![]() |
[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش :داروهای شفابخش بیماریهای اخلاقی/صحیفه سجادیه دعای پنجم کلیدواژه(ها) : اخلاق اسلامی, دعای مکارمالاخلاق, تزکیه نفس, طلاب جوان نوع(ها) : حدیث متن فیش : باید اخلاق اسلامی را، هم بشناسیم - همهمان؛ این دیگر پیر و جوان ندارد؛ اما جوانها بیشتر و بهترند - و هم تحلّی به حلیهی اخلاق پیدا کنیم. امروز خوشبختانه درسهای اخلاق در حوزه هست؛ اما عزیزان من! درس اخلاق، همهی وظیفهی ما در باب تخلّق به اخلاق حسنه را ایفا نمیکند. هر کسی خودش باید با دل خود، با رفتار خود، به طور دائم مشغول تهذیب و مشغول کشتی گرفتن با بدیها و زشتیهای وجود خودش باشد. دعای شریف مکارم الاخلاق را - که دعای بیستم صحیفهی سجادیّه است - زیاد بخوانید تا ببینید آن چیزهایی که امام سجاد علیهالسّلام در این دعا از خدا خواسته است، چیست. بسیاری از این چیزها یا بسیاری از دعاهای دیگر را ما به عنوان اخلاق نیکو نمیشناسیم. مفاهیم و مضامینی که در همین دعای پنجم صحیفهی سجادیّه هست: «یا من لاتنقضی عجائب عظمته» - که شروعش اینطوری است - برای ما درس است؛ «الّلهم اغننا عن هبة الوهّابین بهبتک و اکفنا وحشة القاطعین بصلتک».(1) با کلمات ائمّه، با دعاهای صحیفهی سجادیّه، با این داروهای شفابخشی که میتواند بیماریهای اخلاقی ما را شفا بخشد و زخمهای وجود ما را درمان کند، خودمان را آشنا کنیم. قدر بدانید این دعا و توسّل و تضرّع و توجه و نورانیّتی که از این راه حاصل میشود. این همه چیز است. امام بزرگوار ما - آنگونه که من از بزرگان خودمان شنیدهام - از جوانی در این حرم مطهّر حضرت معصومه عبادت میکرد. مرحوم آمیرزا جواد آقای تهرانی در مشهد، سالها قبل از انقلاب برای ما نقل میکرد؛ میگفت من رفتم قم به عنوان طلبه؛ حرم که مشّرف میشدم، هر روز یک چهرهی نورانی، یک مرد محترم، یک جوان نورانی، یک سیّد نورانی را میدیدم که غرق در عبادت است. میگفت از نورانیّت و عبادت او دل من مجذوب شد؛ پرسیدم ایشان کیاند؟ گفتند ایشان حاج آقا روحاللَّه خمینی هستند. این مربوط به زمانی است که امام بزرگوار ما - این شخصیّت برجسته - هنوز سی سال از عمرشان نگذشته بود. آری؛ همان عبادتها و همان توجّهات و همان ارتباط و اتّصال با معدن نورانیّت غیب الهی و اولیای الهی، همین نتایج را هم دارد. این نورانیّتی را که به خاطر جوانی در دل شماست، قدر بدانید و مغتنم بشمارید. 1 ) صحيفه سجاديه: دعای پنجم يَا مَنْ لَا تَنْقَضِی عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ ... اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ، وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ، وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِك. ترجمه : اى خداوندى كه عجايب عظمت تو پايان نپذيرد ... خداوندا، ما را به عطاى خويش از عطاى هر بخشندهاى بىنياز گردان. به پيوند خويش وحشت تنهايى از ما دور بدار تا به بخشش تو به كس جز تو نگراييم و در پناه جود و احسان تو از كس نهراسيم. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش :شناخت جایگاه خود در دنیا و موانع راه؛ معنای عالم به زمان بودن کلیدواژه(ها) : طلاب جوان, آگاهی به زمانه نوع(ها) : حدیث متن فیش : طلبهی جوان وقتی که وارد حوزهی علمیه میشود و درس حوزه را میخواند و برنامهی حوزه را عمل میکند، چشمش به این است که بتواند در این حرکت عظیم مردمی نقش بیافریند؛ نه لزوماً نقشی همانند نقش امام؛ نقشهای آگاهیبخش و هدایت کننده مثل نقش پیامبران. آنقدر آدمسازی و پرورش انسانهای والا و باایمان مهم است که اگر یک روحانی همّت خود را صرف کند و در طول زمان بتواند تعدادی انسانِ مناسب و استوار را بسازد، کار بزرگی را انجام داده است. طلبهی جوان و فاضل جوان به فکر آن است که در این حرکت عظیم مردمی، در این خطّ مستقیمی که نظام الهی و اسلامی به سمت آن سرانجامِ بسیار درخشان و بزرگ خود حرکت میکند، بتواند نقش ایفا کند و این حرکت را حتمیّت و تسهیل ببخشد. البته امروز نظام اسلامی با چالشهای بزرگی مواجه است. اگر این چالشها شناخته نشود، اگر معارضهها دانسته نشود - چه معارضههای ممکن، چه معارضههای واقع و موجود - نمیتوان درست نقش ایفا کرد؛ نمیشود واقعیت را فهمید و با آن مواجه شد. پس مسألهی بعدی این است که چالشهای کنونی نظام چیست؟ شرط اوّلِ کسی که میخواهد در این راه حرکت کند، این است که بداند با چه کمینها و موانعی روبهرو خواهد شد؛ خودش را آماده کند. «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللّوابس».(1) عالمِ به زمان فقط این نیست که انسان با تعدادی از مردم ارتباط دوستانه داشته باشد، یا خبرهایی از اینجا و آنجا به گوش او برسد. عالمِ به زمان کسی است که بداند در کجای دنیا زندگی میکند؛ صفبندیهای مقابل او چیست؛ انگیزههای مخالفت با او کدام است؛ طرحهایی که این انگیزهها به وسیلهی آنها تحقّق پیدا میکند، چیست؟ این عالم ِ به زمان است. البته این مخالفتها و این دشمنیها هرگز دشمنی با شخص نیست؛ اما شخص باید بداند کجا قرار دارد و نظام او و راه او و اهداف او با چه چیزی مواجه است. 1 ) الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج 1، ص 26 ؛ تحف العقول، حسن بن شعبه حرانی، ص 356؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 68، ص 307. ... الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ ... ترجمه : امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: كسى كه به اوضاع زمانش آگاه باشد شبهات بر او هجوم نمیآورد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : خط کلّی نظام اسلامی چیست؟ اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را در یک جمله ادا کنیم، خواهیم گفت خط کلّی نظام اسلامی، رسیدن به تمدّن اسلامی است. این یک پاسخ کلّی و قابل توضیح و تشریح. البته اینکه در مقابل تمدّن کنونی بشر - یعنی تمدّن مادّی غرب - میتواند تمدّن دیگری مطرح شود یا نه و این تمدّن برای پیدایش خود و سپس برای ماندگاری و استواری خود، از چه عناصر و از چه عواملی کمک خواهد گرفت، در اینباره سخنها هست. اگر شما به بلندگویانِ تمدّن کنونی غرب مراجعه کنید، آنها خواهند گفت تمدّن مادّی غرب ابدی و تغییرناپذیر است. از اوایلی که این تمدّن اوج گرفته بود - یعنی از قرن نوزدهم میلادی - بحث معارضهی سنّت و مدرنیته را مطرح کردند. یعنی همهی آنچه که این تمدّن تقدیم بشریّت میکند، چیزهای مدرن و نو و تازه و اجتنابناپذیر و جذّاب و خواستنی است و هرچه در مقابل آن است، این سنّت است، این منسوخ است، این قدیمی است، این زوالپذیر است. این بحث را شما امروز هم گاهی در برخی از محافل روشنفکری ما میبینید؛ اما این بحثِ نویی نیست؛ این بحثِ قرن نوزدهمیِ دنیای غرب است که ادامه پیدا کرده است؛ با این هدف که تمدّن غرب در راه خود، همهی فرهنگها را، همهی تمدّنها را، همهی زیرساختهای مدنی را، همهی روابط انسانی و اجتماعی را، همهی آن چیزی را که تمدّن غرب آن را نمیپسندد، از سر راه خود بردارد و حاکمیت مطلق خود را با پشتوانهی قدرت مادّی و سرمایهداری از یک سو، قدرت نظامی و سیاسی از یک سو، قدرت رسانهیی از یک سو، ابدی کند. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : شرط دوم، پرورش انسان است. حال در آنجایی که فکر و انسان باید تولید شود، ببینید نقشآفرینان چه کسانی هستند. این نقشآفرینان کسانی هستند که باید بتوانند افکار را هدایت کنند. این یک بُعد قضیه است. چون این راه جز با پای ایمان و نیروی ایمان و عشق طیشدنی نیست، باید کسانی باشند که بتوانند روح ایمان را در انسانها پرورش دهند. بدون شک مدیران جامعه جزو نقشآفرینانند؛ سیاستمداران جزو نقشآفرینانند؛ متفکّران و روشنفکران جزو نقشآفرینانند؛ آحاد مردم هر کدام به نحوی میتوانند در خور استعداد خود نقشآفرینی کنند؛ اما نقش علمای دین، نقش کسانی که در راه پرورش ایمان مردم از روش دین استفاده میکنند، یک نقش یگانه است؛ نقش منحصر به فرد است. مدیران جامعه هم برای اینکه بتوانند درست نقشآفرینی کنند، به علمای دین احتیاج دارند. سیاستمداران و فعّالان سیاسی در جامعه نیز همینطور. محیطهای گوناگون علمی و روشنفکری نیز همینطور. برقی از سخن یک عالمِ دینِ پارسا و زمانشناس ممکن است بجهد، ظلماتی را از دلی یا دلهایی بزداید؛ چقدر هدایتها به این ترتیب اتّفاق افتاده است. این نقش، نقش یگانه است. نقشآفرینی را به علمای دین منحصر نمیکنیم؛ اما جایگاه نقشآفرینی علمای دین را از همهی جایگاههای دیگر برجستهتر میبینیم؛ به این دلیل روشن که در این راه، اندیشهی دینی و ایمان دینی برای انسانها لازم است؛ تولید فکر اسلامی برای این راه ضروری و لازم است و اگر علمای دین سر صحنه نباشند، دیگری نمیتواند این کار را انجام دهد. البته عالم دین با آن شرایطی که نیاز به آن شرایط هست، ای بسا نتواند این نقش را ایفا کند؛ او هم اگر این شرایط را نداشته باشد، نخواهد توانست؛ که حالا من بعد در دنبالهی عرایضم مطالبی در این زمینه هم عرض خواهم کرد. البته در آحاد مردم هم نقشآفرینیِ دینی هست؛ از راه امر به معروف و نهی از منکر؛ از راه آمادهسازی خود برای اینکه در یک جایگاه نقشآفرین قرار گیرند. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : یک عدّه علمداران تبعیّت از فرهنگ غرب و فریفتگان به زرق و برق غربیاند؛ خودکوچکبینها و خودکمبینها. خود، یعنی ملت خود، فرهنگ خود، میراث علمی خود، گذشتهی خود. تاریخ خود را زیر پا له کردند، برای اینکه بتوانند خودشان را به فرهنگ وارداتی غرب و با همان مفاهیم و با همان اصطلاحات و خطّی که آن فرهنگ و آن تمدّن ارائه میداد، آشنا و نزدیک کنند. کسانی بودند که گفتند ما باید از سر تا پا فرنگی شویم. آن کسانی که این مملکت را صد سال عقب انداختند؛ که امروز ما هرچه نگاه میکنیم، سیّئات و کوتاهیها و تقصیرهای حکمرانان و وابستگان به آنها در دوران گذشته بیشتر برای ما آشنا میشود. اینها همان کسانی بودند که معتقد بودند از ایران و ایرانی و این ملت، هیچگونه امید خیری نیست؛ مگر اینکه بهکلّی قلب ماهیت کنند؛ اخلاقشان، رفتارشان، کردارشان، لباسشان، زبانشان، خطّشان، همه چیزشان را برطبق ملتهای غربی قرار دهند؛ یک مقایسهی بسیار سادهلوحانه و ابلهانه! چون آن ملت از لحاظ علم پیشرفت کرده است، پس همه چیز آن ملت فراگرفتنی است و ما هم اگر بخواهیم به آن رتبهی علمی برسیم، بایستی مثل او در اخلاق، مثل او در رفتار، مثل او در عقاید، مثل او در آداب زندگی عمل کنیم! واقعاً انسان تعجّب میکند که چطور کسانی با دعوی روشنفکری، اینقدر سادهاندیش و کوتهبین باشند! یک عدّه هم اینها بودند و همیشه هستند. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : نظام سرمایهداری غرب کلیدواژه(ها) : نظام سرمایهداری غرب نوع(ها) : جستار متن فیش : شما دیدید وقتی که نظام مارکسیستی در شوروی سابق و اروپای شرقی برافتاد - با اینکه نظام مارکسیستی تمدّنی جدید و نو نبود؛ تفکّری بود بر اساس همان تمدّن غربی؛ عمدتاً با همان پایههای تفکّر و تمدّن غربی؛ با همان پایههای مادّی؛ درعینحال با دستگاه سرمایهداری غرب و نگهبانان و افسونگرانِ پاسدار تمدّن غربی معارضهای داشت - مسألهی نظم نوین جهانی و مسألهی تک ابرقدرتی در دنیا را مطرح کردند. یعنی امروز تمدّن غرب حتی در میان اجزای خود، آن وحدت و انسجام و آن یگانگی و صداقت لازم را ندارد. یک نقطه که یک رشد مادّی بیشتری کرده است، بنا به طبیعت تمدّن مادّی، افزونطلب است؛ کلیّتطلب است؛ تمامیّتطلب است و بقیهی بخشها را نادیده میگیرد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : استعمار نو کلیدواژه(ها) : استعمار نو نوع(ها) : جستار متن فیش : در تمدّن مادی غرب - همچنان که در همین ماههای جاری در دنیا مشاهده کردید - هرچه حرف میزنند، طرّاحی هزارهی دوم را میکنند! حالا مگر تمدّن مادّی غرب، سرتاسر هزارهی اوّل را فرا گرفته بود که شما میخواهید هزارهی دوم را هم به آن ملحق کنید؟! مگر بشر از این دو، سه قرنی که از سیطرهی تمدّن مادّی غرب گذشته، راضی است؟! مگر تمدّن مادّی غرب توانسته است زخمهای کهنهی بشریّت را علاج کند؟! آیا فقر در دنیا از بین رفت؟ آیا گرسنگی از بین رفت؟ آیا ظلم و تبعیض از بین رفت؟ آیا آرامش خاطر انسان تأمین شد؟ آیا مهربانی و صفای میان انسانها تأمین شد؟ یا بعکس، تمدّن مادّی غرب در دورهی استعمار، سپس در دورهی استثمار - که سلطهی حکومتهای غربی در دورهی استثمار، مثل دورهی استعمار، مستقیم نبود؛ به شکل استثمار نیروها در دنیای عقبافتاده و فقیر بود؛ همان سلطهی پنهانی قاهری که همهی سرمایهها و همهی نیروها را از آنها میربود و در خود هضم میکرد و جیب کمپانیهای سرمایهداری را بیشتر میانباشت - و سپس در دورهی رسانه و در دورهی ارتباطات - یعنی امروز - در همهی این سه دوره، با زور، با قدرتنمایی، با زورگویی، با ایجاد اختناقِ طرف مقابل و صف مقابل همیشه وارد میدان شده است؛ در حالی که در بالاترین مراکز خود هنوز تبعیض هست؛ تبعیض نژادی هست؛ فاشیسم هست! با این سابقه، با این همه گرفتاری، با این همه مشکلات، تمدّن مادّی غرب ادّعای ابدیّت میکند! اما این ادّعا، ادّعای واهی، غیرعملی و ناکام است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : زوال تمدّنها معلول انحرافهاست. تمدّنها بعد از آنکه به اوجی رسیدند، به خاطر ضعفها و خلأها و انحرافهای خود رو به انحطاط میروند. ما نشانهی این انحطاط را امروز در تمدّن غربی مشاهده میکنیم، که تمدّنِ علم بدون اخلاق، مادیّتِ بدون معنویّت و دین و قدرتِ بدون عدالت است. وقتی که در فلسطین اشغالی، در خانهی مردمی که خودِ صاحبخانهها از زندگی در آن یا از زندگی آسوده در آن محرومند، یک فلسطینی از سرِ ناچاری حرکتی انجام دهد و آسیبی به یک صهیونیستِ بیگانهی غریبهی بهزور آمده بخورد، همهی دستگاههای تبلیغاتی غرب بسیج میشوند تا این حادثه را بزرگ کنند! اگر کسی کشته شده باشد، عکس پدر او، مادر او، بچهی او، خواهر او، گریهها و ناراحتیهایشان، در مجلاّت امریکایی و سایر مجلات دنیا چاپ میشود! اما امروز یک کودک، یک نوجوان، در آغوش پدرش و در مقابل چشم او، در فلسطین کشته میشود؛ زن و مرد و کودک نمازگزار در مسجدالاقصای مسلمانان به گلوله بسته میشوند. دستگاههای ارتباطاتی جمهوری اسلامی روز اوّل با اروپا تماس گرفتند که خبرهای اروپا را کسب کنند، از آن طرف به آنها گفتند که اینجا هیچ خبری نیست! حادثهی به این عظمت، در روزهای اوّل و دوم، در اروپا و در منطقهی سلطهی تمدّن غربی، هیچ خبری نیست! تا وقتی که بتدریج تظاهرات اوج میگیرد، مردم در همه جا بلند میشوند، صدای اعتراضها بلند میشود؛ آن دستگاههایی که مدّعی طرفداری از حقوق بشرند، مدّعی اطّلاعرسانیاند، آن وقت مجبور میشوند یک اطّلاعی، آن هم البته ناقص و نه کامل، یکجانبه و نه عادلانه، به سود غاصب و نه به سود مردم مظلوم بدهند! اینها همه نشانههای شکست و انحطاط تمدّن غرب است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : سرنوشت انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سرنوشت انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : نه پیدایش و نه زوال تمدّنها، مسألهای دفعی نیست؛ یک مسألهی تدریجی و تاریخی است؛ اما اینها نشانههایش است. امروز بسیاری از متفکّران غرب هم به این حقیقت توجّه پیدا کردهاند، هشدار میدهند و میگویند. بنابراین هیچ شگفتی نباید داشت از اینکه برقی از گوشهای بجهد؛ همچنانی که همهی تمدّنهای عالم به وجود آمدهاند، یک فکر نو، یک پیشنهاد نو برای بشریت مطرح شود و بر اساس آن فکر، یک نظام سیاسی در گوشهای از دنیا بتواند یک ملت را گرد هم جمع کند؛ آن ملت ایستادگی کند؛ آن مردم به شرایط لازمی که خواهم گفت، عمل کنند؛ زبدگان و نخبگان و خواص جامعه نقشهای خود را پیدا کنند و طبق آن عمل کنند. لذا هیچ بُعدی ندارد - بلکه نتیجهای حتمی است - که این تمدّن مثل همهی تمدّنهای دیگر رشد خواهد کرد؛ مثل خورشیدی که بتدریج بالا میآید و به وسطالسماء میرسد، اشعّه و انوار خود را به نقاط مختلف دنیا خواهد تابانید. بنابراین، این نظام اسلامی، نظامی است که یک خطِّ حرکت معقول و منطقی برای خود تصویر کرده است. این سیْری نیست که بتواند متوقّف شود؛ این سیْری هم نیست که مراحل گوناگونی که در آن هست، برای آن دائمی و ابدی باشد. یک حرکت تکاملی است. از آغاز انقلاب اسلامی این حرکت به وجود آمد؛ این برق در این نقطه از عالم درخشید؛ چشمهایی را خیره کرد؛ بعد هم این توفیق را پیدا کرد که نظام اسلامی را به وجود بیاورد؛ این نظام اسلامی هم از آغاز تشکیل، با چالشهای خود، با مشکلات خود، با امکانات خود، حرکتی را آغاز کرده است و پیش میرود. این خط اگر با جدیّت، با پشتکار، با شناخت آنچه که لازم است، با عمل به آنچه که وظیفه است، ادامه پیدا کند، سرنوشت حتمی عبارت است از اینکه تمدّن اسلامی یک بار دیگر بر مجموعهی عظیمی از دنیا، پرتوِ خود را بگستراند. نه به معنای اینکه لزوماً نظام سیاسیِ اسلامی در نقاط دیگر جهان هم قبل از عصر ظهور گسترش پیدا کند؛ نه. معنایش این نیست؛ بلکه تمدّن بر اساس یک فکر جدید، یک حرف جدید، یک نگاه جدید به مسائل بشر و مسائل انسانیت و علاج دردهای انسانیت است؛ یک زبان نویی است که دلهای نسلهای نوی انسان و قشرهای محروم جوامع گوناگون، آن زبان را میفهمند و درک میکنند. به معنای رساندن یک پیام است به دلها، تا بتدریج در میان جوامع مختلف گسترش و رشد پیدا کند. این امری است که شدنی است. با وضعی که امروز من در کشورمان مشاهده میکنم، با ریشههای عمیقی که تفکّر اسلامی در کشور ما دارد، با حرکت بسیار وسیع و گستردهای که از اوّل انقلاب در راه تعمیق این اندیشه آغاز شده است و امروز به جاهای خوبی هم رسیده است، به نظرم میرسد که این آینده برای نظام اسلامی، یک آیندهی قطعی و اجتنابناپذیر است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : آرمانخواهی کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی نوع(ها) : جستار متن فیش : هر مجموعهای، هر کشوری و هر جامعهای، در هر زمانی موانع مخصوص به خود را دارد. میان هدفهای هر ملت، با موانعی که در سر راه او قرار میگیرد و مشکلاتی که او مجبور است با آنها دست و پنجه نرم کند، ارتباط وجود دارد. هرچه هدفها والاتر باشد، مشکلات هم به همان نسبت وسیعتر خواهد بود. هرچه آرمانگرایی وجود داشته باشد، به طور طبیعی چیزهایی در مقابل آن آرمانها صفآرایی خواهد کرد. لذا ارتباط مستقیمی وجود دارد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : جدایی دین از سیاست کلیدواژه(ها) : جدایی دین از سیاست نوع(ها) : جستار متن فیش : هر مجموعهای، هر کشوری و هر جامعهای، در هر زمانی موانع مخصوص به خود را دارد. میان هدفهای هر ملت، با موانعی که در سر راه او قرار میگیرد و مشکلاتی که او مجبور است با آنها دست و پنجه نرم کند، ارتباط وجود دارد. هرچه هدفها والاتر باشد، مشکلات هم به همان نسبت وسیعتر خواهد بود. هرچه آرمانگرایی وجود داشته باشد، به طور طبیعی چیزهایی در مقابل آن آرمانها صفآرایی خواهد کرد. لذا ارتباط مستقیمی وجود دارد. و اما در نظام اسلامی، این چالشها چیست؟ نمیتوانیم امروز را به طور کامل با صدر اسلام و زمان نبی مکرم اسلام مقایسه کنیم. شباهتهایی وجود دارد؛ اما فوارقی هم وجود دارد. در صدر اسلام، عمدهی تقابل دوران دهسالهی پیغمبر، با سه جبهه بوده است: جبههی منافقین در داخل، جبههی اهل کتاب و یهود - که در مدینه و محیط حکومت پیغمبر وضع خاصی داشتند - و جبههی کفار و مشرکین. اینها سه جبههی عمده است که شما شرح این چالشها را در سرتاسر قرآن و بیشتر در سورهی مبارکهی بقره مشاهده میکنید. در تقابل با یهود، چون یهود کسانی بودند که سیطرهی فکری و سیطرهی مالی بر مردم مدینه داشتند، مسألهی آنها، مسألهی دشمنی از نوع دشمنی کفّار قریش نبود. آنها گذشتهای داشتند، تاریخی داشتند، افتخاراتی داشتند، کتابی داشتند؛ با اتکای به آن، با مردمی که تا قبل از ظهور اسلام، امّی، بیریشه و بیاطّلاع از همهی معارف الهی بودند، دست و پنجه نرم میکردند؛ یک سلطهی روحی بر آنها داشتند؛ مثل سلطهی یک مجموعهی روشنفکر بر یک جامعهی بیسواد. نبی اکرم در برخورد با اینها به نقاط اساسی و حسّاسی انگشت گذاشت و البته وحی الهی این کار را میکرد. در سورهی بقره، تقابل و چالش نبی اکرم با یهودیان - همچنین با منافقان - به تفصیل بیان شده است. ما امروز نمیتوانیم بگوییم مقابلهی ما فقط با مجموعههایی از این قبیل است؛ اما ما هم به حسب تناسب وضع خود و نظام خود، زمینههایی برای تقابل و معارضه در پیش روی خودمان داریم. اینجا مقصود حتماً معارضهی سیاسی نیست. نمیخواهیم بگوییم آن کسانی را که ردیف خواهیم کرد، معارضان سیاسی نظامند یا با نظام مبارزه میکنند؛ نه. اینها زمینههای مبارزه است؛ اینها چالشهایی است که نظام اسلامی به طور طبیعی در مقابل خود دارد. یک عدّه با اصل دین مخالفند؛ لذا نظامی که بر اساس سیاست دینی استوار شده است، برای اینها یک نظام غیرقابل قبول است. اصل دین را در دل قبول ندارند. عدّهای با سیاست دینی مخالفند؛ دین را به عنوان یک مسألهی تخصّصی و مربوط به کنج دل و کنج خلوت میدانند؛ دین را برای حکومت، برای سیاست، برای ادارهی امور مردم نمیدانند. اینها اصل دین را قبول دارند؛ اما این دین کدام دین است، من نمیدانم! نبی اکرم از اوّلِ حرکت خود در دوران بعثت شعارهایی داده است که جز با هجرت آن بزرگوار به مدینه و جز با ایجاد نظام اسلامی، این شعارها نامفهوم و غیرقابل درک است. آن توحیدی که پیغمبر اسلام آن را ترویج میکند، آن توحیدی که تبعیض را در جامعه نفی میکند، آن توحیدی که غلامان و بردگان مظلوم را علیه اربابانشان تحریک میکند، آن توحیدی که جوانهای باروحیه و حسّاس را در مقابل کارهای زشت و غلط و انحرافیِ پدرانشان به مقاومت وامیدارد، آن یک توحید فردی و قلبی و پنهان در گوشهی انزوا نیست. همان توحیدی است که بایستی پرچمش برافراشته شود و یک جامعه بر اساس آن زندگی کند؛ یعنی همان دوران مدینه و هجرت. از اوّلِ هجرت هم، پیغمبر حکومت اسلامی را تشکیل داد. حال، آن کسی که دین محمدبنعبداللَّه صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم را قبول دارد، اما هجرت او، حکومت او، ولایت او و اقتدار او را قبول ندارد، من نمیدانم چگونه مطلب را برای خودش توجیه میکند! بههرحال یک عدّه سیاست دینی، یا دینی را که بر عرصهی سیاسی مینشیند، نمیتوانند قبول کنند. اینها هم یک مجموعهاند. یک عدّه دچار نفاق دینی هستند؛ یعنی نام دین را لازم دارند، عنوان دین را لازم دارند؛ اما حقیقت دین را برنمیتابند! اینها هم آنجایی که دین با همهی واقعیّت خود، با حضور خود، با اقتدار خود در جامعه ظاهر میشود و نظام تشکیل میدهد و حکومت راه میاندازد، نمیتوانند آسان کنار بیایند. دیدیم کسانی به نام دین با قرآن و نهجالبلاغه حرف میزدند؛ اما برای مقابله با مفاهیم حقیقی قرآن و نهجالبلاغه! مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : دشمن درونی.دشمن بیرونی کلیدواژه(ها) : دشمن درونی.دشمن بیرونی نوع(ها) : جستار متن فیش : همهی کسانی را که اسم آوردیم، معنایش این نیست که اینها با نظام اسلامی معارضه دارند؛ نه. ممکن است معارضهای هم نباشد؛ اما نظام اسلامی نمیتواند اینها را نبیند؛ نمیتواند حضور اینها را، فکر اینها را، تلاش اینها را، اهداف و نیتها و انگیزههای اینها را که در کنار آن، در مقابل آن، در میان آن حضور دارند، ندیده بگیرد. حکمت و تدبیر برای نظام اسلامی این است که اینها را ببیند؛ اینها را بشناسد و اینها را علاج کند. علاج، معنایش استفادهی از زور و قدرت نیست. تصوّر نشود که هرجا گفته میشود باید این فکر را یا این کار را علاج کرد، یعنی به زور متوسّل شد؛ نه. زور مال کسانی است که منطق ندارند. مجموعهای که منطق دارد، با حربهی استدلال و منطق کاری میکند که هیچ حربهی دیگری و هیچ قدرت مادّیای نمیتواند آن کار را انجام دهد. بنابراین نیاز به زور نیست. پنجهافکندنِ این صفوف گوناگون، و اینکه هر کسی بخواهد در نظام اسلامی پنجه بیفکند، چه زمینههایی در درون خود نظام اسلامی، مسؤولان نظام، سردمداران نظام، مؤثران نظام و مردم دارد؟ من چند نمونهاش را اینجا یادداشت کردهام: یکی از زمینهها، تحجّر است. نگاه نو به مسائل نکردن، گذرانِ تاریخ و تحوّلِ فکر انسانها را ندیده گرفتن، تعالی و ترقّیِ فکر و اندیشه و راههای زندگی را انکار کردن. این تحجّر است. هر دانشی را که شما نگاه کنید، تعالی و پیشرفت آن دانش، فریادی علیه تحجّر است. اگر قرار بود ایستایی، پافشاردن بر هر آنچه که عادت کردهایم آن را ببینیم، چیز خوبی باشد، اصول ما هم پیشرفت نمیکرد؛ فقه ما هم از هزار سال پیش تا بهحال این همه تحوّلات و پیشرفتها را پیدا نمیکرد. در همهی امور زندگی اینطور است. تحجّر، یکی از بزرگترین آفات است. در کنار تحجّر، ولنگاری فکری و عملی. ولنگاری و بیبندوباری، چه در فکر - یعنی اینکه انسان هر آنچه را که در بازار فکر و اندیشه مطرح میشود، بدون ارزیابی، بدون نقّادی و بدون فهم درست با آن مواجه شود و با زرق و برق، این متاع بسیار حسّاس را برای خود تهیه کند - و چه در عمل؛ یعنی نقطهی مقابل تقوا. تقوا، همان ضدّ ولنگاری است. تقوا، یعنی دقّت و مراقبت و مواظبت از اینکه هیچ عملی - چه گفتار، چه کردار، عمل جوارح، حتی عمل جوانح - بدون رعایت موازین انجام نگیرد. این تقواست. نقطهی مقابلش همین ولنگاری و بیبندوباری است. اگر در زمینهی فکر و اندیشه، در زمینهی علوم و در هر زمینهای این ولنگاری باشد، واویلاست! هرجا این روحیهی بیبندوباری و ولنگاری وارد شد - که به دنبال آن، سهلانگاری در قبول، سهلانگاری در عمل، سهلانگاری در فهم خواهد بود - آن کسانی که دچار این آفت شوند، وضع و روز خوبی نخواهند داشت. تقلید کورکورانهی از غرب بخصوص، این هم یکی از آفتهاست. چون تمدّن غربی از لحاظ علمی پیشرفت داشته است و زرق و برقی دارد، از او کورکورانه تقلید کنند و هر چیزی از آنجا آمد، بپذیرند؛ چه فلسفه، چه اخلاق، چه حرفهای گوناگون. از جملهی آفتها، طعمهجویی است. این آفت بزرگی است. مسند را، مسؤولیت را، مقام اجتماعی را و حتی علم را به عنوان طعمه نگاه کند، برای اینکه بتواند به نان و نوایی برسد. این آفت است. فرصتطلبی، راحتطلبی و خوی شرارت، از این قبیل است. اینها آفتهایی است که وجود دارد. این زمینههاست؛ زمینههای درونی، اخلاقی، رفتاری خود ماهاست؛ آن صفبندیهای طبیعی است که در مقابل نظام اسلامی هست. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : فقه سنتی و پویا کلیدواژه(ها) : فقه سنتی و پویا نوع(ها) : جستار متن فیش : نگاه نو به مسائل نکردن، گذرانِ تاریخ و تحوّلِ فکر انسانها را ندیده گرفتن، تعالی و ترقّیِ فکر و اندیشه و راههای زندگی را انکار کردن. این تحجّر است. هر دانشی را که شما نگاه کنید، تعالی و پیشرفت آن دانش، فریادی علیه تحجّر است. اگر قرار بود ایستایی، پافشاردن بر هر آنچه که عادت کردهایم آن را ببینیم، چیز خوبی باشد، اصول ما هم پیشرفت نمیکرد؛ فقه ما هم از هزار سال پیش تا بهحال این همه تحوّلات و پیشرفتها را پیدا نمیکرد. در همهی امور زندگی اینطور است. تحجّر، یکی از بزرگترین آفات است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : دشمن درونی.دشمن بیرونی کلیدواژه(ها) : دشمن درونی.دشمن بیرونی نوع(ها) : جستار متن فیش : از طرف سوم، دشمن خارجی است. دشمن خارجی نقشش این است که از این امکانات معارضهی با نظام در داخل استفاده کند و آنها را تشدید نماید. بنده گاهی که در صحبتها بعضی کسان را به توطئههای دشمن تنبّه میدهم، افرادی میگویند: آقا! شما چرا به دشمن خارجی میپردازید؟ چرا به مسائل خودمان، به کمبودهای خودمان اشاره نمیکنید؟ حرف باید روشن بشود. اگر دشمن خارجی در مقابل خود کمبودها را، ضعفها را، زمینهها را مشاهده نکند، نمیتواند تسلّط پیدا کند. اینکه چیز بدیهی و روشنی است؛ بارها هم گفتهایم. اصلاً کامیابی دشمن از بیرون در آن صورتی است که در درون صفوف داخل نظام - داخل کشور و داخل جامعه - نقاط ضعف و نقاط خلأ وجود داشته باشد. در اینکه شکّی نیست. اما دشمن خارجی را نمیشود منکر شد. دشمن خارجی میآید از همین ضعفها حداکثر استفاده را میکند. هیچ انسانی را، هیچ جامعهای را و بیش از همه هیچ مسؤولی را کسی مدح نخواهد کرد که دشمن را نبیند؛ تلاش دشمن را نفهمد؛ سوء استفادهی دشمن را از ضعفهای خودی بجا نیاورد. آری؛ دشمن خارجی یک حقیقت است؛ منتها دشمن خارجی میآید از ضعفهای ما استفاده میکند. نظام اسلامی اگر در درون توانسته باشد این ضعفها را برطرف کند، یقیناً دشمن خارجی ناکام خواهد ماند؛ اما وقتی که دشمن خارجی حمله میکند، وظیفهی فوری و فوتی، مواجههی با اوست. فرض بفرمایید وقتی دشمن به مرزها حمله میکند - در تشبیه به این دشمنیِ جنگ نظامی - وظیفه اوّل این است که همه بروند جلوِ او را بگیرند. ما بیاییم بحث کنیم که «علت اینکه دشمن این جنگ را شروع کرد، چه بود؟ ممکن است فلان رفتاری که ما کردیم، فلان پرخاشی که ما کردیم، فلان عمل خلافی که ما کردیم، موجب این شده است»؛ جای این بحثها نیست. هرچه علت بوده است، هر ضعفی وجود داشته است، الان باید رفت جلوی دشمن را گرفت؛ بعد البته بپردازید علتها را هم برطرف کنید. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : نصرت الهی کلیدواژه(ها) : نصرت الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز حقیقت این است که نظام اسلامی در صحنهی جهانی با حقد و کین و دشمنی مراکز قدرت جهانی مواجه است. البته نظام اسلامی مستحکم است. آنها نتوانستند ضربهی کاری وارد کنند. اگر میتوانستند یک لحظه تأمل نمیکردند. چیزهایی در این نظام هست که در هر نظامی باشد، آن را مستحکم نگه میدارد. این نظام، مردمی است. این نظام، ایمانی است. این نظام، برخاسته از عواطف مردم و ایمانهای مردم است. مسؤولان این نظام برای خودشان کیسه ندوختهاند. کارگزاران ارشد این نظام با نیّتهای خوب وارد این میدان شدهاند و مجاهدت و تلاش میکنند. اینها چیز کمی نیست. لطف الهی و نصرت الهی تابع همین چیزهاست. وقتی که ملتی ایستادگی میکند، در راه خدا سختیها را تحمّل میکند، مسؤولان در آن مجموعه نیّت خودشان را برای خدا خالص میکنند، خدای متعال نصرت خود را نازل میکند. اینها چیزهایی نیست که بتوانند با آن مقابله و مواجهه کنند؛ والّا انگیزهی دشمن زیاد است. این را نمیشود منکر شد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : بخش چهارم بحث ما، واجبات حوزههای علمیه است. البته حوزهی علمیهی قم حقیقتاً امروز یک حوزهی برجسته است. من یک وقت در همان چند سال قبل از این، در همین سالن اجتماعات مدرسهی فیضیه، عرض کردم که قطعاً از اوّل تاریخ اسلام تا امروز، هیچ مجمع علمیِ بزرگِ عمیقِ با کیفیّتی مثل امروزِ حوزهی علمیهی قم وجود نداشته است. البته و بلاشک حوزههای علمیهای بوده است که علمای بزرگ در آن حضور داشتهاند. در بغداد و در حلّه و در نجف و در کربلا و در جاهای دیگر بودهاند؛ اما با این کمیّت عظیم، با این تنوّع، با این همه استاد و شاگرد، با این همه حلقههای علمی، چنین چیزی وجود نداشته است. امروز هم حوزهی علمیه با حوزهی علمیهی زمان مرحوم آیةاللَّه العظمی بروجردی رضواناللَّهتعالیعلیه فرقهای زیادی دارد. آن روز ما در این حوزه بودیم؛ طلبهی همین مدرسهی فیضیّه و مدرسهی حجّتیه بودیم؛ بسیار هم نقاط روشن و برجستهای داشت؛ اما تحرّک و تلاش و آگاهی و هوشیاری و احساس مسؤولیت در کنار کمیّت عظیم استاد و شاگرد در حوزه، امروز با آن روز قابل مقایسه نیست. البته آن روز هم اساتید بسیار بزرگ و برجسته در این حوزه حضور داشتند - در این شکی نیست - لیکن امروز چیزهایی در حوزه هست که آن روز نبود. این آگاهیها، این آشناییها، این مجهّز بودنهای به جهاز لازم تبلیغ در زمان معاصر؛ آن روز این چیزها نبود. با توجّه اینها، به نظر ما حوزه این واجبات را دارد. البته این، همهی واجبات نیست. من نتوانستم استقصاء کنم؛ یعنی نخواستهام استقصاء کنم و چند نقطهای که به نظرم مهم آمده، عرض کردم. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : استعدادهای ناشناخته حوزه کلیدواژه(ها) : استعدادهای ناشناخته حوزه نوع(ها) : جستار متن فیش : مطلب دیگر، شناسایی استعدادها در حوزه است که من در چند ماه قبل از این به مدیران محترم حوزه این را عرض کردم. این حوزه مجمعی از استعدادهای گوناگون است. اینها باید شناخته شود. استعدادها برای کارهای مختلف، برای معارف و معلومات مختلف و فعّالیتهای مختلف علمی یا تحقیقی شناسایی شوند. این شناسایی کمک بسیاری برای بهره برداری درست در پرورش این استعدادها خواهد کرد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : منش طلبگی کلیدواژه(ها) : منش طلبگی نوع(ها) : جستار متن فیش : دوم، حفظ زیّ طلبگی است. زیّ طلبگی چیست؟ من زیّ طلبگی را در دو جمله میتوانم معرفی کنم: پارسایی با عزّت، و نظم در تحصیل و زندگی. طلبه، پارساگونه زندگی میکند. البته من از اوضاع مادّی حوزهی علمیه، حقیقتاً آشفته و ناراحتم. از مشکلاتی که بسیاری از طلاّب و فضلا با آن دست و پنجه نرم میکنند - مشکلات مادّی - مطّلعم. گاهی اوقات بعضی از این اطّلاعات برای من بسیار تلخ و گزنده است. البته آن مقولهی دیگری است که واقعاً باید برایش فکری کرد. امروز حقیقتاً طلاّب علوم دینی از همهی طبقات جامعه - حتی از کارمند و از کارگر و از دیگران - از لحاظ حظّ معیشتی پایینترند - این یک واقعیت است - در حالی که یکی از بزرگترین و شریفترین کارها را اینها انجام میدهند. از ظواهر هم چندان چیزی نمیشود فهمید. همان عزّت نفس و مناعتی که طلاّب علوم دینی از گذشته با آن سرافراز بودهاند، نمیگذارد آدمهای سطحی و ظاهربین، بسیاری از بواطن امر را ببینند و بشناسند. من نمیخواهم آن مقوله را با این مقوله مخلوط کنم. آنی که حالاً عرض میکنم، این است که طلاّب - چه آنهایی که برخوردارند، چه آنهایی که دچار سختیهایی هستند - باید زیّ طلبگیشان محفوظ بماند؛ یعنی حالت پارسایی و قناعت، همراه با عزّت نفس؛ این یک. دوم، نظم در تحصیل و به تبع آن نظم در زندگی؛ که خصوصیت طلبگی نظم است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تحول بنیادین آموزش و پرورش کلیدواژه(ها) : تحول بنیادین آموزش و پرورش نوع(ها) : جستار متن فیش : نظام درسی باید دائماً مورد توجّه باشد. از جمله مواردی که در برنامهریزیهای مراکز آموزشی بزرگ، بهطور دائم در حال تحوّل است، نظام درسی و کتاب درسی است. دائم نقصهایش را برطرف و آن را با خصوصیات لازم برای آموزش و پرورش همراه میکنند. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدنسازی نوین اسلامی کلیدواژه(ها) : تمدنسازی نوین اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : خط كلّی نظام اسلامی چیست؟ اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را در یك جمله ادا كنیم، خواهیم گفت خط كلّی نظام اسلامی، رسیدن به تمدّن اسلامی است. این یك پاسخ كلّی و قابل توضیح و تشریح. البته اینكه در مقابل تمدّن كنونی بشر - یعنی تمدّن مادّی غرب - میتواند تمدّن دیگری مطرح شود یا نه و این تمدّن برای پیدایش خود و سپس برای ماندگاری و استواری خود، از چه عناصر و از چه عواملی كمك خواهد گرفت، در اینباره سخنها هست. اگر شما به بلندگویانِ تمدّن كنونی غرب مراجعه كنید، آنها خواهند گفت تمدّن مادّی غرب ابدی و تغییرناپذیر است. از اوایلی كه این تمدّن اوج گرفته بود - یعنی از قرن نوزدهم میلادی - بحث معارضهی سنّت و مدرنیته را مطرح كردند. یعنی همهی آنچه كه این تمدّن تقدیم بشریّت میكند، چیزهای مدرن و نو و تازه و اجتنابناپذیر و جذّاب و خواستنی است و هرچه در مقابل آن است، این سنّت است، این منسوخ است، این قدیمی است، این زوالپذیر است. این بحث را شما امروز هم گاهی در برخی از محافل روشنفكری ما میبینید؛ اما این بحثِ نویی نیست؛ این بحثِ قرن نوزدهمیِ دنیای غرب است كه ادامه پیدا كرده است؛ با این هدف كه تمدّن غرب در راه خود، همهی فرهنگها را، همهی تمدّنها را، همهی زیرساختهای مدنی را، همهی روابط انسانی و اجتماعی را، همهی آن چیزی را كه تمدّن غرب آن را نمیپسندد، از سر راه خود بردارد و حاكمیت مطلق خود را با پشتوانهی قدرت مادّی و سرمایهداری از یك سو، قدرت نظامی و سیاسی از یك سو، قدرت رسانهیی از یك سو، ابدی كند. شما دیدید وقتی كه نظام ماركسیستی در شوروی سابق و اروپای شرقی برافتاد - با اینكه نظام ماركسیستی تمدّنی جدید و نو نبود؛ تفكّری بود بر اساس همان تمدّن غربی؛ عمدتاً با همان پایههای تفكّر و تمدّن غربی؛ با همان پایههای مادّی؛ درعینحال با دستگاه سرمایهداری غرب و نگهبانان و افسونگرانِ پاسدار تمدّن غربی معارضهای داشت - مسألهی نظم نوین جهانی و مسألهی تك ابرقدرتی در دنیا را مطرح كردند. یعنی امروز تمدّن غرب حتی در میان اجزای خود، آن وحدت و انسجام و آن یگانگی و صداقت لازم را ندارد. یك نقطه كه یك رشد مادّی بیشتری كرده است، بنا به طبیعت تمدّن مادّی، افزونطلب است؛ كلیّتطلب است؛ تمامیّتطلب است و بقیهی بخشها را نادیده میگیرد. در تمدّن مادی غرب - همچنان كه در همین ماههای جاری در دنیا مشاهده كردید - هرچه حرف میزنند، طرّاحی هزارهی دوم را میكنند! حالا مگر تمدّن مادّی غرب، سرتاسر هزارهی اوّل را فرا گرفته بود كه شما میخواهید هزارهی دوم را هم به آن ملحق كنید؟! مگر بشر از این دو، سه قرنی كه از سیطرهی تمدّن مادّی غرب گذشته، راضی است؟! مگر تمدّن مادّی غرب توانسته است زخمهای كهنهی بشریّت را علاج كند؟! آیا فقر در دنیا از بین رفت؟ آیا گرسنگی از بین رفت؟ آیا ظلم و تبعیض از بین رفت؟ آیا آرامش خاطر انسان تأمین شد؟ آیا مهربانی و صفای میان انسانها تأمین شد؟ یا بعكس، تمدّن مادّی غرب در دورهی استعمار، سپس در دورهی استثمار - كه سلطهی حكومتهای غربی در دورهی استثمار، مثل دورهی استعمار، مستقیم نبود؛ به شكل استثمار نیروها در دنیای عقبافتاده و فقیر بود؛ همان سلطهی پنهانی قاهری كه همهی سرمایهها و همهی نیروها را از آنها میربود و در خود هضم میكرد و جیب كمپانیهای سرمایهداری را بیشتر میانباشت - و سپس در دورهی رسانه و در دورهی ارتباطات - یعنی امروز - در همهی این سه دوره، با زور، با قدرتنمایی، با زورگویی، با ایجاد اختناقِ طرف مقابل و صف مقابل همیشه وارد میدان شده است؛ در حالی كه در بالاترین مراكز خود هنوز تبعیض هست؛ تبعیض نژادی هست؛ فاشیسم هست! با این سابقه، با این همه گرفتاری، با این همه مشكلات، تمدّن مادّی غرب ادّعای ابدیّت میكند! اما این ادّعا، ادّعای واهی، غیرعملی و ناكام است. آری؛ بیشك تمدّن اسلامی میتواند وارد میدان شود و با همان شیوهای كه تمدّنهای بزرگ تاریخ توانستهاند وارد میدان زندگی بشر شوند و منطقهای را - بزرگ یا كوچك - تصرّف كنند و بركات خود یا صدمات خود را به آنها برسانند، این فرآیند پیچیده و طولانی و پُركار را بپیماید و به آن نقطه برسد. البته تمدّن اسلامی به صورت كامل در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه است. در دوران ظهور، تمدّن حقیقی اسلامی و دنیای حقیقی اسلامی به وجود خواهد آمد. بعضی كسان خیال میكنند دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه، آخرِ دنیاست! من عرض میكنم دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه، اوّلِ دنیاست؛ اوّلِ شروع حركت انسان در صراط مستقیم الهی است؛ با مانع كمتر یا بدون مانع؛ با سرعت بیشتر؛ با فراهم بودن همهی امكانات برای این حركت. اگر صراط مستقیم الهی را مثل یك جادهی وسیع، مستقیم و همواری فرض كنیم، همهی انبیا در این چند هزار سال گذشته آمدهاند تا بشر را از كورهراهها به این جاده برسانند. وقتی به این جاده رسید، سیرْ تندتر، همهجانبهتر، عمومیتر، موفقتر و بیضایعات یا كمضایعاتتر خواهد بود. دورهی ظهور، دورهای است كه بشریّت میتواند نفس راحتی بكشد؛ میتواند راه خدا را طی كند؛ میتواند از همهی استعدادهای موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شكل بهینه استفاده كند. امروز از امكانات بشر استفادهی بهینه نمیشود؛ استعدادها ضایع و نابود میشود؛ استعدادهای طبیعی هم همینطور. همهی این پدیدههایی كه شما میبینید علیه محیط زیست و در آلودهسازی محیط زیست وجود دارد، ناشی از بد استفاده كردن از امكانات طبیعی است. بشر در این راه افتاده است و پیش میرود؛ اما این راه درستی نیست؛ راه منحصری نیست. راه دانش، راههای فراوانی است. بشر میتواند در سایهی نظام الهی آن راه را بیابد و طی كند. فعلاً نمیخواهیم وارد این بحث شویم؛ این بحث مجال وسیعتری میطلبد. بههرحال خطّی كه نظام اسلامی ترسیم میكند، خطّ رسیدن به تمدّن اسلامی است. زوال تمدّنها معلول انحرافهاست. تمدّنها بعد از آنكه به اوجی رسیدند، به خاطر ضعفها و خلأها و انحرافهای خود رو به انحطاط میروند. ما نشانهی این انحطاط را امروز در تمدّن غربی مشاهده میكنیم، كه تمدّنِ علم بدون اخلاق، مادیّتِ بدون معنویّت و دین و قدرتِ بدون عدالت است. وقتی كه در فلسطین اشغالی، در خانهی مردمی كه خودِ صاحبخانهها از زندگی در آن یا از زندگی آسوده در آن محرومند، یك فلسطینی از سرِ ناچاری حركتی انجام دهد و آسیبی به یك صهیونیستِ بیگانهی غریبهی بهزور آمده بخورد، همهی دستگاههای تبلیغاتی غرب بسیج میشوند تا این حادثه را بزرگ كنند! اگر كسی كشته شده باشد، عكس پدر او، مادر او، بچهی او، خواهر او، گریهها و ناراحتیهایشان، در مجلاّت امریكایی و سایر مجلات دنیا چاپ میشود! اما امروز یك كودك، یك نوجوان، در آغوش پدرش و در مقابل چشم او، در فلسطین كشته میشود؛ زن و مرد و كودك نمازگزار در مسجدالاقصای مسلمانان به گلوله بسته میشوند. دستگاههای ارتباطاتی جمهوری اسلامی روز اوّل با اروپا تماس گرفتند كه خبرهای اروپا را كسب كنند، از آن طرف به آنها گفتند كه اینجا هیچ خبری نیست! حادثهی به این عظمت، در روزهای اوّل و دوم، در اروپا و در منطقهی سلطهی تمدّن غربی، هیچ خبری نیست! تا وقتی كه بتدریج تظاهرات اوج میگیرد، مردم در همه جا بلند میشوند، صدای اعتراضها بلند میشود؛ آن دستگاههایی كه مدّعی طرفداری از حقوق بشرند، مدّعی اطّلاعرسانیاند، آن وقت مجبور میشوند یك اطّلاعی، آن هم البته ناقص و نه كامل، یكجانبه و نه عادلانه، به سود غاصب و نه به سود مردم مظلوم بدهند! اینها همه نشانههای شكست و انحطاط تمدّن غرب است. البته نه پیدایش و نه زوال تمدّنها، مسألهای دفعی نیست؛ یك مسألهی تدریجی و تاریخی است؛ اما اینها نشانههایش است. امروز بسیاری از متفكّران غرب هم به این حقیقت توجّه پیدا كردهاند، هشدار میدهند و میگویند. بنابراین هیچ شگفتی نباید داشت از اینكه برقی از گوشهای بجهد؛ همچنانی كه همهی تمدّنهای عالم به وجود آمدهاند، یك فكر نو، یك پیشنهاد نو برای بشریت مطرح شود و بر اساس آن فكر، یك نظام سیاسی در گوشهای از دنیا بتواند یك ملت را گرد هم جمع كند؛ آن ملت ایستادگی كند؛ آن مردم به شرایط لازمی كه خواهم گفت، عمل كنند؛ زبدگان و نخبگان و خواص جامعه نقشهای خود را پیدا كنند و طبق آن عمل كنند. لذا هیچ بُعدی ندارد - بلكه نتیجهای حتمی است - كه این تمدّن مثل همهی تمدّنهای دیگر رشد خواهد كرد؛ مثل خورشیدی كه بتدریج بالا میآید و به وسطالسماء میرسد، اشعّه و انوار خود را به نقاط مختلف دنیا خواهد تابانید. بنابراین، این نظام اسلامی، نظامی است كه یك خطِّ حركت معقول و منطقی برای خود تصویر كرده است. این سیْری نیست كه بتواند متوقّف شود؛ این سیْری هم نیست كه مراحل گوناگونی كه در آن هست، برای آن دائمی و ابدی باشد. یك حركت تكاملی است. از آغاز انقلاب اسلامی این حركت به وجود آمد؛ این برق در این نقطه از عالم درخشید؛ چشمهایی را خیره كرد؛ بعد هم این توفیق را پیدا كرد كه نظام اسلامی را به وجود بیاورد؛ این نظام اسلامی هم از آغاز تشكیل، با چالشهای خود، با مشكلات خود، با امكانات خود، حركتی را آغاز كرده است و پیش میرود. این خط اگر با جدیّت، با پشتكار، با شناخت آنچه كه لازم است، با عمل به آنچه كه وظیفه است، ادامه پیدا كند، سرنوشت حتمی عبارت است از اینكه تمدّن اسلامی یك بار دیگر بر مجموعهی عظیمی از دنیا، پرتوِ خود را بگستراند. نه به معنای اینكه لزوماً نظام سیاسیِ اسلامی در نقاط دیگر جهان هم قبل از عصر ظهور گسترش پیدا كند؛ نه. معنایش این نیست؛ بلكه تمدّن بر اساس یك فكر جدید، یك حرف جدید، یك نگاه جدید به مسائل بشر و مسائل انسانیت و علاج دردهای انسانیت است؛ یك زبان نویی است كه دلهای نسلهای نوی انسان و قشرهای محروم جوامع گوناگون، آن زبان را میفهمند و درك میكنند. به معنای رساندن یك پیام است به دلها، تا بتدریج در میان جوامع مختلف گسترش و رشد پیدا كند. این امری است كه شدنی است. با وضعی كه امروز من در كشورمان مشاهده میكنم، با ریشههای عمیقی كه تفكّر اسلامی در كشور ما دارد، با حركت بسیار وسیع و گستردهای كه از اوّل انقلاب در راه تعمیق این اندیشه آغاز شده است و امروز به جاهای خوبی هم رسیده است، به نظرم میرسد كه این آینده برای نظام اسلامی، یك آیندهی قطعی و اجتنابناپذیر است. مطلب دوم این است كه نقشآفرینان اصلی در این عرصه چه كسانی هستند؟ ما میخواهیم ببینیم روحانیت در این میان كجا قرار دارد و شما طلاّب جوان و فضلای جوان - كسانی كه نقد ارزشمند جوانی خود را برداشتید و به این حوزه آوردید - میخواهید این سرمایه را برای چه و در كجا مصرف كنید؟ نقشآفرینان اصلی در اینجا چه كسانی هستند؟ اولاً باید معلوم باشد كه این حركت عظیم نظام اسلامی و حركت به سمت آن آیندهی آرمانی - كه ایجاد تمدّن اسلامی است؛ یعنی تمدّنی كه در آن، علم همراه با اخلاق است؛ پرداختن به مادّیات، همراه با معنویّت و دین است؛ و قدرت سیاسی، همراه با عدالت است - یك حركت تدریجی است. البته پُرهیجان است؛ اما هر كس بداند چه كار میكند. هر قدمی كه برمیدارد، برای او هیجانانگیز است؛ اما این كار عظیم و ماندگار تاریخی، این كاری كه سر و كارش با نسلها و قرنهاست، این را نباید با كارهای دفعی، جزئی و شعاری اشتباه كرد. این كاری است كه باید گام به گام، هر گامی محكمتر از گام قبل، با نگاه دقیق نسبت به هر قدمی كه برمیداریم و با دید نافذ نسبت به مسیری كه طی میكنیم، همراه باشد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدنسازی نوین اسلامی کلیدواژه(ها) : تمدنسازی نوین اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : برای ایجاد یك تمدّن اسلامی - مانند هر تمدّن دیگر - دو عنصر اساسی لازم است: یكی تولید فكر، یكی پرورش انسان. فكر اسلامی مثل یك دریای عمیق است؛ یك اقیانوس است. هر كس كه لب اقیانوس رفت، نمیتواند ادّعا كند كه اقیانوس را شناخته است. هر كس هم كه نزدیك ساحل پیش رفت و یا چند متری در آب در یك نقطهای فرو رفت، نمیتواند بگوید اقیانوس را شناخته است. سیْر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و كشف آن - كه از كتاب و سنّت همهی اینها استفاده میشود - كاری است كه همگان باید بكنند؛ كاری است كه در طول زمان باید انجام گیرد. تولید فكر در هر زمانی متناسب با نیاز آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممكن است. یك روزی حرفهای مرحوم شهید مطهّری كه مطرح میشد، به گوش بعضی ناآشنا میآمد. حرفهای شهید مطهّری، حرفهای دین بود؛ حرفهای قرآن بود؛ حرفهای اسلامی بود؛ اما بسیاری از كسانی كه با دین و قرآن و اسلام هم سر و كار داشتند، با آن حرفها آشنایی نداشتند! در همهی زمانها این امكان برای متفكّران آگاه، قرآنشناسان، حدیثشناسان، آشنایان با شیوهی استنباط از قرآن و حدیث، آشنایان با معارف اسلامی و مطالبی كه در قرآن و در حدیث اسلامی و در سنّت اسلامی هست، وجود دارد كه اگر به نیاز زمانه آشنا باشند، سؤال زمانه را بدانند، درخواست بشریّت را بدانند، میتوانند سخن روز را از معارف اسلامی بیرون بیاورند. حرف نو همیشه وجود دارد؛ تولید فكر، تولید اندیشهی راهنما و راهگشا برای بشریّت. شرط دوم، پرورش انسان است. حال در آنجایی كه فكر و انسان باید تولید شود، ببینید نقشآفرینان چه كسانی هستند. این نقشآفرینان كسانی هستند كه باید بتوانند افكار را هدایت كنند. این یك بُعد قضیه است. چون این راه جز با پای ایمان و نیروی ایمان و عشق طیشدنی نیست، باید كسانی باشند كه بتوانند روح ایمان را در انسانها پرورش دهند. بدون شك مدیران جامعه جزو نقشآفرینانند؛ سیاستمداران جزو نقشآفرینانند؛ متفكّران و روشنفكران جزو نقشآفرینانند؛ آحاد مردم هر كدام به نحوی میتوانند در خور استعداد خود نقشآفرینی كنند؛ اما نقش علمای دین، نقش كسانی كه در راه پرورش ایمان مردم از روش دین استفاده میكنند، یك نقش یگانه است؛ نقش منحصر به فرد است. مدیران جامعه هم برای اینكه بتوانند درست نقشآفرینی كنند، به علمای دین احتیاج دارند. سیاستمداران و فعّالان سیاسی در جامعه نیز همینطور. محیطهای گوناگون علمی و روشنفكری نیز همینطور. برقی از سخن یك عالمِ دینِ پارسا و زمانشناس ممكن است بجهد، ظلماتی را از دلی یا دلهایی بزداید؛ چقدر هدایتها به این ترتیب اتّفاق افتاده است. این نقش، نقش یگانه است. نقشآفرینی را به علمای دین منحصر نمیكنیم؛ اما جایگاه نقشآفرینی علمای دین را از همهی جایگاههای دیگر برجستهتر میبینیم؛ به این دلیل روشن كه در این راه، اندیشهی دینی و ایمان دینی برای انسانها لازم است؛ تولید فكر اسلامی برای این راه ضروری و لازم است و اگر علمای دین سر صحنه نباشند، دیگری نمیتواند این كار را انجام دهد. البته عالم دین با آن شرایطی كه نیاز به آن شرایط هست، ای بسا نتواند این نقش را ایفا كند؛ او هم اگر این شرایط را نداشته باشد، نخواهد توانست؛ كه حالا من بعد در دنبالهی عرایضم مطالبی در این زمینه هم عرض خواهم كرد. البته در آحاد مردم هم نقشآفرینیِ دینی هست؛ از راه امر به معروف و نهی از منكر؛ از راه آمادهسازی خود برای اینكه در یك جایگاه نقشآفرین قرار گیرند. وقتی نگاه میكنیم، حوزهی روحانیت و علمای دین، اگر با آن تربیتِ درست و در آن مدارجِ لازم پرورش پیدا كنند، نقششان نقش یگانه است. لذا امام بزرگوار ما الگویی برای علمای دین شد. اگر امام نمیبود، اگر نَفَس گرم او و منطق نیرومند و استوار او و ایستادگی او در این راه نمیبود و نمیتوانست مجموعه و منظومهی عظیمی از علمای دین را در این راه به حركت بیندازد، یقیناً این حركت عظیم ملت ایران اتّفاق نمیافتاد. هیچ حزب سیاسی، هیچ رجل سیاسی، هیچ رجل دانشگاهی، هیچ آدم اجتماعی معروف و محبوب امكان نداشت بتواند این اقیانوس عظیم ملت ایران را اینطور به تلاطم بیندازد و مردم را به خیابانها بكشاند. این فقط روحانیت بود و پیشواییِ امام بزرگوار ما با خصوصیاتی كه او داشت؛ كه اگر این خصوصیات را آن شخصیت عظیم هم نمیداشت، باز این كار به این آسانیها ممكن نبود. این نقش یك روحانی است كه شرایط لازم را دارد و در زمانِ متناسب ظهور و بروز میكند و اینطور عظیم نقشآفرینی او در تاریخ و در جهان روشن و مسجّل میشود. این وضع روحانیت است. پس جایگاه روحانیت این است. طلبهی جوان وقتی كه وارد حوزهی علمیه میشود و درس حوزه را میخواند و برنامهی حوزه را عمل میكند، چشمش به این است كه بتواند در این حركت عظیم مردمی نقش بیافریند؛ نه لزوماً نقشی همانند نقش امام؛ نقشهای آگاهیبخش و هدایت كننده مثل نقش پیامبران. آنقدر آدمسازی و پرورش انسانهای والا و باایمان مهم است كه اگر یك روحانی همّت خود را صرف كند و در طول زمان بتواند تعدادی انسانِ مناسب و استوار را بسازد، كار بزرگی را انجام داده است. طلبهی جوان و فاضل جوان به فكر آن است كه در این حركت عظیم مردمی، در این خطّ مستقیمی كه نظام الهی و اسلامی به سمت آن سرانجامِ بسیار درخشان و بزرگ خود حركت میكند، بتواند نقش ایفا كند و این حركت را حتمیّت و تسهیل ببخشد. البته امروز نظام اسلامی با چالشهای بزرگی مواجه است. اگر این چالشها شناخته نشود، اگر معارضهها دانسته نشود - چه معارضههای ممكن، چه معارضههای واقع و موجود - نمیتوان درست نقش ایفا كرد؛ نمیشود واقعیت را فهمید و با آن مواجه شد. پس مسألهی بعدی این است كه چالشهای كنونی نظام چیست؟ شرط اوّلِ كسی كه میخواهد در این راه حركت كند، این است كه بداند با چه كمینها و موانعی روبهرو خواهد شد؛ خودش را آماده كند. «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللّوابس». عالمِ به زمان فقط این نیست كه انسان با تعدادی از مردم ارتباط دوستانه داشته باشد، یا خبرهایی از اینجا و آنجا به گوش او برسد. عالمِ به زمان كسی است كه بداند در كجای دنیا زندگی میكند؛ صفبندیهای مقابل او چیست؛ انگیزههای مخالفت با او كدام است؛ طرحهایی كه این انگیزهها به وسیلهی آنها تحقّق پیدا میكند، چیست؟ این عالم ِ به زمان است. البته این مخالفتها و این دشمنیها هرگز دشمنی با شخص نیست؛ اما شخص باید بداند كجا قرار دارد و نظام او و راه او و اهداف او با چه چیزی مواجه است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدنسازی نوین اسلامی کلیدواژه(ها) : تمدنسازی نوین اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : حوزهی علمیهی روحانیت و در رأس، حوزهی قم و سپس حوزهی شهرستانها - از شهرستانهای بزرگ تا شهرهای كوچك - در قبال چنین چالشهایی قرار گرفتهاند. شما هستید - یعنی حوزهی دین، حوزهی علمیه و حوزهی روحانیت - كه میخواهید بنای شامخ تمدّن اسلامی را بالا ببرید و استوار كنید؛ چراغ هدایت اسلام را در منارهی بلند نظام اسلامی به درخشش درآورید و انسانها را هدایت كنید - یعنی كاری كه همهی پیغمبران برای آن آمدند - و آنها را به صراط مستقیم الهی و جادهی اصلی الهی - سبیل اعظم و صراط اقوم - نزدیك كنید. حوزه با این چالشها مواجه است؛ با این هدف حركت میكند. حال شما ببینید حوزهی علمیه چگونه باید باشد و چه كار باید بكند؟ واجبات این حوزه چیست؟ اگر هیچ چیز هم بنده به عنوان آنچه كه تصوّر میكنم برای حوزهها لازم است، عرض نكنم، این موقعیتِ حسّاس كه تبیین شد، این هدف بلند كه ترسیم شد، این معارضهها و چالشهایی كه در پیش روی نظام اسلامی هست و بیان شد، اقتضائاتی دارد كه با توجّهی میشود این اقتضائات را دانست. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : سوم از واجبات حوزه علمیه این است كه مدیران محترم حوزه و بزرگان و اعلام حوزه باید طلاّب را از لحاظ فكری و سیاسی مصونیت بدهند. طلاّب را از لحاظ فكر اسلامی و ظرافتهایی كه در برخورد با امواج گوناگون فكری وجود دارد، باید مصونیت ببخشند. باید طوری بشود كه هر طلبهای احساس كند در مقابل هر منطقی كه برای او پیش میآید - ولو برایش از قبل ناآشنا باشد - این مایه را دارد كه بتواند مواجهه و مقابله كند. همچنین در زمینههای سیاسی باید قدرت تحلیل سیاسی به طلاّب داده شود. این مجموعهی عظیم جوان در این حوزهی علمیه، مجموعهای است كه میتواند و باید بتواند حوادث سیاسی را جزء به جزء تحلیل كند؛ معنای هر حركتی را كه صفوف مختلف و جناحهای مختلف در داخل و خارج میكنند، بفهمد تا بتواند آن خط مستقیم و صراط الهی را در این بین همواره در مقابل چشم داشته باشد و فریب نخورد. البته فهم سیاسی، غیر از سرگرمیهای سیاسی است. بنده به این سرگرمیهای سیاسی و بعضی از دستهبندیهای سیاسیِ تصنّعی، چندان خوشبین نیستم. لذا منظورم آن نیست و به آن هم توصیه نمیكنم. منظور من درك سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی است كه راههای ممكنی هم دارد. بزرگان حوزه و مدیران حوزه میتوانند این كار را بكنند و باید هم بكنند. چارهای ندارند؛ برای خاطر اینكه اگر شما تحلیل سیاسی را به جوان حوزه ندادید، كسی كه با راهاندازی جریان سیاسی به فكر سوء استفاده و طعمهطلبی است - كه اشاره كردیم - دیگر نمیگوید كه آقا جوانهایش را آماده نكرده، پس ما سراغ اینها نرویم. او میآید از این ناتوانی درك سیاسی و تحلیل سیاسی حداكثر سوء استفاده را میكند. این خسارت است؛ بنابراین شما ناچارید. باید به طلاّب، آگاهیهای سیاسی و قدرت فهم و تحلیل سیاسی بدهند. طلبه باید بداند كه تحرّكات دشمن در قبال شوكتی كه امروز اسلام پیدا كرده است، چیست و چگونه است؛ بداند تحركات دشمن در مقابل خودِ حوزهی علمیه چیست و چگونه است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : اقتدار علمی کلیدواژه(ها) : اقتدار علمی نوع(ها) : جستار متن فیش : هیچ ملتی نمیتواند بدون دست و پنجه نرم كردن با موانع و مشكلاتی كه با آن مواجه است، به جایی برسد. اگر ملت ایران هشت سال جنگ تحمیلی را نمیداشت، البته خیلی از ویرانیها را، خیلی از فقدانها را، خیلی از خسارتها را نمیداشت؛ اما این اعتماد به نفس را هم نمیداشت؛ این قدرت علمی، نظامی و پیشرفت صنعتی را هم نمیداشت؛ این عزّتی را هم كه در مقابل چشم جهانیان به دست آورده است، نمیداشت؛ این حالت یأس و ناامیدی از تسلّط بر این ملت هم در دل دشمنان بزرگ او - البته عقلایشان؛ چون بیعقلهایشان خیال میكنند كه میشود تسلط پیدا كرد! - به وجود نمیآمد. بنابراین، مشكلات همیشه اینطور است و هر ملت و هر مجموعهای اگر بخواهد راه صلاح و نجاح و راه رسیدن به آرمانها را طی كند، باید با این موانع دست و پنجه نرم كند. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : منش طلبگی, روحانیها کلیدواژه(ها) : منش طلبگی, روحانیها نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : من زی طلبگی را در دو جمله میتوانم معرفی كنم: پارسایی با عزت، و نظم در تحصیل و زندگی. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدن اسلامی, حکومت اسلامی, اهداف نظام جمهوری اسلامی, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : تمدن اسلامی, حکومت اسلامی, اهداف نظام جمهوری اسلامی, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خط كلی نظام اسلامی، رسیدن به تمدن اسلامی است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدن اسلامی کلیدواژه(ها) : تمدن اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در دوران ظهور، تمدن حقیقی اسلامی و دنیای حقیقی اسلامی به وجود خواهد آمد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدن اسلامی, تولید فکر, تربیت نیروی انسانی کلیدواژه(ها) : تمدن اسلامی, تولید فکر, تربیت نیروی انسانی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برای ایجاد یک تمدن اسلامی - مانند هر تمدن دیگر - دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر، یکی پرورش انسان. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش :مجذوب شدن مرحوم آمیرزا جواد آقای تهرانی از عبادت امام(ره) در جوانی کلیدواژه(ها) : معنویت امام خمینی, تاریخ حوزههای علمیه و مجاهدتهای علما, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امام بزرگوار ما - آنگونه که من از بزرگان خودمان شنیدهام - از جوانی در این حرم مطهّر حضرت معصومه عبادت میکرد. مرحوم آمیرزا جواد آقای تهرانی در مشهد، سالها قبل از انقلاب برای ما نقل میکرد؛ میگفت من رفتم قم به عنوان طلبه؛ حرم که مشّرف میشدم، هر روز یک چهرهی نورانی، یک مرد محترم، یک جوان نورانی، یک سیّد نورانی را میدیدم که غرق در عبادت است. میگفت از نورانیّت و عبادت او دل من مجذوب شد؛ پرسیدم ایشان کیاند؟ گفتند ایشان حاج آقا روحاللَّه خمینی هستند. این مربوط به زمانی است که امام بزرگوار ما - این شخصیّت برجسته - هنوز سی سال از عمرشان نگذشته بود.آری؛ همان عبادتها و همان توجّهات و همان ارتباط و اتّصال با معدن نورانیّت غیب الهی و اولیای الهی، همین نتایج را هم دارد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : غیرت دینی کلیدواژه(ها) : غیرت دینی نوع(ها) : جستار متن فیش : من شما عزیزان را در زمینهی مسائل سیاسی، به دو چیز که گاهی با هم اشتباه میشود - دعوت میکنم. یکی این است که همچنان که بزرگان گفتند و میگویند و توصیه میکنند، غیرت دینی، لازم است. نباید بگذارید غیرت دینی از مجموعهی حوزهی علمیه و آحاد آن سلب شود. دوم اینکه از لحاظ سیاسی عصبی نشوید. اینها با همدیگر نبایستی اشتباه بشود. بعضی کسان دوست میدارند حوزهی علمیه را عصبی و آشفته و دچار کارهای بیرویّهی سیاسی مشاهده کنند. توصیهی من این است که نگذارید. حضور سیاسی، سخن سیاسی، موضع سیاسی، بسیار خوب و لازم است و در مواردی مقتضای غیرت دینی هم هست؛ اما حرکات بیرویّه، حرکات عصبی، حرکاتی که اگر پای صحبت به میان بیاید، نمیتوانید از آن دفاع کنید؛ این نه. این دو را با هم تفاوت بگذارید. مرز بین این دو را همیشه در نظر داشته باشید. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : نظام درسی در حوزه باید کوتاه و کارآمد و بهروز شود. من قبلاً هم راجع به مسألهی برنامههای درسی حوزه عرض کردهام که بنده به هیچ وجه طرفدار رقیق کردن، بیعمق کردن و بیسواد بارآوردن طلبه نیستم؛ اشتباه نشود. من میگویم این دورهای را که ما طی میکنیم، میتواند با استفاده از شیوههای جدید، فشردهتر شود. مثلاً من ادبیات را عرض کنم. من نمیدانم اکنون ادبیات در چند سال خوانده میشود؛ اما ادبیاتی را که ما در کتاب «مغنی» یا «مختصر مغنی» یا «مطوّل» یا «مختصر مطوّل» میخوانیم، ادبیات استدلالی است؛ یعنی راهی برای مجتهد شدن در ادبیات است و طلبهی ما این را لازم ندارد. فقیه احتیاج نیست که در ادبیات مجتهد باشد. اینکه گفتهاند در همهی مقدمات اجتهاد، اجتهاد لازم است، حرف محکمی نیست. البته در بعضیهایش اجتهاد لازم است؛ اما در این چیزها اجتهاد لازم نیست. شما باید بدانید که این کلمه به چه معنا به کار میرود. این قدر چیزهای متّفقٌعلیه در ادبیات وجود دارد. «چرا این جمله یا این کلمه به این معنا به کار میرود؛ فلان نحوی این طور گفته است، این هم استدلالش؛ فلان کس دیگر اینگونه گفته، این هم استدلالش»؛ شما به اینها چه احتیاجی دارید؟! باید کارآمد، کوتاه، بهروز، در مدّت کوتاهی - یکی، دو سال - از دورهی ادبیات عبور کنند؛ از اول تا آخر. بخصوص امروز طلاّبی که وارد حوزه میشوند، غالباً دارای معلوماتی هستند؛ چیزهایی را اطلاع دارند، چیزهایی را خواندهاند؛ احتیاجی به این کتابهای فارسی و عربی و مخلوط ندارند. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : صحیفه سجادیه کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دعای شریف مکارم الاخلاق را - که دعای بیستم صحیفهی سجادیّه است - زیاد بخوانید تا ببینید آن چیزهایی که امام سجاد علیهالسّلام در این دعا از خدا خواسته است، چیست. بسیاری از این چیزها یا بسیاری از دعاهای دیگر را ما به عنوان اخلاق نیکو نمیشناسیم. مفاهیم و مضامینی که در همین دعای پنجم صحیفهی سجادیّه هست: «یا من لاتنقضی عجائب عظمته» - که شروعش اینطوری است - برای ما درس است؛ «الّلهم اغننا عن هبة الوهّابین بهبتک و اکفنا وحشة القاطعین بصلتک». با کلمات ائمّه، با دعاهای صحیفهی سجادیّه، با این داروهای شفابخشی که میتواند بیماریهای اخلاقی ما را شفا بخشد و زخمهای وجود ما را درمان کند، خودمان را آشنا کنیم. قدر بدانید این دعا و توسّل و تضرّع و توجه و نورانیّتی که از این راه حاصل میشود. این همه چیز است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : ارتباط با مردم کلیدواژه(ها) : ارتباط با مردم نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از واجبات حوزه ... مسألهی هجرت است. هجرت برای تعلیم و تزکیه؛ برای بودن در میان مردم. در گذشته هم ما این را عرض کردهایم. دوستان و بعضی از فضلای حوزه طرحی به صورت طرح مقدماتی برای هجرت آماده کردند. کسانی که در حوزه به حدّی از معرفت و آگاهی و علم میرسند، باید بروند به طرف جایگاههایی که احتیاج به آنهاست. امروز چقدر نیاز به فضلای جوان و فعّال و کارآمد در اقطار این کشور هست؛ نه فقط در روستاها، بلکه در شهرها؛ حتی بعضی شهرهای بزرگ! در گذشته در هر کدام از شهرستانهای ما گاهی چند مجتهد مسلّم زندگی میکردند. امروز با معارف جدیدی که فضلا و مجتهدان ما دارند، اگر چنین افرادی در شهرستانها باشند، چه برکات عظیمی بر وجود آنها مترتّب خواهد شد. هجرت به شهرستانها، ارتباط با مردم را برای فضلا ممکن میکند. تعامل با مردم، نکتهی بسیار مهمی است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : ارتباط با مردم کلیدواژه(ها) : ارتباط با مردم نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : توصیهای که عرض میکنم، در ارتباط طلاّب عزیز و جوان و فضلای محترم با مردم است. در ارتباطات خود با مردم، اصل نرمش و تواضع و مدارا و درعینحال اثرگذاری و تبلیغ و هدایت را هرگز نباید فراموش کنید. خصوصیت طلاب حوزهی علمیه و فضلای حوزههای علمیه همین است که بتوانند دل مردم را جلب کنند و فکر مردم را تحت تأثیر سخن هدایتآمیز خودشان قرار دهند. اگر امر بعکس شد، نتیجه بعکس خواهد شد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدن مادی کلیدواژه(ها) : تمدن مادی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خط کلّی نظام اسلامی، رسیدن به تمدّن اسلامی است. … البته اینکه در مقابل تمدّن کنونی بشر - یعنی تمدّن مادّی غرب - میتواند تمدّن دیگری مطرح شود یا نه و این تمدّن برای پیدایش خود و سپس برای ماندگاری و استواری خود، از چه عناصر و از چه عواملی کمک خواهد گرفت، در اینباره سخنها هست. اگر شما به بلندگویانِ تمدّن کنونی غرب مراجعه کنید، آنها خواهند گفت تمدّن مادّی غرب ابدی و تغییرناپذیر است. از اوایلی که این تمدّن اوج گرفته بود - یعنی از قرن نوزدهم میلادی - بحث معارضهی سنّت و مدرنیته را مطرح کردند. یعنی همهی آنچه که این تمدّن تقدیم بشریّت میکند، چیزهای مدرن و نو و تازه و اجتنابناپذیر و جذّاب و خواستنی است و هرچه در مقابل آن است، این سنّت است، این منسوخ است، این قدیمی است، این زوالپذیر است. این بحث را شما امروز هم گاهی در برخی از محافل روشنفکری ما میبینید؛ اما این بحثِ نویی نیست؛ این بحثِ قرن نوزدهمىِ دنیای غرب است که ادامه پیدا کرده است؛ با این هدف که تمدّن غرب در راه خود، همهی فرهنگها را، همهی تمدّنها را، همهی زیرساختهای مدنی را، همهی روابط انسانی و اجتماعی را، همهی آن چیزی را که تمدّن غرب آن را نمیپسندد، از سر راه خود بردارد و حاکمیت مطلق خود را با پشتوانهی قدرت مادّی و سرمایهداری از یک سو، قدرت نظامی و سیاسی از یک سو، قدرت رسانهیی از یک سو، ابدی کند. شما دیدید وقتی که نظام مارکسیستی در شوروی سابق و اروپای شرقی برافتاد - با اینکه نظام مارکسیستی تمدّنی جدید و نو نبود؛ تفکّری بود بر اساس همان تمدّن غربی؛ عمدتاً با همان پایههای تفکّر و تمدّن غربی؛ با همان پایههای مادّی؛ درعینحال با دستگاه سرمایهداری غرب و نگهبانان و افسونگرانِ پاسدار تمدّن غربی معارضهای داشت - مسألهی نظم نوین جهانی و مسألهی تک ابرقدرتی در دنیا را مطرح کردند. یعنی امروز تمدّن غرب حتی در میان اجزای خود، آن وحدت و انسجام و آن یگانگی و صداقت لازم را ندارد. یک نقطه که یک رشد مادّی بیشتری کرده است، بنا به طبیعت تمدّن مادّی، افزونطلب است؛ کلیّتطلب است؛ تمامیّتطلب است و بقیهی بخشها را نادیده میگیرد. در تمدّن مادی غرب - همچنان که در همین ماههای جاری در دنیا مشاهده کردید - هرچه حرف میزنند، طرّاحی هزارهی دوم را میکنند! حالا مگر تمدّن مادّی غرب، سرتاسر هزارهی اوّل را فرا گرفته بود که شما میخواهید هزارهی دوم را هم به آن ملحق کنید؟! مگر بشر از این دو، سه قرنی که از سیطرهی تمدّن مادّی غرب گذشته، راضی است؟! مگر تمدّن مادّی غرب توانسته است زخمهای کهنهی بشریّت را علاج کند؟! آیا فقر در دنیا از بین رفت؟ آیا گرسنگی از بین رفت؟ آیا ظلم و تبعیض از بین رفت؟ آیا آرامش خاطر انسان تأمین شد؟ آیا مهربانی و صفای میان انسانها تأمین شد؟ یا بعکس، تمدّن مادّی غرب در دورهی استعمار، سپس در دورهی استثمار - که سلطهی حکومتهای غربی در دورهی استثمار، مثل دورهی استعمار، مستقیم نبود؛ به شکل استثمار نیروها در دنیای عقبافتاده و فقیر بود؛ همان سلطهی پنهانی قاهری که همهی سرمایهها و همهی نیروها را از آنها میربود و در خود هضم میکرد و جیب کمپانیهای سرمایهداری را بیشتر میانباشت - و سپس در دورهی رسانه و در دورهی ارتباطات - یعنی امروز - در همهی این سه دوره، با زور، با قدرتنمایی، با زورگویی، با ایجاد اختناقِ طرف مقابل و صف مقابل همیشه وارد میدان شده است؛ در حالی که در بالاترین مراکز خود هنوز تبعیض هست؛ تبعیض نژادی هست؛ فاشیسم هست! با این سابقه، با این همه گرفتاری، با این همه مشکلات، تمدّن مادّی غرب ادّعای ابدیّت میکند! اما این ادّعا، ادّعای واهی، غیرعملی و ناکام است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدن مادی کلیدواژه(ها) : تمدن مادی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز تمدّن غرب حتی در میان اجزای خود، آن وحدت و انسجام و آن یگانگی و صداقت لازم را ندارد. یک نقطه که یک رشد مادّی بیشتری کرده است، بنا به طبیعت تمدّن مادّی، افزونطلب...؛ کلیّتطلب ...، تمامیّتطلب است و بقیهی بخشها را نادیده میگیرد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدن مادی کلیدواژه(ها) : تمدن مادی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تمدّن مادّی غرب در دورهی استعمار، سپس در دورهی استثمار … و سپس در دورهی رسانه و در دورهی ارتباطات … در همهی این سه دوره، با زور، با قدرتنمایی، با زورگویی، با ایجاد اختناقِ طرف مقابل و صف مقابل همیشه وارد میدان شده است؛ در حالی که در بالاترین مراکز خود هنوز .... تبعیض نژادی ...و؛ فاشیسم هست! مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تمدن مادی کلیدواژه(ها) : تمدن مادی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : [تمدن مادی غرب] با این همه گرفتاری، با این همه مشکلات، .... ادّعای ابدیّت میکند! اما این ادّعا، ادّعای واهی، غیرعملی و ناکام است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تزکیه نفس کلیدواژه(ها) : تزکیه نفس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر کسی خودش باید با دل خود، با رفتار خود، به طور دائم مشغول تهذیب و مشغول کشتی گرفتن با بدیها و زشتیهای وجود خودش باشد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : محیط زیست کلیدواژه(ها) : محیط زیست نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : همهی این پدیدههایی که شما میبینید علیه محیط زیست و در آلودهسازی محیط زیست وجود دارد، ناشی از بد استفاده کردن از امکانات طبیعی است. بشر در این راه افتاده است و پیش میرود؛ اما این راه درستی نیست؛ راه منحصری نیست. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : محیط زیست کلیدواژه(ها) : محیط زیست نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : همهی این پدیدههایی که شما میبینید علیه محیط زیست و در آلودهسازی محیط زیست وجود دارد، ناشی از بد استفاده کردن از امکانات طبیعی است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : استعمار کلیدواژه(ها) : استعمار نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تمدّن مادّی غرب در دورهی استعمار، سپس در دورهی استثمار - که سلطهی حکومتهای غربی در دورهی استثمار، مثل دورهی استعمار، مستقیم نبود؛ به شکل استثمار نیروها در دنیای عقبافتاده و فقیر بود؛ همان سلطهی پنهانی قاهری که همهی سرمایهها و همهی نیروها را از آنها میربود و در خود هضم میکرد و جیب کمپانیهای سرمایهداری را بیشتر میانباشت - و سپس در دورهی رسانه و در دورهی ارتباطات - یعنی امروز - در همهی این سه دوره، با زور، با قدرتنمایی، با زورگویی، با ایجاد اختناقِ طرف مقابل و صف مقابل همیشه وارد میدان شده است؛ در حالی که در بالاترین مراکز خود هنوز تبعیض هست؛ تبعیض نژادی هست؛ فاشیسم هست! با این سابقه، با این همه گرفتاری، با این همه مشکلات، تمدّن مادّی غرب ادّعای ابدیّت میکند! مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : استعمار نو کلیدواژه(ها) : استعمار نو نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تمدّن مادّی غرب در دورهی استعمار، سپس در دورهی استثمار - که سلطهی حکومتهای غربی در دورهی استثمار، مثل دورهی استعمار، مستقیم نبود؛ به شکل استثمار نیروها در دنیای عقبافتاده و فقیر بود؛ همان سلطهی پنهانی قاهری که همهی سرمایهها و همهی نیروها را از آنها میربود و در خود هضم میکرد و جیب کمپانیهای سرمایهداری را بیشتر میانباشت - و سپس در دورهی رسانه و در دورهی ارتباطات - یعنی امروز - در همهی این سه دوره، با زور، با قدرتنمایی، با زورگویی، با ایجاد اختناقِ طرف مقابل و صف مقابل همیشه وارد میدان شده است؛ در حالی که در بالاترین مراکز خود هنوز تبعیض هست؛ تبعیض نژادی هست؛ فاشیسم هست! با این سابقه، با این همه گرفتاری، با این همه مشکلات، تمدّن مادّی غرب ادّعای ابدیّت میکند! مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : استعمار نو کلیدواژه(ها) : استعمار نو نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تمدّن مادّی غرب در دورهی استعمار، سپس در دورهی استثمار و سپس در دورهی رسانه و در دورهی ارتباطات یعنی امروز در همهی این سه دوره، با زور، با قدرتنمایی، با زورگویی، با ایجاد اختناقِ طرف مقابل و صف مقابل همیشه وارد میدان شده است مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : استعمار نو کلیدواژه(ها) : استعمار نو نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تمدن مادی غرب در بالاترین مراکز خود هنوز تبعیض هست؛ تبعیض نژادی هست؛ فاشیسم هست! با این سابقه، با این همه گرفتاری، با این همه مشکلات، تمدّن مادّی غرب ادّعای ابدیّت میکند! مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تربیت نیروی انسانی کلیدواژه(ها) : تربیت نیروی انسانی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنقدر آدمسازی و پرورش انسانهای والا و باایمان مهم است که اگر یک روحانی همّت خود را صرف کند و در طول زمان بتواند تعدادی انسانِ مناسب و استوار را بسازد، کار بزرگی را انجام داده است. طلبهی جوان و فاضل جوان به فکر آن است که در این حرکت عظیم مردمی، در این خطّ مستقیمی که نظام الهی و اسلامی به سمت آن سرانجامِ بسیار درخشان و بزرگ خود حرکت میکند، بتواند نقش ایفا کند و این حرکت را حتمیّت و تسهیل ببخشد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تربیت نیروی انسانی کلیدواژه(ها) : تربیت نیروی انسانی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برای ایجاد یک تمدّن اسلامی - مانند هر تمدّن دیگر - دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر، یکی پرورش انسان مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : دعا کلیدواژه(ها) : دعا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دعای شریف مکارم الاخلاق را - که دعای بیستم صحیفهی سجادیّه است - زیاد بخوانید تا ببینید آن چیزهایی که امام سجاد علیهالسّلام در این دعا از خدا خواسته است، چیست. بسیاری از این چیزها یا بسیاری از دعاهای دیگر را ما به عنوان اخلاق نیکو نمیشناسیم. مفاهیم و مضامینی که در همین دعای پنجم صحیفهی سجادیّه هست: «یا من لاتنقضی عجائب عظمته» - که شروعش اینطوری است - برای ما درس است؛ «الّلهم اغننا عن هبة الوهّابین بهبتک و اکفنا وحشة القاطعین بصلتک». با کلمات ائمّه، با دعاهای صحیفهی سجادیّه، با این داروهای شفابخشی که میتواند بیماریهای اخلاقی ما را شفا بخشد و زخمهای وجود ما را درمان کند، خودمان را آشنا کنیم. قدر بدانید این دعا و توسّل و تضرّع و توجه و نورانیّتی که از این راه حاصل میشود. این همه چیز است مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام بزرگوار ما - آنگونه که من از بزرگان خودمان شنیدهام - از جوانی در این حرم مطهّر حضرت معصومه عبادت میکرد. مرحوم آمیرزا جواد آقای تهرانی در مشهد، سالها قبل از انقلاب برای ما نقل میکرد؛ میگفت من رفتم قم به عنوان طلبه؛ حرم که مشّرف میشدم، هر روز یک چهرهی نورانی، یک مرد محترم، یک جوان نورانی، یک سیّد نورانی را میدیدم که غرق در عبادت است. میگفت از نورانیّت و عبادت او دل من مجذوب شد؛ پرسیدم ایشان کیاند؟ گفتند ایشان حاج آقا روحاللَّه خمینی هستند. این مربوط به زمانی است که امام بزرگوار ما - این شخصیّت برجسته - هنوز سی سال از عمرشان نگذشته بود. آری؛ همان عبادتها و همان توجّهات و همان ارتباط و اتّصال با معدن نورانیّت غیب الهی و اولیای الهی، همین نتایج را هم دارد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام بزرگوار ما الگویی برای علمای دین شد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر امام و نَفَس گرم او و منطق نیرومند و استوار او و ایستادگی او در راه حق نمیبود و نمیتوانست مجموعه و منظومهی عظیمی از علمای دین را در راه به حرکت بیندازد، یقیناً حرکت عظیم ملت ایران اتّفاق نمیافتاد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هیچ حزب سیاسی، هیچ رجل سیاسی، هیچ رجل دانشگاهی، هیچ آدم اجتماعی معروف و محبوب امکان نداشت بتواند اقیانوس عظیم ملت ایران را به تلاطم بیندازد و مردم را به خیابانها بکشاند؛ مگر روحانیت و پیشوایىِ امام بزرگوار ما. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تقوا... ضدّ ولنگاری است. تقوا، یعنی دقّت و مراقبت و مواظبت از اینکه هیچ عملی - چه گفتار، چه کردار، عمل جوارح، حتی عمل جوانح - بدون رعایت موازین انجام نگیرد. این تقواست. نقطهی مقابلش همین ولنگاری و بیبندوباری است. اگر در زمینهی فکر و اندیشه، در زمینهی علوم و در هر زمینهای این ولنگاری باشد، واویلاست! هرجا این روحیهی بیبندوباری و ولنگاری وارد شد - که به دنبال آن، سهلانگاری در قبول، سهلانگاری در عمل، سهلانگاری در فهم خواهد بود - آن کسانی که دچار این آفت شوند، وضع و روز خوبی نخواهند داشت. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوا ضدّ ولنگاری است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوا، یعنی دقّت و مواظبت از اینکه هیچ عملی بدون رعایت موازین انجام نگیرد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : یکى از زمینهها، تحجّر است. نگاه نو به مسائل نکردن، گذرانِ تاریخ و تحول فکر انسانها را ندیده گرفتن، تعالى و ترقّىِ فکر و اندیشه و راههاى زندگى را انکار کردن؛ این تحجّر است. هر دانشى را که شما نگاه کنید، تعالى و پیشرفت آن دانش، فریادى علیه تحجّر است. اگر قرار بود ایستایى، پافشاردن بر هر آنچه که عادت کردهایم آن را ببینیم، چیز خوبى باشد، اصول ما هم پیشرفت نمیکرد، فقه ما هم از هزار سال پیش تا بهحال این همه تحولات و پیشرفتها را پیدا نمیکرد. در همهى امور زندگى اینطور است. تحجّر، یکى از بزرگترین آفات است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از اوّلِ هجرت، پیغمبر حکومت اسلامی را تشکیل داد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : سیره سیاسی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره سیاسی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از اوّلِ هجرت، پیغمبر حکومت اسلامی را تشکیل داد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام بزرگوار ما - آنگونه که من از بزرگان خودمان شنیدهام - از جوانی در این حرم مطهّر حضرت معصومه عبادت میکرد. مرحوم آمیرزا جواد آقای تهرانی در مشهد، سالها قبل از انقلاب برای ما نقل میکرد؛ میگفت من رفتم قم به عنوان طلبه؛ حرم که مشّرف میشدم، هر روز یک چهرهی نورانی، یک مرد محترم، یک جوان نورانی، یک سیّد نورانی را میدیدم که غرق در عبادت است. میگفت از نورانیّت و عبادت او دل من مجذوب شد؛ پرسیدم ایشان کیاند؟ گفتند ایشان حاج آقا روحاللَّه خمینی هستند. این مربوط به زمانی است که امام بزرگوار ما - این شخصیّت برجسته - هنوز سی سال از عمرشان نگذشته بود. آری؛ همان عبادتها و همان توجّهات و همان ارتباط و اتّصال با معدن نورانیّت غیب الهی و اولیای الهی، همین نتایج را هم دارد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسائل حوزه از مسائل کلّ جامعه، مسائل کشور، مسائل جهان، بلکه مسائل تاریخ جدا نیست. حوزه و روحانیت جزیرهای نیست که با پیرامون خود ارتباطی نداشته باشد. برحسب بافت معمولىِ همیشگىِ تغییرناپذیر نظام اجتماعی و روابط انسانی ما، حوزه و روحانیت مثل خونی است که در سرتاسر پیکرهی جامعه در جریان است؛ در حرکت است؛ با همه جا مرتبط است. لذا مسائل روحانیت و مسائل حوزه، پیوندی ناگسستنی با مسائل کشور، مسائل نظام اسلامی، مسائل دنیای امروز و حتی با مسائلی از تاریخ و گذشته دارد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حوزهی روحانیت و علمای دین، اگر با آن تربیتِ درست و در آن مدارجِ لازم پرورش پیدا کنند، نقششان نقش یگانه است. لذا امام بزرگوار ما الگویی برای علمای دین شد. اگر امام نمیبود، اگر نَفَس گرم او و منطق نیرومند و استوار او و ایستادگی او در این راه نمیبود و نمیتوانست مجموعه و منظومهی عظیمی از علمای دین را در این راه به حرکت بیندازد، یقیناً این حرکت عظیم ملت ایران اتّفاق نمیافتاد. هیچ حزب سیاسی، هیچ رجل سیاسی، هیچ رجل دانشگاهی، هیچ آدم اجتماعی معروف و محبوب امکان نداشت بتواند این اقیانوس عظیم ملت ایران را اینطور به تلاطم بیندازد و مردم را به خیابانها بکشاند. این فقط روحانیت بود و پیشوایىِ امام بزرگوار ما با خصوصیاتی که او داشت؛ که اگر این خصوصیات را آن شخصیت عظیم هم نمیداشت، باز این کار به این آسانیها ممکن نبود. این نقش یک روحانی است که شرایط لازم را دارد و در زمانِ متناسب ظهور و بروز میکند و اینطور عظیم نقشآفرینی او در تاریخ و در جهان روشن و مسجّل میشود. این وضع روحانیت است. پس جایگاه روحانیت این است. طلبهی جوان وقتی که وارد حوزهی علمیه میشود و درس حوزه را میخواند و برنامهی حوزه را عمل میکند، چشمش به این است که بتواند در این حرکت عظیم مردمی نقش بیافریند؛ نه لزوماً نقشی همانند نقش امام؛ نقشهای آگاهیبخش و هدایت کننده مثل نقش پیامبران. آنقدر آدمسازی و پرورش انسانهای والا و باایمان مهم است که اگر یک روحانی همّت خود را صرف کند و در طول زمان بتواند تعدادی انسانِ مناسب و استوار را بسازد، کار بزرگی را انجام داده است. طلبهی جوان و فاضل جوان به فکر آن است که در این حرکت عظیم مردمی، در این خطّ مستقیمی که نظام الهی و اسلامی به سمت آن سرانجامِ بسیار درخشان و بزرگ خود حرکت میکند، بتواند نقش ایفا کند و این حرکت را حتمیّت و تسهیل ببخشد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : اسلام سکولار کلیدواژه(ها) : اسلام سکولار نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک عدّه با اصل دین مخالفند؛ لذا نظامی که بر اساس سیاست دینی استوار شده است، برای اینها یک نظام غیرقابل قبول است. اصل دین را در دل قبول ندارند. عدّهای با سیاست دینی مخالفند؛ دین را به عنوان یک مسألهی تخصّصی و مربوط به کنج دل و کنج خلوت میدانند؛ دین را برای حکومت، برای سیاست، برای ادارهی امور مردم نمیدانند. اینها اصل دین را قبول دارند؛ اما این دین کدام دین است، من نمیدانم! نبی اکرم از اوّلِ حرکت خود در دوران بعثت شعارهایی داده است که جز با هجرت آن بزرگوار به مدینه و جز با ایجاد نظام اسلامی، این شعارها نامفهوم و غیرقابل درک است. آن توحیدی که پیغمبر اسلام آن را ترویج میکند، آن توحیدی که تبعیض را در جامعه نفی میکند، آن توحیدی که غلامان و بردگان مظلوم را علیه اربابانشان تحریک میکند، آن توحیدی که جوانهای باروحیه و حسّاس را در مقابل کارهای زشت و غلط و انحرافىِ پدرانشان به مقاومت وامیدارد، آن یک توحید فردی و قلبی و پنهان در گوشهی انزوا نیست. همان توحیدی است که بایستی پرچمش برافراشته شود و یک جامعه بر اساس آن زندگی کند؛ یعنی همان دوران مدینه و هجرت. از اوّلِ هجرت هم، پیغمبر حکومت اسلامی را تشکیل داد. حال، آن کسی که دین محمدبنعبداللَّه صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم را قبول دارد، اما هجرت او، حکومت او، ولایت او و اقتدار او را قبول ندارد، من نمیدانم چگونه مطلب را برای خودش توجیه میکند! بههرحال یک عدّه سیاست دینی، یا دینی را که بر عرصهی سیاسی مینشیند، نمیتوانند قبول کنند. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از واجبات حوزه علمیه این است که مدیران محترم حوزه و بزرگان و اعلام حوزه باید طلاّب را از لحاظ فکری و سیاسی مصونیت بدهند. طلاّب را از لحاظ فکر اسلامی و ظرافتهایی که در برخورد با امواج گوناگون فکری وجود دارد، باید مصونیت ببخشند. باید طوری بشود که هر طلبهای احساس کند در مقابل هر منطقی که برای او پیش میآید - ولو برایش از قبل ناآشنا باشد - این مایه را دارد که بتواند مواجهه و مقابله کند. همچنین در زمینههای سیاسی باید قدرت تحلیل سیاسی به طلاّب داده شود. این مجموعهی عظیم جوان در این حوزهی علمیه، مجموعهای است که میتواند و باید بتواند حوادث سیاسی را جزء به جزء تحلیل کند؛ معنای هر حرکتی را که صفوف مختلف و جناحهای مختلف در داخل و خارج میکنند، بفهمد تا بتواند آن خط مستقیم و صراط الهی را در این بین همواره در مقابل چشم داشته باشد و فریب نخورد. البته فهم سیاسی، غیر از سرگرمیهای سیاسی است. بنده به این سرگرمیهای سیاسی و بعضی از دستهبندیهای سیاسىِ تصنّعی، چندان خوشبین نیستم. لذا منظورم آن نیست و به آن هم توصیه نمیکنم. منظور من درک سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی است که راههای ممکنی هم دارد. بزرگان حوزه و مدیران حوزه میتوانند این کار را بکنند و باید هم بکنند. چارهای ندارند؛ برای خاطر اینکه اگر شما تحلیل سیاسی را به جوان حوزه ندادید، کسی که با راهاندازی جریان سیاسی به فکر سوء استفاده و طعمهطلبی است ... دیگر نمیگوید که آقا جوانهایش را آماده نکرده، پس ما سراغ اینها نرویم. او میآید از این ناتوانی درک سیاسی و تحلیل سیاسی حداکثر سوء استفاده را میکند. این خسارت است؛ بنابراین شما ناچارید. باید به طلاّب، آگاهیهای سیاسی و قدرت فهم و تحلیل سیاسی بدهند. طلبه باید بداند که تحرّکات دشمن در قبال شوکتی که امروز اسلام پیدا کرده است، چیست و چگونه است؛ بداند تحرکات دشمن در مقابل خودِ حوزهی علمیه چیست و چگونه است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از لحاظ علمی و همچنین از لحاظ سیاسی، باید اعتماد به نفس کاملی را در خودتان به وجود آورید. علم شما، علم بسیار باارزشی است؛ علمی است که میتواند بسیاری از گرههای زندگی بشر را باز کند. آگاهی سیاسی و موضع سیاسی شما و همچنین آگاهی فکری و مواضع فکری و اعتقادی شما باید طوری باشد که در محیطهای مختلف اثر گذار باشید. اینطور نباشد که طلبهی جوان در مواجههی با طوفانهای فکرىِ مخالف، به خود بلرزد و احساس ضعف و وحشت کند. این عزّت نفس، این اعتماد به نفس، این قدرت تکیهی به خود را باید حتماً در خود به وجود آورید. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آگاهی سیاسی و موضع سیاسی شما طلاب و همچنین آگاهی فکری و مواضع فکری و اعتقادی شما باید طوری باشد که در محیطهای مختلف اثر گذار باشید. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نگاه نو به مسائل نکردن، گذرانِ تاریخ و تحوّلِ فکر انسانها را ندیده گرفتن، تعالی و ترقّىِ فکر و اندیشه و راههای زندگی را انکار کردن. این تحجّر است. هر دانشی را که شما نگاه کنید، تعالی و پیشرفت آن دانش، فریادی علیه تحجّر است. اگر قرار بود ایستایی، پافشاردن بر هر آنچه که عادت کردهایم آن را ببینیم، چیز خوبی باشد، اصول ما هم پیشرفت نمیکرد؛ فقه ما هم از هزار سال پیش تا بهحال این همه تحوّلات و پیشرفتها را پیدا نمیکرد. در همهی امور زندگی اینطور است. تحجّر، یکی از بزرگترین آفات است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسائل حوزه از مسائل کلّ جامعه، کشور، جهان و بلکه مسائل تاریخ جدا نیست. حوزه و روحانیت جزیرهای نیست که با پیرامون خود ارتباطی نداشته باشد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برحسب بافت معمولىِ همیشگىِ تغییرناپذیر نظام اجتماعی و روابط انسانی ما، حوزه و روحانیت مثل خونی است که در سرتاسر پیکرهی جامعه در جریان است؛ در حرکت است؛ با همه جا مرتبط است. لذا مسائل روحانیت و مسائل حوزه، پیوندی ناگسستنی با مسائل کشور، نظام اسلامی، دنیای امروز و حتی با مسائلی از تاریخ و گذشته دارد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنقدر آدمسازی و پرورش انسانهای والا و باایمان مهم است که اگر یک روحانی همّت خود را صرف کند و در طول زمان بتواند تعدادی انسانِ مناسب و استوار را بسازد، کار بزرگی را انجام داده است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسائل روحانیت و مسائل حوزه، پیوندی ناگسستنی با مسائل کشور، نظام اسلامی، دنیای امروز و حتی با مسائلی از تاریخ و گذشته دارد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حوزهی روحانیت و علمای دین، اگر با آن تربیتِ درست و در آن مدارجِ لازم پرورش پیدا کنند، نقششان نقش یگانه است. لذا امام بزرگوار ما الگویی برای علمای دین شد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : روحانیون (مخاطب) کلیدواژه(ها) : روحانیون (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حوزهی روحانیت و علمای دین، اگر با آن تربیتِ درست و در آن مدارجِ لازم پرورش پیدا کنند، نقششان نقش یگانه است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : خودسازی کلیدواژه(ها) : خودسازی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر کسی خودش باید با دل خود، با رفتار خود، به طور دائم مشغول تهذیب و مشغول کشتی گرفتن با بدیها و زشتیهای وجود خودش باشد. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : اروپا کلیدواژه(ها) : اروپا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : زوال تمدّنها معلول انحرافهاست. تمدّنها بعد از آنکه به اوجی رسیدند، به خاطر ضعفها و خلأها و انحرافهای خود رو به انحطاط میروند. ما نشانهی این انحطاط را امروز در تمدّن غربی مشاهده میکنیم، که تمدّنِ علم بدون اخلاق، مادیّتِ بدون معنویّت و دین و قدرتِ بدون عدالت است. وقتی که در فلسطین اشغالی، در خانهی مردمی که خودِ صاحبخانهها از زندگی در آن یا از زندگی آسوده در آن محرومند، یک فلسطینی از سرِ ناچاری حرکتی انجام دهد و آسیبی به یک صهیونیستِ بیگانهی غریبهی بهزور آمده بخورد، همهی دستگاههای تبلیغاتی غرب بسیج میشوند تا این حادثه را بزرگ کنند! اگر کسی کشته شده باشد، عکس پدر او، مادر او، بچهی او، خواهر او، گریهها و ناراحتیهایشان، در مجلاّت امریکایی و سایر مجلات دنیا چاپ میشود! اما امروز یک کودک، یک نوجوان، در آغوش پدرش و در مقابل چشم او، در فلسطین کشته میشود؛ زن و مرد و کودک نمازگزار در مسجدالاقصای مسلمانان به گلوله بسته میشوند. دستگاههای ارتباطاتی جمهوری اسلامی روز اوّل با اروپا تماس گرفتند که خبرهای اروپا را کسب کنند، از آن طرف به آنها گفتند که اینجا هیچ خبری نیست! حادثهی به این عظمت، در روزهای اوّل و دوم، در اروپا و در منطقهی سلطهی تمدّن غربی، هیچ خبری نیست! تا وقتی که بتدریج تظاهرات اوج میگیرد، مردم در همه جا بلند میشوند، صدای اعتراضها بلند میشود؛ آن دستگاههایی که مدّعی طرفداری از حقوق بشرند، مدّعی اطّلاعرسانیاند، آن وقت مجبور میشوند یک اطّلاعی، آن هم البته ناقص و نه کامل، یکجانبه و نه عادلانه، به سود غاصب و نه به سود مردم مظلوم بدهند! اینها همه نشانههای شکست و انحطاط تمدّن غرب است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تحجّر کلیدواژه(ها) : تحجّر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هر کسی بخواهد در نظام اسلامی پنجه بیفکند، چه زمینههایی در درون خود نظام اسلامی، مسؤولان نظام، سردمداران نظام، مؤثران نظام و مردم دارد؟... یکی از زمینهها، تحجّر است. نگاه نو به مسائل نکردن، گذرانِ تاریخ و تحوّلِ فکر انسانها را ندیده گرفتن، تعالی و ترقّىِ فکر و اندیشه و راههای زندگی را انکار کردن. این تحجّر است. هر دانشی را که شما نگاه کنید، تعالی و پیشرفت آن دانش، فریادی علیه تحجّر است. اگر قرار بود ایستایی، پافشاردن بر هر آنچه که عادت کردهایم آن را ببینیم، چیز خوبی باشد، اصول ما هم پیشرفت نمیکرد؛ فقه ما هم از هزار سال پیش تا بهحال این همه تحوّلات و پیشرفتها را پیدا نمیکرد. در همهی امور زندگی اینطور است. تحجّر، یکی از بزرگترین آفات است. در کنار تحجّر، ولنگاری فکری و عملی. ولنگاری و بیبندوباری، چه در فکر - یعنی اینکه انسان هر آنچه را که در بازار فکر و اندیشه مطرح میشود، بدون ارزیابی، بدون نقّادی و بدون فهم درست با آن مواجه شود و با زرق و برق، این متاع بسیار حسّاس را برای خود تهیه کند - و چه در عمل؛ یعنی نقطهی مقابل تقوا. تقوا، همان ضدّ ولنگاری است. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تبلیغ کلیدواژه(ها) : تبلیغ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [امروز] طلاّب و فضلای جوان کارهای تحقیقاتی انجام میدهند؛ اینها را باید با تدبیری، مدیریّت حوزه مکمّلِ هم کند؛ به طوری که از مجموعهی این تحقیقات، یک منظومهی کامل برای رصد کردن هجوم فکری و تبلیغاتی دشمن و امکان مقابلهی با این هجوم به وجود آید. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : تبلیغ کلیدواژه(ها) : تبلیغ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : طلاّب عزیز و جوان و فضلای محترم... در ارتباطات خود با مردم، اصل نرمش و تواضع و مدارا و درعینحال اثرگذاری و تبلیغ و هدایت را هرگز نباید فراموش کنید. خصوصیت طلاب حوزهی علمیه و فضلای حوزههای علمیه همین است که بتوانند دل مردم را جلب کنند و فکر مردم را تحت تأثیر سخن هدایتآمیز خودشان قرار دهند. اگر امر بعکس شد، نتیجه بعکس خواهد شد. اگر در مقامِ دادن فکر، حرف درستی ارائه نشود، متاع قابلی عرضه نشود؛ اما در مقامِ برخورد، برخورد طلبکارانه، متوقّعانه و خشن ارائه شود، دل جذب نخواهد شد؛ فکر هم تسلیم نخواهد شد. امروز، روزی است که حوزهی علمیه نیاز دارد فکر و افکار گوناگون را مجذوب فکر بلند و اندیشهی والای اسلامی خود کند؛ همچنان که نیاز دارد برای جلب همراهی و همکاری آنها، دلهای آنها را متوجه خودش کند. مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14 عنوان فیش : کتابهای درسی حوزه کلیدواژه(ها) : کتابهای درسی حوزه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظام درسی در حوزه باید کوتاه و کارآمد و بهروز شود. من قبلاً هم راجع به مسألهی برنامههای درسی حوزه عرض کردهام که بنده به هیچ وجه طرفدار رقیق کردن، بیعمق کردن و بیسواد بارآوردن طلبه نیستم؛ اشتباه نشود. من میگویم این دورهای را که ما طی میکنیم، میتواند با استفاده از شیوههای جدید، فشردهتر شود. مثلاً من ادبیات را عرض کنم. من نمیدانم اکنون ادبیات در چند سال خوانده میشود؛ اما ادبیاتی را که ما در کتاب «مغنی» یا «مختصر مغنی» یا «مطوّل» یا «مختصر مطوّل» میخوانیم، ادبیات استدلالی است؛ یعنی راهی برای مجتهد شدن در ادبیات است و طلبهی ما این را لازم ندارد. فقیه احتیاج نیست که در ادبیات مجتهد باشد. اینکه گفتهاند در همهی مقدمات اجتهاد، اجتهاد لازم است، حرف محکمی نیست. البته در بعضیهایش اجتهاد لازم است؛ اما در این چیزها اجتهاد لازم نیست. شما باید بدانید که این کلمه به چه معنا به کار میرود. این قدر چیزهای متّفقٌعلیه در ادبیات وجود دارد. «چرا این جمله یا این کلمه به این معنا به کار میرود؛ فلان نحوی این طور گفته است، این هم استدلالش؛ فلان کس دیگر اینگونه گفته، این هم استدلالش»؛ شما به اینها چه احتیاجی دارید؟! باید کارآمد، کوتاه، بهروز، در مدّت کوتاهی - یکی، دو سال - از دورهی ادبیات عبور کنند؛ از اول تا آخر. بخصوص امروز طلاّبی که وارد حوزه میشوند، غالباً دارای معلوماتی هستند؛ چیزهایی را اطلاع دارند، چیزهایی را خواندهاند؛ احتیاجی به این کتابهای فارسی و عربی و مخلوط ندارند. دربارهی فقه و اصول هم نظراتی هست؛ البته آنجا مسأله پیچیدهتر و مشکلتر است؛ چون دورهی سطوح، بسیار مهم و برای پیشرفتهای بعدی پایه است. بههرحال نظام درسی باید دائماً مورد توجّه باشد. از جمله مواردی که در برنامهریزیهای مراکز آموزشی بزرگ، بهطور دائم در حال تحوّل است، نظام درسی و کتاب درسی است. دائم نقصهایش را برطرف و آن را با خصوصیات لازم برای آموزش و پرورش همراه میکنند. مطلب دیگری که در این ... فهرست واجبات قرار میگیرد، کامل کردن برنامهی درسی حوزه است و از جمله آنچه که بهنظرم بسیار لازم میآید، تاریخ است. هیچ لزومی ندارد که تاریخ را درس بدهیم؛ میتوان تاریخ را به عنوان کارهای فوق برنامهی طلاب گذاشت؛ منتها از آنها امتحان کرد و در پیشرفتهای حوزهاىِ آنها دخالت داد. طلاّب باید با تاریخ و عمدتاً تاریخ صدر اسلام آشنا باشند. این بسیار مهم است. تاریخ تحلیلىِ دهسالهی زندگی پیغمبر، از جمله بخشهای بسیار روشنگر برای همهی ذهنهاست. تاریخ مشروطیت، از دورهی مشروطه تا امروز و امثال اینها هم مهم است. البته بخشها و مقاطع دیگری هم از تاریخ هست که مهم است و من نمیخواهم وارد جزئیّات شوم. همینطور حدیث. در برنامهی کاری طلاّب باید حدیث وارد شود. طلاّب بایستی با حدیث آشنا شوند؛ باید با «کافی» آشنا شوند؛ با کتابهای حدیثىِ مشخّصی آشنا شوند. خواندن کلمات ائمّه برای ما لازم است. به برکت مطالعهی کلمات ائمهی هدی علیهمالسّلام و نیز نهجالبلاغه، بسیاری از فکرهای عالی در ذهنها میجوشد. |