keyword/content
1396/03/14
1396/01/30
1370/03/14
1369/03/15
1369/03/14
1369/03/10
1368/04/15
1368/03/28

دهه‌ی ۶۰ یعنی دهه‌ی اوّل پیروزی انقلاب و دهه‌ی حیات بابرکت امام بزرگوار. برادران و خواهران عزیز! دهه‌ی ۶۰، یک دهه‌ی مظلوم است؛ دهه‌ی تعیین‌کننده‌ی در سرنوشت ایران و ایرانی، دهه‌ی فوق‌العاده مهم و حسّاس و درعین‌حال ناشناخته و اخیراً به‌وسیله‌ی برخی از بلندگوها و صاحبان بلندگوها مورد تهاجم؛ دهه‌ی ۶۰ را مورد تهاجم قرار میدهند. دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی آزمونهای بزرگ و دهه‌ی پیروزی‌های بزرگ است.
دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی خشن‌ترین تروریسم در کشور است. در طول چند سال، هزاران نفر از آحاد مردم، از مسئولین، از قشرهای مختلف به‌وسیله‌ی تروریست‌ها به شهادت رسیدند؛ از کاسب معمولی تا جوان دانشجو تا فعّال سیاسی تا شخصیّت‌های بزرگی که در انقلاب تعیین‌کننده بودند. البتّه من عدد معیّن نمیکنم، [لکن] تا هفده‌ هزار هم گفته‌اند؛ هفده هزار انسانِ باشرفِ باشخصیّتِ ارزشمند در این تروریسمِ دهه‌ی ۶۰ فدا شدند، که در میان اینها شخصیّت‌هایی مثل شهید مطهرّی و شهید بهشتی حضور دارند؛ یعنی این آدمهایی که امثال اینها در طول زمان، کمتر در یک کشوری به وجود می‌آید و میتوانند تعیین‌کننده‌ی سرنوشت کشورها باشند.
دهه‌ی ۶۰، دهه‌ی جنگ تحمیلی است. یعنی هشت سال از این دهه‌ی اوّل انقلاب و دهه‌ی حیات مبارک امام بزرگوار، صرف یک جنگ تحمیلیِ بر ملّت ایران شد؛ شما ببینید چقدر این دشوار است! دهه‌ی ۶۰ دهه‌ی سخت‌ترین تحریمها است؛ همه‌چیز را تحریم کردند؛ تحریمهای پی‌درپی، علیه کشور، علیه مراکز اقتصادی ما، علیه دولت ما؛ و دهه‌ی افتخارات بزرگ است. دهه‌ی مبارزه‌ی با تجزیه‌طلبی است؛ از اطراف کشور گروه‌هایی را تحریک کردند، پول دادند، سلاح دادند، برای اینکه اینها را به جان نظام جمهوری اسلامی بیندازند و تجزیه‌طلبی کنند. دهه‌ی ۶۰، دهه‌‌ی یک چنین حوادث بزرگی است که در کشور اتّفاق افتاد.
و در دهه‌ی ۶۰، ملّت ایران و جوانهای ما آن‌چنان محکم ایستادند که بر همه‌ی اینها پیروز شدند. این خیلی مسئله‌ی مهمّی است. من توصیه میکنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمّلند و راجع به دهه‌ی ۶۰ قضاوت میکنند، جای شهید و جلّاد عوض نشود! در دهه‌ی ۶۰، ملّت ایران مظلوم واقع شد؛ تروریست‌ها و منافقین و پشتیبانهای آنها و قدرتهایی که آنها را به وجود آورده بودند و دائماً در آنها میدمیدند، به ملّت ایران جفا کردند، بدی کردند؛ ملّت ایران در موضع دفاع قرار گرفت، امّا دفاع کرد و پیروز شد و بحمدالله آن توطئه‌های آنها را خنثی کرد. این [درباره‌ی] دهه‌ی ۶۰. جوانهای ما ایستادند، امام بزرگوار با آن چهره‌ی نورانی، با آن قلب خداباور، با آن عزم راسخ ایستاد و بر همه‌ی این مشکلات فائق آمد.

در دشمنی اینها هیچ تردیدی نیست؛ در اینکه تدبیر میکنند، فکر میکنند، دشمنی میکنند، دستگاه‌های مختلفشان را به کار می‌اندازند؛ در تمام این مدّت قریب چهل سال، این دشمنی‌ها بوده؛ هر دولتی سر کار بوده، این دشمنی‌ها را کرده‌اند. اینکه بگوییم با فلان آدم موافقند، با فلان آدم مخالفند، از فلان آدم ملاحظه میکنند، نخیر. زمان امام (رضوان‌الله‌علیه) همین دشمنی‌ها بود، بعد از رحلت امام که بنده مسئولیّتی پیدا کردم، همین دشمنی‌ها بود، تا امروز هم هست. دولتهای مختلف با مذاقهای مختلف، با سلیقه‌های مختلف آمدند، رفتند، و در همه‌ی این احوال این دشمنی‌ها بوده. آن چیزی که جلوی این دشمنی‌ها را توانسته است بگیرد، اقتدار ملّت ایران، ایستادگی ملّت ایران، تأثیرناپذیری ملّت ایران از تشر ابرقدرتانه‌ی آمریکا و امثال آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی و مانند اینها بوده؛ این باید ادامه پیدا کند؛ و این اگر بنا شد ادامه پیدا کند -که باید این حالت، این روحیه، این اقتدار ادامه پیدا کند- یک بخش مهمّش به ‌عهده‌ی شما است که ارتش جمهوری اسلامی هستید، بخش عمده‌ای مربوط به اقتصادیّون است، بخش عمده‌ای مربوط به عناصر مربوط به فرهنگ و آموزش و مانند اینها است، بخش بسیار مهمّی مربوط است به کسانی که متصدّی کارهای علمی و تحقیقات و علم و پیشرفت علمی و مانند اینها در کشور هستند. همه باید دست به دست هم بدهند؛ خدای متعال هم کمک خواهد کرد، همچنان‌که تا امروز کمک کرده.

نكته‌ی دیگر و بسیار مهمی كه باید ملتهای مسلمان و مبارز به یاد داشته باشند، این است كه فریب ترفندها و تبلیغات و حیله‌گریهای دشمن را نخورند؛ دوست و دشمن را بشناسند و دشمن را در اظهاراتش متهم كنند. اگر این‌طور باشد، این حركتهای اسلامی به پیروزی خواهد رسید. ما معتقدیم كه این دوران، دوران اسلام و دوران غلبه‌ی ارزشهای الهی و معنوی است، و همان‌طوری كه سال گذشته عرض كردم، این دوران، دوران‌ امام‌ خمینی است و إن شاء اللّه نسلهای جوان ما این آینده را خواهند دید.

دشمن تبلیغ می‌كند كه با رفتن امام، دوران‌ امام‌ تمام شد! دشمن غلط می‌كند. ما هم گفتیم، اعلامیه دادیم، حرف زدیم، همه‌ی مردم هم اثبات كردند كه نخیر، دوران‌ امام‌، با رفتن جسمانی و ظاهری ایشان تمام نشد و نخواهد شد. این ثابت شد؛ اما این دشمن است كه می‌گوید. مبادا یك عده دوست نادان در داخل كشور، به عنوان دلسوزی، به عقل ناقص خودشان چیزی را در گوشه‌یی نشان كنند كه خیال نمایند این با خط امام و انقلاب نمی‌سازد و شیون سر بدهند كه دوران‌ امام‌ تمام شد. اگر چنین سخنی و لو با اشاره از زبان كسی صادر بشود، دشمن شاد خواهد شد؛ مواظب باشید.

من امروز مایلم یك نكته را در باب انقلابمان و در باب تأثیر عمل این عبد صالح خدا، به ملت ایران و به ملتهای مسلمان عالم و به همه‌ی كسانی كه در سطح جهان، نامی از انقلاب ما و از امام خمینیِ بزرگ ما شنیده‌اند، بگویم. این، مبنا و قاعده‌ی حركت ماست. بر اساس همین بینش، ما زندگی و مبارزه و حركت می‌كنیم. آن جمله این است كه‌ با انقلاب اسلامی در ایران و با تشكیل نظام اسلامی در این نقطه‌ی از عالم و با مبارزات طولانی‌یی كه ملت ما پشت سر رهبر عظیم‌الشّأنش، برای حفاظت از انقلاب و اسلام انجام داد، عصر جدیدی با خصوصیاتی متمایز با دوران قبل، در عالم به وجود آمد. قدرتهای مادّی دنیا، چه بخواهند و چه نخواهند؛ امریكا چه بخواهد و چه نخواهد، این دوران در دنیا آغاز شده و پیش هم رفته است و تأثیرات این عصر جدید، روی ملتها و دولتهای ضعیف و نیز روی دولتهای قوی و ابرقدرت‌ها محسوس است.
وقتی عصر جدیدی در تاریخ بشر آغاز می‌شود، هیچ‌كس نمی‌تواند خود را از تأثیرات آن عصر بركنار بدارد. دوران گذشته‌ی تاریخ بشر هم همین‌طور بوده است. هیچ‌كس ممكن نیست خودش را از تأثیرات دورانی كه با پایه‌های محكم الهی و انسانی در جهان شروع شده، دور بدارد. ما می‌خواهیم این را اعلام بكنیم. اگرچه بسیاری از ملتها و دولتهای سطح زمین، تحت تأثیر این عصر جدید قرار گرفتند، حتّی نقشه‌ی سیاسی دنیا عوض شده است، اما توقع نداریم كه تحلیل‌گران و قضاوت‌كنندگانِ قدرتمند و سیاسی عالم اقرار كنند كه این عصر آغاز شده است. آن‌ها اعتراف نمی‌كنند كه دوران جدیدی آغاز شده است؛ اما تحت تأثیر این دوران قرار گرفته‌اند و آن را احساس می‌كنند. این عصر و این دوران جدید را باید «دوران‌ امام‌ خمینی» نامید.
چند خصوصیت در این دوران هست كه از آن تفكیك‌ناپذیر است:
یكی از این خصوصیتها، گسترش اعتقاد و باورهای مذهبی است. بعد از آنكه سیاست قدرت و نظام سلطه‌ی جهانی این بود كه دین و معنویت را بكلی از زندگی مردم حذف كند و جامعه‌ی بشری را یك جامعه‌ی بی‌دین و بی‌ایمان و بی‌اعتقاد به ارزشهای الهی تربیت نماید، این دوران جدید، درست به‌عكس آن سیاستها عمل كرده است. نه فقط در ایران یا در كشورهای اسلامی، مردم به باورهای دینی برگشتند، بلكه در سطح جهان و در میان جوامعی كه دهها سال ضد مذهب زندگی كرده بودند، اعتقاد مذهبی و گرایش معنوی رشد كرده است.
البته آینده‌ی این حركت، به این ترتیب خواهد بود كه هرجا معنویتی عمیق‌تر و خالص‌تر و سالم‌تر و منطبق‌تر با فطرت بشر باشد، جاذبه‌ی بیشتری برای ملتها خواهد داشت. آن روزی كه دین و معنویت، ضد ارزش به حساب می‌آمد و مورد استهزا قرار داده می‌شد، گذشت. امروز، بی‌دینی و بی‌ایمانی و تهی بودن از اعتقاد معنوی، یك ضد ارزش است. در بسیاری از نقاط عالم، این كار انجام گرفته و در بسیاری دیگر هم انجام خواهد گرفت. این، یكی از ویژگیهای عصر جدیدی است كه این مرد بزرگ، پرچم آن را در دنیا برافراشت و درحالی‌كه كسی باور نمی‌كرد، داعیه‌ی آن را سرداد و دلها را به آن متوجه كرد.
خصوصیت دیگر این عصر جدید، معنا بخشیدن به ارزش انسانها و حضور مؤثر توده‌های میلیونی مردم است. در دوران جدیدی كه به‌وسیله‌ی امام ما آغاز شده است و دایره‌ی آن محدود به ایران هم نیست، توده‌های مردم، اصل و تعیین‌كننده و تصمیم‌گیرنده‌اند و آن‌ها هستند كه جریانها را هدایت می‌كنند. در گذشته، ما انقلاب‌های زیادی را سراغ داریم كه با احساسات مردم به پیش رفته است؛ اما امروز وضع فرق می‌كند. امروز، در دنیایی كه دهها سال بعد از جنگ دوم بین‌المللی، قدرتهای مسلط بر عالم، همه‌ی مردم دنیا را عادت داده بودند كه تسلیم خواسته‌های آن‌ها باشند و در مقابل اراده‌ی قدرتهای جهانی حرفی نزنند و اراده‌ای از خودشان بروز ندهند، ناگهان شما می‌بینید كه در كشورهای اروپای شرقی، توده‌های میلیونی مردم، با همان سبكی حركت می‌كنند و به میدان می‌آیند كه ملت مسلمان ما، در مقابله و معارضه‌ی با رژیم ستم‌شاهی وارد میدان شدند. به تعبیر دیگر، مشخصه‌ی انسانیِ این دوران و عصر جدید، عبارت از پیروزی خون بر شمشیر است؛ یعنی در این دوران جدید همچنان كه در ایران اتفاق افتاد آحاد مردم بدون تجهیزات و سلاح، فقط با جسم و جان خودشان به میدان آمدند و فضا را بر حكومت غاصب و ظالم تنگ كردند. این روش، امروز در دنیا روش شناخته‌شده‌یی است. قدرت حضور توده‌های مردم، و لو بدون سلاح، امروز در دنیا معلوم شده است.
قدرتها باید بدانند كه بعد از این، در هیچ جای دنیا، علی‌رغم خواست توده‌های میلیونی مردم، نمی‌شود حكومت را ادامه داد. هرچه این موج در دنیا گسترش پیدا بكند، كار بر سلطه‌های غیر قانونی و ظالمانه و غیر بشری، سخت‌تر خواهد شد. این، آن حركتی بود كه امام بزرگوار ما، به بركت آگاهی و ایمان این ملت، در كشور ایران انجام داد و الگویی برای دنیا شد. لذا شما می‌بینید كه بعد از سالها، داخل سرزمینهای اشغالی، ملت مظلوم فلسطین قیام می‌كنند و علی‌رغم شدت و سطوت دولت غاصب و ظالم صهیونیستی، كار را پیش می‌برند.
از جمله خصوصیات دیگر عصر جدیدی كه امام بزرگوار و انقلاب ما در سطح جهان به وجود آوردند، عبارت از اصل آزادی از سلطه و تصرف و نفوذ قدرتهای بزرگ است؛ یعنی همان چیزی كه در انقلاب ما، به عنوان اصل «نه شرقی و نه غربی» شناخته شد. تقریباً در همه‌ی انقلاب‌های بزرگی كه در قرن بیستم در دنیا اتفاق افتاد، وقتی‌
ملتها یا گروههای مبارز، كار خودشان را آغاز می‌كردند و مبارزه را علیه یك سلطه و یك قدرت، مختصری پیش می‌بردند، خودشان را به یك قدرت دیگر وصل می‌كردند. اینكه یك ملت، با اتكای به خود و با توكل به خدا، در مقابله با یك قدرت ظالم، به هیچ‌كس و هیچ قدرت اعتماد و اتكا نكند، راهی بود كه ملت ایران به رهبری امام بزرگوار آغاز كردند و امروز در دنیا، این راه بتدریج رهروان زیادی پیدا می‌كند.
این دوران جدید كه امام ما آن را با قیام و ایستادگی و اتكال به خدا و تكریم و تعظیم نسبت به ارزشهای معنوی و با اعتمادش به آحاد مردم آغاز كرد، إن شاء اللّه ملتها را از شرّ سلطه‌های جهانی نجات خواهد داد و دوران زوال قدرتهای بزرگ مادّی جهانی را نزدیك خواهد كرد. این، از بركات آن بزرگوار است. ملت ما، پشت سر رهبر باعظمت و استثنایی خود، اولین ملتی بود كه قدم در این دوران جدید گذاشت و پایه‌های آن را مستحكم كرد و با مقاومت خود، برای ملتهای دنیا، شاهدی بر صدق این ادعاها شد.
انقلاب بزرگ ما، خصوصیاتی مخصوص به خود داشت. این خصوصیات كه بارها هم در تحلیلهای ملت ما و آشنایان با انقلاب تكرار شده، اولین بار در یك انقلاب مشاهده می‌شد: تكیه‌ی به اسلام، هدف‌گیری ایجاد حكومت اسلامی، تجدید نظر در مفاهیم سیاسی عالم مثل آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی و چیزهای دیگر و حركت به سمت دنیا و جامعه‌ای كه بر پایه‌ی ارزشهای اسلامی بنا شده باشد.

حفظ عزت و كرامت انقلابی جمهوری اسلامی و ملت ایران در مناسبات بین‌المللی، یكی دیگر از نقاط اصلی است. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تحولی ژرف در ارتباطات بین‌المللی از دو نظر به وجود آورد:اول اینكه هیمنه‌ی دو ابرقدرتِ آن روز دنیا را در رابطه‌شان با دولتهای ضعیف جهان، شكستی سخت داد و ابهتی را كه به‌مرور در چشم ملتها و دولتها به دست آورده بودند، به‌شدت تضعیف كرد.
دوم آنكه به ملتها دلگرمی و شجاعت بخشید و جرأت و گستاخی در مقابله با دولتهای دست‌نشانده را به آنان تزریق كرد. گرچه این تأثیرات عمیق، بتدریج در جهان ظاهر شد و امروز پس از یازده سال، چهره‌ی سیاسی عالم را دگرگون كرده است، اما همه‌ی چشمهای تیزبین، از همان آغاز تشخیص دادند كه با پیروزی این انقلاب عظیم، عصر جدیدی در مناسبات عالم پدید آمده است. این عصر را باید «عصر امام‌ خمینی» نامید و ویژگی آن، عبارت است از بیداری و جرأت و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگویی ابرقدرت‌ها و شكستن بتهای قدرت ظالمانه و بالندگی نهال قدرت واقعی انسانها و سر برآوردن ارزشهای معنوی و الهی.
امروز كه با دفن ماركسیسم و تلاشی بلوك شرق و قیامهای مردمی بر ضد حكومتهای استبدادی كمونیست، پیش‌بینیهای امام بزرگوار تحقق یافت و یكی از دو ابرقدرت از صحنه‌ی سیاست عالم حذف و به قدرت درجه‌ی دوم تبدیل گردیده و ابرقدرت دیگر هم از سویی با اوج‌گیری مقاومتهای مردمی در بسیاری از نقاط عالم، از جنوب و شمال آفریقا و فلسطین اشغالی تا اقصا نقاط شرق آسیا و از سوی دیگر، با گسترش روزافزون فساد و بی‌ایمانی و بی‌بندوباری، خلأ معنویت و تفكر مكتبی در داخل جامعه‌ی امریكایی و گسسته شدن رشته‌ی «مبارزه با كمونیسم» كه همواره سردمداران امریكا می‌خواستند با آن، خلأ یك عقیده‌ی وحدتبخش را در میان ملت خود پُر كنند و نیز از سوی دیگر، برهم ریختن محاسباتی كه بر روابط اروپا و امریكا حاكم بود، موجب نفوذ دولت امریكا حتّی بر كشورهای اروپایی می‌شد، به‌شدت احساس خطر می‌كند و موقعیت خود را در جهان متزلزل می‌بیند.
برای حفظ این روندِ رو به اشتعال و تقویت روحیه‌ی ملتهای اصیل و مظلوم، جمهوری اسلامی موظف است كوچك‌ترین تغییری در چهره‌ی باصلابت و موضع باعزت خود در مناسبات بین‌المللی ایجاد نكند؛ با قلدران، از موضع قدرت و با دولتهای ضعیف، از موضع حمایت و با ملتهای بپاخاسته، از موضع رعایت و هدایت سخن بگوید و عمل كند؛ دولت امریكا را به مثابه‌ی رأس فتنه و استكبار و رمز غداری و شیطنت و به خاطر ستمش به كشورهای ضعیف و حمایتش از صهیونیسم غاصب و دشمنیش با بیداری و آزادی ملتها و خصومت عمیق و جنایت‌بارش با ملت ایران، محكوم و منفور و مطرود دانسته، هیچ فرصتی را برای افشای چهره‌ی تزویرآلود و رسوا كردن آن مدعیان آزادی و غیره و بیان این حقایق از دست ندهد.

امروز بزرگترین وظیفه‌ی ما ملت ایران كه مریدان قدیم و اولین یاران امام خمینی (ره) بودیم، این است كه درسهای آن امام بزرگوار را مرور كنیم. شخصیت عظیم رهبر كبیر انقلاب و جوهر درخشانی كه همه‌ی دنیا را تحت تأثیر قرار داد، در درسها و بیانات و رهنمودهای او آشكار شده است. البته همه‌ی ما با شناخت كامل آن شخصیت عظیم خیلی فاصله داریم و بدون مبالغه و اغراق باید گفت كه هنوز ابعاد بسیاری از شخصیت آن روح ملكوتی و انسان بزرگ و والا برای ما شناخته‌شده نیست.
ما از نزدیك قضایا را می‌دیدیم و همه‌ی كسانی كه از چنین فاصله‌یی در كنار وقایع قرار می‌گیرند، به آسانی قدرت جمع‌بندی ندارند. جمع‌بندی آن شخصیت و تحلیل ابعاد گوناگون آن انسان بزرگ و والا، قدری تدبر و تأمل لازم دارد، كه به این زودیها برای ما كه در عصر امام‌ و نزدیك به او بودیم، میسر نخواهد شد؛ ولی بیانات آن بزرگوار برای ما درس است، و درس چیزی است كه در دسترس و اختیار ماست.
تدبر در درسهای آن بزرگوار، خواهد توانست ما را با ابعاد شخصیت آن راحل عظیم‌الشّأن آشنا كند و راه را بر ما بنمایاند. این درسها را نمی‌شود در چند جمله خلاصه كرد. در هر بخشی از زمان و در هر حادثه‌یی از حوادث، یكی از آن درسها می‌تواند به عنوان رهنمود راهگشای ما باشد.
با توجه به شرایطی كه امروز در جهان برای كشور ما و موقعیت عظیم ملت ایران در اذهان عالم به وجود آمده است، درس بزرگ امام عزیزمان عبارت است از قدردانی از وحدت و انسجامی كه به اراده‌ی الهی برای ما پیش آمد. امروز دلهای ملت ایران از غالب اوقاتِ دوران ده‌ساله‌ی انقلاب به هم نزدیك‌تر است؛ این هم از بركات روح ملكوتی امام بزرگوارمان بود.

امام كبیر ما عصر جدیدی را آغاز كرد، و امروز كه دلها و جانهامان لبالب از حسرت فقدان آن عزیز بی‌‌همتای امت اسلامی است، بزرگترین وظیفه‌ی ما این است كه مشخصات عصری را كه امام(ره) آغاز كردند و ملت را درفضای آن قرار دادند و به جهان اعلام فرمودند، بدانیم و این مشخصه‌ها را حفظ كنیم. عزاداری واقعی وقتی است كه ما به این فریضه عمل كنیم.
عصری كه امام بزرگ و عظیم‌الشأن ما آغاز كردند، مشخصه‌‌هایی دارد كه عمده‌ی آنها عبارت است از: ایجاد روح عزت و استقلال و استغنا و اعتماد به نفس برای ملتی كه در طول سالیان متمادی سعی شده بود این روحیات از او گرفته شود و دیگران بر سرنوشت او تسلط پیدا كنند.
این‌جا همان مملكتی است كه رئیس جمهور امریكا، كمك چند ده میلیونی خود به دولت ایران را متوقف به تعیین فردی كه وابسته به امریكاست، كرده بود. این‌جا همان مملكتی است كه امریكا - قدرت زورگو و گردن‌كلفت جهانی - رئیس آن را رعیت خود می‌دانست و با او مثل یك رعیت رفتار می‌كرد. این‌جا همان مملكتی است كه آراء و افكار و ایمان و دلبستگی‌ها و خواست مردم، هیچ تأثیری در تعیین سرنوشت اقتصادی و سیاسی آنها نداشته است.
دست قدرتمند معمار انقلاب و پدر جمهوری اسلامی، این كشور و ملت را، به كشور و ملتی تبدیل كرد كه در طول این ده سال، بزرگترین وسنگین‌ترین تحقیرها را نسبت به همان قدرتهای گردن‌كلفت و قلدر دنیا روا داشت و تاكنون هیچ ملتی مثل ملت ما، رژیم مستكبر و زورگوی امریكا را این‌گونه تحقیر نكرده است. همه‌ی دنیا هم به این موضوع اعتراف كرده‌اند. این‌جا همان كشور و سرزمین است؛ اما نسبت به گذشته، صدوهشتاد درجه تفاوت كرده است. باید این اقتدار و عزت را كه میراث امام(ره) است، حفظ كرد. اگر امام را دوست داریم و اگر جای خالی او برای ما تلخ است، باید راه او را ادامه دهیم.
مشخصه‌ی دیگر عصری كه امام موجد آن بودند، عبارت است از گرایش و احترام به ارزشهای انسانی و عدالت و حریت و آرای مردم. همان شخصیت باعظمت كه امروز مردم دنیا و دشمنان او نیز به عظمتش اعتراف می‌كنند، می‌گفت: اگر به من خدمتگزار بگویند، بهتر است از این‌كه به من رهبر بگویند. راست می‌گفت و تعارف و تظاهر نمی‌كرد. او تا آن اندازه برای مردم احترام قایل بود كه خود را خدمتگزار آنها بداند. ما مثل این نمونه را در دنیا و تاریخ سراغ نداریم.
حرف و تعارف زیاد است، ادعای حقوق بشر زیاد مطرح می‌شود؛ اما صادقانه و واقعی نیست. امروز دولتهایی ادعای طرفداری از حقوق بشر را می‌كنند كه بزرگترین اهانتها را به بشر كرده‌اند! رژیمهایی داعیه‌ی آزادی بیان و فكر را در دنیا بلند كرده‌اند كه بزرگترین اختناقها و استبدادهای عالم، از آثار وجود شوم آنهاست!
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی