بینظیر بودن و در اوج باقی ماندن حادثه عاشورا اما موضوع دوم، موضوع محرّم و تبلیغات است. اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقی مانده است. اگر فداکاریِ بزرگِ حسینبنعلی علیهالسّلام نمیبود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلّی متوجّه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمهی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلّی برچیده میشد. قطعاً اینگونه است. اگر کسی اهلِ مراجعه به تاریخ باشد و حقایق تاریخی را ملاحظه کند، این را تصدیق خواهد کرد. چیزی که وجدان جامعهی اسلامی را در آن زمان برآشفت و اسوه و الگویی برای بعدیها شد، همین حادثهی عجیبی بود که تا آن روز در اسلام سابقه نداشت. البته، بعد از آن، نظایر بسیاری پیدا کرد؛ اما هیچ کدام از آن نسخهها، مطابق اصل نبود. امّت اسلام، شهیدان زیادی داد. شهدای دستجمعی داد. اما هیچ کدام به پای حادثهی عاشورا نرسید. حادثهی عاشورا، در اوج قلّهی فداکاری و شهادت باقی ماند و همچنان تا قیامت باقی خواهد ماند. «لا یوم کیومک یا اباعبداللَّه.»(1) ما شیعیان، از این حادثه، خیلی بهره بردهایم. البته غیر شیعه هم، استفاده کردهاند.1372/03/26
امالی،شیخ صدوق،صص115
لهوف،سید بن طاووس،ص25
مناقب آل ابی طالب،ابن شهر آشوب،ج4 ص86
بحار الانوار،مجلسی،ج45ص218ح45
أن الحسين بن علی بن أبی طالب ع دخل يوما إلىالحسن ع فلما نظر إليه بكى فقال له ما يبكيك يا أبا عبد الله قال أبكی لما يصنع بك فقال له الحسن ع إن الذی يؤتى إلی سم يدس إلی فأقتل به و لكن لا يوم كيومك يا أبا عبد الله يزدلف إليك ثلاثون ألف رجل يدعون أنهم من أمة جدنا محمد ص و ينتحلون دين الإسلام فيجتمعون على قتلك و سفك دمك و انتهاك حرمتك و سبی ذراريك و نسائك و انتهاب ثقلك فعندها تحل ببنی أمية اللعنة و تمطر السماء رمادا و دما و يبكی عليك كل شيء حتى الوحوش فی الفلوات و الحيتان فی البحار.» ترجمه: امام صادق(ع) از پدران بزرگوار خود علیهم السلام روایت می كند كه كه امام حسین(ع) روزی بر امام حسن (ع) وارد شد پس چون به او نگاه كرد گریه كرد پس به او گفت ای ابا عبدالله برای چه چیز تو را می گریاند؟ گفت به خاطر آنچه با تو می كنند گریه می كنم پس امام حسن (ع) به او گفت همانا چیزی كه بر من می آید سمی است كه با دسیسه به من داده شود و به وسیله آن كشته شوم ولی هیچ روزی مانند روز تو نیست سی هزار مرد كه ادعا می كنند كه از امت جدمان محمد(ص) هستند و منتسب به دین اسلام هستند به تو نزدیك می شوند و برای كشتن تو و ریختن خونت و از بین بردن حرمتت و اسیر كردن فرزندان و زنانت و به غارت بردن بار [ولایت] تو جمع می شوند پس در آنجاست كه نفرین بر بنی امیه نازل می شود و آسمان خاكستر و خون می بارد و همه چیز تا حیوانات وحشی در بیابان ها و ماهی ها در دریاها برایت گریه می كنند.
حضرت امام حسین(علیه السلام) اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقی مانده است. اگر فداکاری بزرگ حسینبنعلی علیهالسلام نمیبود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلی متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمهی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلی برچیده میشد. قطعا اینگونه است. اگر کسی اهل مراجعه به تاریخ باشد و حقایق تاریخی را ملاحظه کند، این را تصدیق خواهد کرد. چیزی که وجدان جامعهی اسلامی را در آن زمان برآشفت و اسوه و الگویی برای بعدیها شد، همین حادثهی عجیبی بود که تا آن روز در اسلام سابقه نداشت. البته، بعد از آن، نظایر بسیاری پیدا کرد؛ اما هیچ کدام از آن نسخهها، مطابق اصل نبود. امت اسلام، شهیدان زیادی داد. شهدای دستجمعی داد. اما هیچ کدام به پای حادثهی عاشورا نرسید. حادثهی عاشورا، در اوج قلهی فداکاری و شهادت باقی ماند و همچنان تا قیامت باقی خواهد ماند. «لا یوم کیومک یا اباعبدالله.» ما شیعیان، از این حادثه، خیلی بهره بردهایم. البته غیر شیعه هم، استفاده کردهاند. امروز، در کشور مصر، مسجد «رأس الحسین» آنجا که خیال میکنند سر مقدس آن بزرگوار مدفون است محل تجمع عواطف مردم محب اهل بیت مصر است. ملت مصر، ملت خوبی است. کار به رژیم و دولت آن کشور نداریم. ملت محب اهل بیت است. همهجای دنیا، متأثر از این واقعهاند؛ اما شیعه از این واقعه یک استفادهی فوقالعاده کرده است. ما دین را بهوسیلهی این حادثه حفظ کردیم؛ احکام را برای مردم بیان کردیم؛ عواطف مردم را در خدمت دین و ایمان قرار دادیم.1372/03/26
مردم, رسانههای بیگانه, تبلیغات دشمن ملت عزیز ما، خوشبختانه بر اثر بیاعتنایی به رادیوها و بوقهای بیگانه، چندان سر و کاری با تبلیغات دشمن ندارد.1372/03/26
صهیونیسم بینالملل صهیونیستها هم در این منطقه، مثل سگِ زنجیریِ استکبار عمل میکنند. پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن، شأن صهیونیستهاست.1372/03/26
کارگزاران نظام, مسئولان نظام, نصیحت به مسئولان, وظیفه مسئولان, اشرافیگری مسئولان افراد مسؤول در این نظام، باید دندان لذایذ بیشماری را بکَنند. از خیلی لذّتها باید بگذرند.1372/03/26
کارگزاران نظام, مسئولان نظام اگر امروز مسؤولین جمهوری اسلامی، با آنچه که در زمان امیرالمؤمنین (ع) بود، تفاوت زیادی دارند، با مسؤولین امروز دنیا هم تفاوتشان بسیار زیاد و فاصلهشان ناپیمودنی است.1372/03/26
شهید, شهادت, بسیجی, بسیجیان اینهایی (بسجیها) که هستند، اگر شهید نشدند به خاطراین نبود که از شهادت گریختند. به سراغ شهادت رفتند؛ امّا شهادت به سراغشان نیامد.1372/03/26
ماه محرم, معارف اسلامی, وظایف روحانیت, معارف حسینی در ماه محرّم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامیِ اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید.1372/03/26
میرزا حسین نوری «لؤلؤ و مرجان؛ در شرایط پله اوّل و دوم منبر روضه خوانان مرحوم حاجی نوری رضواناللَّهعلیه، کتاب نوشت درباره شرایط روضه خوان. «لؤلؤ و مرجان؛ در شرایط پله اوّل و دوم منبر روضه خوانان» اسم کتاب ایشان است. روضهخوانی هم شرایط دارد. مداحی هم شرایط دارد. نوحه سینهزنی خواندن هم شرایط دارد. باید کسانی که اینها را تهیه میکنند، میسرایند و میخوانند، مواظب باشند که درست برطبق معارف اسلامی حرف بزنند، تا این سینهزنی، این روضهخوانی و این نوحهخوانی، قدمی در راه عروج مردم بهاوج قلّه افکار اسلامی باشد.1372/03/26
شهید مطهری روحانی باید با اندیشه ناب اسلامی از بهترینش، مستدلترینش و قویترینش مجهّز باشد. ما این طور اندیشهها و حرفها، بسیار داریم. یک نفر مثل شهید مطهّری رضواناللَّهتعالیعلیه، یک جامعه دانشگاهی را در مقابل خود، به قبول و اذعان و تسلیم وا میداشت. در همان دانشکدهای که آن بزرگوار تدریس میکرد،کسانی بودند که بهطور صریح، ضدّ دین تبلیغات میکردند و درس میگفتند. آن بزرگوار نرفت با آنها دعوا کند و دست به یقه شود. حرف زد، فکر داد، حقایق را گفت؛ از ذهنیّت صحیح استفاده نمود و فضا را قبضه کرد.1372/03/26
تلاش فکری تاثیرگذار شهید مطهری در قبل از انقلاب اسلامی آقایان محترم؛ روحانیون، علما و خطبای گرامی و زحمتکش و ارزشمند! امروز جوانان ما، با ذهن سیّال خودشان سؤالهایی دارند. این سؤالها را نباید حمل بر ایرادگیری کنید. تا یک جوان سؤالی کرد، بگوییم: «آقا، ساکت!» گویا دارد کفر میگوید! جوان است. ذهن جوان، سیّال است. افکار غلط و استدلالهای نادرست، امروز در همه جای دنیا با توجه به روابط صوتی و بصریای که وجود دارد، گسترده است. جوان ما، برایش سؤال بهوجود میآید. چه کسی باید این را برطرف کند؟ من و شما باید برطرف کنیم. اگر شما نروید و آن خلأ فکری را به شکل درست پُر نکنید، یا آن سؤال و اشکال را برطرف نکنید، کس دیگری میرود و به شکل غلط، جواب او را میگوید. روحانی باید با اندیشهی ناب اسلامی از بهترینش، مستدلترینش و قویترینش مجهّز باشد. ما این طور اندیشهها و حرفها، بسیار داریم. یک نفر مثل شهید مطهّری رضواناللَّهتعالیعلیه، یک جامعهی دانشگاهی را در مقابل خود، به قبول و اذعان و تسلیم وا میداشت. در همان دانشکدهای که آن بزرگوار تدریس میکرد،کسانی بودند که بهطور صریح، ضدّ دین تبلیغات میکردند و درس میگفتند. آن بزرگوار نرفت با آنها دعوا کند و دست به یقه شود. حرف زد، فکر داد، حقایق را گفت؛ از ذهنیّت صحیح استفاده نمود و فضا را قبضه کرد. پیش از انقلاب، روحانیونی که با دانشگاهها و محیطهای فکری جوان و احیاناً مرتبط با افکار بیگانه اتّصال داشتند، ابزاری که قدرت و زوری به آنها بدهد نداشتند. اما فضا در قبضهی آنها و به دست آنها بود. در یک مسجد، یک روحانی میایستاد برای مردم حرف میزد و میدیدید کلاسهای درس در دانشگاه، تعطیل یا خلوت میشد و میرفتند پای صحبت آن آقا؛ که چهار کلمه تفسیر از او بشنوند یا شرح نهجالبلاغهی او را یاد بگیرند. قبل از انقلاب، این گونه بود. ما باید این گونه خودمان را مجهّز کنیم. منبرها، این طور باید باشد. البته، این، مخصوص منبرها هم نیست. من نسبت به همهی مراسم عزاداری عرض میکنم. نوحهخوانی نیز همینطور است. روضهخوانی نیز همینطور است.1372/03/26
حضور مردم در صحنه تبلیغات دشمن و عمده این تبلیغات، دست صهیونیستهاست. خبرگزاریهای معروفی که در دنیا وجود دارند، اغلبشان متعلّق بهصهیونیستها هستند. بعضی از رادیوهای معروف دنیا هم، متعلّق به آنهایند. صهیونیستها هم در این منطقه، مثل سگِ زنجیریِ استکبار عملمیکنند. پارس کردن و پاچه گرفتن و به این و آن پریدن، شأن صهیونیستهاست. از آنها، غیر از این هم انتظاری نیست و البته، کسی هم اهمیتی به آنها نمیدهد. اما اگر کسی به وضع تبلیغات اینها در برهههای مختلف نگاه کند، چیزهای شگفتآوری را احساس میکند. اگر کسی به تبلیغات نگاه میکرد، میفهمید که برای آنها انتخابات ایران و بخصوص انتخابات ریاست جمهوری چقدر مهم است! چقدر برای آنها مهم است کاری کنند که مردم در انتخابات شرکت نکنند! این را از تبلیغات آنها میشد فهمید. ولی تودهنی خوردند. ملت ایران با حضور خودش به آنها تو دهنی زد. شما ملاحظه فرمایید: کشور ما، مثل فلان کشور اروپایی نیست که از این سرِ کشور تا آن را، در ظرف دوساعت بشود طی کرد. در آنجا، کشورها کوچک است و جادهها اتوبان. اما در کشور ما با اینکه بعد از انقلاب، این همه جادهکشی شده است، در عینحال هنوز روستاهایی وجوددارد که دسترسی به آنها آسان نیست. شصت هزار روستا درنقاط مختلف کشور گسترده است و تقریباً نیمیاز جمعیت را در خودشان جا دادهاند. صندوق رأی هم به بسیاری نمیرسد. به آنهایی هم که میرسد، نیمساعت یا یک ساعت بیشتر در یک ده نمیماند. همه اینها موجب میشود که آرا کم شود. اما در عین حال، از جمعیتی که شرایط رأی دادن را دارند، هفده میلیون - که درصد بالایی هم هست - رأی میدهند. این، اقبال مردم است. این، علاقه مردم به انقلاب است. این، حضور مردم در صحنه است. و این است که تودهنی به تبلیغات سوء استکبار به حساب میآید. بعد هم این انتخاب؛ یعنی انتخاب چنین چهره و شخصیتی! حال بعد از انتخابات، که توی دهان آنها خورده، باز تبلیغاتشان بهنحو دیگری شروع شده است: تحلیل کردهاند و نتیجه گرفتهاند که مردم ایران، با انقلاب و جمهوری اسلامی قهرند! میخواهند چیزی را بهزور ثابت کنند و معلوم است که جز به مغزهای علیل خودشان و پیروانشان، برکس دیگری چنین حرفی ثابت نمیشود. ملت ایران باید خدا را شاکر باشد که در این برهه، توانست دشمن را به خشم آورد. حضور شما مردمِ ایران در صحنه انتخابات، و شرکتتان در این انتخابات عظیم و تعیین کننده و مهم، استکبار جهانی و عمّال و بوقها و تبلیغاتچیهایشان را تا سر حد جنون عصبانی کرد. خدا از شما راضی باشد، ملت عزیز. کار بزرگی انجام دادید. من میخواهم این نکته را هم عرض کنم که دولتمردان جمهوری اسلامی باید قدر این فداکاری مردم و حضور آنها در صحنه را بدانند. مبادا مسؤولینِ بخشهای مختلف کشور، در تحلیل اشتباه کنند و خیال کنند که شرکتِ وسیعِ مردم در انتخابات، معنایش این است که آنها از یکایک کارهای مسؤولین خشنودند. این طور نیست. مردم، انقلاب را دوست دارند، امام را دوست دارند، دولت جمهوری اسلامی را دوست دارند، نظام را دوست دارند. اما معنایش این نیست که مردم، روی یکایک کارهای مسؤولین بخشهای مختلف، صحّه میگذارند.1372/03/26