[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : مذاکره با آمریکا کلیدواژه(ها) : مذاکره با آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : تمام دعوای دنیا در امروز و دیروز، بر سر یک کلمه است و آن اینکه، قدرتهای استکباری میخواهند سرنوشت ملتها را در دست گیرند. این امریکا که میبینید این قدر امروز در دنیا جنجال و هیاهو و غوغا برپا میکند - که غالباً هم بیفایده و بیثمر و پوچ است - برای این است که برای خودش حقِّ ابرقدرتی قائل است و میخواهد اختیار و سرنوشت دنیا در دست او باشد. فلان کس چرا فلان معامله را کرد؟ فلان دولت چرا به فلان دولت فلان چیز را فروخت؟ فلان کشور چرا فلان مسألهی مورد علاقهی امریکا را رد کرد یا مسألهی غیر مورد علاقهی امریکا را تأیید کرد؟... همهی این حرفها برای دخالت در امور دنیاست. آیا میتوانند سرنوشت دنیا را در دست گیرند؟ عدّهای میگویند: «میتوانند.» آن عدّه، ملتهای ضعیف، ناتوان و سردمداران سست عنصر بعضی از کشورها هستند. امّا نیروهای پرشور، با هیجان و متحمّس میگویند: «امریکا غلط کرده است! مگر میتواند سرنوشت دنیا را در دست گیرد!» بنده چه عرض میکنم؟ من میگویم که به یک شرط نمیتواند، به یک شرط میتواند. اگر آن ملتی که طرف امریکاست، دارای عزم و ارادهی سیاسی و زنده، با نشاط، اهل کار، تلاش و جدیّت باشد، امریکا نمیتواند؛ اما اگر ملتی اهل کار، تلاش و نشاط نباشد، باز هم امریکا نمیتواند تسلط پیدا کند؟! چرا؛ میتواند. این همه که بر کشورها تسلّط پیدا کردند، برای چه بود؟ اگر سردمداران کشوری اهل معامله با امریکا باشند و مردم آن کشور هم افراد بیهوش و حواسِ بیکارهای باشند، میتواند. اگر دولتی اهل معامله و مذاکره با امریکا نباشد؛ امّا مردمش تنبل باشند، اینجا هم امریکا میتواند تسلّط پیدا کند. چرا؟ برای اینکه آن دولت، مستأصل میشود. مردمی که کار نکنند، مردمی که ابتکار نداشته باشند، مردمی که خود را موظّف به ادارهی کشور و تولید نیازهای خودشان ندانند، مردمی که فقط مصرف را بلد باشند و تولید را بلد نباشند، کشور و کسانی را که در رأس کارند در وضعیتی بدی قرار خواهند داد. ملتی میتواند در مقابل پرروها، پرتوقّعها، گردنهبگیرها و زیادهطلبهای دنیا - مثل امریکا - بایستد و مقاومت و از حق خود دفاع کند، که بگوید: «آقا! ما خودمان، خودمان را اداره میکنیم.» اگر دشمن بگوید به شما فلان چیز را نمیفروشیم، بگوید: خوب؛ بهتر! نفروشید. شما که به ما بفروشید، ما تنبل میشویم و خودمان تولید نمیکنیم. میگوییم «آقا؛ بستهبندی شده میآید.» شما که به ما مجّانی بدهید، پول هم از ما نگیرید، به ما خیانت کردهاید. اگر شما دَرِ داد و ستد را با ما ببندید و بُنجلهای خودتان را به طرف مملکت ما سرازیر نکنید، به نفع ماست. برای اینکه ما روحیهی کار، نشاط، تلاش و تولید پیدا خواهیم کرد. باور کنید روزی که این مردک ساده دلِ بیتجربهی خام اعلام کرده است که میخواهد روابط اقتصادی امریکا را با ایران ممنوع کند (بعد هم که رفت در جلسهی صهیونیستها، بیچاره در واقع بازی خورد. حال چه کسی پوست خربزه زیر پای این آدم انداخت، من نمیدانم) بنده به چند جهت، از ته دل خوشحال شدم. اینها تا به حال گاهی با ریا چیزهایی میگفتند که بعضی، در گوشه و کنار عنوان میکردند: «آقا؛ اینها آن قدرها هم با ما دشمن نیستند. آخر شما میگویید مرگ بر امریکا، مردم میگویند مرگ بر امریکا، بد است! عیب است! زشت است!» بعضی از آدمهای کم مسؤولیت یا بیمسؤولیت، میخواستند این فریاد مرگ بر امریکا را که مردم ما از ته دلشان کنده میشود، در گلوها خفه کنند و نگهدارند. حالا مردم وقتی که در مقابل چنین صراحتی قرار گرفتند، در هر جای کشور هستند، راحت فریاد میزنند: «مرگ بر امریکا مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش :بریده شدن دو بال علم و کار توسط قاجار و پهلوی کلیدواژه(ها) : کار, سزای عمل نوع(ها) : قرآن متن فیش : علم بدون معلّم، معنی ندارد. کار نیز همینطور است. هر کس از کار تعریف کند، از کارگر تعریف کرده است؛ چون کار بدون کارگر، معنی ندارد. درست توجّه کنید، ببینید این مفاهیم چقدر به هم مرتبط است! علم و کار برای یک ملت، دو بال است. ملتِ بیعلم و بیکار، پیش نخواهد رفت. بنده، بدین خاطر، بارها عرض کردهام که ملت ایران باید از اعماق دل به دو سلسله پادشاهی پهلوی و قاجار، لعنت بفرستد که این دو سلسله خبیث، دو بالِ مملکت و پیکره عظیم این ملت کهن، با هوش و با استعداد را بریدند. نه علم و نه کار، هیچکدام را برای این ملت فراهم نکردند. (...) اوّل خانوادهی قاجار - از ناصرالدّین شاه به بعد - بعدش هم خانواده پهلوی - این پدر و پسر - حقیقتاً چوب حراج به موجودی این ملت و کشور و سرمایههای معنویاش زدند. «تلک امّة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم.»(1) آنها رفتند و سر و کارشان با خداست. سزای اعمالشان را هم میبینند. حالا نوبت من و شماست. «و لکم ما کسبتم.» 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 134 تِلكَ أُمَّةٌ قَد خَلَت ۖ لَها ما كَسَبَت وَلَكُم ما كَسَبتُم ۖ وَلا تُسأَلونَ عَمّا كانوا يَعمَلونَ ترجمه : آنها امتی بودند که درگذشتند. اعمال آنان، مربوط به خودشان بود و اعمال شما نیز مربوط به خود شماست؛ و شما هیچگاه مسئول اعمال آنها نخواهید بود. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 141 تِلكَ أُمَّةٌ قَد خَلَت ۖ لَها ما كَسَبَت وَلَكُم ما كَسَبتُم ۖ وَلا تُسأَلونَ عَمّا كانوا يَعمَلونَ ترجمه : (به هر حال) آنها امتی بودند که درگذشتند. آنچه کردند، برای خودشان است؛ و آنچه هم شما کردهاید، برای خودتان است؛ و شما مسئول اعمال آنها نیستید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش :پراکندن علم و فراهم کردن کار، یکی از مصادیق عمل صالح کلیدواژه(ها) : کارگر, عمل صالح نوع(ها) : قرآن متن فیش : [با معلّمی و کارگری، می توان اجر الهی را به دست آورد] چیزی که بعد از دروازه مرگ - که همه باید از آن عبور کنند - گیر من و شما میآید، آن پنج سیر خوراکی که روزانه برای خودمان یا زن و بچه مان فراهم کردهایم، نیست. آنچه که آنجا به درد ما میخورد، عمل صالح است. «و الذّین امنوا و عملوا الصالحات.»(1) ببینید در قرآن چقدر این تعبیر «ایمان» و «عمل صالح» تکرار شده است! یکی از این عملهای صالح، همین است که شما در کلاس، درس بگویید، یا در کارگاه و مزرعه، کار کنید. پراکندن علم و فراهم کردن کار هم مثلِ نماز و خواندن قرآن، عبادت است. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 82 وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولٰئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ ۖ هُم فيها خالِدونَ ترجمه : و آنها که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام دادهاند، آنان اهل بهشتند؛ و همیشه در آن خواهند ماند. 1 ) سوره مبارکه النساء آیه 57 وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ سَنُدخِلُهُم جَنّاتٍ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها أَبَدًا ۖ لَهُم فيها أَزواجٌ مُطَهَّرَةٌ ۖ وَنُدخِلُهُم ظِلًّا ظَليلًا ترجمه : و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، بزودی آنها را در باغهایی از بهشت وارد میکنیم که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ همیشه در آن خواهند ماند؛ و همسرانی پاکیزه برای آنها خواهد بود؛ و آنان را در سایههای گسترده (و فرح بخش) جای میدهیم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : کار, کارگر کلیدواژه(ها) : کار, کارگر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر کس از کار تعریف کند، از کارگر تعریف کرده است؛ چون کار بدون کارگر، معنی ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : کار, مردم ایران, تحصیل علم و دانش کلیدواژه(ها) : کار, مردم ایران, تحصیل علم و دانش نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : علم و کار برای یک ملت، دو بال است. ملتِ بیعلم و بیکار، پیش نخواهد رفت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : عبادت, علمآموزی, تحصیل علم و دانش کلیدواژه(ها) : عبادت, علمآموزی, تحصیل علم و دانش نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پراکندن علم و فراهم کردن کار هم مثلِ نماز و خواندن قرآن، عبادت است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : وجدان کاری کلیدواژه(ها) : وجدان کاری نوع(ها) : جستار متن فیش : عزیزان من! آنچه لازم است، «کار» و «تعلیم» است. معلّمین عزیز! باید جوانان را بسازید. باید نوجوانان را با روحیهی کار، استقلال و علمطلبی، پرورش دهید، نه با روحیهی مدرکطلبی. مدرک چیست؟ مدرک به این عنوان که نشان دهد فردی دارای این معلومات است، خوب است؛ اما نمیتواند منشأ اثری شود. آنچه مهم است، علم است. علم و کار، برای جامعه لازم است. همهی مردم و مسئولین بدانند: اینکه من عرض کردم «وجدان کاری»، یک تعارف نیست. باید برنامهریزی کنند. «وجدان کاری» باید فرهنگ عمومی مردم شود. باید اگر کسی کاری انجام میدهد، فکر کند که یک نفر بالای سرش ایستاده است؛ حتّی اگر تنها، در اتاقی خلوت باشد. کار باید کامل، محکم، قوی، ابتکاری و همراه با نیاز انجام گیرد. یکی از کارهایی که وجدان کاری لازم دارد، تعلیم و تربیت است. معلّم در کلاسِ درسِ مدرسهای که تَهِ فلان شهر یا فلان گوشهی دورافتادهی تهران یا یک روستاست، باید آنطور درس بگوید، زحمت بکشد و تلاش کند که گویا الآن بازرس در کلاس نشسته است، کار او را نگاه میکند، یا یک ساعت بعد میآید تا نتیجهی کار را ببیند. وجدان کاری یعنی این. ما تعارف که نمیکنیم! عزیزان من! با تعارف که یک ملت نمیتواند آقایی خودش را حفظ کند! با تعارف که نمیشود با دشمنان غدّار و خونخوار روبهرو شد! عمل، تلاش و برنامهریزی لازم است. ما گفتیم: «وجدان کاری»، «انضباط اجتماعی» یا «انضباط اقتصادی». مسئولین کشور، دولت، قوّهی قضائیّه و نمایندگان مجلس، باید برنامهریزی کنند تا این کارها انجام گیرد، و الّا بااینکه تعریف کنند فلانی چه حرف خوبی زده، که کار تمام نمیشود! آحاد مردم هم باید کمک کنند. یکیک مردم، کنندگانِ واقعیِ کار هستند. عزیزان من! این خانه، خانهی شماست. این مملکت، مملکت شماست. مملکت عظیم، بابرکت و ثروتمندی است. خیلی ثروت در این خاک نهفته است که همهاش متعلّق به شما و نسلهای آیندهی این کشور است. ثروت معنوی زیادی در این کشور وجود دارد و همهاش متعلّق به شماست. این همه علم، استعداد، آگاهی و اخلاقیّات خوب، به برکت اسلام، فرهنگ کهن اسلامی و سوابق این ملت در این کشور هست که متعلّق به شماست. چه وقت میتوانید استفاده کنید؟ وقتیکه این ملت، آمادهی کار باشد؛ کمر بسته باشد؛ هیچکس در کارهای خود کوتاهی نکند و بیکاری را برای خود مغتنم نشمارد. هستند کسانی که در حال خستگی از کار هم، وقتیکه کاری وجود دارد با کمال شوق کار میکنند. کسی از اینها نمیپرسد «شما چرا کار نکردید؟» فکر مؤاخذهی الهی و نیاز مردم، اینها را به کار وادار میکند. این روحیه، باید همگانی شود. این، همان «وجدان کاری» است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عزیزان من! با تعارف که یک ملت نمیتواند آقایی خودش را حفظ کند! با تعارف که نمیشود با دشمنان غدّار و خونخوار روبهرو شد! عمل، تلاش و برنامهریزی لازم است. ما گفتیم: «وجدان کاری»، «انضباط اجتماعی» یا «انضباط اقتصادی». مسؤولین کشور، دولت، قوّه قضایّیه و نمایندگان مجلس، باید برنامهریزی کنند تا این کارها انجام گیرد، و الّا با اینکه تعریف کنند فلانی چه حرف خوبی زده، که کار تمام نمیشود! آحاد مردم هم باید کمک کنند. یکیک مردم، کنندگانِ واقعیِ کار هستند. عزیزان من! این خانه، خانه شماست. این مملکت، مملکت شماست. مملکت عظیم،با برکت و ثروتمندی است. خیلی ثروت در این خاک نهفته است که همهاش متعلّق به شما و نسلهای آینده این کشور است. ثروت معنوی زیادی در این کشور وجود دارد و همهاش متعلّق به شماست. این همه علم، استعداد، آگاهی و اخلاقیّات خوب، به برکت اسلام، فرهنگ کهن اسلامی و سوابق این ملت در این کشور هست که متعلّق به شماست. چهوقت میتوانید استفاده کنید؟ وقتی که این ملت، آماده کار باشد؛ کمر بسته باشد؛ هیچ کس در کارهای خود کوتاهی نکند و بیکاری را برای خود مغتنم نشمارد. هستند کسانی که در حال خستگی از کار هم، وقتی که کاری وجود دارد با کمال شوق کار میکنند. کسی از اینها نمیپرسد «شما چرا کار نکردید؟» فکر مؤاخذه الهی و نیاز مردم، اینها را بهکار وادار میکند. این روحیه، باید همگانی شود. این، همان «وجدان کاری» است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : حمایت از تولید ملی کلیدواژه(ها) : حمایت از تولید ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : مردمی که کار نکنند، مردمی که ابتکار نداشته باشند، مردمی که خود را موظّف به ادارهی کشور و تولید نیازهای خودشان ندانند، مردمی که فقط مصرف را بلد باشند و تولید را بلد نباشند، کشور و کسانی را که در رأس کارند در وضعیتی بدی قرار خواهند داد. ملتی میتواند در مقابل پرروها، پرتوقّعها، گردنهبگیرها و زیادهطلبهای دنیا- مثل امریکا- بایستد و مقاومت و از حق خود دفاع کند، که بگوید: «آقا! ما خودمان، خودمان را اداره میکنیم.» اگر دشمن بگوید به شما فلان چیز را نمیفروشیم، بگوید: خوب؛ بهتر! نفروشید. شما که به ما بفروشید، ما تنبل میشویم و خودمان تولید نمیکنیم. میگوییم «آقا؛ بستهبندی شده میآید.» شما که به ما مجّانی بدهید، پول هم از ما نگیرید، به ما خیانت کردهاید. اگر شما دَرِ دادوستد را با ما ببندید و بُنجلهای خودتان را به طرف مملکت ما سرازیر نکنید، به نفع ماست. برای اینکه ما روحیهی کار، نشاط، تلاش و تولید پیدا خواهیم کرد. باور کنید روزی که این مردک سادهدلِ بیتجربهی خام اعلام کرده است که میخواهد روابط اقتصادی امریکا را با ایران ممنوع کند (بعد هم که رفت در جلسهی صهیونیستها، بیچاره در واقع بازی خورد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : اتقان کاری کلیدواژه(ها) : اتقان کاری نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه لازم است، «کار» و «تعلیم» است. معلّمین عزیز! باید جوانان را بسازید. باید نوجوانان را با روحیهی کار، استقلال و علمطلبی، پرورش دهید، نه با روحیهی مدرکطلبی. مدرک چیست؟ مدرک به این عنوان که نشان دهد فردی دارای این معلومات است، خوب است؛ اما نمیتواند منشأ اثری شود. آنچه مهم است، علم است. علم و کار، برای جامعه لازم است. همهی مردم و مسئولین بدانند: اینکه من عرض کردم «وجدان کاری»، یک تعارف نیست. باید برنامهریزی کنند. «وجدان کاری» باید فرهنگ عمومی مردم شود. باید اگر کسی کاری انجام میدهد، فکر کند که یک نفر بالای سرش ایستاده است؛ حتّی اگر تنها، در اتاقی خلوت باشد. کار باید کامل، محکم، قوی، ابتکاری و همراه با نیاز انجام گیرد.یکی از کارهایی که وجدان کاری لازم دارد، تعلیم و تربیت است. معلّم در کلاسِ درسِ مدرسهای که تَهِ فلان شهر یا فلان گوشهی دورافتادهی تهران یا یک روستاست، باید آنطور درس بگوید، زحمت بکشد و تلاش کند که گویا الآن بازرس در کلاس نشسته است، کار او را نگاه میکند، یا یک ساعت بعد میآید تا نتیجهی کار را ببیند. وجدان کاری یعنی این. ما تعارف که نمیکنیم! عزیزان من! با تعارف که یک ملت نمیتواند آقایی خودش را حفظ کند! با تعارف که نمیشود با دشمنان غدّار و خونخوار روبهرو شد! عمل، تلاش و برنامهریزی لازم است. ما گفتیم: «وجدان کاری»، «انضباط اجتماعی» یا «انضباط اقتصادی». مسئولین کشور، دولت، قوّهی قضائیّه و نمایندگان مجلس، باید برنامهریزی کنند تا این کارها انجام گیرد، و الّا بااینکه تعریف کنند فلانی چه حرف خوبی زده، که کار تمام نمیشود! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : خوب؛ وقتیکه ما از علم تعریف میکنیم، این در واقع تعریف از معلّم است. چرا؟ چون اوست که علم را به دیگران میبخشد. اگر معلّم نباشد، علم به دست نمیآید: «هرکه چیزی یاد گیرد، باید از استاد گیرد.» علم بدون معلّم، معنی ندارد. کار نیز همینطور است. هرکس از کار تعریف کند، از کارگر تعریف کرده است؛ چون کار بدون کارگر، معنی ندارد. درست توجّه کنید، ببینید این مفاهیم چقدر به هم مرتبط است! علم و کار برای یک ملت، دو بال است. ملتِ بیعلم و بیکار، پیش نخواهد رفت. بنده، بدین خاطر، بارها عرض کردهام که ملت ایران باید از اعماق دل به دو سلسلهی پادشاهی پهلوی و قاجار، لعنت بفرستد که این دو سلسلهی خبیث، دو بالِ مملکت و پیکرهی عظیم این ملت کهن، باهوش و بااستعداد را بریدند. نه علم و نه کار، هیچکدام را برای این ملت فراهم نکردند. کاری که بود، کارهای بیارزش یا کمارزش بود. علمی که بود، علم تقلیدی و دستِ دوم بود. آن کاری را که از دل میجوشد و حقیقتاً پوشش و حلیهی حیات میبخشد و کارهای اساسی در مملکت صورت میدهد، ترویج نکردند. هرچه توانستند، قلعوقمع هم کردند و بساط علمی را که از دل میجوشد و در آن ابتکار هست، برچیدند. آن خاندانها این جرائم را دارند. نتیجه این شد که ملّت ایران که در مسابقهی علم و پیشرفت تمدّن و دانش و تجربه، یا از دیگران جلوتر بود یا اقلَّا کسری نداشت، سالها عقب ماند. حال ما باید تلاش و کوشش کنیم که بالاخره گلیم خودمان را از آب بیرون بیاوریم. إن شاء اللّه به همّت شما مردم، این کار را خواهیم کرد؛ که نشانههایش الآن هم پیداست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : شهید مطهری کلیدواژه(ها) : شهید مطهری نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امیدواریم خداوند روح مطّهر امام بزرگوار را گشاینده این راه به روی ما بود، روزبهروز به عروج و درجات بالاتری نائل فرماید و شهید عزیز این روز، «شهید مطّهری» را با اولیایش محشور کند و شما عزیزان را مشمول برکات و توفیقات و رحمت و لطف خود قرار دهد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش :بریده شدن دوبال علم و کار،در زمان قاجار و پهلوی کلیدواژه(ها) : تاریخ قاجاریه, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, عملکرد حکومت پهلوی, عملکرد حکومت قاجاریه, وضعیت فرهنگی در رژیم پهلوی, وضعیت علمی در رژیم پهلوی, خیانت پهلویها, عقبماندگی علمی ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : ملت ایران باید از اعماق دل به دو سلسلهی پادشاهی پهلوی و قاجار، لعنت بفرستد که این دو سلسلهی خبیث، دو بالِ مملکت و پیکرهی عظیم این ملت کهن، با هوش و با استعداد را بریدند. نه علم و نه کار، هیچکدام را برای این ملت فراهم نکردند. کاری که بود، کارهای بیارزش یا کمارزش بود. علمی که بود، علم تقلیدی و دستِ دوم بود. آن کاری را که از دل میجوشد و حقیقتاً پوشش و حلیهی حیات میبخشد و کارهای اساسی در مملکت صورت میدهد، ترویج نکردند. هرچه توانستند، قلع و قمع هم کردند و بساط علمی را که از دل میجوشد و در آن ابتکار هست، برچیدند. آن خاندانها این جرائم را دارند. نتیجه این شد که ملّت ایران که در مسابقهی علم و پیشرفت تمدّن و دانش و تجربه، یا از دیگران جلوتر بود یا اقّلاً کسری نداشت، سالها عقب ماند. اوّل خانوادهی قاجار - از ناصرالدّین شاه به بعد - بعدش هم خانواده پهلوی - این پدر و پسر - حقیقتاً چوب حراج به موجودی این ملت و کشور و سرمایههای معنویاش زدند. «تلک امّة قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم.» آنها رفتند و سر و کارشان با خداست. سزای اعمالشان را هم میبینند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش :تحریم ایران در دوران جنگ؛ عامل خودکفایی در تولید ابزارهای جنگی پیشرفته کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, تاریخ دفاع مقدس, خودکفایی, تجربههای دفاع مقدس, کمبود امکانات در دفاع مقدس, تحریم اقتصادی, فرصت تحریم, تهدید نظام اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, دستاوردهای ملت ایران, دستاوردهای جمهوری اسلامی, رابطه ایران و امریکا, روحیه وابستگی به بیگانه نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : ما در دوران جنگ، از جهات گوناگون، محدودّیتهای زیادی از قبیل سلاح، مهمّات و ابزارهای جنگی داشتیم. حال هم این آقایان [آمریکایی]میخواهند زحمت بکشند و برای ما محدودیّت ایجاد کنند. مگر ما در هشت سال دورهی جنگ، محدودیّت نداشتیم؟! آنجا چه کار کردیم؟ من شاید یک وقت دیگر هم این را گفته باشم: برادران و خواهران! تعجّب میکنید اگر بدانید که مسؤولین ما، سیم خاردار خریده بودند؛ میخواستند از کشور شوروی عبور دهند و بیاورند؛ اما شوروی نمیگذاشت! سیم خاردار دیگر چیست؟! چه وسیلهای، دفاعیتر از سیم خاردار؟! از خودش هم نخریده بودند که مثلاً بگوید «نمیفروشم.» بلکه از جای دیگر خریده بودند. شما ببینید با جمهوری اسلامی چه کردند! گلولهی آر.پی.جیِ. دم دستیِ کم اهمیّت را به ما نمیفروختند. اصلاً کسی باور میکند؟! خوب؛ این جمهوری اسلامی، همان کشوری است که در آن وقت این محدودیّتها را داشت. میدانید نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که به فضل پروردگار و به حول و قوّهی الهی، جوانان مؤمن این مملکت، به گوشهی انبارها و کارگاهها رفتند؛ درها را روی خودشان بستند و مشغول کار شدند. ما امروز برخی از پیچیدهترین ابزارهای جنگی را که دشمن به عقلش هم خطور نخواهد کرد، خودمان در داخل تهیّه میکنیم. البته ما را به ساختن بمب اتمی و شیمیایی متّهم میکنند که اینها دروغ است. خودشان هم میدانند که دروغ است. آنچه را که واقعیت دارد، آنها نمیدانند و به عقلشان هم نمیرسد. چطور ما توانستیم؟ در این مملکت، خلبان با هواپیمای آمریکایی پرواز میکرد؛ همافر و افسر فنّی کارهای تعمیراتیاش را انجام میدادند؛ امّا هیچ کدام جرأت نداشتند قطعات این هواپیما را باز کنند، ببینند چه شکلی است. اسمشان هم تعمیرکار بود! قطعات هواپیما وقتی خراب میشد، باید میبردند امریکا، آنجا تعمیر میکردند. اجازهی تعمیر قطعات هواپیمای امریکایی، به تعمیر کار ما که با آن هواپیما سروکار داشت، داده نمیشد. همین نیروهای مسلّح و مردم این کشور، توانستند پیشرفتی عظیم در این زمینه ایجاد کنند. چرا؟ به برکت همان تحریمها و جلوگیریها. حال تهدید میکنند که «ما رابطهی تجاریمان را با ایران قطع میکنیم.» خوب؛ به درک، قطع کنید! مگر ما بدمان میآید؟! ما خوشحال میشویم که شما رابطهتان را با ما قطع کنید. اما دنیا از شما تبعیّت نمیکند. مگر امریکا کدخدای یک ده است که همه مجبور باشند از او تبعیّت کنند؟! خوب؛ شما برای خودتان هر کار میخواهید، بکنید. بعضی از آدمهای ضعیف، در بعضی از کشورهای اسلامی، تا این چیزها را میشنوند، تنشان بنا میکند به لرزیدن! مگر چه خبر است؟! الحمدللَّه در داخل کشور ما، روحیههای مسؤولان کشور - از رئیس جمهور تا رئیس مجلس، رئیس قوّهی قضایّیه و نمایندگان مجلس - و آحاد مردم در همه جای این کشور، قوی است. مشتها گره شده است. احساس نشاط میکنند. هر کس که در مقابلشان بایستد، با قدرت و قاطعیّت با او مواجه میشوند. از این جهات، مشکلی نداریم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : شهید مطهری کلیدواژه(ها) : شهید مطهری نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امیدواریم خداوند روح مطّهر امام بزرگوار را گشاینده این راه به روی ما بود، روزبهروز به عروج و درجات بالاتری نائل فرماید و شهید عزیز این روز، «شهید مطّهری» را با اولیایش محشور كند و شما عزیزان را مشمول بركات و توفیقات و رحمت و لطف خود قرار دهد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : اتقان کاری, وجدان کاری کلیدواژه(ها) : اتقان کاری, وجدان کاری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : «وجدان كارى» بايد فرهنگ عمومى مردم شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : اتقان کاری کلیدواژه(ها) : اتقان کاری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : كار بايد كامل، محكم، قوى، ابتكارى و همراه با نياز انجام گيرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : اتقان کاری, وجدان کاری کلیدواژه(ها) : اتقان کاری, وجدان کاری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : يكى از كارهايى كه وجدان كارى لازم دارد، تعليم و تربيت است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : استکبار کلیدواژه(ها) : استکبار نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تمام دعواى دنيا در امروز و ديروز، بر سر يك كلمه است و آن اينكه، قدرتهاى استكبارى مىخواهند سرنوشت ملتها را در دست گيرند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش :وابستگی دنیا و آخرت هر امتی به علم و کار کلیدواژه(ها) : کار, علمآموزی نوع(ها) : حدیث متن فیش : شاید در بین روزهایى که در جمهورى اسلامى نام و عنوانى پیدا کرده است، هیچ روزى مثل این روز [12 اردیبهشت]نباشد؛ چون دو عنوان خیلى مهم، حسّاس، کارآمد و خیلى عزیز، با هم در این روز مجتمع شده است. یکى عنوان علم و دیگرى عنوان کار است. هم روز علم است و هم روز کار. واقعاً هم اگر درست نگاه کنیم، دنیا و آخرتِ هر امّت، جمعیّت و همچنین هر فردى، به این دو چیز بستگى دارد. هر کدام بدون دیگرى، خاصیت کامل خود را ندارد. علم بىکار، همان علم بىعمل است. «العالم بلاعمل، کالشجّر بلا ثمر.»(1) درختى روییده است؛ مظهر قدرت الهى است؛ امّا میوه ندارد. از آن طرف هم «المتعبِّد بلا علم کحمار الطاحونة.»(2) وقتى کسى بدون علم کار کند، اگر چه آن کار عبادت خدا باشد، باز هم فایدهاى ندارد. مثل حرکت دَوَرانى: کسى بدون پیشرفت، دور خودش چرخ مىخورد. 1 ) غررالحكم ،الآمدی ، ص 152 علم بلا عمل كشجر بلا ثمر ترجمه : علم بدون عمل مانند درخت بى ميوه است 2 ) غررالحكم ،الآمدی ، ص 41 المتعبد بغير علم كحمار الطاحونة يدور و لا يبرح من مكان ترجمه : عبادت کننده بدون علم چونان خر آسياب است كه همچنان به دور خود مي چرخد و راه به جايي نمي برد . مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : شعار مرگ بر آمریکا کلیدواژه(ها) : شعار مرگ بر آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : باور کنید روزی که این مردک ساده دلِ بیتجربه خام اعلام کرده است که میخواهد روابط اقتصادی امریکا را با ایران ممنوع کند (بعد هم که رفت در جلسه صهیونیستها، بیچاره در واقع بازی خورد. حال چه کسی پوست خربزه زیر پای این آدم انداخت، من نمیدانم) بنده به چند جهت، از ته دل خوشحال شدم. اینها تا به حال گاهی با ریا چیزهایی میگفتند که بعضی، در گوشه و کنار عنوان میکردند: «آقا؛ اینها آن قدرها هم با ما دشمن نیستند. آخر شما میگویید مرگ بر امریکا، مردم میگویند مرگ بر امریکا، بد است! عیب است! زشت است!» بعضی از آدمهای کم مسؤولیت یا بیمسؤولیت، میخواستند این فریاد مرگ بر امریکا را که مردم ما از ته دلشان کنده میشود، در گلوها خفه کنند و نگهدارند. حالا مردم وقتی که در مقابل چنین صراحتی قرار گرفتند، در هر جای کشور هستند، راحت فریاد میزنند: «مرگ بر امریکا.» مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : کارگر کلیدواژه(ها) : کارگر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آیا ... کار، یا به تعبیر دیگر، ...کارگری، مثل کاسبیهای دیگر، فقط برای نان درآوردن است؟ جواب این است که: نه! ... کارگری، اگر هم برای افراد، وسیله نان درآوردن است، امّا با ... کارگری، چیزهایی را میشود به دست آورد که حتی از نان هم بالاتر است. یکی از آن چیزها، اجر الهی است. باور کنید ... کارگری، ثواب دارد. شما وقتی که پشت دستگاه ایستادهاید و کاری را انجام میدهید، یا در مزرعه کار کشاورزیتان را انجام میدهید، یا در اتاق طرّاحی نشستهاید و طرح یک کار یا کالایی را آماده میکنید، ... بدانید که عبادت میکنید. این، خیلی مهمّ است. چیزی که بعد از دروازه مرگ - که همه باید از آن عبور کنند - گیر من و شما میآید، آن پنج سیر خوراکی که روزانه برای خودمان یا زن و بچه مان فراهم کردهایم، نیست. آنچه که آنجا بهدرد ما میخورد، عمل صالح است. «والذّین امنوا و عملوا الصالحات.» ببینید در قرآن چقدر این تعبیر «ایمان» و «عمل صالح» تکرار شده است! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : کارگر کلیدواژه(ها) : کارگر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر کس از کار تعریف کند، از کارگر تعریف کرده است؛ چون کار بدون کارگر، معنی ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : تعلیم و تربیت کلیدواژه(ها) : تعلیم و تربیت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکی از کارهایی که وجدان کاری لازم دارد، تعلیم و تربیت است. معلّم در کلاسِ درسِ مدرسهای که تَهِ فلان شهر یا فلان گوشه دورافتاده تهران یا یک روستاست، باید آنطور درس بگوید، زحمت بکشد و تلاش کند که گویا الان بازرس در کلاس نشسته است، کار او را نگاه میکند، یا یک ساعت بعد میآید تا نتیجه کار را ببیند مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : تعلیم و تربیت کلیدواژه(ها) : تعلیم و تربیت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از دستاوردهای تعلیم، این است که شما معلمین در بنای آینده جامعهتان سهیم میشوید مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : معلمان کلیدواژه(ها) : معلمان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آیا علم ... ، یا به تعبیر دیگر، معلّمی ... ، مثل کاسبیهای دیگر، فقط برای نان درآوردن است؟ جواب این است که: نه! معلّمی ...، اگر هم برای افراد، وسیله نان درآوردن است، امّا با معلّمی ...، چیزهایی را میشود به دست آورد که حتی از نان هم بالاتر است. یکی از آن چیزها، اجر الهی است. باور کنید معلّمی، ثواب دارد. ... شما وقتی ...به کلاس درس رفتهاید و میخواهید با عدّهای دانشآموز، پنجاه دقیقه سر و کلّه بزنید، یا مقدّمات کار معلّم را فراهم میکنید - مثلاً مطالعه یا تهیه کتاب - بدانید که عبادت میکنید. این، خیلی مهمّ است. چیزی که بعد از دروازه مرگ - که همه باید از آن عبور کنند - گیر من و شما میآید، آن پنج سیر خوراکی که روزانه برای خودمان یا زن و بچه مان فراهم کردهایم، نیست. آنچه که آنجا بهدرد ما میخورد، عمل صالح است. «والذّین امنوا و عملوا الصالحات.» ببینید در قرآن چقدر این تعبیر «ایمان» و «عمل صالح» تکرار شده است! یکی از این عملهای صالح، همین است که شما در کلاس، درس بگویید، .... پراکندن علم ... هم مثلِ نماز و خواندن قرآن، عبادت است. این، چیز کمی نیست. چرا خدای متعال یاد دادن ... را برای بشر موجب ثواب قرار داده است؟ العیاذباللَّه، کارهای خدا که گزاف نیست! این، بدین خاطر است که آن کمالی که خدای متعال میخواهد بشر در دوران زندگی به آن نائل شود، از جمله به علم... بستگی دارد. جامعه و مردم ... بیعلم و بیسواد، نمیتوانند آنچنان که باید، خودشان را به مراحل کمال بشری برسانند. زندگی دنیایشان هدر خواهد رفت. در علم کامل و شاملِ حقِ متعال عزّوجل، این معنا روشن است. ... علمی که یاد میدهید، هر چه مفیدتر باشد، ثواب آن بیشتر است. اینطور نیست که اگر قرآن و علوم دینی را یاد دادید، ثواب داشته باشد، امّا یاد دادن جبر، مثلثات، فیزیک و هندسه، ثواب نداشته باشد. شما سرِکلاس، درس میدهید و بچههای مردم را عالم میکنید. هر درسی که میتواند یک انسان را عالم، دانشمند و مفید برای جامعه کند، یاد دادن آن ثواب دارد. این، منطق اسلام است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : معلمان کلیدواژه(ها) : معلمان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : معلّمین عزیز! باید جوانان را بسازید. باید نوجوانان را با روحیه کار، استقلال و علمطلبی، پرورش دهید، نه با روحیه مدرکطلبی. مدرک چیست؟ مدرک به این عنوان که نشان دهد فردی دارای این معلومات است، خوب است؛ اما نمیتواند منشأ اثری شود. آنچه مهم است، علم است. علم و کار، برای جامعه لازم است. همه مردم و مسؤولین بدانند: ... «وجدان کاری»، یک تعارف نیست. باید برنامهریزی کنند. «وجدان کاری» باید فرهنگ عمومی مردم شود. ... یکی از کارهایی که وجدان کاری لازم دارد، تعلیم و تربیت است. معلّم در کلاسِ درسِ مدرسهای که تَهِ فلان شهر یا فلان گوشه دورافتاده تهران یا یک روستاست، باید آنطور درس بگوید، زحمت بکشد و تلاش کند که گویا الان بازرس در کلاس نشسته است، کار او را نگاه میکند، یا یک ساعت بعد میآید تا نتیجه کار را ببیند. وجدان کاری یعنی این. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : کارآمدی انقلاب و نظام کلیدواژه(ها) : کارآمدی انقلاب و نظام نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از اوّل انقلاب تا امروز، حقّاً و انصافاً، در زمینه علم و کار، خیلی تلاش شده است. اگر کسی این را انکار کند، مثل این است که بگوید «الان به چه دلیل روز است؟» این قدر واضح است. اگر کسی به سطح کشور نگاه کند، افزایش دانشآموز، معلّم، استاد، متخصّص، دانشجو و کارگاههای فراوان، کار کشاورزی، صنعتی، کارهای دقیق و برجسته، ابتکارها و اختراعهای زیادی میبیند که در این... [چند] سال، اسلام برای این ملت آورده است. من و ما هم نمیتوانیم بگوییم «این کارها را ما کردیم.» این دستاوردها، مالِ اسلام است. خاصیت ایمان، خاصیت حضور مردم و مردمی بودنِ حکومت است. |