[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
به برکت انقلاب، میراث عظیم اندیشه و فرهنگ در کشور احیا شد؛ این بایستی محو بشود یا کمرنگ بشود؛ [هدف دشمن] این است. امروز ما دهها میلیون جوانی داریم در کشور که اینها آمادهی صعود به قلّههایند، یعنی واقعاً امروز جوانهای کشور ما آمادهاند ــ حالا بعضیها با انگیزههای دینی و انقلابی، بعضی هم نه، ممکن است انگیزهی انقلابی و دینی هم نداشته باشند امّا آمادهاند، آمادهی حرکت علمی و صعود به قلّههای شرف و عزّت ملّی ــ اینها بایستی از کار بیفتند، مأیوس بشوند، به قلّهها پشت کنند، راه رفته را قدرناشناسی کنند، نَفَسهای سرد و مسموم در شیپور ناامیدی بزنند و مجموعهی جوان را ناامید کنند. امروز این کار دارد انجام میگیرد؛ باید در مقابل اینها ایستاد؛ باید ایستاد. بیانات در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی1400/11/28 یک چیزهایی هم هست که نیازهای آینده است؛ اینها را خیلیها تشخیص میدهند و انجام میدهند، بعضیها هم غفلت میکنند. مراد من از این نیازهای مربوط به آینده نیازهایی است که اگر شما امروز به فکر نیفتید و برایش کاری انجام ندهید، فردا درخواهید ماند؛ یعنی فردا گیر میکنید؛ اگر امروز به فکرش نباشید، فردا مشکل برای شما درست میشود. مثلاً تربیت دانشمند و محقّق از این قبیل است. امروز اگر ما محقّقین را تربیت نکنیم، یک حرکت علمی بزرگ و یک نهضت علمی به راه نیندازیم، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، دانشمندان برجستهای که بتوانند با دنیا برابری کنند یا از خطوط مقدّم علم دنیا جلو بزنند دیگر نخواهیم داشت. امروز این کار -تربیت محقّقین و دانشمندان- یک کار بلندمدّت است. بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام1400/11/03 به توفیق الهی، به فضل الهی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمهی زهرا نسبت به قبل از انقلاب -که ما یادمان هست- نمیشود گفت ده برابر، شاید دهها برابر، صد برابر تکرار میشود و برده میشود؛ یعنی جامعه، جامعهی فاطمی است؛ اثر آن را هم در جامعه داریم مشاهده میکنیم؛ همین خدمت بیمنّت را، همین حرکت بسیجی را، همین کار بدون مزد و منّت را شما در دوران دفاع مقدّس یک جور مشاهده میکنید، در دوران حرکت علمی یک جور مشاهده میکنید: کسی نام شهید فخریزادهها، شهدای هستهای، دانشمند بزرگ مرحوم کاظمیآشتیانی را نشنفته بود؛ خیلیها هنوز هم نمیشناسند کاظمی کیست؛ این بزرگانی که در وادی علم وارد شدند کسانی هستند که بدون مزد و منّت، میدانهای بزرگ علمی را در این کشور برای این مردم و برای اسلام و جمهوری اسلامی فتح کردند. بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها1398/03/08 پیشرفتهای دانشگاهی به معنای واقعی کلمه چشمگیر است؛ این را نبایستی مورد غفلت قرار داد. اینکه من تأکید میکنم روی این قضیّه، به خاطر جریانی است که راه افتاده، نه فقط در ایران [بلکه] در دنیا، برای کوچک کردن، سبک کردن و بیارزش نشان دادن حرکت عظیم علمی کشور؛ الان در دنیا دارد روی این کار میشود؛ پول خرج میکنند، برنامهریزی میکنند؛ یک نمونهاش این برنامهی ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد است(۲) -که لابد شماها مطّلعید یا مطّلع میشوید- دربارهی ایران در ۲۰۴۰، [سال] ۲۰۴۰ و زیر سؤال بردن پیشرفتهای علمی کشور و کارهای مهمّ دانشگاهی کشور؛ که در اینجا هم کسانی هستند که با آنها همصدایی میکنند، برای گُل زدن آنها بهشان پاس میدهند؛ اینجا هم از این کارها انجام میگیرد. بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها1398/03/08 یک نکته این است که یک شرط اساسی برای پیشرفت عبارت است از امید. امروز یک جریانی در داخل کشور و خارج کشور وجود دارد برای دمیدن روح یأس به جای دمیدن روح امید -که در اوّلِ صحبت اشاره کردم که در خارج مینشینند، راجع به مسائل ایران بحث میکنند، و استنتاجشان با تحلیلهای مغرضانه و خبرهای بعضاً دروغ -یعنی خبرهای خلاف واقع- این است که در ایران حرکت علمی پیشرفتی ندارد و امیدی هم به پیشرفت آن نیست- یأسآفرینی. خب موفّقیّتها را طبعاً نادیده میگیرند و این روی دانشجو اثر میگذارد؛ این جریانِ یأسآفرین در ذهن دانشجو اثر میگذارد؛ وقتی او مأیوس شد، کار نمیکند. اگر چنانچه نخبهای باشد -حالا تعداد اندکی این جور هستند- و توانایی داشته باشد، امکانات داشته باشد، میگذارد میرود خارج، به عقبش هم نگاه نمیکند. ولیکن اکثر، این امکانات را ندارند؛ [لذا] مأیوس میشوند و دنبال یک مدرک دارای ارزش رسمی ولو بدون محتوای علمی میافتند برای اینکه یک شغلی پیدا کنند و یک کاری پیدا کنند؛ پیشرفت علمی پیش نمیآید. بیانات در دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی1397/11/03 الحمدلله در این پانزده شانزده سال، بیست سال -قریب بیست سال اخیر- حرکت علمی در کشور یک حرکت جدّی خوبی شده لکن این حرکت اگر از شتاب بیفتد، ما عقب میمانیم. حالا بعضی اوقات آمار میدهند، میگویند «آقا! شتاب حرکت ما مثلاً پانزده برابر متوسّط دنیا است»؛ خیلی خوب، این خیلی خوب است امّا کافی نیست؛ [چون] ما از زیر صفر شروع کردیم. ما بعد از نابودی رژیم طاغوت از زیر صفر تقریباً شروع کردیم و وقتی که از زیر صفر شروع میکنیم، برای اینکه برسیم به نقطهی اوج، شتابمان بایستی زیاد باشد و در مدّت طولانیای [هم] این شتاب باید زیاد باشد. این کافی نیست که الان شتاب ما مثلاً چند برابر متوسّط دنیا است؛ بله [هست] امّا این به اصطلاح شدّت شتاب، بایستی بیست سال طول بکشد، سی سال باید طول بکشد تا ما بتوانیم به نقطهی اوج برسیم؛ وَالّا اگر چنانچه ما نکنیم، [عقب میمانیم]. بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (علیهالسلام)1397/04/09 اینکه یک مادری سه فرزند جوان خود را که مثل گل آنها را در آغوش خود پرورش داده به میدان جنگ بفرستد و جان آنها را در معرض خطر قرار بدهد و بعد هم افتخار بکند که این کار را کرده است، این جز با ایمان امکانپذیر نبود؛ آن جوانی که پیش فرماندهان، از زندگی راحت و آسودهی خود با اصرار و التماس و گریه صرفنظر کند که او را ببرند به میدان جنگ، جز با ایمان امکان نداشت. ایمان، امید را، ایثار را، اقدام را در ملّت برانگیخت، جوانها به حرکت درآمدند، سپاه درست شد، جهاد درست شد، بسیج درست شد، حرکتهای عمومی درست شد، نیروهای مسلّح جان تازهای گرفتند، توانستند حضور حقیقی خودشان را وسط میدان نشان بدهند، مجموعههای خدماتی به وجود آمد، مجموعههای سازندگی به وجود آمد، مجموعههای علمی به وجود آمد، حرکت علمی در کشور آزاد شد و مردم، نخبگان، عناصرِ فعّال و کوشنده، طعم استقلال و سربلندی و سرافرازی خودشان را چشیدند؛ بیانات در دیدار مسئولان نظام1396/03/22 یکی از کارهای بزرگ انقلاب اسلامی همین است که یک هویّتی برای ملّت تعریف کرد و بر آن پافشاری کرد؛ منافع ملّی را براساس آن استخراج کرد و استنباط کرد و ترسیم کرد و تصدیق کرد و دنبال کرد. ما در آن شکل قبلی به منافع ملّی هم واقعاً نمیرسیم؛ کمااینکه شما ملاحظه کنید کشور ما با اینهمه سرمایه، با اینهمه امکانات، بهخاطر از دست دادنِ همین هویّت، از دوران مشروطه تا قبل از انقلاب هیچ پیشرفتِ متناسب با شأنش و متناسب با آن سِیلی که در دنیا بود نداشت. در دنیای پیشرفته و فعّال و زنده، حرکت به سمت جلو ازلحاظ علمی، ازلحاظ فنّاوری، ازلحاظ بخشهای مختلف زندگی جور دیگری پیش رفت؛ [امّا] در کشور ما نه، توقّف و رکود حاکم بود؛ امّا از انقلاب به اینطرف با تغییر این نگاه، وضعیّت عوض شده. ما از بعد از انقلاب احساس میکنیم پیشرفت داریم، احساس میکنیم داریم به جلو حرکت میکنیم؛ البتّه عقبافتادگیها زیاد است، امّا پیشرفت محسوس است. بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی1396/01/01 بعضی میگویند ما ابزارهای مدرن نداریم، ابزارهای پیشرفته نداریم؛ بنده عرض میکنم: جوان ایرانی که میتواند غنیسازی اورانیوم را در ظرف مدّت کوتاهی از سهونیم درصد به بیست درصد برساند -که این کار بسیار بزرگی بود که در کشور انجام گرفت؛ و من این را در سخنرانی عمومی گفتهام که عمدهی مشکل غنیسازی اورانیوم، بین همان سه درصد یا سهونیم درصد با بیست درصد است؛ وقتی کشوری این توانایی را پیدا کرد که غنیسازی اورانیوم را به بیست درصد برساند، براحتی میتواند تا ۹۹ درصد برود؛ عمدهی مشکل در اینجا است؛ این قطعهی مشکل کار را، جوانان دانشمند ما، در مدّت کوتاهی که ما شاهد بودیم [گذراندند] و توانستند این راه را طی کنند و غنیسازی را از سهونیم درصد به بیست درصد برسانند- آن جوانی که میتواند اینجور حرکت علمی عظیمی را انجام بدهد، یا میتواند در ساخت موشک و هواپیما با وجود تحریمهای بسیار سخت بینالمللی کاری بکند که افسر صهیونیست، مدیر نظامی صهیونیست میگوید من با ایرانیها دشمنم، امّا نمیتوانم خودم را از تحسینِ کاری که اینها کردند باز بدارم، [اینها] کار بزرگی انجام دادند؛ خب جوانی که میتواند آنجور موشک درست کند، آنجور هواپیما درست کند، آنجور سلاح نظامی درست کند، سلاح پیشرفته درست کند، دشمن را بترساند، میتواند غنیسازی اورانیوم را از سهونیم درصد به بیست درصد برساند، این جوان نمیتواند ماشین را برای تولید خودرو یا فلان موضوع دیگر پیشرفت بدهد و پیش ببرد؟ چرا نمیتواند؟ جوان ما تواناییاش را دارد؛ نیروی انسانی ما، مغز متفکّر و فعّال جوان باسواد و بااستعداد و تحصیلکردهی ایرانی، آماده است برای این کارها؛ خیلی کارها را میتوانیم انجام بدهیم. بیانات در دیدار مردم قم1395/10/19 یکی از عوامل قدرت، حرکت سریع علمی است؛ قدرت علمی. حدیث «اَلعِلمُ سُلطان» را من مکرّر خواندهام. با قدرت علمی ما هم مخالفند. همان عناصر بومیای که آن انگلیسیِ خبیث توصیه کرد و تأکید کرد که باید در داخل کشورها اینها را به کار بگیریم و مجهّزشان بکنیم، همان عناصر گاهی در دانشگاهها سعی میکنند جوان ما را مأیوس کنند، برای اینکه حرکت علمی انجام ندهد؛ اگر بااستعداد است، او را کوچ بدهند به طرف خارج؛ [میگویند] «آقا! برو فلانجا، اینجا ماندهای که چه؛ خودت را ضایع میکنی»؛ و پول هم بدهند، پاداش هم بدهند. البتّه جوانهای مؤمن ما ایستادهاند؛ این را من میتوانم شهادت بدهم. علیرغم خباثتهایی که بعضی از عناصر خودفروختهی دشمن در سطح دانشگاهها و بیرون دانشگاهها انجام میدهند برای اینکه بذر نومیدی را بپاشند، جوانهای ما، جوانهای مؤمن ما ایستادهاند. چند روز قبل از این، مدالگیران و برجستگان یک دانشگاه برجستهی کشور آمده بودند، جوری حرف میزدند که انسان واقعاً مبهوت میمانْد از زیبایی و صحّت و اتقان حرف زدن اینها. حالا عرض خواهم کرد که اینها مردم ما را نشناختهاند امّا توطئههایشان را باید شناخت. یکی از راههای مقاوم کردن کشور عبارت است از حرکت علمی، که نه باید متوقّف بشود، نه باید شتاب آن کاهش پیدا بکند. بیانات در دیدار مردم قم1395/10/19 دشمن دنبال این است که این عوامل اقتدار ملّی را -که بنده عرض کردم- از بین ببرد؛ هدف دشمن این است. ایمان را از بین ببرد، حیا و عفاف را از بین ببرد، پایبندی به مبانی دینی را از بین ببرد، اعتقاد راسخ به حاکمیّت دین را از بین ببرد، عزّت ملّی را مخدوش کند، حرکت علمی را متوقّف کند، دستگاهها و مجموعههایی که مظهر اقتدار کشور و اقتدار ملّتند، اینها را تضعیف کند. دیدار نخبگان و دانشجویان بسیجی مدالآور دانشگاه شریف با رهبر انقلاب1395/10/13 رهبر معظم انقلاب با اشاره به فراگیر شدن گفتمان تولید علم در کشور و پدیدار شدن نتایج عملی آن، افزودند: تلاش و حرکت علمی در کشور بههیچوجه نباید کُند یا متوقف شود بلکه باید با شتاب بیشتری ادامه یابد. دیدار نخبگان و دانشجویان بسیجی مدالآور دانشگاه شریف با رهبر انقلاب1395/10/13 حضرت آیتالله خامنهای، موضوعِ تعهد دینی و انقلابی را در کنار تلاش علمی، بسیار مهم ارزیابی و تأکید کردند: پیشرفت علمی، بهتنهایی، یک ملت و کشور را سعادتمند نخواهد کرد بلکه همراه شدن حرکت علمی با آرمانهای والای معنوی و انقلابی، زمینهساز به سامان رسیدن مسائل کشور و الگو شدن آن برای منطقه و دنیای اسلام و جهان خواهد بود. بیانات در دیدار نخبگان علمی جوان1395/07/28 دشمن را باید دائم در نظر داشت. برای خاطر اینکه دشمن که بیکار نمینشیند؛ دشمن دائماً دارد حرکت میکند. اگر بتوانند، این حرکت علمی را متوقّفش میکنند؛ اگر ببینند نمیشود متوقّفش کرد، آن را منحرف میکنند. ما ممکن است براثر ناشیگریهای خودمان به این انحراف کمک کنیم. اینکه من بارها تکرار کردهام(۸) -حالا هم بعضی از جوانهای عزیزمان گفتند- کارهای تحقیقاتی، مقاله، پایاننامه و غیره در خدمت نیازهای کشور باشد و با این هدف، با این نیّت، با این جهتگیری تولید بشود و تهیّه بشود، بهخاطر این است که حرکت علمی منحرف نشود؛ اگر نتوانستند متوقّفش کنند یا منحرفش کنند، سعی میکنند بدنامش کنند، آلوده کنند. [یک نفر] میآید اینجا بهعنوان یک دانشمند، مهمان میشود، بعد میرود در خیابان جلوی دانشگاه، از تابلوی فروش پایاننامه عکس برمیدارد و در دنیا پخش میکند؛ این آلوده کردن است. چهکسی اینها را دعوت میکند به ایران؟ اینها دانشمندند؟ چرا نمیفهمیم؟ چرا اشتباه میکنیم؟ در طول چند سال گذشته جوانهای کشور و مسئولین این کارها، توانستند کاری کنند که رشد پیشرفت علمی کشور در پایگاههای استنادی معروف دنیا رکورد بزند؛ اینکه ما بارها گفتهایم سرعت پیشرفت علمی کشور در فلان سال، سیزده برابر متوسّط دنیا بود، حرف من نیست، من که خبر ندارم، این را پایگاههای استنادیای که معروفند در دنیا و شماها آنها را میشناسید گفتند و شهادت دادند. این شوخی است که سرعت حرکت یک کشوری سیزده برابر متوسّط دنیا باشد؟ من که میگویم این سرعت را نگذارید کم بشود، علّتش این است که ما خیلی عقب هستیم؛ باید سرعتمان آنقدر زیاد بشود که خودمان را بتوانیم به صف جلو برسانیم؛ من بارها این را گفتهام.(۹) حالا مسئولین محترم به من جواب میدهند که آقا جایگاه علمی ما مثلاً از درجهی فلان پایین نیامده؛ مگر بنا بود پایین بیاید؟ بنا بود جایگاه بالا برود، آن هم با سرعت؛ اشکال، این است. نباید ما اجازه بدهیم این حرکت علمی آسیب ببیند؛ این حرکت علمی، دشمن دارد، اگر این حرکت علمی دچار دشمنیها بشود و ما نفهمیم و از آن مراقبت نکنیم، یک نتیجهی بسیار سنگین و تلخی خواهد داشت. میدانید آن نتیجه چیست؟ آن نتیجه عبارت است از ایجاد یأس در نیروهای جوان کشور؛ اگر این به وجود آمد، درست کردن و رُفو کردنش دیگر به این آسانیها نیست. یک امیدی در جامعهی جوانِ فرزانهی درسخوان در طول این چند سال وجود پیدا کرده -خب سالها است که اینجا با جوانها مینشینیم و میآیند صحبت میکنند؛ من مقایسه میکنم، صحبتی را که امروز این بچّهها کردند، با صحبتی که مثلاً چند سال قبل اینجا میشنفتم، زمین تا آسمان فرق کرده؛ جوانهای ما رشد کردهاند، پیش رفتهاند، پخته شدهاند، عمق پیدا کردهاند، گسترهی نگاهشان وسیع شده؛ اینها خیلی قیمت دارد- اگر این جوانها مأیوس بشوند، ناامید بشوند، به این آسانی نمیشود آنها را برگرداند. خب، یک عدّهای از اینجا که مأیوس شدند میروند سراغ دیگر جاها؛ دام هم پهن است. این را هم من همینجا به شما بگویم که ما جلسات و نمایشگاههایی داریم برای نمایش پیشرفتهای علمی و مانند اینها؛ این خیلی چیز خوبی است منتها مراقب باشید که این کانونی برای معرّفی استعدادهای ما به آدمهای بیگانه نباشد؛ شما بچّهها را اینجا معرّفی کنید، آنها شناسایی کنند و بیایند بردارند [ببرند]؛ نه، قبل از اینکه او شناسایی بکند، دستگاههای خودمان شناساییشان کنند. نمیشود اینها را پشت پرده پنهانشان کرد، بالاخره آشکار میشوند، امّا دستگاههای داخلی خودمان قبل از دیگران اینها را شناسایی کنند، اینها را جذب کنند، به اینها کار بدهند. هیچ جوانی نیست که محیط زندگی خودش و خانوادهی خودش را ترجیح ندهد بر غربت؛ [آنها] در کنار غربت، برایش یک امتیازی میگذارند، شما میتوانید حتّی کمتر از آن امتیاز را به او بدهید و او را برای خودتان و برای کشورش مورد استفاده قرار بدهید. من به شما عرض بکنم که بنده در دفاع از جامعهی نخبگان و از حرکت علمی کشور، تا نَفس دارم ذرّهای کوتاه نخواهم آمد، و میدانم که این حرکت، حرکت بابرکتی است و انشاءالله عاقبتبهخیر است؛ انشاءالله که پیش برویم. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»1394/07/22 شما موجودیِ خودتان را، یعنی این نخبگی را، از خدا بدانید؛ این نعمت خدا است، این موهبت الهی است، این یک نعمتی است که خدا به شما داده؛ شکر کنید خدا را، ارتباطتان را با خدا زیاد کنید، از خدای متعال متشکّر باشید و این تشکّر را بین خودتان و خدا، به زبان بیاورید. این بر توفیقات شما میافزاید، بر نعمت الهی که به شما داده میافزاید؛ از خدا بدانید. و از انقلاب بدانید؛ این هم یک نگاه و یک لایهی تفکّر دربارهی این موجودی است که این حرکت عظیم عمومی کشور در راه علم، از برکات انقلاب است. اگر انقلاب نبود، این چیزها نبود. حالا آقای ستّاری یک خاطرهای را از قول بنده خواندند،(۳) دنبالهاش این است که همان هواپیماهایی که به ما میگفتند تا ۳۰ روز، ۳۱ روز، همه بکلّی زمینگیر خواهد شد، تا امروز دارند کار میکنند؛ امروز سیوچند سال از آن روز دارد میگذرد جوانهای ما در نیروی هوایی، نیروهای فنّیمان، همّت کردند، وارد شدند؛ -که پدر خود ایشان یکی از همان جوانهای آن روز بود-(۴) دستهای معجزهگر خودشان را به کار انداختند، ذهنشان و فکرشان را به کار انداختند و همان هواپیماهایی که به ما گفته میشد اینها زمینگیر خواهند شد، تا آخر جنگ کار کردند، و تا امروز هم همانها دارند کار میکنند؛ همان سیصدوسیها، همان افچهاردهها، همان افچهارها، همان افپنجها، الان هستند و مشغول کارند. معجزهی دستها را انقلاب بهوجود آورد. آن برادرانی که به من میگفتند کار تمام شد، مردمان خوبی بودند -چند نفرشان هم شهید شدند- لکن تفکّرشان تفکّر انقلاب نبود، تفکّر مربوط به قبل از انقلاب بود و با آن دید نگاه میکردند. قطعات این هواپیماها را وقتی میخواستند تعمیر کنند، قطعههای دربسته را -یعنی یک قطعهی بزرگ که متشکّل است در درون خودش از مثلاً چهل پنجاه قطعه- حق نداشتند باز بکنند؛ این قطعهی دربسته را در هواپیما میگذاشتند میبردند آمریکا، آنجا عوض میکردند و برمیگرداندند. یعنی هُمافر ایرانی، افسر فنّی ایرانی حق نداشت دست بزند به این قطعه تا ببیند چه هست و چهجوری باید عمل کند؛ تفکّر قبل از انقلاب اینجوری بود. انقلاب آمد ورق را برگرداند؛ به ایرانی شخصیّت داد، هویّت داد، جرئت داد، او را تشویق کرد به اینکه نیروی درونی خودش را به کار بیندازد. نتیجه این شده که ما در بین اینهمه کشور دنیا در رتبهی پانزدهم علمی قرار بگیریم؛ این خیلی حرف بزرگی است. در بین دویست کشور دنیا که در این دویست کشور کشورهایی هستند که دویست سال، سیصد سال سابقهی صنعت و سابقهی کار علمی دارند، ایران بعد از انقلاب -قبل از انقلاب که هیچ؛ هیچچیز نبود- با فشار جنگ، با تحریم، با اینهمه مشکلات بتواند خودش را برساند به این سطح؛ این را انقلاب به ما داد. بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان1394/04/20 ممکن است کسی بگوید ما این آرمانها را چهجوری دنبال بکنیم؟ ما که در کشور اثری نداریم؛ یک عدّه مدیرانی هستند، دارند کار خودشان را میکنند، ما هم اینجا شعار میدهیم، حرف میزنیم. این اشتباه در فهم مسئله است؛ هرگز اینجوری نیست. دانشجو تصمیمساز است؛ دانشجو گفتمانساز است. شما وقتی که یک آرمانی را دنبال میکنید، میگویید، تکرار میکنید و بجد پای آن میایستید، این یک گفتمان در جامعه ایجاد میکند، این موجب تصمیمسازی میشود؛ زیدِ تصمیمگیر در فلان مرکز تصمیمگیریِ مدیریّت کشوری، وقتی که یک چیزی بهعنوان یک گفتمان درآمد، مجبور میشود دنبال بکند. یک نمونهی زندهاش همین گفتمان نهضت نرمافزاری و احیای حرکت علمی است که مطرح شد، تکرار شد، خوشبختانه استقبال شد و بهعنوان یک گفتمان درآمد؛ حرکت جامعه براساس آن بهوجود آمد؛ ده پانزده سال است که ما از لحاظ علمی داریم همینطور حرکت میکنیم و جلو میرویم. در همهی زمینهها همینجور است، دانشجو میتواند مؤثّر باشد. کسی از عزیزان از قول مرحوم شهید بهشتی، نقل کردند که ایشان فرمودند که «دانشجو مؤذّن جامعه است؛ وقتی که خواب بماند، مردم هم خواب میمانند»؛ خب، تعبیر خوبی است؛ شما میتوانید بیدارکننده باشید، میتوانید گفتمانساز باشید، بههیچوجه تصوّر نکنید که این کارهای دانشجویی شما، کارهای بیاثری است. بیانات در دیدار اعضای ستادهای «کنگره شهدای امور تربیتی»، «کنگره شهدای دانشجو»، و «کنگره شهدای هنرمند»1393/11/27 یک روزی بعضیها فکر میکردند و بعضیها هم به زبان میآوردند که آقا شما این بچّههای دانشجو را دارید میبرید جبهه - درحالیکه ما نمیبردیم، خودشان داشتند با شوق میرفتند؛ آنهایی هم که جلویشان گرفته میشد، با انواع تلاشها و ترفندها افراد پیرامون خود را وادار میکردند که اجازه بدهند بروند - دانشگاهها خالی میشود، علم متوقّف میشود؛ حرکت آنها و تلاش آنها و مجاهدت آنها موجب شد که ما در حرکت علمی خودمان؛ از سایر حرکاتی که در جامعه بهوجود میآید، پیشتر و بیشتر جلو برویم. بحمدالله امروز ما در حرکت علمیمان در سطح کشور، یک وضعیت قابل قبولی داریم؛ یک وضعیت افتخارآمیزی داریم؛ آن روز تصوّر نمیشد؛ آن روز شاید گفته میشد که اگر چنانچه این نخبه، این هنرمند، این دانشجو، این استاد، این معلّم برود به جبهه و کشته بشود، خلأ بهوجود میآید. معلوم شد که برکات شهادت و جهاد در راه خدا خیلی بیش از این حرفها است. آنها رفتند، [امّا] امروز بحمدالله برجستگانی بهوجود آمدند که در عالم علم، در زمینههای هنر، در بخشهای گوناگون، برجستهاند؛ یعنی قابل نشان دادن در سطح بینالمللی و جهانی هستند. اینها برکات حرکت و مجاهدت یک ملّت است و این ادامه خواهد داشت؛ پیش خواهد رفت و ادامه خواهد داشت. بیانات در دیدار مردم قم1393/10/17 شرط میگذارند دست از اسلام بردارید، دست از استقلال بردارید، دست از حرکت به سوى علم بردارید، دست از فلان پدیدهى افتخارآمیز بردارید تا ما تحریم را برداریم؛ شما چه کار میکنید؟ قطعاً قبول نمیکنید. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هشتمین همایش ملی نخبگان جوان1393/07/30 کشور در این ده دوازده سال اخیر یک حرکت علمىِ جاندار و جهتدار و حقیقى انجام داده؛ ما راه افتادهایم بهطورکامل بحمدالله؛ منتها خب باید این راه را ادامه بدهیم. من در همین حکم اخیرى که براى شوراى عالى انقلاب فرهنگى منتشر شد، (۴) تأکید کردم که حرکت علمى نباید دچار وقفه بشود؛ چون هر وقفهاى با عقبگرد همراه است. ما در یک مسابقهى جهانى هستیم، عقبماندگىهاى زیادى هم داریم؛ بله، الان سرعت پیشرفت ما خوب است امّا عقبماندگى اینقدر زیاد است که این سرعت پیشرفت هنوز اِفاقه نکرده است؛ هنوز نتوانسته ما را به آن جایگاه مورد نیازمان برساند. باید ادامه بدهیم و تلاش بشود. این حرکت علمى لازم است. اگر چنانچه این حرکت علمى با همین حواشى و دنبالههایى که دارد ادامه پیدا بکند - که یکى از آنها تشکیل همین شرکتهاى دانشبنیان و روى آوردن به اقتصاد دانشبنیان [است] اینها از لوازم این حرکت علمى است که بحمدالله بتدریج راه افتاده است - کشور نجات پیدا خواهد کرد. حکم آغاز دورهی جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی1393/07/26 پیگیری جدی پیشرفت و شتاب حرکت علمی و فناوری کشور یکی از اساسیترین اولویتهای کشور است که شورای عالی انقلاب فرهنگی در آن نقش جدی دارد. بحمدالله با تصویب و ابلاغ نقشه جامع علمی کشور، حوزه علم و فناوری نقشه راه خود را یافته، ستاد راهبری نقشه جامع علمی تشکیل شده؛ و حرکت در آن مسیر آغاز گردید و تاکنون آثار و دستاوردهای خوبی هم در پی داشته است، لازم است این مسیر با جدیت و اهتمام بیشتری بویژه از سوی مسئولان در قوای سهگانه و خصوصاً دولت محترم دنبال شود. شتاب رشد علمی کشور نباید به هیچ بهانهای حتی اندکی کاهش یابد، بلکه باید روز به روز بر آن افزوده شود و شورا نیز نقش خود را در نظارت و پایش و راهبری آن بطور جدی و فعال ایفا نماید. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها1393/04/11 مسئلهى حرکت علمى کشور، به نظر من یکچیز اساسى است براى حیات آیندهى ملّت ما و جامعهى ما، بلکه به یک اعتبار براى حیات دنیاى اسلام. ما سالها است - شاید دهسال، دوازدهسال است - که روى مسائل علم تکیه میکنیم و پاسخ هم داده است؛ یعنى حقیقتاً حرکت علمى و نهضت علمى در کشور شروع شده است و پیش رفته است و کارهاى بزرگى انجام گرفته است - که نمونهى آن را از اساتید محترم شنیدید، و نمونهها خیلى بیش از آن چیزى است که این دوستان در اینجا بیان کردند - کار شروع شده است و واقعاً در دنیا هم شناخته شده این حرکت علمى کشور و در واقع رونمایى شده از نهضت علمى کشور عزیز ما، لکن آنچه من را دچار دغدغه میکند، این است که ما این حرکتمان هنوز به نقطهى ثبات نرسیده است. ما مثل کسانى هستیم که در یک سراشیبى تند، داریم به طرف بالا حرکت میکنیم. بله، حرکت کردهایم، پیش هم رفتهایم، کارهاى زیادى هم انجام گرفته است، امّا وسط راهیم؛ به دلایل مختلف در نیمهى راهیم - من حالا نمیخواهم خیلى در این زمینه تفصیل بدهم؛ خب، صحبت کردهایم در جاهاى مختلف، به مناسبتهاى مختلف عرایضى را عرض کردهایم - در این سربالایى تند که داریم حرکت میکنیم، اگر توقّف کردیم، این توقّف با عقبگرد همراه خواهد بود؛ توقّف دیگر نیست. اگر حرکت ما از دوْر افتاد، بازگرداندن این نهضت، این حرکت، این شتاب علمى مشکلتر خواهد بود؛ این دغدغهى ما است. من میخواهم عرض بکنم به این حرکت علمى باید با همهى توان نیرو رساند، مدد رساند، باید کار کرد؛ نبادا وضعیّتى پیش بیاوریم که این حرکت متوقّف بشود. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها1393/04/11 مطمئنّاً انگیزههایى وجود دارد در جبههى دشمنان ما براى متوقّف کردن حرکت علمى کشور. حالا بعضىها روى کلمهى دشمن حسّاسیّت دارند؛ به ما اعتراض میکنند که چرا مدام میگویید دشمن، دشمن؛ درحالىکه شما قرآن [را] ملاحظه کنید، مىبینید اوّل تا آخرِ قرآن چقدر تکرار شده عنوان «شیطان»، عنوان «ابلیس»؛ مکرّر گفته شده، مکرّر تکرار شده. از دشمن که نباید غفلت کرد. دشمندانستنِ دشمن که عیب نیست؛ اینکه ما روى دشمن مدام تکیه میکنیم، معنایش این نیست که از عیوب خودمان و مشکلات درونى خودمان غافلیم؛ نه، اَعدى عَدُوِّکَ نَفسُکَ الَّتى بَینَ جَنبَیک؛ از همهى دشمنها بدتر، دشمن درونى ما است، دشمن خود ما است، نفْسِ راحتطلب ما است، تنبلى ما است، تنآسایى ما است، عدم تدبیر ما در پیشبرد امورمان [است] - اینکه معلوم است - اینها به جاى خود محفوظ؛ امّا غفلت از دشمن بیرونى، خطاى راهبردى عظیمى است که ما را دچار خسارت خواهد کرد. خب، باید دشمن را شناخت، دید - حالا [اینکه] شما میگویید برخوردمان با دشمن اینجور باشد، آنجور نباشد، بحث دیگرى است - دشمنىِ او را باید فهمید، نقشهى او را باید تشخیص داد. یکى از نقشههاى مهمّ دشمن، متوقّف کردن حرکت علمى در کشور است. خب، وقتى این را فهمیدیم، برمیگردیم به دانشگاه؛ اینجا آن مدیریّت جهادى که ما عرض کردیم، معنا پیدا میکند. چون جهاد عبارت است از تلاشى که در مقابل یک دشمنىاى انجام میگیرد؛ هر جور تلاشى جهاد نیست. جهاد عبارت است از آن تلاشى که در برابر یک چالش خصمانه از سوى طرف مقابل صورت میگیرد؛ این جهاد است. آنوقت معناى مدیریّت جهادى در اینجا این است که توجّه بکنید که حرکت علمى کشور و نهضت علمى کشور و پیشرفت علمى کشور مواجه است با یک چالش خصمانه، که در مقابل این چالش خصمانه شما که مدیرید، شما که استادید، شما که دانشجو هستید، باید بایستید؛ این شد حرکت جهادى و مدیریّت دستگاه؛ چه مدیریّت دانشگاه، چه مدیریّت وزارت، چه مدیّریت هر بخشى از بخشهاى گوناگون این عرصهى عظیم، خواهد شد مدیریّت جهادى. ما البتّه در گذشته، در یک دورانى، نمونههاى نامطلوبى در دانشگاه داشتیم. کسانى را در یک دانشگاه معتبر کشور داشتیم که جوانهاى نخبه را تشویق میکردند به ترک کشور! اینکه مکرّر میگویند فرار مغزها، فرار مغزها؛ آدمهایى داشتیم که دانشجوى نخبه را جستجو میکردند، پیدا میکردند، تشویق میکردند به اینکه کشور را ترک کنند و بروند؛ در یک دورانى این را داشتیم؛ و در یک دورانى دیدیم این را و گذراندیم این دوران را که در داخل وزارت کسانى بودند که در مقابل حرکت علمى و پیشرفت علمى مانعتراشى میکردند؛ [البتّه] ممکن است با دلایلى از نظر خودشان موجّه، امّا واقعیّت همین بود که مانعتراشى بود. اینها نباید تکرار بشود؛ دانشگاه در اختیار کسانى قرار نگیرد که پیشرفت علمى را به هیچ مىانگارند؛ به آن اهمّیّت نمیدهند؛ دانشگاه در اختیار کسانى قرار بگیرد که عاشق پیشرفت علمى کشورند؛ اهمّیّت این مسئله را براى سرنوشت این ملّت و براى سرنوشت این کشور درک میکنند. این عرض اصلى ما است؛ مخاطب این مسئله، هم مسئولین دولتى هستند، هم مسئولین دانشگاهها هستند، هم خود شما اساتید هستید؛ دانشگاه حرکتى را شروع کرده، نگذارید این حرکت متوقّف بشود؛ این حرکت بایست ادامه پیدا کند و باید مضاعف بشود. عرض کردم - حالا جاى تفصیل کلام در اینجا نیست - ما هنوز خیلى راه در پیش داریم تا به آن نقطهاى برسیم که از لحاظ علمى مورد نظر است؛ خیلى باید تلاش کرد؛ خیلى باید مجاهدت کرد. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها1393/04/11 من خواهش میکنم از مدیران دانشگاهها و مسئولان گوناگون مدیریّتى که دانشگاه را مرکز جوَلان سیاسى و تلاشها و فعّالیّتهاى جناحهاى سیاسى قرار ندهید. سمّ مهلک حرکت علمى این است که دانشگاهها تبدیل بشوند به باشگاههاى سیاسى؛ کارى که در یک دورهاى انجام گرفت. این بهمعناى نفى حرکت سیاسى در بین دانشجویان دانشگاهها نیست؛ بنده همیشه مدافع و منادى کار سیاسى دانشجوها و دانشگاهیان بودهام و هستم - الان هم معتقدم - منتها نگاه سیاسى، مَشرب سیاسى، فهم سیاسى و فعّالیّت سیاسى داشتن، یک حرف است و دانشگاه را و کلاس درس را و محیط علمى را جولانگاه کار سیاسى قرار دادن، یک حرف دیگرى است؛ اینها با همدیگر تفاوت دارد. آرامش دانشگاه کمککنندهى به این است که دانشگاه بتواند در زمینهى مسائل علم - که اینهمه اهمّیّت دارد - کار خودش را انجام بدهد، وظیفهى خودش را انجام بدهد، و اگر خداى نکرده عکس این بشود، اوّلین ضربهاى که خواهیم خورد، این است که حرکت علمى در دانشگاه و به تبع آن در کشور متوقّف خواهد شد، یا کند خواهد شد؛ و عرض کردیم توقّف، بهمعناى عقبگرد است. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها1393/04/11 در کار علمى و فعّالیّت علمى بحمدالله حرکت شروع شده است؛ یک نکتهى اساسى در فعّالیّتهاى علمى این است که فعّالیّت علمى کشور، ناظر به نیازهاى کشور باشد که این بهطور کامل امروز تأمینشده نیست. همانطور که دوستان اشاره کردند، مقالات علمىِ نمایهشدهى کشور ما امروز مشترى دارد، یعنى مشترىِ کار علمى در دنیا فراوان است؛ ولى خب، این کافى نیست. بله، [اینکه] شما مقالهاى تهیّه کنید و مرجع واقع بشود، و به آن ارجاع داده بشود، مایهى افتخار است، چیز خوبى است، براى کشور هم خیلى خوب است و نشانهى پیشرفت علمى کشور است؛ امّا از این مهمتر این است که آنچه شما در زمینهى مسائل علمى کار میکنید، ناظر باشد به نیازهاى کشور. خب، امروز ملاحظه کردید، در مورد مسائل مربوط به صنعت، مربوط به کشاورزى، مربوط به مدیریّت بحران، مربوط به مسائل گوناگون کشور، مطالبى را صاحبنظران ابراز کردند، نیازهایى را گفتند، کمبودها و ضعفهایى را که وجود دارد مطرح کردند؛ خب میتواند تحقیق علمى، پژوهش علمى، مقالهى علمى، براى تأمین این نیازها تهیّه بشود و ناظر به رفع این نیازها باشد. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى1393/03/04 برنامهى ششم یعنى سیاستهاى پنج سال کشور تدوین خواهد شد؛ شما نقشهى راه عملى براى پنج سال کشور را در این برنامهى ششم انشاءالله تدوین خواهید کرد. سه نقطهى اصلى - البتّه برنامه باید جامع باشد - وجود دارد: یکى اقتصاد است که تکیه روى اقتصاد مقاومتى در آن برنامه باید تجلّى پیدا کند. یکى مسئلهى فرهنگ است؛ ... و سوّم علم؛ حرکت علمى در کشور خوب آغاز شده است؛ بحمدالله در این سالها، در این ده دوازده سال حرکت خوبى در کشور بهوجود آمده؛ این حرکت مطلقاً نباید کُند بشود، بلکه باید سرعت و شتاب بگیرد. خیلى از افتخارات ملّى و بخش مهمّى از عزّت ملّى و بخش قابل توجّهى از ثروت ملّى به برکت علم بهدست مىآید؛ مسئلهى علم و تحقیق و پیشرفت در بخشهاى گوناگون علمى و کشف سرزمینهاى ناشناختهى دانش، براى کشور خیلى مهم است؛ این هم انشاءالله باید در برنامه مورد توجّه قرار بگیرد. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هفتمین همایش ملی نخبگان جوان1392/07/17 من به شما جوانهای عزیز كه فرزندان انقلابید و فرزندان نظام اسلامی هستید، این را هم بگویم: دشمنیِ جبههای كه امروز در مقابل ایران اسلامی قرار گرفته و دشمنی میكند، متمركز روی همین نقطهی قدرتمند شدن ایران است؛ نمیخواهند این اتّفاق بیفتد. (...) خب حالا شماها - مجموعهی نخبگان در سرتاسر كشور، در هر رشتهای از رشتههای علم و فنّاوری و پیش از اینها تحقیق، در واقع شمارگان باارزشی از افراد تشكیل دهندهی این مجموعهی عظیمی هستند كه دارد این رسالت تاریخی را انجام میدهد - امروز در نوبت خودتان شانههایتان را دادهاید زیر بار یك چنین حادثهی عظیمی. مهم این است كه حركت شما از دَور نیفتد، مهم این است كه سكته و وقفهای در وسط بهوجود نیاید. در همهی حركات مهمّ اجتماعی و سیاسی و نظامی همین است؛ وقتی یك حركتی شروع شد، وقتی یك كار بزرگ و عظیمِ بلندمدّتی آغاز شد، نباید گذاشت در وسط آن وقفه بهوجود بیاید. ما در دوران دفاع مقدّس هم در صحنههای جنگ و درگیریهای نظامی، همین را بالعیان میدیدیم؛ وقتی یك حركتی شروع میشد، اگر از دَور نمیافتاد آن حركت، به پیروزی میرسید؛ [امّا] اگر در وسط راه، عزمها سست میشد، تردید بهوجود میآمد، تنبلی عارض میشد و كار از دَور میافتاد، ناكامی به دنبالش بود. نباید بگذارید این حركت علمیِ پرشتاب از دَور بیفتد. بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت1392/06/06 در زمینهی علم؛ ببینید ما یك حركت پرشتابی را از حدود ده سال، یازده سال پیش به این طرف در زمینهی علم داریم؛ یك حركت خوبی شروع شده و آنطور كه من دارم میبینم و گزارشها را ملاحظه میكنم، این حركت روزبهروز هم بیشتر شده، یعنی آن روز اوّلی كه ما مسئلهی استغنای علمی و شكستن مرزهای علم و نهضت نرمافزاری را مطرح كردیم، خود بنده هم باور نمیكردم كه این همه ظرفیّت برای پیشرفت و سرعت پیشرفت وجود داشته باشد؛ بعد ناگهان دیدیم واقعاً از اطراف، مثل چشمهای جوشید. الان شما نگاه كنید، مراكز تحقیقاتی ما، پاركهای علمی - فناوری ما، دانشگاههای ما در بخشهای مختلف، در حال جوششند؛ این باید متوقّف نشود. در زمینهی اقتصاد هم این آن چیزی است كه به ما كمك اساسی خواهد كرد؛ یعنی اگر ما توانستیم كار علمی را پیش ببریم و علم را اقتصادی كنیم - كه حالا اشاره خواهم كرد - قطعاً در زمینهی اقتصاد از فروش نفت و از خامفروشیهایی كه داریم و مانند اینها، برای ما بسیار پر صرفهتر خواهد بود. امسال در دیدارِ ماه رمضان - حالا یادم نیست كه اساتید دانشگاه بودند، یا دانشجوها؛ در یكی از این دو دیدار - یكی از حضّار یك سخنرانیای كرد، یك عنصری را، یك محصولی را معرفی كرد كه درآمد آن برای كشور چندین برابر - كه حالا من چون یادم نمانده متأسّفانه، نمیتوانم بگویم؛ البتّه یادداشت كردهام - بیشتر از درآمد مثلاً فرض كنید كه نفت ما است یا گاز ما است كه اگر چنانچه روی آن محصول كار بكنیم كه مشتری هم در دنیا دارد، علاقهمند هم دارد، برای ما هم مشكلات تولیدی ندارد، میتوانیم چنین درآمدهایی داشته باشیم؛ یعنی واقعاً یكی از كلیدهای حلّ مشكلات اقتصادی و معضلات اقتصادی ما، تكیهی روی علم است. ما باید بتوانیم در زمینهی علم، اوّلاً نگذاریم حركت پرشتابی كه امروز وجود دارد، مطلقاً كند بشود، بخصوص دولت باید به آن اهتمام بكند. عرض كردم این جزو دو اولویّت اوّلِ برنامههای كشور است؛ یعنی بهطور ویژه روی مسئلهی پیشرفت علم باید كار بشود. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها1392/05/15 از حدود ده سال، دوازده سال پیش یك حركت علمیِ جدید و رو به گسترشی در كشور آغاز شد و این حركت ادامه پیدا كرد و رو به تزاید گذاشت. یعنی من اینجور میبینم و میفهمم كه حركت تولید علم و نگاه مجاهدتآمیز به كار علمی و تلاش علمی در كشور كه از همان حدود ده دوازده سال قبل آغاز شده است تا امروز، نه فقط متوقف نشده است، بلكه رو به عمق و توسعه پیش رفته. تقریباً میشود گفت كه در همهی زمینههای علمی هم این حركت وجود داشته است - در بعضی كمتر، و در بعضی بیشتر - این همان چیزی است كه ما دنبالش بودیم؛ این همان مجاهدت علمی است كه برای نظام جمهوری اسلامی و برای كشور ما لازم بود. در این حدود دوازده سال، رشد علمی كشور نسبت به قبل از این دوازده سال، شانزده برابر شده. اینها آمارهای تقریبی است و از مراكز مطمئنی به دست آمده است؛ این خیلی مهم است. همین حركت علمیِ رو به گسترش موجب شده كه پایگاههای اطلاعرسانی علمی معتبر دنیا اظهارنظر كنند كه رشد پیشرفت علم در ایران سیزده برابر متوسط دنیا است. این واقعیتها را در نظر داشته باشیم، اینها خیلی نكات مهمی است؛ ما چون زیاد میشنویم، زیاد تكرار میكنیم، برایمان عادی شده. این جزو آمارهای داخلی نیست كه حالا یك نفری آماری بدهد، یك نفر هم بگوید نخیر، این آمار درست نیست؛ نه، این پایگاههای اطلاعرسانی رسمی دنیایند كه این قضاوت را دارند میكنند؛ با ما هم خوب نیستند. یعنی من باور نمیكنم كه سیاستهای مسلط جهانی از دخالت در مراكز علمی و امثال اینجور پایگاهها دست بردارند؛ اگر بتوانند، انكار میكنند؛ كمااینكه خیلی از پیشرفتهای ما را انكار میكنند؛ اما درعینحال این آمار را به ما میدهند. همین پایگاههای اطلاعرسانی علمی میگویند - كه در دنیا منتشر شده و در اختیار همه هم هست - اگر همین پیشرفت در ایران ادامه پیدا كند، در سال ۲۰۱۸، یعنی پنج سال دیگر، ایران رتبهی چهارم علمی دنیا را خواهد داشت؛ این خیلی چیز مهمی است. یعنی بعد از سه كشور دیگر - آمریكا و چین و انگلیس؛ آن سه كشوری است كه ذكر كردند - كشور چهارم، ایران خواهد بود؛ این خیلی چیز مهمی است. البته من نمیخواهم ادعا كنم كه این آمارها صددرصد آمارهائی است كه انسان میتواند رویش سوگند یاد كند؛ نه، لیكن روش و حركت دانشگاههای كشور الان به این سبك است؛ یك حركت عمومیِ رو به پیشرفت. خب، ما اگر وضعیت دانشگاهیِ امروز كشور را با دوران اول انقلاب - یعنی آنچه كه میراث قبل از انقلاب و دوران طاغوت بود - مقایسه كنیم، آمارها شگفتآورتر از اینها هم هست. آن روزی كه انقلاب پیروز شد، صد و هفتاد هزار دانشجو داشتیم؛ امروز چهار میلیون و چهار صد هزار دانشجو در كشور هست؛ یعنی حدود بیست و پنج برابر. آن روز بار تعلیم بر دوش حدود پنج هزار استاد و استادیار و دانشیار و معلم و امثال اینها بود، امروز در حدود شصت هزار معلم دانشگاهی داریم؛ چه در دانشگاهها، چه در مراكز پژوهشی. اینها مسائل مهمی است، اینها پیشرفتهای ارزندهای است. البته من اینجا چیزهائی یادداشت كردهام كه دیگر لزومی ندارد بیان كنم؛ بعضی از اینها را شماها میدانید و شنیدهاید، بعضیها هم لازم نیست مطرح شود. مقالات علمی پراستناد - یعنی مقالات علمیای كه از طرف محققین ایرانی منتشر میشود و در دنیا به آنها استناد میشود - روزبهروز رو به افزایش است؛ آمارش را به طور ریز به من دادهاند، كه حالا من نمیخواهم روی آن تكیه كنم؛ اما این خیلی پدیدهی مهمی است. پس مجاهدت علمی در كشور اتفاق افتاده. یك سؤالی در اینجا مطرح است: آیا حالا كه ما این پیشرفتهای علمی را در زمینههای مختلف در كشور مشاهده میكنیم، یك نفس راحتی بكشیم، بنشینیم سر جایمان؟ خب، پیدا است كه پاسخ منفی است؛ نه. ما هنوز از خط مقدم علم عقبیم، هنوز در بسیاری از دانشهای مورد نیاز زندگی دچار عقبماندگیهای مزمن هستیم؛ با همهی این پیشرفتی كه در بخشی از دانشها داشتهایم. پس چون دچار عقبماندگی هستیم، باید كار كنیم. وانگهی كاروان علم در دنیا متوقف كه نمیشود؛ دارند با سرعت حركت میكنند. ما نه فقط باید جایگاه فعلیمان را حفظ كنیم، بلكه باید جلو برویم؛ اینها همهاش تلاش لازم دارد، مجاهدت لازم دارد. لذا اولین حرف ما به دانشگاههای كشور و دانشمندان كشور و نخبگان كشور این است كه نگذارید این حركت از دوْر بیفتد، نگذارید حركت علمی كشور متوقف شود؛ هیچ مانعی نتواند دانشگاه كشور را از رشد به سمت پیشرفت علمی باز بدارد. اینكه ما روی علم تكیه میكنیم، فقط به جهت احترام آرمانی به علم نیست - كه البته این خودش یك نقطهی مهمی است؛ اسلام برای علم ارزش ذاتی قائل است - لیكن علاوهی بر این ارزش ذاتی، علم قدرت است. یك ملت برای اینكه راحت زندگی كند، عزیز زندگی كند، با كرامت زندگی كند، احتیاج دارد به قدرت. عامل اصلی كه به یك ملت اقتدار میبخشد، علم است. علم، هم میتواند اقتدار اقتصادی ایجاد كند، هم میتواند اقتدار سیاسی ایجاد كند، هم میتواند آبرو و كرامت ملی برای یك ملت در چشم جهانیان به وجود بیاورد. یك ملت عالم، دانا، تولید كنندهی علم، در چشم جامعهی بینالمللی و انسانها طبعاً با كرامت است. پس علم علاوه بر كرامت ذاتی و ارزش ذاتی، این ارزشهای بسیار مهمِ اقتدارآفرین را هم دارد. بنابراین باید این حركتی كه وجود دارد، این شتابی كه وجود دارد، بههیچوجه متوقف و كنْد نشود. بیانات در دیدار مسئولان نظام1392/04/30 مسئولان كلان كشور، سیاستگذاران كشور، كسانی كه ادارهی امور اساسی را در كشور به عهده دارند، به این دو نقطهی اصلی برای پیشرفت باید توجه كنند. روی مسئلهی اقتصاد كشور باید تكیه شود، روی مسئلهی پیشرفت علمی كشور هم باید تكیه شود. توجه به اقتصاد خوشبختانه نسبتاً عمومی است؛ همه توجه دارند. حماسهی اقتصادی هم جزو شعار امسال بوده. امیدواریم همچنان كه حماسهی سیاسی انجام گرفت، حماسهی اقتصادی هم با همت مسئولین انجام بگیرد. البته كار اقتصادی، كار كوتاهمدتی نیست؛ كار یك ماه و دو ماه و یك سال نیست؛ لیكن باید حركت آغاز شود. روی مسئلهی علم هم من تكیه میكنم. در این ده سال گذشته، حركت علمی ما خیلی خوب بوده؛ پیشرفت علمی و سرعت پیشرفت، بسیار خوب بوده است؛ اما این سرعت پیشرفت باید كند نشود. اگر ما بخواهیم به آن سطح مطلوب برسیم، اگر بخواهیم به خطوط مقدم دانش جهانی برسیم، باید این سرعت پیشرفت را همچنان حفظ كنیم. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاههای جهان اسلام و بیداری اسلامی1391/09/21 یک مسئلهی دیگر، تربیت علمی جوانهاست. باید کشورهای اسلامی از لحاظ علم و فناوری پیشرفت کنند. گفتم غرب و آمریکا به برکت علم توانستند بر کشورهای دنیا مسلط شوند؛ یکی از ابزارهاشان علم بود؛ ثروت را هم با علم به دست آوردند. البته مقداری از ثروت را هم با فریبگری و خباثت و سیاست به دست آوردند، اما علم هم مؤثر بود. باید علم پیدا کرد. روایتی است که فرمود: «العلم سلطان من وجده صال و من لم یجده صیل علیه». باید علم پیدا کنید. علم که پیدا کردید، پنجهی قوی پیدا خواهید کرد. اگر علم نداشته باشید، کسانی که دارای پنجهی قوی هستند، دست شما را میپیچانند. جوانهاتان را به علم تشویق کنید؛ این کار ممکن است؛ ما در ایران این کار را کردیم. ما قبل از انقلاب در ردیفهای آخرِ آخرِ علمی دنیا قرار داشتیم، که هیچ نگاهی به طرف ما جلب نمیشد. امروز به برکت انقلاب، به برکت اسلام، به برکت شریعت، کسانی که در دنیا ارزیابی میکنند، گفتند و در دنیا منتشر شد که ایران امروز از لحاظ علمی در رتبهی شانزدهم دنیاست. این مال چند ماه قبل از این است. خود آن مراکزی که این بیان را کردند، پیشبینی کردند و گفتند تا چند سال دیگر - معین کردند تا چه سالی؛ مثلاً تا ده سال، دوازده سال دیگر - ایران به رتبهی تکرقمی خواهد رسید؛ آنها گفتند چهارم در دنیا. این به این خاطر است که شتاب علمی در ایران، شتاب زیادی است. البته ما از دنیا هنوز خیلی عقبیم. شتاب ما چندین برابر متوسط شتاب دنیاست، اما باز عقبیم. اگر با این شتاب پیش برویم، به جلو خواهیم رسید. این حرکت در دنیای اسلام باید ادامه پیدا کند. کشورهای اسلامی دارای استعدادند. جوانهای خوبی داریم، جوانهای خوبی دارید؛ استعدادهای خوبی هستند. یک روز در بخشی از تاریخ، علم دنیا دست ما مسلمانها بوده؛ چرا امروز اینجور نشود؟ چرا توقع و انتظار نداشته باشیم که تا سی سال دیگر دنیای اسلام بشود مرجع علمی دنیا، که همه برای مسائل علمی به کشورهای اسلامی مراجعه کنند؟ این آیندهی ممکنی است؛ همت کنیم، تلاش کنیم. اینها همهاش به برکت اسلام و به برکت انقلاب پیش میآید. نظام دینی اثبات کرد که میتواند سرعت و شتاب بیشتری داشته باشد. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان1391/07/12 خوشبختانه فضای گفتمانی در کشور در جهت پیشرفت علم است؛ این دیگر بحمدالله تثبیت شده و جاافتاده است. حرکت علمی در کشور، یک حرکت پرشتابی است - همین طور که آمارهای جهانی هم این را نشان میدهد - ولی نگرانی من از این است که احساس رضایتی که از این موقعیت و از این وضعیت به ما دست میدهد، ما را بیخیال کند، همت ما را کم کند. برمیگردم به آن حرف اول، که عزیزان من! هم شما در آغاز یک راهید، هم کشور در آغاز یک راه است. ببینید، ما به خاطر خباثت و سستی و استبداد و وابستگی حکومتهای گوناگونی که در طول دورانهای اخیر داشتیم، از قافلهی علمی جهان عقبیم. تقریباً شاید بشود گفت سه قرن، ما عقبیم. ما غفلت کردیم. رهبران سیاسی کشور، زمامداران کشور غرق در عیش و نوش و رسیدگی به نیازهای شخصی و تکبر و استکبار نسبت به مردم شدند؛ از اوضاع و احوال دنیا غافل شدند؛ هم از لحاظ سیاسی ضرر کردیم، هم خسارتبارتر، از لحاظ پیشرفت علمی ضرر کردیم. در این میدان مسابقه که در قرنهای گذشته ما جلوتر از دیگران بودیم، بعد از آنکه همهی دنیا تقریباً یک جور حرکت میکردند، ملتهائی توانستند به یک وسیلهی نقلیهی سریعالسیری دست پیدا کنند، از ما جلو افتادند؛ لذا فاصلهی ما هی زیاد شد. آنها چون جلوتر از ما بودند، جلوتر از ما به وسیلهی نقلیهی سریعالسیرتری دست پیدا کردند؛ لذا فاصله بیشتر شد - این یک تمثیل است - ما که متوقف بودیم، یا حداکثر به پسماندههای کارهای دیگران و ساختههای دیگران اکتفاء میکردیم، فاصلهی ما با دنیائی که روزبهروز میدانهای جدیدی را کشف میکرد، بیشتر شد. انقلاب اسلامی آمد، همهی ماها را بیدار کرد، همتها را در ما برانگیخت، استعدادها به میدان آمدند. شتابی که ما امروز داریم، ده برابر، یازده برابر، سیزده برابر شتاب متعارف و متوسط علمی در دنیاست. این خیلی خوب است، اما فاصله زیاد است. اگر چنانچه مثلاً بیست سال - حالا من که میگویم بیست سال، روی محاسبهی دقیق نمیگویم؛ همین طور حدسی میگویم - ما همین شتابِ ده برابر را، دوازده برابر نسبت به پیشرفت علمی جهان را ادامه دهیم، خواهیم رسید به آن نقطهای که متناسب ملت ایران است؛ متناسب تاریخ ماست، گذشتهی ماست، مواریث علمی ماست، و متناسب اهمیت ماست. بنابراین نباید بگذاریم این حرکت از دوْر بیفتد. اگر حرکت از دوْر افتاد، بازیابی و بازسازی آن دشوارتر خواهد بود. و این کارِ شما جوانهاست. جوانها باید همتهای خود را زیاد کنند. احساس کنید که هم شما در آغاز یک راه طولانی و مهمید، هم کشور در آغاز یک راه طولانی و مهم است. البته من به هیچ وجه توصیه نمیکنم که شما مرعوب پیشرفتهای غرب شوید - ابدا - آن پیشرفتها به خاطر زودتر وارد یک مرحله شدن و متکی به ظلم و استکبار و استعمار است. اگر انگلیسیها هند را، برمه را، آن منطقهی ثروتمند آسیا را استعمار نمیکردند، غصب نمیکردند، ثروتهایش را بالا نمیکشیدند - که خود هندیها در یک دورهی تاریخی، خیلی خوب این وضع را ترسیم کردند - مسلّماً نمیتوانستند به اینجا برسند. اینها مثل زالو از دیگران مکیدند و خودشان را فربه کردند؛ ما نمیخواهیم این کار را بکنیم. ما به هیچ وجه به دنبال مکیدن دیگران نیستیم. ما درونزائی و درونجوشی را تقویت میکنیم، و معتقدیم میشود، و انشاءالله پیش خواهیم رفت. بنابراین، این نکتهی اول، که نگذارید حرکت از دوْر بیفتد. بیانات در دیدار نیروهای مسلح منطقهی شمال کشور و خانوادههای آنان1391/06/28 در علم ما پیشرفت کردیم، در فناوری برخاستهی از علم پیشرفت کردیم. من همین دانشگاه علوم دریائی را بیست سال، بیست و چهار سال، بیست و پنج سال قبل آمدهام بازدید کردم. البته از آن وقت تا حالا، بارها بازدید کردم. آن وقتِ این دانشگاه را هم دیدم، امروزِ این دانشگاه را هم دارم میبینم، قابل مقایسه نیستند. رشد انگیزهها که دنبال خود، رشد حرکت علمی را دارد، یک پدیدهی شگفتآور است که انسان را واقعاً دچار خرسندی عمیق میکند؛ آدمی را که آگاه هست، دچار شگفتی میکند. البته در همه جا همین جور است؛ در دانشگاههای کشور همین جور است، در پژوهشگاههای کشور همین جور است، در مراکز علمیای که نبوده است و تولید شده است و به وجود آمده است، همین طور است، امید دانشمندان ما همین جور است. دانشمندان نسلهای گذشتهی ما که وجودشان هم خیلی برای ما محترم است و ما از هر کسی که در راه دانش زحمتی کشیده تقدیر میکنیم و احترام برایش قائلیم، چون مال یک مرتبهی دیگری بودند، پیشرفتهای علمیِ نسل جوان را سرِ همین قضیهی پیشرفتهای صنعت هستهای باور نمیکردند! من این را شاید یک بار دو بار دیگر هم گفتهام. وقتی این پیشرفتها حاصل شده بود، چند نفر از دانشمندان برجستهی ما که من اینها را میشناختم، هم از لحاظ علمی برجستهاند، هم از لحاظ نیت، انسانهای صادقالنیّهای هستند، به من نامه نوشتند، گفتند آقا باور نکنیدها، باور نکنید! اینی که میگویند، این نمیشود، نشده! هم پیشرفتهای هستهای را، هم آن پیشرفتهای مربوط به سلولهای بنیادی را که جزو جلودارهای این حرکت علمیِ جدیدِ چندین سالهی اخیر بود. باور نمیکردند، اما اتفاق افتاده بود و بود. گذشت زمان هم بیشتر نشان داد که بله، این پیشرفتها واقع شده. یعنی حرکت علمی، حرکتی است که برای آن نسل گذشتهی ما که گفتم هم دانششان، هم خیرخواهی و نیت صادقانهشان برای ما معلوم است، قابل باور نبود. و من امروز به شما عرض میکنم این جوانهای ما کارهائی دارند در زمینههای علمی و پیشرفتهای علمی و اکتشافات و ساخت و سازهای علمی میکنند که باز شاید برای بعضی نسلهای متوسط ما هم قابل باور نباشد، اگرچه حالا یواش یواش دیگر همه این پیشرفت را باور کردند. مراکز جهانی اعلام میکنند که رشد علمی ایران گاهی یازده برابر، گاهی سیزده برابر در آمارهای گوناگون، نسبت به رشد علمی متوسط دنیا جلو است! البته معنایش این نیست که ما از لحاظ علمی جلوتر از همهی مراکز دنیا هستیم؛ نه، ما عقبماندگیمان زیاد است، رشدمان سریع است. اگر به این رشد با همین سرعت ادامه بدهیم، بله ممکن است در سالهای آینده، ده سال دیگر، پانزده سال دیگر در رتبههای اول دنیا قرار بگیریم در همهی بخشهای دانش و فناوری، اما الان هنوز نه، الان وسط راهیم، داریم حرکت میکنیم. این، بخش علمی. بیانات در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان1391/05/08 با توجه به واقعیاتی که ما مشاهده میکنیم و جلوی چشم ماست، این اوجگیری، این رسیدن به این تعالی مورد نظر و پیشرفت، به هیچ وجه خیالپردازانه نیست؛ واقعگرایانه است؛ تجربهی این چند سال هم همین را نشان میدهد. در همین آمارهائی که داده شد، ملاحظه کردید که پیشرفت کشور در بخشهای مهم و دانشهای نو و مؤثر در زندگی، با فاصلهی چند سال، پیشرفت چشمگیری بوده است؛ این نشاندهندهی این است که استعداد و ظرفیت و آمادگی هست. ما باید این مسئله را جدی بگیریم؛ یعنی به مسئلهی علم و تکیهی به علم در کشور اهمیت بدهیم؛ یعنی این را اساس کار قرار بدهیم. حرف ما در این چند ساله همین است. اگر چنانچه علم در بخشهای مختلف جدی گرفته شد، آن وقت این شرکتهای دانشبنیان که بر مبنای علم کار میکنند، تولید میکنند و ثروتآفرینی میکنند، خواهند توانست بتدریج اقتصاد کشور را به شکوفائی واقعی برسانند. بیانات در دیدار کارگزاران نظام1391/05/03 یک واقعیت دیگر این است، در هر برههای که ما در مقابل جبههی دشمن انعطاف نشان دادیم و با توجیههائی عقبنشینی کردیم - مثلاً یک وقت گفتیم بگذارید بهانه را از دست دشمن بگیریم، یک وقت گفتیم بگذارید سوءظن دشمن را از خودمان زائل کنیم - دشمن مواضع گستاخانهتری علیه ما گرفته. در آن روزی که ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرفها و تعبیرات تملقآمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربی، در آن روز اینها ما را «محور شرارت» معرفی کردند! چه کسی؟ آن کسی که خودش مجسمهی شرارت بود. رئیس جمهور قبلی آمریکا - مجسمهی شرارت - ایران اسلامی را «محور شرارت» معرفی کرد! این کِی بود؟ آن وقتی که ما در ادبیات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهای تملقآمیز نسبت به غرب و نسبت به آمریکا و اینها را تکرار میکردیم. اینها اینجوریاند. در همین قضیهی هستهای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم و عقبنشینی کردیم - البته برای ما تجربهای بود، اما این واقعیت است - اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست. عقبنشینیها آنها را گستاختر کرد، طلبگارتر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقبنشینیها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهای که هیچ خبری نبود، به این نشاط علمی هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده - این حرکت علمی، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهای گوناگون در بخشهای مختلف - قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هر یک از آنها ممکن بود یک بهانهای بیاورند؛ ثانیاً حرکت هستهای و صنعت هستهای، نماد پیشرفت یک کشور است. این هم یک واقعیت دیگر است. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1390/12/18 تجربهی این سی و سه سال هم نشان داده که اسلام میتواند به یک کشور عزت بدهد؛ میتواند یک ملت را سربلند کند؛ میتواند اهداف خوبی را ترسیم کند؛ میتواند راههائی را به سوی این اهداف، هموار و مسطح کند؛ میتواند حرکت علمی ایجاد کند؛ میتواند حرکت فناوری و صنعتی ایجاد کند؛ میتواند حرکت تقوائی و اخلاقی ایجاد کند؛ میتواند آنها را در مقابل ملتهای دیگر روسفید کند؛ اینها اتفاقاتی است که در کشور ما افتاده؛ اینها کارهای بزرگی است که به برکت اسلام در این کشور انجام گرفته. اسلام همچنان لُب و محتوا و مادهی اصلی حرکت نظام ماست، شکل هم شکل مردمسالاری است؛ از هم جدا نیستند. یعنی این مردمسالاری هم باز از خود اسلام سرچشمه گرفته. دیدار دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با رهبر انقلاب1390/11/11 حرکتهای علمی در کشور، وسیع و در همه بخشهای علمی و فناوری است و در برخی موارد نیز برای بسیاری از افراد غیرقابل تصور است. دیدار دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با رهبر انقلاب1390/11/11 حركتهای علمی در كشور، وسیع و در همه بخشهای علمی و فناوری است و در برخی موارد نیز برای بسیاری از افراد غیرقابل تصور است. حضرت آیتالله خامنهای اظهار امیدواری كردند: این حركتهای علمی در دیگر كشورهای اسلامی همچون مصر، تونس و لیبی بوقوع بپیوندد و امت اسلامی به توانایی های بالای علمی و فناوری دست پیدا كنند. بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه1390/07/26 همین رشد پیشرفت علمی که اشاره کردند - که بنده هم بارها این را گفتهام - این یک واقعیتی است؛ این آمارهای بینالمللی است. درست است که ما آنجائی که بالفعل از لحاظ علمی رسیدیم، عقبتر از بالفعل دنیاست، به مراحلی و منازلی؛ اما این به خاطر عقبماندگی قدیمی ماست. حرکتمان به سمت جلو، سرعت بسیاری داشته؛ چندین برابر سرعت متوسط عالم. اگر همین سرعت را حفظ کنیم، بلکه افزایش بدهیم، مسلّماً به خطوط مرزی علم خواهیم رسید و این خطوط مرزی را خواهیم شکست و جلو خواهیم رفت؛ این اتفاق خواهد افتاد. جوان کشور ما باید این را باور کند؛ یکی از راههای باورش همین است. امروز اینجا جوان میآید صحبت میکند؛ حرف نو، نکتهی نو و پیشنهاد جدید را با روحیهی خوب در اینجا ارائه میدهد. استادان برجسته و بزرگ در علم، در هنر، در خطاطی، در بقیهی رشتهها میآیند حرف میزنند؛ مطالب نو، نکتههای نو میگویند. اینها باید منعکس بشود تا جوان کشور ما باور کند. بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه1390/07/20 یکی از صحنههای بسیار مهم دیگری که مردم عزیز ما در آن نقش ایفاء کردند و کسی هم تصور نمیکرد که این صحنه اینجور برای نقشآفرینی ظرفیت داشته باشد، عرصهی علم و فناوری است. کی خیال میکرد جوانان ما اینجور وارد این میدان شوند؟ بمجرد اینکه نهضت تولید علم و جنبش نرمافزاری با نخبگان و زبدگان دانشگاهی مطرح شد، آنچنان حرکت عظیمی به وجود آمد که شد یک گفتمان عمومی، شد یک حرکت همگانی. امروز در سرتاسر کشور، در استانهای مختلف، در شهرهای کوچک و بزرگ، بخصوص در مراکز علمی و حساس، جوانهای ما کارهای حساسِ بزرگی را از لحاظ علمی و فناوری دارند انجام میدهند؛ کارهائی است که بعضی از آنها صددرصد به نتیجه رسیده است، بعضی هم در راه است. اینها را ملت ایران خواهند دید. این کارهای علمی مایهی اعتماد به نفس ملت ایران است، مایهی رونق اقتصادی است. تجارتهای پرسود مادی، ناشی از پیشرفتهای علمی است. جوانان ما در این زمینه وارد شدند. آمارهای جهانی هم این را تأیید کرد. البته مسئولان هم تلاشهای باارزشی میکنند. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی1390/07/13 فکر کنید، بگوئید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید؛ آن کرسیهای آزاداندیشی را که من صد بار - با کم و زیادش - تأکید کردم، راه بیندازید و اینها را هی آنجا بگوئید؛ این میشود یک فضا. وقتی یک فضای گفتمانی به وجود آمد، همه در آن فضا فکر میکنند، همه در آن فضا جهتگیری پیدا میکنند، همه در آن فضا کار میکنند؛ این همان چیزی است که شما میخواهید. بنابراین اگر چنانچه این کاری که شما مثلاً در فلان نشستتان، در فلان مجموعهی دانشجوئیتان کردید، فکری که کردید، ترجمهی عملیاتی نشد، به صورت یک قانون یا به صورت یک دستورالعمل اجرائی درنیامد، شما مأیوس نشوید؛ نگوئید پس کار ما بیفایده بود؛ نخیر. و من به شما عرض بکنم؛ در این پانزده شانزده سال اخیر، همین حرکت علمیای که آغاز شده، همین جور آغاز شده؛ همین جور امروز علم شده یک ارزش؛ چند سال قبل اینجوری نبوده. ما همین طور روزبهروز هی پیش رفتیم. یک روزی یک چیزهائی گفته میشد که به گوشها سنگین میآمد. من یک روزی مسئلهی «تولید علم» را مطرح کردم، بعد دیدم بعضی جاها نشستهاند روی کلمهی «تولید علم» دارند خدشه میکنند - حالا یک مناقشهی لفظی - که علم قابل تولید نیست! امروز این به صورت یک گفتمان قطعی در آمده؛ شماها گلهمندید از این که این کار در مقطع خاص خودش پیش نمیرود. این خیلی پیشرفت است. بنابراین بایستی کار کرد. و کار کنید، فکر کنید؛ حتماً تأثیر دارد. از من سؤال شد نظرم در مورد علوم پایه چیست؟ همین طور که اشاره کردند، من چندین بار راجع به علوم پایه بحث کردهام. من علوم پایه را خیلی مهم میدانم. من یک وقتی گفتم علوم پایه در مقایسهی با علوم کاربردیای که ما داریم، مثل یک ذخیرهی بانکی است در مقابل پولی که شما توی جیبتان میگذارید. شما برای خودتان یک مقدار ذخائر بانکی دارید که پشتوانهی کار شما، مایهی امید شما، منشأ درآمدهای شما آن است. البته یک مقدار هم پول توی جیبتان میگذارید و خرج میکنید. نمیخواهیم جسارت کنیم؛ واقع قضیه این است. این علوم کاربردیای که امروز وجود دارد، اینها همهاش همین پولهائی است که ما داریم خرج میکنیم. یک ملت مجبور است مهندسی داشته باشد، شهرسازی داشته باشد، صنایع داشته باشد، پزشکی داشته باشد، سلامت و درمان داشته باشد؛ اینها پولهائی است که روزانه داریم خرج میکنیم؛ اما مایه و ریشهی اصلی این علوم، علوم پایه است. من امسال ماه رمضان هم راجع به علوم انسانی یک صحبتی با همین دانشجوها و جوانها کردم، قبلاً هم یک صحبتهائی داشتم، انشاءاللَّه بعداً هم ما یک جلسهای مخصوص علوم انسانی با همین اصحاب فکر و فرهنگ و امثال شما جوانهای خوب خواهیم داشت. علوم انسانی روح دانش است. حقیقتاً همهی دانشها، همهی تحرکات برتر در یک جامعه، مثل یک کالبد است که روح آن، علوم انسانی است. علوم انسانی جهت میدهد، مشخص میکند که ما کدام طرف داریم میرویم، دانش ما دنبال چیست. وقتی علوم انسانی منحرف شد و بر پایههای غلط و جهانبینیهای غلط استوار شد، نتیجه این میشود که همهی تحرکات جامعه به سمت یک گرایش انحرافی پیش میرود. امروز دانشی که غرب دارد، شوخی نیست؛ چیز کوچکی نیست. دانش غرب یک پدیدهی بینظیر تاریخی است؛ اما این دانش در طول سالهای متمادی در راه استعمار به کار رفته، در راه بردهداری و بردهگیری به کار رفته، در راه ظلم به کار رفته، در راه بالاکشیدن ثروت ملتها به کار رفته؛ امروز هم که میبینید چه کار دارند میکنند. این بر اثر همان فکر غلط، نگاه غلط، بینش غلط و جهتگیری غلط است که این علم با این عظمت - که خود علم یک چیز شریفی است، یک پدیدهی عزیز و کریمی است - در این جهتها به کار میافتد. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان و برگزیدگان علمی1390/07/13 اگر دانشمندِ علاقهمند به سرنوشت کشور، آمادهی فداکاری در این راه - فداکاری به حسب خودش - در یک کشوری وجود داشت، آن کشور رشد میکند. چیزی که میتواند این نیرو را به وجود بیاورد، این پیشرفت را به وجود بیاورد، بهتر از همه چیز، ایمان است. اگر این ایمان بود، کشور پیشرفت میکند. پیشرفتهای علمیای که امروز در کشورمان وجود دارد - که البته حتماً به آنها قانع نیستیم - ارزش و قیمت ذاتیاش از پیشرفتهای متعارف علمی در دنیا بمراتب بیشتر است. چرا؟ چون ما از تبادل علمی، از استفادهی علمی، از کمک علمی دیگران محروم بودیم. ما زیر فشار بودیم، درها به روی ما بسته بود؛ در عین حال شخصیتهای برجستهای پیدا شدند، «شهید شهریاری»ای پیدا شد - که البته دهها نفر مثل او در بین ما بودند و الحمدللَّه هستند - دهها و صدها نفر در رشتههای مختلف پیدا شدند که اینها کارهای برجستهای کردند؛ هیچ استفادهای هم از دانشگاهها و پژوهشگاههای غرب و از اساتید غربی نکردند. البته از دستاوردهای غرب حتماً استفاده کردند؛ باید هم بکنیم. یکی از دوستان حرف درستی زدند؛ گفتند بیگانهگریزی و بیگانهستیزی، ما را به جائی نمیرساند. بله، همین جور است؛ منتها توجه داشته باشیم؛ این که ما گاهی میگوئیم بیگانهستیزی یا بیگانهگریزی، معنایش این نیست که ما از دانش و دستاورد او خودمان را محروم کنیم؛ ابداً. من بارها گفتهام: ما کاملاً حاضریم شاگردی کنیم، برای اینکه یاد بگیریم؛ منتها همیشه نباید شاگرد بمانیم؛ نکته این است. ملت ما میتواند به جائی برسد که دیگران بیایند شاگردی او را بکنند. من آن قله را در نظر دارم؛ باید به آن سمت پیش برویم. بنابراین برای مجموعهی علمی تلاش و همت مخلصانه و خالصانه لازم است تا بتوانند کار کنند. الحمدللَّه شماها این ظرفیت را دارید، این استعداد را دارید؛ خدا را شکر. شماها میتوانید عزت این ملت را برگردانید. بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها1390/06/02 نکتهای که من در جلسهی امسال بوضوح احساس کردم، این است که گرایش بیانات دوستان، بیشتر به سمت ارائهی فکر و اندیشه بود تا صِرف پیشنهادهای اجرائی و عملی - که البته آن هم به جای خود چیز لازم و خوبی است - این، پشتوانهی هر حرکت علمی است. همچنان که بعضی از دوستان هم اشاره کردند و کاملاً درست است، ما احتیاج داریم به فکر، احتیاج داریم به فلسفه، تا بتوانیم علم را، فناوری را، مدیریت کشور را، مسائل گوناگون جامعه را به پیش ببریم و حل کنیم. فکر قبل از علم مورد نیاز است، و من این گرایش را مشاهده کردم. برخی از مطالبی که دوستان گفتند، خوشبختانه در مراکز فکری و تصمیمگیری مورد ملاحظه قرار گرفته و کارهائی هم انجام شده و بمرور انشاءاللَّه آثار آن دیده خواهد شد و همچنان که یک روزی مسئلهی تولید علم، تولید فکر، نهضت علمی، نهضت نرمافزاری، غریبانه در جامعه مطرح میشد و امروز گفتمان غالب را تشکیل میدهد، انشاءاللَّه یک روزی باز همین مطالبی که حالا گوشه و کنار گفته میشود یا خیلی مورد توجه نیست، بتدریج به گفتمان غالب جامعه تبدیل خواهد شد. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان1390/05/19 فرض بفرمائید در کشور ترور اتفاق میافتد؛ شهید علیمحمدی، شهید شهریاری، شهید رضائینژاد را ترور میکنند. خب، این یک کار تروریستی است. یک وقت به این مسئله به چشم یک عمل تروریستیِ ضد امنیتی نگاه میکنیم؛ خب، انسان غصه هم میخورد؛ چند تا دانشمند ما مورد اصابت جنایت دشمن - یک چند تا تروریست - قرار گرفتند. یک وقت نه، با همان چشمِ جبههای نگاه میکنید: این یک حرکت در مجموعهی حرکتهای خصمانهی علیه نظام اسلامی است. مثلاً در جبههی جنگ مرزی با عراق - که هشت سال جنگ داشتیم - یک جا اگر چنانچه توپخانهی دشمن کار کند، معنایش این نیست که دشمن با اینجای بالخصوص کار دارد؛ این معنایش این است که این یک حرکتی است که دشمن دارد اینجا انجام میدهد، احتمالاً برای اینکه شما حواستان به اینجا منعطف شود، او به یک جای دیگر حمله کند - به قول خودشان حرکتهای پشتیبانی، که این در واقع حیله است - یا برای این است که رزمندهی ما را در اینجا تضعیف کند تا مثلاً بتواند یک حملهی سراسری انجام دهد. وقتی با این چشم نگاه میکنید، معلوم میشود که دشمن به دنبال کوبیدن حرکت علمی در کشور است؛ یعنی یکی از حلقههای توطئهی دشمن این است. چند تا حلقهی بههمپیوسته وجود دارد؛ مثلاً حلقههای تحریم اقتصادی، ترویج ابتذال، ترویج مواد مخدر، کارهای امنیتی، ایجاد تزلزل در مبانی و مسائل اعتقادی؛ چه اعتقاد به اسلام، چه اعتقاد به انقلاب. اینها حلقههای گوناگونِ بههمپیوسته است؛ یکی از این حلقهها هم - که مکمل این زنجیره است - کوبیدن حرکت علمی در کشور، با ترساندن دانشمند ما، با حذف دانشمند ماست. با این چشم به قضیه نگاه کنیم. اگر چنانچه به مجموعهی دشمن به چشم یک جبههی مستمری که وظائف را تقسیم کردند، نگاه کنیم، آن وقت احساس مسئولیت ما در هر قضیهای شکل تازهای به خودش میگیرد. حالا در همین قضیهی این ترورها، من عقیدهام این است که بچههای تشکلهای دانشجوئی در این قضیه کوتاه آمدند؛ یعنی کمعملی نشان دادند. باید این قضیه را بزرگ میکردید. البته نه اینکه بزرگ کنید - چون خودش بزرگ است - همان جور که هست، منعکس میکردید. ما حتّی ندیدیم تشکلهای ما پوستر این شهدا را هم چاپ کنند، منتشر کنند، پخش کنند، یادمان اینها را نگه دارند. نه، این موضوع اصلاً نباید فراموش شود؛ این کار کوچکی نیست. مسئلهی علم در کشور، یک حلقهای است از آن زنجیره، که این حلقه درست متوجه به آن نقطهی اصلی و اساسی است که ما ده دوازده سال است داریم این را دنبال میکنیم. گفتیم «العلم سلطان»؛ علم، اقتدار است؛ هر کسی که دارای علم و دارای این اقتدار شد، طبق این روایت، «صال»؛ میتواند بر محیط جهان حکمفرمائی کند، یعنی اهداف خودش را دنبال کند؛ هر کسی مالک آن نشد، «صیل علیه»؛(4) یعنی بر او حکمفرمائی خواهد شد. این منطق ماست در این حرکت علمیِ ده پانزده ساله. الان خوشبختانه تا حدود زیادی هم این حرکت علمی در کشور به ثمر رسیده. میخواهند این را متوقف کنند؛ خب، در مقابل این باید حساسیت نشان بدهید. بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران1390/05/16 سوم: پیشرفت در شرائط تحریم. یکی از نقاط مهم قوت کشور این است. در سختترین شرائط تحریم، کشور پیشرفت کرده. در چه چیزی پیشرفت کرده؟ یکی در مقولهی علم و فناوری، که آقای رئیس جمهور در گزارششان به این مسئله اشاره کردند. ما در زمینهی هستهای پیشرفت کردیم، در زمینهی فناوری زیستی پیشرفت کردیم، در فناوری نانو پیشرفت کردیم، در فناوری انرژیهای نو پیشرفت کردیم، در صنایع هوافضا پیشرفت کردیم، در ساخت ابررایانهها پیشرفت کردیم، در مسئلهی بسیار مهم سلولهای بنیادی پیشرفت کردیم، مسئلهی شبیهسازی همین جور، در رادیوداروها همین جور، در نانوداروهای ضد سرطان همین جور؛ اینها همه جزو دانشهای سطح بالای دنیاست. این چند موردی که من گفتم و بعضی از موارد دیگر، جزو دانشهای درجهی یک سطح بالای دنیاست، که بعضی از اینها را پنج تا کشور، ده تا کشور در دنیا بیشتر ندارند؛ ما در اینها پیشرفت کردیم؛ این در حالی بود که درهای انتقال دانش از همه سوی دنیا روی ما بسته است. من مقالهای را میخواندم که از یک روزنامهی آمریکائی نقل کردند که همین دو سه روزه منتشر شده. میگوید ایران در مسئلهی هستهای یک استثناء است. چین به مسئلهی هستهای رسید، از کی گرفت؛ پاکستان رسید، از کی گرفت؛ هند رسید، از کی گرفت؛ ایران از کی گرفت؟ آن مقاله مینویسد: از هیچ کس. این در شرائطی بود که هم تحریم بود و امکانات پیشرفت هستهای به او نمیدادند، و هم با او مبارزه میکردند؛ مثل همین ویروس رایانهای که داخل تشکیلات ما فرستادند. دانشمندان ما، جوانهای ما در مقابل اینها ایستادند، پیش رفتند و نقشهی دشمن را خنثی کردند. او حتّی به ترور دانشمندان هستهای ما اشاره میکند. اینها چیزهائی است که دشمنان ما دارند میگویند. این مقاله در روزنامهی واشنگتن پست درج شده است. خب، این پیشرفت در علم و فناوری است. بیانات در مراسم بیست و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1390/03/14 به برکت همین امنیتی که با حضور مردم به وجود آمده است، توطئههای امنیتی دشمنان خنثی میشود، توطئههای تبلیغاتی دشمنان خنثی میشود. به برکت همین حضور مردم است که پیشرفت علمی و فناوری کشور در سطح عالی است. امروز طبق آمارهای بینالمللی - نه آمارهای ما - طبق محاسبات بینالمللی که اعلام رسمی هم میکنند، سرعت پیشرفت علمی کشور ما، یازده برابر یا دوازده برابرِ متوسط دنیاست؛ این چیز کمی نیست. این را مخالفین ما میگویند، دشمنان ما آن را اعلام میکنند. امروز جوانان دانشمند شما در بیش از ده رشتهی مهم درجهی اول علمی و فناوری کشور آنچنان پیشرفتی کردهاند که در ردیفهای اول دنیا - یعنی در ردیفهای کمتر از دهم دنیا - قرار گرفتهاند؛ اینها به برکت حضور مردم است. دیدار جمعی از منتخبان مردم، علما و مسئولان استان کردستان با رهبر انقلاب1390/02/19 کشور از اتحاد، پیشرفت و میل به حرکت علمی برخوردار است ضمن آنکه در زمینه عدالت، کارهای برجسته و کم نظیری انجام شده است. بیانات در دیدار مردم استان فارس1390/02/03 در حرکت علمیِ ممتاز بعد از دوران انقلاب - بخصوص در سالهای اخیر - شیراز یکی از پیشروان است. در مسائل سیاسی، در مسائل اجتماعی- در این حوادث دشوار و لُغَزگونه - مردم شیراز جزو آگاهترینها و بابصیرتترینها به حساب میآیند. گاهی حوادث سیاسی آنچنان پیچیده میشود که شبیه لُغَز میشود؛ باز کردنش کار هر کس نیست؛ اما میبینیم که مردم ما هوشیارند، بیدارند؛ و از جمله، مردم عزیز استان فارس جزو جلوترها و پیشروها هستند. بیانات در دیدار نخبگان جوان1389/07/14 در برنامهریزی توسعهی کشور، آن چیزی که خیلی مهم است، این است که ما ببینیم عمدهی تمرکز سرمایهگذاریهای مادی و معنوی ما باید کجا باشد؛ چون بدیهی است سرمایهی مادی و سرمایهی معنوی - یعنی همت و نیروی انسانی و انگیزه - نامحدود نیست. اگر میخواهیم کشور را به توسعه برسانیم - توسعه به معنای مطلوب و منظور خودمان، نه لزوماً توسعه به معنای رائج غربی - ببینیم کجاها باید بیشتر برای سرمایهگذاری متمرکز شویم. اعتقاد راسخ من این است که اگر چنانچه بر روی مسئلهی علم و فناوری و نخبهپروری سرمایهگذاری کنیم، حتماً در یکی از بااولویتترین کارها سرمایهگذاری کردهایم. پیشرفت علمی و به دنبال آن، پیشرفت فناوری، به کشور و ملت این فرصت و این امکان را خواهد داد که اقتدار مادی و معنوی پیدا کند. بنابراین با یک نگاه راهبردی، علم یک چنین اهمیتی دارد. تکیهی ما بر این اساس است. حالا این علم با چه هدفی است، اگر انشاءاللَّه وقت بود و من هم یادم ماند، در آخر شاید یک جملهای عرض خواهم کرد که جهتگیری حرکت علمی ما چه باید باشد. بنابراین یکی از بااولویتترین کارها عبارت است از مسئلهی علم و فناوری؛ این در کشور لازم است. ما در این زمینهها یک عقبافتادگی مزمنِ تاریخیِ فاحشی داریم، که گناهش به گردن آن کسانی است که با سیاست خودشان، با رفتار خودشان، با طمعورزیهای خودشان، با سهلانگاریهای خودشان، این بیماری مزمن را بر یک چنین ملت بزرگی تحمیل کردند. و ما حالا میخواهیم خودمان را از زیر این بار، از زیر این بختک سنگین خلاص کنیم. بنابراین من، شما، مسئولین ذیربط، مسئولین بخشهای مختلف کشور و هر انسان باشرف در این کشور که امکانی دارد، باید در این زمینه تلاش کند؛ هر کس به قدر خودش. همه مسئولند؛ از یک دانشجوئی که امسال وارد دانشگاه شده، تا دانشجوهای برتر و بالاتر، تا اساتید، تا مسئولین نظام آموزشی و علمی کشور، تا بخشهای مختلف، در سلسلهمراتب اداری و علمی کشور. همه باید تلاش کنیم، همه باید کار کنیم، همه باید بدویم تا بتوانیم این عقبافتادگیِ تاریخیِ تحمیلشدهی بر خودمان را جبران کنیم؛ این یک مسئلهی جدی است. خوب، من به شما عرض میکنم؛ در این مسیر، شتاب و موفقیت، در طول چندین سال گذشته محسوس است. شما این را بدانید - شاید هم میدانید؛ البته من آمارهای بیشتری دارم، اطلاعات وسیعتر و جزئیتری دارم - که در هفت هشت ده سال اخیر، کشور یک حرکت عظیمی در این زمینه انجام داده و کارهای بزرگی انجام گرفته. البته بعضی گوشه کنار، توی دانشگاه و بیرون دانشگاه، یأسآفرینی و منفیبافی میکنند؛ اما بیخود میگویند، دروغ میگویند. بعضی از اینها غافلند، بعضی هم بدتر از غافل. حرکت، انصافاً حرکت موفقی بوده است. در این سالها کارهای بزرگی انجام گرفته. ملت، جوانان، مجموعهی علمی، دانشگاهها، مدیران علمی نشان دادند که استعداد خوبی وجود دارد برای این حرکتی که مورد نظر ماست. بنابراین ما پیشرفت کردهایم. این پیشرفت اقتضاء میکند که ما امیدوارانهتر پیش برویم. نظر تعداد قابل توجهی از کارشناسان ایرانی و غیر ایرانی این است که کشور ما قبل از موعد معین، یعنی 1404 - که پایان دورهی برنامهی چشمانداز بیست ساله است - به آن چیزی که در چشمانداز وعده داده شده، خواهد رسید؛ یعنی رتبهی اول علمی در میان کشورهای اسلامی. برآوردها این است؛ این به خاطر شتابی است که وجود دارد. پس امیدوار باشیم، لحظهها را از دست ندهیم، به نیروی خودمان اتکاء کنیم و حرکت را با جدیت، با صمیمیت و با شرائط لازم ادامه دهیم. این یک نکته. نکتهی دوم این است که از این کارهای علمیای که دارد میشود، هم من و هم هر فردی از افراد کشور که مطلع باشد، افتخار میکند. به پیشرفت علمی در مسئلهی هستهای، همه افتخار میکنیم؛ به پیشرفتهای بسیار حائز اهمیت در زمینهی سلولهای بنیادی - که گفته شد - و کارهای عظیمی که در این زمینه انجام گرفته، همه افتخار میکنیم؛ در بخش نانو، در بخش فناوری زیستی و غیرذلک پیشرفتهای خوبی صورت گرفته و همه افتخار میکنیم؛ اینها چیزهای کوچکی نیست، چیزهای بزرگی است؛ لیکن اینها چیزهائی نیست که بتواند به ما بگوید کشور از لحاظ علمی، یک پیشرفت مطلوب و کاملی کرده است. با اینکه در بعضی از این رشتهها تازه وارد شدهایم، در عین حال جزو ده کشور اول دنیا هستیم که این فناوریها یا این دانش را داریم؛ لیکن این کافی نیست. چی لازم است؟ آنچه در کشور لازم است و میتواند موقع و جایگاه علمی کشور را به طور شایسته و افتخارانگیز به ما نشان دهد که بالا رفته، وجود یک چرخهی علمیِ کامل است. در همهی بخشها یک چرخهی بههمپیوستهی مهمی از انواع دانشهائی که مورد نیاز کشور است، باید وجود داشته باشد تا اینها همافزائی کنند و به کمکِ هم بیایند. یک مجموعهی کامل علمی در کشور بایستی به وجود بیاید؛ این هنوز نشده. این جزیرهها بایستی به طور کامل به هم متصل شوند، یک مجموعهی واحد تشکیل شود؛ به هم کمک کنند، همدیگر را پیش ببرند، همافزائی کنند، راه را برای جستجو و یافتن منطقههای تازهی علمی در این آفرینش وسیع الهی باز کنند؛ سؤال مطرح کنند، به آن سؤالها پاسخ داده شود؛ اینها همهاش لازم است. ما سرمایهگذاریهای مقطعی زیادی داشتیم، پیشرفتهای مقطعی هم زیاد داشتیم که قائم به اشخاص بوده، قائم به گروههای خاص بوده؛ این بایستی در همهی بخشها، در همهی رشتهها توسعه پیدا کند؛ یک جریان عامِ تمامیناپذیر در زمینهی علم و در همهی رشتههای علوم به وجود بیاید؛ از علوم انسانی تا علوم تجربی و انواع علوم بایستی ما این پدیده را ببینیم و مشاهده کنیم. این کار، تلاش لازم دارد؛ این همانی است که من در یک جلسهای با جمعی از فرزانگان و دانشگاهیان - که به نظرم ماه رمضان بود - گفتم جهاد علمی لازم است، مجاهدت لازم دارد. خوب، اگر بخواهیم این مجاهدت به طور کامل انجام بگیرد، باید یک توجه ویژهای به دانشگاهها بشود؛ چون دانشگاه، محیط زیست و محیط پرورش استعدادها و نخبههاست. اینجا، هم بنیاد ملی نخبگان وظائفی دارد، هم مدیران و رؤسای دانشگاهها و وزارتهای دانشگاهی مسئولیت دارند. نگاه بنیاد ملی نخبگان بر روی نخبگان نباید این بنیاد را از نگاه به دانشگاهها غافل کند؛ یعنی باید یک نگاه ستادی به دانشگاهها داشته باشد و ارتباط بین مجموعهی بنیاد ملی نخبگان و دانشگاهها باید مستحکم شود. از آن طرف هم در دانشگاهها نگاه نخبهشناس و نخبهپرور حتماً بایستی در مجموعهی کارهای دانشجوئی وجود داشته باشد؛ که البته در بخشهای تحصیلات تکمیلی، این معنا بیشتر خواهد بود. این هم یک نکته. خوب، حمایت از نخبگان چگونه است؟ این را من در همین بیاناتی که دوستان هم کردند، مشاهده میکنم. به نظر من مهمترین حمایت برای نخبگان این است که زمینهی کار و مقدمات کار برای آنها فراهم شود. ذهن نخبه و مغز نخبه به دنبال کار، ژرفنگری، تولید، خلق، گشودن بابهای جدید و رفتن راههای نو است. امکانات سختافزاری باید برای اینها فراهم شود. در مواردی، هم امکانات سختافزاری، هم امکانات نرمافزاری باید فراهم شود تا نخبه بتواند کار و تلاش کند. البته این تلاش باید در جهت نیازهای کشور باشد. آنطور که به من گزارش کردند، نقشهی جامع علمی، بخش مهمی از این نیازها را کاملاً رعایت کرده و در این نقشهی جامع دیده شده. البته من هنوز گزارش نهائیای از نقشهی جامع ندارم؛ دوستان با جدیت دنبال کار هستند. نظرات گوناگونی هم هست. من همین جا تشکر کنم از بعضی از جوانهای عزیز که توی دیدار ماه رمضان به ما گفتند که ما نقشهی جامع علمی را خودمان مستقل از مجموعهی مسئول فراهم کردیم. من گفتم بیاورید؛ آوردند. گفتم یک خلاصهای تهیه بشود که من بتوانم آن خلاصه را ببینم. آن خلاصه را هم تهیه کردند و آوردند. البته ما مجموعه را برای دبیرخانهی شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستادیم که آنجا رسیدگی کنند، اما آن خلاصه را خود من هم باید ببینم؛ که هنوز فرصت و توفیق پیدا نکردهام نگاه کنم. این اهتمام را، این بلندپروازی را در جوانها من میپسندم. چند تا جوان دور هم مینشینند، میگویند آقا ما نقشهی جامع علمی کشور را با نگاه خودمان میخواهیم فراهم کنیم. البته قول نمیدهیم که حتماً آن نقشهی جامع پاسخگوی نیاز ما به یک نقشهی جامع باشد - ممکن است اطلاعاتشان محدود باشد - اما این گستاخی، این بلندپروازی، این همت، این اعتماد به نفس برای ما خیلی مطلوب و جذاب است. بنابراین، این چرخهی علمیِ کامل لازم است. علاوهی بر این، چرخهی دیگری لازم است؛ از پدید آمدن یک فکر در ذهن یک نخبه یا یک نابغه، تا تحویل آن به مرکز علمی و فعالیت علمی روی آن و تبدیل این فکر به یک علم یا به شاخهای از یک علم، تا عبور از این مرحله و رفتن به میدان فناوری و به عرصه آمدن فناوران و نخبگان فناوری و صنعتی بر روی این یافتهی علمی، تا بعد به مسئلهی تجاری کردن - که به آن خواهم پرداخت - برسد؛ این هم باز یک چرخهی دیگر است. پس علاوه بر اینکه یک چرخهی علمی باید به وجود بیاید که علوم، همدیگر را تکمیل کنند، به هم کمک کنند، یک منظومه به وجود بیاید، چرخه و سلسلهی زنجیرهوار دیگری از تولید اندیشهی علمی و ایدهی علمی، تا تشکیل یک مجموعهی ذهنیِ علمی، تا آمدن به میدان فناوری و صنعت، تا آمدن به بازار و تبدیل به محصول هم باید حتماً به وجود بیاید. البته اینها، هم همت شما را میطلبد، هم مدیریت دستگاههای مسئول را. همه باید تشریک مساعی کنند که این اتفاق در کشور بیفتد. مسئلهی تجاریسازی خیلی مهم است. یافتههای علمی و صنعتی بایستی بتوانند در کشور تولید ثروت کنند. برادران مسئول در دفتر ما یک محاسبهای کردند؛ نظر آنها این است که تا سال 1404 ما باید بتوانیم حداقل بیست درصد از درآمد کشور را از راه صنایع دانشبنیان و فعالیتهای تجاری دانشبنیان تأمین کنیم؛ یعنی از محل فروش محصولات علمی. این چیزی است که باید خیلی از دسترس دور نباشد. دانش، منشأ تولید ثروت است؛ البته به شکل صحیح، به شکل نجیبانه، نه آنچنان که دنیای غرب از دانش برای تحصیل ثروت استفاده کرد؛ که من بعد انشاءاللَّه اشارهی مختصری خواهم کرد. البته تجاری کردن اگر در ذهنیت دستگاههای مسئول باشد، بایستی از آغاز - یعنی از وقتی که ما پروژهی علمی و پروژهی صنعتی را تعریف میکنیم - به فکر تجاری کردنش باشیم؛ نگذاریم بعد از آنکه کار تمام شد، به فکر بیفتیم که بازاریابی کنیم. از اول باید این مسئله در محاسبات بیاید؛ که البته این مربوط به دستگاههای مسئول کشور است که دنبال کنند. پیشنهاد کردند - من اینجا یادداشت کردم - که امکان تأسیس نوع تازهای از شرکتها که عبارت است از شرکتهای علمی و فناوری، در کشور فراهم شود. خیلیها هستند که مایلند دستهجمعی کار علمی کنند، تحقیقات علمی کنند. این کمکی که دولت و مسئولان به پیشرفتهای علمی و فناوری میکنند، منحصر نماند به کمک به افراد؛ این شرکتها مورد حمایت قرار بگیرند. البته اینها با شرکتهای تجاری که مالیات و تسهیلات متعارف بانکی به آنها تعلق میگیرد، اشتباه نشوند؛ بلکه به طور ویژه به این شرکتها کمک شود. فکر میکنم این کار، کار لازم و مهمی است. دولت باید در این زمینه یک مدیریت هوشمندانهای به کار ببرد. یک مسئلهی دیگر که خیلی مهم است، تشکیل پژوهشگاههاست. در هر دانشگاهی، علاوه بر پژوهشگاههای مستقلی که وجود دارد، لااقل باید یک پژوهشگاه جدی به وجود بیاید. خود دانشگاهها به امر پژوهش، به صورت یک مجموعه در درون دانشگاه اهمیت بدهند. نخبههای ما بروند به سمت پژوهشگاهها. البته نه اینکه رابطهشان با دانش و تعلیم و تعلم قطع شود، بلکه همچنان که میل خود نخبگان هم همین است که سراغ پژوهش بروند، جذب این پژوهشگاهها شوند و در آنجا کار پژوهشی انجام دهند. امکانات - همان طوری که قبلاً عرض کردیم - در اختیارشان قرار بگیرد تا بتوانند پژوهش کنند؛ این همان چیزی است که یک نخبه را راضی میکند، قانع میکند؛ هم استعداد او را به جریان میاندازد و به فعلیت میرساند و احساس میکند میتواند کار کند، هم وسوسههائی که در مورد عدم امکان کار در کشور میشود - که روزبهروز هم این وسوسهها توسعه پیدا میکند - خنثی و بیاثر خواهد شد. در این پژوهشگاهها این امکان وجود دارد که از تجربهی علمی و از پختگی اساتید دانشگاهها که بعد از پایان دورهی خدمتشان بازنشسته شدهاند، استفاده شود و اینها حضور پیدا کنند. در این صورت، یک حلقهی وصلی خواهد شد بین نسل جدید پژوهنده و پژوهشگر - که همین جوانهایند - و مجربینی که دورانی را در دانشگاهها گذراندهاند. به مجموعهی نخبگان خیلی کمک شده. البته گوشه کنار گلهگزاریهائی هست، من هم میشنوم. غیر از این چیزهائی که حالا در این جلسه به من گفته میشود، نامه مینویسند، گزارش میدهند، گله میکنند. بنابراین گلهگزاریهائی هست، این گلهها حق هم هست، باید هم برطرف شود، شکی نیست؛ اما شما نگاه کنید ببینید در پنج شش سال اخیر، ما کجا بودیم، به کجا رسیدیم. در مورد کمک به نخبگان و توجه به نخبگان، ما در پنج شش سال قبل از این، در نقطهی صفر بودیم؛ چیزی به این نام، کاری در این جهت، حرکتی به این صورت وجود نداشت. امروز خیلی کارهای خوبی شده. این توجه به نخبگان، این جمع کردن نخبگان، این شنیدن سخن نخبگان، این استفادهی از ذهن و فکر آنها و برقهائی که در ذهن نخبهها میزند، اینها چیزهای جدیدی است. ما بایستی قدر بدانیم و متشکر باشیم. همهاش نباید نقاط منفی را دید. یکی از طبایع انسان، فزونطلبی است. این خصوصیت، بد هم نیست. فزونطلبی مثل بقیهی خصوصیات و غرائز انسانی، اگر در جای خود قرار بگیرد، در جهت خود حرکت کند، عامل پرواز انسان خواهد شد. در زمینهی معنویات، هرچه انسان بتواند، باید فزونطلب باشد. کار علمی و کار فکری و کار پژوهشی هم یک بخشی از معنویات است. بنابراین، این فزونیطلبی در انسان هست. هرچه هم انسان داشته باشد، باز یک گوشهی ناقصی، کمبودی جلوی چشم انسان قرار میگیرد؛ این هیچ وقت تمام نمیشود. باید دید چه کار شده است. کارهای زیادی شده. من میخواهم عرض بکنم؛ با این کمکهای فراوانی که میشود، با وجود این کارهای خوبی که صورت میگیرد و واقعاً باارزش است و باید از مسئولین تشکر کرد، نباید گذاشت با بوروکراسیهای اداری و پیچوخمهای گوناگون، شیرینی این کار در کام نخبگان تلخ شود؛ این را من جداً به مسئولین ذیربط در این بخش توصیه میکنم. سعی کنند فراتر از این دیوانسالاریهای متعارف و این پیچوخمهای گوناگون، راههای میانبر پیدا کنند، کارها را راحتتر پیش ببرند و آسانتر حرکت کنند. البته از این طرف نباید بیانصافی کرد، نباید ناسپاسی کرد؛ حقیقتاً کار شده، حقیقتاً خدمت شده؛ نیت خدمتِ بیش از این هم هست. فرمود: «نیّة المؤمن خیر من عمله»؛یعنی همیشه نیت مؤمن بیش از آن مقداری است که گنجایش عمل اوست. قصد و نیت، خیلی زیاد است؛ خوب، انسان در عمل نمیتواند همهی آنها را انجام دهد. هرچه که شما از کارِ خوب انجام دادید، نیتتان باید چند برابر باشد. مؤمن اینجوری است که نیتش همیشه خیر است، از عمل او بهتر است. دستگاههای مسئول در این باب هم همین جورند؛ نیتشان واقعاً خیلی بیشتر است؛ منتها خوب، در عمل طبعاً مشکلاتی پیش میآورد. یک چیز دیگر هم که فراموش نشود، این است که ما یک نظام رصد لازم داریم. باید دائماً رصد کنیم ببینیم خروجی این تلاشی که در زمینهی نخبگان انجام میگیرد، چقدر است؛ چقدر متناسب است این خروجی با سرمایهگذاریای که شده. اینجور نباشد که ما سرمایهگذاری را بکنیم، بعد خروجی نباشد. اگر خروجی کم بود یا متناسب نبود، کاشف از این است که در روشها اشکال وجود دارد، روشها غلط است. بنابراین، این کار رصد دائمی لازم دارد. در این بخش، فقط هم رصد کافی نیست؛ بایستی کشورهائی را هم که همت ما و نیت ما این است که از آنها جلو بیفتیم، رصد کنیم. نباید تصور کرد که کشورهای دیگر، کشورهای همسایه، کشورهای اسلامی ایستادهاند و به ما میگویند بفرمائید جلو، تا ما از آنها جلو بزنیم؛ نه، آنها هم دارند تلاش میکنند. این رصد هم لازم است. اگر قرار است ما جلو بیفتیم، بایستی اطراف را هم بدانیم؛ بقیهی بازیگران این صحنه باید زیر نظر باشند؛ بدانیم چه کار دارد انجام میگیرد؛ آن وقت بسنجیم که حرکت ما، همت ما متناسب هست یا نه. من چند نکتهی دیگر یادداشت کردم که از آنها میگذرم. ببینید، ما تأکید میکنیم روی علم. این تأکید، جدی است؛ تعارف نیست؛ از روی یک احساس کاذبِ تشریفاتیِ موسمی نیست؛ بلکه از یک تشخیص عمیق و محاسبهشده برمیخیزد. زورگوئی در دنیا زیاد است. زورگویان متکی به قدرتشان هستند. آن قدرت و آن ثروت و آن امکانات، برخاستهی از دانش آنهاست. بدون دانش نمیشود مقابله کرد، نمیشود مواجهه کرد. من یک وقتی این حدیث را خواندهام: «العلم سلطان»؛ علم عبارت است از اقتدار. علم، خودش یک اقتدار است. هر کس این اقتدار را داشت، میتواند حرکت کند؛ هر کسی، هر ملتی، هر جامعهای که نداشت، مجبور است از اقتدار دیگران پیروی کند. بنابراین، این یک محاسبهی دقیق است. خوب، این علم دو جور میتواند هدف داشته باشد: یک جور هدفی که دارندگان کنونی علم در دنیا آن هدف را داشتند و دنبال کردند و آن هدف، هدفی است ناپاک و نامقدس. به ادعاها نگاه نکنید؛ واقعیت قضیه در پیشرفت علمی غرب، واقعیت بسیار تلخ و بسیار تأسفآوری است؛ واقعیتی است که انسان به هیچ قیمتی حاضر نیست به سمت آن حرکت کند. پیشرفت علم در دنیای غرب، چه از وقتی که اساساً تحرک علمی غرب شروع شد - باید گفت تحرک فکری، که مقدمهی تحرک علمی بود - که از قرن شانزدهم میلادی در ایتالیا و در انگلیس و در جاهای دیگر شروع شد، چه آن وقتی که انقلاب صنعتی در قرن هجدهم ابتدا در انگلیس به وجود آمد؛ ایجاد کارخانجات بزرگ و ماشینهای عظیم که بتدریج در طول چند ده سال این اتفاق افتاد، بعد تولید ثروت از این راه - حالا آنچه که در خود آنجاها شد، چه حقوقی پایمال شد، چه فقرائی از بین رفتند، طبقهای که بر اثر این ماشینهای بزرگ به وجود آمد، چه ظلمهائی به مردم کردند، آنها بماند - بعد بتدریج گسترش این علم و فناوری در دیگر کشورهای اروپائی، به قیمت نابودی آزادی بسیاری از ملتها، تهدید هویت بسیاری از ملتها و وارد آمدن یک ظلم عظیم، همراه با سبعیت بر بسیاری از کشورها و ملتها تمام شد. آنها احساس کردند مواد اولیه لازم دارند، احساس کردند بازار فروش لازم دارند؛ این هم در کشورهای دیگر بود؛ لذا از این دانش استفاده کردند و در مقابل شمشیر و نیزه، توپخانه تولید کردند؛ بعد هم انگلیسیها و هلندیها و پرتغالیها و فرانسویها و بعضی دیگر از کشورهای اروپائی راه افتادند رفتند به اطراف دنیا، آنقدر با ابزار علم و فناوری در دنیا فاجعهآفرینی کردند که اگر اینها را جمع کنند، یک دائرةالمعارف عظیم خواهد شد با دهها مجلد و گریهآور. ... فقط آمریکا هم نیست؛ آمریکا بعد ملحق شده. شما ملاحظه کنید اینها در هند چه کردند، در چین چه کردند. در قرن نوزدهم، انگلیسیها در هند فجایعی آفریدند که من یقین دارم - شما جوانها کمتر هم به تاریخ و به این چیزها اهمیت میدهید - یکهزارمِ آنچه را که اتفاق افتاده، شما در تبلیغات و در حرفها نشنیدهاید. «نهرو» در کتابِ خودش مینویسد اینها آمدند هند. به گفتهی او، در دورانی که هنوز انقلاب صنعتی نشده بود و ماشینهای بزرگ به وجود نیامده بود، شبه قارهی هند از لحاظ صنعت، یکی از کشورهای پیشرفتهی دنیا بوده. اینها برای اینکه کار خودشان را پیش ببرند، صنعت هند را نابود کردند؛ طبقهی متوسط هند را نابود کردند؛ پیدایش حرکت به سمت دانش و صنعت را با انواع و اقسام تضییقها متوقف کردند؛ یک بیماری مزمن در کالبد یک ملت به وجود آوردند و تزریق کردند؛ که هنوز که هنوز است، بعد از گذشت تقریباً صد و پنجاه سال از شروع این کارها در هند، این بیماری در آنجا علاج نشده. شبیه این کار را در چین کردند؛ فجایعی که در چین آفریدند، فشاری که به ملت چین وارد کردند. اینها مال قرن نوزدهم است. در آفریقا چه کردند. به کمک علم، در خود قارهی آمریکا چه فجایعی را آفریدند. در آفریقا و در آمریکای لاتین، چقدر انسانهای آزاد برده شدند؛ چقدر خانوادهها تارومار و نابود شدند. علم را اینجوری پیدا کردند. بنابراین جهت علم عبارت بود از حرکت به سمت ثروت، بدون رعایت ذرهای اخلاق و ایمان و معنویت. اروپائیها همان وقت هم ادعای تمدن میکردند، اما رفتارشان از وحشیترین قبائل در حملات گوناگون قبیلهای وحشیانهتر بوده. اینهائی که عرض میکنم، شعار نیست؛ اینها هر کدامش سند، مدرک و تعبیرات دقیق دارد که چه کار میکردند؛ که الان مجال توضیح نیست. اگر من گوشهای از آنها را میگفتم، میفهمیدید که در آسیای شرقی، در آفریقا و در نقاط دیگر، به وسیلهی همین اروپائیها و غربیها و با ابزار علمِ آنها چه اتفاقی افتاده است. چون هدف، ثروت بود، بنابراین اخلاقی وجود نداشت، مذهبی وجود نداشت، خدائی وجود نداشت. ما این علم را نمیخواهیم. این علم، آن وقتی که رشد پیدا میکند و به منتها درجه میرسد، میشود مثل این چیزی که امروز کشورهای غربی دارند؛ میشود بمب اتم، میشود این همه ظلم و ستم، میشود نابودی دموکراسی در مدعیترین کشور دنیا از لحاظ دموکراسی - یعنی آمریکا - میشود اختلاف طبقاتی روزافزون و شکاف طبقاتی؛ میلیونها کارتنخواب، میلیونها زیر خط فقر در یک کشور ثروتمند و پیشرفته. این علم فایدهای ندارد. ما دنبال این علم نیستیم. نه تعلیمات انبیاء، نه تعلیمات اسلام، نه وجدان انسانی، ما را به این طریق سوق نمیدهد؛ هیچ شوقی در انسان نمیآفریند. آن علمی که ما میخواهیم، همراه با تزکیه است. همین آیاتی که اول این جلسه تلاوت کردند، به این نکته اشاره دارد: «هو الّذی بعث فی الأمّیّین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة». اول، تزکیه است. تربیت دین، تربیت قرآن، تربیت اسلام این است. چرا اول تزکیه؟ برای اینکه اگر تزکیه نبود، علم منحرف میشود. علم یک ابزار است، یک سلاح است؛ این سلاح اگر در دست یک انسان بدطینت، بددل، خبیث و آدمکش قرار بگیرد، جز فاجعه چیز دیگری نمیآفریند؛ اما همین سلاح میتواند در دست انسان صالح، وسیلهی دفاع از انسانها، دفاع از حقوق مردم، دفاع از خانواده باشد. این علم را بایستی آن وقتی در دست گرفت که با تزکیه همراه باشد. این توصیهی من به شماست. شما بحمداللَّه جوانهائی هستید که خدای متعال به شماها توفیق داده در محیط دینی و اسلامی پرورش پیدا کنید؛ این فرصت خیلی خوبی است؛ این شبیه همان چیزی است که امام حسین (علیهالسّلام) در دعای عرفه به خدای متعال عرض میکند و میگوید: من تو را شکر میکنم که مرا در دولت اسلام - دولت پیغمبر - به وجود آوردی. البته فاصلهی ما با او خیلی زیاد است، فاصلهی زمین تا آسمان است؛ اما در آن جهتیم. این برای ما توفیقی است، برای شما جوانها توفیقی است. علم را برای خدمت، برای معنویت، برای پیشرفت فضائل انسانی، برای دفاع حقیقی از حقوق انسان باید فرا بگیریم. ثروت ملی و اقتدار ملی باید برای این باشد که این ملت بتواند برخلاف سنت رائج جهان، پرچم عدالت را در دست بگیرد. به کسی زور نگوئیم؛ به مظلوم کمک کنیم؛ با ظالم مقابل و مواجه شویم؛ جلوی ظالم را بگیریم. شما فکرش را بکنید؛ اگر توی این دنیائی که سکهی رائج عبارت است از ظلم و زورگوئی و استکبار و استعمار و استثمار ملتها، و هر کسی که قدم در جادهی دانش و علم و پیشرفت میگذارد، همین راه را دنبال میکند - یک عدهای زور میگویند، یک عده هم زور را میپذیرند؛ سلطهگر و سلطهپذیر، که مجموعاً نظام سلطه را به وجود میآورند - یک ملتی قد علم کند، عالم باشد، قدرت داشته باشد، حرف برای زدن داشته باشد و بتواند صدای خودش را به دنیا برساند، دارای فناوری پیشرفته و ابزارهای گوناگون ارتباطی باشد، دارای قدرت تبلیغات باشد، دارای انسانهای با اعتماد به نفس بالا باشد و با این نظام سلطه مواجهه و مقابله کند؛ آنجائی که همه دست به دست هم میدهند تا یک ملت را مظلوم کنند، زیر پا له کنند، او به دفاع از آن ملت سینه سپر کند، ببینید در دنیا چه اتفاق عجیبی رخ خواهد داد؛ وضع دنیا دگرگون خواهد شد. برای این هدف کار کنید، علم را برای این فرا بگیرید، دنبال این باشید - این لازم است - والّا اگر روشی که علمآموزان و صاحبان علم در دنیا در این دویست سال سیصد سال دنبال کردند، ما هم ته صف آنها بایستیم، راهی که آنها رفتند، ما هم همان راه را برویم، این که هنری نیست؛ این که هدفی نیست که انسان از جان خودش برای آن مایه بگذارد. ما بایستی راه جدیدی را باز کنیم. راه جدید این است که یک ملتی با دارا بودن ابزار علم و اقتدار علمی - که همه چیز دیگر را به دنبال خودش میآورد - انگیزههای الهی و ارزشهای الهی و اخلاق الهی را در دنیا عَلم کند و پرچمش را برافرازد. این، آن توقعی است که ما از شما داریم. بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاهها1389/04/02 این تازه در قدم اول است. ما هنوز کاری نکردیم. بله در نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، بحثهای هستهای، بحثهای هوا - فضا و رشتههای گوناگون علمی پیشرفتهائی شده که مهم و بزرگ است؛ اما اینها در مقیاس و معیار حرکت علمی یک کشور چیزی نیست. یکی از دوستان گفتند و بنده هم این آمار را دارم، که سرعت پیشرفت علمی و تولید علم در کشور ما یازده برابرِ متوسط دنیاست. این را یک مرکز تحقیقاتی غربی - مستقر در کانادا - با جزئیاتش ذکر کرده است. البته این یازده، متوسطش است؛ در بعضی از قسمتها سی و پنج برابرِ سرعت رشد دنیاست؛ در بعضی جاها هم کمتر است؛ متوسطش میشود یازده برابر. یعنی سرعت پیشرفت علمی ما در طول این ده سال پانزده سال اخیر یازده برابرِ سرعتی است که دنیا داشته؛ این خیلی چیز مهمی است. لکن این آن چیزی نیست که ما توقع داریم و دنبالش هستیم؛ این خیلی کمتر از آن است. این سرعت بایستی با همین شدت ادامه داشته باشد تا ما به تراز مورد نظر برسیم؛ این در دانشگاه لازم است. بیانات در دیدار دستاندرکاران ساخت ناوشکن جماران1388/11/30 یک نکته این است که ساخت این ناوشکن، صرفاً ساخت یک ناوشکن نبود؛ این نهادینهسازی طراحی و ساخت رزمناوهای بزرگ در کارخانجات کشور بود؛ دانشگاههای ما بهره بردند، دانشگاه امام خمینی بهره برد، صنایع نیروی دریائی بهره بردند، صنعت وزارت دفاع بهره برد؛ ذهنها به کار افتاد و در بخشهای گوناگون الکترونیک، دستگاههای مختلف به کار وادار شدند. خود این تحرک ورزشیِ ذهنی و عملی، برای کشور یک دستاورد است؛ که این حالت تحرک، خودش کمتر از به دست آوردن و دارا شدن یک رزمناو با این خصوصیات نیست؛ این خیلی باارزش است؛ این را حفظ کنید؛ نگذارید این حرکت علمی و صنعتی از دور بیفتد؛ پیدرپی کار، پیدرپی ابتکار. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور1388/08/06 من با مجموعهی دانشگاهی همیشه ارتباط داشتهام. میدانید من هر سالی چند بار به مناسبتهای مختلف با جوانها مینشینم و از این جور جلسات داریم؛ صحبت میکنند، حرف میزنند، نظرات را بیان میکنند. من در نفس خودم ارزیابیای فارغ از برنامهریزیهای کلان یا غیر کلان که در کشور هست، دارم. در این ارزیابی من فاصلهی محسوسی مشاهده میکنم بین آنچه که امروز ما داریم و آنچه که ده سال قبل داشتیم؛ یعنی پیشرفت به طور واضح خودش را نشان میدهد. مسئولین محترم با توجه به این واقعیت برای آینده برنامهریزی کنند. این نکاتی که این جوانان عزیز اینجا گفتند، دقیقاً همان نکاتی است که در ذهن انسانی که فکر میکند روی مسئلهی حرکت علمی کشور و آیندهی کشور و پیشرفت کشور، وجود دارد. پیداست جوانها عمیقاً به مسائل اساسی توجه دارند. اینی که یکی از جوانهای عزیز گفتند: «فعالیتها باید بر اساس نیازهای آینده باشد، این آینده را ترسیم کنید، این نیازها را تصویر کنید»؛ یا در همین زمینه جوان عزیز دیگری گفتند: «جهت حرکتمان را خودمان معین کنیم؛ نه اینکه جهت حرکتی را که دیگران - غربیها - ترسیم کردهاند، ما تکمیل کنندهی پازلهای زندگی آیندهی آنها باشیم؛ ببینیم چه نیاز داریم، آن را تأمین بکنیم»، این حرفها حرفهای بسیار بزرگی است؛ حرفهای بسیار مهمی است. اینها همان چیزهائی است که هر انسان آگاهِ متفکرِ دلسوزِ متعهدی وقتی به نگاه کلان به حرکت علمی کشور نگاه میکند، این چیزها را درک میکند؛ منتها درک او کافی نیست؛ اگرچه لازم است؛ بر اساس آن برنامهریزی کردن، مهم است. و اینی که از جهت فرهنگسازیِ برای نخبگان، چند نفر از این جوانهای عزیز اینجا گفتند فرهنگسازی کنیم، فرهنگ متعهد بودن نخبه را به جامعه گسترش بدهیم، نه توقع داشتن صرف. البته توقع، منطقی است، بجاست؛ توقعِ بیجا نیست؛ لکن در کنار این توقع، احساس تعهد، وامدار بودن؛ من به عنوان یک فرد از این مجموعهی عظیم کشور چه وظیفهای بر دوش دارم؟ من چه کار باید بکنم؟ اینها خیلی مهم است. اینکه گفته شد: «عنصر معنویت دینی را، نه معنویت فارغ از دین و جدای از دین - که اساسا معنویت نیست، توهم است - را یک عنصر اصلی در حرکت علمی و پژوهش علمی قرار بدهیم» - که یکی از خانمها اینجا بیان کردند - کاملا درست است. این یکی از آن نقاط اساسی است که باید به آن توجه کرد. اگر این شد، آن اخلاقی شدن جامعه هم - که این جوان عزیز اخیر طرح توقع کردند که این توقع ماست و بارها این توقع را تکرار میکنیم - تحقق پیدا خواهد کرد؛ چون با شعار که نمیشود پیش رفت؛ باید حرکت کرد؛ باید رفت در جهت آن هدفی که ترسیم شده. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور1388/08/06 یکی از کارها همین است؛ کسانی بیایند طعم نیاز بازارهای غربی را، مثلاً فرض کنید به تابلو نقاشی، به دست بیاورند، بعد بیایند اینجا، پشتیبانی مالی کنند و نقاش ما را به سمت تأمین آن نیاز سوق بدهند. عین همین قضیه در فیلمسازی هست. فیلمهائی را برای جشنواره نامزد کنند که در جهت خواست آنهاست. عین همین قضیه در کار علمی ماست؛ در مقالهای است که در آی.اس.آی منتشر میشود؛ در موضوع تحقیقی است که شما در پژوهشگاه خودتان دنبال میکنید. به تعبیر متأسفانه رائج فرنگیِ امروز، اسپانسرها میآیند در بخشهای مختلف، کمکهای مالی، کمکهای مادی، اعانهها را میگذارند برای اینکه در آن جهت کار انجام بگیرد. به این توجه کنید. استقلال علمیِ کشور یکی از لوازمش همین است: استقلالِ حرکت علمی، حرکت هنری و به طریق اولی، حرکت سیاسی. بعضی از حرکات سیاسی هم از این قبیل است. خطبههای نماز عید سعید فطر1388/06/29 بر روی یک نقطهی بخصوص هم تاکید میکنم در میان کارهائی که باید انجام بدهیم و آن نقطه، علم است. چند سالی است که حرکت علمی در کشور آغاز شده است. نخبگان نگذارند این حرکت کند شود یا خدای ناکرده متوقف شود؛ پیش بروید. حوزه و دانشگاه در این مورد مسئولیت سنگینی دارند. استاد و دانشجو همه مسئولیت دارند. راه علم را باید دنبال کنید. اگر ملتی نتواند در میدان علم و پیشرفت علمی و خطشکنیِ علمی پیشرفت کند، کلاهش پس معرکه خواهد ماند. اگر میبینید کسانی آگاهانه، بیپروا در دنیا ظلمِ آشکار میکنند، این به پشتوانهی علمشان هست. علم است که برای آنها ثروت به وجود آورده است، قدرت سیاسی به وجود آورده است، نفوذ در دنیا و در مناطق گوناگون عالم به وجود آورده است. کلید پیشرفت، علم است. نگذارید حرکت علمی متوقف بشود. بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی1388/06/04 مواظب باشید توی این قضایای سیاسی کوچک و حقیر نبادا دانشگاه تحت تأثیر قرار بگیرد؛ نبادا کار علمی دانشگاه متزلزل شود؛ نبادا آزمایشگاههای ما، کلاسهای ما، مراکز تحقیقاتی ما دچار آسیب بشوند؛ حواستان باشد. یعنی یکی از مسائل مهم در پیش روی شما، حفظ حرکت علمی در دانشگاههاست. دشمنها خیلی دوست میدارند که دانشگاه ما یک مدتی لااقل دچار تعطیلی و تشنج و اختلالهای گوناگونی باشد؛ این برایشان یک نقطهی مطلوب است؛ هم از لحاظ سیاسی برایشان مطلوب است، هم از لحاظ بلندمدت؛ چون علم شما از لحاظ بلندمدت به ضرر آنهاست؛ لذا مطلوب این است که دنبال علم نباشید. بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت1387/09/24 در مورد جریان اول - که جریان علم و تحقیق است - باید گفت در گذشته در کشور ما کمابیش این جریان بود؛ نمیشود بکلی حرکت دانشگاهیِ پیش از انقلاب را نفی کرد. ایرادهایی بر آن وارد است، لکن بالاخره حرکتی بود که وجود داشت. عناصر دلسوز، علاقهمند و عالمی پیدا میشدند و در دانشگاهها نقش ایفا میکردند، لکن بعد از انقلاب حرکت علمی در دانشگاهها سرعت گرفته، که البته دلایلی هم دارد که چرا این پیش آمده است. در این سالهای اخیر که مسئلهی تولید علم و نهضت تولید علم، نهضت نرمافزاری، بازگشت به خود، اهتمام به تحقیق در دانشگاهها مطرح شده، یک حالت جهشی در این حرکت به وجود آمده است؛ در بخشی از مسائل علمی و کارهای علمی و فناوری که نمونههایش را دارید مشاهده میکنید، در زمینهی دانشهای پزشکی، در زمینهی دانشهای نو، در زمینهی مسائل هستهای، در زمینهی نانو و غیر اینها کارهای مهمی در دانشگاههای ما انجام گرفته است که در گذشته تصور نمیشد که ما بتوانیم؛ محقق ما، استاد ما، دانشجوی ما، جوان ما بتوانند به این نقاط دست پیدا کنند و این جهش را پیدا کنند؛ اما امروز پیدا شده. آنچه مهم است این است که این جهش باید ادامه پیدا کند. ما در زمینهی مسائل علمی دچار عقبماندگی مزمن هستیم. آنچه که اهمیت دارد - که من حالا بعد هم عرض خواهم کرد - مسئلهی ادامهی حرکت سریع است. ما باید این سرعت و این شتابی را که در حرکت علمی ما وجود دارد، سالها ادامه بدهیم؛ هیچ جایز نیست که ما اندکی توقف کنیم؛ زیرا عقبماندگی ما از دنیای پیشرفتهی از لحاظ علمی، عقبماندگی زیاد و قابل توجهی است؛ این را میدانیم، این را میفهمیم و از او رنج میبریم. علت هم این است که ملت ما یک ملت دارای هوشِ زیر متوسط نیست که بگوید حالا حقم است. ملت ما ملتی است که دارای هوش بالای متوسط جهانی است؛ این حرفی است که ثابت شده؛ همه میگویند. خیلیها ذکر میکنند، میگویند، آثارش هم مشاهده میشود. سابقهی علمی ما و تاریخ علمی ما هم همین را تأیید میکند. بیانات در دیدار نخبگان علمی و اساتید دانشگاهها1387/07/03 ما باید علم را خودمان تولید کنیم و آن را بجوشانیم. هر پلهای از پلهها که انسان در مدارج علم بالا برود، او را آماده میکند برای برداشتن گام بعدی و رفتن به یک پلهی بالاتر. این حرکت را بایستی ما از خودمان، در درون خودمان، با استفادهی از منابع فکری و ذخائر میراث فرهنگی خودمان ادامه بدهیم و داشته باشیم. اینکه این پیشرفت علمی بایستی با خودباوری اولاً؛ امید به موفقیت ثانیاً؛ حرکت جهادگونه ثالثاً؛ همراه باشد. چون ما فرض را بر این گذاشتیم که پیشرفت علمی، بایستی با نگاه بومی و با تکیهی به فرهنگ خودمان باشد - فرهنگ ما یعنی اسلام و مواریث ملیِ پسندیدهی ما - و نیز ناظر به نیازهای کشور. این، بایستی مجموعهی حرکت علمی ما را تشکیل بدهد. ممکن است بعضی خدشه کنند که آقا مگر میشود؟ ما باید این باور را پیدا کنیم - همین طور که حالا بعضی از آقایان فرمودند - که میتوانیم. بدانیم که وقتی حرکت انجام گرفت، امید رسیدن به موفقیت وجود دارد. بیانات در بازدید از پژوهشکدهی رویان1386/04/25 چند سالی است که یک حرکت مبارک علمی در کشور آغاز شده؛ همه این را قبول دارند که این تحرک ارجمند تقریباً در بین مجموعهی اهل علم کشور اعم از استاد و دانشجو و محقق و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کم و بیش گسترده است. بنده وظیفه دارم نسبت به این حرکت عظیمی که دانشمندان، محققان و استادان ما در سرتاسر کشور ایجاد کردهاند، به سهم خودم حقگزاری و ابراز قدردانی کنم. امروز آمدن من به این مرکز در واقع یک حرکت نمادین است برای قدرشناسی از حرکت علمی عظیم و وسیعی که خوشبختانه در کشور ما شروع شده؛ اگرچه هنوز در آغاز راه است. اینجا را انتخاب کردیم، اولاً بهخاطر رویان، ثانیاً بهخاطر جهاد دانشگاهی. بیانات در دیدار استانداران سراسر کشور1384/12/08 کسانی که چالش عمدهی نظام با آنهاست، مصلحت خودشان را در چه میبینند؟ امریکا مصلحت خودش را در ایران، با سر پا بودن نظام جمهوری اسلامی، در چه وضعیتی میبیند؟ او، مصلحت خودش را در ایجاد اختلاف و از بین بردن این یکپارچگیای که امروز شما در مردم مشاهده میکنید و در متوقف کردن حرکت علمی کشور، میبیند؛ چون علم و دست برتر علمی، راز پیشرفت هر کشوری در اقتدار اقتصادی، سیاسی، نظامی و روحیهای است. ما این حرکت را سالهاست که شروع کردهایم و خوب پیش میرویم و حرکت با روند تصاعدی قابل قبول و با تضاعف بالا میرود؛ اگر چه که آنها دلشان میخواهد این حرکت متوقف شود؛ زیرا مصلحت آنها در متوقف کردن موج خدمترسانی است. شعار خدمترسانی که چند سال است در کشور مطرح شده، الان به یک گفتمان تبدیل شده و دولت کنونی هم بر اساس این گفتمان وسط میدان آمده و زمام کار را به دست گرفته است. اینها میخواهند خط خدمترسانی متوقف شود. مصلحت آنها در ایجاد ناامنی است و انگیزههای ایجاد ناامنی، فراوان است. شما گزارشهایی دارید و ما هم گزارشهای متعدد و فراوانی داریم، که میخواهند از طرق مختلف ناامنی ایجاد کنند. مصلحت آنها در سرگرم کردن دولت به کشمکشها و لفاظیهای سیاسی و خط و جناحی است؛ مصلحت آنها در نومید کردن مردم است؛ در گرفتن ایمان مردم به صحت شعارها و صحت این راه است؛ در بینشاط کردن مردم است. اینها کارهایی است که به طور طبیعی روشن است. ما حتّی اگر یک گزارش هم نداشته باشیم، میدانیم که مصلحت امریکا و قدرتهای صهیونیستی و آنهایی که آن جبهه را در مقابل ما تشکیل میدهند، در ایجاد این کارهاست. علاوه بر اینکه گزارشهایی هم داریم که همینها را تأیید میکند و نشان میدهد که واقعاً دنبال این مسائلند. بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیهالسّلام)1384/10/29 همین نهضت نرمافزاری و تولید علم که بنده گفتهام، در دانشگاه شما و در رشتهی علوم انسانی، همین است که هر چه میتوانید بیشتر بیاموزید و تحقیق کنید. البته همانطور که گفتم، اساتیدی هستند که فرآوردههای اندیشههای غربی در علوم انسانی، بت آنهاست. در مقابل خدا میگویند سجده نکنید؛ اما در مقابل بتها به راحتی سجده میکنند؛ دانشجوی جوان را دست او بدهی، بافت و ساخت فکری او را همانطوری که متناسب با آن بت خود او است، میسازد؛ این ارزشی ندارد و درست نیست. بنده به اینطور افراد، هیچ اعتقادی ندارم. این استاد هر چه هم دانشمند باشد، وجودش نافع نیست، مضرّ است. امروز خوشبختانه ما دانشمندان جوانِ مؤمن و تحصیلکردههای باایمان داریم که میتوانند یک حرکت علمیِ فراگیر و به معنای واقعی کلمه، در عرصهی علوم انسانی به وجود آورند؛ از اینها باید استفاده بشود. مواظب باشید دچار آن بتپرستی نشوید؛ آن کسی که در فلسفه، اقتصاد، علوم ارتباطات و سیاست، همان حرفی که از دهن یک متفکر غربی درآمده، آن را حجت میداند؛ حالا گاهی اوقات آن حرف هم در خود غرب نسخ شده! از این نمونهها ما زیاد هم داریم. بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران1384/07/29 حرف جمهوری اسلامی این است که این ملت؛ ملتی که انقلاب کرده است؛ ملتی که در طول بیستوهفت سال نظام جمهوری اسلامی با حوادث گوناگون و نشیب و فرازهای مختلف مواجه شده و با آنها پنجه انداخته و در همهی قضایا توانسته است به طرف هدفهای خود پیش برود؛ ملتی که اکثریت قاطع آن، جوانند؛ ملتی که دانشجوی آن، استاد آن، نخبهی علمی و عملی آن روزبهروز رو به افزایش است، ملتی است که رو به آینده دارد؛ دل پُرامید دارد. این ملت، ملتی نیست که زیر بار زور و تحمیل امریکا و غیرامریکا برود؛ لذا همانطور که مسؤولان کشور در باب مسألهی انرژی هستهیی گفتهاند، هدف ما مطلقاً ربطی به سلاح هستهیی و انحراف این حرکت علمی و فناوری به سمت سلاح نیست؛ اما از این فناوری هم ملت ایران صرفنظر نخواهد کرد؛ این، حرف اصلی ماست. روشهای کاری و دیپلماسی و ارتباطات و مناسبات بینالمللیاش را هم مسؤولان کشور سازماندهی میکنند و پیش میبرند. بیانات در دیدار اساتید دانشگاه1384/07/21 امروز کشور ما خوشبختانه دورهیی را میگذراند که دو آگاهی در آن هست: یکی آگاهی به توانایی و استعداد ذاتی خود؛ دوم آگاهی به اینکه قدرتهای در پی سیطرهی بر کشور ما و بر کشورهای نظیر ما، مهمترین معارضِ دانشمند شدن و پیشرفت علمی کشور ما هستند. یعنی آگاهی به معنای خودشناسی، و آگاهی به معنای دشمنشناسی و توطئهشناسی. به برکت این دو آگاهی، این امید وجود دارد که ما بتوانیم به پیشرفتهای عظیم علمی نایل شویم. اخیراً در یکی از مطبوعات داخلی مطلبی را دیدم که از یک مؤسسهی آماریِ مهم در امریکا راجع به ایرانیان مقیم امریکا - یا به قول آنها، امریکاییهای ایرانیتبار - نوشته بود که سطح معلومات و سطح پیشرفت علمی اینها چند برابر متوسط مردم امریکاست. این، چیز خیلی مهمی است. ما در داخل کشور همین را داریم مشاهده میکنیم. هیچ بُعدی هم ندارد که کسانی که بخصوص روی ایران تلاش خصمانه کردند و سعی کردند حرکت علمی را در این کشور دچار مشکل کنند، به این استعداد وافر و جوشان ایرانی واقف بودند؛ میدانستند که اگر عنصر ایرانی وارد میدان علم شود، علم از انحصار خارج خواهد شد. بیانات در دیدار جمعی از رؤسای دانشگاهها1383/10/17 دانشگاهها باید به علم اهمیت بدهند. اهمیت دادن، فقط یک امر قلبی نیست؛ عمل لازم دارد. این عمل، مقدمات و برنامهریزی و اهتمام شدید لازم دارد. مایه گذاشتن از وقت و امکانات دانشگاه برای هر کار غیرعلمی، بهطور طبیعی از این اهتمام علمی خواهد کاست. حالا یکوقت آن کار، لازم و در حد ضرورت است، مانعی ندارد؛ اما افراط در آن کارها، به گرایش علمی و حرکت علمی و سازندگی و به دنبالش بالندگیِ علمی که ما به آن نیاز داریم، لطمه خواهد زد. بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها1383/09/26 میخواهم دو سر فصل را هم مطرح کنم که در صحبتهای خود اگر به اینها توجه کنید و دربارهی اینها هم سخنی بگویید، خوب است: یکی عبارت است از راهحل عملگراتر شدن و کارآمدتر شدن پژوهش و تحقیق در کشور؛ چه از سوی استادان و برگزیدگان، و چه از سوی دانشجویانی که در دانشگاهها پایاننامههایی را مینویسند. در حین تحصیل یا در پایان تحصیل، از سوی دانشجو و استاد، ساعتهای بسیار ذیقیمتی صرف تهیهی یک پایاننامه یا یک پژوهش در دانشگاه میشود. آیا گزینش این عناوین، حساب شده و در جهت نیازهای کشور است؟ آیا محصول پژوهش و تحقیقی که استاد و دانشجو، مشترکاً و یا بهطور دستجمعی انجام دادهاند، به مرحلهی اجرا و عمل میرسد؟ آیا به این وسیله، دانشگاه ما، دانش ما و رتبهی تحقیقاتی ما رشد میکند یا نه؟ بعضی از دانشجویان پایاننامههای خود را جلد کرده و قشنگ برای بنده میفرستند. من در کتابخانهی خودم قفسهیی را برای همین پایاننامهها گذاشتهام. متأسفانه من مجال نمیکنم از اینها استفاده کنم - حالا در آن رشتههایی که برای من قابل استفاده است - ولی عناوینی که روی اینها میبینم، بعضی خیلی جالب و شیواست و آدم دوست میدارد این موضوع را تحت این عنوان دنبال کند. بعضی هم عناوینی است که خیلی حاشیهیی و دور از مسیر حرکت علمی و عملی و اجرایی کشور است. برای اینکه این پژوهش، این پایاننامه و این کار مهم - که ساعتهای گرانبهایی صرف آن شده - بهکار بیاید، چه راهحلی وجود دارد؟ این را در مطالبی که بیان میکنید، اگر مطرح کنید، مفید است. بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها1383/09/26 تحقیقات علمی در غرب، در ستیز با آنچه آن را دین میپنداشتند، آغاز شده. البته آنها حق داشتند؛ دینی که رنسانس علیه آن قیام کرد و خط فکری و علمی دنیا را در جهت مقابل و مخالف آن ترسیم کرد، دین نبود؛ توهمات و خرافاتی بود با عنوان دین. دینِ کلیساییِ قرون وسطایی، دین و معرفت دینی نبود. بدیهی بود که عقدهها و گرهها در ذهن دانشمندان و نخبگان و زبدگان فکری باقی بماند و برایش راه علاجهای ضددینی و غیردینی پیدا کنند. لذا هنوز چگونگی کنار آمدن علم و دین برای آنها مسأله است؛ لیکن مسألهی ما این نیست. در جهانبینی ما، علم از دل دین میجوشد و بهترین مشوق علم، دین است. دینی که ما میشناسیم، جهانبینی دینییی که ما از قرآن میگیریم، تصویری که ما از آفرینش و از انسان و از ماوراءالطبیعه و از توحید و از مشیت الهی و از تقدیر و قضا و قدر داریم، با علم سازگار است؛ لذا تولیدکننده و تشویقکنندهی علم است. نمونهاش را شما در تاریخ نگاه کنید؛ ببینید حرکت علمی در قرون اولیهی اسلام بر اثر تشویق اسلام آنچنان اوج گرفت که تا آنروز در دنیا بیسابقه بود - در همهی زمینهها - و علم و دین با هم آمیخته و ممزوج بود و دانش و تحقیق و فن در حد خود پیشرفت کرد. پایه و مبنای علوم انسانییی که امروز در غرب مطرح است، از اقتصاد و جامعهشناسی و مدیریت و انواع و اقسام رشتههای علوم انسانی، بر مبنای یک معرفت ضددینی و غیردینی و نامعتبر از نظر کسانی است که به معرفت والا و توحیدیِ اسلامی رسیده باشند. ما در این زمینهها باید کار کنیم. در زمینهی علوم تجربی باید کار و تلاش کنیم. قدرت پیشرفت علمی و باز کردن راههای نو و گشودن افقهای جدید را باید در خودمان بهوجود بیاوریم؛ همت ما باید این باشد؛ توقع، این است. بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها1383/09/26 در جهانبینی ما، علم از دل دین میجوشد و بهترین مشوق علم، دین است. دینی که ما میشناسیم، جهانبینی دینییی که ما از قرآن میگیریم، تصویری که ما از آفرینش و از انسان و از ماوراءالطبیعه و از توحید و از مشیت الهی و از تقدیر و قضا و قدر داریم، با علم سازگار است؛ لذا تولیدکننده و تشویقکنندهی علم است. نمونهاش را شما در تاریخ نگاه کنید؛ ببینید حرکت علمی در قرون اولیهی اسلام بر اثر تشویق اسلام آنچنان اوج گرفت که تا آنروز در دنیا بیسابقه بود - در همهی زمینهها - و علم و دین با هم آمیخته و ممزوج بود و دانش و تحقیق و فن در حد خود پیشرفت کرد. پایه و مبنای علوم انسانییی که امروز در غرب مطرح است، از اقتصاد و جامعهشناسی و مدیریت و انواع و اقسام رشتههای علوم انسانی، بر مبنای یک معرفت ضددینی و غیردینی و نامعتبر از نظر کسانی است که به معرفت والا و توحیدیِ اسلامی رسیده باشند. ما در این زمینهها باید کار کنیم. در زمینهی علوم تجربی باید کار و تلاش کنیم. قدرت پیشرفت علمی و باز کردن راههای نو و گشودن افقهای جدید را باید در خودمان بهوجود بیاوریم؛ همت ما باید این باشد؛ توقع، این است. خوشبختانه ما پیشرفت کردهایم؛ بوضوح میشود این را دید. اگر قرار بود در محیط غیردینی و ضددینی، علم پیشرفت کند، از لحاظ علمی لااقل پیشرفت میکردیم. ما از لحاظ علمی، عقبمانده و عقب نگهداشته شده بودیم. بیش از پنجاه سال، تحرک و جوشش علمی در این کشور کُند بود؛ در بعضی از بخشها تعطیل بود. موانعی که بهوجود آوردند، برای این ملت مثل سم کشندهیی بود. باور را از ملت ما گرفتند. ملت و نخبگان و مغزهای ما را به هر آنچه از بیرون این مرزهاست، آنچنان دلبسته کردند که اصلاً کسی این مجال و این جرأت و این شجاعت را پیدا نکند که فکر کند میتوان برخلاف آن حرفها یا غیر از آن حرفها و آن نظریهها، نظریهیی ارائه کرد. ما هنوز هم تا حدودی گرفتار آن حرفها هستیم. البته اسلام به ما خودباوری داد و انقلاب به ما جرأت بخشید. آنچه امروز مشاهده میکنیم، نتیجهی همین جرأت است؛ باید این جرأت را تقویت کرد و پیش رفت. بیانات در دیدار کارگزاران نظام1383/08/06 در طول بیست و دو سال، از وقتی که جمهوری اسلامی خودش را یافت و وارد میدانهای گوناگون سازندگی شد - از سالهای دوم، سوم انقلاب تا امروز - پیشرفت ما خوب بوده است. ما همان کشوری هستیم که سیم خاردار را هم باید وارد میکردیم؛ اما الان میتوانیم موشکمان را هم صادر کنیم. آن روز ما در زمینههای گوناگون علمی، همهجا توی کوچههای بنبست بودیم؛ اما امروز در اغلب زمینههای علمی، راه را باز، میدان را وسیع و روندگان را پُرنشاط مشاهده میکنیم. حرکت علمی در کشور راه افتاده است. پیشرفتهای زیادی هم وجود داشته که بعضی را در آمارها امروز آقای رئیس جمهور بیان کردند و بسیاری دیگر هم پیشرفتهای نظام اسلامی است. این تجربهی ملت ایران است؛ تجربهی پیشرفت، تجربهی موفقیت، توکلِ به خدا، تصمیم بر تحقق بخشیدن به ارزشهای الهی و اسلامی و کوتاه نیامدن در این میدان - که جای کوتاه آمدن نیست - و برنامهریزی برای پیاده کردن این ارزشها و این اهداف در بخشهای گوناگون نظام اسلامی؛ این جزو وظایف حتمی و قطعی ماست و امیدواریم انشاءاللَّه خدای متعال مقدر فرموده باشد که مسؤولان کشور و قوای سهگانه بتوانند در این زمینه گامهای موفقی بردارند و کار اساسییی بکنند. هم قوهی مجریه، هم قوهی مقننه، هم قوهی قضاییه توجه داشته باشند که امروز کشور تشنهی کار کردن آنهاست. باید کار و تلاش کرد و ظرفیت تواناییها و کارکرد کشور را بالا برد. بیانات در دیدار مردم استان همدان1383/04/15 دشمنان ما بیش از آنکه به منابع طبیعی ما چشم طمع داشته باشند، به منابع انسانی - که منابع قدرت ما هستند - چشم طمع دارند. آنها میدانند اگر این سرمایههای اجتماعی از دست یک ملت گرفته شود، اگر یک ملت غیرت ملی و ایمان و وحدت و همبستگی خود را از دست بدهد، اگر نشاط کار و ابتکار را از دست بدهد، اگر حرکت علمیِ رو به پیشرفت خود را از دست بدهد، کاملاً در دسترس دشمنان قرار خواهد گرفت؛ میتوانند راحت به او زور بگویند، میتوانند بر او سلطه پیدا کنند، میتوانند منابع طبیعی و مادی او را هم غارت کنند. آنچه سد مستحکمی در مقابل دشمنان قرار میدهد، همین سرمایههای معنوی است که باید مراقب باشیم دچار شبیخون نشود. بیانات در دیدار مردم استان همدان1383/04/15 من متأسفانه کسان بسیاری را دیدهام که در صحنهی سیاسی و عرصهی فرهنگی ادعا دارند که برای ملت کار میکنند؛ اما از این سرمایهها محافظت نمیکنند. شما دیدید که در بعضی از روزنامههای ما علیه مجاهدت، ایثار، فداکاری، شجاعت و ایمان قلمفرسایی کردند. اینها به نفع کیست؟ به نفع دشمن است؛ به نفع ملت ایران نیست. ملت را از ایمانش تهیدست بکنند؛ مثل این است که زره را در میدان جنگ از تن او بیرون آورده باشند. اگر مردم یک کشور را از غرور ملی و احساس مناعت و ایستادگی و استقامت تهیدست کنند، آنها را در مقابل دشمن خلع سلاح کردهاند؛ اینها سلاح معنوی دشمن است. نباید کسانی جهاد و شهادت را تحقیر و باورهای دینی مردم را انکار کنند و مورد تشکیک قرار دهند. نباید دستاوردهای انقلاب را کوچک بشمرند و تحقیر کنند. کسانی که قلم به دست دارند و وظیفهی فرهنگی دارند، باید روزبهروز علم و تحصیل را ترویج کنند. ما شعار نهضت نوآوری علمی و جنبش نرمافزاری را مطرح کردهایم؛ انتظار این بوده است که اهل علم، اهل دین، اهل قلم، اهل دانشگاه و اهل حوزه در این جهت حرکت کنند، و بسیاری حرکت کردهاند؛ اما میبینیم بعضی با این نیاز حقیقی - که حرکت علمی، نیاز حقیقیِ این کشور است - همراهی نکردند. اینها نشانههای خوبی از مجموعههایی که اینطورند، ارائه نمیدهد. بیانات در دیدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی1383/04/01 در مورد جهاد دانشگاهی من اعتقادم این است که این ترکیب - جهاد و دانشگاه، و تلفیق جهاد که یک امر ارزشی معنوی است با علم و دانش و با دانشگاه - دارای پیام است؛ نشان میدهد که میتوان علم جهادی و نیز جهاد علمی داشت؛ این همان کاری است که شماها مشغولید. علم شما علم جهادی است؛ با جهاد و با اجتهاد همراه است؛ دریوزهگری و منتظر نشستن برای هدیه شدن علم از اینسو و آنسو نیست؛ دنبال علم میروید تا آن را بهدست بیاورید؛ این علم جهادی و علم برخاستهی از مجاهدت و اجتهاد و تلاش است. از طرفی شما مشغول جهاد هستید. جهاد یعنی مبارزه برای یک هدف والا و مقدس. میدانهایی دارد؛ یکی از میدانهایش حضور در نبردهای مسلحانهی رایج جهانی است. میدان سیاست هم دارد؛ میدان علم هم دارد؛ میدان اخلاق هم دارد. ملاک در صدق جهاد این است که این حرکتی که انجام میگیرد، جهتدار و مواجه با موانعی باشد که همت بر زدودن این موانع گماشته میشود؛ این میشود مبارزه. جهاد یعنی یک چنین مبارزهیی، که وقتی دارای جهت و هدف الهی بود، آنوقت جنبهی تقدس هم پیدا میکند. شما مبارزهی علمی میکنید؛ زیرا این کار شما بهطور واضح دشمنان بسیار سرسختی دارد که نمیخواهند این حرکت علمی و تحقیقی انجام بگیرد. لذا به نظر من جهاد دانشگاهی فقط یک نهاد نیست، بلکه یک فرهنگ است؛ یک سمتگیری و حرکت است. هرچه بتوانیم ما این فرهنگ را در جامعه گسترش دهیم و آن را پایدار و استوار کنیم، کشور را به سمت سربلندی و عزت و استقلال حقیقی بیشتر پیش بردهایم. بیانات در دیدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی1383/04/01 از خداوند متعال میخواهیم که همهی شماها را موفق بدارد؛ مؤید بدارد؛ کسانی که در راه استقلال علمی کشور دارند تلاش میکنند، انشاءاللَّه پیش خدای متعال مأجور و موفق باشند و ملت ایران انشاءاللَّه در پیشبرد این حرکت علمی و تحقیقی - که جوانهایش امروز بحمداللَّه شروع کردند - روزبهروز موفقتر باشند. بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها1382/08/08 بر اثر شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مسألهی استعمار - که نقش استعمار در مطلبی که مورد نظر من است، بسیار زیاد است - بخشی از دنیا زودتر از یک بخش دیگر و به کمک وسیلهی شتابندهای به سمت قلههای علمی حرکت کرد. این بخش از این وسیلهی شتابنده استفاده کرد و به جلو رفت و این وسیله را روزبهروز شتابندهتر و تواناتر کرد و با بالا بردن کاربری آن، به دستاوردهای علم رسید؛ در حالیکه ما با همهی پیشرفت علمی، محاط به جهالتهای فراوانیم. ساکنان آن بخش از دنیا، پیشرفتهای علمی شگفتآوری کردند و بعد هم سیاست کلیشان این شد که علم را در اختیار خودشان بگیرند و اجازه ندهند که کشورهایی که عقب ماندهاند، به آنها برسند و یا از آنها جلو بزنند! حتما شما از محدودیتهایی که برای برخی از فنآوریهای پیشرفته وجود دارد که مطلقا نبایستی به هیچ نقطهای از نقاط دنیا درز پیدا کند، مطالب زیادی شنیدهاید. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان1381/09/07 حرکت علمی و شکوفایی استعدادها در دانشگاههای ما رو به پیشرفت است. شما ملاحظه کنید که داوطلبان شرکت در المپیادهای داخلی و خارجی در رشتههای مختلف علمی رو به افزایش هستند. به بنده گزارشی داده شد که اگر اشتباه نکنم، صدهزار نفر در سال گذشته داوطلب بودند تا در المپیاد ریاضی شرکت کنند؛ این رقم بالایی است. کسانی که آشنا و خبره هستند، گفتند که از این صدهزار نفر، اقلاً چهل هزارنفر در وضعیت درسی و تحصیلیِ ایدهآل قرار دارند. یا در علوم پایه، ما در المپیادهای جهانی همیشه جزو ده کشور اوّل دنیا محسوب میشویم. حتّی در رشتهی رایانه - که یک رشتهی صددرصد وارداتی است؛ یعنی ما هیچ سابقهای از این رشته نداشتهایم - نیز توانستهایم رتبههای بالا را در المپیادهای جهانی کسب کنیم. استعداد ایرانی در این محصولگیری نقش دارد که همین استعداد را هم انکار میکردند. بنده چند سال است که مرتّب فریاد میکشم: «استعداد ایرانی»؛ اکنون پس از این همه سال تازه تبدیل به فرهنگ شده است! حالا همه معتقدند که ایرانی مستعدّ است؛ والّا در سابق همین را هم انکار میکردند و میگفتند: «از ایرانی کاری برنمیآید؛ از ایرانی قطع امید باید کرد.» اینگونه به ذهنها القاء میکردند. استعداد دخیل است، اما کافی نیست؛ تلاش هم شده، هم از سوی کنندهی کار - دانشجو -، هم از سوی مدیریّت، استاد و .... این روند، روند خوبی است؛ چرا این را ندیده بگیریم و همهاش برای خودمان آیهی یأس بخوانیم؟ این، جنبهی علمی قضیه. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان1380/06/15 در نگاه واضحی که انسان به مسائل میکند، میتواند چند نقطه را بهروشنی پیدا کند. یک نقطه، نظریّهی حکومت اسلامی است. این، یکی از موارد آماج حملات دشمن است. یا به مبانی اسلام، یا به قانون اساسی و یا به برخی از بخشهای برجستهی نظام اسلامی که علامت و شاخصهی نظام است، تهاجم فکری و نظری میشود. این تهاجم از تهاجم عملی کماهمیتتر نیست. چون - همانطور که آقایان اشاره کردند - تکیهی نظام اسلامی به قدرت مردم است. قدرت مردم هم با ایمان آنهاست؛ اگر مؤمن باشند، دفاع خواهند کرد؛ اما اگر پایهی ایمان سست شد، این پشتیبانی و این دفاع به مرور از بین خواهد رفت. بنابراین چیزی که ایمان و اعتقاد راسخ مردم را هدف گرفته است، نباید دستکم گرفت. علاج این کار، پیکار نظری است. یک حرکت علمی در این زمینه لازم است. البته ما دولت را از این مسؤولیت برکنار نمیکنیم. خطاب و عتاب ما در طول این سالها تا امروز به وزارت ارشاد و دستگاههایی که تبلیغات رسمی را بر عهده دارند، به خاطر همین جهت بوده است. بالاخره دولت یکی از مهمترین مسؤولیتها را بر عهده دارد؛ کمااینکه صدا و سیما بخش مهمی از این مسؤولیت را بر عهده دارد؛ کمااینکه همهی دستگاههای هنری که به نظام اسلامی وابستهاند، مسؤولند؛ لیکن مسؤولیتهای دولتی را نباید نافی مسؤولیتهای علما و حوزههای علمیه گرفت. بالاخره تولید و تبیین و تدوین فکر، کار حوزههای علمیه است و حوزههای علمیه باید در این زمینه وارد میدان شوند. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر1379/12/22 زمانی دانشگاه «پلیتکنیک» از لحاظ صنعتی و علمی در ردهی اوّلِ بهترین دانشگاههای کشور بود؛ ولی چندی است که اوضاعِ وخیم دانشگاه - امکانات تحقیقی، سرویسدهی، اینترنت و ... - فضا را برای حرکت علمی دانشجویان سخت کرده است. من این نکته را در ابتدای صحبتم عرض کردم. مسؤولان دانشگاه همین چیزها را با من در میان گذاشتند و دغدغههای آنها نیز همینهاست و من امیدوارم که انشاءاللَّه این مشکلات را بتدریج حل کنند. البته من از دوستی که این نامه را نوشتهاند، گله میکنم. میدانید که پلیتکنیک یک کلمهی فرنگی است؛ واقعاً چه امتیازی دارد که آن را بر «دانشگاه صنعتی امیرکبیر» ترجیح بدهیم؟! خواهش میکنم بعد از این بگویند «دانشگاه امیرکبیر». بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان کشور1375/02/12 کارگران و معلّمان کشور! امروز هر حرکت علمی و فرهنگی و کاری که در خدمت نظام و کشور جمهوری اسلامی و برای نوسازی و پیشرفت و آبادانی این کشور انجام میگیرد، یک عبادت است. فرقی هم بین این کارخانه و آن کارخانه و این مدرسه و آن مدرسه نیست. اگر امروز در ایران اسلامی، یک معلّم یک کلمه درس بدهد و قصدش این باشد که برای خدمت به این کشور - که امروز سرزمین اسلام و عرصهی عظمت و درخشش احکام اسلامی است - شاگردی تربیت کند؛ این یک کلمه، یک حسنه است که اگر صد کلمه شد، صد حسنه میشود. اگر او را شب و روز فرا گرفت، شب و روز او سرشار از حسنه است. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی1374/09/13 اوج حوزهی نجف و کربلا و حضور تلامذهی مرحوم «وحید بهبهانی» و سپس «شیخ» و «صاحب جواهر» و تلامذهی این بزرگواران تا دورهی اخیر است. بعد مرکزیت عظمای حوزهی فقاهت به وسیلهی مرحوم «آیةالله حایری» و بعد مرحوم «آیةالله بروجردی»، باز به قم منتقل میشود و تا امروز ادامه دارد. این حوزه، محصول این سیر تاریخی و نتیجه و مستحصل و زبده گزین همهی این حرکت عظیم علمی است که با مهاجرت و تحقیق و علم، همراه بوده است و امروز در اختیار شماست. پیام به کنگرهی جهانی هزارهی شیخ مفید1372/01/28 آفرینش شیوهی جمع منطقی میان عقل و نقل در فقه و کلام این سومین بعد از جوانب شخصیت شیخ بزرگوار ما به مثابهی مؤسس و سرسلسلهی حرکت علمی شیعه است. در اینجا نیز شیخ عالیمقام راه تازهیی میان عقل گرایی مطلق معتزله و پیروان آنان از شیعه - مانند بنی نوبخت - و حدیث گرایی شیخ صدوق گشوده است. معتزله در روزگار رواج اعتزال یعنی در اواخر دورهی اول خلافت عباسی (منتهی به اواسط قرن سوم هجری) از جریان افکار فلسفی بیگانه (یونانی، پهلوی، هندی و غیره) به عالم اسلام و ترجمهی آثار آنان به شدت متأثر بودند و در آن هنگام، هم آن جریان بیگانه و هم این گرایش معتزله بشدت مورد تشویق خلفاء بخصوص مأمون قرار میگرفت. عکسالعمل این عقلگرایی افراطی، حرکت اصحاب حدیث در اهل سنت و محدثین شیعه مانند صدوق رحمةاللَّه در شیعه بود که میخواستند یکسره معارف کلامی و اعتقادی را از راه حدیث بفهمند. کار بزرگ مفید اثبات این مطلب است که عقل مستقلاً از فهم همهی مباحثی که در علم کلام مطرح میشود، ناتوان است، مثلاً در باب صفات باری مانند اراده و سمع و بصر و امثال آن، عقل به مدد وحی است که میتوان در وادی معرفت درست گام نهد و به تنهایی وارد شدنش در این وادی که مربوط به حضرت حق (جلّوعلا) است، ورود در تیه ضلالت است، و این در واقع مضمون همان روایاتی است که آدمی را از تکلم در باب خدای متعال نهی میکند. پس کار مفید، محروم کردن عقل از قلمرو متعلق به او - که در آن سمع و وحی را راه نیست - یعنی وادی اثبات صانع و استدلال بر وجود باری یا توحید یا نبوت عامه نیست، بل محدود کردن عقل به همان حدودی است که خالق عقل برای او معین کرده است تا به گمراهی نیفتد. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی زمینی سپاه1370/02/21 در داخل سپاه، بایستی یک شکل کاملاً دقیق و جدی به آموزش داد. این دورههای آموزشی، از دورههای افسری و درجهداری، تا دورههای تخصصی، تا دورهی فرماندهی و ستاد، را همهی کادرهای سپاه بایستی بتدریج ببینند؛ هر کس آن چیزی را که در حدش هست و شایستهی اوست. این دورهها، محصول تجربیات حرکت علمیِ نظامی در طول تاریخ است؛ چیزهایی است که وجودشان لازم است؛ مثل بقیهی مواد علم. ما چهطور فیزیک و علوم انسانی و شیمی و مکانیک و بقیهی علومی را که دنیا در آنها پیشرفت کرده و تجربیاتی دارد، با شوق و ولع و اقرار به فایده میآموزیم، این هم همانطور است و باید آنها را آموخت. شما که یک نیروی مکتبی و انقلابی و خوشروحیه و دارای ویژگیهای خاص خودتان هستید - که هیچ نیروی دیگری تاکنون از آنها برخوردار نبوده است - این را هم باید اضافه کنید، تا واقعاً گل سرسبد ارتشهای جهان باشید. بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان و طلّاب بهمناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه1368/09/29 این تصادفی نیست که ملت ایران، با آن سابقهی تاریخی علمی و با این استعداد درخشانی که دارد (همهی کسانی که روی مسائل ملتها کار کردهاند و ما اطلاع داریم، دربارهی ملت ایران گفتهاند که این ملت، دارای استعدادی بالاتر از متوسط استعدادهای بشری است) و با آن فرهنگ غنی عمیق اسلامی و با داشتن دانشمندان بسیار بزرگ در طول قرنهای متوالی و با وجود شوق و علاقهی طبیعی به آموختن و دانستن، در این دویست سال یا صد و پنجاه سالی که دنیا چهار نعل به سمت معلومات و دانش و قلههای علم حرکت کرده، ایران و ملت ایران، جزو گروهها و ملتهای عقبافتاده قرار گرفته است. بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان و دانشگاهیان1368/03/23 جوانها باید خوب درس بخوانند و اساتید هم باید آنها را تربیت کنند و آیندهی علمی و عملی کشور را تأمین و تضمین کنند. در کنار تحصیل، نقش تحقیقات، نقش فوقالعاده مهمی است که باید مسؤولان به آن بپردازند. بنابراین، عنصر اول، عنصر درس و علم است که نمیشود آن را دست کم گرفت و نقشش را کوچک انگاشت و به آن بیاعتنایی کرد. برادران و خواهران عزیز دانشجوی من، به این نکته توجه کنند. هیچ چیز نباید موجب شود که در حرکت علمی آنها، اندک توقف و تعللی به وجود آید. دشمن این را میخواهد. نباید بگذارید او به اهدافش برسد. علیرغم خواست دشمن، باید حرکت علمی در کشور شکوفا و امیدبخش و آیندهنگر باشد. پیام به ملّت ایران در آغاز مسئولیّت رهبرى1368/03/18 از اوایل پیروزی انقلاب، یکی از توطئههای دشمنان که سعی میشد به وسیلهی عناصر خائن، در داخل کشور به مرحلهی اجرا درآید، به رکود کشیدن کارهای کشور و تعطیل حرکت و تولید و آفرینش و نوآوری علمی و عملی بود. خوشبختانه با هشدارهای مکرر حضرت امام(قدسسرهالشریف) و هشیاری و آگاهی مردم، همواره این توطئهی خباثتآمیز که به زیان هدفهای انقلاب و بر ضد آسایش و رفاه عموم است، خنثی میگردیده است. |