجلس بروند و مملکت را اداره کنند!» این، اشتباه است. نه این‌که برای مجلس، متخصّص لازم نیست. چرا؛ برای مجلس، متخصّص لازم است. ولی ما امروز تخصّص کم نداریم. عرض من این است که: ای ملت ایران! بین همین مهندسها و دکترها، میان همین متخصّصها و کارشناسها، بگردید متدیّنها را انتخاب کنید! به صرف ادّعا، اکتفا نکنید. فردی را که می‌خواهید برگزینید، باید متدیّن باشد. متدیّن که شد، آن وقت انسان احساس خاطر جمعی می‌کند.

عزیزان من! انتخابات در پیش است. من به شما عرض می‏کنم همه در انتخابات شرکت کنید. همه در روز رأی‏گیری برای نمایندگی مجلس، نامزد انتخاباتی مشخّص کنید و اسم آن‏ها را در ورقه‏ها بنویسید و در صندوقهای انتخابات بیندازید. همه این کار را بکنند. بگردید آدم‏های صالح را پیدا کنید.
مجلس شورای اسلامی، مهم است. مجلس شورای اسلامی، به اعتباری، حسّاس‏ترین و مؤثّرترین نهاد قانونی کشور است. اگر نماینده‏ای بی‏علاقه به انقلاب و کشور و بی‏اعتقاد به قانون اساسی به مجلس راه پیدا کند که مصالح این کشور برایش مهم نباشد؛ دشمنیهای استکبار جهانی را نفهمد، دلش بخواهد که از استکبار جهانی تملّق بگوید و در روزنامه‏ها و مجلّات وابسته به صهیونیستها اسمش را درشت بنویسند و بگویند فلانی با سیاست نظام جمهوری اسلامی مخالفت کرد؛ چنین نماینده‏ای مجلس را خراب می‏کند، ملت را خراب می‏کند، کشور را هم خراب می‏کند؛ پس به‏درد نمی‏خورد. اگر نماینده‏ای بر سرِ کار آید که قبل از ورود به مجلس، خود را وامدار دیگران کرده و مجبور باشد در مجلس وام آن‏ها را ادا کند؛ نانهایی به قرض گرفته باشد و بخواهد به مجلس که رفت،
قرض خود را ادا کند؛ به‏درد نمی‏خورد. اگر نماینده‏ای به مجلس برود که از مسائل کشور درک لازم را نداشته باشد؛ فاقد هوشمندی، آگاهی، سواد و معرفت لازم باشد، به‏درد نمی‏خورد. نمایندگی کار مهمّی است. من خواهش می‏کنم برادران و خواهرانی که- بینهم و بین اللّه- می‏بینند این کار از عهده‏ی آن‏ها برنمی‏آید، پیش‏قدم نشوند. البته این حرف ما موجب نشود که بعضی وسوسه‏شان بگیرد و احتیاطاً کنار بروند؛ نخیر. کسانی که احساس می‏کنند می‏توانند، وظیفه شرعی است که بیایند. همه چیز در این نظام الهی باید از راه تقرّب به پروردگار و قصد قربت حل شود. رأی هم که می‏دهید، انتخاب هم که می‏کنید، برای خدا باشد. انتخاب هم که می‏شوید، باز مسئله، عمل به تکلیف خدایی است. بنده هم که اینجا حرف می‏زنم، باید به‏عنوان تکلیف خدایی حرف بزنم. آن کسانی هم که به مردم، نامزد انتخاباتی معرفی می‏کنند، آن‏ها هم باید برای رضای الهی و مصالح این کشور این اقدام را انجام دهند. البته بحمد اللّه گروههای مختلف در این کشور همه به این انتخابات اظهار علاقه‏مندی و دعوت کرده‏اند. من از همه کسانی که در این کار، تلاشِ صحیح و منطبق بر اصول و ضوابط دارند، تشکّر می‏کنم. البته مردم هم می‏دانند بایستی به چه کسانی اعتماد کنند و از چه کسانی حرف بشنوند. هرکس افرادی را می‏شناسد و معرّفی آن‏ها برایش اطمینان ایجاد می‏کند؛ یعنی احساس می‏کند که از لحاظ شرعی مشکلی ندارد، برطبق معرفیها اقدام کند. ممکن است همه‏ی کاندیداها را نشناسد، یک عدّه هم معرفی می‏کنند. مهم، رعایت موازین است.

در هرجا که شرکت می‏کنید، به همان تعداد لازم اسم بنویسید. این، بهتر است؛ زیرا ای‏بسا شما اسم کسی را که به نظرتان صالح است ننویسید و آن فرد صالح، از انتخاب شدن، محروم شود. در تهران مثلًا بیست و هشت نفر، در شهرهای دیگر به حسب نیاز، تعدادی هستند. بروید بگردید، در فهرستها نگاه کنید و کسی را که واقعاً می‏پسندید و می‏دانید صالح است، انتخاب کنید. این جمله را هم عرض کنم که انتخاب صالح در درجه‏ی اول یعنی انتخاب نماینده‏ی متدین. برای نماینده، آگاهی سیاسی لازم است؛ جرأت و جسارت در برخورد با مسائل لازم است؛ آگاهی از مسائل کشور لازم است؛ آگاهی از مسائل جهان لازم است. همه‏ی این‏ها لازم است. لکن رکن اصلی، تدین است؛ یعنی اعتقاد به اسلام و به اصول و پایه‏های دینی و عامل بودن به این‏ها. این، اساس قضیه است. نماینده‏ای که متدین باشد، شما خاطرتان جمع است که خیانت نخواهد کرد؛ کار خلاف نخواهد کرد؛ حتی کوتاهی و سستی نخواهد کرد. نماینده‏ی متدین، هر یک‏ساعتی را که بخواهد غیبت کند و در مجلس نباشد، احساس می‏کند این خلاف شرع است و چون متدین است، این خلاف شرع را انجام نمی‏دهد. نماینده‏ی متدین، از تریبون مجلس برای گفتن سخن ناحق، استفاده نمی‏کند. نماینده‏ی متدین، مصالح انقلاب و کشور را بر مسائل شخصی یا گروهی، مقدم می‏داند. تدین، این خصوصیات و این خواص مهم را دارد. اگر این شرط را بتوانید تأمین کنید و نماینده‏ی متدین را إن شاء اللّه پیدا و انتخاب کنید، آن جهات بعدی قابل‏تأمین‏تر است.

اولًا از خدای متعال درخواست می‏کنیم که این انتخابات را برای ملت عزیز ایران مبارک قرار دهد و آثار این انتخابات را میمون و فرخنده سازد. همچنین امیدواریم که امروز إن شاء اللّه حضور یکپارچه‏ی مردم در پای صندوقها و رأی دادن به کاندیداهای صالح مورد نظرشان، مشت محکمی باشد به دهان یاوه‏گویان و معاندین اسلام و مسلمین، که اصرار دارند مردم در انتخابات سرنوشت ساز برای خودشان، شرکت نکنند. إن شاء اللّه مردم، به این توطئه‏ها، دشمنیها و خباثتها پاسخ عملی خواهند داد.

شما، هر رادیویی از رادیوهای وابسته به شبکه‏ی تبلیغاتی «صهیونیستی امریکایی استکباری» را که باز کنید، به طریقی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مبارزه می‏کند. بعضی صریح و بعضی غیر صریح و ظریف. اینکه شما ملاحظه می‏کنید در همین روزهایی که تب‏وتاب انتخابات در کشور ماست، از اطراف دنیا، رادیوها روی انتخابات تفسیر می‏گذارند، به چه قصدی است؟ حرفهایی که می‏زنند دقیقاً به قصد ضربه زدن است. می‏دانند که انتخابات با حضور مردم، تثبیت و محکم‏کننده‏ی نظام جمهوری اسلامی است. می‏دانند که یک مجلس قوی، یک مجلس مردمی با دویست و هفتاد نماینده‏ی سالم و صالح، برای این نظام پشتوانه است. می‏دانند که قوانین مردمی و به نفع مردم، از چنین مجلسی صادر می‏شود. می‏خواهند این مجلس را ضعیف کنند. اگر امریکا و استکبار بدانند می‏توانند کاری کنند که پنج میلیون رأی‏دهنده کم کنند، سه میلیون رأی‏دهنده کم کنند، یک میلیون رأی‏دهنده کم کنند؛ هرچه داشته باشند خرج می‏کنند که این کار انجام شود؛ چون برایشان مهم است. اینکه میلیونها انسان از تمام اکناف کشور، پای صندوقهای رأی بروند و نمایندگان خودشان را معین کنند، چه دموکراسی روشن و سالمی را نشان می‏دهد! می‏دانند که اگر این کار انجام گیرد، تبلیغاتشان باطل می‏شود.

سلامت نظام، به سلامت مجلس وابسته است. یک مجلس سالم و قوی و کارآمد و دارای اعضای مؤمن و منطبق با ضوابط، خواهد توانست پشتیبانیِ قانونی نظام را به شکل صحیحی انجام بدهد. بنابراین، شما که الآن در آستانه‏ی رعایت این ضوابط در انتخابات هستید، کار بسیار مهمی را انجام می‏دهید؛ لذاست که بایستی ضوابط را بدقت رعایت کنید.
آن نماینده‏یی که وارد مجلس می‏شود، بایستی یک انسان صالح باشد؛ حالا در چه حدی از معرفت و علم و توانایی باشد، آن چیزهایی است که قانون معین کرده و مردم طبق آنچه که صلاحشان هست، إن شاء اللّه تشخیص خواهند داد و تصمیم‏گیری خواهند کرد؛ لیکن شما به عنوان یک ابزار اطمینان، نگذارید که خدای ناکرده در این طریق اختلالی به وجود بیاید. اگر کسی فاسد است فساد مالی، یا فسادهای گوناگون اخلاقی، یا فساد عقیدتی و سیاسی اگر کسی فتنه‏گری می‏کند، نظام را تضعیف می‏کند و کارایی دستگاه‏ها را از آن‏ها می‏گیرد به تعبیر رسایی که بین مردم رایج است: چوب لای چرخ دستگاه می‏گذارد واقعاً نمی‏تواند در آن تریبون به آن عظمت حضور پیدا کند؛ او نباید وارد مجلس بشود. آن کسانی که واقعاً رفتار و اعمال و گفتار آن‏ها حاکی از این است که برای خاطر هر انگیزه‏ای یا به انگیزه‏های سیاسی، یا به انگیزه‏های شخصی و خصلتی با نظام مقابله دارند، این‏ها نباید وارد مجلس بشوند؛ از این جهت بایستی خیلی رعایت کرد.

در باب انتخابات - که مسأله‏ی روز شماست - مسائل بسیاری هست. لازم است ما جهاتی از بحث را در این‏جا مطرح کنیم؛ بسیاری از آنها هم در موقع مناسب به عرض ملت ایران خواهد رسید و در وقت مقتضی، آنچه لازم باشد، ان‏شاءاللَّه گفته خواهد شد. آنچه امروز مطرح است و لازم است با شما برادران عزیز وزارت کشور و استانداران و فرمانداران و معاونان سیاسی و کارکنان وزارت محترم کشور مطرح بشود، این است که انتخابات، با همان جایگاه اساسی خود در نظام جمهوری اسلامی، همواره مورد توجه باشد. انتخابات، آن نقطه‏ی اساسی وصل افکار و آرای مردم به بدنه‏ی نظام اجرایی است. اگر انتخابات - همچنان که بحمداللَّه در گذشته همین‏طور بوده است - با حضور مردم، با اراده‏ی مردم، با آزادی کامل مردم و انتخاب آزادانه‏ی آنها انجام بگیرد، و بخصوص اگر ان‏شاءاللَّه در این انتخاب، حداکثر آگاهی از سوی مردم به کار برود، تا این‏که افراد صالح و شایسته و حقیقتاً حایز شأن نمایندگی این ملت عظیم، به مجلس فرستاده بشوند، نظام اسلامی می‏تواند مطمئن باشد که در جهت آرزوها و هدفهای خود در حرکت است. این، نقش انتخابات و شأن والای انتخابات است.

عده‏یی از آقایان محترم در انتخابات مجلس خبرگان به نحوی شرکت نکردند، یا موفق نشدند و یا به‏هرحال حوادثی پیش آمد که ذهنها مسبوق است. بایستی عرض بکنیم، کسانی که به مجلس خبرگان نیامدند، شخصیت آنها محفوظ است. این، نشانه‏ی عدم صلاحیت آنها نیست. بعضی از آن شخصیتها، صلاحیتهای بسیار والا و بالایی هم دارند و ما به آنها ارادت داریم. بعضیشان را طی سالها و در مراحل گوناگون، به صدق و صفا و جهاد فی‏سبیل‏اللَّه و صفای نسبت به انقلاب شناختیم و خیلیها هم شناختند. اگر کسانی در میان جمع ما نیستند - چه آن برادرانی که در دوره‏ی قبل بودند و چه کسانی که نبودند و بنا بود وارد بشوند، ولی امروز نیستند - این نبودن، نبایستی برای آن آقایان نقیصه‏یی محسوب بشود. شأن و شخصیت و قدر معنوی افراد محفوظ است و خدای متعال به آن واقف و داناست.

من همه را توصیه می‏کنم که این خط صحیح را دنبال کنند. مواظب باشید، در حالی که ما دنیای اسلام را به وحدت دعوت می‏کنیم، دشمن نتواند در میان صفوف خود جمهوری اسلامی، اختلاف و تفرقه ایجاد کند. شرط پیروزیها این است که جناحهای مختلف در جمهوری اسلامی، احترام هم را حفظ کنند و با هم باشند. در جمهوری اسلامی، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت انتخاباتی. این دعواها و رقابتها، متعلق به دمکراسیهای غربی است که از خدا و دین، هیچ‏چیزی به مشامشان نرسیده است.
کارهایی که بعضیها انجام می‏دهند، باب جمهوری اسلامی نیست. در این‏جا ممشا، ممشای اسلامی است و انتخاب، انتخاب اصلح. مردم باید با چشم باز و با بصیرت وارد بشوند و آدمهایی را که اطمینان پیدا می‏کنند، انتخاب کنند. گیرم حالا زید و عمرو در این جمع نباشند؛ این نباید موجب تعارض بشود.

ملت عزیز توجه داشته باشند که مجلس خبرگان، پایگاه و جایگاه بسیار رفیع و باعظمتی دارد. در حساس‏ترین و خطرناک‏ترین لحظات زندگی ملت و نظام ما، این مجلس است که باید به داد ملت برسد؛ این منتخبان ملتند که باید در آن لحظه‏ی خطیر، دین خودشان را به ملت ایفا کنند. انتخاب رهبر کار مهم و اساسی و بسیار تعیین‏کننده‏ای که بر عهده‏ی مجلس خبرگان است چیز کمی نیست. این مجلس، جایگاه خیلی مهمی دارد. مردم باید این انتخابات را دست کم نگیرند. همه باید شرکت کنند و در فرستادن افراد صالح به این مجلس، احساس وظیفه نمایند.

در آستانه‌ی همه‌پرسی قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری، از عموم ملت تقاضا می‌کنم که با شرکت در این دو امر، یک بار دیگر مشتی محکم بر دهان یاوه‌گویان و بدخواهان بزنند و دشمن را مأیوس کنند. انتخاب فرد اصلح و دارای تقوا و تدبیر برای مقام مهم ریاست جمهوری - که در قانون اساسی جدید، دارای اختیارات وسیع در اداره‌ی کشور است - وظیفه‌یی شرعی و عقلی و انقلابی است، و کوتاهی در این امر یا در حضور در پای صندوقهای رأی، خسارتهای جبران‌ناپذیری به بار خواهد آورد. حضور شما، پایه‌های انقلاب را محکم می‌کند و به مدیران آینده‌ی کشور، جرأت و قدرت کار می‌بخشد و آینده را تضمین می‌کند.
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی