[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : مفاسد اقتصادی کلیدواژه(ها) : مفاسد اقتصادی نوع(ها) : جستار متن فیش : قوّه مجریّه و قوّه قضاییّه و قوّه مقنّنه در مبارزه با فساد، در مبارزه با رشوهخواری و در مبارزه با افراد دارای نیّات سوء با هم رقابت کنند. رقابتِ صحیح این است. این رقابت، توصیه من است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : افکار عمومی کلیدواژه(ها) : افکار عمومی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه که الان در عراق اتّفاق افتاده است، در حقیقت یک قضیه نیست بلکه چهار قضیه است. آمریکاییها و انگلیسیها و تبلیغاتچیهایشان میخواهند سرهمبندی کنند، این را بهصورت یک قضیهی بسیط درآورند و در افکار عمومی یک «آری» یا «نه» برای آن درست کنند، لکن بیخود تلاش میکنند. چهار قضیه است؛ یک قضیه نیست. همین دیروز یا پریروز بود که پیامی از «بوش» و «بلر» خطاب به مردم عراق پخش شد. البته مردم عراق برق نداشتند و بیچارهها نتوانستند بگیرند. مضمون پیام این بود که ما به عراق آمدیم تا شما را آزاد کنیم! قضیه را خلاصه میکنند در اینکه ما آمدهایم شما را آزاد کنیم و از دست صدّام نجات دهیم. در همین یک جمله حرفِ آقایان دو خبطِ بزرگ وجود دارد: یکی این است که میگویند ما آمدیم شما را آزاد کنیم؛ یعنی ملت عراق توانایی و قدرت و عُرضهی این کار را ندارد و باید ما برایشان این کار را بکنیم. این خبط بسیار بزرگی است. دوم اینکه همین حرف هم دروغ بود؛ چون برای آزادی یک ملت، آتش و بمب و موشک روی سرش نمیریزند و به این بهانه که میخواهیم پادگان نظامی را از بین ببریم، شهرها، روستاها و مناطق تجّمع را اینطور ویران نمیکنند و این فجایع را - که اشارهی کوتاهی خواهم کرد - پیش نمیآورند. قضیه، آزاد کردن مردم عراق نیست. چهار قضیه است که باید از هم تفکیک کرد. یکی مسألهی سقوط صدّام است. یک مزاحمت و تضادی بین منافع صدّام و منافع هیأت حاکمهی آمریکا پیش آمد که به درگیری و کشمکش انجامید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : انزوای سیاسی کلیدواژه(ها) : انزوای سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز آمریکا در دنیا از لحاظ سیاسی منزوی است. این فرمول و راه حلّ آمریکایی را که انتصاب یک سرلشکر باز نشسته است، تقریباً هیچ دولتی در دنیا - مگر همان دو سه نفر از خودشان - قبول نکرد. دولتهای عربی، اسلامی و اروپایی آن را رد کردند. سومین شکست آمریکاییها، شکستِ ابهّت نظامی آنهاست، چون وانمود کرده بودند که میتوانند ظرف سه یا چهار روز بر نیروهای عراقی مسلّط شوند. بالاخره معلوم شد که نه با سه روز و چهار روز بلکه با بیشتر از آن هم قدرت تسلّط پیدا نمیکنند و اگر نیروهای عراقی میجنگیدند، حالا حالاها این قضایا ادامه پیدا میکرد و معلوم هم نبود که سرانجام، بر اثر کثرت تلفات، حتّی پیروزی نظامی به دست آورند. عراقیها در آن هنگامی که باید بجنگند، نجنگیدند.این، جای سؤال و ابهام است! همانطور که گفتم، ما قضاوتی نداریم؛ اما این از سؤالهایی است که جواب آن در آینده معلوم خواهد شد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : منافع ملی کلیدواژه(ها) : منافع ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه که الان در عراق اتّفاق افتاده است، در حقیقت یک قضیه نیست بلکه چهار قضیه است. آمریکاییها و انگلیسیها و تبلیغاتچیهایشان میخواهند سرهمبندی کنند، این را بهصورت یک قضیهی بسیط درآورند و در افکار عمومی یک «آری» یا «نه» برای آن درست کنند، لکن بیخود تلاش میکنند. چهار قضیه است؛ یک قضیه نیست. همین دیروز یا پریروز بود که پیامی از «بوش» و «بلر» خطاب به مردم عراق پخش شد. البته مردم عراق برق نداشتند و بیچارهها نتوانستند بگیرند. مضمون پیام این بود که ما به عراق آمدیم تا شما را آزاد کنیم! قضیه را خلاصه میکنند در اینکه ما آمدهایم شما را آزاد کنیم و از دست صدّام نجات دهیم. در همین یک جمله حرفِ آقایان دو خبطِ بزرگ وجود دارد: یکی این است که میگویند ما آمدیم شما را آزاد کنیم؛ یعنی ملت عراق توانایی و قدرت و عُرضهی این کار را ندارد و باید ما برایشان این کار را بکنیم. این خبط بسیار بزرگی است. دوم اینکه همین حرف هم دروغ بود؛ چون برای آزادی یک ملت، آتش و بمب و موشک روی سرش نمیریزند و به این بهانه که میخواهیم پادگان نظامی را از بین ببریم، شهرها، روستاها و مناطق تجّمع را اینطور ویران نمیکنند و این فجایع را - که اشارهی کوتاهی خواهم کرد - پیش نمیآورند. قضیه، آزاد کردن مردم عراق نیست. چهار قضیه است که باید از هم تفکیک کرد. یکی مسألهی سقوط صدّام است. یک مزاحمت و تضادی بین منافع صدّام و منافع هیأت حاکمهی آمریکا پیش آمد که به درگیری و کشمکش انجامید. آنها قویتر بودند و صدّام را ساقط کردند؛ این یک قضیه است. در مورد این قضیه، ما موضع روشنی داریم که این موضع را هم عرض خواهم کرد. موضع ما در مورد هر یک از این چهار قضیه، روشن است. قضایا را تفکیک میکنیم تا موضع نظام جمهوری اسلامی که برخاسته از فکر و تدبیر اسلامی و رعایت مصالح و منافع کشور است، معلوم شود. پس یکی مسألهی سقوطِ صدام است. مسألهی دوم که در عراق اتّفاق افتاده و باز هم ادامه دارد، فجایعی است که نسبت به ملت عراق پیش آمده است. این غیر از مسألهی سقوط صدّام است و حکم دیگری دارد. موضع ما در این مورد هم گفته خواهد شد. قضیهی سوم این است که از طرف نیروهای بیگانه به یک کشور مستقل تجاوز و تعرّض نظامی شده است به بهانههای مختلفی مثل اینکه سلاح کشتار جمعی دارند، از تروریسم حمایت میکنند و غیره. این بهانهها را همیشه و همهجا میتوان پشت بلندگوها گفت. این بهانهها مجوّز تهاجم نظامی به یک کشور و شکستن مرزهای آن نیست. در این مورد هم موضعمان را عرض میکنیم. مسألهی چهارم، ادارهی آیندهی عراق است که برای آن هم نقشه و طرح و برنامه و خیالهای خامی در ذهنهایشان میگذرانند. این هم یک مسألهی جداگانه است. هر کدام از این مسائل، حکمی دارد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : منافع ملی کلیدواژه(ها) : منافع ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : نمازگزاران عزیز! آنچه به شما در خطبهی دوم عرض میکنم، این است که تقوای الهی را در همهی شؤون رفتار و اعمال و گفتار خود در نظر بگیرید. این را هم بدانید که مسؤولان کشور در همهی زمینهها و در همین زمینهای که بحث آن در خطبهی اوّل گذشت، همهی همّتشان این است که خطّ اهداف اسلامی را که منطبق با مصالح مردم و منافع کشور است، با دقّت تشخیص دهند و دنبال کنند. ازخدای متعال میخواهیم که آنها را در این کار موفّق کند و بتوانند در همهی زمینهها و صحنهها آنچه را که وظیفهی آنها و مطابق مصالح کشور و منافع ملت است، انشاءاللَّه پیگیری و دنبال کنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : لیبرال دموکراسی کلیدواژه(ها) : لیبرال دموکراسی نوع(ها) : جستار متن فیش : ملت عراق از چالهی صدّام بیرون نیامد که به چاه یک دیکتاتور نظامی آمریکایی بیفتد. حتّی اگر یک فرد عراقی را هم به این شکل بگمارند، یقیناً مردم او را هم قبول نمیکنند. بههرحال، ما این وضعیتی را که الآن مطرح میکنند، تجاوز دیگری به حریم اسلام و مسلمین میدانیم: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا». پیروزی نظامی آن هم با شک و شبهههایی که در آن وجود دارد، دلیل پیروزی نهایی نیست. آمریکاییها در این قضیه خسارتهایی هم دیدهاند و شکستهایی نیز متحمّل شدهاند. الآن البته شاید ندانند و نتوانند، اما یقیناً در آیندهی نزدیک آثار این شکستها را خواهند دید. آنها چهار شکست عمده داشتهاند: شکست اوّل آنها در شعار دمکراسی و آزادی غربی است. همین لیبرال دمکراسیای که اینگونه در دنیا ترویج میکنند، با این کار شکست خورد. آنها نشان دادند که لیبرال دمکراسی نمیتواند یک ملت را به آن جایی برساند که به معنای حقیقی کلمه به آزادی انسان معتقد باشند. آن تفکّر وقتی منافع مادّیاش اقتضا کند، حاضر است آزادی و جان و حقّ انتخاب انسانها را راحت لگد مال کند. اگر آمریکاییها راست میگویند و طرفدار دمکراسی هستند، باید همین الآن عراق را ترک کنند و بیرون بروند. شما میخواستید صدّام را از قدرت به زیر بکشید؛ به زیر آمد. الآن در عراق چه کار دارید؟! اگر راست میگویند و دمکراسی و حقوق ملتها را قبول دارند، باید بیدرنگ نظامیها را از عراق خارج کنند و هیچ دخالتی هم در امور عراق نکنند؛ اما معلوم است که چنین چیزی اتّفاق نمیافتد. آمریکاییها از لحاظ ایدئولوژی هم شکست خوردند و شعارهایشان دروغ از آب درآمد؛ این را مردم دنیا هم فهمیدند و در شعارهایی که دادند، معلوم شد که مردم دروغگویی آمریکاییها را فهمیدهاند. ده پانزده شعار از شعارهای مردم دنیا را که در راهپیماییهای گوناگون، مردم یا به زبان گفتهاند و یا روی تابلوها و پلاکاردها نوشتهاند، برای بنده جمع کردند که همهاش نشاندهندهی این است که مردم دنیا درست آن حقیقت قضیه را درک کردهاند. تعدادی از شعارها اینهاست: «این جنگ، جنگ نفت است، نه آزادی و حقوق بشر»؛ «این جنگ برای نجات اقتصاد ورشکستهی آمریکاست»؛ «این جنگ یک اشغال متجاوزانهی هیتلری است»؛ «محور شرارت، آمریکا، انگلیس و اسرائیلند». مردم دنیا اینها را شعار میدادند، نه مردم تهران. اینها شعارهایی است که ملت ایران آنها را با روشنبینی خودش از مدّتها پیش لمس کرده بود؛ امروز مردم دنیا اینها را فهمیدهاند و افکار عمومی دنیا همینها را تکرار میکنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :حق و مرضی خدا بودن رقابت مسئولان در خدمت رسانی به مردم کلیدواژه(ها) : کارگزاران نظام, خدمت به مردم نوع(ها) : قرآن متن فیش : این [مسئله کوشش همگانی برای خدمترسانی به مردم و نشان دادن کارآمدیِ نظام در عمل.] وظیفه است و من عرض کردم که مسؤولان کشور، امسال را سال رقابت در این کار بدانند. این رقابت، حقّ است. این رقابت، درست است و مورد رضای خداست. «فاستبقوا الخیرات(1)». رقابت هم به این است که هرکدام از بخشها، واحدهای گوناگونشان را در سرتاسر کشور به این مسابقهی بزرگ فرا بخوانند. قوّه قضاییّه، دادگستریهای سرتاسر کشور را به این رقابت فرا بخواند تا پس از گذشت چند ماه یا یک سال بتوانند یک محاسبه و ارزیابی بکنند و ببینند که کدامیک از دادگستریهای کشور بیشتر توانسته است پاسخ شکایات مردم را بدهد، به دردهای آنها برسد، اطمینان آنها را جلب نماید و پروندهها را به بهترین وجه مختومه کند؛ این یک امتیاز بشود. هرکدام از وزارتهای مختلف، بخشهای گوناگونی را که در سرتاسر کشور دارند، به این رقابت دعوت کنند و آنها هم همین مقایسه را انجام دهند. خودِ مجموعه هیأت دولت بین وزارتخانههای مختلف همین مسابقه را برگزار کند، آنها را دعوت نماید و معلوم شود که در میان این بیست و چند وزارتخانه، کدام یک آمار صحیح و دقیق و روشنتری در خدمترسانی به مردم دارد و آن یک امتیاز باشد. این را به مردم هم بگویند. نمایندگان، چه افرادشان و چه مجموعههایشان، در داخل مجلس ببینند کدام طرح، کدام لایحه و کدام قانون برای مردم مفیدتر است و مشکلات و گرههای مردم را بهتر و زودتر باز میکند، آن را جلو بیندازند و در این کار با هم مسابقه دهند. این یک رقابت مشروع، صحیح و مرضیّ خداوند متعال میشود. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 148 وَلِكُلٍّ وِجهَةٌ هُوَ مُوَلّيها ۖ فَاستَبِقُوا الخَيراتِ ۚ أَينَ ما تَكونوا يَأتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ ترجمه : هر طایفهای قبلهای دارد که خداوند آن را تعیین کرده است؛ (بنابراین، زیاد در باره قبله گفتگو نکنید! و به جای آن،) در نیکیها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید! هر جا باشید، خداوند همه شما را (برای پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز،) حاضر میکند؛ زیرا او، بر هر کاری تواناست. 1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 48 وَأَنزَلنا إِلَيكَ الكِتابَ بِالحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَينَ يَدَيهِ مِنَ الكِتابِ وَمُهَيمِنًا عَلَيهِ ۖ فَاحكُم بَينَهُم بِما أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم عَمّا جاءَكَ مِنَ الحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلنا مِنكُم شِرعَةً وَمِنهاجًا ۚ وَلَو شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُم أُمَّةً واحِدَةً وَلٰكِن لِيَبلُوَكُم في ما آتاكُم ۖ فَاستَبِقُوا الخَيراتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرجِعُكُم جَميعًا فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم فيهِ تَختَلِفونَ ترجمه : و این کتاب [= قرآن] را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که کتب پیشین را تصدیق میکند، و حافظ و نگاهبان آنهاست؛ پس بر طبق احکامی که خدا نازل کرده، در میان آنها حکم کن! از هوی و هوسهای آنان پیروی نکن! و از احکام الهی، روی مگردان! ما برای هر کدام از شما، آیین و طریقه روشنی قرار دادیم؛ و اگر خدا میخواست، همه شما را امت واحدی قرارمیداد؛ ولی خدا میخواهد شما را در آنچه به شما بخشیده بیازماید؛ (و استعدادهای مختلف شما را پرورش دهد). پس در نیکیها بر یکدیگر سبقت جویید! بازگشت همه شما، به سوی خداست؛ سپس از آنچه در آن اختلاف میکردید؛ به شما خبر خواهد داد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :حضور آمریکا در عراق، تجاوز به حریم اسلام و مسلمین کلیدواژه(ها) : دخالتهای آمریکا نوع(ها) : قرآن متن فیش : ملت عراق از چالهی صدّام بیرون نیامد که به چاه یک دیکتاتور نظامی آمریکایی بیفتد. حتّی اگر یک فرد عراقی را هم به این شکل بگمارند، یقیناً مردم او را هم قبول نمیکنند. بههرحال، ما این وضعیتی را که الان مطرح میکنند، تجاوز دیگری به حریم اسلام و مسلمین میدانیم: «و لن یجعل اللَّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا(1)». 1 ) سوره مبارکه النساء آیه 141 الَّذينَ يَتَرَبَّصونَ بِكُم فَإِن كانَ لَكُم فَتحٌ مِنَ اللَّهِ قالوا أَلَم نَكُن مَعَكُم وَإِن كانَ لِلكافِرينَ نَصيبٌ قالوا أَلَم نَستَحوِذ عَلَيكُم وَنَمنَعكُم مِنَ المُؤمِنينَ ۚ فَاللَّهُ يَحكُمُ بَينَكُم يَومَ القِيامَةِ ۗ وَلَن يَجعَلَ اللَّهُ لِلكافِرينَ عَلَى المُؤمِنينَ سَبيلًا ترجمه : منافقان همانها هستند که پیوسته انتظار میکشند و مراقب شما هستند؛ اگر فتح و پیروزی نصیب شما گردد، میگویند: مگر ما با شما نبودیم؟ (پس ما نیز در افتخارات و غنایم شریکیم!) «و اگر بهرهای نصیب کافران گردد، به آنان میگویند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسلیم در برابر مؤمنان، تشویق نمیکردیم؟ (پس با شما شریک خواهیم بود!)» خداوند در روز رستاخیز، میان شما داوری میکند؛ و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : مردم ایران, لیبرال دموکراسی, آزادی کلیدواژه(ها) : مردم ایران, لیبرال دموکراسی, آزادی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : لیبرال دمکراسی نمیتواند یک ملت را به آن جایی برساند که به معنای حقیقی کلمه به آزادی انسان معتقد باشند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : حق الناس کلیدواژه(ها) : حق الناس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بالاترین حقوق مردم، حقّ حیات و زندگی کردن است مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ملتی با این سابقه، با این تاریخ، با این رجال و با این مردان علمی و سیاسی. چطور انسانی حاضر است اینقدر بیشرمانه حرف بزند و یک ملت را متّهم کند به نتوانستن. ما این را نادیده گرفتن حقوق ملت عراق میدانیم و آن را محکوم میکنیم و بههیچوجه دیکتاتوری جدیدی را برای عراق نمیپذیریم. خود ملت عراق هم این مسئله را قبول نمیکند. ملت عراق از چالهی صدّام بیرون نیامد که به چاه یک دیکتاتور نظامی آمریکایی بیفتد. حتّی اگر یک فرد عراقی را هم به این شکل بگمارند، یقیناً مردم او را هم قبول نمیکنند. بههرحال، ما این وضعیتی را که الآن مطرح میکنند، تجاوز دیگری به حریم اسلام و مسلمین میدانیم: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا». پیروزی نظامی آن هم با شک و شبهههایی که در آن وجود دارد، دلیل پیروزی نهایی نیست. آمریکاییها در این قضیه خسارتهایی هم دیدهاند و شکستهایی نیز متحمّل شدهاند. الآن البته شاید ندانند و نتوانند، اما یقیناً در آیندهی نزد یک آثار این شکستها را خواهند دید. آنها چهار شکست عمده داشتهاند: شکست اوّل آنها در شعار دمکراسی و آزادی غربی است. همین لیبرال دمکراسیای که اینگونه در دنیا ترویج میکنند، با این کار شکست خورد. آنها نشان دادند که لیبرال دمکراسی نمیتواند یک ملت را به آن جایی برساند که به معنای حقیقی کلمه به آزادی انسان معتقد باشند. آن تفکّر وقتی منافع مادّیاش اقتضا کند، حاضر است آزادی و جان و حقّ انتخاب انسانها را راحت لگد مال کند. اگر آمریکاییها راست میگویند و طرفدار دمکراسی هستند، باید همین الآن عراق را ترک کنند و بیرون بروند. شما میخواستید صدّام را از قدرت به زیر بکشید؛ به زیر آمد. الآن در عراق چه کار دارید؟! اگر راست میگویند و دمکراسی و حقوق ملتها را قبول دارند، باید بیدرنگ نظامیها را از عراق خارج کنند و هیچ دخالتی هم در امور عراق نکنند؛ اما معلوم است که چنین چیزی اتّفاق نمیافتد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : نهضت خدمترسانی کلیدواژه(ها) : نهضت خدمترسانی نوع(ها) : جستار متن فیش : مسألهی دیگر را به صورت کوتاه عرض میکنم که به نظر من برای ما ملت ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و آن رعایت توصیهای است که در اوّلِ سال به همهی مسئولان و همهی مردم عرض کردم: مسألهی کوشش همگانی برای خدمترسانی به مردم و نشان دادن کارآمدیِ نظام در عمل. ما به نام اسلام حرف میزنیم و به نام اسلام عمل میکنیم. اگر ضعف و نقصی در کار ما باشد، زیان آن را فقط خود ما نمیبینیم، بلکه اسلام هم زیان میبیند و دشمن هم از همین نکتهی بسیار دقیق و ظریف حدّ اکثر سوءاستفاده را میکند. مسئولان نظام و مردان کارآمدِ جمهوری اسلامی توانایی آن را دارند که با امکانات وسیعی که این کشور دارد- چه امکانات انسانی کمنظیر و چه امکانات مادّی فوقالعادهی ما- همهی مشکلات کشور، نه فقط مشکلات اقتصادی بلکه مشکلات اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی را هم به بهترین شیوه حل کنند. مردانی که در رأس کارها هستند، همهی این مشکلات را با جدیّت، با همّت، با همدلی و با پرداختن به مسائل اصلی میتوانند حل کنند و این کار باید مورد توجّه مسئولان کشور قرار گیرد و ملت عزیز و آگاه و هوشمند و نجیب ما باید این را از مسئولان کشور در بخشهای مختلف، چه قوّهی مجریّه، چه قوّهی قضائیّه، چه قوّهی مقنّنه و چه نهادهای گوناگونی که وابسته به بخشی از تشکیلات حکومتی هستند، بخواهد. این وظیفه است و من عرض کردم که مسئولان کشور، امسال را سال رقابت در این کار بدانند. این رقابت، حقّ است. این رقابت، درست است و مورد رضای خداست. «فاستبقوا الخیرات». رقابت هم به این است که هرکدام از بخشها، واحدهای گوناگونشان را در سرتاسر کشور به این مسابقهی بزرگ فرابخوانند. قوّهی قضائیّه، دادگستریهای سرتاسر کشور را به این رقابت فرابخواند تا پس از گذشت چند ماه یا یک سال بتوانند یک محاسبه و ارزیابی بکنند و ببینند که کدام یک از دادگستریهای کشور بیشتر توانسته است پاسخ شکایات مردم را بدهد، به دردهای آنها برسد، اطمینان آنها را جلب نماید و پروندهها را به بهترین وجه مختومه کند؛ این یک امتیاز بشود. هرکدام از وزارتهای مختلف، بخشهای گوناگونی را که در سرتاسر کشور دارند، به این رقابت دعوت کنند و آنها هم همین مقایسه را انجام دهند. خودِ مجموعهی هیئت دولت بین وزارتخانههای مختلف همین مسابقه را برگزار کند، آنها را دعوت نماید و معلوم شود که در میان این بیست و چند وزارتخانه، کدام یک آمار صحیح و دقیق و روشنتری در خدمترسانی به مردم دارد و آن یک امتیاز باشد. این را به مردم هم بگویند. نمایندگان، چه افرادشان و چه مجموعههایشان، در داخل مجلس ببینند کدام طرح، کدام لایحه و کدام قانون برای مردم مفیدتر است و مشکلات و گرههای مردم را بهتر و زودتر باز میکند، آن را جلو بیندازند و در این کار باهم مسابقه دهند. این یک رقابت مشروع، صحیح و مرضیّ خداوند متعال میشود. مردم هم لمس میکنند و میفهمند که به آنها خدمت میشود. دستگاههای مختلف در کارهای مشترکشان همین رقابت را داشته باشند. قوّهی مجریّه و قوّهی قضائیّه و قوّهی مقنّنه در مبارزه با فساد، در مبارزه با رشوهخواری و در مبارزه با افراد دارای نیّات سوء باهم رقابت کنند. رقابتِ صحیح این است. این رقابت، توصیهی من است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : در این قضیهی اوّل که قضیهی سقوط صدّام به وسیلهی نیروهای متجاوز آمریکایی و انگلیسی است، موضع و جمعبندی ما این است: ما به هیچکدام از دو ظالم کمک نکردیم. از سقوط صدّام هم خیلی خوشحالیم و ملت ما هم خوشحال است. بیطرف بودیم، همچنان که ملت عراق بیطرف بود و خوشحالیم، همچنان که ملت عراق خوشحال است. قضیهی دوم، فجایعی است که در این مدت در عراق نسبت به مردم واقع شده است. این فجایع چیزهایی نیست که گم شود. ببینید! از جنگ ویتنام بیست و هفت سال گذشته و خیلی چیزها هم فراموش شده است؛ اما فجایعی که آمریکاییها در آن جنگ نسبت به مردم انجام دادند، فراموش نمیشود. دربارهی آن چقدر فیلمها میسازند و چقدر ماجراها ذکر میکنند! تهاجم به مردم در یاد مردم دنیا و وجدان عمومی دنیا همیشه زنده میماند. بالاترین حقوق مردم، حقّ حیات و زندگی کردن است. این آقایان به عنوان مدافعان حقوق بشر آمدند و با این بمبارانها حقّ حیات را از مردم این شهرها گرفتند. بیش از هزار موشک کروز، هزاران بمب بسیار سنگین و آتشهای بیشمار توپخانه از طرق مختلف، مرتّب روی بصره، ناصریه، دیوانیه، حلّه، بغداد و شهرهای دیگر ریخته شد. این مردم در این شهرها زندگی میکنند. مامیدانیم معنای بمباران شدن چیست. ما خودمان بمباران شدهایم. ما خودمان در این تهران، در دزفول و در شهرهای دیگر موشکباران شدهایم. مگر شوخی است که به یک شهر در طول یک ساعت دهها یا صدها موشک بزنند؟! میگویند ما میخواستیم اهداف نظامی را از بین ببریم. مگر چقدر هدف نظامی در عراق وجود دارد که بایستی با بیش از هزار موشک کروز و بیش از هزاران بمب آنها را نابود کرد؟! اینها مردم را نابود کرد؛ محیط رعب و وحشت برای مردم به وجود آورد، بچههای مردم ترسیدند، بچههای مردم کشته شدند و بچههای مردم بیغذا ماندند. کسانی معنای این حرف را میفهمند که بچهی کوچک شیری در خانه داشته باشند و شیر نداشته باشند؛ مادر غذا نداشته باشد، آب سالم که به این بچه بدهند، نداشته باشند. اینها معنای این حرف را میفهمند. چقدر بچهی کوچک دلِ پدر و مادرها را با گریههای خود خون کردند! چقدر جوان در این بیمارستانها خوابیدند که زخمشان بسته نشد! چقدر از عزیزان از خانوادهها گرفته شدند! اینها مگر کم است؟! بعد، اهانت به مردم و به خانههای آنها وارد شدن! این منظرهها دل انسان را آتش میزند. به صرف یک تهمت یا یک گمان باطل، وارد خانهی یکی بشوند، جلوِ زن و بچهاش سر مرد را بپوشانند، چشمها و دستهایش را ببندند و به او اهانت روا دارند و او را تهدید کنند. اینها مگر چیز کمی است؟! سربازان بیگانه دستهای مردان عرب را از پشت بستند، سرهایشان را با کوفیههایشان بستند، روی زمین دمر دراز کردند، به رو خواباندند و با تفنگ بالای سرشان ایستادند. اینها مگر کم مصیبتی است؟! اینها مگر جبران شدنی است؟! این هم یک ماجرای بسیار مهمّ است. سرباز آمریکایی زنان محجّبهی عرب را بازرسی کند؛ جوان آمریکایی که معلوم نیست کیست و از کجا آمده، بیاید زن عرب را که با مقنعه و پوشیه و عبا سر تا پا پوشیده شده، بازرسی کند که مبادا بمب داشته باشد! اینها حقوق بشر است، احترام به انسانهاست و احترام به آزادی انسان است که این دروغگوها ادّعا میکنند؟! با عذرخواهی هم نمیشود اینها را تمام کرد. زدند، گفتند: ببخشید؛ اشتباه کردیم! در افغانستان هم همینطور است. از اوّلِ جنگ افغانستان بارها اتّفاق افتاده است. همین چند روز قبل یک بار اتّفاق افتاد. میزنند و با بمب جمعیتی را تارومار میکنند و بعد میگویند: ببخشید؛ اشتباه کردیم! با «ببخشید، اشتباه کردیم» جنایتها پاک میشود؟ این قضیهی دوم است و ما این قضیهی دوم را بهشدّت محکوم میکنیم؛ با ملت عراق همدردی میکنیم؛ متجاوز را محکوم میکنیم و اگر مدّعی حقوق بشر باشد، او را دروغگو میدانیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : نفهمیدن موقعیت و نشناختن زمان، کار بعدی آنهاست. این را تقریباً همهی دنیا، حتّی دولتها محکوم کردند و گفتند این کار نشدنی است. ما که موضعمان کاملاً روشن است و عرض خواهم کرد. این کار غلطاندرغلط است. آن حاکم نه خارجی باید باشد، نه نظامی و نه صهیونیست؛ بلکه باید برگزیدهی خودِ مردم عراق و بدون اتّکاء به پشتیبانی قدرتهای متجاوز باشد. مردم عراق چنین کسی را میخواهند. البته آمریکاییها پیش خودشان همهی حسابها را کردهاند. فکر میکنند که ما این شخص را نصب میکنیم، بعد زمام امور را در دست میگیریم و کمکهایی هم میکنیم و سپس فرهنگ مردم را عوض میکنیم؛ یعنی آموزش و پرورش را قبضه میکنیم. به خیال خودشان در افغانستان هم همین کار را میکنند. آمریکاییها در یکی از کشورهای آسیایی چندین تُن کتاب دبستانی به زبان فارسی و پشتو برای افغانستان چاپ کردند که در دبستانهای افغانستان پخش کنند، تا چهرهی آمریکا در خلال این درسها برای بچههای افغانی چهرهی زشتی جلوه نکند و فرهنگ و دید و نگاه تاریخی افغانها بهکلّی طور دیگری شکل بگیرد. این فکر را به خیال خودشان برای عراق هم میخواهند بکنند. این کار قطعاً با نتیجهی مطلوب آنها شکل نخواهد گرفت. در بین معلّمان و مردم آنقدر عمق جنایات و دشمنی آمریکاییها زیاد است که یقیناً به نسل بعد و نسلهای بعدی منتقل خواهد شد. بنابراین قضیهی چهارم با مسائل قبلی یکی نیست؛ یعنی اگر این کار را هم نمیکردند، آن تجاوز به جای خود محفوظ و گناه و خطای بزرگ بود. اگر آن تجاوز را هم نمیکردند، هر یک از این کارهای بعدی، مستقّلاً گناه و خطای بزرگ و اهانت به ملت عراق است. واقعاً انسان تعجّب میکند که اینها چطور حاضرند اینقدر وقاحت به خرج دهند و صریح در تلویزیون بگویند ملت عراق نمیتواند برای خودش حاکم معیّن کند! ملتی با این سابقه، با این تاریخ، با این رجال و با این مردان علمی و سیاسی. چطور انسانی حاضر است اینقدر بیشرمانه حرف بزند و یک ملت را متّهم کند به نتوانستن. ما این را نادیده گرفتن حقوق ملت عراق میدانیم و آن را محکوم میکنیم و به هیچ وجه دیکتاتوری جدیدی را برای عراق نمیپذیریم. خود ملت عراق هم این مسأله را قبول نمیکند. ملت عراق از چالهی صدّام بیرون نیامد که به چاه یک دیکتاتور نظامی آمریکایی بیفتد. حتّی اگر یک فرد عراقی را هم به این شکل بگمارند، یقیناً مردم او را هم قبول نمیکنند. بههرحال، ما این وضعیتی را که الان مطرح میکنند، تجاوز دیگری به حریم اسلام و مسلمین میدانیم: «و لن یجعل اللَّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا». پیروزی نظامی آن هم با شک و شبهههایی که در آن وجود دارد، دلیل پیروزی نهایی نیست. آمریکاییها در این قضیه خسارتهایی هم دیدهاند و شکستهایی نیز متحمّل شدهاند. الان البته شاید ندانند و نتوانند، اما یقیناً در آیندهی نزدیک آثار این شکستها را خواهند دید. آنها چهار شکست عمده داشتهاند: شکست اوّل آنها در شعار دمکراسی و آزادی غربی است. همین لیبرال دمکراسیای که اینگونه در دنیا ترویج میکنند، با این کار شکست خورد. آنها نشان دادند که لیبرال دمکراسی نمیتواند یک ملت را به آن جایی برساند که به معنای حقیقی کلمه به آزادی انسان معتقد باشند. آن تفکّر وقتی منافع مادّیاش اقتضا کند، حاضر است آزادی و جان و حقّ انتخاب انسانها را راحت لگد مال کند. اگر آمریکاییها راست میگویند و طرفدار دمکراسی هستند، باید همین الان عراق را ترک کنند و بیرون بروند. شما میخواستید صدّام را از قدرت به زیر بکشید؛ به زیر آمد. الان در عراق چه کار دارید؟! اگر راست میگویند و دمکراسی و حقوق ملتها را قبول دارند، باید بیدرنگ نظامیها را از عراق خارج کنند و هیچ دخالتی هم در امور عراق نکنند؛ اما معلوم است که چنین چیزی اتّفاق نمیافتد. آمریکاییها از لحاظ ایدئولوژی هم شکست خوردند و شعارهایشان دروغ از آب درآمد؛ این را مردم دنیا هم فهمیدند و در شعارهایی که دادند، معلوم شد که مردم دروغگویی آمریکاییها را فهمیدهاند. ده پانزده شعار از شعارهای مردم دنیا را که در راهپیماییهای گوناگون، مردم یا به زبان گفتهاند و یا روی تابلوها و پلاکاردها نوشتهاند، برای بنده جمع کردند که همهاش نشان دهندهی این است که مردم دنیا درست آن حقیقت قضیه را درک کردهاند. تعدادی از شعارها اینهاست: «این جنگ، جنگ نفت است، نه آزادی و حقوق بشر»؛ «این جنگ برای نجات اقتصاد ورشکستهی آمریکاست»؛ «این جنگ یک اشغال متجاوزانهی هیتلری است»؛ «محور شرارت، آمریکا، انگلیس و اسرائیلند». مردم دنیااینها را شعار میدادند، نه مردم تهران. اینها شعارهایی است که ملت ایران آنها را با روشنبینی خودش از مدّتها پیش لمس کرده بود؛ امروز مردم دنیا اینها را فهمیدهاند و افکار عمومی دنیا همینها را تکرار میکنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : انزوای آمریکا کلیدواژه(ها) : انزوای آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : آمریکاییها از لحاظ ایدئولوژی هم شکست خوردند و شعارهایشان دروغ از آب درآمد؛ این را مردم دنیا هم فهمیدند و در شعارهایی که دادند، معلوم شد که مردم دروغگویی آمریکاییها را فهمیدهاند. ده پانزده شعار از شعارهای مردم دنیا را که در راهپیماییهای گوناگون، مردم یا به زبان گفتهاند و یا روی تابلوها و پلاکاردها نوشتهاند، برای بنده جمع کردند که همهاش نشاندهندهی این است که مردم دنیا درست آن حقیقت قضیه را درک کردهاند. تعدادی از شعارها اینهاست: «این جنگ، جنگ نفت است، نه آزادی و حقوق بشر»؛ «این جنگ برای نجات اقتصاد ورشکستهی آمریکاست»؛ «این جنگ یک اشغال متجاوزانهی هیتلری است»؛ «محور شرارت، آمریکا، انگلیس و اسرائیلند». مردم دنیا اینها را شعار میدادند، نه مردم تهران. اینها شعارهایی است که ملت ایران آنها را با روشنبینی خودش از مدّتها پیش لمس کرده بود؛ امروز مردم دنیا اینها را فهمیدهاند و افکار عمومی دنیا همینها را تکرار میکنند. شکست دوم آنها شکست سیاسی است. امروز آمریکا در دنیا از لحاظ سیاسی منزوی است. این فرمول و راه حلّ آمریکایی را که انتصاب یک سرلشکر بازنشسته است، تقریباً هیچ دولتی در دنیا- مگر همان دو سه نفر از خودشان- قبول نکرد. دولتهای عربی، اسلامی و اروپایی آن را رد کردند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : نقاط ضعف جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : نقاط ضعف جمهوری اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما به نام اسلام حرف میزنیم و به نام اسلام عمل میکنیم. اگر ضعف و نقصی در کار ما باشد، زیان آن را فقط خود ما نمیبینیم، بلکه اسلام هم زیان میبیند و دشمن هم از همین نکتهی بسیار دقیق و ظریف حدّ اکثر سوءاستفاده را میکند. مسئولان نظام و مردان کارآمدِ جمهوری اسلامی توانایی آن را دارند که با امکانات وسیعی که این کشور دارد- چه امکانات انسانی کمنظیر و چه امکانات مادّی فوقالعادهی ما- همهی مشکلات کشور، نه فقط مشکلات اقتصادی بلکه مشکلات اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی را هم به بهترین شیوه حل کنند. مردانی که در رأس کارها هستند، همهی این مشکلات را با جدیّت، با همّت، با همدلی و با پرداختن به مسائل اصلی میتوانند حل کنند و این کار باید مورد توجّه مسئولان کشور قرار گیرد و ملت عزیز و آگاه و هوشمند و نجیب ما باید این را از مسئولان کشور در بخشهای مختلف، چه قوّهی مجریّه، چه قوّهی قضائیّه، چه قوّهی مقنّنه و چه نهادهای گوناگونی که وابسته به بخشی از تشکیلات حکومتی هستند، بخواهد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :تحولات عراق بعداز سقوط حکومت عثمانی کلیدواژه(ها) : تاریخ آسیا و آفریقا, عراق نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : عراق در قرن اخیر پُر از حوادث دشوار و خونین بوده است. بعد از سقوط حكومت عثمانی، انگلیسیها یك خانوادهی غیر عراقی را بهعنوان خانوادهی سلطنتی در عراق در رأس كار گذاشتند. در طول چند سال سه پادشاه از آنها پشت سر هم در رأس كار بود كه اوّلی مُرد، دومی در حادثهی مشكوكی كشته شد و سومی هم به دست مردم قطعه قطعه گردید. اینها را انگلیسیها سرِ كار گذاشته بودند. بعد، حكومتهای كودتایی یكی پس از دیگری روی كار آمدند. تقریباً ده سال- از سال سی و هفت تا چهل و هفت- هم حكومتهای كودتایی آمدند و رفتند. در سال چهل و هفت حكومت بعثیها سرِ كار آمد كه نفر اوّل این حكومت «احمد حسن البكر» و نفر دومش هم همین «صدّام» بود. پس ده سال هم آنها بودند. سه حكومت كودتایی و نظامی آمد كه عامل اوّلین حكومت كودتایی كشته شد، دومی در یك حادثهی مشكوك به قتل رسید و سومی هم از كار بركنار گردید. از سال چهل و هفت به اینطرف هم كه حدود سی و چند سال، بعثیها بر سرِ كار بودند كه سختترین دوران عراق را باید همین دوران، بخصوص دوران حكومت مستقل صدّام دانست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :پیوندها و تضادهای منافع آمریکا و عراق در جنگ تحمیلی کلیدواژه(ها) : تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ دفاع مقدس, تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, حمله آمریکا به عراق, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, صدام حسین, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : [در حمله آمریکا به عراق]قضیه، آزاد كردن مردم عراق نیست. چهار قضیه است كه باید از هم تفكیك كرد. یكی مسألهی سقوط صدّام است. یك مزاحمت و تضادی بین منافع صدّام و منافع هیئت حاكمهی آمریكا پیش آمد كه به درگیری و كشمكش انجامید. آنها قویتر بودند و صدّام را ساقط كردند؛ این یك قضیه است. در مورد این قضیه، ما موضع روشنی داریم كه این موضع را هم عرض خواهم كرد. موضع ما در مورد هریك از این چهار قضیه، روشن است. قضایا را تفكیك میكنیم تا موضع نظام جمهوری اسلامی كه برخاسته از فكر و تدبیر اسلامی و رعایت مصالح و منافع كشور است، معلوم شود. پس یكی مسألهی سقوطِ صدام است... در مورد مسألهی اوّل كه سقوط صدّام است، قضیه اساساً به این صورت است كه صدّام از اوّلِ كار با آمریكا هیچگونه تضاد منافع نداشت. البته در گزارشها هم هست، من این را نمیتوانم بهجد ادّعا كنم؛ لكن خود آمریكاییها ادّعا كردند كه سازمان«سیای آمریكا از اوّل در كودتای بعثیها در عراق در سال 1347 هجری شمسی نقش داشته است. ممكن است راست باشد و ممكن است راست نباشد. من نمیخواهم چیزی را كه یقین نداریم بگویم، لكن شكّی نیست كه بعد از آن، بخصوص بعد از قیام انقلاب اسلامی و تشكیل نظام جمهوری اسلامی، منافع اینها به هم گره خورد. قبل از آن هم نشستند با طاغوت ایران، محمّد رضا، توافق كردند. پیدا بود كه منافعشان به هم نزدیك است. بعد كه انقلاب به وجود آمد، منافع اینها مشترك شد. صدّام طمع ارضی به كشور ما داشت، آمریكا هم با تشكیل نظام جمهوری اسلامی مخالف بود و میخواست حكومت طاغوتیِ دستنشانده را برگرداند. این منافع باهم گره خوردند، لذا در سال 1359 وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد و صدّام در روز اوّل به همین تهران هجوم هوایی كرد، آمریكاییها از ساعت اوّل حتّی چشمغرّهای به او نرفتند و كمك خودشان را به او روز به روز بیشتر كردند. اینها چیزهای یقینی است، یعنی جای احتمال نیست. البته یك احتمال این است كه از قبل با آمریكا هماهنگ كرده بود. این را نمیتوانم ادّعا كنم، چون نمیدانم. البته در این زمینه گزارشهایی هست. در سفرهایی كه بنده در زمان ریاست جمهوری داشتم، بعضی از رؤسای كشورهای اسلامی به ما میگفتند كه او قبلًا با بعضی جاها هماهنگ كرده بود. بههرحال ما یقین نداریم. آنچه كه یقین داریم این است كه بعد از شروع جنگ، از طرف آمریكا حدّ اكثر حمایت نسبت به صدّام صورت گرفت و از صدّام حمایت كردند. حتّی سازمان ملل را زیر فشار خود به انحای مختلف به حمایت از صدّام وادار كردند. ما هشت سال این جنگ را تحمّل كردیم. صدّام به درد آمریكاییها خورد؛ چون توانست به نفع آنها هشت سال انقلاب اسلامی را به یك مسألهی داخلی خونین، یعنی جنگ، مشغول كند. خوب؛ جنگ همّ و اشتغال و توجّه ذهنی زیادی میطلبد. اگر انقلابِ یك كشوری در اوّلِ كار مبتلا به چنین جنگ خونینی نشود، مجال بازسازی و مجال كارهای بزرگ برای آن وجود دارد. صدّام هشت سال از بهترین اوقات ما را به نفع آمریكا مشغول كرد؛ برای اینكه منافعشان به هم گره خورده بود. بعد كه در سال 1369 صدّام به كویت حمله كرد، تضاد منافع پیدا شد و دیدند بلندپروازی این آدم طوری است كه منافع آمریكا را در منطقه به خطر میاندازد؛ چون حمله به كویت، حمله به منافع آمریكا بود. اگر جلوِ صدّام را نمیگرفتند، ممكن بود پس از آن به عربستان سعودی هم حمله كند. خودِ او این را همان وقت هم میگفت! میگفت من كویت را كه بگیرم، میروم جلو، تا امارات، تا بحرین و تا قطر و تا هرجا كه بشود! نیّت صدّام این بود. خوب؛ اینجا منافعشان با همدیگر تضاد پیدا كرد. از اینجا فشارهای سازمان مللی و تبلیغاتی علیه صدام شروع شد. صدّام آدمی نبود كه در مقابل آمریكا مقاومت كند. او حاضر بود كوتاه آمده و با آنها كنار بیاید، منتها آمریكاییها نمیتوانستند و صدّام معضلی برایشان بود. اگر آمریكاییها با او كنار میآمدند، رفقای خود را در خلیج فارس از دست میدادند. حكّام خلیج فارس حاضر نبودند كه آمریكا صدّام را مجدّداً و مثل سابق تقویت كند، چون میترسیدند. از طرف دیگر، اگر بنا بود آمریكا صدام را بهكلّی زیر فشار قرار دهد، منافعی كه در عراق هست از دست آمریكا میرفت. لذا تضادی برای آمریكا وجود داشت. عراق كشوری بااینهمه نفت، بااینهمه منابع و با حدود بیست میلیون جمعیت برای آمریكا در این نقطهی مهمّ خاورمیانه خیلی جذّاب بود. آمریكا میخواست در عراق حضور داشته باشد، فعالیت كند، چپاول كند، اما نمیتوانست. بهخاطر اینكه اگر با صدّام كنار میآمد، از آنطرف مشكل وجود داشت و اگر كنار نمیآمد، این منافع از دست او میرفت. این تضاد بین آمریكا و رژیم صدّام بتدریج شدّت گرفت. لذا در فكر رفتند كه بهگونهای صدّام را از میان بردارند، عراق را برای خود صاف و راحت كنند. این قضایا دنبال آن است. بنابراین اینكه آمریكاییها یا انگلیسیها ادّعا كنند كه ما آمدیم بهخاطر مردم عراق صدّام را برداشتیم، یك دروغ كاملًا مفتضح و آشكار است. این كار ابداً بهخاطر مردم عراق نبود. اینها صدّام را برداشتند، چون منافعشان با منافع صدّام تضاد پیدا كرد، و الّا آن وقتیكه منافعشان یكی بود، حمایتش هم میكردند؛ كمااینكه در دوران جنگ حمایت كردند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :مقاومت محمّد جهانآرا و ديگر جوانان در خرمشهر کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, شهید جهانآرا, خرمشهر نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : من مایلم اینجا یادی از «محمّد جهانآرا» شهید عزیزِ خرمشهر و شهدایی كه در خرمشهرِ مظلوم آنطور مقاومت كردند بكنم. آنروزها بنده در اهواز از نزدیك شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلّحی نداشت؛ نه كه صد و بیست هزار نداشت بلكه دههزار، پنج هزار هم نداشت. چند تانك تعمیریِ از كار افتاده را مرحوم شهید «اقاربپرست»- كه افسر ارتشی بسیار متعهّدی بود- از خسروآباد به خرمشهر آورده بود، تعمیر كرد. (البته این مال بعد است. در قسمت اصلیِ خرمشهر كه نیرویی نبود). محمّد جهانآرا و دیگر جوانان ما در مقابل نیروهای مهاجم عراقی- یك لشكر مجهّز زرهی عراقی با یك تیپ نیروی مخصوص و با نود قبضه توپ كه شب و روز روی خرمشهر میبارید- سی و پنج روز مقاومت كردند. همانطور كه روی بغداد موشك میزدند، خمپارهها و توپهای سنگین در خرمشهر روی خانههای مردم مرتّب میباریدند. بااینحال جوانان ما سی و پنج روز مقاومت كردند؛ اما بغداد سه روزه تسلیم شد! ملت ایران! به این جوانان و رزمندگانتان افتخار كنید. بعد هم كه میخواستند خرمشهر را تحویل بگیرند، دوباره سپاه و ارتش و بسیج با نیرویی بهمراتب كمتر از نیروی عراقی رفتند خرمشهر را محاصره كردند و حدود پانزده هزار اسیر در یكی دو روز از عراقیها گرفتند. جنگ تحمیلی هشتسالهی ما، داستان عبرتآموز عجیبیاست. من نمیدانم چرا بعضیها در ارائهی مسائل افتخارآمیز دوران جنگ تحمیلی كوتاهی میكنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :وجود اجماع جهانی در محکوم کردن حمله آمریکا به عراق به خلاف جنگ ویتنام کلیدواژه(ها) : تاریخ جنگ سرد, جنگ ویتنام, حمله آمریکا به عراق نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : تجاوز نظامی به یك كشور به بهانهی وجود سلاح كشتارِ جمعی. این جزو زشتترین و بدترین كارهاست و وجدان جهانی این كار را محكوم كرد و نامشروع دانست. بنده زمان جنگ ویتنام به یادم هست كه گاهی در بعضی جاهای دنیا علیه آمریكا تظاهراتی انجام میگرفت، اما این اجماع جهانی كه امروز در این قضیه دیدیم، در قضیهی جنگ ویتنام ندیدم. این اجماع جهانی در جنگ ویتنام وجود نداشت. آن روز گفته میشد كه این اجتماعات و تظاهرات را شوروی سازماندهی میكند. امروز چه كسی سازماندهی میكند؟ در هند، در پاكستان، در اندونزی، در مالزی، در آفریقا، در اروپا و در خود آمریكا مردم جمع میشوند و اجتماعات عظیم چند هزار نفری، چند دههزار نفری و چند صد هزار نفری تشكیل میدهند، شعارهایشان هم یكی است. اینها را چه كسی سازماندهی میكند؟ برای سازماندهیِ اینها مركزی وجود ندارد، بلكه این وجدان جهانی و وجدان بشری است كه این كار را محكوم میكند. این كار محكوم است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :تجربههای عملشدهی استعمار در دورانها و در مكانهای مختلف دنيا کلیدواژه(ها) : استعمار نو نوع(ها) : جستار متن فیش : قضیهی چهارم، سلطهی بعدی آمریكا بر عراق است. میخواهند علاوه بر اینكه تجاوز كردند و این فجایع و جنایات از آنها سرزده است، ادارهی عراق را آن هم به وسیلهی یك حاكم بیگانه- آمریكایی و نظامی كه یا صهیونیست است و یا كاملًا مرتبط به محافل صهیونیستی است- بر عهده گیرند و او را در رأس یك كشور اسلامی و عربی غیور بگذارند. آنها به خیال خود بین خودشان یك تقسیمبندی كردهاند كه البته نشانههای اختلاف بین آمریكا و انگلیس پیداست. بصره كه بوی نفتش كمی غلیظتر و به مناطق نفتی نزدیكتر است و انگلیسیها هم كه خیلی از بوی نفت خوششان میآید، به انگلیسیها، و بغداد هم كه مركز قدرت است و آمریكاییها نیز از قدرتنمایی خوششان میآید، به آمریكاییها رسیده است. البته آنها باهم اختلافات زیادی دارند، كه بیشتر هم میشود و برای مردم هم روشن خواهد شد؛ اما گویا فعلًا اینگونه باهم توافق كردهاند. این، برگشت به عهد اوّلِ استعمار و ارتجاعِ محض است. اوایل، استعمار همینگونه بود؛ دولتهای استعمارگر اروپایی كشورهایی را در آسیا و آفریقا بهزور میگرفتند، بعد یك حاكم نظامی را از طرف خودشان در آنجا میگذاشتند تا تمام كنترل منطقه در دست او باشد. در هند، استرالیا، كانادا، آفریقا و كشورهای متعدّد همین كار را كردند. بعد از گذشت مدّتی دیدند حاكم بیگانهی نظامی را بر ملتی گماشتن خطا و غلط است، فرمول را عوض كردند، حكّامی از خودِ آن كشورها مییافتند و نصبشان میكردند كه صددرصد مطیع اینها باشند، كمكشان هم میكردند، امكانات هم میدادند، او هم كشور را برای چپاول استعمارگران راحت و آزاد میگذاشت و دروازهها را باز میكرد تا استعمارگران هر كار میخواهند، بكنند. یك دوره هم اینگونه گذشت، كه دیدند این هم درست نیست و اشتباه كردهاند؛ برای اینكه ملتها علیه این حكّام كه هرچند وطنی و خودی به حساب میآیند، اما چون وابستهی به آنها هستند و مستبد و ظالمند، قیام میكنند. بعد از این روش، از یك دورانی شروع كردند روش را عوض كردن؛ این شیوه، یك شیوهی علیالظّاهر دمكراتیك و با تسلّط و سلطهی فرهنگی بود كه حاكمی را كه طرفدار آنهاست، بهاصطلاح خودشان انتخاب كنند. در ایرانِ زمان طاغوت هم همین قضایا پیش آمد؛ اوّل انگلیسیها «رضا پهلوی» را نصب كردند و سپس «محمّد رضا» را، بعد دیدند مشكلات به وجود میآید، آمدند او را وادار كردند تا «علی امینی» را به عنوان نخستوزیر منصوب كند، تا بهاصطلاح اصلاحات كند. این دید كه زمام كار از دست خودش درمیرود، گفت خودم اصلاحات میكنم كه آن اصلاحات، مواد ششگانهی فضاحتآمیزی بود كه در دوران طاغوت انجام گرفت. این تجربههای عملشدهی استعمار در دورانها و در مكانهای مختلف دنیاست. اینها امروز به همان دورهی اوّل استعمارگری برگشتهاند؛ یعنی كشوری را با زور اسلحه بگیرند، بعد حاكمی از خودشان در آنجا بگمارند. كار بسیار عجیب،ارتجاعی، زشت، اهانتبار و حاكی از سرمستی و غرور است كه اینها را با مغز به زمین میكوباند. نفهمیدن موقعیت و نشناختن زمان، كار بعدی آنهاست. این را تقریباً همهی دنیا، حتّی دولتها محكوم كردند و گفتند این كار نشدنی است. ما كه موضعمان كاملًا روشن است و عرض خواهم كرد. این كار غلط اندر غلط است. آن حاكم نه خارجی باید باشد، نه نظامی و نه صهیونیست؛ بلكه باید برگزیدهی خودِ مردم عراق و بدون اتّكاء به پشتیبانی قدرتهای متجاوز باشد. مردم عراق چنین كسی را میخواهند. البته آمریكاییها پیش خودشان همهی حسابها را كردهاند. فكر میكنند كه ما این شخص را نصب میكنیم، بعد زمام امور را در دست میگیریم و كمكهایی هم میكنیم و سپس فرهنگ مردم را عوض میكنیم؛ یعنی آموزش و پرورش را قبضه میكنیم. به خیال خودشان در افغانستان هم همین كار را میكنند. آمریكاییها در یكی از كشورهای آسیایی چندین تُن كتاب دبستانی به زبان فارسی و پشتو برای افغانستان چاپ كردند كه در دبستانهای افغانستان پخش كنند، تا چهرهی آمریكا در خلال این درسها برای بچههای افغانی چهرهی زشتی جلوه نكند و فرهنگ و دید و نگاه تاریخی افغانها بهكلّی طور دیگری شكل بگیرد. این فكر را به خیال خودشان برای عراق هم میخواهند بكنند. این كار قطعاً با نتیجهی مطلوب آنها شكل نخواهد گرفت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :تلفات 50 هزار نفری آمریکا در جنگ ویتنام کلیدواژه(ها) : تاریخ جنگ سرد, جنگ ویتنام نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آنها[آمریکایهای در جنگ با عراق] چهار شكست عمده داشتهاند: ... شكست چهارم، شكست اعتبار رسانهای آنهاست. در دنیا اعتبار خبررسانی و رسانهای آنها بهكلّی درهم شكست. همهی دنیا فهمیدند كه آمریكاییها آشكارا سانسور میكنند و خبرنگاران را میزنند. بعد گفتند اشتباه كردهایم؛ اما هیچكس از آنها این اشتباه را قبول نكرد. دیگر اینكه از تلفات خودشان خبرهای دروغ میدهند. در طول این مدّت گفتند ما هشتاد، نود یا صد نفر مثلًا كشته داشتهایم. این را همه میدانند كه دروغ است. ما نمیدانیم آمار تلفات آنها چقدر است. باید آمار تلفات آمریكاییها را از مأموران سردخانههای كویت پرسید؛ مردم آمریكا هم بعدها خواهند فهمید. در جنگ ویتنام هم بعدها گفتند پنجاه هزار كشته داشتهاند؛ اما در هنگام جنگ همین عددهای كوچكِ ده، بیست، صد و دویست كشته را بیان میكردند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : مصالح ملّی کلیدواژه(ها) : مصالح ملّی نوع(ها) : جستار متن فیش : قضیه، آزاد كردن مردم عراق نیست. چهار قضیه است كه باید از هم تفكیك كرد. یكی مسأله سقوط صدّام است. یك مزاحمت و تضادی بین منافع صدّام و منافع هیأت حاكمه آمریكا پیش آمد كه به درگیری و كشمكش انجامید. آنها قویتر بودند و صدّام را ساقط كردند؛ این یك قضیه است. در مورد این قضیه، ما موضع روشنی داریم كه این موضع را هم عرض خواهم كرد. موضع ما در مورد هر یك از این چهار قضیه، روشن است. قضایا را تفكیك میكنیم تا موضع نظام جمهوری اسلامی كه برخاسته از فكر و تدبیر اسلامی و رعایت مصالح و منافع كشور است، معلوم شود. پس یكی مسأله سقوطِ صدام است. مسأله دوم كه در عراق اتّفاق افتاده و باز هم ادامه دارد، فجایعی است كه نسبت به ملت عراق پیش آمده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : انگلیس کلیدواژه(ها) : انگلیس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعد از سقوط حكومت عثمانی، انگلیسیها یك خانواده غیر عراقی را بهعنوان خانواده سلطنتی در عراق در رأس كار گذاشتند. در طول چند سال سه پادشاه از آنها پشت سر هم در رأس كار بود كه اوّلی مُرد، دومی در حادثه مشكوكی كشته شد و سومی هم به دست مردم قطعه قطعه گردید. اینها را انگلیسیها سرِكار گذاشته بودند. بعد، حكومتهای كودتایی یكی پس از دیگری روی كار آمدند. تقریباً ده سال - از سال سیوهفت تا چهلوهفت - هم حكومتهای كودتایی آمدند و رفتند. در سال چهلوهفت حكومت بعثیها سرِ كار آمد كه نفر اوّل این حكومت «احمدحسن البكر» و نفر دومش هم همین «صدّام» بود. پس ده سال هم آنها بودند. سه حكومت كودتایی و نظامی آمد كه عامل اوّلین حكومت كودتایی كشته شد، دومی در یك حادثه مشكوك به قتل رسید و سومی هم از كار بركنار گردید. از سال چهلوهفت به اینطرف هم كه حدود سی و چند سال، بعثیها بر سرِ كار بودند كه سختترین دوران عراق را باید همین دوران، بخصوص دوران حكومت مستقلِ صدّام دانست. حالا هم كه حكومت صدّام واژگون شده است، خود صدّام هم كه معلوم نیست در كجاست و وضعیت هم خیلی مشكوك است. آنچه كه الان در عراق اتّفاق افتاده است، در حقیقت یك قضیه نیست بلكه چهار قضیه است. آمریكاییها و انگلیسیها و تبلیغاتچیهایشان میخواهند سرهمبندی كنند، این را بهصورت یك قضیه بسیط درآورند و در افكار عمومی یك «آری» یا «نه» برای آن درست كنند، لكن بیخود تلاش میكنند. .... انگلیسیها هم اشتباه بزرگی كردند. انگلیسیها دنبال آمریكا راه افتادند كه نصیبی از غنایم هم گیر آنها بیاید و اشتباه كردند. انگلیسیها در این منطقه، در ایران، در عراق و در هند و غیره چهره خیلی منفور و زشتی داشتند، از بس كه در اینجاها بدی و ظلم كردند. حدود سی چهل سال بود كه یك چهره شرورتر از آنها در دنیا پیدا شده بود و كمكم چهره زشت انگلیسیها از یادها میرفت. این آقای بلر چهره زشت انگلیسیها را مجدّداً در خاطرهها بازسازی و زنده كرد. اشتباه بزرگی بود. پس در این قضیه سوم هم كه تجاوز نظامی بود، ما همصدا با مردم دنیا این عمل را محكوم كردیم، باز هم محكوم میكنیم و آن را در روابط بینالمللی یك بدعت و تجاوز به كشور اسلامی و تجاوز به اسلام و مسلمین و به حریم امّت اسلامی میدانیم. قضیه چهارم، سلطه بعدی آمریكا بر عراق است. میخواهند علاوه بر اینكه تجاوز كردند و این فجایع و جنایات از آنها سرزده است، اداره عراق را آن هم به وسیله یك حاكم بیگانه - آمریكایی و نظامی كه یا صهیونیست است و یا كاملاً مرتبط به محافل صهیونیستی است - برعهده گیرند و او را در رأس یك كشور اسلامی و عربی غیور بگذارند. آنها به خیال خود بین خودشان یك تقسیمبندی كردهاند كه البته نشانههای اختلاف بین آمریكا و انگلیس پیداست. بصره كه بوی نفتش كمی غلیظتر و به مناطق نفتی نزدیكتر است و انگلیسیها هم كه خیلی از بوی نفت خوششان میآید، به انگلیسیها، و بغداد هم كه مركز قدرت است و آمریكاییها نیز از قدرتنمایی خوششان میآید، به آمریكاییها رسیدهاست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :چاپ کتاب توسط آمریکاییها برای تغییر دیدگاه افغانها نسبت به آنها کلیدواژه(ها) : حمله امریکا به افغانستان, تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, حمله امریکا به افغانستان نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آمریكاییها پیش خودشان همهی حسابها را كردهاند. فكر میكنند كه ما این شخص را نصب میكنیم، بعد زمام امور را در دست میگیریم و كمكهایی هم میكنیم و سپس فرهنگ مردم را عوض میكنیم؛ یعنی آموزش و پرورش را قبضه میكنیم. به خیال خودشان در افغانستان هم همین كار را میكنند. آمریكاییها در یكی از كشورهای آسیایی چندین تُن كتاب دبستانی به زبان فارسی و پشتو برای افغانستان چاپ كردند كه در دبستانهای افغانستان پخش كنند، تا چهرهی آمریكا در خلال این درسها برای بچههای افغانی چهرهی زشتی جلوه نكند و فرهنگ و دید و نگاه تاریخی افغانها بهكلّی طور دیگری شكل بگیرد. این فكر را به خیال خودشان برای عراق هم میخواهند بكنند. این كار قطعاً با نتیجهی مطلوب آنها شكل نخواهد گرفت. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :شیوههای گوناگون استعمارگران برای کنترل حکومتها در آسیا و آفریقا کلیدواژه(ها) : استعمار نو, تاریخ استعمار نوین, عملکرد استعمارگران, عملکرد استعمارگران در ایران, استعمار, تاریخ استعمار کهن, تاریخ استعمار نوین, تاریخ استعمار فرانو, تاریخ آسیا و آفریقا, تاریخ آسیا و آفریقا, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, تاریخ استعمار انگلیس در ایران, دخالتهای انگلیس در ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اوایل، استعمار همینگونه بود؛ دولتهای استعمارگر اروپایی كشورهایی را در آسیا و آفریقا بهزور میگرفتند، بعد یك حاكم نظامی را از طرف خودشان در آنجا میگذاشتند تا تمام كنترل منطقه در دست او باشد. در هند، استرالیا، كانادا، آفریقا و كشورهای متعدّد همین كار را كردند. بعد از گذشت مدّتی دیدند حاكم بیگانهی نظامی را بر ملتی گماشتن خطا و غلط است، فرمول را عوض كردند، حكّامی از خودِ آن كشورها مییافتند و نصبشان میكردند كه صددرصد مطیع اینها باشند، كمكشان هم میكردند، امكانات هم میدادند، او هم كشور را برای چپاول استعمارگران راحت و آزاد میگذاشت و دروازهها را باز میكرد تا استعمارگران هر كار میخواهند، بكنند. یك دوره هم اینگونه گذشت، كه دیدند این هم درست نیست و اشتباه كردهاند؛ برای اینكه ملتها علیه این حكّام كه هرچند وطنی و خودی به حساب میآیند، اما چون وابستهی به آنها هستند و مستبد و ظالمند، قیام میكنند. بعد از این روش، از یك دورانی شروع كردند روش را عوض كردن؛ این شیوه، یك شیوهی علیالظّاهر دمكراتیك و با تسلّط و سلطهی فرهنگی بود كه حاكمی را كه طرفدار آنهاست، بهاصطلاح خودشان انتخاب كنند. در ایرانِ زمان طاغوت هم همین قضایا پیش آمد؛ اوّل انگلیسیها «رضا پهلوی» را نصب كردند و سپس «محمّد رضا» را، بعد دیدند مشكلات به وجود میآید، آمدند او را وادار كردند تا «علی امینی» را به عنوان نخستوزیر منصوب كند، تا بهاصطلاح اصلاحات كند. این دید كه زمام كار از دست خودش درمیرود، گفت خودم اصلاحات میكنم كه آن اصلاحات، مواد ششگانهی فضاحتآمیزی بود كه در دوران طاغوت انجام گرفت. این تجربههای عملشدهی استعمار در دورانها و در مكانهای مختلف دنیاست. اینها امروز به همان دورهی اوّل استعمارگری برگشتهاند؛ یعنی كشوری را با زور اسلحه بگیرند، بعد حاكمی از خودشان در آنجا بگمارند. كار بسیار عجیب،ارتجاعی، زشت، اهانتبار و حاكی از سرمستی و غرور است كه اینها را با مغز به زمین میكوباند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :سقوط بغداد در جنگ آمریکا با عراق در مدتی کوتاه به علت عدم حمایت ملت عراق از صدّام کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, حمله آمریکا به عراق نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اگر ملت عراق در این جنگ [آمریکا و عراق] طرفِ صدّام را میگرفت، خود مهاجمان هم میدانند كه نمیتوانستند اینطور پیشروی كنند. وقتی دل ملت یك كشوری با مدیران آن كشور صاف نباشد، قضیه همین است. ملت عراق از مدیران كشور خود كتك خورده بود، اهانت، تحقیر، غصب، سنگدلی و ضربت دیده بود، لذا از آنها هیچ حمایتی نكرد. لذا دشمنِ آن كشور، یعنی مهاجمان، توانستند سریع پیشروی كنند. البته در این قضیه هم حرفها و بحثها هست. عرض كردیم كه ملت ما در این قضیه خوشحال است. دولت و مسئولان ما هم خوشحالند. البته هم ملت، هم دولت و هم مسئولان ما به این قضیه قدری شك دارند؛ از اینكه چرا بغداد مثل بصره مقاومت نكرد. یعنی هفتهی اوّل جنگ كه گذشت، وضع جنگ طور دیگری شد. در هفتهی اوّل، جنگ جدّی بود و میگفتند جنگِ جدّی بعد از این است. اما بعد از آن، مهاجمان چند روزی متوقّف شدند، بعد كه راه افتادند، دفاع درستی نشد. در واقع، بغداد در ظرف دو سه روز تسلیم شد، یعنی سقوط كرد و كسی دفاع درستی از بغداد نكرد. درحالیكه در خودِ بغداد- آنطور كه به ما اطّلاع دادند- حدود صد و بیست هزار نیروی مسلّح بود. حالا حلقههای دفاعی كه به فاصلهی تقریباً صد كیلومتر دور بغداد چیده بودند و لشكرهای گارد صدّام حفاظت میكردند، خیلی بیشتر بود. حتّی خودِ بغداد هم كه حدود صد و بیست هزار نیروی مسلّح داشت، نتوانست دو سه روز در مقابل تهاجم مقاومت كند؛ یا نتوانست و یا دستور دادند كه مقاومت نكند؛ حالا معلوم نیست. آینده این ابهامها را روشن خواهد كرد. الآن نمیتوانیم قضاوت كنیم. مهم هم نیست كه قضاوت ما چه باشد. باید صبر كنیم و ببینیم آینده چه قضاوتی نسبت به این قضیه خواهد كرد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : شهید اقارب پرست, شهید جهانآرا کلیدواژه(ها) : شهید اقارب پرست, شهید جهانآرا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من مایلم اینجا یادی از «محمّد جهانآرا» شهید عزیزِ خرمشهر و شهدایی كه در خرمشهرِ مظلوم آنطور مقاومت كردند بكنم. آنروزها بنده در اهواز از نزدیك شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلّحی نداشت؛ نه كه صدوبیست هزار نداشت بلكه ده هزار، پنج هزار هم نداشت. چند تانك تعمیریِ از كار افتاده را مرحوم شهید «اقاربپرست» - كه افسر ارتشی بسیار متعهّدی بود - از خسروآباد به خرمشهر آورده بود، تعمیر كرد. (البته این مال بعد است. در قسمت اصلیِ خرمشهر كه نیرویی نبود). محمّد جهانآرا و دیگر جوانان ما در مقابل نیروهای مهاجم عراقی - یك لشكر مجهّز زرهی عراقی با یك تیپ نیروی مخصوص و با نود قبضه توپ كه شب و روز روی خرمشهر میبارید - سی و پنج روز مقاومت كردند. همانطور كه روی بغداد موشك میزدند، خمپارهها و توپهای سنگین در خرمشهر روی خانههای مردم مرتّب میباریدند. با اینحال جوانان ما سی و پنج روز مقاومت كردند؛ اما بغداد سه روزه تسلیم شد! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : شهید جهانآرا کلیدواژه(ها) : شهید جهانآرا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : با تأثر و تأسف خبر عروج خونین فرزند مجاهد و برومندتان آقای جهاد احمد جبرئیل را دریافت نمودم. برای شما كه جهاد مستمر و پرافتخاری را در راه آرمان فلسطین در طول دهها سال پیگرفتهاید این حادثهی دردناك نیز نشان دیگری از سرافرازی و اخلاص است و بر قدر و منزلت شما در نزد خدا و خلق خواهد افزود إن شاء اللّه. این اولین و آخرین جنایت حركت تروریستی صهیونیستهای غاصب نبوده و نخواهد بود. اما همه آگاهند كه اینگونه ترورها عزم مردم متدین و فداكار فلسطین را در راه مقاومت و جهاد تا پیروزی نهایی راسختر میكند و نشانههای فروپاشی دشمن اشغالگر را آشكارتر میسازد و به یقین دشمن صهیونیستی از اینگونه حركتهای مذبوحانه طرفی نخواهد بست. از خداوند متعال میخواهم كه به شما اجر و صبر و توانایی روزافزون دهد و آن شهید را مشمول رحمت خود فرماید مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : من مایلم اینجا یادى از «محمّد جهانآرا» شهید عزیزِ خرمشهر و شهدایى که در خرمشهرِ مظلوم آنطور مقاومت کردند بکنم. آنروزها بنده در اهواز از نزدیک شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروى مسلّحى نداشت؛ نه که صدوبیست هزار نداشت بلکه ده هزار، پنج هزار هم نداشت. چند تانک تعمیرىِ از کار افتاده را مرحوم شهید «اقاربپرست» - که افسر ارتشى بسیار متعهّدى بود - از خسروآباد به خرمشهر آورده بود، تعمیر کرد. (البته این مال بعد است. در قسمت اصلىِ خرمشهر که نیرویى نبود). محمّد جهانآرا و دیگر جوانان ما در مقابل نیروهاى مهاجم عراقى - یک لشکر مجهّز زرهى عراقى با یک تیپ نیروى مخصوص و با نود قبضه توپ که شب و روز روى خرمشهر مىبارید - سى و پنج روز مقاومت کردند. همانطور که روى بغداد موشک مىزدند، خمپارهها و توپهاى سنگین در خرمشهر روى خانههاى مردم مرتّب مىباریدند. با اینحال جوانان ما سى و پنج روز مقاومت کردند؛ اما بغداد سه روزه تسلیم شد! ملت ایران! به این جوانان و رزمندگانتان افتخار کنید. بعد هم که مىخواستند خرمشهر را تحویل بگیرند، دوباره سپاه و ارتش و بسیج با نیرویى بهمراتب کمتر از نیروى عراقى رفتند خرمشهر را محاصره کردند و حدود پانزده هزار اسیر در یکى دو روز از عراقیها گرفتند. جنگ تحمیلى هشت ساله ما، داستان عبرتآموز عجیبى است. من نمىدانم چرا بعضیها در ارائه مسائل افتخارآمیز دوران جنگ تحمیلى کوتاهى مىکنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : بسیج مستضعفین کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین نوع(ها) : جستار متن فیش : من مایلم اینجا یادی از «محمّد جهانآرا» شهید عزیزِ خرمشهر و شهدایی که در خرمشهرِ مظلوم آنطور مقاومت کردند بکنم. آنروزها بنده در اهواز از نزدیک شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلّحی نداشت؛ نه که صدوبیست هزار نداشت بلکه ده هزار، پنج هزار هم نداشت. چند تانک تعمیرىِ از کار افتاده را مرحوم شهید «اقاربپرست» - که افسر ارتشی بسیار متعهّدی بود - از خسروآباد به خرمشهر آورده بود، تعمیر کرد. (البته این مال بعد است. در قسمت اصلىِ خرمشهر که نیرویی نبود). محمّد جهانآرا و دیگر جوانان ما در مقابل نیروهای مهاجم عراقی - یک لشکر مجهّز زرهی عراقی با یک تیپ نیروی مخصوص و با نود قبضه توپ که شب و روز روی خرمشهر میبارید - سی و پنج روز مقاومت کردند. همانطور که روی بغداد موشک میزدند، خمپارهها و توپهای سنگین در خرمشهر روی خانههای مردم مرتّب میباریدند. با اینحال جوانان ما سی و پنج روز مقاومت کردند؛ اما بغداد سه روزه تسلیم شد! ملت ایران! به این جوانان و رزمندگانتان افتخار کنید. بعد هم که میخواستند خرمشهر را تحویل بگیرند، دوباره سپاه و ارتش و بسیج با نیرویی بهمراتب کمتر از نیروی عراقی رفتند خرمشهر را محاصره کردند و حدود پانزده هزار اسیر در یکی دو روز از عراقیها گرفتند. جنگ تحمیلی هشت ساله ما، داستان عبرتآموز عجیبی است. من نمیدانم چرا بعضیها در ارائه مسائل افتخارآمیز دوران جنگ تحمیلی کوتاهی میکنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : رفع مشکلات مردم کلیدواژه(ها) : رفع مشکلات مردم نوع(ها) : جستار متن فیش : ما به نام اسلام حرف میزنیم و به نام اسلام عمل میکنیم. اگر ضعف و نقصی در کار ما باشد، زیان آن را فقط خود ما نمیبینیم، بلکه اسلام هم زیان میبیند و دشمن هم از همین نکته بسیار دقیق و ظریف حدّاکثر سوءاستفاده را میکند. مسؤولان نظام و مردان کارآمدِ جمهوری اسلامی توانایی آن را دارند که با امکانات وسیعی که این کشور دارد - چه امکانات انسانی کمنظیر و چه امکانات مادّی فوقالعاده ما - همه مشکلات کشور، نه فقط مشکلات اقتصادی بلکه مشکلات اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی را هم به بهترین شیوه حل کنند. مردانی که در رأس کارها هستند، همه این مشکلات را با جدیّت، با همّت، با همدلی و با پرداختن به مسائل اصلی میتوانند حل کنند و این کار باید مورد توجّه مسؤولان کشور قرار گیرد و ملت عزیز و آگاه و هوشمند و نجیب ما باید این را از مسؤولان کشور در بخشهای مختلف، چه قوّه مجریّه، چه قوّه قضاییّه، چه قوّه مقنّنه و چه نهادهای گوناگونی که وابسته به بخشی از تشکیلات حکومتی هستند، بخواهد. این وظیفه است و من عرض کردم که مسؤولان کشور، امسال را سال رقابت در این کار بدانند. این رقابت، حقّ است. این رقابت، درست است و مورد رضای خداست. «فاستبقوا الخیرات». رقابت هم به این است که هرکدام از بخشها، واحدهای گوناگونشان را در سرتاسر کشور به این مسابقه بزرگ فرا بخوانند. قوّه قضاییّه، دادگستریهای سرتاسر کشور را به این رقابت فرا بخواند تا پس از گذشت چند ماه یا یک سال بتوانند یک محاسبه و ارزیابی بکنند و ببینند که کدامیک از دادگستریهای کشور بیشتر توانسته است پاسخ شکایات مردم را بدهد، به دردهای آنها برسد، اطمینان آنها را جلب نماید و پروندهها را به بهترین وجه مختومه کند؛ این یک امتیاز بشود. هرکدام از وزارتهای مختلف، بخشهای گوناگونی را که در سرتاسر کشور دارند، به این رقابت دعوت کنند و آنها هم همین مقایسه را انجام دهند. خودِ مجموعه هیأت دولت بین وزارتخانههای مختلف همین مسابقه را برگزار کند، آنها را دعوت نماید و معلوم شود که در میان این بیست و چند وزارتخانه، کدام یک آمار صحیح و دقیق و روشنتری در خدمترسانی به مردم دارد و آن یک امتیاز باشد. این را به مردم هم بگویند. نمایندگان، چه افرادشان و چه مجموعههایشان، در داخل مجلس ببینند کدام طرح، کدام لایحه و کدام قانون برای مردم مفیدتر است و مشکلات و گرههای مردم را بهتر و زودتر باز میکند، آن را جلو بیندازند و در این کار با هم مسابقه دهند. این یک رقابت مشروع، صحیح و مرضىّ خداوند متعال میشود. مردم هم لمس میکنند و میفهمند که به آنها خدمت میشود. دستگاههای مختلف در کارهای مشترکشان همین رقابت را داشته باشند. قوّه مجریّه و قوّه قضاییّه و قوّه مقنّنه در مبارزه با فساد، در مبارزه با رشوهخواری و در مبارزه با افراد دارای نیّات سوء با هم رقابت کنند. رقابتِ صحیح این است. این رقابت، توصیه من است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : در ایرانِ زمان طاغوت هم همین قضایا پیش آمد؛ اوّل انگلیسیها «رضا پهلوی» را نصب کردند وسپس «محمّدرضا» را، بعد دیدند مشکلات به وجود میآید، آمدند او را وادار کردند تا «علی امینی» را به عنوان نخستوزیر منصوب کند، تا بهاصطلاح اصلاحات کند. این دید که زمام کار از دست خودش درمیرود، گفت خودم اصلاحات میکنم که آن اصلاحات، مواد ششگانه فضاحتآمیزی بود که در دوران طاغوت انجام گرفت. این تجربههای عمل شده استعمار در دورانها و در مکانهای مختلف دنیاست. اینها امروز به همان دوره اوّل استعمارگری برگشتهاند؛ یعنی کشوری را با زور اسلحه بگیرند، بعد حاکمی از خودشان در آنجا بگمارند. کار بسیار عجیب، ارتجاعی، زشت، اهانتبار و حاکی از سرمستی و غرور است که اینها را با مغز به زمین میکوباند. نفهمیدن موقعیت و نشناختن زمان، کار بعدی آنهاست. این را تقریباً همه دنیا، حتّی دولتها محکوم کردند و گفتند این کار نشدنی است. ما که موضعمان کاملاً روشن است و عرض خواهم کرد. این کار غلطاندرغلط است. آن حاکم نه خارجی باید باشد، نه نظامی و نه صهیونیست؛ بلکه باید برگزیده خودِ مردم عراق و بدون اتّکاء به پشتیبانی قدرتهای متجاوز باشد. مردم عراق چنین کسی را میخواهند. البته آمریکاییها پیش خودشان همه حسابها را کردهاند. فکر میکنند که ما این شخص را نصب میکنیم، بعد زمام امور را در دست میگیریم و کمکهایی هم میکنیم و سپس فرهنگ مردم را عوض میکنیم؛ یعنی آموزش و پرورش را قبضه میکنیم. به خیال خودشان در افغانستان هم همین کار را میکنند. آمریکاییها در یکی از کشورهای آسیایی چندین تُن کتاب دبستانی به زبان فارسی و پشتو برای افغانستان چاپ کردند که دردبستانهای افغانستان پخش کنند، تا چهره آمریکا در خلال این درسها برای بچههای افغانی چهره زشتی جلوه نکند و فرهنگ و دید و نگاه تاریخی افغانها بهکلّی طور دیگری شکل بگیرد. این فکر را به خیال خودشان برای عراق هم میخواهند بکنند. این کار قطعاً با نتیجه مطلوب آنها شکل نخواهد گرفت. در بین معلّمان و مردم آنقدر عمق جنایات و دشمنی آمریکاییها زیاد است که یقیناً به نسل بعد و نسلهای بعدی منتقل خواهد شد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : آفت ارتجاع برای انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : آفت ارتجاع برای انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : میخواهند علاوه بر اینکه تجاوز کردند و این فجایع و جنایات از آنها سرزده است، اداره عراق را آن هم به وسیله یک حاکم بیگانه - آمریکایی و نظامی که یا صهیونیست است و یا کاملاً مرتبط به محافل صهیونیستی است - برعهده گیرند و او را در رأس یک کشور اسلامی و عربی غیور بگذارند. آنها به خیال خود بین خودشان یک تقسیمبندی کردهاند که البته نشانههای اختلاف بین آمریکا و انگلیس پیداست. بصره که بوی نفتش کمی غلیظتر و به مناطق نفتی نزدیکتر است و انگلیسیها هم که خیلی از بوی نفت خوششان میآید، به انگلیسیها، و بغداد هم که مرکز قدرت است و آمریکاییها نیز از قدرتنمایی خوششان میآید، به آمریکاییها رسیدهاست. البته آنها با هم اختلافات زیادی دارند، که بیشتر هم میشود و برای مردم هم روشن خواهد شد؛ اما گویا فعلاً اینگونه با هم توافق کردهاند. این، برگشت به عهد اوّلِ استعمار و ارتجاعِ محض است. اوایل، استعمار همینگونه بود؛ دولتهای استعمارگر اروپایی کشورهایی را در آسیا و آفریقا بهزور میگرفتند، بعد یک حاکم نظامی را از طرف خودشان در آنجا میگذاشتند تا تمام کنترل منطقه در دست او باشد. در هند، استرالیا، کانادا، آفریقا و کشورهای متعدّد همین کار را کردند. بعد از گذشت مدّتی دیدند حاکم بیگانه نظامی را بر ملتی گماشتن خطا و غلط است، فرمول را عوض کردند، حکّامی از خودِ آن کشورها مییافتند و نصبشان میکردند که صددرصد مطیع اینها باشند، کمکشان هم میکردند، امکانات هم میدادند، او هم کشور را برای چپاول استعمارگران راحت و آزاد میگذاشت و دروازهها را باز میکرد تا استعمارگران هر کار میخواهند، بکنند. یک دوره هم اینگونه گذشت، که دیدند این هم درست نیست و اشتباه کردهاند؛ برای اینکه ملتها علیه این حکّام که هرچند وطنی و خودی به حساب میآیند، اما چون وابسته به آنها هستند و مستبد و ظالمند، قیام میکنند. بعد از این روش، از یک دورانی شروع کردند روش را عوض کردن؛ این شیوه، یک شیوه علیالظّاهر دمکراتیک و با تسلّط و سلطه فرهنگی بود که حاکمی را که طرفدار آنهاست، بهاصطلاح خودشان انتخاب کنند. در ایرانِ زمان طاغوت هم همین قضایا پیش آمد؛ اوّل انگلیسیها «رضا پهلوی» را نصب کردند وسپس «محمّدرضا» را، بعد دیدند مشکلات به وجود میآید، آمدند او را وادار کردند تا «علی امینی» را به عنوان نخستوزیر منصوب کند، تا بهاصطلاح اصلاحات کند. این دید که زمام کار از دست خودش درمیرود، گفت خودم اصلاحات میکنم که آن اصلاحات، مواد ششگانه فضاحتآمیزی بود که در دوران طاغوت انجام گرفت. این تجربههای عمل شده استعمار در دورانها و در مکانهای مختلف دنیاست. اینها امروز به همان دوره اوّل استعمارگری برگشتهاند؛ یعنی کشوری را با زور اسلحه بگیرند، بعد حاکمی از خودشان در آنجا بگمارند. کار بسیار عجیب، ارتجاعی، زشت، اهانتبار و حاکی از سرمستی و غرور است که اینها را با مغز به زمین میکوباند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : زن در غرب کلیدواژه(ها) : زن در غرب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : سرباز آمریکایی زنان محجّبه عرب را بازرسی کند؛ جوان آمریکایی که معلوم نیست کیست و از کجا آمده، بیاید زن عرب را که با مقنعه و پوشیه و عبا سر تا پا پوشیده شده، بازرسی کند که مبادا بمب داشته باشد! اینها حقوق بشر است، احترام به انسانهاست و احترام به آزادی انسان است که این دروغگوها ادّعا میکنند!؟ با عذرخواهی هم نمیشود اینها را تمام کرد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :مشغول کردن ایران به جنگ، خدمت صدام به آمریکاییها کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : صدّام از اوّلِ کار با آمریکاهیچگونه تضاد منافع نداشت. البته در گزارشها هم هست، من این را نمیتوانم بهجد ادّعا کنم؛ لکن خود آمریکاییها ادّعا کردند که سازمان «سیا» ی آمریکا از اوّل در کودتای بعثیها در عراق در سال ۱۳۴۷ هجری شمسی نقش داشته است. ممکن است راست باشد و ممکن است راست نباشد. من نمیخواهم چیزی را که یقین نداریم بگویم، لکن شکّی نیست که بعد از آن، بخصوص بعد از قیام انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، منافع اینها به هم گره خورد. قبل از آن هم نشستند با طاغوت ایران، محمّدرضا، توافق کردند. پیدا بود که منافعشان به هم نزدیک است. بعد که انقلاب بهوجود آمد، منافع اینها مشترک شد. صدّام طمع ارضی به کشور ما داشت، آمریکا هم با تشکیل نظام جمهوری اسلامی مخالف بود و میخواست حکومت طاغوتىِ دستنشانده را برگرداند. این منافع با هم گره خوردند، لذا در سال ۱۳۵۹ وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد و صدّام در روز اوّل به همین تهران هجوم هوایی کرد، آمریکاییها از ساعت اوّل حتّی چشمغرّهای به او نرفتند و کمک خودشان را به او روز به روز بیشتر کردند. اینها چیزهای یقینی است، یعنی جای احتمال نیست. البته یک احتمال این است که از قبل با آمریکا هماهنگ کرده بود. این را نمیتوانم ادّعا کنم، چون نمیدانم. البته در این زمینه گزارشهایی هست. در سفرهایی که بنده در زمان ریاستجمهوری داشتم، بعضی از رؤسای کشورهای اسلامی به ما میگفتند که او قبلاً با بعضی جاها هماهنگ کرده بود. به هرحال ما یقین نداریم. آنچه که یقین داریم این است که بعد از شروع جنگ، از طرف آمریکا حدّاکثر حمایت نسبت به صدّام صورت گرفت و از صدّام حمایت کردند. حتّی سازمان ملل را زیر فشار خود به انحای مختلف به حمایت از صدّام وادار کردند. ما هشت سال این جنگ را تحمّل کردیم. صدّام به درد آمریکاییها خورد؛ چون توانست به نفع آنها هشت سال انقلاب اسلامی را به یک مسأله داخلی خونین، یعنی جنگ، مشغول کند. خوب؛ جنگ همّ و اشتغال و توجّه ذهنی زیادی میطلبد. اگر انقلابِ یک کشوری در اوّلِ کار مبتلا به چنین جنگ خونینی نشود، مجال بازسازی و مجال کارهای بزرگ برای آن وجود دارد. صدّام هشت سال از بهترین اوقات ما را به نفع آمریکا مشغول کرد؛ برای اینکه منافعشان به هم گره خورده بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : استعمار کلیدواژه(ها) : استعمار نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [آمریکایی ها میخواهند علاوه بر اینکه به عراق تجاوز کردند] و این فجایع و جنایات از آنها سرزده است، اداره عراق را آن هم به وسیله یک حاکم بیگانه - آمریکایی و نظامی که یا صهیونیست است و یا کاملاً مرتبط به محافل صهیونیستی است - برعهده گیرند و او را در رأس یک کشور اسلامی و عربی غیور بگذارند. آنها به خیال خود بین خودشان یک تقسیمبندی کردهاند که البته نشانههای اختلاف بین آمریکا و انگلیس پیداست. بصره که بوی نفتش کمی غلیظتر و به مناطق نفتی نزدیکتر است و انگلیسیها هم که خیلی از بوی نفت خوششان میآید، به انگلیسیها، و بغداد هم که مرکز قدرت است و آمریکاییها نیز از قدرتنمایی خوششان میآید، به آمریکاییها رسیدهاست. البته آنها با هم اختلافات زیادی دارند، که بیشتر هم میشود و برای مردم هم روشن خواهد شد؛ اما گویا فعلاً اینگونه با هم توافق کردهاند. این، برگشت به عهد اوّلِ استعمار و ارتجاعِ محض است. اوایل، استعمار همینگونه بود؛ دولتهای استعمارگر اروپایی کشورهایی را در آسیا و آفریقا بهزور میگرفتند، بعد یک حاکم نظامی را از طرف خودشان در آنجا میگذاشتند تا تمام کنترل منطقه در دست او باشد. در هند، استرالیا، کانادا، آفریقا و کشورهای متعدّد همین کار را کردند. بعد از گذشت مدّتی دیدند حاکم بیگانه نظامی را بر ملتی گماشتن خطا و غلط است، فرمول را عوض کردند، حکّامی از خودِ آن کشورها مییافتند و نصبشان میکردند که صددرصد مطیع اینها باشند، کمکشان هم میکردند، امکانات هم میدادند، او هم کشور را برای چپاول استعمارگران راحت و آزاد میگذاشت و دروازهها را باز میکرد تا استعمارگران هر کار میخواهند، بکنند. یک دوره هم اینگونه گذشت، که دیدند این هم درست نیست و اشتباه کردهاند؛ برای اینکه ملتها علیه این حکّام که هرچند وطنی و خودی به حساب میآیند، اما چون وابسته به آنها هستند و مستبد و ظالمند، قیام میکنند. بعد از این روش، از یک دورانی شروع کردند روش را عوض کردن؛ این شیوه، یک شیوه علیالظّاهر دمکراتیک و با تسلّط و سلطه فرهنگی بود که حاکمی را که طرفدار آنهاست، بهاصطلاح خودشان انتخاب کنند. در ایرانِ زمان طاغوت هم همین قضایا پیش آمد؛ اوّل انگلیسیها «رضا پهلوی» را نصب کردند وسپس «محمّدرضا» را، بعد دیدند مشکلات به وجود میآید، آمدند او را وادار کردند تا «علی امینی» را به عنوان نخستوزیر منصوب کند، تا بهاصطلاح اصلاحات کند. این دید که زمام کار از دست خودش درمیرود، گفت خودم اصلاحات میکنم که آن اصلاحات، مواد ششگانه فضاحتآمیزی بود که در دوران طاغوت انجام گرفت. این تجربههای عمل شده استعمار در دورانها و در مکانهای مختلف دنیاست. اینها امروز به همان دوره اوّل استعمارگری برگشتهاند؛ یعنی کشوری را با زور اسلحه بگیرند، بعد حاکمی از خودشان در آنجا بگمارند. کار بسیار عجیب، ارتجاعی، زشت، اهانتبار و حاکی از سرمستی و غرور است که اینها را با مغز به زمین میکوباند مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : استعمار نو کلیدواژه(ها) : استعمار نو نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [آمریکایی ها میخواهند علاوه بر اینکه به عراق تجاوز کردند] و این فجایع و جنایات از آنها سرزده است، اداره عراق را آن هم به وسیله یک حاکم بیگانه - آمریکایی و نظامی که یا صهیونیست است و یا کاملاً مرتبط به محافل صهیونیستی است - برعهده گیرند و او را در رأس یک کشور اسلامی و عربی غیور بگذارند. آنها به خیال خود بین خودشان یک تقسیمبندی کردهاند که البته نشانههای اختلاف بین آمریکا و انگلیس پیداست. بصره که بوی نفتش کمی غلیظتر و به مناطق نفتی نزدیکتر است و انگلیسیها هم که خیلی از بوی نفت خوششان میآید، به انگلیسیها، و بغداد هم که مرکز قدرت است و آمریکاییها نیز از قدرتنمایی خوششان میآید، به آمریکاییها رسیدهاست. البته آنها با هم اختلافات زیادی دارند، که بیشتر هم میشود و برای مردم هم روشن خواهد شد؛ اما گویا فعلاً اینگونه با هم توافق کردهاند. این، برگشت به عهد اوّلِ استعمار و ارتجاعِ محض است. اوایل، استعمار همینگونه بود؛ دولتهای استعمارگر اروپایی کشورهایی را در آسیا و آفریقا بهزور میگرفتند، بعد یک حاکم نظامی را از طرف خودشان در آنجا میگذاشتند تا تمام کنترل منطقه در دست او باشد. در هند، استرالیا، کانادا، آفریقا و کشورهای متعدّد همین کار را کردند. بعد از گذشت مدّتی دیدند حاکم بیگانه نظامی را بر ملتی گماشتن خطا و غلط است، فرمول را عوض کردند، حکّامی از خودِ آن کشورها مییافتند و نصبشان میکردند که صددرصد مطیع اینها باشند، کمکشان هم میکردند، امکانات هم میدادند، او هم کشور را برای چپاول استعمارگران راحت و آزاد میگذاشت و دروازهها را باز میکرد تا استعمارگران هر کار میخواهند، بکنند. یک دوره هم اینگونه گذشت، که دیدند این هم درست نیست و اشتباه کردهاند؛ برای اینکه ملتها علیه این حکّام که هرچند وطنی و خودی به حساب میآیند، اما چون وابسته به آنها هستند و مستبد و ظالمند، قیام میکنند. بعد از این روش، از یک دورانی شروع کردند روش را عوض کردن؛ این شیوه، یک شیوه علیالظّاهر دمکراتیک و با تسلّط و سلطه فرهنگی بود که حاکمی را که طرفدار آنهاست، بهاصطلاح خودشان انتخاب کنند. در ایرانِ زمان طاغوت هم همین قضایا پیش آمد؛ اوّل انگلیسیها «رضا پهلوی» را نصب کردند وسپس «محمّدرضا» را، بعد دیدند مشکلات به وجود میآید، آمدند او را وادار کردند تا «علی امینی» را به عنوان نخستوزیر منصوب کند، تا بهاصطلاح اصلاحات کند. این دید که زمام کار از دست خودش درمیرود، گفت خودم اصلاحات میکنم که آن اصلاحات، مواد ششگانه فضاحتآمیزی بود که در دوران طاغوت انجام گرفت. این تجربههای عمل شده استعمار در دورانها و در مکانهای مختلف دنیاست. اینها امروز به همان دوره اوّل استعمارگری برگشتهاند؛ یعنی کشوری را با زور اسلحه بگیرند، بعد حاکمی از خودشان در آنجا بگمارند. کار بسیار عجیب، ارتجاعی، زشت، اهانتبار و حاکی از سرمستی و غرور است که اینها را با مغز به زمین میکوباند مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : استعمار نو کلیدواژه(ها) : استعمار نو نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شیوه استعمار نو، یک شیوه علیالظّاهر دمکراتیک و با تسلّط و سلطه فرهنگی بود که حاکمی را که طرفدار آنهاست، بهاصطلاح خودشان انتخاب کنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : حقوق بشر آمریکایی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر آمریکایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جوان آمریکایی که معلوم نیست کیست و از کجا آمده، بیاید زن عرب را که با مقنعه و پوشیه و عبا سر تا پا پوشیده شده، بازرسی کند که مبادا بمب داشته باشد! اینها حقوق بشر است، احترام و آزادی انسان است که این دروغگوها ادّعا میکنند!؟ مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : حقوق بشر آمریکایی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر آمریکایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جوان آمریکایی که معلوم نیست کیست و از کجا آمده، بیاید زن عرب را که با مقنعه و پوشیه و عبا سر تا پا پوشیده شده، بازرسی کند که مبادا بمب داشته باشد! اینها حقوق بشر است، احترام و آزادی انسان است که این دروغگوها ادّعا میکنند!؟ مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : حقوق بشر آمریکایی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر آمریکایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فجایعی...که در این مدت در عراق نسبت به مردم واقع شده است... چیزهایی نیست که گم شود. ببینید! از جنگ ویتنام بیست و هفت سال گذشته و خیلی چیزها هم فراموش شده است؛ اما فجایعی که آمریکاییها در آن جنگ نسبت به مردم انجام دادند، فراموش نمیشود. درباره آن چقدر فیلمها میسازند و چقدر ماجراها ذکر میکنند! تهاجم به مردم در یاد مردم دنیا و وجدان عمومی دنیا همیشه زنده میماند. بالاترین حقوق مردم، حقّ حیات و زندگی کردن است. این آقایان به عنوان مدافعان حقوق بشر آمدند و با این بمبارانها حقّ حیات را از مردم این شهرها گرفتند. بیش از هزار موشک کروز، هزاران بمب بسیار سنگین و آتشهای بیشمار توپخانه از طرق مختلف، مرتّب روی بصره، ناصریه، دیوانیه، حلّه، بغداد و شهرهای دیگر ریخته شد. این مردم در این شهرها زندگی میکنند. مامیدانیم معنای بمباران شدن چیست. ما خودمان بمباران شدهایم. ما خودمان در این تهران، در دزفول و در شهرهای دیگر موشکباران شدهایم. مگر شوخی است که به یک شهر در طول یک ساعت دهها یا صدها موشک بزنند!؟ میگویند ما میخواستیم اهداف نظامی را از بین ببریم. مگر چقدر هدف نظامی در عراق وجود دارد که بایستی با بیش از هزار موشک کروز و بیش از هزاران بمب آنها را نابود کرد!؟ اینها مردم را نابود کرد؛ محیط رعب و وحشت برای مردم به وجود آورد، بچههای مردم ترسیدند، بچههای مردم کشته شدند و بچههای مردم بیغذا ماندند. کسانی معنای این حرف را میفهمند که بچه کوچک شیری در خانه داشته باشند و شیر نداشته باشند؛ مادر غذا نداشته باشد، آب سالم که به این بچه بدهند، نداشته باشند. اینها معنای این حرف را میفهمند. چقدر بچه کوچک دلِ پدر و مادرها را با گریههای خود خون کردند! چقدر جوان در این بیمارستانها خوابیدند که زخمشان بسته نشد! چقدر از عزیزان از خانوادهها گرفته شدند! اینها مگر کم است!؟ بعد، اهانت به مردم و به خانههای آنها وارد شدن! این منظرهها دل انسان را آتش میزند. به صرف یک تهمت یا یک گمان باطل، وارد خانه یکی بشوند، جلوِ زن و بچهاش سر مرد را بپوشانند، چشمها و دستهایش را ببندند و به او اهانت روا دارند و او را تهدید کنند. اینها مگر چیز کمی است!؟ سربازان بیگانه دستهای مردان عرب را از پشت بستند، سرهایشان را با کوفیههایشان بستند، روی زمین دمر دراز کردند، به رو خواباندند و با تفنگ بالای سرشان ایستادند. اینها مگر کم مصیبتی است!؟ اینها مگر جبران شدنی است!؟ این هم یک ماجرای بسیار مهمّ است. سرباز آمریکایی زنان محجّبه عرب را بازرسی کند؛ جوان آمریکایی که معلوم نیست کیست و از کجا آمده، بیاید زن عرب را که با مقنعه و پوشیه و عبا سر تا پا پوشیده شده، بازرسی کند که مبادا بمب داشته باشد! اینها حقوق بشر است، احترام به انسانهاست و احترام به آزادی انسان است که این دروغگوها ادّعا میکنند!؟ با عذرخواهی هم نمیشود اینها را تمام کرد. زدند، گفتند: ببخشید؛ اشتباه کردیم! در افغانستان هم همینطور است. از اوّلِ جنگ افغانستان بارها اتّفاق افتاده است. .... میزنند و با بمب جمعیتی را تارومار میکنند و بعد میگویند: ببخشید؛ اشتباه کردیم! با «ببخشید، اشتباه کردیم» جنایتها پاک میشود؟ این قضیه دوم است و ما این قضیه دوم را بهشدّت محکوم میکنیم؛ با ملت عراق همدردی میکنیم؛ متجاوز را محکوم میکنیم و اگر مدّعی حقوق بشر باشد، او را دروغگو میدانیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوای الهی را در همه شؤون رفتار و اعمال و گفتار خود در نظر بگیرید. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : آزادی کلیدواژه(ها) : آزادی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [آمریکاییها] نشان دادند که لیبرال دمکراسی نمیتواند یک ملت را به آن جایی برساند که به معنای حقیقی کلمه به آزادی انسان معتقد باشند. آن تفکّر وقتی منافع مادّیاش اقتضا کند، حاضر است آزادی و جان و حقّ انتخاب انسانها را راحت لگدمال کند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : روز آزاد سازی خرمشهر کلیدواژه(ها) : روز آزاد سازی خرمشهر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من مایلم اینجا یادی از «محمّد جهانآرا» شهید عزیزِ خرمشهر و شهدایی که در خرمشهرِ مظلوم آنطور مقاومت کردند بکنم. آنروزها بنده در اهواز از نزدیک شاهد قضایا بودم. خرمشهر در واقع هیچ نیروی مسلّحی نداشت؛ نه که صدوبیست هزار نداشت بلکه ده هزار، پنج هزار هم نداشت. چند تانک تعمیرىِ از کار افتاده را مرحوم شهید «اقاربپرست» - که افسر ارتشی بسیار متعهّدی بود - از خسروآباد به خرمشهر آورده بود، تعمیر کرد. (البته این مال بعد است. در قسمت اصلىِ خرمشهر که نیرویی نبود). محمّد جهانآرا و دیگر جوانان ما در مقابل نیروهای مهاجم عراقی - یک لشکر مجهّز زرهی عراقی با یک تیپ نیروی مخصوص و با نود قبضه توپ که شب و روز روی خرمشهر میبارید - سی و پنج روز مقاومت کردند. همانطور که روی بغداد موشک میزدند، خمپارهها و توپهای سنگین در خرمشهر روی خانههای مردم مرتّب میباریدند. با اینحال جوانان ما سی و پنج روز مقاومت کردند؛ اما بغداد سه روزه تسلیم شد! ملت ایران! به این جوانان و رزمندگانتان افتخار کنید. بعد هم که میخواستند خرمشهر را تحویل بگیرند، دوباره سپاه و ارتش و بسیج با نیرویی بهمراتب کمتر از نیروی عراقی رفتند خرمشهر را محاصره کردند و حدود پانزده هزار اسیر در یکی دو روز از عراقیها گرفتند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : قاره آفریقا کلیدواژه(ها) : قاره آفریقا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دولتهای استعمارگر اروپایی کشورهایی را در آسیا و آفریقا بهزور میگرفتند، بعد یک حاکم نظامی را از طرف خودشان در آنجا میگذاشتند تا تمام کنترل منطقه در دست او باشد. در هند، استرالیا، کانادا، آفریقا و کشورهای متعدّد همین کار را کردند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : کتابهای درسی مدارس کلیدواژه(ها) : کتابهای درسی مدارس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آمریکاییها در یکی از کشورهای آسیایی چندین تُن کتاب دبستانی به زبان فارسی و پشتو برای افغانستان چاپ کردند که دردبستانهای افغانستان پخش کنند، تا چهره آمریکا در خلال این درسها برای بچههای افغانی چهره زشتی جلوه نکند و فرهنگ و دید و نگاه تاریخی افغانها بهکلّی طور دیگری شکل بگیرد. این فکر را به خیال خودشان برای عراق هم میخواهند بکنند. این کار قطعاً با نتیجه مطلوب آنها شکل نخواهد گرفت. |