شهید مطهری / فرقان/روز معلم/12 اردیبهشت/حماسه حسینی/داستان راستان/خدمات متقابل اسلام و ایران/جاذبه و دافعه علی/حجاب/اخلاق جنسی در اسلام و غرب/امدادهای غیبی/حق و باطل/نهضتهای اسلامی 100 ساله اخیر/پیرامون انقلاب اسلامی/پیرامون جمهوری اسلامی / استاد مطهری/مرتضی مطهری/معلم شهید
جوان, شهید مطهری, کتاب و کتابخوانی, جوانان ایران اسلامی
جوانان عزیز ما باید با آثارشهیدمطهری آشنا شوند.1383/04/15
لینک ثابت
شهید مطهری, تفکر, اندیشه شهید مطهری
مبنا را تفکرات شهید مطهری بگذارید و کارهای بعدی را روی آن بنا کنید .1383/04/15
لینک ثابت
کاری که شهید مطهری کرد، امروز باید همهی فضلای جوان در صدد باشند خود را برای آن آماده کنند؛ و اگر آماده هستند، اقدام کنند. شهید مطهری به عرصهی ذهنیت جامعه نگاه کرد و عمدهترین سؤالات ذهنیت جامعهی جوان و تحصیلکرده و روشنفکر کشور را بیرون کشید و آنها را با تفکر اسلامی و فلسفهی اسلامی و منطق قرآنی منطبق کرد و پاسخ آنها را در سطوح مختلف در مقابل افراد گذاشت؛ از مسألهی عدل الهی و قضا و قدر و علل گرایش به مادیگری بگیرید - که مسائل، بیشتر ذهنی و عقلی است - تا مسائل مربوط به زنان، تا مسائل مربوط به خدمات متقابل ایران و اسلام، که این هم تلاشی بود برای روشن کردن ذهنها. آن روز عدهیی با گرایشِ ایرانمداری میخواستند با اسلام مبارزه کنند؛ ایشان گفت نه، اسلام به ایران خدمت کرده؛ ایران هم به اسلام خدمت کرده. «خدمات متقابل ایران و اسلام» همانقدر ارزش دارد که کتاب «عدل الهی» شهید مطهری. مرحوم شهید مطهری نمونهی یک شخصیت روحانیِ متناسب با زمان است که میتواند در چالش اول، کارِ درست بکند و اقدام بجا انجام دهد. البته شبیه ایشان باز هم داشتیم و بحمداللَّه امروز هم داریم. امروز در قم فضلای جوانی به این کارها مشغول هستند؛ خوب هم مشغول هستند؛ من با بعضی از آنها و آثارشان آشنایم؛ اما این در حوزههای ما باید به صورت یک جریان اصیل دربیاید. همه باید خود را با این حرکت و این جریان آشنا کنند.
من لازم میدانم و بارها هم این نکته را گفتهام که همهی طلاب و همهی اهل منبر، یک دور آثار آقای مطهری را بخوانند. مرحوم شهید مطهری (رضواناللَّهعلیه) گرایش سلوکی و معنوی هم داشت؛ یک مقدار متأثر از مصاحبت و شاگردی امام، یک مقدار متأثر از مصاحبت و شاگردی مرحوم علامهی طباطبایی، یک مقدار هم بعدها با بعضی از اهل دل و اهل حال مأنوس و آشنا شده بود. ایشان اهل گریه و تضرع و دعای نیمهشب بود؛ بنده از نزدیک اطلاع داشتم. در آثار ایشان این رشحهی معنوی، توحیدی و سلوک کاملاً مشهود است. یکی از کارهای لازم در حوزهها مطالعهی آثار ایشان است. جوانان عزیز ما باید با آثار شهید مطهری آشنا شوند. اگر بنده میخواستم برنامهی حوزهی علمیهی قم را بنویسم، بلاشک یکی از مواد برنامه را این میگذاشتم که کتابهای آقای مطهری خوانده شود، خلاصهنویسی شود و امتحان داده شود. البته در این آثار هم نباید متوقف شد. من به دستاندرکاران برگزاری همایش «حکمت مطهر» که در تهران با من ملاقات داشتند، همین نکته را یادآوری کردم؛ گفتم در آقای مطهری متوقف نشوید. این، نهایت کار نیست؛ مرحلهیی از کار است که گردونهها و گیتیهاست ملک آن جهانی را. گفت:
یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت
در بند آن نباش که مضمون نمانده است
اینقدر حرف هست برای گفتن. دریای آب شیرینِ بینهایت قرآن و حکمت قرآنی اینقدر مطلب دارد که هرچه شما بنوشید، هرچه ذخیره کنید و هرچه بردارید، کم نمیشود و تکراری هم نمیشود. مبنا را تفکرات شهید مطهری بگذارید و کارهای بعدی را روی آن بنا کنید؛ «العلی محظورة الّا علی / من بنا فوق بناء السلف».1383/04/15
لینک ثابت
آنها از زبان گویا میترسند. اگر این زبان گویا پشتوانهی فکر و اندیشهی عمیق و غزیر اسلامی هم داشته باشد، آنهابمراتب بیشتر میترسند؛ آن وقت مثل مطهری را شهید میکنند.1383/04/15
لینک ثابت
تلاش علامه طباطبائی و شهید مطهری در زدودن شبهات زمانشان
شما [طلاب]امروز با این چالش[تبیین و تعلیم دین در ابعاد مختلف از جمله رشد دادن فكر و عقل مردم و رفع شبهات] مواجهاید و مسألهی شما مهمتر و دشوارتر است از مسألهی علامهی حلی یا مسألهی علامهی مجلسی یا مسائل علمای بزرگی كه در طول تاریخ بودهاند؛ با آنها قابل مقایسه نیست. امروز نشر افكار باطل نه فقط به وسیلهی ابزارهای ارتباط جمعیِ فراوان- مثل رادیو، تلویزیون، اینترنت و انواع و اقسام روشهای الكترونیكی- انجام میگیرد، بلكه از شیوههای هنری هم استفاده میشود. امروز در دنیا پول خرج میكنند و فیلمهای گرانقیمت میسازند، برای اینكه غیر مستقیم فكری را وارد ذهنها كنند یا فكری را از ذهنها بیرون بیاورند. یكی از مهمترین نقاط آماج این كارها، افكار دینی و بخصوص افكار اسلامی است. البته بعد از برپا شدن جمهوری اسلامی، بخصوص افكار شیعه هم آماج همین چیزها قرار گرفته است. شما شاید شنیده باشید كه در سرزمین فلسطین به وسیلهی صهیونیستها یا در امریكا كنفرانسهای شیعهشناسی تشكیل میشود و كسانی روی آراء و لایههای فكری و شكل اجتماعی شیعیان تحقیق میكنند؛ این برای این است كه بتوانند با شیعه مبارزه كنند. باید شیعه را بشناسند تا بتوانند با او مبارزه كنند.
شبهات زیاد است. شما اگر در میان جوانان بروید، میبینید جوان خوبِ ما هم گاهی در ذهنش شبهه وجود دارد. ایرادی هم ندارد؛ شبهه به ذهن همه میآید؛ نباید به جوان ایراد گرفت كه تو چرا شبهه داری. وقتی ذهن فعال و كارگر شد، شبهه به ذهن میآید. بر عهدهی ما طلبههاست كه این شبههها را با پیشگیری یا با درمان برطرف كنیم. چالش عمدهی امروز شما این است؛ چهكار میخواهید بكنید؟ خطاب من، هم به بزرگان حوزههاست، هم به طلاب و فضلای جوان حوزهها: چه كار میخواهید بكنید؟ درس را باید خواند. یقیناً مطوّل و شرح لمعه و رسائل و مكاسب و كفایه و درسهای خارجِ معمول سنتیِ ما لازم است. من قبلًا گفتم بیمایه فطیر است. علوم عقلی كلام و فلسفه حتماً لازم است؛ اما آیا اینها كافی هم هست؟ من به شما عرض میكنم: نه، كافی نیست. ما در برنامههای كاریِ خود باید جریان خلّاق فكرییی را كه در حوزههای ما بحمد اللّه از دورهی قبل از ما شروع شده و تا حدودی اتساع هم پیدا كرده است، وسعت و عمق بیشتری بدهیم. كسی مثل مرحوم علامهی طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) در حوزهی علمیهی قم پیدا شد؛ ایشان، هم فقیه بود و هم اصولی؛ هم میتوانست درس خارج فقهِ مفصلی بدهد؛ هم میتوانست درس خارجِ اصول مفصلی ترتیب دهد و فضلا را جمع كند؛ اما او به كاری پرداخت كه آن روز آن را لازم میدانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد بر اینكه اینها لازم است. او گفت من میبینم كه دارند تفكرات و فلسفهی كاذب ماركسیستی را در ذهنها جا میدهند؛ نمیشود با توضیح المسائل اینها را پاسخ دهیم؛ توضیح المسائل جای خودش را دارد؛ جواب این شبههها را با چیز دیگری باید داد. ایشان «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را نوشت. یكی از تربیتشدههای او مرحوم شهید مطهری (رضوان اللّه علیه) است. كاری كه شهید مطهری كرد، امروز باید همهی فضلای جوان درصدد باشند خود را برای آن آماده كنند؛ و اگر آماده هستند، اقدام كنند. شهید مطهری به عرصهی ذهنیت جامعه نگاه كرد و عمدهترین سؤالات ذهنیت جامعهی جوان و تحصیلكرده و روشنفكر كشور را بیرون كشید و آنها را با تفكر اسلامی و فلسفهی اسلامی و منطق قرآنی منطبق كرد و پاسخ آنها را در سطوح مختلف در مقابل افراد گذاشت؛ از مسألهی عدل الهی و قضا و قدر و علل گرایش به مادیگری بگیرید- كه مسائل، بیشتر ذهنی و عقلی است- تا مسائل مربوط به زنان، تا مسائل مربوط به خدمات متقابل ایران و اسلام، كه این هم تلاشی بود برای روشن كردن ذهنها. آن روز عدهیی با گرایشِ ایرانمداری میخواستند با اسلام مبارزه كنند؛ ایشان گفت نه، اسلام به ایران خدمت كرده؛ ایران هم به اسلام خدمت كرده. «خدمات متقابل ایران و اسلام» همانقدر ارزش دارد كه كتاب «عدل الهی» شهید مطهری. مرحوم شهید مطهری نمونهی یك شخصیت روحانیِ متناسب با زمان است كه میتواند در چالش اول، كارِ درست بكند و اقدام بجا انجام دهد. البته شبیه ایشان بازهم داشتیم و بحمد اللّه امروز هم داریم. امروز در قم فضلای جوانی به این كارها مشغول هستند؛ خوب هم مشغول هستند؛ من با بعضی از آنها و آثارشان آشنایم؛ اما این در حوزههای ما باید به صورت یك جریان اصیل در بیاید. همه باید خود را با این حركت و این جریان آشنا كنند.1383/04/15
لینک ثابت
خاطره مقام معظم رهبری از تدوین کتاب جهان بینی اسلام در قبل از انقلاب
من لازم میدانم و بارها هم این نكته را گفتهام كه همهی طلاب و همهی اهل منبر، یك دور آثار آقای مطهری را بخوانند. مرحوم شهید مطهری (رضوان اللّه علیه) گرایش سلوكی و معنوی هم داشت؛ یك مقدار متأثر از مصاحبت و شاگردی امام، یك مقدار متأثر از مصاحبت و شاگردی مرحوم علامهی طباطبایی، یك مقدار هم بعدها با بعضی از اهل دل و اهل حال مأنوس و آشنا شده بود. ایشان اهل گریه و تضرع و دعای نیمهشب بود؛ بنده از نزدیك اطلاع داشتم. در آثار ایشان این رشحهی معنوی، توحیدی و سلوك كاملًا مشهود است. یكی از كارهای لازم در حوزهها مطالعهی آثار ایشان است. جوانان عزیز ما باید با آثار شهید مطهری آشنا شوند. اگر بنده میخواستم برنامهی حوزهی علمیهی قم را بنویسم، بلاشك یكی از مواد برنامه را این میگذاشتم كه كتابهای آقای مطهری خوانده شود، خلاصهنویسی شود و امتحان داده شود. البته در این آثار هم نباید متوقف شد. من به دستاندركاران برگزاری همایش «حكمت مطهر» كه در تهران با من ملاقات داشتند، همین نكته را یادآوری كردم؛ گفتم در آقای مطهری متوقف نشوید. این، نهایت كار نیست؛ مرحلهیی از كار است كه گردونهها و گیتیهاست ملك آن جهانی را. گفت:
یكعمر میتوان سخن از زلف یار گفت
در بند آن نباش كه مضمون نمانده است
اینقدر حرف هست برای گفتن. دریای آب شیرینِ بینهایت قرآن و حكمت قرآنی اینقدر مطلب دارد كه هرچه شما بنوشید، هرچه ذخیره كنید و هرچه بردارید، كم نمیشود و تكراری هم نمیشود. مبنا را تفكرات شهید مطهری بگذارید و كارهای بعدی را روی آن بنا كنید؛ «العلی محظورة الّا علی/ من بنا فوق بناء السلف».
سال 56 به اتفاق جمعی از دوستان بنا بود جهانبینی اسلام را بنویسیم. بعد با تبعید بنده و بعضی دیگر از دوستان به ایرانشهر، جمع تقریباً متلاشی شد؛ لیكن بنا گذاشتیم كار را انجام دهیم. از جملهی افراد این مجموعه، مرحوم شهید باهنر بود؛ به ایرانشهر آمد و گفت شما كه اینجا كاری ندارید، این تحقیق را انجام دهید. دیدیم حرف خوبی است. بعد ایشان نكتهیی گفت كه بسیار مهم بود. كتاب تعلیمات دینیِ سال سوم و چهارم دبیرستان را- كه بهوسیلهی خود ایشان و یك جمع دیگر و با برنامهریزیِ مرحوم شهید بهشتی تنظیم میشد- آورد و به من داد؛ گفت این را شما بخوانید، ببینید پایهی معرفت دینیِ جوان دانشآموز ما چقدر است؛ فراتر از این، چشماندازی را در مسائل دینی تعریف كنید. كتاب را خواندیم، دیدیم مطالب خیلی خوب و باارزشی است. بنابراین، بر اساس آنچه امثال شهید بهشتی و شهید مطهری و دیگر بزرگان فكر و اندیشهی اسلامی كار كردهاند، باید نوشت و گفت.1383/04/15
لینک ثابت
آنها از زبان گویا میترسند. اگر این زبان گویا پشتوانهی فكر و اندیشهی عمیق و غزیر اسلامی هم داشته باشد، آنهابمراتب بیشتر میترسند؛ آن وقت مثل مطهری را شهید میكنند.1383/04/15
لینک ثابت