newspart/index2
دادگاه ویژه روحانیت / قوه قضاییه
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
سختگیری بر کار روحانیون ؛ علت تشکیل دادگاه روحانیت توسط امام

وجود دادگاه ویژه‌ى روحانیت اصلاً امتیازى براى روحانیون نیست. شما باید بدانید که یکى از منتقدان سرسخت دادگاه ویژه‌ى روحانیت، عدّه‌اى از روحانیونند؛ بنابراین امتیازى نیست. این دادگاه، اوّل از طرف امام به عنوان سختگیرى بر کار روحانیون تأسیس شد. علّت تشکیل این دادگاه این بوده که همیشه تصوّر مى‌شده است روحانیون وقتى وارد یک دادگاه معمولى مى‌شوند، ممکن است به‌طور طبیعى امتیازى برایشان وجود داشته باشد. بالاخره روحانىِ محترمى است و اتّهامى هم دارد؛ ممکن است بین او و یک آدم معمولى تفاوت قائل شوند. وقتى دادگاه ویژه‌ى روحانیت باشد، دیگر این تفاوت وجود ندارد. دادگاه ویژه‌ى روحانیت هم دادگاهى مثل بقیه‌ى دادگاههاست و با یک شعبه‌ى دادگاه دادگسترى تهران تفاوتى ندارد. این‌که شما خیال کنید براى آنها امتیازى وجود دارد، به‌هیچ‌وجه این‌طور نیست. این یک نوع سختگیرى براى آنهاست. من به عنوان یک روحانى - که خودم هم نسبت به مسأله‌ى فساد در روحانیت بسیار حسّاسم - به شما عرض کنم، این دادگاه به نفع است؛ مُضر نیست. البته بعضى افراد جنجال سیاسى به راه مى‌اندازند و چون فلان روحانىِ متعلّق به فلان خطّ و ربط سیاسى به آن‌جا برده شده است، علیه دادگاه ویژه‌ى روحانیت جنجال درست مى‌کنند؛ والّا این دادگاه به‌هیچ‌وجه امتیازى براى روحانیون نیست و چیز خوب و مفیدى است. امام این دادگاه را تأسیس کردند و از جمله کسانى که به این کار نظر موافق داد، من بودم. ایشان با بعضى از اشخاص - از جمله با من - مشورت کردند. من گفتم این کار بسیار خوبى است. الان هم اعتقادم همین است که چیز خوبى است و امتیازى محسوب نمى‌شود.1379/12/22
لینک ثابت
دادگاه ویژه روحانیت؛ یکی از حسنات امام (ره)

[دادگاه روحانیت] یکى از حسنات امام است و خلاف قانون نیست؛ قانون اساسى آن را نفى نکرده است. من در این‌جا فلسفه‌ى دادگاه ویژه‌ى روحانیت را براى شما بگویم. ببینید؛ در نظامى که مسؤولان بلندپایه‌ى کشور مى‌توانند روحانى باشند - مثل رئیس جمهور - یا باید روحانى باشند - مثل رئیس قوّه‌ى قضایّیه (رئیس قوّه‌ى قضاییّه شرایطى دارد که در غیرروحانیون نیست؛ باید مجتهد باشد) - یا نمایندگان مجلس که مى‌توانند روحانى باشند، مى‌توانند غیرروحانى باشند؛ یعنى روحانیون براى این‌که در داخل تشکیلات نظام بیایند و نفوذ قانونى پیدا کنند، میدان دارند؛ از طرف دیگر، روحانیون نفوذ مردمى دارند، مسجد دارند، محراب دارند، دست و پا دارند؛ در چنین نظامى، دادگاههاى معمولى قادر نیستند روحانى را درست و بجا و کماهوحَقّه محاکمه کنند. مثلاً اگر یک روحانى سرشناس خطایى را مرتکب شود، کدام دادگاهى است که جرأت کند سراغ او برود؟ کدام مأمورى است که جرأت کند سراغ او برود؟ کدام بازجویى است که بتواند از او بازجویى کند؟ البته ممکن است کسانى شجاع باشند و بگویند نخیر، ما این کار را انجام مى‌دهیم؛ اما باید هزینه‌ى زیادى صرفش بشود؛ در حالى که یک طلبه‌ى جوان در یک دادگاه ویژه راحت مى‌تواند این آقا را پاى سؤال و جواب و استنطاق بنشاند. مثلاً یک طلبه‌ى نسبتاً جوان مثل آقاى رى‌شهرى، یک مرجع تقلید مثل آقاى شریعتمدارى را راحت محاکمه کرد. این جز از دادگاه ویژه‌ى روحانیت برنمى‌آمد؛ امام این را مى‌دانستند.
از طرف دیگر، وقتى این تمکّن در روحانیون هست، در میان آنها کسانى هم پیدا مى‌شوند که تخلّف کنند. امام رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه در یک سخنرانى راجع به روحانیون صحبت مى‌کردند و از آنها تعریف مى‌کردند؛ بعد گفتند: «اى بسا خرقه که مستوجب آتش باشد»! یعنى این طور نیست که هر کس لباس روحانیت بر تنش هست، آدم مقدّسى است؛ نخیر، کسانى هم از روحانیون ممکن است تخلّف کنند. وقتى دادگاه روحانیت هست، جلوِ این تخلّفات را مى‌گیرد؛ چون کاربرد و نفوذ و اقتدارش را نسبت به خودشان مى‌دانند. بنابراین، دادگاه روحانیت یک ضرورت بود و هست و جزو کارهاى خوب امام رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه محسوب مى‌شود. البته بنده هم در ایجاد این دادگاه بى‌نقش نبودم. خود امام به این کار معتقد بودند و در ذهنشان بود؛ من هم یک روز خدمتشان رفتم و مطلبى را گفتم، که همان‌جا فهمیدم در ایشان خیلى اثر کرده است.1377/12/04

لینک ثابت
تبیین اهمیت دادگاه ویژه روحانیت

چند سال پیش که مقدمات تشکیل این دادگاه [ویژه روحانیت] بود، خدمت امام(ره) رفتم و به ایشان عرض کردم که این انقلاب، به پشتوانه‌ی هزار سال نفوذ معنوی روحانیت شیعه به پیروزی رسید. یعنی این‌که شخصی مثل امام - یک مرجع تقلید - توانست این اقیانوس را این‌طور به تلاطم در بیاورد - که هیچ عاملی نمی‌توانست آن را به تلاطم در بیاورد - کار خود او نبود. مردم در اول کار، امام را از کجا می‌شناختند؟ اگر هزار سال اعتقاد شیعه به علما و روحانیون و مراجعش نبود - که مرجع و عالم دین، برایشان از قداستی برخوردار بود - چه موقع مردم پشت سر امام، به عنوان این‌که یک مرجع و یک عالم دین است، راه می‌افتادند؟ امام، این را تلقی به قبول کردند.
بعد به ایشان عرض کردم، الان با عمل بعضی از ماها، این ذخیره‌ی هزار ساله ضایع می‌شود و از بین می‌رود. ما پول و سرمایه‌یی را برداشتیم خرج کردیم و بساطی را درست کردیم؛ حالا خود این سرمایه، با کار بعضی از ماها دود می‌شود و به هوا می‌رود. گفتم به نظر من، راهش همین دادگاه روحانیون است.1369/08/13

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی