Khamenei.ir

1394/04/24

ماجرای کتاب «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن»

ماجرای کتاب «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» به رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی باز می‌گردد. پس از تعطیلی جلسات آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد کرامت مشهد در اسفند سال ۱۳۵۲ به‌وسیله‌ی ساواک، ایشان جسته و گریخته در میعادگاه‌های مختلفی به سخنرانی و تبلیغ می‌پرداختند. با این حال ایشان از همان روز نخست بعد از تعطیلی مسجد کرامت، اقامه‌ی نماز جماعت در مسجد امام حسن مجتبی علیه‌السلام را به‌عهده گرفتند. البته هنوز امکان ارائه‌ی یک برنامه‌ی منسجم وجود نداشت و تنها شب‌های شنبه بود که آیت‌الله خامنه‌ای به سخنرانی می‌پرداختند.
 
به مرور زمان، کار مسجد امام حسن علیه‌السلام رونق گرفت. به‌اندازه‌ای که کوچکی مسجد، گنجایش علاقه‌مندان به سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای را نداشت. ایشان در همین‌باره می‌گویند: «با شروع نماز جماعت در آن مسجد کوچک که به تعبیر حدیث شریف همچون مفحص قطاه (آشیانه‌ی مرغ سنگ‌خوار) بود، طلاب و کسبه به آن روی آوردند، به‌طوری‌که دیگر جایی نبود و متولیان مسجد مجبور شدند آن را توسعه دهند، به حدی که وسعت آن از مسجد کرامت هم بیشتر شد. من به خاطر حساسیت‌زدایی و یا لااقل کم‌کردن آن، فقط شب‌های شنبه در آنجا نماز می‌خواندم و درس‌هایی از نهج‌البلاغه ایراد می‌کردم که جمع زیادی در آنها شرکت می‌کردند.» [۱]
 
به این ترتیب بود که پیشنهاد آیت‌الله خامنه‌ای برای توسعه‌ی مسجد قبول عام پیدا کرد. خیلی زود قبض‌های کمک به طرح توسعه‌ به فروش رفت و حتی به ریالی از وجوهات شرعی و سهم امامی که در اختیار ایشان قرار می‌دادند نیازی نشد. هم‌زمان با همین کوشش‌ها بود که آیت‌الله خامنه‌ای طرح تازه‌ای برای سخنرانی‌ها و مباحثشان در مسجد امام حسن علیه‌السلام ریختند: «طرح تبیین رئوس و اصول کلی اندیشه‌ی اسلامی با تکیه بر قرآن کریم». در این طرح قرار بود اصول اصلی اعتقادت اسلامی مستند به آیات قرآن بررسی و تبیین شود؛ به عبارت دیگر یک تفسیر موضوعی قرآن کریم به شمار می‌آمد. ماه رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی، بهترین زمان برای ارائه‌ی این مباحث بود. این‌گونه بود که مقدمات کار فراهم آمد:
آیت‌الله خامنه‌ای طرح تازه‌ای برای سخنرانی‌ها و مباحثشان در مسجد امام حسن علیه‌السلام ریختند: «تبیین رئوس و اصول کلی اندیشه‌ی اسلامی با تکیه بر قرآن کریم». قرار بود اصول اصلی اعتقادت اسلامی مستند به آیات قرآن بررسی و تبیین شود؛ به عبارت دیگر یک تفسیر موضوعی قرآن کریم به شمار می‌آمد. ماه رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی، بهترین زمان برای ارائه‌ی این مباحث بود.

«ماه رمضانی که عرض می‌کنم خدمت شما تازه مسجد امام حسن مجتبی علیه‌السلام را بازسازی هم کرده بودند. هنوز کامل نبود که ماه رمضانی شد و کل ماه رمضان ظهرها ایشان در مسجد یک بحث سنگین و عمیق را شروع کردند که جمعیت هم خیلی استقبال می‌کرد. مسجد پر بود. پشت مسجد یک گاراژی بود که همین الآن هم هست، آنجا هم افراد می‌آمدند، می‌نشستند و استفاده می‌کردند. چون داخل جا نبود ما هم که جوان بودیم ظهرها برای نماز به آنجا می‌رفتیم. سلسله مباحثی را که ایشان آنجا بحث کردند -که این کتاب طرح کلی اندیشه های اسلامی در قرآن چکیده‌ی همان مباحث ماه رمضان ایشان است- عمدتاً مباحث زیربنایی اعتقادی است؛ یعنی بحث توحید هست، نبوت و ولایت که به این سه تا محور بیشتر نتوانستند برسند و عمدتاً هم با استفاده از آیات قرآن مجید بود.» [۲]

رهبر معظم انقلاب، خود درباره‌ی اهداف و چگونگی آن برنامه و سخنرانی‌ها این‌طور توضیح می‌دهند: «بنده یک ماهِ رمضان در مسجد امام حسنِ مشهد سخنرانىِ مستمر سى جلسه‌اى داشتم.  آن زمان به ضبط سخنرانی‌ها خیلى اهمیت داده نمى‌شد؛ اما استثنائاً همه‌ى این سى سخنرانى ضبط شده است. در آن سخنرانی‌ها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوّت و سایر مباحث اساسى بحث شده است که الان هم آنها را تأیید مى‌کنم. اینها پایه‌هاى فکرى براى ایجاد یک نظام اسلامى بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامى شش، هفت سال دیگر محقّق شود. مى‌گفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایه‌هاى فکرى‌اش اینهاست. آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوانِ آن روز بود.» ۱۳۸۱/۴/۴ [۳]

* نحوه ارائه مباحث
مباحث مطرح‌شده در این جلسات یک ویژگی منحصربه‌فرد هم داشت که شاید در میان بیشتر کارهای تبلیغاتی - مبارزاتی یاران امام خمینی رحمه‌الله یگانه بود؛ «روش طرح و بحث» مطالب از سوی آیت‌الله خامنه‌ای به‌شکلی بدیع و ابتکاری پایه‌ریزی شده بود. به گفته‌ی یکی از حاضران در این جلسات، «روش هم این بود که قبلاً خلاصه درس را می‌نوشتند، بعد اینها پلی‌کپی می‌شد، تکثیر می‌شد و قبل از درس در همان‌جا به افراد فروخته می‌شد. افرادی که دوست داشتند می‌خریدند، جلویشان می‌گذاشتند و درس را هم گوش می‌کردند. سخنرانی بیشتر به درس شباهت داشت. در حقیقت درس بود گرچه سخن شکل سخنرانی داشت. برخی از مخاطبان سرپا می‌ایستادند. جمعیت هم بعد از نماز مغرب، عشا و ظهر ماه رمضان می‌نشستند استفاده می‌کردند.» [۴]

بشنوید: سبقت بجوئید

یکی دیگر از ویژگی‌های این روش تدریس و بحث، شرکت دادن مخاطبان و جوانان از طریق «کنفرانس دادن مطالب جلسه‌ی پیشین» بود: «مسجد امام حسن مجتبی علیه‌السلام هم، محل حضور و تجمّع نیروهای انقلابی، بازاری، تحصیل‌کرده‌‌ی حوزوی و دانشگاهی بود. آنجا، از جمله‌ی موارد که تدریس فرمودند، نهج‌البلاغه و درس و طرح کلّی اندیشه‌های اسلام بود. آنجا خیلی کلاسی‌تر کار می‌شد. به این معنا که بیانات ایشان را، جوان‌های حاضر یادداشت می‌کردند و جلسه‌ی بعد، کنفرانس می‌دادند. در واقع، تربیت انسان‌های آگاه به معارف دینی به تمام معنا بود.» [۵]

در همین رابطه، یکی از شاگردان مشهد آیت‌الله خامنه‌ای، برداشت شخصی جالب یکی از مستمعان حاضر در جلسات از سیمای آیت‌الله خامنه‌ای و روش طرح مباحث ایشان را به یاد دارد که در نوع خود شنیدنی است: «[آیت‌الله خامنه‌ای] جلوی تخته می‌نشستند و شروع می‌کردند به نوشتن. عبای ایشان که افتاد یک کسی پهلوی من بود، گفت -آن زمان برای ما سیدجمال‌الدین اسدآبادی یک الگو بود-، گفت که: «سیدجمال!» سیمای آقا را از پشت که نگاه کرد گفت اصلاً سیدجمال زنده شده است. ای کاش که موفق باشد، سیدجمال که موفق نشد. نحوه‌ی دستشان را وقتی که می‌نوشتند و صحبت می‌کردند حالت اینجوری داشتند.» [۶]
گزارشگر ساواک معتقد است که آیت‌الله خامنه‌ای در این سخنرانی‌ها «به تشریح اصول انقلابی قرآن و به طور کنایه در لفافه به تشویق و تحریک مردم» می‌پردازد. به اعتقاد او «این گروه به طور مدام آموزش می‌بیند و تبلیغات آن‌چنان مؤثر است که جوانان را به صورت گلوله‌ی آتش درآورده و از هیچ چیز ترس ندارند. مبلغین گروه به عناوین مختلف ثابت می‌کنند که در حال حاضر دستگاه دولتی از حکومت یزید پلیدتر و بدتر است.»

* واکنش‌‌های منفی بخشی از مذهبی‌ها
مباحث طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن، واکنش‌های گوناگونی را برانگیخت.  افزون بر علاقه‌مندان و مستمعان مباحث که ارتباط خوبی با محتوا و روش ابتکاری ارائه‌ی آن برقرار کرده بودند، دو گروه اما تلقی چندان مثبتی از این برنامه نداشتند. گروه نخست، بخشی از بدنه‌ی مذهبی آن روزهای شهر مشهد بود که با دیده‌ی تردید به نوآوری‌های مباحث آیت‌الله خامنه‌ای می‌نگریست و در گوشه و کنار انتقادهای بعضاً تند و گزنده‌ای به مباحث داشت. انتقادهایی که امثال آیت‌الله مطهری هم به دلیل برخی آثار نوآورانه و بدیع خود از آن بی‌نصیب نمی‌ماند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خود راوی خوبی برای این فضای گزنده و پرتردید به شمار می‌آیند:
«من یادم مى‌آید توى همین تهران بعضى از علماء و بسیارى از مردم با مرحوم مطهرى سر همین قضیه‌‌ی [کتاب] حجاب درافتادند.  من در مشهد یک بحثى کردم در باب ولایت، یک برداشت جدیدى از کلمه‌ى ولایت و مسأله‌ى ولایت که ماه رمضان بود و بحث‌هایى براى جوان‌ها مى‌کردیم آن وقت‌ها راجع به توحید و نبوت و چه و از جمله ولایت، یک بحث قرآنى خیلى خوب و کاملى بود بعد هم چاپ شد یعنى؛ خلاصه‌اش هم یک جایى چاپ شد، اصل سخنرانی‌ها هم بعد از انقلاب درآوردند چاپ کردند. یک عده‌اى در مشهد جنجال علیه من به راه انداختند که چرا در زیر کلمه‌‌ی ولایت فلانى این حرف‌ها را زده در حالى که این منکر به معناى انکار آن ولایتى که آنها مى‌گفتند که نبود، آنها مى‌گفتند ولایت یعنى محبت. خب ما محبت ائمه را که قبول داریم؛ ولایت یعنى اعتقاد به امامت على. این را که ما قبول داشتیم یک چیزهایى علاوه‌ى بر اینها ما از کلمه‌ی ولایت پیدا کرده بودیم. من آیات ولایت را در قرآن جمع کردم؛ آیاتى که در آن کلمه‌ى ولایت بکار رفته است «هنالک الولایة لله» مثلاً فرض کنید و آیات متعددى را، از این کلمات یک برداشت جدیدى از کلمه‌ى ولایت را من عرضه کردم مطرح کردم. خب این باید مغتنم شمرده بشود. در عالم پزشکى اگر یک نفرى بیاید فرض بفرمائید درباره‌ی حصبه یک ایده‌‌ی جدیدى را مطرح کند که اضافه‌ى بر معلومات قبلى باشد با او چه جورى رفتار مى‌کنند؟ خب احترامش مى‌کنند، تکریمش مى‌کنند.» ۱۳۶۷/۷/۱۳ [۷]

* کنترل‌های شدید ساواک
گروه دوم که به‌شدت برنامه‌ی مسجد امام حسن مجتبی علیه‌السلام را زیر نظر داشتند، نهادهای امنیتی رژیم پهلوی و به‌ویژه سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) بودند. محتوای سیاسی‌ای که از برخی فقره‌های سخنان آیت‌الله خامنه‌ای برداشت می‌شد و پیشتر هم در گفتارهای شرح نهج‌البلاغه تجربه شده بود، حساسیت ساواک را به‌شدت برمی‌انگیخت.

بشنوید: خاطراتی از مسجد امام حسن علیه‌السلام مشهد

سخنرانی روزهای ۲۶ و ۲۷ رمضان (۲۱ و ۲۲ مهرماه ۱۳۵۳)، که با موضوع «ولایت مطلقه‌ی امام» مطرح شد یکی از همین فقره‌های حساسیت‌برانگیز بود. آیت‌الله خامنه‌ای در این سخنرانی‌ها با تأکید بر اینکه ولی، حاکم مطلق، فرمانروای مردم، باید از طرف خدا منصوب شود، گفت که نقش ولی و امام مانند جان در بدن انسان است. جامعه بدون امام مانند کالبد بی‌جان است. «ولی را خدا معرفی می‌کند، مانند ۱۲ امام، ولیّ بعد از امام را امام زمان معرفی کرده است. کسی که جانشین من است، چهار شرط باید داشته باشد: صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه و مطیعاً لأمر مولاه» آیت‌الله خامنه‌ای پس از قرائت این نکته خطاب به حاضران گفت: «با این بیان، [جانشین] امام زمان‌ [را] خودتان فکر کنید، قالب‌گیری نمایید و اندازه‌گیری کنید و از آلبوم [علمای بزرگ] ‌آن را انتخاب کنید... قضاوت با خودتان. انتخابِ ولی با خود شما.» سخنان وی به قدری آشکار بود که گزارشگر ساواک در پایان گزارش خود نوشت: «منظور [آیت‌الله] خامنه‌ای از جانشین امام، در این شرایط، [امام] خمینی است.» [۸]

در گزارشی که هنگام انتشار نسخه‌ی نخست «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» نوشته شده هم به رویکردهای ضد رژیم آیت‌الله خامنه‌ای اشاره شده است: «آقای سیدعلی خامنه‌ای، امام جماعت سابق مسجد کرامت (واقع در چهارراه نادری) به علت تبلیغات علیه حکومت وقت و پشتیبانی از آیت‌الله خمینی چندین ماه به زندان رفت و اخیراً از زندان آزاد شد. او کتاب‌هایی که اخیراً نوشته و یا می‌نویسد [را] به نام سیدعلی حسینی چاپ و منتشر می‌کند، برای اینکه او را نشناسند؛ چون که او به سیدعلی خامنه‌ای معروف است نه سیدعلی حسینی. از جمله [در] کتابی به نام (طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن) همین کار را کرد.»
در گزارشی دیگر تلقی ساواک از مباحث مطرح‌شده در این جلسات به‌روشنی آمده است. گزارشگر ساواک معتقد است که آیت‌الله خامنه‌ای در این سخنرانی‌ها «به تشریح اصول انقلابی قرآن و به طور کنایه در لفافه به تشویق و تحریک مردم و به پایداری ‌[در برابر] اختلافات طبقاتی» می‌پردازد. به اعتقاد او «در پس این نشست‌ها سازماندهی دیگری وجود دارد که این جوانان را تبدیل به گلوله‌های آتشین می‌کند. هر کس قدری دقت و توجه به وضع مجلس مزبور... و نحوه‌ی اعمال و گفتار اکثر حضار می‌نمود، درمی‌یافت که جوان‌ها... [که] بیش از صد نفر بوده  و هر دانشجو و کارگر و کارمند جزء‌ و دهاتی‌هایی که در یکی دو سال اخیر به مشهد کوچ کرده‌اند بوده و به طوری که... می‌گویند این گروه به طور مدام آموزش می‌بیند و تبلیغات آن‌چنان مؤثر است که جوانان را به صورت گلوله‌ی آتش درآورده و از هیچ چیز ترس ندارند. مبلغین گروه به عناوین مختلف ثابت می‌کنند که در حال حاضر دستگاه دولتی از حکومت یزید پلیدتر و بدتر است و گفته می‌شود که شماها مانند امام حسن علیه‌السلام و علی‌اکبر حسین علیه‌السلام هستید؛ دستگیری و احیاناً مرگ برایتان افتخار است و تمام اعضاء وابسته، با ایمان راسخ این ادعا را قبول دارند.» [۹]

* تاریخچه‌ی انتشار سخنرانی‌ها
مجموعه‌ی مباحث آیت‌الله خامنه‌ای در چند مرحله برای چاپ آماده شد و به انتشار رسید. در ابتدا کتابچه‌ای از خلاصه‌ی مباحث در سال ۱۳۵۴ منتشر شد.
اما صورت کامل و پیاده‌شده‌ی همه‌ی سخنرانی‌ها به بعد از انقلاب اسلامی باز می‌گردد. البته پیش از انقلاب هم به توصیه‌ی شخص آیت‌الله خامنه‌ای کار پیاده‌سازی سخنرانی‌ها آغاز شده بود اما به‌دلیل تهدیدهای ساواک  ناتمام ماند. مرحوم علی‌جان زاهدی، معاون حزب وحدت اسلامی افغانستان و از شاگردان رهبر معظم انقلاب، درباره‌ی این پیاده‌سازی ناتمام می‌گوید:
«ایشان می‌گفتند که این کتاب  را من خلاصه کردم ولی بسیار خلاصه شده. به این خاطر دستور دادند که نوارهایی از این سخنرانی‌ها را من پیاده کنم. ما یک دوستی داشتیم به نام سیدحیدر محمودی. ایشان نویسنده بود، شاعر بود و متفکر بود. ایشان وظیفه گرفت که این سخنرانی‌ها را خلاصه کند. شش سخنرانی پیاده شد و ایشان خلاصه کردند و بردند خدمت آقا، آقا پسندیدند. بعد گفتند کار را به همین ترتیب شما ادامه بدهید. نوارهای سخنرانی را  آقا آدرس دادند از یک مغازه‌ای به نام سعید [آقای سیدمرتضی فاطمی]، برو از آنجا بگیر. رفتیم آنجا بسیار با ترس و لرز رفتیم. می‌ترسیدیم از ساواک؛ ساواک تعقیب می‌کرد ما را. نوارها را گرفتیم و خلاصه پیاده کردیم و بعد آن دوست ما پنج‌ - شش نوار را خلاصه کردند و خدمت آقا بردند، و آقا هم پسندیدند. بعد ما تحت نظر ساواک بودیم و حمله صورت گرفت، هشت نفر از رفیقان ما را گرفتند و ما فرار کردیم به افغانستان، و این کار ناتمام ماند.» [۱۰]
توضیح رهبر انقلاب درباره‌ی جلسات ماه رمضان سال ۱۳۵۳ در مسجد امام حسن مشهد: «بنده یک ماهِ رمضان در مسجد امام حسنِ مشهد سخنرانىِ مستمر سى جلسه‌اى داشتم... در آن سخنرانی‌ها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوّت و سایر مباحث اساسى بحث شده است که الان هم آنها را تأیید مى‌کنم. اینها پایه‌هاى فکرى براى ایجاد یک نظام اسلامى بود.» ۱۳۸۱/۴/۴

پس از وقوع انقلاب اسلامی، باز هم تا مدت‌ها انتشار متن کامل سخنرانی‌ها ممکن نشد. البته بخش‌هایی از آن، در قالب جزوه‌ها و کتابچه‌هایی در دسترس قرار می‌گرفت که نمونه‌ی آن، جزوه و کتابچه‌ی «ولایت»، محصول حزب جمهوری و سازمان تبلیغات اسلامی است که مطالب فصل ولایت از سخنرانی‌ها را در بر می‌گرفت. با این حال پس از مدتی که حتی همین کتابچه‌ها هم نایاب شده بودند، مجموعه‌ی سخنرانی‌ها در سال ۱۳۹۲ در قالب کتابی با همان نام «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» از سوی «مرکز صهبا» منتشر شد.

* مقدمه‌ی چاپ نخست
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حین مراحل آماده‌سازی نخستین نسخه از سخنرانی‌ها که نتیجه‌ی آن در قالب کتابچه‌ی «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» در سال ۵۴ منتشر شد، مقدمه‌ای نوشته‌اند که تبیینی است از کلیت مباحث مطرح‌شده در سخنرانی‌ها و اهداف و اهمیت آن‌. متن کامل این مقدمه عیناً در ادامه می‌آید:
«طرح اسلام به صورت مسلکی اجتماعی و دارای اصولی منسجم و یک‌آهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسان‌ها، یکی از فوری‌ترین ضرورت‌های تفکر مذهبی است. مباحثات و تحقیقات اسلامی، پیش از این به‌طور غالب، فاقد این دو ویژگی بس مهم بوده و از اینرو، در مقایسه‌ی اسلام با مکاتب و مسالک اجتماعی این روزگار، باحثان و جویندگان را چندانکه شاید و باید، به نتیجه‌ی ثمربخش و قضاوت قاطع نرسانیده است؛ یعنی از اینکه بتواند مجموعاً طرح و نقشه‌ی یک آیین متحدالاجزا و متماسک را ارائه دهد و نسبت آن را با مکتب‌ها و آیین‌های دیگر مشخص سازد، عاجز مانده است. به‌علاوه، چون عموماً بحث‌ها ذهنی و دور از حیطه‌ی تأثیر عملی و عینی و مخصوصاً اجتماعی، انجام گرفته، بیش از معرفتی ذهنی به بار نیاورده و نسبت به زندگی جمعی انسان‌ها، علی‌الخصوص نسبت به تعیین شکل و قواره‌ی جامعه، تعهد و تکلیف و حتی نظریه‌ی روشن و مشخصی را ارائه نداده است. سخن دیگر آنکه قرآن -سند قاطع و تردیدناپذیر اسلام- در بیش‌ترین موارد، سهمی در روشنگری و راهگشایی نیافته و به جای آن، دقت‌ها و تعمقات شبه‌عقلی یا روایات و منقولات ظنی ـو گاه با اعتباری بیشترـ میدان‌دار و مسئول شناخته شده و بالنتیجه، تفکرات اعتقادی جدا از قرآن و بی‌اعتناء به آن، نشو و نما یافته و شکل گرفته است. شاید همین بی‌ارتباطی و بی‌اعتنایی یا احساس بی‌نیازی یا نومیدی از امکان استفاده‌های صحیح -که هر یک به نوبه‌ی خود، معلول عوامل خاص است- موجب آن گشته که تدبر در آیات قرآن، جای خود را به قرائت و تلاوتی سطحی و سرسری و فاقد نتیجه و ثواب دنیوی و یکسره برای پاداش و جزای اخروی داده و کتاب کریم الهی دستمایه‌ی عوامی‌ها و عوام‌فریبی‌ها بشود. با توجه به این واقعیت، می‌توان به‌طور خلاصه سه خصوصیت مهم را در بحث‌ها و گزارش‌های فکری اسلامی، ضرورتی دانست که تخلف از آن، شایسته‌ی متفکران آگاه و مسئول این روزگار نیست: نخست آنکه معارف و دستگاه فکری اسلامی از تجرد و ذهنیت محض خارج گشته و -همچون همه‌ی مکاتب اجتماعی- ناظر به تکالیف عملی و به‌ویژه زندگی اجتماعی باشد و هر یک از مباحث نظری، از این دیدگاه که چه طرحی برای زندگی انسان و چه هدفی برای بودن او و چه راهی برای رسیدن به این هدف ارائه می‌دهد، مورد بررسی و تأمل و تحقیق قرار گیرد. مسائل فکری اسلام به عنوان اجزای یک واحد، مورد مطالعه قرار گیرد. دیگر آنکه مسائل فکری اسلام، به صورت پیوسته و به عنوان اجزای یک واحد، مورد مطالعه قرار گیرد و هر یک به لحاظ آنکه جزئی از مجموعه‌ی دین و عنصری از این مرکب و استوانه‌ای در این بنای استوار است و با دیگر اجزا و عناصر، هم‌آهنگ و مرتبط است -و نه جدا و بی‌ارتباط با دیگر اجزا- بررسی شود تا مجموعاً از شناخت این اصول، طرح کلی و همه‌جانبه‌ای از دین، به صورت یک ایدئولوژی کامل و بی‌ابهام و دارای ابعادی متناسب با زندگی چندبُعدی انسان، استنتاج شود. دیگر آنکه در استنباط و فهم اصول اسلامی، مدارک و متون اساسی دین، اصل و منبع باشد، نه سلیقه‌ها و نظرهای شخصی یا اندوخته‌های ذهن و فکر این و آن... تا حاصل کاوش و تحقیق، به راستی «اسلامی» باشد و نه هر چیز جز آن. برای برآمدن این منظور، قرآن کامل‌ترین و موثق‌ترین سندی است که می‌توان به آن متکی شد که: «باطل را از هیچ سوی بدان راه نیست» و «در آن، مایه‌ی روشنگری هر چیز هست» و البته در پرتو تدبیری ژرف‌پیما که خود، ما را به آن فرمان داده است. آنچه در این رساله گرد آمده، نموداری است از کوششی برای تأمین این منظورها، به صورت گزارشی از اسلام، طی یک سلسله سخنرانی. در این سخنرانی‌ها کوشیده شد که مهم‌ترین پایه‌های فکری اسلام، از سازنده‌ترین و زنده‌ترین ابعادش، در خلال آیات رسا و روشن قرآن جستجو شود. و آنگاه ضمن تشریح تبیینی که شیوه‌ی تدبر و تعمق در قرآن را به شنوندگان بیاموزد، پایه‌های مزبور در این آیات، مشخص و نشان داده شود و در موارد لازم، از روایات صحیح صادر از پیامبرِ خدا و ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام برای توضیح و تأکید، بهره‌گیری گردد، تا ضمن اینکه آیاتی از قرآن مورد تأمل و تدبر و فهم قرار گرفته، اصلی از اصول اسلام، آن هم از دیدگاهی عملی و زاینده تعهد و تکلیف و به عنوان یکی از نقاط طرز تفکر و ایدئولوژی اسلام، تبیین گردیده باشد.
سید علی حسینی خامنه‌ای – سوم آبان‌ماه ۱۳۵۳»

* یک تجربه به‌یادماندنی
ماجرای به سامان رسیدن آن طرح ذهنی تا یک اثر ماندگار در معارف اسلامی، به این ترتیب بود. جدای از مباحث نوآورانه‌ای که در جلسات مسجد امام حسن علیه‌السلام مطرح می‌شد و بعدها در قالب کتاب، ثبت و ضبط و مکتوب شد، حال و هوای جلسات و شیوه‌ی طرح مباحث، هنوز جای کار و جستجوی بیشتری دارد. افراد بسیاری که در این جلسات حضور داشتند، قطعاً خاطرات شنیدنی و جالبی از آن روزها در یاد دارند. از این رو در آینده، جدای از این تاریخ‌نگاری مختصر که در مقاله‌ی حاضر آمده است، تاریخچه‌ی مفصل‌تری با استفاده از اسناد کامل‌تر و گقت‌وگوهای شفاهی حاضران در جلسات، تهیه و منتشر خواهد شد.

منابع:
۱. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات آیت‌الله خامنه‌ای، ص۸۰
۲. گفت‌وگوی دفتر نشر آثار آیت‌الله‌العظمی‌ خامنه‌ای با آقای ابوالحسن مالکی
۳. بیانات در دیدار اعضاى هیأت مؤسس و هیأت امناى مؤسسه‌ى پژوهشى - فرهنگى انقلاب اسلامى، ۱۳۸۱/۴/۴
۴. گفت‌وگوی دفتر نشر آثار آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای با آقای ابوالحسن مالکی
۵. گفت‌وگوی دفتر نشر آثار آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای با آقای هاشمی گنابادی
۶. گفت‌وگوی دفتر نشر آثار آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای با آقای عبدالرضا ایزدپناه
۷. سخنرانى در اجتماع دانشجویان دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالى، ۱۳۶۷/۷/۱۳
۸. شرح اسم، صص۵۱۱ و ۵۱۲
۹. همان، ص ۵۱۱
۱۰. گفتگوی دفتر نشر آثار آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای با علی‌جان زاهدی

پیوندهای مرتبط:

در این رابطه ببینید:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای