keyword/content
1400/12/10
1400/12/10
1399/08/13
1399/05/07
1396/11/16
1396/03/20
1394/10/08
1394/03/02
1394/02/30
1394/02/26
1394/02/26
1394/02/26
1393/03/06
1389/04/19
1389/01/22
1371/09/25
1370/08/22
1370/08/08
1369/01/10
1369/01/10
1368/10/26
1368/10/19

بسیاری از همان رذایل اخلاقی که آن روز در مکّه رایج بود، در جزیرة‌العرب رایج بود و پیغمبر با اینها به مقابله پرداخت، بسیاری از آن رذایل اخلاقی، امروز در دنیای به‌اصطلاح متمدّن غربی به شکل سازمان‌یافته و بسیار شدیدتر و بسیار وسیع‌تر وجود دارد؛ عیناً همان رذایل اخلاقی در یک مقیاس بزرگ‌تری امروز وجود دارد، با شدّت هر چه بیشتر.
خب امروز زندگی در تمدّن غربی بر پایه‌ی طمع و حرص است، بر پایه‌ی آزمندی است. اصلاً اساس زندگی در تمدّن غربی، حرص و طمع است. امروز پایه‌ی همه‌ی ارزشهای غربی پول است، همه چیز با پول سنجیده میشود؛ اخلاقیّات، معنویّات، همه چیز با پول سنجیده میشود؛ معیارها این است. سیاست رایج، حکمرانی‌ها، همه در خدمت تبعیض است، در خدمت فربه شدن کمپانی‌ها و کارتل‌ها است؛ امروز این جوری است دیگر.
علم و فنّاوری در خدمت کشتار مردم است. یک وقتی از علم استفاده میکنند مثلاً فرض کنید که برای واکسن یا فلان دارو که عدّه‌ای را نجات میدهد، امّا [گاهی] از همین علم استفاده میکنند برای [ساخت] سلاحهای کشتار جمعی، سلاحهای شیمیایی، سلاحهای اتمی، که صدها برابرِ آن تعداد مردم را از بین میبرد، نابود میکند؛ و این اتّفاق در دنیا افتاده است و الان هم دارد می‌افتد. غارت کشورهای ضعیف؛ ابتذال اخلاقی. ابتذال اخلاقی و هرج و مرج اخلاقی بشدّت [وجود دارد]. مسئله‌ی هم‌جنس‌گرایی و امثال اینها -که دیگر واقعاً شرم‌آور است، که آدم از تکرار کردنش و گفتنش هم شرم میکند- هرج و مرج عجیب جنسی؛ اینها امروز در دنیا وجود دارد. اینها همان چیزهایی است که آن روز بود، امروز هم همانها هست؛ منتها آن روز محدود بود، امروز گسترده است، سازماندهی‌‌‌شده است. پشت خیلی از این فسادها و مفاسد، منطقهای مصنوعی درست شده، یعنی پشتوانه‌های منطقی و فکری برایش درست کرده‌اند، مبنای فکری برایش درست میکنند و به بشریّت ارائه میکنند.

خب بنابراین این جاهلیّت، امروز هست. پس اگر کسی تمدّن غربی امروز را، «جاهلیّت مدرن» بخواند -که خوانده‌اند؛ خیلی‌ها گفته‌اند جاهلیّت مدرن- حق دارد؛ واقعاً جاهلیّت همان جاهلیّت است منتها امروز در دنیا خودش را به شکل تجدیدیافته و مدرن‌شده نشان میدهد.

جاهلیّت مدرن در همه جای دنیا یکسان نیست. به نظر من نمونه‌ی واضح و کامل جاهلیّت مدرن، آمریکا است؛ از همه جای دنیا این جاهلیّت در آنجا شدیدتر و سهمناک‌تر است؛ به معنای واقعی کلمه این جوری است. آمریکا یک رژیمی است که اخلاقیّات ناپسند در آن ترویج میشود؛ تبعیض در آن روزبه‌روز بیشتر میشود؛ ثروت ملّی روزبه‌روز بیشتر به سمت ثروتمندان و برخورداران کشیده میشود. کشوری به ثروتمندی آمریکا وضعی دارد که وقتی یک مقدار سرما زیاد میشود، عدّه‌ای در خیابانها میمیرند؛ وقتی گرما زیاد میشود، عدّه‌ای در خیابانها میمیرند؛ چرا؟ اینها به چه معنا است؟ امروز مظهر جاهلیّت مدرن، مظهر تبعیض، مظهر ظلم، مظهر بحران‌سازی در دنیا آمریکا است. اساساً رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا، یک رژیم بحران‌ساز و بحران‌زیست است؛ از بحران تغذیه میکند، ارتزاق میکند؛ از بحرانهای گوناگون در اطراف عالم ارتزاق میکند. [در آنجا] یک حرکتی این‌چنینی هست.

این دولت فرانسه چه‌ جور دولتی است؟ این سیاست چه سیاستی است؟ این سیاست همان سیاستی است که خشن‌ترین و وحشی‌ترین تروریست‌های دنیا را در خودش جا داده و پناهگاه آنها شده؛ یعنی تروریست‌هایی که در کشور ما رئیس‌جمهور را به شهادت رساندند، نخست‌وزیر را به شهادت رساندند، رئیس قوّه‌ی قضائیّه را به شهادت رساندند، آحاد متعدّدی از نمایندگان و اجزای دولت و قوّه‌ی قضائیّه را به شهادت رساندند و طبق آماری که در اختیار است، هفده هزار [نفر] از مردم عادّی را، مردم کوچه و بازار را، به شهادت رساندند؛ اینها تروریست‌های معمولی‌ای نیستند؛ پناهگاه اینها فرانسه و پاریس است، آن وقت اینها ادّعای حقوق بشر میکنند، ادّعای آزادی میکنند. همین دولت به گرگ خونخواری مثل صدّام در دوره‌ی جنگ تحمیلی بیشترین کمک را کرد -حالا نمیتوانیم بگوییم از کمکهای دولتهای دیگر بیشتر بود، امّا یکی از بزرگ‌ترین کمک‌کاران صدّام در این جنگ او بود- هواپیماهای پیشرفته و ابزارهای پیشرفته‌ی جنگی را در اختیار آن گرگ خونخوار گذاشت و خجالت هم نکشیدند و دادند و گفتند و اعتراف هم کردند. حالا این مال رفتار آنها با تروریست‌ها و مانند اینها است؛ رفتارشان با ملّت خودشان را هم در این تظاهرات شنبه‌های این یک سال اخیر مشاهده کردید که چه کار کردند با مردم خودشان! آن وقت اینها ادّعا میکنند که اهل آزادی و حقوق بشر و مانند اینها هستند.
منتها یک نکته فهمیده میشود و آن، این است که این کارها نشانه‌ی ذات ظلمانی تمدّن غرب است؛ این نشان‌دهنده‌ی آن است که این تمدّن و این فرهنگ در ذاتِ خود، این جاهلیّت مدرن در حقیقتِ خود، این قدر ظلمانی است و این قدر وحشی است. البتّه پنهان میکنند این وحشیگری را؛ چون از علم و دانش و فنّاوری برخوردار هستند، ظاهر علم و فنّاوری را [به آن] میپوشانند و آن وحشیگری را در ذیل آن پنهان میکنند؛ با تعبیرات آدم‌وار، با چهره‌ی بظاهر انسان‌وار، با کراوات و ادکلن و مانند اینها ظاهر میشوند، آن وحشیگری حقیقی‌ای را که در اینها وجود دارد به این وسیله‌ها پنهان میکنند. بنابر‌این به اسلام و پیغمبر صدمه‌ای [وارد] نمی‌آید، امّا وسیله‌ای است برای اینکه من و شما بیشتر بشناسیم این تمدّن را. این تمدّن واقعاً تمدّن وحشی‌ای است. این تمدّن تمدّنی است که ملّتهای خودش را هم بیچاره کرده. الان هم بعد از چند قرن که از شروع این تمدّن و از رنسانس میگذرد، وضع نابرابری را، وضع فقر را، وضع بی‌عدالتی را، وضع افسارگسیختگیِ خجلت‌آورِ اخلاقی را در کشورهای اروپایی و در آمریکا و کسانی که دنباله‌روِ اینها هستند، شما دارید مشاهده میکنید؛ طبیعت این تمدّن و این فرهنگ این است.

امروز حتّی برخی متفکّران غربی که پیش از این، لیبرالیسم را مغرورانه، پایان تاریخ معرفی میکردند، بناچار آن ادّعا را پس گرفته و به سرگردانی نظری و عملی خود اعتراف میکنند. نگاهی به خیابانهای آمریکا، به رفتار دولتمردان آمریکا با مردم خود، به درّه‌ی عمیق فاصله‌ی طبقاتی در آن کشور، به حقارت و بلاهتِ کسانی که برای مدیریّت آن کشور انتخاب شده‌اند، به تبعیض‌نژادی هولناک در آن، به قساوت مأمور موظّف آن که یک غیرمجرم را در خیابان با خونسردی و در برابر چشم رهگذران با شکنجه به قتل میرساند، عمق بحران اخلاقی و اجتماعی تمدّن غربی و اعوجاج و بطلان فلسفه‌ی سیاسی و اقتصادی آن را آشکار میکند. رفتار آمریکا با ملّتهای ضعیف، نسخه‌ی بزرگ‌شده‌ی رفتار آن پلیس است که زانوی خود را بر گردن یک سیاه‌پوست بی‌دفاع گذاشت و آن قدر فشرد تا جان داد. دولتهای دیگر غربی هم هر یک به اندازه‌ی وُسع و امکان خود نمونه‌های دیگر از این وضعیّت فاجعه‌بارند.
حجّ ابراهیمی، پدیده‌ی شکوهمند اسلام در برابر این جاهلیّت مدرن است؛ دعوت به اسلام و نمایش نمادین زیست جامعه‌ی اسلامی است.

یاد شهدا را باید گرامی داشت. این کشور و این نظام همچنان نیازمند ذکر و یاد شهدای عزیز ما است؛ همه به این نیازمندیم. با نام شهدا و یاد شهدا است که افتخاراتِ تولیدشده‌ی به‌وسیله‌ی جمهوری اسلامی، خودش را نشان میدهد. جمهوری اسلامی یک نظامی است که در طول این سالهای متمادی در مقابل نظام جاهلیّت مدرن ایستادگی و مقاومت کرده است، لذا جاهلیّت مدرن با همه‌ی ابزارهای خودش به دشمنی با او برخاسته؛ با ابزار سلاح نظامی، با سلاح فرهنگی، با ابزارهای نوپدید و جدید، با ابزار تحریم اقتصادی. همین جاهلیّت جدید -این باطل مستقرّ و سراسری‌ای که در دنیا متأسّفانه وجود دارد- همه نوع ابزاری را علیه جمهوری اسلامی به کار برده است. همه علیه جمهوری اسلامی قیام کردند و نتوانستند جمهوری اسلامی را شکست بدهند؛ نتوانستند [آن را] وادار به عقب‌نشینی کنند؛ نتوانستند جمهوری اسلامی را از حرفهای خودش برگردانند که بگوید «من از این حرفم برگشتم، از این خواسته برگشتم»؛ نتوانستند. چرا نتوانستند؟ چون جمهوری اسلامی خیلی قوی است. علّت قوّت چیست؟ قوّت ایمانها و ایستادگی‌ها. اینجا که میرسیم، شما می‌بینید آخرِ این زنجیره‌ی بسیار مهم، منتهی میشود به شهدا، به جانبازان، به فداکاران، به ایثارگران؛ به اینها منتهی میشود.

یکی از دوستان تذکّر دادند به من که از جمله‌ی چیزهایی که ما نداریم -به قول ایشان- ژانر هجو است؛ حالا این کلمات فرنگی هم این‌قدر رایج شده که بدون آن کأنّه آدم نمیفهمد؛ رشته‌ی هجو. پیغمبر به حسّان‌بن‌ثابت گفت که هجوشان کن اینها را؛ او ‌هم بنا کرد هجو کردن. [شما هم] هجو کنید؛ خب رقص شمشیر میکند! این جاهلیّت مدرن با جاهلیّت قبیله‌ای کنار هم قرار گرفته‌اند! از این بهتر، منظره از این زیباتر! این را در شعر هجو کنید. هزار شعر درباره‌ی این میشود گفت مثلاً فرض کنید. حالا هجو یک مسئله‌ است، طنز هم یک مسئله‌ی دیگر است که خب البتّه طنز خوشبختانه هست و امشب هم که هم آقا خواندند، هم آقای ناصر فیض بودند که نخواندند و دیگران، الحمدلله از لحاظ طنز بد نیست؛ یواش یواش پیشرفتهایی کرده‌ایم؛ منتها هجو جایش خالی است؛ باید هجو بشوند اینها که یک کارهایی گاهی میکنند. اینکه بیایند مثلاً فرض کنید کشوری مثل عربستان سعودی را بکنند [فلان‌کاره‌ی] کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل! دیگر از این جالب‌تر چیزی نیست! واقعاً جای هجو دارد، حیف است که هجو نشود؛ واقعاً [اگر] یک چنین چیزی هجو نشود حیف است، از دست میرود. این هم این است.

من و شما امروز این مراسم را گرامی میداریم. خب، گرامی داشتن با زبان و با نشستن دُور هم کار پسندیده‌ای است امّا این، آن چیزی نیست که از من و شما مدّعیان پیروی از اسلام و پیغمبر متوقَّع است؛ این کافی نیست. ما هم باید در صدد آن باشیم که در دنیای مرده‌ی امروز و در دنیای آفت‌زده‌ی امروز روحی بدمیم. امروز هم دنیا دچار ظلم است، دچار قساوت است، دچار تبعیض است. امروز هم مرگ فضیلت، عزای بزرگ آدمیان است. فضیلت‌ها به‌وسیله‌ی ابزارهای قدرتهای مادّی سرکوب میشوند؛ عدالت سرکوب میشود؛ انسانیّت و اخلاق سرکوب میشود؛ خون انسانها به دست قدرتمندانِ بی‌محابا بر زمین جاری میشود؛ ملّتهایی به‌خاطر غارت‌زده بودن به‌وسیله‌ی قدرتها، از گرسنگی جان میدهند. این وضع امروز دنیا است. این هم مثل همان جاهلیّت دوران قبل از ظهور اسلام است؛ این هم جاهلیّت است.

رفتار ما، اخلاق ما، تخلّق شخصی ما برطبق قرآن باشد؛ این لازم است. تلاوت مقدّمه‌ی این است؛ فقط هم این نیست؛ علاوه بر شکل‌گیری شخصی برطبق قرآن، جامعه‌ی ما و محیط زندگی ما هم باید قرآنی بشود.
نگذاریم جاهلیّت، خود را بر جوامع ما و بر زندگی ما تحمیل کند؛ که کرده است. امروز دنیای اسلام در چنبره‌ی فشار نظامهای جاهلی رنج میبرد و درد میکشد. امروز دنیای اسلام دچار ضعف است، دچار فقر است، دچار اختلاف است، دچار جنگهای داخلی است، دچار مصرف‌کردن منابع و نیروهای عظیم درونی خود علیه خود است. این را بر دنیای اسلام تحمیل کرده‌اند؛ قرآن میخواهد ما را از فشار این تحمیل‌ها خارج کند؛ باید به اینجا برسیم. قرآن را فرا بگیریم، با قرآن اُنس بگیریم، در مقابل قرآن تسلیم باشیم، برای حرکت به سمت اهداف قرآنی عزم و اراده به‌خرج بدهیم؛ آن‌وقت میتوانیم. اگر یک قدم جلو برویم، خدای متعال به ما نیروی مضاعف میبخشد. این آن چیزی است که امروز ملّتهای مسلمان باید این را بفهمند؛ باید این را درک کنند؛ یک قدم برداریم، تجربه کنیم.

در مقابل این پرچم، در مقابل این گفتمان، گفتمان جاهلیّتِ امروز دنیا است. گفتمان اسلامی، طرف‌دار عدالت است، طرف‌دار آزادی بشر است، طرف‌دار از بین رفتن زمینه‌های استکبار و استعمار است، طرف‌دار نابودی نظام سلطه در همه‌ی جهان است؛ یعنی در دنیا دو جناح سلطه‌گر و سلطه‌پذیر وجود نداشته باشد؛ این گفتمان نظام اسلامی است؛ این همان پرچمی است که دست شما است. نقطه‌ی مقابل آن، یک گفتمان ظالمانه، زورگویانه، متکبّرانه و خودخواهانه است از سوی قدرتهای انحصارطلب عالم، قدرتهای سلطه‌گر عالم که متّکی به بنگاه‌های اقتصادی بزرگ جهانند؛ همیشه‌ی دنیا بوده‌اند، امروز هم هستند؛ در گذشته با صراحت و وقاحت آشکار زبانی، حقیقت خودشان را نشان میدادند؛ امروز در پوششهای گوناگون الفاظ زیبا، مثل حقوق بشر، مثل عدم خشونت و امثال اینها، منافقانه و ریاکارانه کار خودشان را پیش میبرند؛ امّا چشمان تیزبین ملّتها میتواند تشخیص بدهد؛ میتواند این دو گفتمان را در مقابل هم ببیند. این دو گفتمان با هم آشتی نمیکنند، این دو گفتمان به هم نزدیک نمیشوند؛ نمیتوانند آشتی کنند. یک گفتمان گفتمان ظلم و ستیزه‌گری با مظلومان و ملّتها است؛ یک گفتمان گفتمان حمایت از مظلومان و مقابله‌ی با ظالمان است؛ اینها چطور میتوانند دست به هم بدهند؟ چطور میتوانند به هم نزدیک بشوند؟ و امروز دنیا این را میداند، دنیا این را میفهمد.

بعثت برای مقابله‌ی با «جاهلیّت» آمد. جاهلیّت در ادبیات اسلامی، دوران قبل از طلوع نبوّت پیامبر مکرّم است. نباید تصوّر کرد که این جاهلیّت، مخصوص جزیرةالعرب و عربهای مکّه و حجاز و بقیّه‌ی نقاط بود؛ نه، آن جاهلیّتْ عمومیّت داشت؛ ایرانِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود، امپراتوری رومِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود؛ اسلام و بعثت پیامبر برای مقابله‌ی با همه‌ی این جاهلیّت پدید آمد. جاهلیّت فقط به معنای فقدان علم نیست؛ در تعبیرات اسلامی و در ادبیات اسلامی، جاهلیّت معنای بسیار وسیع‌تری دارد؛ بخشی از جاهلیّت، فقدان علم و نداشتن علم است امّا جاهلیّت به معنای وسیع عبارت است از غلبه و حاکمیّت نیروی شهوت و غضب انسانی بر محیط زندگی؛ این میشود جاهلیّت. جاهلیّت یعنی جوامع انسانی، تحت تأثیر تمایلات شهوی و غضبیِ عمدتاً فرمانروایان خود به شکلی دربیاید که فضائل در آن گم بشود و رذائل حاکم بشود؛ این میشود جاهلیّت.
یک عرصه‌ی وسیعی از گمراهی در زندگی مردم جاهلی وجود داشت: از یک طرف مهارگسیختگیِ شهوات نفسانی، شهوات جنسی و امثال آن - حالا شما همین محیط جزیرةالعرب را نگاه کنید؛ بقیّه‌ی محیطها هم همین‌جور بود؛ به شکل مهارگسیخته‌ای غرق در شهوات بودند و هرکسی میتوانست، شهوت‌رانی میکرد - و از آن طرف، همین انسانهای تابع شهوت خود، در مقام قساوت و ویرانگری و خون‌ریزی، باز تا نهایت حدّومرزی که قابل تصوّر است میرفتند، یعنی کودکان خودشان را میکشتند؛ قَد خَسِرَ الَّذینَ قَتَلوا اَولادَهُم(۲) - کسانی که اولاد خود را به قتل میرساندند - سَفَهًا بِغَیرِ عِلم؛(۳) این از روی سفاهت است؛ این سفاهت همان جاهلیّت است. قساوت تا اینجا میرسد که کودک مردم که هیچ، زن و بچّه‌ی بی‌گناه دیگران که هیچ، بر فرزند خود هم ترحّم نمیکند! این میشود جاهلیّت. از آن طرف شهوت، از این طرف غضب؛ آن‌وقت محیط زندگی، اسیر این دو احساس سرکشِ بی‌مهار قرار میگیرد. اسلام آمد این وضعیّت را دگرگون کند. البتّه عیناً همین در دربارهای ایرانِ ساسانی هم بود، در دربارهای امپراتوریِ روم هم بود، در بقیّه‌ی جاهایی هم که امپراتوری‌ها و دربارها و حکمرانی‌های ظالمانه و طاغوتی بود وجود داشت. اسلام در مقابل همه‌ی این واقعیّت زشت قد برافراشت؛ لِلعلَمینَ نَذیرًا؛(۴) همه‌ی جهان را مخاطب هشدار خود قرار داد؛ این پیام اسلام است.
جاهلیّت، امروز هم در دنیا وجود دارد؛ ما باید چشممان را باز کنیم و جاهلیّت را بشناسیم؛ امروز هم عیناً همین معنا وجود دارد؛ شهوت‌رانیِ بی‌حساب، بی‌مهار، بی‌منطق. امروز منطق شهوت‌رانی در دنیای غرب «تمایل» است؛ میگوییم چرا همجنس‌بازی را، همجنس‌گرایی را ترویج میکنید؟ میگویند خب، این یک تمایل بشری است؛ این منطقشان است! همینها که در عرصه‌ی شهوت‌رانی و عدم رعایت هیچ خطّ قرمزی در باب شهوات جنسی و شهوات گوناگون بشری ایستادگی و توقّف نمیکنند و پیش میروند، نوبت به قساوت که میرسد، همان وضعیّت را انسان اینجا هم مشاهده میکند: انسانها را میکُشند، بی‌گناه‌ها را میکُشند، بدون هیچ جرمی ملّتها را مورد سرکوب قرار میدهند؛ این جاهلیّتی است که امروز وجود دارد؛ جاهلیّت مدرن. فرق این جاهلیّت با جاهلیّت صدر اوّل - جاهلیّت اولی‌ به تعبیر قرآن - این است که امروز جاهلیّت، مسلّح و مجهّز است به سلاح علم، به سلاح دانش؛ یعنی علم که مایه‌ی رستگاری انسان باید باشد، وسیله‌ای شده است برای تیره‌روزی انسان، برای بدبختی جوامع بشری. آن کسانی که امروز به دنیا دارند زور میگویند، با تکیه‌ی به فراورده‌های دانش خود است که دارند زور میگویند؛ این سلاحی که دارند ساخته‌شده و فراورده‌ی دانش است، ابزارهای اطّلاعاتی که دارند، ابزارهای امنیّتی که دارند، ابزارهای عظیم تبلیغاتی که دارند، اینها فراورده‌های علم است؛ همه‌ی آنها در خدمت همان شهوت و غضب است. این وضع امروز دنیا است. جامعه‌ی اسلامی با یک چنین واقعیّتی مواجه است و این را دنیای اسلام باید احساس کند، باید درک کند.
امروز جاهلیّت بازتولید شده است؛ با توان بسیار بالا، با خطر صدها بلکه هزارها برابرِ جاهلیّت روزهای اوّل و دوران اوّل اسلام. البتّه اسلام هم بحمدالله امروز مجهّز شده است. نیروی عظیم اسلامی با استفاده‌ی از ابزارهای گوناگون، امروز در دنیا گسترده است. و امید موفّقیّت، امید غلبه‌ی بر ترفند دشمنان امید کمی نیست؛ امید بالایی است؛ چیزی که لازم است در درجه‌ی اوّل «بصیرت» است و در درجه‌ی دوّم «عزم و همّت»؛ این چیزی است که ما ملّتهای مسلمان به آن احتیاج داریم.

امروز آمریکایی‌ها ادّعا میکنند میخواهند با تروریسم مبارزه کنند، درحالی‌که خطرناک‌ترین گروه‌های جرّار تروریستی را خود اینها به‌وجود آوردند؛ داعش را چه کسی به‌وجود آورد؟ خودشان اعتراف میکنند که در ایجاد داعش نقش و سهم اصلی را داشته‌اند. گروه‌های خُرد و ریزودرشت دیگر - از قبیل داعش - را چه کسی به جان عراق و سوریه و بقیّه‌ی نقاط انداخت؟ این گلوله‌ها و این ابزارها و این دلارهایی که در جیب این انسانهای جنایتکار و آدم‌کش میرود، از کجا می‌آید؟ این پولها از کجا می‌آید؟ این کسانی که به دستور سیاستهای آمریکا گروه‌های تروریستیِ جرّار خطرناکِ منطقه را پشتیبانی میکنند، چه کسانی هستند؟ آیا تردیدی وجود دارد در اینکه دست استکبار در ایجاد تروریسم و در ترویج تروریست‌ها و در کمک به آنها و پشتیبانی آنها در منطقه‌ی ما بیشترین نقش را داشته است؟ در همه‌ی نقاط این منطقه که انسان نگاه میکند، این سَرانگشت خبیث دشمنان را در تولید حادثه‌ی تروریسم مشاهده میکند. دولت جعلی صهیونیست را که فلسطین را آن‌جور در غزّه و در منطقه‌ی ساحل غربی مورد فشار قرار داده است، چه کسی پشتیبانی میکند؟ چه کسی حمایت میکند؟ چه کسی جادّه را برای آنها صاف میکند؟ چه کسی پشت سر آنها می‌ایستد؟ قدرتهای غربی هستند که در رأس آنها هم آمریکا است؛ آن‌وقت در شعارهایشان، اظهارشان این است که ما با تروریسم مخالفیم، ما با داعش مخالفیم؛ و دروغ میگویند، خلاف واقع میگویند. این جاهلیّت است؛ این همان جاهلیّتی است که امروز در دنیا وجود دارد.

کشورهای منطقه مراقب باشند؛ سیاست دشمنان این منطقه و دشمنان این مجموعه‌ی اسلامی، ترساندن این کشورها از همدیگر است، دشمنِ موهوم درست کنند و دشمن اصلی را که استکبار است، کمپانی‌های متجاوز و متعدّی و وابستگان آنها هستند، صهیونیست است در حاشیه نگه دارند. دشمن موهوم درست کنند؛ ایران در مقابل عرب، فلان قومیّت در مقابل فلان قومیّت دیگر، شیعه در مقابل سنّی؛ اینها سیاستهای دشمنان است؛ باید با این مقابله کرد. مقابله‌ی با یک چنین سیاستهایی مقابله‌ی با جاهلیّت است. جاهلیّت مدرنِ امروز، جاهلیّتی خشن، بی‌رحم، قسیّ‌القلب و مجهّز به انواع و اقسام ابزارها است؛ هوشیارانه باید با این مقابله کرد و ملّت ایران این مقابله را کرده است، باز هم خواهد کرد.

آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - به‌وجود آمد. نشانه‌هاى همان جاهلیت، امروز در دنیا، در این تمدن رایج فاسد غربى، مشاهده میشود؛ همان بى‌عدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى.
قرآن کریم خطاب به همسران مکرم پیغمبر میفرماید: وَ قَرنَ فى بُیوتِکُنَ وَ لاتَبَرَجنَ تَبَرُجَ الجَهِلِیَةِ الاُولَى‌(۳). یکى از نشانه‌هاى جاهلیت اُولى، تبرج زنانه است. امروز یکى از عمده‌ترین مظاهر تمدن غربى، همین تبرج است؛ این همان جاهلیت است، منتها جاهلیتى که توانسته است خود را با سلاح تبلیغات مدرن مجهز بکند، حقایق را از چشم مردم بپوشاند؛ اینها را باید ما مسلمانها بفهمیم، اینها را باید بدانیم.

اسلام منفعل عمل نمیکند. اگر معارضی وجود داشته باشد که معارض سعادت انسان است، معارض دعوت حق است، اسلام با این معارض پنجه در میافکند و در مقابل او ایستادگی میکند. این را مقایسه کنید با آنچه که قدرتهای متجاوز عالم در طول تاریخ عمل کرده‌اند، امروز هم عمل میکنند؛ جنگ میکنند برای توسعه‌ی قدرت، جنگ میکنند برای توسعه‌ی بیعدالتی.
امروز شما در دنیا نگاه کنید؛ قدرتهای مسلط و مستکبر عالم تسلیحات درست میکنند، برای تهدید بشریت، نه برای گسترش عدالت؛ برای گسترش بیعدالتی، نه برای دادن امنیت به بشر؛ بلکه برای سلب امنیت از کسانی که تسلیم آنها نباشند. امروز مسئله در دنیا این است.
اینکه ما جاهلیت مستقرِ امروز دنیا را جاهلیت مدرن مینامیم، به خاطر همین است. دوران جاهلیت پایان نیافته است. جاهلیت یعنی مقابله‌ی با حق، مقابله‌ی با توحید، مقابله‌ی با حقوق انسان، مقابله‌ی با راهی که خدا برای انسانها در جهت سعادت گشوده است. این جاهلیت، امروز هم هست؛ با شکل مدرن، با استفاده‌ی از دانش، با استفاده‌ی از فناوریهای پیشرفته، با استفاده‌ی از سلاح هسته‌ای، با استفاده‌ی از انواع تسلیحات برای پر کردن کیسه‌ی صاحبان صنعتهای مخرب و منهدم کننده‌ی زندگی بشر.
داستان تسلیحات و هزینه‌های نظامی، امروز در دنیا یکی از داستانهای غم‌انگیز بشریت است. امروز در دنیا کارخانه‌های اسلحه‌سازی انواع سلاحها را میسازند، برای اینکه این سلاحها فروش برود. در دنیا جنگ ایجاد میکنند، انسانها را به جان هم میاندازند، دولتها را در مقابل هم قرار میدهند، ایجاد تهدید میکنند تا بتوانند فکر خائنانه و طمع خباثت‌آلود خودشان را تأمین و اشباع و ارضاء کنند.
لذا تا وقتی که ابرقدرتها سلسله‌جنبان مسائل جهانی هستند، جنگ در دنیا تمام نمیشود. جنگ برای آنها دارای منافع مادی است. این جنگ، جنگ در راه عدالت نیست. دروغ میگویند آمریکائیها و دیگران که میگویند ما جنگ میکنیم برای اینکه امنیت بدهیم؛ نه، درست عکس این است. هر جا حضور نظامی و حرکت نظامی دارند، موجب ناامنی و موجب بیعدالتی و موجب سخت کردن زندگی برای انسانها هستند. از وقتی که این ابزارهای مدرن در دنیا به وجود آمده است، انسانها دچار فشارند. در طول چهل و پنج سال - یعنی از بعد از جنگ جهانی دوم تا سال ۱۹۹۰ مسیحی - که به اصطلاح دوران «جنگ سرد» نامیده میشود، در گزارشهای رسمىِ بین‌المللی آمده است که فقط سه هفته در دنیا جنگ وجود نداشته است! در تمام این چهل و پنج سال، در گوشه و کنار دنیا جنگهائی وجود داشته است. این جنگها را کی به وجود میآورد؟ همان کسانی که تسلیحات را تولید میکنند. هزینه‌های نظامی قدرتهای بزرگ، امروز یکی از سرسام‌آورترین هزینه‌هاست. طبق آمارهای خودشان، در همین سال گذشته‌ی مسیحی، دولت آمریکا بیش از ششصد میلیارد دلار صرف هزینه‌های نظامی کرده است! این هزینه‌های نظامی را ما امروز در همسایگی خودمان داریم مشاهده میکنیم. این هزینه‌ها صرف افغانستان میشود، برای سرکوب ملت مسلمان افغانستان؛ صرف عراق میشود، برای در قبضه نگهداشتن ملت عراق؛ صرف کمک به رژیم خبیث صهیونیستی میشود، برای ملتهب نگهداشتن همیشگی خاورمیانه. امروز جهت قدرتهای فاسد این است. اسلام با اینها مبارزه میکند، با اینها مخالفت میکند.

دنیا هم دنیای زورگوئی است؛ دنیای ظلم است؛ دنیای خوبی نیست؛ دنیای بدی است؛ دنیای جاهلیت است؛ دنیای غلبه‌ی شهوترانها و زورگوها بر اکثر مردم جهان است. در یک چنین دنیائی خیلی باید مراقب بود، خیلی باید هوشیارانه عمل کرد، مدبرانه عمل کرد، شجاعانه عمل کرد.

دنیای استکبارىِ سرشار از جاهلیّت، در اشتباه است که خیال میکند ارزش و اعتبار زن به این است که خود را در چشم مردان آرایش کند تا چشمهای هرزه به او نگاه کنند و از او تمتّع گیرند و او را تحسین نمایند. بساط آن‌چیزی که امروز به‌عنوان «آزادی زن» در دنیا و از سوی فرهنگ منحطّ غربی پهن‌شده‌است، برپایه این است که زن را در معرض دید مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسی ببرند. مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسیله التذاذ مردان شوند. این، آزادی زن است؟ کسانی که در دنیای جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربی ادّعا میکنند طرفدار حقوق بشرند، در حقیقت ستمگران به زن هستند. زن را به چشم یک انسان والا نگاه کنید، تا معلوم شود که تکامل و حق او و آزادی او چیست.

آنها با چه چیز زن مسلمان بیشتر دشمنند؟ با حجاب او. آنها با چادر و حجاب صحیح و متقن شما از همه چیز بیشتر دشمنند. چرا؟ چون فرهنگ آنها این را قبول ندارد. اروپاییها این‌طورند؛ آنها میگویند هرچه را که ما فهمیده‌ایم، دنیا باید از ما تقلید کند! مایلند که جاهلیت خودشان را بر معرفت عالم غلبه بدهند. آنها میخواهند زن به سبک اروپایی را در جامعه رواج بدهند؛ که عبارت است از سبک مد و مصرف و آرایش در انظار عموم و ملعبه قرار دادن مسائل جنسی بین دو جنس؛ میخواهند این چیزها را به وسیله‌ی زنان رواج بدهند. هرجا با این هدفگیری غربیها مخالفت بشود، فریادشان بلند میشود! اینها کم‌طاقت هم هستند! همین مدعیان غربی، کمترین مخالفتی را با مبانی پذیرفته‌ی خودشان تحمل نمیکنند.
همه جای دنیا را هم توانسته‌اند تحت تأثیر قرار بدهند؛ مگر محیطهای اسلامی واقعی را. شما اگر به دنیای فقیر آفریقا و امریکای لاتین و شرق آسیا و هرجا که جوامعی هستند، مراجعه کنید، خواهید دید که آن‌جا هم توانسته‌اند همان الگوهای خودشان - همان‌طور آرایش کردن، همان‌طور مصرف کردن و همان‌طور ملعبه شدن زن - را رواج بدهند. تنها جایی که تیر آنها به نشان نخورد، محیطهای اسلامی است، و مظهر آنها جامعه‌ی بزرگ جمهوری اسلامی است؛ لذا بشدت با این مبارزه میکنند.
امروز شما زنان، سنگربان ارزشهای اسلامی در مقابل وضع جاهلی دنیای غرب هستید. شما هستید که دارید از این حصار مستحکم فرهنگ اسلامی محافظت میکنید. در علم، در فرهنگ، در سیاست و در همه چیز، زن باید پرورش اسلامی پیدا کند؛ در میدانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و همه جا برود و پیشتاز باشد؛ اما در مسائل شهوانی و جنسی، ملعبه‌ی دست این و آن نشود؛ این حرف ماست.

پیغمبران وقتی میآیند با جوامع بشری گمراه روبرو میشوند آنها را از وضع خودشان بیم میدهند و میگویند این چه غفلت و گمراهی و آلودگی وناپاکی است که در آن غرق هستند؟ کسانی که خودشان غرق هستند غالباً نمیدانند، ابزار علم را در اختیار دارند اما چون غرق در جاهلیت‌اند و واقعاً ملتفت نیستند و (البته یک عده‌ای آتش نفهمی اینها را میافروزند) نمیفهمند غرق در جاهلیت و غرق در آلودگی هستند و همه‌ی چیزهای بدی را را که این آلودگی را بوجود آورده خوب دانستند و به آنها مباهات کردند. بدترین چهره‌های شعارهای رایج بین بشری را نشان دادند.

اگر در آیات قرآن تأمل بکنیم، اراده و استقامت ما قویتر و بیشتر از این خواهد شد. همین آیات قرآنی است که توانست در روزگاری، انسانهایی را تربیت کند که با دنیای کفر و ظلمات بستیزند. همین معارف است که ملت بزرگ ما را وادار کرد و مجهز نمود که با دنیای مدرن مظلَم جاهلیت - جاهلیت مدرن و جاهلیت قرن بیستم - مقابله کند. امیدواریم که ملت ما روزبه‌روز به قرآن و حقایق قرآنی نزدیکتر بشوند.

اگر در آیات قرآن تأمل بکنیم، اراده و استقامت ما قویتر و بیشتر از این خواهد شد. همین آیات قرآنی است که توانست در روزگاری، انسانهایی را تربیت کند که با دنیای کفر و ظلمات بستیزند. همین معارف است که ملت بزرگ ما را وادار کرد و مجهز نمود که با دنیای مدرن مظلَم جاهلیت - جاهلیت مدرن و جاهلیت قرن بیستم - مقابله کند. امیدواریم که ملت ما روزبه‌روز به قرآن و حقایق قرآنی نزدیکتر بشوند.

آنهایی که در طول تاریخ - چه در جاهلیت قدیم و چه در جاهلیت قرن بیستم - سعی کرده‌اند که زن را تحقیر و کوچک کنند و او را دلبسته به همین زخارف و زینتهای ظاهری معرفی نمایند و پایبند مُد و لباس و آرایش و طلا و زیور آلات کنند و وسیله و دست مایه‌یی برای خوشگذرانیهای زندگی وانمود نمایند و عملاً در این راه قدم بردارند، منطق آنها منطقی است که مثل برف و یخ، در مقابل گرمای خورشیدِ مقام معنوی فاطمه‌ی زهرا(علیهاالسّلام) ذوب میشود و از بین میرود.

ما خواسته‌ایم در میان ظلمات جاهلیّت قرن بیستم، خورشید فروزان اسلام را به درخشش دربیاوریم. ما خواسته‌ایم در هنگامى که نسلهاى بشر از مکتبهاى گوناگون ‌- از سرمایه‌دارى پلید غرب تا کمونیسم ملحد شرق ‌- دل‌زده شدند، بتوانیم مکتب حیات‌بخش را و راه زندگى سالم و مطلوب و شیرین را به بشر نشان بدهیم و آن، حیات طیّبه‌ی اسلامى است. تقریباً در طول این یازده سال، هرچه و در هر قسمتى که ما در راه اسلام پیش رفتیم، در همان قسمت، زندگى شیرین شده؛ در هر بخشى که توفیق پیدا نکردیم در جهت اسلام حرکت بکنیم، در آن بخش، زندگى سخت باقى مانده؛ تنگ و تلخ باقى مانده. حیات اسلامى، حیات طیّبه است. حیات طیّبه و زندگى پاکیزه، یعنى زندگی‌اى که کام انسان را شیرین کند؛ انسان با آن زندگى، احساس آرامش و آسایش کند. ما در تشکیل نظام اسلامى و در تشکیل دولت و حاکمیّت اسلامى، به اسلام نزدیک شدیم؛ ارزشها را تا آن حدّى که براى ما مقدور بود، در حکّام و زمامداران رعایت کردیم؛ [لذا] در این بخش، به همین اندازه زندگى شیرین شد.
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی