keyword/content
1392/01/01
1392/01/01
1391/12/21
1391/11/28
1391/11/28
1391/01/01
1391/01/01
1389/08/26
1389/05/27
1386/10/13
1386/07/24
1385/08/17
1385/01/01
1384/10/19
1384/05/28
1383/12/13
1383/08/06
1383/05/25
1383/04/17
1383/04/16
1383/04/01

بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و كنجكاوی، برداشت ما این است كه آمریكا مایل به تمام ‌شدن مذاكرات هسته‌ای نیست. آمریكائی‌ها دوست ندارند گفتگو‌های هسته‌ای تمام شود و مناقشه‌‌ی هسته‌ای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاكرات و حل این مشكل بودند، راه حل، بسیار نزدیك و بسیار آسان بود. ایران در مسئله‌ی هسته‌ای، فقط میخواهد حق غنی‌سازیِ او ــ كه حق طبیعی‌اش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان كشورهائی كه مدعی هستند، اعتراف كنند كه ملت ایران حق دارد غنی‌سازی هسته‌ای را برای اهداف صلح‌آمیز در كشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است كه ما همیشه گفته‌ایم؛ آنها همین را نمیخواهند.

آنها میگویند ما نگرانی داریم كه شما به سمت تولید سلاح هسته‌ای بروید ــ چندتا كشور هم بیشتر نیستند، كه اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند "جامعه‌ی جهانی"! ــ میگویند جامعه‌ی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعه‌ی جهانی هیچ نگرانی‌ای ندارد. اكثر كشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواسته‌ی ما حمایت میكنند؛ چون خواسته‌ی بحقی است. آمریكائی‌ها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف كنند؛ برای اینكه نگرانی‌ای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هسته‌ای را هم اعمال كنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم. هر وقت نزدیك به راه حل میشویم، آمریكائی‌ها یك سنگی می‌اندازند كه جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی‌ و برداشتی كه من دارم، این است كه میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانه‌ای باشد برای فشار؛ كه آن فشارها ــ همان طور كه خودشان گفتند ــ برای فلج ‌كردن ملت ایران است. البته به كوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.

ما كه در زمینه‌های دشوار علمی، این همه داریم پیشرفت میكنیم، به وسیله‌ی همین جوانها بوده است. كارهائی را انجام دادیم كه هرگز به خاطر دشمنان ما هم خطور نمیكرد كه ایرانی بتواند انجام دهد...
سوخت رآكتور تحقیقاتی تهران داشت تمام میشد، به ما گفتند باید بیائید اورانیوم 5/3 درصدتان را به فلان كشور بدهید تا او تبدیل كند به 20 درصد؛ بعد او بدهد به فلان كشور، كه او تبدیل كند به سوخت؛ بعد با اجازه‌ی آقایان دنیا، این سوخت بیاید داخل! یعنی از چندین خان بگذرد، كه قطعاً هم نمیگذشت. اگر چنانچه ما میخواستیم سوخت هسته‌ای را برای همین رآكتورهای تحقیقاتی كه در اینجا داریم، از اینها بخریم، تا ملت ایران را ذلیل و تحقیر نمیكردند، ذره‌ای از آن را به ما نمیدادند. یك وقتی من گفتم اگر همین نفتی كه ما امروز داریم، مال اروپائی‌ها بود و بنا بود ما از آنها نفت یا بنزین بخریم، بطری بطری‌اش را با قیمتهای گزاف به ما میفروختند. آنها اینجوری‌اند. خب، اینها فكر میكردند كه ما برای خرید سوخت 20 درصد مجبور خواهیم شد و زیر بار خواهیم رفت؛ لذا این موانع را درست كردند. اما جوانهای ما آمدند كار تحقیقاتی كردند و سوخت 20 درصد را خودشان درست كردند. بعد آنها خیال میكردند كه ما نمیتوانیم صفحه‌ی سوخت و میله‌ی سوخت درست كنیم؛ اما جوانهای ما درست كردند و كار گذاشتند. حالا آنها مانده‌اند در مقابل عمل انجام شده‌ی ملت ایران!

آمریكائی‌ها میگویند میخواهیم مسائلمان را با ایران حل كنیم. این حرفی است كه بارها میگفتند، اخیراً بیشتر هم میگویند. میگویند میخواهیم مذاكره كنیم و مسائلمان را با ایران حل كنیم - این حرفشان است - اما در عمل متشبث به تحریم میشوند، متشبث به تبلیغات دروغ میشوند، حرفهای ناشایسته میزنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران دم‌به‌دم منتشر میكنند.
همین چند روز قبل از این، رئیس جمهور آمریكا نطق میكند و درباره‌ی مسائل هسته‌ای ایران جوری حرف میزند كه انگار اختلاف بین ایران و آمریكا این است كه ایران میخواهد سلاح هسته‌ای درست كند. میگوید ما تا جائی كه بتوانیم، نمیگذاریم ایران سلاح هسته‌ای درست كند! خب، اگر ما میخواستیم سلاح هسته‌ای درست كنیم، شما چطور میتوانستید نگذارید؟ اگر ایران اراده میكرد كه سلاح هسته‌ای داشته باشد، آمریكا به هیچ وجه نمیتوانست جلوی او را بگیرد.
ما نمیخواهیم سلاح هسته‌ای درست كنیم؛ نه به خاطر اینكه آمریكا از این ناراحت میشود؛ عقیده‌ی خود ما این است. ما اعتقاد داریم كه سلاح هسته‌ای جنایت بر بشریت است و نباید تولید شود؛ آنچه هم كه در دنیا هست، باید محو شود و از بین برود؛ این عقیده‌ی ماست، به شما ربطی ندارد. اگر ما این عقیده را نداشتیم و تصمیم میگرفتیم سلاح هسته‌ای درست كنیم، هیچ قدرتی نمیتوانست جلوی ما را بگیرد؛ همچنان كه در جاهای دیگر هم نتوانستند بگیرند: در هند نتوانستند، در پاكستان نتوانستند، در كره‌ی شمالی نتوانستند. آمریكائی‌ها مخالف هم بودند، اما آنها هم سلاح هسته‌ای درست كردند.
اینكه میگویند «ما نمیگذاریم ایران سلاح هسته‌ای درست كند»، یك تقلب در حرف زدن است. مگر بحث سر سلاح هسته‌ای است؟ در قضیه‌ی هسته‌ای ایران، بحث بر سر سلاح هسته‌ای نیست؛ بحث سر این است كه شما میخواهید جلوی حق قطعی و مسلّم ملت ایران را - كه غنی‌سازی هسته‌ای و استفاده‌ی صلح‌آمیز از توان داخلی خود ملت ایران است - بگیرید. البته این را هم نمیتوانید و ملت ایران آنچه را كه حق خودش است، انجام خواهد داد.
دولتمردان آمریكائی غیر منطقی حرف میزنند. با گفتگو كننده‌ی غیر منطقی، نمیشود انسان بنشیند به اتكاء منطق حرف بزند؛ خب، او غیر منطقی است. غیر منطقی یعنی زورگو، یعنی حرفِ بیخود بزن. این واقعیتی است كه ما در طول این سی سال در برخورد با قضایای گوناگون جهانی آن را بروشنی دریافته‌ایم. ما این را میفهمیم كه طرف مقابل ما كیست و چگونه باید با او رفتار كرد.

همین حالا در تبلیغاتی كه آمریكائی‌ها در مورد مذاكرات راه انداخته‌اند و سر و صدا و هیاهو دارند كه بله، با ایران مذاكره‌ی مستقیم كنیم، چه كنیم، در همین حرفهای امروزشان هم این معنا كاملاً خودش را نشان میدهد: بیائیم بنشینیم تا ایران را قانع كنیم كه از غنی‌سازی دست بردارد؛ از انرژی هسته‌ای دست بردارد. هدف این است. نمیگویند بیائیم بنشینیم مذاكره كنیم تا ایران ادله‌ی خودش را بیان كند، ما از فشار روی مسئله‌ی هسته‌ای دست برداریم، از تحریم دست برداریم، از دخالتهای امنیتی و سیاسی و غیره دست برداریم؛ میگویند بیائید مذاكره كنیم تا ایران حرف ما را قبول كند!

گزارش مراكز علمی معتبر دنیاست كه در منطقه، ایران در رتبه‌ی اول سطح علمی، و در كل جهان در رتبه‌ی هفدهم است. این گزارش كسانی است كه اگر بتوانند گزارش خلاف علیه ما بدهند، امتناع نمیكنند؛ این را اینجور اعتراف میكنند. سال 90 ما در زیست‌فناوری پیشرفت كردیم، در نانوفناوری پیشرفت كردیم، در هوافضا پیشرفت كردیم - كه ماهواره‌ی نوید پرتاب شد - در صنعت هسته‌ای پیشرفت كردیم، كه غنی‌سازی بیست درصد محصول سال 90 است. این غنی‌سازی بیست درصد، همان چیزی است كه در سال 89 آمریكائی‌ها و دیگران برای تولید آن شرط گذاشتند. ما میباید برای مركز اتمیِ آزمایشگاهی تهران كه مال رادیوداروهاست، اورانیوم غنی‌شده‌ی بیست درصد تهیه میكردیم؛ چون سوخت بیست درصدمان تمام شده بود. آنها برای این كار شرط گذاشتند و گفتند باید اورانیومی را كه تولید كرده‌اید، خارج بفرستید؛ اما ما قبول نكردیم. آمریكائی‌ها دولت برزیل و دولت تركیه را واسطه كردند كه با ما صحبت كنند، میانه را بگیرند؛ چیزی مورد توافق به وجود بیاید. ما قبول كردیم. مسئولین تركیه، مسئولین برزیل به اینجا آمدند و با رئیس جمهور ما نشستند بحث كردند، صحبت كردند و یك نوشته‌ای را امضاء كردند. بعد كه این توافقنامه امضاء شد، آمریكائی‌ها زدند زیر قولشان! آنها نمیخواستند این قرارداد امضاء بشود؛ میخواستند امتیاز زیادی بگیرند، زورگوئی كنند، باج بگیرند. به خاطر بدقولی‌ای كه آمریكائی‌ها كردند، دولت برزیل و دولت تركیه پیش ما شرمنده شدند. ماجرای این بیست درصد این است.
با وجود این‌همه مشكلات، این‌همه مانع‌تراشی‌ها، جوانان ما گفتند خودمان درست میكنیم. در سال 90 اورانیوم غنی‌شده‌ی بیست درصد را اینها برای سایت هسته‌ای تهران تولید كردند و آن را به دنیا اعلام كردند؛ دشمنان ما ماندند متحیر! با اینكه میدانند مركز هسته‌ای تهران مخصوص رادیوداروهاست - یعنی برای نیاز بیمارستانها و آزمایشگاه‌های ما در سرتاسر كشور است و هزاران بیمار به این رادیوداروها احتیاج دارند - درعین‌حال نمیدادند، نمیفروختند، شرط میگذاشتند، باجگیری میكردند. جوانان ما خودشان آن را تهیه كردند. كار پیچیده‌ای هم بود، كار سختی هم بود، اما از عهده برآمدند و انواع و اقسام رادیوداروها الان در همین مركز تهران با سوخت داخلی تولید میشود. این مال سال 90 است.

در سال 90، در همین صنعت هسته‌ای، تولید صفحه‌ی سوخت را در كشور انجام دادند؛ كه اگر من بخواهم آن را هم شرح بدهم، طولانی میشود. اجمالاً، آن وقتی كه صحبت تبادل اورانیوم تولید داخل بود، میگفتند اورانیوم سه و نیم درصد را به روسیه بدهید، روسیه 20 درصد كند؛ او بدهد به فرانسه، فرانسه صفحه‌ی سوخت درست كند، بدهد به شما؛ یعنی هفت خان رستم! دانشمندان ما، جوانان ما گفتند ما خودمان این صفحه‌ی سوخت را درست میكنیم؛ همت كردند، درست كردند، گزارش دادند، نشان دادند. این مال سال 90 است.

[کسانی که] وقتی بحث پیشرفتهای علمی و شكستن مرزهای علم پیش می‌آید، لبخند تمسخر میزنند؛ وقتی بحث سانتریفیوژهای مجموعه‌ی غنی‌سازی هسته‌ای پیش می‌آید، سر تكان میدهند و میگویند امكان ندارد، اینها از حركت یك ملت چیزی نمیفهمند. تربیت‌شده‌های تربیت غلط و اخلاق فاسد طاغوتی چیزی از تأثیر ایمان و حركت و جهاد نمیفهمند.
یك ملت وقتی معتقد به جهاد شد، در همه‌ی میدانها پیشرو است.

در قضیه‌ی هسته‌ای، چرخه‌ی تولید سوخت حق ماست و ما از این حق كوتاه نخواهیم آمد و دست برنخواهیم داشت؛ این حق ماست. ما میخواهیم سوخت را تولید كنیم. چندین هزار مگاوات، ما به سوخت هسته‌ای نیاز داریم. نیروگاه‌های هسته‌ای باید به وجود بیاید. خوراك این نیروگاه‌ها باید در داخل تولید بشود. اگر قرار شد برای خوراك این نیروگاه‌ها به خارج متوسل بشویم و محتاج باشیم، امور كشور نخواهد گذشت؛ باید داخل بتواند خودش تولید كند. بنابراین حق ماست و دنبال این را خواهیم گرفت. آنها در جواب میگویند خوب، ایران احتیاج دارد به سوخت هسته‌ای، ما برایش تأمین میكنیم؛ بانك جهانی درست بكنیم، چه میكنیم، تأمین میكنیم. این حرف، حرف مهملی است، حرف بی‌معنا و بی وجهی است. در همین ماجرای جریان تبادل سوخت بیست درصد، معلوم شد كه چقدر اینها صادقند(!) ما نیاز داشتیم برای این نیروگاه كوچك و آزمایشی، به سوخت بیست درصد. خوب، این چیز معمولی هم هست، در دنیا میگیرند، ما هم قبلها، چندین سال قبل از این، پانزده شانزده سال قبل از این خودمان گرفته بودیم؛ این را خریده بودیم و هیچ مشكلی هم وجود ندارد. اینها بمجرد اینكه حس كردند ایران به این احتیاج دارد، شروع كردند به بازی درآوردن و این را تبدیل كردند به یك مسئله. خود این به نظر من اشتباه بزرگی بود از طرف آمریكا و غرب؛ اشتباه كردند در قضیه‌ی سوخت بیست درصد اینجوری عمل كردند.
اولاً با این كارشان ما را تشویق كردند كه ما خودمان برویم سراغ سوخت بیست درصد. ما نمیخواستیم؛ ما تصمیم نداشتیم سوخت بیست درصد تولید كنیم؛ ما همان سه و نیم درصد برایمان كافی بود؛ اما با این كار، اینها ما را تشویق كردند، وادار كردند، به ما تفهیم كردند كه باید برویم سراغ بیست درصد؛ و رفتیم. این اشتباه اوّلشان بود. اشتباه دوم این بود كه به همه‌ی دنیا ثابت كردند، مدلل كردند كه آمریكا و بقیه‌ی كسانی كه این سوخت را میتوانند تولید كنند، قابل اطمینان نیستند برای اینكه انسان سوختش را به امید اینها بگذارد. چون تا مورد احتیاج قرار گرفت، همه‌ی مدعاهای خودشان، همه‌ی خواسته‌های خودشان را فهرست میكنند، میگویند: آقا! باید اینها را عمل كنید تا ما این سوخت را به شما بدهیم! خوب، این كه معامله نشد. بنابراین در مسئله هسته‌ای حرفی ندارند، منطقی ندارند. ما هم راه را پیدا كرده‌ایم، داریم حركت میكنیم؛ ان‌شاءاللَّه همین راه را هم ادامه خواهیم داد.

چرا نمیتوانیم؟ نخیر، نیروگاه هسته‌ای هم میتوانیم بسازیم؛ باید بسازیم. امروز شروع بكنیم، چند سال دیگر جواب خواهد داد. چند سال دیگر شروع بكنیم، چند سال بعدش جواب خواهد داد. اگر شروع نكنیم، عقب میمانیم. امروز اگر غنی‌سازی را شروع نمیكردیم، بایستی ده سال بعد، بیست سال بعد بالاخره شروع میكردیم. میگویند آقا روس‌ها كه به شما اورانیوم غنی‌سازی‌شده میدهند، سوخت نیروگاه هسته‌ای میدهند؛ خودتان میخواهید چه كار كنید؟ این از آن حرفهائی است كه این آقای رئیس جمهور محترم كم‌دان آمریكا هم اخیراً بیان فرمودند، كه خب روس‌ها كه دارند میدهند، ایران میخواهد چه كار كند! اینجا هم یك عده‌ای كه نه به قدر او محترمند، نه به قدر او كم‌دانند، همان حرف را تكرار كردند كه آقا روس‌ها كه دارند میفروشند. دیدید دیگر؛ محموله‌ی اول آمد، محموله‌ی دوم آمد؛ دیگر شما میخواهید چه كار كنید كه خودتان غنی‌سازی كنید؟ این مثل این میماند كه به كشوری كه ذخائر نفتیِ زیر زمینش پر است، بگویند آقا چرا چاه میزنی؛ خب برو نفت را بخر از بیرون بیاور! یعنی كشوری كه دارای ذخائر نفتی است، بشود واردكننده‌ی نفت! چقدر خنده‌آور است. اگر یك روزی دلشان نخواست این سوخت را بدهند، یا گفتند به این قیمت میدهیم، یا گفتند به این شرط میدهیم، ملت ایران ناچار است قبول كند.
ببینید، اینها آن چیزهائی است كه اگر چنانچه توجه كنید، خواهید دید همان نقشه‌ی ایجاد یأس دشمن است كه حالا یك كار به این عظمت انجام گرفته - مسئله‌ی انرژی هسته‌ای - این همه درباره‌اش مردم شادی و خوشحالی كردند، آقا در بیاید كه: چرا شما بیخود مملكت را به این چالشهای این‌چنینی میكشانید، برای خاطر یك چیز كم‌اهمیتِ انرژی هسته‌ای؟! ببینید، این همان ایجاد یأس است؛ این همان چیزی است كه شما باید مراقبش باشید. این یكی از آن رخنه‌هاست كه اعتماد به نفس ملی را ضربه میزند؛ همچنان كه در چند سال قبل متأسفانه این كار شد. یعنی همین مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را كه باید پشتوانه‌ی مستحكم اعتماد به نفس ما ملت ایران میشد، خواستند وسیله‌ای بكنند برای اینكه اعتماد به نفس را از ما بگیرند. هی فشار آوردند كه باید این را تعطیل كنید، باید آن را تعطیل كنید، باید آن را تعطیل كنید. رسیدند به كارخانه‌ی یو.سی.اف اصفهان، گفتند: این را هم باید تعطیل كنید. آن مقدمات اوّلی است. بنده آن وقت به مسئولین گفتم كه اگر این حرف را گوش كردید، فردا خواهند گفت باید معادن اورانیوم را هم كه توی این كشور هست، كلاً یك‌جا جمع كنید بدهید به ما، تا خاطرجمع شویم كه شما نمیخواهید بمب اتم بسازید!

همكاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، كار معقول و درستی است كه ادامه خواهد یافت و ما مصمم هستیم كه نیاز كشور خود به انرژی هسته ای را تأمین كنیم و به همین علت مسئله غنی سازی را جدی می گیریم.

امروز شما ببینید در همین قضیه ی انرژی هسته ای - كه سعی می كنند در دنیا جنجال كنند - وضعیت دنیا نسبت به ما چیست؛ بخصوص وضعیت كشورهای آسیا و خاورمیانه و كشورهای اسلامی. حالا امریكاییها مثل همیشه دهانشان را باز می كنند، چشمشان را می بندند و هر چه به دهنشان می آید، می گویند: دنیا با غنی سازی ایران مخالف است(!) نه، شمایید كه دنیا را نمی شناسید؛ دنیا را نمی بینید. ملتهای دنیا كه هیچ، حتی دولتهای دنیا كه نشانه ی آن بیش از صد كشور غیرمتعهد و حدود پنجاه كشور اسلامی است كه در كنفرانس اسلامی و در جنبش عدم تعهد گرد آمده اند و چند مجموعه ی دیگر كه اكثریت قاطع كشورهای دنیا هستند، همه طرفدار این هستند كه انرژی هسته ای از انحصار چند قدرت مدعی و طلبگار جهانی بیرون بیاید و ملت ایران را برای اینكه در این راه شجاعانه ایستاده، از ته دل تحسین و تشویق می كنند. ملت ایران در راه افتخار خود، با قدرت و با نشاط و با تلاش - با این نسلِ فرزانه و فهمیده و آگاهی كه امروز بحمداللَّه روزبه روز در حال رشد است - (این نسل جوانِ عزیز ما) تفكرات خودش را، كه بافته های ذهنی دنیای غرب را به چالش كشیده و زیر علامت سؤال برده، روزبه روز رشد خواهد داد و عمق خواهد بخشید و آنها را مثل هدایای معنویِ ارزشمندی به دنیای اسلام و ملتهای مسلمان تقدیم خواهد كرد؛ و جبهه ی استكبار مجبور است عقب نشینی كند.

درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای من یك جمله عرض بكنم. خلاصه‌ی حرف دشمن این است كه به ملت ایران می‌گوید شما فناوری هسته‌ای را نداشته باشید. چرا؟ برای اینكه فناوری هسته‌ای، شما را در عرصه‌های مختلف نیرومند می‌كند؛ شما این فناوری را نداشته باشید تا ضعیف بمانید، تا بتوان راحت‌تر به شما زورگویی كرد. مردم باید توجه كنند كه اعماق حرف دشمن چیست. مسئله این است، انرژی هسته‌ای و توانایی تولید سوخت هسته‌ای، در طول سالهای نه چندان دورِ آینده، یك نیاز مبرم و قطعی برای ملت ایران است. اگر ملت ایران امروز برای كشور خود فناوری هسته‌ای را تحصیل نكند، چند سال بعد، آن روزی كه این جوانها وارد بازار كار و فعالیت می‌شوند، آن روزی كه جمعیت ملت ایران میلیونها نفر از حالا بیشتر است؛ آن روز، ملت در یكی از اساسی‌ترین نیازهای خود مجبور است دستش را به طرف بیگانگان و احیاناً دشمنان دراز كند. مثل اینكه امروز ما نفت نداشته باشیم؛ نفت یك منبع تمام شدنی و تجدیدناپذیر است. نفت تا ابد كه باقی نمی‌ماند؛ اگر این‌طور كه امروز مصرف می‌شود، مصرف شود، تا بیست سال، بیست‌وپنج سال دیگر نفت ملت ایران تمام خواهد شد. دنیا به جای نفت به سراغ انرژی‌های جایگزین رفته است كه از همه مهمتر و قابل اطمینان‌تر، انرژی هسته‌ای است. اگر كشور ما بیست سال دیگر انرژی هسته‌ای نداشته باشد، برای راه‌اندازی یك كارخانه، دستش به سمت كسانی دراز است كه پیشرفت ملت ایران را به هیچ قیمتی نمی‌پسندند. آبرو و عزت ملت را می‌گیرند تا یك مختصری از آنچه كه در اختیار دارند، به این ملت بدهند.
من یك وقتی در همین مشهد در حضور جمعیت عظیم مردم گفتم، اگر این نفتی كه امروز در اختیار ماست، در اختیار اروپا و امریكا بود، ما برای هر بشكه‌اش باید در مقابل آنها سجده می‌كردیم تا یك بشكه نفت به ما بدهند؛ مگر می‌دادند؟! اینها می‌خواهند پانزده سال، بیست سال آینده ملت ایران برای نیاز صنعتی و كشاورزی خود و برای جریان حیات در كشور خود، محتاج آنها باشد؛ برود درِ خانه‌ی آنها؛ اهمیت انرژی هسته‌ای این است. حالا می‌گویند انرژی هسته‌ای برای درمان و مصارف پزشكی هم به كار می‌رود؛ بله، اینها هم است؛ اما اینها درجه‌ی چندم است. در درجه‌ی اول این یك نیاز اساسی و اصلی برای كشور ماست. اگر امروز مسئولین و دست‌اندركاران ما این را تأمین نكنند، بیست سال بعد همه‌ی مردم حق خواهند داشت اینها را لعنت كنند. آن روز هم نمی‌شود به دست آورد. وقتی یك ملت احتیاج به چیزی دارد، به او گرانفروشی می‌كنند، به او نمی‌دهند، او را تحقیر می‌كنند و به او بی‌اعتنایی می‌كنند. آن چیزی كه امریكا به ما می‌گوید، این است كه شما این فناوری‌ای را كه خودتان هم به دست آورده‌اید، این را بگذارید كنار، ما به شما سوخت هسته‌ای می‌دهیم. یعنی چه؟ یعنی شما نیروگاه بسازید، بعد برای سوخت این نیروگاه بیایید سراغ ما تا ما با هر شرایط و هر قیمتی كه دلمان خواست، آن را به شما بدهیم. مثل این می‌ماند كه امروز نفت در اختیار امریكا باشد، بخواهد به ما نفت بدهد. شما فرض كنید اگر در این شرایط ما برای تولید انرژی در داخل كشور احتیاج به نفت یا گازوئیل داشتیم و می‌خواستیم آن را از امریكاییها بگیریم، با ما چه رفتاری می‌كردند! ملت ایران را چقدر تحقیر می‌كردند! اینكه می‌گویم انرژی هسته‌ای یا به تعبیر درست‌تر فناوری هسته‌ای، چرخه‌ی سوخت و امكان غنی‌سازی هسته‌ای حق مسلم ملت ماست، این به معنای این است كه اگر این را امروز برای این ملت تأمین نكنیم، فردا این ملت دست گدایی به سوی دشمنان و مخالفین خودش دراز كند. ملت ما زیر بار این حرف نخواهد رفت.
به ما می‌گویند شما نفت دارید، انرژی اتمی می‌خواهید چه كار كنید؛ مگر امریكا نفت ندارد؛ امریكا كه نفت دارد، چرا انرژی هسته‌ای دارد؟ همین اخیراً رئیس جمهور امریكا گفت، ما باید برای تولید هسته‌ای سرمایه‌گذاری بیشتری كنیم. همه‌ی دنیای پیشرفته دارند می‌روند به سمت سرمایه‌گذاری برای تولید هسته‌ای، آن وقت به ملت ما می‌گویند شما نداشته باشید! این حرف زور را ما قبول نكرده‌ایم و شما ملت ایران بدانید مسئولین كشور قبول نخواهند كرد. بنده به هیچ قیمتی زیر بار این حرف زور نخواهم رفت.
انرژی هسته‌ای و فناوری هسته‌ای حق مسلم شما ملت ایران است و هیچ كس حق ندارد از این حق مسلّم صرف نظر كند و كوتاه بیاید.

همین پیشنهاد منطقی مشاركت كشورهای اروپایی و غیراروپایی در برنامه‌های سوخت هسته‌یی ایران، یك پیشنهاد منطقی است؛ بیایند شریك بشوند؛ بیایند این‌جا همكاری كنند، ما كه از حق مسلّم خودمان دست بر نخواهیم داشت؛ این‌كه واضح است. این، حق ملت است و كسی قادر نیست از این حق صرف‌نظر و اغماض كند؛ مردم این را می‌خواهند و مال آنهاست؛ كسی اینها را عاریه نداده است، تا بتواند از این مردم بگیرد؛ بحمداللَّه اینها از استعداد جوان‌های ما جوشیده است. البته این جوشش، فقط در مسأله‌ی هسته‌یی نیست، بلكه در بسیاری از زمینه‌ها همین جوشش و همین پیشرفت، نوآوری و ابتكار وجود دارد.

مطلب آخری كه عرض می‌كنم، مسأله‌ی هسته‌یی است. قبل از آن كه من دو سه جمله درباره‌ی مسأله‌ی هسته‌یی توضیح بدهم، خدعه‌ی تبلیغاتی غربی‌ها، بخصوص امریكایی‌ها را درست تبیین كنم. در واقع دو خدعه‌ی تبلیغاتی داشتند، كه اولین خدعه‌ی آنها این بوده كه در تبلیغاتشان وقتی می‌خواهند راجع به مسأله‌ی هسته‌یی اظهار نظر كنند، می‌گویند ما با سلاح هسته‌یی در ایران مخالفیم و سلاح هسته‌یی یك خطر بزرگ است. كأنّه ایران دنبال سلاح هسته‌یی است و این حضرات هم با سلاح هسته‌یی مخالفند! اول امریكایی‌ها این را گفتند و انسان متأسفانه می‌بیند كه بعضی از اروپایی‌ها هم همین حرف را تكرار می‌كنند. این یك خدعه است، خودشان هم می‌دانند كه خدعه است. این حرف برای فریب دادن افكار عمومیِ خودشان است. اصلاً بحث سلاح هسته‌یی در ایران نیست. مسؤولان ما گفته‌اند، آحاد ملت ما هم همه قبول كرده‌اند؛ دولتها گفته‌اند، بنده هم مكرر گفته‌ام كه ما دنبال سلاح هسته‌یی نیستیم. اورانیومی كه در ایران در این چرخه‌ی سوخت غنی می‌شود، بین 3 تا 4 درصد خواهد شد. برای بمب اتمی و سلاح هسته‌یی نودوچند درصد باید غنی‌سازی شود؛ فاصله اینقدر است. ما می‌خواهیم اورانیومی را كه مال خود ماست، معدن خود ماست، با تجهیزاتی كه متعلق به خود ماست، از كسی آن را وام نگرفته‌ایم، رهین منت كسی نیستیم و بچه‌ها و جوانهای خودمان آن را به كار انداخته‌اند، در این تشكیلات، غنی‌سازیِ 3 تا 4 درصد بكنیم تا بتوانیم سوخت نیروگاه هسته‌یی بوشهر را - كه فعلاً یكی نیمه تمامش را داریم - برسانیم. اصلاً بحث سر سوختِ آن است. ما می‌خواهیم سوخت نیروگاه هسته‌یی‌مان را خودمان تولید كنیم. آنها می‌گویند خودتان تولید نكنید. برایتان نیروگاه بسازند، اما بیایید سوختش را از ما بخرید! یعنی چه؟ یعنی وابسته بمانید. ملت ایران باید به قدرتهای تولید كننده‌ی سوخت هسته‌یی وابسته بماند تا اگر آنها یك وقت خواستند سوخت ندهند، شرطی بگذارند و دولت و ملت ایران ناچار باشند دستشان را بالا ببرند و بگویند چاره‌یی نداریم؛ سوخت ما - كه برق و امكانات ما وابسته‌ی به آن است - باید از آن طرف بیاید؛ والّا نیروگاه ما خواهد خوابید. ملت ایران باید وابسته بماند؛ آنها این را می‌خواهند.

امریكا و اروپا با وجود اختلافاتشان، در فشار به ایران برای دست برداشتن از غنی‌سازی اورانیوم، همراه و هم‌جهت هستند چرا كه غنی‌سازی، راهی بسوی پیشرفت علمی است و اگر ملتی بتواند این راه را طی كند، تلاشهای مستكبران در مقابل او، كم‌اثر می‌شود.

مذاكره‌كننده‌ها و مأموران دولت جمهوری اسلامی دنبال این كار هستند؛ دارند حرف می‌زنند و كار می‌كنند؛ همان خط قرمزهایی را هم كه مسؤولان كشور در اظهاراتِ علنی گفته‌اند، آنها هم در مذاكراتشان دنبال می‌كنند؛ لیكن آن چیزی را كه باید بجد به طرفهای مذاكره گفت و در میان گذاشت، این است كه به این فكر نباشند كه با حرفهای نادرست و غیرمنطقی خود، ملت ایران را معتقد كنند كه طرفها اعتقاد به منطق ندارند. اگر ملت ایران به این نتیجه رسید كه طرفهای صحبت به منطق پایبند نیستند، گفتگو با آنها را ترك خواهد كرد؛ چون كسی‌كه اهل منطق نیست، چه گفتگویی، چه حرفی؟! ما در یك سال گذشته نشان داده‌ایم كه اهل منطق هستیم و منطق داریم. گفتند می‌خواهیم شفاف باشید؛ گفتیم خیلی خوب، مقررات جهانی است؛ نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌یی بیایند بازدید كنند تا اگر نگرانند، نگرانی‌شان برطرف شود. نظام جمهوری اسلامی منطق را شاخص كار خودش قرار داد. آن‌جایی كه چیزی را قبول كرد، با منطق بود؛ آن‌جایی كه چیزی را رد كرد، با منطق بود. هرجا هم خواستند زورگویی كنند، جمهوری اسلامی ایستاد و قبول نكرد. زورگوییِ طرفهای مقابل، نشان‌دهنده‌ی بی‌منطقیِ آنهاست؛ منطق ندارند. «شما باید غنی‌سازی را تعلیق بلندمدت كنید»؛ چرا و به چه دلیل؟ چه ربطی بین شفاف‌سازی و تعلیق یا توقف غنی‌سازی است؟ با هم هیچ ارتباطی ندارد. با این یاوه‌گویی‌ها و حرفهای دوران استعمار، مگر می‌شود ملتی را از حقوق و خواسته‌ها و نظرات خودش محروم كرد؛ آن هم ملت ایران؛ این ملت زنده؟ طرفهای مذاكره بدانند ملت ایران زنده است. موجود زنده، هم اهل منطق است، هم اهل حركت است، هم اهل تعامل است، هم اهل دفاع است، هم اهل مشت زدن است؛ آن‌جایی‌كه لازم باشد.

در این‌جا من به مناسبت مسأله‌ی سلاحهای كشتارجمعی، می‌خواهم مسأله‌ی انرژی هسته‌یی را هم مطرح كنم. حرفی كه قابل گفتن است و غربی‌ها امروز در زمینه‌ی مسأله‌ی چرخه‌ی سوخت و غنی‌سازی به ما می‌زنند، این است: شما اطمینان دنیا را جلب كنید كه نمی‌خواهید دنبال بمب اتم بروید. حالا خودشان هم - به تصور من، آنچه كه انسان از قرائن می‌فهمد - می‌دانند كه ما دنبال بمب اتم و سلاح اتمی نیستیم؛ اما در مقام بحث و چانه‌زنی و مذاكره حرفهایی می‌زنند، ولی تنها حرف آنها كه قابل قبول است این است كه ما باید اطمینان‌سازی كنیم. ما هم گفته‌ایم حرفی نداریم و اطمینان‌سازی می‌كنیم. ما تعاملی كه از سال گذشته با آژانس هسته‌یی داشته‌ایم، براساس همین بوده است؛ منتها اطمینان باید از راه‌های معقول باشد. نمی‌شود به كسی گفت شما خودت را دار بزن، تا من اطمینان پیدا كنم كه نسبت به من سوءنیتی نداری! این‌كه منطقی نیست. شما بكلی از این تكنولوژی و از این فناوری دست بردار و خودت و نسلهای آینده‌ات را محروم كن و لعن و نفرین آنها را برای خودت به‌خاطر این قراردادِ بدتر از تركمانچای بخر، برای این‌كه من به تو اطمینان پیدا كنم؛ این منطقی است؟! نه؛ منطقی نیست. البته دوستانی كه مشغول فعالیت و مذاكره هستند، خوب مذاكره كرده‌اند. من همین مذاكرات پاریس را كه همین اخیراً - یك ماه پیش تقریباً - انجام گرفت، نگاه كردم و خواندم؛ مواضع خوبی را اتخاذ كردند و خوب دفاع كردند و قوی و منطقی حرف زدند. مسأله‌ی ما این است: ما می‌خواهیم این فناوری را داشته باشیم. ما این فناوری را به‌دست هم آورده‌ایم. غربی‌ها دارند قرشمال‌بازی درمی‌آورند؛ این حاصل قضیه است. یك روز می‌گفتند شما بمب اتم می‌خواهید درست كنید؛ حالا همان جنجالی را كه برای ساختن بمب اتم ممكن است به راه بیندازند، الان به راه می‌اندازند برای این‌كه شما می‌خواهید قطعه درست كنید! آنها می‌گویند چون شما می‌خواهید قطعه‌سازی كنید برای سانتریفیوژها، این قطعه‌سازی مخالف فلان قرارداد است؛ در حالی‌كه مخالف هیچ قراردادی نیست و ما هم تعهدی نكرده‌ایم. البته یك تعهد دو جانبه در سطوح مذاكراتی - نه سطوح تصمیم‌گیری بالا - كرده بودند كه مسؤولان هم قبول كردند. آنها به تعهد خودشان عمل نكردند، اینها هم به تعهد خودشان عمل نكردند؛ تازه آن هم برای همیشه كه نبود. ما در چه زمان قول به كسی داده‌ایم كه هیچ وقت قطعه‌سازی نكنیم، سانتریفیوژ را مونتاژ نكنیم یا كار نصب را انجام ندهیم و گازدهی نكنیم؟ ما حرف منطقی داریم و موضع‌مان، موضع درستی است؛ پای این موضع هم ایستاده‌ایم.توجیه كردن و استدلال كردن و تبیین كردن این قضیه برای نخبگان، به عهده‌ی دستگاه سیاست خارجی ماست، كه تا حدودی انجام می‌گیرد و وسیع‌تر هم باید انجام بگیرد. من هم به آقای خاتمی توصیه و تأكید كرده‌ام و هم به دوستان وزارت‌خارجه پیغام داده‌ام، كه باید این مسأله تبیین شود؛ چون در این صورت، افكار عمومی و نخبگان كاملاً این حرف را می‌پذیرد؛ این‌طور نیست كه ما خیال كنیم همه‌ی نخبگان عالم و افراد سیاستمدار علیه ما هستند؛ نه، باید بفهمند. ما باید تلاش كنیم و كار خودمان را دنبال كنیم؛ چون اگر ما امروز از این موضع عقب‌نشینی كنیم، آنها دیگر حدی برای پیشروی نمی‌شناسند و كار به جایی می‌رسد كه بتدریج نمی‌توانیم دیگر اسم تكنولوژی هسته‌یی را بیاوریم؛ اینها تا آن‌جا هم پیش می‌روند.

اگر می‌خواهید به انرژی هسته‌یی دست پیدا كنید، اگر می‌خواهید چرخه‌ی غنی‌سازی را ادامه دهید، اگر می‌خواهید امكانات علمی در اختیار شما قرار بگیرد، اگر می‌خواهید روزنامه‌ها و رادیوها و سرویسهای جاسوسی دنیا علیه شما توطئه نكنند، بروید در مقابل امریكا یا - به تعبیر درست‌تر - در مقابل نظم استكباریِ جهانی تسلیم شوید؛بروید عتبه را ببوسید. البته اینها عده‌ی بسیار كمی هستند؛ اما متأسفانه هستند. اینها در صددند تفهیم كنند كه برای ایرانی، راهِ كم كردن دردسر و دغدغه، تسلیم شدن است.

در زمینه‌ی فناوری به جایی رسیده كه برخلاف همه‌ی اَقران خود بدون استفاده‌ی از كمك و راهنمایی و دستگیری دیگران می‌تواند فناوری و غنی‌سازی هسته‌یی را خودش تولید كند؛ این پیشرفتها تن قدرتهای متجاوز را می‌لرزاند.

مسأله‌ی فناوری هسته‌یی و آن مقداری که ما دنبالش هستیم، مقوله‌ی دیگری است. این‌جا فقط اشتراکی که دارند، در ماده‌ی اورانیوم است. آن، اورانیوم نود درصد و صنعت پیچیده‌ی سلاح‌سازی را احتیاج دارد، و این، اورانیوم بین سه و چهار درصد برای سوخت نیروگاه اتمی، که امروز ما در بوشهر داریم. اورانیوم غنی‌شده‌ی سه تا چهار درصد کجا و بالای نود درصد کجا! این چیزی است که طبق مقررات بین‌المللی برای همه آزاد است و هیچ اشکالی ندارد؛ همه‌ی کشورها اگر به اورانیوم نیاز داشته باشند - یا نیاز هم نداشته باشند - می‌توانند آن را تا سه، چهار درصد تولید کنند. معاهده‌ی بین‌المللی NPT هم وجود دارد که همه قبول کرده‌اند، ما هم قبول کردیم و از لحاظ مقررات جهانی هم هیچ اشکالی ندارد. اگر ما این فناوری را نداشته باشیم، معنایش این است که فردا که راکتور هسته‌یی بوشهر ساخته شد، ما برای سوختش باید برویم درِ خانه‌ی این کشور و آن کشور را بزنیم و بگوییم به ما سوخت بدهید. اگر یک روز به هر دلیلی - به دلیل سیاسی، مسائل بین‌المللی و یا روابط دوجانبه - نخواستند به ما سوخت بدهند، یعنی این‌که ما دیگر نیروگاه نداریم؛ آنها این را می‌خواهند. آنها می‌خواهند شما بخاری را داشته باشید، نفت بخاری دست آنها باشد. یعنی وابستگی را با ایجاد راکتور هسته‌یی بیشتر کنند، نه کمتر.
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی