[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور - 1402/04/21
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌[امروز] تقابل بین دو جبهه است... این دو جبهه چه هستند؟ یک جبهه، جبهه‌ی «نظام اسلامی» است... یک جبهه، جبهه‌ی ‌دروغ‌گویی است که خودش را «لیبرال‌دموکراسی» نام‌گذاری کرده، در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛ به دروغ میگوید ‌لیبرال‌دموکراسی. اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟ استعمارِ سنّتیِ قدیم و استعمارِ جدید و استعمارِ فراجدید و فرانو. ‌شما چطور لیبرالی هستید، آزادی‌خواهی هستید، آزاداندیشی هستید که مثلاً یک ملّت چندمیلیونی مثل هند را سالهای متمادی، ‌بیش از صد سال، استعمار میکنید، در تصرّف خودتان نگه میدارید، همه‌ی دارایی‌هایش را از او بیرون میکشید، تبدیلش میکنید به ‌یک ملّت فقیر؟ اینها حرفهای نهرو است؛ نهرو ــ جزو مبارزین هند که بعد هم نخست‌وزیر هند شد ــ مینویسد و شرح میدهد که ‌هند قبل از آمدن انگلیس‌ها، وارد شدن انگلیس‌ها، چه بود و بعد از آمدن آنها چه شد. شما لیبرالید؟ این لیبرالیسم است؟ یا ‌فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند. تعداد آدمها را البتّه گفته‌اند، نوشته‌اند، مشخّص است، [منتها] ‌من حالا یادم نیست؛ اینها [کشتار] هزاران نفر ــ شاید ده‌ها هزار کشته ــ در طول چند سال در الجزایر، عمدتاً در تونس و ‌همین‌طور بعضی جاهای دیگر در شمال آفریقا را مرتکب شدند. دموکرات هم نیستند، دروغ میگویند؛ برای خاطر اینکه ‌حکومتهایی را بر یک جاهایی تحمیل میکنند؛ طرف‌دار دموکراسی نیستند. با دموکراسی‌ای که در خدمت آنها نباشد صد درصد ‌مخالفند؛ این یک جبهه است. ببینید، کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، ‌از قضیّه‌ی هند صد سال گذشته، از قضیّه‌ی الجزایر شصت ‌هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است. امروز هم اینها ‌حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچاره‌ی بی‌پناه اوکراین را بیندازند جلو، برای اینکه جیب کمپانی‌های اسلحه‌سازی آمریکا پُر بشود؛ ‌قضیّه این است دیگر؛ قضیّه‌ی اوکراین اصلاً این است: او بجنگند، او کشته بشود، برای اینکه سلاح فروش برود، برای اینکه ‌اروپایی‌ها مجبور بشوند سلاح بخرند، سلاح بسازند، سلاح بدهند و جیب کمپانی‌های سلاح پُر بشود. اینها همانها هستند. حاضرند ‌نفت سوریه را بدزدند، که دارند میدزدند. تصوّر انسان از دزد مثلاً یک آدم صغیر حقیر کوچکی است؛ یک دولتی مثل آمریکا نفت ‌سوریه را دارد میدزدد؛ راحت، جلوی چشم همه! اینها همانها هستند، فرقی نکرده‌اند.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه - 1402/04/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌«‌تأمین آزادی‌های مشروع»؛ یکی از وظایف قوّه‌ی قضائیّه تأمین آزادی‌های مشروع است. خیلی دقیق نوشته‌اند؛ آزادی ‌مطلق ‌نیست، آزادی مشروع‌. ‌آزادی مشروع همان است که شرع اجازه میدهد. قانون اساسی این است. در ذیل حکم شرع، ‌آزادی‌های مردم ‌باید تأمین بشود. خب، دستگاههای قدرت به طور طبیعی در یک مواردی دچار معارضه میشوند؛ چه کسی باید در ‌این زمینه به ‌داد مردم برسد؟ قوّه‌ی قضائیّه؛ یعنی یکی از کارهای مهمّ قوّه‌ی قضائیّه همین است‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه - 1402/04/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
‌‌‌ در ذیل حکم شرع، آزادی‌های مردم ‌باید تأمین بشود.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه - 1402/04/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
‌‌یکی از وظایف قوّه‌ی قضائیّه تأمین آزادی‌های مشروع است.‌

مربوط به :بیانات در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1402/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این انقلاب، استبداد را به آزادی تبدیل کرد.‌

مربوط به :بیانات در مراسم سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1402/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
‌این انقلاب، استبداد را به آزادی تبدیل کرد.‌‌

مربوط به :بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان - 1402/01/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مسئله‌ی آزادی یکی از مبانی معرفتی است که در اسلام مطرح شده... ‌‌ ‌آزادی خیلی مهم است. مهم‌ترین بخش نظریّه‌ی آزادی در ‌اسلام، آزادی از این چهارچوب مادّه است. نگاه مادّی میگوید شما یک روز دنیا آمدید، چند سال هم زندگی میکنید، بعد هم ‌معدوم میشوید، همه‌ی ما محکوم به معدوم شدن هستیم. در این قفس مادّی، یک آزادی‌هایی به شما ‌میدهند؛ آزادی شهوت، آزادی غضب، آزادی ظلم، همه جور آزادی؛ این آزادی نیست‌. ‌آزادی، آزادی اسلامی است؛ اسلام ما را در ‌چهارچوب مادّه محصور نمیکند. خُلِقتُم لِلبَقاءِ لا لِلفَناء؛ شما برای ماندن خلق شده‌‌اید، آفریده شده‌اید، نه برای از بین رفتن. ما ‌معدوم نمیشویم، از بین نمیرویم. مولوی میگوید‌:
وقتِ مردن آمد و جستن ز جو‌
کلّ شیء هالک الّا وجهه‌‌‌
مردن، آخرِ کار نیست؛ مردن شروع یک مرحله‌ی جدید، [و در واقع] مرحله‌ی اصلی است. وقتی شما با این نگاه، نگاه کردید، آن‌وقت میتوانید اوج بگیرید و دیگر برای حرکت شما، برای پیشرفت شما، برای تعالی شما حدّی وجود ندارد؛ این آزادی است. ‌همه‌ی آزادی‌های زندگی، [اعمّ] از آزادی شخصی، آزادی عقیده، رها شدن از اسارتِ تحجّر و جمود و خمود و عقب‌ماندگی‌های ‌گوناگون و تعصّبات بی‌مورد و رهایی از اسارت ابرقدرت‌ها و رهایی از اسارت دیکتاتورها، ناشی از این مبنای آزادی اسلامی است؛ ‌باید روی اینها فکر کنید، باید روی اینها کار کنید. راهکارش هم این نیست که حالا بنده بیایم مثلاً نیم ساعت با شما صحبت ‌بکنم؛ باید خودتان باید کار کنید؛ باید فکر کنید، کتاب بخوانید‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان - 1402/01/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
‌مسئله‌ی آزادی یکی از مبانی معرفتی است که در اسلام مطرح شده است.‌

مربوط به :دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر انقلاب - 1401/12/04
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضی از دشمنی‌ها با جمهوری اسلامی، دشمنی سیاسی است. مثلا در قضیه‌ی فلسطین جمهوری اسلامی یک موضعی دارد، قدرتها ‌یک موضع دیگری دارند؛ دشمنی ایجاد میشود. اینها خیلی مهم نیست. آنی که از اینها مهمتر است آن دشمنی ذاتی است. ذات ‌جمهوری اسلامی این دشمنی را بوجود می‌آورد‌.‌‌ بعضی هستند که معتقدند در همه‌ی مسائل کوچک و بزرگ باید نسخه‌ی غرب را ‌آدم عمل بکند. نسخه‌ی غرب هم لیبرال دموکراسی است. یعنی اصلاً دین و این حرفها در آن وجود ندارد. خود سردمداران لیبرال ‌دموکراسی با پرچم لیبرالیسم و پرچم دموکراسی نقشه‌ی تسلط بر دنیا را کشیده‌اند‌.‌‌ جمهوری اسلامی وقتی می‌آید مردم‌سالاری را ‌می‌آورد، آزادی را هم می‌آورد. منتها قید دین را هم در کنارش میگذارد، آن نقشه را به هم میزند. خود نفس گذاشتن دین در کنار ‌مردمسالاری، دشمن‌درست‌کن است. دلیلش هم همین است که نقشه‌ی آنها را ابطال میکند‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان - 1401/10/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک علّت اینکه در قرن نوزدهم و بعد، قرن بیستم ــ بیشتر قرن نوزدهم ــ مسئله‌ی آزادی زن مطرح شد، برای این بود که زنها را ‌از خانه بیرون بکشند، ببرند کارخانه، با مزد کمتر از آنها استفاده کنند‌.‌‌.. عین همین قضیّه در مورد آزادی سیاهان در آمریکا اتّفاق ‌افتاد در جنگهای داخلی آمریکا در ۱۸۶۰ ــ یعنی تقریباً صد و شصت سال پیش که در آن جنگهای داخلی چندساله‌ی آمریکا ‌‌[طیّ] چهار سال، بیش از یک میلیون کشته دادند؛ بین شمال و جنوب جنگ بود ــ که دنباله‌ی این جنگها ‌مسئله‌ی آزادی غلامان، آزادی بردگان سیاه‌پوست مطرح شد. در جنوب، کشاورزی بود، در شمال صنعت بود. جنوب مرکز بردگان ‌بود، برده‌ها بیشتر در جنوب بودند که کشاورزی میکردند، شمالی‌ها احتیاج داشتند به کارگرِ ارزان، به این سیاه‌ها احتیاج داشتند؛ ‌جنجال آزادی برده‌ها را شمالی‌ها شروع کردند. شما اگر این کتاب رمان کلبه‌ی عمو تام را خوانده باشید، می‌بینید؛ این تقریباً مال ‌دویست سال پیش است؛ این کلبه‌ی عمو تام، نوشته‌ی نزدیک دویست سال قبل [است]؛ مال همان وقتها است. آنها را تشویق ‌میکردند، از اینجا فرار میکردند، آن طرف میبردند؛ برای چه؟ برای اینکه آزاد باشند؟ نه، برای اینکه کارگر ارزان لازم داشتند؛ ‌کارگر ارزان! تقلّبِ حضراتِ متمدّنینِ غربی در مسائل گوناگون از این قبیل است. حالا البتّه امثال و نظایر زیاد دارد‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان - 1401/10/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌[غربیها] با این‌ همه ضربه‌ای که به زن و به حیثیّت زن و به کرامت زن وارد آورده‌اند، خودشان را پرچم‌دار حقوق زن وانمود ‌میکنند! یعنی اینها از [قضیّه‌ی] حقوق زن در دنیا دارند استفاده میکنند؛ یعنی واقعاً این نهایت وقاحت است. حالا یک وقت کسی ‌از یک جاهایی یک اطّلاعات پنهانی دارد، یک وقت نه، خیلی آشکار است که دیگر واقعاً اسم نمیخواهم بیاورم؛ آدم خجالت میکشد ‌اسم بیاورد از این چیزی که [سالهای اخیر] راه افتاد بین زنهای غربی و تعرضّهای جنسی و مانند اینها. با همه‌ی اینها، باز میگویند ‌ما طرف‌دار زن هستیم، طرف‌دار حقوق زن هستیم! آن چیزی که در زبان بی‌تقوای غربی‌ها به‌ عنوان آزادیِ زن نامیده میشود اینها ‌است. اینکه میگویند آزادیِ زن، مرادشان آزادی به این معنا است؛ [در نظرشان] اینها آزادی است؛ [اینها] که آزادی نیست؛ عین ‌اسارت است، عین اهانت است‌.‌‌ متأسّفانه در داخل، ما دیر به این نقاط رسیدیم، یعنی خیلی از این حرفها بعد از انقلاب برای ما ‌روشن شد، وَالّا قبل از انقلاب، حتّی بعضی از بزرگان تصوّرشان این بود که این آزادیِ ارتباط زن و مرد در غرب، موجب میشود که ‌چشم و دل مردها سیر بشود و دیگر تخلّفات جنسی انجام نگیرد؛ تخلّفاتی که گاه‌به‌گاه گوشه و کنار انجام میگرفت، وقتی چشم و ‌دل مردها سیر شد، دیگر این تخلّفات انجام نمیگیرد؛‌ این ‌جوری فکر میکردند! حالا شما نگاه کنید ببینید که چشم و دل اینها ‌سیر شده یا حرصشان صد برابر شده با این تعرّضهای جنسی‌ای که انجام میگیرد؟ دائم دارند میگویند. در محیط کار، در کوچه و ‌بازار، در همه جا، حتّی در تشکیلات منظّم و آهنینی مثل ارتش ــ که زنها هم آنجا هستند ــ تعرّض انجام میگیرد! تعرّض غیر از ‌فسق توافقی است. حالا آن فسق توافقی به جای خود؛ علاوه‌ی بر آن، تعرّض زورکی هم انجام میگیرد؛ یعنی نه ‌فقط چشم و دل ‌سیر نشده، حرص و هوس در بین آنها صد برابر شده. لذاست که امروز شما نگاه میکنید در محیط غرب، تجارت جنسی هست، ‌برده‌داری جنسی هست، شکستن همه‌ی حد و مرزهای اخلاقی و انسانی هست، عرفی کردن و قانونی کردن چیزهایی [هست] که ‌در همه‌ی ادیان حرام است‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار مردم اصفهان - 1401/08/28
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
با منطق لیبرال‌دموکراسی، غربی‌ها توانستند حدود سه قرن همه‌ی دنیا را غارت کنند؛ یک جا گفتند اینجا آزادی نیست، وارد ‌شدند؛ یک جا گفتند دموکراسی نیست، وارد شدند؛ به بهانه‌ی ایجاد دموکراسی و به بهانه‌هایی مانند این، اموال آن کشور را، ‌خزائن آن کشور را، منابع آن کشور را غارت کردند بردند؛ اروپای فقیر ثروتمند شد، به قیمت به گِل نشستن بسیاری از کشورهای ‌ثروتمند مثل هند. هند را اینها بیچاره کردند؛ شما این کتاب نهرو ــ نگاهی به تاریخ جهان ــ را اگر بخوانید درست توجّه میکنید ‌که چه اتّفاقی افتاده؛ و خیلی کشورهای دیگر؛ چین را، جاهای دیگر را [بیچاره کردند]. حالا ایران، استعمارِ مستقیمِ به آن صورت ‌نشد، امّا اینجا هم هر چه توانستند کردند، با منطق لیبرال‌دموکراسی؛ یعنی گفتند آزادی و دموکراسی، آزادی و مردمی؛ با این ‌عنوان، کشورها را تسخیر کردند؛ هم علیه آزادی، هم علیه مردمی بودن کشورها، هر چه توانستند کردند‌.‌‌ یک نمونه‌اش جلوی ‌چشم شما همین افغانستان است. ۲۱ سال قبل از این آمدند افغانستان برای اینکه دولتی را که ادّعا میکردند مردمی نیست ‌و آزادی در آن نیست، شکست بدهند؛ آمریکایی‌ها آمدند بیست سال در افغانستان جنایت کردند، انواع و اقسام جنایتها را انجام ‌دادند، هر چه توانستند دزدیدند، بردند، خوردند، کشتند، نابود کردند، خانواده‌ها را از بین بردند، اخلاقها را خراب کردند، بعد از ‌بیست سال همان حکومتی که علیه او وارد شده بودند آمد سرِ کار، افغانستان را دادند به او، با این فضاحت خارج شدند! این یک ‌نمونه‌ای است که امروز جلوی چشم شما جوانها است‌.‌‌ سیصد سال، اوّل اروپایی‌ها، بعد هم آمریکایی‌ها، با منطق لیبرال‌دموکراسی ‌حرکت کردند. حالا اگر یک حکومتی و یک نظامی در دنیا به وجود بیاید که منطق لیبرال‌دموکراسی را رد کند و با یک منطق ‌واقعی به مردم کشورش هویّت بدهد، آنها را زنده کند، آنها را بیدار کند، آنها را قوی کند و در مقابل لیبرال‌دموکراسی بِایستد، این، ‌منطقِ لیبرال‌دموکراسی را ابطال میکند؛ و این، جمهوری اسلامی است. لیبرال‌دموکراسی بر پایه‌ی نفیِ دین بنا شده بود، و ‌جمهوری اسلامی بر پایه‌ی دین بنا شده؛ آنها ادّعای مردمی بودن کردند، و جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه یک نظام ‌مردمی است‌.‌‌ البتّه پیدا است که در تبلیغاتشان و در تلویزیون‌هایشان انکار میکنند، امّا قبول دارند، خودشان میدانند. این هم که ‌می‌بینید اینجا یک عدّه‌ای میگویند آزادی نیست، مردمی نیست، و مانند این حرفها، به دهن آنها نگاه میکنند؛ وَالّا دلیلِ ‌بودنِ آزادی این است که خود اینها دارند همین حرفها را علیه نظام میزنند، و کسی هم به آنها کار ندارد. دلیل مردمی بودن این ‌است که از بعد از رحلت امام تا امروز، این دولتهایی که سر کار آمدند، هیچ دو دولتی از لحاظ فکری شبیه هم نبودند. یک دولت ‌آمده، دولت بعدی با یک تفکّر دیگری سرِ کار آمده؛ خب پیدا است که آزادی فکری است. مردم آزادند، انتخاب میکنند؛ یک وقت ‌این را انتخاب میکنند، یک وقت آن را انتخاب میکنند‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار مردم اصفهان - 1401/08/28
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
‌غربی¬ها با منطق لیبرال‌دموکراسی؛ یعنی گفتند آزادی و دموکراسی، آزادی و مردمی؛ با این عنوان، کشورها را تسخیر کردند؛ هم ‌علیه آزادی، هم علیه مردمی بودن کشورها، هر چه توانستند کردند‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1400/12/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این آزاد‌فکری که ما شعارش را میدهیم و هر کس شعارش را بدهد ما قبول میکنیم، اثرش پیشرفت فکری است؛ یعنی اگر ‌پیشرفت فکری نباشد، علم و مانند اینها هم اگر گیر یک ملّتی بیاید، به دردش نخواهد خورد؛ فکر باید کار کند، حرکت کند و ‌پیشرفت داشته باشد در مجموعِ ملّت، که این هم جز با آزادی فکر اصلاً امکان‌پذیر نیست؛ یعنی بدون آزادی فکری، پیشرفت ‌فکری امکان‌پذیر نیست‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1400/12/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
‌بدون آزادی فکری، پیشرفت فکری امکان‌پذیر نیست‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش - 1400/11/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مرحوم حاج احمد آقا (رضوان ‌الله ‌علیه) برای ما نقل میکرد که امام یک پیام مفصّلی -به نظرم پیام حج بود- داده بودند؛ حاج ‌احمد آقا گفت من به فکر افتادم در آمریکا که میگویند آزادی بیان هست، این پیام امام را در یکی از مطبوعات آنجا پخش کنیم. ‌میگفت پیغام دادم به دوستانمان که آنجا بودند، گفتم هر چه پول لازم باشد من در مقابل این میدهم [تا چاپ شود] -مثل ‌اطّلاعیّه که پول میدهند پخش میکنن- گفت هیچ نشریه‌ای حاضر نشد این را چاپ کند. [علی‌رغم ادّعای] آزادی بیان، بیان ‌حقایق! حاضر نشدند اعلامیّه‌ی امام را چاپ کنند. نویسنده‌ی کتابی درباره‌ی لانه‌ی جاسوسی که تفصیلات لانه‌ی جاسوسی را ‌نوشته و جزو خود عناصر آنجا بوده، گفت ما در آمریکا با هر ناشری تماس گرفتیم که این را چاپ کند قبول نکرد، هیچ ناشری ‌قبول نکرد؛ تا بالاخره رفتیم کانادا آنجا یک ناشری را پیدا کردیم او قبول کرد، بعد داشتند پشیمانش میکردند؛ دائم تلفن، تهدید ‌و مانند این چیزها. دیکتاتوری رسانه‌ای یعنی این؛ آن وقت ادّعا میکنند که ما طرف‌دار آزادی بیان هستیم‌!‌

مربوط به :بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع) - 1399/08/13
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دولت فرانسه چه‌ جور دولتی است؟ این سیاست چه سیاستی است؟ این سیاست همان سیاستی است که خشن‌ترین و وحشی‌ترین ‌تروریست‌های دنیا را در خودش جا داده و پناهگاه آنها شده؛ یعنی تروریست‌هایی که در کشور ما رئیس‌جمهور را به شهادت ‌رساندند، نخست‌وزیر را به شهادت رساندند، رئیس قوّه‌ی قضائیّه را به شهادت رساندند، آحاد متعدّدی از نمایندگان و اجزای دولت ‌و قوّه‌ی قضائیّه را به شهادت رساندند و طبق آماری که در اختیار است، هفده هزار [نفر] از مردم عادّی را، مردم کوچه و بازار را، به ‌شهادت رساندند؛ اینها تروریست‌های معمولی‌ای نیستند؛ پناهگاه اینها فرانسه و پاریس است، آن وقت اینها ادّعای حقوق بشر ‌میکنند، ادّعای آزادی میکنند. همین دولت به گرگ خونخواری مثل صدّام در دوره‌ی جنگ تحمیلی بیشترین کمک را کرد -حالا ‌نمیتوانیم بگوییم از کمکهای دولتهای دیگر بیشتر بود، امّا یکی از بزرگ‌ترین کمک‌کاران صدّام در این جنگ او بود- هواپیماهای ‌پیشرفته و ابزارهای پیشرفته‌ی جنگی را در اختیار آن گرگ خونخوار گذاشت و خجالت هم نکشیدند و دادند و گفتند و اعتراف هم ‌کردند. حالا این مال رفتار آنها با تروریست‌ها و مانند اینها است؛ رفتارشان با ملّت خودشان را هم در این تظاهرات شنبه‌های این ‌یک سال اخیر مشاهده کردید که چه کار کردند با مردم خودشان! آن وقت اینها ادّعا میکنند که اهل آزادی و حقوق بشر و مانند ‌اینها هستند‌.‌

مربوط به :بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اعظم(ص) و امام صادق(ع) - 1399/08/13
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
رئیس‌جمهوری که الان [در آمریکا] سرِ کار است و بناست انتخابات را او برگزار کند، میگوید که این متقلّبانهترین انتخابات تاریخ ‌آمریکا است! این را چه کسی میگوید؟ این را آن رئیس‌جمهوری میگوید که خودش الان سرِ کار است و انتخابات را در واقع او دارد ‌اجرا میکند. آن یکی رقیبش هم در مقابل میگوید که ترامپ قصد تخلّف وسیع دارد! دموکراسیِ آمریکایی این است؛ خودشان ‌درباره‌ی انتخاباتشان این جور حرف میزنند؛ این نمونه‌ای از چهره‌ی کریهِ لیبرال‌دموکراسی در داخل خود آمریکا است‌.‌

مربوط به :سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران - 1399/01/03
عنوان فیش :عدالت اجتماعی و آزادی از مفاهیم اصیل اسلامی است نه غربی
کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام, ارزشهای والای الهی, عدالت اجتماعی, آزادی
نوع(ها) : قرآن, نهج‌البلاغه

متن فیش :
یک بخش دیگر از این حقایق [حقایقی که بعثت و وحی الهی برای مردم روشن کرد]، منظومه‌ی ارزشیِ اسلام است، ارزشهایی که اسلام آنها را تثبیت کرده است، یعنی به عنوان ارزش آنها را شناخته است؛ که آحاد مردم و جوامع مردمی موظّفند خودشان را به این ارزشها نزدیک کنند [و به سمت آنها] پیش ببرند؛ سعادتشان در این است. از مثل خلقیّات فردی که انسان دارای صبر باشد، دارای حلم باشد، دارای گذشت باشد و امثال اینها که صفات فردی انسانها است، تا مفاهیم عمومی و زندگی‌ساز مثل آزادی، مثل عدالت اجتماعی، مثل کرامت انسانی، مثل سبک زندگی؛ اینها جزو آن سلسله‌ی ارزشهای اسلامی است که در اسلام بیان شده و تفهیم شده به ما. یک عدّه‌ای بخطا تصوّر میکنند که این مفاهیم رایج مثل عدالت اجتماعی و آزادی و مانند اینها از غرب به عالَم اسلام آمده است، یا متفکّرین اسلامی اینها را از غربی‌ها یاد گرفته‌اند؛ این کاملاً اشتباه است. غرب سه چهار قرن بیشتر نیست که با این مفاهیم آشنا شده؛ از بعد از رنسانس با این مفاهیم آشنا شده است؛ در حالی که اسلام ۱۴۰۰ سال قبل از این، این مفاهیم را به طور روشن در قرآن بیان کرده است؛ با این تفاوت که غربی‌ها که اینها را مطرح کرده‌اند، هیچ وقت صادقانه به آن عمل نکرده‌اند -نه به آزادی عمل کردند، نه به عدالت اجتماعی عمل کردند- [آنها] گفتند و عمل نکردند؛ [این مفاهیم] در اسلام بود و در زمان پیغمبر عمل شد. این عبارت «اُمِرتُ لِاَعدِلَ بَینَکُم»،(1) مال قرآن است دیگر؛ دستور پیغمبر این است که اجرای عدالت بکند؛ این همان عدالت اجتماعی و عدالت همه‌جانبه است؛ یا [میفرماید]: لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنٰتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکـِتٰبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(2) یعنی اصل بعثت همه‌ی انبیا و ارسال رسل و کتب برای این بوده است که قسط -یعنی همین عدل اجتماعی، عدل اقتصادی- در بین مردم برقرار باشد؛ بنابراین اینها مفاهیم قدیمیِ اسلامی است.
یا در مورد آزادی؛ این بیان امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نهج‌البلاغه، هزار سال قبل از طرح مسئله‌ی آزادی در کشورهای غربی مثل فرانسه یا جاهای دیگر است که میفرماید: لا تَکُن‌ عَبدَ غَیرِکَ‌ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا؛(3) از این روشن‌تر دیگر چه میشود؟ یعنی انسانها حُرّند، آزادند؛ آزادی شامل همه‌ی انواع آزادی میشود. یا آن جمله‌ی دیگری که معروف است: استعبدتم النّاس و قد خلقهم الله احرارا؛ این خطاب به بعضی از فرمانداران آن دوره است که «استعبدتم النّاس»؛ شماها میخواهید با مردم مثل برده رفتار بکنید در حالی که خداوند متعال آنها را آزاد آفریده؟ اینها معارف اسلامی است. از این قبیل، در معارف اسلامی زیاد است؛ در نهج‌البلاغه کلمات متعدّدی در این زمینه وجود دارد و در بقیّه‌ی [منابع اسلامی]. بنابراین این سلسله‌ی ارزشها و سلسله‌ی معارف و منظومه‌ی معرفتی و منظومه‌ی ارزشی به این صورت است. پشت سر اینها احکام است؛ یعنی «باید» و «نباید»ها، «بکن» و «نکن»ها؛ این احکام اسلامی -چه فردی و چه اجتماعی- همه‌ برخاسته‌ی از آن معارف است و منطبق بر آن ارزشها است؛ یعنی همه‌ی این تکالیفی که خدای متعال برای فرد مسلِم قرار داده است، نشئت‌گرفته‌ی از همان مفاهیم اصلی و معرفتی است و منطبق با مفاهیم ارزشی است و کمک‌کننده‌ی به صعود در این راه است. خب، این مجموعه‌ای است که در بعثت در واقع به مردم هدیه شد.
1 ) سوره مبارکه الشورى آیه 15
فَلِذٰلِكَ فَادعُ ۖ وَاستَقِم كَما أُمِرتَ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم ۖ وَقُل آمَنتُ بِما أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتابٍ ۖ وَأُمِرتُ لِأَعدِلَ بَينَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنا وَرَبُّكُم ۖ لَنا أَعمالُنا وَلَكُم أَعمالُكُم ۖ لا حُجَّةَ بَينَنا وَبَينَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجمَعُ بَينَنا ۖ وَإِلَيهِ المَصيرُ
ترجمه :
پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شده‌ای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آورده‌ام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع می‌کند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!»

2 ) سوره مبارکه الحديد آیه 25
لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه :
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکست‌ناپذیر است!

3 ) نامه 31 : از وصيت‏هاى آن حضرت است به حضرت مجتبى عليه السّلام (يا محمّد حنفيّه) كه در سرزمين حاضرين به هنگام بازگشت از صفّين نوشته
مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ الْمُسْتَسْلِمِ لِلدُّنْيَا السَّاكِنِ مَسَاكِنَ الْمَوْتَى وَ الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا يُدْرِكُ السَّالِكِ سَبِيلَ مَنْ قَدْ هَلَكَ غَرَضِ الْأَسْقَامِ وَ رَهِينَةِ الْأَيَّامِ وَ رَمِيَّةِ الْمَصَائِبِ وَ عَبْدِ الدُّنْيَا وَ تَاجِرِ الْغُرُورِ وَ غَرِيمِ الْمَنَايَا وَ أَسِيرِ الْمَوْتِ وَ حَلِيفِ الْهُمُومِ وَ قَرِينِ الْأَحْزَانِ وَ نُصُبِ الْآفَاتِ وَ صَرِيعِ الشَّهَوَاتِ وَ خَلِيفَةِ الْأَمْوَاتِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ فِيمَا تَبَيَّنْتُ مِنْ إِدْبَارِ الدُّنْيَا عَنِّي وَ جُمُوحِ الدَّهْرِ عَلَيَّ وَ إِقْبَالِ الْآخِرَةِ إِلَيَّ مَا يَزَعُنِي عَنْ ذِكْرِ مَنْ سِوَايَ وَ الِاهْتِمَامِ بِمَا وَرَائِي غَيْرَ أَنِّي حَيْثُ تَفَرَّدَ بِي دُونَ هُمُومِ النَّاسِ هَمُّ نَفْسِي فَصَدَفَنِي رَأْيِي وَ صَرَفَنِي عَنْ هَوَايَ وَ صَرَّحَ لِي مَحْضُ أَمْرِي فَأَفْضَى بِي إِلَى جِدٍّ لَا يَكُونُ فِيهِ لَعِبٌ وَ صِدْقٍ لَا يَشُوبُهُ كَذِبٌ وَ وَجَدْتُكَ بَعْضِي بَلْ وَجَدْتُكَ كُلِّي حَتَّى كَأَنَّ شَيْئاً لَوْ أَصَابَكَ أَصَابَنِي وَ كَأَنَّ الْمَوْتَ لَوْ أَتَاكَ أَتَانِي فَعَنَانِي مِنْ أَمْرِكَ مَا يَعْنِينِي مِنْ أَمْرِ نَفْسِي فَكَتَبْتُ إِلَيْكَ كِتَابِي مُسْتَظْهِراً بِهِ إِنْ أَنَا بَقِيتُ لَكَ أَوْ فَنِيتُ فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الِاعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ وَ قَوِّهِ بِالْيَقِينِ وَ نَوِّرْهُ بِالْحِكْمَةِ وَ ذَلِّلْهُ بِذِكْرِ الْمَوْتِ وَ قَرِّرْهُ بِالْفَنَاءِ وَ بَصِّرْهُ فَجَائِعَ الدُّنْيَا وَ حَذِّرْهُ صَوْلَةَ الدَّهْرِ وَ فُحْشَ تَقَلُّبِ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ وَ اعْرِضْ عَلَيْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِينَ وَ ذَكِّرْهُ بِمَا أَصَابَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ سِرْ فِي دِيَارِهِمْ وَ آثَارِهِمْ فَانْظُرْ فِيمَا فَعَلُوا وَ عَمَّا انْتَقَلُوا وَ أَيْنَ حَلُّوا وَ نَزَلُوا فَإِنَّكَ تَجِدُهُمْ قَدِ انْتَقَلُوا عَنِ الْأَحِبَّةِ وَ حَلُّوا دِيَارَ الْغُرْبَةِ وَ كَأَنَّكَ عَنْ قَلِيلٍ قَدْ صِرْتَ كَأَحَدِهِمْ فَأَصْلِحْ مَثْوَاكَ وَ لَا تَبِعْ آخِرَتَكَ بِدُنْيَاكَ وَ دَعِ الْقَوْلَ فِيمَا لَا تَعْرِفُ وَ الْخِطَابَ فِيمَا لَمْ تُكَلَّفْ وَ أَمْسِكْ عَنْ طَرِيقٍ إِذَا خِفْتَ ضَلَالَتَهُ فَإِنَّ الْكَفَّ عِنْدَ حَيْرَةِ الضَّلَالِ خَيْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْأَهْوَالِ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَكُنْ مِنْ أَهْلِهِ وَ أَنْكِرِ الْمُنْكَرَ بِيَدِكَ وَ لِسَانِكَ وَ بَايِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِكَ وَ جَاهِدْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ لَا تَأْخُذْكَ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ وَ خُضِ الْغَمَرَاتِ لِلْحَقِّ حَيْثُ كَانَ وَ تَفَقَّهْ فِي الدِّينِ وَ عَوِّدْ نَفْسَكَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَكْرُوهِ وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِي الْحَقِّ وَ أَلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلَى كَهْفٍ حَرِيزٍ وَ مَانِعٍ عَزِيزٍ وَ أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ وَ أَكْثِرِ الِاسْتِخَارَةَ وَ تَفَهَّمْ وَصِيَّتِي وَ لَا تَذْهَبَنَّ عَنْكَ صَفْحاً فَإِنَّ خَيْرَ الْقَوْلِ مَا نَفَعَ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُّ تَعَلُّمُهُ أَيْ بُنَيَّ إِنِّي لَمَّا رَأَيْتُنِي قَدْ بَلَغْتُ سِنّاً وَ رَأَيْتُنِي أَزْدَادُ وَهْناً بَادَرْتُ بِوَصِيَّتِي إِلَيْكَ وَ أَوْرَدْتُ خِصَالًا مِنْهَا قَبْلَ أَنْ يَعْجَلَ بِي أَجَلِي دُونَ أَنْ أُفْضِيَ إِلَيْكَ بِمَا فِي نَفْسِي أَوْ أَنْ أُنْقَصَ فِي رَأْيِي كَمَا نُقِصْتُ فِي جِسْمِي أَوْ يَسْبِقَنِي إِلَيْكَ بَعْضُ غَلَبَاتِ الْهَوَى وَ فِتَنِ الدُّنْيَا فَتَكُونَ كَالصَّعْبِ النَّفُورِ وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ يَشْتَغِلَ لُبُّكَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْيِكَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ كَفَاكَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْيَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَكُونَ قَدْ كُفِيتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِيتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ فَأَتَاكَ مِنْ ذَلِكَ مَا قَدْ كُنَّا نَأْتِيهِ وَ اسْتَبَانَ لَكَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَيْنَا مِنْهُ أَيْ بُنَيَّ إِنِّي وَ إِنْ لَمْ أَكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلِي فَقَدْ نَظَرْتُ فِي أَعْمَالِهِمْ وَ فَكَّرْتُ فِي أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِي آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ بَلْ كَأَنِّي بِمَا انْتَهَى إِلَيَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِكَ مِنْ كَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ فَاسْتَخْلَصْتُ لَكَ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ نَخِيلَهُ وَ تَوَخَّيْتُ لَكَ جَمِيلَهُ وَ صَرَفْتُ عَنْكَ مَجْهُولَهُ وَ رَأَيْتُ حَيْثُ عَنَانِي مِنْ أَمْرِكَ مَا يَعْنِي الْوَالِدَ الشَّفِيقَ وَ أَجْمَعْتُ عَلَيْهِ مِنْ أَدَبِكَ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ وَ أَنْتَ مُقْبِلُ الْعُمُرِ وَ مُقْتَبَلُ الدَّهْرِ ذُو نِيَّةٍ سَلِيمَةٍ وَ نَفْسٍ صَافِيَةٍ وَ أَنْ أَبْتَدِئَكَ بِتَعْلِيمِ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَأْوِيلِهِ وَ شَرَائِعِ الْإِسْلَامِ وَ أَحْكَامِهِ وَ حَلَالِهِ وَ حَرَامِهِ لَا أُجَاوِزُ ذَلِكَ بِكَ إِلَى غَيْرِهِ ثُمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ يَلْتَبِسَ عَلَيْكَ مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِيهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِمْ مِثْلَ الَّذِي الْتَبَسَ عَلَيْهِمْ فَكَانَ إِحْكَامُ ذَلِكَ عَلَى مَا كَرِهْتُ مِنْ تَنْبِيهِكَ لَهُ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ إِسْلَامِكَ إِلَى أَمْرٍ لَا آمَنُ عَلَيْكَ بِهِ الْهَلَكَةَ وَ رَجَوْتُ أَنْ يُوَفِّقَكَ اللَّهُ فِيهِ لِرُشْدِكَ وَ أَنْ يَهْدِيَكَ لِقَصْدِكَ فَعَهِدْتُ إِلَيْكَ وَصِيَّتِي هَذِهِ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَبَّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِهِ إِلَيَّ مِنْ وَصِيَّتِي تَقْوَى اللَّهِ وَ الِاقْتِصَارُ عَلَى مَا فَرَضَهُ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ الْأَخْذُ بِمَا مَضَى عَلَيْهِ الْأَوَّلُونَ مِنْ آبَائِكَ وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ فَإِنَّهُمْ لَمْ يَدَعُوا أَنْ نَظَرُوا لِأَنْفُسِهِمْ كَمَا أَنْتَ نَاظِرٌ وَ فَكَّرُوا كَمَا أَنْتَ مُفَكِّرٌ ثُمَّ رَدَّهُمْ آخِرُ ذَلِكَ إِلَى الْأَخْذِ بِمَا عَرَفُوا وَ الْإِمْسَاكِ عَمَّا لَمْ يُكَلَّفُوا فَإِنْ أَبَتْ نَفْسُكَ أَنْ تَقْبَلَ ذَلِكَ دُونَ أَنْ تَعْلَمَ كَمَا عَلِمُوا فَلْيَكُنْ طَلَبُكَ ذَلِكَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ لَا بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ وَ عُلَقِ الْخُصُومَاتِ وَ ابْدَأْ قَبْلَ نَظَرِكَ فِي ذَلِكَ بِالِاسْتِعَانَةِ بِإِلَهِكَ وَ الرَّغْبَةِ إِلَيْهِ فِي تَوْفِيقِكَ وَ تَرْكِ كُلِّ شَائِبَةٍ أَوْلَجَتْكَ فِي شُبْهَةٍ أَوْ أَسْلَمَتْكَ إِلَى ضَلَالَةٍ فَإِنْ أَيْقَنْتَ أَنْ قَدْ صَفَا قَلْبُكَ فَخَشَعَ وَ تَمَّ رَأْيُكَ فَاجْتَمَعَ وَ كَانَ هَمُّكَ فِي ذَلِكَ هَمّاً وَاحِداً فَانْظُرْ فِيمَا فَسَّرْتُ لَكَ وَ إِنْ لَمْ يَجْتَمِعْ لَكَ مَا تُحِبُّ مِنْ نَفْسِكَ وَ فَرَاغِ نَظَرِكَ وَ فِكْرِكَ فَاعْلَمْ أَنَّكَ إِنَّمَا تَخْبِطُ الْعَشْوَاءَ وَ تَتَوَرَّطُ الظَّلْمَاءَ وَ لَيْسَ طَالِبُ الدِّينِ مَنْ خَبَطَ أَوْ خَلَطَ وَ الْإِمْسَاكُ عَنْ ذَلِكَ أَمْثَلُ فَتَفَهَّمْ يَا بُنَيَّ وَصِيَّتِي وَ اعْلَمْ أَنَّ مَالِكَ الْمَوْتِ هُوَ مَالِكُ الْحَيَاةِ وَ أَنَّ الْخَالِقَ هُوَ الْمُمِيتُ وَ أَنَّ الْمُفْنِيَ هُوَ الْمُعِيدُ وَ أَنَّ الْمُبْتَلِيَ هُوَ الْمُعَافِي وَ أَنَّ الدُّنْيَا لَمْ تَكُنْ لِتَسْتَقِرَّ إِلَّا عَلَى مَا جَعَلَهَا اللَّهُ عَلَيْهِ مِنَ النَّعْمَاءِ وَ الِابْتِلَاءِ وَ الْجَزَاءِ فِي الْمَعَادِ أَوْ مَا شَاءَ مِمَّا لَا تَعْلَمُ فَإِنْ أَشْكَلَ عَلَيْكَ شَيْ‏ءٌ مِنْ ذَلِكَ فَاحْمِلْهُ عَلَى جَهَالَتِكَ فَإِنَّكَ أَوَّلُ مَا خُلِقْتَ بِهِ جَاهِلًا ثُمَّ عُلِّمْتَ وَ مَا أَكْثَرَ مَا تَجْهَلُ مِنَ الْأَمْرِ وَ يَتَحَيَّرُ فِيهِ رَأْيُكَ وَ يَضِلُّ فِيهِ بَصَرُكَ ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذَلِكَ فَاعْتَصِمْ بِالَّذِي خَلَقَكَ وَ رَزَقَكَ وَ سَوَّاكَ وَ لْيَكُنْ لَهُ تَعَبُّدُكَ وَ إِلَيْهِ رَغْبَتُكَ وَ مِنْهُ شَفَقَتُكَ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ كَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ ( صلى الله عليه وآله ) فَارْضَ بِهِ رَائِداً وَ إِلَى النَّجَاةِ قَائِداً فَإِنِّي لَمْ آلُكَ نَصِيحَةً وَ إِنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ فِي النَّظَرِ لِنَفْسِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدْتَ مَبْلَغَ نَظَرِي لَكَ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّهُ لَوْ كَانَ لِرَبِّكَ شَرِيكٌ لَأَتَتْكَ رُسُلُهُ وَ لَرَأَيْتَ آثَارَ مُلْكِهِ وَ سُلْطَانِهِ وَ لَعَرَفْتَ أَفْعَالَهُ وَ صِفَاتِهِ وَ لَكِنَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ كَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ لَا يُضَادُّهُ فِي مُلْكِهِ أَحَدٌ وَ لَا يَزُولُ أَبَداً وَ لَمْ يَزَلْ أَوَّلٌ قَبْلَ الْأَشْيَاءِ بِلَا أَوَّلِيَّةٍ وَ آخِرٌ بَعْدَ الْأَشْيَاءِ بِلَا نِهَايَةٍ عَظُمَ عَنْ أَنْ تَثْبُتَ رُبُوبِيَّتُهُ بِإِحَاطَةِ قَلْبٍ أَوْ بَصَرٍ فَإِذَا عَرَفْتَ ذَلِكَ فَافْعَلْ كَمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِكَ أَنْ يَفْعَلَهُ فِي صِغَرِ خَطَرِهِ وَ قِلَّةِ مَقْدِرَتِهِ وَ كَثْرَةِ عَجْزِهِ و عَظِيمِ حَاجَتِهِ إِلَى رَبِّهِ فِي طَلَبِ طَاعَتِهِ وَ الْخَشْيَةِ مِنْ عُقُوبَتِهِ وَ الشَّفَقَةِ مِنْ سُخْطِهِ فَإِنَّهُ لَمْ يَأْمُرْكَ إِلَّا بِحَسَنٍ وَ لَمْ يَنْهَكَ إِلَّا عَنْ قَبِيحٍ يَا بُنَيَّ إِنِّي قَدْ أَنْبَأْتُكَ عَنِ الدُّنْيَا وَ حَالِهَا وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا وَ أَنْبَأْتُكَ عَنِ الْآخِرَةِ وَ مَا أُعِدَّ لِأَهْلِهَا فِيهَا وَ ضَرَبْتُ لَكَ فِيهِمَا الْأَمْثَالَ لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَيْهَا إِنَّمَا مَثَلُ مَنْ خَبَرَ الدُّنْيَا كَمَثَلِ قَوْمٍ سَفْرٍ نَبَا بِهِمْ مَنْزِلٌ جَدِيبٌ فَأَمُّوا مَنْزِلًا خَصِيباً وَ جَنَاباً مَرِيعاً فَاحْتَمَلُوا وَعْثَاءَ الطَّرِيقِ وَ فِرَاقَ الصَّدِيقِ وَ خُشُونَةَ السَّفَرِ وَ جُشُوبَةَ المَطْعَمِ لِيَأْتُوا سَعَةَ دَارِهِمْ وَ مَنْزِلَ قَرَارِهِمْ فَلَيْسَ يَجِدُونَ لِشَيْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ أَلَماً وَ لَا يَرَوْنَ نَفَقَةً فِيهِ مَغْرَماً وَ لَا شَيْ‏ءَ أَحَبُّ إِلَيْهِمْ مِمَّا قَرَّبَهُمْ مِنْ مَنْزِلِهِمْ وَ أَدْنَاهُمْ مِنْ مَحَلَّتِهِمْ وَ مَثَلُ مَنِ اغْتَرَّ بِهَا كَمَثَلِ قَوْمٍ كَانُوا بِمَنْزِلٍ خَصِيبٍ فَنَبَا بِهِمْ إِلَى مَنْزِلٍ جَدِيبٍ فَلَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَكْرَهَ إِلَيْهِمْ وَ لَا أَفْظَعَ عِنْدَهُمْ مِنْ مُفَارَقَةِ مَا كَانُوا فِيهِ إِلَى مَا يَهْجُمُونَ عَلَيْهِ وَ يَصِيرُونَ إِلَيْهِ يَا بُنَيَّ اجْعَلْ نَفْسَكَ مِيزَاناً فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ غَيْرِكَ فَأَحْبِبْ لِغَيْرِكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهْ لَهُ مَا تَكْرَهُ لَهَا وَ لَا تَظْلِمْ كَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ كَمَا تُحِبُّ أَنْ يُحْسَنَ إِلَيْكَ وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِكَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَيْرِكَ وَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِكَ وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ وَ لَا تَقُلْ مَا لَا تُحِبُّ أَنْ يُقَالَ لَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ وَ لَا تَكُنْ خَازِناً لِغَيْرِكَ وَ إِذَا أَنْتَ هُدِيتَ لِقَصْدِكَ فَكُنْ أَخْشَعَ مَا تَكُونُ لِرَبِّكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ طَرِيقاً ذَا مَسَافَةٍ بَعِيدَةٍ وَ مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ وَ أَنَّهُ لَا غِنَى بِكَ فِيهِ عَنْ حُسْنِ الِارْتِيَادِ وَ قَدْرِ بَلَاغِكَ مِنَ الزَّادِ مَعَ خِفَّةِ الظَّهْرِ فَلَا تَحْمِلَنَّ عَلَى ظَهْرِكَ فَوْقَ طَاقَتِكَ فَيَكُونَ ثِقْلُ ذَلِكَ وَبَالًا عَلَيْكَ وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ يَحْمِلُ لَكَ زَادَكَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَيُوَافِيكَ بِهِ غَداً حَيْثُ تَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَاغْتَنِمْهُ وَ حَمِّلْهُ إِيَّاهُ وَ أَكْثِرْ مِنْ تَزْوِيدِهِ وَ أَنْتَ قَادِرٌ عَلَيْهِ فَلَعَلَّكَ تَطْلُبُهُ فَلَا تَجِدُهُ وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَكَ فِي حَالِ غِنَاكَ لِيَجْعَلَ قَضَاءَهُ لَكَ فِي يَوْمِ عُسْرَتِكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ عَقَبَةً كَئُوداً الْمُخِفُّ فِيهَا أَحْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ وَ الْمُبْطِئُ عَلَيْهَا أَقْبَحُ حَالًا مِنَ الْمُسْرِعِ وَ أَنَّ مَهْبِطَكَ بِهَا لَا مَحَالَةَ إِمَّا عَلَى جَنَّةٍ أَوْ عَلَى نَارٍ فَارْتَدْ لِنَفْسِكَ قَبْلَ نُزُولِكَ وَ وَطِّئِ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِكَ فَلَيْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ وَ لَا إِلَى الدُّنْيَا مُنْصَرَفٌ وَ اعْلَمْ أَنَّ الَّذِي بِيَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَكَ فِي الدُّعَاءِ وَ تَكَفَّلَ لَكَ بِالْإِجَابَةِ وَ أَمَرَكَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِيُعْطِيَكَ وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِيَرْحَمَكَ وَ لَمْ يَجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ مَنْ يَحْجُبُكَ عَنْهُ وَ لَمْ يُلْجِئْكَ إِلَى مَنْ يَشْفَعُ لَكَ إِلَيْهِ وَ لَمْ يَمْنَعْكَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَةِ وَ لَمْ يُعَاجِلْكَ بِالنِّقْمَةِ وَ لَمْ يُعَيِّرْكَ بِالْإِنَابَةِ وَ لَمْ يَفْضَحْكَ حَيْثُ الْفَضِيحَةُ بِكَ أَوْلَى وَ لَمْ يُشَدِّدْ عَلَيْكَ فِي قَبُولِ الْإِنَابَةِ وَ لَمْ يُنَاقِشْكَ بِالْجَرِيمَةِ وَ لَمْ يُؤْيِسْكَ مِنَ الرَّحْمَةِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَكَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَةً وَ حَسَبَ سَيِّئَتَكَ وَاحِدَةً وَ حَسَبَ حَسَنَتَكَ عَشْراً وَ فَتَحَ لَكَ بَابَ الْمَتَابِ وَ بَابَ الِاسْتِعْتَابِ فَإِذَا نَادَيْتَهُ سَمِعَ نِدَاكَ وَ إِذَا نَاجَيْتَهُ عَلِمَ نَجْوَاكَ فَأَفْضَيْتَ إِلَيْهِ بِحَاجَتِكَ وَ أَبْثَثْتَهُ ذَاتَ نَفْسِكَ وَ شَكَوْتَ إِلَيْهِ هُمُومَكَ وَ اسْتَكْشَفْتَهُ كُرُوبَكَ وَ اسْتَعَنْتَهُ عَلَى أُمُورِكَ وَ سَأَلْتَهُ مِنْ خَزَائِنِ رَحْمَتِهِ مَا لَا يَقْدِرُ عَلَى إِعْطَائِهِ غَيْرُهُ مِنْ زِيَادَةِ الْأَعْمَارِ وَ صِحَّةِ الْأَبْدَانِ وَ سَعَةِ الْأَرْزَاقِ ثُمَّ جَعَلَ فِي يَدَيْكَ مَفَاتِيحَ خَزَائِنِهِ بِمَا أَذِنَ لَكَ فِيهِ مِنْ مَسْأَلَتِهِ فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِيبَ رَحْمَتِهِ فَلَا يُقَنِّطَنَّكَ إِبْطَاءُ إِجَابَتِهِ فَإِنَّ الْعَطِيَّةَ عَلَى قَدْرِ النِّيَّةِ وَ رُبَّمَا أُخِّرَتْ عَنْكَ الْإِجَابَةُ لِيَكُونَ ذَلِكَ أَعْظَمَ لِأَجْرِ السَّائِلِ وَ أَجْزَلَ لِعَطَاءِ الْآمِلِ وَ رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّيْ‏ءَ فَلَا تُؤْتَاهُ وَ أُوتِيتَ خَيْراً مِنْهُ عَاجِلًا أَوْ آجِلًا أَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَكَ فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِيهِ هَلَاكُ دِينِكَ لَوْ أُوتِيتَهُ فَلْتَكُنْ مَسْأَلَتُكَ فِيمَا يَبْقَى لَكَ جَمَالُهُ وَ يُنْفَى عَنْكَ وَبَالُهُ فَالْمَالُ لَا يَبْقَى لَكَ وَ لَا تَبْقَى لَهُ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّكَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْيَا وَ لِلْفَنَاءِ لَا لِلْبَقَاءِ وَ لِلْمَوْتِ لَا لِلْحَيَاةِ وَ أَنَّكَ فِي قُلْعَةٍ وَ دَارِ بُلْغَةٍ وَ طَرِيقٍ إِلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّكَ طَرِيدُ الْمَوْتِ الَّذِي لَا يَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لَا يَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِكُهُ فَكُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ يُدْرِكَكَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَيِّئَةٍ قَدْ كُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَكَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ فَيَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ ذَلِكَ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَكْتَ نَفْسَكَ . يَا بُنَيَّ أَكْثِرْ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ وَ ذِكْرِ مَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ وَ تُفْضِي بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَيْهِ حَتَّى يَأْتِيَكَ وَ قَدْ أَخَذْتَ مِنْهُ حِذْرَكَ وَ شَدَدْتَ لَهُ أَزْرَكَ وَ لَا يَأْتِيَكَ بَغْتَةً فَيَبْهَرَكَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَغْتَرَّ بِمَا تَرَى مِنْ إِخْلَادِ أَهْلِ الدُّنْيَا إِلَيْهَا وَ تَكَالُبِهِمْ عَلَيْهَا فَقَدْ نَبَّأَكَ اللَّهُ عَنْهَا وَ نَعَتْ هِيَ لَكَ عَنْ نَفْسِهَا وَ تَكَشَّفَتْ لَكَ عَنْ مَسَاوِيهَا فَإِنَّمَا أَهْلُهَا كِلَابٌ عَاوِيَةٌ وَ سِبَاعٌ ضَارِيَةٌ يَهِرُّ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ وَ يَأْكُلُ عَزِيزُهَا ذَلِيلَهَا وَ يَقْهَرُ كَبِيرُهَا صَغِيرَهَا نَعَمٌ مُعَقَّلَةٌ وَ أُخْرَى مُهْمَلَةٌ قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَهَا وَ رَكِبَتْ مَجْهُولَهَا سُرُوحُ عَاهَةٍ بِوَادٍ وَعْثٍ لَيْسَ لَهَا رَاعٍ يُقِيمُهَا وَ لَا مُسِيمٌ يُسِيمُهَا سَلَكَتْ بِهِمُ الدُّنْيَا طَرِيقَ الْعَمَى وَ أَخَذَتْ بِأَبْصَارِهِمْ عَنْ مَنَارِ الْهُدَى فَتَاهُوا فِي حَيْرَتِهَا وَ غَرِقُوا فِي نِعْمَتِهَا وَ اتَّخَذُوهَا رَبّاً فَلَعِبَتْ بِهِمْ وَ لَعِبُوا بِهَا وَ نَسُوا مَا وَرَاءَهَا . رُوَيْداً يُسْفِرُ الظَّلَامُ كَأَنْ قَدْ وَرَدَتِ الْأَظْعَانُ يُوشِكُ مَنْ أَسْرَعَ أَنْ يَلْحَقَ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ مَنْ كَانَتْ مَطِيَّتُهُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ فَإِنَّهُ يُسَارُ بِهِ وَ إِنْ كَانَ وَاقِفاً وَ يَقْطَعُ الْمَسَافَةَ وَ إِنْ كَانَ مُقِيماً وَادِعاً وَ اعْلَمْ يَقِيناً أَنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ أَمَلَكَ وَ لَنْ تَعْدُوَ أَجَلَكَ وَ أَنَّكَ فِي سَبِيلِ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَبٍ وَ لَيْسَ كُلُّ طَالِبٍ بِمَرْزُوقٍ وَ لَا كُلُّ مُجْمِلٍ بِمَحْرُومٍ وَ أَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْكَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّكَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً وَ مَا خَيْرُ خَيْرٍ لَا يُنَالُ إِلَّا بِشَرٍّ وَ يُسْرٍ لَا يُنَالُ إِلَّا بِعُسْرٍ وَ إِيَّاكَ أَنْ تُوجِفَ بِكَ مَطَايَا الطَّمَعِ فَتُورِدَكَ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَكُونَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّكَ مُدْرِكٌ قَسْمَكَ وَ آخِذٌ سَهْمَكَ وَ إِنَّ الْيَسِيرَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَعْظَمُ وَ أَكْرَمُ مِنَ الْكَثِيرِ مِنْ خَلْقِهِ وَ إِنْ كَانَ كُلٌّ مِنْهُ . وَ تَلَافِيكَ مَا فَرَطَ مِنْ صَمْتِكَ أَيْسَرُ مِنْ إِدْرَاكِكَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِكَ وَ حِفْظُ مَا فِي الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِكَاءِ وَ حِفْظُ مَا فِي يَدَيْكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ طَلَبِ مَا فِي يَدَيْ غَيْرِكَ وَ مَرَارَةُ الْيَأْسِ خَيْرٌ مِنَ الطَّلَبِ إِلَى النَّاسِ وَ الْحِرْفَةُ مَعَ الْعِفَّةِ خَيْرٌ مِنَ الْغِنَى مَعَ الْفُجُورِ وَ الْمَرْءُ أَحْفَظُ لِسِرِّهِ وَ رُبَّ سَاعٍ فِيمَا يَضُرُّهُ مَنْ أَكْثَرَ أَهْجَرَ وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ قَارِنْ أَهْلَ الْخَيْرِ تَكُنْ مِنْهُمْ وَ بَايِنْ أَهْلَ الشَّرِّ تَبِنْ عَنْهُمْ بِئْسَ الطَّعَامُ الْحَرَامُ وَ ظُلْمُ الضَّعِيفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ إِذَا كَانَ الرِّفْقُ خُرْقاً كَانَ الْخُرْقُ رِفْقاً رُبَّمَا كَانَ الدَّوَاءُ دَاءً وَ الدَّاءُ دَوَاءً وَ رُبَّمَا نَصَحَ غَيْرُ النَّاصِحِ وَ غَشَّ الْمُسْتَنْصَحُ وَ إِيَّاكَ وَ الِاتِّكَالَ عَلَى الْمُنَى فَإِنَّهَا بَضَائِعُ النَّوْكَى وَ الْعَقْلُ حِفْظُ التَّجَارِبِ وَ خَيْرُ مَا جَرَّبْتَ مَا وَعَظَكَ بَادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ أَنْ تَكُونَ غُصَّةً لَيْسَ كُلُّ طَالِبٍ يُصِيبُ وَ لَا كُلُّ غَائِبٍ يَئُوبُ وَ مِنَ الْفَسَادِ إِضَاعَةُ الزَّادِ وَ مَفْسَدَةُ الْمَعَادِ وَ لِكُلِّ أَمْرٍ عَاقِبَةٌ سَوْفَ يَأْتِيكَ مَا قُدِّرَ لَكَ التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ وَ رُبَّ يَسِيرٍ أَنْمَى مِنْ كَثِيرٍ لَا خَيْرَ فِي مُعِينٍ مَهِينٍ وَ لَا فِي صَدِيقٍ ظَنِينٍ سَاهِلِ الدَّهْرَ مَا ذَلَّ لَكَ قَعُودُهُ وَ لَا تُخَاطِرْ بِشَيْ‏ءٍ رَجَاءَ أَكْثَرَ مِنْهُ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَجْمَحَ بِكَ مَطِيَّةُ اللَّجَاجِ احْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ أَخِيكَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَةِ وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَةِ وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى الْبَذْلِ وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّينِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ حَتَّى كَأَنَّكَ لَهُ عَبْدٌ وَ كَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَيْكَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَضَعَ ذَلِكَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَيْرِ أَهْلِهِ لَا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِيقِكَ صَدِيقاً فَتُعَادِيَ صَدِيقَكَ وَ امْحَضْ أَخَاكَ النَّصِيحَةَ حَسَنَةً كَانَتْ أَوْ قَبِيحَةً وَ تَجَرَّعِ الْغَيْظَ فَإِنِّي لَمْ أَرَ جُرْعَةً أَحْلَى مِنْهَا عَاقِبَةً وَ لَا أَلَذَّ مَغَبَّةً وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَكَ فَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَلِينَ لَكَ وَ خُذْ عَلَى عَدُوِّكَ بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحْلَى الظَّفَرَيْنِ وَ إِنْ أَرَدْتَ قَطِيعَةَ أَخِيكَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِكَ بَقِيَّةً يَرْجِعُ إِلَيْهَا إِنْ بَدَا لَهُ ذَلِكَ يَوْماً مَا وَ مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ وَ لَا تُضِيعَنَّ حَقَّ أَخِيكَ اتِّكَالًا عَلَى مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكَ بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ حَقَّهُ وَ لَا يَكُنْ أَهْلُكَ أَشْقَى الْخَلْقِ بِكَ وَ لَا تَرْغَبَنَّ فِيمَنْ زَهِدَ عَنْكَ وَ لَا يَكُونَنَّ أَخُوكَ أَقْوَى عَلَى قَطِيعَتِكَ مِنْكَ عَلَى صِلَتِهِ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَى الْإِسَاءَةِ أَقْوَى مِنْكَ عَلَى الْإِحْسَانِ وَ لَا يَكْبُرَنَّ عَلَيْكَ ظُلْمُ مَنْ ظَلَمَكَ فَإِنَّهُ يَسْعَى فِي مَضَرَّتِهِ وَ نَفْعِكَ وَ لَيْسَ جَزَاءُ مَنْ سَرَّكَ أَنْ تَسُوءَهُ وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ مَا أَقْبَحَ الْخُضُوعَ عِنْدَ الْحَاجَةِ وَ الْجَفَاءَ عِنْدَ الْغِنَى إِنَّمَا لَكَ مِنْ دُنْيَاكَ مَا أَصْلَحْتَ بِهِ مَثْوَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ جَازِعاً عَلَى مَا تَفَلَّتَ مِنْ يَدَيْكَ فَاجْزَعْ عَلَى كُلِّ مَا لَمْ يَصِلْ إِلَيْكَ اسْتَدِلَّ عَلَى مَا لَمْ يَكُنْ بِمَا قَدْ كَانَ فَإِنَّ الْأُمُورَ أَشْبَاهٌ وَ لَا تَكُونَنَّ مِمَّنْ لَا تَنْفَعُهُ الْعِظَةُ إِلَّا إِذَا بَالَغْتَ فِي إِيلَامِهِ فَإِنَّ الْعَاقِلَ يَتَّعِظُ بِالْآدَابِ وَ الْبَهَائِمَ لَا تَتَّعِظُ إِلَّا بِالضَّرْبِ. اطْرَحْ عَنْكَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْيَقِينِ مَنْ تَرَكَ الْقَصْدَ جَارَ وَ الصَّاحِبُ مُنَاسِبٌ وَ الصَّدِيقُ مَنْ صَدَقَ غَيْبُهُ وَ الْهَوَى شَرِيكُ الْعَمَى وَ رُبَّ بَعِيدٍ أَقْرَبُ مِنْ قَرِيبٍ وَ قَرِيبٍ أَبْعَدُ مِنْ بَعِيدٍ وَ الْغَرِيبُ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ حَبِيبٌ مَنْ تَعَدَّى الْحَقَّ ضَاقَ مَذْهَبُهُ وَ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى قَدْرِهِ كَانَ أَبْقَى لَهُ وَ أَوْثَقُ سَبَبٍ أَخَذْتَ بِهِ سَبَبٌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ مَنْ لَمْ يُبَالِكَ فَهُوَ عَدُوُّكَ قَدْ يَكُونُ الْيَأْسُ إِدْرَاكاً إِذَا كَانَ الطَّمَعُ هَلَاكاً لَيْسَ كُلُّ عَوْرَةٍ تَظْهَرُ وَ لَا كُلُّ فُرْصَةٍ تُصَابُ وَ رُبَّمَا أَخْطَأَ الْبَصِيرُ قَصْدَهُ وَ أَصَابَ الْأَعْمَى رُشْدَهُ أَخِّرِ الشَّرَّ فَإِنَّكَ إِذَا شِئْتَ تَعَجَّلْتَهُ وَ قَطِيعَةُ الْجَاهِلِ تَعْدِلُ صِلَةَ الْعَاقِلِ مَنْ أَمِنَ الزَّمَانَ خَانَهُ وَ مَنْ أَعْظَمَهُ أَهَانَهُ لَيْسَ كُلُّ مَنْ رَمَى أَصَابَ إِذَا تَغَيَّرَ السُّلْطَانُ تَغَيَّرَ الزَّمَانُ سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ وَ عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ إِيَّاكَ أَنْ تَذْكُرَ مِنَ الْكَلَامِ مَا يَكُونُ مُضْحِكاً وَ إِنْ حَكَيْتَ ذَلِكَ عَنْ غَيْرِكَ . وَ إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَأْيَهُنَّ إِلَى أَفْنٍ وَ عَزْمَهُنَّ إِلَى وَهْنٍ وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَيْهِنَّ وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ إِدْخَالِكَ مَنْ لَا يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ وَ لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ وَ لَا تَعْدُ بِكَرَامَتِهَا نَفْسَهَا وَ لَا تُطْمِعْهَا فِي أَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِهَا وَ إِيَّاكَ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِيئَةَ إِلَى الرِّيَبِ وَ اجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ بِهِ فَإِنَّهُ أَحْرَى أَلَّا يَتَوَاكَلُوا فِي خِدْمَتِكَ وَ أَكْرِمْ عَشِيرَتَكَ فَإِنَّهُمْ جَنَاحُكَ الَّذِي بِهِ تَطِيرُ وَ أَصْلُكَ الَّذِي إِلَيْهِ تَصِيرُ وَ يَدُكَ الَّتِي بِهَا تَصُولُ . اسْتَوْدِعِ اللَّهَ دِينَكَ وَ دُنْيَاكَ وَ اسْأَلْهُ خَيْرَ الْقَضَاءِ لَكَ فِي الْعَاجِلَةِ وَ الْآجِلَةِ وَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ السَّلَامُ .
ترجمه :
از پدرى فانى، پذيرنده سختى‏هاى زمان، عمر پشت سر گذاشته، تسليم به روزگار، نكوهش كننده دنيا، ساكن سراى اموات، سفر كننده از آن در فردا، به فرزند آرزومند به آنچه به دست نمى‏آيد، سالك راه تباه شدگان، هدف امراض، گروگان ايّام، نشانه تيرهاى مصائب، بنده دنيا، تاجر غرور، مديون مرگ، اسير مردن، همراه غصه‏ها، همنشين اندوهها، هدف آسيبها، زمين خورده شهوات، و جانشين مردگان. اما بعد، آنچه بر من معلوم شد از روى گرداندن دنيا از من، و سركشى روزگار بر من، و روى آوردن آخرت به من، مرا از توجه به غير خود و كوشش براى آنچه از من باقى مى‏ماند و مرا سودى ندارد باز مى‏دارد، جز آنكه چون از تمام انديشه جز انديشه نسبت به خود به يك سو شدم، و رأيم مرا تصديق كرد، و از هواى نفسم بازگرداند، و حقيقت كار برايم روشن شد، اين كار مرا به كوششى جدّى واداشت كه در آن بازيگرى نيست، و به صدقى كه دروغ را به آن راهى نمى‏باشد. من تو را پاره‏اى از خود، بلكه تمام وجود خود يافتم، چنانكه اگر رنجى به تو رسد به من رسيده، و اگر مرگت رسد مرگ من رسيده، روى اين حساب كار تو مرا مانند كار خودم به فكر و چاره انديشى واداشته، به همين خاطر اين نامه را براى تو نوشتم تا براى تو پشتوانه‏اى باشد خواه من زنده باشم يا مرده. پسرم تو را سفارش مى‏كنم به تقواى الهى، و ملازمت امرش، و آباد كردن دل به يادش، و چنگ زدن به ريسمانش، و كدام رشته محكم‏تر از رشته بين تو و خداوند است اگر به آن چنگ زنى دلت را با موعظه زنده كن، و با بى‏رغبتى به دنيا بميران، آن را با يقين قوى كن و با حكمت نورانى نما، و با ياد مرگ فروتن و خوار كن، و به اقرار به فانى شدن همه چيز وادار، و به فجايع دنيا بينا گردان، و از صولت روزگار، و قبح دگرگونى شبها و روزها بر حذر دار، اخبار گذشتگان را به او ارائه كن، آنچه را بر سر پيشينيان آمد به يادش آور، در شهرهاى آنان و در ميان آثارشان سياحت كن، در آنچه انجام دادند و اينكه از كجا منتقل شدند و در كجا فرود آمدند و منزل كردند دقّت كن، مى‏يابى كه از كنار دوستان رفتند، و به ديار غربت وارد شدند، و گويى تو هم به اندك زمانى چون يكى از آنان خواهى شد. پس منزلگاه نهايى‏ات را اصلاح كن، و آخرتت را با دنيا معامله مكن، در باره آنچه علم ندارى سخن‏ مگو، و در باره وظيفه‏اى كه بر عهده‏ات نيست حرفى نزن. در راهى كه از گمراهى در آن بترسى قدم منه، زيرا حفظ خويش به هنگام سرگردانى بهتر از اين است كه آدمى خود را در امور خطرناك اندازد. امر به معروف كن تا اهل آن باشى، با دست و زبان نهى از منكر نما، و با كوششت از اهل منكر جدا شو. در راه خدا جهاد كن جهدى كامل، و ملامت ملامت كنندگان تو را از جهاد در راه خدا باز ندارد. به راه حق هر جا كه باشد در مشكلات و سختى‏ها فرو شو، در پى فهم دين باش، خود را در امور ناخوشايند به صبر و مقاومت عادت ده، كه صبر در راه حق اخلاق نيكويى است. وجودت را در همه امور به خداى خود واگذار، كه در اين صورت خود را به پناهگاهى محكم، و نگاهبانى قوى وامى‏گذارى. در مسألت از خداوند اخلاص پيشه كن، كه بخشيدن و نبخشيدن به دست اوست. از خدايت بسيار طلب خير كن، و وصيّتم را بفهم، و از آن روى مگردان، مسلّما بهترين سخن سخنى است كه سود بخشد. معلومت باد در دانشى كه سود نيست خير نيست، و در علمى كه فرا گرفتنش سزاوار نيست بهره‏اى نمى‏باشد. پسرم چون خود را سالخورده ديدم، و قوايم را رو به سستى مشاهده كردم، پيش از مرگ به وصيّتم به تو پيشدستى نمودم، و در آن برنامه‏هاى خوبى ثبت كردم از خوف اينكه نتوانم آنچه در خاطر دارم به تو برسانم، يا نقصى در انديشه‏ام يابم چنانكه در بدنم يافته‏ام، يا پيش از وصيت من پاره‏اى از خواهشهاى نفسانى بر تو چيره شود يا آفتهاى دنيا به تو هجوم آورد، در نتيجه رميده شوى و فرمان نبرى. قطعا دل جوان همانند زمين خالى است، هر بذرى در آن ريخته شود مى‏پذيرد. بنا بر اين پيش از آنكه دلت سخت شود، و مغزت گرفتار گردد اقدام به ادب آموزى تو كردم، تا با عزمى جدّى به امورت روى آورى، امورى كه اهل تجربه مشقّت تجربه كردن آن را كشيده‏اند، و تو از زحمت طلب كفايت شده، و از تجربه دوباره آسوده گشته‏اى، و آنچه ما در صدد تجربه آن بوديم به دست تو رسيده، و قسمتى از آنچه بر ما پوشيده مانده براى تو روشن گرديده است. پسرم اگر چه من به اندازه مردمى كه پيش از من بوده‏اند عمر نكرده‏ام، ولى در كردارشان دقّت، و در اخبارشان فكر نموده، و در آثارشان سياحت كرده‏ام، تا جايى كه همانند يكى از آنان شده‏ام، بلكه گويى از پى آنچه كه از وضع آنان به من رسيده عمرم را با اولين و آخرينشان گذرانيده‏ام، زلال اعمالشان را از تيرگى، و سود و زيان كردارشان را شناختم، از اين رو از هر چيزى پاكيزه و خالصش را برايت انتخاب كردم، و از ميان آن همه برنامه زيبايش را برايت برگزيدم، و نامعلوم آن را از تو دور داشتم، چون به امورت همانند پدرى مهربان عنايت داشتم، و قصد ادب آموزى تو را در خاطر مى‏گذراندم، مصلحت ديدم تو را با اين روش تربيت كنم، چرا كه در عنفوان جوانى، و در ابتداى زندگى هستى، و تو را نيّتى سالم، و باطنى پاك است، رأيم بر اين شد كه ابتدا كتاب خدا و تأويلش را به تو بياموزم، و قوانين و احكام اسلام و حلال و حرامش را به تو تعليم دهم، و به غير آن توجه ننمايم. آن گاه ترسيدم كه آنچه از خواهشهاى نادرست و آراء ناحق و باطل مردم را دچار اختلاف نمود تا كار بر آنان اشتباه شد بر تو نيز اشتباه شود، به همين خاطر واضح نمودن اين جهت هر چند مورد پسندم نبود پيش من بهتر است از اينكه تو را به برنامه‏اى واگذارم كه بر آن از هلاكتت ايمن نيستم. اميدوارم خداوند تو را در اين برنامه به راه رشد موفق بدارد، و به راه راست راهنمايى كند، پس اين وصيت را به تو نمودم. پسرم آگاه باش محبوبترين برنامه‏اى كه از وصيتم به آن چنگ مى‏زنى تقواى الهى، و اكتفا كردن به وظايفى است كه خداوند بر تو واجب نموده، و رفتن به راهى كه پدرانت و شايستگان از خاندانت آن را طى كرده‏اند، زيرا آنان توجه به صلاح خود را وانگذاشتند چنانكه تو توجه مى‏كنى، و انديشه در كار خود كردند همان گونه كه تو انديشه مى‏نمايى، سرانجام چنان شد كه آنچه را دانستند عمل كردند، و از آنچه تكليفشان نبود روى گرداندند. پس اگر نفس تو از قبول راه آنان بدون آنكه بداند چنانكه آنان دانستند باز ايستاد پس بايد خواسته تو نسبت به آن راه از روى طلب فهم و كسب دانش باشد، نه افتادن در شبهه‏ها و بالا بردن بحثها و جدلها. و پيش از قدم نهادن در راه فهم و دانش براى شناخت آن راه از خداوند يارى بخواه، و براى به دست آوردن توفيق روى رغبت به جانب او كن، و هر چه كه تو را به اشتباه اندازد، يا به گمراهى كشاند رها ساز. و چون يقين كردى كه دلت روشنى يافته و در پيشگاه حق خاضع شده، و نظرت جمع و كامل گشته، و انديشه‏ات در اين زمينه از پريشانى در آمده و يك انديشه شده، آن گاه در آنچه براى تو تفسير مى‏كنم دقت كن. و اگر آنچه را دوست دارى برايت فراهم نشد، و به آسودگى خاطر و فكر دست نيافتى، معلومت باد جادّه را همچون شتر شب كور طى مى‏كنى، و به تاريكى‏ها گام بر مى‏دارى، و كسى كه قدم به اشتباه برمى‏دارد يا حق را از باطل تميز نمى‏دهد خواستار دين نيست، و در چنين موقعيتى حفظ خويشتن از پيمودن اين گونه جاده‏ها عاقلانه‏تر و بهتر است. پسرم وصيتم را بفهم، و بدان كه مالك مرگ همان مالك حيات، و هستى بخش همان ميراننده، و فنا كننده همان باز گرداننده، و گرفتار كننده، همان عافيت بخشنده است، و مسلّما دنيا برقرار نمى‏ماند مگر به همان نظامى كه خداوند آن را قرار داده از وضع نعمتها و بلاها، و پاداش روز جزا، و آنچه او بخواهد و ما نمى‏دانيم. اگر در رابطه با جهان و نظاماتش از درك حكمت حادثه‏اى درماندى آن را به حساب جهالت خود بگذار، زيرا در ابتداى كار نادان به امور آفريده شدى سپس دانا گشتى، چه بسيار است امورى كه نمى‏دانى و انديشه‏ات نسبت به آن سرگردان، و ديده‏ات از راه يافتن به آن ناتوان است، اما پس از مدتى به آن بينا مى‏شوى. پس به خداوندى كه تو را آفريده، و روزيت را عنايت كرده و اندامت را تعديل نموده پناه ببر، بايد بندگيت براى او باشد، و رغبتت متوجه او گردد، و از او بيم داشته باشى. پسرم آگاه باش احدى از وجود خداوند چنانكه پيامبر- صلّى اللّه عليه و آله- خبر داده خبر نداده است، پس به پيشوايى آن حضرت راضى باش، و براى رسيدن به منزل نجات رهبريش را بپذير، كه من از نصيحت به تو كوتاهى نكردم، و تو در انديشه‏ات نسبت به صلاح خود هر چند بكوشى به ميزان انديشه‏اى كه من در باره تو دارم نخواهى رسيد. پسرم معلومت باد اگر براى پروردگارت شريكى بود پيامبران آن شريك به سويت مى‏آمدند، و آثار ملك و سلطنت او را ديده، و به افعال و صفاتش آشنا مى‏شدى، اما او خدايى‏ يگانه است همان گونه كه خود را وصف نموده، كسى در حكمرانيش با او ضديّت نمى‏كند، هرگز از بين نمى‏رود، و هميشه وجود داشته، اوّل است پيش از همه اشياء و او را اوليّتى نيست، و آخر است بعد از همه اشياء و او را نهايتى نمى‏باشد، بزرگتر از آن است كه ربوبيّتش به احاطه دل و ديده ثابت گردد، چون به اين حقيقت آگاه شدى در بندگى بكوش چنانكه شايسته مانند توست كه كوچك منزلت و فقير و كم قدرت و بسيار ضعيف است، و در طلب طاعت، و در ترس از عقوبت، و بيمناكى از خشم شديدا به پروردگار خود نيازمند است، زيرا چنين پروردگارى جز به خوبى تو را فرمان نداده، و جز از زشتى باز نداشته است. پسرم تو را از دنيا و وضع آن و از بين رفتن و دست به دست شدنش آگاه كردم، و از آخرت و آنچه براى اهلش در آنجا آماده شده خبر دادم، و براى تو در رابطه با هر دو جهان مثلها زدم تا به آنها پندگيرى و بر اصول آن گام بردارى. داستان آنان كه دنيا را آزموده‏اند داستان مسافرانى است كه در جايى خراب و همراه با قحطى و تنگى منزل گرفته‏اند و عزم رفتن به منطقه‏اى پر نعمت و لذت و محلّى سر سبز و خرم نموده‏اند، رنج راه، و فراق يار، و سختى سفر، و ناگوارى طعام را تحمل كرده، تا به خانه فراخ، و منزلگاه امنشان در آيند، بنا بر اين از آن همه سختى‏ها دردى نمى‏چشند، و خرج اين سفر را خسارت نمى‏بينند، و چيزى نزد آنان از آنچه وجودشان را به منزل هميشگى و جاويدشان نزديك كند محبوبتر نيست. و مثل مردمى كه مغرور به دنيا شدند مثل مسافرانى است كه در منزلى آباد و پر نعمت بودند و از آنجا به سوى محلى خشك و خراب و بى‏آب و گياه بار سفر بندند، پس چيزى نزد آنان ناخوشايندتر و سخت‏تر از جدايى از آنچه در آن بودند و رسيدن به جايى كه به جانب آن روى مى‏آورند و بدان جا مى‏رسند نيست. پسرم خود را ميزان بين خود و ديگران قرار بده، بنا بر اين آنچه براى خود دوست دارى براى ديگران هم دوست بدار، و هر چه براى خود نمى‏خواهى براى ديگران هم مخواه، به كسى ستم مكن چنانكه دوست دارى به تو ستم نشود، و نيكى كن چنانكه علاقه دارى به تو نيكى شود، آنچه را از غير خود زشت مى‏دانى از خود نيز زشت بدان، از مردم براى خود آن را راضى باش‏ كه از خود براى آنان راضى هستى، هر آنچه را نمى‏دانى مگو اگر چه دانسته‏هايت اندك است، و آنچه را دوست ندارى در باره تو بگويند تو هم درباره ديگران مگوى. آگاه باش كه خودپسندى ضدّ صواب و آفت خردهاست. پس كوششت را به نهايت برسان، و در امور مادى خزانه‏دار وارث مشو. هرگاه به راه راست هدايت شدى در برابر پروردگارت به شدت فروتن باش. معلومت باد كه در پيش رويت راهى دراز همراه با مشقتى سخت است، در اين راه از طلب درست، و توشه به اندازه برداشتن و سبكبارى از گناه بى‏نياز نيستى، پس بيش از قدرتت بر خود بار مكن، كه سنگينى‏اش و زر و وبالت شود. اگر محتاجى را يافتى كه قدرت بر دوش نهادن زاد و توشه‏ات را تا قيامت دارد و در فرداى محشر كه به آن توشه نيازمند شدى در اختيارت بگذارد، وجودش را غنيمت بدان و زاد و توشه‏ات را بر دوشش بگذار، و در حالى كه قدرت اضافه كردن زاد و توشه را بر دوشش دارى تا بتوانى اضافه كن، چه بسا با از دست رفتن فرصت، چنين شخصى را بجويى و نيابى. به روز داشتن دارايى اگر كسى از تو وام خواست وامش ده تا در روز تنگدستى‏ات ادا كند. آگاه باش كه در پيش رويت گذرگاه سختى است، آن كه سبكبار است در آن گذرگاه حالى بهتر از سنگين بار دارد، و آن كه دچار كندى است بد حال‏تر از شتابنده در آن است. در آنجا محل فرود آمدنت به ناچار يا در بهشت است يا در جهنّم، پس پيش از در آمدنت به آن جهان توشه آماده كن، و قبل از ورودت منزلى فراهم ساز، كه بعد از مرگ تدارك كردن از دست رفته ممكن نيست، و راه بازگشت به دنيا براى هميشه بسته است. آگاه باش آن كه خزائن آسمانها و زمين در اختيار اوست به تو اجازه دعا داده، و اجابت آن را ضمانت نموده، و دستور داده از او بخواهى تا ببخشد، و رحمتش را بطلبى تا رحمت آرد، و بين خودش و تو كسى را حاجب قرار نداده و تو را مجبور به توسل به واسطه ننموده، و اگر گناه كردى از توبه مانعت‏ نشده، و در عقوبتت عجله نكرده، و به باز گشتت سرزنشت ننموده، و آنجا كه سزاوار رسوا شدنى رسوايت نكرده، در پذيرش توبه بر تو سخت گيرى روا نداشته، و به حسابرسى گناهانت اقدام نكرده، و از رحمتش نااميدت ننموده، بلكه خوددارى از معصيت را برايت حسنه قرار داده، و يك گناهت را يك گناه، و يك خوبيت را ده برابر به شمار آورده، باب توبه و باب خشنوديش را به رويت گشوده، هرگاه او را بخوانى صدايت را بشنود، چون با او به راز و نياز برخيزى رازت را بداند، پس نياز به سوى او مى‏برى، و راز دل با او در ميان مى‏گذارى، از ناراحتى‏هايت به او شكايت مى‏برى، و چاره گرفتاريهايت را از او مى‏خواهى، بر امورت از حضرتش يارى مى‏طلبى، از خزائن رحمتش چيزهايى را مى‏خواهى كه غير او را بر عطا كردنش قدرت نيست، از قبيل زياد شدن عمرها، سلامت بدنها، و گشايش روزيها. خداوند كليدهاى خزائن خود را در اختيار تو گذاشته به دليل آنكه به تو اجازه درخواست از خودش را داده، پس هرگاه بخواهى مى‏توانى درهاى نعمتش را با دعا باز كنى، و باران رحمتش‏ را بخواهى. پس تأخير در اجابت دعا نا اميدت نكند، زيرا عطا و بخشش به اندازه نيّت است، چه بسا كه اجابت دعايت به تأخير افتد تا پاداش دعا كننده بيشتر، و عطاى اميدوار فراوان‏تر گردد. و چه بسا چيزى را بخواهى و به تو داده نشود ولى بهتر از آن در دنيا يا آخرت به تو عنايت گردد، يا به خاطر برنامه نيكوترى اين دعايت مستجاب نشود. و چه بسا چيزى را مى‏خواهى كه اگر اجابت گردد دينت را تباه كند. روى اين حساب بايد چيزى را بطلبى كه زيباييش براى تو برقرار، و وبالش از تو بركنار باشد، كه ثروت براى تو باقى نيست و تو هم براى آن باقى نخواهى بود. پسرم معلومت باد براى آخرت آفريده شده‏اى نه براى دنيا، و براى فنا نه براى بقا، و براى مرگ نه براى حيات، در منزلى هستى كه بايد از آن كوچ كنى، و جايى كه از آن به جاى ديگر برسى، و خلاصه در راه آخرتى، و صيد مرگى كه گريزنده از آن را نجات نيست، و از دست خواهنده‏اش بيرون نرود، و ناگزير او را بيابد. از اينكه مرگ تو را به هنگام‏ گناه دريابد- گناهى كه با خود مى‏گفتى از آن توبه مى‏كنم- بر حذر باش، مرگى كه بين تو و توبه‏ات مانع گردد، و بدين صورت خود را به هلاكت انداخته باشى. ياد مرگ پسرم مرگ را و موقعيتى كه ناگهان در آن مى‏افتى، و بعد از مرگ به آن مى‏رسى زياد به ياد آر، تا وقتى مرگ برسد خود را مهيّا، و دامن همت به كمر زده باشى، مباد كه مرگ از راه برسد و تو را مغلوب نمايد. از اينكه رغبت دنياپرستان به دنيا، و حرصشان بر متاع اندك آن تو را فريفته كند بر حذر باش، كه خداوندت از اوضاع دنيا خبر داده، و دنيا هم با احوالاتش تو را از زوال خود آگاه نموده، و زشتيهايش را به تو نشان داده، زيرا دنيا پرستان سگانى فرياد زننده، و درندگانى شكار كننده هستند، يكديگر را مى‏گزند، زورمندش ضعيفش را مى‏خورد، و بزرگش به كوچكش به قهر و غلبه حمله مى‏كند. گروهى از دنياداران چهار پايانى مهار شده، و دسته‏اى حيوان رها شده‏اند، عقول خود را از دست داده، و به راه نامعلوم قدم نهاده‏اند، حيوانى چند كه در چراگاه آفت كه قدم در آنجا قرارى ندارد سر داده شده‏اند، نه چوپانى كه از آنان نگهدارى نمايد، و نه چراننده‏اى كه آنها را بچراند، دنيا آنان را به راه كورى و ضلالت برده، و ديدگانشان را از ديدن علائم هدايت فرو بسته، در وادى حيرت دنيا سرگردان، و در نعمت‏هايش غرق، و آن را به عنوان ربّ انتخاب كرده‏اند، از اين رو دنيا با آنان و آنان با دنيا به بازى پرداخته‏اند، و آنچه را به دنبال آن است فراموش كرده‏اند اندازه در طلب مهلت ده، تاريكى بر طرف مى‏شود، گويى كاروان به منزل رسيده، اميد است آن كه بشتابد به كاروان برسد. پسرم آگاه باش كسى كه مركبش شب و روز است او را با مركب مى‏برند گر چه ايستاده به نظر آيد، و طى مسافت مى‏كند هر چند مقيم و آسوده ديده شود. به يقين آگاه باش كه هرگز به آرزويت نرسى، و از اجل معيّن شده نگذرى، و در راه كسى هستى كه پيش از تو بوده. پس در طريق به دست آوردن مال آرام باش، و در برنامه كسب و كار مدارا كن، چه بسا تلاشى كه موجب تلف شدن ثروت شود. معلومت باد كه هر كوشنده‏اى يابنده، و هر مدارا كننده‏اى محروم نيست. نفس خود را از هر پستى به گرامى داشتنش حفظ كن هر چند تو را به نعمت‏هاى فراوان رساند، زيرا در برابر مقدارى كه از كرامت نفس به خرج مى‏گذارى عوضى به دست نياورى، بنده ديگرى مباش كه خداوند آزادت قرار داده. چه خيرى است در خيرى كه جز با شرّ به دست نيايد، و در آسايشى كه جز با سختى حاصل نگردد از اينكه مركبهاى طمع تو را برانند و به آبشخورهاى مهلكه وارد سازند بر حذر باش، اگر بتوانى بين تو و خداوند صاحب نعمتى نباشد چنان كن، زيرا بالاخره نصيبت را بيابى، و سهم خود را دريابى. نعمت اندك از جانب خداى پاك بزرگتر و با ارزش‏تر از نعمت فراوانى است كه از غير خدا برسد اگر چه همه از اوست. سفارشهاى گوناگون ديگر تدارك آنچه به خاطر سكوت از دستت رفته آسان‏تر است از آنچه محض گفتارت از كف داده‏اى، و نگهدارى آنچه در ظرف است به محكم كردن سربند آن است، و حفظ آنچه در اختيار توست نزد من محبوبتر است از طلب آنچه در دست غير توست. تلخى نااميدى بهتر از خواستن از مردم است. مال اندك همراه با عفت نفس از ثروت با گناه بهتر است. آدمى راز زندگيش را بهتر از ديگران حفظ مى‏كند. چه بسا كوشنده‏اى كه تلاش و سعيش به او زيان مى‏زند. زياده‏گو هرزه‏گو مى‏گردد، و آن كه نسبت به امورش انديشه كند بينا مى‏شود. به اهل خير نزديك شو تا از آنان گردى، و از اهل شر جدا شو تا از آنان به حساب نيايى. بد خوراكى است خوراك حرام، و ستم بر ضعيف زشت‏ترين ستم است. آنجا كه نرمى درشتى است درشتى نرمى است، چه بسا دارو درد، و درد درمان است. چه بسا خير خواهى كند آن كه خير خواه نيست، و خيانت ورزد كسى كه از او نصيحت خواسته شده. از اعتماد به آرزوها بپرهيز كه سرمايه احمقان است. عقل حفظ تجربه‏هاست، و بهترين چيزى كه تجربه كرده‏اى آن است كه تو را پند دهد. به جانب فرصت بشتاب پيش از آنكه غصه و حسرت گردد. اين طور نيست كه هر خواهنده‏اى به مقصد رسد، و هر غائب شونده‏اى باز گردد. از زمينه‏هاى فساد ضايع كردن زاد و توشه و تباه كردن معاد است. براى هر كارى عاقبتى است، آنچه برايت رقم خورده زود است به تو برسد. تاجر در خطر است. و چه بسيار مال اندكى كه از مال بسيار با بركت‏تر است. خيرى در يارى دهنده پست، و رفيق متّهم نيست. تا وقتى شتر زمانه رام توست آن را آسان گير. نعمتى را به اميد بيشتر به دست آوردن در خطر مينداز. از اينكه مركب لجاجت تو را چموشى كند بپرهيز. زمان جدايى برادرت از تو خود را به پيوند با او، و وقت روى گردانيش به لطف و قرابت، و برابر بخلش به عطا و بخشش، و هنگام دوريش به نزديكى، و زمان درشتخويى‏اش به نرمخويى، و وقت گناهش به پذيرفتن عذر او وادار، تا جايى كه گويى تو بنده اويى، و او تو را صاحب نعمت است. اين برنامه‏ها را در جايى كه اقتضا ندارد انجام مده، و در باره كسى كه شايسته نيست به ميدان نياور. دشمن دوستت را به دوستى انتخاب مكن‏ تا دوستت را دشمن نباشى. خيرخواهى خود را نسبت به برادرت خالص كن چه خير خواهيت به نظر او خوب آيد يا زشت. جرعه خشم را فرو خور، كه من جرعه‏اى شيرين‏تر و داراى عاقبتى لذيذتر از آن نديدم. با كسى كه با تو خشونت كند نرم باش، كه به زودى نسبت به تو نرم شود. با دشمنت نيكى كن كه نيكى شيرين‏ترين دو پيروزى (انتقام و گذشت) است. اگر خواستى از برادرت جدا شوى جايى براى او باقى گذار كه اگر روزى خواست برگردد دستاويز برگشت داشته باشد. آن كه به تو گمان نيك برد گمانش را عملا تحقق بخش. حق برادرت را با تكيه بر رفاقتى كه بين تو و اوست ضايع مكن، زيرا كسى كه حقش را ضايع كنى برادر تو نيست. مبادا خانواده‏ات بد بخت‏ترين مردم به خاطر تو باشند. به كسى كه به تو علاقه ندارد علاقه نشان مده. نبايد برادرت در قطع رابطه با تو از پيوستن تو به او، و بد عمل كردنش از احسان تو به او از تو تواناتر باشد. ستم اهل ستم بر تو گران نيايد، زيرا او به زيان خود و سود تو مى‏كوشد، و جزاى آن كه تو را شاد نموده اندوهگين كردن او نيست. پسرم آگاه باش رزق دو نوع است: رزقى كه تو آن را مى‏جويى، و رزقى كه آن تو را مى‏جويد، و اگر تو به او نرسى او به تو مى‏رسد. چه زشت است تواضع به وقت احتياج، و ستم در زمان توانگرى از دنيايت به سود تو همان است كه آخرتت را به آن اصلاح نمايى. اگر براى آنچه از دستت رفته ناله مى‏كنى پس براى هر چه به دستت نرسيده نيز ناله بزن. بر آنچه نبوده به آنچه بوده استدلال كن، زيرا امور دنيا شبيه يكديگرند. از كسانى مباش كه موعظه به آنان سود ندهد مگر وقتى كه در توبيخ و آزردنشان جدّيت كنى، كه عاقل به ادب پند گيرد، و چهارپايان جز با ضرب تازيانه اصلاح نگردند. غمهايى را كه بر تو وارد مى‏گردد با تصميم‏هاى قوى بر صبر و استقامت و با حسن يقين از خود دور كن. هر كه راه مستقيم را بگذاشت منحرف شد. همنشين به منزله خويشاوند است. دوست آن است كه در غيبت انسان نيز دوست باشد. هواى نفس شريك كور دلى است. چه بسا دورى كه از نزديك نزديك‏تر است، و چه بسا نزديكى كه از دور دورتر است. غريب كسى است كه براى او دوست نيست. آن كه از حق تجاوز كند راه اصلاح بر او تنگ مى‏شود. كسى كه به ارزش خود قناعت ورزد ارزشش براى او پاينده‏تر است. مطمئن‏ترين رشته‏اى كه به آن چنگ زنى رشته‏اى است كه بين تو و خداوند است. بى‏پرواى نسبت به تو دشمن توست.


مربوط به :سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران - 1399/01/03
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در مورد آزادی؛ این بیان امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در نهج‌البلاغه، هزار سال قبل از طرح مسئله‌ی آزادی در کشورهای غربی مثل فرانسه یا جاهای دیگر است که میفرماید: لا تَکُن‌ عَبدَ غَیرِکَ‌ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا؛ از این روشن‌تر دیگر چه میشود؟ یعنی انسانها حُرّند، آزادند؛ آزادی شامل همه‌ی انواع آزادی میشود. یا آن جمله‌ی دیگری که معروف است: استعبدتم النّاس و قد خلقهم الله احرارا؛ این خطاب به بعضی از فرمانداران آن دوره است که «استعبدتم النّاس»؛ شماها میخواهید با مردم مثل برده رفتار بکنید در حالی که خداوند متعال آنها را آزاد آفریده؟ اینها معارف اسلامی است. از این قبیل، در معارف اسلامی زیاد است؛ در نهج‌البلاغه کلمات متعدّدی در این زمینه وجود دارد و در بقیّه‌ی [منابع اسلامی]. بنابراین این سلسله‌ی ارزشها و سلسله‌ی معارف و منظومه‌ی معرفتی و منظومه‌ی ارزشی به این صورت است. پشت سر اینها احکام است؛ یعنی «باید» و «نباید»ها، «بکن» و «نکن»ها؛ این احکام اسلامی -چه فردی و چه اجتماعی- همه‌ برخاسته‌ی از آن معارف است و منطبق بر آن ارزشها است؛ یعنی همه‌ی این تکالیفی که خدای متعال برای فرد مسلِم قرار داده است، نشئت‌گرفته‌ی از همان مفاهیم اصلی و معرفتی است و منطبق با مفاهیم ارزشی است و کمک‌کننده‌ی به صعود در این راه است.

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1398/09/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نظام سلطه، هم ضدّ عدالت است، هم ضدّ آزادی است

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1398/09/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلام پرچم‌دار عدالت و آزادی است

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1398/09/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلام، صریح در مقابل نظام سلطه است؛ یعنی طرف‌دار عدالت و آزادی است

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1398/09/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حرکت عظیم اسلامی، صد سال پیش، پنجاه سال پیش نبود، امروز وجود دارد که گریبان نظام سلطه را محکم میگیرد و برای آزادی و عدالت اقدام میکند

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1398/09/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مهم‌ترین نوع آزادی ملّتها، آزادی عمومی کشور است؛ یعنی استقلال.

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1398/09/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
وقتی ما از استقلال حرف میزنیم، یعنی از آزادی یک ملّت حرف میزنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1398/09/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نظام سلطه -که تعبیری است که ما وارد قاموس سیاسی کردیم؛ نظام سلطه یعنی نظام جبّاران، نظامی که در رأس اداره‌ی آن جبّارانند و دنیا را تقسیم میکنند به دو قسمت؛ یک قسمت سلطه‌گرانند، یک قسمت سلطه‌پذیرانند و سوّمی [وجود] ندارد، مستقل وجود ندارد؛ این نظام سلطه است- اساساً ضدّ آزادی و عدالت است؛ هم ضدّ آزادی است، هم ضدّ عدالت است... ضدّ آزادی هست؛ مهم‌ترین نوع آزادی ملّتها، آزادی عمومی کشور است؛ یعنی استقلال. یک وقت دیگر بنده گفتم که استقلال یعنی آزادی یک ملّت؛ وقتی ما از استقلال حرف میزنیم، یعنی از آزادی یک ملّت حرف میزنیم که آزادانه بتواند کار خودش را انجام بدهد. نظام سلطه ضدّ این آزادی است؛ یک روز با استعمار، یک روز با استعمار نو، یک روز با شیوه‌های امروز -که شیوه‌های جنگ نرم است- پدر ملّتها را دارند درمی‌آورند؛ البتّه هر جا لازم باشد با نیروی نظامی وارد میشوند و هیچ اِبائی هم نمیکنند. امروز آمریکایی‌ها وارد منطقه‌ی شرق فرات در سوریه میشوند، میگویند هم که ما برای خاطر نفت آمده‌ایم! مگر خانه‌ی شما است؟ یک کشور دیگر است، امّا میگوید اینجا نفت هست، ما برای نفت آمده‌ایم؛ یعنی خجالت نمیکشند که این را صریح بیان کنند. یا بی‌اجازه بلند میشوند می‌آیند وارد یک کشوری میشوند مثل کشور عراق، نه به سراغ دولت آن کشور میروند، نه به سراغ پایتخت آن کشور میروند، آنجا پایگاه دارند، میروند داخل پایگاه خودشان! یعنی آزادی ملّتها را، استقلال ملّتها را رسماً مورد توهین قرار میدهند.

مربوط به :بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش - 1398/08/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
عزیزان من! ببینید، یک ملّت آزاد یعنی چه؟ اینکه‌ «‌آزادی یکی از ارزشها است‌»‌، آزادی یک ملّت به چیست؟ به کدام ملّت ‌میگویند ملّت آزاد؟ ملّت آزاد آن ملّتی است که آزادانه اراده کند، آزادانه عمل کند و منافع حقیقی و ملّی خودش را تشخیص ‌بدهد، و با آن استقلال اراده و استقلال عمل، آن منافع را برای ملّت خودش و برای کشور خودش تأمین کند؛ این ملّت آزاد به یک ‌چنین چیزی احتیاج دارد؛ و این خصوصیّات و این مختصّات است که یک ملّت آزاد را به ما معرّفی میکند. اگر یک ملّتی توانست ‌این تشخیص درست را بدهد و تصمیم بگیرد و تحت تأثیر تخریب محاسباتی دشمن قرار نگیرد، به نتایج خوبی دست خواهد یافت. ‌تخریب محاسبات؛ ببینید یکی از کارهای دشمن این است که محاسبات مسئولان کشور و مؤثّران فکری کشور و در درجه‌ی بعد ‌آحاد ملّت را تغییر بدهد و در محاسبات اینها اثر بگذارد؛ مثل اینکه شما فرض بفرمایید بتوانید در رایانه‌ی یک شخصی یک ‌بدافزار را وارد کنید که همه‌ی چیزهایی را که این رایانه به شما خواهد داد، عوضی بدهد، غلط بدهد؛ در رایانه‌ی عمومی و کلّی ‌مدیریّت یک کشور، در اندیشه‌ی آنها، در محاسبات آنها گاهی دشمن تأثیر میگذارد. یک ملّت آزاد آن ملّتی است که این تأثیر را ‌نپذیرد، به معنای واقعی کلمه آزادانه بیندیشد، آزادانه فکر کند و با شجاعت عمل کند و دنبال منافع ملّی خودش برود. خب، این ‌به چه چیزی احتیاج دارد؟ به بصیرت‌.‌

مربوط به :بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش - 1398/08/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
‌ملّت آزاد آن ملّتی است که آزادانه اراده کند، عمل کند و منافع حقیقی و ملّی خودش را تشخیص بدهد، و با آن استقلال اراده و ‌استقلال عمل، آن منافع را برای ملّت خودش و برای کشور خودش تأمین کند.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه - 1398/04/05
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گسترش عدل در کنار گسترش آزادی است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه - 1398/04/05
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
منظور از آزادی در قانون اساسی، آزادی‌های مشروع است

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه - 1398/04/05
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گسترش آزادی جزو وظایف قوه قضائیه است

مربوط به :سخن‌نگاشت | بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران - 1397/11/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله‌ی ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو عطیّه‌ی الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ی خود از جمله‌ی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون‌آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبه‌های رفیع انسانیّت. این ثمر شجره‌ی طیّبه‌ی انقلاب را با تأویل و توجیه‌های ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.

مربوط به :بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران - 1397/11/22
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است و این عطیّه‌ی الهی به انسانها‌ست.

مربوط به :بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران - 1397/11/22
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند

مربوط به :بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران - 1397/11/22
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
«آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 1397/03/07
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
طبیعت آزادی این است که اگر قانون و چهارچوب وجود نداشته باشد، از حد تجاوز خواهد کرد، به تعدّی و به ولنگاری و به جاهای بدی خواهد انجامید.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 1397/03/07
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر در جامعه، آزادی فکر، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی عمل وجود نداشته باشد، رشد در جامعه متوقّف خواهد شد

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 1397/03/07
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
رشد جامعه و پیشرفت جامعه، حتماً به آزادی‌ها احتیاج دارد

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 1397/03/07
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از آرمانها... [برای] یک ملّت آزادی [است]؛ آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی عمل. البتّه... آزادی از جمله‌ی مقولاتی است که حتماً به قانون، به چهارچوب احتیاج دارد. چون طبیعت آزادی این است که اگر قانون و چهارچوب وجود نداشته باشد، از حد تجاوز خواهد کرد، به تعدّی و به ولنگاری و به جاهای بدی خواهد انجامید که امروز شما نمونه‌هایش را در غرب مشاهده میکنید. این آزادی اگر نباشد، رشد وجود ندارد. اگر در جامعه، آزادی فکر، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی عمل وجود نداشته باشد، رشد در جامعه متوقّف خواهد شد. رشد جامعه -رشد معنوی جامعه- و پیشرفت جامعه، حتماً به این آزادی‌ها احتیاج دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 1397/03/07
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شماها که متأسّفانه کتاب‌ [نمیخوانید]، خیلی اهل کتاب نیستید؛ بنده کتاب‌خوانم، من خیلی کتاب میخوانم، دلم میخواهد شما بچّه‌ها، جوانها واقعاً کتاب بخوانید؛ در این گزارشهای مذاکرات عَلم با شاه که اتّفاقاً چند روز پیش هم باز یک چیزی از آنجا نقل کردم، محمّدرضا شاه به‌عنوان اعتراض به عَلم میگوید آقا، فاصله‌ی بین حقوق کمترین و حقوق بیشترین، صد برابر است؛ این اعتراف محمّدرضا است... ما واقعاً یک چیزهایی دیدیم که اصلاً قابل توصیف نیست، از وضع مردم و وضع فلاکت و وضع آزادی؛ حالا یک عدّه‌ای اعتراض میکنند که آزادی نیست، [میگویند] چرا مثلاً فلان مطلب را فلان‌کس نتوانست بیاید در تلویزیون بگوید؟ نه، این دلیل نبودنِ آزادی [نیست]. خب بله، اگر میتوانست بگوید بهتر بود؛ [امّا] این اصلاً قابل مقایسه است با دوران قبل از انقلاب؟ یک دوستی داشتیم جزو همین طلبه‌های مبارز بود و فرار کرده بود رفته بود پاکستان و مدّتی آنجا بود؛ یک سفری آمد مشهد، با من صحبت کرد؛ صحبت میکرد که بله، در یکی از پارک‌های مثلاً یک شهر پاکستان داشتیم راه میرفتیم و این اعلامیّه را پخش کردیم؛ بنده با تعجّب گفتم در پارک، اعلامیّه؟ اصلاً تصوّر اینکه در یک فضای عمومی کسی میتواند یک اعلامیّه دست بگیرد و بخواند، برای ما غیر قابل باور بود؛ واقعاً این‌جوری بود. فرض کنید در فلان روزنامه -حالا در فضای مجازی که الی‌ماشا‌ءالله- [انتقاد میشود]؛ حتّی در همین برنامه‌های صدا‌وسیما -که شماها اعتراض دارید که چرا انتقاد نمیکنند- مسئولین دولتی بعکس، به بنده شکایت میکنند که این [اخبار] ۲۰:۳۰ چنین گفته، فلان‌کس چنین گفته؛ واقعاً مرتّب به من دارند شکایت میکنند، یعنی مکرّر به من شکایت [میکنند]؛ حالا شماها از این طرف شکایت میکنید که چرا نمیگوید و آنها از آن طرف شکایت میکنند! یک کلمه از همین حرفهایی که در ۲۰:۳۰ و در برنامه‌های انتقادی صداو‌سیما و در مناظرات و در [سایر] حرفها زده میشود، اگر روی کاغذی نوشته بود، مگر ممکن بود آدم دستش بگیرد؟ [اگر] پیدا میکردند، پدرش را درمی‌آوردند... یعنی اوضاع و احوال [این‌جور بود].

مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1397/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
چهارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشور و همه الهام‌گرفته‌ی از شریعت مطهّر اسلام است.

مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1397/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در کشور ما اینکه کسی توقّع داشته باشد آزاد باشد و برخلاف قانون عمل کند، منطقی نیست و این وجود ندارد

مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1397/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
چهارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشور و همه الهام‌گرفته‌ی از شریعت مطهّر اسلام است.

مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1397/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
استقلال و آزادی در کنار هم جزو شعارهای اصلی انقلاب بوده است؛ آزادی در این کشور تأمین شده است. بله، عدّه‌ای بی‌انصافی میکنند؛ از آزادی موجود استفاده میکنند و بدروغ میگویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آنها را بازتاب میدهند. واقع قضیّه این نیست؛ امروز در کشور ما آزادی فکر هست، آزادی بیان هست، آزادی انتخاب هست؛ هیچ‌کس به‌خاطر اینکه فکرش و نظرش مخالف نظرِ حکومت است، مورد فشار و تهدید و تعقیب قرار نمیگیرد. هرکس ادّعا کند که «من مورد فشار قرار گرفته‌ام چون عقیده‌ام در فلان مسئله برخلاف عقیده‌ی حکومت بوده»، هرکس این‌جور ادّعایی بکند، دروغ گفته؛ چنین چیزی نیست. افراد متعدّد در رسانه‌های مختلف، افکارِ گوناگونِ ضدّ حکومت را -که عقیده‌شان است- ابراز میکنند و کسی هم با اینها کاری ندارد؛ بنا هم نیست که کسی متعرّض اینها بشود. آزادی بیان هم هست؛ میتوانند بگویند.
بله، آزادی در همه‌جای دنیا چهارچوب دارد؛ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل کردن» وجود ندارد. چهارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشور و همه الهام‌گرفته‌ی از شریعت مطهّر اسلام است؛ البتّه این هست. اینکه کسی توقّع داشته باشد آزاد باشد و برخلاف قانون عمل کند، منطقی نیست و این وجود ندارد. بنابراین آزادی هست.

مربوط به :بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام - 1396/12/17
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
کسانی که به نام آزادی، ولنگاری را در جامعه ترویج میکنند، آزاد نیستند، اینها اسیر دست‌بسته‌ی فرهنگ غربی‌اند

مربوط به :بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام - 1396/12/17
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
فرهنگ ما، فرهنگ الهی است؛ این فرهنگ، استقلال ما را تضمین و تأمین میکند، آزادی ما را هم تأمین میکند. آن کسانی که به نام آزادی، ولنگاری را در جامعه ترویج میکنند، آزاد نیستند، اینها اسیر دست‌بسته‌ی فرهنگ غربی‌اند؛ فرهنگ غربی است که دارد اینها را هدایت میکند؛ این چه آزادی‌ای است؟ آزادی این است که شما نیّت خودتان، ایمان خودتان، فکر خودتان، قرآن خودتان، الگوی اسلامی خودتان را داشته باشید و آن را دنبال بکنید؛ این، آزادی است، این، عظمت است، این، حریّت است؛ این باید تأمین بشود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان - 1396/03/17
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مسئله‌ی «آزادی» جزو کلید‌واژه‌های اصلی‌ کشور است؛ آزادی را درست باید تبیین کنید

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1396/02/27
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نظام جمهوری اسلامی توانسته است کشور را استقلال ببخشد و آزادی ببخشد

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1396/02/27
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
فضای آزادی را جمهوری اسلامی به ما داد. اگرچه بعضی ناسپاسی میکنند و از همین فضای آزاد استفاده میکنند و آزادی را نفی میکنند. این ناشکری و ناسپاسی است که بعضی میکنند؛ خب بکنند. در کشور بحمدالله فضای آزاد هست

مربوط به :دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1395/08/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر به اسم آزادی، لاابالی‌گری را تزریق کنیم، زمانه خراب میشود

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1395/03/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اهداف انقلاب [عبارتند از]: حاکمیّت دین خدا، آزادی، عدالت اجتماعی، رفاه عمومی، ریشه‌کنی فقر و جهل، مقاومت در برابر سیل بنیان‌کنِ فساد اخلاقی‌ای که از غرب به همه‌ی دنیا سرازیر شده که شما امروز دارید خصوصیّاتش را می‌بینید. در کشورها همجنس‌بازی را قانونی میکنند، نه فقط قانونی میکنند بلکه کسانی که معترض به این باشند را بشدّت هُو میکنند؛ دیگر از این فساد بالاتر! یک عدّه‌ای خیال میکردند -در سالهای قبل- در غرب که آزادی زن‌ومرد و ارتباط زن‌ومرد هست، هوسها کمتر است و انگیزه‌ها کمتر است؛ اینجایی که محدودیّت هست، الاِنسانُ حَریصٌ عَلی ما مُنِع! حالا معلوم شد که نخیر بعکس است؛ آنجا که آزادی هست، آنجا که هیچ‌گونه حدّومرزی برای ارتباط زن‌ومرد وجود ندارد، روزبه‌روز شهوات جنسی در آنها قوی‌تر، فعّال‌تر، خشونت‌آمیزتر، مهاجم‌تر دارد بُروز و ظهور پیدا میکند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1394/08/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جامعه ما، جامعه‌ی آزادی است، افکار آزادند، حقّ انتقاد وجود دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
حیات طیّبه یعنی چه؟ یعنی همه‌ی این چیزهایی که بشر برای بِه‌زیستی خود، برای سعادت خود به آنها احتیاج دارد. مثلاً عزّت ملّی جزو حیات طیّبه است؛ ملّت ذلیل، توسری‌خور، حیات طیّبه ندارد. استقلال، وابسته نبودن به بیگانگان و به دیگران جزو حیات طیّبه است. حیات طیّبه را فقط در عبادات و در کتابهای دعا که نباید جستجو کرد؛ واقعیّات زندگی اینها است. حیات طیّبه‌ی یک ملّت، از جمله این است که این ملّت، عزیز زندگی کند، سربلند زندگی کند، وابسته نباشد، مستقل زندگی کند. حالا کتاب مینویسند برای ردّ استقلال! انسان واقعاً تعجّب میکند که چطور، افرادی رویشان می‌آید این حرفها را امروز بزنند. دزدی می‌آید سر گردنه، جلو کاروان را میگیرد، بِزور از آنها مطالبه‌ی هست و نیستشان را میکند؛ یک نفر هم بگوید بله، امروز مصلحت این است که ما برویم جزو ایشان؛ هرچه میفرمایند عمل کنیم! این حرف زدن در نفی استقلال، یک چنین چیزی است. عرض کردیم استقلال، آزادی در ابعاد یک ملّت است. از آزادی به اسم دفاع میکنند، استقلال را میکوبند. استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیلها، از توسری‌زدن‌ها، از عقب نگه‌داشتن‌ها، از استثمارها، از تسمه از گرده‌ی ملّتها کشیدن‌ها؛ یک ملّت، از این چیزها که آزاد شد میشود مستقل.

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی انسان یک آرمان است

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استقلال، آزادی در ابعاد یک ملّت است. از آزادی به اسم دفاع میکنند، استقلال را میکوبند.

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیلها، استثمارها

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیلها، استثمارها

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
استقلال، آزادی در ابعاد یک ملّت است. از آزادی به اسم دفاع میکنند، استقلال را میکوبند. استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیلها، از توسریزدنها، از عقب نگهداشتنها، از استثمارها، از تسمه از گردهی ملّتها کشیدنها؛ یک ملّت، از این چیزها که آزاد شد میشود مستقل.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/06/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استقلال جزو آزادی است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/06/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
کسانی که آزادی میخواهند اگرچنانچه استقلال را نفی کنند، با آزادی مخالفند.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/06/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استقلال، بخشِ غیرقابل انفکاک از آزادی است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/06/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جزئی از مفهوم آزادی، استقلال یک کشور است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/06/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خوشبختانه خودباوری در کشور ما روزبهروز رو به رشد است. خودباوری هست، آزادی فکری هست، آزادی عملی هست -یعنی آزادی فردی نه با منطقِ آزادی فردیِ غربی و آمریکایی؛ آنها ضدّ آزادی است؛ آزادی به معنای حقیقی کلمه.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1394/06/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این شعار معروف «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، تقریباً نوعی حرکت از خاص به عام است، یعنی ذکر عام بعد از خاص است؛ اوّل میگوییم «استقلال»، بعد میگوییم «آزادی». استقلال بخشی از آزادی است یعنی اگرچنانچه آزادیِ فردی را ملاحظه کنیم، این یک روی سکّه است، امّا آزادیِ از سلطهی قدرتها و ابرقدرتها روی دیگر سکّه است؛ این هم آزادی است؛ پس بنابراین استقلال جزو آزادی است و کسانی که آزادی میخواهند اگرچنانچه استقلال را نفی کنند -که متأسّفانه آدم گاهی میبیند بعضی از روشنفکرنماها مفهوم استقلال و مصادیق استقلال را با یک سفسطههای بظاهر منطقی و در واقع ضدّ منطق نفی میکنند- در واقع با آزادی مخالفند. استقلال، بخشِ غیرقابل انفکاک از آزادی است یعنی جزئی از آزادی است. جزئی از مفهوم آزادی، استقلال یک کشور است؛ آزادیِ در مقیاسِ یک ملّت است؛ معنای این استقلال است. آنوقت همهی اینها جزو جمهوری اسلامی است؛ یعنی جمهوری اسلامی هم، نه فقط آزادی است، نه فقط استقلال است، بلکه شامل اینها هم هست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان - 1394/04/20
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اوّلین فریضه‌ی دانشجویی عبارت است از آرمان‌خواهی... از جمله [آرمان ها]، آزادی‌خواهی است؛ آزادی نه به‌معنای غلط و منحرف‌کننده‌ی غربی که معنای آزادی این است که دختر این‌جوری زندگی کند، پسر این‌جوری زندگی کند. لعنت بر آن کسانی که برخلاف سنّتهای اسلامی و سنّت ازدواج، با سنّت ازدواج صریحاً مخالفت میکنند و بعضی از منشورات ما و دستگاه‌های فرهنگی ما متأسّفانه این را ترویج میکنند؛ باید با اینها مقابله کرد. مسئله‌ی آزادی‌خواهی در اندیشه، در عمل فردی، در عمل سیاسی، در عمل اجتماعی و در جامعه که معنای آزادی‌خواهی در جامعه همان استقلال است.

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1394/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملّت؛ این معنای استقلال است. اینکه بعضی در زبان یا در شعار دنبال آزادی‌های فردی باشند امّا علیه استقلال کشور حرف بزنند، این یک تناقض است. چطور ممکن است آزادی فردیِ اشخاص محترم باشد امّا آزادی یک ملّت، آزادی در مقیاس یک کشور، در مقابل تحریمهای مخالفان و بیگانگان، محترم نباشد!

مربوط به :بیانات در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیه‌السلام - 1394/02/30
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گفتمان اسلامی، طرف‌دار آزادی بشر است، طرف‌دار از بین رفتن زمینه‌های استکبار و استعمار است

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان - 1393/05/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
«کرسى‌‌هاى آزاد اندیشى» مستلزم بحثهاى آزاد دانشجویى در محیط دانشگاه‌‌ها است

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1393/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شریعت اسلامى اگر در جامعه به‌طور کامل اجرا بشود، هم آزادى‌هاى عمومى و مدنى را تأمین میکند، هم آزادى ملت را که اسم آن استقلال است

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1393/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استقلال یعنى آزادى در ابعاد یک ملت

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1393/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
یک ملت آزاد یعنى ملتى که به‌هرصورت تحت نفوذ و سیطره‌ى مخالفین خود یا دشمنان خود یا بیگانگان قرار ندارد.

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1393/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شریعت اسلامى اگر در جامعه به‌طور کامل اجرا بشود، هم آزادى‌هاى عمومى و مدنى را - آزادى افراد را، آزادى فردى را - تأمین میکند، هم آزادى ملت را که اسم آن استقلال است - استقلال یعنى آزادى در ابعاد یک ملت، که وابسته‌ى به کسى و به جایى نباشد؛ یک ملت آزاد یعنى ملتى که به‌هرصورت تحت نفوذ و سیطره‌ى مخالفین خود یا دشمنان خود یا بیگانگان قرار ندارد - تضمین میکند، [هم] عدالت را در جامعه تضمین میکند، هم معنویت را تضمین میکند؛ این چهار عنصر اصلى است: آزادى، استقلال، عدالت، معنویت. اگر شریعت اسلامى بر جامعه حاکم شد، این پدیده‌هاى اساسى در نظم جامعه‌ى اسلامى، خود را نشان میدهند.

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همه‌ی ضابطه‌ها است

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی ــ که نعمت بزرگ الهی است ــ خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد.

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشه‌ی ایمان جوانان زدن دارند تلاش میکنند، نمیشود این را تماشا کرد به‌عنوان اینکه این آزادی است. همچنان که اگر هروئین و بقیّه‌ی موادّ مسموم‌کننده‌ی بدن و بدبخت‌کننده‌ی خانواده‌ها را کسی بخواهد بین این ‌و آن توزیع کند، نمیشود بی‌تفاوت نشست.

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اینکه ببینیم کسانی با استفاده‌ی از هنر، با استفاده‌ی از بیان، با استفاده‌ی از ابزارهای گوناگون، با استفاده‌ی از پول، راه مردم را بزنند، ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند، در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند، ما بنشینیم تماشا کنیم و بگوییم که آزادی است، این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست! در هیچ جای دنیا.

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی, افسانه هولوکاست, افسانه هولوکاست
کلیدواژه(ها) : آزادی, افسانه هولوکاست, افسانه هولوکاست
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شما ببینید در کشورهای اروپایی کسی جرئت نمیکند راجع به هولوکاست حرف بزند که معلوم نیست اصل این قضیّه واقعیّت دارد یا ندارد، یا اگر واقعیّت دارد، به چه شکلی بوده؛ اظهار نظر درباره‌ی هولوکاست، تردید درباره‌ی هولوکاست، یکی از بزرگ‌ترین گناهان محسوب میشود، جلویش را میگیرند، طرف را میگیرند، زندانی میکنند، تعقیب قضائی میکنند؛ مدّعی آزادی هم هستند.

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی از شعارهای انقلاب است و جزو پایه‌های جمهوری اسلامی است

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی غیر از ولنگاری است.

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی غیر از رهاسازی همه‌ی ضابطه‌ها است

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی نعمت بزرگ الهی است.

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد.

مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1393/01/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مسئولان فرهنگی، باید مراقب رخنه‌ی فرهنگی باشند؛ رخنه‌های فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حسّاس باشند، باید هشیار باشند. نمیخواهیم بگوییم همه‌ی آسیب‌های فرهنگی کار بیگانگان است؛ نه، خود ما هم مقصّریم؛ مسئولان مختلف، مسئولان فرهنگی، مسئولان غیر فرهنگی، کم‌کاری‌ها، غلط‌کاری‌ها، اینها تأثیر داشته؛ ما همه را به گردن دشمن نمی‌اندازیم؛ امّا حضور دشمن را هم در زمینه‌ی مسائل فرهنگی نمیتوانیم فراموش کنیم... یک سؤالی اینجا ممکن است مطرح بشود که بگویند: خب شما میگویید مسئولین کشور حسّاس باشند، چقدر حسّاس باشند؟ آیا این با آزادی ــ که از شعارهای انقلاب است و جزو پایه‌های جمهوری اسلامی است ــ منافاتی ندارد؟ جواب این است که نخیر، با آزادی هیچ منافاتی ندارد؛ آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همه‌ی ضابطه‌ها است. آزادی ــ که نعمت بزرگ الهی است ــ خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد. اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشه‌ی ایمان جوانان زدن دارند تلاش میکنند، نمیشود این را تماشا کرد به‌عنوان اینکه این آزادی است. همچنان که اگر هروئین و بقیّه‌ی موادّ مسموم‌کننده‌ی بدن و بدبخت‌کننده‌ی خانواده‌ها را کسی بخواهد بین این ‌و آن توزیع کند، نمیشود بی‌تفاوت نشست. اینکه ببینیم کسانی با استفاده‌ی از هنر، با استفاده‌ی از بیان، با استفاده‌ی از ابزارهای گوناگون، با استفاده‌ی از پول، راه مردم را بزنند، ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند، در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند، ما بنشینیم تماشا کنیم و بگوییم که آزادی است، این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست! در هیچ جای دنیا. همان کشورهایی که ادّعای آزادی میکنند، در آن خطوط قرمزی که دارند، بشدّت سخت‌گیرند. شما ببینید در کشورهای اروپایی کسی جرئت نمیکند راجع به هولوکاست حرف بزند که معلوم نیست اصل این قضیّه واقعیّت دارد یا ندارد، یا اگر واقعیّت دارد، به چه شکلی بوده؛ اظهار نظر درباره‌ی هولوکاست، تردید درباره‌ی هولوکاست، یکی از بزرگ‌ترین گناهان محسوب میشود، جلویش را میگیرند، طرف را میگیرند، زندانی میکنند، تعقیب قضائی میکنند؛ مدّعی آزادی هم هستند. آنچه که برای او خطّ قرمز است، در مقابل او با چنگ‌ودندان می‌ایستد. چطور از ما توقّع دارند که خطوط قرمز اعتقادی و انقلابی کشورمان و جوانانمان را ندیده بگیریم؟

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش - 1392/11/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شعار «استقلال» در کنار شعار «آزادی» مهم‌ترین شعارهای انقلاب بود و هست و خواهد بود.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلام برای آزادی بشر آمد

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلام برای آزادی از قید و بند فشار دستگاههای مستبد بر طبقات گوناگون انسان و ایجاد حکومت عادلانه برای بشر آمد.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلام برای آزادی از اندیشهها و تصوّرات حاکم بر زندگی انسان؛ که مسیر زندگی انسان را در جهت خلاف مصلحت او پیش می‌برد، آمد.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلام آمد، انسانها را آزاد کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی، نخست در دل انسان و در روح انسان بهوجود میآید.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دشمنان آزادی بشر فکر آزادی را در انسانها میمیرانند

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اسلام برای آزادی بشر آمد، هم آزادی از قید و بند فشار دستگاههای مستبد و ظالم بر طبقات گوناگون انسان و ایجاد حکومت عادلانه برای بشر، و هم آزادی از اندیشهها و تصوّرات و اوهام حاکم بر زندگی انسان؛ که مسیر زندگی انسان را در جهت خلاف مصلحت او باز کرده بود و پیش می‌برد.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) زندگی مردم در محیط ظهور اسلام را، محیط فتنه توصیف کرده است: فی فِتَنٍ داسَتهُم بِاَخفافِها وَ وَطِئَتهُم بِاَظلافِها؛ فتنه یعنی آن فضای غبارآلودی که چشمهای انسان قادر بر دیدن در آن فضای غبارآلود نیست؛ راه را نمیبیند، صلاح را تشخیص نمیدهد؛ این وضعیّت مردمی بود که در آن منطقهی پرمحنت و پرملال زندگی میکردند. در کشورهای بزرگ، در تمدّنهای موجود آن زمان هم که حکومتهایی داشتند، ملّتهایی داشتند، همین وضع به شکل دیگری حاکم بود. اینجور نیست که فرض کنیم زمان ظهور اسلام جزیرةالعرب مردم بدبختی داشت و دیگران خوشبخت بودند؛ نه، غلبهی حکومتهای جائر و ظالم، نادیده گرفتن شأن انسان و انسانیّت، جنگهای خانمانبراندازی که میان قدرتها و برای قدرتطلبی به راه انداخته میشد، زندگی مردم را تباه کرده بود. ملاحظهی تاریخ نشان میدهد که دو تمدّن معروف آن روز، یعنی تمدّن ایران ساسانی و تمدّن امپراتوری رُم وضعیّتی داشتند که دل انسان به حال تودهی مردم و قشرهای مختلف انسانها که در آن جوامع زندگی میکردند، میسوزد؛ وضع زندگی آنها زندگی رقّتباری بود، در اسارت بودند. اسلام آمد، انسانها را آزاد کرد؛ این آزادی، نخست در دل انسان و در روح انسان بهوجود میآید؛ و وقتی انسان احساس کرد آزادی را، احساس کرد نیاز به گسستن بندها را، نیروهای او تحت تأثیر این احساس قرار میگیرد و اگر همّت کند و حرکت کند، تحقّق عینی آزادی برای او بهوجود میآید؛ اسلام این کار را برای انسانها کرد؛ امروز هم همان پیام هست در همهی دنیا و در دنیای اسلام.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1392/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اسلام آمد، انسانها را آزاد کرد؛ این آزادی، نخست در دل انسان و در روح انسان بهوجود میآید؛ و وقتی انسان احساس کرد آزادی را، احساس کرد نیاز به گسستن بندها را، نیروهای او تحت تأثیر این احساس قرار میگیرد و اگر همّت کند و حرکت کند، تحقّق عینی آزادی برای او بهوجود میآید؛ اسلام این کار را برای انسانها کرد؛ امروز هم همان پیام هست در همهی دنیا و در دنیای اسلام. دشمنان آزادی بشر فکر آزادی را در انسانها میمیرانند و از بین میبرند؛ وقتی فکر آزادی نبود، حرکت به سمت آزادی هم کُند خواهد شد یا از بین خواهد رفت. آنچه امروز ما مسلمانها وظیفه داریم این است که سعی کنیم خود را به آزادی مورد نظر اسلام برسانیم؛ استقلال ملّتهای مسلمان، استقرار حکومتهای مردمی در سراسر دنیای اسلام، حضور آحاد مردم در تصمیمگیریها و تعیین سرنوشتها و حرکت بر پایهی شریعت اسلامی، آن چیزی است که ملّتها را نجات خواهد داد.

مربوط به :بیانات در دیدار شاعران‌ - 1392/05/01
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مواجههی انقلاب اسلامی با نظام سلطهی بینالمللی، ایستادگی در مقابل زورگوئیها، از سوی یک ملتی که دویست سال یا بیشتر زیر بار زورگوئیهای دیگران بوده، و برافراشتن پرچم آزادی و آزادگی در این کشور، چیز خیلی مهمی است؛ این باید در شعر شاعران ما ظهور پیدا کند. همچنین آنچه که در پی این آزادی آمد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته‌ی حوزوی و دانشگاهی - 1392/02/21
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر غربیها گفتند که شما چرا به زن برای اینکه بتواند بی حجاب بگردد آزادی نمیدهید، باید گفت شما چرا این آزادی مضرّ و دهشتناک را میدهید، به آن شکلی که امروز در غرب وجود دارد.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش :پیشینیه تاریخی بحث آزادی در غرب
کلیدواژه(ها) : آزادی, تاریخ انقلابهای فرانسه, انقلاب فرانسه, رنسانس
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
بحث آزادی در بین غربی‌ها، در همین سه چهار قرنِ حول و حوش رنسانس و بعد از رنسانس، یك شكوفائی بی‌نظیری پیدا كرده. چه در زمینه‌ی علوم فلسفی، چه در زمینه‌ی علوم اجتماعی، چه در زمینه‌ی هنر و ادبیات، كمتر موضوعی مثل مسئله‌ی آزادی در غرب، در این سه چهار قرن مطرح شده. این یك علت كلی دارد، علل پیرامونی هم دارد. علت كلی این است كه این بحثهای بنیانیِ اصولی برای اینكه راه بیفتد، یك ماجراانگیزی لازم دارد؛ یعنی غالباً یك طوفان این بحثهای اساسی را به راه می‌اندازد. در حال عادی، بحثهای چالشیِ عمیقِ مهم درباره‌ی این مقولات اساسی اتفاق نمی‌افتد؛ یك حادثه‌ای باید پیش بیاید كه آن حادثه زمینه شود. البته عرض كردم؛ این اشاره‌ی به عامل اصلی است - كه حالا عامل اصلی را عرض میكنم - عوامل جانبی هم هست. آن حادثه در درجه‌ی اول رنسانس بود - رنسانس در مجموعه‌ی كشورهای اروپائی؛ از ایتالیا بگیرید كه سرمنشأ بود، بعد انگلستان، فرانسه و جاهای دیگر - بعد از آن مسئله‌ی انقلاب صنعتی بود، كه در اواخر قرن هفدهم و اوائل قرن هجدهم در انگلستان به وجود آمد. خود انقلاب صنعتی یك حادثه‌ای بود، مثل یك انفجار، كه انسانها را به فكر وادار میكند، اندیشمندان را به فكر وادار میكند. بعد هم در نیمه‌ی قرن هجدهم مقدمات انقلاب كبیر فرانسه - كه زمینه‌ی اجتماعی تحقق یك انقلاب عظیم بود - در منطقه‌ای كه از این انقلابها نداشت، فراهم شد. البته نظیر آن در صد سال، دویست سال قبل از آن مختصراً در انگلیس اتفاق افتاده بود، لیكن قابل مقایسه نبود با آنچه كه در انقلاب فرانسه اتفاق افتاد.
مقدمات انقلاب فرانسه، همان آمادگی داخل مجموعه بود؛ همان چیزی كه زیر پوست جامعه وجود داشت و اندیشمندان آن را میدیدند. من به شما عرض بكنم؛ آن مقداری كه امثال مونتسكیو یا روسو از واقعیتهای جامعه‌ی فرانسه استفاده كردند برای گرفتن فكر، واقعیتهای جامعه‌ی فرانسه از فكر آنها آنقدر استفاده نكرده. هر كس نگاه كند، این را خواهد دید. میدانید كه خود مونتسكیو اصلاً بیرون فرانسه بود. واقعیتهائی وجود داشت. قبل از اینكه آن انفجار بزرگِ سال 1789 اتفاق بیفتد - كه خب، انفجار عظیمی بود؛ چقدر ضایعات، چقدر خرابی‌ها به وجود آورد - در زیر پوست جامعه و شهر و كشور اینقدر حوادث اتفاق می‌افتاد كه نشان میداد یك چیزی در جریان است. حالا در خصوص آزادی، بحث عقل را مطرح فرمودند. نه، من به شما عرض بكنم؛ در انقلاب كبیر فرانسه ممكن است چهار تا روشنفكر یك جوری حرف میزدند، اما در میدان عمل روی زمین، آنچه كه مطرح نبود، مسئله‌ی عقل و عقلانیت و گرایش به عقل بود. نخیر، آنجا فقط مسئله‌ی آزادی بود؛ عمدتاً آزادی از قید سلطنت و حكومت مستبدِ مسلط از چند قرن پیش؛ حكومت بوربن‌ها كه بر همه‌ی اركان زندگی مردم مسلط بودند. فقط هم دستگاه دربار نبود، بلكه اشراف فرانسه هر كدام یك پادشاهی بودند. این كه شنیدید راجع به باستیل و زندانی‌های باستیل، این مال همان چند صباح كه نبود؛ شاید چند قرن گذشته بود و باستیل، همان باستیل بود. یعنی وضع، وضع آشفته‌ای بود. خب، آدمهای صاحب‌فكری مثل ولتر و روسو و مونتسكیو این وضعیت را كه میدیدند، استعداد اندیشیدن و فكر داشتند، به یك جائی میرسیدند، یك حرفی میزدند؛ حرفهای آنها هم در واقعیت و در متن عمل در فرانسه اصلاً مورد توجه قرار نگرفت. حالا شما نگاه كنید، نطقهائی كه در آن وقت همان بزرگانِ نطّاق - میرابو و دیگران - كردند، هیچكدام ناظر به حرفهای مونتسكیو و حرفهای ولتر و اینها نیست؛ همه‌اش ناظر به فساد دستگاه، استبداد دستگاه و اینهاست. واقعیت انقلاب فرانسه این است.
انقلاب كبیر فرانسه به یك معنا یك انقلاب ناكام بود. حداكثر یازده سال یا دوازده سال بعد از انقلاب، امپراتوری پرقدرت ناپلئون به وجود می‌آید؛ یعنی یك پادشاهیِ مطلق، كه پادشاهان قبل از لوئی شانزدهمِ كشته‌شده‌ی در انقلاب هم اینجور كه ناپلئون پادشاهی كرده بود، پادشاهی نكرده بودند! ناپلئون میخواست تاجگذاری كند، پاپ را آوردند تا تاج سلطنت را روی سر ناپلئون بگذارد؛ اما ناپلئون اجازه نداد پاپ بگذارد؛ از دست پاپ گرفت، خودش روی سرش گذاشت! حالا اینها در حاشیه و توی پرانتز است. در مقایسه‌ی با انقلاب ما، بد نیست به این نكته توجه شود: در انقلاب ما آن چیزی كه نگذاشت چنین حوادث و فجایعی پیش بیاید - لااقل به یك شكلی، ولو مثلاً خفیف‌ترش - وجود امام خمینی بود. آن رهبری‌ای كه متّبع و متنفّذ و مطاع عندالكل بود، او بود كه نگذاشت؛ والّا مطمئن باشید كه حالا اگر نه آنجور حوادث، حوادثی شبیه آن پیش می‌آمد. در همین ده دوازده سالی كه مابین انقلاب تا ظهور ناپلئون و قدرت گرفتن ناپلئون است، سه گروه بر سر كار آمدند؛ كه هر گروه، گروه قبلی‌شان را كشتند، نابود كردند و خودشان سر كار آمدند؛ باز گروه بعدی آمد، این گروه را نابود كرد و كشت. مردم هم كه در نهایت بلبشو و بدبختی زندگی میكردند. این انقلاب كبیر فرانسه بود، انقلاب اكتبر شوروی هم از جهات زیادی همین جور است - یعنی شبیه انقلاب كبیر فرانسه است - منتها آنجا یك وضع خاصی بود، و عوامل گوناگون دیگری كه به یك شكلی مردم را هدایت و كنترل كرد. بد نیست اینها مورد توجه قرار بگیرد. در محافلی كه حالا بنده با اینها برخورد دارم - چه محافل تاریخی، چه محافل دانشگاهیِ اینچنینی - متأسفانه نمی‌بینم كه به نكات موجود در این انقلابها توجه كنند.
البته میدانید در فرانسه چند انقلاب اتفاق افتاده. این انقلابی كه در پایان قرن هجدهم اتفاق افتاد، انقلاب كبیر فرانسه است. بعد از حدود چهل سال، یك انقلاب دیگر؛ بعد از حدود بیست سال بعد از آن، یك انقلاب دیگر به وجود آمد؛ یك انقلاب كمونیستی. اولین انقلاب كمونیستی دنیا در فرانسه اتفاق افتاده، كه آنجا كمونها را تشكیل دادند.
بنابراین عوامل رشد این حركت فكری، اینها بود: در درجه‌ی اول، رنسانس بود. طبعاً رنسانس یك حادثه‌ی دفعی نبود، اما حوادث فراوانی در طول دویست سالِ اولِ رنسانس پیش آمد، كه یكی‌اش مسئله‌ی انقلاب صنعتی بود، یكی‌اش مسئله‌ی انقلاب كبیر فرانسه بود. خود اینها فكر آزادی را مطرح كرد؛ لذا كار كردند. فلاسفه‌ی فراوانِ متعددی هزاران تحقیق و مقاله و كتاب نوشتند. در همه‌ی كشورهای غربی صدها كتاب مدون در باب آزادی نوشته شد. بعد هم كه این فكر به آمریكا منتقل شد، در آنجا هم همین طور كار كردند.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش :پیشینیه تاریخی بحث آزادی در ایران
کلیدواژه(ها) : تاریخ نهضت مشروطیت, آزادی, روشنفکری در ایران, تقلیدگرایی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
تا قبل از مشروطیت، ما یك موقعیتی از آن قبیل كه یك موج فكری ایجاد كند تا به فكر مقوله‌ای مثل آزادی بیفتیم، نداشتیم. مشروطیت فرصت خیلی خوبی بود. مشروطیت حادثه‌ی بزرگی بود، به طور مستقیم مرتبط هم بود با مسئله‌ی آزادی؛ لذا جای این داشت كه این دریاچه‌ی آرام فكر علمی ما را - چه در حوزه‌های روحانی، چه در غیر روحانی - برآشوبد؛ یك طوفانی به وجود بیاورد و یك كاری انجام دهد؛ كمااینكه كرد. تفكرات مربوط به آزادی آمد مطرح شد، منتها یك نقیصه‌ی بزرگی وجود داشت كه این نقیصه نگذاشت ما به آن راه درست در این تفكر بیفتیم و در آن راه پیش برویم؛ آن نقیصه عبارت از این بود كه از چند سال قبل از مشروطه - شاید از دو سه دهه‌ی قبل از مشروطه - تفكرات غربی بتدریج به وسیله‌ی عوامل اشرافی، شاهزاده‌ها و عوامل سلطنت، داخل ذهن یك مجموعه‌ای از روشنفكران راه باز كرده بود. روشنفكر هم كه میگوئیم، در آن دوران اولیه، روشنفكر مساوی است با اشرافی. یعنی ما روشنفكر غیراشرافی نداشتیم. روشنفكران درجه‌ی اول ما همین رجال دربار و وابستگان و متعلقین به آنها بودند؛ اینها از اول با فكر غربی در زمینه‌ی آزادی آشنا شدند. لذا شما وقتی كه وارد مقوله‌ی آزادی در مشروطیت میشوید - كه یك مقوله‌ی خیلی پرجنجال و شلوغی هم هست - می‌بینید همان گرایش ضد كلیسائی در غرب كه شاخصه‌ی مهم آزادی بود، در اینجا هم به عنوان ضد مسجد و ضد روحانیت و ضد دین بروز پیدا میكند. خب، این یك قیاس مع‌الفارق بود. اصلاً جهتگیری رنسانس، جهتگیری ضد دینی بود، ضد كلیسائی بود؛ لذا بر پایه‌ی بشرگرائی، انسان‌گرائی و اومانیسم پایه‌گذاری شد. بعد از آن هم همه‌ی حركات غربی بر اساس اومانیسم بوده، تا امروز هم همین جور است. با همه‌ی تفاوتهائی كه به وجود آمده، پایه، پایه‌ی اومانیستی است؛ یعنی پایه‌ی كفر است، پایه‌ی شرك است - كه اگر مجال بود، بعداً اشاره خواهم كرد - عین همین آمد اینجا. شما می‌بینید مقاله‌نویس روشنفكر، سیاستمدار روشنفكر، حتّی آن آخوندِ تنه‌زده‌ی به تنه‌ی روشنفكر هم وقتی در باب مشروطیت كتاب و مقاله مینویسد، همان حرفهای غربی‌ها را تكرار میكند؛ چیزی بیش از آن نیست. این بود كه زایش به وجود نیامد.
ببینید، خاصیت فكر تقلیدی این است. شما وقتی كه نسخه را از طرف میگیرید برای اینكه همان نسخه را بخوانید و عمل كنید، دیگر زایش معنی ندارد. اگر چنانچه دانش را، یا انگیزه و فكر و ایده را از او گرفتید، خب بله، خودتان به كار می‌افتید، زایش به وجود می‌آید. این اتفاق نیفتاد؛ لذا زایش بعداً به وجود نیامد؛ لذا در زمینه‌ی كار مربوط به آزادی، هیچ حرف نو، هیچ ایده‌ی نو، هیچ منظومه‌ی فكری نو - مثل منظومه‌های فكری كه غربی‌ها دارند - به وجود نیامد. خیلی از این صاحبان فكر در غرب، یك منظومه‌ی فكری در خصوص آزادی دارند. همین نقدهائی كه بر لیبرالیسم قدیمی انجام گرفته و همچنین نقدهائی كه بعداً بر نسخه‌های جدید لیبرالیسم و لیبرال‌دموكراسی و آن چیزهائی كه بعد از لیبرالیسمِ مثلاً قرن هفدهم یا شانزدهم است، وارد آوردند، هر كدام برای خودش یك منظومه‌ی فكری است؛ اوّلی دارد، آخری دارد، پاسخ سؤالات فراوانی دارد. ما یك دانه از آنها را در كشورمان به وجود نیاوردیم؛ با اینكه منابع ما زیاد است، ما فقر منبعی نداریم - همین طور كه دوستان اشاره كردند - یعنی واقعاً میتوانیم یك مجموعه‌ی فكری مدون، یك منظومه‌ی كامل فكری در مورد آزادی - كه به همه‌ی سؤالات ریز و درشت آزادی پاسخ دهد - تأمین كنیم. البته این كار همت میخواهد؛ كار آسانی نیست. ما این كار را نكرده‌ایم. ما در عین حال كه منابع داریم، اما همان منظومه‌های فكری آنها را آوردیم؛ حالا هركسی به هرجا دسترسی پیدا كرد؛ یكی با اتریش ارتباط داشت، از آنچه كه دانشمند اتریشی گفته بود؛ یكی زبان فرانسه بلد بود، از آن كه در فرانسه حرف زده بود؛ یكی با انگلیس یا آلمان مربوط بود، از آن كه با زبان انگلیسی یا زبان آلمانی حرف زده بود، تقلید كرد؛ شد تقلیدی. مخالفین هم كه مخالفین آزادی محسوب میشدند، در واقع از همین سوراخ گزیده شدند - كه هر دو گروه از یك سوراخ گزیده شدند - آنها هم چون دیدند كه حرفها، حرفهای ضد دینی است، حرفهای ضد الهی است، با آن مواجه شدند.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما فقر منبعی نداریم یعنی واقعاً میتوانیم یك مجموعه‌ی فكری مدون، یك منظومه‌ی كامل فكری در مورد آزادی - كه به همه‌ی سؤالات ریز و درشت آزادی پاسخ دهد - تأمین كنیم.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استکبار جهانی در واقع دشمن درجه‌ی یک آزادی است.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی معنوی، برترین انواع فضیلتهای انسان است.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی معنوی، آزادی از چنگ عوامل درونیای است که مانع عمل آزاد یا مانع آزاداندیشی ما در جامعه میشود

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در اسلام مبنای اصلی آزادی انسان، توحید است.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
یکی از مواد تشریع، آزادی انسان است.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی حق است در مقابل باطل.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی را از دیدگاه یک تکلیف باید نگاه کنیم.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
باید انسان به دنبال آزادی باشد؛ هم آزادی خود، و هم آزادی دیگران.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شما موظفید آزادی دیگران را هم تأمین کنید، ولو با قتال.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ملاک و معیار آزادی در غرب انسان‌سالاری است، در اینجا بحث خداسالاری است.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز وضعیت غرب از لحاظ آزادی، وضعیت بسیار تأسفبار و بدی است؛ یعنی به هیچ وجه قابل دفاع نیست.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بحث آزادی در بین غربیها، در همین سه چهار قرنِ حول و حوش رنسانس و بعد از رنسانس، یک شکوفائی بی‌نظیری پیدا کرده. چه در زمینه‌ی علوم فلسفی، چه در زمینه‌ی علوم اجتماعی، چه در زمینه‌ی هنر و ادبیات، کمتر موضوعی مثل مسئله‌ی آزادی در غرب، در این سه چهار قرن مطرح شده. این یک علت کلی دارد، علل پیرامونی هم دارد. علت کلی این است که این بحثهای بنیانىِ اصولی برای اینکه راه بیفتد، یک ماجرا انگیزی لازم دارد؛ یعنی غالباً یک طوفان این بحثهای اساسی را به راه می‌اندازد. در حال عادی، بحثهای چالشىِ عمیقِ مهم درباره‌ی این مقولات اساسی اتفاق نمیافتد؛ یک حادثه‌ای باید پیش بیاید که آن حادثه زمینه شود...؛ این اشاره‌ی به عامل اصلی است - که حالا عامل اصلی را عرض میکنم - عوامل جانبی هم هست. آن حادثه در درجه‌ی اول رنسانس بود - رنسانس در مجموعه‌ی کشورهای اروپائی؛ از ایتالیا بگیرید که سرمنشأ بود، بعد انگلستان، فرانسه و جاهای دیگر - بعد از آن مسئله‌ی انقلاب صنعتی بود، که در اواخر قرن هفدهم و اوائل قرن هجدهم در انگلستان به وجود آمد. خود انقلاب صنعتی یک حادثه‌ای بود، مثل یک انفجار، که انسانها را به فکر وادار میکند، اندیشمندان را به فکر وادار میکند. بعد هم در نیمه‌ی قرن هجدهم مقدمات انقلاب کبیر فرانسه - که زمینه‌ی اجتماعی تحقق یک انقلاب عظیم بود - در منطقه‌ای که از این انقلابها نداشت، فراهم شد. البته نظیر آن در صد سال، دویست سال قبل از آن مختصراً در انگلیس اتفاق افتاده بود، لیکن قابل مقایسه نبود با آنچه که در انقلاب فرانسه اتفاق افتاد.
مقدمات انقلاب فرانسه، همان آمادگی داخل مجموعه بود؛ همان چیزی که زیر پوست جامعه وجود داشت و اندیشمندان آن را میدیدند. من به شما عرض بکنم؛ آن مقداری که امثال مونتسکیو یا روسو از واقعیتهای جامعه‌ی فرانسه استفاده کردند برای گرفتن فکر، واقعیتهای جامعه‌ی فرانسه از فکر آنها آنقدر استفاده نکرده. هر کس نگاه کند، این را خواهد دید. میدانید که خود مونتسکیو اصلاً بیرون فرانسه بود. واقعیتهائی وجود داشت. قبل از اینکه آن انفجار بزرگِ سال 1789 اتفاق بیفتد - که خب، انفجار عظیمی بود؛ چقدر ضایعات، چقدر خرابیها به وجود آورد - در زیر پوست جامعه و شهر و کشور اینقدر حوادث اتفاق میافتاد که نشان میداد یک چیزی در جریان است...؛ در انقلاب کبیر فرانسه ممکن است چهار تا روشنفکر یک جوری حرف میزدند، اما در میدان عمل روی زمین، آنچه که مطرح نبود، مسئله‌ی عقل و عقلانیت و گرایش به عقل بود. نخیر، آنجا فقط مسئله‌ی آزادی بود؛ عمدتاً آزادی از قید سلطنت و حکومت مستبدِ مسلط از چند قرن پیش؛ حکومت بوربن‌ها که بر همه‌ی ارکان زندگی مردم مسلط بودند. فقط هم دستگاه دربار نبود، بلکه اشراف فرانسه هر کدام یک پادشاهی بودند. این که شنیدید راجع به باستیل و زندانیهای باستیل، این مال همان چند صباح که نبود؛ شاید چند قرن گذشته بود و باستیل، همان باستیل بود. یعنی وضع، وضع آشفته‌ای بود. خب، آدمهای صاحب‌فکری مثل ولتر و روسو و مونتسکیو این وضعیت را که میدیدند، استعداد اندیشیدن و فکر داشتند، به یک جائی میرسیدند، یک حرفی میزدند؛ حرفهای آنها هم در واقعیت و در متن عمل در فرانسه اصلاً مورد توجه قرار نگرفت. حالا شما نگاه کنید، نطقهائی که در آن وقت همان بزرگانِ نطّاق - میرابو و دیگران - کردند، هیچکدام ناظر به حرفهای مونتسکیو و حرفهای ولتر و اینها نیست؛ همه‌اش ناظر به فساد دستگاه، استبداد دستگاه و اینهاست. واقعیت انقلاب فرانسه این است...
بنابراین عوامل رشد این حرکت فکری، اینها بود: در درجه‌ی اول، رنسانس بود. طبعاً رنسانس یک حادثه‌ی دفعی نبود، اما حوادث فراوانی در طول دویست سالِ اولِ رنسانس پیش آمد، که یکیاش مسئله‌ی انقلاب صنعتی بود، یکیاش مسئله‌ی انقلاب کبیر فرانسه بود. خود اینها فکر آزادی را مطرح کرد؛ لذا کار کردند. فلاسفه‌ی فراوانِ متعددی هزاران تحقیق و مقاله و کتاب نوشتند. در همه‌ی کشورهای غربی صدها کتاب مدون در باب آزادی نوشته شد. بعد هم که این فکر به آمریکا منتقل شد، در آنجا هم همین طور کار کردند.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
تا قبل از مشروطیت، ما یک موقعیتی از آن قبیل که یک موج فکری ایجاد کند تا به فکر مقوله‌ای مثل آزادی بیفتیم، نداشتیم. مشروطیت فرصت خیلی خوبی بود. مشروطیت حادثه‌ی بزرگی بود، به طور مستقیم مرتبط هم بود با مسئله‌ی آزادی.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
تا قبل از مشروطیت، ما یک موقعیتی از آن قبیل که یک موج فکری ایجاد کند تا به فکر مقوله‌ای مثل آزادی بیفتیم، نداشتیم. مشروطیت فرصت خیلی خوبی بود. مشروطیت حادثه‌ی بزرگی بود، به طور مستقیم مرتبط هم بود با مسئله‌ی آزادی؛ لذا جای این داشت که این دریاچه‌ی آرام فکر علمی ما را - چه در حوزه‌های روحانی، چه در غیر روحانی - برآشوبد؛ یک طوفانی به وجود بیاورد و یک کاری انجام دهد؛ کمااینکه کرد. تفکرات مربوط به آزادی آمد مطرح شد، منتها یک نقیصه‌ی بزرگی وجود داشت که این نقیصه نگذاشت ما به آن راه درست در این تفکر بیفتیم و در آن راه پیش برویم؛ آن نقیصه عبارت از این بود که از چند سال قبل از مشروطه - شاید از دو سه دهه‌ی قبل از مشروطه - تفکرات غربی بتدریج به وسیله‌ی عوامل اشرافی، شاهزاده‌ها و عوامل سلطنت، داخل ذهن یک مجموعه‌ای از روشنفکران راه باز کرده بود. روشنفکر هم که میگوئیم، در آن دوران اولیه، روشنفکر مساوی است با اشرافی. یعنی ما روشنفکر غیراشرافی نداشتیم. روشنفکران درجه‌ی اول ما همین رجال دربار و وابستگان و متعلقین به آنها بودند؛ اینها از اول با فکر غربی در زمینه‌ی آزادی آشنا شدند. لذا شما وقتی که وارد مقوله‌ی آزادی در مشروطیت میشوید - که یک مقوله‌ی خیلی پرجنجال و شلوغی هم هست - میبینید همان گرایش ضد کلیسائی در غرب که شاخصه‌ی مهم آزادی بود، در اینجا هم به عنوان ضد مسجد و ضد روحانیت و ضد دین بروز پیدا میکند. خب، این یک قیاس مع‌الفارق بود. اصلاً جهتگیری رنسانس، جهتگیری ضد دینی بود، ضد کلیسائی بود؛ لذا بر پایه‌ی بشرگرائی، انسان‌گرائی و اومانیسم پایه‌گذاری شد. بعد از آن هم همه‌ی حرکات غربی بر اساس اومانیسم بوده، تا امروز هم همین جور است. با همه‌ی تفاوتهائی که به وجود آمده، پایه، پایه‌ی اومانیستی است؛ یعنی پایه‌ی کفر است، پایه‌ی شرک است... عین همین آمد اینجا. شما میبینید مقاله‌نویس روشنفکر، سیاستمدار روشنفکر، حتّی آن آخوندِ تنه‌زده‌ی به تنه‌ی روشنفکر هم وقتی در باب مشروطیت کتاب و مقاله مینویسد، همان حرفهای غربیها را تکرار میکند؛ چیزی بیش از آن نیست. این بود که زایش به وجود نیامد.
ببینید، خاصیت فکر تقلیدی این است. شما وقتی که نسخه را از طرف میگیرید برای اینکه همان نسخه را بخوانید و عمل کنید، دیگر زایش معنی ندارد. اگر چنانچه دانش را، یا انگیزه و فکر و ایده را از او گرفتید، خب بله، خودتان به کار میافتید، زایش به وجود می‌آید. این اتفاق نیفتاد؛ لذا زایش بعداً به وجود نیامد؛ لذا در زمینه‌ی کار مربوط به آزادی، هیچ حرف نو، هیچ ایده‌ی نو، هیچ منظومه‌ی فکری نو - مثل منظومه‌های فکری که غربیها دارند - به وجود نیامد. خیلی از این صاحبان فکر در غرب، یک منظومه‌ی فکری در خصوص آزادی دارند. همین نقدهائی که بر لیبرالیسم قدیمی انجام گرفته و همچنین نقدهائی که بعداً بر نسخه‌های جدید لیبرالیسم و لیبرال‌دموکراسی و آن چیزهائی که بعد از لیبرالیسمِ مثلاً قرن هفدهم یا شانزدهم است، وارد آوردند، هر کدام برای خودش یک منظومه‌ی فکری است؛ اوّلی دارد، آخری دارد، پاسخ سؤالات فراوانی دارد. ما یک دانه از آنها را در کشورمان به وجود نیاوردیم؛ با اینکه منابع ما زیاد است، ما فقر منبعی نداریم... یعنی واقعاً میتوانیم یک مجموعه‌ی فکری مدون، یک منظومه‌ی کامل فکری در مورد آزادی - که به همه‌ی سؤالات ریز و درشت آزادی پاسخ دهد - تأمین کنیم. البته این کار همت میخواهد؛ کار آسانی نیست. ما این کار را نکرده‌ایم. ما در عین حال که منابع داریم، اما همان منظومه‌های فکری آنها را آوردیم؛ حالا هرکسی به هرجا دسترسی پیدا کرد؛ یکی با اتریش ارتباط داشت، از آنچه که دانشمند اتریشی گفته بود؛ یکی زبان فرانسه بلد بود، از آن که در فرانسه حرف زده بود؛ یکی با انگلیس یا آلمان مربوط بود، از آن که با زبان انگلیسی یا زبان آلمانی حرف زده بود، تقلید کرد؛ شد تقلیدی. مخالفین هم که مخالفین آزادی محسوب میشدند، در واقع از همین سوراخ گزیده شدند - که هر دو گروه از یک سوراخ گزیده شدند - آنها هم چون دیدند که حرفها، حرفهای ضد دینی است، حرفهای ضد الهی است، با آن مواجه شدند.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آزادی معنوی به آن معنائی که در بعضی از روایات ما هست و برخی از متفکرین ما مثل مرحوم شهید مطهری به آن اشاره کردند، برترین انواع فضیلتهای انسان است - در این شکی نیست - منتها این، محل بحث ما نیست. اصلاً بحث ما درباره‌ی آزادی معنوی به معنای سلوک الیاللّه و قرب الیاللّه و پیش رفتن در وادی توحید - که آدمهائی مثل ملا حسینقلی همدانی یا مرحوم آقای قاضی یا مرحوم آقای طباطبائی محصول این هستند - نیست؛ بحث ما درباره‌ی آزادیهای اجتماعی و سیاسی، آزادیهای فردی و اجتماعی است؛ مسئله‌ی امروز دنیا این است. خیلی خوب، ممکن است ما صد مسئله‌ی دیگر هم داشته باشیم که غرب از آنها اصلاً خبر نداشته باشد - همین سلوکهای معنوی و اینها از این قبیل است - خب، آن را هم در جای خودش بحث کنیم. آنچه که ما دنبالش هستیم، آزادی به همین معنای متداول و دارج بین محافل دانشگاهی و سیاسی و روشنفکرىِ امروز دنیاست، که راجع به آزادی بحث میکنند. ما راجع به این میخواهیم بحث کنیم.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آزادی معنوی به آن معنائی که در بعضی از روایات ما هست و برخی از متفکرین ما مثل مرحوم شهید مطهری به آن اشاره کردند، برترین انواع فضیلتهای انسان است... و آن، آزادی از چنگ عوامل درونیای است که مانع عمل آزاد ما در جامعه میشود، یا مانع آزاداندیشی ما در جامعه میشود؛ مثل ترس از مرگ، ترس از گرسنگی، ترس از فقر. در قرآن به این ترسها اشاره شده است: «فلا تخشوا النّاس و اخشون» ،«فلا تخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین»،خطاب به پیغمبر: «و تخشی النّاس و اللّه احقّ ان تخشاه». یا ترس از سلب امتیازات. فرض کنید ما در فلان دستگاه یک امتیازی داریم؛ اگر این حرف را بزنیم، اگر این آزادگی را به خرج دهیم، اگر این امر به معروف را بکنیم، ساقط میشویم. یا طمع. طمع موجب میشود که من عیب شما را نگویم، با شما آزادانه برخورد نکنم - شمائی که صاحب قدرت هستید - برای خاطر اینکه در شما طمع دارم. یا حسادت، یا تعصبهای بیجا و غلط، یا تحجر؛ اینها هم یک نوع موانع درونی است، که آزادی از اینها را هم میشود اسمش را گذاشت آزادی معنوی. بنابراین ما دو تا اصطلاح در آزادی معنوی داریم: یک اصطلاح، آن اصطلاح اول است که عروج الیاللّه و قرب الیاللّه و حب اللّه و اینهاست. آن اصلاً وارد بحث ما نیست، آن یک مقوله‌ی دیگر است. دیگری، آزادی معنوی به معنای رها شدن از قیود درونی و پابندیهای درونی است که نمیگذارد من جهاد بروم، نمیگذارد من مبارزه کنم، نمیگذارد من صریح حرف بزنم، نمیگذارد من مواضع خودم را آشکارا بگویم، من را دچار نفاق میکند، دچار دوروئی میکند. در مبارزه‌ی با موانع آزادی، این بحث قابل طرح است.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما دو تا اصطلاح در آزادی معنوی داریم: یک اصطلاح... عروج الیاللّه و قرب الیاللّه و حب اللّه و اینهاست. آن اصلاً وارد بحث ما نیست، آن یک مقوله‌ی دیگر است. دیگری، آزادی معنوی به معنای رها شدن از قیود درونی و پابندیهای درونی است که نمیگذارد من جهاد بروم، نمیگذارد من مبارزه کنم، نمیگذارد من صریح حرف بزنم، نمیگذارد من مواضع خودم را آشکارا بگویم، من را دچار نفاق میکند، دچار دوروئی میکند. در مبارزه‌ی با موانع آزادی، این بحث قابل طرح است.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما در بحث آزادی، اولین محدودیت را برای خودمان درست میکنیم. آن محدودیت چیست؟ عبارت است از این که ما نظر اسلام را میخواهیم؛ خودمان را محدود میکنیم به نظر اسلام و چهارچوب اسلامی. این، اولین محدودیت. در بحث آزادی، از محدودیت نترسیم. چون وقتی گفته میشود آزادی، آزادی در معنای اوّلی - که با حملِ اوّلىِ ذاتی مشخص میشود - یعنی رها شدن. کسی که میخواهد درباره‌ی آزادی بحث کند، کأنه هر چیزی که اندکی با این رها شدن منافات داشته باشد، برایش سنگین می‌آید؛ یعنی دنبال استثناء میگردد. قاعده عبارت است از رهائی مطلق. او دنبال این میگردد که «الّا ما خرج بالدّلیل»اش چیست، که بگوید خب، در این زمینه‌ها آزادی نه، در آن زمینه‌ها آزادی نه؛ از این چند تا زمینه که بگذریم، آزادی بله. این اشتباه را انسان ممکن است در مواجهه‌ی با بحث آزادی بکند. من عرض میکنم اینجوری نیست. از اول هیچ پیشفرضی وجود ندارد که بخواهد به ما آزادی مطلق را بدهد... از اول چنین پیشفرضی نداریم که یک آزادی مطلق حق انسان است، متعلق به انسان است، برای انسان ارزش است، حالا بگردیم ببینیم که استثناها کدام است، «ما خرج بالدّلیل»ها کدام است؛ نخیر، قضیه اینجوری نیست. ما از محدودیت نترسیم. همان طور که عرض کردم، اولین محدودیت ما که درباره‌ی مباحث آزادی در اسلام حرف میزنیم، این است که میگوئیم در «اسلام»؛ یعنی از اول، چهارچوب درست میکنیم؛ از اول برایش محدوده درست میکنیم. آزادی در اسلام به چه معناست؟ این خودش شد محدوده. نه، بحث ما اصلاً این است.
در آیه‌ی معروف سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف میفرماید:«الّذین یتّبعون الرّسول النّبىّ الأمّىّ الّذی یجدونه مکتوبا فی التّوراة و الانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحلّ لهم الطّیّبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم و الأغلال الّتی کانت علیهم». این واضح‌ترین آیه در قرآن برای آزادی است، که «اصر» را برمیدارد. «اصر» آن طنابهائی است که به پایه‌ی خیمه میبندند تا باد آن را نبرد؛ یعنی آن را متصل میکند به زمین. «و لکنّه اخلد الی الأرض»؛ این اخلاد الی الأرض است. «اواصر» ما آن چیزهائی است که ما را میچسباند به زمین، مانع پروازمان میشود. «غل» هم که غل است دیگر، غل و زنجیر است؛ که پیغمبر آمده است غل و زنجیر را بردارد. در همین آیه، قبل از آنکه «یضع عنهم اصرهم و الأغلال الّتی کانت علیهم» را بگوید، میگوید: «و یحلّ لهم الطّیّبات و یحرّم علیهم الخبائث». خب، حلال و حرام یعنی چه؟ حلال و حرام یعنی حد گذاشتن، منع کردن؛ ممنوعیت همراهش است. از وجود محدودیت و ممنوعیت در ذهنمان، هنگامی که راجع به آزادی بحث میکنیم، اصلاً ابا نداشته باشیم.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در لیبرالیسم، منشأ آزادی، به عنوان حق یا به عنوان یک ارزش، عبارت است از تفکر انسان‌گرائی - اومانیسم - چون محور عالم وجود و محور اختیار در این عالم کوْن عبارت است از انسان؛ آن هم بدون اختیار معنی ندارد؛ پس باید اختیار و آزادی داشته باشد. البته این اختیار، غیر از اختیار «جبر و اختیار» است... بحث اختیاری که در جبر و اختیار میکنیم، این است که انسان «توانائی انتخاب» دارد - توانائی ذاتی و طبیعی دارد - اما در اینجا که صحبت انتخاب میکنیم، میگوئیم «حق انتخاب» دارد. بین توانائی انتخاب حق و حق انتخاب، یک ملازمه‌ی قطعی وجود ندارد. البته میشود یک ملازماتی برایش فرض کرد، اما اینجوری معلوم نیست قانع‌کننده باشد. پس آنچه که آنها میگویند، این است؛ آنها میگویند انسان، محور است؛ یعنی در واقع خدای عالم وجود، انسان است و نمیتواند بدون قدرت انتخاب و بدون اراده، وجود داشته باشد. یعنی بدون اعمال اراده - که همان معنای دیگر آزادی است - امکان ندارد که ما فرض کنیم انسان، صاحب‌اختیار عالم وجود است. این، پایه‌ی بحث آزادی است. این، مبنای تفکر اومانیستی درباره‌ی آزادی است. در اسلام مسئله بکلی از این جداست. در اسلام مبنای اصلی آزادی انسان، توحید است.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در اسلام مبنای اصلی آزادی انسان، توحید است... آن نقطه‌ی کانونی، توحید است. توحید فقط عبارت نیست از اعتقاد به خدا؛ توحید عبارت است از اعتقاد به خدا، و کفر به طاغوت؛ عبودیت خدا، و عدم عبودیت غیر خدا... شما اگر از عاداتِ بی دلیل پیروی کنید، این برخلاف توحید است؛ از انسانها پیروی کنید، همین جور است؛ از نظامهای اجتماعی پیروی کنید، همین جور است - آنجائی که به اراده‌ی الهی منتهی نشود - همه‌ی اینها شرک به خداست، و توحید عبارت است از اعراض از این شرک. «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن باللّه فقد استمسک بالعروة الوثقی»؛ کفر به طاغوت وجود دارد، بعدش هم ایمان به خدا. خب، این معنایش همان آزادی است. یعنی شما از همه‌ی قیود، غیر از عبودیت خدا، آزادید.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما در اسلام، خودمان را بنده‌ی خدا میدانیم؛ اما بعضی از ادیان، مردم و خودشان را فرزند خدا میدانند. گفتم این یک تعارف است؛ فرزند خدا هستند و غلام هزاران انسان، غلام هزاران شیء و شخص! اسلام این را نمیگوید؛ میگوید فرزند هر کس میخواهی، باش؛ فقط باید غلام خدا باشی، غلام غیر خدا نباید باشی. عمده‌ی معارف اسلامی که در باب آزادی وجود دارد، ناظر به همین نکته است.
این حدیث معروفی که هم از امیرالمؤمنین نقل شده، هم ظاهراً از امام سجاد نقل شده، من در ذهنم هست که از امام هادی (علیه‌السّلام) هم نقل شده، میفرماید: «أ و لا حرّ یدع هذه اللّماظة لأهلها» - این آزادی است - آیا آزاده‌ای نیست که این متاع پست را - لماظه را، آب بینی یا دهان حیوان پستی را - جلوی اهلش بیندازد؟ خب، تا اینجا چیزی فهمیده نمیشود. معلوم میشود که حُر کسی است که این را جلوی اهلش بیندازد، خودش دنبال این نرود. بعد میگوید: «فلیس لأنفسکم ثمن الّا الجنّة فلا تبیعوها بغیرها»؛ قیمت شما فقط بهشت است. معلوم میشود که برای آن لماظه میخواستند قیمت بپردازند؛ یعنی آن لماظه را میدادند که نفْسِ این را ببَرند، هستی این را ببَرند، هویت و شخصیت این را ببَرند؛ بحث معامله در کار بوده، از آن معامله نهی میکند. اگر بناست معامله کنید، چرا نفستان را در مقابل این لماظه میدهید؟ فقط در مقابل بهشت و عبودیت خدا بدهید. بنابراین نقطه‌ی کانونی، این است. البته یک نقطه‌ی کانونی دیگر هم وجود دارد که عبارت است از همان کرامت انسانی، که همین «فلیس لأنفسکم ثمن الّا الجنّة» آن را نشان میدهد.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما در تمسک به منابع اسلامی... فقط نباید به دنبال این باشیم که اثبات کنیم بحث درباره‌ی آزادی، هدیه‌ی غرب و هدیه‌ی اروپا به ما نیست. چون گاهی برای این استفاده میکنیم، که آقا چرا بعضی از غربزده‌ها میگویند این مفاهیم را اروپائیها به ما یاد دادند؛ نه، قرنها پیش از پیدا شدن این مباحث در اروپا، بزرگان اسلام اینها را گفته‌اند. خیلی خوب، این یک فایده است؛ اما فقط این نیست. ما باید به منابع مراجعه کنیم، برای اینکه بتوانیم آن منظومه‌ی فکری مربوط به آزادی را از مجموع این منابع بگیریم.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما درباره‌ی آزادی، از چهار منظر میتوانیم بحث کنیم: یکی از منظر حق، به اصطلاحِ قرآنی، نه به اصطلاح فقه و حقوق؛ که حالا مختصر توضیحی عرض خواهم کرد. یکی از منظر حق، به اصطلاح فقه و حقوق؛ حق، ملک، حق در قبال ملک. یکی از منظر تکلیف. یکی هم از منظر ارزشگذاری، نظام ارزشی. به نظر من از همه مهمتر، آن بحث اول است که ما راجع به آزادی از منظر حق، به اصطلاح قرآنی عمل کنیم. حق در اصطلاح قرآن - که شاید تعبیر «حق» بیش از دویست مرتبه در قرآن تکرار شده؛ خیلی چیز عجیبی است - یک معنای عمیقِ وسیعی دارد؛ که حالا آنچه به طور خلاصه و مجمل در دو کلمه شاید بشود یک معنای سطحی از آن داد، به معنای دستگاه نظام‌مند و هدفدار است. خدای متعال در آیات متعددی از قرآن میگوید: همه‌ی عالم وجود بر حق آفریده شده؛ «ما خلقناهما الّا بالحقّ»، «خلق اللّه السّماوات و الأرض بالحقّ»؛ یعنی این دستگاه عالم وجود و دستگاه آفرینش - از جمله وجود طبیعی انسان، منهای مسئله‌ی اختیار و اراده در انسان - یک دستگاهِ ساخته و پرداخته و به هم پیوندزده‌ی متصل به یکدیگر و دارای نظام و دارای هدف است. بعد عین همین مسئله را درباره‌ی تشریع بیان میکند... در مورد تشریع میفرماید: «نزّل الکتاب بالحقّ»،«ارسلناک بالحقّ بشیرا و نذیرا» «لقد جائت رسل ربّنا بالحقّ». این حق، همان حق است؛ آن در عالم تکوین است، این در عالم تشریع است. این معنایش این است که عالم تشریع، به حکمت الهی، صددرصد منطبق با عالم تکوین است. اراده‌ی انسان میتواند یک گوشه‌هائی از آن را خراب کند. البته چون منطبق با عالم تکوین است و جهت، جهت حق است - یعنی آنچه که باید باشد، حکمت الهی آن را اقتضاء کرده - لذا در نهایت، آن حرکت عمومی و کلی غلبه پیدا میکند بر همه‌ی این کارهای جزئیای که تخطی و تخلف و انحراف از این راه است؛ بنابراین تخلفهائی ممکن است انجام بگیرد. این عالم هستی است، این هم تشریع است. خب، یکی از مواد این عالم، اراده‌ی انسان است؛ یکی از مواد این تشریع، آزادی انسان است؛ پس این حق است. با این دید به مسئله‌ی آزادی نگاه کنیم، که آزادی حق است در مقابل باطل.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک نگاه [به آزادی]... از لحاظ حق به اصطلاح حقوقی است، که ...این توانائی مطالبه کردن را به او میدهد - یعنی دارای یک خصوصیتی است که میتواند چیزی را مطالبه بکند - که این تفاوت میکند با آن بحث اختیار در حق انتخاب در جبر و اختیار.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آزادی را از دیدگاه یک تکلیف باید نگاه کنیم. اینجور نیست که بگوئیم خیلی خوب، آزادی چیز خوبی است، اما من این چیز خوب را نمیخواهم. نخیر، نمیشود، باید انسان به دنبال آزادی باشد؛ هم آزادی خود، و هم آزادی دیگران؛ نباید اجازه بدهد که کسی در استضعاف و ذلت و محکومیت باقی بماند. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فرمود: «لا تکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حرّا»؛ قرآن هم فرموده است:«ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین»؛ یعنی شما موظفید آزادی دیگران را هم تأمین کنید، ولو با قتال.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما حالا که میخواهیم درباره‌ی مسئله‌ی آزادی بحث کنیم و تحقیق کنیم و پژوهش کنیم و پیش برویم، نسبتمان با نظرات غربی چه باشد؟ این یک نکته‌ی اساسی است... یک فاصله‌ی عمیقی بین نگاه و نگرش اسلام و نگاه و نگرش غرب وجود دارد... منشأ اصلی هم... این است که ملاک و معیار آزادی در آنجا بحث انسان‌سالاری است، در اینجا بحث خداسالاری است، عبودیت خداست، توحید الهی است؛ این به جای خود محفوظ. یک وقت ما نگاه میکنیم به نظرات غربی، میبینیم این نظرات خروجی خوبی نداشته‌اند؛ واقع قضیه این است دیگر. حالا این همه متفکرین برجسته و بزرگشان - کانت و غیر کانت و دیگران - راجع به آزادی حرف زده‌اند و مطالبی گفته‌اند؛ کو حالا؟ کجای دنیای غرب از لحاظ عمل، رفتارشان منطبق است با آن چیزهائی که آنها گفته‌اند و آنها خواسته‌اند؟ آن محدودیتهائی که آنها مراعات کرده‌اند و ملاحظه کرده‌اند، وجود ندارد. اگر فرض کنیم این چیزی که امروز در واقعیت غرب میبینیم، عیناً ترجمه‌ی عملیاتی آنهاست، پس آنها هم خیلی وضعشان بد بوده؛ چون امروز وضعیت غرب از لحاظ آزادی، وضعیت بسیار تأسفبار و بدی است؛ یعنی به هیچ وجه قابل دفاع نیست.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در غرب، امروز آزادی اقتصادی... در حوزه‌ی اقتصادی [به این شکل است]: تصاحب موقعیتهای اقتصادی به وسیله‌ی اشخاص معدود. اگر کسی توانست با زرنگی یا با تقلب یا با هر شکل دیگری، خودش را به باشگاه توانگران اقتصادی برساند، همه چیز مال اوست. البته در آمریکا نگاه نمیکنند به سابقه‌ی اشرافی‌گری؛ برخلاف اروپا و سنتهای اروپائی که آنجاها یک مقداری به این مسائل اهمیت میدادند؛ در گذشته بیشتر، در حالا کمتر. در آمریکا آنجور سابقه‌های اشرافی و خانوادگی و اینها وجود ندارد. آنجا هر کسی - ولو یک باربر، یک حمّال - بتواند یک وقت از یک موقعیتی استفاده کند و خودش را به آن نقطه‌ی بالای سرمایه‌داری برساند، در ردیف آن سرمایه‌دارهاست و از امتیازات برخوردار میشود و امتیازات مال آنهاست. در آن منشوری که آمریکائیها درست کردند، یکی از بزرگان و پیشروان و بنیانگذاران آمریکای امروز - که مال دویست سال قبل است و من الان یادم نیست کدامشان است؛ تقریباً اندکی پیش از انقلاب کبیر فرانسه، که در آمریکا آن حوادث اتفاق افتاده و دولت آمریکا تشکیل شده - میگوید اداره‌ی کشور آمریکا باید به دست همان کسانی انجام بگیرد که ثروت کشور آمریکا در دست آنهاست. این یک اصل کلی است، هیچ ابائی هم نمیکنند. ثروت کشور دست این عده است، اینها هم باید کشور را اداره کنند؛ درست نقطه‌ی مقابلِ آنچه که برادر عزیزمان میخواهند با تعاونیها درست کنند، که همه حق مدیریت داشته باشند، ولو یک سهم داشته باشند. خب، این آزادی اقتصادیشان.

مربوط به :بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی - 1391/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
وضعیت واقعیتهای کنونی زندگی در غرب، همان غربی که فلاسفه‌اش آن همه در باب آزادی حرف زده‌اند، وضعیتِ واقعاً بدی است. انسان به این نظریات نگاه کند، پس آن نظریات را رد کند؛ این یک جور نگاه است. بنده معتقدم که این نگاه را نباید مطلق کرد. بله، این واقعیتها تا حدود زیادی نشان‌دهنده‌ی این است که آن متفکرین که از خدا دور شدند و خودشان را از هدایت الهی مستغنی یافتند و فقط به خودشان متکی شدند، دچار گمراهی شدند؛ خودشان را گمراه کردند، قومشان را هم گمراه کردند؛ خودشان را جهنمی کردند، قومشان را هم جهنمی کردند؛ در این تردیدی نیست. منتها من اینجور فکر میکنم که مراجعه‌ی ما به نظرات متفکرین غربی، با تضارب آرائی که آنها دارند، با پیشکسوتی در این زمینه‌ی فکرآرائی و منظومه‌آرائی و چینش موضوعات کنار هم، برای متفکرین ما مفید خواهد بود، به یک شرط؛ و آن شرط، عدم تقلید است؛ چون تقلید، ضد آزادی است؛ نباید تقلید انجام بگیرد؛ اما نوع کار آنها میتواند به شما کمک کند.

مربوط به :بیانات در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر - 1391/06/27
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
انگیزه وجود دارد در دستگاههای استکبار برای اهانت به اسلام و مقدّسات اسلام. آنچه آنها را وادار میکند دست به این عمل جنونآمیز و این گونه اعمال بزنند، حرکت عظیم بیداری اسلامی است. آن وقت آنها بهانه میآورند که ما بهخاطر احترام به آزادی نمیتوانیم جلوی این گناهان بزرگ را - که از افراد صادر میشود - بگیریم! چه کسی باور میکند در دنیا؟ چه کسی باور میکند در کشورهایی که خطوط قرمزِ مشخّصی در آنها وجود دارد برای اینکه اصول استکباری آنها بر هم نخورد - که با شدّت و حدّت تمام، این خطوط قرمز را مراعات میکنند و با زور و خشونت، جلوی تجاوز به آنها را میگیرند - در زمینهی اهانت به مقدّسات اسلام، ملتزم به آزادی بیان هستند؟
امروز در بسیاری از کشورهای غربی کسی جرأت ندارد که واقعهی مجهولالحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد. آن طوری که اطّلاع دادند به ما، در آمریکا اگر کسانی با تکیه به مبانی روانشناسی و جامعهشناسی بخواهند بر علیه همجنسبازی چیزی بنویسند و منتشر کنند، قادر نخواهند بود، جلویشان گرفته میشود! اینها چطور ملتزم به آزادی بیانند؟ آن جایی که پای سیاستهای خبیث صهیونیستی در میان است که باید اخلاق ملّتها و نسلهای جوان به فساد کشیده بشود، در آنجا آزادی بیان معنا ندارد و کسی جرأت نمیکند و حق ندارد در مقابل این سیاست خباثتآلود و رذیلانه چیزی منتشر کند - یا در قبال مسئلهای مثل هولوکاست - امّا برای اهانت به مقدّسات اسلامی و به خیال خودشان برای سبک کردن این مقدّسات در چشم جوانان کشورهای اسلامی چرا! کسی از اینها باور نمیکند.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها - 1391/05/22
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
پیام اسلام پیام آزادی انسانهاست، پیام سعادت انسانهاست

مربوط به :بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی» - 1391/04/21
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نگاه فرهنگ غربی به زن یک نگاه اهانت‌آمیز است. اسم آن را آزادی میگذارند، لکن در حقیقت آزادی نیست. غربیها در طول دو سه قرن اخیر، بر روی همه‌ی جنایات خود نامهای زیبا گذاشتند. اگر قتل کردند، اگر غارت کردند، اگر به بردگی کشیدند، اگر ثروتهای ملتها را مصادره کردند، اگر جنگهای تحمیلی میان ملتها به وجود آوردند و دیگر جنایاتی که کردند، بر روی همه‌ی اینها نامهای خوش‌ظاهر و فریبنده گذاشتند؛ نام آزادی طلبی، نام حقوق بشر، نام دموکراسی و امثال اینها. نام آزادی بر آنچه که جهتگیری فرهنگ غربی نسبت به زنان است، یک نام دروغین است؛ این، آزادی نیست. اساس فرهنگ غرب این است که زن را به عنوان یک کالا، به عنوان یک وسیله‌ی تمتع برای مرد در جامعه عرضه بکند. تشویق و تحریص بر عریان‌گرائی به این جهت است. در غرب، زن‌آزاری در طول صد سال و دویست سال گذشته افزایش پیدا کرده است، کاهش پیدا نکرده است. آزادی جنسی و بی بند و باری جنسی در غرب موجب نشده است که دیگ شهوتِ بشری که غریزی و طبیعی است، از جوشش بیفتد. قبلا این جور تبلیغ میکردند، میگفتند بگذارید زن و مرد در جامعه روابط آزاد داشته باشند تا حرص شهوت جنسی کم بشود؛ عملاً معلوم شد که قضیه بعکس است. هر چه آزادی روابط زن و مرد در جامعه بیشتر بشود، با وضعی که به وجود آوردند، حرص شهوانی بشر بیشتر میشود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور - 1391/02/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی - 1390/11/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
انقلاب ما رژیم دیکتاتور و مستبد را از بین برد، آزادی به این ملت داد.

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی - 1390/11/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
انقلاب ما فضایی ساخت تا ملت، آراء خودشان را، حرفهای خودشان را بتوانند آزادانه ابراز کنند؛ فضا، فضای آزادی شد.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
انسانها دنبال آزادی هستند

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خدای متعال انسان را آزاد آفریده است؛ «لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا»؛ خدا تو را آزاد آفریده است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
انسان دنبال آزادی است؛ این یک خواسته‌ی فطری است، این کهنه‌بشو نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی انسانی به معنای آزادی اخلاقىِ بیبندوبارىِ فرهنگىِ غربی نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آزادی در منطق اسلامی معنائی دارد، غیر از آن معنائی که آزادی در منطق غرب دارد... یکی از مشکلات ما در طول این سالها این بوده که افرادی آمده‌اند مفاهیم اسلامی را با مفاهیم غربی ترجمه کرده‌اند، حرفهای غربیها را تکرار کرده‌اند، دنبال تحقق آنها بودند؛ در حالی که انقلاب اسلامی برای این نیست. آزادی غربی در زمینه‌ی اقتصاد، همین مطالبی است که میبینید؛ همین «اقتصاد آدام اسمیتی» و رسیدن به این وضع دیکتاتوری اقتصادی موجود دنیا، که الان دارد انحلال و فروریختگی خودش را بتدریج نشان میدهد. مراد ما از آزادی که این نیست. آزادی انسانی به معنای آزادی اخلاقىِ بیبندوبارىِ فرهنگىِ غربی نیست. ما نباید برای اینکه خودمان را در چشم غربیها شیرین کنیم، دم از حرفی بزنیم که آنها میزنند؛ که حرفِ غلط است، باطل است و امروز دارد بطلان خودش را نشان میدهد. ما از احترام به انسان، احترام به زن حرف میزنیم؛ این نبایستی اشتباه بشود با آنچه که در غرب در زیر این مفاهیم ترجمه میشود و گفته میشود و بیان میشود. مفاهیم اسلامی مورد نظر است؛ عدالت با معنای اسلامی خود، آزادی با معنای اسلامی خود... البته در عمل - این را همه بدانند؛ البته شما میدانید - غربیها به همان مفاهیمِ مورد ادعای خودشان هم هرگز عمل نکردند. یعنی سررشته‌داران، سردمداران و قدرتمندان غربی هرگز پای همان عدالتی که گفتند، پای همان آزادیای که گفتند، نایستادند؛ اینها را به عنوان یک تابلو مطرح کردند و زیر این تابلو هر کار خواستند، کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه‌ - 1390/07/22
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما مردم‌سالاری را قبول داریم، آزادی را هم قبول داریم، اما لیبرال‌دموکراسی را قبول نداریم. با اینکه معنای لغوی «لیبرال‌دموکراسی»، همین آزادی و همین مردم‌سالاری است، اما واژه‌ی لیبرال‌دموکراسی در اصطلاح مردم عالم، در معرفت و شناخت مردم عالم، با یک مفاهیمی همراه است که ما از آن مفاهیم بیزاریم؛ نمیخواهیم آن اسم را بر روی مفهوم پاکیزه و سالم و صالح و خالصِ خودمان بگذاریم.

مربوط به :بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم‌ - 1389/07/27
عنوان فیش : ظلم‌‏ستیزی, دین, تسلیم ظلم شدن, ایستادگی مقابل ظلم, عدالت, عدالت و پیشرفت, عدالت, پیشرفت, آزادی, معنویت‎گرایی
کلیدواژه(ها) : ظلم‌‏ستیزی, دین, تسلیم ظلم شدن, ایستادگی مقابل ظلم, عدالت, عدالت و پیشرفت, عدالت, پیشرفت, آزادی, معنویت‎گرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دین، پیروان خود را از تسلیم شدن در مقابل ظلم منع میکند، به مقابله‌ی با ظالم تشویق میکند؛ عدالت و آزادی و معنویت و پیشرفت را به زندگی انسانها پیشنهاد میکند.

مربوط به :پیام در پی اهانت نفرت‌انگیز به قرآن شریف در آمریکا - 1389/06/22
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلام، دین آزادی و معنویت انسان است و وظیفه‌ی همه‌ی آزادی‌خواهان جهان و همه‌ی ادیان ابراهیمی است که در کنار مسلمانان با سیاست پلید اسلام‌ستیزی مقابله کنند

مربوط به :بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوائی ارتش - 1388/11/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
وقتی این ملت آزادی ناشی از اسلام را که انقلاب به ما عطا کرده است، داشته باشد، اینچنین ملتی در سیر خود، در حرکت خود، هیچ جا متوقف نخواهد شد

مربوط به :بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران‌ - 1388/11/13
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استبداد و دیکتاتوری که آزادی را از مردم میگیرد؛ بعد آن وقت وابستگی است که سیاستهای بیگانه را بر کشور تحمیل میکند

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور - 1388/08/06
عنوان فیش : پیشرفت, آزادی عقیده, آزادی, آزادی اندیشه
کلیدواژه(ها) : پیشرفت, آزادی عقیده, آزادی, آزادی اندیشه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
چیزی که به پیشرفت کشور کمک می کند ، آزادی واقعیِ فکرهاست؛ یعنی آزادانه فکر کردن، آزادانه مطرح کردن، از هو و جنجال نترسیدن، و به تشویق و تحریض این و آن نگاه نکردن.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور - 1388/08/06
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بنده گفتم کرسی آزادفکری را در دانشگاه‌ها به وجود بیاورید. خوب، شما جوانها چرا به وجود نیاوردید؟ شما کرسی آزادفکری سیاسی را، کرسی آزاد فکری معرفتی را تو همین دانشگاه تهران، تو همین دانشگاه شریف، تو همین دانشگاه امیرکبیر به وجود بیاورید. چند نفر دانشجو بروند، آنجا حرفشان را بزنند، حرف همدیگر را نقد کنند، با همدیگر مجادله کنند. حق، آنجا خودش را نمایان خواهد کرد. حق اینجوری نمایان نمیشود که کسی یک انتقادی را پرتاب بکند. اینجوری که حق درست فهمیده نمیشود. ایجاد فضای آشفته‌ی ذهنی با لفاظیها هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمیکند. شما تجربه‌ی این پدر پیرتان را در این زمینه داشته باشید. آنی که کمک میکند به پیشرفت کشور، آزادی واقعىِ فکرهاست؛ یعنی آزادانه فکر کردن، آزادانه مطرح کردن، از هو و جنجال نترسیدن، به تشویق و تحریض این و آن هم نگاه نکردن. یک وقت شما یک حرفی میزنید، ناگهان میبینید همه‌ی ناظران سیاسی جهان که وجودشان انباشته‌ی از پلیدی و خباثت است، برای شما کف میزنند. به این تشویق نشوید. به قول رائج بین جوانها، جوگیر نشوید. بحث درست بکنید، بحث منطقی بکنید. سخنی را بشنوید، سخنی را بگوئید؛ بعد بنشینید فکر کنید. این همان دستور قرآن است. «فبشّر عباد. الّذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه». سخن را باید شنفت، بهترین را انتخاب کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها - 1388/06/08
عنوان فیش : آزادی, آزادی‌‌خواهی
کلیدواژه(ها) : آزادی, آزادی‌‌خواهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اعتقاد ما به آزادی یک مسئله‌ ی تاکتیکی نیست؛ یک مسئله‌ ی واقعی است، آزادی به همان معنائی که جمهوری اسلامی تعریف می کند، نه به معنائی که غربی‌ها تعریف می کنند، که آن آزادی به نظر ما انحراف است.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها - 1388/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
به حکم اسلام باید آزادی در کشور باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها - 1388/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اعتقاد ما به آزادی یک مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تاکتیکی نیست؛ یک مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی واقعی است

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها - 1388/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
به حکم اسلام باید... آزادی در کشور باشد و ما به آن اعتقاد داریم - اعتقاد ما به آزادی یک مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تاکتیکی نیست؛ یک مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی واقعی است. آزادی به همان معنائی که جمهوری اسلامی تعریف میکند، نه به معنائی که غربیها تعریف میکنند، که آن، به نظر ما انحراف است. آنجائی که باید آزادی باشد، نیست؛ آنجائی که باید محدودیت باشد، قیدها گسسته است و آزادی هست! آن را ما مطلقاً قبول نداریم؛ تو رودربایستی غرب هم گیر نمیکنیم. ما آزادی را با همان مفهوم اسلامی خودش قبول داریم، که البته تو آن آزادی بیان هست، آزادی رفتار هست، آزادی فکر هست.

مربوط به :متن حکم تنفیذ دهمین دوره‌ی ریاست‌جمهوری اسلامی ایران‌ - 1388/05/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
موهبت آزادی هدیه‌ی انقلاب اسلامی به این ملت است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز - 1387/02/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
هدف انقلاب عبارت بود از ساختن یک ایرانی با این خصوصیاتی که عرض میکنم: مستقل، آزاد...؛ آزادی با همه‌ی معانی آزادی. آزادی فقط آزادی اجتماعی نیست - اگرچه آزادی اجتماعی، یکی از مصادیق مهم آزادی است - هم آزادی اجتماعی مورد نظر است، هم آزادی به معنای رها بودن و آسوده بودن و آزاد بودن کشور از دست‌اندازی بیگانگان و استیلای آنها - که گاهی کشور بظاهر مستقل هم هست، اما زیر نفوذ است - و هم آزادی معنوی، که آن رستگاری انسان و تعالی اخلاقی انسان و عروج معنوی انسان است، که هدف اعلی، این است. همه‌ی کارها مقدمه برای تکامل انسان و عروج انسانی است. این باید در جامعه‌ی اسلامی خود را نشان بدهد.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم یزد - 1386/10/12
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی حقیقی برای یک ملت و برای یک انسان این است که اراده‌ی خودش را، همت خودش را، نیرو و توان خودش را به کار بیندازد برای بهروزی خود و آن بهروزی را در عبودیت خدا و بندگی خدا ببیند. ما دنبال این هستیم

مربوط به :پیام به شانزدهمین اجلاس سراسری نماز - 1386/06/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نماز، نیاز آدمی است. ما گرفتاران تخته بند زندگی مادّی، به دریچه‌ئی که هوای پاک آزادی را از عالم معنا به ما برساند و دل را از آلودگی و بیخبری برهاند نیازمندیم

مربوط به :بیانات در دیدار مردم گرمسار - 1385/08/21
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من از سالها قبل هشدار دادم و برای مردم نقشی را که دستهای بیگانه در مدیریت فرهنگی کشور و رسانه‌ها و تبلیغات کشور به کار میگیرند، تبیین کردم. بعضیها انکار کردند؛ اما بالاخره همه تصدیق کردند. دشمنان ما بیکار ننشسته‌اند: از مطبوعات استفاده میکنند، از تبلیغات استفاده میکنند و از روشهای گوناگون تبلیغی استفاده میکنند تا آن ارزشهایی را که ملت به آنها پایبند است و آنها از آن ارزشها خوششان نمی‌آید، در چشم مردم بشکنند. تلاششان را میکنند. ما هم در عمل نشان دادیم که مطبوعات آزادند؛ این عملکردهایی که از نظر ما بسیار منفی است، وجود دارد؛ اما مطبوعات آزادانه دارند همان کارها را میکنند. این، خود رد عملىِ کسانی است که معتقدند آزادی بیان نیست؛ نخیر، آزادی بیان، نشانه‌اش همین مطبوعاتی است که علیه دولت، علیه نظام و علیه سیاستهای کلی، آزادانه هر چه میخواهند مینویسند؛ کسی هم متعرض آنها نمیشود.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نه با توقف در گذشته و سرکوب نوآوری می توان به جایی رسید، نه با رهاسازی و شالوده شکنی و هرج و مرجِ اقتصادی و عقیدتی و فرهنگی می توان به جایی رسید؛ هر دو غلط است. آزادی فکر؛ همان نهضت آزادفکری... در گزارشهای مربوط به دانشگاههای سمنان خواندم که خوشبختانه مجموعه های فعال دانشجویی در سمنان با همدیگر مناظرات آزاد دارند. اگر این گزارش که به من دادند، دقیق باشد، بسیار چیز مثبت و خوبی است.مسئله ی آزاداندیشی ای که ما گفتیم، ناظر به این است. باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتها آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و بر هم زدن پایه های هویت ملی نینجامد.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : آزاداندیشی, آزادی, نعمت الهی
کلیدواژه(ها) : آزاداندیشی, آزادی, نعمت الهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی را نباید بد معنا کرد؛ آزادی یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است که یکی از شعبش آزاداندیشی است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : آزاداندیشی, آزادی, اصولگرایی
کلیدواژه(ها) : آزاداندیشی, آزادی, اصولگرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی و آزاداندیشی، یکی از مبانی اصلی اصولگرایی است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از اصول اسلام و انقلاب تثبیت و تأمین آزادی و آزاداندیشی است

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بدون آزاداندیشی، رشد اجتماعی، علمی، فکری و فلسفی امکان ندارد

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی و آزاداندیشی، یکی از مبانی اصلی اصولگرایی است

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
[از اصول اسلام و انقلاب] تثبیت و تأمین آزادی و آزاداندیشی است. آزادی را نباید بد معنا کرد. آزادی یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است که یکی از شعبش آزاداندیشی است. بدون آزاداندیشی، این رشد اجتماعی، علمی، فکری و فلسفی امکان ندارد. در حوزه‌های علمیه، دانشگاه و محیطهای فرهنگی و مطبوعاتی، هو کردن کسی که حرف تازه‌ای میآورد، یکی از بزرگترین خطاهاست؛ بگذارید آزادانه فکر کنند. البته من فهم غلط از آزادی را تأیید نمیکنم؛ من باز گذاشتن دست دشمن را در داخل برای اینکه مرتباً گاز سمّی تولید کند و در فضای فرهنگی یا سیاسی کشور بدمد، تأیید نمیکنم؛ من براندازی خاموش را - آن‌چنانی که خود امریکاییها گفتند و عواملشان چند سال قبل در اینجا سادگی و بیعقلی کردند و به زبان آوردند - برنمیتابم و رد میکنم؛ اما توسعه‌ی آزادی و رها بودن میدان برای پرورش فکر و اندیشه و علم و فهم، ربطی به اینها ندارد. ظرافتی لازم است که آدم این دو منطقه را از همدیگر باز بشناسد و مرز اینها را معین بکند. آزادی و آزاداندیشی، یکی از مبانی اصلی اصولگرایی است.

مربوط به :بیانات در مراسم هفدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1385/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ملت ما، ملت آزادی است

مربوط به :بیانات در سومین کنفرانس حمایت از حقوق مردم فلسطین - 1385/01/25
عنوان فیش : پیشرفت, عزت, آزادی, اسلام, کرامت ملت‌ها, امت بزرگ اسلامی
کلیدواژه(ها) : پیشرفت, عزت, آزادی, اسلام, کرامت ملت‌ها, امت بزرگ اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ملّت ‌های مسلمان می‌خواهند آزادی و کرامت و پیشرفت و عزت را در سایه‌ی اسلام به دست آورند.

مربوط به :بیانات در دیدار پرسنل نیروی هوایی - 1384/11/18
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مسأله‌ی مهم...، مسأله‌ی رسواکننده‌ی تمدن غربی در زمینه‌ی آزادی بیان است. این حرکت زشت اهانت به نبی مکرم اسلام (صلّیاللَّه‌علیه‌وآله)، از همه مهمتر است. این قضیه، لیبرال دمکراسییی که غرب، پرچم آن را سرِ دست گرفته است و به آن افتخار میکند، رسوا میکند. آزادی بیان - که آنها دم از آن میزنند - به آنها اجازه نمیدهد که در باب افسانه‌ی کشتار یهودیان - معروف به هلوکاست - کسی تردید بکند. در آن قضیه، جای آزادی بیان نیست! در کشورهای اروپایی، افراد زیادی - از دانشمند و محقق و مورخ و مطبوعاتی و غیره - از ترس جرأت نمیکنند تردیدی را که نسبت به این قضیه در دل‌شان هست، ابراز کنند. بعضیها هم معتقدند قضیه از اصل دروغ است، اما جرأت نمیکنند بگویند؛ چون دیده‌اند هر کس بگوید، مجازات خواهد شد؛ زندان میاندازند، تعقیب میکنند، از حقوق محرومش میکنند؛ اما اهانت به مقدسات یک میلیارد و نیم مسلمان - آن هم بیدلیل، بدون این‌که دعوایی در بین باشد؛ بدون این‌که این طرف اهانتی به آنها کرده باشد - مجاز است و مشمول آزادی بیان! مسأله بر سر آن مطبوعات یا کاریکاتوریستی نیست که صهیونیست‌ها پولی به او داده‌اند که کاریکاتوری بکشد - با اهداف پلیدی که صهیونیست‌ها دارند - و او هم کشیده، بلکه مسأله بر سر زمامداران اروپایی است که از این کار دفاع میکنند و پشت سر این عملِ پست و سخیف قرار میگیرند و به عنوان آزادی بیان، آن را مجاز میشمرند!

مربوط به :بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیه‌السّلام)‌‌ - 1384/10/29
عنوان فیش : آزادی, تحقیق و پژوهش علمی, نظم
کلیدواژه(ها) : آزادی, تحقیق و پژوهش علمی, نظم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
تحقیق علمی، شأن و خصوصیتش، آزادی است؛ منتها عقلایی؛ بی‌انضباط نباشد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیه‌السّلام)‌‌ - 1384/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
تحقیق علمی، شأن و خصوصیتش، آزادی است؛ منتها عقلایی؛ بیانضباط نباشد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیه‌السّلام)‌‌ - 1384/10/29
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز بشر عیناً همان نیازهایی را دارد که پنج‌هزار سال پیش، این نیازها را داشت؛ نیازهای اصولی بشر، هیچ تفاوتی نکرده است... خطاست اگر خیال کنیم که این آزادی فردی - که لیبرال دمکراسی غرب به بشر هدیه داده - این نیاز بشر بوده که قبلاً نبوده؛ چرا؛ به این شکل‌هایی که امروز آزادیهای فردی هست، در بسیاری از دوره‌های تاریخ و در بسیاری از مناطق تاریخ وجود داشته است. همین محدودیت‌هایی که امروز به شکل پنهان اراده‌ی انسان‌ها را به زنجیر میکشند، اینها یک روز به صورت آشکار بوده است. این تور احاطه‌کننده‌ی بر اراده، حرکت و حیات انسان، امروز ریزتر بافته شده، از خیوط و نخ‌های باریکتری استفاده شده و با مهارت بیشتری به آب انداخته میشود. آن روز این مهارت‌ها نبود؛ اما آشکارتر و قلدرمآبانه‌تر بود.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما با بیان آزاد، مسأله و مشکلی نداریم. بنده به معنای حقیقی و وسیع کلمه معتقد به آزادی بیانم؛ منتها برخی از حرفها جایش در منبرهای عمومی نیست؛ جایش در مباحث تخصصی است. بله، چند نفر فقیه بنشینند، چند نفر حقوقدان بنشینند، چند نفر فیلسوف بنشینند، چند نفر جامعه‌شناس بنشینند درباره‌ی اساسی‌ترین مسائل و درباره‌ی اصل توحید با هم بحث کنند؛ یکی رد کند، یکی قبول کند، یکی استدلال کند؛ بعد هم پخش بشود و جلوی چشم مردم قرار بگیرد؛ اما در محافل تخصصی این کار باید انجام بگیرد. درباره‌ی بینات انقلاب هم همین‌طور است؛ درباره‌ی مسائل اساسی نظام جمهوری اسلامی هم همین‌طور است؛ در مجالسِ تخصصی بحث انجام بگیرد. این نهضت آزادفکری...، برای همین است. البته دانشگاه‌ها و حوزه‌ها اول حرکت خوبی از خود نشان دادند و تجاوب کردند؛ لیکن عملاً من در صحنه چیزی مشاهده نمیکنم. محافل علمی راه بیندازند و بحث کنند؛ اما اگر قرار شد یک نفر اغواگرانه مطلبی را که در حوزه‌ی تخصصی باید به بحث و جدل و استدلال طرفینی گذاشته شود، برای عامه‌ی مردم بیان کند، این آزادی بیان نیست.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/06/11
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز شعار جمهوری اسلامی، آزادفکری است

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/06/11
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادفکری، شعار و پیام اسلام است

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/06/11
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
یک ملت برای این‌که به آزادی برسد، احتیاج دارد به این‌که قوی و مقتدر باشد

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/06/11
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بعضی آدم‌های بیانصاف، روح دینداری جوان‌های ما را در معرض تطاول قرار دادند و به نام حرف‌های بیمحتوا و بیمنطق و به نام آزادی، دستخوش غارت کردند

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در دولت اسلامی گسترش آزاداندیشی مهم است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در دولت اسلامی انسانها باید بتوانند در یک فضای آزاد فکر کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی بیان تابعی از آزادی فکر است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
وقتی آزادی فکر بود، به‌طور طبیعی آزادی بیان هم هست.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در غیر فضای آزاد فکری، امکان رشد وجود ندارد.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
[در دولت اسلامی] گسترش آزاداندیشی... مهم است. واقعاً انسانها باید بتوانند در یک فضای آزاد فکر کنند. آزادی بیان تابعی از آزادی فکر است. وقتی آزادی فکر بود، به‌طور طبیعی آزادی بیان هم هست. عمده، آزادی فکر است که انسانها بتوانند آزاد بیندیشند. در غیر فضای آزاد فکری، امکان رشد وجود ندارد. برای فکر، برای علم، برای میدان‌های عظیم پیشرفت بشری اصلاً جایی وجود نخواهد داشت. ما در مباحث کلامی و مباحث فلسفی هرچه پیشرفت داشتیم، در سایه‌ی مباحثه و جدل و بحث و وجود معارض داشتیم. اشکالی که ما همواره به بخش‌های فرهنگی داشته‌ایم، این بوده که به نقشِ خودشان به عنوان یک دولت اسلامی در صحنه‌ی کارزار فکری درست عمل نمیکنند. کارزار فکری باید باشد؛ منتها کارزار فکری عملاً به این شکل درنیاید که ما به قول سعدی، سگ را بگشاییم و سنگ را ببندیم؛ حربه را از دست اهل حق و اهل آن فکری که حق میدانیم، بگیریم؛ اما دست اهل باطل را باز بگذاریم که هر بلایی میخواهند، سر جوانهای ما بیاورند؛ نه، او حرف بزند، شما هم حرف بزنید و در جامعه فکر تزریق کنید. ما به تجربه دریافته‌ایم که آن‌جاییکه سخن حق با منطق و آرایش لازمِ خودش به میدان می‌آید، هیچ سخنی در مقابل آن تاب پهلو زدن و مقاومت کردن نخواهد داشت.

مربوط به :بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1384/03/14
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام ما را به راهی هدایت کرد، هدفهایی را برای ما تعریف کرد، شاخص‌هایی را در میانه‌ی راه به ما معرفی کرد تا راه را گم نکنیم. فقط در صورت پیمودن این راه است که ما میتوانیم به حیات طیبه برسیم و طعم آن را بچشیم... میتوانیم آزادی را که نعمت بزرگ خداست، با همه‌ی برکاتی که در آن هست، به‌دست بیاوریم.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) - 1384/03/10
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
انتخابات یک امر مهم و مظهر آزادی ملت ماست؛ آزادی فکر، آزادی گزینش و در واقع استقلال هر انسانی.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا - 1384/03/03
عنوان فیش : مردم ایران, دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای ملت ایران, دستاوردهای جمهوری اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای ملت ایران, آزادی, حضور مردم در صحنه, حضور مردم در صحنه
کلیدواژه(ها) : مردم ایران, دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای ملت ایران, دستاوردهای جمهوری اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای ملت ایران, آزادی, حضور مردم در صحنه, حضور مردم در صحنه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ملت ايران قدر اين آزادى و قدر اين حضور مردمى و قدر اين اختيار مردمى را بايد خيلى بداند؛ همه‌ى ما بايد قدر بدانيم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در تجربه ی غربی، عدالت اجتماعی و حتّی دمکراسىِ واقعی نیست... در آن جا رسانه ها آزاد است؛ اما رسانه ها متعلق به چه کسانی است؟ رسانه ها متعلق به سرمایه داران بزرگ است. در امریکا، معنای آزادی رسانه ها، آزادىِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایه داران است. عمده ترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانه ها و ناشران کتاب متعلق به سرمایه داران است. یکی از مسؤولان کنونی درباره ی تسخیر لانه ی جاسوسی کتابی به زبان انگلیسی نوشته بود. این مسؤول محترم خودش به من می گفت: به هر ناشری در امریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاه های سرمایه داری اند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آن جا با زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان می گفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتی من تعهد کرده ام این کتاب را چاپ کنم و آنها این را فهمیده اند، به من تلفن های تهدیدآمیز می شود و جان من را تهدید می کنند! آزادی واقعىِ بیان و آزادی انتخاب هم به معنایی که آنها شعارش را می دهند، در آن جا نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امریکا و اروپا و کانادا و دیگران... نمی خواهند ما از درون بجوشیم، جوانه بزنیم و رشد کنیم. آنها فقط اسم آزادی و دمکراسی را می آورند. من خاطره یی را برای شما نقل کنم. شماها واقعاً یادتان نیست، چون در آن زمان نبودید؛ اما افرادی که بودند، می دانند اختناق چه بود؛ اصلاً قابل تصویر نیست. سال ۴۲ بنده را به زندان قزل قلعه بردند. در همان زمان، چند جوان تهرانی را هم آوردند. من از پشت درِ سلول شنیدم که دارند حرف می زنند؛ فهمیدم اینها را تازه دستگیر کرده اند. قدری خوشحال شدم؛ گفتم چند روزی که بگذرد و بازجویی ها تمام شود، داخل زندانِ انفرادی هم گشایشی پیش می آید؛ با اینها تماس می گیریم و حرفی می زنیم و بالاخره یک هم صحبتی پیدا می کنیم. شب شد؛ دیدیم یکی یکی آنها را صدا کردند و بردند. یک ساعت بعد من در همان سلول مشغول نماز مغرب و عشا شدم. بعد از نماز دیدم یک نفر دریچه ی روی درِ سلول را کنار زد و گفت: حاج آقا! ما برگشتیم. دیدم یکی از همان تهرانی هاست. گفتم در را باز کن، بیا تو. در را باز کرد و آمد داخل سلول. گفتم چرا زود برگشتی؟ معلوم شد آنها را پای منبر مرحوم شهید باهنر گرفته بودند. شهید باهنر ماه رمضان سال ۴۲ در شبستان مسجد جامع تهران منبر رفته بود؛ ساواکی ها هجوم می آورند و عده یی را همین طوری می گیرند؛ این پنج شش نفر هم جزو آنها بودند. خود شهید باهنر را هم همان وقت گرفتند و به زندان قزل قلعه بردند. از این افراد بازجویی می کنند، می بینند نه، اینها کاره یی نیستند و فعالیت مهمی ندارند؛ لذا آنها را رها می کنند. وقتی وسایل جیب آنها را می گردند، تقویمی از این شخصی که او را باز گردانده بودند، پیدا می کنند که در یکی از صفحات آن با خط بدی یک بیت شعر غلطِ عوامانه نوشته شده بود:
جمله بگویید از برنا و پیر
لعنت اللَّه رضا شاه کبیر
او نه شعار داده بود، نه این شعر را چاپ کرده بود، نه جایی آن را نقل کرده بود؛ فقط در تقویم جیبی اش این شعر عوامانه را نوشته بود. به همین جرم، او را شش ماه به زندان محکوم کردند!
بحث این نبود که کسی در جایی شعار بدهد، حرفی بزند یا در تریبونی اظهارنظری بکند. بنده سال ۵۰ در مشهد برای دانشجوها درس تفسیر می گفتم و اوایل سوره ی بقره - ماجراهای بنی اسرائیل - را تفسیر می کردم. بنده را به ساواک خواستند و گفتند چرا شما راجع به بنی اسرائیل حرف می زنید؟ گفتم آیه ی قرآن است؛ من دارم آیه ی قرآن را معنا و تفسیر می کنم. گفتند نه، این اهانت به اسرائیل است! درس تفسیر بنده را به خاطر تفسیر آیات بنی اسرائیل - چون اسم اسرائیل در آن بود - تعطیل کردند. اختناق در آن زمان عجیب بود؛ اما نه از طرف دولت امریکا، نه از سوی دولت فرانسه، و نه از طرف دولت های دیگر مطلقاً رژیم طاغوت به مخالفت با آزادی و دمکراسی متهم نشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
باید روی مسائل فکر کرد. عزیزان من! روی مسائل فکر کنید تا به نتیجه برسید. نهضت آزادفکری یی که من پیشنهاد کردم در دانشگاه و حوزه راه بیفتد، برای همین است. تریبون های آزاد بگذارند و با هم بحث کنند؛ منتها نه متعصبانه و لجوجانه و تحریک شده ی به وسیله ی جریانات سیاسی و احزاب سیاسی که فقط به فکر آینده ی کوتاه مدت و مقاصد خودشان هستند و برای انتخابات و امثال آن از جوان ها استفاده می کنند؛ بلکه برای پخته شدن، ورز خوردن و ورزیده شدن و با هدفِ آماده شدن برای ادامه ی این راه طولانی و دشوار، اما بسیار خوش عاقبت.

مربوط به :دیدار اعضای مجمع عمومی اتحادیه انجمن‌‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های کشور با رهبر انقلاب - 1384/01/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نباید آزادی را با ترویج فساد و نقض قوانین رسمی و خیانت اشتباه گرفت.

مربوط به :دیدار اعضای مجمع عمومی اتحادیه انجمن‌‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های کشور با رهبر انقلاب - 1384/01/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از دیدگاه اسلام، نیاز جامعه به آزادی مانند نیاز انسان به هوا، ضروری و حیاتی است

مربوط به :دیدار اعضای مجمع عمومی اتحادیه انجمن‌‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های کشور با رهبر انقلاب - 1384/01/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ما جامعه‌ای می‌خواهیم که در پرتو آزادی اندیشه و بیان، رشد و شکوفایی همگانی را تضمین کند.

مربوط به :دیدار اعضای مجمع عمومی اتحادیه انجمن‌‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های کشور با رهبر انقلاب - 1384/01/25
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از دیدگاه اسلام، نیاز جامعه به آزادی مانند نیاز انسان به هوا، ضروری و حیاتی است و ما جامعه‌ای می‌خواهیم که در پرتو آزادی اندیشه و بیان، رشد و شکوفایی همگانی را تضمین کند که این مسأله‌ باید در حرکت دانشجویی مورد توجه قرار داشته باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش - 1383/11/19
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
راه انقلاب، راه آزادی، راه استقلال و راه دست‌یافتن به آرمانهای والای اسلامی است

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان استان همدان - 1383/04/16
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
انقلاب اسلامی دو موضوع را در این کشور نهادینه کرد: یکی، آزادی و دیگری، استقلال

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1382/11/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزادی یعنی ملت ما در چارچوب قانونِ خود مسؤولان کشور را انتخاب میکند. این مهمترین شاخه آزادی در کشور ماست.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1382/11/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز در کشور ما آزادی فکر و آزادی بیان به‌طور کامل وجود دارد

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1382/11/24
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آزادی یعنی ملت ما در چارچوب قانونِ خود - و نه قانون تحمیلی دیگران - مسؤولان کشور را انتخاب میکند. اگر از عملکرد آنها راضی بود، این انتخاب را ادامه میدهد؛ اگر راضی نبود، آنها را کنار میگذارد و دیگران را انتخاب میکند. این مهمترین شاخه آزادی در کشور ماست. امروز در کشور ما آزادی فکر و آزادی بیان به‌طور کامل وجود دارد؛ حالا رادیوهای بیگانه برخلاف این بگویند؛ خودِ ملت میبیند. کسانی هستند که نه نظام را قبول دارند، نه دولت را قبول دارند، نه رهبری را قبول دارند؛ اما صحبت میکنند و نظرات خود را میگویند؛ کسی هم به کار آنها کاری ندارد. امروز هیچ‌کس به‌خاطر این‌که طبق عقیده خود حرف زده است، مورد مؤاخذه دستگاه نیست. البته آنها باز هم ناراضیاند و نارضایتیشان به‌خاطر این است که مردم به حرف آنها گوش نمیدهند. این تقصیر کسی نیست؛ مردم آنها را دوست ندارند و از آنها خاطره خوشی در ذهنشان نیست. مردم اشباه و نظایر آنها را در گذشته نزدیکِ از اوّل انقلاب تا الان دیده‌اند؛ لذا به آنها اطمینان ندارند؛ این تقصیر کسی نیست. بنابراین آزادی وجود دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش - 1382/11/19
عنوان فیش : حقوق بشر, آزادی, لیبرال دموکراسی, سوء استفاده از مفاهیم شریف, بلندگوهای صهیونیستی و استکباری, رسانه‌های بیگانه (مخاطب)
کلیدواژه(ها) : حقوق بشر, آزادی, لیبرال دموکراسی, سوء استفاده از مفاهیم شریف, بلندگوهای صهیونیستی و استکباری, رسانه‌های بیگانه (مخاطب)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
چه كسی امروز نمی‌داند كه مساله‌ی حقوق بشر و آزادی و دمكراسی و دیگر حرفهایی كه از دهان بلندگوهای بیگانه خارج می‌شود، حرفهای پوچ و بهانه‌های واهی بیش نیست؟ این را همه می‌دانند.

مربوط به :دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر انقلاب - 1382/10/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نظام اسلامی به صورت مبنایی و به معنای حقیقی کلمه به آزادی معتقد است و رشد و تعالی فردی و اجتماعی را در فضای آزاد امکان پذیر می داند ضمن آنکه به موازات این حقیقت باید مراقب بود برخی کج روی ها و هرج و مرج طلبی ها بظاهر فرهنگی، آزادی جامعه را سلب نکند و فضای رشد عمومی را مختل نسازد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین - 1382/09/26
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دموکراسىِ غربی... منطقی برای خودش دارد. آن منطق پایه‌ی مشروعیت حکومتها و نظامها را عبارت از رأی اکثریت میداند. مبنای این فکر هم همان اندیشه‌ی لیبرالی است؛ اندیشه‌ی آزادىِ فردی، که هیچ قیدوبند اخلاقی ندارد، مگر حدّ و مرز ضرر رساندن به آزادی دیگران. تفکّر لیبرالیسمِ غربی این است: آزادىِ شخصی و فردىِ مطلق انسان در همه‌ی زمینه‌ها و در همه‌ی عرصه‌ها که تجلّیگاه آن در تشکیل نظام سیاسی کشور هم خواهد شد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1382/08/23
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر عدالت تأمین شد، حقوق انسان و کرامت بشری هم تأمین می‌شود و انسانها به حقوق و آزادی خود هم می‌رسند

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکل‌ها و جمعی از نخبگان دانشجویی - 1382/08/15
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آن شعار آزادیخواهی که معنا و مآل و خلاصه‌اش این باشد که امریکا حکومت دست‌نشانده خودش را بر این کشور مسلّط کند، آن شعار آزادیخواهی نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکل‌ها و جمعی از نخبگان دانشجویی - 1382/08/15
عنوان فیش : آزادی
کلیدواژه(ها) : آزادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آزاداندیشی یعنی آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصمیم گرفتن؛ ترجمه‌ای، تقلیدی و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی غرب حرکت نکردن